رسانه سینمای خانگی- «طیب» و روایتی از زندگی او

طیب حاج‌رضایی از شخصیت‌های پیچیده اما ماندگار در تاریخ معاصر است که هر چند در مقطعی برای خدمت به شاه به خیابان آمد و فریاد کشید اما سرانجام برای باور به حسین(ع) جان داد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران مملو از شخصیت‌های کوچک و بزرگی است که فارغ از نقشی که در رقم خوردن تحولات سیاسی و اجتماعی داشته‌اند، هر یک منش و مشخصه رفتاری خاص خود را در حافظه جمعی ایرانیان نمایندگی می‌کنند. طیب حاج‌رضایی یکی از همین شخصیت‌هاست که یادآوری نامش با صفاتی همچون «مرام»، «معرفت»، «آزادگی» و مهمتر از همه «عشق به امام حسین (ع)» عجین است.

«طیب» که بود؟

«مرحوم طیب حاج‌رضایی که شهره بود، هر نوع بدی را در آن زمان انجام داده، در عین حال چند امتیاز داشت؛ یکی اینکه در دهه عاشورا چند روضه‌خوانی داشت و در این دهه به سر خودش گل می‌مالید و جلوی در حسینیه می‌نشست.» زنده‌یاد حبیب‌اله عسگراولادی که از چهره‌های شناخته‌شده عرصه مبارزات انقلابی، در مصاحبه‌ای اینگونه به معرفی طیب می‌پردازد و ادامه می‌دهد: «یکی دیگر از کارهایش این بود که در یکی از شب‌های سوم یا هفتم یا شب اربعین امام حسین (ع)، دسته‌ای حرکت می‌داد که تمام هیأت و دستجات معروف هم کمک می‌کردند و این دسته، یک دسته بسیار بزرگی بود و خود طیب در آنجا گل به پیشانی مالیده، در جلوی دسته حرکت می‌کرد.»

اما نام طیب حاج‌رضایی با ۲ رویداد تاریخی در تاریخ معاصر ایران گره خورده است، یکی کودتای ۲۸ مرداد که طیب در میان حامیان شاه و علیه دکتر مصدق در آن ایفای نقش کرد و یکی قیام ۱۵ خرداد که این بار او در حمایت از امام خمینی (ره) و علیه شاه به خیابان آمد که این دومی به قیمت جانش تمام شد. اتفاقاً آنچه مسیر زندگی طیب حاج‌رضایی را در قیاس با دیگر قلدرهای حاضر در کودتای ۲۸ مرداد مانند شعبان بی‌مخ، متمایز کرده است، همین سرنوشت متفاوتی است که او به‌واسطه ارادت ویژه‌ای که به دستگاه اباعبدالله (ع) داشت، برای خود رقم زد.

طیب که متولد سال ۱۲۹۰ بود، در سال ۱۳۴۲ و در حالی که تنها ۵۲ سال داشت، به اتهام مشارکت در قیام ۱۵ خرداد، از سوی دستگاه پهلوی محاکمه و به اعدام محکوم شد. آبان‌ماه همان سال هم این حکم در پادگان حشمتیه تهران اجرا و او با چشمانی بسته تیرباران شد.

طیب حاج‌رضایی در لحظه انتقال برای اجرای حکم اعدام

«طیب» چه کرد؟

آنچه جایگاه طیب را به‌رغم سابقه ارادتش به شاه و حتی خدمت به دربار در واقعه ۲۸ مرداد، متمایز کرده است، مربوط به ایستادگی او بر باورها و خطوط قرمز اعتقادی‌اش بود.

مسعود ده‌نمکی که در کنار کارگردانی سینما و در مقام یک پژوهشگر کتابی با عنوان «طیب‌خان» را با نگاهی به زندگی طیب حاج‌رضایی تدوین کرده است، در بخشی از این کتاب روایتی جالب درباره کنش‌های مذهبی او به ویژه در ایام محرم ارائه می‌کند. ده‌نمکی آورده است: «بنابر اظهارات شاهدان عینی، در آن روزگار بیش از سی علامت کوچک و بزرگ، پیشاپیش دسته طیب حرکت می‌کرده‌اند و او این شکوه و عظمت بی‌نظیر را بی‌هیچ منت و توقعی در اختیار نهضت قرار داد. شیخ‌حسن عبداللهی درباره چاپ تصاویر امام (ره) می‌گوید: یک روز طیب‌خان به من گفت: می‌تونی یک مقدار عکس آقا برام بیاری، می‌خوام تو دسته رو علم‌ها بزنم … طیب‌خان می‌دانست که در کار چاپ هم هستم، من رفتم از یک چاپچی چند عکس امام (ره) گرفتم و تکثیر کردیم و زدیم روی علم و پرچم‌ها … رژیم تمام امکانات و افراد خود را در قالب مأموران مخفی، در بین عزاداران به‌منظور کسب اخبار و آمادگی لازم، به‌کار گرفته بود.»

فرزند طیب: ما تعداد زیادی از عکس‌های حضرت امام را (که بسیار زیبا هم بود) در شب تاسوعا و روز عاشورا، روی علامت‌ها، بیرق‌ها، کُتَلْ‌ها و پرچم‌های مختلفی که این دسته عظیم با خودش حمل می‌کرد، نصب کرده بودیم. یکی از سوالات و اتهامات درباره ایشان، نصب این عکس‌ها بود؛ چون آنها تصور می‌کردند که پدر من با این کار می‌خواهد آشوبی به‌پا کند در ادامه همین روایت تاریخی، می‌خوانیم: «سران حکومتی طبق یک عرف و سنت نانوشته، معمولاً برای خودنمایی در تکیه‌ها و در هیأت افراد سرشناسی همانند طیب، حسین رمضان‌یخی یا شعبان جعفری حاضر می‌شدند. شب تاسوعای ۱۳۴۲ نیز نخست‌وزیر به همراه معاون خود، در خیابان و درست در مسیر حرکت دسته طیب حاضر شدند. اسدالله عَلم با مشاهده عکس‌های امام بر روی علامت‌های هیئت طیب، به‌شدت عصبانی شد و آراسته [برخی هم گفته‌اند رسول پرویزی] را سراغ طیب می‌فرستد و از او می‌خواهد که برای حفظ موقعیت خود هم که شده، عکس‌های امام را جمع‌آوری کند، اما طیب با قاطعیت کامل از این کار امتناع کرده و به او می‌گوید: این عکس مرجع شیعیان است، اگر می‌تواند خودش آنها را جمع کند و من با باورهای مذهبی مردم درنمی‌افتم.»

