فیلمهای هالیوودی در حالی در گیشه سینمای عربستان با استقبال چندانی رو به رو نمیشوند که تولیدات منطقهای و عرب زبان گیشه را به دست گرفتهاند و سهم فیلمهای آمریکایی از این بازار نوظهور هر روز کمتر میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سینمای عربستان که از سال ۲۰۱۸ پس از ۳۵ سال درهای خود را به روی مخاطبان گشود، حالا نه تنها به بزرگترین بازار سینمایی خاورمیانه تبدیل شده است بلکه از حیث رشد فروش سینما در رتبه نخست جهان قرار گرفته است.
اوایل سال جاری میلادی بود که «ستار»، کمدی خانوادگی درباره مردی افسرده که رویاهایش برای قهرمان شدن در کشتی آزاد را دنبال می کند، رکوردهای گیشه را شکست و در ۱۲ روز اول اکرانش ۲.۲ میلیون دلار به دست آورد تا خیلی زود به پرفروشترین فیلم سعودی در تمام دوران تبدیل شود.
این در حالی است که صنعت سینمای داخلی به معنای واقعی تا همین چند سال پیش در عربستان وجود نداشت و سینماها تنها در اوایل سال ۲۰۱۸ افتتاح شدند.
فیلم سینمایی«ستار» را «عبدالله الاراک» کارگردان کویتی و «ابراهیم الحجاج» بازیگر و استندآپ کمدین محبوب سعودی نقش اصلی آن را ایفا کرده است. این فیلم که با استقبال گسترده مخاطبان رو به رو شده بود از نظر تعداد فروش بلیت بیش از ۴۰ درصد از دنباله جدید فیلم «آواتار» ساخته «جیمز کامرون» که در اوایل سال سکان دار گیشه جهان بود پیشی گرفته و در هفته دوم اکران تنها ۱۱ درصد از فروش آن کاسته شده است.
حالا پس از گذشت ۷ ماه از اکران این کمدی، فروش آن به ۱۰.۷ میلیون دلار رسیده است.
موفقیت این فیلم زنگ خطری برای مدیران استودیوهای هالیوود به صدا درآورده که شاید تصور می کردند سهم حداکثری را از بزرگترین بازار سینمایی خاورمیانه (درآمد ۲۴۲ میلیون دلار در سال ۲۰۲۲) کسب کنند، بازاری که در سال ۲۰۲۱ در رتبه پانزدهم بزرگترین بازارهای سینمایی جهان قرار گرفت و در سال گذشته علی رغم بهبود فروش سینماهای دیگر کشورها پس از بحران کرونا توانست این جایگاه را حفظ کند.
حتی پیش از اکران فیلم سینمایی «ستار»، فیلمهای منطقهای با بودجه کم با استقبال بیشتری در مقایسه با فیلمهای پرهزینه و استودیویی هالیوود رو به رو میشدند. فیلم «ایندیانا جونز: روزشمار سرنوشت» نیز در عربستان حتی در فهرست سه فیلم پرفروش نیز قرار نگرفت و پائینتر از چند فیلم کمدی مصری قرار گفت. قسمت جدید «ایندیانا جونز» در هفته سوم اکران در سینمای عربستان به رتبه سیزدهم فروش سقوط کرد و در نهایت به فروش ناامیدکننده حدود یک میلیون دلاری دست یافت.
قسمت سوم فیلم ابرقهرمانی «نگهبانان کهکشان» نیز گرچه در گیشه جهانی به فروش چشمگیر ۸۴۵ میلیون دلار رسید اما در عربستان در مجموع دو میلیون دلار هم نفروخت.
فروش سینمای عربستان در شش ماه نخست سال ۲۰۲۳ عدد ۱۳۲.۲ میلیون دلار را ثبت کرده و پیشبینی میشود ارزش بازار سینمای عربستان تا سال ۲۰۳۰ به یک میلیارد دلار برسد.
شهرام اسدزاده کارگردان فیلم سینمایی «کارزار» ضمن اشاره به صدور پروانه نمایش برای این فیلم با محدودیت سنی بالای ۱۵ سال، به ارائه توضیحاتی درباره این تجربه پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی، شهرام اسدزاده نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «کارزار» که به تازگی پروانه نمایش خود را از سازمان سینمایی دریافت کرده است، در گفتگو با مهر، با درباره شرایط این فیلم سینمایی توضیح داد: تولید این فیلم نزدیک سه سال درگیر کرونا شد. یعنی تولید فیلم تا جایی پیش رفته بود اما وقتی با شرایط کرونایی مواجه شدیم، نتوانستیم فیلم را به موقع تمام کنیم. خیلی از دوستان فیلمسازی که در آن مقطع فیلم میساختند هم همین وضعیت را داشتند و برخی حتی دلودماغ نداشتند که فیلمشان را تمام کنند!
وی ادامه داد: بعد از دو سال که کار را به دلایلی متوقف کرده بودیم، تدوین و صداگذاری را از سر گرفتیم و مراحل فنی فیلم را به پایان رساندیم. قصه فیلم اما هنوز تازه است و بهنظرم هنوز میتواند برای مخاطب جذاب باشد.
اسدزاده گفت: سال گذشته به دلیل شرایطی که در کشور وجود داشت هم احساس کردیم شرایط مناسبی برای اکران فیلم نیست. خیلی از فیلمسازان حتی باسابقه دیگر هم هستند که چون جزو سوگلیهای اکران نیستند، فیلمهایشان در صف باقی مانده و وضعیت اینگونه است که امثال ما هر بار هم که برای اکران فیلم خود دورخیز میکنیم، با اتفاقات عجیب و غریب مواجه میشویم. تجربه هم نشان داده که در پی هر اتفاقی، معمولاً ضربه اصلی را عرصه فرهنگ و هنر میخورد. با توجه به جمیع این موارد، فکر میکنم فصل پاییز همین امسال زمان مناسبی برای اکران فیلم باشد.
کارگردان «کارزار» درباره صدور مجوز نمایش این فیلم با محدودیت سنی ۱۵ سال برای اکران عمومی، گفت: فیلم قبلی من «طاقباز» که یک سکانس پلان ۱۲۰ دقیقهای بود و اتفاقاً در جشنوارههای بینالمللی حضور موفقی هم داشت و بازیگران آن هم جوایزی را گرفتند. مجوز آن فیلم هم با محدودیت سنی ۱۵ سال صادر شد و حالا فیلم «کارزار» هم چنین محدودیتی دارد. البته نمیدانم شرایط اعمال این محدودیت در اکران عمومی چگونه است!
