انیمیشن «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری به شکل رایگان در باغ کتاب تهران در جشنواره «ایران آینده» در حال نمایش است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، جشنواره ایران آینده از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با برنامههای متنوعی در چارچوب علایق نوجوانان اجرا میشود و گروه سنی ۹ تا ۱۸ سال، مخاطبان اصلی آن هستند. یکی از بخشهای این جشنواره نمایش فیلمهای مناسب گروه سنی نوجوان است که با استقبال خوب مخاطبان همراه شده است.
از روز چهارشنبه انیمیشن لوپتو پرفروشترین انیمیشن ایرانی در سالن نمایش فیلم جشنواره هر روز از ساعت ۲۰:۳۰ به شکل رایگان میزبان نوجوانان و خانوادههای آنها است.
لوپتو انیمیشنی ایرانی در ژانر کمدی و ماجراجویانه و به کارگردانی عباس عسکری، داستانی است درباره پدر علی که در کارگاه لوپتو با یاد دادن ساخت اسباب بازی به بیمارانش، آنها را درمان میکند. کارگاه اسباببازیهای خلاقانه لوپتو بین کودکان ایرانی محبوبیت زیادی دارد.
جشنواره ایران آینده از ۱۱ تا ۲۰ آبان هر روز از ساعت ۹ تا ۲۲ در باغ کتاب تهران برای گروه سنی ۹ تا ۱۸ سال برگزار میشود و علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۱۸۳۷ تماس بگیرند.
دومین روز از بخش رادیو تئاتر هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت میزبان پنج نمایش «زندهی عشق» به کارگردانی ناصر کریمی نیک، «یک و بیست دقیقه بامداد» به کارگردانی صادق حسین پور، «بر نیزه هلال را دیدم» به کارگردانی آرش جمالالدینی، «نامههای شرجی» به کارگردانی نسا بخشی و «روایت ناتمام زیبای خطخطی» به کارگردانی بهاره کاظمی سطلری شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، دومین روز از بخش رادیوتئاتر هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت روز گذشته چهارشنبه 18 آبان ماه از ساعت 11 ظهر تا 20 در دو مجموعه حافظیه شیراز و مجموعه مرکز اسناد استان فارس و چهار سالن حافظ، فرهنگ، غزل و سبز شیراز با پنج نمایش «زندهی عشق» به کارگردانی ناصر کریمی نیک از استان مرکزی، «یک و بیست دقیقه بامداد» به کارگردانی صادق حسین پور ازرشت، «بر نیزه هلال را دیدم» به کارگردانی آرش جمالالدینی از استان فارس، «نامههای شرجی» به کارگردانی نسا بخشی استان همدان و «روایت ناتمام زیبای خطخطی» به کارگردانی بهاره کاظمی سطلری از استان قزوین با استقبال قابلتوجه مخاطبان برگزار شد. از نکات ویژه و قابلتوجه در روز دوم جشنواره اجرای دو نمایش با موضوع سردار حاج قاسم سلیمانی بود که هر دو اثر جزو پرمخاطبترین آثار اجراشده در مدت برگزاری این جشنواره به شمار رفت.
*سردار دلها آغازگر برنامههای روز دوم جشنواره
نخستین نمایش روز دوم با عنوان «زندهی عشق» به کارگردانی ناصر کریمی نیک و با بازی ناصر کریمینیک، محمد طالبی، فاطمه قلیزاده آتانی و مهدیه شریعتی ساعت 11:30 دقیقه ظهر در مجموعه مرکز اسناد استان فارس به روی صحنه رفت. «زندهی عشق» روایتی مستند از زندگی سردار دلها که منافقین کوردل بعد از مجروحیت سردار درزمانی که فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله کرمان است قصد کارشکنی در مسیر درمان او را داشتند.
در این نمایش رادیویی نگار کریمی نیک و محسن طهماسبی به ترتیب افکتور و طراح پوستر ناصر کریمی نیک را همراهی میکردند. از نکات قابلتوجه در این نمایش علیرغم اجرا در سالن بزرگ مرکز اسناد اما تشویق ممتد در پایان نمایش توسط مخاطبان شیرازی بهخصوص گروههای اجرایی مستقر در جشنواره بود که فضای خاصی را در پایان این اجرا به وجود آورد. این نمایش به مدت 50 دقیقه به روی صحنه رفت.
*بهوقت یک و بیست دقیقه غیرت و مردانگی
دومین نمایش روز دوم در سالن مهر مجموعه حافظیه با عنوان «یک و بیست دقیقه بامداد» به کارگردانی صادق حسین پور از رشت به روی صحنه رفت. این نمایش روایت بخشی از زندگی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی میپردازد که وی به دیدار خانواده شهدا میرود. الهه فرخی، صادق مزاری جلالی،اسماعیل حاجتی ، راحله رحیمی و محمد حاجتی در این نمایش به ایفای نقش میپردازند. این نمایش نیز با استقبال مخاطبان و به خصوص جوانان و نوجوانان علاقمند به تئاتر در شیراز به روی صحنه رفت و در پایان نمایش تا چند دقیقه مخاطبان، عوامل این نمایش را به صورت متدد مورد تشویق قرار دادند.
