مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری با عنوان «رویاهای رنگی» از روز شنبه ششم آبان در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری «رویاهای رنگی» شامل ۱۰ انیمیشن کوتاه از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری شامل فیلمهای کوتاه «سیم ششم» به کارگردانی بهرام عظیمی، «سوزنبان» به کارگردانی مهدی خرمیان، «پسر دریا» به کارگردانی عباس جلالی یکتا، «گذشته» به کارگردانی حمید محمدی، «ملکوت» به کارگردانی فرنوش عابدی، «کلاغ» به کارگردانی اهورا شهبازی، «بالانس» به کارگردانی برزان رستمی، «شهر خاموش» به کارگردانی امیر مهران، «دیوار چهارم» به کارگردانی محبوبه کلایی و «اکتسابات انتسابی» به کارگردانی سمانه شجاعی است.
آثاری که در این مجموعه به نمایش درمیآیند در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی شرکت کرده و جوایز معتبری را کسب کردهاند.
مراسم رونمایی این مجموعه انیمیشنهای کوتاه «رویاهای رنگی» در روز شنبه ۶ آبان ساعت ۱۸ در سالن شماره ۲ پردیس سینمایی چارسو برگزار میشود.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری «رویاهای رنگی» از روز شنبه ۶ آبان هر روز در سینماهای منتخب گروه سینمایی «هنر و تجربه» در تهران و روزهای چهارشنبه هر هفته در سینماهای شهرستانها به نمایش در میآید.سمانه مقرری نیز طراح پوستر بسته «رویاهای رنگی» است.
هم اکنون فیلمهای گروه سینمایی هنر و تجربه در ۲۳ سالن سینما در تهران و شهرستانها به صورت ثابت به نمایش در میآید. سینماهای چارسو، کوروش، موزه سینما، نارسیس، پرده طلایی، پرندمال، فرهنگ، باغ کتاب هر روز در دو سانس ۱۶ و ۱۸ در تهران و سینماهای هویزه، ویلاژتوریست و اطلس مشهد، سوره و ساحل اصفهان، گلستان شیراز، مهر قدس همدان، عصر جدید گرگان، ستاره باران تبریز، بهمن سنندج، مهر ارومیه، تماشاخانه پارس کرمان، آزادی کرمانشاه، بازار شهر قم و هنر و تجربه بابل در شهرستانها میزبان این انیمیشنها خواهندبود. گفتنی است این مجموعه انیمیشن روزهای چهارشنبه هر هفته در دو سانس ۱۶ و ۱۸ به صورت ثابت به نمایش درمیآید.
همچنین علاوه بر سینماهای ثابت، برخی فیلمها با توجه به استقبال مخاطبان در ۱۰ سینما نیز به صورت گردشی به نمایش در میآید.
این مجموعه همزمان با ۲۸ اکتبر (۶ آبان) و روز جهانی انیمیشن اکران میشود.
فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس بعد از فروش حدود ۳۴ میلیارد تومانی به صورت آنلاین اکران می شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پلتفرم، «ملاقات خصوصی» که فیلمنامه آن به صورت مشترک توسط امید شمس و علی سرآهنگ نوشته شده است روایتگر داستانی عاشقانه و پر فراز و نشیب است که در زمان اکرانش مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرد. این فیلم پنجشنبه ۴ آبان ساعت ۲۰ در فیلیمو اکران میشود.
سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در چهلمین جشنواره فیلم فجر و جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه از بیست و دومین جشن حافظ و انجمن منتقدان هم بخشی از جوایز فیلم است.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: «پدر پروانه در زندان است و از طریق گوشی فرهاد یکی از هم بندهایش، با دخترش در ارتباط است. پس از مدتی، فرهاد و پروانه به هم علاقمند می شوند و این آغاز ملاقات های آن ها و شروع ماجراهای جدید است.»
«ملاقات خصوصی» با بازی پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا در نقش پروانه و فرهاد، ماجرای یک عشق از راه دور و بعد ملاقات در زندان را روایت میکند. پسر باهوشی که ابتدا به قصد سواستفاده برای پیش بردن کارهایش از زندان وارد این رابطه میشود اما بعد قصه شکل دیگری به خود میگیرد.
ریما رامینفر، رویا تیموریان، سیاوش چراغیپور، نادر فلاح، پیام احمدینیا، شیرین آقا کاشی و حسین پارسایی از دیگر بازیگران این فیلم هستند که از پنجشنبه شب به صورت آنلاین اکران میشود.
فیلم سینمایی «اخت الرضا» شامگاه دوم آبان ماه طی مراسمی در ندامتگاه لنگرود قم، برای زندانیان اکران شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه بهمن سبز، فیلم سینمایی «اخت الرضا» به کارگردانی سیدمجتبی طباطبایی شامگاه دوم آبان ماه طی مراسمی در ندامتگاه لنگرود قم، برای زندانیان اکران شد و مورد استقبال قرار گرفت.
در این مراسم که با حضور کارگردان این اثر، رییس و مسئولان مربوطه زندان برگزار شد، بعد از اکران فیلم، مدیحه سرایی و ذکر اهل بیت علیهم السلام برای حاضران برگزار شد.
در انتهای برنامه، پرچم آستان مقدس حضرت معصومه (س)، توسط خادمین حرم به این مراسم آورده شد که با واکنش احساسی حاضران همراه بود.
فیلم سینمایی «اخت الرضا» به کارگردانی سیدمجتبی طباطبایی، سفر بانوی کرامت حضرت معصومه (س) از مدینه به قم را روایت میکند.
این فیلم از ۲۲ مهر ماه در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است.
