رسانه سینمای خانگی- داستان دولتی که به می‌دزدد

علی پورمومن کارگردان مستند «بچه دزد» با موضوع پرونده عجیب ربودن فرزند یک زن ایرانی از سوی دولت دانمارک به تولید رسیده است، به ارائه توضیحاتی درباره این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، علی پورمومن نویسنده و کارگردان مستند «بچه دزد» همزمان با پخش تلویزیونی این مستند، در گفتگو با مهر،درباره آن توضیح داد: این مستند روایتی از ربودن کودکی به نام داریوش حیدری فرزند سرکار خانم حمیده سلامتی در دانمارک است. خانم سلامتی از ما کمک رسانه‌ای خواستند و کاری هم که از دست ما برمی‌آمد این بود که در کنار فعالیت‌هایی همچون کمپین‌سازی در فضای رسانه‌ای، مستندی هم درباره این اتفاق بسازیم. امیدواریم پخش این مستند بتواند کمکی به بازگرداندن فرزند او بکند.

وی درباره عدم اشاره مستقیم به دلیل ربایش این کودک در مستند گفت: ما یک سکانس حدود ۱۰ دقیقه‌ای در ابتدای مستند داریم که سه نفر در آن دارند درباره همین موضوع صحبت می‌کنند. در همان گفتگو گزاره‌هایی مطرح و رد می‌شود. حکم دادگاه هم که قرائت می‌شود، هیچ مورد حادی در آن ذکر نشده است. مثلاً گفته شده که این بچه برای دو روز به مهدکودک نرفته یا اینکه او لیوان آبی در دست داشته و مادرش آن را از او گرفته است این موارد را هم در مستند فهرست کرده‌ایم و واقعاً هیچ مورد دیگری درباره گرفتن این کودک اعلام نکرده‌اند.

این مستندساز ادامه داد: اثبات این مدعا تنها با قرائت حکم دادگاه ممکن بود و چون همه دلایل پیش‌پاافتاده است، ما هم نمی‌توانستیم دلیل عجیب و غریب و ویژه‌ای را برای مخاطب خود مطرح کنیم. آنچه در مستند ارائه می‌شود مبتنی‌بر حکم دادگاه است. حتی در سکانسی از مستند به این موضوع هم اشاره می‌شود که ماجرا خانم سلامتی بحث پناهندگی هم نبوده است. او و فرزندش هر دو اقامت موقت داشته‌اند و اصلاً اینگونه نبوده که آنها در وضعیت پناهندگی باشند. آن‌ها یک اقامت کاری چند ساله داشته‌اند و قصدشان هم بازگشت به ایران بوده است اما بعد از یک سال و خرده‌ای فرزندشان را گرفته‌اند و به برنامه کاری پنج ساله‌شان هم نرسیده‌اند.

وقتی دولت برای یک خانواده مأمور می‌فرستد!

پورمومن درباره بررسی مستندات در فرآیند ساخت این مستند هم گفت: همه مکاتبات دادگاه نشان می‌دهد که دلایل دستگیری این کودک همین اندازه پیش‌پا افتاده بوده است. خلاصه همه مستندات این است که اگر شما فرزند خود را به سبک مطلوب دولت دانمارک تربیت نکنید، به‌عنوان یک فرد ناسازگار با سیستم شناخته می‌شوید و دولت روی شما حساس می‌شود. در راستای همین حساسیت کارشناسی را سراغ زندگی شما می‌فرستند و می‌گویند که این کارشناس باید رفتار شما با فرزندتان را مدام زیرنظر داشته باشد! تفاوت فرهنگی یک خانواده ایرانی با فرهنگ دانمارک هم طبیعتاً موردپسند آن‌ها نبوده است.

شروع دخالت دولت دانمارک در زندگی خانم سلامتی هم مربوط به اتفاقی بوده که برای منزل آن‌ها رخ می‌دهد. دیوار خانه آن‌ها نم می‌دهد و طبق قانون آن‌ها موظف بوده‌اند مشکل خود را به شهرداری گزارش کنند. وقتی شهرداری مأموری را می‌فرستد تا دیوارها را چک کند، می‌بیند که بچه یک سال و نیمه خانواده مشغول خوردن نوتلا است!

وی افزود: رفتارهای معمولی در خانواده ایرانی مانند اینکه والدین داخل کشوری فرزندشان را ببینند یا گوشی او را چک کنند، از نگاه دولت دانمارک دخالت در حریم خصوصی فرزند محسوب می‌شود و نسبت به آن نمره منفی در نظر می‌گیرند. معمولاً هم دولت متوجه رفتار خانواده‌ها با فرزندان‌شان نمی‌شود و تنها در مواردی که متوجه می‌شود، حساسیت نشان می‌دهد. شروع دخالت دولت دانمارک در زندگی خانم سلامتی هم مربوط به اتفاقی بوده که برای منزل آن‌ها رخ می‌دهد. دیوار خانه آن‌ها نم می‌دهد و طبق قانون آن‌ها موظف بوده‌اند مشکل خود را به شهرداری گزارش کنند. وقتی شهرداری مأموری را می‌فرستد تا دیوارها را چک کند، می‌بیند که بچه یک سال و نیمه خانواده مشغول خوردن نوتلا است! او می‌گوید نوتلا در این سن برای بچه ضرر دارد و دخالت دولت دانمارک در زندگی این خانواده ایرانی از همین نوتلا آغاز می‌شود!

این مستندساز ادامه داد: بعدها موارد دیگری هم فهرست می‌کنند اینکه برخلاف قانون که بچه در آن سن باید ساعت ۷ بخوابد، بچه این خانواده در ساعت ۹ می‌خوابیده است. بچه این خانواده مشکل اتیسم هم داشته و از آنجایی که دولت دانمارک حاضر به تأیید این مشکل نمی‌شود، همه مشکلات ناشی از عوارض اتیسم این کودک را هم به پای مشکلات خانوادگی‌شان فهرست می‌کنند.

وی درباره اصالت پدر این کودک هم گفت: پدر این بچه اهل افغانستان است اما هم بچه و هم مادرش در حال حاضر شناسنامه ایرانی دارند. اینکه به این موضوع در مستند اشاره نشده است هم به دلیل زمان مستند بود که نمی‌توانستیم همه فرآیند را در آن تشریح کنیم. طبق مصوبه مجلس ایران، فرزند یک پدر افغانستانی و مادر ایرانی می‌تواند شناسنامه ایرانی دریافت کند و به همین دلیل دیگر به‌صورت مجزا به این ماجرا اشاره نکردیم.

پورمومن درباره حضور محسن آقایی به‌عنوان یک مستندساز در روایت این مستند هم گفت: وقتی این کار را شروع کردیم یک مجموعه بودیم که تصمیم به کمک رسانه‌ای به این خانم گرفتیم. کمک‌مان هم ابتدا برگزاری یک تجمع جلوی سفارت دانمارک بود. بعد از آن ساخت این مستند بود که من به عهده گرفتم و در ادامه هم ایده‌های دیگری داشتیم. وقتی متوجه مشکل شناسنامه این کودک شدیم هم در مقابل وزارت خارجه اقداماتی داشتیم و شناسنامه این کودک صادر شد.

برای یک روز در پلیس امنیت بازداشت شدم

این مستندساز درباره حاشیه‌هایی که در فرآیند ساخت مستند «بچه دزد» با آن مواجه شدند هم توضیح داد: در تجمعی که مقابل وزارت خارجه داشتیم دوستان حراست خیلی سفت مقابل ما ایستاد و گفت آبروی کشور در خطر است. در حالی که کل تجمع ما چند پلاکارد با موضوع مادر و فرزند بود. آنها گفتند باید جمع کنید، ما اما کوتاه نیامدیم و به‌واسطه درگیری‌ای که اتفاق افتاد من دستگیر و به پلیس امنیت منتقل شدم. به اندازه یک صبح تا شب در بازداشت بودم که در همان بازه هم شناسنامه این کودک صادر شد.

وی درباره حرکت مستند به سمت لحظات احساسی هم گفت: اصل ماجرا و رویکرد خانم سلامتی کاملاً حقوقی بود و هیچ جنبه احساسی‌ای نداشت. اینکه من در این مستند به سمت لحظات احساسی رفتم هم صرفاً برای درآوردن اشک مخاطب نبود. هدف این بود که در کنار ابعاد حقوقی یادآوری کنیم که این پرونده جنبه انسانی هم دارد و باید به رابطه این مادر و فرزند هم فکر کنیم. اتفاقاً زمانی که ساخت مستند را شروع کردم هنوز بچه نداشتم و این ماجرا را کاملاً حقوقی می‌دیدم، بعدها که فرزندم هم سن و سال فرزند خانم سلامتی شد، کل ماجرا را طور دیگری دیدم.

