همزمان با برگزاری نمایشگاه آثار پیکاسو، فیلم «گروه پیکاسو»؛ داستانی خیالی اما الهامگرفته از واقعیت که ماجرای سرقت تابلوی مونالیزا از موزه لوور را روایت میکند، یکشنبه ۱۱ خردادماه در سالن سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درمیآید.
زبان فارسی در معرض حذف تدریجی از فضای دیجیتال
یک استاد جامعهشناسی با اشاره به کاهش سهم محتوای زبان فارسی در فضای آنلاین از سال ۲۰۲۲ تا سال ۲۰۲۵ گفت: زبان فارسی در معرض حذف تدریجی از فضای دیجیتال قرار میگیرد.
هفته آینده تئاتر ۴ شب تعطیل است
برنامه تعطیلی اجرای نمایشها به دلیل همزمانی با ایام شهادت امام محمدباقر(ع)، رحلت امام خمینی(ره) و قیام خونین ۱۵ خرداد اعلام شد.
فرافکنیِ سیستماتیک: بازی دوگانهٔ نخبگانِی که باد می کارند
یادداشت مدیر مسئول
محمد مهدی عسگرپور در یادداشتی طنازانه در پاسخ به یادداشت دیگری گفته: «آنها که باد کاشتند، مجبورند طوفان درو کنند»! و بعد نتیجه گرفته که «هرچیزی درکشورمان از جمله سینمای ایران بینصیب از تناقضات سیستماتیک جاری در ایران نیست و اگر فکر میکنیم یک سازمان یا یک نهاد صنفی، بیهمگرایی ساختاری با سایر نهادها میتواند توازن جدیدی که برخلاف جهت وجه غالب و رایج کشور است، برقرارکند، گمانم شیپور را از سرگشادش نواختهایم.» و با دلسوزی ساده دلانه ای نخست به خودش و دیگران توصیه کرده که با این بلبشو کنار بیایند. هیچ کس نداند، خودش میداند که هیچ یک از حرف هایش را قبول ندارم و بلکه او را همانند بازیکنی می دانم که توپ را از انتهای زمین تا دم دروازه به سختی دریبل می کند و وقتی به دروازه ی حریف می رسد، به خارج از زمین می فرستد! و از فحش و ناسزای هواداران لذت می برد! علت واکنش به مطلب غیرمنصفانه ی او، برخورد ساده لوحانه اش با موضوع است. من اساساً تعبیر «تناقضات سیستماتیک جاری در ایران» را قبول ندارم. اما علی رغم این حرف سر تا پا غلط و ناجوانمردانه، فرض محال را بر این می گذارم که درست می گوید و موقتاً با تصویری که از لولوها میسازد کنار می آیم؛ لولوهایی که شیپور را از سر گشادش می زنند، باد کاشته اند و حالا باید طوفان درو کنند، و حقشان هم هست!
آنان را که از او شناختی ندارند، به جستجوی مختصری در اینترنت ارجاع می دهم که فقط بر اساس اطلاعات منتشر شده (نه مسئولیت های مخفی و محرمانه اش!) به فهرست عریض و طویل مسئولیت های دولتی، غیردولتی، حکومتی، خصوصی، عمومی، و صنفیِ داخلی و خارجی اش دست خواهند یافت که نشان میدهد حداقل در 40 سال از 45 سال گذشته، به طور لاینقطع و مستمر، در طیف وسیعی از سمتها در سازمانهای کلیدی سینمایی و تلویزیونی حضور و نقش پررنگی داشته و همچنان دارد؛ و با خستگی ناپذیریِ مثال زدنی همزمان بار چندین مسئولیت را به دوش می کشد و باز هم اگر بار بخورد بدش نمی آید که پشتش را به مسئولیتی جدید بدهد! گر چه همزمان فیلم و سریال هم بسازد! البته ناگفته پیداست که خودش اعتبار چندانی ندارد، بلکه او نماینده جریانی است که همیشه بوده و هست و خواهد بود و همانند هم باندی هایش در تمام دوره های چپ، راست، بالا، پایین، انقلابی، غیرانقلابی، و ضدانقلابی همچنان از رانت های گوناگون اعتباری، مالی، صنفی، شغلی، اطلاعاتی، امنیتی، و… برخوردار بوده و هست. حالا او با این سابقه ادعا می کند هیچ مسئولیتی در این «باد کاشتن و باد درو کردن» نداشته است! این «اصل تناقض» است؟! این همه سوابق ریز و درشت، و ادعای بیتقصیری؟!