بیژن حاج‌رضایی، فرزند طیب، بعدها در گفتگویی درباره علت نصب تصاویر امام خمینی (ره) روی علامت‌های هیأت پدرش چنین گفت: «دهه اول محرم، سال آخری که پدرم در قید حیات بودند، ما تعداد زیادی از عکس‌های حضرت امام را (که بسیار زیبا هم بود) در شب تاسوعا و روز عاشورا، روی علامت‌ها، بیرق‌ها، کُتَلْ‌ها و پرچم‌های مختلفی که این دسته عظیم با خودش حمل می‌کرد، نصب کرده بودیم. یکی از سوالات و اتهامات درباره ایشان، نصب این عکس‌ها بود؛ چون آنها تصور می‌کردند که پدر من با این کار می‌خواهد آشوبی به‌پا کند، در صورتی‌که این‌طور نبود. به این خاطر بود که آقای بروجردی فوت شده بودند و کسانی‌که مقلد ایشان بودند، خواستار یک نفر به‌عنوان مرجع تقلید جدید بودند. مرحوم پدرم به دلیل علاقه و احترامی که به جامعه روحانیت، به‌خصوص روحانیت شیعی و آقای بروجردی داشت و چون به ایشان گفته بودند که امام خمینی (ره) نایب آقای بروجردی است، اجازه داده بود که عکس‌ها را روی علامت‌های دسته نصب کنند. در روز عاشورا و شب تاسوعا، شاید صدها عکس از حضرت امام (ره) بود که به شیشه مغازه‌ها، دست بچه‌ها، روی علامت‌ها، کتل‌ها، و بیرق هیأت‌های مذهبی نصب کرده بودند.»

تنش میان طیب حاج‌رضایی با مأموران امنیتی رژیم پهلوی از همین فعالیت‌های مذهبی و باورمندی‌اش به روحانیت شیعه کلید خورد و در واقعه ۱۵ خرداد به اوج خود رسید. دستگاه پهلوی که پیش‌تر با پرداخت پول و امتیازات ویژه به طیب او و دارودسته‌اش را در تاریخ ۱۸ مرداد و علیه مصدق به خیابان آورده بود، اصرار داشت این بار هم طیب اعتراف کند که برای حضور اعتراضی‌اش در خیابان در قالب قیام ۱۵ خرداد، از امام خمینی (ره) پول دریافت کرده است. این همان اتهامی است که در صورت اعتراف به آن طیب می‌توانست جان خود را نجات دهد اما او که در مقام یک معترض به اقدام رژیم پهلوی، به خیابان آمده بود، به اقدام خود باور داشت و حاضر نشد روی اعتقاداتش پا بگذارد.

مسعود شریف بازیگر نقش طیب در نمایی از «صبح اعدام»

«طیب» و روایت‌های امروز

زندگی طیب حاج‌رضایی به‌رغم ظرفیت دراماتیک بسیار بالایی که دارد، هنوز به‌صورت مستقیم دستمایه تولید یک اثر داستانی قرار نگرفته و اکثر تولیدات مستندی که در بخشی از آن‌ها اشاره‌ای به او شده است، قالبی گزارشی داشته‌اند. در این میان مستند «سه سال و سه روز» را می‌توان یکی از آثار شاخص دانست. مستندی به کارگردانی احمد کشاورز و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر که از محصولات خانه مستند انقلاب اسلامی محسوب می‌شود و روایتی جذاب از زندگی و زمانه طیب در آن به تصویر کشیده شده است.

«صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی که این روزها مراحل تصویربرداری را پشت‌سر می‌گذارد را می‌توان جدی‌ترین دورخیز سینمای ایران برای به‌تصویر درآوردن این شخصیت تاریخی دانست. فیلمی که به‌گفته افخمی اقتباسی از گزارش خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم اعدام طیب و حاج اسماعیل رضایی است و از این منظر نمی‌توان آن را هم روایتی کامل از زندگی طیب حاج‌رضایی دانست.

این فیلم که از محصولات مشترک سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی محسوب می‌شود، قرار است در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر رونمایی شود و مسعود شریف در آن ایفاگر نقش «طیب» است.

آنچه از موضع‌گیری‌های بهروز افخمی درباره این پروژه برمی‌آید تمرکز او بر جنبه اعتراضی و در عین حال ایستادگی بر باورها در زندگی «طیب» است و «صبح اعدام» با همین زاویه نگاه در حال آماده‌سازی برای رونمایی در فجر است؛ روایتی تاریخی از آخرین ساعت‌های زندگی معترضی که بیش از هر چیز به «حسین (ع)» باور و ارادت داشت و پای این ارادت، جانش را داد.

رسانه سینمای خانگی- برنامۀ موزه سینما برای روز سینما اعلام شد

همزمان با ۲۱ شهریور مصادف با «روز ملی سینما»، مجموعه فرهنگی تاریخی موزه سینما ۲ کارگاه تخصصی فیلمبرداری و کارگردانی و یک نشست سینمایی برگزار می‎کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، علیرضا خمسه، علی لقمانی و رهبر قنبری همزمان با روز ملی سینما مهمان مجموعه فرهنگی تاریخی موزه سینما می شوند.