وی افزود: فیلم البته لحظاتی دارد که بابت همان لحظات، من هم موافقم که مربوط به بزرگترهاست و بازگویی آن برای کودکان درست نیست. از لحاظ اخلاقی در همه کشورهای دنیا هم این قبیل محدودیتها مدنظر قرار میگیرد و اینگونه نیست که هر محصولی را بتوانند استفاده کنند. از این منظر، حالا نه برای ۱۵ سال اما خودم هم موافق نیستم که بچههای کمتر از ۱۲ سال به تماشای فیلم من بنشینند. نسل جدیدی که ما با آنها رو به رو هستیم، واقعاً جور دیگری فکر میکنند و حتی دانستههای این نسل با نسل ما متفاوت است. فیلم ما بدون اصلاحیه خاصی صرفاً با اعمال این محدودیت سنی، پروانه نمایش دریافت کرده است.
اسدزاده درباره تغییر نام این فیلم از «گواهی امضا» به «کارزار» هم توضیح داد: به دلیل تشابه اسم این فیلم با فیلم دیگری در زمان ساخت که اتفاقاً بازیگر نقش اصلی هر دو هم امیر آقایی بود، تصمیم به تغییر نام فیلم گرفتیم. نام «کارزار» هم که برای این فیلم انتخاب کردهایم چند معنی دارد که هم معنای تقابل و رویارویی میدهد و هم به معنای زار بودن کار کسی میتواند معنا دهد.
این کارگردان درباره تازهترین فعالیتهای خود هم گفت: در حال حاضر به دنبال مراحل اخذ پروانه ساخت برای فیلم تازه خود با عنوان «اصالت» هستم که حال و هوایی هیجانی و جنگی دارد و قصد داریم آن را در خارج ایران و در کشور ترکیه بسازیم. در تلاشیم بتوانیم به زودی آن را به تولید برسانیم.
فرشاد گلسفیدی کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» با نقشآفرینی علی نصیریان تأکید کرد دوست ندارد فیلمش در کنار کمدیهای لوده این ماههای سینمای ایران اکران شود!
به گزارش سینمای خانگی، فرشاد گلسفیدی کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهارنارنج» در گفتگو با مهر، درباره سرنوشت اکران عمومی این فیلم پس از دریافت پروانه نمایشی که سال گذشته برای آن صادر شده بود، توضیح داد: در حال حاضر بیشتر روی حضور فیلم در جشنوارههای خارجی فکر میکنیم و برنامهای برای اکران داخلی فیلم نداریم. معتقدم در حال حاضر این فیلم شرایط مناسبی برای اکران عمومی ندارد.
وی افزود: علاقهای ندارم فیلمم در شرایطی اکران شود که برخی از فیلمهای کمدی روی پرده هستند. کار اصلی من در سینما و تلویزیون تصویربرداری بوده و تجربه کارهای کمدی هم در کارنامهام داشتهام اما معتقدم وقتی قرار است ما فرهنگسازی کنیم، باید به پیام فیلم خودمان هم فکر کنیم. هر فیلمی در هر ژانری اگر پیامی برای مخاطب خود نداشته باشد، عملاً ساخت آن، دور ریختن بودجه است!
گویی همه برای فروش یک فیلم بسیج شدهاند!
این کارگردان سینما تأکید کرد: نمیگویم فیلمم باید در شرایطی اکران شود که هیچ فیلم کمدیای روی پرده نباشد اما شرایطی که در ماههای گذشته شاهد بودیم بهگونهای بود که گویی همه برای فروش یک فیلم بسیج شده بودند! همه در تلاش برای جابهجایی رکوردها هستند. طبیعی است که در این شرایط دلم نمیخواهد فیلمم اکران شود. موضع مالک فیلمم هم همین است.
وی افزود: دوست دارم فیلمم در شرایط معقولتری اکران شود. اصلاً هم مشکلی با اکران فیلمهای کمدی ندارم، اما قطعاً نمیخواهم فیلمم همزمان با فیلمهای کمدی لوده اکران شود. به همین دلیل از پخشکننده فیلم هم خواستهام که فیلم کمی دیرتر اکران شود تا در این شرایط روی پرده نرود.
گلسفیدی تأکید کرد: اصلاً اینگونه نیست که نخواهم فیلمم اکران شود و قطعاً آن را تا پایان همین امسال اکران میکنیم. با این حال باید شرایط حضور فیلم در جشنوارههای خارجی را هم مدنظر داشته باشم که بخش عمدهای از آنها شرطشان برای قبول فیلمها، اکران نشدن است. برخلاف جشن اسکار که شرط اکران شدن فیلم در کشور مبدأ را دارد، باقی رویدادهای بینالمللی غالباً فیلمهای اکراننشده را میپذیرند. از این منظر، نفس حضور فیلمم در جشنواره فجر هم شاید یک خودزنی بود اما من علاقه داشتم که فیلمم برای مردم خودم اکران شود. به همین دلیل فیلم را به جشنواره فجر دادم، در عین حال شرایط فعلی را هم برای اکران عمومی فیلمم مهیا نمیدانم.
وی افزود: شاید کمی که زمان بگذرد و مثلاً مدرسهها و دانشگاهها هم باز شوند، شاید شرایط مساعدتری برای اکران «هفت بهار نارنج» فراهم بیاید. شخصاً معتقدم حوالی زمستان میتواند زمان مناسبی برای اکران فیلم باشد.
حتی یک پلان از «هفت بهار نارنج» ممیزی نشد
کارگردان «هفت بهار نارنج» درباره اعمال اصلاحات در فیلم پس از رونمایی در جشنواره فجر هم گفت: حتی به اندازه یک پلان هم اصلاحیه نداشتیم و همان نسخه جشنواره موفق به دریافت پروانه نمایش شد. خیلی هم زود پروانه نمایش فیلم را صادر کردند.
گلسفیدی درباره فعالیتهای آتی خود هم توضیح داد: من همچنان تمایل اصلیام به کار در حوزه تصویربرداری در سینماست مگر آنکه قصه جذابی به دستم برسد. اگر کسی بخواهد در این عرصه پیشرفت کند و بالا برود، باید زمان بگذارد. شاید من بتوانم سالی چهار فیلم هم بسازم، اما چرا باید بسازم؟ در حوزه فیلمبرداری سرعت کارم بالا بود اما نگاهم به کارگردانی اینگونه نیست. برای فیلم اولم هم بسیار وقت گذاشتم. برای فیلم دوم هم فیلمنامهای به دستم رسیده که قصهای زنانه هم دارد و قهرمان آن یک زن است. معتقدم برای روایت درست این فیلمنامه هم باید کمی بیشتر صبر و تأمل کنم تا به شاکله درست خودش برسد.
