رسانه سینمای خانگی_گزارش اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان

مراسم اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان از ساعت ۱۹ در سالن کوثر مجموعه ارتش با حضور پرشور کودکان و خانواده‌هایشان، مسئولان لشکری، کشوری و استانی، صاحبان آثار، اصحاب رسانه، چهره‌های محبوب سینمای ایران ، مهمانان خارجی و مدیران سینمایی و رسانه ملی برگزار شد.


به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی _دفتر اصفهان، اکبر عبدی، ابوالفضل پورعرب، پوران درخشنده، منوچهر والی‌زاده، جهانبخش سلطانی، بهرام عظیمی ، علیرضا خمسه از هنرمندان حاضر در اختتامیه بودند. همچنین محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، سید محمد هاشمی معاون پارلمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی قاسم زاده شهردار اصفهان،مجید زین العابدین دبیر جشنواره، وحید ملتجی مشاور عالی دبیر ،حامد علامتی مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کمال حیدری رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری اصفهان، احمدمقیمی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، کلاهدوزان، شریعتی و صالحی، اعضای شورای اسلامی شهر اصفهان، مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر، محمدرضا عباسیان، امیرحسین بانکی پورفرد نماینده مجلس شورای اسلامی،حسین طلابیگی، حبیب ایل بیگی، محسن برمهانی، هاشم میرزاخانی، محمد حمیدی مقدم، اصغر فارسی نیز در جمع میهمانان شرکت کننده جشنواره حضور دارند.
مراسم با پخش کلیپی از کودکان و شهر اصفهان آغاز شد.

سپس یک نوجوان قاری با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید، فضای سالن را نورانی کرد.. پس از آن چند نوجوان در حالی که پیراهن خادمی به تن داشتند، با پرچم مطهر حرم امام رضا (ع) و عکسی از سردار دلها سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم روی صحنه حاضر شدند.
در بخش بعدی این مراسم، گروه سرود «بچه‌ها به سمت قله» شامل دختر و پسرهای خردسال سرود جشنواره ۳۵ فیلم کودک و نوجوان با عنوان «بچه‌ها به سمت قله» را هم‌سرایی کردند.
سپس کلیپ جالبی از دو پسر و نوجوان پخش شد. آن‌ها در این کلیپ، از فیلم‌سازان  درخواست کردند فیلم‌های شاد و پرنشاط برای کودکان و نوجوانان بسازند تا رسیدن به قله آسان‌تر و شیرین‌تر باشد.

سپس سعید شیخ‌زاده مجری مراسم پایانی جشنواره روی صحنه آمد و از مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره سی‌ و پنجم دعوت کرد تا روی صحنه حاضر شود.


زین‌العابدین با تبریک و خوش‌آمدگویی به حاضران مراسم در سخنانی کوتاه گفت: بسیار خوشحالم که مردم اصفهان برای بیست و سومین بار در این سی‌وپنجمین دوره پذیرای ما بودند.
دبیر جشنواره سی و پنجم ادامه داد: جشنواره فیلم کودک و نوجوان با هویت فرهنگی و هنری مردم اصفهان آمیخته است و از سوی دیگر نام هنرمندان، فیلمسازان و هنرمندان پیشکسوت سینمای ایران بر تارک این جشنواره می‌درخشد و از سوی دیگر این جشنواره فضایی برای حضور هنرمندان جوان است.
او افزود: از مدیران، هنرمندان شهرداری اصفهان و مدیران هنری اصفهان و تمام کسانی که کمک کردند تا این جشنواره با چنین شکوهی برگزار شود تشکر می‌کنم.
مجید زین‌العابدین در پایان گفت: همچنین از میهمانان بین‌المللی این دوره تشکر می‌کنم که در این جشنواره حصور پیدا کردند تا سفیران فرهنگ و هنر باشند و این جشنواره را به تمام دنیا معرفی کنند.

در ادامه مراسم کلیپی ترکیبی از فیلم‌های بخش بین‌الملل و  معرفی داوران بخش کوتاه و پویانمایی این بخش برای میهمانان به نمایش درآمد.

سپس آنیتا ریکا، هادی محمدیان، ختام سید عبدالقادر، ماریا بزتکووا و حکمت البیضان اعضای هیات داوران  فیلم‌های کوتاه و پویانمایی بین الملل برای معرفی برترین‌ها روی صحنه حاضر شدند.

*** جایزه بهترین فیلم کوتاه بین‌الملل

با اعلام مجری عنوان بهترین فیلم کوتاه به فیلم «سوزی در باد» به کارگردانی لوسی سونگووا از جمهوری چک رسید.

*** جایزه جشنواره ویژه و پروانه زرین ویژه هیات داوران بخش بین‌الملل به مهدی امینی کارگردان فیلم «ایار»

امینی پس از دریافت جایزه به روی صحنه آمد و گفت: من این جایزه را تقدیم می‌کنم به تمام بچه‌های کار و امیدوارم در تمام سختی‌های زندگی کودکیشان را فراموش نکنند.
از آقایان نجاتی و منتظری و انجمن سینمای جوان تشکر ویژه دارم.

*** پروانه زرین جشنواره بهترین فیلم کوتاه پویانمایی «سرخوش» به کارگردانی گابریل انولفور محصول کشور فرانسه

کارگردان فیلم «سرخوش» در مراسم اختتامیه حضور نداشت و طی یک ویدیو با حاضرین صحبت کرد و گفت: من گابریل هستم و ممنون از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان که این فرصت را در اختیار من قرار داد، این فیلم برای من اهمیت ویژه‌ای دارد. من دوست داشتم که در اصفهان و در این جشنواره کنار شما باشم و باز هم ممنونم.

*** بخش داستانی بلند بین‌الملل
در ادامه کلیپ معرفی هیات داوران بخش فیلم‌های بلند بین‌الملل اعلام شد و داوران در صحنه حاضر شدند.

*** جایزه دیپلم افتخار بهترین بازیگر کودک
آلدیفی ام ال تگارا برای بازی در فیلم «سرسخت» که کارگردان به نمایندگی از این کودک جایزه را دریافت کرد

*** پروانه زرین بهترین فیلم‌نامه به فیلم
«سرزمین مادری» به کارگردانی پارک جائه

پارک جائه نیز در قالب یک ویدیو پیام خود را میهمان جشنواره و اهالی رسانه رساند و گفت: من این فیلم را برای شما ضبط کردم چون متوجه دم برنده این جایزه شده‌ام بسیار عذرخواهم که به علت شرایطی نتوانستم در ایران و کنار شما حاضر شوم امیدوارم همه مردم این فیلم را ببینند و از آن لذت ببرند.
من بسیار خوشحالم که این جایزه را از سی‌وپنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان دریافت کرده‌ام.

*** پروانه زرین بهترین کارگردانی بین‌الملل
به «دریای تابان» به کارگردانی دومنیک هرکر

کارگردان «دریای تابان» نیز برای دریافت جایزه‌اش حضور نداشت و در ویدیویی ضبط شده گفت: تشکر می‌کنم از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان این اولین جایزه کارگردانی هست که من دریافت می‌کنم.
جشنواره‌ها محفلی هستند که مخاطب با فیلم‌های ما ارتباط برقرار می‌کند من خیلی دوست دارم که از این جشنواره تشکر کنم که این جایزه را به من داد و این از ته قلب باعث افتخار من است

*** جایزه ویژه هیات داوران پروانه زرین بخش بین‌الملل به فیلم «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجه‌پاشا

*** بهترین فیلم: داوران بخش کودک به هیات داوران بخش داستانی بلند بین‌الملل روی صحنه اضافه شدند. آن‌ها جایزه ویژه خود را به فیلم «سرسخت» رسید.

