رسانه سینمای خانگی- آیا جشنواره فجر، ادای دین به ارزش‌هاست؟

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: همه ما مدیون انقلاب اسلامی، شهدا، امام (ره) و رهبری هستیم و قطعاً انتظار می رود اهداف کلان و استراتژیک حوزه فرهنگی کشور در این جشنواره نمود عینی پیدا کند.

حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا مبلغی‌ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پی انتصاب دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در خصوص چالش ها موجود و انتظارات از سازمان سینمایی گفت: همه ما مدیون انقلاب اسلامی، شهدا، امام (ره) و رهبری هستیم و قطعاً انتظار می رود جشنواره فیلم فجر هم در جهت ادای دین به این ارزش ها برگزار شود و اهداف کلان و استراتژیک حوزه فرهنگی کشور در این جشنواره نمود عینی پیدا کند.

نماینده مردم کوهدشت و رومشکان در گفتگو با سینماپرس، افزود: همه ما سر سفره انقلاب نشستیم و همه به انقلاب اسلامی مدیون هستیم. اگر من نوعی زحمتی بکشم برای کشور و نظام و انقلاب، هرچه زحمت بکشم و تلاش کنم باز هم مدیون آن هستم و در جهت ادای دین خودم به این نظام تلاش کنم تا وظیفه ام را انجام دهم.

وی ادامه داد: اگر هر کسی در هر پست و جایگاهی خود را مدیون نظام و انقلاب و امام (ره) و رهبری بداند قطعاً تلاش می کند تا در راستای اهداف ارزشمند و کلان آن ها حرکت کند و همه ما امیدواریم که در جشنواره فجر پیش رو شاهد چنین اتفاقی باشیم.

این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی سپس به نقش برجسته هنر در تعالی، هدایت و رشد جامعه اشاره کرد و در این راستا اظهار داشت: از آنجا که هنر به ویژه هنر سینما تأثیر بسیار مهمی را بر جامعه به ویژه نسل جوان می گذارد و از سوی دیگر می تواند اهداف کلان و استراتژیک کشور ما را در قالب اثر هنری به کل دنیا ارائه کند باید با نگاه هوشمند و هوشیار به آن نگریست.

حجت الاسلام والمسلمین مبلغی در پاسخ به این پرسش که انتظار شما از دست اندرکاران این رویداد سینمایی که اهمیتی استراتژیک دارد چیست و با توجه به اینکه مسئولان جشنواره چهل و یکم نتوانستند نمره قبولی دریافت کنند فکر می کنید چه اتفاقی را در جشنواره چهل و دوم شاهد خواهیم بود تصریح کرد: اهمیت جشنواره فیلم فجر بسیار زیاد و زمینه ای برای حرکت های آینده کشور است. همه ما باید نسبت به جامعه مان متعهد باشیم، باید نسبت به تربیت صحیحی که در جامعه صورت بگیرد و آموزش درستی که باید باشد و سمت و سوی درستی که باید در جامعه رواج پیدا کند خود را مسئول بدانیم.

وی تأکید کرد: قطعاً هر مقداری این احساس مسئولیت بیشتر باشد طرف در هر جایگاهی قرار داشته باشد باید در خروجی و اثرش نشان دهد که دنبال کننده این اهداف والا است. همه کارهای ما برای رسیدن به آن اهداف ارزشمند باشد. باید برای رسیدن به اهداف ارزشمند تلاش و کوشش کرد. اگر هدف دیده نشود و کورکورانه کار شود مسئول به مسیر غلط هدایت می شود از این رو باید در وهله اول هدف را به درستی تشخیص داد و تعیین کرد و سپس پا در آن مسیر گذاشت؛ به هر صورت همه ما امیدواریم که جشنواره فجر انقلاب اسلامی با نگاه به ارزش های انقلاب اسلامی و اهداف کلان و استراتژیک نظام برگزار و موفق باشد.

رسانه سینمای خانگی- چگونه از تجاوز بگوییم بدون اینکه حال مخاطب بد شود

زیور حجتی کارگردان فیلم «زنان لجمن» که برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره منطقه‌ای سینمای جوانان شده است، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم با سوژه‌ای تلخ پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

فیلم کوتاه «زنان لجمن» بیست‌ونهمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان عواملش بودیم.

«زنان لجمن» که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران به تولید رسیده است، سوژه‌ای ملتهب مرتبط به سال‌های جنگ عراق علیه ایران دارد و داستان زنی را روایت می‌کند که حضورش در خط مقدم زمینه‌ساز بروز یک بحران در زندگی شخصی‌اش شده است.

این فیلم به کارگردانی زیور حجتی از آثاری است که در جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان استان یزد جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرده است و به پشتوانه همین مقام، به‌صورت مستقیم می‌تواند در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در سال جاری حضور داشته باشد.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگو مهر با زیور حجتی فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فیلم کوتاه «زنان لجمن» است.

* فیلم شما قصه شوکه‌کننده‌ای دارد اما بد نیست از اسم فیلم شروع کنیم؛ «زنان لجمن» به چه معناست؟

«لجمن» یک اصطلاح نظامی است که مخففی متشکل از حروف ابتدایی عبارت «لبه جلوی میدان نبرد» است و در اصطلاحات نظامی خود ما هم مرسوم است. زمانی انجمن سینمای دفاع مقدس فراخوانی را منتشر کرد تحت عنوان «۴۰ سال، ۴۰ فیلم» و یکی از موضوعاتی که در این فراخوان مطرح شده بود، مربوط به آسیب‌های جنگ بود. همین فراخوان جرقه‌ای شد که سراغ چنین موضوعی بروم. شخصاً هم دغدغه‌هایی در این زمینه داشتم و شروع به نگارش فیلمنامه کردم. وقتی متن را فرستادم از طرف داوران امتیاز بالایی دریافت کرد اما اتفاقی که افتاد آن فراخوان منجر به هیچ تولیدی نشد! گویا مدیران آن مجموعه تغییر کردند و اساساً با رویکرد مدیران قبلی مخالف بودند.

اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد

می‌خواستند روی متن‌ها بازبینی مجدد کنند اما من اصرار داشتم که همین متن خود را بسازم. با آن مجموعه به توافق نرسیدیم تا مدتی بعد که ماجرای پیچینگ انجمن سینمای جوانان پیش آمد. طرح این فیلم را برای انجمن سینمای جوانان اصفهان فرستادم و با پذیرش کار به‌صورت حمایتی در تولید آن مشارکت کردند. اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد.

* همین فیلمنامه را خوانده بودند و پذیرفتند در تولید مشارکت کنند؟

بله.

* آن زمان فکر می‌کنم مسئولیت انجمن با سیدصادق موسوی بود.

بله. اتفاقاً کلیت فیلم را که دیدند از نظر ساختار دوست داشتند اما از نظر محتوا و به‌واسطه زیرمتنی که داستان فیلم داشت کمی نکته داشتند. به‌خصوص که در نسخه که آن زمان برای آن‌ها نشان دادم، صحنه‌هایی در فیلم بود که داستان را مستقیم‌تر روایت می‌کرد و آن‌ها با این میزان از صراحت در طرح موضوع مشکل داشتند. بعدها دو پلان را حذف کردیم و وقتی فیلم را به جشنواره منطقه‌ای فرستادیم موفق به کسب جایزه شد. با توجه به اینکه آثاری که از جشنواره‌های منطقه‌ای جایزه کسب می‌کنند به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا می‌کنند، امسال هم فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.

