فیلم کوتاه «زندان ذهن» در جشنواره Hecare film festival کانادا حضور دارد.
بهگزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «زندان ذهن» بهنویسندگی و کارگردانی امیر کمالالدین در ماه فوریه در جشنواره بینالمللی Hecare film festival کشور کانادا رقابت خواهد کرد.
این فیلم کوتاه پیش از این به نهمین دوره جشنواره Gbeck Future Film Festival راه یافته بود.
عوامل ساخت این فیلم که فیلم پایان دوره امیر کمالالدین است، به شرح زیر است:
نویسنده و کارگردان: امیر کمالالدین استاد راهنما: حسن مهرآذر بازیگران: محمد ولی فروتن ، میثم چالویی ، امیر کمال الدین فیلمبردار: نیما مرسلی صدابردار: متین ضرغامی دستیار کارگردان: متین ضرغامی گریمور: زهرا اسکندری طراح صحنه و لباس: امیر کمال الدین دستیار طراح صحنه: سون حسنلو مشاور تولید: فرید احدیان عکاس: محسن جلیلی
جشنواره بینالمللی Hecare film festival از 10 تا 11 فوریه 2024 در انتاریو کانادا برگزار میشود.
در طول نود و پنج دوره برگزاری جوایز آکادمی اسکار ، تاکنون دستاوردهای فراوانی ثبت شده اما چند رکورد بزرگ همچنان دست نخورده باقی مانده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، جوایز آکادمی اسکار نزدیک به یک قرن است که فعالیت خود را آغاز کرده است، اما از زمان آغاز به کار تاکنون چندین رکورد همچنان از دسترس فیلمها، بازیگران و سینماگران دور مانده است.
جوایز اسکار نخستین بار در سال ۱۹۲۹ برگزار شد، رویداد معتبری که از فیلم و افرادی که در این صنعت کار می کنند و از آن حمایت می کنند تجلیل می کند و حالا جایگاه خود را به عنوان برجستهترین جایزه سینمایی در جهان تثبیت کرده و به عنوان بالاترین جایزه سینمایی برای بازیگران و خلاقان عرصه صنعت سینما به رسمیت شناخته میشود.
در حالی که به نظر می رسد هر سال رکوردهای جدیدی با موفقیت ها و نقاط عطف مکرر در این رویداد شکسته می شود، اما هنوز تعدادی از این نقاط عطف وجود دارد که محقق نشده است.
در اسکار ۲۰۲۳ شاهد فیلمهای قابلتوجهی مانند «بنشیهای اینیشرین» و به خصوص «همه چیز همه جا به یکباره» بودیم که توجه زیادی را به خود جلب کرد و توانست سه جایزه از چهار جایزه ممکن در بخشهای بازیگری را دریافت کند و در حال نزدیک شدن به دستاورد تاریخی در تاریخ اسکار بود.
در زیر نگاهی خواهیم داشت به رکوردهایی که هنوز در جوایز اسکار شکسته نشده اند:
فیلمی که هر چهار جایزه بازیگری را دریافت کند
«همه چیز همه جا همه به یکباره» تیم بازیگران قابل توجهی داشت که در اسکار ۲۰۲۳ به رسمیت شناخته شدند. «میشل یو» برای بازی در این فیلم برنده بهترین بازیگر نقش اول زن، «جیمی لی کورتیس» بهترین بازیگر نقش مکمل زن و «کی هوی کوان بهترین» برنده بازیگر نقش مکمل مرد شد. با این حال، فیلم با توجه به غیبت یک بازیگر نقش اول مرد موفق نشد به نخستین فیلم در تاریخ جوایز سینمایی اسکار با کسب چهار جایزه بازیگری تبدیل شود.
فیلم مستندی که نامزد اسکار بهترین فیلم شود
در طول تاریخ این جایزه استثناهای قابل توجهی برای بهترین فیلم وجود داشته است. مثلا فیلمهای ترسناک در اوایل سال ۱۹۷۳ با «جن گیر» نامزد بهترین فیلم شناخته شدند و پنج فیلم ترسناک دیگر نامزد شدند و« سکوت برهها» در سال ۱۹۹۱ اولین و تنها برنده این ژانر را در شاخه بهترین فیلم به خود اختصاص داد. به همین ترتیب، فیلمهای فانتزی با «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» در سال ۲۰۰۳ و «شکل آب» در سال ۲۰۱۷ هر دو برنده بهترین فیلم شدند.
البته هنوز ژانرها و زیرمجموعههایی از فیلمها وجود دارند که کاملاً در این شاخه نادیده گرفته شدهاند. یکی از این نمونه ها قالب مستند است. در حالی که فیلمهای مستند تفاوتهای اساسی با فیلمهای دیگر دارند، اما همچنان میتوانند هنری و خلاقانه باشند. اسکار یک دسته جداگانه دارد که مستندهای بلند فوق العاده ای را به رسمیت میشناسد، اما هنوز هیچ فیلم مستندی حتی نامزد شاخه بهترین فیلم نشده است.
انیمیشنی که برنده اسکار بهترین فیلم شود
«دیو و دلبر» در سال ۱۹۹۱ نخستین انیمیشن بلندی بود که نامزد بهترین فیلم شد. از آن زمان، آکادمی اسکار یک دسته جداگانه برای بهترین انیمیشن بلند معرفی کرد، اما این امر مانع از آن نشد که «آپ» و «داستان اسباب بازی ۳» به ترتیب در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم نشوند. در حالی که این آثار ثابت میکنند که رقابت برای این نوع فیلمها برای شاخه بهترین فیلم ، خارج از قلمرو امکان نیست، این جایزه هنوز به یک فیلم بلند انیمیشن داده نشده است.
فیلم ابرقهرمانی که برنده اسکار بهترین فیلم شود
فیلم های ابرقهرمانی، اوج محبوبیت خود را در اواخر دهه ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ تجربه کردند اما آکادمی خیلی زودتر اهمیت آنها را در سینما به رسمیت شناخت. در سال ۱۹۷۸ «سوپرمن» با بازی کریستوفر ریو، برنده جایزه اسکار برای دستاورد ویژه در تدوین شد. با این حال، از آن زمان، فیلمهای ابرقهرمانی تا حد زیادی جوایز شاخههای برجستهتر را از دست دادهاند و تنها تعداد کمی موفق به کسب نامزدی برای بازیگری یا بهترین فیلم شدهاند تا این که در سال ۲۰۱۸ «پلنگ سیاه» به عنوان یک فیلم ابرقهرمانی نامزد شاخه بهترین فیلم شد.
