عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: همه ما مدیون انقلاب اسلامی، شهدا، امام (ره) و رهبری هستیم و قطعاً انتظار می رود اهداف کلان و استراتژیک حوزه فرهنگی کشور در این جشنواره نمود عینی پیدا کند.
حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا مبلغی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پی انتصاب دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در خصوص چالش ها موجود و انتظارات از سازمان سینمایی گفت: همه ما مدیون انقلاب اسلامی، شهدا، امام (ره) و رهبری هستیم و قطعاً انتظار می رود جشنواره فیلم فجر هم در جهت ادای دین به این ارزش ها برگزار شود و اهداف کلان و استراتژیک حوزه فرهنگی کشور در این جشنواره نمود عینی پیدا کند.
نماینده مردم کوهدشت و رومشکان در گفتگو با سینماپرس، افزود: همه ما سر سفره انقلاب نشستیم و همه به انقلاب اسلامی مدیون هستیم. اگر من نوعی زحمتی بکشم برای کشور و نظام و انقلاب، هرچه زحمت بکشم و تلاش کنم باز هم مدیون آن هستم و در جهت ادای دین خودم به این نظام تلاش کنم تا وظیفه ام را انجام دهم.
وی ادامه داد: اگر هر کسی در هر پست و جایگاهی خود را مدیون نظام و انقلاب و امام (ره) و رهبری بداند قطعاً تلاش می کند تا در راستای اهداف ارزشمند و کلان آن ها حرکت کند و همه ما امیدواریم که در جشنواره فجر پیش رو شاهد چنین اتفاقی باشیم.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی سپس به نقش برجسته هنر در تعالی، هدایت و رشد جامعه اشاره کرد و در این راستا اظهار داشت: از آنجا که هنر به ویژه هنر سینما تأثیر بسیار مهمی را بر جامعه به ویژه نسل جوان می گذارد و از سوی دیگر می تواند اهداف کلان و استراتژیک کشور ما را در قالب اثر هنری به کل دنیا ارائه کند باید با نگاه هوشمند و هوشیار به آن نگریست.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی در پاسخ به این پرسش که انتظار شما از دست اندرکاران این رویداد سینمایی که اهمیتی استراتژیک دارد چیست و با توجه به اینکه مسئولان جشنواره چهل و یکم نتوانستند نمره قبولی دریافت کنند فکر می کنید چه اتفاقی را در جشنواره چهل و دوم شاهد خواهیم بود تصریح کرد: اهمیت جشنواره فیلم فجر بسیار زیاد و زمینه ای برای حرکت های آینده کشور است. همه ما باید نسبت به جامعه مان متعهد باشیم، باید نسبت به تربیت صحیحی که در جامعه صورت بگیرد و آموزش درستی که باید باشد و سمت و سوی درستی که باید در جامعه رواج پیدا کند خود را مسئول بدانیم.
وی تأکید کرد: قطعاً هر مقداری این احساس مسئولیت بیشتر باشد طرف در هر جایگاهی قرار داشته باشد باید در خروجی و اثرش نشان دهد که دنبال کننده این اهداف والا است. همه کارهای ما برای رسیدن به آن اهداف ارزشمند باشد. باید برای رسیدن به اهداف ارزشمند تلاش و کوشش کرد. اگر هدف دیده نشود و کورکورانه کار شود مسئول به مسیر غلط هدایت می شود از این رو باید در وهله اول هدف را به درستی تشخیص داد و تعیین کرد و سپس پا در آن مسیر گذاشت؛ به هر صورت همه ما امیدواریم که جشنواره فجر انقلاب اسلامی با نگاه به ارزش های انقلاب اسلامی و اهداف کلان و استراتژیک نظام برگزار و موفق باشد.
زیور حجتی کارگردان فیلم «زنان لجمن» که برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره منطقهای سینمای جوانان شده است، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم با سوژهای تلخ پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سالهایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایدهآلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمیکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
فیلم کوتاه «زنان لجمن» بیستونهمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان عواملش بودیم.
«زنان لجمن» که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران به تولید رسیده است، سوژهای ملتهب مرتبط به سالهای جنگ عراق علیه ایران دارد و داستان زنی را روایت میکند که حضورش در خط مقدم زمینهساز بروز یک بحران در زندگی شخصیاش شده است.
این فیلم به کارگردانی زیور حجتی از آثاری است که در جشنواره منطقهای سینمای جوان استان یزد جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرده است و به پشتوانه همین مقام، بهصورت مستقیم میتواند در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در سال جاری حضور داشته باشد.
آنچه میخوانید حاصل گفتگو مهر با زیور حجتی فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم کوتاه «زنان لجمن» است.
* فیلم شما قصه شوکهکنندهای دارد اما بد نیست از اسم فیلم شروع کنیم؛ «زنان لجمن» به چه معناست؟
«لجمن» یک اصطلاح نظامی است که مخففی متشکل از حروف ابتدایی عبارت «لبه جلوی میدان نبرد» است و در اصطلاحات نظامی خود ما هم مرسوم است. زمانی انجمن سینمای دفاع مقدس فراخوانی را منتشر کرد تحت عنوان «۴۰ سال، ۴۰ فیلم» و یکی از موضوعاتی که در این فراخوان مطرح شده بود، مربوط به آسیبهای جنگ بود. همین فراخوان جرقهای شد که سراغ چنین موضوعی بروم. شخصاً هم دغدغههایی در این زمینه داشتم و شروع به نگارش فیلمنامه کردم. وقتی متن را فرستادم از طرف داوران امتیاز بالایی دریافت کرد اما اتفاقی که افتاد آن فراخوان منجر به هیچ تولیدی نشد! گویا مدیران آن مجموعه تغییر کردند و اساساً با رویکرد مدیران قبلی مخالف بودند.
اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد
میخواستند روی متنها بازبینی مجدد کنند اما من اصرار داشتم که همین متن خود را بسازم. با آن مجموعه به توافق نرسیدیم تا مدتی بعد که ماجرای پیچینگ انجمن سینمای جوانان پیش آمد. طرح این فیلم را برای انجمن سینمای جوانان اصفهان فرستادم و با پذیرش کار بهصورت حمایتی در تولید آن مشارکت کردند. اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد.
* همین فیلمنامه را خوانده بودند و پذیرفتند در تولید مشارکت کنند؟
بله.
* آن زمان فکر میکنم مسئولیت انجمن با سیدصادق موسوی بود.
بله. اتفاقاً کلیت فیلم را که دیدند از نظر ساختار دوست داشتند اما از نظر محتوا و بهواسطه زیرمتنی که داستان فیلم داشت کمی نکته داشتند. بهخصوص که در نسخه که آن زمان برای آنها نشان دادم، صحنههایی در فیلم بود که داستان را مستقیمتر روایت میکرد و آنها با این میزان از صراحت در طرح موضوع مشکل داشتند. بعدها دو پلان را حذف کردیم و وقتی فیلم را به جشنواره منطقهای فرستادیم موفق به کسب جایزه شد. با توجه به اینکه آثاری که از جشنوارههای منطقهای جایزه کسب میکنند به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا میکنند، امسال هم فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.
* مسئله «تجاوز» تقریباً سوژهای است که در هر مقطع زمانی میشود به آن پرداخت. چه شد که این داستان را در بستر جنگ روایت کردید؟
آنچه در فیلم به آن اشاره میشود بخشی از واقعیتهای جنگ ماست که برخی نمیخواهند مطرح شود. این نخواستن البته تا حدودی منطقی هم هست، اما از منظر سینمایی معتقدم خیلی زودتر از اینها باید سراغ چنین سوژههایی میرفتیم. واقعیت هم این است که در داستان فیلم اصل موضوع تجاوز چندان برایم مسئله نیست و معتقدم همیشه میتواند وجود داشته باشد، اما اینکه این تجربه تلخ در جریان جنگ روایت شود، برایم موضوعیت داشت به خصوص که تا کنون هیچ روایتی از آن نداشتیم.
* در یکی از سکانسهای فیلم «روز سوم» البته اشارهای به این جریان میشود…
آنجا اما با ورود کاراکتری که حامد بهداد نقشش را ایفا میکرد، این اتفاق رخ نداد. این موضوعی بود که واقعاً ذهنم را درگیر کرده بود و بهواسطه همان جرقهای که به آن اشاره کردم، سراغ ساخت آن رفتم.
* یکی از ویژگیهای فیلم «زنان لجمن» که بهخصوص در سکانسهای ابتدایی خیلی مشهود است، تلاش برای پایبندی به کلیشهها و قواعد ژانر وحشت است. چرا تا پایان این هویت ژانری را در روایت فیلم حفظ نکردید؟
جذابیت سینما برای من این است که میتوان در قالب آن کارهایی را انجام داد که خیلی پایبند قواعد خاصی نیست. در طول روایت یک فیلم هم لحن روایت میتواند تغییر کند و هم ژانر آن. آنچه برای من مهم است این است که محصول نهایی انسجام خود را حفظ کرده باشد. معتقدید این انسجام در فیلم وجود ندارد؟
مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من همذاتپنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظهای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً بهعنوان کارگردان کارم را غلط انجام دادهام.
* بهنظرم در مواردی این تغییر لحن به یکدستی روایت شما آسیب زده است.
خب نظر شما حتماً محترم است اما من چنین نگاهی به فیلم ندارم. در میان مخاطبانی که فیلم را دیدهاند هم تاکنون با چنین بازخوردی مواجه نشده بودم.
* اصلاً چرا این داستان ملودرام را در قالب ژانر وحشت روایت کردید؟
در فیلمسازی بیش از هر چیز برای من فضاسازی اهمیت دارد و اینگونه نیست که از قبل تصمیم گرفته باشم در یک ژانر خاص فیلم بسازم. براساس متن است که تصمیم میگیرم با ابزارهایی که در اختیار دارم، چه فضایی را باید بسازم. این متن هم این قابلیت را داشت که در چنین فضایی روایت شود. خیلی هم در بند آن نبودم که حتماً باید یک فیلم در ژانر خاص بسازم.
* یکی از نکاتی که در داستان فیلم ذهن مخاطب را درگیر میکند، تناقضی است که میان حس کاراکتر اصلی نسبت به اطرافیانش در فیلم وجود دارد. اتفاقی که برای همه اطرافیان بهشدت مبارک است تبدیل به یک چالش و عذاب درونی برای شخصیت اصلی شده است و این تناقض لحظات وحشتناکی را برای او رقم میزند.