تهیهکننده «بعد از رفتن» از اکران این فیلم سینمایی به کارگردانی رضا نجاتی پس از دهه نخست محرم و در یکی از روزهای ۱۸ یا ۲۵ مرداد خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی، محمود بابایی در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: هماینک در حال آمادهسازی، تبلیغات و بستههای تبلیغی کار هستیم که بعد از دهه نخست محرم نسبت به اکران فیلم اقدام شود.
وی درباره پیشبینی خود از میران استقبال مردمی از فیلم ادامه داد: با توجه به این که مردم دهه نخست محرم در روضهخوانی و محافل مذهبی هستند و کمتر به سینما میروند، تجربه پارسال اکران بدون قرار قبلی در ماه محرم نشان داد که استقبال خوبی از طرف مردم بعد از دهه نخست را در سینماها شاهد بودیم.
تهیهکننده بعد از رفتن با بیان اینکه در آخرین فرصت اکران تابستانی قرار داریم و بعداز این، فرصت اکران را از دست میدهیم گفت: با توجه به تجربه سینماها در پارسال، ترجیح میدهیم بعد از رفتن را در تابستان اکران کنیم و مردم به سینماها بیایند.
بابایی درباره برآورد میزان فروش گفت: تمام کسانی که در حوزه پخش هستند و سالها در این حوزه کار میکنند هم نمیتوانند پیشبینی درستی ارائه کنند. تا ۸ سال پیش اکران محرم در پاییز بود و سینماها کم رونق بودند. شرایط اکران بقدری پیچیده است که نمیشود پیشبینی درستی از میران فروش داشت.
تهیهکننده همچنین بدون قرار قبلی با اشاره به فروش ۴ میلیاردی این فیلم در سال گذشته گفت: با وجود این که فیلم لوکیشنهای متعددی داشت اما نسبت به فیلمهای اجتماعی که در سال گذشته ساخته شد، فیلم ارزانی بود. با وجود این که سیرک بزرگی ساختیم و ۹ بازیگر چهره داشتیم.
بعد از رفتن فیلم ایرانی به نویسندگی و کارگردانی رضا نجاتی و تهیه کنندگی محمود بابایی محصول سال ۱۴۰۱ است. در این فیلم، صابر ابر، سارا بهرامی، پوریا رحیمیسام، پانتهآ پناهیها، بهرام شاهمحمدلو، احترام برومند، روشنک گرامی، یسنا میرطهماسب، خسرو احمدی و حامی ترابی ایفای نقش میکنند.
داستان بعد از رفتن از این قرار است: آرش بعد از مدتها دوری به زادگاهش بازمیگردد و به دنبال گمشدهاش است… .
این فیلم در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر نامزد بهترین نقش مکمل زن با بازی پانتهآ پناهیها و بهترین فیلم اول برای کارگردانی رضا نجاتی شد.
جواد مزدآبادی گفت: همیشه عده ای نورچشمی مدیران سینمایی بوده اند و بهترین زمان اکران به فیلم های آن ها تعلق گرفته و بالاترین امکانات و تسهیلات به آن ها داده شده است.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، جواد مزدآبادی کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: اگر بخواهیم واقع بینانه به تاریخ سینمای کشورمان نگاه کنیم باید بگوییم هیچ گاه شاهد عدالت محوری در سینما نبودیم چرا که همیشه در طول تاریخ و در هر دولتی بی عدالتی در سینما وجود داشته است.
کارگردان فیلم های سینمایی «ورود زنده ها ممنوع» و «طاووس های بی پر» در گفتگو با سینماپرس، گفت: همیشه عده ای نورچشمی مدیران سینمایی بوده اند و بهترین زمان اکران به فیلم های آن ها تعلق گرفته و بالاترین امکانات و تسهیلات به آن ها داده شده است.
وی ادامه داد: فرقی نمی کند در کدام دولت چرا که در هر دولتی با هر طیف و جناحی عده ای از سینماگران از فضای سینما دور می ماندند و در نقطه مقابل عده دیگری همواره تحت هر شرایطی فضای کار، تولید و پخش برایشان مهیا بود.
مزدآبادی سپس با تأکید بر اینکه هیچ راهکاری برای برون رفت از این بحران نمی توان ارائه کرد اظهار داشت: همه چیز به انصاف مدیران و توجه آن ها به شعارها و وعده های شان قبل از گرفتن پست و سمت مدیریتی باز می گردد؛ بی تردید اگر مدیران پایبند به اصول و قوانین و عدالت و اخلاق باشند وقتی متصدی حوزه های خود می شوند نیز همان روش و منش را ادامه خواهند داد اما افسوس آنچه ما سال ها است در سینمای کشور شاهدیم این است که بعد از اینکه مدیران پست می گیرند همه چیز عوض می شود و شرایط به شکل دیگری رقم می خورد.
این سینماگر متذکر شد: امروزه به جای اینکه قدرت دست مدیران سینمایی باشد در دست سینماداران است و آن ها هستند که برای اکران فیلم ها تعیین تکلیف می کنند. سینماداران آثاری که فکر می کنند مورد استقبال واقع نمی شود را رسماً از گردونه و چرخه اکران حذف می کنند و با دادن سانس های مرده این فیلم ها را می سوزانند.
وی تأکید کرد: حوزه پخش و اکران به تعدادی افراد خاص بر می گردد که صاحب سالن ها هستند و همه ما هم به خوبی آن ها را می شناسیم! این افراد هستند که تصمیم گیر شده اند و با لابی کردن یک فیلم را به بالاترین درجه می رسانند یا آن را به زمین می زنند.
مزدآبادی در خاتمه این گفتگو با بیان اینکه مدیران سینمایی باید با کار جهادی تدبیری برای وضعیت آشفته اکران و خروج این حوزه از دست مافیا داشته باشند تصریح کرد: ما نیازمند تغییر ساختار در سینمای کشورمان هستیم. مدیران سینمایی تا دیرتر نشده باید چاره اندیشی داشته باشند؛ من شخصاً هنگام اکران فیلم «طاووس های بی پر» ضربه این اتفاق را خوردم به نحوی که فیلم من فقط در ۶ سالن سینما به صورت تک سانس اکران شد و می دانم این اتفاق چقدر می تواند برای یک فیلمساز تلخ و آزار دهنده باشد.
قرارداد سرگروهی فیلم «آخرین تولد» به کارگردانی نوید محمودی در شورای صنفی نمایش ثبت شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، اعضای شورای صنفی نمایش در جلسه امروز یکشنبه اول مرداد ماه، بعد از بررسی درخواستها و موارد مطرح شده، قرارداد سرگروهی فیلم سینمایی «آخرین تولد» به کارگردانی نوید محمودی و تهیهکنندگی جمشید محمودی را با پخش «فیلمیران» به سرگروهی پردیس «هویزه» ثبت کردند.
