رسانه سینمای خانگی- رقابت فشرده در بخش تبلیغات جشنواره فجر

مدیر دبیرخانه چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر گفت: ۲۸۴ اثر در بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران این جشنواره ثبت شده است.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی جشنواره بین المللی فیلم فجر، سیمون سیمونیان با اعلام این خبر اظهارداشت: ثبت‌نام در بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران که از ۲۱ آذرماه آغاز شده بود و تا ۳۰ آذر ادامه داشت، با استقبال فعالان در این حوزه همراه بود و متقاضی حضور در بخش آنونس و تیزر، پوستر و عکس شدند.

وی گفت: براساس آمار ثبت شده ۱۱۷ عنوان آنونس و تیزر، ۶۳ عدد پوستر فیلم و ۱۰۴ عکس از ۱۳ فیلم سینمایی برای حضور در بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران ثبت نام کردند.

در این بخش که به آثار تبلیغاتی فیلم های اکران شده از دی ماه گذشته تا امسال اختصاص دارد سه سیمرغ بلورین اهدا خواهد شد.

چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه امسال به دبیری مجتبی امینی برگزار میشود.

رسانه سینمای خانگی- این بیلبورد برای همۀ فیلم‌ها جا دارد

شاید شما هم به عنوان یکی از مخاطبان سینما زمانی را به خاطر بیاورید که برای تماشای فیلمی به سینما می‌رفتید؛ با خاموش شدن چراغ‌های سینما پیش از نمایش فیلم، تبلیغات محصولات مختلف یا تیزر فیلم‌ها با عنوان برنامه آینده نمایش داده می‌شد. زمانی این تبلیغات آنقدر تاثیرگذار بود که مخاطبان از این طریق با فیلم‌های در نوبت اکران آشنا می‌شدند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در واقع پیش از آغاز فیلم، بهترین زمانی بود که مخاطب علاقه‌مند به سینما با تیزر فیلم‌های جدید آشنا شود. همچنین سایر اقلام تبلیغی هم جایگاه ویژه‌ای داشت چرا که تمرکز کامل مخاطب بر پرده سینما بود.

چرا تبلیغات یکپارچه سینمایی؟

بر اساس آمار منتشر شده توسط موسسه سینماشهر، سال گذشته بیش از ۱۳ میلیون نفر به تماشای آثار سینمایی اکران شده پرداختند و این آمار رو به رشد یعنی سینما به عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین و تاثیرگذارترین رسانه‌ها در سبد فرهنگی خانواده‌های جایگاه ویژه‌ای دارد؛ در نتیجه فرصت مناسبی برای بنگاه‌های تبلیغاتی یا کارآفرین‌ها برای تبلیغ محصولات و خدمات فراهم می‌کند.

تبلیغات در سینما، به صورت دیداری-شنیداری بوده و از آنجا که مخاطبان سینما از سنین، جنسیت‌ و قشرهای مختلف هستند، تبلیغات پیش از فیلم، می‌تواند یک محصول را بهتر و بیشتر و با جامعه هدف مشخص به سمع و نظر مخاطب برساند. در حال حاضر متاسفانه به علت عدم یکدستگی فعالان شاغل در حوزه سینماداری در استفاده از ظرفیت‌های در اختیارشان، فضاهای تبلیغاتی در سینماها جذابیت خود را از دست داده و نادیده گرفته می‌شوند.

در طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» که اخیرا موسسه سینماشهر به عنوان یکی از اقدامات خود رونمایی کرد علاوه بر مخاطبان و بنگاه‌های تبلیغاتی، سینماداران و حتی تهیه‌کنندگان نیز در نظر گرفته شده‌اند. به گفته مدیر عامل این موسسه، در صورت اجرای این طرح با حذف واسطه‌های تبلیغاتی، امکان بهره‌برداری همزمان از تبلیغات شنیداری و دیداری (تیزرها) در کنار تبلیغات محیطی فراهم خواهد شد.

در صورت استفاده از روش تبلیغات چسبیده به فیلم، برای نتیجه مطلوب حتی می‌توان دسته‌بندی تبلیغات بر اساس ژانر فیلم را داشته باشیم که به ایجاد فضای رقابتی تبلیغات منجر می‌شود.

ایجاد امکان تبلیغات هدفمند

مرتضی شایسته، پخش‌کننده و تهیه‌کننده سینما در این باره به ایرنا گفت: تبلیغات، درآمد زیادی دارد و نمی‌توان از نقش آن در سینما غافل شد. پیش از این محصولات یا آثار سینمایی در ابتدای فیلم‌ها تبلیغ می‌شد و تهیه‌کنندگان نیز سهمی از این تبلیغات نداشتند؛ با طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» امیدواریم به صاحبان فیلم‌ها و تهیه‌کنندگان کمک شود. با یکپارچه‌سازی تبلیغات سینمای ایران، امکان تبلیغات هدفمند براساس جامعه مخاطب و ژانر فیلم‌ها فراهم ‌شود و با حذف واسطه‌های تبلیغاتی حتی برای کارکنان آن سینما نیز درآمدزایی به دنبال خواهد داشت.

اتفاق خوبی در انتظار سینماداران است

همچنین سعید خانی، مدیر شرکت پخش «خانه فیلم» نیز درباره تبلیغات یکپارچه سینمایی به ایرنا گفت: با توجه به تورمی که وجود دارد، هزینه‌های سالن‌داری نیز افزایش یافته است؛ طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» می‌تواند بخشی از این هزینه‌ها را برای سالن‌داران جبران کند.

وی افزود: فضای سینما و پرده بزرگ محل خوبی برای صاحبان آگهی‌هاست که اطلاع‌رسانی کنند. اگر این یکپارچگی تبلیغات شکل بگیرد هر سه حوزه سینما یعنی تهیه‌کننده، پخش‌کننده و سینماداران می‌توانند از عهده هزینه‌های کار خود برآیند. سینماداران نیز می‌توانند هزینه‌هایی مانند آب و برق و پرسنل را که در این سال‌ها به شدت بالا رفته تامین کنند. ضمن اینکه در نهایت تولیدکننده هم در بحث تبلیغات می‌تواند منفعت داشته باشد. کار دشواری است، ولی به نظرم شدنی است.

حبیب اسماعیلی، پخش‌کننده و تهیه‌کننده نیز به ایرنا گفت: اکنون سینما به مرکزی برای جذب مخاطب تبدیل شده، پاساژها و مراکز خریدی که سینما دارند ازدحام بیشتری را شاهد هستند. تبلیغات یکپارچه سینمایی نیز می‌تواند درآمدی برای صاحبان سینما داشته باشد و از طرفی دیگر به تجارت کشور کمک کند.

 حبیب اسماعیلی – پخش‌کننده و تهیه‌کننده سینما

محمدقاصد اشرفی، رئیس هیأت مدیره انجمن سینماداران نیز درباره تبلیغات سینمای ایران به ایرنا گفت: در گذشته تبلیغات به مراکز محدودی سپرده می‌شد و بسیاری از سینماهایی که فروش کمتری داشتند از این مزایا بهره‌مند نبودند. صاحبان کالا تنها به چند پردیس سینمایی پرفروش تبلیغ می‌سپردند ولی در این طرح جدید همه سینماها در سود این تبلیغات سهیم هستند و این به سینما و سینماداران کمک می‌کند.

به هر حال سینما یکی از انعطاف ‌پذیرترین فضاهای تبلیغاتی برای کارفرمایان و تاثیرگذار برای مخاطبان است که با برنامه‌ریزی و حرکت در مسیر رو به رشد سینمای ایران، ضمن درآمدزایی ثابت برای تمامی فعالان در حوزه سینماداری در سطح کشور، فرصت جدیدی از فضای تبلیغاتی را برای صاحبان کالا و خدمات فراهم می‌آورد.

این امر مستلزم همراهی طرح «شناسا» است که توسط موسسه سینماشهر راه‌اندازی می‌شود و با خارج کردن سیستم اکران از شرایط سنتی، علاوه بر امکان اکران سراسری فیلم‌ها، بستر امن و شبکه اختصاصی برای سینما محسوب می‌شود. برای اجرای این مهم هم لازم است سینماداران و موسسات پخش فیلم با همکاری‌ هم مقدمات اجرای این طرح را فراهم کنند تا از هزینه سربار سینماها کاسته شده و رغبت بیشتری برای سینماداری در کشور ایجاد کند.

رسانه سینمای خانگی- آیا «ضد» ایدئولوژیک است؟

کارگردان فیلم «ضد» تاکید کرد: هدفش از فیلمسازی بیان حرف‌های ایدئولوژیک نیست.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی که دو سال قبل در چهلمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است؛ فیلمی سیاسی که هرچند علاقه‌مندان مخصوص به خودش را دارد اما سازنده‌اش تاکید دارد اگر تماشاگران، بدون حب و بغض به تماشای فیلم بنشینند با یک اثر جذاب و سرگرم‌کننده روبرو می‌شوند.

ربیعی که دومین فیلم سینمایی خود را راهی اکران کرده، خود را فردی مذهبی و معتقد به نظام معرفی می‌کند اما می‌گوید سینما را به عنوان یک زبان مشترک برای همه با سلایق گوناگون می‌بیند؛ چه آن‌ها که موافق نظرات او هستند و چه کسانی که با تفکراتش مخالفند. او چنان به سینما به مثابه سینما نگاه می‌کند که خود را جدا از فیلمسازی با سمت و سوی جناحی خاص می‌داند و آرزو می‌کند بتواند اثری در حد و اندازه «فهرست شیندلر » به عنوان اثری مشخصه‌های خاص سینما بسازد.

به گفته وی و نیز همکارانش این سلوک او در کارش هم اجرا می‌شود چرا که نه تنها مخالف انحصار است بلکه به عنوان یک هنرمند وظیفه خود می‌داند به اعتلای سینما کمک کند.

ربیعی همزمان با اکران فیلم «ضد» به همراه یکی از بازیگران (مهدی نصرتی) و مدیر فیلمبرداری فیلمش (هاشم مرادی) مهمان خبرگزاری ایسنا شدند تا درباره فیلمی که دو سال در نوبت اکران بود و نیز اولین فیلمش «لباس شخصی» که هنوز مجوز اکران نگرفته صحبت کند.

در این نشست مهدی نصرتی بازیگر جوانی که پیش‌تر هم برای ربیعی بازی کرده بود، از تلاش خود برای کلیشه نشدن در فیلم‌های سیاسی سخن گفت. او پیش از بازیگری، تجربه عکاسی و روزنامه‌نگاری هم داشته و هنگام حضورش در ایسنا توضیح داد که در مقطعی به عنوان عکاس حق‌التصویر با این خبرگزاری همکاری داشته است.

مشروح این نشست دو ساعته را که با پرسش از ربیعی و شرایط اکران فیلم آغاز شد، در ادامه می‌خوانید: 

ایسنا: آقای ربیعی شما در حالی سراغ سوژه فیلم «ضد» رفتید که پیش‌تر فیلم‌هایی همچون «ماجرای نیمروز» با فضایی مشابه ساخته شده بودند. این برای شما ریسک نبود که شاید تماشاگر نسبت به فیلم واکنش مثبتی نشان ندهد؟

ربیعی: سلیقه من برای ساخت فیلم به طور کلی تاریخ معاصر است و سوژه‌هایی که غالبا با آن‌ها درگیر می‌شوم در همین فضا هستند. موضوع هر دو فیلم «لباس شخصی» و «ضد» هم به زیست شخصی، مطالعات و علایقم برمی‌گردد. البته وقتی طرح «لباس شخصی» را شروع کردم، «ماجرای نیمروز» هنوز ساخته نشده بود؛ درواقع من در سال ۱۳۹۶ خواندن پرونده حزب توده را شروع کردم و در میانه‌های پروژه و نوشتن سیناپس بودم که در جشنواره فجر آن سال فیلم «ماجرای نیمروز» به نمایش درآمد و کاملاً از آن بی‌اطلاع بودم. با این حال بر اساس برنامه خودم  «لباس شخصی» را جلو بردم که در سال ۱۳۹۸ در جشنواره فجر نمایش داده شد ولی تا به امروز توقیف مانده است. بعد هم سراغ فیلم «ضد» رفتم که ابتدا نام دیگری داشت و از وقتی که من وارد کار شدم، حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد فیلمنامه تغییر کرد.

