رسانه سینمای خانگی- دورخیز لطیفی برای فجر سال بعد

 کارگردان سینما و تلویزیون که با فیلم سینمایی «غریب» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست ۷ جایزه را از آن خود کند گفت: قرار نبود برای جشنواره امسال فیلمی بسازم و سال دیگر با یک اثر به جشنواره خواهم آمد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدحسین لطیفی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا  گفت:امسال فیلمی نمی‌سازم و در مرخصی خواهم بود ولی درحال پژوهش برای انجام یک کار رسانه تصویری هستم.

او که با فیلم غریب در جشنواره فجر گذشته جوایز بهترین طراحی صحنه، بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، بهترین چهره‌پردازی و بهترین نقش اول زن را از آن خود کرد پیشتر به خبرنگار ایرنا گفته بود:

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که از چندی پیش اعلام شد محمدحسین لطیفی جایگزین شهریار بحرانی برای ساخت فیلم سینمایی نامیرا که قرار بود به جشنواره فجر امسال برسد، شده است.

لطیفی گفت: برخی اخبار مبنی بر این جایگزینی منتشر شده است اما این جایگزینی هنوز معلوم نیست.

به گفته عوامل نامیرا، ادامه کار ساخت این فیلم سینمایی که از آبان امسال وارد تولید شده بود سال ۱۴۰۳ از سر گرفته می‌شود.

لطیفی گفت: سال دیگر با اثری به جشنواره فجر چهل و سوم فیلم فجر می‌آیم.

این کارگردان همچنین در خصوص انتقادهای محمدحسین لطیفی در جشنواره سال گذشته فیلم فجر گفت: سال گذشته من هیچی نگفتم. اگر قرار بود منتقد باشم که باید خیلی حرف می‌زدم. سکوت کردم بقیه گفتند.

انتقاد خاصی نبود و احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود

لطیفی در این باره که این انتقادها رسما به چه چیزی بود اظهار داشت: انتقاد خاصی نبود. احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود.

وی همچنین درباره انتخاب نشدن غریب گفت: ترکیب هیات داوران نشان می‌داد که برای غریب اتفاق‌های خیلی ویژه‌ای نخواهد افتاد. ترکیب همیشه نشان می‌دهد. امسال هم ترکیب هیات مشخص است که چه سمت و سویی دارد.

لطیفی در عین حال در این باره که ترکیب هیات داوران در فجر پارسال آیا زاویه دید مخالفی نسبت به کارگردان غریب داشت؟ گفت: نه. اصلا اینگونه نیست. چرا باید مخالف باشند. همه، رفقای من هستند. یعنی اگر این کار خیلی دیده شود شاید حالمان خوب نشود.

کارگردان فیلم سینمایی روز سوم در پاسخ به این سوال که دلیل اصلی به چشم نیامدن غریب آنگونه که باید، به خاطر بازی بابک حمیدیان بود و این که به نظر برخی‌ها این بازیگر با وجود این‌که بسیار خوب ایفای نقش می‌کند اما در غریب نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی ایفا کند؟ گفت: نه. ربطی به بازی بابک نداشت. هر کسی نظر خودش را دارد.

وی تصریح کرد: اما واقعیت این است که اگر به گفته برخی حمیدیان نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی بازی کند، چرا باید برادر، دختر و همسر این شهید در سینما به پهنای صورت اشک بریزند و خداقوت بگویند. اگر بد بازی کرده است که آنها باید معترض باشند.

لطیفی درباره فیلم روز سوم به عنوان یکی از نمونه‌های بارز سینمای دفاع مقدس و مقایسه آن با سرباز وظیفه راین گفت: نمی‌شود این گونه گفت چون پروداکشن ما آنقدر نیست. آقای اسپیلبرگ هم از کارگردان‌های بسیار موفق هالیوود است و امکانات و شرایط متفاوت دارند. اما این که فیلم قابل باور می‌شود پارامترهایی دارد.

وی افزود: اگر برخی از فیلم های دفاع مقدس تولید خوبی ندارند، به خاطر این است که دو ترکیب اتفاق نمی‌افتد؛ یا کارگردان جوان است و هنوز تجربه لازم را ندارد و یا این که شرایط مناسب برای کارگردان ایجاد نمی‌شود.

رسانه سینمای خانگی- نمایش «وقت بلوغ» شهیدثالث بعد از نیم قرن بعد

نسخه مرمت شده فیلم سینمایی «وقت بلوغ» ساخته سهراب شهیدثالت در سال ۱۹۷۵ در بخش کلاسیک جشنواره برلین به نمایش گذاشته می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم برلین فهرست فیلم‌های بخش کلاسیک خود را اعلام کرد که به نمایش آثار مرمت شده سینمای جهان اختصاص داد.

فیلم «وقت بلوغ» ساخته سهراب شهیدثالت محصول ۱۹۷۵ کشور آلمان یکی از فیلم‌هایی است که نسخه مرمت شده دیجیتالی آن در بخش کلاسیک برلیناله ۲۰۲۴ به نمایش گذاشته خواهد شد.

سال گذشته نیز فیلم «همه چیز رو به راه است» ساخته سهراب شهید ثالث، سینماگر تاثیرگذار ایرانی در بخش ویژه فروم جشنواره برلین به نمایش گذاشته شد.

«پس از ساعت اداری» ساخته استیون اسپیلبرگ، «روز اقاقیا» به کارگردانی جان شلزینجر، سریع‌تر، «سریع‌تر» به کارگردانی کارلوس سائورا، «گودزیلا» ساخته ایشیرو هوندا و «ایثار» ساخته آندری تارکوفسکی از جمله دیگر فیلم‌های بخش کلاسیک برلین هستند که تاکنون اعلام شده‌اند.

هفتاد و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین از تاریخ ۵ تا ۲۵ فوریه ۲۰۲۴ (۲۶ بهمن تا ۶ اسفند) در آلمان برگزار می‌شود و لوپیتا نیونگو بازیگر و فیلمساز کنیایی-مکزیکی برنده اسکار، ریاست هیات داوران بین المللی جشنواره فیلم برلین را بر عهده خواهد داشت و مارتین اسکورسیزی نیز با دریافت جایزه خرس طلایی افتخاری مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.

رسانه سینمای خانگی- مرگ‌های تلخ سینما در سال میلادی

سال ۲۰۲۳ نیز با درگذشت چهره‌های تاثیرگذاری در عرصه سینما و تلویزیون همراه بود، از ویلیام فردکین کارگردان نامدار آمریکایی و ستاره‌های بزرگی چون لولوبریجیدا و راکل ولش تا مرگ زودهنگام متیو پری بازیگر سریال محبوب «فرندز».

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، با رسیدن به روزهای پایانی سال جاری میلادی، مروری داریم بر چهره‌های مهم صنعت سرگرمی در عرصه سینما و تلویزیون که برای همیشه با جعبه جادویی و پرده نقره‌ای وداع کردند.

مایکل گمبون

«سر مایکل گمبون» بازیگر ایرلندی سری فیلم‌های «هری پاتر» بود که در سن ۸۲ سالگی درگذشت. او بیشتر برای بازی در نقش پروفسور آلبوس دامبلدور در شش فیلم از هشت فیلم هری پاتر شناخته شد.
این ستاره متولد دوبلین در طول شش دهه فعالیت خود در تلویزیون، فیلم، تئاتر و رادیو کار کرد و برنده چهار بفتا شد.

زمانی که او به یکی از اعضای اصلی کمپانی بازیگری تئاتر ملی لورنس اولیویه در لندن تبدیل شد،  فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرد و در ادامه سه جایزه اولیویه را برای بازی در تولیدات تئاتر ملی دریافت کرد.

 مایکل گمبون پس از مرگ «ریچارد هریس» در سال ۲۰۰۳، نقش دامبلدور – مدیر مدرسه جادوگری هاگوارتز – را در سری فیلم‌های موفق  «هری پاتر» بر اساس رمان های نوشته  «جی کی رولینگ» ایفا کرد.

ران سیفس جونز

ران سیفس جونز بازیگر برنده جایزه امی که بیشتر برای بازی در نقش ویلیام هیل در سریال «This Is Us» (این ما هستیم) شهرت داشت به دلیل مشکل ریوی طولانی‌مدت در سن ۶۶ سال درگذشت.

«جونز» بیشتر برای بازی در سریال«This Is Us» در نقش ویلیام هیل، پدر بیولوژیکی رندال پیرسون (استرلینگ کی. براون) شناخته شد، که برای آن دو جایزه اِمی مهمان در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ برنده شد. در همان سال، دخترش «جازمن» نیز اولین جایزه امی خود را به دست آورد تا برای نخستین بار یک پدر و دختر در یک سال برنده جایزه اِمی نام بگیرند.

او سابقه بازی در سریال «نظم و قانون: جنایات سازمان یافته» و سریال‌های «آقای ربات» (۲۰۱۵-۲۰۱۶)، «گِت داون» (۲۰۱۶-۲۰۱۷)، «لوک کیج» (۲۰۱۶-۲۰۱۸)، «به دنبال آلاسکا» (۲۰۱۹) و «حقیقت گفته می‌شود» (۲۰۱۹-۲۰۲۳) را نیز در کارنامه داشت.

همچنین «نیمه نلسون» (۲۰۰۶)، «در سراسر جهان» (۲۰۰۷)، «چانه شیشه‌ای» (۲۰۱۴)، «تقویم تعطیلات» (۲۰۱۸)، «روزهای سگی» (۲۰۱۸) و «نام من دولمایت» (۲۰۱۹) از جمله آثار سینمایی هستند که «ران سیفس جونز» در آن نقش‌آفرینی داشته است.

ویلیام فردکین

ویلیام فریدکین کارگردان برنده اسکار که با ساخت فیلم‌های موفقی چون «ارتباط فرانسوی» و «جن‌گیر» به شهرتی جهانی رسید یکی از مهم‌ترین چهره‌هایی بود که در سال ۲۰۲۳ در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

«ویلیام فریدکین» سال ۱۹۷۱ فیلم «ارتباط فرانسوی» را در ژانر جنایی-پلیسی، بر اساس یک داستان واقعی کارگردانی کرد. این فیلم که شامل یکی از هیجان‌انگیزترین صحنه‌های تعقیب و گریز تاریخ سینماست، توانست برنده جوایز اسکار بهترین فیلم، فیلمنامه و تدوین شود و نام «فریدکین» ۳۲ ساله را به عنوان فیلمسازی جوان و آینده‌دار مطرح کرد.

این کارگردان پس از آن «جن‌گیر»‌ را بر اساس رمان پرفروش نوشته «ویلیام پیتر بلَتی» درباره دختری ۱۲ ساله که توسط شیطان تسخیر شده ساخت که این فیلم نامزد ۱۰ جایزه اسکار شد. پس از موفقیت فیلم «جن‌گیر» او تا اوایل قرن بیست‌ویکم به کارگردانی فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی ادامه داد اما دیگر نتوانست موفقیت گذشته خود را تکرار کند.

آخرین فیلم بلند ساخته «ویلیام فریدکین» مستندی با نام «شیطان و پدر آمورث» بود که در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. این فیلم به مقایسه لحظات فیلم معروف «جن‌گیر» با جن‌گیری واقعی می‌پردازد.

از دیگر آثار او می‌توان به «برای زندگی و مرگ در لس‌آنجلس»، «جادوگر»، «گشت‌زنی»،‌ نسخه تلویزیونی «۱۲ مرد خشمگین» و «جوئی قاتل» اشاره کرد. جایزه شیر افتخاری جشنواره ونیز، جایزه فیپرشی جشنواره فیلم کن برای فیلم «باگ» و همچنین یوزپلنگ طلایی جشنواره «لوکارنو» به پاس یک عمر دستاورد سینمایی از جمله دیگر افتخارات این کارگردان کهنه‌کار محسوب می‌شود.

آنگوس کلود

آنگوس کلود هنرپیشه آمریکایی که بیشتر برای بازی در سریال «سرخوشی» شناخته می‌شود، در سن ۲۵ سالگی از دنیا رفت. او بیشتر برای بازی در نقش یک فروشنده مواد مخدر در سریال «سرخوشی» از شبکه HBO شناخته می‌شد.

این بازیگر با بازی در نقش شخصیتی به نام «فِز» در سریال نوجوانانه و برنده ِامی «سرخوشی»(Euphoria) به شهرت رسید. «کلود»‌ در دو فصل نخست این سریال یکی از شخصیت‌های اصلی بود. او همچنین بازی در فیلم‌های «شمال هالیوود»(۲۰۲۱) و «خط»(۲۰۲۳) را در کارنامه دارد.