در ادامه «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» جایزه بهترین فیلم بلند انیمیشن را در سال ۲۰۱۸ دریافت کرد و «جوکر» در سال ۲۰۱۹ موفق شد ۱۱ نامزدی چشمگیر از جمله بهترین فیلم را به دست آورد. با این حال در ۹ شاخه شکست خورد. «واکین فینیکس» برای بازی در نقش جوکر برنده بهترین بازیگر مرد شد و موسیقی این فیلم نیز یک اسکار را برای lهیلدور گوئنادوتیر» به ارمغان آورد. با وجود سرمایهگذاریهای مالی باورنکردنی و چندین فیلم ابرقهرمانی که بیش از یک میلیارد دلار در گیشه به دست آوردند، این فیلم هنوز جایزه بهترین فیلم را به دست نیاورده است.
گرگ پی.راسل پس از ۱۷ نامزدی برنده اسکار شود
گرگ پی راسل ممکن است مانند جان ویلیامز یا هانس زیمر از موفقیت و شناخت برخوردار نباشد، با این حال، رکورددار بیشترین نامزدی اسکار بدون کسب جایزه است. راسل که برای کارش در صداگذاری در ۱۷ فیلم مختلف نامزد شده است، یک فرد فوقالعاده با استعداد است که هنوز موفق به کسب اسکار برای مشارکت در فیلمهایی مانند «اسکای فال» و «مرد عنکبوتی»نشده است. راسل با حداقل سه پروژه دیگر که در سال ۲۰۲۴ وارد هالیوود می شود به کار خود ادامه می دهد، بنابراین می توان تصور کرد که او در نهایت این رکورد را در اسکار ۲۰۲۵ بشکند.
بازیگری که برنده ۵ جایزه اسکار شود
دریافت نامزدی اسکار در حال حاضر یک دستاورد مهم است، چه رسد به بردن این جایزه. تعداد انگشت شماری از بازیگران برتر بودهاند که چندین جایزه اسکار دریافت کردهاند. بازیگری که بیش از هر کس دیگری موفق به دریافت این جایزه شد «کاترین هپبورن» بود که پیش از درگذشت در سال ۲۰۰۳، چهار جایزه اسکار را در دوران حرفه ای خود کسب کرد. در حال حاضر، چهار بازیگر در قید حیات شامل «دنیل دی لوئیس»، «مریل استریپ»، «جک نیکلسون» و «فرانسس مکدورمند» هر کدام سه جایزه اسکار را به دست آورده اند، اما هنوز کسی نیست که پنج جایزه اسکار در ویترین افتخاراتش داشته باشد.
سینماگر سیاه پوست برنده اسکار کارگردانی شود
در سال ۱۹۹۱، جوایز اسکار اولین نامزد سیاه پوست خود را برای بهترین کارگردانی با «جان سینگلتون» برای فیلم «پسرا در محله» رقم زد. متأسفانه، از آن زمان تاکنون تنها پنج مرد سیاهپوست دیگر نامزد این جایزه معتبر شدهاند، بدون اینکه حتی یک نفر برنده شود. چشمانداز هالیوود و بهویژه افرادی که فیلمها را کارگردانی میکنند، ممکن است هنوز اکثراً مردان سفیدپوست باشند، اما با وجود داستانهای جدید و جالب بسیاری که از افرادی با صداهای دیگر ساختهاند، این امر تکاندهنده است که با گذشت ۹۵ سال از جوایز، اسکار هنوز سهم بیشتری از سیاهپوستان را در این شاخه به رسمیت نشناخته است. «لی دنیلز»، «استیو مککوئینز»،«بری جنکینز»، «جوردن پیل» و «اسپایک لی» دیگر چهرههایی سیاه پوستی هستند که نامزد اسکار کارگردانی شدهاند.
آیا سینماگر زن سیاه پوست نامزد اسکار کارگردانی شده است ؟
با ادامه این واقعیت که هیچ مرد سیاه پوستی تاکنون جایزه بهترین کارگردانی را دریافت نکرده است، هیچ زن سیاه پوستی در این شاخه حتی نامزد هم نشده است. علیرغم نقش باورنکردنی زنان در سینما با فیلمهایی مانند «غرامت« در سال ۱۹۹۹ به کارگردانی «زینبو ایرنه دیویس»، «سپیده دم در دلتا» در سال ۱۹۹۸ ساخته «مایا آنجلو»، زنان سیاهپوست هنوز برای کمکهایشان به سینما تا به امروز در جوایز اسکار نادیده گرفته شدهاند. با توجه به اینکه اولین کارگردان زن برنده بهترین کارگردانی فقط در سال ۲۰۱۰ اتفاق افتاد و سه نفر دیگر از آن زمان برنده شدند، امیدواریم که این طلسم به زودی شکسته شود.
فیلمی که برنده ۱۲ جایزه اسکار یا بیشتر شود
سه فیلم به اندازه کافی خوش شانس بوده اند که ۱۱ جایزه اسکار را از آن خود کرده اند. «بن هور» موفق شد در سالی که حداکثر در ۱۵ رشته واجد شرایط بود در ۱۱ شاخه برنده شود. تایتانیک، سپس موفق شد ۱۴ نامزدی را در ۱۷ رشته ممکن کسب کند و «بازگشت پادشاه» یک حرکت پاک انجام داد و ۱۱ مورد از ۱۱ نامزدی خود را در ۱۷ رشته ممکن برنده شد. با سه فیلم که هر کدام ۱۱ جایزه را به خود اختصاص داده اند، فیلم دیگری ممکن است رکورد را پشت سر بگذارد و ۱۲ یا بیشتر از دسته بندی های ممکن را برنده شود.
فیلمی که نامزد ۱۵ جایزه یا بیشتر شود
با برداشتن این یک قدم جلوتر، احتمال اینکه یک فیلم تنها بتواند در ۱۵ رشته یا بیشتر نامزد شود، بیشتر است. همانطور که در بالا ذکر شد، رکورد بیشترین نامزدی برای یک فیلم ۱۴ است و این یک دستاورد مشترک بین «بن هور» و «تایتانیک» است. اگر فیلمی بتواند همه عناصر را به شکلی منسجم و قانعکننده جمع کند، ممکن است در آیندهای نزدیک شاهد کسب این دستاورد جدید باشیم.
بازیگری که در یک سال برنده نقش اصلی و مکمل شود
در تاریخ اسکار، در مجموع ۱۲ بازیگر موفق به دریافت دو نامزدی بازیگری در یک سال شده اند. بازیگرانی که در چندین پروژه بازی های قدرتمندی ارائه کردند، در یکی به عنوان نقش اول و در دیگری به عنوان نقش مکمل ظاهر شدند. با وجود این که ده ها بار این اتفاق افتاده و هفت نفر از این بازیگران موفق شده اند یکی از این دو شاخه را برنده شوند، هیچ کس نتوانسته هر دو جایزه را در یک سال برنده شود. جوایز اسکار ممکن است هر سال به رکورد شکنی ادامه دهند، اما این نقاط عطف بزرگ همچنان دست نخورده باقی ماندهاند.