* مسئله «تجاوز» تقریباً سوژه‌ای است که در هر مقطع زمانی می‌شود به آن پرداخت. چه شد که این داستان را در بستر جنگ روایت کردید؟

آنچه در فیلم به آن اشاره می‌شود بخشی از واقعیت‌های جنگ ماست که برخی نمی‌خواهند مطرح شود. این نخواستن البته تا حدودی منطقی هم هست، اما از منظر سینمایی معتقدم خیلی زودتر از این‌ها باید سراغ چنین سوژه‌هایی می‌رفتیم. واقعیت هم این است که در داستان فیلم اصل موضوع تجاوز چندان برایم مسئله نیست و معتقدم همیشه می‌تواند وجود داشته باشد، اما اینکه این تجربه تلخ در جریان جنگ روایت شود، برایم موضوعیت داشت به خصوص که تا کنون هیچ روایتی از آن نداشتیم.

* در یکی از سکانس‌های فیلم «روز سوم» البته اشاره‌ای به این جریان می‌شود…

آنجا اما با ورود کاراکتری که حامد بهداد نقشش را ایفا می‌کرد، این اتفاق رخ نداد. این موضوعی بود که واقعاً ذهنم را درگیر کرده بود و به‌واسطه همان جرقه‌ای که به آن اشاره کردم، سراغ ساخت آن رفتم.

* یکی از ویژگی‌های فیلم «زنان لجمن» که به‌خصوص در سکانس‌های ابتدایی خیلی مشهود است، تلاش برای پایبندی به کلیشه‌ها و قواعد ژانر وحشت است. چرا تا پایان این هویت ژانری را در روایت فیلم حفظ نکردید؟

جذابیت سینما برای من این است که می‌توان در قالب آن کارهایی را انجام داد که خیلی پایبند قواعد خاصی نیست. در طول روایت یک فیلم هم لحن روایت می‌تواند تغییر کند و هم ژانر آن. آنچه برای من مهم است این است که محصول نهایی انسجام خود را حفظ کرده باشد. معتقدید این انسجام در فیلم وجود ندارد؟

مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من هم‌ذات‌پنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظه‌ای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً به‌عنوان کارگردان کارم را غلط انجام داده‌ام.

* به‌نظرم در مواردی این تغییر لحن به یکدستی روایت شما آسیب زده است.

خب نظر شما حتماً محترم است اما من چنین نگاهی به فیلم ندارم. در میان مخاطبانی که فیلم را دیده‌اند هم تاکنون با چنین بازخوردی مواجه نشده بودم.

* اصلاً چرا این داستان ملودرام را در قالب ژانر وحشت روایت کردید؟

در فیلمسازی بیش از هر چیز برای من فضاسازی اهمیت دارد و اینگونه نیست که از قبل تصمیم گرفته باشم در یک ژانر خاص فیلم بسازم. براساس متن است که تصمیم می‌گیرم با ابزارهایی که در اختیار دارم، چه فضایی را باید بسازم. این متن هم این قابلیت را داشت که در چنین فضایی روایت شود. خیلی هم در بند آن نبودم که حتماً باید یک فیلم در ژانر خاص بسازم.

* یکی از نکاتی که در داستان فیلم ذهن مخاطب را درگیر می‌کند، تناقضی است که میان حس کاراکتر اصلی نسبت به اطرافیانش در فیلم وجود دارد. اتفاقی که برای همه اطرافیان به‌شدت مبارک است تبدیل به یک چالش و عذاب درونی برای شخصیت اصلی شده است و این تناقض لحظات وحشتناکی را برای او رقم می‌زند.

این موقعیت واقعاً موقعیت سختی است. شاید بتوانم بگویم تلخ‌ترین لحظاتی است که یک زن می‌تواند در زندگی آن را تجربه کند. کاراکتر در این موقعیت کشمکش‌هایی درونی با خود دارد که تبدیل به برخی کابوس‌های شخصی برای او شده است. حتی گاهی تصمیم به اقداماتی می‌گیرد که حتی فکر کردن به آن تکان‌دهنده است. در مقاطعی هم چالش‌هایی برای طرح موضوع با شوهرش دارد که مدام با تردید با آن مواجه می‌شود.

* قصه‌های تلخ در سینما واقعاً جذاب هستند و نمی‌توان این موضوع را کتمان کرد اما دو رویکرد در روایت قصه‌های تلخ وجود دارد. هم می‌توان آن را در قالبی بیان کرد که برای مخاطب اذیت‌کننده نباشد و در عین تأثیرگذاری حال بدی را به او منتقل نکند و هم می‌تواند چنان عریان به تلخی‌ها بپردازد که تمام تلخی آن در جان مخاطب رسوب کند. فکر نمی‌کنید فیلم «زنان لجمن» کمی از جنس دوم است و در مقاطعی خیلی حال مخاطب را بد می‌کند؟ این موضوع در سینمای بلند ما هم جای طرح دارد که ما تا کجا مجاز هستیم که برای روایت یک داستان تلخ، حال مخاطب را بد کنیم؟

من چنین نگاهی ندارم و قائل به این مرز نیستم. وقتی قرار است موضوعی تا این اندازه تلخ را روایت کنید، قطعاً حسی که دارید به مخاطب منتقل می‌کنید هم یک حس تلخ است. بالاخره مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من هم‌ذات‌پنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظه‌ای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً به‌عنوان کارگردان کارم را غلط انجام داده‌ام.

* «غم» به‌عنوان یک «حس» می‌تواند از طریق روایت شما به مخاطب منتقل شود اما بد کردن حال مخاطب موضوع دیگری است. به‌صورت مصداقی وقتی قرار است براثر فشار روحی یا جسمی یکی از کاراکترها در فیلم بالا بیاورد و دچار تهوع شود، هم می‌توان به گونه‌ای این لحظه را کارگردانی کرد که مخاطب متوجه این وضعیت کاراکتر شود، هم می‌توان با یک قاب بسته از لحظه بالا آوردن کاراکتر، مخاطب را هم دچار حالت تهوع کرد! نکته‌ای که من عرض می‌کنم ناظر به این است که حالت دوم چه الزامی دارد؟

من این فیلم را دو سال پیش ساخته‌ام و همین امروز هم فیلمنامه‌های آماده‌ای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابل‌پیش‌بینی است. این دشواری‌ها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت می‌کند متوجه منظور شما شدم. این مرز بستگی به این دارد که کارگردان تا چه اندازه می‌خواهد موضوعی که مدنظر دارد را بی‌واسطه با مخاطبش مطرح کند. مشخصاً من برای این فیلم احساس کردم این زن آنقدر در چنین موقعیتی حالش می‌تواند بد باشد که به همان اندازه مخاطب هم می‌تواند حال بد را حس کند. البته به قول شما شاید می‌شد در برخی جزییات، رویکرد دیگری داشت اما برای شخص من این اندازه نمایش عریان تلخی‌ها، جذابیت بیشتری داشت.

اما به این نکته‌ای که شما می‌گویید هم می‌توان فکر کرد و شاید اگر من باردیگر بخواهم فیلمی درباره یک موضوع تلخ بسازم، به گونه‌ای دیگر جزییات آن را با مخاطبم در میان بگذارم. زمان ساخت این فیلم این مدل را انتخاب کردم و شاید برای فیلم‌های بعدی سراغ مدل‌های دیگری بروم.