آلن آرکین

«آلن آرکین»، ‌بازیگر آمریکایی برنده جایزه اسکار که کارنامه‌ای از نقش‌های کمدی و درام داشت در سن ۸۹ سالگی درگذشت. او متولد سال ۱۹۳۴ در محله بروکلین نیویورک بود و وقتی ۱۱ سال داشت، خانواده‌اش به شهر لس‌آنجلس نقل مکان کرد.

 آرکین در طول فعالیت حرفه‌ای خود چهار بار نامزد دریافت اسکار شد و این جایزه را در سال ۲۰۰۷ برای بازی در نقش پدربزرگی که با اعتیاد دست‌به‌گریبان بود، در فیلم کمدی «خانم سان‌شاین کوچک» به دست آورد.

او همچنین جایزه تونی، معتبرترین جایزه عرصه تئاتر آمریکا را هم یک بار کسب کرده بود.

یکی از نخستین نقش‌های اصلی که بازی کرد، در سال ۱۹۶۶ در فیلم کمدی «روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند» بود که اولین نامزدی اسکار را برایش رقم زد و در سال ۱۹۶۷ با بازی در نفش یک قاتل دچار روان‌پریشی در فیلم «تا تاریکی هوا صبر کن» در مقابل آدری هپبورن یکی از نقاط عطف کارنامه‌اش را رقم زد.

 آلن آرکین حتی بعد از ۸۰ سالگی هم در سینما و تلویزیون فعال بود و برای بازی در سریال «شیوه کامینسکی» در مقابل «مایکل داگلاس» نامزد دریافت جایزه امی شد.

او با بازی در فیلم «آرگو» برای چهارمین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد. از دیگر فیلم‌های کارنامه هنری آرکین می‌توان به «راه‌حل هفت درصدی»، «گلن‌گری گلن راس»، «ادوارد دست‌قیچی» و «باهوش باش» اشاره کرد.

آندره بروگر

آندره بروگر بازیگر برنده دو جایزه امی که در مجموعه‌های تلویزیونی همچون «بروکلین نه-نه» و «قتل: زندگی در خیابان»‌ حضور داشت، پس از تحمل یک دوره بیماری در سن ۶۱ سالگی درگذشت. او بیش‌تر برای بازی در نقش «کاپیتان ریموند هالت»‌ در سریال «بروکلین نه – نه»‌ شناخته می‌شود که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ روی آنتن رفت.

او در سال ۱۹۹۸ برای ایفای نقش کارآگاهی به نام «فرانک پمبلتون»‌ در سریال «قتل: زندگی در خیابان»‌ برنده جایزه «امی» بهترین بازیگر مرد نقش اول شد و همچنین یک جایزه امی دیگر را در سال ۲۰۰۶ برای بازی در نقش یک مجرم حرفه‌ای در «سارق» کسب کرد.

او نخستین‌بار در فیلم «شکوه»‌ و در نقش یک سرباز در سینما ظاهر شد. این هنرپیشه همچنین در مجموعه تلویزیونی «هک» که از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ پخش شد در نقش یک کارآگاه مقابل دوربین رفت. او برای بازی در مجموعه سریال درام «مردان یک سن مشخص»‌ دو بار به عنوان نامزد در شاخه بهترین بازیگر مرد نقش مکمل جوایز «امی» معرفی شد.

بروگر در کنار مجموعه‌های تلویزیونی در فیلم‌های سینمایی همچون «شهر فرشتگان»، «فراوانی»، «پوزئیدون»،‌«آواز دونفره»، «مه»‌ و «ترس کهن» نقش آفرینی کرده است.

رایان اونیل

رایان اونیل بازیگر آمریکایی که ببشتر برای نقش آفرینی نامزد اسکار در فیلم «داستان عشق» شناخته می‌شد، در ۸۲ سالگی درگذشت. اونیل متولد ۲۰ آوریل ۱۹۴۱ در لس آنجلس از پدری نویسنده و فیلمنامه نویس به نام چارلز اونیل و مادری بازیگر به نام پاتریشیا کالاگان بود. او که در ابتدا یک بوکسور بود همراه با خانواده‌اش در کشورهای مختلفی چون بریتانیا، آلمان و مکزیک زندگی می کرد.

پس از کار به عنوان بدلکار، «اونیل» در نقش رادنی هرینگتون در سریال «پیتون پلیس» دهه ۱۹۶۰ شبکه ای بی سی بازی کرد و این آغاز حرفه او به عنوان بازیگر بود. پس از آن او در نقش یک دانشجوی حقوق دانشگاه هاروارد در فیلم «داستان عشق» در سال ۱۹۷۰ بازی کرد که یک نامزدی جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.

او همچنین در نقش‌های مهم دیگری در فیلم کمدی درام «چه خبر دکتر؟» ساخته «پیتر بوگدانوویچ» در سال ۱۹۷۲ در کنار «باربارا استرایسند» و فیلم «ماه کاغذی» در سال ۱۹۷۳ و درام تاریخی «استنلی کوبریک» در سال ۱۹۷۵ با عنوان «بری لیندون» ظاهر شد. اونیل در فیلم «ماه کاغذی» در کنار دخترش «تیتوم اونیل» نیز بازی کرد، فیلمی که یک جایزه اسکار برای دخترش در سن ۱۰ سالگی به ارمغان آورد.

نورمن لیر

نورمن لیر نویسنده، تهیه‌کننده و سازنده سریال‌های کمدی و بسیار محبوب اوایل دهه ۱۹۷۰ مانند «همه در خانواده» و «سنفورد و پسر»، در ۱۰۱ سالگی از دنیا رفت. او که پیش از کار در تلویزیون به عنوان یک نویسنده برتر کمدی تثبیت شده بود، سال ۱۹۶۸ برای فیلمنامه «طلاق به سبک آمریکایی» نامزد اسکار شد و پس از آن یک کمدی بر مبنای یک نمایش محبوب بریتانیایی درباره یک کارگر محافظه‌کار و آشکارا متعصب ساخت که با عنوان «همه در خانواده» به یک موفقیت فوری بدل شد.

چنین شد که «همه در خانواده» و «سنفورد» که درباره یک خانواده سیاه‌پوست لس‌آنجلسی بود، به سریال‌های رتبه اول و دوم کشور بدل شدند. پس از آن ۶ سریال جانبی از «همه در خانواده» ساخته شد و این سریال ۴ جایزه امی در سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ و جایزه پیبادی سال ۱۹۷۷ را برای لیر به ارمغان آورد تا برای ارایه کمدی با وجدان اجتماعی از وی تجلیل شود. وی دومین جایزه خود را سال ۲۰۱۶ به خاطر دستاوردهای شغلی دریافت کرد.

برخی از دیگر ساخته‌های لیر شامل «یک روز در یک زمان» سریالی که از ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۴ روی آنتن بود و «سکته‌های متفاوت» که از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۶ روی آنتن رفت. 

وی در سینما هم فعال بود و فیلمنامه‌های «بیا شاخ خودت را بزن» (۱۹۶۳)، «شبی که به مینسکی حمله کردند» (۱۹۶۸) و «دزدی که به شام آمد» (۱۹۷۱) از جمله فیلمنامه‌هایی بود که لیر برای پرده سینما نوشت.

متیو پری

جسد بی‌جان متیو پری، بازیگر سریال معروف فرندز (دوستان) در حالی در خانه‌اش پیدا شد که او هنگام مرگ ۵۴ سال داشت. این بازیگر آمریکایی بیشتر برای بازی در نقش «چندلر بینگ» در سریال کمدی دهه ۱۹۹۰ «فرندز» شناخته می‌شد.

پری که در سال ۱۹۶۹ در ماساچوست به دنبال آمده بود در شهر اوتاوا در کانادا بزرگ شد و در نوجوانی به لس‌آنجلس نقل مکان کرد. او از ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۸ در نقش شخصیتی به نام «چاز راسل» در سریال «بویز» ظاهر شد و در نمایش‌هایی از جمله «گروئینگ پینز» هم بازی کرد. اما او با «فرندز» یک ستاره بین المللی شد؛ سریالی که فراز و نشیب زندگی شش جوان نیویورکی در یافتن عشق، کار و دوست را به تصویر می‌کشید.

این سریال کمدی همچنین با بازیگری «جنیفر انیستون»، «کورتنی کاکس»، «دیوید شوییمر»، «مت لابلانک» و «لیسا کودرو» یکی از موفق‌ترین نمایش‌های تاریخ تلویزیون شد. «متیو پری» در چندین فیلم سینمایی از جمله «فولز راش این» (احمق‌ها بشتابید)، «آلموست هیروز» (تقریبا قهرمان) و «هول ناین یاردز» (همه نه یارد) ظاهر شده بود.

بررسی پزشکی قانونی لس‌آنجلس نشان می‌دهد این بازیگر آمریکایی، به دلیل تاثیر شدید ماده روان‌گردان کتامین فوت کرده است.

ریچارد راوندتری

ریچارد راوندتری، بازیگر مجموعه فیلم‌های «شفت» که از او به عنوان نخستین قهرمان اکشن سیاه پوستیاد می‌شود در ۸۱ سالگی درگذشت. فیلم «شفت» سال ۱۹۷۱ به کارگردانی جردن پارکس با اقتباس از رمانی نوشته ارنست تایدیمن ساخته شد.

او پیش از این تنها در یک فیلم ظاهر شده بود اما با بازی در فیلم «شفت» به یکی از بازیگران مطرح و محبوب تاریخ سینما تبدیل شد. او با بازی در این فیلم تاریخ سینما را تغییر داد و میراث بزرگی برای فیلم های آینده خلق کرد.

این بازیگر در چهار دنباله دیگر فیلم «شفت» در سال‌های ۱۹۷۲ ، ۱۹۷۳ ، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۹ هم بازی کرد. بر مبنای این فیلم سریالی هم در سال ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ ساخته شد که «راوندتری» بازیگر آن هم بود. راوندتری برای بازی در فیلم «شفت» نامزد گلدن گلوب شد.

برت یانگ

برت یانگ که نقش پائولی را در ۶ فیلم «راکی» در کنار سیلوستر استالونه بازی کرد و برای بازی در فیلم اصلی در سال ۱۹۷۶ نامزدی اسکار را برای بازیگر نقش مکمل مرد دریافت کرده بود، در ۸۳ سالگی از دنیا رفت.

فیلم «همه تیله‌ها» رابرت آلدریچ در سال ۱۹۸۱ در کنار پیتر فالک و «روزی روزگاری در آمریکا» سرجیو لئونه در سال ۱۹۸۴ هم از نقش‌آفرینی‌های وی است که منتقدان را به تمجید واداشت. او در سال ۱۹۹۹ در کمدی رمانتیک «چشم آبی میکی» همبازی هیو گرانت بود.

یانگ در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی متعددی هم ظاهر شد که «قصه‌هایی از سردابه»، «کلمبو»، «محدودیت‌های بیرونی» و «عروسک روسی» از جمله آن‌ها بودند.

اولین نقش تاثیرگذار وی در فیلم «محله چینی‌ها» ساخته رومن پولانسکی در نقش کرلی بود. وی در اکشن مهیج ساخته سام پکین‌پا با نام «نخبگان قاتل» (۱۹۷۵) هم در کنار دنیرو بازی کرده بود.

گلندا جکسون

«گلندا جکسون» بازیگر برنده دو جایزه اسکار و سیاستمدار پیشین بریتانیایی بود که امسال در ۸۷ سالگی درگذشت. این بازیگر بریتانیایی اخیرا در فیلم «فراری بزرگ» در کنار  مایکل کین نقش آفرینی کرده بود.

 گلندا جکسون برنده دو جایزه اسکار بود و از دهه ۹۰ میلادی وارد عرصه سیاست شد. او عضو حزب کارگر و از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۵ نماینده پارلمان بریتانیا بود. او یک بار در سال ۱۹۷۱ برای بازی در فیلم «زنان عاشق» و بار دوم در سال ۱۹۷۴ برای بازی در فیلم «لمس عزت» جایزه اسکار گرفت.

بازی درخشان او در فیلم «الیزابت گم شده است» برای او در سال ۲۰۲۰ یک جایزه بفتا به ارمغان آورد. جکسون در ۵۶ سالگی اعلام کرد که بازیگری را رها می‌کند تا به عنوان نامزد حزب کارگر وارد پارلمان بریتانیا شود.