در دومین نشست تخصصی برخط روسای سازمانهای سینمایی ایران و روسیه که روز گذشته (۲ آبان ماه) برگزار شد، پیرو درخواست طرف روسی، تیمی از کارشناسان روسیه جهت انتخاب فیلمها به ایران سفر میکنند تا با همکاری بخشهای دولتی و خصوصی برای سال جدید میلادی، امکان نمایش فیلمهای ایرانی در روسیه هموار شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی؛ این گفتگو در راستای پیگیری روند تحقق مفاد تفاهمنامههای فیمابین برای تقویت و توسعه همکاریهای سینمایی صورت گرفته است.
در این گفتگو محمد خزاعی رئیس امور سینمایی ایران و داوید نگو د. ا رئیس دپارتمان سینما و توسعه دیجیتال وزارت فرهنگ فدراسیون روسیه پیرامون تشریح در روند اجرایی شدن بندهای تفاهمنامه و رفع موانع گفتگو و تبادل نظر کردند.
این گفتگو با حضور آنتونیو کونتسوا مدیرکل بین الملل وزارت فرهنگ روسیه، مسعود احمدوند رایزن فرهنگی ایران در روسیه و نیز سیدصادق موسوی مدیرکل دفتر جشنوارهها و همکاریهای بینالملل و رائد فریدزاده مدیر بین الملل بنیاد سینمایی فارابی صورت گرفته است.
توسعه زمینههای ساخت فیلم مشترک، افزایش مبادله، اکران و معرفی آثار سینمایی برای فروش، تبادل متخصص و نیروی انسانی دو کشور در پروژههای سینمایی و رویدادهای مرتبط، تسهیل در جهت حضور نهادها و سازمانهای سینمایی دو کشور در جشنوارههای فیلم، هفته فیلم و رویدادهای فرهنگی مرتبط با سینما و محتوای سمعی و بصری، تبادل دانش و تجربه طرفین در تولید فیلم، تولید آثار مشترک و آموزش متخصصین حوزه سینما، پیشبرد محتوای سمعی و بصری در بازارهای خارجی. مهم ترین محورهای تفاهمنامه همکاری سینمایی ایران و روسیه است.
رئیس دپارتمان سینما و توسعه دیجیتال وزارت فرهنگ فدراسیون روسیه ضمن تاکید بر لزوم اجرای تفاهمنامه فیمابین عنوان کرد: ما آمادگی خود را برای همکاری های جدی تر و اجرای برنامه های توافق شده اعلام می کنیم و سفارت روسیه در ایران هم پیگیر موضوعات و برنامه هاست.
وی ادامه داد: شکی نیست با توجه به تحریم های جهانی این همکاری بسیار مهم و راهبردی است و معتقدیم سینمای ایران جایگاه بسیار خوبی در جهان دارد و در عین حال، سینمای روسیه هم برغم تحریم ها، به سرعت در حال پیشرفت است و اجرای تفاهمات بین دو کشور به نفع هر دو کشور در منطقه است.
همچنین، در این گفتگوی برخط، آنتونیو کنتسوا مدیر بخش بین الملل وزارت فرهنگ فدراسیون روسیه نیز گزارشی از اقدمات صورت گرفته پیرامون همکاری ها ارائه داد و وضعیت برگزاری جشنواره فیلم خزر را تشریح کرد.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی با تاکید بر لزوم سرعت بیشتر در روند اجرای بندهای تفاهمنامه بویژه در زمینه پخش فیلم های ایرانی در سینماها و پلتفرم های روسیه گفت: خوشبخاته، از بدو امضای تفاهمنامه در حوزه همکاری بین دو کشور اتفاقات خوبی صورت گرفته است.
وی در خصوص همکاریهای مشترک در یکساله اخیر عنوان کرد: حضور فیلم های ایرانی در جشنواره مسکو و کسب دو جایزه اصلی و عضویت در هیئت داوری این فستیوال، برپایی هفته فیلم روسیه با حضور هیئت عالی رتبه انجمن فیلمسازان روسیه در ایران، حضور هیئت روسی به ریاست رئیس سازمان روسیه در جشنواره و بازار فیلم فجر، حضور هیئت ایرانی در جشنواره فیلم مسکو، برپایی چتر سینمای ایران در بازار محتوی فیلم روسیه، کسب دو جایزه اصلی جشنواره فیلم کازان، حضور مدیران سینمای ایران در نشست سن پترزبورگ، فراهم شدن مقدمات همکاری با شرکت Red Square در خصوص پخش و توزیع و تولیدات مشترک، مرور سینمایی کودک و نوجوان روسیه در بخش جنبی جشنواره کودک و نوجوان اصفهان با همکاری موسسه روسکینو و … از جمله دستاوردهای دو طرف در این زمینه بوده است.
وی افزود: به نظر میرسد در ماههای پیش رو، به طور ویژه در زمینه اکران فیلم های ایرانی در سینماها و پلتفرمها و نیز، برنامهریزی برای جشنواره خزر به میزبانی ایران یا کشورهای دیگر نیاز به همفکری فوری است.
رییس سازمان سینمایی کشور همچنین، از آمادگی برای آغاز پخش فیلم های ایرانی در روسیه متناظر به تفاهمنامه خبر داد و خاطرنشان ساخت: با توجه به شرایط همکاری، و پیرو درخواست طرف روسی، تیمی از کارشناسان روسیه جهت انتخاب فیلم ها به ایران سفر کنند تا با همکاری بخش های دولتی و خصوصی برای سال جدید میلادی، امکان نمایش فیلمهای ایرانی در روسیه هموار شود.
در زمانهای که ژانرهای کمدی و اجتماعی گلوی سینمای بلند را فشرده، سینمای کوتاه روایت خلاق و تازهای دارد. زمین بکری که جشنواره فیلم کوتاه امسال نشان داد تا چه میزان توانایی کاشت و برداشت سینمای ژانر را در دل خود داراست.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جشنواره فیلم کوتاه تهران پس از یک هفته شلوغ و پر فراز و نشیب دیروز در پردیس سینمایی ملت بعد از چهار سانس پخش فیلم در باکسهای مختلف به نمایش فیلمهای این دوره خود پایان داد.