* کاراکتر اصلی فیلم برای تصمیم‌گیری در موقعیتی که در آن قرار گرفته شده، دچار تردیدهایی است که شاید برای یک زن معمولی چندان قابل درک نباشد. در چنین موقعیتی احتمالاً یک زن خیلی زود تصمیم نهایی را برای رها شدن از کابوسی که گرفتار آن شده است می‌گیرد.

درباره این تردیدها دو نکته را مدنظر قرار دهید. اول اینکه این زن یک پرستار در میدان جنگ است و طبیعتاً شخصیتی محکم دارد. چنین کاراکتری احتمالاً خیلی اهل نشان دادن واکنش‌های آنی نیست و با تأمل بیشتری تصمیم می‌گیرد. دلیل دیگر هم بحث ارتباط او با خانواده و همسرش است. او حتی در چند نوبت می‌خواهد اصل داستان را به همسرش بگوید اما وقتی شرایط او را می‌بیند، بازهم دچار تردید می‌شود.

* به‌عنوان سوال پایانی برنامه‌ای برای ورود به سینمای بلند ندارید؟

من این فیلم را دو سال پیش ساخته‌ام و همین امروز هم فیلمنامه‌های آماده‌ای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابل‌پیش‌بینی است. این دشواری‌ها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت می‌کند. این فرآیند نیاز به آسیب‌شناسی دارد. من جزو فیلم‌اولی‌هایی هستم که از سوی بنیاد فارابی هم تأیید شده‌ام و از آنجایی که آدم بیش‌فعالی هم در زمینه نوشتن هستم، همین الان فیلمنامه آماده برای کار دارم اما رفت‌وآمدها و پیگیری‌ها برای امکان ساخت فیلم بلند، گاهی آدم‌ها را خسته می‌کند. امیدوارم برای من این فرصت فراهم شود که بتوانم فیلم بلندم را بسازم.

رسانه سینمای خانگی- سینما با اندیشه حقیرانه رشد نخواهد کرد

رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما گفت: باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: برخی فیلمسازان با اندیشه به شدت حقیرانه مبادرت به ساخت فیلم می کنند! این باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند! آن ها نه می دانند فیلمنامه چیست و نه از سینما سردر می آورند!

کارگردان فیلم های سینمایی «فصل بلوغ» و «روییدن در باد» در گفتگو با سینماپرس، تصریح کرد: متأسفانه ما در سینمای کشورمان با فیلمسازانی روبرو هستیم که نه حکمت می دانند و نه فلسفه و الهیات خوانده اند؛ نه از جامعه شناسی چیزی می دانند و نه مطالعات روانشناسی و یا تاریخی داشته اند اما به راحتی و با اعتماد به نفسی کاذب مبادرت به ساخت فیلم هایی می کنند که قاعدتاً عاری از محتوای ارزشمند و ارزنده است.

وی در همین راستا متذکر شد: از سوی دیگر ما با مدیرانی روبرو هستیم که همواره شعارهای زیبا مانند تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و… را می دهند اما خبری از این شعارها و وعده های شان نیست.

قنبری با بیان اینکه فیلمساز برای تولید آثار ارزنده نه آزادی عمل دارد و نه حمایت می شود تأکید کرد: من فکر می کنم شاید بخشی از این اتفاق خودخواسته باشد و اگر خودخواسته هم نباشد نشان از عدم شناخت و آگاهی مدیران و سینماگران از سینما و هنرهفتم دارد.

این سینماگر سپس خطاب به هنرمندان و مسئولان سینمایی گفت: شک نکنید اگر تکان نخورید و تحول ایجاد نکنید سینمای مان به زودی مضمحل می شود! ما امروز در دنیایی زیست می کنیم که هوش مصنوعی در آن به وجود آمده و باید در این هوش جهانی آثار درخشانی از خود به جای بگذاریم! نگذاریم سرزمین خیال ما برای دیگران تصرف شود!

وی در پایان این گفتگو افزود: بنده شخصاً متأسفم که سینمای امروز ما عاری از محتوای ارزنده است؛ ما با سینمایی حراف و پرگو و بی دغدغه روبرو هستیم که تکلیفش با خودش روشن نیست و من امیدوارم این وضعیت به زودی پایان یابد.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران در حال تحریف انقلاب است

علیرضا سربخش کارشناس فرهنگی گفت: چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟

به گزارش سیننای خانگی از سینماپرس، علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟ چرا باید در این سینما فیلمی مانند «گل های باوارده» تولید شود که انگیزه های ملی مذهبی در ورای تولید آن وجود دارد؟ این ها همه مایه نگرانی است!

مدیر مسئول نشریه «سینما رسانه» در گفتگو با سینماپرس، افزود: مقوله محتوا در فیلم های سینمایی خیلی مهم است؛ به خصوص باید توجه داشت که فیلم ها با واقعیت ها و با سمت و سوی اصلی محتوای انقلاب و اسلام سازگاری داشته باشند اما متأسفانه بی مبالاتی های بسیاری در این حوزه صورت گرفته و می گیرد که دغدغه مندان و کارشناسان سینما را به شدت نگران کرده است.

وی سپس با اشاره به برخی فیلم های حاضر در چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر یادآور شد: «سینما متروپل» اثری بود که به اسم دفاع مقدس به خورد مخاطب دادند اما رسما ضد دفاع مقدس بود! یا فیلم دیگری در همین جشنواره وجود داشت که رسما نقش کلیه مردم ایران اسلامی در مواجهه و مقابله با دشمنان بعثی را نادیده گرفته بود! کارگردان آبادانی «گل های باوارده» تمام تلاش خود را به کار برده بود تا نشان دهد در قضیه آبادان فقط آبادانی ها نقش داشتند و هیچ اثری از ایرانیان و قومیت های مختلف دیگر در فیلمش دیده نمی شد.

سربخش در همین راستا تصریح کرد: آقای باشه آهنگر هنگام دریافت جایزه اش از مردم آذربایجان تشکر کرد اما در فیلمش هیچ نشانی از قومیت های دیگر نمی بینیم! آقایان تلاش کرده اند اینطور نشان دهند که انگار این آبادانی ها بودند که در مقابل عراقی ها ایستادند. این دروغ تاریخی است! چرا فارابی و وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در مقابل این محتوای نادرست عکس العملی نشان ندادند؟

این کارشناس فرهنگی تأکید کرد: «گل های باوارده» رسما از انگیزه های ملی و مذهبی مثل بازرگان و مصدق حمایت می کرد. گویا کسانی که آمدند دفاع کردند انگیزه دینی و مذهبی نداشتند. این محتوا کجایش با حقیقت سازگاری دارد؟ بنده شخصا در زمان جنگ سال های ۶۰ و ۶۱ با طرفداران نهضت آزادی بحث داشتیم و آن ها معتقد بودند ایران شروع کننده جنگ بود؛ حالا چرا وقتی کارگردان ناشیانه این دروغ را محتوای فیلمش می کند کسی توجه نمی کند؟

وی سپس با انتقاد نسبت به شوراهای متعددی که به این قبیل فیلم ها مجوز ساخت داده اند اظهار داشت: آیا مسئولان بررسی فیلمنامه ها در خوابند؟ من واقعا نگرانم؛ این ها تحریف واقعیات و ارزش های انقلاب اسلامی است. ما داریم این دروغ ها را به خورد جوانان می دهیم.