حتی یک کلمه دروغ در این مستند نیست

این کارگردان مستند درباره استفاده از ظرفیت بازسازی در بخشی از روایت خود گفت: به‌طور قطعی این نکته را تأکید می‌کنم که حتی یک کلمه روایت دروغ در این مستند نیست. این مستند را من به تنهایی ساختم و موارد فنی مانند تدوین، صدابرداری و فیلمبرداری آن با خودم بوده است. در اکثر بخش‌های روایت هم من و خانم سلامتی حضور داشتیم. اینکه در بخش‌هایی دوربین ثابت نیست و تکان می‌خورد و یا صداها شفاف نیست به این دلیل بوده که تعمدا نمی‌خواستم مستند تبدیل به فیلم سینمایی شود. می‌خواستم مخاطب واقعاً احساس کند یکی از تیم همراه ما بوده است.

وی افزود: در اکثر مواقع هم وقتی از سوژه‌ای سراغ سوژه‌ای دیگر می‌رفتم کات نمی‌زدم و تنها زاویه دوربین را تغییر می‌دادم تا مخاطب احساس کند گویی خودش سرش را گردانده است. در خیلی از موارد حتی دوربین روی شانه من هم نیست و دلیلش این بود که آدم‌ها وقتی دوربین را روی شانه مقابل خود می‌بینند، گرفتار خودکنترلی می‌شوند. به‌واسطه ارتباط چشمی اما سوژه احساس راحتی بیشتری با من می‌کرد.

کارگردان «بچه دزد» درباره بازه زمانی ساخت این مستند هم توضیح داد: ساخت این مستند تقریباً دو سال زمان برد که این زمان به دلیل پیچیدگی ساخت مستند نبود، بلکه منتظر بودیم تا اتفاقات پیش برود و بتوانیم آن را روایت کنیم. این مستند را در این دوسال، در وقت‌های اضافی کار شخصی‌ام ساختم.

رسانه سینمای خانگی- صدرعاملی به فجر می‌رسد؟

رسول صدرعاملی که چندی پیش خبر همکاری‌اش با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای تولید فیلمی اقتباسی رسانه‌ای شده بود، همچنان در حال بازنویسی فیلمنامه این پروژه است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تیر ماه همین امسال بود که خبر رسید رسول صدرعاملی قصد ساخت فیلمی اقتباسی در قالب همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را دارد.

این کارگردان باسابقه درباره این همکاری برمبنای کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده گفته بود: «بسیار خوشحالم که فرصتی فراهم شد تا بتوانم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری داشته باشم. من این کتاب را خواندم و بسیار آن را دوست داشتم و از آنجایی که همواره در آثارم به سمت هویت‌بخشی پیش رفته‌ام، فکر می‌کنم این قصه نیز این قابلیت را داراست و می‌توان از آن در این زمینه استفاده کرد.»

صدرعاملی در سال‌های اخیر در قامت تهیه‌کننده با فیلمسازان فیلم‌اولی همراه شده و ۲ فیلم «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت و «جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان را به جشنواره فجر رساند که هر ۲ از آثار مورد توجه منتقدان بودند.

«سال دوم دانشکده من» آخرین فیلم رسول صدرعاملی در مقام کارگردان است که در سال ۹۶ در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.

پروژه تازه این کارگردان که با اقتباس از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده در مسیر تولید قرار گرفته است، یکی از چهار پروژه‌ای بود که پیش‌تر در طرح ناتمام بنیاد سینمایی فارابی برای حمایت از سینمای اقتباسی در سال ۹۹ تعریف شده بود اما با عقب‌نشینی فارابی از این طرح، سه پروژه دیگر بلاتکلیف رها شد و پرونده تولید این پروژه هم روی میز کانون پرورش فکری قرار گرفت.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در مسیر احیای حضور خود در چرخه تولید سینمای ایران، بعد از فیلم «یدو» و «در آغوش درخت» احتمالاً انگیزه بالایی برای همکاری با فیلمسازی همچون رسول صدرعاملی برای پروژه تازه خود دارد.

فیلم اقتباسی از رمان «زیبا صدایم کن» که هنوز عنوان رسمی آن مشخص نشده است در صورتی که به مرحله تولید برسد، می‌تواند یکی از پروژه‌های کنجکاوی‌برانگیز حاضر در جشنواره فیلم فجر چهل و دوم باشد و رسول صدرعاملی هم در کنار بهروز افخمی که با فیلم «صبح اعدام» برای حضور در این رویداد دورخیز کرده است، تبدیل به نمایندگان نسل دوم فیلمسازان بعد از انقلاب در جشنواره امسال شوند.

برمبنای پیگیری مهر، رسول صدرعاملی همچنان در حال بازنویسی نهایی فیلمنامه است و هنوز این پروژه به مرحله تولید نرسیده است. از این منظر تا به امروز امکان رونمایی فیلم در جشنواره پیش رو، بعید به نظر می‌رسد.

کتاب «زیبا صدایم کن» درباره دختر پانزده ساله‌ای است که در مؤسسه‌ای زیر نظر بهزیستی زندگی می‌کند. مادر معتادش ازدواج کرده و پدرش به سبب بیماری روانی در آسایشگاه بیماران روانی بستری است. زیبا در روز تولدش به پدر کمک می‌کند تا از آسایشگاه فرار کند. پدر موتور یکی از کارکنان آسایشگاه را می دزدد تا با هم به گردش بروند و تولد زیبا را جشن بگیرند. زیبا به زودی از همدستی با پدرش پشیمان می‌شود. پدر تعادل روانی ندارد هر لحظه به حالی درمی‌آید؛ گاهی خوب است و گاهی بد و گاهی دچار جنون و گاهی دچار توهم می‌شود. سرانجام زیبا با همکاری نیروی بیمارستان پدر را به آنجا برمی‌گرداند و تولدش را با کسانی که در کنارشان امنیت دارد، جشن می‌گیرد.

کتاب «زیبا صدایم کن» اثر فرهاد حسن زاده به ۲ زبان انگلیسی و ترکی استانبولی ترجمه شده است.

رسانه سینمای خانگی – احمد نجفی: زمان به عقب برگردد بازهم در «خانه سینما» را گل می‌گیرم

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری مهر؛ احمد نجفی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: درباره یکی دو پروژه سینمایی صحبت‌هایی داشته‌ایم و احتمالاً در آینده نزدیک شروع می‌شود. یک سریال هم به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی احمد معظمی داشتم. «شور عشق» یکی از پروژه‌های سینمایی‌ام هست و دیگری هم «نامیرا» است که ان‌شاءالله آبان‌ماه کلید می‌خورد.

وی درباره تجربه موفق خود در اجرای برنامه‌هایی همچون «صندلی داغ» هم گفت: در زمینه اجرا هم یک طرح را ارائه کرده‌ام اما متأسفانه بعد از یکسال هنوز جوابی به آن نداده‌اند و همچنان منتظرم تا نتیجه‌اش مشخص شود. این طرح بیشتر نگاه اقتصادی و اجتماعی داشت و چارچوبش مانند «صندلی داغ» بود اما باید توجه کنیم که شرایط امروز ما دیگر شرایط زمان تولید «صندلی داغ» نیست. تصمیم گرفتیم بیشتر توجه‌مان را به سمت استان‌ها توسعه دهیم و مناطق دیگر را هم مدنظر داشته باشیم. طرح‌مان حرکت به سمت استان‌ها بود تا بتوانیم عملکردها رو مورد نقد قرار دهیم. طبیعتاً پیشنهادهایی هم داریم.

نجفی ادامه داد: خود من بسیار اهل سفر هستم. در برخی سفرهایی که داشتم واقعاً چیزهای عجیب و غریبی را به چشم دیده‌ام که باید به آن‌ها بیشتر بپردازیم. نمی‌خواهیم در قالب این پیگیری‌ها چیزی را رد کنیم، بلکه بیشتر پیشنهادهایی برای اصلاح داریم. زمان آن گذشته است که فقط ضعف‌ها را بگوییم. خیلی‌هایمان از آن‌ها خبر داریم و باید به سمت پیدا کردن راه‌حل برویم.

دوره «صندلی داغ» تمام شده است

این بازیگر در پاسخ به اینکه آیا امروز توان و انگیزه زمان تولید «صندلی داغ» را برای بازگشت به عرصه اجرا دارد یا خیر هم تأکید کرد: هم توانش را دارم و هم تفکرش را. اما قرار نیست دوباره در قاب یک برنامه بنشینیم و حرف‌های خودمانی بزنیم که حاصلی هم نداشته باشد. همه چیز به شرایط جامعه بازمی‌گردد. «صندلی داغ» دوره‌اش تمام شده است و حالا باید فکرهای تازه‌ای ارائه کرد. فکر می‌کنم این ظرفیت وجود دارد و اگر مردم هم از آن استقبال کنند می‌توان برنامه‌های خیلی خیلی بهتری هم ساخت.