تناقض آشکار در اینجاست که یک نفر (به عنوان نمونه ای از یک باند) با این حجم از سابقه و نفوذ در سطوح بالای مدیریت و تصمیمگیری در ساختار سینما و تلویزیون ایران، خود را صرفاً ناظر یا قربانی «فساد سیستماتیک» و «تناقضات عمیق» معرفی و از مسئولیت مستقیم یا غیرمستقیم در شکلگیری و تداوم وضع موجود در سینما و تلویزیون شانه خالی کند؛ در حالی که نه تنها همواره عضوی از این «سیستم» بوده، بلکه از معماران اصلی آن محسوب میشود. اگر واقعاً «فساد سیستماتیک» وجود دارد، آیا هیچ یک از اعضای این باند به عنوان بخشی از معمارانِ سیاستگذاریِ فرهنگیِ چهار دههی اخیر، حتی یک سند از تلاشهای اصلاحیِ ناموفقِ خود ارائه داده اند؟ قطعاً نه! پس مشخص است که تصمیمات، سیاستگذاریها، و رویکردهای این باند در جایگاههای مدیریتی، قطعاً در شکلگیری یا تثبیت همان «تناقضات سیستماتیک» و «فساد سیستماتیک» (که او و هم باندی هایش می گویند) نقش داشته است.
بهرهمندیِ «حتی بلغ الحلقوم» از «سفره گسترده و بی دغدغه ی رانت های حرام سیاسی و اقتصادی، و…» این پرسش را پررنگتر میکند که امثال او چگونه بدون این که خنده شان بگیرد متوهّمانه، بی آنکه سهم خود را در این مشکلات بپذیرند، دیگران را به خاطر وجود آن «لولوی خیالی» سرزنش کرده، با فرافکنی برای پاک کردن صورتمسئله تلاش نمایند. ضمن آن که آمرانش از او بخواهند تا تنور داغ است، نان را بچسباند و پا را از گلیم خود درازتر کرده، به جای آنکه به نقش خود در این فرآیند بپردازند، با استفاده از همان رانت هایی که اشاره شد، مسئولیت را به گردن دیگران، بخصوص «مسئولان بلندپایه» بیاندازند، در حالی که خودشان نیز به نوعی جزو همان «مسئولان بلندپایه» محسوب میشوند.
فرافکنی ناجوانمردانه آنها که سابقه ای طولانی و پرنفوذ در قدرت دارند و از مزایای آن بهره برده اند، در حالی که خود بخشی جداییناپذیر از آن «سیستم» بوده و همچنان هستند، به این معناست که یا از درک عمیق ساختارها و نقش خود در آنها عاجزند، یا به شکل آگاهانهای این مسئولیت را انکار میکنند. آنان در این سناریوی خودنوشته، قطعاً نمی توانند نقش «ناظر منفعل» را بازی کنند، بلکه به واقع، نقش اصلی قهرمان داستان به عهده ی آنهاست و نمیتوانند خود را از تبعات «بادهایی که کاشته اند» مبرّا بدانند.
بی تردید می بایست به صورتی کارشناسانه، عمیق، و عالمانه در فرصتی وسیع، ریشه ها و آثار مسائل و مشکلات تو در توی سینما و تلویزیون را مورد بررسی و مداقّه قرار داد و صد البته اکنون بنایی بر آن ندارم، بلکه مطابق معمای راسل که در گفتمان انتقادی اش میگوید: «چگونه عضوی از یک سیستم میتواند کل سیستم را نقد کند، بیآنکه موقعیت خود را به عنوان جزئی از مسئله بپذیرد؟» تنها قصدم از این نوشته بیان این «تناقض» در جهت روشنکردنِ این مکانیسمِ خودفریبکارانه است که صداقت نویسنده ی آن «یادداشت عاری از حقیقت» را هم زیر سوال برده، این فرضیه را تقویت میکند که او در حال فرافکنی مسئولیت از خود و جریانی است که به آن تعلق دارد؛ از جنس همانهایی که با استفاده از مکانیسم «تطهیرِ خودِ نخبهگرایانه» خودشان صبح جمعه فهمیدند بنزین گران شده است!