*هلالی که بر نیزه دیده شد
نمایش «بر نیزه هلال را دیدم» به کارگردانی آرش جمالالدینی با بازی اشکان فرهادی، شهرام ولیزاده، لیلا فاتحی، فریبا جوانمردی و محمد جمال الدینی از استان فارس سومین اجرا در دومین روز از هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت بود که در سالن سبز مجموعه حافظیه شیراز میزبان مخاطبان و علاقهمندان شد، این نمایش برداشتی از کتاب «سِرّ سَر» به قلم هاجر کوشکی است که قصه آن مربوط به شهید مدافع حرم عبدالله اسکندری است و روایتی از مسئولیت متعهدانه حاج عبدالله در ایامی ست که بهعنوان مدیر بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس به جانبازان و خانواده شهدا مشغول خدمت بود. سیده لیلا اسراری بهعنوان تهیهکننده، لیلا اسرار افکتور، سیدهادی حسینی صدابردار و هاجر کوشکی نویسنده آرش جمالالدینی را همراهی میکردند.
البته یکی از نکات قابل انتقاد به این بخش از جشنواره عدم برابری امکانات صدابرداری بود، قطعا صدابرداری و امکانات آن یکی از مهمترین عوامل کیفیت آثار بوده و گروه استان فارس به جهت حضور در خانه از امکانات بهتری برخوردار بوده و این امکانات در اختیار گروه دیگر استانها نبود، اتفاقی که شاید هم از عدالت در جشنواره و هم از قواعد مهماننوازی به دور باشد.
*کولهای مملو از نامههای شرجی
نمایش رادیویی «نامه های شرجی» به نویسندگی شهرام کرمی و کارگردانی نسا بخشی از استان همدان بهعنوان سومین اجرا در روز سهشنبه 17 آبان در سالن غزل میزبان علاقهمندان و مخاطبان تئاتر شد. در طول نمایشنامه شاهد هستیم که یاسر با پدرش که در زمان جنگ تخریبچی است، گفتوگوهایی دارد که در نهایت به این نتیجه میرسیم که پدر یاسر هم شهید است و یاسر در واقع با روح پدر شهیدش در ارتباط بوده و آخرین نامه هم متعلق به پدر خودش است.این نمایش در کنار متن با قوامش جزو آثار درخشان در جشنواره تئاتر مقاومت است که بیتردید قلم توانای شهرام کرمی از هنرمندان و مدیران تئاتری کشور تردیدی را برای دریافت نمایشنامه باقی نگذاشته است.
*روایتی فانتزی از زیبای خطخطی
آخرین نمایش اجراشده در دومین روز از بخش رادیو تئاتر جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت اختصاص به نمایش «روایت ناتمام زیبایی خطخطی» به کارگردانی بهاره کاظمی سطلری است. این نمایش روایتی متفاوت و غیرواقعی و صدالبته فانتزی از یک دفترچه یادداشت و پلاک شهیدی است که بهتازگی تفحص شده و اکنون در یک نمایشگاه به نمایش گذاشتهشده است. فرشته یارقلی دستیار کارگردان، سهیلا کلیایی افکتور و مدیر صحنه و اصغر خلیلی نیز بهعنوان طراح پوستر باره کاظمی سطلری را در جشنواره تئاتر مقاومت همراهی کردند. ازجمله اتفاقات ویژه و علیرغم ترافیک اجرای آثار در روز دوم این نمایش و اجرا در ساعات پایانی روز دوم این نمایش را میتوان جزو آثار پرمخاطب برشمرد. بهاره کاظمی سطلری، عمار رسولی، سید ابراهیم میرقاسمی، زهرا علیجانی و اسدالله دوستی بهعنوان بازیگر در این اثر منحصر به ایفای نقش پرداختند.
از نکات قابلتوجه در دومین روز جشنواره اینکه باران شدید روز گذشته شیراز نگرانیهایی ازجمله عدم استقبال مردم و علاقهمندان از آثار را به وجود آورد اما با نگاهی به سالن های در حال اجرا میتوان گفت که روز دوم جشنواره مصادف با سهشنبه 17 آبان و در مقایسه با روز نخست یک ویژگی خاص داشت و آن استقبال مردم و هنرجویان شیرازی از آثار به روی صحنه رفته دومین روز جشنواره تئاتر مقاومت است.
به نظر استقبال دانشجویان و هنرجویان تئاتری از این رویداد میتواند نقطه امیدی برای انتقال نسل تئاتر مقاومت به نسل بعدی این هنر نمایشی باشد.
فیلم کوتاه «آرامگاه» به کارگردانی علی دارایی از چهاردهمین جشنواره دانشجویی فیلم کوتاه دانشگاه داکا بنگلادش جایزه گرفت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانهای پروژه، فیلم کوتاه «آرامگاه» به کارگردانی علی دارایی، در چهاردهمین جشنواره فیلم کوتاه دانشگاه داکا بنگلادش به رقابت پرداخت و توانست جایزه بهترین فیلمبرداری را از آن خود کند.
فیلمبرداری این فیلم کوتاه را وحید بیوته انجام داده است که پیش از این نیز جایزه بهترین فیلمبرداری جشنواره نهال را برای «آرامگاه» دریافت کرده بود.
چهاردهمین جشنواره فیلم کوتاه دانشگاه داکا بنگلادش هفته اول نوامبر در دانشگاه داکا برگزار شد.
«آرامگاه» پیش از این، جایزه بهترین فیلم کوتاه از بیست و پنجمین جشنواره مذهب امروز ایتالیا، جایزه بهترین فیلمبرداری جشنواره نهال، جایزه بهترین فیلم، بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس جشنواره استانی قم را در کارنامه دارد. همچنین کاندیدای بهترین فیلمنامه جشنواره نهال و حضور در جشنواره سایه را نیز تجربه کرده است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «ریحانه باعث مرگ نوزادش شده است. اکنون در غیاب همسر فراریاش در جستجوی راهی برای خاکسپاری نوزاد است و با مصائبی روبرو میشود ولی … .»
