رسانه سینمای خانگی- کارگردانی که گاهی ساده‌لوحی را ترجیح می‌دهد

سیدرضا میرکریمی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» ضمن تشریح نسبت این فیلم با جامعه امروز تأکید کرد به‌عنوان سازنده فیلم هنوز در فضای آن، گرفتار است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، او خالق بخشی از خاطرات دوران کودکی هم نسلان من است، همان زمانی که گرچه برنامه‌های کودک آهنگین شده بودند، اما یک نفر ایده‌اش این بود که سرودهایی برای ایام هفته داشته باشد تا روزها را برای کودکان دوست‌داشتنی کند.

کارگردانی که گرچه با آثاری برای کودکان آغاز به کار کرد بعدها اما از این مسیر فرمان چرخاند تا سینمایش یکی از انسانی‌ترین مفاهیم را با خود به همراه داشته باشد؛ از رضا میرکریمی می‌گویم. او که حتی منفورترین شخصیت‌ها را هم در فیلم‌هایش مورد قضاوت قرار نمی‌دهد. نه آنها را آنچنان سیاه نشان می‌دهد نه برایشان حکمی می‌دهد؛ این سرنوشت محتوم و مختوم کاراکترهای اوست.

کارگردانی که گرچه در لایه‌های زیرین آثارش همواره انتقادهای اساسی به اجتماعش داشته اما هرگز امید را از دست نداده و این جامعه را قابل ترمیم دانسته است.

رضا میرکریمی اما هنوز برای من کارگردان «خیلی دور خیلی نزدیک» است همانجا که سرگشتگی شخصیت فیلمش چیزی را در انتهای وجودمان برمی‌انگیخت تا به گفته خودش این غم از جنس حسرت باشد، همان سرگشتگی که بعدها در دیگر فیلم‌هایش هم تجلی پیدا کرد تا آن را نوعی گرفتاری توصیف کند.

این روزها او فیلم سینمایی «نگهبان شب» را روی پرده دارد، فیلمی که گرچه در چهلمین جشنواره فیلم فجر قدر دید اما نوع اکرانش باعث شد تا او زبان به گلایه بگشاید. فیلمی که باز هم از اخلاق صیانت می‌کند، حکم نمی‌دهد و در عین حال نقادانه است.

به بهانه این فیلم با رضا میرکریمی به گفتگو نشستیم که مشروح قسمت نخست این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* شما قبل از ورود به دنیای سینما، به واسطه کارگردانی مجموعه «نماهنگ‌های ایام هفته»، نقش پررنگی در خلق یک نوستالژی جمعی در دوران کودکی هم‌نسلان من دارید. شما کار خود را با دنیای کودکان آغاز کردید و می‌توان این سابقه را پیوند داد به نقشی که برای کودکان در فیلم‌های سینمایی خود قائل هستید. کاراکترهایی که همواره فضای تلخ روایت را تلطیف می‌کنند و گویی نقطه امید هستند. مضاف‌بر اینکه برگ‌برنده آن نماهنگ‌ها که در تأثیرگذاری و ماندگاری آن‌ها هم موثر بود، نگاه غیرایدئولوژیک به دنیا، از نگاه کودکان بود، که همچنان نشانه‌های این رویکرد را هم می‌توان در تجربه‌های سینمایی شما رصد کرد. اگر موافقید با مرور همین تجربه گفتگو را شروع کنیم.

ساخت این نماهنگ‌ها که به آن اشاره کردید و اتفاقاً برای خود من هم بسیار خاطره‌انگیز است به حوالی سال ۷۴ یا ۷۵ بازمی‌گردد. من به دلایلی، قبل از ورود به عرصه کارگردانی و ساخت فیلم، سفرهایی به خارج از کشور داشتم. متوجه شدم به واسطه مهاجرت‌هایی که در آن سال‌ها صورت می‌گرفت و حجم‌شان نسبت به امروز خیلی کمتر هم بود، نوزادانی دارند در خارج از کشور متولد می‌شوند که موطن اصلی خود را ندیده‌اند و دوران رشد خود را در کشوری دیگر طی می‌کنند. آن زمان برایم مسئله شد که ما برای این بچه‌ها چه محصول فرهنگی‌ای می‌توانیم بسازیم که کلماتی مشترک از زبان مادری‌شان تبدیل به ملکه ذهن‌شان شود. همین ایده بذر اولیه ساخت آن مجموعه نماهنگ شد.

به‌تعبیری مثل باقی کارهای من، هیچ‌کس ساخت این نماهنگ‌ها را به من پیشنهاد نداد. با چند نفر از شرکا، دفتری داشتیم که در آن کارهایی را مثل «بچه‌های مدرسه همت» و یا «ماجراهای آفتاب و عزیز خانوم» را می‌ساختیم. شاید جزو اولین دفاتر بخش خصوصی بودیم که برای تلویزیون کارهایی را تولید می‌کردیم. این نماهنگ‌ها را اما بیشتر برای بچه‌های خارج از کشور ساختیم. خب به خاطر همکاری و رفاقتی که با محمد رضا علیقلی داشتم با او در میان گذاشتم. او پیشنهاد ساختن یک «اپرت» بر اساس افسانه دوازده برادر – ماه‌های سال داشت و به این نتیجه رسیدیم که روزهای هفته را ابتدا بسازیم و بعد برویم سراغ ماه‌ها.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم

در همان همفکری‌ها مطرح شد که بسیاری از شعرهای کودکانه ما و سروده‌های فولکلوری که همه حفظ هستیم، مشخص نیست ریشه‌اش کجاست. خیلی از آن‌ها حتی ساختار روایی علی و معلولی و معنایی هم ندارند و کلماتش الزاماً به هم ربطی هم ندارند و صرفاً به دلیل آنکه هم‌وزن بوده‌اند در کنار هم قرار گرفته‌اند و تبدیل به شعر شده‌اند. مثلاً اتل متل توتوله یا امثال آن. با این وجود ما با همین اشعار بزرگ شدیم. از خودمان پرسیدیم آیا ما هم می‌توانیم شروع‌کننده خلق چنین آثاری برای آیندگان باشیم.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم. گویی خود بچه‌ها این شعرها را گفته‌اند. از طرفی به پیشنهاد علیقلی تصمیم گرفتیم برای موسیقی این نماهنگ‌ها یک کار پروپیمان و ارکسترال بگذاریم. اتفاقی که تا آن زمان سابقه نداشت و غالباً موسیقی بچه‌ها با گروه‌های کوچک جمع می‌شد. در وهله اول هم به‌عنوان یک پدر حالم خوب می‌شد. من چون زود ازدواج کرده بودم، زود هم بچه دار شدم و آن موقع احساس می‌کردم که بچه‌های من نیاز به این محصولات دارند. اولین جایی هم که از آن‌ها استفاده می‌شد در دستگاه پخش ماشین خودم و برای بچه‌های خودم بود. اینگونه اولین بازخوردها را هم از آن‌ها می‌گرفتم.

* و همان زمان هم کارها از صداوسیما پخش شد؟

اتفاقاً در آن مقطع این کارها روی دست ما ماند! تا دو سال تلویزیون حاضر نشد این کارها را از ما بخرد. می‌گفتند که چی؟ چرا باید برای بچه‌ها بخوانیم «شنبه یه سیب سرخه!»

* به تعبیری به دلیل همان فقدان نگاه ایدئولوژیک نمی‌توانستند با این کارها ارتباط بگیرند!

بله. بعد از دو سال بود که سراغ این کارها آمدند و حاضر به پخش آن‌ها شدند.

* تقریباً می‌شود حوالی سال ۷۶ و احتمالاً تغییر نگاه‌ها به مقوله فرهنگ و هنر، در این زمینه بی‌تأثیر نبود.

حتماً که این تغییر نگاه‌ها بی‌تأثیر نبود. گروه کودک شبکه یک در آن زمان این کارها را از ما خرید. با همان امکاناتی هم که داشتیم، با هزینه‌ای بسیار کم، کلیپ‌هایی هم برای آن‌ها ساختیم. امضای من پای این کلیپ‌ها هست و به آن‌ها افتخار هم می‌کنم اما وقتی امروز آن‌ها را می‌بینم، با خودم می‌گویم واقعاً با چه امکانات اندکی این کارها را ساخته‌ایم. سال‌ها از پخش این نماهنگ‌ها می‌گذرد و در این سال‌ها آدم‌هایی مثل شما زیاد دیده‌ام که وقتی متوجه می‌شوند من هم نقشی در تولید این نماهنگ‌ها داشته‌ام و ایده‌اش برای من بوده است، می‌گویند خاطرات بسیاری برای ما ساخته‌اید و ما با این نماهنگ‌ها بزرگ شده‌ایم. این همان هدفی است که از ابتدا به دنبال آن بودیم.