تریت ویلیامز

تریت ویلیامز که بیشتر به خاطر بازی در فیلم «مو» ساخته «میلوش فورمن» در سال ۱۹۷۹ شناخته شد، بر اثر یک سانحه رانندگی با موتورسیکلت درگذشت.

این بازیگر آمریکایی تقریباً ۵۰ سال فعالیت حرفه‌ای شامل بازی در نقش‌های اصلی در سریال تلویزیونی «اِوروود» و فیلم سینمایی «مو» را داشت؛ نخستین بار در سال ۱۹۷۵ به عنوان افسر پلیس در فیلم «قهرمان مرگبار» ظاهر شد و در بیش از ۱۲۰ نقش تلویزیونی و سینمایی از جمله فیلم‌های «عقاب فرود آمد»، «شاهزاده شهر» و «روزی روزگاری در آمریکا» ظاهر شد. او برای بازی در نقش جورج برگر رهبر هیپی‌ها در نسخه سینمایی موزیکال موفق «مو» در سال ۱۹۷۹ نامزد جایزه گلدن گلوب شد.

او همچنین در ده‌ها سریال تلویزیونی ظاهر شد اما شاید بیشتر به خاطر نقش اصلی‌اش در سریال «اِوروود» از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ در نقش دکتر اندرو براون، شناخته می‌شد.

تریت ویلیامز همچنین حضوری مکرر در نقش لنی راس در سریال «نجیب‌زادگان» داشت و حضور او روی صحنه تئاتر برادوی نیز شامل  نمایش‌هایی از جمله «گریس» و «دزدان دریایی پنزانس» بود.

لنس ردیک

لنس ردیک که برای بازی در فیلم‌های «جان ویک» و همچنین سریال‌هایی چون «شنود» و «فرینج» شناخته می‌شد نیز در ۶۰ سالگی از دنیا رفت.

شناخته شده‌ترین نقش «ردیک» ایفای نقش ستوان پلیس بالتیمور «سدریک دنیلز» در سریال جنایی «شنود» محصول شبکه HBO بود.

دیگر نقش‌های تلویزیونی این بازیگر شامل سریال‌های «بوش»، «گم‌شده»، «اوز» و نقش اصلی در درام علمی تخیلی «فرینج» نبود. او قبل از مرگ نقش زئوس را برای اقتباس تلویزیونی جدید «پرسی جکسون» ایفا کرده بود. 

لنس ردیک در سینما نیز در فیلم‌های «سقوط کاخ سفید»، «عشق سیلوی»، «برادر به برادر» و همچنین مجموعه فیلم‌های پرفروش «جان ویک» ظاهر شده بود. علاوه بر قسمت چهارم فیلم «جان ویک»، نقشی را برای فیلم «بالرین» با حضور «آنا د آرماس» نیز ایفا کرده و در نسخه جدید فیلم «مردان سفید نمی‌توانند بپرند» هم حضور داشته است.

تام سایزمور

«تام سایزمور» بازیگر آمریکایی پس از ابتلا به عارضه آنوریسم مغزی درگذشت. این هنرپیشه آمریکایی که بیشتر برای بازی در فیلم «نجات سرباز رایان»‌ شناخته می‌شد در سن ۶۱ سالگی از دنیا رفت.

سایزمور در فیلم‌هایی از جمله «نجات سرباز رایان» از استیون اسپیلبرگ، «مخمصه» ساخته مایکل مان و «سقوط شاهین سیاه» به کارگردانی ریدلی اسکات بازی کرده است.

این بازیگر در یکی از اولین حضورهای مهم خود در سینما در فیلم «متولد چهارم جولای» ساخته الیور استون در سال ۱۹۸۹ ظاهر شد و بعدها در فیلم «نقطه شکست» به کارگردانی کاترین بیگلو در سال ۱۹۹۱ و «قاتلان بالافطره» (۱۹۹۴) دیگر ساخته الیور استون ظاهر شد.

«دشمن کشور»، «زندان»، «احیای مردگان»، «جاده سرخ»، «قبل از اینکه بخوابم»، «شیطان در لباس آبی»، «مغز استخوان مبارزه کن»، «جاده زی‌زیکس»، «سیاره سرخ»، «دشنه» و «سمی» از جمله دیگر فیلم‌های تام سایزمور محسوب می‌شوند.

ریچارد بلزر

ریچارد بلزر کمدین و بازیگر آمریکایی که بیشتر برای بازی در نقش کارآگاه جان مانچ در سریال‌های «نظم و قانون» و «قتل: زندگی در خیابان» شناخته می‌شد، در سن ۷۸ سالگی درگذشت.

بلزر بیش از دو دهه و در ۱۰ سریال در نقش یک کارآگاه جنایی به نام جان مانچ بازی کرد که مستعد نظریه‌های توطئه بود. او نخستین بار در سال ۱۹۹۳ در یکی از قسمت های سریال « قتل» و آخرین بار هم در سال ۲۰۱۶ در سریال «نظم و قانون: واحد قربانیان ویژه» در این نقش ظاهر شد.

کارآگاه مانچ به یکی از طولانی‌ترین شخصیت‌های تلویزیون ایالات متحده تبدیل می‌شود که بیش از ۲۰ سال با عینک آفتابی در صفحه نمایش کوچک حضور داشت.

ریچارد بلزر در سال ۲۰۰۸ با همکاری «مایکل یان بلک» رمانی با عنوان «من یک پلیس نیستم!» را منتشر کرد! او همچنین به نوشتن چندین کتاب در مورد تئوری‌های توطئه درباره موضوعاتی چون ترور جان اف کندی و ناپدید شدن پرواز ۳۷۰ خطوط هوایی مالزی کمک کرد.

راکل ولش

راکل ولش بازیگر آمریکایی که در دهه شصت و هفتاد با فیلم «سفر روایی» و فیلم‌های دیگر به یکی از نمادهای بزرگ گیشه و فرهنگ پاپ تبدیل شد، در سن ۸۲ سالگی از دنیا رفت.  ابن بازیگر افسانه‌ای سینما، تئاتر و تلویزیون، در دوران حرفه‌ای خود طی بالغ بر ۵۰ سال، در بیش از ۳۰ فیلم و ۵۰ سریال تلویزیونی حضور یافت. 

ولش کار خود را به عنوان مجری برنامه پیش بینی آب و هوا در یک ایستگاه تلویزیونی محلی در کالیفرنیا شروع کرد و سپس نقش‌های کوچکی را در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی از جمله «راوست اباوت» با بازی «الویس پریسلی» بر عهده گرفت. 

موفقیت او در سینما در اواسط دهه شصت میلادی و با فیلم های سینمایی چون «سفر رویایی» و «یک میلیون سال قبل از میلاد» به دست آمد و او در سال ۱۹۷۵ جایزه گلدن گلوب خود را به عنوان بهترین بازیگر زن کمدی یا موزیکال برای بازی در فیلم «سه تفنگدار» دریافت کرد.

در دهه نود میلادی، او در نقش خودش در فیلم «اسلحه برهنه: نتیجه نهایی» ظاهر شد و در دهه‌های بعد در سال ۲۰۰۱ در کمدی رمانتیک «قانونا بلوند» و در ادامه در فیلم کمدی «چگونه یک عاشق لاتین باشید» ساخته «یوجینو دربز»  مقابل دوربین رفت که آخرین فیلم او نیز بود. 

جینا لولوبریجیدا

جینا لولوبریجیدا هنرپیشه ایتالیایی سرشناس یود در سن ۹۵ سالگی درگذشت. او از ستارگان سینمای جهان در قرن بیستم که در کنار «سوفیا لورن» و «کلودیا کاردیناله» محسوب می‌شد.

شهرت جهانی لولوبریجیدا با فیلم «فان‌فان لاتولیپ و نیز «مهرویان شب» که هردو در سال ۱۹۵۲ اکران شدند، آغاز شد و ایفای نقش در فیلم  «گوژپشت نوتردام» (۱۹۵۶) او را به شهرت بیشتری رساند.

او برای بازی در فیلمی با عنوان «زیباترین زن جهان» با این لقب نیز شناخته می‌شد.

«بریجیدا» در سال ۱۹۶۱ به عنوان ستاره محبوب جهان برنده جایزه گلدن گلوب شد اما دهه ۷۰ میلای برای مدتی از سینما کناره گرفت و به عکاسی روی آورد. او با پرتره‌هایی که از شخصیت‌های مشهور فرهنگی و سیاسی و همکاران سینمایی‌اش گرفت بسیار موفق شد. بریجیدا در دهه ۸۰ میلادی دوباره به سینما بازگشت و در سال ۱۹۸۶ رییس هیات داوران جشنواره برلین شد.

ملیندا دیلون

ملیندا دیلون بازیگر فیلم‌هایی چون فیلم کلاسیک علمی-تخیلی استیون اسپیلبرگ «برخورد نزدیک از نوع سوم» و درام روزنامه‌نگاری «غیبت مالیس» یا «بدون سوء‌نیت» با بازی پل نیومن و نیز «داستان کریسمس» بود که ۸۲ سالگی درگذشت.

دیلون از سابقه پنج دهه بازیگری در هالیوود برخوردار بود و بازیگر فیلم‌های متعددی از جمله «هری و خانواده هندرسون»، «مشت»، «غیبت مالیس»، «شاهزاده جز و مد»، «به وونگ فو، برای همه چیز متشکرم! جولی نیومر»، «جفرسون‌ها» و … بود.

وی کارش را ابتدا به عنوان بازیگر صحنه نمایش آغاز کرد و برای بازی در نمایش اصلی «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟» در سال ۱۹۶۲ در حالی که تنها ۲۳ سال داشت نامزدی جایزه تونی را کسب کرد. ۱۴ سال بعد وی در دو نقش متفاوت در فیلم زندگی‌نامه‌ای وودی گاتری «جهش به سوی افتخار» نامزدی گلدن گلوب را کسب کرد.

وقتی اسپیلبرگ برای فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» فراخوان دارد دیلون برای این نقش انتخاب شد و برای بازی در نقش مادری که پسرش توسط بیگانگان ربوده می‌شود نامزدی اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل را به دست آورد. او چهار سال بعد در سال ۱۹۸۱ برای فیلم «غیبت مالیس» دومین نامزدی بازیگر نقش مکمل اسکار را دریافت کرد.

این بازیگر آخرین بار در درام خانوادگی کانادایی «هارتلند» بازی کرد و از سال ۲۰۰۷ از بازیگری دست کشید و به همین دلیل بار دیگر در نقش خودش در ادامه «داستان کریسمس» ظاهر نشد و جولی هاگرتی این نقش را تکرار کرد.

مایک نوسبوم

مایک نوسبوم بازیگر آمریکایی که طی سالیان همکاری‌های زیادی با دیوید ممت از جمله در نمایش «گلن بری گلن راس» در تئاتر برادوی داشت، در سن ۹۹ سالگی درگذشت.

او بیش از نیم قرن در صحنه‌های تئاتر شیکاگو بازی می‌کرد و در سال ۲۰۱۹ جایزه یک عمر دستاورد را از لیگ تئاتر شیکاگو دریافت کرد.

او در سینما در فیلم‌هایی چون «جذابیت مهلک» (۱۹۸۷)، «در میدان رویاها» (۱۹۸۹) و در«مردان سیاه پوش» (۱۹۹۷) بازی کرد.

مایک نوسبوم و دیوید ممت، نمایشنامه‌نویس و کارگردان آمریکایی، نخستین بار در اواخر دهه ۱۹۶۰ ملاقات کردند و برنده آینده جایزه پولیتزر او را در نقش معلم در سال ۱۹۷۵ در نمایش سه نفره «بوفالوی آمریکایی» در تئاتر گودمن در شیکاگو انتخاب کرد. او همچنین در نمایش «نسبیت» از دیوید ممت نیز نقش آلبرت انیشتین را بازی کرد.

نوسبوم اولین بار به عنوان کارگردان کمدی موزیکال در سال ۱۹۸۲ به برادوی راه یافت که تنها پنج اجرا طول کشید. او چهار سال بعد با بازی در نمایش «خانه برگ‌های آبی» ساخته جان گوار به عرصه نمایش بازگشت.

«هری و تونتو» (۱۹۷۴)، «از دست دادن آیزایا» (۱۹۹۵) و «سرقت بزرگ سرقت کوچک» (۱۹۹۵) از جمله دیگر نقش‌افرینی‌های این بازیگر آمریکایی در عرصه سینما هستند.