فارابی در نمایشگاه کتاب تهران حاضر شد
غرفه انتشارات بنیاد سینمایی فارابی در روزهای برگزاری سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با اختصاص تخفیف و تسهیلات ویژه و همچنین فروش آثار به صورت حضوری و مجازی میزبان اهالی سینما، اساتید، دانشجویان، پژوهشگران و عموم علاقمندان هنر هفتم است.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی؛ انتشارات فارابی همزمان با سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به روال سالهای گذشته با حضور در نمایشگاه تمامی آثار خود را با تخفیف 20 درصدی تا آخرین روز نمایشگاه عرضه میکند. فارابی امسال نیز علاوه بر غرفه «حضوری»، به صورت «مجازی» نیز در نمایشگاه کتاب حضور دارد و علاقهمندان میتوانند با مراجعه به سامانه مجازی خرید کتاب نمایشگاه به نشانی https://book.icfi.ir به صورت مجازی از این انتشارات خرید نمایند.
بازدیدکنندگان نمایشگاه هم می توانند با مراجعه به غرفه انتشارات بنیاد سینمایی فارابی در بخش ناشران عمومی، سالن شبستان، راهروی 26 و غرفه 3 به صورت حضوری عناوین مورد نیاز خود را خریداری کنند.
بنیاد فارابی در نمایشگاه سی و ششم کتاب تهران 52 عنوان کتاب و فصلنامه پرفروش و پرمراجعه خود را نیز مجددا به چاپ رسانده و ارائه کرده است.
از جمله آثاری که در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کتابهای «فیلمنامهنویسی در قرن 21» لیندا آرنسون، «نیمه تاریک نابغه: زندگی نامه آلفرد هیچکاک» دونالد اسپوتو، «در مسیر فیلمسازی» الکساندر مکندریک، «نما به نما جلد ۱ و ۲» نوشته استیون دی کاتز، «اصول اساسی کارگردانی سینما، پیش از فیلمبرداری فیلم خود را ببینید» نوشته نیکلاس تی پروفرس، «روایت در فیلم داستانی جلد ۱ و 2» نوشته دیوید بردول، «فرهنگ فیلمنامه، واژگان و اصطلاحات تخصصی برای فیلمنامهنویسان» به قلم محمد گذرآبادی، «چگونه مشکلات فیلمنامهمان را حل کنیم؟» اثر سید فیلد، «فیلمنامهنویسی پیشرفته» اثر لیندا سیگر، «چگونگی درک فیلم» جیمز موناکو، «در فاصلهی دو صحنه: هنر تمهیدات انتقالی (آنچه فیلمنامهنویسان، کارگردانان و تدوینگران باید دربارهی تمهیدات انتقالی در سینما بدانند)» نوشته جفری مایکل بیز، «چگونه از هر چیزی فیلمنامه اقتباس کنیم؟» به قلم ریچارد کریوولن، «دانستنیهای نجاتبخش انیمیشن» نوشته ریچارد ویلیامز، «جعبهابزاری برای فیلمساز: چگونه با بودجهی اندک فیلمی حرفهای بسازیم؟» اثر جیسن جی توماریک، «مدیریت تولید فیلم» باستین کلو، «بازاندیشی مباحث رمان و فیلم» نوشته کامیلا الیوت، «مبانی زیباییشناختی سینمای اسلامی» و «اخلاق و درام» نوشته نصرتالله تابش، «مطالعات دینی فیلم» سیدحمید میرخندان، فیلمنامههای «رهایی از شاوشنگ» فرانک دارابونت، «مخمصه» مایکل مان، «یادآوری»: بر اساس داستانی کوتاه به قلم جاناتان نولان کریستوفر نولان، «قصهگویی تصویری و روایت بصری» نوشته ویل آیزنر، «هنر در حرکت زیباشناسی انیمیشن» اثر مارین فرنیس، «تهیهکنندگی و کارگردانی فیلم کوتاه و ویدیو» نوشته پیتر دبلیو ریا. کی ایروینگ، «راهنمای فیلمبرداران» به قلم راب هامل، «جستوجوی نگرههای دینی در ارباب حلقهها» نوشته کرت برونر، جیم ویر، «داستانگویی در سینما و تلویزیون» نوشته کریستین تامسون، «کتاب جامع ویدیو: شناخت و آموزش ابزار، فنون و زیباشناسی تصویر» نوشته دیوید چشایر، «پیش درآمدی بر فیلم»، «کارگردانی داستان» و «سینمای وودی آلن»، «جایزه اسکار»، «جشنواره کن»، حکمرانی و سیاستگذاری سینما در آمریکا، انگلستان، ترکیه و چین.