* همین زاویه نگاه به دنیای کودکان هم بعدها به جهان فیلم‌هایتان تسری پیدا کرد. حتی در همین فیلم «نگهبان شب‌» هم درست است که آن پسربچه نقش کوتاهی دارد اما واقعاً حضورش در تلطیف فضا موثر است.

این بچه‌ها تقریباً در همه فیلم‌هایم هستند. من کارم را با تولید اثر برای کودک و نوجوان آغاز کردم و به نوعی سینما را از طریق همین دنیای بچه‌ها شناختم. فیلم اولم «کودک و سرباز» هم به‌نوعی مدیون بازیگر نوجوان و دنیای کودکانه‌اش بود. گویی زیربنای فکری و شناخت من از سینما، عجین با دنیای کودکان بوده است. این تأثیر صرفاً هم به حضور کاراکترهای کودک در فیلم‌هایم محدود نمی‌شود و بلکه یک حس کودکانه و همچنان زنده، حتی در کاراکترهای بزرگسال فیلم‌های من هم وجود دارد که ممکن است ریشه‌اش در همین مسئله باشد.

* فیلم «نگهبان شب» مانند دیگر آثار شما، نگاه و روایتی اخلاق‌مدارانه دارد. در شرایطی که به نظر می‌رسد به واسطه مشکلات مختلف، پایبندی به اخلاقیات در جامعه کم‌رنگ شده است، چگونه می‌توانید همچنان از این نگاه اخلاق‌گرایانه در آثارتان محافظت کنید؟

اگر بخواهم آدم عافیت‌اندیشی باشم و بابت حرکت برخلاف جهت آنچه به تعبیر شما در جامعه در حال اتفاق افتادن است، هزینه پرداخت نکنم، باید از پافشاری روی این نوع از قصه‌پردازی دست بردارم. البته من این رویکرد را آرمان‌گرایی نمی‌دانم. به نظرم این شکل از نگاه یک جور دعوت برای بازگشت به خویشتن است. تلاش برای متوجه کردن مردم جامعه به خودشان است تا بخشی از مسئولیت‌های برزمین‌مانده‌شان را برعهده بگیرند. من این اخلاق‌گرایی را یک راه‌نجات می‌بینم. نه صرفاً به عنوان یک فیلمساز که به‌عنوان عضوی از یک جامعه که نگران سرنوشت خانواده‌ام هستم چنین نگاهی دارم. فکر می‌کنم یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود. من شخصاً همیشه آدم امیدواری بوده‌ام…

یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود

* اتفاقاً بد نیست بگویید ریشه این میزان از امیدواری کجاست؟ آن هم در شرایطی که شاهدیم خیلی از فیلمسازان جوان‌تر ما که مشخصاً در عرصه سینمای کوتاه آثاری را تولید می‌کنند، گرفتار یک سیاه‌بینی افراطی نسبت به شرایط پیرامونی خود شده‌اند.

معتقدم بخشی از این «امیدواری» من، غیرواقعی نیست. متأسفانه ما گاهی تحت‌تأثیر برخی حاشیه‌هایی که خودمان برای خودمان ساخته‌ایم، آمار غلطی از اجتماع خودمان داریم. واقعاً اوضاع آنقدر که برخی از ما فکر می‌کنیم، بد نیست. اخلاق، اینقدر که ما فکر می‌کنیم در جامعه‌مان تعطیل نشده است. طبق یک قاعده جهانی، اخبار بد معمولاً سریع‌تر پخش می‌شوند و اخبار خوب هستند که طرفدار ندارند.

مضاف‌بر این، وقتی به فرهنگ خودمان مراجعه می‌کنیم، اخلاق را صرفاً نباید یک ابزار ارتباطی بدانیم. اخلاق ناشی از یک رضایتمندی شخصی است. آدم‌هایی که از اخلاقی رفتار کردن خود راضی هستند، هیچ‌گاه نسبت به آن تفاخر ندارند و نمی‌خواهند منت این اخلاقی بودن خودشان را بر سر دیگران بگذارند. به همین دلیل هم از رفتار اخلاقی این گروه، هیچ‌گاه خبری تولید نمی‌شود. بخش‌هایی از جامعه امروز ما هستند که همچنان به وظایف و مسئولیت‌های خود پایبندند اما هیچ خبری تولید نمی‌کنند، چون اصولاً دنبال به رخ کشیدن خود نیستند.

از طرف دیگر هم ما انگار در رقابت با یکدیگریم تا دردهای خود را به رخ هم بکشیم. بدترین نقیصه‌ای هم که این اواخر بیشتر گریبان‌مان را گرفته این است که می‌خواهیم نقش خودمان را در همه مشکلات پدید آمده کتمان کنیم. مدام به‌دنبال یک عامل بیرونی برای مشکلات‌مان می‌گردیم. مجموعه این ساختار فکری است که منجر به ناامیدی برخی از ما شده است. یک بار اگر این حاشیه‌ها را کنار بگذاریم و فارغ از برداشت‌های کاذب به جامعه خود نگاه کنیم، حتماً جای امیدواری وجود دارد. نکته دیگر هم اینکه بخشی از این امیدواری به باورهای دینی من بازمی‌گردد. براساس این باور اصالت همواره با آدم‌هایی است که می‌توانند خودشان جامعه‌ای خوب برای خودشان بسازند. من هم در کار همین آدم‌ها هستم و در موردشان فیلم می‌سازم.

* اگر عده‌ای به‌واسطه همین نگاه، رضا میرکریمی را محکوم به محافظه‌کاری کنند، چه پاسخی دارید؟

نه فقط محافظه‌کاری، شاید حتی عده‌ای بگویند که ساده‌لوحم! گاهی با خودم فکر می‌کنم در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم. به همین دلیل ترجیح می‌دهم در دسته همین‌هایی باشم که ساده‌لوح به نظر می‌رسند. البته که تعبیر من درباره این گروه ساده‌لوحی نیست. به نظرم این گروه از جامعه امیدی توأم با خوش‌بینی دارند. همین خوش‌بینی ما نسبت به یکدیگر است که می‌تواند همچنان جامعه را سرپا نگه دارد.

در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم

* این «خوش‌بینی» تعارضی با «واقع‌بینی» دارد؟

نه. مگر واقع‌بینی چیست؟ شما وقتی می‌خواهید درباره حادثه‌ای که همین امروز در حال وقوع است موضع‌گیری کنید، جنسی از واقع‌بینی این است که همه اتفاقات حول و حوش حادثه را در مختصات زمانی و مکانی همین امروز ببینیم، جنسی دیگر از واقع‌بینی این است که این اتفاق را در بستر تحولات ۱۰۰ سال اخیر ببینید و تحلیل کنید. هر دو مورد هم اسم‌شان «واقع‌بینی» است.

ممکن است در نوع دوم شما متهم به محافظه‌کاری شوید و در نوع اول همه شما را تشویق کنند که آفرین، چقدر تو متعهدی و عجب کنش‌گر قدرتمندی هستی! در حالی که من هر دو رویکرد را واقع‌بینی می‌دانم و اتفاقاً معتقدم کسی که وقایع را در یک پرسپکتیو وسیع‌تر می‌بیند و با در نظر گرفتن سابقه تاریخی‌اش تحلیل می‌کند، بهتر متوجه فرآیندها و برآیندهاست، به همین دلیل هم نتیجه‌گیری‌های دقیق‌تری می‌تواند داشته باشد و نسبت به کسانی که کاملاً متمرکز بر زمان و مکان حیات خود هستند، می‌توانند افق‌های درست‌تری را هم تعیین کنند. به عنوان مثال در همین اتفاقات سال گذشته، کشمکشی به‌وجود آمد که عده‌ای می‌گفتند همه سلبریتی‌ها و چهره‌ها باید به میدان بیایند…

* اصرار داشتند که همه باید اعلام موضع کنند!

دقیقاً. این‌وری‌ها می‌گفتند باید این موضع را بگیری و آن‌وری‌ها می‌گفتند باید این‌ها را بگویی! هر دو طرف هم مدعی بودند که «مردم» به شکلی حداکثری پشت‌شان هستند و اگر با آن‌ها همراه نشوی، به مردم پشت کرده‌ای! واقعیت این است که وقتی نزاعی شکل می‌گیرد دیگر زمان مناسبی برای وزن‌کشی نیست، چرا که آمارها هم دیگر خیلی دقیق نیست و همه‌چیز رنگ و بوی احساسی دارد. در آن شرایط احتمالش بود که ما متهم به تعبیرهایی بشویم که خیلی هم باب شده بود؛ از وسط‌بازی تا محافظه‌کاری!