رسانه سینمای خانگی- «متری شیش و نیم» در بریتانیا

فیلم سینمایی «متری شیش و نیم» در فهرست فیلم های برتر اکران شده در سینماهای بریتانیا بالاتر از فیلم هایی چون «اوپنهایمر» و «ناپلئون» در رده بیست و چهارم قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، نشریه گاردین در آخرین ماه میلادی ۲۰۲۳، اقدام به معرفی برترین آثار سینمایی اکران شده در بریتانیا کرده است و فیلم «متری شیش و نیم» ساخته سعید روستایی که امسال فرصت نمایش در سینماهای بریتانیا را یافت، در رتبه بیست و چهارم جای گرفته است. 

فیلم «ناپلئون» ساخته «ریدلی اسکات» و «اوپنهایمر» به کارگردانی «کریستوفر نولان» در این فهرست به ترتیب رتبه های ۳۶ و ۳۲ را به خود اختصاص داده اند. 

«متری شیش و نیم» نخستین نمایش جهانی خود را در سال ۲۰۱۹ در بخش افق‌های جشنواره ونیز تجربه کرد و در ادامه جایزه بهترین فیلم و بازیگر مرد (نوید محمدزاده) جشنواره فیلم توکیو را به خود اختصاص داد و جایزه بهترین فیلم بین‌المللی جشنواره زوریخ سوئیس را نیز دریافت کرد.

این فیلم در سینماهای فرانسه نیز مورد توجه مخاطبان و منتقدان فرانسوی قرار گرفت و جایزه بزرگ بهترین فیلم و همچنین بهترین فیلم از نگاه هیات داوران جشنواره فیلم‌های پلیسی (ریم پولار) را به خود اختصاص داد و پیش از آن نیز جایزه بهترین فیلم جشنواره بوردو را کسب کرده بود و حتی به جمع نامزدهایی بهترین فیلم خارجی‌زبان در جوایز سزار (اسکار سینمای فرانسه) نیز راه یافت.

 فهرست گاردین تاکنون رتبه های ۱۱ تا ۵۰ برترین فیلم های اکران شده در سینماهای بریتانیا در سال ۲۰۲۳ را منتشر کرده و ۱۰ فیلم نهایی به روزدی مشخص می شود. 

از دیگر فیلم های حاضر در این فهرست میتوان به «مایسترو» ساخته «بردلی کوپر» (رتبه ۱۲)، «آلکاراس» به کارگردانی «کارلا سیمون» (۱۳)، «دختر ابدی» از »جوانا هاگ» (۱۶)، «جوی لند» به کارگدانی سعیم صادق (۲۱)، «فبلمن ها» به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» (۲۳) و «می دسامبر» از «تاد هینز» (۲۸) اشاره کرد. 

رسانه سینمای خانگی- برای بازیگر شدن هیچوقت دیر نیست

کارگردان مجموعه سلطان و شبان گفت: برای بازیگری هیچ‌وقت دیر نیست بلکه همیشه زود است، باید همواره به خود فرصت تراش خوردن و صیقل یافتن دهیم.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، داریوش فرهنگ در کارگاه «بازیگری و کارگردانی در سینما» در سالن سینما فردوس موزه سینمای ایران با بیان اینکه هنرمندان مایه از جان می‌گیرند و خرد از خردورزی آغاز می‌شود، افزود: امیدوارم همگی ما در مسیر پیش رو نلغزیم چراکه لغزش باعث عقب ماندگی و کهنه پرستی می‌شود .

وی اظهارداشت: من معتقدم همه انسان‌ها دارای استعداد هستند و این ارزش درونی است که باید پرورش یابد. درخت پرباری را تصور کنید که امسال دارای میوه‌های خوش‌طعم و لذیذ است. اگر سال دیگر این درخت خوب آبیاری و رسیدگی نشود، آیا باز هم آن طراوت را خواهد داشت؟ بنابراین در ابتدا نیاز است تا از هر کاری مراقبت شود. یک الماس اگر خوب صیقل داده نشود، ارزش و جذابیت نخواهد داشت.

باید تا ابد به دنبال آموختن بود

کارگردان طلسم ادامه داد: سینما دارای زبان و احساسات بین‌المللی است.افرادی که می‌خواهند وارد کار هنر شوند، با عقل، شعور، اندیشه، احساس، روح و جسم رو به رو هستند و باید برای پرورش آن‌ها تلاش کرده تا از یک دورنما برخوردار باشند.

فرهنگ ادامه داد: سینما یک هنر بین‌المللی است و برخلاف تئاتر و تصور عمومی، هنر عکس‌العمل است و برای تقویت بنیان‌های آن الفبایی وجود دارد مانند نقاشی که به طراحی و موسیقی که به نت نویسی نیاز دارد. همه مردم برای یک بار می‌توانند خوب بازی کنند اما باید دید صرفا طالب ورود به این حرفه هستیم یا ماندن در آن را می‌خواهیم. همه می‌توانند وارد بازیگری شوند اما برای ماندن در این حرفه خیلی کارها باید انجام شود و رنج‌های فراوانی را باید متحمل شد و تا ابد در جست و جوی آموختن باقی ماند، چراکه این حرفه همچون اقیانوسی است که پایانی ندارد.

وی گفت: در این حرفه پس از مدت طولانی می توانید به نقطه اوج برسید اما نقطه پایانی وجود ندارد. حافظ شعری دارد که در آن می‌گوید از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بینهایت . . . شاملو نیز شعری دارد با این مضمون که بر سر هر چهارراهی چهارراهی است و در ادامه راه نیز چهارراه‌های دیگری وجود دارد. این مسیر ادامه دارد و باید بدانیم که از کدام جهت باید به راه خود ادامه دهیم و تجریبات انسان به او می‌آموزد از کدام مسیر باید طی طریق کند. از انجام سیاه مشق نمی‌توان به جایی رسید اما تجربه به معنی یک قدم جلوتر رفتن است و به همین دلیل تکیه بر آن اهمیت بسیاری دارد.

کارگردان دو فیلم با یک بلیط افزود: در هر محدوده و اندازه‌ای که هستید باید درصدد آموختن الفبای این هنر باشید. بهترین روش برای ورود به این حرفه و ماندگاری در آن، در همین نکته نهفته است. هنر یعنی برقراری ارتباط و ایجاد دیالوگ و اول باید بدانیم چه کسی چه چیزی می‌گوید، چرا و چگونه می‌گوید و در مقابل، ما چه می‌گوییم و چگونه باید جواب دهیم و اصلا چرا نیاز به پاسخ گویی داریم. سرعت انتقال و انگشت گذاشتن روی این احساسات مشترک دارای ریزه کاری هایی است که به تدریج به آن می‌رسیم. یک اتفاق ساده مانند افتادن برگ درخت یا تصویر آشیانه پرنده‌ای که برای اولین بار می‌خواهد فرزندش را به پرواز درآورد، می‌تواند جرقه‌ای برای ساخت فیلم باشد. من نزدیک به پنجاه سال است که پیاده روی می‌کنم. یک بار شاهد پرواز گروهی از کلاغ‌ها بودم که در ادبیات و در نگاه ما موجودات چندان دلچسبی نیستند. انبوهی از کلاغ‌ها دور هم جمع شده بودند تا به جوجه کلاغی کمک کنند پرواز کند. من معتقدم از موارد خیلی ساده می‌شود به ایده‌های درخشانی رسید.

داریوش فرهنگ افزود: به قول عباس کیارستمی، چیزهایی که می‌بینیم و به سادگی از کنار آن رد می‌شویم سرشار از نادیده‌ها هستند. او می‌گوید فیلم من وقتی تمام می‌شود تازه در ذهن مخاطب آغاز می‌شود. این جمله نتیجه یک عمر تجربه و شاعرانگی در نگاه کیارستمی به زندگی بود. باید ذهنیت بخشیدن به ایده‌ها و نوع نگاه را تقویت کرد.

در سینما ایده است که اهمیت دارد

در ادامه کارگاه بازیگری و کارگردانی در سینما، فرهنگ در پاسخ به سوال یکی از حاضران مبنی بر اینکه از چه زمانی متوجه علاقه خود به بازیگری شده است؟ پاسخ داد: شاید افراد زیادی می‌خواهند بازیگر شوند و ممکن است در خلال این کار متوجه شوند که می‌توانستند نقاش یا نویسنده خوبی شوند. بازیگری برای دیده شدن است. افراد احساس می‌کنند نگاه ویژه‌ای دارند که می‌خواهند آن را با دیگری در میان بگذارند.

کارگردان مجموعه سلطان و شبان در خصوص فرآیند جذب سرمایه توسط هنرجویان فیلمسازی نیز گفت: این مساله در تمام دنیا و همواره دغدغه جوان‌هایی بوده است که به فیلمسازی علاقه‌مند هستند. باید بدانیم که سرمایه اصلی خود ما هستیم. اسپیلبرگ که این روزها شهرت و درآمد هنگفتی دارد، با فلاکت و مشکلات بسیار توانست فیلم اول خود را بسازد. امروزه شرایط تکنیکی در سینما رشد قابل توجهی داشته است و با دوربین‌های دیجیتال به سادگی می‌شود فیلم ساخت. تنها کافی است یکی از دوستان شما دوربین داشته باشد. در سینما، فرم و ایده است که اهمیت دارد و یافتن سرمایه‌گذار به تدریج اتفاق می‌افتد. سینما در وضعیت حرفه‌ای آن هنری گران است درحالی‌که شعر، عکاسی، نقاشی و نویسندگی از لحاظ نیاز به ابزار، ارزان‌تر هستند. می‌توان تنها با یک دوربین دیجیتال فیلم ساخت اما برای رسیدن به ایده باید جان کند.

دست گذاشتن روی مفاهیم بزرگ باعث شکل‌گیری اثر فاخر نمی‌شود

فرهنگ درباره اصول اساسی ساخت یک فیلم گفت: تکنیک در سینما از حیث اهمیت در آخرین مرحله است. من ظرف دو روز می‌توانم همه تکنیک‌های سینمایی را به شما یاد دهم. اما اصل در سینما، تکنیک یا سبک نیست. سبک یعنی ساده‌ترین روش برای بیان یک مطلب. در سادگی، حصول و ناب بودن نهفته است و نباید سادگی را با واژه آسان اشتباه گرفت.

وی ادامه داد: یک مساله ازلی و ابدی وجود دارد و آن این است که چه فیلمی بسازیم که هم خود آن را دوست بداریم، هم تایید شود و هم مخاطب از آن استقبال کند؟ رویکرد کلاسیک به این معضل پاسخ داده است. کلاسیک به معنای تعادل، توازن و تناسب است. این سه کلمه را جدی بگیرید و روی آن فکر کنید.

این بازیگر سینما در ادامه گفت: آیا فکر می‌کنید بزرگان و نوابغ ادبیات ما به راحتی شعر گفته‌اند و نبوغ خود را به رخ کشیدند؟ این‌گونه نبوده است. نوابغ نیز همه این مسیرها را طی کرده‌اند. در حرفه سینما، همیشه ناملایمات بیشتر بوده و به خصوص در شرایط امروزی اوضاع پیچیده‌تر شده است. تنها دو راه وجود دارد. یا باید همچنان کارکرد و یا تسلیم شد.

فرهنگ درباره چگونگی رسیدن به نگاه شخصی و ایده‌های بکر، بیان داشت: من هیچ‌وقت با اکثریت موافق نیستم. اینکه هم رنگ مخاطب و جمعیت شویم، هیچ‌گاه سلیقه من نبوده است. ما نمی‌توانیم فکرهای مبهم داشته باشیم. برای بهره بردن از ویژگی‌های ممتاز و عبور از تکراری نشدن، کارهای زیادی را باید صورت داد. یک فرم تکراری راه به جایی نمی‌برد. برای انجام این کار، اول باید خود را در آینه ببینیم تا بدانیم مسلح هستیم یا خیر. یک ورزشکار هم برای فعالیت حرفه‌ای، مدتی وارد قرنطینه می‌شود. نمی‌شود کم‌کاری پیشه کرده و به تاریخ نیز نگاهی نداشته باشیم. چه می‌شود که اثری شاهکار همچون شاهنامه فردوسی شکل می‌گیرد و باعث زنده شدن غرور ملی می‌شود. قدم اول این است که باید خود را مسلح کنیم.