این فیلم محصول کشور اندونزی است که هم در بخش کودک و هم در بخش داستان بلند بین‌الملل با نظران داوران صاحب پروانه زرین ویژه شد.

*** برگزیدگان بخش سیفژ (سازمان بین‌المللی فیلم برای کودکان و نوجوانان) (cifej)

در ادامه آیین پایانی جشنواره با حضور حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دراگان و آزاده شکوری‌راد برگزار شد و فیلم «سرسخت» برنده جایزه سیفژ شد. چاندرا سمبیرینگ (تهیه کننده) بار دیگر برای دریافت جایزه خود به روی صحنه آمد.

در ادامه کلیپی از دوبله‌‌های منوچهر‌ والی‌زاده در پویانمایی های «لوک خوش‌شانس» و «داستان اسباب‌بازی‌ها» برای مخاطبین به نمایش درآمد.
سپس با دعوت مجری، مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره کودک و نوجوانان، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، علی قاسم‌زاده شهردار اصفهان و محمد هاشمی قائم‌مقام وزیر ارشاد روی صحنه حاضر شدند تا از منوچهر والی‌زاده تقدیر کنند.

منوچهر والی‌زاده در میان تشویق حضار روی صحنه آمد و با دریافت تندیس دقایقی برای مهمانان صحبت کرد و گفت: من صمیمانه مفتخرم که اینجا و در کنار شما حضور دارم و از سعید شیخ‌زاده عزیز هم ممنونم که با توصیفاتش باعث شد که شما این‌گونه با دست‌های گرمتان از من استقبال کنید.

والی‌زاده افزود: پس از ۶۵ سال کار مستمر در دوبلاژ من را شرمنده کردید و امیدوارم تا زمانی که من عمر دارم بتوانم در کنارتان باشم. خوشحالم از اینکه در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان حضور پیدا کردم.

پس از تقدیر از منوچهر والی زاده، علی‌قاسم‌زاده شهردار اصفهان در جایگاه حضور یافت و در سخنانی عنوان کرد: سه نکته مهم را عرض می‌کنم؛ به عنوان میزبان از زبان مردم، امیدوارم توانسته باشیم حق میزبانی را درست ادا کرده باشیم. نکته دوم اینکه پیش‌بینی کردیم برای سال آینده دست کم یک پردیس سینمایی در شهر رویاها احداث کنیم.
شهرهای دیگر را خبر ندارم اما در اصفهان اولین پردیس سینمایی تقدیم جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان خواهد شد.
شهردار اصفهان ادامه داد: به عنوان نکته آخر از سازندگان آثار درخواست دارم دو کار انجام دهند. از شما خواهشمندم که کمک کنید که نسل امروز ما با گذشته‌اش پیوند برقرار کند، هر نسلی که از گذشته خودش عبور کند محکوم به فناست. نگذاریم که قدمت کهن ایرانی نادیده گرفته شود.
او افزود: نکته بعد ایجاد امید به آینده است. اگر امید به آینده از یک ملت گرفته شود آن ملت محکوم به فناست. کودکان و نوجوانان ما باید به آینده امید داشته باشند

در ادامه مراسم کلیپی از آنچه که از ابتدای افتتاحیه جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان تا اکران فیلم‌ها در پردیس‌های سینمایی، شوق و شور کودکان، شاد پیمایی ها و حضور مجریان محبوب کودکان در سطح شهر رخ داده بود برای میهمانان به نمایش درآمد.
علی نظری طولابی خواننده نوجوان نیز در ادامه مراسم چند قطعه شاد برای میهمانان اجرا کرد.

در بخش بعدی آیین پایانی جشنواره سی و پنجم، با دعوت مجری، داوران بخش فیلم کوتاه و پویانمایی ملی (محمدرضا عرب، روانبخش صادقی و مریم اسمی‌خانی) روی صحنه آمدند.
و جوایز این بخش به شهر زیر اهدا شد:

***پروانه زرین بهترین کارگردانی پویانمایی
به پویا‌نمایی «جایگزین» به کارگردانی عبدالله علیمراد رسید.
این جایزه را در غیاب علیمراد که در ایران به سر نمی‌برد، محمدرضا کریمی‌صارمی معاون تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دریافت کرد.

***پروانه زرین برای بهترین کارگردانی فیلم داستانی به فیلم «پارادوپینگ» ساخته محمدرضا حسنی رنجبر اعطا شد.

*** پروانه زرین بهترین فیلم کوتاه
به فیلم «ده سالگی» کارگردانی فاطمه جعفری رسید.

فاطمه جعفری پس از دریافت تندیس خود پشت میکروفن آمد و گفت: قطعا این جایزه نتیجه یک کار تیمی است و من به نمایندگی از تمام اعضای تیم اینجا هستم و از همه آن‌ها ممنونم که باعث این موفقیت شدند‌. یک تشکر ویژه از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارم که کمک می‌کنند تا ما فیلم بسازیم.

سپس محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی دقایقی برای حضار درباره جشنواره این دوره و آنچه که در این پنج روز گذشت، صحبت کرد و گفت: خوشحالم که در آیین اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان حضور دارم و تشکر می‌کنم از تمام دست‌اندرکاران جشنواره چه در تهران و چه در اصفهان و تمام نمایندگان، شهردار و استاندار اصفهان و مردم اصفهان که برای پذیرایی سنگ‌تمام گذاشتند. هنرمندانی که تلاش کردند برای اعتلای فرهنگ و هنر و هنرمندانی که با حضورشان در این جشنواره باعث روشن نگه داشته‌شدن چراغ سینمای کودک شدند.
رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: اگر به آینده کودکان و نوجوانان این کشور علاقه‌مند هستیم، قطعاً باید از امروز به فکر سینمای کودک و نوجوان باشیم. این وظیفه تنها بر عهده سازمان سینمایی نیست، همه نهادهای دولتی و خصوصی باید دست به دست هم دهند تا سال بعد شاهد اعتلای فرهنگ و افزایش تولید آثار در این زمینه باشیم.
او درباره استقبال از جشنواره سی وپنجم گفت: من از روز گذشته که در جشنواره حاضر شدم دیدم که چقدر مردم اصفهان و کودکان و نوجوانان، از این جشنواره استقبال کردند و آثار را که دیدم، به این نتیجه رسیدم که جوانان و مخصوصا بچه‌های شهرستان که ما آن‌ها را نمی‌شناسیم، در این جشنواره آثارشان را به نمایش گذاشتند و دیدن این آثار گواه آینده درخشانی برای سینما و نسل آینده کارگردانان عرصه سینمای کودک است.
او درباره چند وجهی بودن آثار تولید شده در این دوره از جشنواره توضیح داد: به گفته داوران و تماشاگران، آثار تولید شده در این جشنواره هم محتواگرا هستند و هم می‌توانند چرخه اقتصادی خوبی را برای سینما داشته باشند و این روند در نهایت چشم‌انداز خوبی برای رونق آینده سینمای ایران به همراه دارد.
او درباره سه اتفاق مهم برای سینمای کودک گفت: خوشحالم که خبر بدهم که بنیاد ملی پویانمایی سینما تصویب و کلیاتش مصوب شده است و به زودی جزئیات آن هم نهایی خواهد شد و ما سال بعد شاهد شکل‌گیری این بنیاد برای تقویت سینمای کودک هستیم.
او ادامه داد بحث بعدی زنگ سینما است که مدتی است مجددا وارد موضوعات شده و بحث سوم، صندوق ملی کودکان کانون پرورش فکری است که همه نهادها کنار هم در آن سرمایه‌گذاری کردند. آخرین موضوع هم حمایت از تولید آثار در سالن سینما است.

