رسانه سینمای خانگی- برخی مدیران به سینما نگاه کاسبکارانه دارند

حجت قاسم زاده اصل گفت: عقل حکم می کند ما در سینما برای همه مخاطبان فیلم داشته باشیم اما برخی افراد مخاطبان انبوه سینما را فراری دادند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، حجت قاسم زاده اصل فیلمنامه نویس و کارگردان سینما در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» گفت: برخی مدیران سینمایی سینما را کشتند، فضای فرهنگی را نابود کردند و نگاه کاسبکارانه را در سینما رواج دادند و جالب آنجا است که از فروش فیلم های کمدی نازل خرسند هم می شوند و این اتفاق را برای خود دستاورد قلمداد می کنند.

کارگردان فیلم سینمایی «روز ششم» در گفتگو با سینماپرس افزود: عقل حکم می کند ما در سینما برای همه مخاطبان فیلم داشته باشیم اما برخی افراد مخاطبان انبوه سینما را فراری دادند و برای تعداد اندک مخاطبی که نگه داشتند فیلم می سازند که این تعداد اندک مخاطب هم به شدت به فیلم های کمدی علاقه دارند.

وی ادامه داد: این یک پروسه است که از سال ها قبل شروع شده و سینمادارها تصمیم گرفتند چراغ سینما تنها با فیلم های کمدی روشن بماند. دولت به جای حمایت فرهنگی هم و غم خود را روی ساختمان سازی و پردیس ساختن گذاشت و وظیفه ناخدا بودن و فرهنگی بودنش را رها کرد و سینما بدل به فضایی سر خود شد!

قاسم زاده اصل با تأکید بر اینکه نگاه اغلب افراد در سینما کاسبکارانه شده تصریح کرد: گویا برای برخی افراد تنها پول و درآمدزایی مهم است. این اتفاق در حالی است که ما در سینما مخاطبان اندکی داریم؛ درست است که ارقام فروش فیلم ها به دلیل گران شدن بلیت میلیاردی شده اما تعداد مخاطبان فیلم های مان اندک است و متأسفانه ما مخاطب خاص سینما را به طور کل فراموش کرده ایم.

این سینماگر متذکر شد: آقایان چراغ سینما را به زعم خودشان روشن نگه داشتند اما سینما را نابود کردند و عده ای سینماگر را کشتند! برخی مدیران حتی روی حرف خود هم نیستند و از فروش فیلم های کمدی سطحی سرخوش می شوند و پز می دهند که این فیلم ها می فروشد.

فیلمنامه نویس فیلم های سینمایی «قتل آنلاین» و «سومین روز پس از مرگ» خاطرنشان کرد: چرا باید به اینجا برسیم که از خودمان سوأل کنیم سینمای پلیسی و معمایی و ماورایی کجاست؟ چرا مدیران سینمایی آینده نگری ندارند و تنها به فکر امروز هستند؟

وی تأکید کرد: گویا شرط بقا در سینما این شده که برخی فیلم های کمدی و اجتماعی ساخته شود! متأسفانه تفکر بدوی و ضدفرهنگی در سینما وجود دارد. سال ها است این تفکر وجود دارد و آینده نگری نیست و برای هیچ مدیری آینده سینما اهمیت ندارد.

قاسم زاده اصل در پایان این گفتگو اظهار داشت: اغلب فیلم های سینمایی خام هستند. و پخته نشدند! یعنی بلوغی که باید در بطن اثر هنری باشد در آن ها وجود ندارد. سینما حیات خلوت بازی یک سری افرادی شده که برای بازی به سینما آمدند و حرفی برای گفتن ندارند و زخمی نخوردند که بتوانند آن را به درستی ترسیم کنند. سینما امروزه در کشورمان باب دل مدیران و تهیه کنندگانی است که می خواهند عده ای فیلمساز تنها به آن ها چشم بگویند! این مصداق نابالغی است و باعث می شود ما در سینما به سمت کارهای دم دستی و خامدستانه برویم.

رسانه سینمای خانگی- نگاه ویترینی، سینمای مقاومت را به تاراج برده است

حسین قاسمی جامی گفت: مسئولان می خواهند به زور این سینما را سرپا و زنده نشان دهند در صورتی که این سینما در واقعیت به شدت دچار رخوت شده و از نفس افتاده است.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، حسین قاسمی جامی کارگردان سینما در آستانه روز مقاومت اسلامی با انتقاد از شرایط فعلی سینمای مقاومت و ارزشی در کشور گفت: مهمترین علت ضعف سینمای مقاومت در کشورمان نگاه ویترینی مسئولان به این محصولات است به نحوی که مسئولان می خواهند به زور این سینما را سرپا و زنده نشان دهند در صورتی که این سینما در واقعیت به شدت دچار رخوت شده و از نفس افتاده است.

کارگردان فیلم های سینمایی «پی ۲۲» و «چشم شیشه ای» در گفتگو با سینماپرس، افزود: عدم داشتن سیاست مدون در حوزه سینمای استراتژیک ما را با مشکل روبرو کرده! سلیقه مسئولان فرهنگی و سینمایی سینمای مقاومت و استراتژیک را با بحران روبرو کرده؛ در یک دوره مدیری هیچ اقدام موثری در این حوزه صورت نمی دهد و در دوره بعد مدیری تنها در حرف و وعده می گوید باید از این سینما حمایت شود.

این سینماگر با بیان اینکه سینمای مقاومت اسلامی نیازمند برنامه ریزی بلندمدت حداقل ۱۵ ساله است اظهار داشت: ما باید شرایط را به گونه ای فراهم کنیم که با تغییر دولت ها سیاست های مدیران در خصوص سینما عوض نشود و همه مدیران مجبور شوند از یک سیاست خاص پیروی کنند و سینمای جمهوری اسلامی ایران را با یک هدف خاص که آن هدف باید به اطلاع عموم برسد پیش ببرند.