یکشنبه ۱۹ شهریور کارگاه تخصصی فیلمبرداری در سینما با موضوع «چگونه تصاویر بهتری خلق کنیم» توسط علی لقمانی فیلمبردار سینمای ایران ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰ برگزار می شود. علی لقمانی فیلمبرداری فیلم‌هایی همچون «شهر زیبا»، «طهران تهران»، «اشک سرما»، «نفس عمیق»، «عروس آتش»، «جزیره رنگین»، «بی خود و بی جهت»، «آلزایمر»، «عیار ۱۴»، «جعبه موسیقی» را بر عهده داشته است.

همچنین روز دوشنبه ۲۰ شهریور کارگاه تخصصی کارگردانی در سینما با موضوع «از ایده تا اجرا » توسط رهبر قنبری از ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰ برگزار می شود. رهبر قنبری ساخت فیلم هایی همچون «پرنده باز کوچک»، «او»، «عروسی حسین»، «روئیدن در باد»، «مثل یک پدر»، «پنجره»، «بر توسن خیال یار»، «شیخ نحند خیابانی» را بر عهده داشته است.

روز سه شنبه ۲۱ شهریور نیز همزمان با روز ملی سینما نشست تخصصی «کمدی؛ سینمایی برای تمام فصول» با حضور علیرضا خمسه بازیگر و کمدین سینمای ایران از ساعت ۱۷ تا ۱۹ برگزار خواهد شد. علیرضا خمسه در فیلم هایی همچون «شاید وقتی دیگر»، «روز باشکوه»، «آپارتمان شماره۱۳»، «بوی خوش زندگی»، «دو نفر و نصفی»، «مهریه بی بی»، «جیب برها به بهشت نمی روند»، «زیر بام های شهر»، «عروسک»، «بیست»، «یکی بود یکی نبود» و … نقش آفرینی داشته است.

این رویدادها در سالن فردوس موزه سینما برگزار می‌شود و علاقه مندان برای حضور در این برنامه‌ها می توانند به سامانه اینترنتی موزه سینما مراجعه کنند.

رسانه سینمای خانگی- «یازده یازده» آمادۀ اکران شد

فیلم سینمایی «یازده یازده» به نویسندگی و کارگردانی آرش رحمانی آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «یازده یازده» به نویسندگی و کارگردانی آرش رحمانی و تهیه‌کنندگی مهدی ایل‌بیگی پس از گذراندن مراحل فنی، آماده نمایش شد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «نویسنده‌ای که سال‌ها در خانه‌ای متروک زندگی می‌کند، ناگهان توسط چهار سیاه‌پوش تهدید می‌شود تا داستانی را که آن‌ها می‌خواهند بنویسد، در غیر این صورت ساعت ۱۱:۱۱ دقیقه … .»

فرزاد حسنی، انوش معظمی، سهیل برخورداری، نازنین کیوانی، آزاده مهدی‌زاده، راشین قهرمانی، ریما طهماسبی، دانیال عباسی، هویار مرتضوی، حسام بازگشا و کورش خزاعی‌اصل بازیگران فیلم سینمایی «یازده یازده» هستند.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده و کارگردان: آرش رحمانی، مدیر فیلمبرداری: مهدی ایل‌بیگی، مدیر صدابرداری: علی عدالت‌دوست، تدوین: نیما جعفری جوزانی، طراحی و ترکیب صدا: امین شریفی، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، طراح صحنه: مهدی ایل بیگی، موسیقی: آرش رحمانی، جلوه‌های ویژه بصری: بهمن قهاری، طراح گریم: محسن دارسنج، منشی صحنه: سمیه شهرابی، طراح لباس: آرش رحمانی، طراح پوستر و لوگو: کارنگ طیاری، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: سهیل برخورداری، گروه کارگردانی: بهنام اشرفی و ندا بیگدلی، عکاس: عباس بغدادی، فیلمبردار پشت صحنه: علی بوجاری، سرمایه‌گذار: قاسم دریاباری، مجری طرح و جانشین تهیه‌کننده: سهیل برخورداری، تهیه کننده: مهدی ایل‌بیگی، مشاور رسانه‌ای: مریم قربانی‌نیا.

پخش بین‌المللی این فیلم سینمایی بر عهده موسسه مینروا فیلم به مدیریت الهه گودرزی است.

رسانه سینمای خانگی- تدوین «خونه ما هم دزد اومده» به پایان رسید

تدوین فیلم کوتاه «خونه ما هم دزد اومده» به کارگردانی محمد نبی طالبی به پایان رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، تدوین فیلم کوتاه «خونه ما هم دزد اومده» به نویسندگی مهدی قربانی و کارگردانی محمد نبی طالبی به پایان رسید.

فیلمبرداری این فیلم کوتاه به مدت ۵ روز در اصفهان به طول انجامید و بعد از مراحل تدوین، صداگذاری و اصلاح رنگ آماده نمایش شد.

«خونه ما هم دزد اومده» چهارمین تجربه کارگردانی محمد نبی طالبی در باشگاه فیلم سوره است.

او پیش از این فیلم‌های کوتاه «بادبادک»، «جشن تولد» و تیزر فرهنگی «کارت به کارت» را ساخته است که «بادبادک» تابستان امسال در جشنواره بین‌المللی کینو روسیه درخشید و جایزه دوم سیزدهمین دوره این جشنواره بین‌المللی را کسب کرد.

این فیلم داستان علی پسربچه‌ای ۹ ساله است که در مدرسه با چالشی مواجه می‌شود و تلاش می‌کند تا به دوستانش نشان دهد خانه‌شان دزد آمده است.

طاها عنبر افشان بازیگر کودک این فیلم کوتاه است که پیش از این در سریال «سلمان فارسی» به ایفای نقش پرداخته است.