سی و ششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت با شعار «برای ایران بخوانیم» در محل مصلی امام خمینی (ره) برگزار میشود.
داوران نخستین جشنواره ملی عکس «خانواده ایرانی»
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، «حمید جبلی» بازیگر، فیلمساز و عکاس، «سیفاله صمدیان» عکاس و فیلمساز و «مهدی آشنا» عکاس، آثار نخستین جشنواره ملی عکس «خانواده ایرانی» را داوری میکنند.
این رویداد با هدف پاسداشت ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی نهاد خانواده در ایران توسط آژانس عکس انجمن سینمای جوانان ایران با همکاری معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، برگزار میشود و با محوریت موضوع «خانواده و ارزشهای خانواده ایرانی» و با نگاهی مستند به ابعاد مختلف زندگی خانوادگی، در پی شناسایی و نمایش جلوههایی از همبستگی، تابآوری، آیینها، هنر و حضور خانوادهها در بستر تحولات اجتماعی امروز است.
بر این اساس، تمامی عکاسان کشور، با هر سطح از تجربه و حتی با استفاده از تلفن همراه، میتوانند آثار خود را برای شرکت در این رویداد فرهنگی ارسال کنند.
متن فراخوان این جشنواره در سایت انجمن سینمای جوانان ایران به نشانی www.iycs.ir قابل دسترسی است.
نخستین «جشنواره ملی عکس خانواده ایرانی» به صورت انحصاری و از ۲۴ تا ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ در «خانه رویداد» هتل پارسیان استقلال تهران برگزار خواهد شد.
ملاقات نمادین جیسون آیزاکس با “نوه داستانی” اش در دنیای جادوگری
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اسکرین رانت؛ بازیگر لوکیوس مالفوی در حاشیه نمایش “فرزند نفرین شده” با بازیگر اسکورپیوس مالفوی دیدار کرد. جیسون آیزاکس، بازیگر خاطره انگیز نقش لوکیوس مالفوی در مجموعه فیلم های هری پاتر، در اقدامی غیرمنتظره با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی در نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” ملاقات کرد. این دیدار که با یک اجرای کوتاه طنز همراه بود، به سرعت در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
جیسون آیزاکس هفته گذشته در ادامه ارتباطش با دنیای محبوب هری پاتر، در حاشیه یکی از اجراهای نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” در تئاتر لیریک برادوی نیویورک حاضر شد. این بازیگر 60 ساله انگلیسی که بین هواداران به خاطر نقش آفرینی به یادماندنی اش در نقش لوکیوس مالفوی شناخته می شود، در پشت صحنه با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی – نوه شخصیت او در داستان – ملاقات کرد.
بر اساس گزارش های رسیده، این دو بازیگر در یک اجرای کوتاه طنزآمیز شرکت کردند که در آن پیترسون دو عدد از لوبیاهای جادویی برتی باتز را به آیزاکس تعارف کرد. در این اجرا که ویدیوی آن در پیج اینستاگرامی نمایش به اشتراک گذاشته شده، آیزاکس پس از انتخاب لوبیای با طعم هلو، با دیدن لوبیای دوم که طعم کولادا داشت، با شتاب از صحنه خارج می شود. این حرکت طنز در واقع ارجاعی هوشمندانه به نقش اخیر آیزاکس در فصل سوم سریال پرفروش “نیلوفر سفید” بود، جایی که شخصیت او خانواده اش را با یک نوشیدنی مسموم می کند.