فرهنگ، سینما را همچون سفری دانست که دارای مبدا و مقصد است و ادامه داد: در میان این راه تنهایی، رنج، گرسنگی، هوای بد و ناخوش وجود دارد. بنابراین یا باید تسلیم شرایط شد و یا مبارزه کرد و در جست و جوی پیدا کردن راه بود. هرگز نباید تلاش کنیم تا قدم‌های بزرگ برداریم. برای مثال فیلم ساختن درباره خلقت به دلیل آن‌که مفهوم بزرگی‌ است، الزاما باعث شکل گیری یک اثر فاخر نمی‌شود. در این حرفه تماشای فیلم، کتاب خواندن، نقاشی و عکس دیدن به یکدیگر مربوط است و بر روی کیفیت خروجی نهایی موثر است .

وی درباره ویژگی‌هایی که یک بازیگر باید واجد آن باشد نیز گفت: همه چیز برای یک بازیگر لازم و ضروری است. ورزش، خوب دیدن، هماهنگ کردن زبان بدن با احساسات برای او بسیار مهم است. مواردی چون بهره مندی از آمادگی جسمانی مطلوب روزی در بازیگری به کار می‌آید. پس ضروری است تا آسان از کنار هر مسئله‌ای عبور نکنید.

فرهنگ درباره پروسه ساخت یک فیلم که باید از جانب کارگردان رعایت شود نیز گفت: برای کارگردانی یک فیلم باید فکر و ایده را تقویت کرد و با فراد مورد اعتماد، آن را در میان گذاشت تا با مفهوم دیالوگ کردن آشنایی پیدا کنیم. پیش از هر چیز به فکر تغییر خود باشید نه جهان. آن‌قدر باید بنویسم تا به به آنچه می‌خواهیم دست پیدا کنیم. نمی‌شود یک نفر همه کاری را بلد باشد اصلا دلیلی برای این اتفاق وجود ندارد. هیچ‌گاه در اندیشه فتح قله نباشید، بلکه این مسیر صعود است که می‌توان از آن آموخت.

وی افزود: سینما یعنی توجه به جزئیات و به معنای حذف کردن است.باید توجه داشته باشیم هنری که چیزی به این جهان اضافه نکند، ارزشی نخواهد داشت. اگر نمی‌توانید به این جهان بیفزایید، حداقل چیزی هم از آن کم نکنید.

بازیگر نباید درگیر لنز و موقعیت مکانی دوربین باشد

فرهنگ درباره نخستین فیلم خود طلسم نیز بیان داشت: این فیلم در روزگاری ساخته شد که حتی بیان کلمه عشق ممنوع بود و به جای آن از واژه محبت استفاده می‌شد. فیلم درباره دو زن دربند است و به همین دلیل، خانم‌ها با آن ارتباط بیشتری برقرار کردند. دختر نوجوانی که تازه می‌خواهد زندگی را شروع کند با زن پژمرده‌ای روبه‌رو می‌شود که زندگی برایش تمام شده است. با وجود اینکه در آن مقطع سنت‌ها بر جامعه حاکم بوده‌اند، اما دختر دست به عصیان می‌زند. خانم‌ها توانسته بودند نکته این فیلم را درک کنند.

وی درباره کارکرد فیلمنامه در تولید یک فیلم نیز گفت: فیلمنامه یک کتاب راهنما و یک مشت حروف مرده روی کاغذ است . باید دید چه فلسفه‌ای وجود دارد که قصد داریم آن را در یک فیلم طرح کنیم. فیلمسازی اتفاق پیچیده‌ای نیست. اینکه به نقطه نظر و جهان‌بینی ویژه‌ای دست پیدا کنیم مساله‌ای است که اهمیت دارد. کارگردان اگر در جریان دیدگاه یک متن نباشد، راه به جایی نمی‌برد و این بازیگر است که نوشته روی کاغذ را زنده می‌کند.

فرهنگ ادامه داد: یک بازیگر اول باید به این نکته توجه کند که چه چیزی را به چه کسی، چگونه و چرا می‌گوید. این نکته کلید واژه بازیگری است. بازیگر اگر این چند کلمه را بداند، به جان مایه کار پی می‌برد. کاراکترها انواع مختلفی دارند و دارای ریزه‌کاری‌هایی هستند که اگر بازیگر متوجه نباشد، کارگردان آن را با او در میان می‌گذارد. ما در ایران بازیگران بسیار خوبی داریم. به قول مارکز در نامه آخرش من هر فکری را به زبان نمی‌رانم اما یقینا وقتی به زبان می‌آورم درباره‌اش فکر می‌کنم و بازیگران این مطلب را خوب متوجه می‌شوند.

فرهنگ درباره نسبت میان تکنیک‌های فیلم‌سازی و بازیگری، گفت: به نظر من بازیگر نباید درگیر لنز و موقعیت مکانی دوربین باشد. چرا که به مرور زمان و بر اثر تجریه به تکنیک‌ها آگاه می‌شود. این تمرکز، سرعت عمل و به‌کارگیری ظرافت در بیان مطلب است که برایش اهمیت دارد. بازیگر به تدریج و در گذر زمان و با کسب تجربیات گوناگون به آگاهی می‌رسد. گاهی دانستن ریزه‌کاری تکنیکی به ضرر بازیگر است. او باید به دنبال احساسات نهفته خود در بازی باشد تا بتواند عاطفه درونی فیلم را پیاده کند. تفاوت میان مجریان تلویزیونی و بازیگران در این است که مجری باید دائما به دوربین و حرکت آن توجه کند، در صورتی که بازیگر به هیچ عنوان نباید مرتکب این عمل شود چراکه رفتار او تصنعی می‌شود. پرده سینما اولین کسی است که بازیگر را به خود و به بیننده نشان می‌دهد.

وی ادامه داد: برای بازیگری هیچ‌وقت دیر نیست بلکه همیشه زود است. باید همواره به خود فرصت تراش خوردن و صیقل یافتن دهیم.

تئاتر پایگاه فوق‌العاده‌ای برای آموختن، خودسازی و تمرین است

فرهنگ در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: هر فیلم مانند یک سفر است و تا مقصد بعدی که دوباره آغازی دارد و فاقد پایان است. میان این مسیر، سرشار از آموختنی‌ها است و در نظر داشته باشید که سینما یعنی حذف کردن. به یاد بیاورید که سینما در ایران چگونه آغاز شد و پیشینیان چگونه این راه ناهموار را هموار کرده و به ما تحویل دادند و ما هم باید همین کار را انجام دهیم. در این حرفه تعداد رنج‌ها بیشتر از لذت‌ها است و البته گاهی رنج‌ها مایه لذت هستند. من هر کاری را شروع می‌کنم احساس می‌کنم اولین کار من است و همان شور و شوق، اشتیاق و کنجکاوی‌ها همچنان در من وجود دارد.

وی با اشاره به انواع شخصیت در سینما نیز گفت: شخصیت‌ها یا تاریخی و یا معاصرهستند. از نظر تاریخی وقتی به تاریخ مسلط نباشیم، نمی‌توانیم طراحی لباس و چهره انجام دهیم. امروز هوش مصنوعی به مرحله‌ای رسیده که بازیگری و فیلمسازی را زیر سوال می‌برد و نگاه دیگری به آن دارد. امروزه بیشتر گریم‌ها در سینمای جهان خصوصا در گونه علمی- تخیلی به صورت افکتیو انجام می‌شود.

فرهنگ ادامه داد: در گذشته تئاتر و سینما منبع الهام یکدیگر بودند و امروز ادبیات هم به آن وارد شده است. تئاتر پایگاه فوق‌العاده‌ای برای آموختن خودسازی و تمرین است و به همین دلیل است که می‌گویم پایه کار تئاتر است اما این مدیوم‌ها بسیار متفاوت هستند.

وی درباره دیگر تفاوت‌های تئاتر و سینما نیز گفت : در تئاتر بیشتر با کاراکتر روبه‌رو هستیم در صورتی که در سینما خود شخص بازیگر برجسته است. در تئاتر به اندیشه و افکار هملت کار داریم اما در سینما بازیگر آن نقش مهم است. دوره اغراق در تئاتر مربوط به دوران کلاسیک است و امروز از آن عبور کرده‌ایم و وجود آن کار را تصنعی می‌کند. اغراق در تئاتر آن زمان، به دلیل فاصله زیاد تماشاگر از صحنه نمایش بود. امروزه باید به درجه باورپذیری یک نقش برای تماشاگر رسید.

فرهنگ در خصوص نگارش فیلمنامه نیز گفت: باید خلاصه طرح از ابتدا تا انتها نوشته شود و پس از آن جرقه‌های مربوط به آن پیدا می‌شود. در قدیم ظهور عکس، آیینی داشت و رفته‌رفته یک عکس طی فرآیندی، ظهور می‌شد تا عکس کامل شود. این اتفاق درس بزرگی برای فیلمنامه‌نویس و کارگردان است تا بداند چگونه باید خلاصه‌ای از آنچه را می‌خواهد، داشته باشد. فیلمنامه در حکم یک قطب‌نماست که اگر نباشد، شیرازه امور از هم می‌پاشد.

وی در پایان درباره تجربه بازیگری و کارگردانی توامان نیز بیان داشت: من یاد گرفته‌ام که وقتی بازی می‌کنم به خود اجازه ندهم که دانش کارگردانی‌ام مزاحم بازیگری‌ام شود. در بازیگری خیلی بیشتر توانستم عصیان‌ها و ناگفته‌های درونی خود را نشان دهم ضمن اینکه شرایط ساخت یک فیلم، بسیار پیچیده است و هنوز نتوانسته‌ام فیلم دلخواه خود را بسازم.

رسانه سینمای خانگی- ده فیلم برتر سال را بشناسید

مجله معتبر و فرانسوی «کایه دو سینما» همزمان با آغاز آخرین ماه میلادی، فهرستی از ۱۰ فیلم برتر سال را به انتخاب نویسندگان و منتقدانش منتشر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، چند سال گذشته برای معتبرترین مجله سینمایی جهان سخت بوده است، چرا که درست با شروع همه گیری در مارس ۲۰۲۰، تحریریه این مجله به دلیل مالکیت جدید استعفا دادند و تیم جدیدی از نویسندگان استخدام شد و البته پس از شش ماه غیبت، برخی از نویسندگان به کار در کایه دو سینما بازگشتند.

این نشریه سینمایی در سال ۲۰۲۳ نیز طبق روال هر سال، فهرستی از ۱۰ فیلم برتر سال را به انتخاب نویسندگان و منتقدان خود منتشر کرد که در این فهرست فیلم «ترنکه لائوکن» ساخته «لورا سیتارلا» در صدر قرار دارد. این فیلم محصول مشترک آرژانتین و آلمان و با تایم ۲۶۰ دقیقه‌ای به دو قسمت تقسیم می‌شود که به ناپدید شدن یک زن و همکارانی می‌پردازد که برای جستجوی او راهی جاده می‌شوند.

در این فهرست رتبه دوم به فیلم اسپانیایی-آرژانتینی «چشمان خود را ببند»» به کارگردانی «ویکتور رایسه» اختصاص یافته و «آناتومی یک سقوط» ساخته «ژوستین تریه» برنده نخل طلای ۲۰۲۳ نیز در رتبه سوم جای گرفته است. 

در اینجا فهرست ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۳ به انتخاب مجله «کایه دو سینما» آمده است:

۱) ترنکه لائوکن (لورا سیتارلا)
۲) چشمان خود را ببند (ویکتور اریسه)
۳) آناتومی یک سقوط (ژوستین تریه)
۴) فابلمن‌ها (استیون اسپیلبرگ)
۵) برگ‌های افتاده (آکی کائوریزماکی)
۶) ناآرامی (سیریل شوبلین)
۷) از پایان جهان انتظار زیادی نداشته باشید (رادو ژوده)
۸) دار و دسته‌های جنگل (رباح آمور زیمه)
۹) تابستان گذشته (کاترین بریلات)
۱۰) شاهزاده (پیر کرتون)
۱۰) نمایش (کلی رایکارد)

رسانه سینمای خانگی- این تعداد کمدی یعنی سینما راهش را گم کرده

کمال تبریزی با اشاره به تراکم تولید فیلم‌های کمدی در سینمای ایران تأکید کرد که مدیران و اهالی سینما باید از خواب خرگوشی بیدار شوند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران عصر امروز چهارشنبه اول آذر ماه با حضور در جشنواره آموزشگاه‌های سینمایی در محل موزه سینما، در قالب کارگاه انتقال تجربه به‌طرح نکاتی برای هنرجویان سینما پرداخت.

کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران در ابتدای این کارگاه، بیان کرد: خاستگاه سینما، غرب است و از این منظر هنری وارداتی محسوب می‌شود. اصالت اصلی آن مربوط به فرهنگ و هنر ما نیست. ضمن اینکه این صنعت – هنر به شکل آگاهانه وارد نشده است و مبانی آکادمیک و علمی ندارد که بر اساس آن بتوانیم به آن شکل، رنگ و هویت بدهیم.

وی افزود: این بزرگترین مشکلی است که با آن مواجه هستیم. سینما از ابتدا به عنوان سرگرمی معرفی شده است که باعث ایجاد شهرت، پول و … می‌شود. سینما از ابتدا هم صنعتی غربی بوده اما در کشور ما با علم و آگاهی شکل نگرفته است، بلکه به‌عنوان یک امر تفریحی معرفی شده است. درست نیست که صرفاً به آن به‌عنوان یک پدیده تفریحی نگاه کنیم. اما این نگاه در کشور ما وجود دارد و ریشه آن به نحوه ورود سینما به کشور برمی‌گردد از همین روست که اصطلاح «فیلمفارسی» شکل می‌گیرد. این موضوع این هنر را به بیراهه می‌برد اگر این هنر را با سایر شاخه‌های هنر مثل شعر و ادبیات و نقاشی مقایسه کنید، می‌بینید که چقدر تفاوت هست.

وجه «تفکری» سینما در حال فراموشی است

کارگردان «لیلی با من است» در ادامه گفت: اینکه سینمای ایران به تاثیر جهانی می‌رسد یک موضوع مقطعی است. نه جامعه و نه سیستم نمی‌خواهد سینما این وجه تفکری و تاثیرگذار را داشته باشد و وقتی وجه تفکری از آن گرفته می‌شود دیگر فقط وجه تفریحی باقی می‌ماند. اتفاقاً وجه تفکری آن آرام‌آرام در حال فراموشی است. سینمای ایران بعد از انقلاب تصمیم گرفت «سینمای مولف» داشته باشد در حالی که واقعاً قبل از انقلاب نداشتیم. قبل از انقلاب کارگردان در فرآیند تولید یک فیلم چندان محلی از اعراب نداشت، بلکه بازیگران و سلبریتی‌ها تعیین‌کننده بودند. اما بعد از انقلاب این کارگردان بود که سازنده معانی بود.

وی افزود: در مقطعی که چندان هم طولانی نبود ما دوره‌ای طلایی داشتیم اما از مقطعی دیگر باز این بازیگران بودند که تعیین‌کننده شدند چون به هر حال تهیه‌کنندگان به دنبال بازگشت سرمایه و کسب سود بودند.

این کارگردان سینما عنوان کرد: من هیچ مخالفتی ندارم که یک فیلم مفرح ساخته و دیده شود چون خودم هم دوست دارم گاهی یک فیلم کمدی ببینم تا به مغزم استراحت بدهم اما اگر قرار باشد سینمای ایران تنها چنین تولیداتی داشته باشد و جای تفکر و اندیشه خالی باشد، به سمت نابودی خواهد رفت و جز پوسته‌ای از آن، چیزی باقی نمی‌ماند. با توجه به تجربه میدانی و عملی که دارم احساسم این است که چه فیلمسازان جوان و چه تازه‌کارها به این کاتارسیس اصلاً توجه ندارند چون قبل از مخاطب خود هنرمند است که دچار کشف و شهود می‌شود.

رتبه‌های پایین به سمت سینما می‌رفتند!

تبریزی مطرح کرد: رشته تحصیلی من مهندسی راه و ساختمان بود. در دوره‌ای همه به دنبال این بودند که یا مهندس شوند یا دکتر اما آن موقع من از دانشگاه انصراف دادم و به دانشگاه سینما رفتم، آن زمان استادانم گفتند تو احمقی! در دانشگاه سینما هم به من می‌گفتند تو دیوانه‌ای! چون حوزه بیزینس آن کار و امکانات آن شغل با سینما زمین تا آسمان فرق داشت. آن زمان وقتی کسی خیلی رتبه پایینی می‌آورد به سمت رشته سینما می‌رفت.

کارگردان «مارمولک» اظهار کرد: آن زمان ما وقتی می‌خواستیم اثری تولید کنیم، می‌گفتیم برای چه این کار را می‌کنیم پس به همه چیز آن اثر فکر می‌کردیم. در اینجا کاتارسیسی شکل می‌گیرد که ابتدا روی خودمان تاثیر می‌گذارد و ابتدا سازندگان اثر دچار تزکیه می‌شوند. این را هم باید بگویم در آن دوران وقتی می‌خواستیم ساخت یک فیلم را شروع کنیم، اصلاً به عایدی مالی آن فکر نمی‌کردیم بلکه ابتدا به آنچه می‌خواستیم، بسازیم فکر می‌کردیم؛ به این فکر می‌کردیم که جامعه از ما چه می‌خواهد. امروز خیلی از افراد در حوزه‌های مختلف سینما هستند که ابتدا درباره دستمزد صحبت می‌کنند. به همین ترتیب بخش‌ها و حوزه‌هایی که مربوط به تفکر می‌شود از سینما رخت می‌بندد و آن وجه هیولایی آن عیان می‌شود که به دنبال ثروت و قدرت است. در حالی که این موضوع در تناقض با تعریف هنر است.

باید از خواب خرگوشی بیدار شویم

تبریزی درباره تراکم بالای تولید فیلم‌های کمدی در سال‌های اخیر مطرح کرد: متاسفانه مسئولان سینمایی و حتی منتقدان ما راه را گم کرده‌اند، فکر می‌کنند داریم پیشتازی می‌کنیم و مدام آمار می‌دهند این مصداق همان مثال «آفتابه لگن هفت دست …» است. پس ما به یک رنسانس در حوزه هنر به ویژه سینما نیاز داریم و باید از این خواب خرگوشی بیدار شویم. در دوره‌ای سینمایی آمریکا هم دچار رکود شده بود و کسی سینما نمی‌رفت در آن دوران اسپیلبرگ و لوکاس که ۲ دانشجو بودند شروع به تغییر سینما کردند، سینمای ما هم نیاز به چنین تحولی دارد به ویژه که جوانان می‌توانند ایده‌های عمیق‌تری داشته باشند و روح هنری را که نزد ایرانیان است، زنده کنند. زمانی بود که می‌گفتند اگر در جشنواره‌های خارجی فیلمی ایرانی وجود نداشته باشد آن جشنواره ایراد دارد اما الان سینمای ما از ماهیت خود دور شده است.

وی با اشاره به کسانی که در زندگی او تأثیر گذاشته‌اند، گفت: سه نفر روی فعالیت هنری من خیلی تاثیرگذار بودند که اگر نبودند شاید من مثلاً آشپز می‌شدم؛ یکی معلم ریاضی در دوران دبیرستانم که اتفاقاً از ریاضی متنفر بودم. دومی در دانشگاه آقای دکتر عالمی به‌خاطر مدل درس دادنش روی من خیلی تاثیر گذاشت به طوری که جسارتم در کار به او برمی‌گردد. سومین نفر نادر ابراهیمی بود. در کلاس او حاتمی‌کیا، من، رسول ملاقلی‌پور و خیلی از کسانی که بعدها منشأ اثر شدند، حضور داشتند.

تبریزی عنوان کرد: موضوع سینما را باید جدی گرفت. دلیل اینکه آن زمان همه به من می‌گفتند تو احمقی که از دانشگاه فنی به سینما رفتی، این بود که هنر جدی گرفته نمی‌شد و به سینما به عنوان مطربی نگاه می‌کردند.

فکر کنی همه چیز را بلدی، باخته‌ای!

این کارگردان ادامه داد: هنوز هم وقتی می‌خواهم فیلم بسازم دست و بالم می‌لرزد. پس اینکه فکر کنی همه چیز را بلدی یعنی باخته‌ای. در سینما هیچ چیزی قطعی نیست، حوزه آموزش در سینما از حوزه علوم اکتسابی خارج و بخش اعظم آن علم حضوری است یعنی باید کشف و شهودی در شما شکل بگیرد. قبل از انقلاب چندان چیزی به اسم کارگردان و تألیف کارگردان نداشتیم چون بازیگر سر صحنه می‌رفت و می‌گفت چه چیزی بگیریم یا چه چیزی نگیریم، چه دیالوگی بگوییم یا چه دیالوگی نگوییم چون «فیلمفارسی»، جریان غالب سینما بود.

تبریزی درباره تعامل عوامل تولید یک فیلم با کارگردان گفت: کار جمعی نیازمند یک کاپیتان است، فیلمسازی هم باید سرپرست داشته باشد و سرپرست فیلم کارگردان است. شما باید با کارگردان بحث و گفت‌وگو کنید و تا جایی که در توانتان است با هم همفکری کنید اما اگر قانع نشد شما دیگر مسئولیتی ندارید چون کارگردان یک اثر، مسئول نهایی آن است. البته کارگردان نمی‌تواند در ابعاد مختلف فیلم معجزه کند اما تاجایی می‌تواند تاثیرگذار باشد.

وی درباره اهمیت گریم هم توضیح داد: یادم است برای کاری با بازیگری می‌خواستیم همکاری کنیم او از فیلمنامه هم خوشش آمده بود اما وقتی گریم شد گفت من با این گریم زشت شده‌ام و دیگر نمی‌خواهم در این فیلم بازی کنم، او فیلم را ترک کرد و بازی نکرد. می‌خواهم بگویم خیلی از بازیگران به ویژه خانم‌ها وقتی به اتاق گریم می‌روند فکر می‌کنند باید خوشگل شوند و چنین انتظاری دارند!

کارگردان «لیلی با من است»، عنوان کرد: اگر می‌خواهید ثابت کنید که فیلمساز عمیقی هستید باید به مضامین عمیق بپردازید. تاثیر این موضوع از داشتن تدوین و فیلمبرداری خوب خیلی بیشتر است. در بازیگری هم باید بگویم من معتقدم این کارگردان نیست که یک بازیگر را تبدیل به بازیگر می‌کند بلکه این نقش است که او را بازیگر می‌کند. از نظر من نقش اولویت دارد هرچه قدر هم یک بازیگر توانا باشد باید نقشی باشد که او توانایی‌های خود را بروز دهد.

وی یادآور شد: یک بازیگر باید شانس داشته باشد که با یک کارگردان خوب کار کند و بتواند پیشنهاداتی بدهد، یعنی کارگردان نگوید هرچه را که من می‌گویم، انجام بده. یعنی کارگردان اینقدر فهم داشته باشد که فکر نکند دارد با وسایل کار می‌کند بلکه بداند دارد با آدم‌ها کار می‌کند. بازیگر کسی است که بتواند مشتی دروغ را به حقیقت تبدیل کند اگر این توانایی را نداشته باشد کسی همراه فیلم نمی‌شود. سر فیلمی بازیگر خیلی شناخته شده‌ای گفت من زودتر از ۱۰ صبح نمی‌توانم سر صحنه بیایم به او گفتم من هم نمی‌توانم این گونه کار کنم.‌

تبریزی در پایان درباره نقش مدیر تولید گفت: نقش او بسیار پیچیده است اما در سینمای ما دست‌کم گرفته شده است. او مدیریت روانی و هزینه‌های پروژه را برعهده دارد. ما در هر دوی این موضوعات مشکل داریم و هر آن کسی که بتواند این دو بخش را مدیریت کند، یک مدیر تولید خوب است.

رسانه سینمای خانگی- حال و روز ونیز در هشتاد سالگی

قدیمی‌ترین جشنواره سینمایی جهان در ایتالیا و در سایه اعتصابات سینمایی در آمریکا کار خود را آغاز کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هشتادمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز از فردا در ایتالیا در حالی آغاز به کار خواهد کرد که امسال فیلم‌های مهمی از سینماگران سرشناس جهان در این رویداد رونمایی خواهند شد، اما با توجه به اعتصاب بازیگران و نویسنندگان باید منتظر ماند و دید آیا جدیدترین دوره ونیز بویژه مانند چند سال اخیر با حضور ستاره‌ها و استعداد سینمایی برگزار خواهد شد یا عدم توافق اتحادیه‌ها با استودیوهای فیلمسازی در آمریکا تاثیر منفی بر روند برگزاری جشنواره خواهد گذاشت.