کارگردان فیلم های سینمایی «زمزمه بودا» و «آزادی سرخ» تأکید کرد: ما موضوعات استراتژیک بسیاری داریم که نسبت به آن ها دچار غفلت شده ایم و این غفلت تنها به مقوله مقاومت اسلامی ختم نمی شود؛ مثلاً در مورد حجاب اسلامی تاکنون هیچ اثر درخور تأملی در سینما تولید نشده و این در حالی است که مدیران سینمایی ملزم هستند چنین آثاری را سفارش دهند و تولید کنند، آثاری که بتواند همه مردم را درگیر خود کند و علاقه مردم را به حجاب اسلامی چند برابر کند اما اسفا که در همه این زمینه ها به شدت دچار غفلت هستیم.

وی در بخش دیگری از این گفتگو تصریح کرد: وقتی وزیر ارشاد می گوید باید از فیلم طنز حمایت شود خود به خود بسیاری از سینماگران به این سمت می روند؛ مشکل ما از سیاست گذاران است که خط مشی درست برای سینما ترسیم نمی کنند.

قاسمی جامی متذکر شد: فیلمسازان دغدغه مند این حوزه نیز نیاز به پول و بودجه دارند اما وضعیت اقتصادی دولت به گونه ای است که مشکل دارد و از این سینما حمایت نمی کند و تهیه کننده بخش خصوصی هم هرگز راضی به سرمایه گذاری در این حوزه نمی شود.

این کارگردان سینما ادامه داد: همه ما باید بدانیم سینمای مقاومت بخشی از هویت سینمای ملی مان است و هرگز نمی توانیم آن را از کلیت سینما جدا کنیم. ما نباید میان سینماگران این حوزه تبعیض قائل شویم و به شکل گزینشی تنها از برخی فیلمسازان برای تولید این قبیل آثار دعوت به کار کنیم. بنده معتقدم یکایک سینماگران دغدغه مند این حوزه باید از سمت مدیران فرهنگی و سینمایی حمایت شوند و امیدوارم که به زودی شاهد تحقق چنین آرزویی باشیم.

رسانه سینمای خانگی- مدیر کم‌تجربه، دلیل عمیق نبودن سینمای مقاومت است

عبدالله باکیده گفت: این بحران به وجود آمده در این سینمای مهم و ارزشمند، یک سازماندهی عظیمی می خواهد تا بتواند از تلاطم به آرامش برسد.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس،عبدالله باکیده کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز مقاومت اسلامی با انتقاد از شرایط فعلی سینمای مقاومت و ارزشی در کشور گفت: نتیجه حضور مدیران کم تجربه و جوان باعث شده سینمای مقاومت در سطح باقی بماند و ما شاهد تولید آثاری باشیم که اصلاً چشمگیر و قابل توجه نیستند.

کارگردان فیلم های سینمایی «پوتین» و «صلیب طلایی» در گفتگو با سینماپرس، افزود: وقتی مدیرانی به مراکزی که مسئولیت زمینه سازی برای صدور بحث های مهم فرهنگی را دارند سنجاق شد اند که اغلب جوان هستند و از مشاوران جوان تر و کم تجربه تر از خود بهره می برند نتیجه می شود همین وضعیت بحرانی در حوزه سینمای مهم و استراتژیک مقاومت!

وی ادامه داد: بی تردید هر نظامی که متکی بر ایدئولوژی خاصی است به خصوص ایدئولوژی مدافع که ما جزو آن ها هستیم نیاز دارد تا در حوزه مقاومت طرحی را بریزد که اجرا پذیر باشد.

باکیده با تأکید بر اینکه حوزه سینمای مقاومت باید از شعار جدا شود متذکر شد: سینمای مقاومت باید از گفتمان های جلسه ای جدا شود و به حوزه اجرایی برسد. این بحران به وجود آمده در این سینمای مهم و ارزشمند، یک سازماندهی عظیمی می خواهد تا بتواند از تلاطم به آرامش برسد. باید آدم هایی که دارای استدلال و استراتژی کامل هستند برای حضور در این گروه ها دعوت شود تا بتوان از این بحران عبور کرد.

این سینماگر پیشکسوت با انتقاد نسبت به برخی تولیدات دولت تصریح کرد: متأسفانه سینمای دولتی فیلم هایی را ارائه می کند که نازل تر از سینمای بدنه هستند! یک زمانی سینمای بدنه فیلم های نازل و پیش پاافتاده ارائه می کرد اما امروزه کار به جایی رسیده که نهادهای دولتی این قبیل فیلم ها را تولید می کنند و این مایه شرمساری است.

کارگردان سریال های تلویزیونی «نبردی دیگر» و «بچه های هور» خاطرنشان کرد: ما باید در سینمای مقاومت به روز عمل کنیم؛ مخاطب امروزی نمی تواند قهرمانان ۴۰ سال پیش را به آن صورت بپذیرد. پس تولید فیلم های سینمای مقاومت مستلزم آن است که ما به صورت اصولی و توأم با اندیشه جدید واردش شویم. نباید شخصیت های این سینما علی السویه باشند. مدیران باید به سمتی بروند که تولیدات این سینما بتواند با نسل جوان و به ویژه مخاطبان جهانی ارتباط بگیرد.

وی تأکید کرد: یکی از مهمترین نقاط ضعف سینمای مقاومت به ویژه طی سال های اخیر آن است که این سینما به شدت دچار شعارزدگی شده است. ما باید از شعار دادن پرهیز کنیم و بدانیم دیگر دوره شعار دادن گذشته است.

