رسانه سینمای خانگی- چرا از «کاپیتان» 10 دقیقه کم شد؟

صابر امامی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «کاپیتان» با اشاره به آماده‌سازی این فیلم برای اکران عمومی از کاهش ۱۰ دقیقه‌ای زمان آن نسبت به نسخه اکران‌شده در جشنواره فجر خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، صابر امامی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزه‌ای از فیلم‌های رونمایی‌شده در جشنواره چهل‌ویکم فیلم فجر که به تازگی پروانه نمایش خود را از سازمان سینمایی دریافت کرده است، در گفتگو با مهر، درباره برنامه‌ریزی برای اکران عمومی این فیلم گفت: با توجه به اینکه قصد داریم فیلم در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان هم حضور داشته باشد اکران فیلم را باید به فصل پاییز و همزمان با بازگشایی مدارس موکول کنیم. با توجه به دریافت پروانه نمایش هم مقدمات این اتفاق را پیگیری می‌کنیم.

وی افزود: به دو دلیل فکر می‌کنم فصل پاییز زمان مناسبی برای اکران «کاپیتان» باشد. یکی بحث بازگشایی مدارس است که می‌تواند زمینه‌ساز حضور دانش‌آموزان در مدارس باشد و نکته دیگر هم مفاهیم انسانی خود فیلم است که باعث شده خیلی نیاز به تمرکز بر زمان‌های خاص مانند نوروز یا عید فطر برای اکران نداشته باشیم و فیلم در هر مقطعی می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.

تهیه‌کننده «کاپیتان» با اشاره مجدد به برنامه‌ریزی برای حضور این فیلم در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان گفت: این فیلم برای مخاطبان کودک و نوجوان فیلم مناسبی است اما در عین حال برای همه اعضای خانواده فیلم جذابی است و به همین دلیل هم همه اعضای یک خانواده می‌توانند از تماشای آن لذت ببرند و هم مخاطبان دغدغه‌مند سینما می‌تواند با تماشای آن احساس رضایت کند.

امامی ادامه داد: درست است که فیلم از بیماری کودکان صحبت می‌کند اما پیام اصلی آن امید و زندگی است. به تعبیری بستر روایت داستان فیلم این بیماری است و به‌شدت فیلم امیدبخش و نشاط‌آوری است. معتقدم فیلم ما جزو معدود فیلم‌هایی است که شاید در فرآیند تبلیغات مخاطب با ناراحتی‌هایش مواجه شود اما به محض تماشای فیلم احتمالاً آن را به دیگران هم توصیه می‌کند.

وی افزود: در واقع شخصیت‌های اصلی فیلم بچه‌هایی هستند که در بیمارستان دوران بیماری خود را در کنار یکدیگر سپری می‌کنند اما آخرین چیزی که به آن فکر می‌کنند، این بیماری است. آن‌ها در تلاش هستند تا زندگی را تجربه کنند و این درس را به بزرگ‌ترها و پدرومادر خودشان هم می‌دهند.

تهیه‌کننده «کاپیتان» درباره تغییر نسخه اکران عمومی فیلم نسبت به آنچه در جشنواره فجر به نمایش درآمده بود هم گفت: با تصمیم خودمان فیلم را نسبت به نسخه جشنواره فجر کوتاه کردیم. براساس بازخوردهایی که در موعد نمایش جشنواره‌ای داشتیم آن را حدود ۱۰ دقیقه کوتاه‌تر کردیم اما نسخه‌ای که برای دریافت پروانه نمایش ارائه کردیم، بدون هیچ اصلاحیه‌ای مجوز دریافت کرد.

این تهیه‌کننده سینما در پایان درباره دیگر فعالیت‌های خود هم توضیح داد: در حال حاضر مشغول کار بر روی دو فیلمنامه هستیم که یکی از آن‌ها فضایی مرتبط با کودکان و نوجوانان دارد و امیدواریم زودتر به مرحله تولید برسد. کار دیگر هم محتوایی اجتماعی دارد. پروژه اول با توجه به اتمام نگارش فیلمنامه به مرحله تولید نزدیک‌تر است و در حال مذاکره برای تولید آن با یک کارگردان فیلم‌اولی هستیم.