این موقعیت واقعاً موقعیت سختی است. شاید بتوانم بگویم تلخترین لحظاتی است که یک زن میتواند در زندگی آن را تجربه کند. کاراکتر در این موقعیت کشمکشهایی درونی با خود دارد که تبدیل به برخی کابوسهای شخصی برای او شده است. حتی گاهی تصمیم به اقداماتی میگیرد که حتی فکر کردن به آن تکاندهنده است. در مقاطعی هم چالشهایی برای طرح موضوع با شوهرش دارد که مدام با تردید با آن مواجه میشود.
* قصههای تلخ در سینما واقعاً جذاب هستند و نمیتوان این موضوع را کتمان کرد اما دو رویکرد در روایت قصههای تلخ وجود دارد. هم میتوان آن را در قالبی بیان کرد که برای مخاطب اذیتکننده نباشد و در عین تأثیرگذاری حال بدی را به او منتقل نکند و هم میتواند چنان عریان به تلخیها بپردازد که تمام تلخی آن در جان مخاطب رسوب کند. فکر نمیکنید فیلم «زنان لجمن» کمی از جنس دوم است و در مقاطعی خیلی حال مخاطب را بد میکند؟ این موضوع در سینمای بلند ما هم جای طرح دارد که ما تا کجا مجاز هستیم که برای روایت یک داستان تلخ، حال مخاطب را بد کنیم؟
من چنین نگاهی ندارم و قائل به این مرز نیستم. وقتی قرار است موضوعی تا این اندازه تلخ را روایت کنید، قطعاً حسی که دارید به مخاطب منتقل میکنید هم یک حس تلخ است. بالاخره مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من همذاتپنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظهای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً بهعنوان کارگردان کارم را غلط انجام دادهام.
* «غم» بهعنوان یک «حس» میتواند از طریق روایت شما به مخاطب منتقل شود اما بد کردن حال مخاطب موضوع دیگری است. بهصورت مصداقی وقتی قرار است براثر فشار روحی یا جسمی یکی از کاراکترها در فیلم بالا بیاورد و دچار تهوع شود، هم میتوان به گونهای این لحظه را کارگردانی کرد که مخاطب متوجه این وضعیت کاراکتر شود، هم میتوان با یک قاب بسته از لحظه بالا آوردن کاراکتر، مخاطب را هم دچار حالت تهوع کرد! نکتهای که من عرض میکنم ناظر به این است که حالت دوم چه الزامی دارد؟
من این فیلم را دو سال پیش ساختهام و همین امروز هم فیلمنامههای آمادهای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابلپیشبینی است. این دشواریها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت میکند متوجه منظور شما شدم. این مرز بستگی به این دارد که کارگردان تا چه اندازه میخواهد موضوعی که مدنظر دارد را بیواسطه با مخاطبش مطرح کند. مشخصاً من برای این فیلم احساس کردم این زن آنقدر در چنین موقعیتی حالش میتواند بد باشد که به همان اندازه مخاطب هم میتواند حال بد را حس کند. البته به قول شما شاید میشد در برخی جزییات، رویکرد دیگری داشت اما برای شخص من این اندازه نمایش عریان تلخیها، جذابیت بیشتری داشت.
اما به این نکتهای که شما میگویید هم میتوان فکر کرد و شاید اگر من باردیگر بخواهم فیلمی درباره یک موضوع تلخ بسازم، به گونهای دیگر جزییات آن را با مخاطبم در میان بگذارم. زمان ساخت این فیلم این مدل را انتخاب کردم و شاید برای فیلمهای بعدی سراغ مدلهای دیگری بروم.
* کاراکتر اصلی فیلم برای تصمیمگیری در موقعیتی که در آن قرار گرفته شده، دچار تردیدهایی است که شاید برای یک زن معمولی چندان قابل درک نباشد. در چنین موقعیتی احتمالاً یک زن خیلی زود تصمیم نهایی را برای رها شدن از کابوسی که گرفتار آن شده است میگیرد.
درباره این تردیدها دو نکته را مدنظر قرار دهید. اول اینکه این زن یک پرستار در میدان جنگ است و طبیعتاً شخصیتی محکم دارد. چنین کاراکتری احتمالاً خیلی اهل نشان دادن واکنشهای آنی نیست و با تأمل بیشتری تصمیم میگیرد. دلیل دیگر هم بحث ارتباط او با خانواده و همسرش است. او حتی در چند نوبت میخواهد اصل داستان را به همسرش بگوید اما وقتی شرایط او را میبیند، بازهم دچار تردید میشود.
* بهعنوان سوال پایانی برنامهای برای ورود به سینمای بلند ندارید؟
من این فیلم را دو سال پیش ساختهام و همین امروز هم فیلمنامههای آمادهای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابلپیشبینی است. این دشواریها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت میکند. این فرآیند نیاز به آسیبشناسی دارد. من جزو فیلماولیهایی هستم که از سوی بنیاد فارابی هم تأیید شدهام و از آنجایی که آدم بیشفعالی هم در زمینه نوشتن هستم، همین الان فیلمنامه آماده برای کار دارم اما رفتوآمدها و پیگیریها برای امکان ساخت فیلم بلند، گاهی آدمها را خسته میکند. امیدوارم برای من این فرصت فراهم شود که بتوانم فیلم بلندم را بسازم.
جواد اردکانی کارگردان سینما گفت: مطلبی که حضرت آقا به تازگی به آن اشاره کردند موضوع جدیدی نیست و بارها و بارها این مورد را تکرار کرده اند اما متأسفانه مدیران فرهنگی و هنری کاری را که باید انجام ندادند.