جشنوارهای که امسال به معنای واقعی کلمه جشنواره جوانان بود. راهروهای طویل و شلوغ پردیس ملت پر بود از جوانانی که رویای فیلمسازی در سر داشتند و یا امسال به عنوان فیلمساز در جشنواره شرکت کرده بودند. جایی که فارغ از هیاهو و تبلیغات سینمای بلند، در گوشهای از شهر کسانی برایمان داستانهای کوتاه تعریف میکردند و ما آنقدر غرق میشدیم که تا به خودمان بیاییم صفحه سفید و پر نور سالن، اکران فیلم بعدی را خبر میداد.
جشنواره فیلم کوتاه تهران اما عصر امروز با اعلام برندگان به کار خود پایان میدهد. جشنوارهای که امسال برای اولین بار نبود که صفهای طولانی و روی پله نشستنها را به خود میدید اما شاید برای اولین بار بود که این تنوع در ژانر و محتوا را در دل خود جای داده بود. به قدری که انتخاب میان فیلمها را سخت و رقابت را برای فیلمسازان سختتر می کرد.
طبعا در سینمای بلند به دلیل استقبال عمومی از ژانرهای امتحان پس داده، نرفتن به سمت سینمای ژانر محتملتر است. جایی که ژانرهای کمدی و اجتماعی گلوی سینمای بلند را فشرده اما هنوز دستش به روایتهای خلاق و تازه سینمای کوتاه نرسیده. زمین بکری که امسال نشان داد تا چه میزان توانایی کاشت و برداشت سینمای ژانر را در دل خود داراست.
از مویه های زنان جنوبی تا داستان یک مهاجرت نافرجام
جشنوارهای که شاید برای اولین بار بود که این تنوع در ژانر و محتوا را در دل خود جای داده بودیکی از فیلمهای قابل توجه و با مسما در ژانر، «افسانه کوه ننوک» به کارگردانی محمدرضا مرادی بود. فیلمی اقتباسی در ژانر علمی، تخیلی و فانتزی که با روایت درستی نسبت به فرهنگ جنوب ایران بومی شده بود. فیلم، ترسی به دل میاندازد که در اتمسفر کلی خود بی منطق نیست و سعی دارد با بهرهگیری از عناصری همچون دریا، آب آلوده، شکل فیزیکی یک ماهی مرده و مویههای زنان جنوبی ترکیب همخوانی بسازد.
«آدلاید» به کارگردانی فرهاد غریبی نیز فیلم دیگری بود که از قضا به مساله گسترده مهاجرت نیز پرداخته بود. وارن باکلند در کتاب «مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم» از اهمیت سینمای ژانر مینویسد و میگوید فیلمهای سینمای ژانر، پاسخ خیالی به مشکلات واقعی میدهند. اتفاقی که آدلاید به خوبی از آن بهره گرفته و با فضاسازی و کشمکشهای روابط خانوادگی، به مشکلات مهاجرت غیر قانونی از جنبهای روانشناسانه پرداخته بود.
صونا؛ تصویر یک دختر چهل ساله اصیل
از فیلمهای خوب ژانر درام نیز میتوان به «صونا» به کارگردانی زهرا ترکمانلو اشاره کرد. فیلمی درباره دختری چهلساله و مجرد با تمام مصائباش که از قضا امسال دستمایه فیلم «خیال آبی» به کارگردانی الناز قنبری نیز بود. اما در یک مقایسه میان کاراکترهای اصلی هر دو فیلم میتوان فهمید که صونا خودش است و با تمام اصرارهای بقیه برای برقراری رابطه عاطفی باز هم خودش میماند.صونا از بین همه تعریفهای زن مدرن و امروزی، دختری ایرانی را به شکلی اصیل تصویر میکشد و در همین تعریف باقی میماند
در واقع صونا به سادگی دختری محافظهکار با تمام ویژگیهای دلچسبی است که مرزهای خودش را دارد و از آن مرزها عقب نمیکشد. صونا از بین همه تعریفهای زن مدرن و امروزی، دختری ایرانی را به شکلی اصیل تصویر میکشد و در همین تعریف باقی میماند مگر در پایان که میتوان اثرات فشارهای جامعه، دوستان و مهمتر از همه مادرش را در تصمیم نهایی وی دید.
واقعیت این است که فیلمسازی در مدیوم فیلم کوتاه جسارت غریبی میطلبد و ریسک کردن روی سرمایهای است که بازگشت آن حتمی نیست. در این مدیوم فیلمساز تنها میتواند به همین جشنوارهها اکتفا کند و با وجود استقبال مخاطبان هنوز بستر مناسبی برای اکران فیلم کوتاه در دسترس مخاطبان نیست.
با این همه جشنواره فیلم کوتاه تهران امسال میزبان سینمای ژانر و تنوع محتوا علیرغم تمامی این مشکلات و جسارت قابل تاملی بود که اگر با استقبال بیشتری از سوی فیلمسازان در سالهای آتی مواجه شود میتوان به جشنواره فیلم کوتاه به عنوان دریچهای برای ورود فیلمسازان خلاق در سینمای ژانر به میزان خوبی امیدوار بود.
تدوین فیلم کوتاه «عقیق» با کارگردانی حمید مقدس و تهیهکنندگی سجاد مطلبی به اتمام رسید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، حمید مقدس کارگردان فیلم کوتاه «عقیق» درباره این فیلم گفت: داستان فیلم «عقیق» سرگذشت زنان بیادعایی است که همانند همسران خود در اوج آزمون الهی به عشق معنا بخشیدند و ماجراهایی که در این میان رخ میدهد.
