هشلهف ششم: بفهم!! نفهم!

مدیرمسئول (خیر ندیده) فکر میکنه من میرزابنویسم! بابا چرا این بسته­‌ی مخ و مغز دست­‌نخورده‌­ت را به کار نمی­‌گیری؟! بابا من میرزاننویسم؛ میرزاننویس! بفهم!! نفهم!

طرف از طریق سردبیر (قربونش برم) دستور داده دوباره درباره‌­ی وضعیت مشعشع سینمای ایران قلم بزنم! زهی خیال باطل که من هم مثل بعضی از نویسندگان و منتقدان پشت کوه قاف، قلم­‌به­‌مزد بشم و هر چی سفارش‌­دهنده بخواد براش بنویسم!! هیهات!! من بی‌شرف نیستم… بفهم! نفهم!!

اما چیکار کنم که سردبیر (قربونش برم) با چشماش اشاره می‌کنه: مرگ من! من هم چشمای چپم را می‌­بندم که: چشم، فقط به خاطر تو!… (پس کی جواب شرفم را می‌ده؟!!) حالا… بگذریم…

سینمای ما که اساساً شده مثل یه فیلم کمدی سیاه دست­‌چندم تلویزیونی! نه آدم حسابی پشتشه، نه پول درست ودرمان داره، نه بازیگر مهم و قابل اعتنا توش هست، نه به مخاطب کار داره، نه خنده‌­داره، نه لبخند توش هست، نه به کسی برمی­‌خوره، نه هیچی! انگار نه انگار که سینما هنر هفتمه! هنر هفدهم هم نیست! می­فهمی؟!!

هر کی روابطش بهتره، پولش تپل‌­تره، ادبش کمتره، دیاستش! چرب‌تره، و دمش گرم‌تره معلومه که اعتبارش بیشتره، و بقیه­‌ی ترترها!! اون پیرمرد بالای سکو، چه امیدهایی داشت به این سینما!!

سردبیر (قربونش برم) می‌گه: میرزا! درست بنویس! این حرفا چیه؟! جای زخم قندون تو سرت خوب شده مگه؟ دوباره هوس قندون کردی؟!

قربونت برم، من که دارم درست می‌نویسم! وقتی مثلاً یه فیلم پفکی را که مثل گردوهای مغزدغالی از تو کله­ش فقط بوی تعفن و سوختگی از هزار کثافت فرهنگی و اخلاقی و دینی و اجتماعی و سیاسی و هنری بلند می‌شه، از توی قفسه­‌های تارعنکبوتی بیرونش میارن و کلی آلاف و الوف (علوف) بارش می‌کنن و طاقچه‌­بالاش می‌زارن و نفروخته و استقبال‌­نشده رتبه فیلم بِرفوش بهش میدن و حتی می­‌برنش توی کمیته انتخاب فیلم برای اسکار و این و اون و غیره… تو از این چی می‌­فهمی که من چپول نمی­‌تونم بفهمم؟!

تازه این در شرایطیه که همچنان اون خط قرمز نامرئی که قبلاً گفته بودم هست و وجود داره! همون خط قرمزی که دور اسم بعضی سینماگرها کشیده شده! که نه بودجه می‌دن… نه سالن می‌دن… نه اجازه نفس کشیدن می‌دن! بعد هم هی می‌گن: پیش‌رفت کردیم! پیش‌رفت؟! این شیش‌رفت هم نیست که! این گوریه که خود ماها (منتقدها، خبرنگارها، رسانه‌­ها، صنوف، بازیگرها، کارگردان­‌ها، تهیه­‌کننده­‌ها، سرمایه‌­گذارها، نویسنده‌­ها، سینماگرها، مدیرها، مسئولان و…) کنده‌­ایم و حالا خودمان افتاده‌­ایم توش! خدا کنه بالأخره یک روزی یک مدیر داغون‌­نشده‌­ای پیدا بشه و یک جوری اوضاع را درست کنه… و الاّ آخرش این فیلم کمدی می‌شه فیلم تراژدی! بعد نگی نگفتم­‌ها… بفهم!! نفهم!!

فریاد مدیرمسئول (خیر ندیده) از تو اتاقش بلند شد که با اعصاب درب و داغونش سردبیر (قربونش برم) را صدا کرد… گمونم حرف‌های من را شنیده… برم تا با قندون نیامده!