من اما معتقدم وظیفه من به‌عنوان هنرمند این است که اساساً اجازه ندهم کارها به نزاع و دعوا بکشد. من اگر کارم را به خوبی بلد باشم، می‌توانم به‌موقع هشدار بدهم و با نگاهی پیشگیرانه، شرایطی که می‌تواند ما را در بزنگاه‌های سخت قرار دهد را پیش‌بینی کنم. باید بتوانم درباره شکاف‌ها و تضادها حرف بزنم و همزمان چراغ یک مطالبه‌گری توأم با مدارا را روشن نگه دارم.

* این همان‌کاری است که «نگهبان شب» هم به نوعی انجام می‌دهد. فیلم انگار یک سال زودتر دارد درباره چکی که ممکن است «رسول» بخورد، هشدار می‌دهد. انگار می‌گوید کاش مراقب باشیم که به این سیلی نرسیم!

دقیقاً. اصلاً بگذارید عقب‌تر برویم. مگر در «زیر نور ماه» صحبت از یک تضاد آشکار صحبت نبود. مگر آنچه در مدرسه علمیه گفته می‌شد، با آنچه در متن جامعه جریان داشت کاملاً متفاوت نبود. گفتیم کسی هم که میان این دو فضا پل می‌شود، نه می‌تواند حرف‌های این طرف را به آن طرف برساند و نه می‌تواند همه آنچه در جامعه می‌بیند، صحبت کند. این نشان‌دهنده یک شکاف است. جالب اینکه همان ۲۵ سال پیش، در بخشی از روایت همین شکاف حتی به موضوع حجاب هم اشاره کرده بودیم.

بعدها در فیلم «به همین سادگی» هم هشدارم این بود که ما باید هرچه زودتر درباره یک جمعیت خاموش از زنان، که دچار بحران هویت شده‌اند، صحبت کنیم. زنانی که به دلیل توسعه بی‌قواره و بدون پیوست فرهنگی کلانشهرها مهاجر خیز، دچار این بحران شده‌اند و من همان زمان احساس می‌کردم که باید درباره این زنان صحبت کنیم. حتی آمارهای هم موجود بود که نشان می‌داد آمار طلاق در این قشر سیر صعودی پیدا کرده است. در فیلم «دختر» هم برخی مسائل را مطرح کردیم اما هیچ‌کدام از این هشدارها جدی گرفته نشد. مشکل اصلی ما این است که گویی در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور، «فرهنگ» کرسی مطمئن و صاحب‌رأی‌ای ندارد. به نظر نمی‌رسد که فرهنگ به‌عنوان یکی از عناصر تاثیرگذار در پیشرفت کشور محسوب شود. همچنان که همواره آموزش و پرورش هم اولویت آخر کابینه دولت‌ها اعم از چپ و راست بوده است.

سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند

معتقدم فرهنگ، اصلی‌تری عنصر تأثیرگذار در پیشرفت است. ما اگر تا ابد هم به دنبال توسعه سیاسی اقتصادی برویم، تا زمانی که برای ضعف‌های فرهنگی چاره جویی نکنیم، به هیچ نقطه مطلوبی نخواهیم رسید. لاجرم در مقاطعی مجبور می‌شویم بایستیم و به عقب برگردیم. وگرنه مثل حوادث سال گذشته ناگهان به یک دیوار می‌خوریم و نمی‌فهمیم از کجا خورده‌ایم! همه این مسائلی ناشی از کم کاری‌ها و کج فهمی‌های فرهنگی است. نپرداختن به پارادوکس‌ها و تضادهایی که همه‌شان هم ریشه فرهنگی دارند و به رسمیت نشناختن این پارادوکس‌ها، منجر به این حوادث می‌شود. سینما سنسور بسیار خوبی برای تشخیص این شکاف‌هاست.

به همین دلیل هم سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. همین سوژه‌ها دستمایه تولید فیلم‌هایی می‌شود که مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند. همه این آثار قابل تحلیل‌اند.

چه سالی فیلم «گشت ارشاد» در سینما ما ساخته شد؟ از آن روز تا روزی که حادثه فوت مهسا امینی اتفاق افتاد، چقدر زمان داشتیم که لااقل درباره این مورد بیشتر مطالعه کنیم. بررسی کنیم که آیا سیاست‌های مبتنی‌بر یک نظم آمرانه، به‌تنهایی می‌تواند کاری را از پیش ببرد؟ آیا حفظ صورت ظاهر در یک جامعه در حال رشد، کفایت می‌کند؟

* فیلم «نگهبان شب» همان‌اندازه که امید دارد، راوی تلخی‌ها هم هست. همه چیز گویی در فیلم شما در میانه بودن و نبودن تصویر می‌شود؛ مانند همان بنر بزرگی که شعار عدالت روی آن است اما دستخوش باد است! به‌عنوان مخاطب احساس می‌کنم هنوز در فضای فیلم شما گرفتار مانده‌ام!

می‌دانید چرا؟ چون من خودم هم هنوز گرفتارم! زمانی که می‌خواستم فیلم «نگهبان شب» را بسازم، کاراکترهایی را در دل داستان گذاشتم که می‌دانستم شاید بابت آن‌ها از طرف برخی که فکر می‌کنند نسخه‌هایی از قبیل بیایید دست در دست هم بدهیم و با هم مهربان باشیم، کهنه شده، فحش هم بخورم، اما در عین حال نمی‌خواستم نگرانی‌ها و اضطراب‌های خودم را نسبت به وضعیت موجود نادیده بگیرم. من همه بحران‌هایی که به نظر می‌رسد به بن‌بست رسیده‌اند و انگار راه‌حلی هم ندارند را در همان لایه «یکی بود یکی نبود» فیلم روایت کرده‌ام، به‌عنوان شرح حال جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، در عین حال همچنان دارم می‌گویم همین جامعه از سلول‌هایی تشکیل شده است که همان انسان‌ها هستند. این انسان‌ها اگر نگاه رو به آینده داشته باشند، همچنان عناصری مانند گذشت و محبت در وجودشان باشد و مانند همان کلیدواژه «جنم» در فیلم، مسئولیت‌پذیر هم بشوند، امید به بهبودی هم وجود خواهد داشت.

همه اتفاقات بدی که رخ داده و برخی تلاش دارند آن را یک فاجعه غیرقابل جبران بدانند. آنچه به راحتی اتفاق نمی‌افتد، اتفاقاً این است که من یادم برود چه کسی بوده‌ام و چه کارهایی می‌توانم انجام دهم. بابت همین است که این پارادوکس که به آن اشاره می‌کنید در فیلم وجود دارد چراکه در وجود خود من هم هست. من نمی‌خواستم فیلمی بسازم و برای مشکلات یک راه حل دقیق ارائه بدهم. اصلاً کارم این نیست و بلد هم نیستم.

* و بازنمایی همین پارادوکس‌ها گاهی کام مخاطب «نگهبان شب» را تلخ می‌کند.

البته تلخی همیشه هم چیز بدی نیست. بعضی وقت‌ها ما برای آنکه نسبت به روش‌های غلطی که در پیش گرفته‌ایم تردید کنیم، نیاز داریم که دچار بحران‌های تلخ شویم. حتی برای مدتی لازم است احساس لاعلاجی کنیم و مدام با خود بگوییم شاید دیگر راهی وجود ندارد. همه این احساس‌ها می‌توانند به موتورهای محرکه ما در مسیر رسیدن به اصلاح تبدیل شوند. من این اصلاح را در تغییر تک‌تک افراد دیده‌ام. معتقد نیستم که راه اصلاح، افزایش شکاف‌ها و کوبیدن بر طبل دوقطبی‌هاست. حالا عده‌ای می‌خواهند از آن خوششان بیاید یا نیاید!

رسانه سینمای خانگی- شهاب حسینی پشت لنز کارگردانی

فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» بر اساس نمایشنامه‌ «مهمانسرای دو دنیا» اثر نویسنده شهیر معاصر «اریک امانوئل اشمیت» به کارگردانی شهاب حسینی از ۲۸ تیرماه در سینماهای منتخب هنر و تجربه اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی شهاب حسینی و سرمایه‌گذاری سهیلا امینی ساخته شده و در جشنواره‌های بین‌المللی، دست‌آوردهایی به همراه داشته است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «جوانی مرفه اما دلزده از زندگی، شبی در راه بازگشت به خانه، سر از مکانی غریب و بیگانه در می‌آورد. او به مرور و پس از آشنایی با مقیمان آن جا به واقعیت آن مکان پی برده و به حقایقی عمیق آگاه می‌شود.»

پریناز ایزدیار، آرمان درویش، ناهید مسلمی، احمد ساعتچیان، غزاله نظر، مهدی حسینی، تنی آواکیان و شهاب حسینی بازیگران فیلم «مقیمان ناکجا» هستند.

فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» از چهارشنبه ۲۸ تیر در سینماهای منتخب گروه هنر و تجربه در تهران و شهرستان‌ها اکران می‌شود و در آستانه اکران این فیلم، پوستر آن که توسط گروه گرافیکی موسسه هفت آسمان طراحی شده، رونمایی و منتشر شد.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علی قاضی، تدوین: شهاب حسینی، شهرام ابراهیمی، مدیر تولید: شهرام زاهدی، طراح صحنه: پیام اسکندری و شهاب حسینی، طراح گریم: سیدجلال موسوی، طراح لباس: ژاله زکی‌زاده، صدابردار: محمد مختاری، صداگذار: حسین قورچیان، برنامه‌ریز: علیرضا نسایی، دستیار کارگردان: حسین ایرجی، منشی صحنه: روح‌ انگیز شمس، مدیر صحنه: رضا حسن‌وند، عکاس: نوشین جعفری، جلوه‌های ویژه: آرش آقابیگ.

رسانه سینمای خانگی- چرا «کانی مانگا» مهم بود؟

صدابردار فیلم سینمایی «چریکهٔ تارا» گفت: فیلم سینمایی «کانی مانگا» در تاریخ سینمای جنگ ما مهم است چون قدرت ایران در مقابل عراق را نشان می‌داد.

به گزارش سینمای خانگی، اسحاق خانزادی که صدابرداری یا صداگذاری بیش از ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در کارنامه دارد در گفت وگو با ایرنا، در پاسخ به این پرسش که کدامیک از این آثار را بیش از سایرین دوست دارد، بیان کرد: همه فیلم هایم را دوست دارم از عقاب ها (ساموئل خاچیکیان ۱۳۶۳) و کانی ماگا (سیف الله داد ۱۳۶۶) گرفته تا سایر آثارم.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا کانی مانگا در زمان خود و پس از آن تا به این اندازه اثر درخشانی بود، گفت: کانی مانگا مهم بود چرا که قدرت ایران در مقابل عراق را نشان می داد.

صدابردار فیلم سینمایی خائن کشی (مسعود کیمیایی ۱۴۰۰) اظهار داشت: دوسال در جبهه ها بودم و از پل زهاب گرفته تا تمام نقاطی از ایران که در آن جنگ بود را رفتم و کار کردم و بزرگترین آرشیو صدای جنگ را ما برای وزارتخانه خودمان (امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) درست کردیم که موجود هست.

خانزادی در پاسخ به این پرسش که در میان فیلمسازان متعددی که سابقه کار با آنها را دارد، کدام یک را و به چه دلیل برجسته می داند، گفت: چریکه تارا (بهرام بیضایی ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸) را بسیار دوست دارم. بیضایی آدمی بود که بسیار خوب یاد می داد. ساعت ها با بازیگرانش راجع به نقششان صحبت می کرد و کاری می کرد تا بازیگر در قالبی که قرار است قرار گیرد یک خروجی شاخص داشته باشد.

صدابردار فیلم سینمایی گیجگاه (عادل تبریزی ۱۳۹۹) در مورد مسعود کیمیایی هم بیان کرد: کیمیایی یک استثنا و مردی قوی است. مدرسه دارد و درس می دهد و بازیگران خوبی را به سینما معرفی کرد و هنوز که هنوز است وقتی با ایشان حرف می زنید از گفت وگو با ایشان لذت می برید. دیگر به این سادگی نمی توانید چنین آدم هایی را پیدا کنید چرا که امروز همه دنبال این هستند که بزنند و بروند.

خانزادی ادامه داد: ناصر ملک مطیعی هم یکی دیگر از هنرمندانی بود که بسیار با ایشان فیلم کار کردم؛ مردی معلم بود. به لحاظ اخلاقی همه شان عالی بودند و نمی توانم بگویم که کسی از ایشان بد بود. بعد از انقلاب هم همین بود و آدم های شاخص و بزرگی در کارنامه کاری من بودند.

اسحاق خانزادی با نام هنریِ احمد خانزادی در سال ۱۳۲۹ در شهر کیلان در شهرستان دماوند در استان تهران به دنیا آمد. او فعالیت‌های هنری‌اش را در سنین نوجوانی و از سال ۱۳۴۳ به عنوان یکی از کارکنان فنی استودیو «عصر طلایی» (به مدیرت عزیزالله کردوانی) آغاز نمود. خانزادی که صداگذاری را از سال ۱۳۴۵ در کنار روبیک منصوری آغاز کرده بود، این کار را از سال ۱۳۴۷ به‌طور مستقل ادامه داد و نخستین باری که نامش در عنوان‌بندی فیلم‌ها به‌عنوانِ صداگذار ثبت شد، فیلم‌های هفت دختر برای هفت پسر (محمد متوسلانی، ۱۳۴۷) و سپس بهرام شیردل (امین امینی، ۱۳۴۷) بود.

وی در سال ۱۳۵۰ و با معرفیِ بهرام ری‌پور، در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. اسحاق خانزادی تاکنون صدابرداری یا صداگذاری ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در سینما و تلویزیون ایران انجام داده که برخی از مهمترین آنان عبارتند از: یک اتفاق ساده (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۲)، طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴)، ملکوت (خسرو هریتاش، ۱۳۵۵)، در امتداد شب (پرویز صیاد، ۱۳۵۶)، چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰).

خانزادی همچنین صدابرداری «هفتمین دورهٔ بازی‌های آسیایی در تهران» را نیز بعهده داشته‌است. اسحاق خانزادی از دههٔ ۱۳۷۰ که صدابرداری سر صحنه در سینمای ایران گسترش یافت، در این زمینه نیز فعالیت کرده و گاهی به او پیشنهاد بازیگری نیز داده شده‌است که از آن جمله بازی در فیلم سردار جنگل (امیر قویدل ۱۳۶۲) است.

از دیگر زمینه‌های فعالیت هنری او، می‌توان به طراحی چهره‌پردازی در فیلم تحفه‌ها (ابراهیم وحیدزاده ۱۳۶۶) و انتخاب موسیقی برای دو فیلم توجیه (منوچهر حقانی‌پرست ۱۳۶۰) اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- فارابی نیازمند تغییرات بنیادین است

حمید بهمنی کارگردان سینما گفت: امیدواریم فارابی در دوره جدید بتواند با سیاست گذاری مناسب و اصولی در مسیر درست که مسیر انقلاب اسلامی است حرکت کند.

به گزارش سینمای خانگی، حمید بهمنی کارگردان سینما در پی برکناری مدیر سابق بنیاد سینمایی فارابی و انتصاب مجید زین العابدین در رأس این نهاد در خصوص لزوم بازیابی هویت بنیاد سینمایی فارابی گفت: نابسامانی و هرج و مرج طی سال های اخیر یک بلبشو در بنیاد سینمایی فارابی به وجود آورده بود! از این رو خبر رفتن مدیرعامل سابق این نهاد خوشحال کننده بود و ما امیدواریم فارابی در دوره جدید بتواند با سیاست گذاری مناسب و اصولی در مسیر درست که مسیر انقلاب اسلامی است حرکت کند.

کارگردان فیلم های سینمایی «آن مرد آمد» و «گلوگاه شیطان» در گفتگو با سینماپرس، گفت: آقای جوادی برای اولین بار در سینما مسئولیت مهمی را پذیرفت؛ مسئولیتی که برای ایشان بسیار زود بود و باعث شد تا معضلات بسیاری در بنیاد سینمایی فارابی شکل بگیرد.

وی یادآور شد: نمونه نابسامانی و هرج و مرج موجود در بنیاد سینمایی فارابی را بنده شخصاً شاهد بودم. من در دولت آقای روحانی فیلمنامه ای را تصویب کرده بودم و قراردادی را امضا کرده بودم که بعد از تغییر دولت و روی کار آمدن آقای جوادی به عنوان مدیرعامل این نهاد سینمایی به بنده اطلاع دادند که کارم رد شده است! اینجا بود که من فهمیدم ما با معضل جدی سیاست گذاری در فارابی روبرو هستیم و یک بلبشوی صرف در این نهاد حاکم شده است.

این سینماگر سپس با انتقاد شدید از انتخاب های نادرست مدیران فارابی طی دو سال گذشته تصریح کرد: در این سال ها چراهای زیادی برای ما به وجود آمده؛ از جمله آنکه چرا فارابی از فیلمسازی حمایت کرد که در جریان اغتشاشات علیه نظام تبلیغ می کرد؟ چرا مدیران فارابی از خود سوأل نمی کردند این کسانی که با آن ها قرارداد می بندند و ساخت پروژه های سنگین سینمایی را به آن ها می دهند از کجا آمده اند و اهداف شان چیست؟ چرا کسی سوأل نمی کرد که آیا این فیلمسازان اصلاً گرایشی به انقلاب اسلامی دارند یا خیر؟

بهمنی در همین راستا متذکر شد: شاید خیلی از افراد فیلمسازان خوبی باشند اما گرایشی به انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نداشته باشند؛ خوب چه دلیلی دارد که یک نهاد کاملاً دولتی بیاید و بودجه های نظام را در اختیار آن ها بگذارد تا فیلم بسازند؟ بنده شخصاً در ایام فتنه ۱۴۰۱ شاهد بودم فیلمسازی شب ها علیه نظام در صفحه اینستاگرامش استوری می گذاشت و صبح سر صحنه می رفت و با پول فارابی فیلم می ساخت. بدیهی است که این افراد نباید جایی در بنیاد سینمایی فارابی و سایر نهادهای انقلابی و دولتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشته باشند.

