به گزارش سینمای خانگی- شصت‌ونهمین جشنواره منطقه­‌ای سینمای جوان مشهد فراخوان داد

آیین­‌نامه شصت‌ونهمین جشنواره منطقه­‌ای سینمای جوان مشهد منتشر شد و علاقه‌مندان از هم‌اکنون می‌توانند نسبت به‌ نام‌نویسی در این جشنواره اقدام کنند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، شصت و نهمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشهد، از ۲۵ تا ۲۸ خرداد ماه سال ۱۴۰۳ به مدت ۴ روز در استان خراسان رضوی شهر مشهد با حضور هنرمندان ۱۰ استان (کرمان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، گلستان، سیستان و بلوچستان، سمنان، مازندران، قم، اصفهان و خراسان رضوی) توسط انجمن سینمای جوانان ایران و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان رضوی برگزار می‌شود.

جشنواره‌های منطقه‌ای سینمای جوان با هدف شناسایی و معرفی استعدادهای سینمایی، تثبیت جایگاه فیلم کوتاه به‌عنوان یکی از مقوله‌های مهم فرهنگی با رویکرد ایجاد تنوع و تکثر در انواع فیلم کوتاه از طریق تاکید بر ژانرهای سینمایی برگزار می‌شود. در این دوره از جشنواره توجه به سینمای بومی و فیلم‌های ژنریک در الویت انتخاب و داوری خواهند بود.

شصت و نهمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشهد در ۲ بخش فیلم کوتاه و عکس برگزار می‌شود که بخش فیلم نیز شامل ۲ بخش مسابقه و جنبی است و همه آثار تولیدی در قالب‌های کوتاه داستانی، تجربی، مستند و پویانمایی می توانند رقابت کنند.

همچنین بخش عکس در ۲ بخش تک عکس و مجموعه عکس برگزار خواهد شد.

شرکت همه فیلم‌سازان، هنرمندان، نهادها، سازمان‌های دولتی و تهیه‌کنندگان بخش خصوصی، آزاد و ثبت‌نام و بارگذاری آثار در جشنواره تنها به شیوه اینترنتی امکان‌پذیر است؛ بنابراین لازم است درخواست‌کنندگان با مراجعه به سایت فرم تقاضای شرکت در جشنواره را تکمیل کرده و سپس فایل آثار خود را بارگذاری کنند.

گاه‌شمار جشنواره

تاریخ شروع ثبت نام و بارگذاری آثار: ۲ بهمن ماه ۱۴۰۲

تاریخ پایان ثبت نام و بارگذاری آثار: ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۳

اطلاع‌رسانی آثار راه یافته: از نیمه اول خرداد ماه ۱۴۰۳

نتایج بازبینی فقط از طریق سایت اختصاصی جشنواره اعلام می‌شود.

برگزاری جشنواره: ۲۵ الی ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۳

توجه: تأکید می‌شود مهلت ثبت‌نام و بارگذاری آثار به هیچ عنوان تمدید نمی شود و رأس تاریخ اعلام شده، سایت ثبت‌نام بسته خواهد شد.

جهت دریافت آیین نامه شصت نهمین جشنواره منطقه ای سینمای جوان مشهد اینجا را کلیک کنید.

نشانی دبیرخانه: تهران، میدان ونک، خیابان گاندی جنوبی، خیابان نوزدهم، شماره ۲۰، دبیرخانه شصت و نهمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان- مشهد.

کدپستی: ۱۵۱۷۸۷۳۸۱۱

تلفن: ۸۶۰۸۷۶۰۳ – ۸۶۰۸۴۸۵۱

سایت ثبت نام: www.iycs.ir / http://festival.iycs.ir/fa/

پست الکترونیک: iycs.fest@gmail.com

رسانه سینمای خانگی- «انگشتر»؛ یک اقتباس کوتاه از هوشنگ مرادی کرمانی

فیلم کوتاه «انگشتر» با اقتباسی از  داستان کوتاه «گوشواره» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی در انجمن سینمای جوانان ایران _ دفتر کرمانشاه تولید شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مهران مهیمن فیلمساز و عضو انجمن سینمای جوانان ایران _ دفتر کرمانشاه با حمایت باشگاه فیلم اولی ها اولین تجربه فیلمسازی خود را با اقتباسی از داستان «گوشواره» هوشنگ مرادی کرمانی فیلم کوتاه «انگشتر» را به سرانجام رساند.

مراحل تدوین و صداگذاری این فیلم ده دقیقه ای که برشی از کوتاه از زندگی یک نوجوان را روایت می کند چندی پیش به پایان رسیده است و هم اکنون آماده ارائه و عرضه می باشد.

لازم به ذکر است هنرجویان فیلمسازان سراسر کشور برای تجربه اول فیلمسازی می توانند اثر خود را در سایت پرتال تولید انجمن ثبت کرده و از حمایت باشگاه فیلم اولی ها بهره مند شوند.

رسانه سینمای خانگی- روایت «خلا» از قاچاق

کارگردان فیلم کوتاه داستانی «خلا»؛ از آثار حاضر در شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان بیان کرد: «خلا» معضل قاچاق را به زبانی هنری و نه نظامی و با برخورد سلبی مطرح می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی، اکبر فکری شندی کارگردان فیلم کوتاه داستانی «خلا» از ارومیه که در شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان شرکت دارد، درباره این اثر و دغدغه‌اش از ساخت آن گفت: شغل من مرزبانی است و در این فیلم می‌خواستم یکی از چالش‌های جامعه و معضل قاچاق را با نگاهی متفاوت مطرح کنم.

وی افزود: این فیلم بدون برخورد سلبی و مرسوم جامعه که قاچاق را صرفا امری مذموم می‌بیند، با دیدی هنری تاثیر سو قاچاق را بر نسل آینده نشان می‌دهد. همچنین این فیلم دیالوگ محور نیست و با زبان تصویر و المان‌ها صحبت می‌کند.

فکری که اولین تجربه فیلمسازی‌اش را پشت سر گذاشته است، درباره داستان فیلم «خلا» توضیح داد: این اثر داستان دختری است که قلکش را می شکند و با پول آن نهالی را خریداری می‌کند که بسیار به آن علاقه دارد، به قدری با نهال ارتباط می‌گیرد که حتی برگ های درخت را لاک می‌زند تا زیایش کند!یک روز پدر موقع برگشت به خانه کوله‌ای را تحویل می‌گیرد و شب وقتی پدر کوله‌اش را با عجله می‌بندد و می‌خواهد برای کولبری برود، با جای خالی نهال رو به رو می‌شود و بعد در فیلم می‌بینیم که نهال به آن کوله متصل است و دارد همراه با پدر از مرز خارج می‌شود. ژانر این کار درام است و پیش از این در جشنواره‌ای در انگلستان شرکت داشت.

فکری خاطر نشان کرد: «خلا» فیلمی بود که ایده‌اش حین انجام وظیفه مرزبانی به ذهنم رسید و پرورش یافت و می خواستم با زبان هنری و نه نظامی حرف درباره موضوع قاچاق صحبت کنم. البته خودم نیز عضو انجمن سینمای جوانان ایران هستم.

وی درباره اهمیت برگزاری جشنواره‌های منطقه‌ای گفت: به نظرم در جشنواره‌های منطقه‌ای انجمن سینمای جوانان ایران دیدارهای فیلمسازان مهم است و کسب امتیاز و رتبه در‌اولویت‌هاس بعدی است.

شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ در شهر مشگین شهر اردبیل و به دبیری امیر رجبی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آثار راه‌یافته به جشنواره ساوالان معرفی شدند

عناوین فیلم‌های «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» راه‌یافته به شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان اعلام شد.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، عناوین 46 فیلم‌ کوتاه راه‌یافته در چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» شصت‌و‌هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان به ترتیب به حروف الفبا به شرح زیر است:

  • بخش داستانی

«اندوه» به کارگردانی امید صادق کردلر از ارومیه

«آخرین چهره» به کارگردانی فرشید عبدی از سنندج

«بوغاناق» به کارگردانی سید ابراهیم جوادخانی از اردبیل

«پرنسس آزاده» به کارگردانی شهنام سجودی­زاده از اردبیل

«په­ ژار» به کارگردانی سهیل پریانی از کرمانشاه

«تخمه­‌خوار» به کارگردانی زانیار لطفی از سنندج

«چشم سوم» به کارگردانی سیدمجتبی حسینی و بنفشه جاهد از کرج

«چمدان» به کارگردانی سامان حسین پور و آکو زندکریمی از سنندج

«خلاء» به کارگردانی اکبر فکری از ارومیه

«خوابی مرا خواهد ربود» به کارگردانی حمیدرضا ارجمندی و سعید جعفری از ایلام

«خوش خط» به کارگردانی بهنام اسدالهی از اردبیل

«دباغ خانه» به کارگردانی محمد مستوفی از ارومیه

«دو راهی» به کارگردانی اصغر محمدی از زنجان

«راه» به کارگردانی فرشاد میرزایی‌­فر از کرمانشاه

«رقصی برای آزادی» به کارگردانی سالم صلواتی از سنندج

«رویا ساز» به کارگردانی محسن مهری دروی و میلاد کیایی از کرج

«شعبده باز» به کارگردانی امیرحسین اجلی از زنجان

«فریم» به کارگردانی صادق ابراهیمی و علی اکبر رحمتی از کرج

«قایق کاغذی» به کارگردانی سامان علی نژادیان از آبادان

«کیکاووس» به کارگردانی حامد اصغرزاده مَرغملکی از شهرکرد

«کئچی» به کارگردانی رضا میرزایی از زنجان

«مانکن» به کارگردانی سیدحمید کرمانی از زنجان

«نیجریه» به کارگردانی صباح گویلی از سنندج

«یاشار» به کارگردانی سینا چمنی از تبریز

«یک تکه جان» به کارگردانی ایرج عباسی از آبادان

  • بخش مستند

«تسلسل» به کارگردانی احد عبادی از ارومیه

«جشن رفتن» به کارگردانی افشین عامریان از کرج

«چایلاشماق» به کارگردانی الهه آذری جوقان از تبریز

«دمیرنن داش» به کارگردانی عبدالله عزیزی از اردبیل

«کپو» به کارگردانی مهدی میثمی از دزفول

«کوهستان یک روایت زنانه» به کارگردانی ریبوار محمودپور از اورامان

«گه رانه وه» به کارگردانی فاطمه مرزبانی از سنندج

«مالیه» به کارگردانی ایمان مصطفائی از آبادان

«مشگین­‌شهر را باید دید» به کارگردانی سیدمحمد قراشی از مشگین‌­شهر

«یولغون» به کارگردانی آنیل محمودزاده هریس از مراغه

  • بخش پویانمایی

«بولوت لی دونیا» به کارگردانی محمد آریانی از اردبیل

«حباب فروش» به کارگردانی دنیا زندی از سنندج

«دشت آرزوها» به کارگردانی حسین حبیبی اصل از اردبیل

«گوران» به کارگردانی عدنان زندی و فراز سیدعباسی از سنندج

«نقطه» به کارگردانی محمد زارع از تبریز

«نیمه گمشده» به کارگردانی جمال اسکویی از شهرکرد

«همه می­خواهند به بهار برسند» به کارگردانی خدیجه مظلوم شهرکی از شهرکرد

  • بخش تجربی

«بورخس» به کارگردانی جواد یاری از تبریز

«مخفف» به کارگردانی محمدرضا بابادی از اهواز

«مسافران» به کارگردانی حسن وحدانی از تبریز

«نیچیر» به کارگردانی کیوان شمشیربیگی از کرمانشاه

گفتنی است در مجموع 46 فیلم کوتاه در شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان رقابت خواهند کرد که این آثار به تفکیک بخش‌های «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» به ترتیب 25، 10، 7 و 4 اثر بوده‌اند.

شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان، 2 تا 5 بهمن ماه 1402 به‌ میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگین‌شهر و به دبیر امیر رجبی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- هیئت‌های انتخاب و داوری ساوالان معرفی شدند

هیات انتخاب و داوری بخش «فیلم» شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان معرفی شدند.

به‌گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، هیأت انتخاب و داوری بخش «فیلم» شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان که از ۲ تا ۵ بهمن‌ ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگین‌شهر برگزار می‌شود، معرفی شدند.

اعضای هیات انتخاب و داوری که آثار سینمایی این جشنواره را در چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» را ارزیابی کرده‌اند، عبارتند از: نیما عباسپور، رضا سبحانی، میردولت موسوی، کاوه صباغ‌زاده، احسان همتی، سیامک سلیمانی و نازنین چیت‌ساز.

نیما عباس‌پور؛ کارگردان و مدرس سینما، ساخت یازده فیلم کوتاه داستانی، تجربی و چهار مستند تلویزیونی را در کارنامه هنری خود دارد. وی همچنین مجری طرح سه فیلم سینمایی «سه روز و سه قتل»، «ناتور» و «سردباد» بوده و برنده جوایز مختلف در جشنواره‌های داخلی و برنده مدال نقره یونیکا در سال ٢٠۱٠ برای فیلم کوتاه «جنگل» شده است. عباس‌پور عضو هیأت مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران و عضو هیأت انتخاب و داوری جشنواره‌های متعدد از جمله جشنواره فیلم فجر، جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جشن تصویر سال، جشنواره فیلم موج کیش، جشنواره بین‌المللی فیلم رشد و جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بوده است.

رضا سبحانی؛ نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده سینما، کارگردانی فیلم‌های سینمایی از جمله «زیستن»، «خاک سرد»، «آفتاب پشت برف»، «به تهران خوش آمدید»، «رژیم طلایی»، تهیه‌کننده و کارگردانی «اژدر»، کارگردانی فیلم‌های کوتاه و مستند از جمله «کشتار»، «نخل سوخته»، «پنجره»، «راهبان»، «کلاف فلزی»، «درخت کُنار»، «خواب تاریک»، «دست‌ها»، «رویای دانوب»، «نفس‌هایش»، «همسایه‌ها»، «فایز و پری» و «یک کیلو بال مگس» را در کارنامه هنری خود دارد. وی عضو کانون کارگردانان سینمای ایران، انجمن تهیه‌کنندگان و انجمن فیلم کوتاه و عضو خانه سینما است و در جشنواره‌های سینمایی متعدد به‌عنوان هیأت انتخاب و داوری حضور داشته است.

میردولت موسوی؛ نویسنده، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، تدوین‌گر و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی‌ارشد کارگردانی است. موسوی تا کنون فعالیت‌هایی نظیر مدیر گروه فیلم‌سازی دانشکده خبر اردبیل، عضو خانه سینما، عضو آکادمی آسیفا، مدرس رشته‌های مختلف سینما در دانشگاه‌های پیام نور، دانشکده خبر، فرهنگ و هنر نوین و مراکز هنری، برگزاری کارگاه‌های آموزشی در دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران، نویسنده و کارگردان بیش از ۲۰ فیلم کوتاه داستانی و مستند، طراح، نویسنده و تهیه‌کننده هشت سریال تلویزیونی، عضو شورای سیاست‌گذاری، مدیر و دبیر اجرایی جشنواره‌های مختلف ملی، منطقه‌ای و استانی و بیش از ۴۳ نمایشگاه عکس و هفته‌های فیلم و عکس، عضو شورای سیاست‌گذاری و دبیر دو دوره جشن مهر سینمای ایران – استان اردبیل را در عرصه سینمای کشور داشته است.

کاوه صباغ‌زاده، نویسنده و کارگردان، فعالیت‌هایی نظیر برنامه‌ریزی و دستیاری کارگردان در بیش از سی فیلم و سریال ازسال ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۹، ساخت پنج فیلم کوتاه و هشت تیزر تبلیغاتی را در کارنامه خود دارد. نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های سینمایی «ایتالیا ایتالیا» و «رمانتیسم عماد و طوبا» از جمله سوابق هنری او به‌شمار می‌آید.