باکیده در بخش دیگری از این گفتگو متذکر شد: مقوله مهم مقاومت حوزه های گسترده ای دارد؛ از ادبیات گرفته تا تئاتر و مجسمه سازی و هنرهای نمایشی و هنرهای تصویری مثل سینما و تلویزیون باید به شکل کاملاً متعالی به این مسأله نگاه کنند. متعالی از نظر اینکه باید از منظری به موضوع مقاومت پرداخت که بشود کل جهان آن را درک کند اما متأسفانه ما بسنده می کنیم به اینکه مثلاً فیلمی راجع به یک شهید بسازیم که فقط داخل ایران قابل نمایش باشد.

این کارگردان در همین راستا افزود: وقتی بحث مقاومت پیش می آید در برابر افکار تهاجمی دشمنان است. پس برای افکار مهاجم باید آثار مهم مدافعی ساخت که این اتفاق هنوز در سینمای کشور ما نیفتاده است. به قوال والت دیزنی سینما زبان تمام مردم دنیا است و ما باید بر اساس نیازها و زبان مردم دنیا به فیلم های مان نگاه کرده و مبادرت به تولید آثارمان کنیم.

وی در پایان این گفتگو با بیان اینکه مقاومت بشارت دهنده افکار خوب است افزود: سینما یکی از راه های مبارزه است و می تواند بینندگان را در هر نقطه از دنیا با این مسأله و دغدغه های خودش آشنا کند. بر این اساس است که ما وظیفه داریم مبشر خوبی باشیم. اما اگر هنر در سینما به تعالی نرسد و حرفی که قرار است صادر شود به عنوان ثمره و مفهوم انقلاب مانند غزل حافظ نباشد و به درد نخورد همان بهتر که کاری صورت نگیرد. بی شک برای اینکه این سینما به تعالی برسد باید از افراد متبحر برای آن استفاده کرد تا یک اثر هنری وقتی خلق می شود در حد جهانی و تعالی باشد.

رسانه سینمای خانگی- به پاس علو و به نام عشق

ژاله علو که امروز ۹۶ ساله شد، همیشه گفته است تمام تلاش خود را انجام داده تا کارهایش را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ژاله علو سال ۱۳۰۶ در محله سنگلج و در خانواده‌ای زاده شد که فرهنگ برایشان اهمیت داشت. پدرش گرچه ارتشی بود ولی ذوق هنری داشت و علاقه‌مند بود دخترش با ادبیات کشور آشنا شود به همین دلیل از هفت سالگی با شروع مدرسه کتاب حافظ، سعدی و شاهنامه برایش می‌خوانده و او را تشویق می‌کرد تا با اشعار بزرگان کشور آشنا شود.

او که از دانشسرای مقدماتی مستقیما وارد رادیو شد و اعلام برنامه می‌کرد، می‌گوید: «در آن زمان به میدان ارک می‌رفتیم و با ماشین گویندگان را به بی‌سیم که یک استودیو پخش داشت و اغلب برنامه‌ها زنده پخش می‌شد، می‌بردند؛ یعنی اگر زنده یاد صبحی مهتدی برای قصه گویی می‌آمد و یا زنده یاد راشد برای سخنرانی می‌آمد به صورت زنده پخش می‌شد.»

علو درس و مشق را در دبستان «نواختران» در خیابان شاهپور آغاز کرد و دوره متوسطه را در مدرسه «خسرو خاور» گذارند. مدتی به دانشسرای مقدماتی رفت و به دلیل علاقه به کار هنری، هنرستان هنرپیشگی  را انتخاب کرد. در هنرستان هنرپیشگی نزد استادان بزرگی مانند هایک گاراگاش، دکتر نامدار که استاد فن بیان بود و خانمی سوییسی که استاد بدن و حرکت بود، مشغول نوآموزی شد. در همین هنرستان با چهره‌هایی همانند محمد نوری، معز دیوان فکری و … هم شاگردی شد و اولین حضور روی صحنه تئاتر را تجربه کرد.

طوسی حائری، معلم ادبیات دانشسرای مقدماتی، نخستین کسی بود که صدای خوش این دختر نوجوان را کشف کرد. او که خود جزو اولین گویندگان زن در رادیو بود، به دانش‌آموز نوجوان خود پیشنهاد کرد که گویندگی در رادیو را بیازماید. ژاله علو اولین حضورش را در رادیو با اعلام برنامه‌ها آغاز کرد و بعدها در این خانه ماندنی شد. فضای صمیمیانه رادیو او را نیز همچون دیگر همکارانش پا گیر کرد.

در دوره شکوه خیابان لاله‌زار که چراغ تئاترها و سینماهایش پر فروغ بود، ژاله علو اولین تجربه‌های جدی خود را در حوزه تئاتر در تئاتر فردوسی به انجام رساند.

خودش درباره این دوره در گفتگوی تاریخچه شفاهی سایت ارته (سایت تاریخچه شفاهی هنرمندان) گفته است: «عبدالحسین نوشین (پدر تئاتر نوین ایران) رفته بود و گروهش دنبال همکار بودند و دکتر نامدار مرا معرفی کرد.» مدتی بعد در تئاتر «تهران» می‌خواستند نمایش «آغا محمد خان» را بروی صحنه ببرند که دنبال او رفتند و برای بازی در نقش «امینه»، خواهر فتحعلی شاه و برادرزاده آغا محمد خان انتخابش کردند. بعدتر در نسخه سینمایی به کارگردانی صادق و منصور بهرامی هم همین نقش را بازی کرد.

او علاوه بر فعالیت در تئاتر فردوسی و تهران برای همکاری به تئاتر فرهنگ هم دعوت شد و در این تئاتر هم دو سه نمایش کار کرد. در همین تئاتر بود که هنرمندانی چون هوشنگ سارنگ، بدری هورفر، علی اصغر گرمسیری، لرتا هایراپتیان، نوشین و … جدیت در کار را به او آموختند. برای آنان تئاتر هرگز سَرسَری نبود.