به گزرش سینمای خانگی از سینماپرس، جواد اردکانی کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطرههای شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: با کلی گویی و حرف های تکراری هیچ اتفاق مثبتی در خصوص تولید بیشتر آثار هنری در خصوص شهدا صورت نمی گیرد؛ ما امروزه نیازمند یک راهکار و چاره اساسی برای رفع این بحران و نقصان هستیم و باید همگان اهتمام جدی داشته باشند تا به یک چاره مشترک برسیم.
کارگردان فیلم های سینمایی «به کبودی یاس» و «شور شیرین» در گفتگو با سینماپرس، افزود: مطلبی که حضرت آقا به تازگی به آن اشاره کردند موضوع جدیدی نیست و بارها و بارها این مورد را تکرار کرده اند اما متأسفانه مدیران فرهنگی و هنری کاری را که باید انجام ندادند.
وی ادامه داد: بنده در اینکه این موضوع بسیار مهم باید پیگیری رسانه ای شود هیچ تردیدی ندارم منتها در نوع مواجهه خودم با این پدیده و پاسخ به سوألات برای اینکه چرا این اتفاق رخ داده مسأله دارم.
اردکانی در همین راستا خاطرنشان کرد: همیشه یک کلیاتی در حد شعار تکرار می شود و هیچ حرف تازه و راه جدید و پیشنهاد گره گشایی بیان نمی شود در حالی که وقتی یک بیماری قدیمی و مزمن می شود به درمان دقیق تر و با دقت بیشتری نیاز دارد.
این سینماگر با تأکید بر اینکه چنین موضوعاتی نیاز به کارشناسی جدی و اصولی و دقیق دارند اظهار داشت: باید کار آماری صورت گیرد. قول های مدیریتی مختلف باید همه در کنار هم قرار بگیرد و بعد در تحلیل این داده افراد متخصص و صاحب نظر راهکار خودشان را ارائه دهند. باید از هرگونه کلی گویی پرهیز شود و ما همگی باید دست در دست هم دنبال راه چاره باشیم و مبادرت به تکرار مکررات نکنیم چرا که این کار نه تنها ما را به پیش نمی برد بلکه ما را به عقب نیز می راند.
کارگردان «متروپل» گفت: داشتن ایده از اصول یک فیلمساز مولف است و باید توجه داشت این فیلمساز است که در متن نهایی باید همه موارد را لحاظ کند و برای اینکه یک فیلمساز مولف شوید در ابتدا باید متن را بنویسید و بعد شروع به کارگردانی کنید. حتی اگر متن را به تنهایی نمینویسید، باید با نظارت شما و بر اساس ایده اصلی نوشته شود.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینمای ایران، دومین جلسه کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی با حضور «محمدعلی باشه آهنگر» عصر دیروز برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران برگزار شد.
محمدعلی باشه آهنگر در این نشست درباره اهمیت ایده در فیلمسازی گفت: فردی که ایده اصلی را میدهد در همه انتخابها اعم از انتخاب بازیگر و … نقش دارد و اوست که میتواند تشخیص بدهد کدام بازیگر برای چه نقشی بهتر است زیرا از همان ابتدا انتقال حس بازیگر را نیز در نظر میگیرد.
وی با بیان اینکه انتخاب بازیگر گاهی اختلاف میان فیلمساز و تهیه کننده است، بیان داشت: گاهی یک بازیگر انتخاب میشود و محبوب تماشاگران است اما فیلمساز باید تصمیم بگیرد که آیا آن بازیگر میتواند نقش را در خود حل کند و حس مورد نظر را به تماشاگر انتقال دهد یا خیر و گاهی هم فیلمساز صاحب سبک در انتخاب بازیگر اقناعی عمل میکنند تا فیلم خود را بر اساس توانایی بازیگر و البته شخصیت در فیلمنامه بسازند. برای انتخاب بازیگران گمنام یا به عبارتی تازهکار باید او را در موقعیت خاصی قرار دهید و به واکنشهای او توجه کنید.
باشه آهنگر کی عصبانی میشود، چگونه تقلید میکند، کی از چشمانش به درستی استفاده میکند، برای انتقال احساسهای مختلف چقدر زمان صرف میکند، از بدنش چگونه کمک میگیرد، در گفتگوها چگونه از بیانش سود میبرد، در صداهای زیر و بالا چقدر توانایی دارد و بسیاری کشف دیگر که ممکن است به ساعتها زمان نیاز داشته باشد. این مراحل در انتخاب دیگر اعضای گروه باید ادامه یابد و تا نسخه نهایی برای حفظ ایده اصلی باید تلاش کند.
وی در ارتباط با تأثیر فیلمبرداری و نور پردازی بر ریتم ادامه داد: سبک فیلمبرداری و نورپردازی فیلمبرداران صاحب سبک تأثیر مستقیمی بر ریتم دارد. اندازه نما، زاویه دوربین، انتخاب درست لنز، حرکتهای مختلف دوربین، دوربین روی دست و میزان تاریکی و روشنایی در سراسر سکانسها و بسیاری موارد فنی دیگر ریتم را مناسب را بوجود میآورد.
کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» درباره ریتم فیلمنامه نیز گفت: حتی اگر فیلمنامه را خودتان ننوشتهاید یک بار از اول تا آخر آن را رونویسی کنید.