سایر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از نویسنده: مهدی قربانی، مجری طرح: سید احسان طالقانی (کانون هنر و رسانه گراف)، مدیر فیلمبرداری: سید محسن حسینی، مدیر صدابرداری: حسین حجازی، بازیگردان: سامان بغلانیان، طراح صحنه و لباس: المیرا شاه‌زیدی، طراح گریم: سمیرا شیخی، منشی صحنه: ارغوان نادعلی، دستیار اول کارگردان: محمدحسین طالقانی، مدیر برنامه‌ریزی: محمدحسن کریمی، مدیر تولید: محمدحسین اژه‌ای، اجرای گریم: آوا دردشتی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: محمدحسین عیدی، تدوین: سیداحسان طالقانی، اصلاح رنگ و نور: ایمان صالحی، صداگذاری و موسیقی: آرش خالق زاده بازیگران: طاها عنبرافشان، امیرحسین چلمغانی، محمد شیشه فروش، سامان بغلانیان، علی محمودی، امیرعباس بختیاروند، سعید معتمدی، تهیه شده در گروه هنری کات در باشگاه فیلم سوره.

رسانه سینمای خانگی- «تلویزیون» چه زمانی نمایش داده می‌شود؟

فیلم کوتاه «تلویزیون» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی تشکری آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه پروژه، فیلم کوتاه «تلویزیون» به تهیه کنندگی مشترک مصطفی تشکری و رضا کاظمی با نویسندگی و کارگردانی مصطفی تشکری پس از پایان مراحل فنی آماده نمایش شد.

«تلویزیون» داستان دختر بچه‌ای ۹ ساله است که وابستگی زیادی به تلویزیون و کارتون «آن‌شرلی» پیدا کرده است. پدر تلویزیون خانه را می‌فروشد و دختر وارد چالش‌های جدیدی از زندگی می‌شود. مادر تصمیم می‌گیرد تا به خاطر شرایط روحی بد دختر، هرطور شده تلویزیون را به خانه بازگرداند.

بهار نوحیان، هیلدا کردبچه، ایرج تدین، سهیلا آقایی و بهروز خورسندیان بازیگران این فیلم کوتاه هستند.

از دیگر عوامل این اثر عبارتند از مدیر فیلمبرداری: حمیدرضا رضایی، مشاور کارگردان: سینا فراهانی، دستیار کارگردان: مارال شکری، مجری طرح و برنامه‌ریز: سیاوش درستکار، صدابردار: علی فیضی، طراح گریم: بابک کشن فلاح، منشی صحنه: رضا بقایی، طراح صحنه و لباس: پروا نریمانی، مدیر تولید: سعید ملکی، عکاس: عباس بغدادی و روابط عمومی و مشاور رسانه: نگار امیری.

رسانه سینمای خانگی- زائران اربعین در موکب «مینی‌بوس» را می‌بینند

ابوذر حیدری کارگردان فیلم کوتاه «مینی‌بوس» که در مسیر راهپیمایی اربعین برای زائران به نمایش گذاشته می‌شود، به ارائه توضیحاتی درباره این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، ابوذر حیدری کارگردان فیلم کوتاه «مینی‌بوس» از آثاری که به همت سازمان سینمایی و در قالب سینماسیار در مسیر راه‌پیمایی اربعین برای زائران به نمایش گذاشته می‌شود، در گفتگو با مهر، درباره این اثر توضیح داد: در سال ۹۶ آقای مجید مجیدی در قالب یک دورهمی، گروهی از فیلمسازان فیلم‌اولی در حوزه فیلم کوتاه را دورهم جمع کردند تا با موضوع اربعین، تعدادی اثر بین‌المللی تولید کنند.

وی ادامه داد: در این دورهمی‌ها استادانی مانند حجت‌الاسلام زائری و حبیب احمدزاده هم حضور داشتند و با حضور خود آقای مجیدی گفتگوهایی شکل می‌گرفت. در نهایت بعد از چند جلسه هفتگی قرار بر این شد که برخی از ما برای ساخت فیلم کوتاه طرح‌هایی را آماده کنیم. در نهایت هم طرح من و یکی دیگر از دوستان تصویب شد. قرار بود نزدیک به ۳۰ کار ساخته شود اما طرح‌ها به حد نصاب کیفی لازم نرسید. شخص آقای مجیدی طرح من را خیلی پسندیدند و به همین دلیل روی آن زمان گذاشتیم و فیلمنامه‌اش را آماده کردیم.

عراق را در ایران ساختیم

این فیلمساز ادامه داد: قرار این بود که فیلم را در عراق بسازیم اما از آنجایی که بنیاد فارابی بودجه آن‌چنانی برای ساخت فیلم کوتاه در خارج از کشور نداشت، کل پروسه ساخت را در خرمشهر و آبادان با بازسازی فضای عراق، طراحی و اجرا کردیم. فیلم را در گرما اردیبهشت و خرداد تصویربرداری کردیم و به همین دلیل شرایط خیلی سختی در جنوب کشور داشتیم. از طرف دیگر محدوده‌ای که در اختیار داشتیم، رود فرات را بازسازی کردیم. تنها لوکیشنی هم که پیدا کردیم حوالی بهمنشیر بود. از نظر لوکیشن بسیار فضای محدودی داشتیم و از نظر بصری آلودگی‌های بسیاری وجود داشت که به ما اجازه نمی‌داد دوربین را در هر جهتی قرار بدهیم.

حیدری درباره فرآیند شبیه‌سازی لوکیشن‌های ایران به فضای کشور عراق هم گفت: ما تصاویری در اختیار داشتیم و فیلمبردار این کار هم پیش‌تر در مسیر واقعی این لوکیشن در عراق، مستند ساخته بود. به همین دلیل هم تصاویر هلی‌شات از آن منطقه در اختیار داشتیم و هم تصاویر مربوط به مردم حاضر در این مسیر را در مستندها دیده بودیم.

این کارگردان افزود: این فیلم کوتاه در جشنواره‌ای در کشور عراق پذیرفته شد که موضوع آن هم مرتبط با اربعین بود. من امکان حضور نداشتم اما بازخوردهای بسیار خوبی شاهد بودیم. حتی دوستان عراقی هم این کار را دوست داشتند. غیر از این حضورها هم فیلمم در شرایط و موقعیت‌های متعددی در این سال‌ها نمایش داشته و امسال هم به تازگی مطلع شدم که همین فیلم در موکب‌های طول مسیر راه‌پیمایی در حال اکران است.