او در بخش دیگری از سخنانش از مظلومیت کودکان غزه گفت و اظهار داشت: امروز مردم غزه در محاصره کامل هستند، آب و غذا و دارو ندارند و تحت سلطه کامل صهیونیست‌ها هستند. امروز وظیفه یونیسف است که از این مردم دفاع کند و وظیفه ما و هنرمندان این است که این اتفاقات را ثبت و ضبط کنیم تا در طول زمان تحریف نشود.
او درباره دور بعدی جشنواره فیلم کودک نیز گفت: امیدوارم شما را سال بعد در این جشنواره ببینیم و باید نوید دهم که از امروز مشخص است که جشنواره سال بعد در اصفهان برگزار خواهد شد.
خزاعی درباره انتخاب دبیر دور بعد جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان گفت: دبیر سی و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان از همین امروز مجید زین‌العابدین است و امیدوارم بتواند اقدامات موثری در زمینه سینمای کودک انجام دهد.

سپس کلیپی از بازی‌ فردوس کاویانی و آتیلا پسیانی دو هنرمند فقید در سریال نمایشی «محله برو و بیا» در بخش نکوداشت جشنواره پخش شد و در ادامه هم ویدیویی از بهرام دهقانیار آهنگساز موسیقی‌های خاطره‌انگیز برنامه‌های کودک دهه شصت و هفتاد، به نمایش درآمد.

سپس اکبر عبدی، مرضیه برومند و مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره برای برگزاری آیین نکوداشت بهرام دهقانیار روی صحنه آمدند.
بهرام دهقانیار تندیس نکوداشت جشنواره را از دستان اکبر عبدی گرفت و مرضیه برومند درباره دهقانیار دقایقی صحبت کرد. همچنین اکبر عبدی گفت: هیچ کودکی در هیچ کجای دنیا نباید جنگ را تجربه کند.
عبدی ادامه داد: صحبتی هم دارم با آن‌هایی که در مورد مسائل داخلی کشور ما دخالت می‌کنند، شما اگر بلدی خودت بیا اینور آب و مشکلات رو حل کن، نه اینکه بنشینی آن طرف آب و اظهار نظر کنی.
او در پایان حرف‌هایش به محمدرضا شریفی‌نیا که در سالن حضور داشت اشاره کرد و گفت: چه کسی گفته مار و پونه کنار هم نمی‌توانند باشند؟ من و محمدرضا شریفی‌نیا از دیشب با هم در یک اتاق هستیم، او به من گفت من از تو معروف‌تر هستم. من هم الان می‌گویم من روی صحنه‌ام، پس من معروف‌تر هستم.

در بخش بعدی آیین پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جوایز ویژه بخش ملی به این شرح اهدا شد:

* جایزه ابونصر فارابی به فیلم «کاپیتان» اثر محمد حمزه‌ای تقدیم شد.

* تندیس عفاف و حجاب (گوهرشاد) به فیلم «سفر به تاریکی» به علی بصیری اعطا شد.

* تندیس ویژه ستاد ملی خانواده و جوانی جمعیت به محمد حسین علمدار تهیه‌کننده پویانمایی «مسافری از گانورا» اهدا شد.

* تندیس فرهنگ بنیان به انیمیشن
«مسافری از گانورا» به تهیه‌کنندگی محمد حسین علمدار تقدیم شد.

* تندیس ویژه دبیر به پویانمایی «مسافری از گانورا» اعطا شد.

* تندیس پروانه‌ زرین ویژه داوران کودک به فیلم «ایلیا، جست‌وجوی قهرمان» ساخته سیدعلی موسوی‌نژاد رسید.

در بخش فیلم‌های داستانی بلند ایرانی با حضور داوران رسول صدرعاملی، جهانبخش سلطانی، پوران درخشنده، حامد جعفری و امرالله احمدجو و با همراهی محمدرضا شریفیی‌نیا و ابوالفضل پورعرب، محمد فیلی، مرضیه برومند، اکبر عبدی، بهروز افخمی، علیرضا خمسه و منوچهر والی‌زاده جوایز به برگزیدگان اهدا شد.

بهترین فیلم
پروانه‌ زرین بهترین فیلم از میان «ایلیا، جستجوی قهرمان» به تهیه‌کنندگی سید علی موسوی‌نژاد، «سینگو» به تهیه‌کنندگی ایرج محمدی، «قهرمان من» به تهیه‌کنندگی مرتضی آتش‌زمزم و محسن آتش‌زمزم، «ملکه آلیشون» به تهیه‌کنندگی ابراهیم نور‌آور محمد، «سیارک» به تهیه‌کنندگی مهدی حسینی‌وند به ابراهیم نورآور محمد برای فیلم «ملکه آلیشون» رسید.

بهترین کارگردانی
پروانه‌ زرین از میان «مرتضی آتش‌زمزم» برای کارگردانی فیلم «قهرمان من»، «محمد حمزه‌ای» برای کارگردانی فیلم «کاپیتان»، «بابک خواجه‌پاشا» برای کارگردانی فیلم «در آغوش درخت»، «ابراهیم نور‌آورمحمد» برای کارگردانی فیلم «ملکه آلیشون»، «مهدی حسینی‌وند» برای کارگردانی فیلم «سیارک» به مرتضی آتش‌زمزم برای فیلم «قهرمان من» رسید.

بهترین فیلم‌نامه
پروانه زرین بهترین فیلم‌نامه از میان «سیدعلی موسوی‌نژاد» برای فیلمنامه «ایلیا، جستجوی قهرمان»، «لیلا نیکزاد» برای فیلمنامه «سینگو»، «مرتضی آتش‌زمزم» برای فیلم‌نامه «قهرمان من» به مرتضی آتش‌زمزم برای فیلم‌نامه «قهرمان من» تعلق گرفت.
آتش‌زمزم پس از دریافت جایزه خود پشت تریبون آمد و عنوان کرد: من خیلی خوشحالم بابت این جایزه اما یک نکته مهم‌تر دارم، لطفا زاینده رود را جاری کنید و لطفا صنایع آلوده‌کننده را از اصفهان ببرید.

بهترین بازیگر کودک و نوجوان
پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان از میان «امیررضا اسماعیلی» برای فیلم «ملکه آلیشون»، «حدیث ابو‌صلقی» برای فیلم «سینگو»، «امیرحسین بیات» برای فیلم «کاپیتان»، «نیکو حشمت» برای فیلم «قهرمان من»، «ابراهیم زاروزهی» برای فیلم «سیارک»، «رایان لطفی» برای فیلم «در آغوش درخت» به امیررضا اسماعیلی برای ملکه آلیشون و حدیث ابوصلقی «سینگو» رسید.