رسانه سینمای خانگی- در «شهر هرت» چه خبر است؟

«شهر هرت»، رقیب قدرتمندی برای کمدی «فسیل» است که انتظار می‌رود با فروکش کردن تدریجی میزان مخاطبان این فیلم، بتواند نبض گیشه را در دست گرفته و گیشه تابستانی را با اتفاق‌های خوب همراه کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، شهر هرت، پرفروش‌ترین فیلم بسته جدید اکران است که انتظار می‌رود طی روزهای آینده و با افزایش تبلیغات مردمی، به مرز فروش روزانه فسیل رسیده و حتی از آن پیشی بگیرد. این کمدی طی ۳ روز نخست نمایش خود، حدود ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان فروخت و به دومین فیلم پرفروش کشور طی روزهای اخیر تبدیل شد.

اما این فیلم، امتیازاتی دارد که می‌تواند سبب جذب حداکثری مخاطبان شود. در ادامه، به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:

۱. سینمای ایران در سال جاری، پس از فسیل، کمدی چندان قدرتمندی را به روی پرده نفرستاد. درنتیجه، فسیل در یک فضای بدون رقیب توانست حسابی جولان داده و خوش بدرخشد. حالا اما دوستداران سینمای کمدی، ۳ ماه پس از اکران فسیل، در انتظار یک کمدی جدید هستند تا به تماشای آن بنشینند. شهر هرت، این فرصت را برای دوستداران فراوان کمدی مهیا می‌کند تا به سینما رفته و یک کمدی جدید ببینند.

۲. پژمان جمشیدی، خود یکی از امتیازهای بزرگ شهر هرت است که می‌تواند مخاطبان بسیاری را جذب کند. جمشیدی که تا همین چند روز پیش، بخارست را به روی پرده داشت و توانست با این فیلم، بیش از ۵۵ میلیارد تومان فروش داشته باشد، حالا با یک کمدی دیگر بازگشته تا با یک نقش متفاوت، مخاطبانش را غافلگیر کند.

۳. عباس قادری، خواننده قدیمی ایران در این فیلم به اجرای برنامه پرداخته که این اتفاق، برای نخستین بار پس از انقلاب رخ می‌دهد و می‌تواند طرفداران این خواننده را نیز به سینماها بکشاند.

۴. موضوع فیلم نیز ازجمله مواردی است که می‌تواند به جذب مخاطب و البته رضایت‌مندی آنها کمک کند: این فیلم، پشت پرده‌ای طنازانه از زندگی اختلاسگرانی ارائه داده که برای رسیدن به مقاصد شخصی، همه را قربانی می‌کنند ولی خبر ندارند از آنکه گاهی خودشان ممکن است گرفتار افتادگانی شوند که با زیرکی، قضایا را عوض می‌کنند.

۵. کارگردان فیلم نیز ازجمله موارد مهم این فیلم به شمار می‌روند. کریم امینی که هم‌اکنون کمدی فسیل را به روی پرده دارد و قطعاً یکی از امتیازاتی است که سبب می‌شود تا بخشی از مخاطبان، به دلیل حضور وی، به تماشای این فیلم بنشینند.

شهر هرت تا امروز، تبلیغات چندانی نداشته اما این انتظار وجود دارد تا با آغاز تبلیغات گسترده این فیلم و تبلیغات زبانی اثر توسط مردم، اتفاق‌های مهم‌تری برای این کمدی جدید سینمای ایران که در زمان خوبی به روی پرده رفته، رخ دهد.

رسانه سینمای خانگی- چوب حراج سینما به فرهنگ ایرانی

این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلم‌های در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهوره‌ای GEM هستیم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلم‌های در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهوره‌ای GEM هستیم. 

این روند که در ماه‌های اخیر با فیلم «فسیل» شروع شد حالا دیگر اکثر فیلم‌های در حال اکران را در بر گرفته است و حتی این شبکه به مانند پیش پرده‌های فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب به پخش تیزر برای اکران فیلم بعدی کارگردان نیز می‌پردازند. عجیب اینکه وقتی هنوز فیلمی به اکران نرسیده و پخش تیزرهایش به صورت رسمی آغاز نشده، چگونه سر از این شبکه‌های بی‌مجوز سرگرمی‌ساز در می‌آورند. 

   فیلم‌هایی چون «آهنگ دو نفره»، «شهر هرت»، «سه کام حبس» و «نگهبان شب» هر شب در چند نوبت از مجموعه شبکه‌های جم معرفی می‌شوند و هیچکس هم مسئولیت پرداخت هزینه‌های پخش این تیزرها را نمی‌پذیرد.