فاطمه صفت زاده، بهادر محمدنژاد، احمد شریفی، علی فرقدانی، سید علی یزدیان، مسعود مشعوف، مجید رنگی، حسن پوریا، صبا عزیزپور، گلناز زجاجی، محمد کریمی، محیا طیبی، ریحانه عباسی، آراد محمدی، سیدپارسا میر، هدیه احمدی و آیه بیگدلی بازیگران «آرامگاه» هستند.
فهرست عوامل این فیلم عبارتند از: کارگردان: علی دارایی، نویسنده: مجید حلوایی، مدیر فیلمبرداری: وحید بیوته، صدابردار: هادی معنوی پور، تدوین: شیدا گرجی، صداگذار: محمدمهدی جواهری زاده، طراح صحنه: علی دارایی، طراح لباس: الهام ارجمند، اصلاح رنگ: مهران دوستی، طراح چهره پردازی: محمد نعمت، آهنگساز: محمد امین ابراهیمی، سرپرست گروه کارگردانی: مسعود مشعوف، برنامه ریز: فاطمه حسینی فر، منشی صحنه: الهام مهربان، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: حسنیه قاضی عسگر، دستیار دوم کارگردان: علی حیدری، مدیر تولید: وحید جهانشاهلو، طراح پوستر: محمدرضا حبیبی، زیر نویس: مهدی ابراهیمی، مشاور رسانهای: آزاده فضلی، تهیهکننده: علی دارایی و گلناز زجاجی.
ثبتنام اولیه هنرمندان، اعضای صنوف و رسانهها برای حضور در شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» از شنبه ۲۱ آبان ماه آغاز میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، علاقهمندان به تماشای آثار شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»، نمایندگان رسانهها، اعضای صنوف و هنرمندان میتوانند از طریق لینک panel.irandocfest.ir نام و مشخصات خود را برای حضور در این رویداد ثبت کنند. فرآیند ثبت درخواستها از روز شنبه ۲۱ آبان ماه آغاز میشود و تا پایان روز دوشنبه ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۱ ادامه دارد. این فرآیند صرفا شامل ثبت درخواستها برای حضور در جشنواره است و در ادامه، تاییدیه ثبتنام و صدور کارت به درخواست کننده، اطلاع داده خواهد شد. شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم اواخر آذرماه ۱۴۰۱ برگزار میشود.
سندی از زندگی زنده یاد نیکو خردمند بازیگر سینما و تلویزیون در گنجینه موزه سینما قرار گرفت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، سند ازدواج زنده یاد خردمند بازیگر سینما و تلویزیون همزمان با زادروز آن مرحومه به موزه سینما اهدا شد.
از نکات قابل توجه این سند که توسط پویا پورمعانی کارگردان و تهیه کننده سینما به موزه سینما اهدا شده، میزان مهریه آن مرحومه بوده است. بر اساس این سند مهریه نیکو خردمند در زمان ازدواج در سال ۱۳۵۸ با همسرشان علیرضا خوشنویسان یک جلد قرآن و یک شاخه نبات بوده است.
مرحومه خردمند برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم پرده آخر در نهمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۹ همچنین برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم بازیچه در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر در سال۱۳۷۲ بوده است.
پرده آخر، مسافران، خانه خلوت، غزال، هزاران زن مثل من، کافه ستاره، کاغذ بی خط، خاک آشنا، شیرین و … از جمله فیلمهایی هستند که زنده یاد نیکو خردمند در آنها نقش آفرینی داشته است.
نیکو خردمند ۱۹ آبان ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمد و ۲۶ آبان ۱۳۸۸ چشم از جهان فرو بست.
شبکه نمایش خانگی به عنوان رسانهای که بیش از یک دهه از عمر آن میگذرد، امروز بیش از پیش به عنوان رقیبی جدی برای تلویزیون و حتی سالنهای سینما مطرح است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی ایرنا تقریبا از اواخر دهه هفتاد بود که تلویزیون محوریت و اقبال پیشین خود در پخش سریال و مجموعههای تلویزیونی محبوب را از دست داد و این کاهش اقبال همزمان شد با شروع تولیدات شبکه نمایش خانگی و اقبال این آثار.
البته در همان زمان هم سریالهایی چون مدار صفر درجه، کیف انگلیسی یا در چشم باد از جمله تولیداتی بودند که همچنان مخاطبان خود را داشت اما این زمان، دورانی برای رونق گرفتن تولیدات نمایش خانگی شد.
اما در سالهای گذشته بخش مهمی از صنعت تصویر را ساخت سریال برای شبکههای نمایش خانگی بهدوش میکشد. هرچند در ابتدای راه افتادن شبکه نمایش خانگی، فیلمهایی که روی پرده نمیرفتند و مستقیم به شبکه نمایش میآمدند، چندان موفقیت مالی پیدا نمیکردند اما سریال قهوه تلخ در قدم اول، شاهگوش در ادامه و پس از آن شهرزاد به عنوان یکی از پرفروشترین این آثار، نگاههای سرمایهگذاران و دستاندرکاران سینما و تلویزیون را به شبکه نمایش خانگی معطوف کرد.
تجربه موفق این تولیدات نشان داد که فضای تازه نمایش یا همان نمایش خانگی فرصت مغتنمی برای دیده شدن و فروخته شدن آثار است؛ بر این نکته باید افزود این موضوع را که نمایش خانگی محدودیت های متعدد تلویزیون را (دست کم در ابتدای کار) نداشت و از این منظر هم برای تولیدکنندگان آثار و هم برای مخاطبان جذابیت های تازه ای را رقم می زد.