وی ادامه داد: باید در فیلمسازی از خودتان بپرسید که دوست دارید از نگاه جزئی به کلی برسید یا از نگاه کلی به جزئی. اینکه میخواهید اولین پلان لانگشات و فضای کلی را نشان دهد یا مثلا از یک کلید یا دری که باز میشود شروع کنید؛ این جزئیات همگی در نگارش فیلمنامه مشخص میشود. هر وقت در نظر داشتید در فیلم از کل به جزء نگاه کنید به گونهای کار کنید که در تدوین بتوانید پلانها را عوض کنید ضمن اینکه در زمان فیلمبرداری باید همه مراحل را کامل بگیرید تا در تدوین بتوانید در آن دخل و تصرف داشته باشید.
باشه آهنگر با اشاره به اهمیت صدا در فیلمسازی نیز گفت: یکی دیگر از موارد قابل توجه در فیلمسازی صدا است تا آنجا که فیلمساز میتواند تصمیم بگیرد که چه زمانی صدا یا افکت میتواند به درک بهتر مخاطب از فضا کمک کند. در نظر داشته باشید که همه این موارد در تغییر ریتم نیز موثر است و در ایده جای دارد به همین دلیل باید از ابتدا به این موضوع فکر کنید.
وی با اشاره به معرفی جغرافیا در فیلم، گفت: یکی از دشوارترین بخش های کار یک فیلمساز مولف انتقال ایده اصلی در جغرافیای درون فیلم است. در فیلم «ملکه» جغرافیا از خاک خودمان تا خاک عراق و معرفی فضای پالایشگاه ازمقر تا دودکش اصلی بود و کار بسیار دشواری بود اینکه فضایی را برای مخاطب معرفی کنید تا مخاطب باور کند. البته گاهی حتی یک بار، یک جغرافیا را در فیلم نشان دهید کافی است و نیازی نیست هر بار آنرا را تکرار کنید مگر اینکه بخواهید اتفاق مهمی را نمایش دهد.
وی یادآور شد: یک فیلم زمانی موفق است که بر اساس ایده اصلی و رعایت تمام موارد مهم از جمله ریتم مناسب از زمان فیلمنامه، بازی، فیلمبرداری، صدا، جلوههای ویژه، تدوین، موسیقی و میکس، توسط فیلمساز مولف نظارت شود. این نظارت شامل مقدمه طولانی پیش از فیلمبرداری، حین فیلمبرداری و پس از فیلمبرداری است و به تحمل و صبوری ویژه نیاز دارد. همه این مرارتها برای این است که محصول اصلی برای بیننده امروز باور پذیر باشد و این شاید مهمترین مسئولیت یک فیلمساز باشد.
در انتهای این کارگاه هنرجویان همراه با کمک «محمدعلی باشه آهنگر» کارگردانی و فیلمبرداری را به صورت مختصر تمرین کردند.
تیزر فیلم «پسر انسان» به کارگردانی سپیده میرحسینی و تهیهکنندگی مشترک وحید دلیلی و سپیده میرحسینی که اکران آن از امروز در سینماهای منتخب گروه هنر و تجربه آغاز میشود، رونمایی شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، تیزر فیلم «پسر انسان» به کارگردانی سپیده میرحسینی و تهیهکنندگی مشترک وحید دلیلی و سپیده میرحسینی که اکران آن از امروز در سینماهای منتخب گروه هنر و تجربه آغاز میشود، رونمایی شد.
اکران فیلم «پسر انسان» از روز چهارشنبه، ۷ تیر ماه در سینماهای منتخب گروه هنر و تجربه آغاز شده است.
فیلم«پسر انسان»، داستان زنی به نام آذر است که بعد از به دنیا آوردن دخترش تغییر جنسیت میدهد و او را در نقش پدر، بزرگ میکند. حالا ۱۸ سال گذشته و…
بهنام شرفی، لیلا زارع، مجید پتکی، پریا مردانیان و هادی افتخارزاده در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
نویسندگی «پسر انسان» به صورت مشترک توسط پناه خدایاری و سپیده میرحسینی انجام شده است.
دیگر عوامل فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: شهرام نجاریان، طراحی و ترکیب صدا: بهروز معاونیان، صدابردار: فرزان معاونیان، آهنگساز: پیام آزادی، تدوین: نوید منصور قناعی، دستیار یک و مدیر برنامه ریزی: یوسف طاهریان، منشی صحنه: پونه خامین، موسیقی موزیک بند: اشکان نعیم، چهره پرداز: پروین نویدی، اصلاح رنگ و نور: سامان مجد وفایی، طراح لباس: مریم قاسمی، طراح صحنه: پگاه آذر کمان، جلوههای ویژه: محمدمهدی سخنور، مصطفی مطوری، مجریان طرح و مدیران تولید: وحید دلیلی و سپیده میرحسینی، طراح پوستر: طاها ذاکر، عکاس: پوریا نوری، روابط عمومی: زهرا نجفی.
فیلم کوتاه «افسانه کوه ننوک» تازهترین ساخته «محمدرضا مرادی» پس از اتمام مراحل تولید در جزیره هرمز، مراحل پس تولید خود را پشت سر میگذارد.
به گزارش سینمای خانگی از انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «افسانه کوه ننوک» به کارگردانی محمدرضا مرادی، نویسندگی محمدرضا مرادی و گلسا غفاری و تهیه کنندگی آتنا نعمتیان و محمدرضا مرادی در انجمن سینمای جوانان ایران تهیه و تولید شد.