احسان همتی؛ نویسنده و کارگردان سینما، تحلیلگر فلسفه فیلم، زیبایی‌شناسی سینما و پژوهش‌گر روان‌شناختی در سینما و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی‌ارشد سینما است. وی تا کنون معاون اجرایی سی‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، دبیر جشنواره فیلم کنگره بین‌المللی محمد (ص)، پیامبر رحمت، در آیینه ادب و هنر، مدرس نشست تخصصی (Real Time Film) به همراه پروفسور والنتینا والنتینی از دانشگاه ساپینزا، ایتالیا، عضو کمیته برگزاری نخستین جشنواره فیلم و عکس آیین آینه و هیأت انتخاب نخستین آفرینواره فیلم اروند بوده است.

سیامک سلیمانی؛ فیلم‌ساز، تدوین‌گر و مدرس سینما است. سلیمانی به‌عنوان مدیر نظارت بر تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران، عضو شورای عالی تولید انجمن سینمای جوانان ایران، مدیر پرتال تولید انجمن، مدرس دوره‌های فیلم‌نامه‌نویسی دفاتر انجمن، مدرس کارگاه‌های دوره‌ای «ایده تا ارائه»، مشاور ایده‌پردازی، فیلم‌نامه‌نویسی و پیچینگ فیلم‌های کوتاه داستانی، مدرس اولین اردوی فیلم‌نامه‌نویسی فیلم کوتاه انجمن، عضو هیأت انتخاب بخش بین‌الملل سی‌وهشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران و عضو هیأت انتخاب اولین دوره جشنواره ملی حوا، فعالیت داشته و دارد.

نازنین چیت‌ساز؛ فیلم‌ساز و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی‌ارشد ادبیات نمایشی است و کارگردانی فیلم‌های کوتاه «پرتاب ناگهانی یک فیل»، «گزینش»، «دامجی»، «نام، نام‌خانوادگی» را در کارنامه هنری خود دارد. از جمله فعالیت‌های وی تا کنون می‌توان از عضو شورای فیلم‌نامه انجمن سینمای جوانان ایران، داور جشنواره ملی هنری بانوی ایرانی، مدرسِ بخش فیلم کوتاه در رویداد ملی «دا»، مجری کارشناس برنامه «سینما جوان» نام برد.

شصت‌ و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان، ۲ تا ۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگین‌شهر برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینمای فیلم کوتاه همچنان مهجور است

کارگردان فیلم کوتاه «شبی سیصد»، اکران آنلاین فیلم کوتاه را اتفاق مثبتی دانست و بیان کرد متاسفانه فیلم کوتاه هنوز در کشور مهجور است و درصد بالایی از مردم حتی تصور درستی از فیلم کوتاه ندارند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، اکران بسته فیلم کوتاه شامل منتخبی از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران از روز ۱۳ دی ماه هم‌زمان با روز بزرگداشت مقام مادر آغاز شده است. به همین بهانه با نویسنده و کارگردان فیم کوتاه «شبی سیصد» که در این بسته حضور دارد، گپ و گفت کوتاهی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

محسن نجفی مهری کارگردان فیلم کوتاه «شبی سیصد» که با مضمونی مادرانه، در بسته فیلم‌های کوتاه مادرانه انجمن سینمای جوانان به صورت آنلاین اکران می‌شود، در گفت‌وگو با خبرنگار مهر درباره این فیلم بیان کرد: ایده اولیه «شبی سیصد» از تجربه اقامت من و همکارم علیرضا اسدنژاد در خانه‌ای در شمال ایران شکل گرفت. بعد از مدتی من شروع به نگارش فیلمنامه کردم و بعد از حدوداً ۴ سال موفق به ساخت آن شدم. ایده اولیه و کلی فیلم تا انتهای کار حفظ شد اما یک سری جزییات حتی تا زمان فیلمبرداری به فیلم اضافه شد.

وی درباره این‌که «شبی سیصد» چه‌قدر با آن چیزی که از ابتدا انتظارش را داشته تفاوت کرده است، گفت: خوشبختانه فیلم تا حدود زیادی به چیزی که انتظارش را داشتم نزدیک شد.

نجفی مهری درباره اکران آنلاین فیلم کوتاه و نگرانی‌های فیلمسازان از بحث امنیت آن، توضیح داد: طبیعتاً اکران آنلاین فیلم کوتاه اتفاق مثبتی است که امکان دیده شدن فیلم‌ها را برای همه شهرهای ایران و حتی جهان فراهم می‌کند و مثل اکران جشنواره‌ای محدود به یک شهر و زمان خاص نیست اما باز هم نمی‌توان انتظار خیلی زیادی از همین نوع اکران داشت، چرا که به طور کلی متاسفانه فیلم کوتاه هنوز در کشور مهجور است و درصد بالایی از مردم حتی تصور درستی از فیلم کوتاه ندارند.

وی در توضیح بیشتر گفت: نگرانی از امنیت فیلم پیش از اکران‌های جشنواره‌ای هم امری اجتناب ناپذیر است، چرا که بسیاری از جشنواره‌ها در صورت داشتن اکران آنلاین دیگر فیلم را نمی‌پذیرند و در صورت لو رفتن فیلم در یوتیوب یا تلگرام، شانس فیلم برای حضور در جشنواره‌ها و حتی فروش حق پخش در خطر می‌افتد که البته حساسیت روی این مورد بعد از کرونا کمتر شده است. اما از سوی دیگر این اتفاق سبب بیشتر دیده شدن فیلم می‌شود. من به شخصه با اکران آنلاین حداقل یک سال بعد از پخش جشنواره‌ای فیلم موافق هستم.

کارگردان فیلم کوتاه «شبی سیصد» درباره این‌که در زمان نگارش فیلم‌نامه و ساخت فیلم، به مخاطب جهانی نیز فکر می‌کند یا خیر، عنوان کرد: در زمان نگارش فیلم‌نامه سعی می‌کنم که هم مخاطب داخلی و هم مخاطب خارجی را مد نظر داشته باشم اما گاهی این موضوع اجتناب ناپذیر است که برخی موضوعات بیشتر می‌توانند مخاطب داخلی را جذب کنند یا برعکس.

وی در پاسخ به این‌که به حضور بازیگر حرفه‌ای در فیلم کوتاه چقدر اعتقاد دارد، گفت: کار کردن با عوامل و به شکل ویژه بازیگران حرفه‌ای به بالا رفتن سطح فیلم‌های کوتاه کمک می‌کند و بازیگران حرفه‌ای که در فیلم‌های کوتاه حضور پیدا می‌کنند، برای من قابل احترام هستند. در فیلم «شبی سیصد» بر خلاف فیلم قبلی‌ام «سقف کاذب» که بازیگران شناخته شده داشت، بیشتر بازیگران فیلم و حتی نقش اول فیلم اولین حضور جلو دوربین را تجربه می‌کردند.

نجفی مهری درباره مشکلات ساخت این فیلم کوتاه مطرح کرد: یکی از چالش‌هایی که «شبی سیصد» برای من داشت کار کردن با تعداد زیادی کودک و نوجوان و آن هم در شرایط کرونا بود که هم مسؤولیت زیادی برای ما داشت و هم از نظر هدایت و بازیگردانی جلوی دوربین، سختی‌های بسیاری داشت اما خوشبختانه در نهایت نتیجه کار خوب بود.

این کارگردان جوان در پایان درباره کارهای آینده خود توضیح داد: با وجود این‌که چندین فیلمنامه کوتاه و بلند دارم اما فعلاً تصمیم به ساخت فیلم ندارم و بیشتر به عنوان تدوینگر، فیلمبردار و متخصص اصلاح رنگ در خارج از ایران فعالیت دارم.

رسانه سینمای خانگی- در مستند کارگدان مهم است یا سوژه؟

علی فراهانی‌صدر، کارگردان مستند «قوی-دل» معتقد است، امر واقع هرگونه که باشد امر واقع است و اگر سیصد سال دیگر هم بگذرد امر واقع است.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، انجمن سینمای جوانان استان تهران با همکاری سینما تک موزه هنرهای معاصر تهران، بیست و هفتمین کارگاه فیلم مستند را با عنوان «مستند بازسازی» برگزار کرد. این نشست با حضور فیلم‌ساز مهمان علی فراهانی‌صدر و به‌میزبانی محمدصادق اسماعیلی، روز سه‌شنبه ۱۹ دی‌ماه برگزار شد و فیلم مستند «قوی_دل» در این نشست برای علاقه‌مندان به‌نمایش درآمد.