ونیز در سال‌های اخیر همواره یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های برای معرفی فیلم‌ها به فصل جوایز سینمایی و اسکار بوده و فیلم‌هایی چون «جاذبه»، «بردمن»، «جوکر»، «شکل آب»، «روما»، «سرزمین آواره‌ها» و «مستند تمام زیبایی و خونریزی»، پس از رونمایی در جشنواره ونیز در سال های گذشته حضور موفقی در فصل جوایز سینمایی داشتند و موفق به کسب جایزه اسکار  شدند.

در زیر نگاهی خواهیم داشت به مهم‌ترین اتفاقاتی که در جشنواره ونیز پیش رو در انتظار ماست:

افتتاحیه پرحاشیه

جشنواره ونیز امسال در ابتدا قرار بود با جدیدترین ساخته کارگردان ایتالیایی «لوکا گوادانینو» با عنوان «چلنجرز» افتتاح شود اما اعتصاب اتحادیه بازیگران آمریکا که به تبع آن بازیگران را از تبلیغ فیلم‌های استودیوها در جشنواره‌ها منع می کند موجب شد در نهایت این فیلم که با بازی «زندایا»، «جاش اوکانر» و «مایک فیست» همراه بود از برنامه افتتاحیه ونیز حذف شود و «فرمانده» ساخته «ادواردو دی آنجلیس» جایگزین آن شود.

«فرمانده»، داستان واقعی «سالواتوره تودارو» کاپیتان یک زیردریایی ایتالیایی با بازی «پیرفرانچسکو فاوینو» را در جنگ جهانی روایت می‌کند که یک کشتی تجاری مسلح را غرق می کند اما جان ۲۶ خدمه آن را نجات می دهد.

فیلم فرمانده

فیلم‌های جاده‌ای الهام بخش پوستر جشنواره

«لورنزو ماتوت» تصویرگر و هنرمند ایتالیایی، برای ششمین سال متوالی طراحی پوستر رسمی جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز را بر عهده داشته و اعلام کرده تصویر طراحی شده برای پوستر امسال از سنت فیلم‌های جاده‌ای الهام گرفته شده است و از این طریق به دنبال بیان احساسات آزادی، ماجراجویی و کشف سرزمین های جدید است. این پوستر یادآور فیلم‌هایی چون «سبقت» ساخته «دینو ریسی» کارگردان مطرح ایتالیایی در سال ۱۹۶۲ و فیلم «تلما و لوئیز» از «ریدلی اسکات» محصول ۱۹۹۱ است

پوستر جشنوراه ونیز

از «آدم‌کُش» فینچر تا «فراری» مایکل مان در جسجوی شیر طلایی

فهرست فیلم‌های بخش رسمی جشنواره ونیز امسال شاهد حضور چهره‌های سرشناسی خواهد بود و فیلم‌هایی جدید از چهره‌هایی چون «لوک بسون»، «بردلی کوپر»، «سوفیا کاپولا»، «دوید فینچر»، «مایکل فرانکو» و «مایکل مان» در بخش مسابقه اصلی برای کسب جایزه شیر طلایی بهترین فیلم و دیگر جوایز اصلی رقابت می‌کنند. امسال در بخش غیرقابتی نیز آثار فیلمسازان سرشناسی از «وودی آلن» و «وس اندرسون» تا «ویلیام فردکین»، «رومن پولانسکی» و «ریچارد لینکلیتر» به نمایش گذاشته می‌شود.

فهرست فیلم‌های حاضر در بخش‌های اصلی ونیز ۲۰۲۳ را در این لینک ببینید.

کارگردان «لالالند» در راس هیات داوران

امسال «دیمین شزل» کارگردان آمریکایی ریاست هیات داوران بخش مسابقه اصلی جشنواره ونیز را بر عهده دارد و «جین کمپیون» کارگردان برنده جایزه اسکار و نخل طلا، «مارتین مک دونا» کارگردان برنده جایزه اسکار و «لورا پویتراس» مستندساز برنده جایزه اسکار و شیر طلایی ونیز در کنار «میا هانسن-لاو» کارگردان تحسین شده فرانسوی، «صالح بکری» بازیگر فلسطینی، «سانتیاگو میتره» فیلمساز آرژانتینی و همچنین «شو چی» بازیگر چینی، دیگر اعضای هیات داوران بخش اصلی ونیز را تشکیل می‌دهند.

همچنین « آلیس دیوپ» کارگردان فرانسوی فیلم «سن عمر» هم ریاست هیات داوران جایزه لوییجی دو لورنتیس بهترین فیلم اول را بر عهده خواهد داشت و «یوناس کاراپینیانو» کارگردان ایتالیایی هم به عنوان  رئیس هیات داوران بخش افق‌ها برگزیده شده است.

دیمین شزل

«سازدهنی» امیر نادری پس از سال ها در ونیز

فیلم ۷۶ دقیقه‌ای «ساز دهنی» ساخته امیر نادری و محصول سال ۱۳۵۲ که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و استودیو روشنا بازسازی و ترمیم شده است، در بخش آثار کلاسیک جشنواره ونیز به نمایش گذاشته خواهد شد.

از دیگر فیلم های انتخابی بخش کلاسیک ونیز می‌توان به «یکی از قلب» ساخته «فرانسیس فورد کاپولا»، «جن گیر» ساخته «ویلیام فریدکین»، «شاه و کشور»  ساخته «جوزف لوزی»، «روزهای بهشت» ساخته «ترنس مالیک»، «پدری بود» ساخته «یاساجیرو اوزو»، «سایه‌های نیاکان فراموش شده ما» ساخته «سرگئی پاراجانوف»، «شکار» ساخته «کارلوس سائورا»، «آندری روبلوف- نسخه کارگردان» ساخته «آندری تارکوفسکی»، «مخلوقات» ساخته «انیس واردا» و «بلیسیما» ساخته «لوکینو ویسکونتی» اشاره کرد.
 

فیلم سازدهنی

یک فیلمساز ایرانی در روزهای ونیز

در بیستمین دوره بخش مستقل روزهای ونیز، فیلم مستند «آفتاب می شود» ساخته آیت نجفی محصول آلمان به عنوان یکی از فیلم‌های بخش رویداد ویژه به نمایش گذاشته می‌شود.

این بخش که توسط اتحادیه کارگردان‌های سینمای ایتالیا راه‌اندازی و برگزار می‌شود، ۱۰ فیلم را در بخش مسابقه رسمی خود انتخاب کرده که شامل «پشت صحنه» ساخته «عاطف بن‌ محمود» و  «خلیل بن کیران» ، «کودتا!» ساخته  «آستین استارک» و «جوزف شومان» به عنوان فیلم اختتامیه، «به دنبال صدا» ساخته «کیوشی سوگیتا»، «اقیانوس ها، قاره های واقعی اند» ساخته «توماسو سانتامبروجو»، «شیر» ساخته «استفانی کولک» ، «در طول شب» ساخته «دلفین ژیرار»، «سیدونی در ژاپن» ساخته «الیز ژیرار» ، «سر شب» ساخته «ویکتور ایریارته» ، «تابستان با کارمن» ساخته «زاخاریاس ماورویدیس»، «خونخوار انسانی در تلاش برای منصرف کردن یک آدم در حال خودکشی» ساخته «آریان لوییز-سیز» و «برف در میانه تابستان» ساخته  «چونگ کیت آون» می‌شود.

فیلم «بردلی کوپر» هست اما خودش به ونیز نمی‌آید

«بردلی کوپر» بازیگر و کارگردان آمریکایی در پی اعتصابات سینمایی در هالیوود در اولین نمایش جهانی فیلم جدیدش «مایسترو» در جشنواره ونیز شرکت نمی‌کند. «بردلی کوپر» علاوه بر کارگردانی این فیلم محصول کمپانی نتفلیکس در نقش موسیقیدان سرشناس «لئونارد برنستاین» نیز بازی کرده است.

«مایسترو» که در بخش مسابقه اصلی ونیز حضور دارد، فیلم زندگی‌نامه «لئونارد برنستاین» موسیقیدان و رهبر ارکستر برجسته آمریکایی را به تهیه‌کنندگی «مارتین اسکورسیزی» و «استیون اسپیلبرگ» روایت می‌کند. در این فیلم که محصول کمپانی نتفلیکس است، «بردلی کوپر» با گریمی سنگین در نقش اصلی «برنستاین» در دوران سالخوردگی نیز ایفای نقش کرده و «کری مولیگان» نیز در نقش همسرش «فلیسیا» مقابل دروبین رفته است. 

فیلم مایسترو

جایزه افتخار یک فیلمیساز به چه کسی می‌رسد؟

«وس اندرسون» کارگردان صاحب‌سبک آمریکایی پیش از نمایش جدیدترین فیلمش در جشنواره ونیز مورد تقدیر قرار می‌گیرد و جایزه افتخار یک فیلمساز (Cartier Glory to the Filmmaker Award) را دریافت خواهد کرد، جایزه‌ای که سالانه به شخصیتی که سهم ویژه ای در صنعت فیلم معاصر داشته است تعلق می‌گیرد.

وی این جایزه را پیش از نمایش فیلم جدیدش «داستان شگفت انگیز هنری شوگر» با بازی «رالف فاینز»، «بندیکت کامبربچ»، «دو پاتل» و «بن کینگزلی» دریافت می‌کند.

از دیگر فیلم‌های «اندرسون» می‌توان به «راشمور»، «هتل بزرگ بوداپست»، «گزارش فرانسوی»، «دارجیلینگ محدود»، «آقای فاکس شگفت‌اتنگیز»، «قلمرو طلوع ماه» و «شهر سیارکی» اشاره کرد.

وس اندرسون

عربستان از جشنواره ونیز کنار کشید

جشنواره دریای سرخ عربستان اعلام کرد امسال برنامه ویژه «زن در سینما» را در هشتادمین جشنواره ونیز برگزار نخواهد کرد. این تصمیم در واکنش به ادامه اعتصاب بازیگران آمریکا گرفته شده چرا که حضور ستاره‌های فیلم‌های آمریکایی در جشنواره ونیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

رویداد «زن در سینما» که از سال ۲۰۲۱ توسط جشنواره فیلم عربستان سعودی برای تجلیل از زنان در سینما راه اندازی شده، در دو سال اخیر حضور ستاره‌های بیشتری را در این رویداد سینمایی ممکن کرده بود. سال گذشته شش فیلمساز عرب از جمله «حیفا المنصور»، «هند صبری» و «کوثر بن هنیه» در قالب برنامه «زن در سینما» در ونیز مورد تجلیل قرار گرفتند و همچنین «ایزابل هوپر»، «کارلا برونی»، «نادین لباکی»، «سابرینا کارپنتر» و «سارا گادون» به عنوان میهمان حضور داشتند. در سال ۲۰۲۱ نیز «کیت هادسن» و «دمی مور» میهمان بخش «زن در سینما» بودند.

ستاره‌های فیلم‌های مستقل روی فرش قرمز می‌روند

در حالی که طبق قوانین اتحادیه بازیگران در زمان اعتصاب، بازیگران حق شرکت در جشنواره‌های و تبلیغ آثار سینمایی را ندارند اما برخی از فیلم‌های مستقل که خارج از فضای استودیوهای فیلمسازی ساخته شده‌اند مجوز حضور در ونیز را دریافت کرده‌اند.

«آدام درایور» برای تبلیغ فیلم «فراری» ساخته «مایکل مان» که در آن نقش شخصیت اصلی و پیشگام ایتالیایی مسابقات اتومبیل رانی یعنی «انزو فراری» را بازی می‌کند به جشنواره ونیز خواهد رفت و  «لندری جونز» هم برای فیلم «داگمن» ساخته جدید «لوک بسون» در ونیز حاضر می‌شود.

همچنین «مدس میکلسن» برای فیلم «سرزمین موعود» ساخته «نیکولای آرسل» کارگردان دانمارکی و «جسیکا چستین» نیز روی فرش قرمز فیلم «خاطره»ساخته سینماگر مولف مکزیکی «میشل فرانکو» خواهد رفت.

آدام درایور در فیلم فراری

برنامه ویژه برای سینمای اوکراین

جشنواره فیلم ونیز برنامه ویژه‌ای را تحت عنوان «روزهای اوکراین» شامل نشست‌هایی برای بررسی وضعیت این کشور جنگ زده و صنعت سینمای آن برگزار می‌کند.  این رویداد برای نخستین بار سال گذشته و با ابتکار بینال ونیز برگزار شد و در دوره امسال نیز با حضور «روبرتو چیکوتو» رئیس دوسالانه ونیز و «آلبرتو باربرا» مدیر هنری جشنواره ونیز برپا خواهد شد.