فیلمنامه «افسانه کوه ننوک» بعد از دو فیلم کوتاه «دوآل پا» و «رنگارنگ»، سومین فیلم کوتاه داستانی و اقتباسی مرادی است که بر اساس افسانه ژاپنی (اوبا سوته –رها سازی یک پیرزن)، نگارش شده است و در خلاصه داستان آن آمده است: «شهاب سنگی بزرگ به دریای هرمز برخورد میکند و به همین دلیل، ماهیهای آن منطقه تغییر ژنتیک پیدا میکنند و دیگر قابل خوردن نیستند و از طرف دولت گروهی مامور میشوند که دریا را ببندد. اهالی از فرط گرسنگی مجبور میشوند که به صورت پنهانی از دریا ماهی صید کنند. ناآگاه از اینکه خوردن این ماهیها ممکن است چه بلایی سرشان بیاورد.
«افسانه کوه ننوک» هشتمین تجربه کارگردانی محمدرضا مرادی است و این کارگردان، تولید سه فیلم کوتاه دانشجویی «قاب خاطره»، «موبدان معبد پاک» و «فرفره آیت»، انیمیشن کوتاه «تریو قجری»، فیلم کوتاه تجربی «زندگی کاغذی» و دو فیلم کوتاه داستانی و اقتباسی «دوآل پا» و «رنگارنگ» را در کارنامه خود دارد.
میلاد اشکالی، تیما تقیزاده و زینب گلزاری بازیگرانی هستند که در این فیلم کوتاه فانتزی و علمیوتخیلی ساخته شده است، به عنوان بازیگران اصلی نقش آفرینی کردهاند.
عوامل فیلم کوتاه «افسانه کوه ننوک»، تهیه کنندگان: آتنا نعمتیان و محمدرضا مرادی، مجری طرح: گلسا غفاری، کارگردان: محمدرضا مرادی، نویسندگان: محمدرضا مرادی و گلسا غفاری، دستیاران کارگردان: ندا منفرد و حسن کوهپیکر، مدیر فیلمبرداری: مهدی رضایی، دستیاران تصویر و نور: عباس شیرمحمدی، حمیدرضا حسنپور، جلال حسنی، مهدی افشاری و حسین دباغ طهماسبی، مدیر صدابرداری: امیر نخجوان، دستیار صدا: سید زاهد رئیسی، طراح صحنه و لباس: محمدرضا مرادی، طراحی صدا و موسیقی: احسان افشاریان، خواننده: مسعود شریف، نوازندگان: آرین بهاری و سینا براهویی، تدوین: محمدرضا مرادی، جلوههای ویژه: اردشیر ایرانی، اصلاح رنگونور: مهران دوستی، طراحی و اجرای گریم: آتنا نعمتیان، مشاور رسانهای: محمد کفیلی، طراح لوگو و پوستر: حامد کاظمی و مدیرتولید: آتنا نعمتیان هستند.
«سینما جوان»، برنامه ترکیبی شبکه مستند سیما با محوریت بررسی آثار کوتاه سینمای ایران، روی آنتن میرود.
به گزارش سینمای خانگی از انجمن سینمای جوانان ایران، اولین قسمت برنامه ترکیبی «سینما جوان» تازهترین برنامه شبکه مستند سیما که در تعامل و همکاری با انجمن سینمای جوانان ایران و با محوریت پخش، تحلیل و بررسی آثار و وضعیت فیلم کوتاه در سینمای ایران و با نگاهی آموزش محور به این مدیوم از سینما، ۱۰ تیرماه ۱۴۰۲ ساعت ۲۰ تا ۲۱ از شبکه مستند پخش میشود.
«سینما جوان» که در ۲۶ قسمت برنامهریزی شده است، برای ارتقا و نشان دادن اهمیت آثار کوتاه سینمایی و ایجاد بستری برای دیده شدن استعدادهای جوان سینما، روی آنتن برود که نازنین چیتساز نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه، اجرای این برنامه را برعهده دارد و سید وحید نامی، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه، به عنوان سردبیر، این برنامه تلویزیونی است.
این برنامه سعی دارد به اخبار، حواشی و اطلاعاتی که برای اهالی سینما جذابیت دارد، بپردازد و با رویکردی متفاوت از نگاه جشنواره محور و یا رویدادی، به صورت مستمر اخبار و اتفاقات حوزه فیلم کوتاه را دنبال کند.
برنامه ترکیبی «سینما جوان» قرار است در یک بسته یک ساعته از شبکه مستند پخش شود و علاوه بر پخش و گفتگو درباره فیلمهای کوتاه، بخشهای متنوع دیگری مانند تحلیل فیلمهای کوتاه، مرور آثار کوتاه کارگردانهای سرشناس بینالمللی و بررسی ژانرهای سینمایی دارد.
ششم تیرماه یازدهمین سالروز درگذشت علی کسمایی پدر دوبله ایران است که معتقد بود، هر آنچه را یاد میگیرید پیش خودتان نگه ندارید. او در حالی نسل پرافتخاری را پس از خود به جا گذاشت که این روزها گلههای زیادی از وضعیت این هنر مطرح میشود و چند چهره شاخص دوبله هم فقط در یک سال گذشته از این دنیا رخت سفر بستند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علی کسمایی متولد ۱۲۹۴ و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران بود که از سال ۱۳۲۹ فعالیتش را در زمینه دوبله آغاز کرد و برای اولینبار در سال ۱۳۳۳ به عنوان سرپرست گویندگان، فیلم «شاهزاده روباهان» را دوبله کرد.