وی در ادامه گفت: مشکلات فیلمسازان مستقل و غیروابسته همیشه برای تامین سرمایه تولید است، از ابتدای مرداد ۱۴۰۱ تمرینها را در پلاتوهای تهران آغاز کردیم و آذر در شهر آرادان از توابع شهرستان گرمسار مراحل ضبط را به اتمام رساندیم. هم اکنون تمامی مراحل فنی فیلم «عقیق» انجام شده و به مرحله اکران رسیده است.
سجاد مطلبی تهیه کننده این فیلم نیز بیان کرد: هدف از ساخت فیلم «عقیق» نشان دادن بخش کوچکی از زندگی مردان و زنان سرزمین سربلند ایران و همچنین ادای دینی به این قهرمانان واقعی است.
در این فیلم الناز امینی، سبا اینانلونژاد، حسین شکرایی، محمدعلی کیوان، آدریا احمدی، و یوسف رکنی به ایفای نقش پرداختند.
هشتمین قسمت از سری فیلمهای اکشن «ماموریت غیرممکن» با حدود یک سال تاخیر در سال ۲۰۲۵ در سینماها اکران خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، کمپانی پارامونت پیکچرز اعلام کرد که اکران قسمت جدید «ماموریت: غیرممکن» را تقریباً یک سال تمام به تعویق انداخته است و به جای تاریخ اصلی آن در ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴ از ۲۳ مه ۲۰۲۵ این فیلم را راهی سینماها خواهد کرد.
هشتمین فیلم از سری «ماموریت غیرممکن» نیز مانند دیگر فیلمهای در اندازه و مقیاس خود در بحبوحه اعتصاب اتحادیه بازیگران آمریکا مجبور به توقف تولید شد و برای اکران در تابستان آینده تکمیل نخواهد شد. اگر اتحادیه بازیگران و استودیوها در مذاکرات جدید خود به توافقی دست نیابند، این سرنوشتی است که در انتظار بسیاری از فیلم پرهزینه هالیوودی خواهد بود.
قسمت قبلی این سری فیلم با عنوان «ماموریت غیرممکن: روزشمار مرگ قسمت اول» را «کریستوفر مک کواری» کارگردانی کرد که درست قبل از دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» در سینماها به نمایش درآمد. علیرغم نقدهای مثبت، این فیلم با ۵۶۷ میلیون دلار در سطح جهانی کمتر از انتظارات فروخت.
قسمت جدید و هشتم این فیلم قرار است با یک عنوان جدید راهی سینماها شود و داستان آن نیز دنباله وقایع «روزشمار مرگ قسمت اول» خواهد بود.
هالیوود ۱۰۰ روز است که با اعتصاب انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است. این اعتصابات تاثیر زیادی بر صنعت فیلم گذاشته و موجب تعطیلی پروژهها و تاخیر در اکرانهای سینمایی شده، ضمن این که استودیوها را از استفاده از بازیگران برای تبلیغ پروژههایشان بازداشته است.
این اعتصابات در ابتدا از سوی انجمن نویسندگان سینمایی و تلویزیونی آمریکا (WGA) آغاز شد اما آنها در نهایت مدتی قبل موفق شدند به توافقی با استودیوهای فیلمسازی بزرگ دست یابند و حالا فعالیت هالیوود در گرو توافق با اتحادیه بازیگران است.
اقبالی که طی سالیان اخیر به آثار سینمای کودک و نوجوان میشود، این ضرورت را به وجود میآورد که تصمیمگیران اکران، برنامهای را برای حضور همیشگی آثار این گونه در کنار فیلمهای کمدی و اجتماعی تدارک ببینند.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، اکنون چندهفتهای است که ۲ فیلم از ۵ فیلم پرفروش روز، به آثار کودک و نوجوان اختصاص دارد؛ بچه زرنگ که موفق شد تا در حضور کمدیهایی چون فسیل و شهر هرت، پس از هتل، خود را بافاصله، به رتبه دوم جدول فروش برساند و فیلم نارگیل ۲ که در حضور فیلمهای جدیدتری که بازیگران چهره دارد، توانسته تا جایگاه خود را بهعنوان پنجمین فیلم پرمخاطب یک ماه اخیر سینماها، تثبیت کند.
این رویکرد تاکنون بارها در سینمای ایران به وقوع پیوسته اما هیچگاه به جریان تبدیل نشده است. اکنون عادت گیشه، به گونهای است که تنها سینمای کمدی را پوشش میدهد. درواقع تلورانس گیشه و سازماندهی اکران به سمتی رفته که نوک پیکان در اختیار فیلمهای کمدی قرار داشته باشد و هرگاه احساس شود که ریتم فروش از رمق افتاده، با تزریق آثار کمدی، روح تازهای به جریان فروش سینماها دمیده میشود. با این حساب، مدیریت اکران سینما، همواره با از رمق افتادن یک فیلم کمدی، یک یا چند آلترناتیو دیگر در اختیار دارد تا نبض گیشه را در دست بگیرد.
این عملکرد برای سینمای اجتماعی تاحدودی رعایت میشود و در دیگر گونهها، محلی از اعراب ندارد. مثلا همین اتفاقی که اکنون برای سینمای کودک رخ داد و سبب شد تا در حضور سهمگین کمدیها، ۲ فیلم از آثار کودک در جمع ۵ فیلم پرمخاطب قرار بگیرد، هیچگاه منجر به این نخواهد شد که با کمرمق شدن گیشه این فیلمها، جانشینهایی قدرتمند برای این مسیر انتخاب شده تا پرچم سینمای کودک در اکران، بالا نگه داشته شود. همچنانکه قبلا نیز چنین عملکردی رخ داده بود و چندان اعتنایی به آن نشد.