سال ۲۷ به طور جدی‌تری کار خود را در رادیو ادامه داد. اولین نمایش رادیویی‌اش با پرویز خطیبی بود و بعد از آن با مهدی قاسمی، نصرت الله محتشم، عزیز الله حاتمی هم همکاری کرد.  در همکاری با محتشم برنامه «داستان شب» را پایه‌ریزی کردند.  علو از اولین داستان شب با محتشم کار کرد و پای ثابت نمایش رادیویی شد.  با وجود برنامه‌هایی مانند «داستان شب» و نمایش‌های رادیویی، کار رادیو رونق گرفت و او نیز این فضای گرم را خانه خود دید و در کارهای رادیویی پرشماری حضور پیدا کرد.

گرچه در رادیو تصویر هنرپیشه دیده نمی‌شد ولی او در برابر میکروفن رادیو هم همان بود که روی صحنه. آن چنان که خود گفته است: «مقابل میکروفن هرگز ادای گریه در نمی‌آوردم. اول به باور خودم فکر می‌کردم و بعد هم به باور مخاطب. خنده‌ام هم واقعی بود.» در دهه ۴۰ به عنوان کارگردان رادیویی هم فعال شد و بتدریج دوبله را هم آزمود و آنجا نیز ماندگار شد.

ژاله علو که به نسل طلایی دوبلورهای ایران تعلق دارد، در سینما و تلویزیون گویندگی‌های بسیار کرد. از مشهورترین بازیگرانی که او به جایش صحبت کرده، می‌توان از سوفیا لورن نام برد.

دهه ۵۰ برای او با سرایش شعر همراه شد. او که در کودکی با سعدی و حافظ و مدتی بعد با مولانا دمخور شده بود، در این دهه شروع به سرایش شعر کرد و چند شعرش در کتاب زنان شاعر ایران منتشر شد.

ورودش به سینما با اسماعیل کوشان رقم خورد. همان استاد دوران نوجوانی، نامدار او را به کوشان معرفی کرد.  کوشان آن زمان میترا فیلم را راه‌اندازی کرده بود. «طوفان زندگی» اولین فیلمی است که با آن، حضور مقابل دوربین سینما را تجربه کرد و بعدها با کارگردانانی همچون هوشنگ کاووسی، علی کسمایی هم کار کرد.

بازی در فیلم «طوقی» سبب همکاری او با علی حاتمی شد. همچنانکه در فیلم «صدای صحرا» هم با نادر ابراهیمی همکاری کرد. علو در سال های بعد از انقلاب با بازی در فیلم‌هایی مانند «زمان از دست رفته» به کارگردانی پوران درخشنده، «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی، «روز واقعه» کار شهرام اسدی، «آدم برفی» به کارگردانی داود میرباقری، «سلطان» کار مسعود کیمیایی، «جنگ نفتکش‌ها» ساخته محمد بزرگ‌نیا و … حضور خود را روی پرده نقره‌ای تداوم بخشید.

او با بازی در نقش خاله لیلا در مجموعه «روزی روزگاری» در کنار خسرو شکیبایی یکی از خاطره انگیزترین بازی‌های خود را رقم زد. علو این روزها فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» را روی پرده سینماها دارد که در آن محمدرضا فروتن هم باری کرده است.  

روابط عمومی موزه سینما بخشی از مصاحبه تاریخ شفاهی موزه با این هنرمند را منتشر کرده که در آن با اشاره به اینکه اواخر دهه ۳۰ کم کم کار سینما را رها کرد، گفته است:‌ در آن دهه کیفیت کار متفاوت شده بود و دیگر نه من آن‌ها را می پسندیدم و نه آن‌ها مرا و کارم به رادیو و دوبله محدود شده بود. سرپرست دوبلاژ بودم و در رادیو برنامه‌های مختلفی را کارگردانی می‌کردم. در دهه ۵۰ چند فیلم بازی کردم و در ادامه آن‌ها در سریال امیرکبیر و روزی روزگاری، گالش ها و بخش چهار جراحی نیز حضور پیدا کردم اما همچنان با دوبلاژ همکاری می‌کردم و در سال ۵۸ از رادیو بازنشسته شدم.

وی با بیان اینکه هنرمندان زیادی بودند که دیگر نظیر آنها را نخواهیم داشت، می‌گفت: البته هنوز هم هنرمند داریم که قابل توجه و احترام هستند اما یاد یاران از دست رفته در زمانی که آدم مرور خاطرات می کند، خیلی عزیز است. دوستانی بودند که در رادیو، دوبله، سینما و تئاتر همراه و همکار و همگام بودیم با هم به کارمان عشق می‌ورزیدیم، عاشقانه کار می‌کردیم و باهم اثری بوجود می‌آوردیم که مردم روزی دیدند و شنیدند و در خاطره‌هایشان نگه داشتند و هنوز بعد از سال‌ها وقتی من را می‌بینند می گویند ما با صدای تو بزرگ شدیم.

او همچنین از همکارانش یاد کرده و گفته است: یادم می آید روزی یکی از مجلات درباره خانم چهره آزاد از من سوال کرد و من در پاسخ گفتم او کارش را با عشق شروع کرد و عشقش را در کارش نیز به کار برد زیرا هنر و عشق از هم جدا نیستند. او به نیکنامی زندگی کرد و با جلال و عظمت از دنیا رفت. من معتقدم مرگ ترسناک و دردناک نیست بلکه یک پرواز باشکوه است و خوشا به حال کسانی که با شکوه پرواز می‌کنند.

علو تاکید دارد که؛ تمام تلاشم را کردم تا کارهایم را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام بدهم و در تمام مدت به مردم عشق ورزیدم؛ به همین دلیل مردم به من لطف دارند و همین برای من بهترین پاداش است.