دوبله «شازده احتجاب»، «شطرنج باد»، «ملکوت»، «هجرت»، «پرواز در شب»، «هزاردستان»، «سربداران»، «آخرین پرواز»، «این خانه دور است»، «سالهای جوانی»، «اتاق یک»، «حکایت آن مرد خوشبخت»، «کمیته مجازات»، «هور در آتش» و فیلمهای خارجی «دکتر ژیواگو»، «بانوی زیبای من»، «آوای موسیقی» و «هملت» از جمله آثار این هنرمند است.
کسمایی در ششم تیرماه سال ۱۳۹۱ از دنیا رفت در حالی که سالها به عنوان نویسنده و مترجم در مطبوعات فعال بود و مدیریت مجلههای «عالم هنر»، «شهر ری»، «اطلاعات»، «مهر ایرانگ» و «راهنمای کارگران» را نیز برعهده داشت.
او به عنوان یکی از بنیانگذاران صنعت دوبله ایران شاگردان زیادی را تربیت کرد که هر کدام از پیشکسوتان دوبلاژ ایران محسوب میشوند.
او گفته بود: «زمانیکه وارد سینما شدم، حتی در ایران یک “مویلا” (میز تدوین) وجود نداشت و دوبله فیلمهای فارسی را که در “پارسفیلم” انجام میشد، هنرمندانی چون سیامک یاسمی، ژاله علو، مهین بزرگی و بیژن محتشم که علاقهمند و عاشق سینما بودند، انجام میدادند. آن فیلمها که در “پارسفیلم” ساخته میشدند، نه صدای صحنه و نه صدای شاهد داشتند؛ بنابراین ما دیالوگهای آنها را درست میکردیم.»
منوچهر اسماعیلی در بزرگداشت علی کسمایی که سال ۱۳۸۶ به مناسبت روز سینما برگزار شد، گفته بود: «من بخش کوچکی از حاصل عمر علی کسمایی هستم. امروز صحبت از مردی است که حاصل عمرش، آبرو و حیثیت دوبلاژ ایران است. من افتخار دارم که در سن ۲۰ سالگی در فیلم “دروازه پاریس” با ایشان همکاری کردم. یکی از ویژگیهای علی کسمایی دادن فرصت بود. او یاد داد چیزی را که یاد گرفتی پیش خودت نگهندار. این باعث ماندگاری نام علی کسمایی در دوبلاژ ایران شد.»
بنا به شواهد، بسیاری از مدیران دوبلاژ و گویندگان مطرح که هماکنون مشغول کار هستند و بسیاری از آنها در چند سال گذشته از دنیا رفتهاند، از شاگردان کسمایی محسوب میشدند؛ چنانکه ابوالحسن تهامینژاد درباره او گفته است: «کسمایی استاد همه ماست و ما دوبله را با ایشان شروع کردیم. آقای کسمایی در همه ما تأثیر داشته و فیلمهای خیلی خوبی را دوبله کرده است، که به خوبی آنها را میفهمیده و میدانسته چه کاری باید انجام دهد.»
علی کسمایی در سال ۱۳۸۸ جوایز و یادگاریهایش را شامل عکس، فیلم و لوحها و وسایل مرتبط با بیش از نیمقرن فعالیتش در سینما، به موزه سینما اهدا کرد.
او در دفتر موزه سینما نوشت: «اینک حاصل زندگیام را، از نوشتهها، سرودهها، کتابها، لوحهای تقدیر، فیلمنامهها، نوارها و … به موزه سینمای ایران پیشکش میکنم، تا از گزند پراکندگی و نابودی در امان باشند و باشد که برای آیندگان به کار آیند. بر پیشینیان است که با کوشش خستگیناپذیرتری، این مرزوبوم کهنسال پرافتخار را، آبادتر و توسعه یافتهتر و افتخارآمیزتر و موزهاش را پربارتر به آیندگان پیشکش کنند.»
فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» به کارگردانی قربان نجفی و تهیهکنندگی آرش سجادی حسینی و علی گلبهاران از هفتم تیرماه در سینماهای سراسر کشور اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی، از مشاور رسانهای فیلم، فیلم «فصل ماهی سفید» اولین ساخته قربان نجفی، یک فیلم اجتماعی و خانوادگی است که در آن بازیگرانی همچون محمدرضا فروتن، لادن مستوفی، میلاد کیمرام، بیژن بنفشهخواه، شقایقدهقان، بهزاد خداویسی و ژاله علو، المیرا دهقان، رها خدایاری ایفای نقش کردهاند.
فیلمنامه این اثر توسط قربان نجفی و غزال زرگر امینی نوشته شده است.
در آستانه اکران فیلم «فصل ماهی سفید» از پوستر آن که توسط روژان ایرجی طراحی شده، رونمایی و منتشر شد.
فیلم «فصل ماهی سفید» اقتباسی آزاد از باغ آلبالویآنتوان چخوف است. این فیلم، قصه یک خانواده ایرانی را روایت میکند که درگیر مشکلات بسیاری است و برای حل این مشکلات از روشهایی استفاده میکند که سرانجام مشخصی ندارد.
فیلم «فصل ماهی سفید» به سرگروهی پردیس سینمایی مگامال و توسط شرکت پخش رسانه فیلمسازان اکران میشود.