یا باید گمان کنیم که شبکه‌هایی چون جم که برای جذب مخاطب از زیرپاگذاشتن هیچ خط قرمز اخلاقی ابا ندارند ناگهان به کار فرهنگی بی‌سود رو آورده و در راه ترویج فرهنگ مورد علاقه‌شان، به پخش آگهی‌های پر شمار برای برخی فیلم‌های خاص می‌پردازند. اگر حتی اینگونه باشد که احتمالش بسیار اندک است، این هم زنگ خطری است که چرا فیلم‌های روز سینمای ایران، باید به گونه‌ای باشند که صدا و سیما به خاطر حفظ شئون و اخلاق از پخش تیزر آن‌ها خود داری کند؛ اما شبکه‌های ضد اخلاقی رایگان به پخش آگهی برای آن‌ها و تلاش برای جذب مخاطبشان بپردازد.

البته طبق شنیده‌ها فیلم سینمایی «فسیل» نزدیک به 15میلیارد هزینه تبلیغات کرده است (وقتی در تلویزیون و بیلبوردهای شهری چندان خبری از تبلیغات این فیلم نیست، پس یعنی این رقم قابل ملاحظه به شبکه جم پرداخت شده است).

بررسی شبکه‌های GEM نشان می‌دهد، بیشترین حجم پخش آگهی در قالب تیزر و میان نویس تبلیغاتی در این مجموعه شبکه‌ به فیلم «فسیل» و «آهنگ دونفره» اختصاص دارد.

دست کم در شبکه‌های نظیر روبیکس، ریور جم دراما، جم سریز، جم لایف(مستند)، جم بالیوود و جم کلاسیک و که دارای کنداکتورهای یک ساعته هستند، در هر ساعت دوبار تبلیغ فیلم فسیل و آهنگ دونفره پخش می‌شود و در لابلای پخش هر سریال یک تیزر کوتاه و سه میان نویس پخش می‌شود. فیلم «سه کام حبس» نیز هر سه ساعت یکبار از مزیت یک تیزر تبلیغاتی بهره‌مند است. با این حال برخوردها آنچنان سخت‌گیرانه نیست و واکنشی نسبت به این اتفاقات از سوی نهادهای مسئول وجود ندارد.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ظهر روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ماه در حاشیه برگزاری جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران، در پاسخ به سوالی مبنی بر تبلیغ برخی تولیدات سینمای خانگی و داخلی کشور در شبکه‌های ماهواره‌ای، گفت: تهیه‌کننده و عوامل فیلم عنوان می‌کنند که اینها هیچ نسبتی با ما ندارند، دوستان ما این موضوع را بررسی می‌کنند اگر اثبات شود که چنین نسبتی وجود دارد قطعاً برخورد می‌شود.

وی بیان کرد: بررسی این موضوع در کمیته حقوقی سازمان سینمایی در دست انجام است. شخصاً به این موضوع حساس هستم و آن را پیگیری می‌کنم.

در نهایت اینکه این موضوع از زوایای مختلف قابل بررسی است، اینکه چرا این تبلیغات تا این حد در حال گسترش هستند و توسط کدام بخش‌های میدان سینما کشور مدیریت می‌شوند؟ 

اینگونه به نظر می‌رسد که در این موضوع، «دفاتر پخش سینمایی» بیشترین تاثیر را داشته باشند، وقتی تهیه کننده‌ها و کارگردان‌های فیلم‌های در حال اکران، اعلام می‌کنند نقشی در این موضوع ندارند، پس به احتمال زیاد نقش اصلی را همین دفاتر بازی می‌کنند.

بی‌شک برخورد قاطعانه‌ از سوی سازمان سینمایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادستانی می‌تواند تکلیف این موضوع را برای همیشه روشن کند.

رسانه سینمای خانگی- سارایوو میزبان هفته فیلم‌های کودک و نوجوان ایرانی

رویداد «هفته فیلم‌های کودک و نوجوان ایرانی» از 15 تا 18 خرداد در سارایوو در حال برگزاری است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، هفته فیلم‌های کودک و نوجوان ایرانی از تاریخ 15 تا 18 خردادماه در سالن سینمای مرکز بین‌المللی کودکان و نوجوانان سارایوو بوسنی و هرزگوین در حال برگزاری است. 