همچنین با توجه به فرارسیدن ایام عزاداری سالار شهیدان، فعالیت سینماها از ساعت ۱۹ چهارشنبه ۴ مرداد تا پایان روز یکشنبه ۸ مرداد به مدت چهار روز متوقف خواهد شد.
لازم به ذکر است از روز دوشنبه ۹ مرداد فعالیت سینماها با اکران فیلمهای غیرکمدی از سر گرفته میشود.
نخستین شب از هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان با اکران فیلم “گاو آمریکایی” آغاز و با نمایش فیلم “لالایی ابوحمیظه” به پایان رسید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان در سینما فردوسی اهواز با حضور جمعی از اهالی سینما، هنرمندان و علاقمندان به فیلم آغاز گردید که در نخستین شب این جشنواره ۱۲ مستند کوتاه اکران شد.
فیلمهای “گاو آمریکایی” به کارگردانی آسمان طوسی، “رویا” به کارگردانی فاطمه سادات عزیزی، “مظفر” به کارگردانی امیرعلی دریکوند، “پل دکدکو” به کارگردانی حسین مددی، “زندگی شاید همین باشد” به کارگردانی آرش بختیارینژاد، “زنده به گور” به کارگردانی مهران کلنگدار، “پولوس” به کارگردانی منصور غلامی، “کنسرسیوم” به کارگردانی ضیا حاتمی، “پرگار” به کارگردانی مسعود بهارلو، “هبوط” به کارگردانی علی قنبریان، “بلاک” به کارگردانی محمود سعیدکیا و “لالایی ابوحمیظه” به کارگردانی محسن ظریفی اکران شدند.
موضوعات اجتماعی، روابط انسانی، مستند تاریخی، فضای مجازی و … از جمله موضوعات فیلمها به نمایش درآمده بود.
در پایان اکران فیلمها نشست نقد و بررسی با حضور منتقدان و کارگردانان شرکت کننده در جشنواره برگزار شد.
رویا
فاطمه سادات سید عزیزی کارگردان فیلم “رویا” در نشست نقد و بررسی گفت: سوژه فیلم من واقعی بود، دلیل اینکه مرگ و سیاهی را در این فیلم نشان دادم برای این بود تا افرادی که خسته میشوند و رها میکنند را به تصویر بکشم.
وی با بیان اینکه فیلم “رویا” مراحل تولید سختی نداشت توضیح داد: به عنوان اولین کارم تلاش کردم از افراد حرفهای استفاده کنم چراکه معتقدم در یک اثر هنری خوب باید با افراد حرفهای کار شود.
این کارگردان در ادامه با اشاره به مشکلات مالی برای ساخت فیلم کوتاه خطاب به انجمن سینمای جوان اهواز گفت: انتظار میرود انجمن از کارگردانهای جوان حمایت بیشتری داشته باشد اگر ما بخواهیم یک کار حرفهای بسازیم با بودجهای کم حتی نمیتوانیم تجهیزات خوب استفاده کنیم.
وی تاکید کرد: ما به حرفه فیلمسازی وارد شده ایم تجاربی کسب کرده ایم که در این راستا نیز تلاش کردیم و قصد داریم از این مسیر درآمدزایی کنیم لذا انتظار می رود که انجمن حمایت بیشتری به ویژه در زمینه مالی و ارایه تسهیلات به فیلمسازان داشته باشد.
پل دک دکو
حسین مددی کارگردان مستند “پل دک دکو” توضیح داد: این مستند درباره یک پل در مسجدسلیمان است که براساس تحقیق میدانی اقدام به ساخت آن کردم.
وی با بیان اینکه این مستند به نوعی دغدغه درونی بوده است گفت: متاسفانه شرکت نفت از این سازه هیچ آرشیوی نداشت و به نظر من این مساله نه تنها در شرکت نفت بلکه در بسیاری از نهادها که تجربیات و رویدادها یا موضوعات خود را مستند نگاری نمیکنند یک ضعف محسوب میشود.
مددی ادامه داد: پلی که من در این مستند به آن پرداختم با یک سری اقدامات کوچک میتواند به یک پل توریستی تبدیل شود.
وی در ادامه به هنرمندان توصیه کرد به مشکلات پیرامونی خود بپردازند و آن را به تصویر بکشند و افزود: اگر هنرمند دغدغه رفع مشکلات کشور و جامعه را نداشته باشد به یک موجود بی خاصیت تبدیل میشود.
این مستندساز تصریح کرد: به اعتقاد من، هنر و سینما آینه و چراغ هستند و بازتاب یک جامعه را میتوان در قاب سینما و تئاتر دید.
“بلاک”
محمود سعیدیکیا کارگردان انیمیشن “بلاک” ضمن تشریح روند ساخت این انیمیشن گفت: تلاش کردم تا اثری ساده خلق کنم، موضوع این کار را فضای مجازی انتخاب کردم چون این موضوع برای من جذاب و دوست داشتنی بود.
وی افزود: سعی کردم در این کار فضای مجازی را دنیایی بزرگ نشان دهم زیر واقعا یک فضای بزرگ که ظاهرش کوچک است دیده میشود و ارایه این موضوع در انیمیشن برای من ممکن بود.
میزان استقبال از جشنواره و نظرات مردمی
در نخستین شب از جشنواره فیلم کوتاه استان خوزستان میزان استقبال مردمی کم و بخشی از صندلیهای سالن سینما خالی بود. با این حال داوران و اجرا کنندگان جشنواره معتقد بودند که معمولا نخستین روز از جشنواره همیشه استقبال کمتر از میزان انتظار است. هر چند برخی دیگر برگزاری جشنواره پس از گذشت هفت سال را نیز عامل مهمی در این موضوع میدانند.
بهنوش بساک از مخاطبان علاقمند به جشنواره فیلم کوتاه به خبرنگار ایرنا گفت: ما باید به عنوان یک مخاطب و تماشاچی با حضور خود در چنین جشنوارههایی از فرهنگ و هنر حمایت کنیم و بتوانیم آن را گسترش دهیم از این که انجمن سینمای جوان اهواز این اقدام خوب هنری را برای ما رقم زده است تشکر میکنیم.
وی افزود: فضای جشنواره با وجود رقابتی که در آن وجود دارد اما بستر خوبی برای ارتباط و تعامل است. من از دیدن فیلمهایی که امروز دیدم لذت بردم.
سیمین بیداری دیگر تماشاچی نخستین شب جشنواره گفت: من به فیلم به ویژه فیلم کوتاه علاقه بسیاری دارم و از چنین رویدادهایی در شهرم استقبال میکنم. امشب موفق شدم سه فیلم کوتاه را ببینم که به نظر من کارهای بسیار خوب و تاثیرگذاری هستند.