بر این اساس هرچه بر عمر تولیدات این رسانه افزوده شد، خود را بیش از پیش به عنوان رقیب قدرتمندی برای تلویزیون و حتی سالن سینما (به ویژه پس از دوران خاموشی و قرنطینه های متعدد کرونا) مطرح ساخت.
ورود سلبریتی هایی که بعضا صرفا در تولیدات سینمایی حضور یافته بودند به نمایش خانگی، این رسانه را بیش از پیش به عرصه ای تازه برای تولیداتی متفاوت با آنچه پیشتر بود بدل ساخت.
نقطه عطف دیگری که بار دیگر به اقبال این رسانه یاری رساند سربرآوردن VOD ها یا پلتفرم های نمایش آنلاین آثار بود که به واسطه آنان تماشا و دانلود سریال های نمایش خانگی با دسترسی بیشتر و سرعت فراوان تر محقق شد و مخاطبان را از مراجعه دائمی و هفتگی به مراکز فروش سی.دی و سوپرمارکت ها بی نیاز کرد.
مجموع این عوامل نمایش خانگی را به صنعتی قدرتمند با مخاطبان و فروشی میلیونی بدل ساخت.
این روزها سریال های شبکه نمایش خانگی در ایران محبوبیت زیادی دارند و تا حد زیادی در گرفتن موقعیت سریال های تلویزیونی موفق بوده اند. البته که کم نبوده اند تعداد آثاری که با هزینه های هنگفت و به سودای سود ساخته اما مقبول واقع نشده اند. ضمن این که این رسانه منتقدانی جدی دارد که شکست و نقطه ضعف های کار نمایش خانگی را بیش از موفقیت هایش قابل تمرکز و تامل می دانند.
در نهایت می توان این صنعت را دارای آینده ای روشن در ایران تصور کرد که هر تولیدی به مثابه جنسی از آزمون و خطا آن را به جلو می برد و با مقتضیات زمانه و نیاز مخاطبان همراه می سازد.
محبوبترین سریالهای شبکه نمایش خانگی در طول دهه های گذشته را میتوان در ذیل این عناوین برشمرد: گنج مظفر (۱۳۸۶)، قلب یخی (۱۳۸۹)، قهوه تلخ (۱۳۸۹)، شام ایرانی (۱۳۹۰)، ساخت ایران (۱۳۹۰)، شوخی کردم (۱۳۹۲)، شاهگوش (۱۳۹۲)، ویلای من (۱۳۹۲)، ابله (۱۳۹۳)، آسپرین (۱۳۹۴)، شهرزاد (۱۳۹۴)، دندون طلا (۱۳۹۴)، عاشقانه (۱۳۹۵)، گلشیفته (۱۳۹۶)، ممنوعه (۱۳۹۷)، نهنگ آبی (۱۳۹۷)، مانکن (۱۳۹۸)، هیولا (۱۳۹۸)، سال های دور از خانه (۱۳۹۸)، کرگدن (۱۳۹۸)، دل (۱۳۹۸)، هم گناه (۱۳۹۸)، آقازاده (۱۳۹۹)، قورباغه (۱۳۹۹)، میخواهم زنده بمانم (۱۳۹۹)، سیاوش (۱۳۹۹)، ملکه گدایان (۱۴۰۰)، زخم کاری (۱۴۰۰)، قبله عالم (۱۴۰۰)، جیران (۱۴۰۰)، خاتون (۱۴۰۰)، نوبت لیلی (۱۴۰۱)، یاغی (۱۴۰۱) و جادوگر (۱۴۰۱).
سینماپرس: معاون سیمای رسانه ملی گفت: اصل تحول باید حوزه نمایشی یعنی فیلم و سریال اتفاق بیفتد. چون تلویزیون بیشتر مصرفکننده سریال است و کمتر فیلم مصرف میکند. وقتی از بازسازی انقلابی در ساختار صحبت میکنیم، تحول در آنتن را سخت خواهد کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، محسن برمهانی، معاون سیمای سازمان صداوسیما در برنامه «منحصر به فرد» رادیو جوان درباره تحول در صداوسیما گفت: تحول شعار اصلی و جدی دوره جدید ریاست سازمان صداوسیماست. منظور از تحول هم در محتوا و هم در سازوکارهاست. یعنی آنچیزی که مردم از آنتن رسانه ملی میبینند، باید تغییر کند که بخشی از این موضوع به جذابیت آن برمیگردد. از طرفی، سازوکارهای داخلی سازمان صداوسیما باید تغییر کند.
برمهانی ادامه داد: یک بندی در سند تحول سازمان صداوسیماست که میگوید توجه به خطوط سبز به جای توجه به خطوط قرمز، یا در کنار خطوط قرمز به خطوط سبز هم توجه شود. ما همیشه در سازمان صداوسیما به یاد داریم که وقتی میپرسیدند این برنامه خوب است یا بد، میگفتیم که این برنامه ضد نظام جمهوری اسلامی و ترویجکننده فساد نیست و ارتباط شخصیتها در اثرهای نمایشی به گونهای نیست که تصویر بدی را برای مخاطب به نمایش بگذارد.
معاون سیمای رسانه ملی با اشاره به تعبیر وحید جلیلی، قائم مقام رئیس صداوسیما افزود: به تعبیر ایشان در اینسالها حجم زیادی سریال ساختیم و تعداد کمی از آنها واجد شرایط خطوط سبز هستند. یعنی شما ببینید زن مومن انقلابی کجاست؟ جوان مومن انقلابی کجاست؟ به هرحال، این موضوعات شعار انقلاب است. آیا زن مومن انقلابی و جوان مومن انقلاب خودش را در تصویر تلویزیون دیده است؟ یا معیاری در تلویزیون وجود داشته که این معیار بتواند نسلهای مختلف را جذب کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا بازنمایی جوان مومن انقلابی در قاب تلویزیون و توجه به خطوط سبز با جذابیت همراه است، توضیح داد: حتماً همینطور است. بحث اول در درام و داستانسرایی جذابیت قصه است و اینکه شخصیتها داخل داستان چگونه هستند، بحث دوم است. ما اگر بحث سرگرمی مخاطب را نداشته باشیم، اصلاً مخاطبی نخواهیم داشت.