پس از پایان فیلمبرداری، تدوین فیلم کوتاه «قایق کاغذی» توسط سمیرا کاملی به پایان رسید.
به گزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «قایق کاغذی» بهنویسندگی و کارگردانی سامان علینژادیان مراحل ساخت را پشت سر گذاشت و آماده نمایش شد.
این فیلم کوتاه که از تولیدات فیلماولی است و در انجمن سینمای جوان آبادان تهیه شده، روایت دانشآموزی است که برای انجام دادن تکلیف مدرسه دنبال ماهی معروف جنوب «صبور» میگردد که در این راه به مشکلاتی برمیخورد.
بهگزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مستند داستانی کوتاه «استاد» با موضوع بازارهای سنتی مراغه و با فرمت FHD ، بهنویسندگی و کارگردانی موسی ملکی از هنرجویان فیلمساز انجمن سینمای جوان ایران – دفتر مراغه، ساخته شد.
آنیل محمودزاده، تصویربردار و یداله محمودزاده بازیگر این فیلم کوتاه هستند. ، نریشن این مستند داستانی با خوانش علی آب پاک ضبط شده و تنی چند از اصناف و کسبه بازارهای مراغه در ساخت این فیلم همکاری کردهاند.
در «استاد»، استادی در بازار با شاگردانش مواجه میشود که در زمان تحصیل به درس خود اهمیت نمیدادند و حالا یک تاجر موفق هستند.
فیلم سینمایی «پرواز ۱۷۵» به کارگردانی محمدحسین حقیقت در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، همزمان با مشخص شدن زمان اکران فیلم سینمایی «پرواز ۱۷۵» در چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، اسامی بازیگران این اثر منتشر شد.
در این فیلم چهره هایی چون جمشید هاشم پور، ثریا قاسمی، جعفر دهقان، رضا توکلی، مجید پتکی، اسماعیل خلج و اتابک نادری به ایفای نقش پرداخته اند.
یاسین مسعودی، شاهین باباپور، شهناز شهبازی، افشین صالحی، بازیگر نوجوان: محمد علی آلبو علی، همراه با معرفی محمود حقیقت، دیگر هنرمندانی هستند که در «پرواز ۱۷۵» حضور دارند.
محمد حسین حقیقت متولد ۱۳۷۶، گفته می شود جوانترین کارگردان این دوره جشنواره بوده و «پرواز ۱۷۵» اولین فیلم سینمایی او است.
آریا عظیمی نژاد، موسیقی؛ سیامک مهمان دوست، تدوین؛ مهرداد جلو خانی، طراحی و ترکیب صدا و سیدجلال موسوی، طراحی گریم این اثر را برعهده دارند.
این فیلم با سرمایه گذاری موسسه سینمایی «نگار فیلم تبیان» و به تهیه کنندگی سعید شرفی کیا در تهران، اهواز ، آبادان و اروند کنار به تولید رسیده است.
«پرواز ۱۷۵» در سانس چهارم روز جمعه ۱۳ بهمن ماه در کاخ جشنواره برج میلاد به نمایش در می آید و پس از آن کارگردان و عوامل گروه در نشست خبری به سوالات خبرنگاران و منتقدین پاسخ خواهند داد.
نخستین تیزر از فیلم سینمایی «میرو» حاضر در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی و تهیهکنندگی سعید الهی داستان زندگی پر فراز و نشیب پسری بلوچ به نام «میرو» است که درگیر اتفاقات عجیب و غریبی برای رسیدن به یک هدف بزرگ میشود. سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، آرزو تاج نیا، ابوالفضل همراه، مهدی دین محمدپور، ایوب افشار و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان از جمله بازیگران این اثر سینمایی هستند.
این فیلم، سومین اثر سینمایی حسین ریگی بعد از «هوک» و «لیپار» است و در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت. براساس قرعهکشی انجام شده، «میرو» در سانس دوم روز یکشنبه 15 بهمن ماه در خانه جشنواره (برج میلاد) به نمایش درخواهد آمد.
بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه گذاران فیلم سینمایی «میرو» هستند و سعید الهی تهیهکنندگی آن را برعهده دارد.
در زیر نخستین تیزر از این فیلم سینمایی منتشر میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در آستانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، از لوگوی فیلم سینمایی «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجهپاشا و تهیهکنندگی سیدمحمدحسین میری رونمایی شد.
طراحی لوگوی فیلم سینمایی «آبی روشن» دومین ساخته بابک خواجهپاشا را احسان حسینی برعهده داشته است. این اثر در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر رونمایی میشود، همچنین ١٩ بهمن ماه در خانه جشنواره میزبان اهالی رسانه و منتقدان سینما خواهد بود.
در این فیلم سینمایی بازیگرانی مانند مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو، کاظم هژیرآزاد، سامان مهکویه و دیگر بازیگران به ایفای نقش میپردازند.
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: کشف یک فیروزهی کمیاب زندگی یونس که صاحب معدن، معتمد و بزرگ شهر است را وارد مسیر مخاطرهآمیزی میکند.
سایر عوامل اصلی «آبی روشن» عبارتند از:
نویسندگان: امیر ابیلی و داود گنجوی، مجری طرح: وحید معدنی، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباسزاده، تدوین: حسین جمشیدیگوهری، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، موسیقی: فرید سعادتمند، طراح صحنه: امیر زاغری، مدیر تولید: سیدمقصود میرهاشمی، طراح چهره پردازی: کامران خلج، مدیرصدابرداری: اشکان پورتاجی، طراح لباس: الهام ترکمن، مدیر برنامهریزی: امید همتیفراز، انتخاب بازیگر: کیومرث مرادی، دستیار اول کارگردان: امیر رونقی، طراح جلوههای ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراحی جلوههای بصری: امین پهلوانزاده، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس صحنه: صمد قربانزاده، تبلیغات: احسان حسینی، روابط عمومی: الهام عرشیزاده، محصول مشترک سازمان هنری رسانهای اوج، بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد بینالمللی امام رضا (ع).