این برنامه، به همت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین با همکاری سازمان سینمایی سوره (وابسته به حوزه هنری انقلاب اسلامی) و استودیو پویانمایی «اسکای فریم» و مشارکت مرکز بین‌المللی کودکان و نوجوانان سارایوو اجرا می‌شود. 

در این رویداد، چند پویانمایی و فیلم به روز سینمای ایران از جمله «پسر دلفینی»، «لوپتو»، «مبارک» و «قهرمانان کوچک» با حضور دانش‌آموزان مدارس مختلف سارایوو به نمایش در می‌آید. 

همچنین طبق پیش‌بینی انجام شده در هر اکران حدود 150 دانش‌آموز بوسنیایی به تماشای فیلم‌های ایرانی می‌نشینند. 

پخش بین الملل انیمیشن سینمایی «لوپتو» برعهده مرکز بین الملل سوره است.

رسانه سینمای خانگی- «لیدی» به برزیل می‌رود؟

فردین انصاری با آخرین فیلم کوتاه خود، «لیدی»، به دو جشنواره Lago Filmfest ایتالیا و Olhar De Cinema برزیل راه پیدا کرد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «لیدی» آخرین ساخته فردین انصاری، در بخش رقابتی بیستمین‌ جشنواره بین‌المللی Lago Filmfest ایتالیا و به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در سیزدهمین‌ جشنواره بین‌المللی Olhar De Cinema برزیل به نمایش در خواهد آمد.‌

فیلم کوتاه «لیدی» که پیش از این در فرانسه و کانادا اکران شده بود، حالا در تاریخ ۱۴ تا ۲۲ ژوئن مصادف با 24 خرداد تا 1 تیر 1402 در برزیل و ۲۱ تا ۲۹ جولای مصادف با 30 تیر تا 7 مرداد 1402 در ایتالیا اکران و به رقابت‌ با سایر فیلم‌های‌ راه‌یافته در بخش‌ مسابقه‌ می‌پردازد.

ترویج نگاهی جدید به سینما در جشنواره برزیلی و بازاندیشی در سینما در جشنواره ایتالیایی، از اهداف این دو جشنواره بین‌‌المللی است؛ همچنین این فیلم کوتاه در سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران نیز اکران شده است.

پخش بین‌المللی فیلم بر عهده وال‌فیلم-کیوان احمدی است.‌

در خلاصه داستان این فیلم آمده است:‌ «لیدی مکبث پس از سال‌ها دوری به ملاقات مکبث می‌رود تا او را ارشاد کند.»

معصومه قاسمی‌پور، مهسا‌ غفارزاده، عسل عبیری و عرفان خالقی، بازیگرانی هستند که در ان فیلم کوتاه نقش‌آفرینی کرده‌اند.

عوامل فیلم کوتاه «لیدی» عبارتند از:‌

طراح‌ صحنه‌ و‌ لباس، تدوین، نویسنده و کارگردان: فردین انصاری، تهیه کننده: نیلوفر صادقی، فردین انصاری و انجمن سینمای جوانان ایران، مدیرفیلمبرداری: سیاوش مزروعی، اصلاح رنگ‌و‌نور: ایمان صالحی، صدابردار: مرجان معصومی، صداگذار: بهنام راد، موسیقی: ماجد جبل عاملی، گریم: نیلوفر صادقی، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: امیر‌مهدی خادم، منشی صحنه: هستی صادقی، عکاس: مهران شریفی، مدیرتولید: سامان بغلانیان و طراح پوستر: علی صفاریان.

رسانه سینمای خانگی- لطیفی «نامیرا» را می‌سازد؟

براساس درخواست صدور پروانه ساخت جدید برای پروژه سینمایی «نامیرا» به تهیه‌کنندگی محسن علی‌اکبری، محمدحسین لطیفی جایگزین شهریار بحرانی برای کارگردانی این فیلم شده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمد حسین لطیفی در تازه‌ترین فعالیت سینمایی خود قصد کارگردانی فیلم سینمایی «نامیرا» را با حال و هوایی عاشورایی دارد.

فیلم سینمایی «نامیرا» که پیش از این به تهیه‌کنندگی محسن علی اکبری و کارگردانی شهریار بحرانی مجوز ساخت گرفته بود، حالا کارگردانش تغییر کرده و این بار به کارگرانی محمدحسین لطیفی و با نام «نامیرا» (راهی به آسمان) درخواست پروانه ساخت تازه‌ای برای آن ارائه شده است.