بهترین دستاورد فنی یا هنری
پروانه زرین‌ بهترین دستاورد فنی یا هنری از میان «علی تصدیقی» برای جلوه‌های بصری فیلم «آلفا و ربات نابودگر»، «ابراهیم نورآور محمد» برای جلوه‌های بصری و فیلمبرداری فیلم «ملکه آلیشون»، «سید علی موسوی‌نژاد» برای جلوه‌های بصری فیلم «ایلیا، جستجوی قهرمان» به «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآور محمد تعلق گرفت.

در بخش بعدی مراسم پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره به فیلم «سینگو» تقدیم شد.

در بخش بعدی مراسم پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره به فیلم «سینگو» تقدیم شد.
همچنین در خاتمه برنامه از پوستر هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران که با دبیری وحید ملتجی برگزار می شود با پخش یک کلیپ رونمایی بعمل آمد.
پایان بخش مراسم اختتامیه حضور ملیکا زارعی، خاله شادونه بچه های ایران بود که دقایقی را برای حاضران به صحبت پرداخت و در پایان با داوران کودک و نوجوان بر روی صحنه عکسی به یادگار انداخت.

رسانه سینمای خانگی- رفت، آن‌که محترمانه می‌خنداند

بازیگران بسیاری با یک نقش در خاطره سینمادوستان باقی می‌مانند، فردوس کاویانی با وجود همکاری با مهمترین کارگردانان تئاتر و سینما، با حضور در سریال «همسران» در یادها و قلب ایرانی‌ها زنده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر «دهه ۷۰، نه تنها برای جامعه پس از جنگ، که برای سینما و تلویزیون هم، دورانی تازه است. تولید و پخش «همسران»، نماد آشکار ورود به این جهان تازه است، جهانی که زیبایی، جذابیت و تحول را به رسمیت می‌شناسد. محور اصلی این مجموعه، ۲ زوج هستند که اختلاف نظر، درگیری و قهر و آشتی دارند اما نخ تسبیح‌شان مهر و محبت و عشقی است که آنها را کنار هم قرار می‌دهد.

غلامحسین لطفی کارگردان سریال «آیینه» که در دهه ۶۰ بسیار پربیننده بود، گزینه نخست کارگردانی این سریال و بازی در نقش کمال بود، اما بخت با فردوس کاویانی بود و این نقش به او رسید. سریال «همسران» دیده شد و کمال و مهین (مهرانه مهین‌ترابی) به محبوبیتی غریب دست یافتند. در فضای فانتزی سریال، کمال، با حرکات غلو شده دست‌ها و چشم‌ها و سادگی و خلوصش، سیمایی متفاوت از مرد ایرانی می‌ساخت. مرد ایرانی که در سریال‌های دهه ۶۰ یا پدر و پدربزرگ (مثبت) بود یا مرد مدرن و تحصیل‌کرده یا مستبد و قلدر (منفی). کمال، تصویر جدیدی بود. نه شبیه ستاره‌ها زیبا و جذاب بود، (ظاهری کاملا معمولی داشت). متعلق به طبقه متوسط و تحصیل‌کرده بود، در عین حال فرزندی نداشت و گاهی با همسرش لجبازی می‌کرد. این تصویر توام با سادگی دوست داشتنی بود. به ویژه برای ما که اجراهای تئاتر او را ندیده بودیم و تصویرمان محدود به درخشش در نقشی کوتاه در «اجاره‌نشین‌ها» بود.

پس از «همسران» مهرانه مهین ترابی و کاویانی، مورد توجه قرار گرفتند، اما کارنامه سینمایی هیچ کدام (به جز حضور در «سگ کشی» بهرام بیضایی) پس از «همسران» قابل توجه نیست. کاویانی در «آژانس دوستی»، بیشتر دیده شد. صمیمی و ساده و بی‌تکلف، نقش را زندگی می‌کرد.

او که پیشتر نشان داده بود، برای بازی در نقش جدی و کمدی مناسب است. طنز را می‌شناسد و اندازه بازی را نگه می‌دارد. در «بانو»، نقش منفی بازی کرده بود و در «سگ کشی»، نقشی پیچیده، در سال‌های پس از «همسران»، زیر سایه محبوبیت آن نقش باقی ماند. نسل بازیگران تغییر کرده بود و کاویانی، معمولا در حاشیه اما همواره محترم و محبوب ماند.

پیری و مرگ، همسایه‌اند. فرقی نمی‌کند از کدام در و در کدامین روز از سال از راه برسند. برای فردوس کاویانی، یک دهه سکوت و دوری در راه بود. گاهی تصویر یا خبری منتشر می‌شد، اما آنچه او را در ذهن حفظ می‌کرد پخش‌های مکرر «همسران» و «آژانس دوستی» بود.

امروز فردوس کاویانی به خانه ابدی رفت، ولی کمال لطفی هنوز می‌خندد و چشم‌های گرد شده از تعجبش را به مهین می‌دوزد، مش مهدی در خانه عباس آقا (عزت‌الله انتظامی) به رقص قندی (اکبر عبدی) نگاه می‌کند و حواسش پی دستمزد کارگرهاست، تابان‌پور، هنوز نقش بازی می‌کند تا گلرخ، مستاصل و درمانده به ناصر فکر کند … زندگی فردوس کاویانی در نقش‌هایش تداوم دارد. روحش شاد.»

رسانه سینمای خانگی- نگاهی گذرا به کارنامه حرفه‌ای افخمی

تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی با اتمام فیلمبرداری بخش‌های داخلی، از نیمه گذشته است. به همین مناسبت سعی کردیم نگاهی به کارنامه سینمایی این کارگردان مهم سینما داشته باشیم.

به گزارش سینمای خانگی از فارس، نوشتن از بهروز افخمی با توجه به ویژگی‌های شخصیتی و البته رزومه کاری‌اش اصلا ساده نیست. همه آثار افخمی در قامت یک کارگردان حرفی سیاسی دارد؛ تا جایی که شاید بتوان او را سیاستمدار هنرمندان دانست. افخمی حتی نمایندگی مجلس را هم تجربه کرده تا در بعد سیاست ورود بیشتری داشته باشد.

شاید تمام آثار افخمی یا پیامی مهمی داشته باشند و یا فیلم مهمی باشند؛ حتی «سن پترزبورگ» که ساخته کمدی و طنز افخمی است شاید مهم‌ترین اثر در سینمای بدنه و گونه فیلم‌های سرگرم کننده باشد؛ فیلمی که در زمان اکران هم گیشه موفقی داشت.

بی‌شک او یکی از بهترین فیلمسازان بعد از انقلاب سینمای ایران است. فیلم‌های مهمی ساخته و در دسته کاربلدان و باسوادان سینمای ایران قرار دارد، اما شخصیت سینمایی وی در فیلم‌هایش خلاصه نمی‌شود. ساخت برنامه تلویزیونی «هفت» به‌عنوان یکی از مهم‌ترین برندهای تخصصی سینما در تلویزیون است.