برمهانی توضیح داد: عرض بنده نافی بُعد سرگرمی تلویزیون نیست. اصل تلویزیون و رسانه سرگرمی است. ما وقتی نماز جمعه را پوشش میدهیم، اگر در قاب تصاویر، کارگردانی تلویزیون و جابهجایی تصاویر جذابیت را نداشته باشیم، نماز جمعه دیدنی نخواهد بود.
معاون سیمای رسانه ملی در پاسخ به این سوال که مشکل از کجا بوده که چنین آثاری را کمتر شاهد بودیم، افزود: من از دوران نوجوانیام وارد فضای حرفهای فرهنگی – هنری شدم. مدل مشیام هم به گونهای بود که چفیه میانداختم. آن موقعها (دهه هفتاد) مرز مشخصی نبود و چه بسا منی که چفیه میانداختم، ممکن بود بخاطر فضای غالب فرهنگی کشور به سمت جریان روشنفکری حوزه فرهنگ بلغزم.
وی تصریح کرد: به نظرم از سال ۱۳۸۸ جبهه فرهنگی انقلاب تبلور پیدا کرد و گفتمانمحور شد یا گفتمانش به درستی معرفی شد. به هرحال، با رسانهای سروکار داریم که از ابتدای شکلگیریاش در آن فضا رشد کرد و قائل به گفتمان نبود. آن زمان میگفتیم حرف خوب بزنیم و فیلم دفاع مقدسی بسازیم. بعدها فهمیدیم که فیلم دفاع مقدس میتواند ضد جنگ باشد. بعدها فهمیدیم سریالی که تمامی خطوط قرمز ما را رعایت کرده، میتواند بنیانهای فکری انقلاب را بزند.
برمهانی درباره نتایج یک سال تحول در رسانه ملی گفت: اصل تحول باید حوزه نمایشی یعنی فیلم و سریال اتفاق بیفتد. چون تلویزیون بیشتر مصرفکننده سریال است و کمتر فیلم مصرف میکند. وقتی از بازسازی انقلابی در ساختارها صحبت میکنیم، طبیعتا تا زمانی که بازسازی انقلابی در ساختار صورت نگیرد، تحول در آنتن سخت خواهد شد. اینکه مثالی میزنند که فلان شبکه غربی با ۷۰۰ نیرو اداره میشود، اینگونه نیست. یکی از این شبکهها که خیلی به دشمنی با ما میپردازد، نیروهایش ۱۰ برابر تعداد نیرویهای آرشیو صداوسیماست. البته در بعضی از بخشهای سازمان صداوسیما به شدت تراکم نیروی انسانی داریم و در بعضی از بخشهای این سازمان به شدت فقر نیروی انسانی را شاهد هستیم.
وی به مشکلات جذب کارکنان صداوسیما اشاره کرد و افزود: مشکلات بعدی به بوروکراسیهای اداری برای پرداخت مالی برمیگردد. مدیر شبکه من حق پرداخت پول علیالحساب به هیچکس ندارد و قانون نمیگذارد این اتفاق رقم بخورد. او باید طرحش را بیاورد، طرحش در شورای طرح و برنامه تصویب شود، بعد در شورای برآورد، برآورد صورت گیرد، در مرکز طرح و برنامه کد را دریافت کند، اگر برآوردش شاخص باشد، باید تصویب شود و … تا به مرحله عقد قرارداد برسد.
معاون سیمای سازمان صداوسیما گفت: عقد قرارداد هم به تهیهکننده ربط دارد. بعضی از تهیهکنندگان جوان ما امکان عقد قرارداد به شکل قانونی ندارند. چون نمیتوانند ضمانتنامه بانکی تهیه کنند و سازمان صداوسیما این مسائل را به سختی حل میکند تا بتوانیم با این عزیزان کار کنیم. این مسائل قابل حل است. به عنوان مثال، وزارت ارشاد این پروسه را با راهاندازی موسسات غیر دولتی مثل فارابی حل کرده است. فارابی برای حمایت از یک فیلم این سازوکار را ندارد و با یک تصمیمگیری قرارداد عقد میکند.
برمهانی با بیان اینکه این قواعد روز به روز سختتر میشود، افزود: اینها مسائلی است که اگر حل شود، سرعت و کیفیت بیشتر خواهد شد و نوع مواجهه با یک تولیدکننده اثر هنری حرفهایتر خواهد شد. البته این موضوعات بهانههایی برای کار نکردن نیست.
مدیر کل سابق تأمین و رسانهی بینالملل سیما در پاسخ به سوال محمد صالح مفتاح، مجری برنامه در پاسخ به این سوال که آیا با این وضعیت تولید میتوان در بازارهای خارجی سهم جدی داشت، گفت: به عنوان مثال، انیمیشن «پسر دلفینی» با مدل حرفهای پیش رفت. شما اگر این مدل را در حوزههای نمایشی پیش ببرید، موفق نمیشوید. چون انیمیشن ساحت متفاوتی دارد. شما به عنوان ایرانی راحتتر میتوانید در رسانه انیمیشن بیش از آثار نمایشی با لحن بینالمللی صحبت کنید. ما در آثار رسانهای لحن بینالمللی را بلد نیستیم.