جریان بخشیدن به اکران آثار کودک و نوجوان، یک چرخه سراسر برد است که با توجه به تعدد تولیدات این حوزه، میتواند خوراک مکفی را برای تمام طول سال مخاطبان آن فراهم آورد
در این شرایط، یکی از مسیرهای پویایی اکران، در کنار نگاه ویژه به کمدی و آثار اجتماعی، محور قرار دادن ژانرهای پرمخاطبی چون کودک است. اکنون زمان آن است که کمدی، اجتماعی و کودک، سهضلعی را تشکیل دهند که منجر به افزایش مخاطب سینما و رونق گیشه شود. ضمن آنکه آثار کودک و نوجوان برخلاف آثار اجتماعی، دوقطبی چندانی را با سینمای کمدی ایجاد نمیکنند و از این منظر نیز خطر و محدودیتهایی را برای ژانرهای دیگر ایجاد نمیکند.
البته که بها دادن به اکران آثار کودک، علاوه بر حرفهایگری و کم کردن فشارهایی که راجع حمایتها حول این محور وجود دارد، نوعی هوشمندی نیز محسوب میشود. بسیاری از کودکان و نوجوانان، با والدین و اعضای خانواده به تماشای آثار مینشینند و این مهم میتواند اکران پررونقی را برای آن آثار رقم بزند. نظر به همین مولفه است که عمده آثار این گونه با استقبال خوبی مواجه شده و به فروشهای چندمیلیاردی نائل میآیند که میتوانند در کمترین بازخورد، هزینه تولید خود را بازگردانند.
بنابراین جریان بخشیدن به اکران آثار کودک و نوجوان، یک چرخه سراسر برد است که با توجه به تعدد تولیدات این حوزه، میتواند خوراک مکفی را برای تمام طول سال مخاطبان آن فراهم آورده و خود به قطبی تبدیل شود که سینمای ایران را از دوقطبی سینمای کمدی و اجتماعی خارج کرده و به جریان متمولی تبدیل شود که علاوه بر جا انداختن این گزاره که سینما در تمام طول سال، فیلمهایی برای کودکان و نوجوانان دارد، کمک شایانتوجهی به گیشه کلی سینمای ایران کند.
این مهم، نیاز به برنامهریزی چندانی ندارد اما یک احساس ضرورت میطلبد که سبب شود تا در هر ماه، گزینههایی جدی برای نمایش این گونه وجود داشته باشد و نباید اینگونه باشد که این چیدمان اکران، بهشکلی اتفاقی رخ دهد. اگر این آثار به شکل جریان، در کلیت اکران سینمای ایران جای بگیرد، میتواند در کنار آثار کمدی و درامهای اجتماعی و خانودگی، سبب پویایی و رونق بیشتر سینمای ایران شود.
میکائیل دیانی کارگردان فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» همزمان با حضور این اثر در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به ارایه توضیحاتی درباره نوع نگاه این فیلم سیاسی به حوادث سال گذشته پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، پرداختن به سوژههای سیاسی روز، معمولا از سوی طیف گستردهای از فیلمسازان بهعنوان یک تابو تلقی میشود و سالهاست که فقدان «فیلم سیاسی» در سینمای ایران مورد آسیبشناسی و تحلیل منتقدان قرار گرفته است.
جشنواره فیلم کوتاه تهران از دوره گذشته و در راستانی تحقق شعار «تنوع ژانر»، تلاش داشته است تا بخشی از ویترین خود را به آثار سیاسی اختصاص دهد و در همین راستا مهدی آذرپندار دبیر این رویداد و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران هم در چند نوبت تاکید کرده است که از فیلمهای سیاسی به شرط رعایت «نگاه منصفانه» در آنها، حمایت خواهد کرد.
«مدیر مدرسه» یکی از فیلمهای کوتاه حاضر در جشنواره چهلم فیلم فجر است که به موضوع حوادث سال گذشته پرداخته است و از این منظر، یکی از آثار سیاسی در این دوره از جشنواره محسوب میشود.
به بهانه رونمایی از این فیلم کوتاه، گفتوگویی با میکائیل دیانی کارگردان آن داشتهایم که در ادامه میخوانید.
* از اینجا شروع کنیم که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» یک فیلم سیاسی درباره وقایعی است که هنوز از وقوع آنها فاصله چندانی هم نگرفتهایم. آقای آذرپندار بهعنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر جشنواره هم در چند نوبت درباره لزوم پرداخت فیلمسازان به وقایع سیاسی روز صحبت کرده و حتی وعده حمایت از این دست تولیدات را داده بود، آیا میتوان فیلم شما را محصول این فرآیند حمایتی دانست؟ به خصوص که شما از مدیران زیر مجموعه آقای آذرپندار هم هستید.
من ترجیح میدهم اساساً در مورد فیلم صحبت کنیم اما یکبار این را یک جا بگویم خوب است؛ میکائیل دیانی پیش از آنکه مسئولیتی در انجمن سینمای جوانان ایران داشته باشد، فیلمساز و مستندساز بوده است. اتفاقاً مستندهای اجتماعی من با رویکرد انتقادی هم ساخته شده است. به تعبیری مستندهای من هم مانند این فیلم کوتاه مرتبط با مسایل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی بوده است، حتماً آقای آذرپندار از وجود فیلم سیاسی محترمانه و منتقدانه در جشنواره استقبال میکردند اما این به معنای این نیست که در تولید و یا تشویق برای تولید اثر من نقشی داشتهاند، این دغدغه ایشان هم برای امسال نیست، سال گذشته که من فیلم هم نداشتم آقای آذرپندار این دغدغه را داشتند و در نشست خبری پیش از جشنواره این را بیان کرده بودند، اما حالا امسال به دلیل اتفاقات سال گذشته این موضوع بیشتر شنیده شده است.من انقلابیام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر میکنم در بخشها و روندها و روشهایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه میشود
اما ما این فیلم را بیرون از انجمن جلو بردیم، بیرون از انجمن از آن حمایت شد و ساخته شد، کسی غیر از من هم اگر فیلم سیاسی منصفانهای میساخت حتماً از سوی جشنواره استقبال میشد. البته اینجا موضوع هیات انتخاب مطرح است، بالاخره طبق گفته آقای آذرپندار در نشست خبری جشنواره فیلمهای متقاضی سیاسی کم نبودهاند، از بین همه فیلمهای متقاضی هیات انتخاب بر اساس سلیقه و … یک ترکیبی را انتخاب کرده و «مدیر مدرسه» یکی از آنها بوده است که سویه اجتماعی هم دارد.