ایسنا: با توجه به اینکه فیلمنامه‌نویس این پروژه فرد دیگری است، ساخت «ضد» چطور شکل گرفت؟

ربیعی: کلیت پروژه به این شکل بود که از طرف آقای شفیعی به من پیشنهاد شد تا این فیلمنامه را کارگردانی کنم و از آنجا که داستان، به جهان من نزدیک بود و نیز با اشاره به مساله نفوذ در اوایل انقلاب که من در «لباس شخصی» هم به آن پرداخته بودم، موضوع فیلم برایم دغدغه بود و پیشنهاد را پذیرفتم. در چنین مواردی اصولا سعی می‌کنم ایده خود را پیاده کنم و معمولا درگیر حاشیه‌هایی از این دست که ممکن است مخاطب با آن ارتباط برقرار نکند یا تحت تاثیر فیلم‌های فیلمسازان دیگری مثل محمدحسین مهدویان قرار بگیرد، نمی‌شوم چون این‌ها اصلا برایم مساله نبودند. مساله مهم این بود که آنچه دغدغه‌ من است به یک زبان سینمایی تبدیل شود چراکه معتقدم سینما زبان مشترک تمام آدم‌هاست؛ چه آن‌هایی که موافق من فکر می‌کنند و چه آن‌هایی که مخالف من هستند. حتی کسانی که هیچ موضعی ندارند هم در همین گروه می‌گنجند. به نظرم اگر سوژه‌ای به سینما تبدیل شود و قصه و روایتی را پیگیری کند، به طور طبیعی مخاطب با آن همراه می‌شود ولو اینکه حرف فیلم را هم قبول نداشته باشد.

در زبان سینمایی خودم نیز این روش را دنبال و سعی می‌کنم از اتمسفر، جریان، فیلمی خاص یا حتی در میزانسن، کارگردانی و … تاثیر خودآگاه نگیرم. من تعصب دارم بر این مساله که فیلمساز باید فیلم خود را بسازد، حال چه خوب باشد چه بد. برای من مهم است که وقتی فیلم خود را روی پرده می‌بینم بگویم این خروجی کار من است. فیلمنامه «ضد» هم برای من نبود. آقای حسین تراب‌نژاد آن را نوشته بودند و وقتی به گروه اضافه شدم با همفکری من، آقای موگویی و آقای شفیعی (تهیه‌کننده) سعی کردیم با گفت‌وگو و تعامل فیلمنامه را به سمتی ببریم تا به نگاه همدیگر نزدیک شویم که بخشی از آن‌ها انجام شد و بخشی هم انجام نشد. با این حال من قبول کرده بودم که در این پروژه یک کارگردان هستم و زیر نظر نویسنده کار را پیش ببرم و خروجی نهایی به آن چیزی رسید که الان روی پرده سینماها می‌بینیم.

ایسنا: در مقطعی یک تئاتر هم با اشاره به زندگی محمدرضا کلاهی اجرا شده بود و آن زمان آقای فرهاد توحیدی گفته بودند که قصد نگارش فیلمنامه‌ای را در همین زمینه دارند. آیا «ضد» با آن فیلمنامه ارتباطی داشته؟

ربیعی: من پیش از ساخت «لباس شخصی» در حوزه فیلم کوتاه در باشگاه فیلم سوره کار می‌کردم و آن زمان می‌گفتند فیلمنامه‌ای در حوزه هنری نوشته شده که نمی‌دانم نویسنده آن چه کسی بود ولی حتی کارگردان هم مشخص شده بود. البته آن پروژه هیچگاه ساخته نشد. نام فیلمنامه «ضد» هم ابتدا «بیتا، منیژه، اعظم» بود و وقتی آن را با همین نام برایم فرستادند، یادم آمد که چند سال قبل قرار بود در حوزه هنری این پروژه ساخته شود؛ ولی آنچه من در اختیار داشتم به نویسندگی آقای تراب‌نژاد بود و طرح اولیه آن هم به آقای مرتضی اصفهانی تعلق داشت.

ایسنا: از آنجا که به تازگی فیلم دیگری در ارتباط با منافقین (سرهنگ ثریا) روی پرده بود، به نظر می‌رسد فیلم‌هایی با موضوع‌های مشابه در شرایط فعلی سینما به سختی سانس می‌گیرند. البته حتی فیلم «چرا گریه نمی‌کنی؟» علیرضا معتمدی هم چنین شرایطی دارد. الان وضعیت «ضد» را در اکران چطور می‌بینید؟  

ربیعی: شاید بد نباشد با یک اتفاق که همین چند روز پیش افتاد این بحث را دنبال کنیم که خودش به تنهایی بازگوی خیلی حرف‌هاست. ما این روزها مشغول فیلمبرداری فیلم «احمد» هستیم و چند سرباز هم به عنوان هنرور با ما همکاری می‌کنند. هفته قبل یکی از آن‌ها به من می‌گفت، رفته بودند سینما تا فیلم «ضد» را ببینند ولی سانسی پیدا نکردند و به جای آن «هتل» را دیده بودند. با شوخی تعریف می‌کرد که او را حلال کنیم. مشکلی که ما در چرخه اکران داریم این است که فیلم‌هایی از جنس «ضد» نمی‌فروشند و اینطور تعبیر می‌شود که این فیلم‌ها اصطلاحا بفروش نیستند، در حالی که معلوم است در این چرخه، این فیلم‌ها فروشی نخواهند داشت. درواقع مشکل از فیلم نیست، مشکل از چرخه است. بعد دوستان تصمیم‌گیر و تاثیرگذار در این چرخه‌ پخش سعی می‌کنند این مدل فیلم‌ها را به نحوی وارد چرخه اکران کنند که تا حدی فروش داشته باشند اما باز هم نمی‌فروشند چون آن شکلی که فرم و محتوا را ارایه می‌کنند با هم جور در نمی‌آید. همین الان که فیلم «ضد» در حال اکران است روز افتتاحیه خود را با ۴۰ سالن شروع کرد و «ویلای ساحلی» هم که همزمان با فیلم ما اکران شد، نزدیک به ۴۰۰  سالن داشت. در روز ششم اکران، ما به زور به ۱۳۰ سالن رسیده بودیم ولی تعداد سالن‌های  «ویلای ساحلی» به ۶۵۰ رسیده بود. در توضیح آن هم می‌گویند سالن پُر نمی‌شود، چرا سالن اضافه بدهیم؟ در حالی که عامل پُر نشدن سالن‌ها به فیلم برنمی‌گردد!

برای درک درست‌تر این موضوع باید این را توضیح دهم که از بین حدود ۸۵ میلیون نفر جمعیت کشور، تقریبا ۵۰ میلیون نفر قابلیت رفتن به سینما را دارند اما فیلمی مثل «فسیل» که بالاترین فروش را دارد در نهایت ۷ میلیون مخاطب تا الان داشته که به «عقاب‌ها» هم نرسیده است. البته اگر هم برسد باید تناسب جمعیت را در سالی که «عقاب‌ها» پُرفروش شد، با الان در نظر گرفت. از این حدود ۷ میلیون تماشاگر می‌توان گفت که حدود چهار میلیون نفر قشر سینمارو هستند که در سبد کالای فرهنگی و تفریحی آن‌ها سینما رفتن وجود دارد. سلیقه چنین مخاطبی غالبا فیلم‌هایی از جنس سرگرمی‌ست، در حالی که افراد زیادی اصلا به سینما نمی‌روند و شاید سلیقه آن‌ها با فیلم‌های در حال اکران همخوان نباشد. این دقیقا نقطه‌ای است که باید روی آن دست گذاشت. وظیفه من به عنوان فیلمساز این نیست که مخاطب را به سینما بکشانم؛ وظیفه من این است فیلمی بسازم که مخاطب پس از دیدن آن راضی از سالن سینما بیرون رود و نگوید وقتم را تلف کردم. پس برای جذب مخاطب برای فیلمی مثل «ضد» باید یک جریان و چرخه‌ای متناسب با همین فیلم تشکیل شود. من نمی‌توانم با فیلم «ضد»، مخاطب «فسیل» را به سینما بکشانم. مخاطب «فسیل» حتی اگر پوستر فیلم مرا هم در سینما ببیند «هتل» را به آن ترجیح می‌دهد. این روند برای فیلمی مثل «چرا گریه نمی‌کنی؟» هم وجود دارد. پس من باید کسی را به سینما بکشانم که دوست دارد فیلمی مثل «ضد» را ببیند و اتفاقاً «فسیل» را اصلا دوست ندارد.

ایسنا: شما توانسته‌اید در تبلیغات خود چنین کاری را انجام دهید؟

ربیعی: مساله اصلی ما هم همین است اما آیا فیلم می‌تواند چنین کاری را انجام دهد؟ خیر! ساخت فیلم نمی‌تواند به تنهایی این کار را انجام دهد. بخش زیادی از کسانی که فیلم «ضد» را در هر زمانی که ببینند، دوست دارند آن‌هایی هستند که اصلا سینما نمی‌روند. پس در پروسه پخش باید اول طراحی تبلیغات برای چنین کسانی انجام شود. من در میان مردم زندگی می‌کنم و می‌دانم عده قابل توجهی هستند که حتی اگر به لحاظ ایدئولوژیکی نگاه نزدیکی به من نداشته باشند، تماشای فیلم‌هایی از جنس «ضد» را دوست دارند چون به هر حال یک تم سیاسی دارد. این تماشاگر فیلم‌های دنیا را نیز در همین ژانر دنبال می‌کند ولی الان او اصلا باخبر نمی‌شود که چنین فیلمی در حال اکران است.  این افراد اصلا مخاطب آن پلتفرم‌های تبلیغاتی ما نیستند و ما تقریبا برای کسانی تبلیغ می‌کنیم که همیشه سینما می‌روند و می‌دانند «ضد» روی پرده است و اصلا هم دوست ندارند آن را تماشا کنند. این دسته زمانی جذب فیلم «ضد» می‌شوند که یک کنجکاوی برایشان ایجاد شود.