احترام برومند و مهدی هاشمی بازیگران پیشکسوت سینما در نقشهای اصلی فیلم «آغوش باز» ایفای نقش دارند که از آنها میتوان به عنوان سنوسالدارترین زوج این دوره از جشنواره فیلم فجر نام برد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، بهروز شعیبی کارگردان سینمای ایران ۲ سال بعد از نمایش «بدون قرار قبلی» در جشنواره فیلم فجر، با فیلم دیگری به این رویداد آمده است؛ اثری که گفته میشود با یک زوج هنری پیشکسوت در مقام بازیگران اصلی به تولید رسیده است. شعیبی که در کارنامه حدود ۱۰ ساله فیلمسازیاش، زوجهای بازیگری مختلفی را برای آثارش برگزیده است، حالا با مسنترین زوج کارنامه فیلمسازی اش، پا به فجر چهل و دوم میگذارد. به بهانه نمایش فیلم جدید این کارگردان در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر، مروری بر زوجهای بازیگری آثار کارنامه بهروز شعیبی خواهیم داشت.
آغوش باز: سنوسالدارترین زوج
هنوز «آغوش باز» را ندیدهایم و از کم و کیف این فیلم سینمایی در حد معرفی عوامل و خلاصه داستان اطلاع داریم اما شعیبی حداقل در انتخاب زوج اصلی، تفاوت قابل توجهی با دیگر فیلمها و سریالهایش داشته است. احترام برومند و مهدی هاشمی به عنوان هنرمندانی پیشکسوت و با چندین دهه تجربه فعالیت هنری، در حالی زوج اصلی این فیلم را تشکیل میدهند که در شرایط عادی، نه نقش اصلی، بلکه برای این سنین اساساً نقش چندانی در سینمای ایران وجود ندارد. حال باید دید سنوسالدارترین زوج فیلمهای بهروز شعیبی در «آغوش باز» و موضوع موسیقیایی آن، چقدر مورد توجه داوران جشنواره فیلم فجر قرار خواهند گرفت.
بدون قرار قبلی: زوج قابل قبول و سفر فردی
آخرین اثر نمایشدادهشده بهروز شعیبی که بسیاری آن را پختهترین فیلم او میدانند، اثری با محوریت یک فرد است که البته در فرازهایی از آن، شاهد حضور ۲ شخصیت اصلی به عنوان زوج در کنار هم هستیم. پگاه آهنگرانی که به شکلی غیرمنتظره، بازیگر اصلی فیلم شعیبی شد، بعد از مدتها کمکاری نقشآفرینی لایق تمجیدی در این اثر ارائه کرد و مصطفی زمانی زوج او که نقشی کوتاه و مکمل در فیلم داشت، ترکیب مناسبی با آهنگرانی ساخت که اگرچه خیرهکننده از آب درنیامد، ولی تماشاگران را راضی کرد. چون آنچه که «بدون قرار قبلی» را دیدنی کرد، حالوهوای کلی فیلم و سفر درونی کاراکتر اصلی بود نه در کنار هم قرار گرفتن ۲ بازیگر معروف به شکل زوج.
روز بلوا: فیلمنامه و زوج کمافتوخیز
روی کاغذ، بیشترین تناسب را میان زوجهای کارنامه فیلمسازی بهروز شعیبی، بابک حمیدیان و لیلا زارع زوج فیلم / سریال «روز بلوا» داشتند، با سنوسالی برابر و تناسب ظاهری کافی. اگرچه هر ۲ بازیگر تلاش زیادی برای ارائه کاراکترها به بهترین نحو ممکن نشان دادند، ولی درام اثر نسبت به آثار قبلی و بعدی بهروز شعیبی، کمتر تأثیرگذار بود که از فیلمنامه کمافتوخیز آن برمیآمد. زارع البته در نیمی از «روز بلوا» غایب یا منفعل است که بخشی از شخصیتپردازی اوست و به همین دلیل، زوج این اثر، با وجود تناسب، حضور پررنگی در کنار یکدیگر ندارند.
گلشیفته: بازگشت سیامک انصاری به کمدی جواب داد
مابین همه آثار بهروز شعیبی، لقب درنیامدهترین اثر را میتوان به «گلشیفته» داد. او اگرچه در این سریال از حضور مهناز افشار ستاره وقت سینمای ایران بعد از چند سال در نقش طنز و با چهره و پوششی متفاوت استفاده کرد اما انتخابش چندان جواب نداد و این بیشتر سیامک انصاری بود که توانست تماشاگران را بخنداند. آنها که پیشتر در «دعوت» حاتمیکیا نیز همبازی شده بودند، این بار نقشهایی متفاوت را ایفا کردند. در نهایت مخاطبان زوج انصاری و افشار را در سریال «گلشیفته» پذیرفتند تا این اثر لااقل از نظر زوج بازیگر اصلی، دچار ضعف نشده باشد.
دارکوب: دو زوج یا یک مثلث؟
فیلم «دارکوب» عملاً ۲ زوج دارد، با یک فصل مشترک: امین حیایی، مهناز افشار و سارا بهرامی هریک در فرازهایی از اثر، زوج حیایی هستند با این تفاوت که بهرامی باید عشقی پنهان و افشار باید عشقی عیان را به تصویر بکشد. طبعاً کار بهرامی سختتر است و شاید به همین دلیل، مستحقتر برای دریافت سیمرغ اما نباید از هنر حیایی گذشت که با کمک چهرهپردازی و فن بیان مناسب، بازی بهاندازهای در نقش روزبه ارائه کرد تا هر ۲ زوج کامل شوند.
سیانور: التهاب ۲ نفره آمیخته با سیاست
پدرام شریفی پیش از بازی در فیلم «سیانور» در سریال «سرزمین کهن» یا «سرزمین مادری» ایفای نقش داشت اما این سریال پخش نشد و او هنگام بازی در «سیانور» هنوز به شهرت نرسیده بود اما نمایش عمومی فیلمش به بعد از اکران «بادیگارد» خورد تا شخصیت او کمابیش برای مخاطب تکراری شود؛ نظامی جوان و خوشتیپی که البته نوعی بیخبری و خوشخیالی در چهره و رفتار دارد. ترکیب او با هانیه توسلی به عنوان محبوبی باتجربهتر در سیاست و مبارزه چریکی، جواب داد. هرچه شریفی قرار بود بیشتر تیپ باشد، توسلی مسیر سختی برای شخصیتسازی داشت و از آزمون آن سربلند بیرون آمد. التهاب موجود در بعضی سکانسهای ۲ نفره آنها در «سیانور»، قابل توجه است.
پرده نشین: دیده شدن سارا بهرامی
اولین بار سارا بهرامی و حامد کمیلی در سریال «پروانه» زوجی را تشکیل دادند که پس از آن شعیبی نیز در «پردهنشین» از این زوج استفاده کرد. آنها بعداً در فیلمهای سینمایی «ایتالیا ایتالیا» و «جمشیدیه» نیز نقش یک زوج را ایفا کردند.