کارگردان «مینی‌بوس» درباره استفاده از زبان عربی در فیلم و ترکیب بازیگران گفت: یکی از دلایلی که می‌خواستیم فیلم را در عراق تولید کنیم، استفاده از لهجه واقعی همان مناطق بود. وقتی میسر نشد، برخی دوستان پیشنهاد دادند که از بازیگران عراقی ساکن جنوب استفاده کنیم که زبان‌شان عربی بود. فیلم هم فیلم شلوغی بود و بعد از انتخاب بازیگر، مسأله لهجه کاراکترها برای‌مان مسأله بود. یکی از دوستان بازیگر متخصص لهجه در فیلم بود و کمک کرد نزدیک‌ترین لهجه را داشته باشیم تا اگر عرب‌زبانی فیلم را دید، فضای آن را باور کند.

وی تأکید کرد: تلاش ما از ابتدا این بود که بین‌المللی کار کنیم. مخاطب فارسی‌زبان و انگلیسی‌زبان که طبیعتاً فیلم را با زیرنویس می‌بینند اما می‌خواستیم مخاطبان عرب‌زبان هم از دایره مخاطبان فیلم خارج نشوند. اگر در این زمینه دقت نمی‌کردیم، بخش عمده‌ای از مخاطبان‌مان که اهالی خود عراق را هم شامل می‌شدند از دست می‌دادیم. اگر این نگاه را نداشتیم هم می‌توانستیم فیلم را دوبله کنیم و هم می‌توانستیم از بازیگران فارسی‌زبان استفاده کنیم، اما نگاه‌مان عرضه جهانی بود.

حیدری درباره سوژه فیلم‌کوتاه «مینی‌بوس» هم توضیح داد: در حوزه اربعین کارهای نمایشی کمی تا به امروز تولید شده است و مشخص در حوزه فیلم کوتاه تولیدات در این حوزه بسیار کمتر بوده است. یکی از معدود کارهایی که من دیده‌ام «کوه سفید» است که فکر می‌کنم در همین بسته اکران سیار در موکب‌ها آن هم وجود داشته باشد. از آنجایی که در این زمینه تولیداتی نداشته‌ایم، همین تعداد محدود آثار مدام تکرار می‌شود. چند اثر محدود هستند که در این سال‌ها به مناسبت‌های مختلف عرضه شده‌اند. با همتی که آقای آذرپندار در انجمن سینمای جوانان داشته‌اند، این بسته فیلم کوتاه با موضوع اربعین از سال گذشته به‌صورت خیلی خوبی پخش شده است.

روایتی واقعی از دوره ممنوعیت زیارت اربعین

این کارگردان درباره طراحی ایده «مینی‌بوس» هم توضیح داد: در آن جلسات آقای مجیدی من ایده‌های مختلفی به ذهنم رسید اما تلاشم این بود که به ایده تازه‌ای برسم. در نهایت براساس یک خاطره جمعی در میان مردم عراق، به این داستان رسیدم. به‌نوعی حتی می‌توان گفت این اتفاق در دهه ۶۰ در واقعیت رخ داده است. در دوره‌ای که سفر به کربلا ممنوع بوده، این اتفاق واقعاً برای یک مینی‌بوس رخ داده است.

وی افزود: قصه فیلم درباره آدم‌های یک روستا است که با شیخ قبیله به این نتیجه می‌رسند که در ایام منع زیارات اربعین در حکومت صدام، به پیاده‌روی اربعین بروند. آن زمان هر کس برای این پیاده‌روی می‌رفت یا زندانی می‌شد یا حکم اعدام می‌گرفت. هر کس با ترفندی تلاش می‌کرده در این راه‌پیمایی مشارکت داشته باشد. مسیر «طریق‌العلما» به دلیل نخلستان‌های اطراف فضای مناسبی برای حرکت‌های پنهانی داشته و برخی شبانه به آنجا می‌رفتند و پنهان می‌شدند. شیخ آن روستا تصمیم می‌گیرد همه علاقه‌مند روستا را با مینی‌بوسی همراه کند و هر گاه به آن‌ها ایراد گرفتند بگویند مینی‌بوس خراب است و داریم آن را هل می‌دهیم! در عین اینکه پیاده‌روی اربعین را هم انجام می‌دهند.

حیدری با اشاره به تحقیقات خود درباره بازه زمانی روایت این فیلم کوتاه گفت: در آن مقطع سخت‌گیری‌ها واقعاً زیاد بود و حتی خانواده‌هایی بودند که در مسیر راه‌پیمایی اربعین به تیربار بسته می‌شدند و به شهادت می‌رسیدند. صدام دستور داده بود هر کس در این مسیر پیاده‌روی می‌کند، یا باید کشته شود یا دستگیر. خیلی از زائران شبانه راهی این مسیر می‌شدند اما موارد زیادی بوده که به مقصد نمی‌رسیدند و قربانی می‌شدند. آنقدر هم مصداق این اتفاق زیاد بوده که نیاز به پژوهش آن‌چنانی هم ندارد.

رسانه سینمای خانگی- «تایلندی» به انگلستان می‌رود

فیلم کوتاه «تایلندی» به نویسندگی و کارگردانی حسام حسینی و عباس حسین‌زاده به جشنواره فیلم پورتوبلو لندن راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم کوتاه «تایلندی» به نویسندگی و کارگردانی حسام حسینی و عباس حسین‌زاده و تهیه‌کنندگی حسین فلاح، در اولین حضور جهانی خود به بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم پوتوبلو لندن راه یافت.

جشنواره فیلم پورتوبلو (portobellofilmfestival) در سال ۱۹۹۶ در واکنش به وضعیت رو به اضمحلال صنعت فیلم در بریتانیا آغاز به کار کرد تا انجمنی برای فیلم‌سازان نوظهور تشکیل دهد و آثار آنان را به نمایش بگذارد.