محمد پناهی نیز گفت: جشنواره خوبی بود؛ من علاقمند به فیلمسازی هستم، امشب علاوه بر دیدن فیلم های کوتاه موفق شدم با برخی کارگردان ها صحبت کنم و از نظرات آنها استفاده کنم به طور کلی جشنوارهها فضای خوبی برای گفتوگو با افراد دارای تخصص و حرفهای است و میتوان در چنین فضایی از تجربیات آنها بهره برد.
به گفته مهدی کیخایی، دبیر جشنواره فیلم کوتاه خوزستان بیش از ٢۵٠ اثر به دبیرخانه هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان ارسال شده که از این تعداد ۴۶ اثر از فیلمسازان استان به مرحله نهایی رسیدند.
از ۴۶ اثر منتخب ۲۲ اثر در حوزه داستانی، ۱۳ اثر در حوزه مستند، هفت اثر در حوزه تجربی و چهار اثر در حوزه پویانمایی در بخش رقابتی هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان شرکت دارند.
هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان از ۲۰ تا ۲۳ تیر ماه جاری در محل سینما فردوسی اهواز در سه سانس به اجرا درمیآید.
جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» هر چند در قالب یک رویداد موضوعی و مناسبتی متولد شده است اما ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به خاستگاه یک جریان زاینده و پویا در سینمای ایران را دارد. جریانی که میتواند در طول سالها و دهههای آینده، تصویری بالنده از «زن ایرانی» را بر پرده سینماها ثبت کند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تولد هر جشنواره موضوعی در تقویم رویدادهای سینمای ایران معمولا با یک سوءتفاهم و حتی قضاوت منفی مواجه میشود و به استناد تجربههای متعدد اما ناکام مانده در این عرصه، هر تجربه تازهای محکوم به شکست فرض میشود.در این شرایط چگونه میتوان به یک جشنواره موضوعی امید داشت و آیا یک رویداد با رویکرد محتوایی در سینمای ایران میتواند منشأ اثر هم باشد؟ جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» با تمرکز ویژه بر بازنمایی تصویر «زن» و «خانواده» در سینما، یکی از همین جشنوارههای موضوعی است که همین روزها در تهران و ۱۵ استان کشور در حال برگزاری است؛ این جشنواره چگونه میتواند قواعد ناامیدکننده دیگر جشنوارههای موضوعی را برهم بزند؟«حوا» بهدنبال چیست؟جشنواره فیلم «حوا» از ۱۶ تیرماه در استانها کلید خورده و بخش اصلی آن در پایتخت، طی روزهای ۲۰ تا ۲۳ تیرماه در قالب اکران فیلمهای بلند، کوتاه و مستند در سینما «فرهنگ» تهران و برگزاری نشستهای تخصصی برقرار خواهد بود. پرونده این رویداد هم در روز بیست و سوم تیرماه که در تقویم ملی ایران به نام «روز خانواده» نامگذاری شده است، بسته میشود. همین مناسبت هم نسبت این رویداد سینمایی با تقویم ملی را مشخص میکند.شعار اصلی جشنواره فیلم «حوا» این نسبت را مشخصتر هم میکند؛ «ما پای خانواده ایستادهایم». طبیعتا هر رویدادی با فهرستی از اهداف متولد میشود و بنابر آنچه در فراخوان نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» بر آن تصریح شده است، رویکرد موضوعی این رویداد سینمایی «زن» و «خانواده» است.اتفاقا یکی از نکاتی که جشنواره «حوا» را نسبت به رویدادهای موضوعی دیگر در سینمای ایران متمایز میکند، انتخاب همین رویکرد محتوایی در شرایطی است که مقوله «زن» و «خانواده» و نسبت این دو با جامعه، یکی از کلیدیترین موضوعات روز به حساب میآید و لزوم پرداختن به آن در بستر یک رویداد، اولویتی غیرقابل کتمان است.حالا برگزاری جشنواره «حوا» را میتوان فرصتی برای گفتگو و آسیبشناسی درباره کارنامه سینمای ایران در زمینه بازشناسی و بازنمایی تصویر «زن ایرانی» بر پرده نقرهای قلمداد کرد.با «حوا» چه میبینیم؟بنابر اعلام دبیرخانه در اولین دوره این رویداد و در بخش ملی ۱۲ فیلم بلند داستانی، ۱۰ فیلم مستند و ۱۵ فیلم کوتاه به رقابت خواهند پرداخت. مهدیه سادات محور که دبیری اولین جشنواره فیلم «حوا» را برعهده دارد، یکی از چهرههای فعال در حوزه ساخت فیلمهای مستند با موضوع خانواده است و بهواسطه همین سابقه میتوان امید داشت که ویترین این رویداد سلیقه بیشتری را در ترکیب فیلمها اعمال کرده باشد.«اخت الرضا» به کارگردانی سیدمجتبی طباطبایی، «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی، «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجهپاشا، «رمانتیسم عماد و طوبا» به کارگردانی کاوه صباغزاده، «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج، «شهربانو» به کارگردانی مریم بحرالعلومی، «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدمدوست، «هناس» به کارگردانی حسین دارابی، «هوک» به کارگردانی حسین ریگی، «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری، «هفت بهار نارنج» به کارگردانی فرشاد گل سفیدی و «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزهای ۱۲ فیلم بلند داستانی حاضر در این رویداد هستند که هرچند همه آنها پیشتر دیده شدهاند اما قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر با هدف بازخوانی تصویر ارائه شده از زن و خانواده در هر یک آنها، تماشای دوباره آنها را واجد ارزش مضاعف کرده است.فیلمهای حاضر در بخش ملی، بنابر برنامهریزی صورت گرفته بهصورت همزمان در ۱۳ استان، امکان نمایش و ارتباط با مخاطبان هدف خود را دارند تا سیاست اصلی جشنواره در راستای جریانسازی به تحقق نزدیکتر شود. علاقهمندان در طول برگزاری جشنواره در سینما فرهنگ تهران، بنابر جدول منتشرشده از سوی روابط عمومی میتوانند، به تماشای این آثار بنشینند.حرف تازه «حوا» چیست؟اما یکی از آسیبهای جشنوارههای موضوعی توقف در مرحله «بازخوانی» و «مرور» است. جشنواره فیلم «حوا» برای عبور از این آسیب، سلسله نشستهایی تخصصی را ترتیب داده تا علاوهبر بازخوانی تحلیلی آنچه در دهههای قبل بر سینمای ایران گذشته است، سرفصلهایی را ناظر به آینده و مسیر پیش رو نیز مطرح کنند.