ایسنا: در مرحله مذاکره با پخش‌کننده به نقطه‌نظر مشترکی برای تبلیغ بر مبنای این دیدگاه نرسیدید؟

ربیعی: این یک امر سهل و ممتنع است چون یک چرخه وجود دارد و پخش‌کننده هم در آن چرخه کار خود را انجام می‌دهد. بخشی از این ماجرا به یک کار تحقیقی نیاز دارد یعنی همانطور که من وقتی فیلمنامه‌ای را می‌نویسم،  یکی – دو سال روی آن تحقیق می‌کنم تا ببینم چطور موضوع باید دراماتیزه شود و مخاطب را جذب کند، برای پخش هم باید به همین میزان پژوهش انجام تا تعیین شود که چه طرح‌های تبلیغاتی باید ارایه کرد تا آن قشری که به سینما نمی‌رود و اتفاقا مطالبه‌اش از سینما فیلمی همچون «ضد» است، آگاه شود. در این بین باید یک نکته مهم را هم در نظر داشت؛ بخشی از این مخاطبان حتی اگر آگاه شوند باید صبر کنند تا فیلم در پلتفرم‌ها عرضه شود چون زیست او اصلا سینما رفتن نیست. وقتی چنین مسایلی را بررسی کنیم باید به مرحله‌ای برسیم که بتوانیم این آگاهی‌بخشی را ایجاد کنیم تا مردم بدانند سینما رفتن برای جامعه مهم است و حتی به آن‌ها این باور داده شود که سینما نرفتن خودش یک ضرر است که هم به آن‌ها وارد می‌شود و هم به فرهنگ جامعه. این یک آفت برای کشور ماست که از ۸۰ میلیون نفر جمعیت ۶-۷ میلیون نفر به سینما می‌روند. ما باید به دنبال این باشیم که چطور مردم به سینما بروند. این مساله به کارهای پژوهشی، تبلیغاتی و اجرایی نیاز دارد تا دست کم این ۷ میلیون نفر تماشاگر به ۲۰ میلیون نفر برسند. نباید فراموش کنیم که ایران وقتی ۳۰ میلیون نفر جمعیت داشت، ۸ میلیون نفر «عقاب‌ها» را تماشا کردند یا حتی برای جشنواره‌های فجر چه صف‌هایی پشت در سینماها تشکیل می‌شد و چه دعوا و درگیری‌هایی به وجود می‌آمد. یک زمان حدود ۴۰ درصد جمعیت کشور سینمارو بودند و سینما رفتن اهمیت داشت اما به مرور هرچه جلو آمدیم، سینما رفتن از سبک زندگی مردم خارج شد. بخشی از آن به دلیل تنوع رسانه‌ها و سهل شدن تماشای فیلم بود در حالی که می‌دانیم سینما رفتن جذابیت دیگری دارد و این سوال مطرح است که چطور در دنیا چنین اتفاقی رخ نداده و با وجود تنوع تکنولوژی و پلتفرم‌ها و رسانه‌ها سینما رفتن هنوز در جوامع دیگر رکود پیدا نکرده است؟

رابطه این جریان مثل ساقه و ریشه است که روی هم اثر می‌گذارند چون به هر حال خود فیلم‌ها هم مهم هستند؛ یعنی ما هرچه کار تبلیغی بکنیم و مردم را به سینما دعوت کنیم بعد آن‌ها بیایند و ببینند فیلم‌های خوب و مهمی روی پرده نیستند، باز کار بی‌نتیجه می‌ماند. یکی از دلایلی که به مرور سینما رفتن از سبک زندگی مردم جدا شد همین تولید نشدن فیلم‌های خوب بود. در این میان مساله نقد در سینما هم بی‌تاثیر نبوده؛ منتقدان ما در جشنواره فجر فیلم‌هایی را تحسین می‌کنند که وقتی مردم آن‌ها را در سینما می‌بینند از تعریف‌هایی که شنیده بودند ابراز تعجب می‌کنند. بنابراین این نتیجه یک جریان است که سینما را از مخاطب جدا و آن را فستیوالی و محفلی کرد.

نصرتی: در این مورد بد نیست به «لباس شخصی» برگردیم چون یکی از بارزترین دلایل آن که از بخش فیلم اولی‌ها به بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر راه پیدا نکرد، این بود که یکی از اعضای هیات انتخاب آن دوره به آقای ربیعی گفته بود «فیلمت بازیگر هم که ندارد!» این یک نوع نگاه است که در همین جریان و چرخه حاکم است.

ربیعی: بله، با من تماس گرفتند و گفتند از بین فیلم تو و یک فیلم دیگر که یک بازیگر استار دارد، همه فیلم تو را بهتر می‌دانستند اما گفتند اگر آن فیلم به بخش سودای سیمرغ برود، بازیگرش امکان داوری شدن را پیدا می‌کند و این یک نمونه است برای آنچه در این جریان اتفاق می‌افتد.

نصرتی: نتیجه‌ اینکه فقط به بازیگر مطرح توجه شود، همین شده که تعداد مخاطبان سینما به این وضعیت رسیده و دود آن به چشم کل سینما می‌رود.

ایسنا: آقای نصرتی این دومین همکاری شما با آقای ربیعی به کاندیدا شدن در جشنواره فجر ختم شد. از این همکاری بگویید و اینکه در دومین تجربه همکاری مشترک نقش «سعید» در «ضد» چه ویژگی‌های جذابی برای شما داشت؟

نصرتی: امیر عباس ربیعی یک توانایی دارد و آن هم این است که کار را یعنی هم بازی بازیگر و هم کلیت فیلم را تماشایی می‌کند به همین دلیل دوست داشتم دوباره این همکاری را تکرار کنم. در «لباس شخصی» تجربه شیرینی داشتم که به نتیجه نهایی نرسید. چرخه کامل کار یک بازیگر این است که در فیلمی بازی کند، به جشنواره فجر برسد و بعد هم در اکران عمومی نمایش داده شود ولی ما نه جشنواره فجر آنچنانی داشتیم – بخصوص با توجه به اتفاق‌های سال ۱۳۹۸ – و نه اینکه فیلم به اکران رسید. البته فیلم «ضد» در متن به اندازه «لباس شخصی» مرا جذب نکرد و با احترام به تیم نویسنده و محقق، تا آخر هم سردرگمی‌هایی داشتم. کاراکتر فیلم «ضد» را به آن اندازه که «یاسر» را در «لباس شخصی» از صفر تا صد شناختم، درک نکردم یعنی حتی می‌توانم یاسر ۲ و ۳ را هم در موقعیت‌های دیگر بازی کنم ولی «سعید» را نه. وقتی هم که نامزد دریافت جایزه شدم در دوره‌ای بود که امین حیایی برای «برف آخر» جایزه گرفت که من متاسفانه این فیلم را ندیدم. البته در توانایی‌های آقای حیایی شکی نیست مخصوصاً اینکه او بعد از فیلم «شعله‌ور» ورژن دیگری را از خود را ارائه می‌دهد و انگار بعد از برخورد با آقای نعمت‌الله شکل دیگری از بازیگری در او نمایان شده است. در ماجرای کاندیدا شدن برای جایزه سیمرغ بازیگران دیگری هم بودند که فکر می‌کردم با توجه به رویکرد جشنواره که افراد مطرح را بیشتر می‌بیند، جلوتر از من قرار می‌گیرند مثل هوتن شکیبا در «ملاقات خصوصی»، جواد عزتی در «مرد بازنده» یا هادی حجازی‌فر در «موقعیت مهدی» که خوب بازی کرده بودند به همین دلیل این تصور را نداشتم که حتماً باید در مقابل این بازیگران جایزه می‌گرفتم، هرچند آن را دوست داشتم اما اصلا اینطور نبود که بگویم حقم خورده شده است.

ایسنا: شما تجربه‌ عکاسی مستند اجتماعی را هم در کنار بازیگری در تئاتر داشتید و گویا اولین کار حرفه‌ای خود را در سینما با آقای ربیعی انجام دادید. کمی از این فعالیت‌ها بگویید و اینکه آیا عکاسی را همچنان ادامه می‌دهید؟

نصرتی: من بازیگری را اوایل دهه ۸۰ شروع کردم و در کنار آن خبرنگار حق‌التحریری بودم و در حوزه‌هایی مثل تئاتر کار می‌کردم. البته بیشتر کارم گرایش به سمت هنر داشت ولی خیلی زود متوجه شدم عکاسی در کنار بازیگری برای من درست‌تر است و تقریباً از سال ۸۳ بیشتر عکاس-خبرنگار بودم. حرفه عکاسی در کار بازیگری بسیار به من کمک کرد و در آن سال‌ها تدریس هم می‌کردم اما فضای امنی که عکاسی داشت مرا از بازیگری دور می‌کرد و با توجه به اینکه در مقطعی دنبال رسیدن به ثبات مالی هم بودم، از سال ۹۷ تصمیم گرفتم بیشتر تمرکزم را روی بازیگری بگذارم تا فاصله بیشتری از این حرفه نگیرم. با این حال همچنان عکاسی می‌کنم بخصوص مواقعی که اوقات بیکاری داشته باشم چون معتقدم در بازیگری بیش از استعداد، تمرکز بر کار اهمیت دارد و من به دنبال این هستم تا با تمرکز و صبوری بیشتر به هدفم برسم. از همان ابتدا که بازیگری را شروع کردم فکر می‌کردم استعداد دارم ولی ویژگی استعداد خود را فقط در توانایی بازیگری نمی‌دیدم بلکه آن را در صبوری و میزان انگیزه‌ام می‌بینم.  

ایسنا: آیا کاندیدا شدن در جشنواره فجر بر ادامه حضور و فعالیت شما در سینما تاثیر گذاشت؟

نصرتی: واقعیت این است که اکران فیلم بیشتر از کاندیداتوری -حداقل به لحاظ تعداد پیشنهاد – برای من موثر بود و شرایط بهتری را ایجاد کرد. وقتی یک فیلم نمایش داده می‌شود در کنار خبرهایی که از آن منتشر می‌شود دست‌کم چند کارگردان به یادشان می‌آید که چه کسانی این روزها بازی می‌کنند. اما الان این دردسر را دارم که مدام در فضایی مشابه کارهای قبلی پیشنهاد می‌گیرم. در عکاسی فضای متفاوت‌تری وجود دارد چون همه چیز در اختیار خود آدم است و با تلاشت می‌توانی دستمزد، شهرت و استقلال به دست آوری و شرایط جانبی، کمتر در رشد یا عدم رشد و موفقیت تاثیرگذار است اما در بازیگری خیلی چیزها دست ما نیست. وقتی بازی در «لباس شخصی» به من پیشنهاد شد دو سال در هیچ فیلمی بازی نکردم تا در آن نقش کلیشه نشوم. چنین تصمیمی در دو سال اول شروع کار، آن هم با یک فیلم توقیفی بسیار سخت است.  بعد «ضد» را بازی کردم که باز هم دو سال اکران نشد و در این مدت از کسانی پیشنهاد می‌گرفتم که دو فیلم قبلی مرا در جشنواره‌های فجر دیده بودند. من دوباره با بیکاری و بی‌پولی تصمیم گرفتم در فیلمی بازی نکنم چون نمی‌خواستم صرفاً بازیگر این نوع فیلم‌ها و نقش‌ها باشم.

در سینما اصغر فرهادی، پرویز شهبازی و حمید نعمت الله فیلمسازان مورد علاقه من هستند و دوست دارم در فیلم‌های آن‌ها یا شبیه این فیلمسازان هم بازی کنم اما در آن مدت شانس این را نداشتم که نقشی متفاوت به من پیشنهاد دهند تا اینکه سریال «سوران» با نقشی متنوع‌تر پیشنهاد شد و با توجه به موضوع فیلم و اینکه به تجزیه نشدن خاک کشور تاکید داشت، بازی در آن را پذیرفتم.