دیگر عوامل این فیلم عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست، طراح صحنه و لباس: ملکجهان خزاعی، موسیقی: کارن همایونفر، تدوین: خشایار حسنی، مشاور کارگردان: فرید سجادی، صداگذاری و میکس: ایرج شهزادی و نعیم مسچیان، صدابردار: بابک نیازی، طراح گریم: ثمره برازنده، مجری طرح: سعید عقیقی، سرمایهگذاران: جاوید کیانفر، آرش سجادی حسینی، قربان نجفی، سعید حقیقی و علی گلبهاران، پخش: رسانه فیلمسازان، دیگر بازیگران؛ پریا مردانیان، نورالدین جوادیان، عیسی حسینی، نازنین مهیمنی، ناصر سجادی حسینی، نیلوفر عباسی، قربان نجفی و جواد زرینچه.
رئیس مرکز تولید و فنی سیما گفت: ابنیه سریال «سلمان فارسی» مثل کاخ بدخشان، مجموعه کاخهای تیسفون و طاق کسری به صورت ماندگار در شهرک سینمایی غزالی ساخته میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیدباقر حاجی سیدرضی در نشستی خبری که در مجموعه شهرک سینمایی غزالی برگزار شد ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: بر اساس تفاهمی که با عوامل سریال «سلمانفارسی» داشتیم قرار شد که ابنیه سلمان بیرون ساخته نشود. این ابنیه چون یک بار در کشور ایجاد می شود، خواهش کردیم همه در شهرک به صورت ماندگار ساخته شود. آقای طاهری و آقای میرباقری قبول کردند. بعد از پخش سریال مردم میتوانند از این ابنیه بازدید کنند. البته دادن زمین جزو معضلات شهرک است؛ چون متقاضی زیادی وجود دارد و نباید آرایش شهرک تغییر کند.
وی با تاکید بر این که کار شهرک سینمایی غزالی تسهیل گری در امور برنامه سازی نمایشی است توضیح داد: مردم برای بازدید به این شهرک مراجعه میکنند. ولی رسالت اصلی شهرک ایجاد زیرساخت برای حوزه تولید تلویزیون و سینما و پلتفرم هاست. همه کشورهای جهان یک مجموعه رسانه ای دارند و در ایران هم هفتاد هکتار زمین به مجموعه های نمایشی و غیرنمایشی تعلق گرفته است. علاوه بر لوکیشنها همه لباس ها، ادوات، وسایل قدیمی برای ساخت یک اثر در شهرک قرار دارد.
شهرک دو قسمت صنعتی و سنتی دارد
حاجی سیدرضی با اشاره به این که شهرک دو قسمت صنعتی و سنتی دارد اظهار داشت: بخش سنتی همان بافت قدیمی است و علاوه بر آن در سوله های ما تولید صنعتی اتفاق میافتد. ما در شهرک دنبال ایجاد مجموعه کارخانه تولید نمایش و صنعتیسازی و سرعت دادن به حوزه تولید هستیم. می خواهیم آثار دیگر به صورت خطی تولید نشود و همه سکانسها در یک جا کار شود. شهرک سینمایی غزالی در بلندمدت دنبال پرورش نسل و انسان هایی است که با سرعت بیشتر کار کنند. برای رسیدن به این نقطه مجموعه هایی که مبتنی بر هوش مصنوعی بودند فراخوانده شدند و داریم با آنها تفاهمنامه امضا می کنیم. در حوزه انیمیشن تفاهمنامهای امضا کردیم که سرعت ساخت این محصول بیشتر شود. شهرک قرار است زیرساخت تولید انیمیشن را هم ایجاد کند.
در آینده از شهرک سینمایی خیلی چیزها میشنوید
وی با اشاره به ابزار قدیمی موجود در شهرک گفت: ابزاری مثل کشتی، قایق و ارابه و لباس های قدیمی و سلاح های جنگی در کارگاههای شهرک ساخته میشود. شهرک قرار است تسهیلگری کند برای کل کسانی که می خواهند کار رسانه انجام دهند. نباید خودمان متصدی باشیم و باید زیرساخت ها را در اختیار هنرمندان قرار دهیم. در آینده درباره صنعتی سازی، سوپراستودیوها، جلوه های ویژه و هوش مصنوعی از شهرک سینمایی خیلی چیزها میشنوید.
رئیس مرکز تولید و فنی سیما با بیان این تلاش میکنیم رویه شهرک را به سمت عمومی شدن ببریم اظهار داشت: میخواهیم یک مجموعه آمفی تئاتر روباز در شهرک ایجاد کنیم که زمین آن مشخص شده است. در واقع چیزی شبیه تکیه دولت ایجاد میشود. در این آمفیتئاتر روباز می تواند کنسرت هم برگزار شود. همزمان درباره برگزاری نمایشگاه های خودرو، پوشاک، موزه مردم شناسی و وسایل حرکتی داریم تلاش می کنیم. مجموعه سوارکاری شهرک هم فعال است که مورد استقبال مردم قرار گرفته است.
برنامهسازی دو کشور عراق و لبنان
وی با اعلام این خبر که دو مجموعه خارجی در حال فعالیت در شهرک غزالی هستند، توضیح داد: دو کشور عراق و لبنان دارند برای کشور خودشان برنامه تولید می کنند. چون هزینه تولید این جا ارزان تر است. پلتفرمها هم دارند با شهرک کار می کنند. همچنین با یک مجموعه انیمیشن هوش مصنوعی در شهرک در حال انعقاد قرارداد است که گیم ها را در آینده تحت تاثیر خود قرار می دهد.