پیش از این محسن علی اکبری اعلام کرده بود که داوود میرباقری در حال نگارش فیلمنامه این اثر است که اقتباسی از رمان «نامیرا» به قلم صادق کرمیار محسوب می‌شود. این رمان روایتی درباره حال و هوای شهر کوفه در ایام منتهی به واقعه کربلا دارد.

محمدحسین لطیفی همزمان با قبول کارگردانی فیلم «نامیرا»، در مقام تهیه‌کننده برای فیلمنامه دیگری با عنوان «ردپای موج» به کارگردانی داریوش جهانگیری مقدم رودباری، درخواست پروانه ساخت از سازمان سینمایی کرده است.

فیلم سینمایی «غریب» آخرین فیلم محمدحسین لطیفی در مقام کارگردان بود که نوروز امسال در سینماهای کشور به اکران درآمد.

رسانه سینمای خانگی- ملت را تعطیل کردند

پردیس گالری ملت به دلیل قطعی آب تا اطلاع ثانوی اکران فیلم نخواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی، روابط عمومی پردیس گالری ملت در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: به دلیل قطع ناگهانی شبکه آبرسانی توسط سازمان آب و فاضلاب تهران و مشکل بوجود آمده در خدمات رسانی به مخاطبان سینما در این مجموعه فرهنگی، تا اطلاع ثانوی امکان اکران فیلم در پردیس ملت فراهم نیست.

در ادامه این اطلاعیه آمده است: همه تلاش خود را به کار می‌بندیم برای رفع مشکل بوجود آمده و امیدواریم به زودی میزبان شما در پردیس سینمایی ملت باشیم.

رسانه سینمای خانگی- «بخارست» و ولنگاوری فرهنگی سینمای طنز ایران/ این سینماست یا کاباره؟

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‌اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمی‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.

فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلم‌های کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسی‌ها همچنان می‌فروشند.

محسن محسنی‌نسب (کارگردان) درباره این وضعیت می‌گوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنواره‌های خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته می‌شود.» 

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.

صادق دقیقی (کارگردان) نیز در این‌باره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی‌ است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخی‌ها و تابوهای جنسی‌است با سلبریتی‌ها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار می‌شوند، بسازید. حال آنکه هر چه می‌خواهد به خورد ملت بدهد؛ کافی‌ست! شما گیشه را فتح کرده‌اید! »

در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلم‌هایی از این دست بپردازیم.

«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) می‌گذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل می‌گیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدی‌شدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.

در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلم‌های قبلی‌اش، مجموعه سکانس‌های بی‌ربط و بداهه گویی‌های شخصیت‌هایش را در کنار هم قرار می‌دهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را می‌بیند، به خودش می‌گوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز

در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته می‌کند. رویداد‌های بی‌منطقی که پی در پی روی می‌دهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخی‌های بی مزه خود می‌کند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخی‌ها موفق عمل نمی‌کنند.

با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشته‌ام. خانواده‌های پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد می‌توان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»

با این همه به نطر می‌رسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده می‌گیرد.

«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمی‌شود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساخته‌های قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سال‌های اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است. 

*بی‌خاصیت و تحقیر آمیز

در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالش‌های مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاه‌های حکومتی و آقازاده‌ها بپردازد اما مانند تمام کمدی‌های سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمی‌رود و به بی‌خاصیت‌ترین شکل ممکن این کنایه‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمی‌کشد، حتی زمان‌هایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیب‌های اجتماعی می‌رود آن را از معنا تهی می‌کند.

در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک می‌کند اما شبه‌کمدی‌ها در این سال‌ها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایت‌های سینمایی دم‌دستی و تکراری، کل مطالبه‌گری مردم را لوث کرده‌اند.

یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدم‌های تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشین‌های تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر می‌چرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.

سکانس‌های ‌پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصله‌ای ناجور به فیلم سنجاق شده‌اند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.

*تحریب نهاد خانواده

«بخارست» همانند اکثر فیلم‌های کمدی این سال‌ها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان می‌دهد. از جلال و جلیل و توهین کردن‌هایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعت‌طلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است

خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بی‌قانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق می‌افتد، توهین برادر کوچک‌تر به برادر بزرگ‌‍تر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او می‌گوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو می‌شود که در جواب می‌گوید «جدآبادش منم».