محمدصادق اسماعیلی، میزبان این نشست، در ابتدا با اشاره به این‌که مستند «قوی_دل» ساخته علی فراهانی در جشنواره سینماحقیقت امسال حضور داشته و سه جایزه ویژه هیأت داوران، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه ویژه دبیر برای سوژه را دریافت کرده است، به موضوع نشست، «مستند بازسازی» پرداخت و گفت‌و‌گو را این‌گونه آغاز کرد: ما وقتی در مورد سینمای مستند می‌خواهیم حرف بزنیم همواره با مقوله‌ای تحت عنوان امر واقع مواجه هستیم و این که فیلم‌ساز به چه صورت باید نسبت یا مواجهه خود را با این مقوله به وجود بیاورد؛ یکی از چالش‌های بزرگ هر داکیومنت فیلم میکری این است که ما در فیلم‌مان چه شکلی بتوانیم باورپذیر به سراغ این امر واقع برویم و نمود پیدا کند.

من معتقد هستم که سینمای مستند از آن جایی که تاثیر‌گذاری بسیار جدی بر مخاطب دارد، این مقوله امر واقع را شما نمی‌توانید همین‌طور دم دستی با آن برخورد کنید؛ یعنی چون امر واقع همیشه اتفاق و کنش و رویدادی است که معمولا می‌توانیم بگوییم در گذشته آن را کاوش می‌کنیم و اگر هم در زمان حال رقم می‌خورد و جلو می‌رود این که چه شکلی آن را ثبت کنید که باورپذیر باشد و بتواند عملا نسبت درستی را با مخاطب به وجود بیاورد یکی از چالش‌های خیلی بزرگ است.

وقتی به سراغ مقوله آرشیو یا بازسازی می‌رویم، در شکل‌شناسی و گونه‌شناسی سینمای مستند همیشه وقتی به لحاظ فرمی می‌خواهیم این مساله را کاوش کنیم، می‌بینیم که یک سری دسته‌بندی‌هایی را در نظر می‌گیرند و به طور مثال می‌گویند این‌ها مستندهایی هستند که فیلم‌ساز بازنمایی کرده است یا این‌که می‌گویند این‌ها داکیو فیکشن هستند و فیلم‌ساز بازسازی کرده است.

اما اتفاق اصلی که من فکر می‌کنم همیشه دوستان مستندساز با آن مواجه هستند و کامفلیکتی هم همیشه با آن دارند این است که وقتی می‌خواهیم اتفاقی را که در گذشته رقم خورده به زمان حال احضار کنیم و می‌خواهیم به سراغ بازسازی برویم، این بازسازی‌ها در اکثر فیلم‌هایی که معمولا تولید می‌شود، شاید وجهه بسیار صقیلی را به خود اختصاص می‌دهد و نمی‌تواند مشارکت خوبی را از سمت مخاطب عملا پیدا کند؛ خیلی‌ها معمولا نهی می‌کنند که به سراغ بازسازی نروید و سعی کنید اتفاق گذشته را در زمان حال کاوش کنید و در زمان حال به سراغ کنش دراماتیک بروید؛ اما مستند «قوی-دل» به اعتقاد من از معدود فیلم‌هایی است که با این‌که راوی فیلم کاملا حضور مستمر دارد و اصطلاحا خط اطلاعات فیلم را برای ما به وجود می‌آورد، احضار گذشته هم که به واسطه بازسازی عملا اتفاق افتاده است، به نوعی بین داکیو فیکشن و داکیو دراما (به معنای مستند قصه‌گو) این مرز مابین فیکشن و دراما را مرتبا جابه‌جا می‌کند و اگر دقت کنید با فیلمی مواجه هستیم که یک نفر مقابل دوربین نشسته است و قصه‌ای را که در گذشته اتفاق افتاده است کاملا برای ما روایت می‌کند؛ اما نسبتی که فیلم‌ساز با مقوله امر واقع دارد و با خود پرسناژ دارد به‌زعم من خلاقانه برخورد می‌کند تا آن‌جاکه ما می‌توانیم هشتاد و چهار-پنج دقیقه فیلم را تحمل کنیم و اصلا هم ریتم فیلم نمی‌افتد و کاملا هم مشارکت فعالی از سوی مخاطب در درون‌مایه آن حادث می‌شود.

ما در تاریخ سینمای مستند هم اگر نگاه کنیم خیلی از فیلم‌های ابتدایی که فیلم‌های جدی هم هستند، تولید شده‌اند که مقوله بازسازی در همه آن‌ها بوده است از جمله، فیلم نانو، موآنا؛ ولی در فیلم «قوی-دل» به اعتقاد فیلم‌ساز کاملا مقوله نوشتار را جدی گرفته است؛ فیلم‌نامه‌ای که کاملا سکانس‌های آن مشخص است و کاملا چیدمان داستانی و میزانسن داستانی را دارد و ابایی هم ندارد از این که بتواند این فضا را با همدیگر تلفیق کند و این امر بخش مادی فیلم که همان بخش فرمیشن لاین است که به من مخاطب می‌دهد و بخش معنوی فیلم که اصطلاحا می‌گوییم پشن لاین را به‌وجود می‌آورد و خط عاطفی یا احساسی را می‌تواند به وجود بیاورد و کاملا این بَرهم‌نِهی یک بَرهم‌نِهی کُپرنیکی شده است یعنی هیچ‌کدام هم برتری بر آن دیگری ندارد؛ من فکر می‌کنم این اتفاق کاملا در مقوله نوشتار رقم خورده است و فراهانی به خوبی از پس این کار برآمده است.

من برای شروع صحبت خود با علی دوست داشتم بپرسم چگونه با موضوع و سوژه فیلم آشنا شدید و چه‌شکلی این ویژگی داستان‌سرایی تصویری را سعی کردید در اکثر روایت این فیلم نهادینه کنید؟

علی فراهانی‌صدر _ در سال نود و هشت با ورود کرونا به ایران اتفاقاتی افتاد که دو خبرنگار قمی به دلیل شایعه‌پراکنی در مورد ورود کرونا به ایران دستگیر شدند؛ این مقوله ما را یاد داروهای آلوده انداخت و گفتیم آن‌زمان هم چنین بحثی مطرح بوده است که یک عده تکذیب و تایید می‌کردند؛ ما در سال نود و هشت اتفاقات زیادی هم داشتیم و من به درون‌مایه‌ای رسیدم و گفتم سرپوش گذاشتن بر اتفاقات کوچک منجر به بحران‌های بزرگ می‌شوند که خودمان از پس آن بر نمی‌آییم؛ پس خواستیم در مورد داروهای آلوده کار کنیم و پژوهش‌گر کار استارت کار را که می‌زد به هر بخشی از پرونده که می‌رفت با احمد قویدل آشنا می‌شد و می‌گفتند شخصی به نام احمد قویدل هستند؛ ما پیگیری کردیم و بعد از چهار جلسه که پرونده داروها را کاملا برای ما تشریح کرد در بالکن دفتر رفتیم و آن جا در مورد زندگی خود شروع به صحبت کردند و گفتند ماجرای زندگی من این گونه است؛ همین پراکنده صحبت کردن خود آقای قویدل که برای من سرگیجه می‌آورد، تبدیل به فرم کار شد و من و علی رستم‌آبادی نویسنده کار گفتیم که فرم اپیزودیکی داشته باشیم و به‌هیچ‌عنوان زمان را در آن رعایت نکنیم چون شخصیت ما زمان را در زندگی خود رعایت نمی‌کند و در برهه‌های مختلف زندگی خود هدف‌گذاری کرده و فقط می‌دود.