نگاهی به آثار افخمی

۱ـ «عروس» (۱۳۶۹)

«عروس» نقطه شروع مهمی در کارنامه کاری بهروز افخمی است؛ یک فیلم باجسارت که از دنیای جوانان می‌آید. شاید همه باهم اتفاق نظر داشته باشیم که سینما جای پند و اندرز مستقیم نیست. افخمی در این فیلم ستاره‌سازی می‌کند و به‌جای پند و اندرز اخلاقی قصه‌گویی. موسیقی بابک بیات آن‌قدر خوب‌روی تصاویر می‌نشیند و آن‌قدر خوب بار دراماتیک صحنه‌ها را منتقل می‌کند که به یکی از مهم‌ترین عناصر قصه گوی فیلم تبدیل می‌شود.

دو ستاره جوان و تازه‌وارد فیلم، ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی همنشینی بسیار خوبی باهم روی پرده‌ دارند و شاید این فیلم شروع خوبی برای آنها هم بوده است. حتی گزاف نیست اگر موفقیت‌های ادامه راهشان را از این فیلم بدانیم. همه این ویژگی‌هاست که «عروس» را به فیلم مهمی تبدیل می‌کند. در نهایت «عروس» جزو معدود فیلم‌هایی است که در سینمای پس انقلاب به بازنمایی حقیقی از رابطه عاشقانه و زناشویی حداقل کمی نزدیک می‌شود.

۲ـ «روز فرشته» (۱۳۷۲)​

«روز فرشته» اوج هنرنمایی افخمی است. فیلمی فانتزی و غیرمتعارف که افخمی با پایبندی‌اش به اخلاقیات می‌سازد. شاید از این حیث، «روز فرشته» شخصی‌ترین فیلم افخمی باشد و پررنگ‌ترین ردپا از حضور او را در خود داشته باشد.

هنرنمایی بازیگرانی چون اکبر عبدی و عزت‌الله انتظامی در کنار لحن کمدی که خوب‌ روی روایت می‌نشیند. «روز فرشته» همان‌قدر که جدی است، از دنیای واقعی و رئال «عروس» فاصله دارد و به شکلی دیگر مخاطبش را درگیر می‌کند. اخلاق‌گرایی افخمی اینجا از «عروس» واضح‌تر است، اما همچنان توی ذوق نمی‌زند.

۳ـ «جهان‌پهلوان تختی» (۱۳۷۶)​

«جهان‌پهلوان تختی» به‌هیچ‌وجه در زمره بهترین آثارش قرار نمی‌گیرد. «جهان‌پهلوان تختی»، شاید حتی تاریک‌ترین نقطه فیلمسازی افخمی را رقم می‌زند. فیلمی که میراث علی حاتمی بود و حاتمی آن را با حضور عزت‌الله انتظامی کلید زد تا روایت زندگی غلامرضا تختی را بسازد. هم‌زمان با فیلم‌برداری، بیماری حاتمی شدیدتر می‌شود و درنهایت با فوت او این پروژه نیمه‌کاره می‌ماند. بعد از فوت علی حاتمی، ساخت این فیلم به افخمی رسید.

افخمی در مسیری تلاش می‌کند تا فیلم را برای خود کند. در حالی که حاتمی روی روایت زندگی تختی تمرکز داشت، افخمی با ساختاری فیلم در فیلم و شبه مستند، روی ماجرای مرگ تختی تمرکز می‌کند تا به نوعی این فیلم از دریچه دید او روایت شود. همه تلاش افخمی برای شخصی کردن این فیلم هم به نتیجه نمی‌رسد و تا امروز هم سایه نام علی حاتمی بر این فیلم مانده است.

۴ـ «شوکران» (۱۳۷۷)

بی‌شک مهم‌ترین و بهترین فیلم کارنامه کاری افخمی، «شوکران» است. افخمی در «شوکران»، بی‌محابا، قصه عشقی ممنوع را به تصویر می‌کشد و به‌جای قهرمان ساختن یک ضدقهرمان خاکستری، اما ملموس می‌سازد.

نگاه انتقادی سیاسی افخمی در «شوکران» در سال‌های دولت اصلاحات و رونق گرفتن ساخت فیلم‌های انتقادی به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت. افخمی در این اثر، باز به سراغ یک روایت عاشقانه رفت و تراژدی او، کاملاً ریشه‌های وطنی دارد و از نگاه بومی فیلمساز به جامعه‌اش می‌آید. افخمی با دقت روابط میان آدم‌های قصه‌اش را می‌آراید و با یک پایان‌بندی جذاب، روانکاوی شخصیت‌هایش را تکمیل می‌کند.

۵ـ «گاوخونی» (۱۳۸۱)

 «گاوخونی» تفاوت زیادی با دیگر آثار بهروز افخمی دارد. از میان آثار افخمی «شوکران» و یا حتی «روز فرشته» جزیی از سینمای قصه‌گو به‌حساب می‌آیند، اما گاو خونی شروع مسیر افخمی در سینمای مدرن است.

او در «گاوخونی» از رمان جعفر مدرس صادقی اقتباس می‌کند و با زبانی شاعرانه مرز میان خیال و واقعیت را در هم می‌آمیزد. «گاوخونی» به یکی از موفق‌ترین تجربه‌های افخمی است.

۶ـ «سن‌پترزبورگ» (۱۳۸۸)

«سن‌پترزبورگ» یکی از نمونه‌های موفق سینمای کمدی ایران است. همکاری افخمی و پیمان قاسم‌خانی، منجر به خلق کاراکترها و لحظات کمدی جذابی می‌شود. «سن‌پترزبورگ» برخلاف «روز فرشته»، نه شعار اخلاق‌مداری دارد و نه سعی در انتقال پیام و مفهومی عمیق‌تر از یک قصه سرگرم‌کننده. 

«سن‌پترزبورگ» از آن دسته فیلم‌هاست که می‌تواند سینمای بدنه ایران را بسازد و الگوی فیلم‌های کمدی باشد. یک روایت تازه با افت‌ و خیزهای جذاب و دراماتیک. «سن‌پترزبورگ» نشان می‌دهد که افخمی قوانین سینمای جریان اصلی و سرگرم‌کننده را هم خوب می‌شناسد.

۷ـ «فرزند صبح» ( ۱۳۸۸ـ۱۳۸۴)

«فرزند صبح» یکی از پروژه‌های مهم سینمای ایران است، اما مشکل آن این است که بعد از بیش از ۱۰ سال تکلیف آن مشخص نیست. افخمی در یک پروژه بزرگ و پرخرج با حضور برخی از مطرح‌ترین ستاره‌های سینمای ایران، به سراغ روایت زندگی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی ایران می‌رود. او با این فیلم هم به جهان ذهنی‌اش وفادار می‌ماند و هم ریسک پرخطری را می‌پذیرد که احتمالاً برای فیلمسازان دیگر، حتی ورود به آن‌ هم دشوار است.

باوجود سابقه افخمی در ساخت آثار بیوگرافی و تاریخی مثل «جهان‌پهلوان تختی» و «کوچک جنگلی»، او بهترین گزینه برای ساخت فیلمی درباره امام خمینی به نظر می‌رسد. با این‌حال، «فرزند صبح» که بودجه زیادی هم صرف ساخت آن شده است، همچنان یک معما باقی‌ مانده است.

افخمی چندی پیش از اتمام این پروژه سینمایی و آماده بودن آن برای اکران در سینما خبر داد و البته گفت که بعد از رونمایی از این فیلم دیگر قصد ساخت فیلم جدیدی ندارد و می‌خواهد در اوج خداحافظی کند.