«خانه کتاب و ادبیات ایران» و «سینما فرهنگ» در طول برگزاری جشنواره میزبان این نشستهای تخصصی خواهند بود که برخی از آنها تا به امروز برگزار شده و برگزاری باقی آنها در روزهای آینده استمرار خواهد داشت.«تصویرخانواده در سینمای ایران، از سینمای موجود تا سینمای موعود، با تکیه بر کتاب مرحوم نادر طالبزاده»، «زن در سینمای دفاع مقدس»، «تبیین، تقویت و تحکیم نقش خانواده در مواجهه با فرایند جهانی شدن»، «بررسی مقایسهای نگاه اسلام و غرب به زن»، «بررسی راهکارهای تقویت نقش و جایگاه زن و خانواده در جامعه» و «راهکارهای تقویت تحکیم خانواده در فرایند جهانی شدن و ضرورت ارائه الگوی خانواده ایرانی و اسلامی» عناوین ۶ نشست تخصصی جشنواره امسال است که به خوبی رویکرد محتوایی این رویداد را تبیین میکند.از «حوا» چه بخواهیم؟بنیاد ملی گوهرشاد، بانی برگزاری جشنواره فیلم «حوا» است که حالا در ابتدای مسیر قرار دارد اما براساس آنچه تا به امروز در فرآیند برگزاری این رویداد شاهد بودهایم، دیگر نهادها و ارگانها بهخصوص وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هم تلاش داشتهاند در هر چه بهتر برگزار شدن آن سهمی داشته باشند. این اتفاق پشتوانه مهمی برای یک رویداد موضوعی است و میتواند تضمینکننده استمرار برقراری آن برای دورههای آتی با هدف تبدیل شدنش به یک برند معتبر در تقویم رویدادهای سینمایی باشد.«حوا» بهراحتی میتواند در سالهای بعدی و دورههای آتی، میزبان فیلمهای سینمایی، فیلمهای کوتاه و مستندهایی باشد که با هدفگذاری رونمایی در این رویداد موضوعی به تولید رسیدهاند و این یعنی تثبیت جایگاه این رویداد در تقویم رویدادهای ملی سینمای ایران.جشنواره «حوا» همچنین میتواند دامنه تعاملات بینالمللی خود را بهخصوص در ارتباط با کشورهای منطقه گستردهتر کند تا از این معبر تبدیل به رویدادی معتبر و جهانی در حوزه سینمای منطقه و مشخصا سینمای کشورهای اسلامی شود.ورود به حوزه تولید هم برنامهای بلندمدت برای همه رویدادهای موضوعی در سینما محسوب میشود. کمااینکه محمدرضا سوقندی مدیرکل حقوقی مجلس و استانهای سازمان سینمایی در نشست خبری این رویداد تصریح کرد: «خانواده در فرهنگ ما یک مزیت نسبی و رقابتی است اینکه نتوانیم از غنای فرهنگی خودمان به درستی استفاده کنیم، اشتباه است. غنای فرهنگی مثل یک معدن باید کشف شود. البته در سال اول جشنواره خیلی نمیشود حوزه تولید را بالا برد اما امیدوارم دبیرخانه جشنواره به سمت تولید برود.»با این پشتوانه، جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» هر چند در قالب یک رویداد موضوعی و مناسبتی متولد شده است اما ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به خاستگاه یک جریان زاینده و پویا در سینمای ایران را دارد. جریانی که میتواند در طول سالها و دهههای آینده، تصویری بالنده از «زن ایرانی» را بر پرده سینماها ثبت کند.
داریوش بابائیان تهیهکننده فیلم «معجزه عشق» ضمن اشاره به گذشت دو هفته از اکران این فیلم بدون سینمای سرگروه، همزمانی اکران فیلمش با ادامه استقبال از «فسیل» را از بدشانسی دانست!
به گزارش سینمای خانگی، داریوش بابائیان تهیهکننده فیلم «معجزه عشق» به کارگردانی سیدمحمدرضا ممتاز، در گفتگو با مهر، درباره شرایط اکران عمومی این فیلم توضیح داد: فیلم ما در شرایطی در حال اکران در سینماهاست که دو فیلم «فسیل» و «شهر هرت» همه سالنهای سینمایی را بهطور کامل قبضه کردهاند. حرف ما هم این نیست که سینماداران سانسهایی را که به این فیلمها تعلق دارند را در اختیار فیلم ما بگذارند اما وقتی اکران فیلمی آغاز میشود باید در تخصیص سانسهای اکران توازنی برقرار باشد.
وی ادامه داد: فیلمی مثل «فسیل» که تا امروز فروش عالی داشته و سینماها را نجات داده است، در سانسهای مرده سالنهای سینما هم مشتری و مخاطب خودش را میتواند داشته باشد و اتفاقاً کمک بیشتری هم به سینماداران میکند. ولی فیلم من وقتی اکران میشود نیاز به سانسهای مناسب دارد. فیلم «معجزه عشق» در شرایطی اکران خود را آغاز کرده که سینمای سرگروه آن یعنی ماندانا، پلمب بوده است و در واقع بعد از یک هفته هنوز فیلم ما سرگروه اکران ندارد. سالنهای دیگری هم که در اختیار داشتیم، غالباً بهصورت تکسانس فیلم را اکران کردهاند.
بابائیان افزود: انشالله با تبلیغاتی که داشتهایم بتوانیم تعداد سالنهای اکران فیلم را افزایش دهیم و مخاطبان در همان سانسهای حداقلی هم از فیلم استقبال کنند. شاید اینگونه سینماداران هم راضی شوند و سانسهای بیشتری را به اکران فیلم ما اختصاص دهند. در مجموع اما تا به اینجا از شرایط اکران فیلم اصلاً راضی نیستیم. واقعیت این است که فیلم پتانسیل لازم برای جذب مخاطب را دارد.
این تهیهکننده درباره اکران فیلمش بدون سینمای سرگروه، توضیح داد: زمانی که سینما ماندانا پلمب شد، خود صاحب سینما فکر میکرد نهایت یک روز این سالن تعطیل باشد ولی بهدلیل عدم حضور دادستان ناحیه، تعطیلی این سینما طولانیمدت شد. واقعیت این است که نداشتن سرگروه به اکران فیلم ما لطمه زده و با توجه به قراردادی که منعقد شده است، ما میتوانیم بابت این اتفاق از سینما خسارت هم بگیریم، اما ما چنین قصدی نداریم.
وی افزود: انتظارمان این است که زمان شروع اکرانمان در سرگروه را هم از مقطعی که مشکل سرگروهمان حل میشود، محاسبه کنند. واقعیت این است که ما خودمان هم برای سینما ماندانا و مسئولانش ناراحت هستیم و نمیخواهیم نمک روی زخم آنها بپاشیم اما امیدواریم این محاسبه را درباره بازه اکران فیلم داشته باشند.