سربخش در همین رابطه متذکر شد: بنیاد حفظ آثار کجاست؟ چرا از آن ها هیچ واکنشی در مقابل و مواجهه با این قبیل فیلم ها نمی شنویم؟ چرا نهادهای مرتبط با انقلاب در مقابل این فیلم ها سکوت کرده اند؟ این ها تحریف تاریخ و انقلاب اسلامی است و نباید در مقابل آن ها سکوت کرد. این ها یک انحراف تمام عیار در سینمای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و این انحراف بسیار خطرناک است. باید جلوی این محتوای ناصواب را گرفت و هرچه دیرتر بجنبیم به ضرر خودمان و سینما و کشورمان است.

وی در همین رابطه یادآور شد: نباید اجازه داد مردم به ویژه نسل جوان با این محتواهای انحرافی ارتباط بگیرند؛ این محتواهای انحرافی درست مانند قضیه عبدالباقی آبادانی است که خودش آبادانی بود و به آبادان خیانت کرد اما برخی دشمنان و معاندان خلاف او را به صورت ناصواب پای نظام گذاشتند!‌ نباید اجازه داد که واقعیت ها وارونه جلوه داده شوند و محتوای غلط به هر شکلی در جامعه منعکس گردد.

رسانه سینمای خانگی- پربازیگرترین فیلم کوتاه تاریخ سینمای ایران آماده پخش

«جهان غیرموازی» پربازیگرترین فیلم کوتاه تاریخ سینمای ایران، آماده پخش بین‌المللی شد.

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه ای پروژه، به تازگی فیلم کوتاه «جهان غیرموازی» به نویسندگی و کارگردانی محمد یراقی که پربازیگرترین فیلم کوتاه تاریخ سینمای ایران به شمار می‌رود، این فیلم با همکاری بیش از ۳۰ بازیگر در ایفای نقش‌های مختلف، راوی چند روز از زندگی یک دختر ۶ ساله در جامعه ایران است و شرایط سخت زندگی کودکان کار را به تصویر می‌کشد.

«جهان غیرموازی» پس از هفت روز فیلمبرداری در مناطق مختلف تهران و پس از پایان مراحل فنی، این روزها در حال امضای قرارداد پخش بین‌المللی است.

یراقی نویسنده و کارگردان این فیلم می‌گوید: جهان غیرموازی چالش تلخی برای من بود، چون اغلب اتفاقاتی که در زندگی این کودکان رخ می‌دهد، به هیچ شکلی قابل نمایش نیستند و نواحی تاریک زندگی‌شان به گونه‌ای ناگوار است که برای بسیاری از مردم غیرقابل باور به نظر می‌رسد. ما در این فیلم، تلاش کردیم تا تنها بخش اندکی از مشکلات و تلخی‌های زندگی کودکان کار را بیان کنیم و صدای آن‌ها در جامعی باشیم که صدایشان به جایی نمی‌رسد و امیدواریم که در آینده نه چندان دور دیگر شاهد حضور هیچ کودک کاری در هیچ کشوری نباشیم.

پارسا مجد مدیر فیلمبرداری «جهان غیرموازی» است و لیلی نوروزی تدوین فیلم را برعهده داشته است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: اتفاقاتی که در عصر حاضر در حال رخ دادن هستند متعلق به جهان موازی یا غیرواقعی نیستند و همه ما در وقوع آن‌ها مقصر یا تاثیرگذاریم.

آیناز فکور، عباس ایمانی، داوود محمدآبادی، پیام حق‌نژاد، مهدی هاشمی، غزل کوچک‌بیگ، محمد سوری، شادی گل‌محمدی، فرخنده فرمانی‌زاد تعدادی از بازیگران «جهان غیرموازی» هستند.

عوامل اصلی این فیلم کوتاه عبارتند از: نویسنده و کارگردان: محمد یراقی، مدیر فیلمبرداری: پارسا مجد، مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، تدوین: لیلی نوروزی، صداگذار: ندا محسنی، آهنگساز: مهدی شیروانی، سرپرست گروه کارگردانی و برنامه‌ریز: بهزاد صفار، طراح صحنه: مسعود رحیمی، طراح لباس: محمد مهری، مجری طرح: پارسا مجد، جلوه‌های ویژه: بیتا اخلاقی، مدیرتولید: سید مجید میرحسینی، مشاور رسانه ای مریم قربانی‌نیا.

رسانه سینمای خانگی- جای خالی پدر، بزرگتر از همیشه

ششم تیرماه یازدهمین سالروز درگذشت علی کسمایی پدر دوبله ایران است که معتقد بود، هر آنچه را یاد می‌گیرید پیش خودتان نگه ندارید. او در حالی نسل پرافتخاری را پس از خود به جا گذاشت که این روزها گله‌های زیادی از وضعیت این هنر مطرح می‌شود و چند چهره شاخص دوبله هم فقط در یک سال گذشته از این دنیا رخت سفر بستند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علی کسمایی متولد ۱۲۹۴ و فارغ‌التحصیل رشته‌ اقتصاد از دانشگاه تهران بود که از سال ۱۳۲۹ فعالیتش را در زمینه‌ دوبله آغاز کرد و برای اولین‌بار در سال ۱۳۳۳ به عنوان سرپرست گویندگان، فیلم «شاهزاده‌ روباهان» را دوبله کرد.

دوبله‌ «شازده احتجاب»، «شطرنج باد»، «ملکوت»، «هجرت»، ‌ «پرواز در شب»، «هزاردستان»، «سربداران»، «آخرین پرواز»، «این خانه دور است»، «سال‌های جوانی»، «اتاق یک»، «حکایت آن مرد خوشبخت»، «کمیته‌ مجازات»، «هور در آتش» و فیلم‌های خارجی «دکتر ژیواگو»، «بانوی زیبای من»، «آوای موسیقی» و «هملت» از جمله آثار این هنرمند است.  

کسمایی در ششم تیرماه سال ۱۳۹۱ از دنیا رفت در حالی که سال‌ها به عنوان نویسنده و مترجم در مطبوعات فعال بود و مدیریت مجله‌های «عالم هنر»، «شهر ری»، «اطلاعات»، «مهر ایرانگ» و «راهنمای کارگران» را نیز برعهده داشت.

او به عنوان یکی از بنیانگذاران صنعت دوبله ایران شاگردان زیادی را تربیت کرد که هر کدام از پیشکسوتان دوبلاژ ایران محسوب می‌شوند.

او گفته بود: «زمانی‌که وارد سینما شدم، حتی در ایران یک “مویلا” (میز تدوین) وجود نداشت و دوبله‌ فیلم‌های فارسی را که در “پارس‌فیلم” انجام می‌شد، هنرمندانی چون سیامک یاسمی، ژاله علو، مهین بزرگی و بیژن محتشم که علاقه‌مند و عاشق سینما بودند، انجام می‌دادند. آن فیلم‌ها که در “پارس‌فیلم” ساخته می‌شدند، نه صدای صحنه و نه صدای شاهد داشتند؛ بنابراین ما دیالوگ‌های آن‌ها را درست می‌کردیم.»