فیلم‌نامه‌ای که ما آن زمان استارت زدیم،  قرار بود به جای شش اپیزود، دوازده اپیزود باشد و اتفاقاتی که با خود سوژه رقم خورد ما را مجبور می‌کرد که کار را کوتاه کنیم یا فرم جدیدی تعریف کنیم؛ ما مرتبا فرم عوض می‌کردیم چون برای من خیلی مهم بود که خود آقای قویدل کار را خیلی دوست داشته باشد بعنی شخصیت فیلم با فیلم همراه باشد و هیچ کجا خلاف نظر او حرکت نکنم و چیزهایی که خودشان می‌گفتند، بیشتر سمت کار ژورنالیستی می‌رفت و من هدایت به این سمت می‌کردم؛ به هر حال خط وسطی را گرفتیم و دنبال کردیم و در مورد فیلم‌نامه این گونه بود که ما جلو می‌رفتیم و برخی از صحنه‌هایی که مطمئن بودم قرار است در کار باشد ابتدا از بازسازی شروع به گرفتن می‌کردم و بعد مصاحبه می‌گرفتم و از آن‌هایی که مطمئن نبودم اول مصاحبه می‌گرفتم یعنی اختلاف نظر وجود داشت؛ مرز بین کنترل کردن سوژه یا این که کاملا محض بگیرید، مرز باریکی در سینمای مستند است یعنی اگر شما اجازه دهید تماما خودشان تعریف کنند و شما دیالوگی برایشان تعریف نکنید و کنترل نکنید، مستند محضی می‌شود که خیلی گفتگومحور است و پلات آن در نمیآید و خط داستانی رعایت نمی‌شود و اگر کاملا آن را کنترل کنید مجددا از حالت مستند خارج می‌شود؛ برای مثال در همین سکانس اول من اجازه دادم تعریف کردند و یک جاهایی خودم به ایشان کیو می‌دادم که درست است این جا را باید این‌گونه رفت و این جارا باید این‌گونه تعریف کنید و در انتها گفتم که یک جمله از شما می‌خواهم بگویید و گفتم که بگو من در این سال چشم به جهان گشودم؛  گفتند چرا باید این را بگویم؟ گفتم فرم من این گونه است تو ابتدا اگر این جمله را بگویی مخاطب هم این را می‌پذیرد که کاری که من می‌بینم متفاوت است و شخصیت خودش را هم هجو می‌کند چه برسد مسائل بزرگ کشور را.

محمدصادق اسماعیلی _ نکته‌ای که علی هم به آن اشاره کرد این است که در مورد نوع برخوردی که کارگردان با پرسناژ دارد، نشست‌های زیادی داشته‌ایم؛ در مقوله فیلم مستند علی‌رغم این که فضاسازی دراماتیک خودمان را داریم و به دنبال شکل‌گیری کنش دراماتیک هستیم، این‌ها سوژه‌هایی هستند که بازیگر نیستند و تو می‌خواهی یک جاهایی به این‌ها دیالوگ بدهی و اصطلاحی که معمولا به کار می‌بریم این است که عملا به سوژه‌هایمان سمت و سو می‌دهیم و این سمت و سو دادن کاملا در پروسه میزانسن ما است که اتفاق می‌افتد و چیزی که من احساس می‌کنم فیلم «قوی-دل» خیلی خوب توانسته از پس آن بر بیاید، نسبتی است که کارگردان ما بین این امر خیالی و امر واقع عملا به وجود آورده است؛ ما وقتی در باب مقوله آرشیو یا بازسازی صحبت می‌کنیم دو مؤلفه اصلی در درون‌مایه این‌ها همیشه وجود دارد که ابتدا امر متخیل شده است و دیگری امر یاد آورده شده؛ آن سکانس‌هایی که خیلی کم‌نظیر است در این فیلم و از خود قربانیان این بیماری می‌دیدیم، عملا هیچ‌گاه از ذهن ما پاک نمی‌شود ؛ این‌ها آرشیو هستند اما فیلم‌ساز با نوع نسبت‌گذاری که با مقوله آرشیو توانسته انجام دهد هم توانسته دنیای خیالی خود را یعنی تصویری که ایمیج فیلم‌ساز بوده را برای ما احضار و روایت کند و هم عملا توانسته است اتفاقی را که در گذشته رقم خورده است را به زمان حال بیاورد؛ من فکر می‌کنم مابین این کنشی که ما در فیلم می‌بینیم در نهایت باورپذیری به بلوغی می‌رسد که از همان ابتدای فیلم نسبت مخاطب با پرسناژ مشخص می‌شود و نسبت مخاطب حتی با قراردادگذاری که خود فیلم‌ساز انجام می‌دهد هم در بستر روایت آن کاملا شکل می‌گیرد. چیزی که من احساس می‌کنم این است که نقدی در مورد فیلم شما شنیدم و قابل تأمل است این بود که این فیلم درباره آقای قویدل و بیماران هموفیلی است ولی هفده تا هجده دقیقه اوپنینگ فیلم ما می‌بینیم که خود پرسناژ در رابطه با این که چه شکلی با معشوقه خود توانسته ازدواج کند صحبت می‌کند؛ فیلم‌ساز با دیتیل به ما این اتفاق را نشان می‌دهد و من همش به این فکر می کردم که چرا ما باید هجده دقیقه رابطه بینا پرسناژی آقای قویدل و همسرشان را بشنویم؟ این چه کمکی به بستر موضوعی فیلم می‌تواند بکند؟ که بعد وارد اپیزود جدیدی می‌شویم و بعد از آن تلفن، قصه بیماران هموفیلی عملا شکل می‌گیرد.

من خیلی دوست داشتم توضیح خودتان را در مورد این موضوع بدانم و عملا شائبه‌ای که شکل می‌گیرد این است که به لحاظ آن مای مپینگی که تو در نوشتار داشتی، عملا فیلم در مورد چیست؟

علی فراهانی‌صدر _ من دوست داشتم کار در مورد خود آقای احمد قویدل باشد و امیدوارم این اتفاق افتاده باشد و این نقدی که شما می‌گویید خیلی از دوستان اساتید کارشناس هم داشتند ازجمله داوران که چرا باید دقیقه بیست تازه گره به کار بیافتد؛ اما من این‌گونه به مساله نگاه نمی‌کنم و شاید مقداری این حرف شعاری باشد اما من می‌گویم تو زمانی که به دنیا آمدی گره افتاده است چون حرف من این است که این کاراکتر در برابر بحران برای ما مهم است پس من باید بدانم این کاراکتر چیست و کاراکترپردازی کنم، من فاصله‌ای در نوشتار پلات و فاصله‌ای بین سینمای مستند و داستانی نمی‌بینم؛ البته تفاوت در اجرا است یعنی این که ما فیلم‌نامه‌ای می‌نویسیم و بازیگر و فیلم‌بردار می‌بینیم و سر صحنه به‌صورت دکوپاژ شده کار می‌کنیم؛ اما در این جا خیلی‌ها در تدوین اتفاق می‌افتد. چرا می‌گوییم پنجاه درصد مستند در تدوین بسته می‌شود و اساسا تدوین‌گر خود کارگردان است؟ به دلیل این که تدوینگر سناریو عوض می کند و تعریف می کند، در سینمای داستانی آن قدر این امر شکل نمی گیرد اما در مستند شکل می گیرد و در مورد این که آیا نیاز است ما بیست دقیقه به این موضوع بپردازیم یا خیر؟ من این‌گونه فکر می‌کنم، حداقل کارهایی که خود من دنبال می کنم این گونه است که ببینم چه اتمسفری به من می‌دهد و نگاه نمی‌کنم که الان گره انداخته است یا خیر و خودم سینمای داستانی را حتی این گونه دنبال می‌کنم، این فیلم‌هایی که ابتدا معتقد هستند چک اولی بزنیم و اتفاقا لفظ چک را هم به کار می‌برند؛ اما من خیلی قائل به این مساله نیستم و می‌گویم این چگونگی است که خیلی مهم است و خیلی مهم نیست که چه شد و چرا این‌گونه شد؛ آن مسیر است که برای من مهم است به همین دلیل خود من که این‌گونه فکر نمی‌کنم، دو سکانس کامل را حذف کردم، در انتها و ابتدای فیلم، که جفت آن‌ها را خیلی دوست داشتم اما چون در ایران خیلی کشش ندارد و مخاطب مستند در ایران مقداری کم‌حوصله است به همین دلیل آن را کار نکردیم.