تهیهکننده «معجزه عشق» در پاسخ به این پرسش که آیا تاریخ مصرف کمدیهایی از این جنس نگذشته و شاید به همین دلیل است که فیلم با استقبال مخاطب مواجه نمیشود، گفت: اصلاً این موضوع را قبول ندارم و معتقدم فیلم «معجزه عشق» داستان مناسبی دارد و حتی در قیاس با برخی فیلمهای مشابه خودش که الان در حال اکران هستند، قصه درستتر و ساختار بهتری دارد.
وی ادامه داد: همین الان غیر از فیلم من فیلمهای «فسیل»، «شهر هرت» و یکی دو فیلم دیگر در قالب کمدی روی پرده است. بروید و کارشناسی کنید و ببینید کدام یک قصه و ساختار درستتری دارد. فیلم «معجزه عشق» در همان سه روز اول اکران ۳۰۰ میلیون فروش کرد و امید داریم در روزهای آینده موتورش بیشتر روشن شود. واقعیت این است که این فیلم را هر مخاطبی دیده، بدش نیامده است. قطعاً اگر سانسهای مرده را به فیلم ما اختصاص نمیدادند، الان فروش بسیار بالاتری داشت. به نظرم فیلم ما از منظر ساخت و محتوا هم ردیف با فیلم «شهر هرت» است.
این تهیهکننده گفت: این از بدشانسی ما بود که همزمان با ادامه استقبال از فیلم «فسیل» فیلممان اکران شد. زمانی که ما برای اکران فیلم «معجزه عشق» مدنظر داشتیم عید نوروز بود. کسی فکر نمیکرد استقبال از «فسیل» تا این اندازه ادامه داشته باشد.
صادق داوریفر کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» درباره چالشهای ساخت این مستند درباره حجتالاسلام قرائتی و دلایل تبدیل آن به مستند «شرح شیخ کاشان» توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، صادق داوریفر کارگردان مستند «شرح شیخ کاشان» به بهانه پخش تلویزیونی این مستند همزمان با برگزاری آئین بزرگداشت حجتالاسلام قرائتی در سازمان صداوسیما، در گفتگو با مهر، درباره این مستند توضیح داد: من مستند «شیخ شوخ کاشی» را در سال ۹۱ ساختهام و حالا در سال ۱۴۰۲ نسخهای از آن با نام «شرح شیخ کاشان» از تلویزیون پخش شده است که نسخه کاملی نیست. بعد از اولین نمایش این مستند در جشنواره فجر، عدهای از اطرافیان حاجآقای قرائتی با ایشان تماس گرفتند و گفتند این اثر در شأن شما نیست. آن هم در حالی که من رضایت کتبی از حاجآقا بابت نسخه نهایی داشتم و ایشان در محفل خصوصی فیلم را دیده و با دستخط خودشان بابت مستند تشکر کردند. حتی اسم فیلم هم در این دستخط ذکر شده است.
وی ادامه داد: بعد از اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر بهواسطه همان واکنش اطرافیان، شخص حاجآقای قرائتی با من تماس گرفتند و گفتند نمیخواهم فیلم را پخش کنید. سراغ داماد ایشان رفتم که کمک بسیار زیادی به ساخت این فیلم کرده بود و به پیشنهاد او سراغ یک حکم رفتیم که حاجآقا هم او را قبول داشت. به پیشنهاد او یکی دو پلان را جابهجا کردیم و مجدد برای بازبینی آن را به منزل حاجآقا ارسال کردیم. مجدد بابت این نسخه دوم هم دستخط رضایت گرفتم. به دلیل گزارش نامناسب اطرافیان اما مجدد با حاشیههایی مواجه شدیم.
وحید جلیلی نوشت این بهترین مستند فجر بود!
این مستندساز افزود: کار به جایی رسید که روزی یک تماس از طرف فردی داشتم که با ادبیات تهدیدآمیز خواست که فیلم دیگر در هیچ کجا پخش نشود و ما هم عطای آن را به لقایش بخشید و فیلم به محاق توقیف رفت! البته اکران فیلم در فجر واکنشهایی خیلی خوبی گرفته بود. خاطرم هست وحید جلیلی که امروز قائممقام صداوسیما شده است، همان زمان در نشریهاش یادداشتی نوشت و این مستند را بهترین فیلمی معرفی کرد که در جشنواره فجر آن سال دیده بود.
فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کردهایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ وی ادامه داد: بهواسطه همین بازتابها سازمان اوج یک ماه بعد از جشنواره فجر با من تماس گرفت و گفت ما این مستند را میخواهیم. از طرف دیگر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم خواستار فیلم بود. در آن مقطع احساس کردم اگر فیلم را به اوج بسپارم شرایط بهتری برای عرضه پیدا میکند. به دوستان اوج گفتم من دو دستخط از آقای قرائتی بابت تأیید فیلم دارم اما در جریان باشید که در حال حاضر او راضی به پخش مستند نیست. آنها گفتند نگران آن نباش و با همین شرایط، فیلم را به اوج واگذار کردم.
داوریفر گفت: بازهم فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کردهایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ بهواسطه آنکه جریانی در فضای مجازی به دنبال تخریب آقای قرائتی بودند، دوستان ما در مقام دفاع تصمیم به پخش این مستند گرفتند. هم تأکید کردم در آن مقطع پخش نکنند و هم گفتم مطمئنم که شما نسخه کامل را از تلویزیون پخش نمیکنید! همان هم شد، با حذف چند صحنه فیلم روی آنتن رفت. حتی پیامک آن مدیر را هنوز دارم که از من عذرخواهی کرد و گفت تو راست میگفتی!
این مستندساز گفت: اتفاق بدتر این بود که بعد از این پخش، به تواتر فیلم را از شبکههای مختلف پخش کردند و واقعاً این کار هم اشتباه بود. در همین یک هفته گذشته چندین نفر بابت دیدن این مستند از شبکههای مختلف به من پیامک زدهاند!
کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» در ادامه درباره انگیزه ساخت این مستند هم توضیح داد: در مقطعی تهیهکننده تلویزیون بودم اما از برنامهسازیهای روتین برای مدیران تلویزیون خسته شده بودم. تصمیم داشتم از آن مدل کار فاصله بگیرم و دغدغه مستندسازی پیدا کردم. جلسهای پیش آمد که به عنوان برنامهساز نزد آقای قرائتی رفتیم تا برای آیتمهای مناسبتی ماه رمضان، صحبتی با ایشان داشته باشیم. در تمام مدت جلسه توجهم به آقای قرائتی بود و با خودم میگفتم چقدر شخصیت جذاب و جالبی دارد.
حاجآقا سه بار استخاره گرفت و هر سه بار خوب آمد!