کارگردان فیلم «بخارست» با اشاره به اینکه احتمالاً فیلمش از سهشنبه هفته آینده روی پرده خواهد رفت گفت: ما قصد عادیسازی نداریم و فکر کردیم این اکران میتواند مفری باشد برای مردم و کمک کند تا دو ساعت شادابی تزریق شود.
به گزارش سینمای خانگی، مسعود اطیابی که تصمیم گرفته فیلم «بخارست» را در روزهای کم رونق سینما روانه اکران کند در گفتوگویی با ایسنا درباره تصمیم خود برای نمایش عمومی این فیلم بیان کرد: قرار بود «بخارست» همین هفته اکران شود ولی باید شرایط روحی مردم را در نظر بگیریم. اگر قرار است فیلم ما اکران شود باید به کمک مردم بیاید و شادابیای که دو ساعت میتوانیم آن را تزریق کنیم، کاری است که الان میتوانیم انجام دهیم؛ بنابراین باید اکران در موقعیتی باشد که این تاثیر را روی مردم بگذارد.
او افزود: احتمالا از روز سهشنبه هفته آینده فیلم «بخارست» را در سینماها اکران خواهیم کرد ولی همه چیز در دست بررسی است و هنوز با قطعیت نمیتوانیم از اکران صحبت کنیم، به هر حال ما جزئی از مردم – با همه دیدگاههای مختلف – هستیم، ویدیوهای آنها را میبینیم، نگاهشان را به آینده میبینیم، نگرانیهایشان را میشنویم و همه این مسائل را در نظر داریم. در این شرایط تنها کاری که میتوانیم برای همین مردم که مظلومانه گرفتار بحرانهای مختلف میشوند انجام دهیم، این است که دو ساعت را برایشان به گونهای مهیا کنیم که مفرّی برای فرار از بحرانهای روحی و روانی باشد.
کارگردان «دینامیت» با تاکید بر اینکه شرایط روحی مردم جامعه در این تصمیم گیری برای اکران «بخارست» اهمیت داشته است، گفت: علاوه بر این موضوع، اگر سالندارها را کنار بگذاریم، ما از طرف کارکنان سالنهای سینما هم پیگیریهایی داشتیم چون معیشت و زندگی آنها گره خورده و میدانیم بحران اقتصادی چیست و چه تبعاتی دارد بنابراین باید پاسخ آنها را هم بدهیم.
اطیابی تاکید کرد: این مسائل و دلایل برای اکران فیلم باید روشن برای مردم گفته شود تا بدانند اینطور نیست که بخواهیم فضا و احوال بسیاری از مردم جامعه را نادیده بگیریم. ما نمیخواهیم وضعیت را عادیسازی کنیم چون از نظر روانی عادی نیست ولی باید قبول کنیم آنهایی هم که میخواهند خیلی سیاهنمایی کنند و به مردم بگویند سیاه پوش باشید، اکثریتشان در پارتیهای شبانه از شادی خود نمیگذرند. من با یکی دو نفر از افراد این چنینی که هشتگهای عزاداری میگذارند برخورد داشتم و قبول داشتند که خودشان در شرایط متفاوتی نسبت به این نوع هشتگها هستند. در کنار تمام اینها نباید فراموش کنیم که ما رسم و رسوم خوبی در کشور داریم و وقتی کسی عزادار میشود، بعد از چهل روز لباس سیاهش را در میآوریم. این رسم خوبی است و ما نیز میخواهیم فیلم خود را به مردم ارائه دهیم تا از این بحران درآیند.
«بخارست» یک کمدی اجتماعی به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی علی طلوعی است که بازیگرانی همچون پژمان جمشیدی، حسین یاری، رضا بهبودی، امیرحسین آرمان، هادی کاظمی، غلامرضا نیکخواه، ایمان صفا و وحید آقاپور در آن بازی کردهاند.
امیرعلی آزادی کارگردان مجموعه مستند «پاییز ۶۳» که به جریان راهاندازی صنعت موشکی ایران در سالهای جنگ تحمیلی میپردازد، به ارائه توضیحاتی درباره این مستند پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی، امیرعلی آزادی کارگردان مجموعه مستند «پاییز ۶۳» همزمان با پخش آن از تلویزیون در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این مستند که در بخشهایی از آن شاهد اظهارت شهید حسن طهرانیمقدم درباره صنعت موشکی ایران هستیم، توضیح داد: برای این مستند مصاحبهای مفصل و طولانی از شهید حسن طهرانیمقدم با موضوع پیشرفتهای موشکی را در اختیار ما گذاشتند و هر جایی که احساس میکردیم بحث ما را تکمیل میکند، بریدههایی از این مصاحبه آرشیوی را استفاده کردیم. علاوهبر این صحبتهای محسن رفیقدوست و سفیر ایران در لیبی در زمان ورود موشکها به ایران هم در مستند آرشیوی است، اما باقی مصاحبه بهصورت تولیدی بوده است. با حدود ۲۳ نفر از افراد درگیر در فرآیند راهاندازی تأسیسات موشکی ایران از ردههای نظامی گرفته تا خبرنگاران و عکاسان حاضر در فرآیند بازتاب این اتفاق، مصاحبه گرفتیم.