ایسنا: زمانی که شما فیلم «ضد» را بازی کردید فضای رسانه‌ای بویژه در شبکه‌های اجتماعی به این شدت دو قطبی نبود. آیا نگران برچسب‌هایی که در این فضا به برخی فیلم‌ها باموضوع‌های این چنینی ممکن است زده شود، نیستید؟

نصرتی: اگر «ضد» را کیانوش عیاری هم می‌ساخت دقیقا همین را می‌ساخت که اکنون ساخته شده است و کسی هم نمی‌گفت این فیلم حکومتی یا ارگانی است

نصرتی: بله نگران هستم ولی نه فیلم «لباس شخصی» را ایدئولوژیک می‌بینم و نه فیلم «ضد» را. امیرعباس ربیعی به لحاظ تفکر ایدئولوژیک با من فرق می‌کند ولی آنقدر سینما برایش اهمیت دارد که یادش می‌رود نظرات و سلیقه خود را در فیلم اعمال کند. فقط هنرش تعیین کند که چطور کار کند به همین دلیل فکر می‌کنم اگر «ضد» را کیانوش عیاری هم می‌ساخت دقیقا همین را می‌ساخت که اکنون ساخته شده است و کسی هم نمی‌گفت این فیلم مثلا حکومتی یا ارگانی است. من دوستانی دارم شبیه خودم که سیاسی نیستند. وقتی عکاس خبری و مستند اجتماعی بودم. تئاتر هم کار می‌کردم. یک روز نقش یک کُنت را در نمایشنامه دورنمات داشتم یک بار نقش یک دانشجو، یک بار هم یک روان‌پریش. زیست من به این شکل بود و طبیعتا دوستانی مشابه زیست خودم داشتم. آن‌ها وقتی «لباس شخصی» یا همین «ضد» را دیدند گفتند، دم شما گرم! البته شاید مواردی بود که خیلی باب سلیقه‌شان نبود ولی می‌گفتند چند برابر آن، چیزهای مهم‌تر در فیلم دیده و شنیده‌اند که کسی نمی‌تواند آن‌ها را بگوید. حتی می‌پرسیدند اصلاً با چنین حرف‌هایی فیلم اکران می‌شود؟ حالا برای من جای سوال است که «لباس شخصی» چطور می‌تواند یک فیلم حکومتی باشد آن وقت توقیف هم بشود؟ بنابراین در پاسخ می‌توانم بگویم بله، نگران هستم ولی بیشتر از اینکه انگِ حکومتی بخورم نگران این هستم که در نقشی کلیشه نشوم چون نقش‌های مشابه را خیلی پیشنهاد می‌دهند.  یک زمان شنیدم برای ساخت یک سریال در شبکه نمایش خانگی صحبت من شده بود. در واقع ماجرا اینطور بود که بازیگر نقش اصلی آن سریال که یکی از چهره‌های سینما بود به دلیل تشابه آن نقش با یک فیلم دیگرش آن را نپذیرفته بود و بعد هم اسم من به میان آمده بود. گفته بودند نصرتی بازیگر خوبی است ولی معروف نیست. من خودم شماره دستیار کارگردان را پیدا کردم تا بابت محبت آن‌ها قدردانی کنم اما این را هم پرسیدم که چه کسی گفته من حتماً باید نقش اصلی را بازی کنم؟ شنیده بودم قصه آن سریال خیلی جالب است و دوست داشتم حتی یک نقش کوتاه هم شده، داشته باشم.

من در تمام کارهایی که نقش اصلی را بازی کردم اصلاً از ابتدا قرار نبوده به عنوان بازیگر اصلی حضور داشته باشم. در «لباس شخصی» وقتی برای تست گریم یکی از نقش‌ها رفتم حتی نمی‌دانستم کارگردان کیست و وقتی سر تست گریم شنیدم کسی پشت سرم گفت خودشه، تازه متوجه شدم که او کارگردان (ربیعی) است. قرار بود نقش کوچکی داشته باشم که پنج سکانس هم بیشتر نداشت اما از بازی من خوششان آمد و سکانس‌هایم بیشتر شد تا یک روز که گفتند برای نقش اصلی تست بدهم. برای «ضد» هم آقای شفیعی طبق روال سینما دوست داشتند نقش اصلی را یک بازیگر چهره بازی کند که حق هم داشتند ولی گویا امکانش فراهم نشد و من دعوت شدم تا تست بدهم که آقای شفیعی هم خیلی زود تایید کرده بودند. «سوران» هم همینطور بود. یک نقش منفی و غیراصلی را می‌خواستم بازی کنم، خیلی هم بابت آن خوشحال بودم که در من ویژگی‌های بازی منفی دیده شده ولی چند روز بعد تماس گرفتند و گفتند «لباس شخصی» و «ضد» را دیده‌اند و باید برای نقش اصلی قرارداد ببندم.

ربیعی: من آدمی مذهبی هستم و به لحاظ سیاسی هم به جمهوری اسلامی گرایش دارم. در عین حال با بخش زیادی از کسانی که با دیدگاه‌های من مخالفند رفاقت دارم. اصلا هم به سینما نیامده‌ام تا حرف‌های ایدئولوژیک بزنم و مخالفم با کسانی که می‌خواهند به سینما بیایند فقط به این دلیل که می‌گویند بچه‌های جبهه انقلاب در سینما کم هستند

ایسنا: درباره «ضد» نکته قابل توجه کاندیدا شدن چند بازیگر فیلم بود بخصوص آنکه نادر سلیمانی با وجود اینکه کمتر نقش جدی داشت در این فیلم بیشتر دیده شد. ‌ 

ربیعی: من در بازیگری یک نگاه فراتر از آنچه عرف است، دارم. البته اول این را توضیح دهم که خیلی از صحبت‌هایم در اینجا بخاطر نگاه‌ ایدئولوژیکم نیست چون به هر حال من آدمی مذهبی هستم و به لحاظ سیاسی هم به جمهوری اسلامی گرایش دارم. در عین حال با بخش زیادی از کسانی که با دیدگاه‌های من مخالفند رفاقت دارم؛ منتها زبان مشترک ما سینماست و من شخصا برای سینما بسیار اهمیت قائلم. اصلا به سینما نیامده‌ام تا حرف‌های ایدئولوژیک بزنم. رشته تحصیلی من سینما بوده و مخالفم با کسانی که می‌خواهند به سینما بیایند فقط به این دلیل که می‌گویند بچه‌های جبهه انقلاب در سینما کم هستند پس باید به سینما برویم. این تفکر غلط است. من معتقدم کسی مثل آقای فرشچیان بخاطر اینکه تابلوی «عصر عاشورا» را بکشد نقاش نشده است. او عاشق نقاشی و هنر است و حال، نگاه خود را هم روی تابلو می‌کشد که عصر عاشورا هم در آن نگاه است. اگر آقای فرشچیان نگاهی ضد عصر عاشورا داشت حتما آن را می‌کشید. حرفم این است که دیکته کردن در هنر غلط است و خدا را شاهد می‌گیرم که آنچه می‌گویم بخاطر طرفداری‌ام از سینماست نه به دلیل تقابل بین تفکر خودم با تفکری دیگر – که بدون تعارف آن تفکر مقابل من در سینما رایج‌تر است.

درباره بازیگری هم که پرسیدید، معتقدم الان یک انحصار در بازیگری سینما وجود دارد. شما یکسری بازیگر می‌بینید به اسم چهره یا سلبریتی که بین ۴۰ تا ۵۰ نفر هستند و تقریباً در دو دهه گذشته فیلم‌های سینمایی ما با آن‌ها ساخته شده است. من مخالف این انحصار هستم نه به این دلیل که آن‌ها در فیلم‌های من بازی نمی‌کنند بلکه چون این انحصار به ضرر سینماست و با رکود بازیگری سینما همراه است. ما سالانه حدود ۵۰ تا ۱۰۰ فارغ التحصیل بازیگری از دانشگاه‌های خوب کشور داریم و تعداد قابل توجهی هم دانشجوی ورودی. این‌ها بی‌استعداد و بی‌سواد نیستند که بازیگر نمی‌شوند و مجبورند سراغ شغل‌های غیرمرتبط بروند. آنچه من دیدم، این بوده که فقط رابطه، انحصار و گَنگ در این میان وجود دارد و حتی گاهی فساد. ما بازیگری داریم که نانِ پول یا رابطه یا چهره‌اش را می‌خورد. پول می‌دهد، نقش می‌گیرد. چه کسی در اینجا ضرر می‌کند؟ آیا منِ بچه حزب‌اللهی که می‌خواهم فیلم بسازم و این‌ها برایم بازی نمی‌کنند ضرر می‌کنم؟ نه! این‌ها به ضرر سینماست. با آن چرخه اکران که صحبت شد، نتیجه این می‌شود که کار سینما به جایی می‌رسد که اکران فیلم «فسیل» تمام می‌شود و آن را از روی اکران تهران برمی‌دارند ولی فروش سینما پایین می‌آید به همین دلیل بی‌سرو صدا آن را دوباره به اکران برمی‌گرداند تا سینما باز هم رونق بگیرد. این سینما در حال ضرردهی است و اگر ما این انحصار را بشکنیم و درهای سینما باز شود، رقابت به وجود می‌آید. باید به جایی برسیم که اولویت بازیگر در کارش، تعداد فالوور و دستمزد نباشد بلکه به دنبال درآوردن نقش باشد. اگر او بازیگری کند سینما هم سود می‌برد چون مخاطب امروز به فیلم‌های با کیفیت زیادی دسترسی دارد و وقتی آن فیلم‌ها را با آنچه در سینمای خودمان اتفاق می‌افتد مقایسه می‌کند معلوم است که به سینما نمی‌رود و برای فیلم ایرانی ارزشی قائل نیست.

تاکید می‌کنم که این حرف‌ها به نگاه و ایدئولوژی من ارتباطی ندارد، بلکه سلیقه و نگاه مستقل من است که باید بگردیم و یک استعداد جدید پیدا کنیم. من این نگاه را در تمام عوامل فیلمم دنبال می‌کنم یعنی در جایی که استعداد وجود دارد به دنبال افراد تازه هستم اما مثلاً در بخش طراحی صحنه که سراغ یک سلبریتی همچون دکتر شجاعی رفتم به این دلیل بود که جایگزین دیگری پیدا نکردم تا در حد ایشان آرتیست باشد. من به عنوان یک آدم فرهنگی صرفاً وظیفه ندارم که فیلم تولید کنم. من به سینما تعهد دارم تا در حد وُسع خودم تلاش کنم که هم فیلمم بالا بیاید و هم سینما ارتقا پیدا کند. نمی‌توانم یک عده سلبریتی را نردبان خود کنم و با اسم و شهرت آن‌ها بالا بروم. با همین نگاه برای فیلم «لباس شخصی» بازیگر انتخاب کردیم که خوشبختانه آقای والی‌نژاد هم خیلی با من همراهی می‌کرد چون خودش همین نگاه را دارد. البته سر فیلم «ضد» نگاه آقای شفیعی این بود که حتماً چند نقش اول را از بازیگران چهره دعوت کنیم ولی من اصرار داشتم که با همان سیکل «لباس شخصی» پیش بروم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم سراغ کسانی برویم که برای مخاطب شناخته شده هستند اما متفاوت باشند و در زمینه‌هایی که کلیشه نیستند استفاده کنیم. برایم مهم بود بازیگرانی را دعوت کنیم که برای نقش خود انگیزه داشته باشند و زحمت بکشند نه اینکه صرفاً برای پول بیایند.

یادم می‌آید سال ۹۴ پیش تولید فیلمی را انجام می‌دادم که یکی از گزینه‌هایم برای نقش اصلی جدی جواد عزتی بود. آن زمان او هنوز نقش‌های جدی را بازی نکرده بود. همه مخالفت کردند به غیر از آقای مرادی (فیلمبردار). می‌گفتند او بازیگر کمدی است و نمی‌تواند نقش جدی را بازی کند ولی من معتقدم کسی که می‌تواند نقش کمدی را خوب بازی کند، بسیار توانمندتر از بازیگری است که فقط نقش‌های جدی را خوب بازی می‌کند. بر همین اساس من و آقای شفیعی نادر سلیمانی را برای «ضد» انتخاب کردیم و ایشان وقتی فیلمنامه را خواند اولین حرفش این بود که چرا این نقش را به من پیشنهاد دادید که من هم همین توضیحات را دادم. او بسیار انگیزه داشت می‌گفت ۴۰ سال است که می‌خواهد اثبات کند «ساعت خوش» فقط یک وجه از توانایی‌های اوست. نادر سلیمانی کسی است که با بهرام بیضایی مأنوس بوده، برای داریوش مهرجویی تئاتر بازی کرده و ما را در همان سکانس‌های اول شگفت‌زده کرد. خانم لیندا کیانی هم همینطور است. او ۲۰ سال است که کار می‌کند و برای من افتخار بود که اولین نامزدی دریافت جایزه جشنواره فجر او با فیلم من اتفاق افتاده است. این بازیگرها دنبال بستری تازه هستند. البته این را هم می‌دانم که بسیاری از کارگردان‌ها تحت تاثیر تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار مجبور به انتخاب هستند و شاید به این موضوع بی‌توجه باشند در حالی که آقای فرهادی هم این کار را انجام داده و در «قهرمان» از بازیگرانی در شیراز که ما نمی‌شناسیم بازی‌های بسیار خوبی گرفته است.