اما در قصهای که مرکز آن، زنی تنها با بازی ویشکا آسایش بود، زوج سریال را حامد کمیلی و سارا بهرامی تشکیل میدادند و البته با وجود تأثیرگذاری هر ۲ نقش، اما به علت حضور کاراکترهای متعدد، صحنههای ۲ نفره آنها زیاد نبود. در «پردهنشین» کمیلی در شکلی حداقلی، توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد، ولی در مقابل، بهرامی بیشتر دیده شد. حس میان این ۲ بازیگر نیز در اثر شخصیتپردازی درست و بازی سارا بهرامی قابل قبول از آب درآمد که کارگردانی شستهرفته بهروز شعیبی در موفقیت آن بیتأثیر نبود.
دهلیز: موفقیت غیرمنتظره زوج متفاوت
اوایل دهه ۹۰ و در سالهایی که رضا عطاران با هر فیلمش گیشه را از آن خود میکرد، بهروز شعیبی تصمیم گرفت نقش جدی کاراکتر اصلی «دهلیز» را به او بدهد؛ در برابر هانیه توسلی که در آن زمان به تدریج در حال رسیدن به سطح اول بازیگری سینمای ایران بود. این ترکیب، نتیجه خوبی داشت. عطاران با گریم مناسب، تصویری کاملاً تلخ از یک همسر و پدر زندانی ارائه کرد و توسلی غم و امید را با نگاهش توأمان به مخاطب رساند. آنچه البته به حضور مشترک این ۲ بازیگر قوت بخشید، کارگردانی درست و شخصیتپردازی کم ایراد ۲ کاراکتر اصلی بود.
البته باید اشاره کرد که زوجهای سریالهای بهروز شعیبی، بیشتر از ۲ موردی است که اشاره کردیم و قاعدتاً در این سریالها زوجهای بیشتر و البته خط قصههای متفاوتتر و گستردهتری وجود داشت که در این گزارش به عنوان نمونه از هر سریال یک زوج شاخص بررسی شدند.
این روزها «آلن دلون» ۸۸ ساله احوال خوبی ندارد و وارثان این ابرستاره سینمای فرانسه و جهان برای میراث عظیمی که از وی برجا خواهد ماند یک جدال حقوقی را آغاز کردهاند و شاید پیش بینی چنین روزی بود که گفته بود «از این زمانه متنفرم و آماده مرگ هستم.»
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چندی پیش انتشار عکسی، آلن دلون را خندان در کنار «آنتونی دلون» و «فابیان دلون» دو پسر و نوه های خود در مراسم شام شب کریسمس ۲۰۲۴ نشان می داد، اما این آرامش قبل از طوفان بود.
اواسط دی ماه بود که رسانه ها از شکایت آلن دلون و «آنوشکا دلون» تنها دخترش از آنتونی دلون فرزند بزرگ وی خبر دادند. ماجرا به سال ۲۰۱۹ باز می گردد، زمانی که آنتونی دلون در مصاحبه با رسانه ها، تصویری توام با ضعف از پدر خود ارائه کرد و گفته بود وی پیر شده و در حال مرگ است.
آلن دلون نیز این اظهارات را پرخاشگری نسبت به خود تلقی و اعلام کرد به شدت از جو رسانهای که توسط پسرش سازماندهی شده شوکه شده و نمیتواند پرخاشگری آنتونی را که مدام به او میگوید سالخورده است، تحمل کند.
این فوق ستاره سینمای فرانسه اکنون به همراه دخترش شکایتی را به اتهام افترا و آزار علیه آنتونی دلون تنظیم کرده است.
آنوشکا دلون چندی پیش در گفت وگوی تلویزیونی در مورد وضعیت آلن دلون گفت، او وضعیت خوبی ندارد و از اینکه می بیند زندگی خصوصیش جلوی چشم همه افتاده از درون شکسته شده است.
آنتونی دلون هم برای جا نماندن از خواهر خود در مصاحبه ای گفت: من دارم برای او(آلن دلون) می جنگم. جنگ من برای پول ارث و میراث نیست؛ من می جنگم تا خواسته او برآورده شود. تکلیف ارث پدر روشن شده است. واضح بگویم سهم خواهرم (آنوشکا) از دارایی پدر ۵۰ درصد و سهم و من و برادرم(فابیان) ۵۰ درصد است، یعنی ۲۵ درصد من، ۲۵ درصد فابیان.
وی افزود: اما یک موضوع وجود دارد و اینکه پدر می خواهد در شهر «دوشی» زندگی و همان جا هم فوت کند اما خواهرم می خواهد او را با خود به سوئیس ببرد؛ نگرانی وکیل و خواهرم از چیست؟ اینکه که پدر مجددا شهروند فرانسه به حساب بیاید به ضرر من و برادرم است. ما شهروندی فرانسه را داریم یعنی باید ۴۵ درصد مالیات بدهیم اما او(آنوشکا) شهروندی سوئیس را دارد ساکن شهر ژنو است و مالیات او صفر خواهد بود. اما ما می خواهیم خواسته پدر انجام شود به این خاطر مهم نیست که مشمول مالیات شویم اما خواهرم نمی خواهد این پول را بدهد.
در حالیکه در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی ستارگان آمریکایی نظیر «استیو مک کوئین»، «مارلون براندو»، «پل نیومن» و «رابرت ردفورد» نگاه مخاطبان سینما را به تسخیر خود در آورده بودند، بازیگری فرانسوی به نام آلن دلون در سینمای اروپا ظهور کرد که به نمادی جاودان از ضد قهرمانی جذاب و تنها تبدیل شد.
«آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون» معروف به آل دلون هشتم نوامبر ۱۹۳۵ در روستایی حوالی پاریس چشم گشود. در پی جدایی پدر و مادر آلن دلون، سرپرستی او به یک خانواده واگذار شد اما مرگ نابهنگام این خانواده سرپرست، آلن دلون را مجبور کرد که نزد مادر خود بازگردد.
در نوجوانی سر پر شر و شوری داشت و پس از ترک تحصیل، ترک خانه را به کار در قصابی ناپدری ترجیح داد و به ارتش ملحق شد.
آلن دلون در یگان تفنگداران دریایی به عنوان چترباز به خدمت درآمد و پس از تجربه حضور در جنگ اول هندوچین در سال ۱۹۵۴، سال ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش مرحض شد.
پس از طی دوران خدمت، برای کسب درآمد ثابت و مستقل از خانواده، پس از مدتی فعالیت به عنوان باربر، پیش خدمت یکی از کافههای پاریس شد و اما شانس دوستی با «ژان کلود بریالی» بازیگر سینما، سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد.