این بازیگر باسابقه درباره مواجهه مردم در کوچه و خیابان با خود گفت: خیلی از مردم همچنان به‌واسطه «صندلی داغ» و «کارآگاه علوی» من را به یاد می‌آورند. در کارهای تلویزیونی‌ام این‌ها بیشتر به یادها مانده و گاهی متوجه می‌شوم مردم آقای «صندلی داغ» یا آقای «کارآگاه علوی» خطابم می‌کنند و اسم خودم را به یاد نمی‌آورند (می‌خندد)! انگار آن نقش در حافظه‌ها خیلی ماندگار شده است و به‌خصوص در شهرستان‌ها که می‌روم کاملاً آن را به یاد دارند و هنوز هم با خوبی از آن یاد می‌کنند.

وی افزود: مردم واقعاً لطف دارند و خیلی‌ها این برنامه‌ها را با علاقه یاد می‌کنند. برخی حتی پیگیر می‌شوند که چرا دیگر ادامه آن کارها ساخته نمی‌شود. اما واقعیت این است که زمان گذشته است و باید تغییر رویکرد داشته باشیم. نمی‌توان کارها را با همان شکل و شمایل دوباره تولید کرد.

استقبال پیمان جبلی از ساخت دنباله «کارآگاه علوی»

بازیگر «کارآگاه علوی» درباره ساخت دنباله این پروژه که در چند نوبت مطرح شد اما به سرانجام نرسید، توضیح داد: واقعیت این است که آقای جبلی رئیس سازمان صداوسیما هم خیلی از این اتفاق استقبال کرده‌اند و حتی پیشنهاد آن را هم مطرح کردند اما معتقدم «کارآگاه علوی» را با ۱۱ سال تأخیر نمی‌توان دوباره دنبال کرد. باید فکرهای جدیدتری داشته باشیم و کاراکترهای دیگری را به متن اضافه کرد که حتی آن‌ها محور داستان باشند و کارآگاه علوی در حاشیه داستان حضور داشته باشد. اگر بخواهیم کاری انجام دهیم باید فکرهای جذاب‌تری داشته باشیم. بخشی از آن بودجه و نظر مسئولان جدید است اما من هم پیشنهاد خودم را می‌دهم. در آخر اعضای شوراهای تصمیم‌گیر هستند که باید نظر نهایی را بدهند. ما هم صبرمان زیاد است (می‌خندد)!

معتقدم «کارآگاه علوی» را با ۱۱ سال تأخیر نمی‌توان دوباره دنبال کرد. باید فکرهای جدیدتری داشته باشیم و کاراکترهای دیگری را به متن اضافه کرد که حتی آن‌ها محور داستان باشند و کارآگاه علوی در حاشیه داستان حضور داشته باشد. اگر بخواهیم کاری انجام دهیم باید فکرهای جذاب‌تری داشته باشیم

نجفی درباره خاطرات خود از مواجهه با مردم در شهرهای مختلف هم گفت: از آنجایی که خیلی اهل سفر هستم، مردم در مناطق مختلف اظهار لطف دارند و بسیاری هم پیگیری می‌کنند که چرا آن کارها ادامه پیدا نکرده است. من هم همین پاسخ را می‌دهم که من تنها می‌توانم پیشنهاد و طرح ارائه کنم و تصمیم‌گیری درباره آن با دوستان است. این فرآیند تصمیم‌گیری در تلویزیون کمدی کند است.

وی ادامه داد: احتمالاً در آینده نزدیک تهیه‌کنندگی یک فیلم سینمایی را برعهده خواهم گرفت که کارگردانش فرد دیگری خواهد بود. این طرح متعلق به دوره کرونا بود و به دلیل همان شرایط تولید آن متوقف شد. بعدها هم اوضاعی پیش آمد که جلوی دست و پای‌مان را برای ادامه کار گرفت. شخصاً نمی‌خواهم تحت تأثیر اتفاقات سیاسی کار کنم و هیچ‌گاه نمی‌خواهم از موقعیت‌ها استفاده یا سوءاستفاده بشود.

این بازیگر باسابقه تأکید کرد: کار من همواره فرهنگی بوده است و اگر هم بخواهم حرف سیاسی بزنم، حتماً در قالب یک برنامه سیاسی آن را مطرح خواهم کرد. خیلی برایم عجیب است که هنوز برخی مردم برای این دست تولیدات مطالبه دارند و چیزهایی از برنامه‌های من به یاد دارند که خودم خاطرم نیست! برخی حتی این مطالبه را دارند که با توجه به سن و سال‌شان پیش خودم می‌گویم چطور به یاد دارند؟ آنها که سن و سال بیشتری هم دارند، تندتر به من اعتراض می‌کنند که چرا آن کارها را ادامه ندادیم.

ظاهرم شبیه «هارون الرشید» بود

نجفی درباره نقش‌آفرینی کوتاهش در نقش «هارون الرشید» در سریال «ولایت عشق» به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده هم گفت: در آن پروژه برای چند سکانس کوتاه، در حد دو سه روز آفیش بودم و این نقش را ایفا کردم. در مواجهه با پیشنهادات من معمولاً نقش منفی و مثبت را جدا از هم نمی‌بینم و بیشتر این نکته را مدنظر دارم که یک نقش باید خوب اجرا شود و در خدمت قصه و کارگردان باشد. اصلاً به این بعد آن فکر نمی‌کنم. من نقش منفی در فیلم «پناهنده» زنده‌یاد ملاقلی‌پور هم ایفا کرده بودم. اگر بدانم توان اجرا یک نقش را دارم و قصه‌اش هم قصه خوبی است، به راحتی آن را می‌پذیرم. دیگر به این فکر نمی‌کنم که قرار است چهره منفی از من دیده شود. بیشتر تلاش می‌کنم امانت‌دار کار باشم.

وی افزود: سریال «ولایت عشق» سریال بسیار خوبی بود و مهدی فخیم‌زاده خیلی حرفه‌ای آن را کارگردانی کرد. از بازیگران هم به خوبی استفاده می‌گیرد و می‌تواند کاراکترهایی که در ذهن خود دارد را جان ببخشد. من با اعتماد کامل به فخیم‌زاده داشتم، به پشتوانه تجربه قبلی‌ام با او در خارج از کشور در قالب فیلم «تاواریش»، می‌دانستم او این توانایی را در کارگردانی دارد. البته او نقش دیگری را برایم در نظر گرفته بود اما خودم احساس کردم در این نقش می‌توانم تأثیرگذارتر باشم و از نظر فیزیکی هم شباهت‌های بیشتری با او داشتم. در تاریخ معروف است که هارون الرشید قد بلندی داشته و چشم‌هایش روشن بوده است. این‌ها شباهت‌های فیزیکی بود و وقتی پیشنهاد را به فخیم‌زاده دادم، او هم استقبال کرد. این نقش کوتاه بود، اما به‌نظرم در قالب سریال تأثیرگذار بود.

این بازیگر ادامه داد: همین بخش‌های کوتاه هم کار سختی بود. به خصوص قسمت‌های بیرونی مثل سکانس‌های مربوط به ورود کاراکتر هارون الرشید به مشهد با همراهی سپاهیانش که به دلیل تعداد زیاد هنرور، خیلی مهم بود برداشت‌ها تکرار نشود. فقط برگشت این کاروان سه هزار نفره، تقریباً سه ساعت طول می‌کشید! در مجموع اما با توجه به تخصص فخیم‌زاده، همه چیز خیلی خوب پیش رفت. او وقتی کاری را قبول می‌کند، برای آن توان بالایی می‌گذارد.

زمان به عقب برگردد بازهم در «خانه سینما» را گل می‌گیرم

نجفی درباره خاطره‌ای که از اقدام او برای گل گرفتن در «خانه سینما» در حافظه رسانه‌ها باقی مانده است و اینکه اگر زمان به عقب بازگردد آیا آن اقدام را تکرار می‌کند هم تأکید کرد: صددرصد همان کار را می‌کنم. حتی هزار درصد! اینکه یک عده‌ای بخواهند دور هم بنشینند و برای کار افراد دیگر و اینکه فیلمشان چه زمانی اکران شود تصمیم بگیرند، یک ظلم است. تصمیم برای تأیید پروانه ساخت و اکران یک مسئله دیگر است اما ظلم زمانی اتفاق می‌افتد که گروهی با تعمد و برای زدن یک فرد که او را مزاحم خود می‌داند، اقدام به مانع‌تراشی برای اکران فیلمش کنند. حتماً باید جلوی این اقدام ایستاد و صددرصد اگر دوباره در آن موقعیت قرار بگیرم، آن اقدام را تکرار می‌کنم. حتی اگر همین امروز این ظلم را ببینم به آن واکنش نشان می‌دهم.