رسانه سینمای خانگی- در جشنواره فیلم لوکارنو دقیقاً چه خبر است؟

هفتاد و ششمین جشنواره فیلم لوکارنو در حالی آغاز به کار خواهد کرد که علیرغم حضور ناچیز سینمای ایران در این رویداد اما معاندان با حضور پررنگ خود تلاش دارند تا سیاسی کاری علیه کشورمان را در این رویداد سینمایی نیز ادامه دهند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، هفتاد و ششمین دوره جشنواره فیلم لوکارنو از ۲ تا ۱۲ آگوست (۱۱ تا ۲۱ مرداد) برگزار می‌شود. این جشنواره در ۱۱ بخش با ۳ بخش رقابتی و اهدای ۲۰ جایزه بر کیفیت و تنوع تمرکز دارد.

نکته قابل تأمل در خصوص سینمای ایران در این رویداد اینکه فیلم سینمایی «منطقه بحرانی» ساخته جدید علی‌احمدزاده که محصول مشترک ایران و آلمان است، در بخش مسابقه بین‌الملل هفتاد و ششمین جشنواره فیلم لوکارنو حضور دارد و در کنار ۱۶ فیلم دیگر برای کسب جایزه یوزپلنگ طلایی بهترین فیلم این رویداد سینمایی رقابت می‌کند.

امیر پوستی، شیرین عابدینی راد، مریم صادقیان، علیرضا کی‌منش، ساغر سحرخیز، مینا حسنلو، علیرضا راستجو و صبا باقری بازیگران فیلم «منطقه بحرانی» هستند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «امیر زندگی تنهایی دارد و سگش تنها همراه اوست. او در درنیای زیرمینی تهران پرسه می‌زند، انواع مواد مخدر را می‌فروشد و در خیابان‌های شهر بی‌هدف حرکت می‌کند و …».

لازم به ذکر است که علی‌ احمدزاده پیش از این ساخت فیلم‌ کوتاه «آوانتاژ» و فیلم‌های بلند «مهمونی کامی»، «پدیده» و «مادر قلب اتمی» را در کارنامه دارد و بر اساس شنیده ها و برخی تیزرهای منتشر شده در فضای مجازی در جدیدترین اثر سینمایی خود بعضاً بازیگرانش به صورت کاملاً بی حجاب جلوی دوربین رفته اند! بی شک چنین اتفاقی می تواند با واکنش قاطع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت امور خارجه، سازمان سینمایی و… روبرو شود اما تا امروز رویکرد آن ها در مواجهه با این اتفاق تنها سکوت بوده است!

علاوه بر حضور فیلم احمدزاده در این رویداد سیاسی-سینمایی، کیت بلانشت و زهرا امیر ابراهیمی در مراسم اختتامیه جشنواره لوکارنو حضور خواهند داشت تا برای نمایش فیلم جدیدشان با عنوان «شیدا» ساخته نورا نیاسری تبلیغ کنند. بلانشت تهیه کننده اجرایی «شیدا» است. فیلم نخستین بار در جشنواره ساندنس به نمایش درآمد و توانست برنده جایزه تماشاگران شود.

به علاوه «حقایق اساسی دریاچه» ساخته لاو دیاز، «انتظار زیادی از پایان جهان نداشته باشید» به کارگردانی رادو ژوده، «پاتاگونیا» ساخته سیمون بوزلی، «رویاهای شیرین» به کارگردانی انا سندیارویچ، «سرباز ناپدید شده» به کارگردانی دنی روزنبرگ و «یانیک» ساخته کوئنتین دوپیو از جمله دیگر فیلم‌های حاضر در بخش اصلی جشنواره لوکارنو هستند.

فیلم‌های «آناتومی یک سقوط» ساخته جاستین تریه برنده نخل طلای جشنواره کن، «مغناطیسی قاره» از لوک ژاک، «شهر زنان» ساخته فدریکو فلینی، «قاچاقچیان» به کارگردانی ریو سونگ وان و «شیدا» ساخته نورا نیاسری به عنوان محصول سینمای استرالیا نیز از جمله آثاری هستند که در بخش پیازا گراند (نمایش در میان بزرگ شهر) به روی پرده می‌روند.

همچنین ۲ فیلم کوتاه «نگهبان» به کارگردانی امیرحسین شجاعی به نمایندگی از ایران و «انگار مادرم گریسته بود آن شب» به کارگردانی هدی طاهری به نمایندگی از آلمان به بخش مسابقه هفتاد و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم لوکارنو راه یافتند.

اما از جمله اخبار مهم این رویداد سینمایی آنکه ماریان اسلات تهیه‌کننده سرشناس پاریسی که نقش مهمی در ارایه آثار کارگردان‌های مولفی چون لارس فون تریه، لوکرسیا مارتل و لیساندرو آلونسو آرژانتینی داشته امسال از سوی جشنواره فیلم لوکارنو تجلیل می‌شود.

اسلات جایزه ریموندو رزونیکو جشنواره سوییسی را می‌گیرد که به تهیه‌کننده‌ای اهدا می‌شود که مظهر اخلاق مستقل باشد. این جایزه ۵ آگوست با ادای احترام به فیلم کمدی سیاه با مضمون محیط زیستی «زن در جنگ» ساخته بندیکت ارلینگسون کارگردان ایسلندی به وی اهدا می‌شود. روز بعد هم یک گفت‌وگوی روی صحنه با وی برگزار می‌شود.

اسلات که متولد دانمارک است سال ۱۹۹۳ شرکت تولید اسلات را در پاریس راه‌اندازی کرد. وی از سال ۱۹۹۵ تهیه کننده فون‌تریه بود و کارش را با «شکستن امواج» شروع کرد. در طی سال‌های بعد اسلات آثاری از شمار زیادی از کارگردان‌های مولف مستقل را خلق کرد که علاوه بر مارتل و ارلینگسون شامل چهره‌هایی چون بنت هامر، مالگورزاتا زومووسکا، پاز انچینا، اما دانته، ماریان کریشان، ژولیت گارسیا، یشیم اوستاوغلو، سرگئی لوزنیتسا و نائومی کاواسه می‌شود.