کارگردان فیلم های سینمایی «گام های شیدایی» و «آخرین نبرد» تأکید کرد: بنیاد سینمایی فارابی به یک دگردیسی اساسی نیاز دارد. بی تردید فیلمسازانی که ثابت کرده اند عرق و عشقی به نظام و انقلاب ندارند نباید در این نهاد جایی داشته باشند. این اتفاق بسیار تلخ است که فیلمسازان متعهد سال های متمادی است پشت در بنیاد سینمایی فارابی مانده اند اما بودجه ها به کسانی تعلق می گیرد که عرقی به نظام ندارند.

این فیلمساز خاطرنشان کرد: یک نکته مهم دیگر که باید در دوره جدید اتفاق بیفتد تا بنیاد سینمایی فارابی بتواند در مسیری درست حرکتش را آغاز کند تغییر مدیران میانی در این نهاد است؛ بنده صراحتاً عنوان می کنم آقای مسعود احمدیان شایسته پست و سمتش نیست و تغییر او باید حتماً صورت گیرد.

وی ادامه داد: تفکر انقلابی باید در بنیاد سنیمایی فارابی مطرح شود. باید فیلم هایی در این نهاد حمایت شوند که مسیر انقلاب را دنبال می کنند. مسائل، موضوعات و مضامینی همچون فتنه، شهید سلیمانی و دفاع مقدس و… باید مورد توجه مدیران این نهاد سینمایی باشد.

بهمنی یادآور شد: فیلمی مانند «سینما متروپل» که با هزینه های هنفگت توسط مدیرعامل سابق این نهاد تولید شد کجای نظام و انقلاب است؟ چرا از آن فیلم حمایت شد؟ آیا شناخت فیلمنامه درست و فیلمساز دغدغه مند اینقدر برای آقایان سخت است؟

وی در پایان این گفتگو افزود: این بسیار تلخ است که برخی افراد مرتب با حمایت بنیاد سینمایی فارابی فیلم می سازند اما دست عده ای دیگر همواره خالی است. عدالت در بنیاد سینمایی فارابی باید رعایت شود و من امیدوارم با حضور آقای زین العابدین سینمای با افتخار انقلاب اسلامی رونق بگیرد و ایشان مانند آقای جوادی که نتوانستند چاله های فارابی را پر کنند در همین ابتدای کارشان تلاش داشته باشند تا معضلات شدید این نهاد مهم سینمایی را رفع کنند.

رسانه سینمای خانگی- رستگاری «کَفَر» در کُره جنوبی

فیلم کوتاه «کَفَر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی برزُکی جایزه تقدیر ویژه هیئت داوران جشنواره بین‌المللی فیلم بوچئون کره جنوبی را کسب کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «کَفَر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی برزُکی و تهیه‌کنندگی مرتضی طاهری برزُکی، در اولین حضور جهانی خود موفق شد جایزه ویژه هیئت داوران بیست و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم بوچئون کره جنوبی را کسب کند.

جشنواره فیلم فانتزی و خارق‌العاده کره جنوبی BIFAN با شعار «عجیب بودن اشکالی ندارد»، به دنبال تشویق فیلم‌های خارق‌العاده، حساسیت‌برانگیز، کشف و تشویق استعدادهایی است که به حاشیه رانده شده‌اند. این جشنواره از ۲۹ ژوئن تا ۹ جولای (۸ تا ۱۸ تیرماه ۱۴۰۲) در شهر بوچئون کره جنوبی برگزار شد و فیلم کوتاه «کَفَر»، توانست جایزه تقدیر ویژه هیئت داوران بخش کوتاه انتخاب بوچئون Bucheon Choice را کسب کند.

در بیانه هیئت داوران آمده است: «بسیاری از فیلم‌ها ما را با توانایی‌شان در ایجاد چشم‌اندازی غنی از یک جهان در تنها چند دقیقه شگفت‌زده کردند، زمان زیادی طول کشید تا تصمیم‌گیری کنیم اگر چه در پایان همه ما بر سر برندگان توافق کردیم. گستره وسیع مضامین، از بیگانگان گرفته تا مشکلات مذهبی، نشان می‌دهد که چگونه فیلم‌های ژانری، مدام سبک‌ها و مضامینی را که کارگردانان با آن‌ها زندگی و کار می‌کنند را به شکلی فوق العاده و تاثیرگذار بازسازی می کنند، در فیلم کَفر، کارگردان با سختی‌هایی که یک خانواده معمولی با آن روبه‌رو می‌شود، نگرش‌های مردسالارانه و مسائل مربوط به حقوق زنان را به شکلی ظریف به نمایش می‌گذارد.»

برزُکی پیش از «کفر»، نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه «عزیز» و «آبا» را نیز در کارنامه دارد.

«کَفَر»، راوی داستان حبیب است که باید برای حفظ زندگی‌اش، تصمیم سختی بگیرد.

مجید پتکی، یاسمن نصیری، مجتبی خدا دوست، محمد عباس‌زاده، محمدعلی مصلایی، بهرام قدیری، مصطفی تمدنی بازیگران این فیلم کوتاه هستند و پخش بین‌الملل این فیلم را مجید محمددوست بر عهده دارد.

عوامل فیلم کوتاه «کَفَر»، عبارتند از نویسنده و کارگردان: مهدی برزُکی، تهیه‌کننده: مرتضی طاهری برزُکی، مجری طرح: سعیده صالحیان، مدیر فیلم‌برداری: بهروز بادروج، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، تدوین: امیرحسین شاکری، طراح صحنه: رضا محمدپور، طراح چهره‌پردازی: کیمیا دوستکام، مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، طراح لباس: مهسا حاجی‌قاسم، آهنگ‌ساز: نیما امین، دستیار یک کارگردان و برنامه‌ریز: مجد جلالی، منشی صحنه: آناهیتا گلفام، مدیر تولید: علی صمدیان، مدیر تدارکات: بهرام قدیری، دستیاران فیلم‌بردار: بهتاش کمه‌زری، امیر غیور، سامان قهرمانی‌نژاد، امیرحسین پوردهنده، دستیار دو کارگردان: سعید قربانی، امورفنی صدا: استودیو بهمن، دستیار صدا: متین روشن، دستیاران صحنه: حسن چرخی، حسین چرخی، دستیار تولید: مهدی حدادی، لابراتوار دیجیتال: استودیو فام، اصلاح رنگ و نور: فرهاد قدسی، مشاور گویش محلی: حسین نجاری، عکاس: امینه مسعوی، گرافیک: مسعود فدوی، پوستر: روژان ایرجی و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز

رسانه سینمای خانگی- ویزای ایالیا برای «سامپو» صادر شد

فیلم کوتاه «سامپو» به بیستمین جشنواره جهانی فیلم «سالنتو» در کشور ایتالیا راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «سامپو» به کارگردانی مرضیه ریاحی، تهیه‌کنندگی حسین کاکاوند و نویسندگی مرجان ریاحی به نمایندگی از ایران در جشنواره حضور دارد.

جشنواره فیلم «سالنتو» زیر نظر وزارت فرهنگ ایتالیا با شعار «فیلم قدرتمندترین شکل ارتباط فرهنگی و تعامل میان فرهنگ‌ها و ملل است»، هر ساله به معرفی استعدادهای جدید و نمایش آثار مستقل جهان پرداخته و در هر دوره خود نیز توجه و نگاه ویژه‌ای به سینمای ایران نشان می‌دهد.