منوچهر اسماعیلی در بزرگداشت علی کسمایی که سال ۱۳۸۶ به مناسبت روز سینما برگزار شد، گفته بود: «من بخش کوچکی از حاصل عمر علی کسمایی هستم. امروز صحبت از مردی است که حاصل عمرش، آبرو و حیثیت دوبلاژ ایران است.  من افتخار دارم که در سن ۲۰ سالگی در فیلم “دروازه پاریس” با ایشان همکاری کردم. یکی از ویژگی‌های علی کسمایی دادن فرصت بود. او یاد داد چیزی را که یاد گرفتی پیش خودت نگه‌ندار. این باعث ماندگاری نام علی کسمایی در دوبلاژ ایران شد.»

بنا به شواهد،   بسیاری از مدیران دوبلاژ و گویندگان مطرح که هم‌اکنون مشغول کار هستند و بسیاری از آن‌ها در چند سال گذشته از دنیا رفته‌اند، از شاگردان کسمایی محسوب می‌شدند؛ چنان‌که ابوالحسن تهامی‌نژاد درباره‌ او گفته است: «کسمایی استاد همه‌ ماست و ما دوبله را با ایشان شروع کردیم. آقای کسمایی در همه‌ ما تأثیر داشته و فیلم‌های خیلی خوبی را دوبله کرده است، که به خوبی آن‌ها را می‌فهمیده و می‌دانسته چه کاری باید انجام دهد.»

علی کسمایی در سال ۱۳۸۸ جوایز و یادگاری‌هایش را شامل عکس، فیلم‌ و لوح‌ها و وسایل مرتبط با بیش از نیم‌قرن فعالیتش در سینما، به موزه سینما اهدا کرد.

او در دفتر موزه سینما نوشت: «اینک حاصل زندگی‌ام را، از نوشته‌ها، سروده‌ها، کتاب‌ها، لوح‌های تقدیر، فیلمنامه‌ها، نوارها و … به موزه‌ سینمای ایران پیشکش می‌کنم، تا از گزند پراکندگی و نابودی در امان باشند و باشد که برای آیندگان به کار آیند. بر پیشینیان است که‌ با کوشش خستگی‌ناپذیرتری، این مرزوبوم کهنسال پرافتخار را، آبادتر و توسعه یافته‌تر و افتخارآمیزتر و موزه‌اش را پربارتر به آیندگان پیشکش کنند.»

رسانه سینمای خانگی- اسکار افتخاری به کدام هنرمندان می‌رسد؟

چند چهره سینمایی از جمله «آنجلا باست» و «مل بروکس» در جوایز گاورنرز امسال از آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک، جایزه اسکار افتخاری دریافت خواهند کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، «کارول لیتلتون» تدوینگر سینما نیز دیگر دریافت‌کننده امسال جایزه افتخاری آکادمی اسکار است و «میشل ساتر» از موسسه ساندنس نیز جایزه بشردوستانه ژان هرشولت را از آکادمی دریافت خواهد کرد. این چهار جایزه همزمان با چهاردهمین مراسم سالانه جوایز هیات رئیسه آکادمی (گاورنرز) در تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۳ (۲۷ آبان) در لس‌آنجلس اعطا می‌شود.

«جنت یانگ» رئیس آکادمی در این باره گفت: هیئت رئیسه آکادمی از قدردانی از چهار چهره پیشگام که صنعت فیلم را متحول کردند و الهام‌بخش نسل‌های فیلمساز و طرفداران سینما بوده‌اند، بسیار هیجان‌زده است. «آنجلا باست» در طول چندین دهه فعالیت حرفه‌ای خود، با ارائه بازی‌های چشمگیر که استانداردهای جدیدی در بازیگری تعریف کردند، به کار خود ادامه داده است. «مل بروکس» با شوخ‌طبعی خود قلب ما را روشن می‌کند و میراث او تأثیری ماندگار بر هر جنبه‌ای از دنیای سرگرمی گذاشته است. حرفه «کارول لیتلتون» در تدوین فیلم به عنوان الگویی برای افرادی است که پس از او می‌آیند. «میشل ساتر» نیز که یکی از ستون‌های جامعه فیلم مستقل است، نقشی حیاتی در حرفه فیلمسازان بی‌شماری در سراسر جهان ایفا کرده است.

جایزه افتخاری آکادمی اسکار سالانه به منظور ارج نهادن به دستاوردهای چشمگیر و کمک‌های استثنایی به هنر و علوم فیلم سینمایی یا خدمات برجسته به آکادمی اعطا می‌شود.

«آنجلا باست» بازیگر کهنه‌کار آمریکایی بیش از ۴۰ سال است که در سینما و تلویزیون یک چهره محبوب محسوب می‌شود. او نخستین نامزدی اسکار خود را برای بهترین بازیگر زن برای بازی خیره‌کننده در نقش تینا ترنر در فیلم «به عشق چه ربطی دارد؟» دریافت کرد.

او اخیرا به خاطر بازی در نقش ملکه راموندا در «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه» (۲۰۲۲)، دومین نامزدی خود را برای بازیگر نقش مکمل زن کسب کرد و به‌عنوان اولین بازیگر در آثار استودیو مارول و اولین زن ابرقهرمان، تاریخ‌ساز شد.

بسیاری از فیلم‌های برجسته او به تاریخ آکادمی گره خورده است، مانند «پسرا و محله» (۱۹۹۱)، که برای آن «جان سینگلتون» اولین فیلم‌ساز سیاه‌پوست و جوان‌ترین فرد تاریخ شد که نامزد بهترین کارگردانی شد. «مالکوم ایکس» (۱۹۹۲)، «ماموریت: غیرممکن – فال اوت» (۲۰۱۸) و «روح» (۲۰۲۰) از جمله دیگر فیلم‌های مهم «باست» محسوب می‌شوند.

«باست» که هفت بار نامزد جایزه امی شده است، در عرصه تلویزیون با نقش‌آفرینی در سریال‌هایی چون«جکسون‌ها: رویای آمریکایی»، «داستان رزا پارکز» و «داستان ترسناک آمریکایی» شناخته می‌شود. او امسال نیز با دو فیلم در جوایز امی حاضر است؛ به عنوان بازیگر نقش اول درام «۱-۱-۹» و راوی مستند «شب به‌خیر اوپی».

«مل بروکس» کارگردان، تهیه‌کننده، نویسنده، ترانه‌سرا و بازیگر افسانه‌ای است که کار خود را با نوشتن برای برنامه‌های تلویزیونی و ساخت سریال کلاسیک «باهوش باش» آغاز کرد. او در سال ۱۹۶۷ با فیلم کمدی «تهیه‌کنندگان» که کارگردانی و نویسندگی آن را بر عهده داشت، موفق به کسب اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شد. این کمدی موزیکال پس از آن در تئاتر برادوی اقتباس شد و رکورد بیشترین جایزه تونی (۱۲ جایزه) را که سه جایزه آن به «مل بروکس» رسید، ثبت کرد. از دیگر کارهای برجسته او در هالیوود می‌توان به فیلم‌های «زین‌های شعله‌ور» و «فرانکنشتاین جوان» در سال ۱۹۷۴ اشاره کرد که برای آن‌ها نامزد جایزه ترانه اصلی و فیلمنامه اقتباسی شد.

«ژان-لوک گدار»، «استیو مارتین»، «ژان-کلود کریر»، «هایائو میازاکی»، «اسپایک لی»، «جکی چان»، «فردریک وایزمن»، «دونالد ساترلند»، «انیس واردا»، «دیوید لینچ»، «ساموئل ال. جکسون»، «لیو اولمان» و «پیتر ویر» از جمله چهره‌هایی هستند که در دو دهه اخیر جایزه افتخاری آکادمی اسکار را دریافت کرده‌اند.