این ملاقات در حالی صورت می گیرد که آیزاکس پیش از این نگرانی های خود را درباره بازسازی مجموعه هری پاتر توسط اچ بی او ابراز کرده بود. او در مصاحبه ای اخیرا بیان کرده بود که نگران است بازیگران نسخه اصلی به مرور به فراموشی سپرده شوند. هواداران سریال در شبکه های اجتماعی به این ملاقات واکنش های مختلفی نشان دادند. برخی آن را ادای دینی به نقش آفرینی ماندگار آیزاکس دانستند، در حالی که عده ای با طنز اشاره کردند که “لوکیوس مالفوی هنوز هم از کولادا می ترسد!”
نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” که ادامه داستان مجموعه پس از 19 سال را روایت می کند، از سال 2016 تاکنون در شهرهای مهم جهان از جمله لندن، نیویورک و توکیو روی صحنه رفته است. این نمایش داستان آلبوس پاتر، اسکورپیوس مالفوی و دلفی دیگوری را دنبال می کند
نمایش «مساوات» روی صحنه میآید
سینمای خانگی: نمایش «مساوات» به نویسندگی و کارگردانی نیما آقاخانی از ۱۱ اردیبهشت در خانه نمایش دا روی صحنه خواهد رفت.
به گزارش سینمای خانگی و به نقل از مشاور رسانهای پروژه؛ نمایش «مساوات» به نویسندگی و کارگردانی نیما آقاخانی و براساس مجلس اول نمایشنامه «بیضایی» اثر سیدمحمد مساوات از ۱۱ اردیبهشت، ساعت ۱۹ در سالن شماره ۱ خانه نمایش دا روی صحنه خواهد رفت.
نگین فیروز منش، شیده غفاریان، مهدی آریاپور و نیما آقاخانی بازیگران این نمایش هستند.
نمایش «مساوات» برنده تندیس بهترین اجرا، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگری مرد (نیما آقاخانی)، برگزیده موسیقی، تقدیر بهترین بازیگری زن (نگین فیروزمنش)، تقدیر بهترین بازیگری زن (شیده غفاریان) و کاندید بهترین بازیگری مرد (مهدی آریاپور) در سیزدهمین جشنواره تئاتر دانشگاه سوره در اسفند ۱۴۰۳ شد.
دستیاران کارگردان: جواد فراهانی، فربد تکلو، طراح صحنه: محمدسجاد قادری، طراح نور: محمد عرفان فرش فروش، طراح لباس: شیده غفاریان، طراح پوستر و تیزر: محمد شهیدی، پرکاشن: امیرمحمد فریمانی، ویولن: آنیتا مددی، گیتار بیس: سیاوش انتظاری، عکاس: فربد تکلو، ساخت دکور: سیدمحمد عابدی نسب، مشاور رسانهای: علی کیهانی (راوی مدیا) دیگر عوامل این اثر نمایشی هستند.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «چو ضحاک شد بر جهان شهریار/ بر او سالیان انجمن شد هزار/ هویدا گشت کردار فرزانگان/ پراگنده شد کام بخردان»
علاقهمندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
نگاهی به «کورالاین»؛ نمایشی سرشار از شور و شکوه!
سینمای خانگی: سیدرضا منتظری- نمایش «کورالاین» با اقتباس از انیمیشن محبوبی با همین عنوان و در اصل کتاب «کورالاین» نوشته نیل گیمن، نویسنده مطرح جهانی، به روی صحنه رفته است. اثری داستانی پررمز و راز از ماجراجوییهای کورالاین، دختری ۱۱ ساله که در بطن زندگی روزمره و دغدغههای اقتصادی خانواده ای تکفرزند، به ماجرایی قهرمانانه وارد میشود؛ نمایشی سرشار از شور و شکوه!
«کورالین جونز» کودکی است که با انتقال به خانه ای جدید، از والدین خود که به جای توجه به او، بیشازحد مشغول کار و درگیر معضلات زندگی شان هستند ناراضی است. کورالین درب مخفی کوچکی در خانه جدید پیدا میکند. او از طریق آن در به دنیای موازی میرود که در آن همهچیز، ازجمله والدین، خانه، همسایگان و باغ جادویی، بهطور ترسناکی بهتر و ایده آل به نظر میرسد.