وی افزود: کار صنفی به معنای حمایت از همکاران است. آن زمان حتی می‌شنیدم که برخی می‌گفتند نجفی چرا اسم فیلمش را گذاشته «من یک ایرانی‌ام»! یعنی آنقدر فیلم‌های منفی ساخته بودند که نمی‌خواستند چیزی به نام ایران و پرچم ایران در فیلم‌ها مطرح شود. به همین دلیل معتقدم با نیت‌های خاص آن فیلم را نابود کردند. همان جریانات هم باعث شد خیلی از آن افرادی که نیت سو داشتند شناسایی شوند. همچنان اقدام خودم در گل گرفتن در خانه سینما را اقدام درستی می‌دانم که تبدیل به هشدار به برخی از این افراد شد تا از درون خانواده سینما به همکاران خود ظلم نکنند. مردم هم در این سال‌ها واکنش‌های بسیار مثبتی به این اقدام من داشته‌اند. حتی در سفرهایی که با خارج از کشور دارم این اقدام من را به یاد دارند و درود می‌فرستند که جلوی بی‌عدالتی ایستاده‌ام.

رسانه سینمای خانگی – وزیر ارشاد: هیچ شکافی بین هنرمندان و دولت وجود ندارد

نکته: در حالی که به نظر می رسد بخش قابل توجهی از سینماگران کشور به بهانه های مختلف عملاً مورد بی توجهی سازمان سینمایی کشور واقع شده اند، گفتگوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل تأمل است.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری مهر؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه امروز سه نسل از سینما در کنار هم کار می‌کنند، گفت: پررونق‌ترین دوران تاریخ فرهنگ و هنر در کشور در حال رقم خوردن است.

محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تعامل دولت و هنرمندان بویژه در عرصه سینما گفت: هیچ شکافی بین هنرمندان و دولت وجود ندارد نشانه اش هم حضور قوی سینماگران است. آثاری که در حال تولید است اگر عددهای آن را بگیرید به رکوردهای جدیدی خواهید رسید.

وی با بیان اینکه اهالی سینما درگیر کار هستند، افزود: البته برخی از اصحاب سینما ممکن است در نمایش خانگی حضور داشته باشند و برخی در مجموعه‌های نمایشی تلویزیون حضور داشته باشند؛ اما اکثریت قریب به اتفاق اهالی فرهنگ و هنر مشغول کارهای تولیدی برای مردم هستند یا کارهای آن‌ها در حال پخش است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره القای شکاف بین دولت و سینما افزود: این یک موضوع القایی است. چند نفر که به هر حال از خوشحالی مردم ایران خوشحال نمی‌شوند ممکن است از اینکه سینما پرفروش باشد، ناراحت شوند، البته ما از این مسائل عبور کردیم و به این افراد نیز توجه نمی‌کنیم.

وی افزود: بنیاد فارابی سال گذشته چندین فیلم به جشنواره رساند. ما از فارابی حمایت می‌کنیم برای اینکه صنعت سینما را قدرتمند کنیم؛ امسال بیشتر این کار انجام خواهیم داد. مجموعه‌ها و مؤسسات دیگر در سازمان تبلیغات، اوج، تلویزیون و بخش خصوصی همه در حال انجام کار هستند.

اسماعیلی با اشاره به برنامه وزارت ارشاد برای کار اولی‌ها گفت: بیشترین تسهیلات را برای حمایت از کار اولی‌ها در نظر گرفتیم. من با صندوق امید تفاهمنامه برای حمایت از کار اولی‌ها امضا کردم و به این افراد تسهیلات ارزان قیمت می‌دهیم. امسال برای کار اولی‌ها در جشنواره چهل و دوم فراخوان دادیم و یک بخش ویژه برای کار اولی‌ها در نظر گرفتیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: امروز سه نسل از سینما در کنار هم کار می‌کنند.

اسماعیلی تصریح کرد: باید با عدد و رقم صحبت کنیم شما می‌توانید سینما تیکت را ببینید. عددها را روز به روز ببینید. تابلوی رونق سینما در آنجا است و نباید برخی آدرس غلط به مردم دهند. من بارها گفتم آغوش ما برای همه فعالیت‌های فرهنگ و هنر در چارچوب قوانین کشور باز است.

وی افزود: البته محافظ قانون هستیم و یک سری خط قرمزهایی دارم و کسی هم نیستم که پشت پرده صحبت کنم؛ بدون هیچ ابایی حرفم را مطرح می‌کنم. این حرف من نیز باعث دوری با سینماگران نمی‌شود؛ بلکه باعث ایجاد یک اشتراک ذهنی و یک زبان مشترک می‌شود.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: پررونق‌ترین دوره تاریخ فرهنگ و هنر در کشور در حال رقم خوردن است.

رسانه سینمای خانگی- «عروسی در برف» به فجر می‌رسد؟

محمدرضا رحمانی تهیه‌کننده و کارگردان فیلم «عروسی در برف» که به تازگی پروانه ساخت دریافت کرده است درباره ملاحظات مرتبط با تولید این فیلم، توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا رحمانی تهیه‌کننده و کارگردان سینما که به تازگی برای فیلم «عروسی در برف» از سازمان سینمایی پروانه ساخت دریافت کرده است، در گفتگو با مهر درباره این پروژه توضیح داد: این پروژه هنوز در مرحله پیش‌تولید قرار دارد. داستان آن هم یک درام عاشقانه است که مانند همه کارهایم نگاهی به موضوعات اجتماعی هم دارد.

وی افزود: از نظر مباحث مالی ملاحظاتی درباره این پروژه داریم و از آنجایی که قصد داریم از حضور بازیگران مطرح در این فیلم استفاده کنیم، هنوز درگیر فرآیند پیش‌تولید هستیم. می‌توان گفت فیلم در حال حاضر پیش‌تولیدش آغاز شده اما منتظر اتفاقاتی هستیم که به واسطه آن‌ها می‌توانیم وارد مراحل بعدی تولید شویم. بخشی از این مسأله هم به تأمین بودجه مربوط می‌شود. به‌خصوص که نمی‌خواهیم از منابع دولتی استفاده کنیم و اصرار داریم بودجه کار را در بخش خصوصی تأمین کنیم.

رحمانی اظهار کرد: خیلی‌ها هنوز منتظر تعیین وضعیت تولیدات سینمایی هستند و با توجه به شرایط اجتماعی، خودمان هم منتظر هستیم تا ببینیم چه اتفاقاتی پیش می‌آید. منتظریم تا ببینیم چگونه می‌توانیم به ترکیب مطلوب خود در زمینه استفاده از بازیگران چهره برسیم.

وی افزود: داستان این فیلم نیاز به فضای پاییزی دارد و هر زمان بودجه کار تأمین شود می‌توانیم تولید را کلید بزنیم. همه لوکیشن‌های فیلم هم در شهر تهران قرار دارد.

کارگردان «عروسی در برف» درباره خلاصه داستان این فیلم هم گفت: روایت این فیلم پیچیده است و به صورت همزمان شاهد روایت زندگی اعضای چند خانواده هستیم که درگیر ماجرایی شده‌اند و عشق ۲ جوان در سن پایین باعث می‌شود دیگران هم متوجه مسائل خود در طبقه اجتماعی‌ای که دارند بشوند.

رحمانی درباره اینکه آیا قصد ارائه فیلم به جشنواره فیلم فجر را دارد هم توضیح داد: اگر شرایط تولید به‌گونه‌ای باشد که تا آن زمان کار آماده شود، ارائه می‌کنیم. این تصمیمی نیست که یک نفر یا ۲ نفر بتوانند بگیرند، مجموعه‌ای از عوامل باید فراهم شود تا فیلم شرایط حضور در جشنواره را داشته باشد.

این کارگردان که سال گذشته با فیلم «آن‌ها مرا دوست داشتند» در جشنواره فجر حضور داشت، درباره برنامه‌ریزی برای اکران عمومی آن گفت: از آنجایی که تصمیم‌گیرنده اصلی مالک فیلم است، پیشنهاد اولیه ما اکران در پاییز بود اما پیشنهاد آن‌ها اکران در عید نوروز بود. شاید جمع‌بندی مجددی برای اکران فیلم در فصل پاییز داشته باشند. آن‌ها اما معتقدند بهترین زمان برای سوددهی بیشتر، اکران نوروز است. از آنجایی که چند فیلم پرفروش در پاییز اکران می‌شود، پیش‌بینی این بود که این فیلم مورد توجه سینماداران قرار نگیرد. از این منظر تصمیم‌گیرنده برای اکران این فیلم من نیستم و مالکان فیلم باید تصمیم نهایی را بگیرند.