بیست و هشتمین دوره جشنواره پورتوبلو در ماه سپتامبر آغاز و تا روز ۱۷ سپتامبر (۲۶ شهریور) ادامه خواهد داشت.

«تایلندی»، در نوزدهمین جشنواره فیلم نهال، نامزد دریافت ۸ جایزه شد که در نهایت موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین عکس فیلم شد. این فیلم دومین همکاری مشترک حسام حسینی و عباس حسین‌زاده در نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه، پس از «ماهکان» است. 

«تایلندی»، راوی زندگی نوجوان ۱۴ ساله‌ای است که برای اثبات عشقش، درگیر داستان‌ها و مشکلاتی می‌شود.

رادین روئین‌فر، میثم دامن‌زه، نازنین فلاحی، حسین فلاح، ابراهیم نائیج، ساناز روشنی، بدری برنجانی، حمید زندی، مهران ماروسی، مجتبی دشتی، دانیال اسماعیل‌زاده، نیکی‌ناز کرمانی در این فیلم کوتاه به ایفای نقش پرداخته‌اند و پخش بین‌الملل اثر بر عهده کمپانی سینه‌راما به مدیریت نشاط باقری است.

عوامل فیلم کوتاه «تایلندی» عبارتند از: نویسنده و کارگردان: حسام حسینی و عباس حسین‌زاده، تهیه‌کننده: حسین فلاح، سرمایه‌گذاران: آرمین پالیزیان و حسین فلاح، گروه کارگردانی: گروه کارگردانی: دانیال اسماعیل زاده، محمد علی فروتن، مصطفی دشتی زاده، شیوا حسنی، منشی صحنه: الناز میرزا، عکاس: بیتا طیبی، مدیر فیلم‌برداری: حامد بقائیان، تدوین: حسین جمشیدی‌گوهری، آهنگ‌ساز: مسعود سخاوت دوست، صدابردار: مسیح حدپور سراج، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، طراح گریم: مهدی صیاد، مدیر تولید: علی اسدی، طراح صحنه: حسام حسینی، طراح لباس: لیلا طاهری، طراح نور: سعید کشی‌پور، اصلاح رنگ و نور: نگین حیدری، لوگو تایپ: محمد روح‌الامین، طراح پوستر: متین خیبلی، سرپرست جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، مدیر تدارکات: مهدی خسروی، پخش بین‌الملل: نشاط باقری، مشاور فیلم‌نامه: علی‌محمد رادمنش و فاطمه رادمنش، ساخت تیزر: امید میرزایی و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز.

رسانه سینمای خانگی- اعتصاب «ناپلئون» را شکست می‌دهد؟

فیلم سینمایی «ناپلئون» ساخته «ریدلی اسکات» به دلیل اعتصابات جاری در هالیوود احتمالا با تاخیر و در سال ۲۰۲۴ اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، با توجه به حضور «واکسن فینیکس» در نقش «ناپلئون» و عدم امکان تبلیغ فیلم توسط وی به دلیل اعتصاب اتحادیه بازیگران آمریکا، احتمالا اکران این فیلم که قرار بود توسط کمپانی سونی و اپل از تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۳ انجام شود، به سال آینده موکول می‌شود.

با توجه به این که فیلم «ناپلئون» قرار است در تعطیلات روز شکرگزاری اکران شود، با توجه به اعتصابات، کار دشواری برای رقابت با پنج فیلم دیگری خواهد داشت که همزان اکران می‌شوند.

فیلم سینمایی «ناپلئون» نخستین همکاری «ریدلی اسکات» کارگردان و «واکین فینیکس» بازیگر برنده اسکار پس از گذشت پیش از دو دهه از ساخت فیلم «گلادیاتور» است که «فینیکس» در نقش ناپلئون در مقابل «ونسا کربی» در نقش ژوزفین همسر امپراتور فرانسه مقابل دوربین رفته است.

فیلم نگاهی اصیل و شخصی به ریشه‌های ناپلئون و صعود سریع و بی‌رحمانه‌اش به امپراتوری دارد که از منظر رابطه اعتیادآور و اغلب ناپایدار او با همسرش ژوزفین نگریسته می‌شود. «طاهر رحیم»، «بن مایلز»، «متیو نیدهام» و «لودین سانیه» دیگر بازیگران این فیلم هستند.

«اسکات» پیش از این نیز فاش کرده بود که انتخاب «فینیکس» برای نقش «ناپلئون» منجر به بازنویسی کامل فیلمنامه شد تا بازیگر راحت‌تر باشد. فیلمنامه «ناپلئون» توسط «دیوید اسکارپا» نوشته شده است که فیلمنامه فیلم «همه پول دنیا» به کارگردانی «اسکات» را نیز نوشته است.

هالیوود مدتی است با اعتصاب و انجمن نویسندگان و انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است. این اعتصابات تاثیر زیادی بر صنعت فیلم گذاشته و موجب تعطیلی پروژه‌ها و تاخیر در اکران‌های سینمایی شده، ضمن این که استودیوها را از استفاده از بازیگران برای تبلیغ پروژه‌هایشان بازداشته است.

مسائل اصلی این دو نهاد سینمایی عبارتند از هوش مصنوعی، سهم از درآمد سامانه‌های نمایش آنلاین و افزایش اساسی حداقل دستمزدها با توجه به تورم است.

این نخستین اعتصاب دوگانه (نویسندگان و بازیگران) در بیش از ۶۰ سال اخیر در آمریکاست.

رسانه سینمای خانگی- جسارت‌های داودنژاد از زبان یک فیلمساز

«جسورانه‌ترین کاری که علیرضا داودنژاد انجام داده است، صرف نظر از ساخت فیلم «روغن مار» که با موبایل یک اتفاق ویژه است یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف می‌زنیم اما جور دیگری فیلم می‌سازیم. به همین دلیل صاحبان فیلم‌ها شبیه فیلم‌هایشان نیستند. این مدل‌ هم هست یعنی به جسارت کردن فکر می‌کنیم اما کسی جلو نمی‌رود.»