این انیمیشن ماجراجویی است و ترس کورالین و دیگر کودکان را از حبسشدن در دنیای موازی به نمایش میگذارد. همچنین روح اثر دارای خشونت و ترس بالایی است اما درکنار آن روحیه شجاعت و کنجکاوی کورالین کاملاً مشهود است؛ این خلاصه داستان کتاب «کورالاین» است که سال ها قبل توسط هنری سیلیک بدل به یک انیمیشن جذاب شد و توانست با فروش بیش از ۱۸۵ میلیون دلاری در دنیا روبرو شود.
این روزها در اقدامی کم سابقه و نادر در کشورمان با جسارت و هوشمندی مریم نراقی (تهیه کننده) و امیدرضا سپهری (کارگردان) «کورالاین» بدل به نمایشی جذاب و خارق العاده شده که طی دو ساعت نفس گیر و هیجان انگیز مخاطبان خود را روی صندلی میخکوب می کند؛ اثری بیگ پروداکشن که برخلاف بسیاری از آثار مشابه که بودجه های هنگفت را صرف هیچ می کنند در ورای تولیدش دغدغه وجود دارد! دغدغه ای از جنس آموزش به کودکان و نوجوانان؛ چرا که یکی از جنبههای جذاب این اثر نمایشی بررسی موضوعات عمیق انسانی مانند هویت و خانواده است. این نمایش می تواند به ویژه برای کودکان و نوجوانان که شاید مخاطبان اصلی این اثر باشند یادآور این اتفاق باشد که نباید فریب ظواهر را بخورند و همواره باید دل در گرو خانواده های شان داشته باشند.
درام پردازی نمایش به گونه ای است که به دور از هرگونه شعارزدگی و اغراقی مخاطب را با خود درگیر می کند و علاوه بر این امتیاز ویژه، ترکیب عناصر مختلفی چون موسیقی، رقص و بازیگری در کنار هم «کورالاین» را بدل به اثری باشکوه کرده است.
علاوه بر بازی کم نظیر و درخشان بازیگران نمایش به ویژه صدف اسپهبدی که طی سال های اخیر در سینما و تئاتر همواره در حال درخشیدن است، توجه دقیق کارگردان نمایش به جزئیات، از طراحی صحنه و لباسهای جذاب و خلاقانه گرفته تا موسیقیهای هماهنگ و تأثیرگذارو حتی آکسسوار های ریزی که شاید در بسیاری مواقع کارگردانان از روی بی حوصلگی توجه به ظرافت آن ها را نادیده می گیرند، باعث شده «کورالاین» بدل به نمایشی شود که بتواند هر مخاطبی را با هر سطح سنی و دیدگاه و سلیقه ای جذب کرده و او را به وجد آورد.
اما شاید مهمترین نکته در خصوص این نمایش اقتباس از انیمیشن باشد. از آنجا که انیمه ها معمولاً دارای داستانهای جذاب و شخصیتهای رنگارنگ هستند و میتوانند الهامبخش تولید آثار تئاتری باشند. «نمایش موزیکال کورالاین» نیز با داستان عمیق و شخصیتپردازی قویاش، فرصت مناسبی برای انتقال احساسات و مفاهیم عمیق انسانی به مخاطبان فراهم کرده است. بی تردید تولید این اثر برای عوامل به ویژه تهیه کننده بسیار پر ریسک و پر ابهام بوده و اینک با موفقیت خارق العاده و کم نظیری که کسب کرده و خیل تماشاگرانی که به دور از خستگی بیش از ۲ ساعت روی صندلی ها خیره این اثر می شوند، باید با حمایت ویژه از سوی مسئولان فرهنگی و هنری روبرو شده و حداقل بتواند طی ۳ ماه تابستان که زمان تعطیلی مدارس و دانشگاه ها است روی صحنه برود.
شاید تنها نقطه ضعف این اثر را بتوان در حذف صحنه های مهم و نفس گیر پایانی دانست؛ قطعاً اگر دست اندرکاران نمایش تدبیری اندیشه کنند تا برای اجراهای پسین خود زمان بیشتری برای پرداختن به لحظات ترسناک و اوج داستان اختصاص دهند، «کورالاین» می تواند بیش از این بدرخشد.