رسانه سینمای خانگی- نشد که به جلسات مخفی «حجتیه» نفوذ کنیم

امیر عباس کنعانی کارگردان مستند «مقدس‌نما» با موضوع تحرکات انجمن حجتیه علیه جریان انقلاب اسلامی، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، امیرعباس کنعانی کارگردان مستند «مقدس نما» به بهانه رونمایی از این مستند، در گفتگو با مهر درباره آن توضیح داد: ساخت مستند «مقدس‌نما» از آنجایی آغاز شد که احساس می‌کردم همواره در جمع بچه‌های حزب‌اللهی و مذهبی، شاهد تقابل ۲ نگاه نسبت به اسلام هستیم؛ عده‌ای اسلامی بی‌تفاوت به همه چیز را می‌خواهند و تنها قایل به حفظ دین خود هستند. در مقابل اما تفکری هست که ما به آن پایبند هستیم و آن هم اسلامی سیاسی است. برای بررسی این تقابل بود که به سوژه انجمن حجتیه رسیدیم.

وی افزود: زمانی که این انجمن پیش از انقلاب و در حد فاصل سال‌های ۳۲ تا ۴۲ تأسیس شد، اکثر علما در موضع مبارزه با بهائیت از آن حمایت می‌کردند اما از سال ۴۲ به بعد که نهضت امام خمینی (ره) برای مبارزه با شاه کلید خورد، آرام‌آرام تقابل آن‌ها با این جریان عیان شد تا جایی که در دهه ۵۰ این انجمن همکاری‌هایی را با ساواک داشت. در حالی که بیشتر اعضای ساواک از همان بهاییان بودند. بهانه‌شان هم تنها این بود که بتوانند فعالیت خود را ادامه دهند.

این مستندساز ادامه داد: عده‌ای از مبارزان در جریان نهضت امام خمینی (ره) در مسیر مبارزه با رژیم پهلوی دستگیر، تبعید و حتی اعدام می‌شدند، این گروه در حال همکاری با ساواک بودند. ما سراغ این موضوع رفتیم که در مبارزه با فرقه ضداسلامی بهاییت، ۲ گروه به ظاهر در حال مبارزه بودند، یکی نهضت امام خمینی (ره) و دیگری همین انجمن حجتیه و این سوال را مطرح کردیم که واقعاً فعالیت کدام یک منجر به موفقیت شده است. انجمن حجتیه هیچ‌گاه نمی‌توانست خطر این فرقه را دفع کند و این جریان امام (ره) بود که پایگاه این فرقه را در ایران از بین برد. سعی کردیم در این روایت تاریخی تقابل باورمندان به اسلام سیاسی و اسلام سکولار را نشان دهیم.

آرشیو تصویری از انجمن حجتیه موجود نیست

کنعانی درباره استفاده از مستندات مربوط به انجمن حجتیه و فرقه بهائیت در این مستند هم گفت: مستندات مربوط به بهائیت بیشتر مکتوب بود و متن‌هایی از آن‌ها بود که صراحتاً می‌گفتند ما باید اسلام را از بین ببریم. صوتی که از اعضای این گروه در فیلم می‌شنویم هم یک صوت بازسازی شده بر مبنای یکی از همین متون است. ما هرچه گشتیم، نوار مربوط به آن جلسه را پیدا نکردیم تا بتوانیم از اصل صوت استفاده کنیم. درباره انجمن حجتیه هم آرشیوی که در اختیار داشتیم بیشتر عکس بود و آرشیو ویدئویی از آن‌ها تقریباً وجود ندارد. این آرشیوهای تصویری را هم از مستندی که خودشان درباره خودشان ساخته بودند به دست آوردیم. در مرکز اسناد و آرشیو صدا و سیما، هیچ عکس، فیلم و صدایی از انجمن حجتیه نبود که بتوانیم به راحتی به آن‌ها دسترسی داشته باشیم.

اینکه چرا به امروز انجمن حجتیه نپرداختیم هم به حساسیت برخی نهادهای امنیتی مربوط می‌شود. حتی خود انجمن هم چند لایه امنیتی برای خود تعریف کرده است که وقتی چند نوبت خواستیم با عضویت جعلی در این انجمن، در جلسات‌شان حضور پیدا کنیم موفق نشدیم

کارگردان مستند «مقدس‌نما» درباره گفتگو با کارشناسان و حضور برخی چهره‌های تکراری در این مستند هم گفت: ما برای گفتگوهای کارشناسی به خیلی از افراد رو انداختیم. خیلی‌ها وقتی اسم انجمن حجتیه را می‌شنیدند حاضر به گفتگو نمی‌شدند. در حالی که برخی از آن‌ها حتی کتاب در این موضوع داشتند اما با اعلام اینکه ما تخصصی نداریم، این موضوع را از سرشان باز می‌کردند. به همین دلیل در این مستند تنها سه مصاحبه داریم و بیشتر حرف‌های تند و تیز هم مربوط به عباس سلیمی‌نمین است.

وی درباره تمرکز روایت این مستند بر تصاویر آرشیوی هم توضیح داد: از آنجایی که هدف اصلی ما ارائه یک روایت تاریخی بود، تلاش کردیم با اسناد موجود و تصاویر آرشیوی، این روایت را مستند کنیم.

کنعانی درباره فعالیت دنباله‌دار بهاییان و بازمانده‌های انجمن حجتیه در تاریخ معاصر و عدم اشاره به این موضوع در مستند هم گفت: ما ابتدا می‌خواستیم به امروز انجمن حجتیه هم بپردازیم اما اینکه به بهاییت نپرداختیم، کاملاً عامدانه بود چرا که می‌خواستیم تمرکزمان بر روی تقابل حجتیه با نهضت امام خمینی (ره) باشد. البته ناگزیر بودیم به اندازه‌ای به بهاییت و تقابل آن با اسلام بپردازیم تا بعد بتوانیم درباره مسیرهای مبارزه با این فرقه حرف بزنیم. اینکه چرا به امروز انجمن حجتیه نپرداختیم هم به حساسیت برخی نهادهای امنیتی مربوط می‌شود. حتی خود انجمن هم چند لایه امنیتی برای خود تعریف کرده است که وقتی چند نوبت خواستیم با عضویت جعلی در این انجمن، در جلسات‌شان حضور پیدا کنیم موفق نشدیم. در لایه‌های امنیتی به راحتی سابقه رسانه‌ای ما را استخراج می‌کردند و متوجه می‌شدند وابسته به نهادهای انقلابی هستیم.

وی افزود: انجمن حجتیه معروف است که حساسیت بالایی بر روی تشکیلات خود دارند و اصلاً اجازه نمی‌دهند فرد غریبه به جمع‌شان وارد شود. این انجمن هنوز فعال هستند اما با اسم و رسم فعالیت نمی‌کنند و گاهی باید یک سخنرانی و منبر را دنبال کنید تا متوجه شوید که همان حرف‌ها را می‌زنند. حتی مراسم و هیأت‌های مذهبی خاص خود را دارند که گاهی مخاطب عمومی هم به آن وارد می‌شود اما کسی متوجه ماهیت واقعی آن‌ها نمی‌شود. در شهر تهران هم بیشتر تمرکز آن‌ها حوالی منطقه یک شهر است.

فعالیت رسانه‌ای بهاییان علیه اسلام و ایران

کارگردان مستند «مقدس‌نما» در ادامه درباره حساسیت‌های رسانه‌ای بر روی موضوع بهاییت در ایران گفت: برخی کارمندان رسانه‌های فارسی زبان مانند بی‌بی‌سی اساساً بهایی هستند. حتی گروه‌هایی که در این رسانه‌ها علیه انقلاب اسلامی تولید محتوا می‌کنند، ریشه در فعالیت بهاییان علیه جمهوری اسلامی دارند. اینگونه نیست که بگوییم آن‌ها امروز فعالیتی علیه اسلام ندارند. حتی برخی معتقدند آن‌ها پایگاه‌هایی هم در کشور دارند تا علیه انقلاب و اسلام فعالیت داشته باشند. این‌ها حتی دین رسمی هم محسوب نمی‌شوند و فرقه‌ای هستند که نهایت ۲۰۰ سال قدمت دارند. از نگاه اسلام هم معتقدان به این فرقه، قطعاً مرتد هستند.

کنعانی درباره زمان صرف شده برای تولید این مستند هم گفت: «مقدس‌نما» در طول ۲ سال ساخته شد اما در این مدت فعالیت پیوسته نداشتیم. در چند نوبت تولید پروژه متوقف شد و به همین دلیل فرآیند ساخت آن کمی با کندی پیش رفت. نزدیک به ۵ ماه هم پژوهش برای ساخت این مستند داشتیم.

این کارگردان درباره عدم استفاده از نریتورهای مطرح برای این مستند هم توضیح داد: قصد ما استفاده از استاد ناصر طهماسب بود اما در پاسخ به دعوت ما گفتند که دیگر کارهای سیاسی را صداپیشگی نمی‌کنم. در مشورتی که با عوامل داشتیم هم تصمیم گرفتیم صدای ناآشناتری را انتخاب کنیم تا از صداهای تکراری مستندهای مشابه انقلابی هم فاصله بگیریم.