* این یعنی از نگاه شما حوادث سال گذشته، اساساً اجتماعی بوده است؟
بخش زیادی از آن ماجراها را مماس با مسایل اجتماعی میدانم. درست است که من یک درام سیاسی ساختهام و فضای کلی که در فرآیند جریان «زن زندگی آزادی» شاهد بودیم، اتاق فکر و برنامهریزی سیاسی داشت، اما بستر بروز اتفاقات، بستر اجتماعی بود. نمیگویم آن ماجراها صرفاً اجتماعی بوده است بلکه معتقدم آن جریانات سیاسی بر بسترهای اجتماعی سوار شدند. آنهایی که شورا تشکیل دادند و خیلی زود هم متلاشی شدند، قطعاً با نگاه سیاسی و علیه جمهوری اسلامی ایران بهدنبال تشکیل ائتلاف بودند و نمیتوان رویکرد سیاسی آنها را نادیده گرفت اما بستری که از آن سواستفاده کردند، طرح مطالبات اجتماعی بود. هر چه جریان جلوتر رفت، ماهیت سیاسی آن عیانتر شد و برای همین هم جامعه از آن فاصله گرفت.
من هم فیلمسازی بودم که پیش از این با نگاه منتقدانه درباره مسایل اجتماعی فیلمهایی ساخته بودم و همواره سعی کردهام یک منتقد دلسوز و در عین حال طرفدار برای جمهوری اسلامی باشم. به تعبیر دیگر ضمن آنکه نقدهایی به روندها و روشها در سیستم دارم، اما بر اصول و آرمانها پایبندم؛ من انقلابیام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر میکنم در بخشها و روندها و روشهایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه میشود. اتفاقاتی مانند حوادث سال ۱۴۰۱ پیش آمد و براساس آن فیلمنامهنویس، فیلمنامهای را نوشت. من این فیلمنامه و نگاه عاقلانه و انقلابی آن را دوست داشتم.
این فیلمنامه علاوهبر عقلانیت انقلابی که در آن بود، یک اثر عدالتخواهانه بود و مساله و دغدغه عدالت آموزشی که دغدغه شخصی من هم است، در آن پررنگ بود. به همین دلایل این متن را یک متن منصفانه میدانستم. نوجوانان در حوادث سال گذشته به شکل هیجانزده به میدان آمدند و اشتباهاتی هم کردند اما باید با آنها وارد گفتوگو شد. باید آنها را به آغوش کشید تا از مسیر که بهصورت هیجانی به آن وارد شدهاند، بازگردند. این فیلمنامه با نگاه جذب حداکثری، این ظرفیت را داشت.
مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟ من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلمکوتاه را هم در همان جا ساختهام. شاید حتی آقای آذرپندار نمیدانست من چنین فیلمنامهای در دست دارم
کاراکتر اصلی این فیلم یک مدیر انقلابی است که هم خطای بچههایش را میپوشاند و هم در عین حال به آنها تشر هم میزند و سعی میکند آنها را آگاه کند. از این منظر این داستان از سوی فیلمنامهنویس نوشته شد و با عقبه ذهنی و فکری من هم نسبت داشت و آن را ساختیم، این فرآیند ارتباطی با اظهارنظرها و وعدههای آقای آذرپندار نداشت. کما اینکه سوال جدیتر این است که مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟
من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلم کوتاه را هم در همان جا ساختهام. شاید حتی آقای آذرپندار نمیدانست من چنین فیلمنامهای در دست دارم. این فیلم را ساختیم و به جشنواره فیلم کوتاه تهران هم عرضه کردیم. ممکن هم بود هیأت انتخاب این فیلم را نپذیرد. این یک روال مرسوم هم بوده است چراکه همه مدیران انجمن خودشان فیلمساز هستند و در دورههای گذشته هم گاهی آثاری عرضه کرده و حتی جوایزی هم بردهاند.
* ارجاع به دیالوگ معروف فیلم «موج مرده» در فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» خیلی مشهود است. فکر میکنید حرف آن سالهای «موج مرده»، چقدر میتواند حرف امروز باشد؟
موضوع فیلم مسئولیتپذیری است و این موضوع همیشه مساله جامعه بوده است، تاریخ مصرف ندارد. بستر فیلم توجه به عدالت آموزشی است، امروز رسانههای بسیاری هستند که درباره مدارس خصوصی و مبحث عدالت آموزشی صحبت میکنند. اتفاقاً امروز این مساله خیلی پررنگتر هم شده است چرا که شکاف موجود در نظام آموزشی خیلی پررنگتر دارد خودش را نشان میدهد. به همین دلیل احساس میکنم این مساله امروز جدیتر شده است.