وی ادامه داد: روایت این مستند از جایی آغاز میشود که ما در جنگ تحمیلی از سوی عراق مورد فشار و هجمه قرار میگیریم و درگیر یک جنگ موشکی میشویم. مردم هم در نماز جمعه شعار میدادند که «موشک جواب موشک». شهید طهرانی مقدم، در آن زمان مسئول رقم زدن این مأموریت میشود که ایران را صاحب صنعت موشکی کند. ایران در زمان جنگ حتی توپخانه هم نداشت و اولین توپخانهای که سپاه تأسیس میکند، توسط شهید طهرانیمقدم و شهید شفیعیزاده راهاندازی میشود. این دو بزرگوار این کار را آغاز میکنند تا مرحلهای که توپخانه میتواند به فعالیتهای خود ادامه و حتی آن را توسعه دهد. از این مرحله است که شهید طهرانیمقدم وارد فاز موشکی میشود و میگوید من باید دستان امام امت را پر کنم تا مردم اینگونه مظلومانه شهید نشوند.
این مستندساز تأکید کرد: هسته اصلی بحث ما در این مستند همین است که شهید طهرانی مقدم دائماً به فکر خالی نماندن دست جمهوری اسلامی و امام امت بوده است. او در گام اول برای این مأمورت، ۱۳ نفر را جمع میکند و به سوریه میروند تا به مدت دو ماه آموزشهای لازم را ببینند. این آموزشها از اذان صبح تا حوالی ۱۱ شب ادامه داشته است و آنها بدون وقفه در کلاسها حاضر میشدند و آموزش میدیدند. بهصورت فشرده این گروه آموزش میبینند و با بهترین نمرات از این دوره فارغ میشوند. بازگشت آنها به ایران همزمان میشود با ورود لیبیها به ایران و گروهی که با هماهنگی قذافی قرار بود موشک در اختیار ایران قرار دهند.
اعتماد به قذافی، زمانی که هیچ یاوری در جهان نداشتیم
وی درباره اینکه چرا ایران به قذافی در آن مقطع اعتماد کرده است، گفت: آن زمان ایران هیچ یاوری نداشت. در نظام بینالملل هیچ کشوری همراه ما نبود. یک سوریه را داشتیم که آن هم اعلام کرد به دلیل فشارهای بینالمللی نمیتوانم به شما تجهیزات بدهم، به این دلیل تنها پذیرفت که به ۱۳ نفر از نیروهای ما آموزش بدهد. در کنار سوریه تنها کرهشمالی و لیبی را بهعنوان حامی در کنار خود داشتیم. در گام اول با لیبی صحبتهایی میشود و آنها هم به هر نحو که بود، کمکهایی کردند. هرچند سه چهار ما با ما بودند و سه چهار ماه بر ما! در همان بازه چند ماهه همراهیاش با ما اما اتفاقات خوبی رقم خورد. در همان مرحله حدود ۱۱ موشک را در اختیار ما قرار میدهد.
با دردسرهای بسیار این موشکها از طریق هواپیمای مسافربری به ایران منتقل میشود. اگر میخواستیم از طریق کشتی آنها را به ایران بیاوریم، احتمال حمله به کشتی و مصادره بار آن وجود داشت چرا که از مرز کشورهایی باید عبور میکردیم که آن زمان همپیمان عراق بودند
این مستندساز افزود: این ۱۱ موشک با دردسرهای بسیار به ایران وارد میشود. آقایانی که در لیبی بودند، نزدیک به دو ماه دوندگی کردند تا این اتفاق رخ دهد. جزئیات این تلاشها در مستند تشریح شده است. با دردسرهای بسیار این موشکها از طریق هواپیمای مسافربری به ایران منتقل میشود. اگر میخواستیم از طریق کشتی آنها را به ایران بیاوریم، احتمال حمله به کشتی و مصادره بار آن وجود داشت چرا که از مرز کشورهایی باید عبور میکردیم که آن زمان همپیمان عراق بودند.
آزادی ادامه داد: نزدیک ۱۴ روز زمان میبرد تا موشکها را در هواپیماهای مسافربری جاسازی کنند، آن هم در سکوت خبری چرا که بههیچوجه نباید این نکته رسانهای میشد که لیبی به ایران موشک داده است. همزمان با ورود هواپیماهای مسافربری به کشور، ایران یک عملیات فریبی را ترتیب میدهد تا حواس عراقیها از ورود این موشکها پرت شود. حتی قرار بود در داخل کشور هم این خبر پخش نشود. با دردسرهای بسیار این موشکها پس از ورود به ایران به کرمانشاه منتقل میشود تا با آنها عملیات انجام شود. جزئیات همه این اتفاقات در مستند «پاییز ۶۳» روایت شده است.
وی افزود: حضور لیبیاییها در ایران در آن زمان اولین حضور مستشار خارجی پس از انقلاب محسوب میشد. آنها حدود ۸۰ نفر بودند که هر ۶ ماه هم جابهجا میشدند. برخی از آنها روزهای اول که آمده بودند احساس میکردند در ایران قحطی است و حتی برای غذا ماکارونی و جعبههای بزرگ تغذیه همراه آورده بودند! به مرور هم وقتی زمان میگذشت، به واسطه دوری از کشور و خانوادهشان، اخلاق و رفتارشان عوض میشد و موجبات ناراحتی رزمندههای ایرانی را فراهم میآوردند. جالب اینکه همان ۱۳ نفری که در سوریه آموزش دیده بودند، با این لیبیاییها همراه میشوند اما به آنها نمیگویند ما هم چیزهایی بلد هستیم و بهصورت نامحسوس از همه کارهای آنها نتبرداری میکردند. گروه دیگری هم شکل میگیرد که این ۱۳ نفر به آنها آموزش میدادند. واقعاً زحمتهای بسیاری کشیده شد تا چیزهایی از این گروه لیبیایی یاد بگیرند.