رسانه سینمای خانگی- آیا در سینمای ایران عنصر نفوذی هست؟

اکبر حر کارگردان سینما همزمان با اتمام دومین سال حضور مدیران سینمایی جدید در خصوص وضعیت امروز سینمای کشور گفت: اگر بنده بخواهم صراحتاً صحبت کنم باید بگویم که متأسفانه همچنان نفوذی ها همچنان در سینمای کشور حضور دارند!

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «ما ایستاده ایم» و «شمارش معکوس» در گفتگو با سینماپرس، یادآور شد: در ۸ سال دولت روحانی اتفاقاتی رخ داد که دیگر غیرقابل تغییر است! در آن سال ها سینمای ارزشی، حماسی و تاریخی در کشور کاملاً از بین رفت و ما با سینمایی تلخ و به شدت سیاه و یأس آلود روبرو شدیم که حدی بر آن نمی توان متصور شد.

وی ادامه داد: متأسفانه این رویه همچنان در سینمای کشور وجود دارد و به رغم روی کار آمدن مدیران جدید تغییر و تحولی در این زمینه صورت نگرفته است؛ سینمای ایران را در حال حاضر می توان به دو قسمت فیلم های سیاه و تلخ به اسم سینمای اجتماعی و آثار مبتذل به اسم سینمای کمدی تقسیم کرد. متأسفانه این سینمایی که از آن به اسم کمدی یاد می شود رسماً هیچ تفاوتی با کمدی های مبتذل دوران منحوس رژیم گذشته ندارد و همین باعث می شود ما به این نتیجه برسیم که در سینما به شدت دچار عقبگرد شده ایم.

این سینماگر تأکید کرد: قهرمان پروری و سینمای قصه گو امروز در سینمای ما جایی ندارد؛ نگاه قرآنی و قصه های قرآنی در سینما دیده نمی شود در حالی که سینمای جمهوری اسلامی ایران باید تماماً قرآنی باشد. وضعیت در سینمای کشور به گونه ای شده که آن کارهایی را که باید انجام نمی دهیم اما برعکس آن رفتارهایی می کنیم که اصلاً صحیح نیست. همه این ها به علت آن است که تفکرات نفوذی در سینمای ما بسیار فراتر از چیزی است که تصور می کنیم.

حر در همین راستا با بیان اینکه در بدو روی کار آمدن رئیس جدید سازمان سینمایی بنده یک نامه با ۲۵ محور خدمت ایشان ارسال کردم و خواستم که با توجه به این محورها سینما را نجات دهند اظهار داشت: در این محورها توجه به دستاوردهای علمی، ورزشی، دفاع مقدس، مقاومت اسلامی، مدافعان حرم و… وجود داشت اما افسوس که مدیران وقعی به این موضوع نگذاشتند و بالعکس جلوی پای کسانی که می خواستند در این راستا گام بردارند سنگ اندازی کردند.

وی در همین زمینه تصریح کرد: در عوض شرایط امروز برای کسانی که می خواهند دست به تولید فیلم های نفسانی و دم دستی بزنند مهیا است. کار آن ها راحت پیش می رود و همه امکانات برایشان مهیا است. این اتفاق در حالی است که مدیران نباید اینقدر به سینمای اجتماعی بپردازند و از آن حمایت کنند.

حر سپس با طرح پرسش هایی از مدیران سینمایی گفت: جای راهپیمایی عظیم و میلیونی اربعین حسینی (ع) در سینمای ایران کجا است؟ ما چقدر در خصوص تولید فیلم برای فرماندهان شهید دوران دفاع مقدس، مقامت اسلامی و… تلاش کرده ایم؟ در سال چند فیلم سینمایی در خصوص دستاوردهای نظامی، علمی، دفاعی، ورزشی و… تولید می شود؟ ما چقدر برای حوادث مرتبط با محور مقاومت تلاش کرده ایم؟

این فیلمساز خاطرنشان کرد: این باعث تأسف است که این گونه فیلم ها جای چندانی در سینمای ما ندارند اما تا دلتان بخواهد فیلم های دختر پسری و کافه ای و ازدواج سفید و حتی ترویج همجنسبازی در سینما تولید می شود. این باعث تأسف است که محورهای سند ۲۰۳۰ که یکی از آموزشهای غیرملموس آن بحث مسائل جنسی و همجنسبازی و… بود در فیلم های ما دیده می شود.

وی سپس با بیان اینکه فرهنگ و هنر را جلوی توپخانه دشمن گذاشته اند و تدبیری برای رفع بحران ندارند تأکید کرد: افسوس که ارزش ها زیر پا گذاشته شده! اسفا که باید عرض کنم در پلتفرم ها اوضاع به مراتب فاجعه بارتر از سینما است و در آنجا مسائلی ترویج می شود که اصلاً بیان شان نیز شرم آور است.

حر در پایان این گفتگو افزود: بنده معتقدم دلیل اصلی این اتفاق آن است که شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی سینما منفعل هستند. این ها باید از مدیران بخواهند دستاوردهای شان را برای سینمای انقلاب رو کنند. این ها باید مدیران فرهنگی را در جهت درست هدایت کنند و تا این اتفاق رخ ندهد نمی توانیم شاهد تحولات مثبت در سینمای کشورمان باشیم.

رسانه سینمای خانگی- «سینه‌ما رکس» و داغی که بر دل ماند…

میترا مهتریان یکی از کارگردانان مستند «سینه‌ما رکس» که به بازخوانی حادثه تلخ آتش‌سوزی سینما رکس می‌پردازد، به طرح نکاتی درباره لزوم توجه بیشتر به فرآیند عرضه آثار مستند پرداخت.

به گزارش رسانه سینمای خانگی، میترا مهتریان یکی از کارگردانان مستند «سینه‌ما رکس» که با موضوع بازخوانی حادثه آتش‌سوزی سینما «رکس» به تازگی به‌صورت اینترنتی عرضه شده است، در گفتگو با مهر درباره این مستند توضیح داد: حادثه آتش‌سوزی سینما رکس یکی از معدود حوادث تلخ و فجیع درباره سینماست و شامل همه مردم ایران و خارج از مرزهای ایران می‌شود. در این حادثه انسان‌هایی از همه طبقات و سلیقه‌ها و اعتقادات و ایدئولوژی‌ها در جای مهمی به نام سالن سینما دور هم جمع شده بودند تا شاید برای دقایقی از واقعیت زندگی خود فاصله بگیرند و به تماشای قصه آدم‌های دیگری بنشینند. آن‌ها با امید به لذت بردن از سینما، از خانه بیرون رفتند ولی هرگز به منزل بازنگشتند! روایت این قصه تلخ، بی‌شک همه طیف مخاطبی را می‌تواند با خود همراه کند.

این مستندساز درباره اینکه در مستند خود تلاش کرده از نگاه صرفاً سیاسی پرهیز کند و به ابعاد انسانی و اجتماعی حادثه آتش‌سوزی سینما رکس بپردازد، گفت: سینما رکس تا مدت‌ها به یک کلیدواژه خط قرمزی تبدیل شده بود اما به دور از قضاوت، می‌شود با وجوه دیگر حادثه روبرو شد و آن وجه دیگر را هم به نمایش گذاشت.

وی افزود: زمانی که اخبار حضور من و تیم تولید مستند «سینه‌ما رکس» در شهر آبادان منتشر شده بود، همین اخبار باعث شد بعد از چهل سال، یک حرکت دولتی در شب سالگرد حادثه شکل بگیرد. همه ساله مردم این شهر به‌صورت خودجوش برای برگزاری سالگرد و گرامیداشت قربانیان اقدام می‌کردند اما سالی که ما در آبادان حضور داشتیم شاهد حرکتی دولتی نیز بودیم که بی تأثیر از حضور ما نبود. حتی در فیلم هم بخش‌هایی از این مراسم وجود دارد که شهردار در حال سخنرانی است و بازگو می‌کند که شاید این اتفاق در هر جای دنیا رخ داده بود مسئولان اقدامات بهتری برای گرامیداشت یاد و خاطره قربانیانش انجام می‌دادند.

پایان کابوس ۴۰ ساله یک پدر

کارگردان «سینه‌ما رکس» درباره بازخوردهای نمایش این مستند بیان کرد: زمان افتتاحیه نمایش مستند در باغ فردوس، فرزند یکی از قربانیان حادثه به عنوان یک شاهد زنده، اشک می‌ریخت و می‌گفت این فیلم به کابوس چهل ساله پدرم پایان داده چون او به دلیل اینکه حرف‌هایش را جلوی دوربین زده، گویی بار امانت از دوشش برداشته شده و به زندگی برگشته است.