وی افزود: در همان جلسه به آقای قرائتی گفتم میخواهم درباره شما یک فیلم بسازم. سه بار استخاره گرفتند و احساسم این بود که میخواستند نتیجه استخاره بد بیاید! عین سه بار اما جواب استخاره خوب آمد و گفتند با فلانی صحبت کنید. سراغ این رابط رفتیم و گفتم نمیخواهم فیلمی درباره جلوت آقای قرائتی بسازم چرا که آن را همه در «درسهایی از قرآن» دیدهایم، گفتم میخواهم خلوت ایشان را بهتصویر بکشم تا مردم پشت صحنه زندگی یک طلبه را ببینند. او هم خیلی خوشش آمد و کار را شروع کردیم.
داوریفر با ذکر خاطرهای گفت: در مسیر ساخت مستند، روزی در ماشین بودیم که ناگهان جلوی مسجدی متوقف شدند تا حاجآقا به آنجا برود. ما برای فیلمبرداری پیاده شدیم که حاجآقا گفتند، «کجا؟ همین که شما همراه من بیایید دیگران فکر میکنند که حالا قرائتی چه برنامهای برای خودش دارد که دارند فیلم تبلیغاتیاش را میسازند!» من هم نمیخواستم یواشکی فیلمبرداری کنم. فیلمبرداری که همراهم بود خطاب به من گفت، این مستندی است که باید تنهایی آن را بسازی، دوربینی برایم خرید و گفت با همین میتوانی کارت را انجام دهی. از همان زمان من به مدت دو سال با دوربین و تجهیزات صدا، بهصورت انفرادی همراه حاجآقا بودم. همه اطرافیان حاجآقا هم به من اعتماد پیدا کرده بودند.
وی افزود: طی این دو سال در سه نوبت حاجآقای قرائتی نسبت به فعالیت و حضور من معترض شد و من هم میپذیرفتم و میرفتم. بعدها هم خودم مستند «فیه ما فیه» را با همین موضوع ساختم که چرا روحانیت با دوربین مشکل دارد!؟ خلاصه بعد از دو سال به این نتیجه رسیدم که به اندازه کافی فیلمبرداری کردهام و بعد از تدوین، نسخه نهایی را به جشنواره فجر ارائه کردم. این شد اولین تجربه من در مستندسازی و بعد از آن در همین مسیر کارم را ادامه دادم.
صادق داوریفر
قرائتی اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمیکند
کارگردان این مستند درباره تفاوت تصویر ارائه شده از حجتالاسلام قرائتی در این مستند، نسبت به آنچه پیشتر مردم در تلویزیون دیده بودند، گفت: واقعیت این است که همه آدمها خاکستری هستند و نمیتوان آنها را سفید یا سیاه مطلق روایت کرد. در نسخه اولیه مستند من هم تصویری که از حاجآقا ارائه شده بود، کاملاً خاکستری بود. اما در نسخه فعلی که به نام «شرح شیخ کاشان» در تلویزیون در حال پخش است، تلاش شده کاراکتری کاملاً سفید به تصویر کشیده شود. بالاخره باید بپذیریم که جذابیت شخصیت آقای قرائتی در جمیع جوانب شخصیتی ایشان است. آقای قرائتی به رغم آنکه سالها در مقابل دوربین تلویزیون بوده است، اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمیکند و به معنای واقعی زندگیاش جریان دارد.
هر جا دوربینهای رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن میکردم میخواستم پشتصحنهها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشهاش تبلیغ دین است
وی افزود: خاطرم هست زمانی که به یک نمایشگاه کتاب رفتیم و آقای قرائتی متوجه شد درباره همه موضوعات در نمایشگاه کتابی وجود دارد، غیر از موضوع نماز، چنان عصبانی و برافروخته شد که من واقعاً جا خوردم. این عصبانیت هم کاملاً برآمده از یک باور و ارادت قلبی بود، اما تصویر چنین مواجههای را در مستند فعلی شما نمیبینید. اینطور نیست که شما تصور کنید حاجآقای قرائتی همواره در حال شوخی کردن است.
گفتند چطور ثابت کنم این باغ و ویلا برای من نیست؟
داوریفر تأکید کرد: شوخی و بذلهگویی جزو ویژگیهای شخصیتی کاراکتر آقای قرائتی است. من در مراوداتی که با ایشان داشتم، متوجه شدم این رفتار شوخ و مطایبهگر را در همه جا دارند. در خانه دراز که میکشید، میگفت چرا از دراز کشیدنم فیلم میگیری! یا زمانی که پرتقال میخورد، میگفت چرا از پرتقال خوردنم باید فیلم بگیری!؟ ایشان خیلی از این جنس فیلم گرفتنهای من خوشش نمیآمد و در چند نوبت هم عصبانی شدند که من همانها را هم در مستند گذاشتم، اما حذف کردند! حتی در یکی از سکانسها که دارم از خوابیدنشان فیلم میگیرم، به دوربین میگویند، «گربه هم میخوابد، از خوابیدن من چرا باید فیلم بگیری!؟» یا در نوبت دیگر که به یک باغ رفته بودیم، گفتند؛ «فیلم نگیر، اینها را ضبط میکنی و پخش که میشود مردم فکر میکنند این باغ و ویلا متعلق به من است! من چطور ثابت کنم مال من نیست؟»
این مستندساز گفت: آنچه من در این مستند به دنبال آن بودم، بهتصویر درآوردن خلوت آقای قرائتی بود و به همین دلیل هم سراغ برادران ایشان، محله کودکی و حتی داخل خانهشان رفتم. در این فضا هم مشخصاً چالشی که ایشان با برادرهایشان داشتند برایم بسیار جالب بود و پرداختن به برخی از نظرات برادرهایشان هم بعدها مشکلساز شد! من اما به دنبال روایت همینها بودم و این نکات برایم جذاب بود. هر جا دوربینهای رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن میکردم میخواستم پشتصحنهها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشهاش تبلیغ دین است. بعدها چند مستند دیگر را هم با همین رویکرد ساختم تا نشان دهم طلبهها هم مانند اقشار دیگر جامعه، زندگی روزمرهای دارند که به هر دلیلی تا به امروز به آنها پرداخته نشده است.
وی در پایان اظهار کرد: بعد از این تجربه سفارش مجموعهای ۲۰ قسمتی را با همین موضوع به من دادند که از آن تعداد من در مقام تهیهکننده، ۷ قسمت را تولید کردم و ساختم اما هیچکدام پخش نشد! این مستندها درباره آدمهای بزرگی هم بود که بعدها خبر فوت آنها با آب و تاب از بخشهای خبری پخش میشد و من افسوس میخوردم که پرترهای که درباره آنها ساختهام اجازه پخش نگرفته است.