در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظه‌ای که برادر بزرگ‌تر (جلال) با پسر وزیر روبرو می‌شود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی می‌تواند باشد. در همان سکانس‌، جلال به جلیل می‌گوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا می‌دهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی می‌توان مشاهده کرد.

*بازنمایی تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از زنان

در این بلبشوی بی‌سر و ته، زنان هم مانند اغلب ساخته‌های اطیابی، موجوداتی خرافاتی‌اند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته می‌شوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان می‌شوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد می‌شود.

شخصیت‌های زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از آنان بسنده می‌کند.

*تحلیل آخر

به نظر می‌رسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی می‌توان آن‌ها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهین‌ها یافت می‌شود چه نامی بر آن می‌توان گذاشت؟

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است.  

جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدی‌هایی از این دست می‌گوید: «کُمدی‌هایی که امروز عمدتاً ساخته می‌شوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانواده‌ها نمی‌توانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» 

کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایده‌های مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر می‌کند و این جمله را به زبان می‌آرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوش‌بوتر است. به کار بردن دیالوگ‌هایی چون «ما نمره بوی سگ می‌دیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان می‌دهد. 

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور

در فیلم‌های کمدی بیش از فیلم‌های اجتماعی و درام می‌توان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیب‌های اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلم‌هایشان دنبال نمی‌کنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد می‌دانند و در این راه از هر ابزاری از شوخی‌های جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونت‌های کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده می‌کنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش می‌سازند و به عبارتی گیشه را فتح می‌کنند!

در صحنه‌ای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بی‌معنای لات‌های شهر درمی‌آورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق می‌افتد)، لشگر داش مشتی‌ها با سبیل‌های چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعاره‌ای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسی‌های دوران طاغوت است. از این رو است که فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور. 

حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می‌شود. این موج جدید از فیلم‌های به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه‌ سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و می‌تواند به مرور زمان منجر به فروپاشی‌های اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.

رسانه سینمای خانگی- آغاز میلیاردی کت چرمی

درام معمایی جنایی «کت چرمی» از هفته پیش اکران خود را آغاز کرده است و تاکنون توانسته فروشی بیش از یک میلیارد تومان را تجربه کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی فضایی اجتماعی دارد و در سه روز افتتاحیه خود توانست جایگاه خود را به عنوان پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی حال حاضر سینمای ایران تثبیت کند.

این فیلم که برگ برنده آن قصه‌ای معمایی و مستند است به دختران قربانی شده یک مهمانی می‌پردازد و شباهت‌هایی با ماجرای الکس دارد که چندی پیش اعدام شد.

«کت چرمی» اکران خود را با یک افتتاحیه میلیاردی آغاز کرد که استقبال ۱۷ هزار نفری مخاطبان را در سه روز نخست به همراه داشت.

این فیلم توانست در میان فیلم‌هایی که به تازگی به صف اکران پیوسته‌اند رتبه پرفروش‌ترین اثر اجتماعی آخر هفته را کسب کند.

در خلاصه داستان فیلم «کت چرمی» که یک درام معمایی است، آمده است: «عیسی فرهمند، کارمند بازرسی سازمان بهزیستی در جریان بازدید از یک مرکز نگهداری دختران خیابانی، متوجه باند فساد مشکوکی می‌شود که او را به یک مهمانی زیرزمینی ممنوعه می‌رساند؛ مهمانی کُت‌چرمی…»

جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل می‌دهند.

این فیلم که سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.

«کت چرمی» محصول بنیاد سینمایی فارابی و موسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را موسسه شهر فرنگ به عهده دارد که فعالیتش را به تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.

رسانه سینمای خانگی- کار سینما فقط خنده‌درمانی نیست!

اکران سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ با «فسیل» شروعی امیدوارکننده برای فیلم‌های کمدی داشت، اما آیا ترکیب تازه فیلم‌های غیرکمدی می‌تواند توازن را به گیشه سینمای ایران بازگرداند؟

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از دو سال کرونا و وقایع پاییز و زمستان سال گذشته که سینماها را به رکود برد، از ابتدای امسال فیلم «فسیل» توانست رکورد فروش صد میلیاردی را بزند و حالا برای دویست میلیاردی شدن دورخیز کرده است. وضعیت فروش فیلم‌ها در سه ماهه اخیر سال ۱۴۰۲ نشان داد در کنار همه آثار به اکران رسیده، «فسیل» بخش اعظم سینما را از آن خود کرد.