* در تیتراژ پایانی هم شاهد تشکر ویژه از ابراهیم حاتمیکیا بودیم، دلیل آنچه بود؟
اینکه چرا در تیتراژ از آقای حاتمیکیا تشکر کردهام به این دلیل است که من سینمای این فیلمساز را دوست دارم. سینمای منتقد و در عین حال دلسوز نظام را دوست دارم. از فیلمسازی حاتمیکیا الهام گرفتهام و بهخاطر آن و بهخاطر حضورش در سینمای ایران از او تشکر کردم.
* یعنی به نوعی این کارگردان را الگوی خود در فیلمسازی میدانید؟
نمیگویم الگو اما اینکه ما با فیلمسازی مواجهیم که چند فیلم منتقدانه و در عین حال در چارچوب نظام ساخته و نقد درونگفتمانی کرده است، حتماً کارنامهاش ارزشمند است. وقتی چنین فیلمسازی داشتهایم، قطعاً من با روحیه منتقدانه و عدالتخواهانه به سمت سینمای او گرایش پیدا میکنم.
پیش از آنکه متن را نهایی کنیم، پیش از آنکه دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلمهای آقای حاتمیکیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانیها و اظهارات رهبری طی سالهای اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامهام طراحی میکنم، خارج از چارچوبهای نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد
* در جریان ساخت «مدیر مدرسه» مراوده خاصی با آقای حاتمیکیا نداشتید؟
نه. اما پیش از آنکه متن و دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلمهای آقای حاتمیکیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانیها و اظهارات رهبری طی سالهای اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامهام طراحی میکنم، خارج از چارچوبهای نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد. همچنین خیلی از فیلمهای کوتاه مرتبط با فضاهای مدرسهای را هم دیدم که به دکوپاژ درست در این موقعیت برسم و از غلطهای آنها هم درس بگیرم. در موارد حتی تلاش کردم از کارهایی که ابراهیم حاتمیکیا در فیلمهایش انجام داده بود، فاصله بگیریم که نتیجه نهایی فیلمم کپیبرداری از سینمای او نباشد.
* آنچه فیلمهای شاخص حاتمیکیا را برای مخاطب امروز هم تماشایی کرده، این است که گرچه دیالوگهای مطالبهگر دارد، اما مخاطب احساس نمیکند با شعار طرف است. اما دیالوگ پایانی «مدیر مدرسه» فکر نمیکنید بیش از اندازه شعاری و گلدرشت بیان میشود؟
اول این نکته را مدنظر داشته باشید که فیلم کوتاه و فیلم بلند را اصلاً نباید با هم مقایسه کرد. فرصت شخصیتپردازی همه کاراکترها و شکلگیری شاهپیرنگ و خردهپیرنگهایی که در فیلم بلند وجود دارد، در فیلم کوتاه نیست. فیلم کوتاه درباره یک تکموقعیت است. فرصتی برای ایجاد تعلیق و پردهبرداری از موقعیتهای مختلف در سینمای کوتاه وجود ندارد. به همین دلیل مقایسه فیلمهای بلند با یک فیلم کوتاه از اساس غلط است. اما درباره اصل این دیالوگ که شما آن را شعاری میدانید، من احساس میکنم جای این حرف در همین مقطع فیلم است. آنچه در اکران جشنوارهای تا به اینجا تجربه کردهام هم نشان میدهد، آنها هم این دیالوگ را پذیرفتهاند.
* چه بازخوردهایی در طول جشنواره تا به امروز شاهد بودهاید؟
نگاه اکثریت این بود که این حرف روی فیلم به خوبی نشسته است. استقبال مخاطبان در لحظه پخش تیتراژ پایانی هم نشان میدهد از کلیت این فیلم راضی هستند و آن را دوست دارند اما طبیعتاً افرادی هم بودند که میگفتند این دیالوگ را دوست نداشتیم و ترجیح میدادیم پایان فیلم بدون این دیالوگ باشد ولی این نگاه در بازخوردهایی که داشتیم، نگاه غالب نبود.
* ساخت فیلم سیاسی در سینمای کوتاه و بلند، همچنان یک تابو محسوب میشود، کمی از چالشهای خود برای ورود به این عرصه هم بگویید.
همانطور که وقتی من قصد ساخت این فیلم را داشتم، نه کسی سفارشی به من داد و نه کسی من را از این کار نهی کرد، طبیعتاً هر فیلمساز دیگری هم میتوانست سراغ این سوژه برود. نکته اینجاست که شاید برای بعضی از فیلمسازان پرداختن به چنین موضوعاتی دغدغه نباشد. یا فکر میکنند با رفتن سراغ موضوعات دیگری مورد توجه قرار میگیرند.
* یعنی بیش از آنکه خط قرمزها در این حوزه را بیرونی و از سوی سیستم نظارتی بدانید، آن را درونی میدانید؟
بستگی به نظرگاه فیلمسازان دارد. شاید بعضی فکر میکنند اگر حدود و چارچوبهای اخلاقی را رعایت نکنند، مورد توجه قرار میگیرند و ترند میشوند! شاید فیلمسازی با خودش بگوید من هر چقدر هم بخواهم حرف سیاسی در فیلمم بزنم، باز هم از کف جامعه عقبتر هستم و دیالوگهای سیاسی در جامعه جدی تر از فیلم من خواهد شد اما اصلاً اینگونه نیست که بگویند اگر کسی بخواهد فیلم سیاسی بسازد، فلان اتفاق برایش رخ میدهد. برای همین فیلم «مدیر مدرسه» نه کسی به من امر کرد و نه کسی از تولیدش من را نهی کرد.