تا هشلهف بعدی مواظب خودتون باشین…

موج ضداسرائیلی ستاره‌های هند

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از جام جم؛ عیار انسان‌های آزاده با وجدان‌های بیدار در بزنگاه‌ها و موقعیت‌های خطیر، بحرانی و نیازمند کنشگری، خود را نشان می‌دهد. مدتی است یکی از مهم‌ترین عرصه‌های آزمون وجدان و انسانیت بروز و ظهور یافته و مرز و خط‌کشی مشخصی میان حق و باطل کشیده و ایستادن در هرکدام از این دو طرف نیاز به هیچ درنگ، تامل و ملاحظه‌ای ندارد.
 با این حال هجمه رسانه‌ای و پروپاگاندای رسانه‌ای غرب سعی دارد جنایات رژیم ریشه‌دار صهیونیستی را که اخیرا به بالاترین میزان جنون خود در غزه و فلسطین رسیده، وارونه جلوه دهد و روی این اعمال وحشیانه سرپوش بگذارد. با همه ملاحظات و تهدیدهایی که می‌تواند آزادیخواهی و ابراز عقاید و احساسات انسانی درحمایت از غزه و فلسطین و در محکومیت رژیم‌صهیونیستی را به چالش بکشد و بیان آن از سوی ساکنان اروپا و غرب تبعات و عواقب سنگینی داشته باشد، افراد پرشماری پیدا می‌شوند که شجاعانه طرف حق و حقیقت را بگیرند و از برخورد دولت‌های حامی اسرائیل و آمریکا نهراسند. دراین میان ابراز عقیده چهره‌های شناخته شده و محبوب هنر و ورزش متفاوت‌تر هم است و زبان سرخ آنها می‌تواند سرسبزشان را بر باد دهد و بایکوت‌های شدید و ممانعت از فعالیت حرفه‌ای این عده را در پی داشته باشد.همگام و همصدا با برخی ستارگان سینمای جهان، بعضی از چهره‌های سرشناس بالیوود و سینمای هند هم در این مدت فریاد آزادیخواهی سر دادند و در حمایت از مردم و به‌ویژه کودکان غزه، نسبت به رژیم کودک‌کش و غاصب صهیونیستی اعلام انزجار کردند. باتوجه به شدت و دامنه محبوبیت سینمای هند و ستارگان نام آشنایش در خود این کشور و آسیا و حتی در نقاط دیگر دنیا، چنین سخنان و واکنش‌های حمایتی از مظلومیت فلسطین برای مقاومت و مقابله با اسرائیل دلگرم کننده است و حتی باوجود بایکوت خبری غرب، بازتاب رسانه‌ای خوبی دارد. بلکه با مرور چنین واکنش‌هایی، برخی سلبریتی‌ها و چهره‌های وطنی هم از لاک جریان شبه روشنفکری و ملاحظات مرسوم و بی‌ثمر همیشگی خود به درآیند و در این زمینه در طرف درست تاریخ بایستند.
     
دعای صلح برای فلسطین

شاهرخ‌خان از محبوب‌ترین ستاره‌های بالیوود ازجمله چهره‌هایی است که همواره واکنش‌های درست و به‌موقعی درباره مسائل اجتماعی و سیاسی دارد. او این‌بار هم به‌دنبال حملات وحشیانه و متعدد رژیم‌صهیونیستی به غزه و جنایات علنی و پرشمار بنیامین نتانیاهو با انتشار پستی در فضای مجازی، نفرت خود را از جنگ و جنایت رژیم‌صهیونیستی نشان داد و به حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین پرداخت. او(نقل به مضمون) نوشت: «کشتار کودکان و قربانی کردن آنها این مناقشه را حل نخواهد کرد. دعای صلح برای فلسطین.» 
     
سلمان‌خان هم به میدان آمد
سلمان‌خان که به‌تازگی همراه برخی چهره‌های سرشناس دنیای هنر و ورزش در جشنواره سرگرمی موسم الریاض عربستان شرکت کرد هم از دیگر ستارگان محبوب و مسلمان سینمای هند است که پیشتر هم سابقه همدلی و همراهی با ملت مظلوم فلسطین و جریان مقاومت را دارد وحتما علاقه‌مندان او، آن عکس یادگاری سلمان‌خان باچفیه و درکناربرخی طرفداران فلسطینی‌اش را دیده‌اند. سلمان خان اخیرا و باتوجه به موج جنایات رژیم‌صهیونیستی، باز هم به حمایت از غزه پرداخت و اعلام کرد در کنار مردم فلسطین ایستاده است.
     