عوامل «سامپو» عبارتند از:

کارگردان: مرضیه ریاحی، تهیه‌کننده: حسین کاکاوند، بازیگران: لیندا کیانی، مریم بوبانی، هیلدا کردبچه و حنان عزیزی، نویسنده: مرجان ریاحی، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی‌تیرانی، مدیر صدابرداری: سامان شهامت، تدوین: هانی سلمانی، طراح صحنه: فائزه محمدی، طراح لباس: لیلا طاهری، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: سعید آهنج، مدیر تولید: هومن محمودی، گریم: هانیه الوند، منشی صحنه: شیدا شعبانی، عکاس صحنه: مهسا عباسی، اصلاح نور و رنگ: سامان مجدوفایی، جلوه‌های ویژه: علیرضا قادری اقدم، طراحی و صداگذاری: سامان شهامت، صدابردار: جابر انصاریان، فیلمبردار پشت صحنه: مصطفی امامی، عکاس پوستر: فتاح ذی نوری، طراح پوستر: علیرضا ربیع‌مقدم، طراح لوگو: علیرضا قادری اقدم، گروه فیلمبرداری: مهدی حسینی، احسان نادری، حسین باباخانی، علی فتحی، مسئول هماهنگی: عباس سمائی،  امیرحسین بغدادی، جانشین تهیه‌کننده: محمود سمائی، جانشین مدیر تولید: حمید مرادخانی، مدیر تدارکات: فرهاد غلام‌زاده، دستیاران صحنه: امیرحسین محمدیاری، آیدا چرخیان، آرمیتا فرج الهی، دستیار صدا: حسین داغلانی، دستیار دوم کارگردان: مبینا بنکار، ترجمه انگلیسی برای زیرنویس: بونا الخاص، تجهیزات فنی: رضا حماسی – اپیک، تدارکات: مجتبی خوش افکار، تهیه‌غذا: رستوران بهار – ابراهیم خانجانی، خدمات: امید جمشیدی، حمل و نقل: علیرضا نیستانی نایینی، ابوالفضل نظرک، آرش احمد نژاد، بهرام خسروی، صمد اسدالهی سیس، ابراهیم پارسا نژاد، محصول کاکو فیلم.

بیستمین جشنواره جهانی فیلم «سالنتو» ایتالیا از ۱۹  تا  سپتامبر۲۴ (۲۸ شهریور تا ۲ مهر) برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «مداربسته» در مسیر نمایش جهانی

فیلم‌ کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی آماده نمایش و پخش جهانی شد.

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم‌ کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی و نویسندگی حسن نجم‌آبادی پس از پایان فیلم‌برداری و پشت سر گذاشتن مراحل تولید، آماده نمایش و حضور در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی شد.

«مداربسته» دومین فیلم کوتاه سمیرا کریمی است. این فیلم، داستان دو دختر دبیرستانی را روایت می‌کند که در مدرسه با مشکلاتی مواجه می‌شوند.

پرنیا لرنی، پریسا حبیبی، مهری آل آقا، نگار طاهری، آویشن صدقی، منصوره کریمی، نادر خواهانی، علیرضا مهابادی و سونیا نوری در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. این فیلم کوتاه در خانه هور تهیه شده و پخش بین‌الملل آن بر عهده کمپانی مستقل مورچه است.

عوامل فیلم کوتاه «مداربسته» عبارتند از تهیه‌کنندگان: فاطمه سلطان‌زاده و علی کریمی، مجری طرح: غلامحسین شاه علی، مدیر فیلم‌برداری: کیوان شعبانی، تدوین: مرجان طبسی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، مدیر صدابرداری: مجید امینی، طراحی و ترکیب صدا: عبدالرضا حیدری، صداگذار: پروانه جهانگیری، مدیر تولید: حسین عابدین، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: نرگس امیراصلانی، منشی صحنه: مهتاب حبیبی، طراح‌ صحنه: مهران مکاری، لباس: الهام موسوی، طراح گریم: بنی محمدی، دستیار یک فیلم‌بردار: پوریا خطیبی کیا، دستیار صدا: محمدرضا کاویانی، مدیر صحنه: رامیار محمودی، دستیار تولید: علیرضا مهابادی، گروه فیلم‌برداری: امیر سجاد ذوالفقاری‌نژاد و مهدی‌ نوابی، دستیار دوم کارگردان: سارینا میر طیبی، مدیر تدارکات: رضا تهرانی، تدارکات: علیرضا شاهرخی، حمل‌ونقل: محسن نوذرپور و علیرضا شاهرخی، زیرنویس: رضا تاری وردی، عکاس: نفیسه صالح‌آبادی، طراح پوستر: متین خیبلی و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز.

رسانه سینمای خانگی-ایروان میزبان آثار ایرانی

بیستمین جشنواره بین‌المللی فیلم ایروان (زردآلوی طلایی) امسال میزبان آثار چند سینماگر ایرانی خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مستند «خانه خاموش» ساخته فرزنا و محمدرضا جورابچیان که محصول مشترک ایران، کانادا، فرانسه، فیلیپین و قطر است، در بخش مسابقه اصلی جشنواره زردآلوی طلایی ارمنستان به روی پرده خواهد رفت.

«خانه خاموش» که سرنوشت سه نسل از یک خانواده ایرانی طبقه متوسط رو به بالا را دنبال می‌کند، در نخستین حضور بین‌المللی خود، در بخش رقابتی اصلی سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند آمستردام (ایدفا) در کشور هلند به نمایش در آمد و در ادامه توانست جایزه «میترانی» در بخش مسابقه اصلی جشنواره بین‌المللی فیلم مستند «فیپاداک» در کشور فرانسه را دریافت کند و در جشنواره هات‌داکس کانادا نیز به روی پرده رفت.

همچنین فیلم «مرز بی‌پایان» ساخته عباس امینی که محصول مشترک ایران، آلمان و جمهوری چک است نیز در بخش پانورامای منطقه‌ای جشنواره ایروان ۲۰۲۳ (زردآلوی طلایی) به نمایش گذاشته خواهد شد.

«مرز بی‌پایان» با بازی پوریا رحیمی سام، مینو شریفی و حامد علی‌پور درباره احمد یک معلم تبعیدی است که در یک روستای فقیرنشین کوچک با قومیت بلوچ در امتداد مرز ایران با افغانستان زندگی می کند. او با خانواده ای از پناهندگان غیرقانونی هزاره آشنا می شود که از خطر فوری به قدرت رسیدن طالبان می گریزند. اندکی بعد احمد متوجه می شود که تعصبات بر همه زندگی آنها دیکته می‌شود و دیدگاه او در مورد درست و نادرست به شدت تغییر می کند. «مرز بی‌پایان» پیش‌تر برنده جایزه بخش «پرده بزرگ» جشنواره فیلم رتردام در کشور هلند شده بود.

همچنین فیلم «بزرگترین دشمن من» ساخته مهران تمدن نیز به عنوان محصول مشترک فرانسه و سوئیس در بخش پانورامای منطقه‌ای به نمایش گذاشته خواهد شد.

بیستمین جشنواره بین‌المللی فیلم ایروان (زردآلوی طلایی) از تاریخ ۹ تا ۱۶ جولای (۱۸ تا ۲۵ تیر ماه) در کشور ارمنستان برگزار می‌شود و امسال «لاو دیاز» فیلمساز مستقل فیلیپینی ریاست هیات داوران بخش مسابقه بین‌المللی را بر عهده دارد.  

رسانه سینمای خانگی- برگزیدگان «نهال» مشخص شدند

مراسم اختتامیه نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه دانشجویی نهال در سینما فرهنگ برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه دانشجویی نهال که از 10 تا 15 تیر در محل دانشکده کاربردی دانشگاه هنر تهران، در تالار فارابی برگزار شد، پس از اکران نمایش آثار کوتاه ملی و بین‌المللی، شب پنجشنبه 15 تیرماه 1402 با معرفی نامزدها این دوره از جشنواره به کار خود پایان داد.

نامزدهای بخش‌های مختلف نوزدهم نوزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه دانشجویی نهال اعلام شد.

نامزدهای بخش‌های مختلف این دوره از جشنواره فیلم کوتاه نهال عبارتند از:

نامزدهای بخش عکس

•بیتا طیبی | تایلندی‌ها
•زهرا جمشیدی | اکت
•امینه مسعودی | کفر
•شهرام جانسوز | خودکشی به سبک نیچه
•محمدامین جعفری | شیتزو
•فرهنگ عابدین‌زاده | همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد

نامزدهای بخش پوستر

•میثم نادری | ویزر
•حانیه مرتضی زاده | لکه
•مهرداد کریمی | نحسی
•محمد روح‌الامین | خودکشی به سبک نیچه
•رایکا منظم | رنی که دستش را زخمی‌ کرد

نامزدهای بخش بهترین فیلمنامه

•استانیسلاوسکی | متین موسویان
•طالب | امیر صدقی نیر
•زمستان سبز | آوات ساعد پناه
•خوره | آسیه‌الحسانی و ساوه خادمی
•شب دوم، انتقالی | متین طالب‌زاده
•سا‌یه‌های بزرگ ترسناک؛ یا چگونه عضو کنسرسیوم زنان شدم! | علی رادمهر