رسانه سینمای خانگی- اول زنان را بشناسید، بعد درباره آنان فیلم بسازید

تهیه‌کننده پیشکسوت سینما و تلویزیون گفت: ساختن فیلم درباره زنان، نیاز به شناخت درباره آن‌ها دارد و هر کسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد. این ربطی به زن و مرد هم ندارد و ما کارگردانان زنی داریم که تصویر مناسبی از زنان در آثار خود ارائه نکرده‌اند.

رسانه سینمای خانگی، امیرحسین شریفی در آستانه برگزاری نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» درباره ماندگارترین تصویر «زن» در سینمای ایران به ایرنا گفت: در سینمای ایران فیلم‌های بسیاری را به یاد می‌آورم که زنان در آن‌ها نقش داشته‌اند اما اگر بخواهم واقعیت را بگویم، باید روی این نکته تأکید کنم که هنوز حق زنان ایران در سینمای ایران ادا نشده است. اگر بخواهیم سراغ از فیلم‌هایی بگیریم که مقام واقعی زن در آن‌ها به تصویر درآمده باشد، باید بگوییم که نمونه‌های بسیار کمی داشته‌ایم.

بودجه فرهنگی به اندازه کافی وجود دارد که ما بتوانیم مقام والای زن را در فیلم‌های خود به تصویر درآوریمتهیه کننده «اشک سرما» درباره دلیل این سهم اندک ادامه داد: تقصیر اصلی متوجه مدیران فرهنگی این کشور است. مدیران فرهنگی ما چه در تلویزیون و چه در سینما بیشتر به دنبال مسائل دیگر هستند. خود من فیلم «پری» را که با نقش‌آفرینی خانم نیکی کریمی تهیه کرده‌ام می‌توانم ارائه تصویری واقعی از یک زن در سینما بدانم. «سیب سرخ حوا» هم در کارنامه تهیه‌کنندگی من هست که در آن هم مقاوم بودن شخصیت زن، موضوع اصلی بود.

شریفی افزود: در مقطعی جریان تهیه‌کنندگی به این سمت رفت که همه تهیه‌کننده‌ها دغدغه بازگشت سرمایه پیدا کردند و به همین دلیل است که معتقدم در این دست موضوعات فرهنگی، نیاز به حمایت مدیران دولتی دارد. بودجه فرهنگی به اندازه کافی وجود دارد که ما بتوانیم مقام والای زن را در فیلم‌های خود به تصویر درآوریم. زن است که در موارد بسیاری می‌تواند جامعه را در برابر بلایا حفظ کند.

تهیه‌کننده «مستاجر» در پاسخ به اینکه یک قهرمان زن باید چه ویژگی‌هایی در روایت یک فیلم داشته باشد ادامه داد: نکته اصلی این است که این فیلم‌نامه‌نویس است که می‌تواند مفاهیم مرتبط با مقام والای زن را براساس سفارشی که از یک تهیه‌کننده می‌گیرد، در قالب یک داستان ترسیم کند. اصل این موضوع هم به طرحی بستگی دارد که توسط نویسنده نوشته می‌شود و یک کارگردان آن را به تصویر در می‌آورد. خروجی این فرآیند حتما کار زیبایی درباره مقام زن خواهد بود.

برخی افراد به بهانه توفیق در گیشه از جایگاه زن‌ها سوءاستفاده کردندشریفی درباره مهمترین وجه تمایز تصویر زن در سینمای ایران نسبت به سینمای جهان هم گفت‌: به نظرم در سینمای دنیا، مقداری از جنسیت زن سوءاستفاده شده است و در مقطعی در سینمای ایران هم شاهد پیروی از این رویکرد بودیم. البته در اوایل انقلاب شرایط سینمای ما خوب بود اما بعد از آن بود که آرام‌آرام برخی افراد به بهانه توفیق در گیشه از جایگاه زن‌ها سوءاستفاده کردند. من به شخصه بالغ بر ۱۴۰ فیلم و سریال و تله‌فیلم ساخته‌ام و همواره مواظب بوده‌ام که شخصیت زن را در آثار خودم محافظت کنم. به‌هیچ عنوان حاضر نبودم به خاطر پول این جایگاه و مقام را خدشه‌دار کنم.

تهیه‌کننده «آشوبگران» در پاسخ به اینکه اگر روزی بخواهد فیلمی با محوریت یکی از زنان نامدار ایرانی بسازد سراغ کدام چهره می‌رود، گفت: هم در میان شخصیت‌های علمی ما زنان نامداری داریم که می‌توان از زندگی آن‌ها فیلم ساخت و هم در میان شخصیت‌های تاریخی. نکته مهم این است که نباید شخصیت این چهره‌های نامدار را مانند برخی از تجربه‌هایی که در این سال‌ها داشته‌ایم، خراب کنیم.

وی گفت: ساختن فیلم درباره زنان، نیاز به شناخت درباره آن‌ها دارد و هر کسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد. این ربطی به زن و مرد هم ندارد و ما کارگردانان زنی داریم که تصویر مناسبی از زنان در آثار خود ارائه نکرده‌اند. جشنواره‌ای مثل «حوا» باید بستری برای طرح همین مباحث و گفتگو درباره همین موضوعات باشد.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد ۱۶ تا ۲۳ تیر ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آقای تهیه‌کننده! کدام فیلم‌ها چوب جادویی دارند؟

تهیه‌کننده فیلم «سه کام حبس» با ابراز نگرانی از جای خالی تفکر در سینما، از توجه بی‌حساب و کتاب به فیلم‌های کمدی و رصد نشدن برخی اتفاق‌ها، به گونه‌ای که انگار بعضی فیلم‌ها با چوب جادویی اکران می‌شوند، انتقاد کرد.

به گزارش سینمای خانگی، فیلم «سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور اگرچه محصول سال ۱۳۹۸ است و در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شده بود اما سرانجام از اردیبهشت امسال روی پرده سینماها رفته و در این مدت توانسته با حدود ۳۵۰ هزار نفر تماشاگر به فروش بیش از ۱۶ میلیارد تومان برسد.

اکران این فیلم با بازی پریناز ایزدیار و محسن تنابنده که درباره یکی از معضل‌های بزرگ اجتماعی یعنی مواد مخدر است، با اکران تعداد قابل توجهی فیلم کمدی همزمان شده و همین سبب شده سازندگان این فیلم همانند برخی دیگر از فیلم‌های غیرکمدی در حال اکران نسبت به زمان و تعداد سانس‌هایی که در سینماها در اختیار دارند گله‌مند باشند.

در این زمینه ساسان سالور که تهیه‌کنندگی فیلم برادرش را برعهده داشته، در گفت‌وگویی با ایسنا با تاکید بر اینکه اساسا هر فیلمی ساخته می‌شود تا اکران خوبی داشته باشد و مخاطبان آن را تماشا کنند، بیان کرد: این روزها نسبت به اکران فیلم کمدی بحث‌های زیادی مطرح است و من درک می‌کنم که سینماداران حق دارند پس از رکود دوران کرونا و اتفاق‌های اجتماعی که چراغ سینما را خاموش کرد، از فروش چند فیلم طنز رضایت داشته باشند چون این فیلم‌ها چرخه اقتصادی سینما را به گردش درمی‌آورند؛ بنابراین از این منظر هیچ مخالفتی با فیلم‌های کمدی ندارم چه بسا که به سینما کمک هم می‌کنند منتها براساس رصدی که در این مدت داشتم، به نظر می‌رسد تغییراتی در سیاست‌گذاری‌های اکران بخصوص برای فیلم‌های اجتماعی باید صورت گیرد.