شما در صحبت‌هایتان گفتید در بازسازی ما واقع‌نمایی می‌کنیم یعنی ما دیتاهایی را داریم و الان باید واقع‌نمایی کنیم؛ من در مورد واقع‌نمایی حرف دارم و می‌گویم مثلا در سینمای داستانی می‌گوییم بعد از انقلاب بازیگری را در بهارستان کشتند به این دلیل که همه گفتند ایشان رباخوار بوده است… او دو فیلم بازی کرده بود که در آن فیلم‌ها رباخوار بوده است و من همچنان در سفرهای روستایی که دارم در یکی از روستاهای مشهد که رفته بودم یک پیرمرد با همسرشان گریه می‌کردند، علت را پرسیدم گفتند چنین شخصی را کشتند و واقعا گریه می‌کردند چون فکر می‌کردند در فیلم آن شخص کشته شده است، بنابراین حتما واقعی مرده است. فکر می‌کنم ما هر چقدر به این موضوع آگاه‌تر می‌شویم پس می‌توانیم فاصله‌گذاری کنیم یعنی من در فرم همین کار همان ابتدا گفتم چه نیازی است بازیگر بیاورم و بگویم این بازیگر من است و جوانی‌های آقای قویدل است و الان مقابل دوربین دانشگاه برو؟ مگر مخاطب من این را نمی‌داند که این آن شخصیت واقعی آقای قویدل نیست؟ پس چرا من باید این کار را انجام دهم؟ یک مورد به این دلیل بود که من کاملا کنار گذاشتم و دیگری هم به خاطر بحث مالی بود که باعث شد این‌گونه فکر کنم و گفتم من که نمی‌توانم بازیگر بیاورم و از این کارها انجام دهم در نتیجه باید فرم جدیدی تعریف کنیم؛ به همین دلیل تصمیم این‌گونه شد که گفتم من می‌خواهم کودکی شما را با خودتان ببندم.

در ساخت این مستند، مرز بین داستانی و مستند خودم را اذیت می‌کرد؛ روزهایی که سر ضبط می رفتم می‌گفتم فقط به حس خودت اعتماد کن و این را بگیر و اصلا به بقیه‌اش فکر نکن چون اگر بخواهی پایبند اصول شوی معلوم نیست این پلان خوب در بیاید یا خیر و مرحله به مرحله جلو می‌رفتم یعنی آرشیو را که گیر آوردم، آرشیوی در کار نبود وسط پروژه، فیلم‌برداری که در دادگاه فیلم‌برداری کرده بود را پیدا کردم و فیلم‌ها را از او گرفتم و استفاده کردم و همان آرشیو، فرم من را عوض کرد و قرار نبود فرم این باشد؛ سختی فیلم‌نامه در مستند همین است که شما باید مرتبا آن را عوض کنید، یعنی جریان دارد.

محمدصادق اسماعیلی _ در مورد مقوله نوشتار بارها این جا صحبت کرده‌ایم که پروسه نوشتار زمان پیش تولید نیست چون خیلی‌ها فکر می‌کنند وقتی در مورد فیلم‌نامه صحبت می‌کنیم قبل از آن متن منسجم و تمام شده‌ای داشته باشیم و سر صحنه برویم و دقیقا همان را عین به عین اجرا کنیم؛ پروسه نوشتار در سینمای مستند حین تولید و پست‌پروداکشن خیلی اهمیت دارد که علی هم این کار را در قویدل عملا انجام داد؛ اما در مورد بحث سینمای داستانی و مستند، فکر می‌کنم یک نکته‌ای خیلی حائز اهمیت است و آن مقوله سیگنیفای کردن است؛ سیگنیفای کردن به معنای آن است که فیلم‌ساز بتواند  روابط علت و معلولی را در نظام هستی آن موقعیت و فیلم به وجود بیاورد که منجر به باورپذیری بشود یعنی عملا قراردادگذاری که فیلم‌ساز انجام می‌دهد کاملا این سیگنیفای را شکل می‌دهد و من فکر می‌کنم شاید یکی از دلایلی که ما الان می‌توانیم با قویدل هم‌حسی به وجود بیاوریم این است که این کار را به خوبی انجام داده است و ما می‌دانیم که یک تراژدی تعریف می‌کند اما این تراژدی عملا تبدیل به لحن کاملا کُمیک می‌شود و فضای پارادوکسی که شاهد آن هستیم کاملا دیالکتیک به وجود می‌آورد و سنتز خیلی خوبی را در درون‌مایه مخاطب شکل می‌دهد.

در مقوله دراماتورژی سینمای مستند وقتی در مورد آن حرف می‌زنیم، می‌گوییم که پرسناژ باید دیزایر داشته باش یعنی میل و علاقه جدی برای رسیدن به تارگت خود داشته باشد و دیزایر خود آقای قویدل چیست؟ این است که با خانمی ازدواج کرده‌اند و فرزند این خانم دچار بیماری هموفیلی است و بعد به واسطه آن درگیر این پرونده می‌شود و مسیر فیلم را روایت می‌کند و ما هیچ چیزی از شخصیت پسر نمی‌بینیم؛ حتی در نسبت خود با پدر نمی‌بینیم؛ شاید خانم ایشان را مقداری بشناسیم و شخصیت‌پردازی خوبی را فیلم‌ساز انجام می‌دهد اما چیزی که عامل اصلی این است که آقای قویدل مو را از ماست این پرونده بکشد این است که پسر خود او دچار این بیماری شده است، خود شما آگاهانه نخواستید که پسر را پر رنگ‌تر کنید یا با یک سری چالش‌های دیگر مواجه بودید؟

علی فراهانی‌صدر _ در واقعیت در ابتدا این‌گونه نبود و در ابتدای کار پسر ایشان را دعوت می‌کردیم و خیلی برخورد بدی داشتند مخصوصا آن‌جایی که گفتم پشت پنجره کنار پدر و مادر خود بمانید که برای او مقداری عجیب بود و بعد که همراه ما شد خودم  او را کنار گذاشتم چون پسرش مهم نیست.

محمدصادق اسماعیلی _ من شیوه روایت شما را خیلی دوست داشتم که مبنی بر بازسازی بود و الان خیلی از فیلم‌سازانی که در کل دنیا هستند به همین شیوه بازسازی جلو می‌روند؛ اما چیزی که خیلی برای من سوال بود این بود که لحظات کُمیک خیلی بیش از حد بود؛ به دلیل این که واقعا فیلم بیان یک درد است و شما از یک جای داستان به لحظات کُمیک رفتید؛ به دنبال مقصر بودید و در نهایت هم مقصر پیدا نشد؛ شما اگر تصاویر آرشیوی را نداشتید باید به سراغ آن خانواده‌ها می‌رفتید که با چه دردی روبه‌رو هستند و من می‌خواستم بدانم علت چه بود که شما پای درد و دل یا اتفاقاتی که برای بچه‌های این‌ها به وجود آمده بود، نرفتید؟ به‌هرحال داروهای آلوده باعث شد که خیلی از خانواده‌ها درگیر شوند ولی به نظر من شما خیلی سطحی از آن گذشتید و رو به مباحث کُمیک آوردید؟

علی فراهانی‌صدر _ چون فیلم در مورد داروهای آلوده نیست. شما در فضای مجازی اگر باشید، ماجرای هواپیمای اوکراینی چقدر دردناک بود؟ امسال هم همان قدر دردناک است؟ این چیزی نیست که رسانه نشان می‌دهد. یک چیزی وجود دارد، شما زمانی که از تراژدی به لحاظ زمانی فاصله می‌گیرید، این بُعد روانشناسی دارد و چیزی نیست که فقط من بخواهم به شما بگویم بلکه شما خواه و ناخواه به صورت دارک کمدی با آن شوخی می‌کنید و این حرف را قبول می‌کنم که ما باید به صورت تراژدی هم به آن بپردازیم اما ما این کار را روی صندلی‌های خالی دادگاه انجام می‌دهیم و می‌گوییم که شما نیستید که حق خود را بگیرید؛ ولی این که شخصیتی که قهرمان کار ما است و دویده که این کار را انجام دهد و باید کاملا محزون باشد، فکر می‌کنم بعد از بیست و پنج سال این‌گونه نیست. وقتی در سینمای مستند از امر واقع فاصله می‌گیرید، این اتفاقات می‌افتد و این امر واقع کجا است؟ سکانس‌هایی هستند که مربوط به فیلم شما هم نیستند و در آرشیو هستند و در آن آدم‌ها در حال ضجه زدن هستند این سینمای مستند است یعنی به شکل محض امر واقع است.