وقتی امام (ره) با حمله موشکی به بغداد مخالفت کرد
این مستندساز در ادامه روایت خود گفت: در اولین حمله موشکی پالایشگاه کرکوک مورد هدف قرار میگیرد. ابتدا تصمیم داشتیم بغداد را مورد هدف قرار دهیم اما امام (ره) میگویند از آنجایی که بغداد جمعیت بالایی دارد و امکان کشته شدن افراد بیگناه وجود دارد، بهتر است پالایشگاه بغداد را هدف بگیرید. قذافی این موشکها را به این شرط به محسن رفیقدوست داده بود، که ایران عربستان را هم مورد هدف قرار دهد و مدام هم بابت این ماجرا پیگیری میکردند که این ماجرا در مستند روایت نشده است. از جایی به بعد قذافی دستور عدم همراهی با ایران را میدهد این در حالی بود که نیروهای ایرانی هنوز آموزش عملیاتی ندیده و موشک شلیک نکرده بودند. زمانی که موعد شلیک میرسد، نیروهای لیبی، ۳۲ ایراد در موشکهای آماده شلیک ایجاد کردند تا اختلال بهوجود بیاورند. در آن شرایط هیچکس فکر نمیکرد که ایران به تنهایی بتواند چنین اتفاقی را در حوزه موشکی رقم بزند.
آزادی درباره کاراکتر «سلیمان» در روایت مستند «پاییز ۶۳» هم گفت: آنچه از این کاراکتر در خاطرم مانده، مربوط به زمانی است که از لیبی به ایران میآید و رفتار بهشدت تحقیرآمیزی با شهید طهرانی مقدم و نیروهایش از خودش نشان میدهد. قذافی او را چشم خود میدانست و میگفت من چشم خود را در اختیار شما قرار دادهام. سلیمان در واقع مسئول تیم موشکیای بود که از لیبی به ایران آمدند اما همراه با آن گروه ۸۰ نفره هم زندگی نمیکرد بلکه به هتلی اختصاصی میرفت و بهترین اتاق را هم در اختیار داشت. چند سال بعد از پایان جنگ و زمانی که لیبی با تحریم موشکی مواجه میشود، سلیمان بار دیگر به ایران میآید تا تجهیزات بگیرد. شهید طهرانی مقدم او را به همان سولههای ساخت موشک ایرانی میبرد و میگویند شرایط به حالتی بود که شهید طهرانی مقدم دستانش را پشت کمر خود زده بود و راه میرفت و سلیمان به دنبال او میدوید تا تجهیزاتی برای لیبی بگیرد. رفتارهای تحقیرآمیز این لیبیاییها در دوران جنگ بسیار متعدد بود.
این مستندساز در پایان درباره جالبترین تجربه خود در مسیر ساخت مستند «پاییز ۶۳» هم گفت: جالبترین نکته برای من همت شهید طهرانیمقدم و تیم همراهش بود. شهید طهرانی مقدم بهشدت به خانواده نیروهایش توجه داشته و به آنها احترام میگذاشته است. در مناسبتهای مختلف جشهایی میگرفت و از خانواده نیروهای خود هدیه تهیه میکرد تا بدانند طهرانی مقدم حواسش به نیروهایش هست. به همین دلیل هم این نیروها برایش جان میدادند. این رفتار شهید طهرانیمقدم با نیروهایش یک رفتار متقابل بود.
سری مستند «ماندگار» به کارگردانی و تهیهکنندگی رضا عاطفی اثری با نگاهی متفاوت به صنایع مختلف است.
به گزارش سینمای خانگی، رضاعاطفی؛ مستندساز درباره تازهترین فعالیتهای خود در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا، گفت: نزدیک به یک سال است که روی یک مجموعه مستند درباره صنعتهای گوناگون کار میکنم که فعلا نزدیک به پنج قسمت میشود. البته باید بگویم که قرار بر این نیست مخاطب یک مستند صنعتی ببیند اما فیلمی گره خورده با آن را شاهد است چراکه در این مستند پنج قسمتی به افرادی که در دنیای صنعت افراد تأثیرگذاری هستند، میپردازیم. او ادامه داد: هر قسمت از این مجموعه مستند هویت مستقلی دارد و در قالب یک اثر بلند قابل تماشا است اما تمامی پنج قسمت در یک راستا و به صنایع مختلف ایران میپردازد و نام این سری مستند ماندگار است که البته هر قسمت نام جداگانه خود را نیز دارد. این کارگردان درباره اینکه چه شد، تصمیم به ساخت چنین اثری گرفته است، بیان کرد: بنا به شرایطی با افرادی آشنا شدم و دیدم که این افراد تا چه اندازه در ایران و در صنایع مختلف تاثیرگذار بودهاند. ما همیشه با صنایعی مانند نفت، گاز، خودرو و… آشنا بودهایم اما هیچگاه به این فکر نکردیم که به عنوان مثال چگونه غذا درحال تبدیل شدن به یک صنعت در ایران است. به همین دلیل دیده نشدن این صنایع حیف است. او افزود: باید بگویم که مجاب کردن این افراد برای ساخت مستند کار سختی بود که خوشبختانه تا الان توانستیم این کار را انجام دهیم چراکه این سری مستند، فیلمهای پرترهای هستند که در کنار افراد به صنایع نیز میپردازد و آن را معرفی میکند. کارگردان سری مستند ماندگار در پایان درباره وضعیت فعلی این آثار عنوان کرد: الان در مرحله پیشتولید مستند اول هستیم و تا یک ماه آینده قسمت ابتدایی ماندگار را کلید میزنیم. همچنین اولین مستند این کار درباره صنعت بتن در ایران است و تمام تلاشمان بر این است که برای مخاطب جذاب و دیدنی باشد.