شروع دوباره با «صبح اعدام»

فیلم سینمایی «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه‌کنندگی علی شیرمحمدی تازه‌ترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی که از ۱۷ مردادماه در شهر تهران کلید خورده بود، اخیرا طی خبری اعلام شد که این فیلم از نیمه گذشته است.

علاوه بر مسعود شریف، ارسطو خوش‌رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داوود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی نقش‌آفرینی می‌کنند.

 «صبح اعدام» برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود. 

پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این دو شخصیت است که بهروز افخمی پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.

افخمی در مصاحبه‌ای درباره این فیلم گفته است: «حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی می‌کردم که به گزارش تیرباران طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شماره‌ای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانه‌ام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارشِ تیرباران می‌توانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانسته‌ام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحه‌ای، با امضای خبرنگاری است که متن را به‌گونه‌ای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدام‌شوندگان نوشته بود و چنین جبهه‌گیری‌ای در آن زمان بسیار عجیب بود. می‌توان اذعان کرد چون مصطفی مصباح‌زاده ـبنیان‌گذار کیهانـ به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت.»

وی با اشاره به اینکه فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته است، عنوان کرد: «دیالوگ‌های طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آورده‌ام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» مصاحبه‌های مختلفی با لوطی‌های تهرانی دارد که طیب را می‌شناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.»

افخمی در پایان در پاسخ به اینکه «صبح اعدام» قرار است چه حرفی را به مخاطب القا کند، گفت: «همان‌طور که گفتم فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر «صبح اعدام» فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی این‌هایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران وام‌‌دار مادرهایی که همیشه درخشیدند

سینمای ایران اگرچه همچنان از برکت حضور بزرگان و هنرمندانی بهره می‌برد که عمر گرانقدر خود را صرف اعتلای این هنر کرده‌ و قاب‌های ماندگاری را پیش چشم تماشاگرانشان خلق کرده‌اند، اما سوگ فقدان هنرمندانی شریف را که نام‌شان بر حافظه جمعی ما حک شده است، از یاد نمی‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا با محوریت موضوع زن و خانواده و بازتعریف موقعیت و جایگاه زنان در جامعه و نقش تاثیرگذار سینما در تحکیم بنیان خانواده شاید بهانه خوبی باشد تا مروری بر کارنامه درخشان بازیگران فقیدی داشته باشیم که مادرانگی و اقتدار زنانه را در قاب سینما و حقیقت زندگی زیسته‌اند.

رقیه چهره آزاد/ مادر

رُقیه چـِهره‌آزاد با نام اصلی رقیه فخرالملوک توکلی از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت تا جایی که در سنین کودکی برای فامیل و آشنا نمایش اجرا می‌کرد، وقتی ۱۹ ساله شد و دیپلمش را گرفت توانست به گروه تئاتر حرفه‌ای جامعه باربد که زیر نظر اسماعیل مهرتاش بود، بپیوندد. در ۲۴ سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و تئاتر را با نمایش تأثیر زن در جامعه آغاز کرد. سال ۱۳۴۴ در نمایش پهلوان اکبر می‌میرد نقش مادر را بازی کرد.

در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی به وی اعطا شد. در آن زمان او مسن‌ترین بازیگری بود که برندهٔ این جایزه شد. وی در طول حیات هنری خود در آثار مختلفی بازی کرده‌است که از آنها می‌توان به طوفان زندگی، سوته‌دلان، دستکش سفید، پریچهر، ارثیه، مادر، عروس، دلشدگان، الو! الو! من جوجوام و تهران روزگار نو اشاره کرد. چهره‌آزاد همچنین در مجموعه‌هایی تلویزیونی همچون آرایشگاه زیبا، هزاردستان و مزد ترس به ایفای نقش پرداخته‌است. هنگام درگذشت رقیه چهره‌آزاد در 10 دی ماه 1373؛ روزنامه‌ها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم مادر، تیتر کردند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»

حمیده خیرآبادی/ پدرسالار

تا مدت‌ها جنس دیالوگ‌گویی‌های او در سریال‌های تلویزیونی تبدیل به ضرب‌المثل و نمادی از مادرانگی‌ها میان اعضای یک خانواده معمولی بود. حمیده خیرآبادی را که مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر دوست‌داشتی سینما و تلویزیون محسوب می‌شود، آنقدر در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف در مقام مادر دیدیم که برای خیلی از ما، تعریف مادر و مادرانگی، منطبق بر شمایل دوست‌داشتنی او بود.

در میان آثار خاطره‌سازی که از حمیده خیرآبادی به یادگار مانده است، قطعا می‌توان جایگاه ویژه‌ای برای «پدرسالار» قائل شد. حضور درخشان خیرآبادی در کنار زنده‌یاد محمدعلی کشاورز در نقش اسدالله‌خان هنوز هم برای نسل دهه ۶۰ و ۷۰ یک خاطره فراموش‌نشدنی است.

خیرآبادی حضورهای خاطره‌سازی دیگری همچون فیلم «کلاه‌قرمزی و پسرخاله» و یا سریال محبوب‌ «خانه سبز» را هم در کارنامه خود دارد.

حمیده خیرآبادی ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۵ سالگی دارفانی را وداع گفت.

شهلا ریاحی/ دلشدگان

قدرت‌الزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی، زادهٔ ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است. او هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون بود که با ساخت فیلم مرجان، نخستین کارگردان زنِ سینمای ایران لقب گرفت.

او سینمای حرفه‌ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب‌های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. با رکود کار تئاتر، ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون و مجری برنامه‌های کودک نیز بود.

ریاحی در بیش از 70 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که از آن میان می توان به گلنار، در مسیر تندباد، دو فیلم با یک بلیت، دلشدگان، حکیم باشی، سراب، عروسی خون و بسیاری از فیلم های دیگر اشاره کرد. وی همچنین در دهها سریال تلویزیونی و نمایش، ایفای نقش کرده است. شهلا ریاحی که به علت بیماری حدود ۱۰ ماه در بیمارستان بستری بود و زندگی نباتی داشت، شامگاه ۱۰ دی ۱۳۹۸ درگذشت.

جمیله شیخی/ کاغذ بی خط

جمیله شیخی زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹، او در ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که سپس صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی می‌کند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر به آموختن و تمرین تئاتر مشغول شد و اولین فعالیت حرفه ای خود را در سال ۱۳۳۶ با نمایش «پدر» آغاز کرد تا اینکه به استخدام رسمی «اداره تئاتر» درآمد. او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا به کارگردانی داریوش مهرجویی شده است. او همچنین در آثار درخشانی همچون کاغذ بی خط، پرنده کوچک خوشبختی، پاییزان، مسافران، ماه و خورشید و ده ها فیلم، سریال و تئاتر دیگر بازیگر کرده است. جمیله شیخی در روز چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۰ در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در روز ۶ خرداد ۱۳۸۰ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

هما روستا/ از کرخه تا راین

آنقدر صدایش آرام بود و عمق نگاهش گیرا، که در هر پلانی که از یک فیلم یا سریال حضور پیدا می‌کرد می‌توانست همه نگاه‌ها را به سمت خود جلب کند. هما روستا که از چهره‌های برخاسته از صحنه تئاتر به حساب می‌آمد در ابتدای دهه ۵۰ مقابل دوربین حاضر شد و هم در سینما و هم در تلویزیون حضورهای خاطره‌سازی را رقم زد.