* یعنی واقعاً برای ساخت فیلمی که به جریان «زن زندگی آزادی» اشاره داشت، هیچ چالشی نداشتید؟
شاید در سینمای بلند، این جنس چالشها پررنگتر باشد اما در سینمای کوتاه چنین چالشهایی خیلی کمتر است. البته بخشی از این چالشها را باید در ایام بعد از جشنواره رصد کنیم. زمانی که فیلم دیده شده و رسانهها دربارهاش نوشتهاند، باید ببینم آن زمان چه مواجههای با فیلم خواهد شد؟ تا امروز اما چالشی وجود نداشته است. البته برای گرفتن لوکیشن مدرسه از آموزشوپرورش چند روز پیگیری کردیم تا آنها پذیرفتند. برای دعوت از عوامل هم این چالش را داشتم که آنها با من همراه شوند، هم فکر شوند و این باور در آنها بهوجود آید که مدیر مدرسه یک فیلم با لحنی مصلحانه و دلسوزانه با کلیت جامعه ایران و مسئولان است.
قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفتوگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالشهایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغشان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفهای حق انتخاب دارند
* یعنی برخی عوامل میترسیدند با چنین پروژهای همراهی کنند؟
اینگونه نبود که بترسند اما بالاخره مهم بود که با نگاه من همذاتپنداری کنند و نسبت به کار حس بگیرند. قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفتوگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالشهایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغشان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفهای حق انتخاب دارند.
* «مدیر مدرسه» اولین فیلم داستانی شما بود؟
نه من پیشتر فیلم «تست» را با موضوع کودکان کار ساخته بودم که میتوانم بگویم تجربههای من در آن و خطاهایم باعث شد مدیر مدرسه را با دقت بیشتری در همه بخشهایش جلو ببرم.
* حالا که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» به مرحله عرضه رسیده است، خودتان فکر میکنید نسبت حرف درونی این فیلم با حوادث سال گذشته و شرایط امروز جامعه ایران چیست؟
مسئله و دال مرکزی فیلم من، «مسئولیتپذیری» است. سعی کردهام همه کاراکترهای فیلم را در برابر مسئولیتی که دارند، قرار دهم و میزان مسئولیتپذیری آنها را مورد بحث و چالش قرار دهم. مدیر مدرسه میگوید من دارم به مسئولیتم عمل میکنم، کارمندان حراست آموزش و پرورش هم همین را میگویند. ما سه گروه آدم داخل اتاق مدیر داریم و سه گروه آدم خارج از اتاق. در بیرون از اتاق، مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید این بچهها از سر ناآگاهی کاری کردهاند که باید به آنها تشر بزنیم. ناظمی را شاهد هستیم که مدام میخواهد میانه نگه دارد و میگوید همه چیز را رها کنیم و بچههایی را داریم که رفتار هیجانی داشتهاند و با پررویی میخواستند این خطا را توجیه کنند.
در داخل اتاق اما ما مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید با وجود خطای بچهها، من باید از آنها دفاع کنم، از طرف دیگر با مسئول حراستی مواجه هستیم که مسیر درستی را براساس اطلاعاتی که داشته طی کرده و به این مدرسه رسیده است. او براساس مسئولیتش خیلی منطقی هم رفتار میکند کما اینکه میتوانست بدون صحبت با مدیر مدرسه سراغ بچهها برود، اما آمده بود تا حرف بزند. دنبال تندروی نبود کما اینکه در پایان هم این مأمور حراست به تصمیم و تدبیر مدیر احترام میگذارد و بدون اینکه نه مدیر و نه دانش آموزان را ببرد مدرسه را ترک میکند. فرد سومی را هم در اتاق مدیر میبینیم که مدیر آموزش و پرورشی است که همچنان مواضع الاکلنگی دارد و محافظهکاری میکند.
در کلیت فیلم من همه این آدمها را در برابر مسئولیتشان قرار دادهام. هم بچهها، هم مدیر و هم مسئول حراست، پای مسئولیتشان میایستند. به نظرم همین توجه به «مسئولیتپذیری» است که منجر به تحقق «جذب حداکثری» هم میشود.
در آستانه اکران عمومی فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» که از چهارشنبه ۳ مهرماه روی پرده سینما میرود، پوستر رسمی این فیلم سینمایی منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی برنامه، پوستر رسمی فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به نویسندگی و کارگردانی آرمان خوانساریان و تهیهکنندگی رسول صدرعاملی که با الهام از حس و حال پاییزی فیلم، توسط شکوفه بیاتی طراحی شده است، رونمایی شد.
فیلم سینمایی «جنگل پرتقال»، یک درام جادهای با تم عاشقانه است که قرار است از چهارشنبه ۳ آبانماه اکران خود را توسط پخش شهرفرنگ و به سرگروهی پردیس ایرانمال در سینماهای سراسر کشور آغاز کند.
این فیلم سینمایی که در شهرهای شمالی کشور فیلمبرداری شده و در جشنواره فجر ۴۱ علاوه بر نامزدی در ۳ بخش، به عنوان فیلم محبوب منتقدان و سینماگران شناخته شد؛ اولین ساخته بلند آرمان خوانساریان در مقام کارگردان است که پیش از این در حوزه ساخت فیلم کوتاه فعالیت داشته است.
در خلاصه داستان «جنگل پرتقال» که بازگشتی بر خاطرات بکر و خاک خورده گذشته است، آمده: سهراب بهاریان نمایشنامهنویس ناموفق بعد از سالها بیکاری معلم دبیرستان شده، او برای حفظ شغل تازهاش ناگزیر به ارائه اصل مدرک تحصیلی است. سهراب بعد از ۱۵ سال به شهر دانشجوییاش بازمیگردد اما این سفر آنطور که او فکر میکرده پیش نمیرود…
میرسعید مولویان، سارا بهرامی، رضا بهبودی، رضا عموزاد، فراز سرابی، داوود فتحعلی بیگی، فرشته مرعشی، ارشیا نیکبین، حمیدرضا عباسی، زینب شعبانی و حسام نورانی بازیگران این فیلم سینمایی را تشکیل میدهند.