رقم کل فروش سال ۱۴۰۲ بیشتر از ۲۲۹ میلیارد با ۵ میلیون و ۲۳۰ هزار مخاطب بوده است که از این میزان فقط حدود ۱۶۵ میلیارد با ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب به کمدی «فسیل» اختصاص یافته است؛ یعنی فروشی در حدود ۷۰ درصد مجموع فروش سینمای ایران. اگر این سی درصد را هم البته جزیی‌تر نگاه کنیم با توجه به فیلم‌های کمدی دیگر مثل «آهنگ دو نفره» و «یقه‌سفیدها» یا فیلم‌های سرگرم کننده مثل «عروس خیابان فرشته» سهم سینمای اجتماعی و به تعبیری فیلم‌های «غیرکمدی» ناچیزتر هم می‌شود!

اما آیا ظرفیت فروش فیلم‌های غیرکمدی اکران امسال مانند «غریب»، «دسته دختران»، «سه‌کام حبس» و «جنگ جهانی سوم» واقعاً همین اندازه بوده است؟

حتی با نگاهی به فیلم «ملاقات خصوصی» که پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران شده است، می‌توان گفت این فیلم در سال ۱۴۰۱ به چنین رکوردی دست پیدا کرد آن هم بعد از چندین ماه روی پرده بودن.

در چنین شرایطی از روز ۱۷ خرداد اکران تابستانه سینماها با ترکیبی متفاوت از فیلم‌ها آغاز شده و به نظر می‌رسد قرار است وزن سینمای اجتماعی در چرخه اکران کمی پررنگ‌تر شود و گیشه رو به احتضار فیلم‌های غیرکمدی جان تازه‌ای بگیرد.

در همین چند روز ابتدایی اکران فیلم‌های جدید، غیر از «شهر هرت» کمدی جدید کریم امینی، کارگردان «فسیل» برخی فیلم‌های اجتماعی مثل «کت چرمی» و «مصلحت» هم با یک استقبال خوب در جایگاه‌های بعدی قرار گرفته‌اند و حالا امیدهای تازه‌ای به سینمای ایران تزریق شده است که این سینما هم می‌تواند احیای دوباره‌ای داشته باشد که البته باید دید رقم فروش گیشه این فیلم‌ها در ادامه به چه سمت و سویی خواهد رفت.

در ادامه نگاهی داریم به جدیدترین فیلم‌های روی پرده در فضای اجتماعی که هر یک می‌تواند طیفی از مخاطبان و علاقمندان را با خود همراه کند.

کت چرمی؛ معمای یک مهمانی زیرزمینی و قهرمانی‌های جواد عزتی

فیلم «کت چرمی» یکی از پربحث‌ترین فیلم‌های رونمایی‌شده در جشنواره فجر چهل و یکم بود که به‌واسطه میزان استقبال مخاطبان در سالن‌های مردمی جشنواره، یکی از شانس‌های شکار سیمرغ تماشاگران در صورت اهدای این جایزه نیز محسوب می‌شد.

«کت چرمی» اگرچه یک فیلم پرستاره است اما برگ برنده این فیلم در اکران و جذب مخاطب استفاده از همه مولفه‌های یک ترکیب برنده است. قصه و فیلمنامه قوی و پیش برنده و نقاط عطف و فراز و فرودهای آن، معرفی استعدادهای تازه مثل سارا حاتمی که اتفاقاً بازی او توانست تندیس سیمرغ نقش مکمل زن را برایش به ارمغان بیاورد، حضور چهره‌هایی چون جواد عزتی که این سال‌ها در نقش‌های جدی و ملودرام درخشش‌های متعددی داشته و جسارت پرداخت به سوژه‌هایی که می‌تواند دردسر آفرین هم باشد از جمله این موارد است.

«کت چرمی» این چند وقت به دور از حاشیه هم نبوده است و ماجرای اعدام الکس و برخی شباهت‌های داستانی می‌توانست دست‌اندازی را برای اکران این فیلم در موعد مقرر فراهم آورد که این اتفاق رخ نداد و فیلم در حال حاضر روانه پرده سینماها شده است.

این فیلم که از روز ۱۷ خرداد روی پرده سینماهای کشور رفته بعد از «شهر هرت» توانسته است انتخاب دوم مخاطبان برای تماشای فیلم در سینما باشد و با توجه به قصه و بازیگران و ادامه همین روند می‌تواند یکی از مدعیان صدرنشینی در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های غیرکمدی امسال باشد.