مخاطبان جوان‌تر سینما و تلویزیون شاید او را به‌واسطه حضور در سریال «ترانه مادری» به یاد داشته باشند اما حرفه‌ای‌ترها حتما درخشش او در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی در آستانه دهه ۷۰ را فراموش نکرده‌اند.
یکی از حضورهای خاطره‌انگیز روستا در مقابل دوربین که هم در میان اهالی فن و هم در نگاه مخاطبان عام همچنان ماندگار به‌حساب می‌آید، ایفای نقش او در فیلم «از کرخه تا راین» بود. فیلمی از ابراهیم حاتمی‌کیا که روستا در آن نقش خواهر کاراکتر اصلی یعنی سعید را بازی می‌کرد و در آلمان قرار بود میزبان برادر مبتلا به سرطانش باشد.

هما روستا در چهارم مهرماه سال ۱۳۹۴ درست در روز تولد ۷۱ سالگی‌اش تسلیم عوارض بیماری سرطان شد و چشم از جهان فروبست.

پروین‌دخت یزدانیان/ قصه‌های مجید

هنوز با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، یکی از خاطره‌سازترین کارگردانان سینما و تلویزیون کنار نیامده‌ایم. کارگردانی که برای ساخت «قصه‌های مجید» وسواس بسیاری به‌خرج داد تا باورپذیرترین ترکیب بازیگران را گردهم بیاورد و نتیجه همین وسواس و سخت‌گیری برای انتخاب کاراکترهای اصلی، او را برای ایفای نقش «بی‌بی»‌ به مادرش رساند.

پروین‌دخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد بود که با حضور در این سریال، چنان به کاراکتر «بی‌بی‌» جان بخشید که سال‌ها بعد این کاراکتر به سینما هم راه پیدا کرد و فیلم «مهریه بی‌بی» برمبنای آن در سینما ساخته شد.

وی بعدها در فیلم سینمایی «خواهران غریب» و یا سریال «سرنخ» هم در مقابل دوربین پسرش نقش‌آفرینی کرد و اما چندان علاقه‌ای به ایفای نقش در مقابل دوربین کارگردانان دیگر نداشت.

پروین‌دخت یزدانیان در پنجم فروردین‌ماه ۱۳۹۱ پس از دوره‌ای ابتلا به بیماری آلزایمر، دارفانی را وداع گفت.

فرخ‌لقا هوشمند/ مدرسه مادربزرگ‌ها

از دهه ۳۰ بازیگری در سینما را آغاز کرد و تنوع حضورش در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف از مجموعه فیلم‌های «صمد» تا «کوچک جنگلی» را دربر می‌گیرد. فرخ‌لقا هوشمند هم از آن بازیگران دوست‌داشتنی‌ای است که صرف تماشا صورت مهربانش با چشمانی که گویی همیشه در حال خنده بود، حجم عظیمی از خاطرات خوش را در ذهن و قلب‌مان احیا می‌کند.

او که در بالغ بر ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشت در سال ۸۰ و در فیلم «غزل» برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد اما بخش عمده‌ای از خاطرات ما از او مربوط به تجربه‌های تلویزیونی‌اش می‌شود؛ از «دنیای شیرین دریا» گرفته تا «کوچه اقاقیا».

بی‌شک یکی از جذاب‌ترین خاطرات تلویزیونی هم که فرخ‌لقا هوشمند در کنار جمعی از بازیگران خاطره‌ساز سینمای ایران در آن ایفای نقش داشت، سریال «مدرسه مادربزرگ‌ها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی بود.

سریالی که سهم ویژه‌ای در ادای دین خیلی از ما به مادران و مادربزرگ‌های‌مان داشت.

فرخ‌لقا هوشمند ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست.

پروین سلیمانی/ تعطیلات نوروزی

مگر می‌شود از متولدین دهه ۶۰ باشید و بخشی از شیطنت‌های کودکی‌تان را با چنگالی در دست به «طاهره‌خانوم» نسبت نداده باشید؟ سریال «تعطیلات نوروزی»‌ را خسرو ملکان در سال ۷۰ کارگردانی کرد و مخاطبان در نوروز ۷۱ به تماشای آن نشستند؛ همان سریالی که پروین سلیمانی در آن در نقش «طاهره خانوم چنگال به‌دست» معروف شد و تا همین امروز هم سهم عمده‌ای در خاطرات جمعی ده شصتی‌ها از سریال‌های تلویزیونی دارد.

سلیمانی چهره‌ای دوست‌داشتنی و صدایی خوش‌آهنگ داشت که همین ویژگی‌ها سبب شد حضور متعدد و متنوع او در فیلم‌ها و سریال‌ها در حافظه‌ها با شمایل یک مادر مهربان ترسیم و مانگار شود.

او از اوایل دهه ۳۰ تا دهه ۸۰ در بالغ بر ۷۷ فیلم سینمای ایفای نقش کرد و در سریال‌های تلویزیونی هم چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر مختلف را بازی کرد.

پروین سلیمانی سرانجام در ۱۲ خرداد ۸۸ در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت.

ژاله علو/ روزی روزگاری

ژاله علو زادهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۰۶ در تهران شاعر، گوینده رادیو، صداپیشه و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در کودکی آثار ادبی ادیبان ایرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیت‌ها موجبات راهیابی وی به رادیو برای دکلمه شعر و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد. ژاله علو فارغ‌التحصیل دانشسرای مقدماتی تهران سال ۱۳۲۶ و همچنین فارغ‌التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران سال ۱۳۲۹ است. آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز»، به کارگردانی نصرت‌الله محتشم، انجام داد. به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم «افسونگر» را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و ۳ هزار تومان دستمزد گرفت. او تا اواخر دهه سی خورشیدی ایفا گر نقش‌های اصلی بود اما به تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد و پس از آن در فیلم‌های زیادی به‌جای ستارگان معروف سینمای جهان حرف زده‌است. او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از کارتون‌های والت دیسنی، به سرپرستی وی انجام شده‌است.

وی بعد از انقلاب، بازی در تلویزیون را با مجموعهٔ «امیرکبیر» آغاز کرد. آخرین حضور تلویزیونی اش مجموعهٔ «مختارنامه» بود. شاخص‌ترین آثار ژاله علو در سالهای بعد از انقلاب، یکی مدیریت دوبلاژ سریال محبوب «سالهای دور از خانه» و دیگری، هنرنمایی در مجموعهٔ تلویزیونی «روزی روزگاری» در نقش زن ایلیاتی مقتدری به‌نام خاله لیلا بود که مورد استقبال قرار گرفت. برای این ستاره تکرارنشدنی سینمای ایران، آرزوی سلامتی مدام و عمر طولانی را آرزومندیم.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- «اکبر عبدی» و تکرار یک اشتباه تکراری

«اکبر عبدی» مصداق بارز بازیگر توانمندی است که متاسفانه با انتخاب‌هایی اشتباه و استمرار این وضعیت، عملا در حال تجربه دوران متفاوتی از کارنامه‌اش است که احتمالا هیچ‌کس ولو خود او، از این وضعیت راضی نیست.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تاریخ سینما نشان داده که یکی از پارامترهای میزان موفقیت و ماندگاری یک بازیگر، انتخاب‌هایی است که وی در برهه‌های مختلف فعالیت خود، انجام داده است؛ گاهی یک بازیگر با معدود انتخاب‌های درست، توانسته نام خود را در تاریخ سینما ماندگار کند و بازیگری دیگر، با انتخاب‌هایی اشتباه، مسیری دیگر را پیموده که برخلاف توانمندی‌های وی، هیچ حاصلی را برایش به همراه نداشته است.