ایسنا: آقای مرادی شما هم از همکاری خود در این فیلم بگویید و اینکه الان هم فیلمبرداری «احمد» را انجام می‌دهید.

مرادی: اولین همکاری من با امیرعباس ربیعی به فیلم‌های کوتاه «ولد» و «ماه در خانه» برمی‌گردد و بعد هم «لباس شخصی» و «ضد» پیش آمد. در اولین تجربه‌ای که با هم داشتیم او خیلی جوان‌تر بود و بعدها که دوباره کار کردیم متوجه تغییر زیاد در کار و نگاهش شده بودم. امیر عباس یک ویژگی مهم دارد که هنر را صِرف هنر می‌بیند. بازی برایش مهم است و به همان اندازه صحنه فیلمبرداری، نور و بقیه عوامل دخیل در فیلم هم برایش اهمیت دارند. این توجه برای عوامل پشت صحنه یک فیلم مسئله‌ای مهم است که به کار آن‌ها توجه شود. شاید قبلا فکر می‌کردم او یک آدم حزب‌اللهی است و چنین توجهی به بخش‌های دیگر تولید فیلم نداشته باشد ولی بعد متوجه شدم او واقعاً آرتیست است. «احمد» را هم که مشغول کار هستیم، فیلم خوبی شده و با توجه به کمتر بودن رگه‌های سیاسی، مخاطب از آن لذت خواهد برد.

ایسنا: آقای ربیعی شما گفتید که به سینما نیامده‌اید تا حرف‌های ایدئولوژیک بزنید. با این رویکرد چه نظری درباره تصمیم‌ سیاستگذاران فعلی سینما در ریل گذاری جدید سینما دارید که بر گونه‌هایی خاص از جمله سینمای انقلابی تاکید دارند.  

ربیعی: به نظر من این نگاه اشتباه است. سینما هنر است و جهت‌دهی در هنر غلط است. این اصلاً شدنی نیست و یک کار ابتر است. هنرمند ربات نیست که کنترل او در دست یک فرد دیگر باشد. وظیفه مسئولین فرهنگی صرفاً این است که زمینه را برای کار هنرمند فراهم کنند. اما متاسفانه قیف برعکس شده که البته فقط در هنر هم نیست. اول باید این را بررسی کنیم که ما چرا طرفدار انقلاب اسلامی هستیم؛ چون ذات حکومت اسلامی این است که مسئول در آن کسی است که نوکری و خادمی مردم را می‌کند؛ یعنی سنگ‌ها و سنگلاخ‌ها را در جاده‌ها از میان برمی‌دارد تا مردم حرکت کنند. وظیفه آن‌ها سهل کردن مسیر است و این غیر از نوکری معنای دیگری ندارد. در مکتب دفاع مقدس این نگاه مشهود است. کار فرماندهان گردان‌ در آن دوران چه بود؟ آن‌ها نوکری کسانی را می‌کردند که می‌جنگیدند و مسیر را نظم می‌دادند. این فرهنگ دفاع مقدس از همان فرهنگ انقلاب اسلامی می‌آمد ولی به مرور این مکتب تغییر مسیر داد تا مردم در خانه‌های خود بمانند و دولت برای آن‌ها تصمیم گیری کند. این به فرهنگی تبدیل شد که برتری مدیران را القا می‌کرد. جامعه هنری هم به همین شکل است. هنرمند می‌گوید چه چیزی می‌خواهد بسازد و مدیر وظیفه دارد شرایط را فراهم و مشکلات را برطرف کند اما تصور برخی آقایان این است که اگر من پشت میز نشسته‌ام هنر را می‌فهمم. پس من به تو می‌گویم چه کار بکنی و چه کار نکنی. در این شرایط کسی مثل من یک دغدغه دارد؛ اینکه نکند فیلمی بسازم که مسئله‌ام نباشد. تمام حراست من از خودم این است که آنچه می‌گویم برای خوشایند این جناح و آن جناح نباشد و حرف خودم باشد.

برای فیلم «ضد» هیچ گروهی نیست که از تمام فیلم خوشش آمده باشد. من هم اصلاً قصد نداشتم تا چیزهایی را بگنجانم که هر دو طرف آن را دوست داشته باشند. در چنین شرایطی کار فیلمسازی سخت است و برای کسی مثل من سخت‌تر است تا آنچه را خودم می‌خواهم بسازم. البته شاید همه، تحمل این سختی‌ها را نداشته باشند آن موقع است که ممکن است فیلمسازی شوی که پول بگیرد و بگوید چه چیزی دوست دارید تا برایتان بسازم. این افراد هر کدام از فیلم‌های خود را به یک شکل می‌سازند و می‌شوند فیلمساز سفارشی. اینطور هم نیست که فیلمساز سفارشی فقط در بین ارزشی‌ها باشد. یکی می‌آید در بخش حاکمیتی با پول حاکمیت برایش فیلم می‌سازد، بعد به بخش خصوصی می‌رود و با پول و نگاه آن‌ها فیلم دیگری می‌سازد. همه فیلم‌هایش هم بد می‌شود چون مگر می‌شود هنرمند آنچه را عقیده ندارد بسازد و بعد به شاهکار تبدیل شود؟ پس تبدیل می‌شود به یک فیلمساز سفارشی‌ساز که فیلم‌هایش بد است ولی محبوب مدیران است، حتی محبوب بخش خصوصی هم می‌شود.

در سوی دیگر، طیفی از فیلمسازان هم هستند که مبارزه می‌کنند ولی به نتیجه نمی‌رسند و دیگر فیلم نمی‌سازند. نمونه‌هایش را هم داریم که سال‌هاست کارگردان‌هایی فیلم نساخته‌اند، درواقع ما یکسری نیروی انسانی نخبه را هدر داده‌ایم که می‌توانستند فیلم‌های خوبی بسازند. در این اوضاع من معتقدم و باز هم تاکید می‌کنم که سینما یک زبان مشترک است و آرزو می‌کنم مخاطبم وقتی از سالن سینما بیرون می‌آید، بگوید فیلم خوبی را بعد از دو ساعت دیده هر چند هرچه فیلمساز گفته دروغ بود. این کاملاً برای من خوشایند است. همانطور که برای خودم پیش آمده، فیلمی را در سینما دیده‌ام که بسیار دوست داشتم ولی جهان آن را قبول نداشتم. من فیلم «فهرست شیندلر» را می‌بینم، به شدت هم ضدصهیونیستم. با دیدن آن فیلم برای یهودی‌ها گریه می‌کنم، قبولشان هم ندارم اما برای سینمایش دست می‌زنم و آرزو می‌کنم که بتوانم «فهرست شیندلر» بسازم. این یعنی همان مشترک بودن زبان سینما و بسیار بدم می‌آید وقتی می‌دانم فیلم بدی ساخته‌ام اما به من بگویند آفرین که به فلان موضوع پرداخته‌ای.

نکته دیگر هم در این موضوع ممیزی است و من در این زمینه، جایی گیر کرده‌ام که نه می‌توانم به عقب برگردم نه به جلو بروم مثل کوهنوردِ گیر کرده در میانه راه که نه می‌تواند بالا برود و نه می‌تواند پایین برگردد. به من می‌گویند فیلم سفارشی‌ و حکومتی می‌سازی در حالی که من یک فیلم درباره انقلاب اسلامی ساختم، با سازمان اوج هم ساختم و بعد بخش دیگری فیلم مرا توقیف کرده است. چرا توقیف شده؟ چون در برابر ممیزی‌اش مقاومت کردم در صورتی که همین الان می‌توانم فیلم «لباس شخصی» را با حذفیات اکران کنم ولی نمی‌توانم بپذیرم که چنین فیلمی برای من باشد. حرف من این است که سینما منبر نیست. یک هنر است و هر کس باید زیست خود را در آن بسازد.  مدیران فرهنگی ما اگر می‌خواهند در این هنر جهت‌دهی داشته باشند، باید ابتدا در بخش آموزش و تربیت نیروها و در زیست آن‌ها، نگاه خود را ترویج دهند و آن را تبلیغ کنند تا فیلمساز در تربیتِ زیستِ شخصی خود متناسب با آنچه حق است بار بیاید نه با آنچه یک مدیر می‌پسندد. در واقع می‌خواهم بگویم اگر مدیری بر این باور است که آنچه می‌گوید حق است، نگاه خود را تربیت کند و بعد ترویج دهد نه اینکه همه را تهدید یا الزام کند که حرف او را بپذیرند و اگر کسی جز نگاه او را داشت، حق فعالیت ندارد.

نصرتی: متاسفانه مسئولان فرهنگی ما همین کار را انجام می‌دهند و همین شده که ناصر تقوایی سال‌ها فیلم نساخت در حالی که مگر چند سال یک بار کسی مثل او به این دنیا می‌آید؟  پسندیده این بود که اجازه می‌دادیم همه افراد با دیدگاه‌های مختلف، سینمای خود را بسازند و آن وقت می‌دیدند اگر کسی حرف آن‌ها را نمی‌زند، افرادی را به همان مدلی که امیرعباس تعریف کرد، بیاورند تا جهان خود را به او انتقال دهند. این طور حرف همه شنیده می‌شود ولی وقتی بسیاری از سینماگران بزرگ ما خانه‌نشین شده‌اند، کم کم به وضعیت امروز می‌رسیم که می‌بینیم چه فیلم‌هایی پرفروش هستند.

ربیعی: این ماجراها یک وجه دیگر هم دارند و اینکه فضا آزاد نیست تا کسانی مثل من یا مهدی نصرتی صرفاً با یک اثر، مواجهه سینمایی داشته باشیم. وقتی هزاران انگ، فشار و بایکوت به وجود می‌آید در سوی مقابل لجبازی‌هایی هم دیده می‌شود. در حالی که اگر معیار همه، “سینما” باشد شرایط فرق می‌کند. یادمان نرفته که با آقای فرهادی در یک جشنواره بخاطر امیر جدیدی چه برخوردی کردند چون می‌گفتند با بازیگری فیلم ساخته‌ای که با سازمان اوج در «تنگه ابوقریب» بازی کرده و آقای فرهادی جواب درستی داد که او بازیگر است. بازیگر فقط نقش را می‌بیند. درواقع این فیلم است که باید موافق جهت فکری و تفکر فیلمساز باشد نه بازیگر. مگر قرار است هر کسی که در یک اثر هنری کار می‌کند با تفکر صاحب آن و سازنده آن موافق باشد؟ وقتی هر دو طرف این ماجرا را، به این شکل ترسناک می‌کنیم ضرر آن را موافقان یا مخالفان آن تفکر یا جناح نمی‌بینند، بلکه بیش از همه سینما ضرر می‌کند و در نهایت فرهنگ و مردم مملکت آسیب می‌بینند.

ایسنا: اگر مسئله نفوذ که گفتید برای شما جدی است، دغدغه پرداخت به آن را در دوران معاصر هم دارید؟  

ربیعی: بله چون در «لباس شخصی» و «ضد»، داستان با ادامه یافتن نفود تمام می‌شود. اساسا  برای من یک بحث جدی درباره نفوذ این است، کسانی که صاحب مسئولیت هستند، سهواً و بیشتر هم عمداً، سعی می‌کنند مسئله نفوذ در جمهوری اسلامی، یک مسئله سطح پایین جلوه داده شود. مثلاً می‌گویند عامل فلان خرابکاری در یک نیروگاه هسته‌ای یک کارگر بوده در حالی که به نظرم این فقط سطحِ پایین جلوه دادن نفوذ است. نفوذ یک مسئله جدی است و آنقدر توانسته خود را در رده‌های بالا جای دهد که از ما رئیس جمهور (شهید رجایی) گرفته؛ آن هم توسط کسی که در شورای امنیت ملی ما حضور داشت. سوال این است که آیا همین یک مورد بود و تمام شد؟ به نظر می‌رسد خیر، چون نفوذ مسئله‌ای است که حتی با دستگیری و اعتراف یک فرد هم نمی‌توان درباره آن به یقین رسید.