این فیلم به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی ساخته شده است و به ماجرای مرموز یک مهمانی زیرزمینی و دختران قربانی شده آن می‌پردازد.

تصور؛ عاشقانه‌ای با حضور لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان

«تصور» از دیگر فیلم‌های اجتماعی است که از روز ۱۷ خرداد به اکران سینماها پیوست. فیلمی اجتماعی در بستری عاشقانه که این بار لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان را در مقام یک زوج قرار داده است.

«تصور» اولین بار در خلال جشنواره فیلم کن خبرساز شد و پس از رونمایی در اولین حضور جهانی خود در فستیوال کن سال ۲۰۲۲، نظر تماشاگران خود را جلب کرد.

حضور لیلا حاتمی برگ برنده اصلی «تصور» است و می‌تواند بخشی از مخاطبان را به سالن‌های نمایش این فیلم بکشاند.

این فیلم رونمایی در جشنواره فجر نداشت و همین باعث شد کمتر خبر و اطلاعاتی از آن در دسترس مخاطبان داخلی باشد و به همان میزان بر کنجکاوی‌های مخاطب هم افزوده است.

جواد نوروزبیگی از تهیه‌کنندگان پرکار سینمای ایران در سال‌های اخیر تهیه‌کنندگی این فیلم را بر عهده دارد.

او هم «تصور» را برای سبد اکران فیلم مناسبی دانسته و هم کارگردانش علی بهراد را چهره تازه‌ای که به سینما معرفی شده است.

مصلحت؛ پس از سال‌ها یک تریلر سیاسی با طعم عدالت

از چالشی‌ترین فیلم‌های اجتماعی در اکران تازه سینماها می‌توان به «مصلحت» اشاره کرد که پیش‌تر در گزارشی مشروح به فرآیند تولید و رسیدن آن به اکران عمومی پرداختیم.

مصلحت به دلیل قصه و سوژه مرتبط با تاریخ معاصر که در بستری از یک درام سیاسی و جنایی هم روایت می‌شود می‌تواند طیفی از علاقه‌مندان به چنین فیلم‌های را به خود جذب کند.

این فیلم نیز ترکیب برنده‌ای دارد که از بازیگران کاربلد تئاتری مثل امیر نوروزی تا چهره‌هایی مثل فرهاد قائمیان در نقش‌هایی کمتر دیده شده بهره برده، ستاره این فیلم وحید رهبانی است که اگرچه بعد از دو دهه با «گاندو» به عرصه تصویر بازگشت اما حالا می‌تواند از دیگر ستاره‌های تلویزیونی باشد که حضور قابل توجهی بر پرده سینما را هم تجربه می‌کند.

«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه محصولی از سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است و داستان آن روی «عدالت» تاکید ویژه‌ای دارد.

نگهبان شب؛ از حاشیه پایتخت تا دل انتخابات

به یقین می‌توان گفت در میان موج تازه فیلم‌های سینمایی که اکثر آن‌ها امضای کارگردانان نسل جوان سینما را پای خود دارند، «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی می‌تواند نمایندگی نسل فیلمسازان باسابقه را به عهده بگیرد.

کارگردانی که همواره نگاه ویژه‌ای را در آثار خود داشته و برای فیلم اخیرش سراغ چهره‌هایی کمتر دیده شده و استعدادهای جدید رفته است.

نقش اصلی این فیلم را تورج الوند به عهده دارد که از طریق تست‌های چند مرحله‌ای به این نقش رسید و در کنار او لاله مرزبان دیگر بازیگر اصلی فیلم است. الوند برای ایفای این نقش به‌صورت ویژه مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

محسن کیایی و ویشکا آسایش از دیگر بازیگران فیلم هستند و از اتفاقات مهم در ترکیب بازیگران این فیلم می‌توان به حضور کوتاه زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان نامدار فیلم و سریال‌های خاطره‌انگیز اشاره کرد.

«نگهبان شب» قصه‌اش را در حاشیه‌ای از پایتخت تعریف می‌کند قصه زوجی که ماجراهای زندگی شخصی‌شان گاه تا عمق حاشیه‌ای ترین و مهمترین اتفاقات روز جامعه مثل انتخابات هم کشیده می‌شود.

خروج از نسخه موبایل