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علیرضا داودنژاد و محسن امیریوسفی ۷ سال قبل رو به روی هم نشستند و به بهانه اکران «روغن مار» با هم صحبت کردند، ایسنا این روزها به مناسبت اکران آنلاین «روغن مار» بخشی از این گفتگو را بازنشر می‌کند.

این دو کارگردان “از یک مار ۱۲۰ ساله‌ به نام سینما صحبت کرده بودند” که به اعتقاد این دو کارگردان “روغنش را در فیلم داودنژاد می‌بینیم!”

در ادامه بخش‌هایی از این گفتگو را مرور می‌کنیم.

علیرضا داودنژاد: ما باید تلاش کنیم زندگی را به سینما برگردانیم. تصورم این است که سینما کلا به دو دلیل از زندگی دور شده‌؛ یکی به دلیل سفارش‌هایی که پشت آن است و دیگری به دلیل سایه‌ای که ابزار، تجهیزات و تخصص‌های متنوع و پیچیده روی اجرای سینمایی می‌اندازد.

ایسنا: پس جسارت در فیلم‌های شما از همین نگاه می‌آید…

داودنژاد: جسارت یعنی شکستن کلیشه‌ها که اگر به جهت بازگرداندن سینما به زندگی باشد، خوب است چون کلیشه‌ها زندگی را از سینما دور می‌کنند. بنابراین برای برگرداندن زندگی به سینما باید کلیشه‌ها را شکست و این جسارت می‌خواهد. این جسارت هم در انتخاب مضمون است و هم در انتخاب فرم‌، مثلا بخش زیبایی شناسی سینمایی، فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» در سایه مسایل سیاسی‌ آن گم شد در حالیکه خود من وقتی اولین‌بار فیلم را دیدم،‌ به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم،‌ جنبه‌های سیاسی‌اش بود. جنبه‌ی جذاب فیلم برایم این بود که چگونه قصه‌ای توسط یک پیرزن و چند تا قاب عکس تعریف می‌شود. اگر محسن (امیر یوسفی) از اول به من می‌گفت که می‌خواهد چنین فیلمی بسازد، فکر می‌کردم کار بسیار عجیب، غریب و مشکلی هست و ریسکش خیلی بالاست نه از نظر سیاسی که از نظر فرم و اجرای سینمایی چون این کار خیلی خطر دارد که با یک زن و چند قاب روی تاقچه یک دوره تاریخی را تعریف کنی‌، حالا چگونه می‌خواهی از او بازی بگیری‌، گفت وگو میان این زن که بازیگر هم نیست و این قاب‌ها چگونه شکل می‌گیرد.

ایسنا: آقای امیر یوسفی! اگر در مقطع سنی آقای داودنژاد بودید مثل ایشان چنین جسارتی می‌کردید و فیلمی مانند «روغن مار» می‌ساختید؟

امیریوسفی: «در هر دوره‌ای که به سینمای ایران نگاه کنیم‌، همیشه شخص یا گروهی بوده‌اند که جسارت را مانند صلیبی بردوش گرفته‌اند و دیگران با بی‌توجهی به آن نگاه کرده‌اند اما بعد می‌بینیم همان گروه که نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند، بعدها به نوعی مدعیان همان روش می‌شوند! هرچند در نهایت این اتفاق به نفع سینماست. اینکه این جسارت در گونه‌ای از سینما به وجود بیاید و تکانی به کلیت سینمای رایج بدهد؛ سینمایی که اگر آزادش بگذاریم‌، طبیعتا به سمت سینمای تجاری یا سینمایی که به هر شکل می‌خواهد مخاطب جذب کند،‌ می‌رود ولی در همه جای دنیا می‌بینیم در کنار سینمای تجاری‌، سینمای مستقل هم وجود دارد و هرگز بین این دو نوع سینما جنگ و جدالی مثل آنچه در ایران وجود دارد، نیست. اما در هر کشوری که صاحب صنعت سینما است، حتی کشورهایی مانند ژاپن‌، هند، کره جنوبی و… می‌بینم تعارض و دعوایی که بین این دو سینما هست‌، هرگز به این شدت مثل ایران نیست و همیشه سینمای مستقل در کنار سینمای تجاری جایگاه کوچکی برای نمایش و اکران دارد. دراین شیوه جسارت‌ها پخته می‌شود تا یک هنرمند بتواند سراغ شیوه‌ای برود که هیچ کس قبلا آن را نیازموده است. اگر آن فرد آن جسارت و مضمون را داشته باشد، خیالش از بابت جلو بردن پروسه کاری راحت است. چون این شیوه علی رغم سخت بودن، قاعده‌ای دارد که آن را می‌پذیرد و در این شیوه اکران هم پیش‌بینی می‌شود ولی در سینمای ایران متاسفانه چنین چیزی نیست و سینمای مستقل همیشه به عهده تک آدم‌هایی است که در شرایطی جسارتی را انجام می‌دهند و گروهی هم با آنان همراه می‌شوند تا اثری در سینما ساخته می‌شود و متاسفانه این وضعیت هم خوب است و هم بد. خوب است چون شمع جسارت در سینمای ایران همچنان زنده می‌ماند و بد است چون کل سینمای ایران از این آتش گرم نمی‌شود.

برگردیم به فیلم آقای داودنژاد،‌ به نظرم جسورانه‌ترین کاری که ایشان کرده‌، صرف نظر از ساخت خود این فیلم که با موبایل یک اتفاق ویژه است، خود ما در سینمای ایران اول با ترس و تردید به قضیه نگاه می‌کنیم. جراتش را نداریم اما بعد که یکی جلو می‌رود، می‌بینیم می‌شود چنین کرد. یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف می‌زنیم اما جور دیگری فیلم می‌سازیم. به همین دلیل صاحبان فیلم‌ها شبیه فیلم‌هایشان نیستند. این مدل‌ هم هست یعنی به جسارت کردن فکر می‌کنیم اما کسی جلو نمی‌رود. خوشبختانه سینمای مستقل هست چون در سینمای تجاری ایران کسی جرات ندارد با موبایل کار کند در صورتی که همه جای دنیا چنین می‌کنند چون قبلش در سینمای مستقل شان انجام شده ولی ما گویا بعد از سال‌ها باید از ابتدا شروع کنیم.