در سینمای مستند گونه‌های زیادی در این سال‌ها آمده است و همه می‌دانیم و خوانده‌ایم. این‌که از یک جایی چند مدل دیگر در سینمای مستند وارد می‌شود برای این‌که مخاطب بیشتری بگیرد الزاما نمی‌تواند امر واقع را کمرنگ کند؛ از امر واقع حتی اگر صد یا دویست سال بگذرد باز آن پتانسیل خود را دارد. شما می‌گویید هواپیما اما من می‌گویم تزاژدی که در یک سال اتفاق افتاده است و هر سالی که از روی آن می‌گذرد از زوایای جدیدی اطلاعات جدیدی به شما می‌رسد؛ این دردناک‌تر است و شکل واقعه را دردناک‌تر می‌کند و یکی از کارهایی که سینمای مستند انجام می‌دهد همین است؛ یعنی می‌گوید که امر واقعی است که آن‌قدر ساختار واقعی و کمدی روی آن امر واقع را بپوشاند که این‌که من بخواهم درگیر آن فیلم شوم را از من مخاطبی که خودم را مخاطب حرفه‌ای مستند می‌دانم، لحظه‌به‌لحظه دورتر می‌کند و به من می‌گوید دورتر و عقب‌تر بمان. این توضیح را می‌دهم که همه سینمای مستند این‌گونه نیست؛ ما اساتید زیادی داریم که هر کدام گرایش خاص خود را دارند، یک بخشی بسیار به امر واقع پایدار هستند و بخش دیگری می‌گویند ما می‌توانیم دخل و تصرف کنیم و بخش دیگری می‌گویند ما حتی می‌توانیم قصه هم بگوییم و این‌ها هم گونه‌های مختلفی هستند.

محمدصادق اسماعیلی _ بر روی تصاویر آرشیوی دادگاه، موسیقی کار می کنیم پس یعنی این که از محض بودن خارج می‌کنیم، درست است؟

علی فراهانی‌صدر _  شما نمی‌توانید مستند را از محض بودن خارج کنید چرا که امر واقع هر گونه که باشد امر واقع است و اگر سیصد سال دیگر هم بگذرد امر واقع است. شما زمانی که موسیقی کار می‌کنید، هر سبک موسیقی که برای آن تصاویر آرشیوی کار می‌کنید، دخل و تصرف در محض بودن آن می‌کنید، پس امر واقع اساسا از نگاه فیلم‌ساز است و امر واقعی که واقعیت داشته و اتفاق افتاده است فقط زمانی محلی از اعراب دارد که شما آن جا حضور دارید و می‌توانید آن را لمس کنید. وقتی انتخاب لنز می‌شود و وقتی برش می‌خورد و موسیقی کات می‌شود، یعنی امر واقع از نگاه فیلم‌ساز است. نگاه من به این مساله دارک کمدی است و دارک نیست و شاید حتی یک جاهایی را زیاده‌روی کرده باشم؛ من ووکال خانم بر روی صدای بحث ناموسی گذاشته‌ام که در مستند پخش آن امکان ندارد و فضا را بدتر تراژدی کرده‌ام؛ دعواها را از جای دیگری جور کردم که بگویم آن موقع دعوا شده و آن آرشیو هم حتا یک آرشیو محض نیست. یادم است مستندی در مورد مردم بحرین کار کرده بودم که شکنجه می‌شدند و بزرگواری کلی نقد کرده بود و در انتها نوشته بود البته آرشیو خیلی خوبی داشت. به او گفتم کدام آرشیو منظورتان بود؟ گفتند همان آرشیوی که پشت میله‌های زندان بودند و من در جواب گفتم که آن‌ها میله‌های زندان نبودند بلکه میله‌های نانوایی بربری بودند و من از جایی بریدم و در این جا قرار دادم؛ این مهم است که من این حس را به تو القا می‌کنم که این ها زندانی شده‌اند و این مهم نیست که این‌ها میله‌های نانوایی بربری است. نگاه من به مساله داروهای آلوده که آن زمان وارد شده است نگاه دارک کمدی اجتماعی است و این گونه نیست که من بخواهم بگویم یک سری افراد اشتباه کردند و الان باید عذرخواهی کنند. به نظر من این کوچک‌ترین مساله‌ای است که ما در این پرونده می‌توانیم به آن بپردازیم. من می‌گویم درست است که آن‌ها اشتباه کرده‌اند و حتی الان هم اشتباه می‌کنند، الان تکلیف من و شما چیست؟

محمدصادق اسماعیلی _ در مورد آن چه که در مورد سینمای مستند و مسائلی چون امر واقع حرف می‌زنیم من فکر می‌کنم الان سینما به سمت و سویی رفته است که آن چه که می‌بینیم برای ما مهم است نه تعاریفی که در گذشته برای ما انجام شده است، آن چه که در فیلم شما می‌بینیم تلاش فیلم‌ساز است برای این که جهان دارک کمدی که در مورد آن صحبت می‌کنیم به مخاطب نزدیک کنید؛ من چون در یکی از فیلم‌های پرتره‌ای که ساخته‌ام این کار را انجام دادم و کاراکترم را در موقعیتی که انجام می‌شود، قرار دادم،  می‌خواستم بگویم این ایده‌ای که شما در زمینه بازنمایی حرف‌هایی که کاراکترتان می‌زند به‌کار برده‌اید، در حد ایده خیلی جذاب است ولی فکر می‌کنم همچنان جا داشته که این را به واقعیت نزدیک کنید؛ چرا می‌گویم به واقعیت نزدیک کنید؟ چون که فضای دارک کمدی که می‌گویید می‌خواهید به ما برسد، مخاطب را درگیر این می‌کند که چقدر خوب است کارگردان این را در دادگاه گذاشت یا کارگردان این شخص را در مدرسه گذاشت و اصطلاحا مهرداد اسکویی می‌گوید بوی آشپزخانه می‌دهد یعنی کارگردان وسط کادر است.

مساله این است که می‌خواهید فاصله‌گذاری کنید و اصلا چنین چیز جدیدی هم نیست و ما در ادبیات نمایشی هم داریم بلکه مساله این است که آن چه به‌عنوان استناد این مستند برای اتفاقات تاریخی که تعریف می‌کند، توسط فیلم‌ساز ارائه می‌شود، نباید در فاصله‌گذاری‌ها باشد چون ما به تاریخ بر می‌گردیم و می‌گوییم این‌ها را گذاشته‌ایم برای این که ریتم ایجاد شود و می‌خواهید مخاطب با فیلم شما لذت ببرد؛ اما چیزهایی وسط فیلم ای کاش می‌گذاشتید که من یک جاهایی با خودم نگویم من که این را باور نمی‌کنم و ممکن است تو بگویی من می‌خواهم یک جاهایی کاراکتر من دروغگو باشد و می‌گویی که من قرارداد را بسته‌ام که یک آدم پر حرف و دروغگو را به مخاطب نشان دهم. مساله من این نیست که تو کار اشتباهی انجام داده‌ای و حتی مساله من این نیست که چرا راجع به هموفیلی صحبت نکرده‌ای بلکه این نگاه شما به این ایده و موضوع است یعنی این ایده تو برای این موضوع است و فیلم‌ساز دیگری می‌آید که کاملا تراژدی و خون‌بار این مساله را بررسی می‌کند.

من فکر می‌کنم به طور کل نگاه‌هایی که ما به مستندسازی داریم برای مردم خیلی جدی نیست و اتفاقا خود من این مساله خیلی برایم مهم بود که مردم چه می‌گویند و نشستم با خیلی افراد صحبت کردم، چه افرادی که مستندبین هستند و مانند شما فیلم‌ساز نیستند و شبکه مستند را دنبال می‌کنند و چه افرادی که مستند  می‌بینند؛ هیچ‌کس در مورد کارگردانی کار با من صحبت نکرده است و هیچ‌کس در مورد نماها صحبت نکرده است و همه در مورد خود شخصیت قویدل با من حرف زدند که چه شخصیتی دارد و در مورد تماشاچیان هم که فرمودید جایزه بهترین تماشاچیان را دارد؛ لذتی داشت و لذت اصلی را زمانی بردم که به خود احمد قویدل جایزه دادند و خیلی دوست داشتم ایشان جایزه ببرند.