اولین نشست برنامه «روزهای اوکراین» با عنوان «صنعت فیلم اوکراین در دوران جنگ» برگزار می‌شود که با ارائه وضعیت کنونی سینمای این کشور توسط «مارینا کودرچوک» رئیس آژانس دولتی سینمای اوکراین همراه خواهد بود. همچنین میزگرد دیگری با عنوان «فیلمسازی با اوکراین: حمایت و همکاری» برگزار می شود و چندین سینماگر اوکراینی در آن شرکت خواهند کرد.

داستان واقعی یک سقوط در اختتامیه

فیلم اسپانیایی «انجمن برف» ساخته «خوان آنتونیو بایونا» کارگردان اسپانیایی، در اولین نمایش جهانی خود در اختتامیه هشتادمین جشنواره فیلم ونیز به روی پرده می‌رود.

این فیلم اسپانیایی زبان برگرفته از داستان سقوط واقعی پروازی در سال ۱۹۷۲ است که یک تیم راگبی اروگوئه را به شیلی بر فراز کوه های آند می برد و در نهایت از ۴۵ مسافر، ۲۹ نفر توانستند زنده بمانند.

بازیگران اسپانیایی این فیلم شامل «انزو ووگرینچیچ»، «ماتیاس رکالت»، «آگوستین پاردلا»، «استبان کوکوریچک» و «توماس ولف» هستند که تحت تأثیر اعتصاب انجمن بازیگران آمریکا قرار نگرفتند و بنابراین می‌توانند به جشنواره ونیز بروند.

فیلم انجمن برف

هشتادمین جشنواره فیلم‌ ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- روایت افخمی از افتضاح هوش مصنوعی

نشست نقد و بررسی مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک در سومین روز از رویداد «سینما پرتره» به نمایش درآمد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی گروه سینمایی «هنر و تجربه»، نشست نقد و بررسی مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک در سومین روز از رویداد «سینما پرتره» عصر روز دوشنبه ۲۳ مرداد به نمایش درآمد و پس از اکران این فیلم، نشست نقد و بررسی و تحلیلی با حضور بهروز افخمی به عنوان کارشناس مهمان و امیر قادری کارشناس و مجری نشست در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

بهروز افخمی در ابتدای نشست با اشاره به سختی‌های ساخت فیلم بر روی آب و دریا گفت: این فیلم نشان می‌دهد یک اثر چگونه به راحتی از کنترل خارج می‌شود و از ابتدا درباره ساخت آن تصمیم اشتباه گرفته می‌شود. این اتفاق ترسناکی است. در واقع این کار قرار دادن خود به عنوان فیلمساز در مقابل یک خودکشی است.

وی با تاکید بر اشتباه بودن فیلمسازی روی آب گفت: کوین رینولدز در زمان ساخت فیلم «دنیای آب» با استیون اسپیلبرگ که فیلم «آرواره‌ها» را روی آب ساخته بود تماس گرفت تا از او مشورت بگیرد. استیون اسپیلبرگ تنها نصیحتی که می‌کند این بود که این کار را نکن و فیلم را نساز. این دقیقاً چیزی است که پیتر مداک نمی‌دانست.

افخمی ادامه داد: این فیلم به ما یادآوری کرد که اگر فیلمنامه خوب نداشته باشی و اثری را به اشتباه بسازی ممکن است یک عمر فعالیت حرفه‌ای خود را زیر سوال برده باشی و فعالیتت در سینما تمام شود. جان هیمن که تهیه‌کننده فیلم بوده بسیار عاقلانه به مداک می‌گوید که ساخت این فیلم از ابتدا اشتباه بود و همین مساله نشان می‌دهد که تمام دلایل شکست این فیلم پیتر سلرز نبوده است.

این کارگردان با اشاره به اینکه این مستند جنبه‌های جالبی را از سینما به تصویر کشیده است، بیان کرد: این فیلم یک جنبه بسیار جالبی دارد که باید به آن پرداخته شود. این فیلم به ما نشان می‌دهد هیاهویی که درباره هوش مصنوعی راه افتاده است که می‌تواند فیلمنامه بنویسد، غلط است و به خوبی در این فیلم شاهد هستیم که این جنجال‌ها بی‌نتیجه است. وقتی هوش طبیعی انسان به همین سادگی خرابکاری می‌کند پس هوش مصنوعی می‌تواند اتفاقات فاجعه باری را رخ دهد.

افخمی افزود: در نهایت چیزی که برای فیلمسازان جوان باید مهم باشد این است که حرف‌هایی که درباره هوش مصنوعی می‌زنند فقط به درد ایلان ماسک می‌خورد که جلب نظر کند وگرنه این فیلم نشان می‌دهد که سناریو به هوش مصنوعی بدهید چه افتضاحی می‌شود.

کارگردان «شوکران» با تاکید بر اینکه هوش مصنوعی باعث ایجاد پارادوکسی در زندگی انسان‌ها شده است، گفت: به حکم سرمایه‌داری و هوش مصنوعی که نظام فعلی آن را ساخته است تصور می‌شود که تمام فعالیت‌ها به وسیله ماشین قابل انجام است و ارزان‌تر به نتیجه می‌رسد و چرخه تولید نیز با حضور هوش مصنوعی تغییر کرده است و این تصور به وجود آمده که با هوش مصنوعی دیگر نیاز به انسان و خلاقیت انسانی نیست در حالی که کاملاً اشتباه است زیرا تنها چیزی که در این میان باعث پیشرفت و تنوع می‌شود خلاقیت است و خلاقیت هم اسیر شدنی نیست.

امیر قادری کارشناس این نشست نیز به موضوع مستندسازی پرتره در سینما پرداخت و ضمن اشاره به تاریخچه چنین مستندهایی گفت: در سال‌های اخیر به خاطر گسترش استفاده از یوتیوب و فضای مجازی و آسان شدن شیوه آرشیوها و دیجیتالی شدن آن، مستندهای زیادی از حدود سال‌های ۲۰۱۸ تا به امروز ساخته شود. یکی از دلایلی که این برنامه هم در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اجرا شد رونق پیدا کردن این سبک فیلمسازی در جهان است. در بین این آثار فیلم‌هایی هست که موضوع و سوژه آن خاص و جذاب است و در کنار آن آثاری است که کارگردان با خلاقیت‌هایی فیلم را می‌سازد و باعث جذابیت آن می‌شود.

در این مراسم جمعی از دانشجویان خارجی دوره جدید مدرسه تابستانی زبان فارسی «بنیاد سعدی» نیز حضور داشتند.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا و مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک به نمایش درآمدند و در روزهای آینده مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

امروز در چهارمین روز از رویداد «سینما پرتره» مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با حضور احمد الستی و فرزاد موتمن به عنوان کارشناسان مهمان نمایش داده خواهد شد.

این رویداد توسط گروه سینمایی «هنر و تجربه» و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره «سینماحقیقت»، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا «سفر سنگ» تأثیری از سینمای وسترن بود؟

کارشناس سینما با اشاره به تفاوت آثار آمریکایی و ایتالیایی و ارتباط آن با سینمای ایران گفت: ملودرام و کمدی ایتالیایی، حادثه‌ای‌ها و پلیسی‌ها تاثیر زیادی بر فیلم‌های ایرانی داشتند. اما به دلیل اینکه شهرت سینمای ایتالیا زیاد نبوده به این موضوع پرداخته نشده است و فیلمسازان آن را پنهان کردند، مثلا فیلم «سفر سنگ» از وسترن ایتالیایی تاثیر پذیرفته است.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، فیلم «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا در دومین روز از رویداد «سینما پرتره» به نمایش درآمد و پس از اکران این فیلم، نشست نقد و بررسی و تحلیلی با حضور امیر قادری کارشناس و علی زادمهر میزبان در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

امیر قادری در ابتدای نشست با تاکید بر اینکه “قابل مطالعه‌ترین و جدی‌ترین جریان سینمای اصلی دنیا به جز سینمای هالیوود و هند سینمای ایتالیا در این دو دهه است” بیان کرد: یکی از دلایلی که من از اقتصاد سینما دفاع می‌کنم این است که هر وقت می‌بینید که جریان سینمای اصلی در حال نفس کشیدن و پیشرفت است اتفاقاً تجربیات بیشتری شکل می‌گیرد. همانطور که در آن دو دهه سینمای ایتالیا توانست فیلمسازان زیادی را تربیت کند.

او ادامه داد: از اوایل دهه شصت میلادی ساخت و نمایش فیلم‌های وسترن اسپاگتی شروع می‌شود و افراد جدیدی معرفی و معتبر می‌شوند اما تماشاگرها استقبال چندانی از آن نمی‌کردند. سرجیو لئونه‌ امروز برای خود یک غول بزرگ است و می‌بینید که اسپیلبرگ درباره او صحبت می‌کند و بر مد و موسیقی تاثیر دارد و خود یک ژانر جدید ایجاد کرد اما در زمان خودش اصلا مورد توجه نبود.

متاسفانه به وسترن اسپاگتی بی‌توجهی شد و جدی گرفته نشدنداین کارشناس درباره ویژگی‌های سبک ایتالیایی وسترن‌ها توضیح داد: فیلم‌های وسترن اسپاگتی می‌توانستند خشونت بیشتری داشته باشند و در آن زمان در سینمای آمریکا خشونت کمتر بود و بی‌پردگی بیشتری نسبت به سینمای آمریکا داشت. سینمای کمدی رمانتیک ایتالیا هم نسبت به ژانرهای دیگر بی‌پردگی بیشتری پیدا کردند. متاسفانه به وسترن اسپاگتی بی‌توجهی شد و جدی گرفته نشدند.

قادری با اشاره به آثار تارانتینو معتقد است: تارانتینو را به این خاطر تحسین می‌کنم که فیلم‌های بازاری را می‌گیرد اما سطح آنها را به شدت بالا می‌برد و ارتقا می‌دهد. او نه فقط به لحاظ اجرایی سطح را بالا می‌برد بلکه در سطح زیر متن هم ارتقاء می‌دهد و اینکار علاقه شخصی او بوده است. تارانتینو در این فیلم می‌گوید کوربوچی تغییر زیادی در دوران فیملسازی و در نهایت در فیلم‌هایش ایجاد می‌کند.

وی درباره حضور نداشتن ستاره‌های معروف دنیا در آثار ایتالیایی، بیان کرد: سینمای ایتالیا بازاری بود برای آخر دوران کاری خیلی از ستاره‌های مشهور آمریکا و البته مواردی برعکس آن هم داریم که هنوز بازیگران مشهوری نبودند. لئونه و دیگر کارگردانان ایتالیایی بازیگران معروفی را می‌خواستند برای فیلم‌هایشان اما آنها نمی‌آمدند. با این وجود در این بین کسی مثل کلینت ایستوود می‌آید و کارش را از اینجا شروع می‌کند. البته برای کوربوچی بازیگران معروف زیادی از اروپا کار می‌کنند.

این کارشناس سینما با اشاره به تفاوت آثار آمریکایی و ایتالیایی و ارتباط آن با سینمای ایران گفت: ملودرام ایتالیایی، کمدی ایتالیایی، حادثه‌ای‌ها و پلیسی‌ها تاثیر زیادی بر فیلم‌های ایرانی داشتند. اما به دلیل اینکه شهرت سینمای ایتالیا زیاد نبوده به این موضوع پرداخته نشده است و فیلمسازان آن را پنهان کردند و مثلا فیلم «سفر سنگ» به نظر می‌رسد بیشتر از آنکه از وسترن آمریکایی تاثیر گرفته باشد از وسترن ایتالیایی تاثیر پذیرفته است.

این کارشناس سینما در بخش دیگری درباره شناخته شدن و به وجود آمدن وسترن اسپاگتی بیان کرد: لئونه و کوربوچی با وسترن‌ها و ارزش‌های جان فورد بزرگ می‌شوند اما وسترن اسپاگتی کاملا از آن فاصله می‌گیرد.

بر اساس این گزارش این رویداد، به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی درباره‌ی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد و تا پنجشنبه از ساعت ۱۹ این مستندها به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی اثر، در کنارِ گفت‌وگو درباره‌ی چهره‌ی سینمایی مورد بحث برگزار می‌شود.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا به نمایش درآمدند و در روزهای آینده مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

امروز در سومین روز از رویداد «سینما پرتره»، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک با حضور بهروز افخمی به عنوان کارشناس مهمان نمایش داده خواهد شد.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

خروج از نسخه موبایل