در تاریخ ما بحث‌های جدی وجود دارد از جمله درباره ترور شهید رجایی که وقتی سازمان (منافقین) فردی را در سطح دبیری شورای امنیت ملی دارد چرا با ترور یک رئیس‌جمهور، او (نفوذی) را می‌سوزاند؟ بخصوص آنکه اگر کشمیری لو نمی‌رفت ممکن بود در دهه‌های بعدی رییس جمهور ایران شود. پس یک بحث جدی این است که شاید کشمیری‌های دیگری همچنان هستند. شهید لاجوردی طبق آنچه در وصیت نامه‌اش اشاره شده، از جمله کسانی بود که اعتقاد داشت نفوذ در سیستم جمهوری اسلامی به شدت جدی است. او معتقد بود خطر منافقینِ انقلاب از خطر منافقینِ خلق بیشتر است. برهمین مبنا من هم معتقدم در کشور ما خلل‌های مدیریتی دو عامل دارند. مسئله مهم این است که کشف نفوذ، اطلاعات دقیق و سند می‌خواهد نه تحلیل. با رشد تکنولوژی هم کشف سند بسیار سخت است به خصوص اگر مواردی مثل آن جاسوس معروف روسیه در غرب باشد که جایگاه بالایی در سیستم یک کشور داشت و وقتی او را پیدا می‌کنند در پاسخ به اینکه چطور ارتباط برقرار می‌کرده، می‌گوید من فقط یک بار ارتباط گرفتم آن هم همان ابتدای کار بود، چون به من گفته بودند تو فقط وارد این سیستم بشو و سعی کن کسانی در آن کشور مسئولیت بگیرند که یا با ما مخالفتی نداشته باشند یا تخصص نداشته باشند. این حرف‌ها اعتراف‌هایی بود که بعد از ۳۰ سال از او گرفته شد.

ایسنا: با توجه به تمام این مباحث سیاسی که درونمایه اصلی فیلم «ضد» برمبنای آن شکل گرفته، برای دعوت مخاطبان خود به تماشا، فیلم را چطور معرفی می‌کنید؟

ربیعی: من خواهش می‌کنم که مردم بدون پیش فرض و حب و بغض فیلم را ببینند و تعهد می‌دهم وقتی آن را دیدند، یک فیلم سرگرم‌کننده و جذاب را دیده باشند و به اندازه خود فیلم از آن لذت ببرند. نگرانی من فقط پیش‌فرض‌هایی است که سبب دیده نشدن فیلم می‌شوند.

مرادی: فکر می‌کنم «ضد» جدا از داستانش، سینماست که روی همه جنبه‌های آن زحمت کشیده شده است. دعوت می‌کنم که مخاطبِ صرف سینما حتماً «ضد» را ببیند چون به لحاظ کارگردانی یک ساختار سینمایی با بازی‌ها بسیار خوب دارد و کسانی که به سینما علاقمند هستند از آن لذت می‌برند. «ضد» یک فیلم بیگ پروداکشن است و از آنجا که سینمای امیرعباس ربیعی به معنای واقعی سینماست، حتی در پلان‌های بسته هم لایه به لایه میزانسن یا دکوپاژ بسته شده است؛ پس من هم امیدوارم درباره فیلم پیش‌داوری نکنند.

نصرتی: آنچه دوستان گفتند حرف‌های من نیز است و فقط اضافه می‌کنم که می‌دانم بخشی از دلیل سینما نرفتن مخاطب بخاطر این است که احساس می‌کند حرف‌ها در سینما آنطور که باید تنوع ندارند و شاید به همین دلیل است که سراغ طنز می‌رود. می‌دانم دل مردم از سینما شکسته و ای کاش شرایطی به وجود آید که حرف دل همه در همه جنبه‌ها زده شود اما گاهی سینما با آدم کاری می‌کند که دو ساعت بگذرد و تو حتی ساعت خود را نگاه نکنی که چقدر زمان گذشته؛ این خاصیت سینمای امیرعباس ربیعی است.

رسانه سینمای خانگی- روایتی از پزشک ایرانی در اردگاه کار اجباری

مهدی حاجی یوسف کارگردان مستند «اُ-۳۲۴» با اشاره به اینکه این مستند به زندگی عطاءالله صفوی می‌پردازد معتقد است که باید مستندسازان را از نظر ایده‌پردازی آزاد بگذارند تا تنوع تولیدات بالا برود.

به گزارش سینمیا خانگی، مهدی حاجی یوسف کارگردان مستند «اُ -۳۲۴» که در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد، درباره شکل گیری این مستند به مهر گفت: من شاگرد مسعود جعفری جوزانی هستم و در دفتر وی پشت صحنه‌های سریال «در چشم باد» را کپچر می‌کردم که به موردی برخورد کردم. آقای جوزانی در حدود سال ۱۳۸۰ با سحر دخترشان به تاجیکستان رفتند تا با پسر عطاالله صفوی پزشک جراح اورولوژ ایرانی و از بازماندگان اردوگاه کار اجباری دوره استالین صحبت کنند. مصاحبه‌هایی با دوربین هندی کم گرفته شده بود که من اینها را دیدم. همانجا با خانم سحر جعفری جوزانی صحبت کردم که اگر امکان دارد در این باره مستندی بسازیم.

وی ادامه داد: خانم جعفری جوزانی قسمت‌های تاریخی را نوشت و مونولوگ این کار را هم خود آقای جعفری جوزانی گفت. آقای جعفری جوزانی بعد از «به سوی آزادی» دیگر در هیچ کجا مونولوگ نگفته بود که در این مستند قبول زحمت کرد.

حاجی یوسف درباره پروسه تولید این مستند توضیح داد: کار را مونتاژ کردیم و از فیلم‌های جاهای مختلف استفاده کردیم. در این مستند زندگی آقای صفوی به تصویر کشیده شده است؛ زمانی که در عصر متفقین کمونیست بود و بعد به شوروی رفت و به جرم جاسوسی حدود ۹ سال در اردوگاه اجباری ماند. او بعد از مرگ استالین آزاد می‌شود و به تاجیکستان می‌رود و پزشک می‌شود و بعدتر هم به ایران می‌آید. تلاش کردیم با این مستند به بیان اتفاقات جنگ جهانی دوم در ایران بپردازیم. پروسه تولید این مستند حدود ۹ ماه طول کشید و بیش از همه چیز هم تدوین آن زمان بر بود.

این مستندساز درباره جشنواره «سینماحقیقت» مطرح کرد: واقعیت امر این است که کسی من را نمی‌شناسد و با این اوصاف شاید فیلمم هم دیده نشود ولی بستری مانند جشنواره «سینماحقیقت» باعث می‌شود تا این فیلم بهتر دیده شود و خودم نیز بیشتر شناخته شوم. چنین فضاهایی فیلمسازان را تشویق می‌کند و این امر خود باعث حرکت و پویایی خواهد شد.

کارگردان مستند «اُ -۳۲۴» درباره وضعیت سینمای مستند بیان کرد: تصور من این است که اگر مستندسازان را از نظر ایده پردازی آزاد بگذارند بسیار خوب خواهد شد. صرف اینکه براساس سفارش‌ها تولیدات انجام شود باعث یک شکل شدن آثار می‌شود و دیگر تنوعی وجود ندارد. علاوه بر این متأسفانه بودجه مناسبی هم برای مستند درنظر گرفته نمی‌شود و در بیشتر اوقات باید خودمان از جیب خرج کنیم. از نگاه برخی هم همچنان مستندسازی به عنوان یک شغل تلقی نمی‌شود و وقتی این موارد در کنار هم قرار بگیرد باعث می‌شود که اکثر دوستان به سراغ ساخت فیلم‌های تبلیغاتی کشیده شوند.

حاجی یوسف در پایان درباره فعالیت‌های آینده خود گفت: مستند «اُ -۳۲۴» دومین کار من به حساب می‌آید و پیش از آن نیز مستند «حبیب الله» را ساخته‌ام. همچنین در تدارک پروژه‌ای با نام «چرخ ها و پاهای دونده» هستم. با تمام سختی‌هایی که پیشتر نیز عرض کردم من به حوزه مستند علاقه دارم و دوست دارم که در این مسیر کار خود را ادامه بدهم.

عوامل این مستند عبارتند از کارگردان، تدوینگر و آهنگساز: مهدی حاجی یوسف، تهیه کننده، پژوهشگر، نویسنده، فیلمبردار: سحر جعفری جوزانی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی نژاد، صداگذار: معصومه حاجی یوسف، گوینده متن: مسعود جعفری جوزانی، طراح پوستر: علیرضا غریب دوست.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم ادای دین به شهدای ترور است

دومین اکران مردمی فیلم سینمایی «ضد» در حالی برگزار شد که برخی از عوامل سازنده این اثر به طرح نکات جالب توجهی در زمینه محتوای این فیلم پرداختند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، دومین اکران مردمی فیلم سینمایی «ضد»، محصول سازمان سینمایی سوره، به کارگردانی امیرعباس ربیعی، تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی حسین تراب‌نژاد شامگاه ۲۲ آذر در پردیس سینمایی کورش برگزار شد.

در این اکران نادر سلیمانی، لیلا زارع، مهدی نصرتی از بازیگران فیلم، امیرعباس ربیعی کارگردان، محمدرضا شفیعی تهیه‌کننده و دیگر عوامل اثر حضور داشتند.

امیرعباس ربیعی کارگردان اثر ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: خوشحالم که پس از ۲ سال «ضد» بالاخره به سینماها آمد. قطعاً برای هر فیلمسازی مهم است که اثرش را روی پرده و کنار مخاطبان ببیند. امیدوارم که فیلم اولم یعنی «لباس شخصی» هم از توقیف درآید و توفیق اکران پیدا کند.

وی افزود: باید خدا را شکر کنم بابت ۲ اتفاقی که در این اثر برایم رخ داد، ابتدا همکاری با بازیگرانی که در این پروژه حضور داشتند، نادر سلیمانی عزیز، لیلا زارع هنرمند و صبور، مهدی نصرتی که استعدادی درجه یک در بازیگری دارد و لیندا کیانی که امشب در میان ما نیست.

کارگردان «ضد» تاکید کرد: به هر حال ما یک دِینی نسبت به خانواده شهدا به ویژه خانواده شهدای ترور داریم. فرقه ظاله منافقین جنایت‌های بسیاری مرتکب شد و در دورانی که مردم درگیر جنگ بودند، علیه وطن‌شان هجوم بردند. من بسیار خوشحالم که فیلمم همزمان با برگزاری دادگاه این ظالمان شده است و امیدوارم که حق خانواده شهدا ادا شود.

نادر سلیمانی از بازیگران فیلم نیز مطرح کرد: برای من هم افتخاری بود که در این پروژه حضور داشته باشم و با امیرعباس ربیعی کار کنم. تجربه‌ای را کسب کردم که تا به حال فرصتش برای من به وجود نیامده بود. خوشبختانه این تجربه جز جوایزی که برایم رقم زد، باعث شد دوستان خوبی پیدا کنم که برایم از هر چیزی واجب‌تر است.

لیلا زارع بازیگر فیلم نیز بیان کرد: بسیار خوشحالم که قرارست فیلم را در کنار شما تماشا کنم و افتخار می‌کنم که در این اثر حضور داشتم.

مهدی نصرتی دیگر بازیگر این اثر نیز ضمن خوشامدگویی به حضار مطرح کرد: اگر فیلم «ضد» را دوست داشتید، آن را به اطرافیان خود پیشنهاد دهید تا در سینماها ببینند.