همچنین بازیگر سوئدی استلان اسکارسگارد [اسکاشگورد] که بازیگر فیلم‌هایی چون «ویل هانتینگ خوب»، «ماما میا!» و «رونین» است، در جشنواره بین‌المللی فیلم لوکارنو امسال با دریافت جایزه کلوپ پلنگ، برای یک عمر دستاورد هنری تجلیل خواهد شد.

اسکارسگارد ۴ آگوست در مراسمی در پیاتزا گرانده لوکارنو جایزه خود را دریافت خواهد کرد و ۵ آگوست در جلسه پرسش و پاسخ مخاطبان شرکت می کند. به افتخار او همچنین فیلم «عصر به‌خیر آقای والنبری» محصول ۱۹۹۰ که یک درام تاریخی جنگی ساخته شِل گریده است نمایش داده می‌شود. در این فیلم اسکارسگارد نقش رائول والنبرگ دیپلمات سوئدی را بازی می‌کند که هزاران یهودی مجارستانی را در ماه‌های پایانی جنگ جهانی دوم نجات داد.

در این جشنواره همچنین درام جنایی ران هوانگ با عنوان «چه باقی می‌ماند» که همسر اسکارسگارد نویسنده آن و یکی از پسران بازیگرش، گوستاو بازیگر «وایکینگ‌ها» و «اوپنهایمر» همراه پدر در آن بازی کرده‌اند، به نمایش درمی‌آید. کارگردان و خانواده اسکارسگارد در این نمایش به اتفاق حضور خواهند یافت.

این بازیگر ۷۲ ساله با موفقیت توانسته است به عنوان یک ستاره سینمای هنری اروپا تعادل را در حرفه خود ایجاد کند. او ۵ فیلم با لارس فون‌تریر ساخته است از جمله «شکستن امواج» (۱۹۹۶)، «رقصنده در تاریکی» (۲۰۰۰)، «داگویل» (۲۰۰۳) و «مالیخولیا» (۲۰۱۱) و ۵ فیلم با نویسنده نروژی هانس پتر مولاند که «به ترتیب خروج از صحنه» (۲۰۱۴) و «به هوای دزیدن اسب‌ها» (۲۰۱۹) از جمله آنها هستند. اسکارسگارد همچنین در فیلم‌های پرفروش هالیوود، مانند فیلم‌های «دزدان دریایی کارائیب»، «ماما میا!»، «ثور» و «انتقام‌جویان» هم در نقش‌های مکمل ظاهر شده است. او نقش بارون ولادیمیر هارکونن را در «تل ماسه» دنی ویلنوو ایفا کرد و در فیلم دوم آن هم در همین نقش جلوی دوربین رفته است.

در تلویزیون اسکارسگارد سال ۲۰۱۹ برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در مینی سریال درام «چرنوبیل» برای اچ‌بی‌او شد و به تازگی در اسپین آف «جنگ ستارگان» با عنوان «آندور» به کارگردانی تونی گیلروی برای دیزنی پلاس بازی کرد.

رسانه سینمای خانگی- موضوع مقاومت در سینمای ایران مغفول است

شاهرخ کیوان نیا گفت: راهکار برون رفت از این شرایط این است که نیروهای متعهد و امتحان پس داده ای که طی ۴ دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره عشق خود را به اسلام و انقلاب نشان داده اند پای کار بیایند و اداره امور را در دست بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی، شاهرخ کیوان نیا مستندساز در آستانه روز مقاومت اسلامی با انتقاد از شرایط فعلی سینمای مقاومت و ارزشی در کشور گفت: مدیران فرهنگی بیشتر دنبال مانور رسانه ای و ارائه بیلان کاری به بالادستی های شان هستند و همین باعث شده توجه چندانی به مقوله های مهمی همچون مقاومت اسلامی نداشته باشند و قطعاً راهکار برون رفت از این شرایط این است که نیروهای متعهد و امتحان پس داده ای که طی ۴ دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره عشق خود را به اسلام و انقلاب نشان داده اند پای کار بیایند و اداره امور را در دست بگیرند.

کارگردان مجموعه مستند «موزه های جنگ دنیا» و «از کربلا تا قدس» در گفتگو با سینماپرس، افزود: بنده همیشه این نکته را گوشزد کرده ام که نخ تسبیح ایجاد بحران و معضلات عدیده در حوزه مسائل فرهنگی و هنری بالاخص در سینما و تلویزیون فقدان استراتژی و راهبرد مدیران بالادستی است.

وی در همین راستا ادامه داد: نکته اینجا است که در مصوبات مدیران بالادستی پرداختن به این قبیل موضوعات و مضامین همواره وجود دارد اما وقتی کارها به مدیران میانی و پایین دستی ارجاع می شود آن ها با مانع تراشی ها و سنگ اندازی های متعدد جلوی به ثمر رسیدن این کارها را می گیرند و همین باعث می شود که پرداختن به این مقولات حیاتی و مهم تنها در حد شعارهای زیبا باقی بماند.

این سینماگر برجسته با بیان اینکه نهایت کار مدیران فرهنگی و سینمایی در حوزه های استراتژیک و مهم تنها به برگزاری چند سمینار و همایش و کنفرانس خلاصه می شود تصریح کرد: این کارها هم صرفاً برای این است که آن ها بتوانند به بالادستی های خود پاسخگو باشند! معضل ما این است که با مدیرانی روبرو هستیم که به این مقوله مهم باور ندارند و اگر هم تاکنون اندک کارهایی در حوزه سینمای داستانی و مستند در این خصوص تولید شده به دلیل عرق شخصی خود افراد بوده است.