داستان از اینجا آغاز شد که ژان کلود بریالی و آلن دلون سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند به جشنواره کن بروند، آلن دلون که لباس مناسبی برای حضور در جشنواره نداشت، یک دست لباس کرایه کرد و همان شب قد و بالایی مناسب، صورت بی عیب و نقص، چشمان آبی و موهای با فرق یک ور آلن دلون نظر بسیاری از سینماگران حاضر در جشنواره را به خود جلب کرد و از این به بعد بود، آلن دلون دیگر آلن دلون سابق نبود و یک شبه به یک ابرستاره سینما تبدیل شد.
آل دلون سال ۱۹۷۰ و زمانی که برای مدتی در آمریکا به سر می برد، در گفت وگوی تلویزیونی ضمن تایید این داستان گفت: آن موقع خیلی جوان و تازه از ارتش برگشته بودم. قرار نبود بازیگر شوم. در کل اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاری کنم.
و در پاسخ مجری که پرسید که این درست است که در جشنواره کن کشف شدی و کت وشلوار اجاره ای پوشیده بودید، افزود: بله درسته، هنوم هم بعضی وقت ها کت و شلوار قرض می گیرم.
آلن دلون سال ۱۹۵۷ بدون اینکه حتی آموزش یا دوره بازیگری دیده باشد، به دعوت ایو آلگره در فیلم سینمایی «وقتی زنی دخالت میکند» بازی کرد.
سال های پایانی دهه ۶۰ برای آلن دلون با بازی در «زیبا باش اما خفه» و «کریستین»(۱۹۵۸) و «زنان ضعیف هستند» و «راه جوانی» (۱۹۵۹) با پایان رسید.
سال ۱۹۶۰ آلن دلون با بازی در فیلم ماندگار «روکو و برادرانش» ساخته لوکینو ویسکونتی به شهرت فراوانی رسید.
آلن دلون در این فیلم نقش «روکو» فرزند خانواده سیسیلی را بازی می کند که برای یافتن کار به شهر میلان روی آوردهاند اما مصایب جامعه شهری باعث کشمکش های فراوانی برای اعضا خانواده بویژه روکو و دیگر برادران او «چیرو» و «سیمون» می شود.
آلن دلون در «روکو و برادرانش» یکی از ماندگارترین بازی های خود را ارائه داد و آن چهره جوان، زیبا و معصوم را در خدمت ایفای نقش روکو جور کش خانواده در آورد.
فیلم «کسوف»(۱۹۶۲) به کارگردانی میکل آنجلو آنتونیونی یکی دیگر از فیلم های مطرح آلن دلون است. وی در این فیلم در نقش یک دلال بورس با مونیکا ویتی همبازی شد.
سال ۱۹۶۳ با بازی در فیلم درام تاریخی «یوزپلنگ» دومین همکاری لوکینو ویسکونتی را رقم زد. این فیلم برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۶۳ و همچنین نامزد اسکار بهترین طراحی لباس در سال ۱۹۶۴ شد.
ژان پیر ملویل سال ۱۹۶۷ محبوب ترین نقش سینما را در فیلم تحسین شده «سامورایی» به آلن دلون واگذار کرد. «سامورایی» از جمله آثار برجسته «موج نو» سینمای فرانسه محسوب می شود و داستان آدمکشی به نام «جف کاستلو» است که در ازای گرفتن پول، سفارش قتل افراد را می پذیرد اما یک شب پس از قتل رییس یک کارباره، بطور تصادفی با زنی(والری) که نوازنده پیانو است برخورد می کند. نوازنده یکی از شاهدان قتل است اما در اداره پلیس از شهادت علیه قاتل خودداری می کند … .
ژان پیر ملویل با ساخت صورتی سنگی و بی احساس از چهره زیبایی آلن دلون، به نحوی استادانه جف کاستلو خود را خلق کرد و آلن دلون نیز یکی از بهترین انتخاب های خود را ثبت کرد. سامورایی الهام بخش بود و نزد منتقدان جایگاه ویژه ای دارد اما آنچه که این اثر را در ذهن ها ماندگار کرد، شمایل جف کاستلو است که در آلن دلون با آن نگاه خیره، سرد، سکوت و نیز کلاه و بارانی خوش قواره تجلی یافته است.
«دسته سیسیلی ها»(۱۹۶۹) دومین همکاری آلن دلون و آنری ورنوی پس از «هر شمارهای میتواند برنده باشد» است. «دسته سیسیلی ها» اثری حادثه ای است که در بستر ماجرای یک سرقت بزرگ، کشمکش درون گروه های مافیایی و جدال آنها را با پلیس روایت می کند.
ژاک دری سال ۱۹۷۰ آلن دلون و ژان پل بلموندو دو ابرستاره سینمای فرانسه را در فیلم گانگستری مافیایی «بورسالینو» به بازی گرفت.
پس از موفقیت «سامورایی»، ژان پیر ملویل برای ساخت فیلم پلیسی حادثه ای «دایره سرخ» به سراغ آلن دلون رفت و شمایلی دیگر از ضدقهرمان تنها را ارائه داد.
آل دلون که سال ۱۹۶۶ با بازی در وسترن «تگزاس آنسوی رودخانه» تجربه حضور در هالیوود را پشت سر گذاشته بود، سال ۱۹۷۱ در وسترن «آفتاب سرخ» به کارگردانی ترنس یانگ ایفای نقش کرد.
دهه ۷۰ میلادی را با بازی در تعدادی فیلم از جمله «اولین شب آرامش»، «معالجه»، «اسلحه بزرگ»، «عقرب»، «دو مرد در شهر»، «زورو»، «آقای کلاین» و «کنکورد» سپری کرد.
دهه ۸۰ میلادی، آلن دلون دست به کارگردانی زد و فیلم های «برای پنهان کردن یک پلیس»(۱۹۸۱) و «ضارب»(۱۹۸۱) را ساخت و خود نیز در آنها ایفای نقش کرد.
«موج نو»(۱۹۹۰) عنوان فیلمی به کارگردانی ژان لوک گدار است و آلن دلون جلوی دوربین مطرح ترین کارگردان موج نو سینمای فرانسه قرار گرفت.
دهه ۹۰ میلادی به جز یکی دو مورد از جمله «بازگشت کازنووا»(۱۹۹۲) و نیمه شانس(۱۹۹۸) اثر برجسته ای ندارد.
تنها نقطه برجسته حرفه ای آلن دلون پس از سال ۲۰۰۰ نیز بازی در نقش «فرانک ریوا» مامور پلیس مبارزه با مواد مخدر در سریالی پلیسی جنایی به همین نام به کارگردانی فیلیپ ستبون بود که در دو فصل پخش شد و سرانجام بازنشستگی خود را اعلام کرد.