کار مهمی که آقای داودنژاد در «روغن‌ مار» انجام می‌دهد، غیر از انتخاب موضوع، از نظر فرم است که این کار را با موبایل انجام داده و با کمترین امکانات فیلم را ساخته. مساله دوم هم اکران فیلم است. خوشبختانه تجربه صنفی سال‌های دور و آشنایی که با سینما دارند باعث شد از همان اول تصمیم خودشان را گرفتند و وارد یکسری جریان نشدند مثل اینکه منتظر جشنواره فجر بمانند یا پروانه اکران در سینماهای تجاری بگیرند و… خیلی واقع بینانه جلو رفتند که از این نظر می‌توانند الگو باشند که وقت فیلمساز تلف نشود. به نظرم راهکاری جدید که در گروه هنر و تجربه به وجود آمد این است که عده ای بدانند با کمک این گروه می‌توانند قدری قواعد دست و پاگیر سینمای تجاری را کنار بگذارند و جایی برای اکران فیلم دارند و دیگر لازم نیست اسیر باند بازی‌های سینمای تجاری شوند.

“روغن مار” جزو اولین فیلم‌هایی است که از ابتدا به این دید هنر تجربه‌ای ساخته شده. اینکه ما دنبال ۲۵ یا ۳۰ سینما نیستیم یا منتظر جشنواره نمی مانیم، خودش نوعی ساختار شکنی است و در عین حال همه چیز هم براساس قانون است و حرف و حدیثی در آن نیست. امیدوارم هنر و تجربه قدر این اتفاق را بداند.»

فیلم سینمایی «روغن مار» یکی از تجربی ترین فیلم‌های علیرضا داودنژاد کارگردان شناخته شده سینمای ایران است. این فیلم توسط یک دوربین موبایل ضبط شده است و سال ۱۳۹۴ در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران عمومی شد و این روزها در پلتفرم فیلم‌نت اکران آنلاین شده است.

در این فیلم بازیگرانی چون مونا داودنژاد، محمد حبیبیان و آتوسا حبیبیان ایفای نقش می‌کنند.

رسانه سینمای خانگی- یک کمدی دیگر اکران می‌شود

علی‌اکبر حیدری اعلام کرد که فیلم «سینما شهر قصه» به زودی روی پره سینما می‌رود و سپس برنامه‌ریزی برای اکران «۲۸۸۸» تا پیش از پایان سال انجام خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری در سال‌های گذشته دو فیلم «سینما شهر قصه» و «۲۸۸۸» را ساختند که اولی در جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر و دیگری در چهلمین دوره این جشنواره رونمایی شدند اما هیچ کدام هنوز به اکران عمومی نرسیده‌اند.

علی‌اکبر حیدری در گفت‌وگویی با ایسنا درباره آخرین وضعیت اکران این دو فیلم بیان کرد: اگر اتفاق غیرمترقبه‌ای پیش نیاید «سینما شهر قصه» تا اواخر شهریورماه یا اوایل ماه مهر روی پرده سینماها خواهد رفت. بعد از اینکه تکلیف اکران این فیلم مشخص شود، فیلم «۲۸۸۸» را نیز تا آخر سال به نمایش درمی‌آوریم چون قصد داریم هر دو فیلم را امسال اکران کنیم.

او با اشاره به اینکه «فیلمیران» پخش فیلم «سینما شهر قصه» را برعهده دارد، افزود: «سینما شهر قصه» فیلمی درباره سینماست که باید حتما روی پرده سینما اکران شود و می‌خواستیم زودتر اکران کنیم که با شیوع کرونا برنامه‌ریزی‌ها به هم ریخت چرا که پس از نمایش فیلم در جشنواره فجر، خیلی از پخش‌کننده‌ها متقاضی اکران نوروزی فیلم بود اما سینماها از همان مقطع بسته شدند.  

حیدری با ابراز امیدواری از اینکه «سینما شهر قصه» برای مردم فیلمی دوست داشتنی باشد، گفت: سال‌ها قبل اگر فیلمی را دوست داشتی، وقتی از سالن بیرون می‌آمدی حال خوبی داشتی و این فیلم از آن جنس کمدی‌هایی است که تماشاگرانش می‌توانند چنین حسی داشته باشند و فکر نکنند به آن‌ها توهین شده است.  

علیمجمدی و حیدری اخیرا پروانه ساخت فیلمی را با نام «مولن روژ» گرفته‌اند که در تدارک ساخت آن هستند و از نامش برمی‌آید که این فیلم هم مانند «سینما شهر قصه» درباره سینما باشد.  

«سینما شهر قصه» که سال ۹۷ ساخته شد، با بازی حامد کمیلی، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، فرخ نعمتی، سیاوش مفیدی، رؤیا میرعلمی، فریبا جدیکار، حمیدرضا پگاه، افشین هاشمی، هدیه تهرانی و زنده‌یاد جمشید مشایخی نگاهی نوستالژیک و طنز به تاریخ سینمای ایران دارد که در زمان نمایش در جشنواره فجر نظر مثبت جمع زیادی از تماشاگران را به خود جلب کرد.

«۲۸۸۸» نیز روایتی از خلبان‌هایی است که از دوران دفاع مقدس ناشناخته مانده‌اند. در این فیلم هادی حجازی‌فر، حامد کمیلی، کامبیز دیرباز، امین حیایی، سام درخشانی، کوروش تهامی و احمد مهرانفر، رضا یزدانی، سعید چنگیزیان، کامران تفتی و کاظم سیاحی از جمله بازیگران بودند.

خروج از نسخه موبایل