او گفت: اینکه در یک روز پنجشنبه حدود دوهزار سئانس به سه فیلم طنز اختصاص پیدا می‌کند و ۱۱۰۰ سئانس را به ۸ فیلم اجتماعی روی پرده می‌دهند سبب می‌شود احساس خطر کنیم و باید ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. با وجود حقی که برای سینماداران قائل هستم اما نباید با این نگرش همه چیز را به سمت‌وسوی فیلم‌های کمدی ببریم. ما نباید این باور را داشته باشیم که به دلیل برابر نبودن فروش فیلم‌های اجتماعی به اندازه فیلم‌های کمدی، آن‌ها را به سمت حذف شدن ببریم چرا که فیلم‌های اجتماعی معمولاً به آرامی مخاطب خود را پیدا می‌کنند و باید فضایی داشته باشند تا شرایط برای دیده شدن آن‌ها مهیا شود.

او با اشاره به آیین‌نامه‌های شورای صنفی نمایش و تعیین سرگروه و سقف هفت هفته برای اکران‌ ادامه داد: در آیین‌نامه شورا این نکته در نظر گرفته نمی‌شود که روزهای خوب و طلایی برای اکران، فقط سه روز فروش بلیت نیم‌بها (سه‌شنبه) و دو روز آخر هفته یعنی پنجشنبه و جمعه هستند و این، واقعیت سینمای ماست که با تعیین هفت هفته تطابق ندارد؛ چون مثلا برای فیلم «سه کام حبس» تعطیلی‌های رسمی عزاداری با بعضی از این روزهای طلایی اکران همزمان شد و هیچ جایگزینی برای آن‌ها نداشتیم. به‌جز این مورد، مدام بحث پایان هفت هفته و سرگروه مطرح می‌شود. واقعا چرا وقتی فیلمی بیش از ۵۰ درصد ظرفیت خود را پر می‌کند نباید در سئانس‌های خوب اکران شود؟ ما اگر حرفی بزنیم می‌گویند فقط به نفع خودش صحبت می‌کند؛ البته که من نفع فیلم خود را در نظر دارم ولی باقی فیلم‌های غیرکمدی هم وضعیتی مشابه دارند. سوال اینجاست که در نهایت کجا باید سلایق مختلف مردم را در نظر بگیریم؟ الان فیلم‌های سینمای کودک کجا هستند؟ فیلم‌هایی از ژانر وحشت چطور؟  

سالور با تاکید بر اینکه مخاطب حرف‌هایش صاحبان هیچ فیلم خاصی نیستند، گفت:‌ من دلم نه فقط برای فیلم خودم بلکه برای فیلم‌ آقای میرکریمی و دیگر دوستان هم می‌سوزد چون انگار یک عده پشت صحنه‌ای نشسته‌اند و برای میزان فروش فیلم‌ها تصمیم می‌گیرند. مثلا اگر فروش فیلم من به حدی رسیده که از نظر آن‌ها خوب است می‌توان اکران را تمام کرد. سوال من این است که چطور این تصمیم‌گیری‌ها را انجام می‌دهند؟ اگر گنجایش اکران برای این تعداد فیلم نیست، چرا فیلم اکران می‌کنند؟ چرا فیلم‌های بخش خصوصی را می‌سوزانند؟  اصلا وضعیت فروش بلیت‌ها چطور رصد می‌شود؟ این عجیب نیست که یک فیلم از هفته سوم اکران افت فروش دارد ولی در هفته آخر برای اینکه بتواند روی پرده بماند، ناگهان بیشتر بلیت‌هایش فروش می‌رود ولی وقتی به همان سالن می‌روی می‌بینی تقریبا خالی از تماشاگر است!؟ وقتی چنین اتفاق‌هایی می‌افتد جنگ بین من و همکارانم به اینجا می‌رسد که من باید بگویم فیلم آن‌ها نمی‌فروشد و آن‌ها هم درباره فیلم من اظهارنظر کنند و به همین راحتی دعوا به پا می‌شود.  

این تهیه‌کننده سینما در بخشی دیگر از صحبت‌هایش اظهار کرد:‌ من با فیلم طنز مشکلی ندارم بخصوص آنکه هر سرمایه‌گذاری به دفتر من می‌آید یک طرحی از فیلم کمدی دارد. حتی شاید خودم فیلم کمدی بسازم اما حرفم این است آیا باید به این شدت و حدت، تمام تمرکز بر سینمای کمدی باشد، طوری که اگر یک سئانس به سینمای اجتماعی بخواهند بدهند با منت باشد؟ این قابل قبول نیست که در پردیس‌های سینمایی چندسالنه هر نیم ساعت فیلم کمدی روی پرده باشد و برای فیلم اجتماعی ساعت ۱ تا ۵ بعدازظهر را بدهند. تا حرف هم بزنی می‌گویند زمان هفت هفته اکران فیلمت تمام شده. من کجا باید بگویم که این هفت هفته در عمل فقط معادل ۲۱ روز بوده؟  

او ادامه داد: ‌یک مسئله مهم دیگر این است که آیا به این فکر شده که اگر چند ماه آینده تماشاگران فیلم‌های کمدی را پس بزنند تکلیف سینما چه می‌شود؟ اصلا بخش تفکر سینما قرار است کجا جای بگیرد؟ چطور می‌شود که فیلمی مثل «سه کام حبس» که به یکی از معضلات بزرگ اجتماعی می‌پردازد حتی به اندازه یک کاغذ آ۴ تبلیغ محیطی ندارد چه رسد به بیلبورد!؟


سالور در پایان با اشاره به اینکه شرایط اکران نامتعادل و در جاهایی ناعادلانه پیش می‌رود، گفت: از دوستان تصمیم‌گیرنده خواهش می‌کنم رصد کنند که در اکران چه اتفاقی در حال رخ دادن است.  باید رصد شود که آیا بعضی فیلم‌ها واقعا چوب جادویی دارند که وضعیت فروش بلیت‌شان در هفته‌ آخر ناگهان بالا می‌رود. همچنین نباید فراموش کرد که ضریب اشغال برای تماشای فیلم‌ها بیشتر در آخر هفته و روزهای بلیت نیم‌بهاست پس باید به یک راهکار درست برسیم که اجرایی شود.

رسانه سینمای خانگی- در نشست زن و سینمای بین‌الملل چه گذشت؟

معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری گفت: نتوانستیم در فیلم و سینما به زنان قوی بپردازیم، ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمی‌کند.

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از بنیاد سینمایی فارابی، نخستین نشست زن و سینمای بین‌الملل به همت تشکل زنان انقلاب اسلامی با حضور انسیه خزعلی  – معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سید مهدی جوادی – مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی و برخی فعالان حوزه بین الملل زنان و خانوداه در بنیاد فارابی  برگزار شد.

جوادی در این نشست گفت: مسئله زن در سینما و بازنمایی سیمای زن در هنر هفتم، هم وجهه داخلی دارد و هم خارجی، از این‌رو نسبت به آنچه بیرون از مرزها اتفاق می‌افتد باید نگاه تطبیقی داشت.