وی ادامه داد: با اشک‌های آن خانم در بین جمعیت اشک ریختم و از درون راضی بودم که حداقل قدمی کوچک جهت ادای دین به قربانیان این حادثه برداشته‌ام. مخاطبانی که فیلم را در سینما دیده بودند با قربانیان احساس همذات‌پنداری بیشتری داشتند و می‌گفتند ترس سوختن همین سینما تا انتها با ما همراه بود.

مهتریان تأکید کرد: فیلم مستند با تمام شدن در زمان تولید به پایان نمی‌رسد؛ تاثیراتش بر سوژه‌ها و زندگی افراد بعد از تولید و نمایش تازه شروع می‌شود که من این تأثیرات را خوشبختانه شاهد بودم و افراد مرا از تحولات روحی خود بی‌خبر نگذاشتند. این دستاورد معنوی، دستاورد کمی برایم نبود هرچند به لحاظ مالی علی‌رغم گرفتن وام و قرض و بدهی، ساخت «سینه‌ما رکس» برایم ریالی نفع مادی نداشته و هنوز درگیر پرداخت بدهی‌های آن هستم اما برایم رضایت‌بخش است که یاد و خاطره قربانیان را زنده کردم و نگذاشتم فراموش شوند و البته این آغاز راه است.

این کارگردان سینمای مستند درباره وضعیت نمایش و عرضه فیلم‌های مستند هم گفت: سینمای مستند در عرصه نمایش و عرضه وضعیت خوبی ندارد. شاید با توجه به حضور تشکلی به نام «هنروتجربه» و برگزاری جشنواره «سینماحقیقت» طی یکی دو سال اخیر که به شیوه برخط (آنلاین) هم برگزار شد، اتفاق‌های خوبی رخ داده باشد اما این‌ها کافی نیست.

هیچ سازمان و نهادی تمایل به ریسک ندارد

وی افزود: تجربه نشان داده که «هنروتجربه» در شهرستان‌ها یا اغلب کم رونق بوده و یا اصلاً با استقبال مواجه نشده است. کارهای زیربنایی برای عرضه مستند از سمت نهادهای ذی‌ربط صورت نگرفته است. همواره راه‌های طی شده با تغییرات کم و بیش در اجرا دوباره تکرار شده که تأثیرگذار نبوده و متأسفانه راه‌های جدید هم امتحان نشده و تمایلی به ریسک در هیچ سازمان و نهادی هم دیده نمی‌شود به‌عنوان مثال چه ایرادی دارد اگر تیزر چند مستند قبل از شروع بعضی فیلم‌های پرمخاطب در سینماها نمایش داده و چند مستند معرفی شود؟ ما همیشه از ضعف فیلمنامه، طرح، فکر و اندیشه در فیلمنامه‌نویسان و فیلمسازان خود شکایت داریم اما واقعاً به ضعف و غیرعلمی بودن مدیریت‌های خود در این زمینه هم معترف هستیم؟

این مستندساز ادامه داد: در وزارت علوم فرانسه یک مرکز مستند وجود دارد که کار این مرکز ساخت و جمع‌آوری فیلم‌های مستند علمی آموزشی از فرانسه و سراسر جهان است. با یک دانشجوی دکترای مردم‌شناسی دانشگاه سوربن که ایرانی بود آشنا شدم. او برای پایان‌نامه دکتری می‌خواست فیلمی از غذاهای عشایر بختیاری بسازد. می‌گفت هزینه تولید فیلم را مرکز مستند وزارت علوم فرانسه تأمین می‌کند و این به معنی جمع‌آوری صدها فیلم مستند علمی از سراسر جهان در طول سال است و نشان می‌دهد یک برنامه هدفمند، مستمر و علمی در آنجا وجود دارد. در ایران کدام وزارتخانه، سازمان، نهاد، یا پلتفرمی حاضر به انجام چنین برنامه‌ای خواهد بود؟

کارگردان «سینه‌ما رکس» گفت: ما همیشه از ضعف فیلمنامه، طرح، فکر و اندیشه در فیلمنامه‌نویسان و فیلمسازان خود شکایت داریم اما واقعاً به ضعف و غیرعلمی بودن مدیریت‌های خود در این زمینه هم معترف هستیم؟

مهتریان درباره ظرفیت فیلم‌های مستند ایرانی برای جذب مخاطب در فرآیند اکران هم گفت: بدون شک این پتانسیل وجود دارد. حتی مخاطب عام هم امروز تشنه دانستن و کشف حقیقت و یافتن و دیدن رخدادهای واقعی است. بدون شک بخش عظیمی از مستندهای ساخته شده توسط مستندسازان، این قابلیت را دارد که مخاطبان عام را هم راضی کند و نظر آن‌ها را جلب کند. تأثیرگذاری سینمای مستند نسبت به داستانی به مراتب چشمگیرتر است اما باید مسیر عرضه به درستی طراحی شود.

به پلتفرم‌ها امیدوارم اما…

وی تأکید کرد: در این فرآیند من به نقش پلتفرم‌ها خیلی امیدوارم. در همه جای دنیا واقعاً جایگاه پلتفرم‌ها درست و معنادار است. أخیرا پلتفرم فیلم نت با نامی آشنا برای فیلمسازان فیلم کوتاه و مستند، تحت عنوان «سینمای دیگر» به نمایش آثار مستند اقدام کرده است. این نام برای ما آشناست چون نسل ما که در دهه شصت تولید فیلم کوتاه و مستند داشتیم خاطرمان هست برنامه خوبی با عنوان «سینمای دیگر» در تلویزیون هر هفته پخش می‌شد که یک برنامه ترکیبی از نمایش فیلم کوتاه، مستند و گفتگو با فیلمسازان و مدرسان و صاحب نظران بود.

تبلیغات فراگیر و همه جانبه‌تر می‌تواند باعث اقبال و رو آوردن همه اقشار مردم به تماشای فیلم مستند را به همراه داشته باشد اما در ایران متأسفانه پلتفرم‌ها فقط به سمت حمایت از سینمای داستانی و سریال‌ها گرایش دارند و اصلاً توجهی به سینمای مستند نشان نداده‌اند

این کارگردان مستند ادامه داد: نمایش فیلم‌های مستند در پلتفرم‌ها اتفاق خجسته‌ای است که چون هنوز زمان زیادی از آن نگذشته نمی‌توان درباره عملکردشان قضاوت کرد اما همین که سینمای مستند وارد شبکه‌های خانگی شده و به خانه‌ها می‌رود قطعاً اتفاق فرخنده‌ای است که می‌تواند با بهره گیری از تجربیات روز دنیا موفق و درخشان‌تر پیش برود.

مهتریان تأکید کرد: در شبکه‌ها و پلتفرم‌های دنیا وقتی صحبت از تولید می‌شود برنامه اکران از قبل تعیین و مشخص شده و چارت زمانبندی اکران آماده است؛ حالا شما نگاه کنید به چرخه معیوب اکران‌های ما که یا با سلیقه داوران جشنواره‌ها تنظیم می‌شود و یا مدیران دولتی، و باز هم می‌توان اشاره کرد که در آن سوی آب‌ها علاوه بر سینماهای مخصوص عرضه و نمایش فیلم مستند، پلتفرم مخصوص فیلم‌های مستند در ژانرها و گونه‌های خاص خود فیلم‌های مستند نمایش می‌دهند و این پلتفرم‌ها جدا از عرضه و نمایش در کار تولید مستند هم نقش دارند.

وی افزود: چه چیز بهتر از اینکه مستندساز فارغ از حمایت‌های دولتی، از حمایت‌های بخش‌های خصوصی نیز بهره‌مند شود. بدون شک وقتی پلتفرم‌ها در تولید هم مشارکت داشته باشند راه‌های بهتری برای عرضه هم در نظر خواهند داشت. تبلیغات فراگیر و همه جانبه‌تر می‌تواند باعث اقبال و رو آوردن همه اقشار مردم به تماشای فیلم مستند را به همراه داشته باشد اما در ایران متأسفانه پلتفرم‌ها فقط به سمت حمایت از سینمای داستانی و سریال‌ها گرایش دارند و اصلاً توجهی به سینمای مستند نشان نداده‌اند. وقتی این پلتفرم‌ها که شکلی از تخصص در عرضه را به نمایش می‌گذارند، توجهی به مستند ندارند از مخاطب عام چه توقعی باید داشت؟!

مدیرانی که چرخه تولید مستند را از حالت رنگین‌کمانی خارج می‌کنند!

این مستندساز درباره اهمیت سوژه‌یابی مستندسازان برای جلب توجه مخاطبان هم گفت: به نظر من انتخاب سوژه و دست یافتن به موضوعات بکر و جذاب از طرف جمیع فیلمسازان به نحو درست و شایسته‌ای انجام می‌شود اما سازمان‌ها و نهادها، عامل بزرگی در مقابل تلاش مستندسازان برای جلب مخاطب هستند که با توجه به سیاست‌های کشور سعی می‌کنند چرخه تولید را از شکل رنگین‌کمانی خارج و فقط به رنگ‌های خاکستری بسنده کنند.