آلون دلون در دوران حرفه ای خود با کارگردانان نامداری همکاری داشته و در کنار بازیگران بزرگی از جمله آنتونی کوئین، برت لانکستر، چارلز برانسون، ژان گابن، لینو ونتورا، دین مارتین، جان ماریا ولونته، ایو مونتان، کلودیو کاردیناله، ریچاد برتون، اینگرید برگمان، عمر شریف، جین فوندا، ریچارد برتون و توشیرو میفونه ایفای نقش کرده است.
وی طی فعالیت در سینما جوایز متعددی نیز کسب کرده است. آلون دلون سال ۱۹۸۵ جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «داستان ما»(۱۹۸۴) دریافت کرد و در چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین برنده خرس طلایی افتخاری شد و در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلای افتخاری را بدست آورد.
آلن دلون در سال های ابتدای فعالیت در سینما با رمی اشنایدر آشنا شد و در چند فیلم با یکدیگر بازی کردند اما این آشنایی هیچگاه به ازدواج ختم نشد. آلن دلون سه بار ازدواج کرده و «آنتونی»، «آنوشکا» و «فابیان» محصول این ازدواج ها هستند.
آلن دلون سال ۱۹۶۸ در پی کشف جسد «استفن مارکوویچ» محافظ سابق خود در گاراژ یک خانه، گرفتار پرونده جنایی اما از آن تبرئه شد.
وی افزون بر بازیگری، با راه اندازی کمپانی فیلمسازی و نیز تاسیس یک شرکت هواپیمایی ثروت هنگفتی به دست آورد.
آلن دلون همچنین دستی بر پرورش اسب های مسابقه دارد و کلکسیون آثار هنری و عتیقه، او را صاحب گنجینه بی نظیری کرده است.
همچنین محصولات تجاری مانند سیگار و عطر با برند «آلن دلون» تحت پوشش شرکت وی در سراسر جهان به فروش می رسد.
این در حالیست که آلن دلون در مصاحبه ای تلویزیونی گفته بود، از تجارت و بیزنسن هیچ سر رشته ای ندارد و کارهای تجاری او را وکلا وی انجام می دهند.
آلن دلون نقش های آمیخته با تنهایی فراوانی دارد و سالها پیش در مصاحبه ای وقتی از او پرسیده شد که چرا شخصیت های تنها را دوست دارد و احتمال دارد که از درون تنها باشد، پاسخ داد: فکر می کنم همه افراد در سطوح مختلف و به نسبت های مختلف تنها هستند، مطمئن هستم که من هم تنها هستم و این تنهایی را در خود پیدا کردم.
معروف و مشهودترین نقطه تمایز آلون دلون با سایر بازیگران زیبایی او بود، و وی سالها پیش در گفت وگوی خود را شبیه مادرش توصیف کرد و گفت، زیبایی خود را از مادر به ارث برده است.
آلن دلون اواخر سال ۱۳۹۶ در گفت وگوی عنوان کرد دنیا برایم دیگر بسیار تنگ شده و همه چیز مهیاست، آماده مرگ هستم.
وی در این مصاحبه گفت: از این زمانه متنفرم، حالم را به هم می زند. همه چیز تحریف شده و اشتباه است… می دانم بدون هیچ تاسف و افسوسی این دنیا را ترک خواهم کرد. همه چیز آماده است حتی گورم که در معبدی انتظارم را می کشد.
آلن دلون همچنین بر عشق و علاقه خود به بازیگری صحه گذاشت و گفت: چه در سینما و چه در تئاتر همواره سعی کرده ام به طبیعی ترین شکل ممکن بازی کنم. در واقع هرگز بازی نکرده ام بلکه (همه لحظه های جلوی دوربین و تماشاگر را) زندگی کرده ام.
وی همچنین در این مصاحبه پرده از حقایق تلخ زندگی خود برداشت: وقتی به خود آمدم، دیدم انگار بچه یتیمی هستم که در دل یک خانواده میزبان زندگی می کنم. هرگز ندیدم که پدر و مادرم با هم باشند. پدر گوشه ای بود و مادر گوشه دیگر. هریک از آنها بر روی رودخانه ای و من میان دو رود بر روی جزیره.
آلن دلون در این مصاحبه از «تنهایی» خود یاد می کند: خلاءهایی در زندگی هست که هرگز پر نمی شود. حتی زمانی که با زنی می زیستم، وقتی زنی را دوست داشتم باز هم احساس تنهایی می کردم این حس همیشه با من است.
در این اوضاع و احوال روحی، درگذشت ژان پل بلموندو همقطار قدیمی وی، اثر عمیقی بر آلن دلون گذاشت. آلن دلون طی ۶۰ سال بازیگری، با بازیگران متعددی همکاری کرده اما با ژان پل بلموندو صمیمت بیشتری داشت.
ژان پل بلموندو ۶ سپتامبر ۲۰۲۱ درگذشت و آلن دلون در واکنش به این خبر غمگین گفت: ویران شدم، او دوستی بود که از دست دادم و همکاری بود که بیش از ۶ دهه یکدیگر را میشناختیم.
آلن دلون ژوئن ۲۰۱۹ دچار سکته مغزی شد اما از مرگ رهایی یافت اما اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی بود که رسانه ها از تصمیم آلن دلون برای مرگ خودخواسته(اتانازی) خبر دادند.
این خبر را آنتونی دلون در گفت وگو با شبکه RTL آلمان فاش کرد و گفت، که پدرش از او خواسته علاوه بر اجرای اتانازی، تا آخرین دقیقه در کنارش بماند اما او نپذیرفته و از همین رو، خواهرش آنوشکا پایان دادن به زندگی پدرشان را بر عهده گرفته است.
اما فابیان دلون چندی بعد این خبر را تکذیب کرد و آن را جعلی دانست.
آلن دلون از سرشناس ترین بازیگر اروپایی و جهان نزد ایرانیان است و اکثر فیلم های وی در ایران به نمایش درآمده است. وی پیش از انقلاب اسلامی نیز سفری به ایران داشت.
اما مهمترین عامل که باعث شهرت آلن دلون در ایران شد، صدای خسرو خسروشاهی بود که در دوبله بر چهره این ابرستاره سینما می نشست و فیلم های آلون دلون را تماشایی می کرد.
به هر روی آلن دلون بازیگری است که طی ۶۰ ساله گذشته تاثیر فراوانی بر سینما و مخاطبان وسیع آن گذاشته، و شمایل محبوب، تنها و بی همتای «ضدقهرمان» برجا مانده از او، کار هر بازیگری را برای کسب جایگاه این ابرستاره سینما بسیار سخت و شاید بعید کرده است.
کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» عنوان کرد که این فیلم یک کمدی موقعیت است که اتفاقا خلق آنها بسیار سخت بوده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، علی طاهرفر کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» از آثار راهیافته به چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در گفتوگو با ایرنا، درباره این فیلم توضیح داد: فیلمنامه این فیلم برمبنای کتابی به همین نام به قلم دکتر روحالله رشیدی است که در واقع مجموعهای از خاطرات جلیل طائفی در تبریز است. آقای طائفی از افراد عشق سینما در دهه ۶۰ بود که هرچند سواد نوشتن و خواندن نداشت، پیگیر هنر سینما شد و این مسیر را از عکاسی آغاز کرد و به خرید دوربین سوپر هشت رسید. بعد از آن با گردآمدن گروهی از دوستان همکارش در حرفه نقاشی ساختمان، چند فیلم کوتاه تولید کرد.
آپاراتچی، ادای دینی به سینماست
وی افزود: جلیل طائفی از ابتدا رویای ساخت یک فیلم سینمایی را در ذهن خود داشته و در مسیر تحقق همین رویا هم حرکت میکند. بهنوعی سفر قهرمان در فیلمنامه «آپاراتچی» هم براساس همین حرکت شکل میگیرد. موضوع فیلم، درباره انسانهایی است که عشقی خالص به سینما دارند و از این منظر میتوان فیلم را ادای دینی به هنر سینما هم دانست.
این کارگردان ادامه داد: در بستر روایت فیلم شاهد حوادثی همچون جنگ و ترور و شهادت مردم در تبریز در همان سالهای ابتدایی دهه ۶۰ هم هستیم. قصه فیلم در چنین بستری روایت و به همین واسطه نقبی به رویدادهای اجتماعی آن سالها هم زده میشود.
ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود
طاهرفر درباره دلیل انتخاب یک فیلمنامه اقتباسی برای اولین تجربه کارگردانی خود در سینما توضیح داد: انتشار کتاب «آپاراتچی» هم داستان جالبی دارد. بچههای دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی تبریز، در مسیر جمعآوری تاریخ شفاهی مربیان پرورشی مدارس دهه ۶۰ سراغ تجربه نمایش فیلم در مدارس در آن سالها رفتند. در مصاحبههای مربوط به این بخش، در کنار نام فیلمهای مطرحی همچون «برزخیها» نام فیلم غیرمعروفی به نام «نوری در تاریکی» هم مدام تکرار میشود که برای بچههای دفتر فیلمی گمنام از کارگردانی گمنام به نام جلیل طائفی بود! اکثر معلمان پرورشی اما اشتراک نظر داشتند که در آن سالها چنین فیلمی را اکران کردهاند!
وی افزود: در جستجوی یافتن ماجرای همین فیلم بود که این بچهها به جلیل طائفی میرسند. فردی که واقعا میتوان خودش را یک بنیاد سینمایی کامل دانست! همه اتفاقات مربوط به فرآیند تولید یک فیلم، از مرحله جذب سرمایه تا اکران، حول محور این فرد شکل گرفته بود. او حتی برای نهادها و سازمانها اقدام به بلیتفروشی میکرده است تا سرمایه اولیه خودش را به دست بیاورد! همین نکات درباره این کاراکتر منجر به شکلگیری کتاب «آپاراتچی» میشود.
این کارگردان درباره خاطرات خاص جلیل طائفی در کتاب خاطراتش توضیح داد: او اتفاقات عجیبی را تجربه کرده است، از جریان تلاش برای اخذ مجوز از ارشاد گرفته تا برخورد کمیته و حتی پخش نامش از آنتن بیبیسی! حسین ترابنژاد که نگارش فیلمنامههایی همچون «ماجرای نیمروز» و «ضد» را برعهده داشته است، وقتی با کتاب مواجه میشود، مجذوب نکات خاص آن میشود و شروع به نگارش فیلمنامه میکنند. همان فیلمنامه بعدها تبدیل به فیلمنامه «آپاراتچی» میشود.
اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد
وی افزود: حسین ترابنژاد نزدیک به ۹ با فیلمنامه اولیه خود را بازنویسی کرد و در این مسیر هم واقعا نقدها و نظرات را میشنید و اعمال میکرد. وقتی شما با خاطراتی پراکنده طرف هستید، ناگزیر باید یک داستان محوری را انتخاب کنید و باقی حوادث را در ارتباط با آن سامان دهید و معتقدم آقای ترابنژاد بهخوبی از پس این کار برآمده، یکی از نقاط قوت ایشان هم توانمندی در اقتباس از رویدادهای واقعی تاریخی و کتاب است که اغلب تجربههایشان هم از همین جنس بوده است.
متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده استکارگردان «آپاراتچی» درباره ژانر این فیلم هم گفت: میتوان این فیلم را یک کمدی درام دانست. از نظر خودم، اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد. متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده است. آنچه در فیلم ما وجود دارد بیشتر از جنس کمدی موقعیت است. اصل کمدی روایت ما هم فیلمساز بیسوادی است که رویای ساخت فیلم سینمایی دارد. هر کاری هم که انجام میدهد، فکر میکند همان، درستترین کار است. در همین مسیر هم تعارضهایی شکل میگیرد که منجر به شوخی با اصل سینما و برخی افراد میشود. ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود.
۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند
وی درباره انتخاب زبان فیلم هم گفت: داستان فیلم در تبریز میگذرد و یکی از گزینههای ما هم این بود که زبان فیلم را ترکی انتخاب کنیم، اما تجربه فیلمهای موفق قبلی مانند «پوست»، «آتابای» و «موقعیت مهدی» نشان داد که هر چند در ظاهر مخاطب بالایی داشتند اما در واقعیت امکان ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبان را از دست دادند. مخاطبان سراسر کشور معمولا با فیلمی که حجم بالایی از اطلاعات آن در قالب زیرنویس ارائه شود، ارتباط نمیگیرند.
قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذاردطاهرفر ادامه داد: برای انتخاب زبان فارسی هم چالش دیگری داشتیم، یا باید از فارسی ساده استفاده میکردیم یا همراه با لهجه. وقتی خواستیم کار را لهجهدار بگیریم، دیدیم همه بازیگران فارسی زبان، وقتی میخواهند ترکی صحبت کنند، بهصورت ناخواسته به سمت شوخی و مزاح میروند. از طرف دیگر فیلم ما فیلم چهرههای کمدی هم نبود. به همین دلیل سراغ گروه بازیگرانی رفتیم که اصالتا ترکزبان باشند. ۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند.
کارگردان «آپاراتچی» درباره تاثیر تجربه ساخت مستندهای موفقی شبیه «به نام پدر» بر ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود هم گفت: قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذارد. این تاثیرگذاری درباره من هم حتما خیلی زیاد بوده است. شاید به همین دلیل هم فیلمهای کارگردانانی که تجربه مستندسازی داشتهاند، برای مخاطب باورپذیرتر میشود.