او با اشاره به حضور دوستانی از زمره فعالان بین‌المللی فرهنگی و رسانه‌ای آشنا با سینما اظهار کرد: متاسفانه گاهی فراموش می‌کنیم که باید جهانی حرف بزنیم، کاری که امام خمینی (ره) انجام می‌داد، او جهانی می‌دید، جهانی حرف می‌زد و جهانی عمل می‌کرد و نظم جهانی را دستخوش تغییر کرد به همین دلیل از بوسنی در قلب اروپا تا نیجریه در قلب آفریقا یاران خمینی(ره) را می‌شود دید، و ما هم باید حرف‌های خود را بی لکنت و رسا و در وسعت جهانی فریاد بزنیم. ما باید بپذیریم که در وهله نخست در بازنمایی زن مسلمان در سینما دچار لکنت هستیم و می‌ترسیم صریح، بلند و شفاف از زن مسلمان انقلاب اسلامی حرف بزنیم.

مدیرعامل فارابی با تاکید بر اینکه بسیاری از موضوعات را نمی‌توان تزریقی و اجباری به هنرمند اجبار کرد، افزود: هنرمند باید بر اساس باور خود کار کند، چراکه تا شما به چیزی معتقد نباشید، نمی‌توانید خالق اثری متعهد باشید. بنابراین هرچقدر بخواهیم دستوری کار کنیم، در نهایت اثر خلق شده، شکل کاریکاتوری بیشتری به خود می‌گیرد. در این حوزه هم باید افراد معتقد و باورمند ورود کنند تا منشا اثر شوند.

جوادی با اشاره به منویات مقام معظم رهبری درخصوص نقش هنر در تمدن سازی اسلامی تاکید داشت زمانی میتوان زنِ تمدن سازِ اجتماعی، موثر، کارآمد، مهربان و صبور مسلمان را که الگوهای آن را در حضرت خدیجه و حضرت زینب سلام ا… علیهما وجود دارد، در سینما تصویرسازی کرد که اولاً صریح و رسا از شاخص‌های اینچنین بانویی حرف بزنیم و ثانیاً کسانی این حرف را بزنند که معتقد به چنین الگوهایی هستند.

وی با گلایه از نظریه‌پردازان حوزه‌های علوم معارفی و اسلامی گفت: غرب میداند در مورد زنان چه می‌خواد بگوید، ما هم می‌دانیم چه می‌خواهیم نگوییم، اما اینکه چه یاید بگوییم را کسی تبیین نکرده، آن زن امروزی مسلمان قابل فهم برای نوجوان و جوانی که سینمای انقلاب اسلامی باید برای جهانیان ترسیم کند چه شاخص‌ها و ترازی دارد را کسی ملموس و عینی نساخته است.

جوادی با در نظر گرفتن حدود سنی سینمای بعد از انقلاب که ۴۰ سالگی را رد کرده است، اذعان کرد: این مهم فرصتی است برای روی کار آمدن نسل جدید تا دغدغه‌مند و با شناختی بیشتر از جهان اسلام حرف جدید بزند. همچنین از این منظر می‌توان گفت در یک مقطع تاریخی در راستای تربیت و رشد نسلی نو از بانوان مسلمان فیلمساز هستیم تا بتوانند حرف‌های جدیدی بزنند.

مدیر عامل فارابی با تشویق بانوان حاضر در نشست برای ایجاد فرصت و بستری در راستای خلق فیلمنامه‌ای جسور، شجاع و مطلوب در زمینه به رخ کشیدن زن مسلمان، اخلاق‌مدار و تلاش‌گر گفت: امیدوارم با تلاش شما فرصت مناسبی برای بازنمایی خلاقانه چهره زنان  ایجاد شود.

خزعلی نیز با بیان اینکه هنوز نتوانستیم در فیلم و سینما به بازنمایی زنان قوی بپردازیم، تأکید کرد: ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمی‌کند.

او اظهار کرد: وضعیت زنان ما در دوران مختلف از جمله در طول انقلاب و دفاع مقدس مثال‌زدنی است، بنابراین نیاز است تا امروز تصویر مصداقی‌تر و حقیقی‌تری از زن مسلمان و ایران نشان دهیم، تصاویری که نماینده شجاعت حضور آن‌ها در مقاطع گوناگون باشد.

معاون رئیس جمهور در حوزه خانواده و زنان با بیان اینکه خطر تهاجم فرهنگی به خصوص در بخش چند رسانه‌ای و فیلم و سریال با ذائقه‌سازی در جهت انحراف و بی هویتی همراه هست، افزود: بنابراین لازم است تا درباره تمامی این موارد کار کنیم به خصوص در عرصه سینما که معرف زن مسلمان ایرانی در مجامع بین‌المللی هم هست.

او با تاکید بر اینکه همه ما آمادگی داریم تا برای رشد و پیشرفت این حوزه همکاری کنیم، گفت: مقام معظم رهبری همواره بر پیشانی بودن بانوان تاکید دارند، از این‌رو ما هم اعلام می‌کنیم که آمادگی داریم تا در حوزه زن و خانواده در عرصه‌های مختلف هنری، سینمایی و جشنواره‌ای پشتیبان بانوان کشورمان باشیم. البته بدیهی است که با همراهی خود آنان نتیجه بهتری هم حاصل خواهد شد.

همچنین در ابتدای این نشست، مهسا فرزان – دبیر کل تشکل زنان انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ما با تشکیل انجمن زنان انقلاب اسلامی سعی در هم‌افزایی در حوزه زنان مسلمان و انقلابی داریم، ادامه داد: موضوع سینما همواره از دغدغه‌های من بوده است، بنابراین لازم می‌دانم که به این موضوع با حضور و مشارکت خود زنان و بانوان کشورم پرداخته شود.

وی در ادامه افزود: ما نیاز به چنین نشست‌هایی داریم تا یکدیگر را از نزدیک بشناسیم و با تعریف کارگروه‌های ویژه بتوانیم نگاه زنان اهل مقاومت و بین‌الملل حاضر در این جلسات را به عرصه سینما جلب کنیم. همچنین در نظر داشته باشیم که هدف ما از برگزاری این سلسله نشست‌ها یک فعل محدود و تک‌بعدی نیست، بلکه می‌خواهیم این موضوع را در پهنای تمام انقلاب اسلامی تبیین کنیم.

نشست تخصصی زن و سینمای بین‌الملل از سلسله نشست‌های تخصصی با محوریت جایگاه زن در سینمای جهان است که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی توسط تشکل زنان انقلاب اسلامی برگزار می‌شود. در این نشست که در حدود بیش از سه ساعت به طول انجامید، بانوان حاضر که اغلب از چهره‌های سینمایی، فرهنگی و رسانه‌ای بودند به بحث و تبادل نظر درباره موضوعاتی از قبیل سینمای بین‌الملل، جایگاه زن در سینمای ایران و جهان و همچنین چگونگی شکل‌دهی سینمای حوزه مقاومت اسلامی، منطقه‌ای و بین‌المللی پرداخته شد. 

در نشست زن و سینمای بین‌الملل که روز گذشته سوم تیرماه به میزبانی فارابی برگزار شد، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور، سید مهدی جوادی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی، مهسا فرزان دبیر تشکل زنان انقلاب اسلامی و سایر اعضای این تشکل که بانوانی از کشورهای هند، لبنان و افغانستان هم به خود می‌دید، حضور داشتند.

خروج از نسخه موبایل