فیلم سینمایی «ضد» با شعار «زندگی بی‌عشق، مردگی‌ست …»، از ۱۵ آذر در سینماهای سراسر کشور اکران شده است. این تریلر سیاسی-عاشقانه در موسسه فرهنگی هنری وصف صبا تولید شده و پخش آن با موسسه فرهنگی تبلیغاتی بهمن سبز است.

رسانه سینمای خانگی- فراخوان مسابقه تبلیغات سینمای ایران چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر منتشر شد

فراخوان بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، این بخش که مهلت ثبت‌نام آن از ۲۱ لغایت ۳۰ آذرماه خواهد بود با هدف شناسایی، معرفی و تشویق آثار و شیوه‌های خلاقانه و موثر در عرصه بازاریابی و پخش آثار سینمایی و به منظور ارتقاء سطح کیفی تبلیغات و اطلاع‌رسانی در عرصه صنعت سینما، در بخش‌های عکس، پوستر، آنونس و تیزر فیلم‌های سینمایی ایرانی برگزار می‌شود.
کلیه متقاضیان شرکت در بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران باید از طریق مراجعه به وب‌سایت رسمی جشنواره به نشانی fajrfilmfestival.com نسبت به عضویت، ثبت‌نام، تکمیل فرم شرکت در جشنواره و بارگذاری نمونه آثار خود، مطابق بند شرایط اختصاصی مقررات اقدام نمایند.

تمام مواد تبلیغاتی سینمایی (داستانی، پویانمایی و مستند) که از ۱۵ دی ۱۴۰۱ لغایت ۱۵ دی ۱۴۰۲ در داخل کشور اکران عمومی شده باشند و یا می شوند می‌توانند در مسابقه شرکت نمایند.

آثار ارزیابی شده در دوره‌های گذشته پذیرفته نمی‌شود.

دبیرخانه مجاز به استفاده از آثار ارسالی در بخش‌های مختلف رسانه‌ای جشنواره (کتاب، نشریه روزانه، تیزر، فضای مجازی و سایر رسانه‌ها) خواهد بود.

تفسیر و رفع ابهام از مفاد و مقررات این آیین‌نامه و موضوعات پیشبینی نشده برعهده دبیر جشنواره است.

ارائه نامه رسمی تهیه کننده و یا موسسه پخش کننده، مبنی بر تایید استفاده از نسخه ارائه شده در تبلیغات فیلم برای هر عنوان الزامی است.

شرایط اختصاصی بخش عکس:

فایل عکس‌ها باید با فرمت jpg و حداکثر حجم ۴ مگاپیکسل در وب‌سایت جشنواره بارگذاری شود.

در صورت تعدد آثار، عکس‌های هر فیلم باید به صورت جداگانه در وب‌سایت جشنواره بارگذاری شود.

تعداد آثار ارسالی برای هر عنوان، پنج عکس صحنه و سه عکس پشت صحنه است.

هر گونه دخل و تصرف در عکس به گونه‌ای که اصالت آن‌ را مخدوش کند، موجب کنار گذاشتن عکس از چرخه داوری خواهد شد.

شرایط اختصاصی بخش پوستر:

فایل پوستر باید با فرمت jpg و کیفیت dpi ۱۵۰ و در قطع ۱۰۰ * ۷۰ در وب‌سایت جشنواره بارگذاری شود.

پوسترهای ارائه شده باید از میان آثار استفاده شده در تبلیغات فیلم دارای مجوز سازمان امور سینمایی و سمعی بصری باشد.

در این بخش، فقط پوستر فارسی فیلم‌ها مورد داوری قرار می‌گیرد.

شرایط اختصاصی بخش آنونس و تیزر:

فایل هر یک از موارد در یک آدرس ابری بارگذاری، سپس لینک اثر در وب‌سایت جشنواره ثبت و در صورت داشتن نام کاربری یا رمز عبور در فرم درج شود.

در بخش تبلیغات سینمای ایران سیمرغ بلورین بهترین عکس، سیمرغ بلورین بهترین پوستر و سیمرغ بلورین بهترین آنونس و تیزر اهدا می شود.

چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه سال جاری به دبیری مجتبی امینی برگزار میشود.

رسانه سینمای خانگی- استقبال میلیاردی از چهار فیلم جدید

چهار فیلم جدید موفق شدند تا با جذب حدود ۱۱۰ هزار مخاطب، ۲۸درصد فروش‌کل سه روز پایانی هفته گذشته را به خود اختصاص دهند که این عملکرد باتوجه به عدم‌آغاز فرآیند تبلیغاتی این آثار، خوب ارزیابی می‌شود.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، همان‌گونه که انتظار می‌رفت، چهار فیلم جدیدی که از چهارشنبه به روی پرده رفتند، توانستند معادلات گیشه را تغییر داده و درصد بیشتری از مخاطب را به‌نسبت زمان مشابه هفته‌های گذشته، به سینماها بکشانند.

طی این سه روز، ۴۲۲ هزار نفر در سراسر کشور به سینما رفتند و ۲۱ میلیارد تومان به گیشه سینماها واریز کردند. این آمار در مقایسه با مدت مشابه هفته گذشته، رشد پنج درصدی در تعداد مخاطب و رشد ۱۰ درصدی در میزان فروش را به خود می‌بیند.

چهار فیلم جدید توانستند ۱۰۹ هزار و ۸۰۰ نفر را به سینما بکشانند و پنج میلیارد و ۸۱۳ میلیون تومان به گیشه واریز کنند. به‌عبارتی، این چهار فیلم، ۲۸ درصد فروش‌کل سه روز پایانی هفته گذشته را رقم زدند

بر اساس این گزارش، چهار فیلم جدید توانستند ۱۰۹ هزار و ۸۰۰ نفر را به سینما بکشانند و پنج میلیارد و ۸۱۳ میلیون تومان به گیشه واریز کنند. به‌عبارتی، این چهار فیلم، ۲۸ درصد فروش‌کل سه روز پایانی هفته گذشته را رقم زدند. این عملکرد با توجه به عدم‌آغاز فرآیند تبلیغاتی این آثار، خوب ارزیابی می‌شود و این نوید را می‌دهد که شاخص‌های فعلی سینمایی طی روزهای آینده، با رشد خوبی همراه خواهند شد.

طبق انتظارها، ویلای ساحلی، توانست بسیارخوب ظاهر شود و به دومین فیلم پرفروش سه روز پایانی هفته گذشته تبدیل شود. جدیدترین ساخته کیانوش عیاری موفق شد تا با جذب ۸۴ هزار مخاطب، فروش چهار میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی را تجربه کند.

این میزان استقبال با توجه به شروع نشدن فرآیند تبلیغاتی فیلم و دیر ملحق شدن اثر به اکران چهارشنبه و البته عدم‌نمایش متمرکز روز چهارشنبه در مراکز استان‌ها، یک آمار بسیار خوب به شمار می‌رود که قطعا طی روزهای آینده با رشد قابل‌توجهی همراه خواهد شد.

ویلای ساحلی، نخستین همکاری رضا عطاران و پژمان جمشیدی به‌عنوان دو مهره پول‌ساز این‌سال‌های سینمای ایران است.

داستان این فیلم در مورد ویلایی است که مالک آن چند ماهی به خارج کشور می‌رود و در این میان، دو مرد گرفتار به دنبال آن هستند تا با اجاره ویلا به مسافران مختلف، درآمدی به جیب بزنند؛ ورود هر مسافر به ویلا به اتفاقی تازه منجر می‌شود.

رضا عطاران، پژمان جمشیدی، ریما رامین‌فر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی و شووار کریم‌زاده، بازیگران این فیلم هستند.

 فیلم سینمایی ویلای ساحلی

کمدی ورود و خروج ممنوع نیز دومین فیلم پرفروش اکران جدید است که موفق شد تا با ۱۶ هزار مخاطب، گیشه ۸۶۰ میلیون تومانی داشته باشد. ساخته امید آقایی نیز به‌واسطه سوژه خود و البته بازیگران پرتعدادش، قطعا طی روزهای آینده با رشد چشمگیری به لحاظ استقبال مردمی مواجه خواهد شد.

نیوشا ضیغمی، محمدرضا شریفی‌نیا، اکبر عبدی، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی، پوریا پورسرخ، علی صادقی،نعیمه نظام‌دوست، یاسر جعفری، سعید امیرسلیمانی و مرتضی علی‌آبادی بازیگران این فیلم هستند.

 فیلم سینمایی ورود و خروج ممنوع

انیمیشن مسافری از گانورا نیز علیرغم عدم‌تبلیغات، نسبتا خوب ظاهر شد و توانست با ۶۱۰۰ مخاطب، فروش ۲۷۱ میلیون تومانی را تجربه کند. با توجه به استقبال خوبی که از انیمیشن‌های سینمایی به عمل می‌آید، باید منتظر استقبال بیشتری از این فیلم بود.

مسافری از گانورا نخستین‌بار در بخش مسابقه بلند داستانی سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان به نمایش درآمد و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و داوران مواجه شود.

داستان این انیمیشن درباره موجودی فضایی است که به زمین می‌آید و با کمک پسری معلول، به جستجوی فرمانروای سیاره خود که در زمین گم شده می‌رود تا صلح را به سرزمینش بازگرداند.

این انیمیشن که محصول مرکز انیمیشن سوره است، به کارگردانی سیداحمد علمدار و تهیه‌کنندگی سیدمحمدحسین علمدار تولید شده است.

 انیمیشن فیلم سینمایی مسافری از گانورا

درام سیاسی ضد، برخلاف تمام پیش‌بینی‌ها، بسیار کم‌فروغ ظاهر شد و افتتاحیه جمع‌وجوری را با سه هزار و ۷۰۰ مخاطب و ۱۸۲ میلیون تومان فروش از سر گذراند. فیلم امیرعباس ربیعی پس از استقبال باشکوهی که در جشنواره چهلم به خود دید و البته سطح کیفی بالای اثر، میزان انتظارات را زیاد کرد که امیدواریم این فیلم خوب برای روزهای آتی خود بتواند در شان و لیاقت ذاتی‌اش ظاهر شده و به یک استقبال قابل‌قبول برسد.

ضد، یک درام سیاسی است که در بستر التهابات کشور در تابستان سال ۱۳۶۰ می‌گذرد. قصه این فیلم درباره سعید، جوانی سی ساله از نیروهای حراست حزب جمهوری اسلامی است. پس از زخمی شدن، در ماجرای ۱۴ اسفند ۵۹ در دانشگاه تهران، راهی بیمارستان شده و در آنجا با بیتا مواجه می‌شود.

در این فیلم، نادر سلیمانی، مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، مجید پتکی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم را دو بار ببینید

اولین اکران مردمی فیلم سینمایی «ضد» از محصولات سازمان سینمایی سوره به کارگردانی امیرعباس رییعی در پردیس سینمایی شمیران برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی پروژه، اولین اکران مردمی فیلم سینمایی «ضد»، محصول سازمان سینمایی سوره، به کارگردانی امیرعباس ربیعی، تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی حسین تراب‌نژاد شامگاه ۱۵ آذر در پردیس سینمایی شمیران سنتر برگزار شد.

در این اکران که با استقبال مخاطبان همراه بود، مهدی نصرتی و لیندا کیانی از بازیگران فیلم، امیرعباس ربیعی کارگردان، هاشم مرادی فیلمبردار و دیگر عوامل اثر حضور داشتند.

امیرعباس ربیعی کارگردان اثر ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: من تاکنون ۲ فیلم سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» را ساختم که «لباس شخصی» تا به امروز اکران نشده چراکه با آن مشکل دارند و توقیف است. «ضد» هم پس از ۲ سال امروز اجازه اکران گرفته است و از این بابت خوشحالم.