رسانه سینمای خانگی- برگزاری جلسه شورای پیچینگ در انجمن سینمای جوانان ایران

ششمین جلسه شورای پیچینگ در انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، شورای پیچینگ در استان همدان با حضور آرش رصافی، یاسر فریادرس، امید وفایی، سیامک سلیمانی و حبیب‌اله حیدری برگزار شد.

این شورا در محل دفتر انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر همدان با بررسی ۶ اثر شامل «احمد» به‌نویسندگی زهرا خانمیرزایی، «پرندگان» به‌نویسندگی کیوان رفعت‌جو، «آبی» به‌نویسندگی مهدی برق‌زدگان، «این رودخانه دیگر خشک نیست» به‌نویسندگی سوگند مختاری، «آن سوی پنجره» به‌نویسندگی زهرا سمائی و «مهمان جزیی» به‌نویسندگی جواد گنجی برگزار شد.

گفتنی‌است در این مرحله از مجموع ۲۳ اثر ثبت شده، ۶ اثر به ششمین شورای پیچینگ راه یافته بود که روز جمعه ۲۲ دی‌ماه دفتر انجمن سینمای جوانان همدان، میزبان اعضای پیچینگ این استان بود و پیش‌بینی می‌شود نیمه اسفندماه سال‌جاری هفتمین شورای پیچینگ استان همدان برگزار شود.

رسانه سینمای خانگی- اکران آنلاین یک فرصت ویژه برای فیلم کوتاه است

فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی» به کارگردانی مریم اسمی خانی این روزها به صورت آنلاین در فیلم‌نت اکران می‌شود و اسمی‌ خانی کارگردان «وضعیت اورژانسی» اکران آنلاین را یک فرصت ویژه برای فیلم کوتاه می‌داند.

به گزارشسینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مریم اسمی خانی کارگردان فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی در گفتگو با پلاتو هنر درباره اکران آنلاین توضیح داد: پلتفرم‌ها سال‌ها قبل از پاندمی کرونا هم وجود داشتند ولی در دوره کرونا بود که مخاطب، به طور جدی به آنها رجوع کرد. سبک ارتباط مخاطب با محصولات نمایشی تغییر کرد و اکران آنلاین، به عنوان مسیر جدی عرضه محصولات نمایشی جای خودش را باز کرد. در واقع، مخاطبی که قبلا فقط تلویزیون تماشا می‌کرد و در سالن‌های سینما حضور پیدا نمی‌کرد هم، امروز به واسطه اکران آنلاین فیلم‌ها مخاطب جدی سینماست و همه فیلم‌هایی که روی پلتفرم‌ها اکران آنلاین می‌شوند را دنبال می‌کند. حتی مخاطبان شبکه‌های ماهواره‌ای هم به پلتفرم‌ها کوچ کردند. چون خیلی از این شبکه‌ها الان برای پر کردن آنتن از محتوای همین پلتفرم‌ها استفاده می‌کنند.

اسمی خانی درباره اکران آنلاین «وضعیت اورژانسی» گفت: ما ابتدا تصمیم داشتیم در یک سانس در سینما اکران پرده ای داشته باشیم ولی ناهمانگی‌هایی پیش آمد که فرصتش از دست رفت. برای همین هم تصمیم گرفتیم برای اکران آنلاین اقدام کنیم. پلتفرم فیلم نت به تازگی بخش سینمای دیگر را راه‌اندازی کرده بود و قصد داشت فیلم‌های بلند سینمایی خاص و فیلم‌های مستند را اکران آنلاین کند. خوشبختانه همزمانی‌هایی پیش آمد که بخش فیلم کوتاه سینمایی دیگر، با فیلم «وضعیت اورژانسی» کلید خورد.

این کارگردان درباره استقبال مخاطبان تصریح کرد: معمولا این موارد قابل پیش‌بینی نیستند ولی قطعا استقبال عمومی خوشایند است.

او برای بهتر و بیشتر دیده شدن فیلم‌های کوتاه چند پیشنهاد و راهکاری مطرح کرد و گفت: فکر می کنم باید در مرحله انتخاب ایده و طراحی قصه به این موضوع فکر کرد. دیده شدن هم جا و شرایط دارد. این مهم است که کجا قرار است دیده شویم؟ مثلا ما از همان ابتدا می‌خواستیم توجه مخاطب عمومی‌تری را داشته باشیم. بعضی از فیلم‌های کوتاه مختص فستیوال‌ها هستند و دیدنشان برای مخاطب‌های عمومی سینما خسته‌کننده است. من خودم هم جزو همین مخاطب‌ها هستم و زمان روانی فیلم ها برایم مهم است ولی به هر حال همه فیلم‌ها مخاطب خودشان را پیدا می‌کنند.

اسمی خانی در پاسخ به این پرسش که راهکار و پیشنهاد شما برای اقبال بیشتر به فیلم کوتاه چیست، توضیح داد: اقبال بیشتر می‌تواند معانی زیادی داشته باشد. اگر در این بحث خاص منظور از اقبال بیشتر دیده شدن فیلم توسط مخاطبان بیشتر است، باید بگویم که زبان سینما یک زبان جهانی قابل فهم است. انسان‌ها از ملل مختلف سال‌هاست که بدون اینکه زبان مادری یکدیگر را بلد باشند با زبان سینما با هم گفتگو می کنند و روی هم اثر می گذارند هر چه شفاف تر و بی ابهام‌تر و ساده تر باشیم مخاطب بیشتری را درگیر می کنیم. دنیایی که در آن زندگی می کنیم از آرایه و پیرایه خسته است. تصویر واضح و واقعی می خواهد.

مریم اسمی خانی کارگردان «وضعیت اورژانسی» در پایان عنوان کرد: امیدوارم مسیر اکران آنلاین فیلم کوتاه در پلتفرم فیلم نت که ریسک شروع این حرکت را پذیرفت پر قدرت، با آثار درخشان فیلمسازان فیلم کوتاه ادامه پیدا کند.

رسانه سینمای خانگی- همکاری انجمن سینمای جوان با ستاد کل نیروهای مسلح

در دیدار معاونان انجمن سینمای جوانان ایران و رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح، برنامه‌ریزی اولیه برای انعقاد تفاهم‌نامه پیرامون خدمات متقابل این اداره  و انجمن سینمای جوانان ایران، انجام شد.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، معاونان انجمن سینمای جوانان ایران در جلسه‌ای با امیر دریادار غلامرضا رحیمی‌پور؛ رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح، و با حضور ناخدا یکم نوروزی مسؤول برنامه‌ریزی و هماهنگی این ستاد، به تشریح فعالیت‌ها و وظایف انجمن سینمای جوانان ایران پرداختند. ارائه خدمات آموزشی؛ توانمندسازی؛ کشف استعدادهای سینمایی و تولید آثار نیمه‌حرفه‌ای و حرفه‌ای و همچنین آموزش مشاغل سینمایی و ایجاد بسترهای گسترده برای عرضه فیلم کوتاه در کشور بخش‌هایی از ارائه معاونین انجمن سینمای جوانان ایران بود.

امیر رحیم‌پور در این جلسه ضمن ابراز خرسندی از برقراری این جلسه به نیاز کشور برای مهارت‌افزایی در حوزه‌های تخصصی از جمله فیلم‌سازی و مشاغل سینمایی اشاره کرد و شروع همکاری بین ستاد کل نیروهای مسلح و انجمن سینمای جوانان در حوزه آموزش و توانمند‌سازی سربازان و کادر نظامی کشور در حوزه سینما و همچنین تولید آثار کوتاه با کیفیت در حوزه خدمت مقدس سربازی را قدمی بزرگ برای این مهم دانست.

در این جلسه که مرتضی کریمی، معاون مالی و اداری؛ سیدمحمدهادی آقاجانی، معاون تولید؛ میکائیل دیانی، معاون ارتباطات و بازرگانی و سمانه کافتری، مشاور حقوقی با دریادار غلامرضا رحیمی‌پور، رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح و ناخدا یکم نوروزی مسؤول برنامه‌ریزی و هماهنگی اداره سرباز حضور داشتند؛ برنامه‌ریزی اولیه برای انعقاد تفاهم‌نامه پیرامون خدمات متقابل اداره سرمایه انسانی سرباز ستادکل نیروهای مسلح و انجمن سینمای جوانان ایران انجام شد.

خروج از نسخه موبایل