وی ادامه داد: سوژه‌های دردسرساز، موضوع‌هایی که قصد پرسشگری داشته باشند و یا طرح‌های که جنجالی باشند گاه از چرخه تولید حذف می‌شوند و حتی سعی می‌شود از چرخه نمایش و اکران و حضور جشنواره‌ای هم حذف شوند. وقتی در جایگاه مدیریت و سیاست، تصمیم‌گیری شود بدون شک با سلیقه مردم کاری ندارند و همین نه تنها باعث جذب مخاطب نمی‌شود که گاه باعث ریزش مخاطب نیز خواهد شد.

مهتریان گفت: مستندسازان ما وارد عرصه‌های فوق‌العاده‌ای شده‌اند، وقتی دستشان برای انتخاب هر نوع سوژه باز باشد و تعدد موضوع را هر ساله شاهد باشیم، شک نکنیم که هر موضوع مخاطب خودش را به همراه می‌آورد. جعبه مدادرنگی ۱۷۲ رنگ، همه نوع سلیقه‌ای را راضی می‌کند اما وقتی با یک جعبه که شش مدادرنگی خاکستری، سیاه، سفید، زرد، سبز و آبی مواجه باشیم به ناچار با همان تعداد مخاطب مواجه خواهیم شد.

این مستند در پلتفرم فیلم‌نت قابل مشاهده است.

رسانه سینمای خانگی- مهاجرت به کانادا، زندگی است یا «توهم زندگی»؟

فیلم «توهم زندگی»، تازه‌ترین اثر «آذر فرامرزی» نویسنده و کارگردان ایرانی مقیم کانادا است که به سراغ مهاجرانی رفته که از کشورشان با هزاران رویا خارج شده، اما آنچه نصیب‌شان شده تنهایی و سرگشتگی است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم توهم زندگی در شهر تورنتو کانادا ساخته شده است. جایی که در سال‌های اخیر نقطه مقصد اغلب مهاجرانی است که گمان می‌کنند آنجا می‌توانند به آرزوهای‌شان دست پیدا کنند اما …

فیلم توهم زندگی از دو نگاه به این موضوع پرداخته و انگار فیلم دو اپیزود است. نخست با نمایش یک خانواده کانادایی توهم و قضاوتی که افراد با دیدن ظاهر هم نسبت به همدیگر دارند را به تصویر کشیده است. همچنین یکی از مشکلاتی که مهاجران بعد از مهاجرت با آن رو به رو می‌شوند تنهایی و جدایی خانواده‌هاست که در بخش دوم در فیلم گنجانده شده است.

فیلم داستانی «توهم زندگی» در سال جاری ساخته شد. این فیلم کاملا رئال بوده و با بازی هنرمندان و بازیگران کانادایی و ایرانی و از جمله خود آذر فرامرزی ساخته شده است. تا کنون این فیلم به جشنواره‌های معتبر دنیا راه پیدا کرده و نمایش داده شده است.

کریستین ساوکا فریزر، راب پاند، لیا انوشکین، آذر فرامرزی، سجاد و سینا زارعی از بازیگران این فیلم هستند. فیلیپ هلد و دوسکو پی‌متینن به عنوان دو فیلمبردار در فیلم حضور دارند.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره فیلم کوتاه تهران، فرصتی مغتنم برای انیمیشن‌سازان

محمدامین همدانی ضمن اشاره به ظرفیت بالای جشنواره فیلم کوتاه تهران برای حضور فعالان حوزه انیمیشن، نسبت به ادامه مهاجرت استعدادهای این حوزه، هشدار داد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدامین همدانی انیمیشن‌ساز که سال گذشته به‌عنوان عضو هیأت انتخاب و داوری در بخش پویانمایی با جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران همراه بود، درباره این تجربه به مهر گفت: از آنجایی که در تولید انیمیشن‌های کوتاه نیاز به تیم بزرگ و زیرساخت‌های آن‌چنانی نیست، هوش و استعداد سازنده اثر، بیشتر نمایان می‌شود. به همین دلیل هم انیمیشن‌های کوتاه ما بسیار پیش رو هستند. آثاری هم که معمولاً در جشنواره فیلم‌کوتاه تهران جایزه‌ای دریافت می‌کنند، همان آثاری هستند که بعدها در بسیاری از جشنواره‌های معتبر دیگر هم می‌درخشند و جایزه می‌گیرند.

وی افزود: خاطرم هست که در میان آثار سال گذشته، دو سه اثر وجود داشت که واقعاً در سطح استانداردهای بین‌المللی بودند و همان زمان هم می‌دانستیم که هر یک از آن‌ها اگر به جشنواره‌های خارجی بروند، با دست پر بازمی‌گردند.

۸۰ درصد نیروهای‌مان در هر پروژه مهاجرت می‌کنند!

این تهیه‌کننده و کارگردان حوزه انیمیشن درباره لزوم توجه به استعدادهای این حوزه، عنوان کرد: واقعیت این است که در طول هر پروژه ما که به سرانجام می‌رسد، بالغ‌بر ۷۰ تا ۸۰ درصد نیروهای‌مان مهاجرت می‌کنند. این شرایط بسیار بدی است چراکه خیلی از آن‌ها لااقل در چند سال ابتدایی مهاجرت شرایط خوبی را هم در خارج از کشور ندارند، اما این ماجرا باعث رواج ناامیدی بین هنرمندان این حوزه خواهد شد.

همدانی گفت: در عین حال خیلی از استعدادهای ما هم اینجا مانده‌اند و تلاش دارند تا به‌جای مهاجرت به فرهنگی دیگر، خودشان مؤلف باشند و آنچه را درست می‌دانند تولید و به دنیا عرضه کنند. کار این گروه بسیار ارزشمند است و باید قدر این استعدادها را بدانیم. هر چقدر قدر این استعدادها را ندانیم، قطعاً در آینده نزدیک برای آن‌ها حسرت خواهیم خورد. این‌ها سرمایه‌های ملی ما هستند که در طول سال‌ها از میان صدها استعداد غربال شده‌اند و به این مرحله رسیده‌اند. به همین دلیل باید مانند طلا قدر آن‌ها را بدانیم و مراقب‌شان باشیم.

این انیمیشن‌ساز درباره ای‌کاش‌های خود در زمینه مرور فیلم‌های متقاضی سال گذشته جشنواره فیلم کوتاه تهران هم گفت: ما در حوزه انیمیشن چند مرحله را مدنظر داریم. یکی این است که از پس تکنیک برآمده باشند، دیگر اینکه توانسته باشند تکنیک را به خدمت هنر درآورند و مرحله آخر این است که تکنیک و هنر را در خدمت روایت قرار داده باشند. در مواردی می‌شد روایت‌های پخته‌تری را شاهد باشیم تا هم‌بستگی میان تکنیک، هنر و روایت بهتر شکل بگیرد. این خلائی است که در مرور زمان با ارتباط بیشتر میان روایت و فرم، می‌تواند برطرف شود.

وی افزود: در چند اثر اصلی که در جشنواره سال گذشته شاهد بودیم همه این عوامل خیلی خوب در کنار یکدیگر قرار گرفته بود و شما می‌توانستید از همه ابعاد کارها لذت کامل ببرید.

اهالی انیمیشن نگاه‌شان به خارج است

همدانی درباره تأثیر جشنواره فیلم کوتاه تهران بر کیفیت جریان انیمیشن‌سازی هم گفت: واقعیت این است که جشنواره فیلم‌کوتاه تهران بیشتر میان فعالان سینمای داستانی و مستندسازان محبوبیت دارد. اهالی انیمیشن بیشتر نگاه‌شان به سمت جشنواره‌های خارجی است اما از آنجایی که جشنواره فیلم کوتاه تهران هم در دسته‌بندی جشنواره‌های مورد تأیید اسکار قرار گرفته است، این رویداد به یک هدف جدی برای انیمیشن‌سازان ایرانی تبدیل شده است.

وی یادآور شد: می‌توان با معرفی بهترین ظرفیت‌های این رویداد به جامعه انیمیشن‌سازان، حضور در این جشنواره را هم به یک هدف برای فعالان این حوزه تبدیل کرد. البته تولید انیمیشن از آنجایی که روندی طولانی و گران دارد، خیلی قابل تنظیم با تقویم برگزاری یک جشنواره خاص نیست. جشنواره فیلم کوتاه تهران می‌تواند شرایطی را ایجاد کند تا تولیدکنندگان این عرصه هم تصور واقعی‌تری نسبت به اعتبار این رویداد داخلی پیدا کنند و بدانند چیزی از جشنواره‌های خارجی کم ندارد.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

خروج از نسخه موبایل