وی یادآور شد: ما فیلم می‌سازیم تا مردم آن را ببینند و قطعاً برای کارگردان مهم است که فیلمش اکران شود. حسی که در حال حاضر برای بودن در اولین اکران مردمی دارم، بسیار برایم جذاب است. امیدوارم «ضد» را دوست داشته باشید و آن را تبلیغ کنید.

لیندا کیانی بازیگر فیلم نیز بیان کرد: از اینکه همزمان با اکران اثر، در اولین نمایش مردمی این فیلم حضور پیدا کردید، تشکر می‌کنم و امیدوارم از تماشای «ضد» لذت ببرید. اگر برای‌تان مقدور بود، «ضد» را ۲ بار تماشا کنید؛ من دفعه دومی که فیلم را دیدم، بیشتر از تماشای آن لذت بردم.

مهدی نصرتی دیگر بازیگر این اثر نیز ضمن خوشامدگویی به حضار مطرح کرد: شخصیت «سعید» در فیلم سینمایی «ضد» که من آن را ایفا کردم، بسیار پیچیده و پُر از تناقض است که مخاطب شاید با دیدن چندباره آن بتواند درکی از این نقش پیدا کند. اگر فیلم را دوست داشتید به نزدیکان خود پیشنهاد کنید که آن را ببینند.

هاشم مرادی فیلمبردار «ضد» نیز در سخنانی کوتاه گفت: امیدوارم استقبال خوبی از فیلم شود و مخاطبان آن را دوست داشته باشند تا خستگی ما پس از ۲ سال در برود.

فیلم سینمایی «ضد» با شعار «زندگی بی‌عشق، مردگی‌ست …»، از ۱۵ آذر در سینماهای سراسر کشور اکران شده است. این تریلر سیاسی-عاشقانه در مؤسسه فرهنگی هنری وصف صبا تولید شده و پخش آن با مؤسسه فرهنگی تبلیغاتی بهمن سبز است.

رسانه سینمای خانگی- سازمان سینمایی از همۀ ژانرها حمایت می‌کند

مدیرکل اداره نظارت بر نمایش سازمان سینمایی گفت: تعامل با سینماگران و حمایت از همه ژانرها در اکران، جزو اولویت‌های سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش است.

به گزارش سینمای خانگی از جلسه شورای صنفی نمایش که با حضور مدیران یکی از دفاتر پخش و تهیه‌کننده یکی از فیلمهای روی پرده جهت شنیدن نظرات و تقاضایشان برگزار شد، روح‌الله سهرابی مدیرکل اداره نظارت بر نمایش سازمان سینمایی، ضمن اشاره به ضرورت تعامل با سینماگران و حمایت از همه ژانرهای سینمایی در مرحله اکران فیلم‌ها و اولویت بخشی به این دو مقوله، از تلاش بی‌وقفه و حرفه‌ای شورای صنفی در جهت رونق اقتصاد سینما و تعامل نزدیک با سینماگران قدردانی کرد.

وی با اشاره به شرایط خاص حاکم بر سینما که از دوران کرونا تا اواخر سال گذشته ادامه داشت، تدابیر ویژه سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش در زمینه مدیریت اکران سینما و حمایت از آثار مختلف را از جمله عوامل اصلی رونق اقتصاد سینما و بازگشت امید به فضای کلی سینما عنوان کرد و گفت: شنیدن صدای همه سینماگران و تعامل صحیح و دلسوزانه با این قشر، علاوه بر کمک به رونق اقتصاد سینما باعث ایجاد رقابت سالم و سازنده بین صاحبان آثار در نحوه اکران فیلم و شیوه‌های مدرن و موثر تبلیغاتی خواهد بود.

وی افزود: ضمن اینکه با توجه به نیاز مخاطب به آثار با کیفیت و قابل دفاع، تولیدات سینمایی جهت گیری مناسبی خواهند داشت.

در ادامه همایون اسعدیان رئیس شورای صنفی نمایش ضمن تاکید بر اهمیت رونق بخشی به اقتصاد سینما به ضرورت حمایت از همه ژانرهای سینمایی اشاره کرد و گفت: با توجه به رونق اقتصاد سینما باید این واقعیت را پذیرفت که در حال حاضر بیشتر آثار کمدی روی پرده به کمک اقتصاد سینما آمده‌اند. بنابراین برای کمک به همه سینما لازم است برای ساماندهی به همه ژانرها با مضامین متنوع، شورای صنفی نمایش با نظارت دقیق نسبت به اکران آثار هدف‌گذاری کند.

در این جلسه مقرر شد در خصوص برخی مسائل مربوط به اکران و جهت تعیین تکلیف برنامه‌های مدنظر شورا، طی روزهای آینده جلسه‌ای با رئیس سازمان سینمایی برگزار شود.

رسانه سینمای خانگی- احداث ۴۳۰ سالن سینما تا پایان دولت

رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: ۴۳۰ سالن سینما تا پایان دولت سیزدهم به سالن‌های کشور افزوده خواهد شد و حمایت از فیلمسازان شهرستان‌ها نیز در دستور کار است.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی، محمد خزاعی روز سه‌شنبه در جلسه هم‌اندیشی درباره نیازهای فرهنگی، هنری شهرستان طبس افزود: زمان آغاز دولت سیزدهم ۵۷۰ سالن سینمایی در ایران داشتیم که در ۴۰ سال عمر انقلاب ساخته شده بود و دچار عقب ماندگی عجیبی بودیم.

وی با بیان اینکه از لحاظ رتبه‌بندی سینما مقام ۱۲ دنیا را داریم گفت: نسبت به کشورهایی که صاحب صنعت سینمایی نیستند حتی عقب افتادگی‌هایی در حوزه زیرساخت داشتیم اما ۲۳۴‌ سالن سینما طی ۲ سال گذشته در کشور افتتاح شد و امیدواریم تا پایان دولت سیزدهم به تعداد هدف‌گذاری شده برسیم.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: در دولت سیزدهم علیرغم فضاسازی های تبلیغاتی که در کشور ایجاد می‌شود اتفاقات بسیار خوبی در حال شکل‌گیری است.

وی گفت: مشکل اساسی ما مشکل اقتصاد است که سبب شده فعالیت‌های اساسی عمرانی، فرهنگی، اجتماعی و حتی روابط بین‌الملل تحت‌الشعاع قرار بگیرد.

خزاعی اظهار داشت: در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در بخش‌های مختلف از جمله کتاب، معاونت هنری، معاونت مطبوعاتی، معاونت قرانی و سایر حوزه‌ها اتفاقات بسیار بزرگی رخ داده است.

گسترش چتر بیمه‌ای صندوق اعتباری هنر

وی همچنین با اشاره به اقدامات رفاهی و بیمه فعالان قرانی، عنوان کرد: صندوق اعتباری هنر همه فعالان قرآنی، ناشران و هنرمندان را در کشور بیمه کرده است.

رئیس سازمان سینمایی، انجام اقداماتی در حوزه مسکن و توسعه فعالیت کتابخوانی در برخی استان‌ها را از دیگر اقدامات برشمرد و گفت: سال گذشته با توجه به توطئه‌هایی که در خارج کشور طراحی شده بود و بخش اعظم آن به حوزه فرهنگ بر می‌گشت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سال سختی را پشت سر گذاشت.

وی ادامه داد: اینکه برخی از هنرمندان خواسته یا ناخواسته وارد این بازی شدند بحث دیگری است اما کل طراحی سال قبل این بود که نگذاریم هیچ حرکت فرهنگی در کشور شکل بگیرد.

خزاعی گفت: امروز نه تنها کار نظام تمام نشد بلکه قدرتمندتر از همیشه به حرکت خود ادامه می‌دهد و در آینده باعث افتخارات بزرگی در عرصه جهانی خواهد شد.

وی بیان کرد: همه کسانی که سال گذشته برای ایران برنامه‌ریزی می‌کردند امروز خود گرفتار مانده‌اند، اسرائیل سال گذشته با راه‌اندازی شبکه‌های خارجی و سرمایه‌گذاری در حوزه رسانه‌ها علیه مردم ایران خیلی هزینه کرد ولی اکنون در گرداب مانده است.

۴۰ مجتمع فرهنگی و هنری در حال ساخت است

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اکنون حداقل در این وزارتخانه پروژه‌های متعددی در حال شکل‌گیری است و ۳۰ تا ۴۰ مجتمع فرهنگی و هنری که از ۱۸ سال پیش راکد مانده بود با همت دولت در سفرهای استانی مجدد در حال ساخت است.

وی اضافه کرد: شاید پروژه جدیدی اجرا نشده اما فعالیت‌ها و پروژه‌ها در سفرهای استانی هیات دولت در اولویت قرار گرفته و در حال تکمیل شدن است.

خزاعی گفت: ما در سازمان سینمایی نقش هماهنگی، تنظیم‌گری، برنامه‌ریزی، مباحث قانونی، تبصره‌ها، تجهیزات و امکانات را داریم اما سالن تعطیل شده طبس را با احیای صندلی‌ها راه‌اندازی خواهیم کرد تا مردم حداقل از فضای سالن قدیمی سینما بهره‌مند شوند.

وی تصریح کرد: با کمک فرماندار و کمک‌های اقتصادی استانداری و سطح شهر نیز توسعه و ساخت سه سالن در این شهرستان در دستور کار قرار خواهد گرفت تا یک سال و نیم آینده مورد بهره‌برداری قرار گیرد و طبس با این همه ظرفیت و مردم هنر دوست بتواند حداقل یک سالن سینمایی داشته باشد.

اختصاص ۷۰ درصد اعتبارات سینمایی به شهرستان‌ها 

رئیس سازمان سینمایی گفت: در حوزه‌های دیگر نیز برنامه‌ریزی کرده‌ایم و هیچ گاه شهرستان‌ها مانند دولت سیزدهم مورد توجه قرار نگرفته بود، اگر حرف از عدالت فرهنگی می‌زنیم در سینمای جوان ۷۰ درصد بودجه را به شهرستان‌ها و ۳۰ درصد به تهران اختصاص داده‌ایم.

وی اضافه کرد: نخستین بار از فیلمسازان در عرصه شهرستان‌ها حمایت کردیم و دفاتر سینمای جوان کشور بعد از ۱۴ سال در اختیارشان قرار می‌گیرد.

خراعی گفت: برای افتتاح دفتر سینمای جوان در طبس طرحی تهیه شده ولی با توجه به اینکه نمایندگی‌ در شهرستان‌ها قابل وصول هستند، در صورت فعالیت خوب تبدیل به دفتر خواهند شد لذا برای گشایش نمایندگی در طبس آمادگی داریم.

حمایت از جشنواره فیلم کویر و زندگی

وی افزود: در حوزه رویدادهای ملی، جشنواره فیلم «کویر و زندگی» را به عنوان یکی از معدود رویدادهایی که هر سال در طبس برگزار می‌شود برنامه‌ریزی و حمایت خواهیم کرد که به بهانه این جشنواره می‌توان از حضور سینماگران و فیلمسازان و از طرفی برای تبلیغات شهر طبس از جمله مفاخر، شهدا، افتخارات حوزه علم و دانش استفاده کرد.

رئیس سازمان سینمایی با بیان اینکه توسعه سینما یکی از مولفه‌های انقلاب اسلامی در کشور است گفت: امروز ثبت و ضبط حوزه دفاع مقدس، مسایل دینی، سریال‌های فاخر، ترویج فرهنگ، تمدن و سایر موضوعات توسط هنرمندان انجام می‌شود، هنرمندان بزرگی که بسیار زحمت می‌کشند و تاثیرگذار هستند.

این جلسه با حضور امام جمعه، معاون استاندار و فرماندار ویژه طبس، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی، جمعی از مسئولان و هنرمندان در سالن شهید رجایی فرمانداری طبس برگزار شد.

خروج از نسخه موبایل