کیوان نیا سپس با اشاره به فیلم سینمایی «سی و سه روز» ساخته جمال شورجه یادآور شد: یکی از فیلمسازان متعهدی که برای این جنگ بزرگ اثر سینمایی تولید کرد آقای شورجه بود و متأسفانه بعد از تولید فیلم ایشان هیچ کار جدی دیگری در این باره تولید نشد. خوب این اتفاق بسیار تلخ و ناراحت کننده است چرا که تولید این قبیل آثار استراتژیک و ارزشمند نباید قائم به افراد باشد و کلیت تولیدات سینمای ما باید چنین باشد.

کارگردان مستندهای «سلاح قلم» و «رزم آهنگ» تأکید کرد: اهمال کاری مدیران فرهنگی و سینمایی ما در این حوزه در حالی است که در خارج از کشور به خصوص در سینمای هالیوود برای اهداف کلان و استراتژیک خود هزینه و سرمایه گذاری های متعدد می کنند و تمام اهتمام شان را برای تولید آثاری به نفع کشور خود و اهداف شوم خود به کار می بندند اما در کشور ما یک فیلمساز متعهد و انقلابی باید برای به سرانجام رسیدن کارش مدام از پشت در اتاق این مدیر به آن شورا و از آن شورا به سراغ آن مدیر برود و در نهایت هم از نفس بیفتد و عطای این کار را به لقایش بخشیده و از خیرش بگذرد.

وی خاطرنشان کرد: این اتفاق بسیار تلخ است که علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری مدیران فرهنگی اینقدر اهمال کارند و اینطور سهل انگارانه با این موضوع مهم و حیاتی برخورد می کنند که قطعاً این اتفاق نشأت گرفته از فقدان و اعتقاد و باور میان آن ها است. متأسفانه این مدیران نه تنها از حمایت اجتناب می کنند بلکه موانع جدی نیز بر سر راه فیلمسازان می گذارند.

کیوان نیا در پایان این گفتگو متذکر شد: تنها راهکار برون رفت از این اوضاع و احوال این است که افراد دغدغه مند به عنوان مدیر به کار گرفته شوند. باید امتحان پس داده ها در ۴ دهه بعد از انقلاب به کار دعوت شوند. شهید آوینی می گفت هنرمند مکنونات درونی خودش را در قالب هنر می ریزد، خوب مدیران هم باید از هنرمندانی حمایت کنند که مکنونات قلبی شان حمایت از اسلام و انقلاب باشد نه اینکه سال ها است این هنرمندان پشت در اتاق این مدیر و آن مدیر معطل مانده اند.

رسانه سینمای خانگی- «دانه سیاه» در هند نمایش داده خواهد شد

همزمان با حضور فیلم کوتاه «دانه سیاه» در جشنواره بین‌المللی کرالای هند از پوستر و عکس‌های این اثر رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی، همزمان با حضور فیلم کوتاه «دانه‌ سیاه» به نویسندگی مشترک امیرهومان خسروانی و امیر نجفی با تهیه‌کنندگی مجید برزگر و کارگردانی امیرهومان خسروانی در جشنواره بین‌المللی کرالای هند از پوستر و عکس‌های این اثر رونمایی شد.

این جشنواره از چهارم تا نهم آگوست ۲۰۲۳ برابر با دوازدهم تا هجدهم مرداد در کرالای هندوستان برگزار می‌شود.

همایون ارشادی، علیرضا ثانی‌فر، دیبا زاهدی، سارا والیانی، ابراهیم عزیزی و محمد مسیبی از بازیگران این فیلم هستند.

«دانه سیاه» اولین فیلم کوتاه امیرهومان خسروانی است که پیش از این به عنوان فیلم‌نامه‌نویس فعالیت داشته است.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: «شبی که مادر بزرگ مُرد. او الماسِ با ارزشی که متعلق به خانواده آن‌ها نیست اما پسرانِ خانواده در صدد به دست آوردنش هستند را به سام (نوه ۸ ساله مبتلا به سندروم دان) داد … .»

«دانه‌ سیاه» محصول رسانه باران خیال است و دیگر عوامل آن عبارتند از تهیه‌کننده: مجید برزگر، کارگردان: امیرهومان خسروی، نویسندگان فیلمنامه: امیرهومان خسروانی و امیر نجفی، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، تدوین: حمیدرضا برزگر، طراح صحنه و لباس: لیلا نقدی پری، طراح گریم: رضا عربی، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، صدابردار: مسیح سراج، مدیر تولید: سمیرا قربان‌نژاد، منشی صحنه: الناز کوتی، جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: میلاد فضل‌الهی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: ساناز قطب، تنظیم رنگ: سامان وفایی، عکاس: مهسا عباسی، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش آشتیانی.

رسانه سینمای خانگی- یک کتاب خوب منتشر شد

ترجمه کتاب «بازیگری روان‌تنی رویکردی بینافرهنگی پس از استانیسلاوسکی» نوشته فیلیپ ب.زاریلی منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، کتاب «بازیگری روان‌تنی رویکردی بینافرهنگی پس از استانیسلاوسکی» نوشته فیلیپ ب.زاریلی با ترجمه سید حسین رسولی توسط نشر نیماژ منتشر و راهی بازار نشر شده است.

زاریلی در بخش میراث استانیسلاوسکی نوشته است: اخلاق مأخوذه از روانکاوی فرویدی بر نسخه‌های آمریکایی سیستم استانیسلاوسکی مسلط شده […] بنابراین امتیاز خاصی برای فنون روانشناختی سیستم استانیسلاوسکی قائل شده‌اند تا فنون جسمانی (کارنیک، ۱۹۹۸: ۱). معلمان بازیگری آمریکایی در دوره متقدم کارهایشان، روی روانشناسی و ایجاد زندگی عاطفی واقعی کاراکتر تمرکز کردند و کنش‌های جسمانی را به‌طور کلی حذف کردند؛ همان‌طور که اهمیت سمبلیسم، یوگا و فرمالیسم در نسخه شوروی استانیسلاوسکی سانسور شد. آمریکایی‌ها علاوه بر این، تأثیر یوگا و فلسفه هندو بر استانیسلاوسکی را سرکوب کردند. تلاش‌های استانیسلاوسکی برای حل مسئله بازیگری در فرم‌های جدید درام آلترناتیو مثل نمایشنامه‌های به شدت ایستای موریس مترلینک بلژیکی (۱۹۴۹-۱۸۶۲) تا همین اواخر در آمریکا و روسیه نادیده گرفته یا فراموش می‌شد.

در بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم: زاریلی در کتاب «بازیگری روان‌تنی»، مفهوم‌ها و اصطلاح‌های پیچیده‌ای را به کار می‌برد که احتمالا خواننده در مواجهه آغازین با آن‌ها کمی گیج خواهد شد. نظریه اصلی او «بازیگری روان‌تنی» است که در آن، بازیگر را به مثابه یک «ذهن‌تن» می‌بیند؛ یعنی ذهن و بدن بازیگر، دیگر اندام‌هایی جدا از یکدیگر نیستند که این نظریه منجر به تحلیلی اساسی و طولانی در تمام بخش‌های کتاب می‌شود و در نتیجه، فلسفه «رنه دکارت» رد می‌شود و فلسفه پدیدارشناسی معاصر –خاصه نظریه‌های «یاسوئو یوآسا» و «موریس مرلو-پونتی» – پذیرفته. زاریلی در ابتدای امر به میراث استانیسلاوسکی ارجاع می‌دهد؛ زیرا آرمان او این بود که «در هر کنش جسمانی … کنشی درونی و عاطفی نیز پنهان شود» (استانیسلاوسکی، ۱۹۶۱: ۲۲۸). استانیسلاوسکی، مفهوم «کنش درونی و عاطفی» را از تمرین‌های یوگا گرفته‌ است که در اواخر عمر مجذوبش شده بود (کارنیک، ۱۹۹۸: ۱۴۰)؛ بنابراین، عمل صحنه‌ای بازیگر، هم بیرونی و هم درونی خواهد بود.

فیلیپ ب. زاریلی از سال ۱۹۸۰ مدیر برنامه تئاتر آسیایی/تجربی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون بود. او شهرت زیادی در اجرای آثار پست‌دراماتیک ساموئل بکت کسب کرده بود. کتاب «بازیگری روان‌تنی رویکردی بینافرهنگی پس از استانیسلاوسکی» نوشته فیلیپ ب. زاریلی، یکی از مهم‌ترین کتاب‌های آموزش بازیگری و نظریه اجرا در قرن بیست‌ و یکم است. اِئوجنیو باربا در مقدمه خود بر این کتاب، روی اهمیت شیوه نظری و عملی زاریلی تأکید کرده است و ریچارد شکنر، از استادان به نام حوزه مطالعات اجرا، تدریس و مطالعه آثار زاریلی را مهم دانسته است.

این کتاب در ۵۲۶ صفحه و قیمت ۴۴۰ هزار تومان عرضه شده است.

رسانه سینمای خانگی- دو فیلم ایرانی مسافر هند شدند

مستند «وداع با اسلحه» و فیلم کوتاه «بعد از نیمه شب» به پانزدهمین جشنواره بین‌المللی کرالای هند راه یافتند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، فیلم مستند «وداع با اسلحه» به کارگردانی امیرحسین کاربخش و تهیه‌کنندگی علیرضا منتظری از تولیدات مرکز سفیرفیلم و فیلم کوتاه «بعد از نیمه شب» به کارگردانی محمد باقری و تهیه‌کنندگی محمدهادی آقاجانی از تولیدات باشگاه فیلم سوره در پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های مستند و کوتاه کرالای هند به نمایش در می‌آیند.

این جشنواره ۴ تا ۹ آگوست برابر با ۱۳ تا ۱۸ مردادماه در شهر کرالای هند برگزار می‌شود.

«وداع با اسلحه» روایت صلح فلسطین و اسرائیل است که رهبران آن‌ها بعد از ۴۵ سال مبارزه و درگیری تصمیم می‌گیرند برای آزادی، صلح بهتر از مبارزه است!

«بعد از نیمه شب» نیز راوی قصاص و از خود گذشتگی یک مادر به عنوان ولی‌دم است.

جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کوتاه و مستند کرالا (IDSFFK) طی سال‌ها به پلتفرم کلیدی برای فیلمسازی غیرداستانی در این کشور تبدیل شده و هدف این جشنواره ترسیم و انعکاس ماهیت انفجاری رسانه در جنبه‌های مختلف خلاقیت و مقاومت آن و اطمینان از مشارکت حرفه‌ای‌های سینما و مخاطبان در برنامه‌هایی است که برای برانگیختن گفتگوها و بحث‌ها طراحی شده‌اند.

پخش بین‌الملل هر ۲ اثر برعهده مرکز بین‌الملل سوره است.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران تمدید شد

با توجه به درخواست‌های مکرر فیلم‌سازان سراسر کشور، مهلت ثبت‌نام و ارسال آثار فیلمسازان برای شرکت در بخش ملی چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، به مدت ده روز تمدید شد.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، با توجه به اینکه بخش زیادی از فیلم‌سازان کشور در مرحله پس‌تولید آثار خود هستند و تقاضای برای تمدید و رساندن آثار توسط آن‌ها به دبیرخانه جشنواره، بالا بوده است؛ دبیرخانه جشنواره مهلت ثبت‌نام و ارسال آثار را تا ۲۰مرداد ۱۴۰۲ تمدید کرد.

پیش از این قرار بود فیلم‌سازان تا ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ روند ثبت‌نام و ارسال آثار خود را تکمیل و فیلم‌های خود را به دبیرخانه چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران تحویل دهند.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

خروج از نسخه موبایل