نامزدهای بخش بهترین جلوه‌های ویژه

•امین انتشاری | استیک
•مصطفی حبیبی | خودکشی‌ به سبک نیچه
•شیرین اخلاصی | چمدان

نامزدهای بخش بهترین فیلم تجربی

•مکتب‌خانه | محمدجواد خواجه
•شهرزاد | علیرضا لطفی
•راننده | امیرحسین خلیلی آبادی

نامزدهای بخش بهترین فیلم مستند

•رو بوم | امیرمحمد حسین زاده
•قطب هم‌نام | سایه‌السادات زارع
•پشت این فیلم‌ها | رضا باستانی

نامزدهای بخش بهترین انیمیشن

•حفره بعدی | فاطمه احمدی
• Biked | طیبه عبدالله‌زاده
•دنیای خاکستری خاکستری | محسن پور محسنی شکیب

نامزدهای بخش بهترین فیلم سال اولی

•بزمیشن | محمدجواد راستگو
•جینکس | محمد عرفان معرف
•یک مرد معرکه | بنیامین خدابنده

نامزدهای بخش بهترین طراحی لباس

•سارا اعظم پناه | مهمانی شام
•لیلا طاهری | تایلندی
•امین جهانی | خودکشی به سبک نیچه
•حامد اصلانی | بالا افتادن
•ملینا عزیزی و مبینا عبدلی | چمدان

نامزدهای بخش بهترین طراحی صحنه

•فراز مدیری | استیک
•ملیکا غلامی | شب توتم
•حسام حسینی | تایلندی
•سارا اعظم پناه | اسید باز
•امین جهانی | خودکشی به سبک نیچه

نامزدهای بخش بهترین صدا

•امین جعفری، عبدالرضا حیدری | استیک
•محمد قاسمی، مصطفی اکبری | اسید باز
•مسیح حدپور سراج، حسین قورچیان | مهمانی شام
•سهراب کرم رودی، امین جعفری | چمدان
•علی ترابی | شلال

نامزدهای بخش بهترین فیلم بین‌الملل

•Close your eyes
•The silent scream
•Tear off

نامزدهای بخش بهترین بازیگر زن

•مریم بختیاری | بالا افتادن
•شبنم دادخواه | آرابسک
•سونیا سنجری | شب توتم
•زیبا حاجیان | کاتوره
•مرجان اتفاقیان | ناپدید

نامزدهای بخش بهترین بازیگر مرد

•صادق برقعی | آرابسک
•نوید نوزی | اسید باز
•رادین رویین‌فر | تایلندی
•رضا عاطفی دانا | فالگوش
•فرشید گویلی | خودکشی به سمت نیچه

نامزدهای بخش بهترین تدوین

•شاهین سپهری | اسید باز
•بهرام عمرانی | همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد
•سروش طلایی | فالگوش
•شیرین اخلاصی | چمدان
•مرجان طبسی | آبی دوردست

نامزدهای بخش بهترین فیلمبرداری

•حامد بقائیان | تایلندی
•عماد حسینی فرد | اسید باز
•فرزاد شهاب | استیک
•ایمان صالحی | شب توتم
•بهروز بادروج | خودکشی به سبک نیچه

نامزدهای بخش بهترین کارگردانی

•مریم بختیاری | بالا افتادن
•نسیم تهرانی | ناپدید
•کیارش دادگر | استیک
•نگین کامران، حنا عظیمی نیا | شب توتم
•حسام حسینی، عباس حسین زاده | تایلندی
•حسن حکمت روش | همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد
•امیر علی سی سی پور | شلال

نامزد‌های بخش بهترین فیلمنامه

•فرشاد رضایی | اسید باز
•امیرعلی سی سی پور | شلال
•پیام کردستانی | خودکشی به سبک نیچه
•نگین کامران، حنا عظیمی‌ نیا | شب توتم
•احسان خانی گلستان | آرابسک
•مریم بختیاری | بالا افتادن
•بهنام نوایی، نسیم تهرانی | ناپدید

نامزد‌های بخش بهترین فیلم داستانی

•بالا افتادن | مریم بختیاری
•تایلندی | حسام حسینی، عباس حسین‌زاده
•استیک | کیارش دادگر
•اسید باز | شیرین اخلاصی
•شب توتم | نگین کامران، حنا عظیمی‌ نیا

روز گذشته، جمعه 16 تیرماه 1402، مراسم اختتامیه نوزدهمین جشنواره دانشجویی فیلم نهال از ساعت 16 تا 18 در سینما فرهنگ برگزار شد.

در ابتدای مراسم پس از پخش تیزر این جشنواره، فیلم کوتاهی از حال و هوای این رویداد در طی مدت برگزاری پخش شد. پس از آن گروه موسیقی الکترونیک اهل جنوب به سرپرستی دانیال جوهرزاده به اجرای زنده چند قطعه پرداختند.

سپس نوبت به اهدای جوایز رسید. در بخش بهترین عکس دو دیپلم افتخار اهدا شد و «زهرا جمشیدی» برای فیلم «the act» و «امینه مسعودی» برای فیلم «کفر» این جایزه را دریافت کردند. تندیس و جایزه این جشنواره به «بیتا طیبی» برای فیلم تایلندی اهدا شد.

فروغی مدیر دیدنگار از اسپانسرهای جشنواره نیز جایزه جداگانه‌ای را به طیبی تقدیم کرد.

در بخش پوستر نیز هیئت داوران دیپلم افتخار را به «محمد روح‌الامین» برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه» اهدا کردند و جایزه اصلی این بخش نیز به «مهرداد کریمی» برای فیلم «نحسی» تعلق گرفت.

در بخش بین‌الملل «the silent screen» جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد.

سپس نوبت به بخش ملی این جشنواره رسید.

رویا نونهالی، مرتضی نجفی، مرتضی فرشیاف، میثم مولایی، بهار کاتوزی و مسعود سفلایی روی سن آمدند.

مرتضی فرشباف در ابتدای این بخش بیان کرد: «از بودن در میان این جمع خوشحالم. باعث افتخار من است که در کنار هیئت داوران حاضر هستم. در این جشنواره فیلم‌هایی وجود داشت که از زبان سینما برای بازتاب عقیده و حقیقت استقاده کردند.»

در میات برگزیدگان بخش‌های مختلف از افراد شناخته شده‌تر به سبب سوابق حرفه‌ای آن‌ها تقدیر شده است.

دیپلم افتخار بخش بهترین صدا به «محمد قاسمی» و «مصطفی اسدی» برای فیلم «اسید باز» اهدا شد.

جایزه اصلی نیز به «امین جعفری» و «عبدالرضا اکبری» برای فیلم «استیک» تعلق گرفت.

با اعلام رویا نونهالی در بخش جلوه‌های ویژه «امین انتشاری» برای فیلم «استیک» تندیس جشنواره را دریافت کرد.

مسعود سفلایی جایزه بهترین طراحی لباس را اعلام کرد که «زهره صادقی» برای فیلم «مهمانی شام» برنده این جایزه شد.

در بخش بهترین طراحی صحنه دیپلم افتخار به «فراز مدیری» برای فیلم «استیک» اهدا شد و ملیکا اعلایی برای فیلم «شب توتم» تندیس را به دست آورد.

جایزه بهترین موسیقی نیز به «احسان صدیق» برای فیلم «ناپدید» اهدا شد، همچنین اعلام شد از طرف پلتفرم ابریاد یکسال اشتراک رایگان به برنده‌ها تعلق می‌گیرد.

میثم مولایی در بخش بهترین تدوین، دیپلم افتخار را به «بهرام عمرانی» اهدا کرد. تندیس اصلی را نیز «شاهین سپری» برای فیلم «اسید باز» کسب کرد.

مولایی ابراز امیدواری کرد حضور نسل جوان بتواند خون تازه‌ای به رگ‌های سینما تزریق کند.

در بخش بهترین فیلمبرداری، مرتضی نجفی از «مسعود امینی تیرانی» برای فیلمبرداری فیلم کوتاه «گوساله» تشکر کرد. دیپلم افتخار را نیز «عماد حسینی فرد» برای فیلم «اسید باز» به دست آورد.

حسینی فرد از عوامل فیلم‌هایی که در آن‌ها حضور داشت و همین‌طور عوامل برگزاری این جشنواره تشکر کرد‌.

تندیس بهترین فیلمبرداری به «ایمان صالحی» برای فیلم «شب توتم» اهدا شد. در بخش بهترین بازیگر زن، رویا نونهالی از بازی درخشان و تاثیر گذار «مریم بوبانی» در فیلم «خودکشی به سبک نیچه» و «نازنین فراهانی» برای فیلم «مهمانی شام» تقدیر کرد.

«مریم بختیاری» برای فیلم «بالا افتادن» و «سونیا سنجری» برای فیلم «شب توتم» به طور مشترک جایزه این بخش را به دست آوردند. مریم بختیاری از خانواده و عوامل فیلم بالاافتادن تشکر کرد و حضور نامش را در کنار دیگر کاندیداها را باعث افتخار خود دانست.