در چنین ساحتی، اکبر عبدی یکی از بازیگرانی است که برخلاف توانمندی‌ها و ظرفیت‌های پیدا و پنهان بسیار که در بازیگری دارد، بیشترین ضربه را از ناحیه انتخاب‌های اشتباه خورده است و متاسفانه جایگاه و تراز حرفه‌ای خود را با این قبیل انتخاب‌ها، به طرز قابل‌توجهی تنزل داده است.

البته عبدی، بازیگر زیرکی است و خود او نیز می‌داند که تا چه اندازه از این بابت متضرر شده است. او همچنین یک‌بار در یک برنامه تلویزیونی، با پذیرش تلویحی این انتخاب‌های اشتباه، گفت که: ما بعضی وقت‌ها، در یک فیلمی بازی می‌کنیم که خوب هم نیست اما به دلیل گذران زندگی مجبور هستیم که چنین کارهایی را بپذیریم و مردم، خیلی از ما خرده نگیرند.

البته که این سخن عبدی، یک حقیقت درست است که سبب شده تا بسیاری از بازیگران، در برهه‌های مختلف فعالیت خود، دست به چنین انتخاب‌هایی بزنند اما مورد متفاوت عبدی این است که این برهه برای وی، به چندین سال رسیده است و ساحت حرفه‌ای او را نشانه گرفته است. به‌طوری‌که وی هم‌اکنون حدود ۱ دهه است که در کار هیچ کارگردان جریان‌سازی ظاهر نشده و ترجیح داده تا در آثاری با بنیه ضعیف که می‌داند گیشه چندانی هم ندارد، حضور یابد.

حالا اینجا ۲ سوال به ذهن خطور می‌کند: نخست آن‌که: آیا اکبر عبدی، هم‌چنان به دلیل مسائل مالی، بازی در کمدی نازل را می‌پذیرد؟ و دوم آن‌که آیا بهترین پیشنهادهایی که به عبدی در طول سال می‌شود، همین فیلمنامه‌ها است و آیا فیلمنامه بهتر از آن چیزی که می‌بینیم، به وی پیشنهاد نمی‌شود؟

بر روی کاغذ، پاسخ به هیچ یک از این دو سوال، نمی‌تواند مثبت باشد. اکبر عبدی، اکنون قطعا تنگناهای مالی زمان جوانی خود را ندارد و از سوی دیگر، هنوز هم به‌عنوان یک بازیگر حرفه‌ای در چشم کارگردانان، تهیه‌کنندگان و نویسندگان سینمایی مطرح است بنابراین انتخاب‌های این سال‌های او، نمی‌تواند لااقل از حیث این ۲ پرسش، محلی از پاسخ منطقی و قانع‌کننده داشته باشد.

عبدی چندی پیش در ویدئویی، با انتقاد از عنوان پرفروش فیلم نوستالژیک تاریخ سینمای کمدی که به فسیل تعلق گرفته بود، گفت که آیا وی و دیگر امپراطورانی که فیلم کمدی ساخته و یا بازی می‌کرده‌اند، تا حالا کاه‌گل لگد می‌کردند که حالا این فیلم بخواهد عنوان بهترین را از آن خود کند؟

این حرف عبدی، از یک منظر، کاملا درست است اما این بازیگر در همان ویدئو، به شکلی تلویحی پذیرفته که عمده موفقیت دوران کمدی، مربوط به سالیان قبل است و حرف ایشان، ربطی به فعالیت‌های این سال‌های وی ندارد.

خیلی سخت است که بخواهیم این سخنان را در مورد بازیگر کارهای چون محله بروبیا، بازم مدرسم دیر شد، مردی که موش شد، ماموریت، اجاره‌نشین‌ها، ای ایران، سفر جادوئی، ناصرالدین شاه آکتور سینما، مدرسه پیرمردها و آدم برفی بزنیم. شاید نخستین دلیلی که برای پذیرش چنین مسیری از سوی عبدی بخواهیم عنوان کنیم،؛ اصرار او بر پرکاری باشد چرا که این بازیگر در بیش از ۴ دهه فعالیت جدی در سینما و تلویزیون، در بیش از ۱۷۰ فیلم، سریال و تئاتر حضور داشته است که یک آمار خیرکننده به لحاظ پرکاری برای یک بازیگر محسوب شده و طبیعی است که در این عملکرد، کارهای ضعیف بسیاری به چشم بخورد.

اکبر عبدی در یک دوره‌ای به دلیل بازی در سریال زیر آسمان شهر، از مردم عذرخواهی کرد و این عذرخواهی زمانی اتفاق افتاد که وی هنوز به ورطه حضور در هر کاری نیفتاده بود حال آن‌که پس از آن عذرخواهی، عبدی، در کارهای ضعیفی ظاهر شد که به‌مراتب، کم‌مخاطب‌تر از زیر آسمان شهر بودند اما وی برای آنها هیچ‌گاه عذرخواهی نکرد چرا که عملا در این ورطه افتاد و پس از آن نیز حساسیتی برای پذیرش فیلمنامه‌ها، از خود نشان نداد.

اینکه در میان انبوه بازیگرانی که دست به انتخاب‌های اشتباه می‌زنند، اکبر عبدی را سوژه قرار دادیم، قطعا به دلیل ظرفیت‌های بسیار او در این زمینه است. عبدی، بازیگری منحصر در سینمای کمدی نیست؛ او بازیگر مورد وثوق کارگردانان جریان‌ساز و مولفی چون داریوش مهرجویی، علی حاتمی، ناصر تقوایی، مسعود جعفری جوزانی، داوود میرباقری، محمدرضا هنرمند، کیومرث پوراحمد و فریدون جیرانی است بنابراین نمی‌توانیم چنین بازیگری که در درام و کمدی، تجارب گران‌سنگی دارد را در انبوه کمدی‌های نازل مشاهده کنیم که با استقبال بسیار اندکی، در زمانی کوتاه، از پرده پائین کشیده شده و هیچ رهاوردی برای بازیگر شاخص تاریخ سینمای ایران ندارند.

اکبر عبدی اما همواه جنبده و آکنده از ایده‌های بکر است. درست در دوره‌ای که همه فکر می‌کردند، دوره زن‌پوشی به سر رسیده او با حضور در فیلم خوابم میاد، همه را انگشت به دهان گذاشت یا در دوره‌ای که خیلی‌ها تصور می‌کردند دوره اکبر عبدی به پایان رسیده، وی با یک بازی قدرتمند در فیلم رسوایی، نقش حاج یوسف را به یکی از نقش‌های ماندگار تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد. این روحیه و پتانسیل بالای عبدی،سبب می‌شود تا ما همواره به او امید داشته باشیم که با انتخاب‌هایی درست، ظرفیت‌های دیگری از هنر خود را به رخ کشیده و همچون آب زلال چشمه، نوآوری‌های خود را مستمرا در پیشگاه مخاطبان انبوه و تاریخ سینمای ایران قرار دهد.

خروج از نسخه موبایل