در بخش بهترین بازیگر مرد، هیئت داوران ضمن تقدیر از بازی «حسین فلاح» در فیلم کوتاه «تایلندی»، دیپلم افتخار به «بختیار پنجه‌ای» برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه» اهدا کردند.

جایزه بهترین بازیگر مرد هم به «رادین نوری فر» اهدا شد، وی از کارگردانان این فیلم و «حامد بقائیان» که زمینه‌ساز حضورش در این فیلم بود تشکر کرد. نونهالی نیز از بازی درخشان «حسبن فلاح» در فیلم تایلندی تشکر کرد.

در بخش فیلمنامه ساخته نشده دیپلم افتخار به «متین موسویان» برای فیلمنامه «استانیسلاوسیکی» اهدا شد. «علی رادمند» برای فیلمنامه «سایه‌های بزرگ ترسناک» تندیس این بخش را کسب کرد.

دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه اقتباسی که برای نخستین بار در جشنواره اهدا می‌شد و «بهنام نوایی» و «نسیم تهرانی» برای «ناپدید» آن را کسب کردند.

مرتضی فرشباف در ادامه این مراسم گفت ناپدید فیلم محبوب من بود و چون تدوین گر آن در هیئت داوران بود، به این اثر ظلم شد.

در بخش فیلمنامه، دیپلم افتخار به «مریم بختیاری» برای فیلم «بالا افتادن» رسید. جایزه این بخش را «نگین کامران» و «حنا عظیمی نیا» برای فیلم «شب توتم» کسب کردند. آن‌ها این جایزه را به دختران و زنان شجاع ایران تقدیم کردند.

در بهترین کارگردانی دیپلم افتخار به «کیارش دادگر» تقدیم شد.

فرشباف گفت برای انتخاب بهترین کارگردانی با چالش روبه‌رو بودیم و شاهد فیلم‌هایی بودیم که محال به نظر می‌رسیدند، اما کارگردانان توانسته بودند آن‌ها را تولید کنند. تندیس بهترین کارگردانی به «مریم بختیاری» برای فیلم «بالا افتادن» از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران اهدا شد.

مسعود سفلایی گفت برای من مهمترین بخش بهترین فیلم سال اولی بود و بحث زیادی درباره آن شد چرا که تجربه نشان داده در سال‌های آتی از آن‌ها بیشتر خواهیم شنید.

دیپلم افتخار این بخش به «محمدجواد راستگو» برای فیلم «بزمیشن» اهدا شد.

تندیس بهترین فیلم سال اولی را نیز «بنیامین خدابنده» برای فیلم «یک مرد معرکه» دریافت کرد.

در بخش بهترین انیمیشن دیپلم افتخار به «فاطمه احمدی» برای انیمیشن «حفره بعدی» تعلق گرفت. تندیس بهترین کارگردانی انیمیشن به «طیبه عبدالله‌زاده» برای فیلم «Biked» اهدا شد.

در بخش بهترین فیلم مستند «رو بوم» به کارگردانی «امیرمحمد حسین‌زاده» جایزه اصلی را به خانه برد.

در بخش فیلم تجربی دیپلم افتخار به «امیرحسین اله‌وردی» برای راننده اهدا شد، در این بخش تندیسی اهدا نشد.

منتخب جایزه ویژه بخش آکادمی به فیلم «همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد» به کارگردانی «حسن حکمت» روش اهدا شد.

جایزه ویژه هیئت داوران نهال به فیلم «شلال» به کارگردانی «امیرعلی سی سی پور» تعلق گرفت.

جایزه بهترین فیلم داستانی نیز به «اسید باز» به کارگردانی «شیرین اخلاصی» اهدا شد.

شیرین اخلاصی پس از دریافت جایزه خود گفت: برای من داستان زنی که در نبود عدالت خودش آن را برقرار می‌کند دارای اهمیت بود و خوشحالم که زنان ایرانی از حقوق اساسی خود اطلاع پیدا کرده‌اند.

لازم به ذکر است که دو فیلم کوتاه «بالا افتادن» ساخته مریم بختیاری و «همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد» ساخته حسن حکمت و انیمیشن کوتاه «حفره بعدی» ساخته فاطمه احمدی، از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران هستند.

نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه دانشجویی نهال از دهم تا پانزدهم تیرماه 1402 به دبیری منیره امانی در پردیس دانشکده کاربردی دانشگاه هنر تهران، سالن فارابی برگزار شد.

رسانه سینمای خانگی- روزی که وزیر انتخاب رئیس جشنواره فجر را به گردن رئیس سازمان سینمایی انداخت

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به نقل از سخنان حضرت علی (ع) گفت: دشمن شما قوی نیست، شما ضعیف هستید. باید بین شهادت و ذلت یکی را انتخاب کنید.

به گزارش سینمای خانگی از تسنیم با محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره شیطنت‌های برخی از کانال‌های مجازی و القای نادرست مواضع وزارتخانه در خصوص این مصوبه و نظارت بر نمایش‌خانگی، همچنین برخی شایعات درباره سازمان سینمایی و مجوز دادن به پخش فیلم‌های سینمایی خارجی در پلتفرم‌های خانگی صحبت کرد که در ادامه مشروح آن آمده است:

ما تفکیک و تقسیم وظایف روشنی داریم/ کارگروه مشترکی با ابلاغ رئیس‌جمهور در حال شکل‌گیری است

* تسنیم: برخی رسانه‌ها شیطنت می‌کنند و حرف ضد و نقیض درباره مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر؛ روزی از عبارت عمده نظارت‌ها بر نمایش‌خانگی برعهده وزارت ارشاد استفاده می‌شود و روزی ۹۰ درصد مدیریت بر نمایش خانگی با وزارت ارشاد است؛ تکلیف چیست؟

ما در این حوزه تفکیک و تقسیم کار روشنی داریم در بند یک آن توافق‌نامه همه وظایفی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا امروز در حوزه فضای خارج از صوت و تصویب فراگیر دارد، طبق این مصوبه و قانون بر عهده وزارتخانه قرار گرفته است. به جز چند مورد خاص از جمله بحث سریال‌ها که آنجا نمایندگانی از ارشاد کنار دوستان هستند و در بحث پخش زنده‌ها هم این تفکیک اتفاتق افتاده است. در واقع حدود دو مورد از این وظایف نیز که در اختیار همکاران‌مان در صداوسیما به دلیل نزدیکی کارکردش با این کار در آنجا همکارانم در شوراهای صدور مجوز و ساخت آن حضور دارند.

همچنین برای اینکه سیاست‌ها و یک برنامه کاملی هم اتفاق بیفتد کارگروه مشترکی‌ای با ابلاغ رئیس‌جمهور و مسئولیت دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضویت وزیر ارشاد و رئیس صداوسیما، دبیر شورای عالی فضای‌مجازی و چند شخصیت حقیقی و حقوقی دیگر در حال شکل‌گیری است. قرار شده آن‌جا ظرف سه ماه بنشینند و سیاست‌های کامل این بحث را تدوین کنند.

* تسنیم: در بحث مجوز دادن به پخش فیلم‌های سینمایی خارجی و انیمیشن‌های کودکانه در پلتفرم‌ها وزارت ارشاد عمل می‌کند یکسری مغایرت‌هایی وجود دارد و یکسری تبعاتی را به خاطر عدم مطابقت با سبک زندگی ایرانی اسلامی و مشکلات دیگر ایجاد می‌کند چه نظارت‌هایی شده و چه برخوردهایی با آن دسته از پلتفرم‌هایی که اصلاً به این موضوعات توجهی ندارند می‌شود؟

ما آیین‌نامه نظارتی‌مان در این حوزه یک آیین‌نامه مشترکی است هم در سینما و هم در نمایش‌خانگی. ما بنا داریم فیلم‌های سینمایی‌ای که در جریان نمایش‌خانگی و وی‌اودی‌ها بارگذاری شده و بارگذاری می‌شود با استفاده از آیین‌نامه‌های موجودمان نظارت کنیم. شاخص‌ها و معیارهایمان تفاوت نکرده؛ یعنی در واقع تفاوت محل انتشار باعث تفاوت معیار نمی‌شود. با معیارهایی که به صورت روشن و قانونی برای نظارت بر خارج از فضای صوت و تصویر فراگیر داریم با همان معیارها در حوزه صوت و تصویر فراگیر هم نظارت و ارزیابی اتفاق می‌افتد.

* تسنیم: قبل از انتخاب مجتبی امینی به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر، حواشی و شایعاتی درباره تغییر رئیس سازمان سینمایی و برخی از تغییرات دیگر در فضای‌مجازی مطرح کردند. آیا صحت دارد؟

سازمان سینمایی کارشان را انجام می‌دهند و آقای امینی هم انتخاب خود آقای خزاعی بودند.

خروج از نسخه موبایل