حمایت چهره‌های غیرمسلمان هند
اعلام نفرت و انزجار از رژیم‌صهیونیستی فقط محدود و منحصر به ستاره‌های مسلمان سینمای هند نیست و پیروان دیگر ادیان هم با صراحت و شجاعت طرف حق و حقیقت را گرفتند و از مردم مظلوم و بی دفاع غزه حمایت کردند.  یکی از این ستاره‌ها آکشی‌کومار، بازیگر سرشناس سینمای هند است که در واکنشی تازه هر نوع کشتار کودکان یا زنان را محکوم کرد. آکشی کومار در مصاحبه با تایمز ناو گفت: هر نوع تروریسم اشتباه است. اتفاقی که در غزه می‌افتد بسیار ناراحت کننده است. امیدوارم همه چیز متوقف شود. این تنها چیزی است که می‌توانم برای‌شان دعا کنم. او افزود: من هر نوع تصمیم اشتباه و کشتار کودکان و زنان را در غزه محکوم می‌کنم. کومار درحالی چنین واکنشی نشان داد که این روزها فیلم تازه‌اش با عنوان «مأموریت رانیگانج» بر پرده سینماهاست. این از مسئولیت اجتماعی یک ستاره سینما می‌آید که در مصاحبه‌ای حول محور تبلیغات فیلمش، فقط به این موضوع بسنده نمی‌کند و فارغ از دین و مذهب به جنایات رژیم‌صهیونیستی و کودک‌کشی و نسل‌کشی اسرائیل واکنش نشان می‌دهد.
   
زینت امان و روزهای سخت 
زینت امان از دیگر بازیگران شناخته شده بالیوود هم به تازگی سکوت خود را درباره جنایات رژیم‌صهیونیستی شکست و حمایت خود را از آتش‌بس فوری، دسترسی به کمک‌های بشردوستانه و کمک به فلسطینی‌ها ابراز کرد.امان بر اهمیت پاسخگویی مسئولان خشونت علیه غیرنظامیان بدون در نظر گرفتن نژاد و مذهب تاکید کرد.این بازیگر همچنین ضمن محکوم کردن بی‌عدالتی نسبت به مردم غزه و فلسطین، همبستگی خود را با کسانی که این روزها با سختی‌ها مواجه هستند، اعلام کرد. 
   
حمایت سونام کاپور از غزه
سونام کاپور، بازیگر جوان سینمای هند و دختر آنیل کاپور، ستاره سابق بالیوود هم از دیگر چهره‌هایی است که به حمایت از کودکان و زنان غزه پرداخت. او گفت: نیمی از مردم غزه کودک هستند. ما همان مسئولیت اخلاقی را که نسبت به کودکان دیگر کشورها داریم به کودکان فلسطینی هم مدیونیم. زندگی آنها هم به اندازه کودکان دیگر جهان اهمیت دارد. اگر فقط در یک کشور و منطقه به زندگی انسان اهمیت می‌دهید، در واقع به زندگی انسان اهمیت نمی‌دهید. منظورم همه کسانی است که هر روز تحت تأثیر این تراژدی غیرقابل توجیه هستند. این درگیری جان‌های بی‌گناهی را گرفته‌است که بسیاری از آنها کودک هستند. من همدلی عمیقی با مبارزان فلسطینی‌ و زندگی تحت اشغال آنها دارم، این مسئولیتی است که هر روز بر عهده من است.
   
ترانه‌ای برای کودکان غزه
ویشال دادلانی، خواننده سرشناس هند هم در واکنشی از صمیم قلب به مردم غزه و فلسطین ادای احترام کرد. او چند روز پس از عملیات طوفان‌الاقصی و موج جدید جنایات اسرائیل، حمایت خود را از کودکان آسیب‌دیده از درگیری‌ها ابراز کرد. او ویدئویی را به اشتراک گذاشت که در آن آهنگی را به کودکان غزه و دیگر کودکان درگیر جنگ تقدیم و تاکید کرد آنها سزاوار وحشت جنگ نیستند. ویدئو و عملکرد به موقع و هنرمندانه ویشال دادلانی با تحسین چهره‌های دیگری چون سلیم مرچنت و مونیکا دوگرا مواجه شد و موجی ازحمایت جهانی و آرزو و دعابرای سلامت و آرامش آسیب‌دیدگان حملات فاجعه‌بار رژیم‌صهیونیستی را درپی داشت. 

دهن کجی خان‌های بالیوود به نتانیاهو
عناد ستاره‌های مسلمان سینمای هند با رژیم نامشروع رژیم‌صهیونیستی ریشه‌دار است و مربوط به امروز نیست و قبلا هم این چهره‌ها در بزنگاه‌های لازم و تاریخی، دست به اقدامی مناسب زدند و به اسرائیل دهن‌کجی کردند. آن عده پرشماری که اخبار سینمای هند و چهره‌هایی چون سلمان‌خان، امیرخان و شاهرخ‌خان یعنی «سه خان افسانه‌ای» و بسیار محبوب صنعت سینمای هند را دنبال می‌کنند، حتما به یاد دارند که این سه غول بالیوود سال ۹۶ در سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی به هند و بمبئی چه واکنشی نشان دادند و چطور به قهرمانان واقعی رسانه‌های اجتماعی هند تبدیل شدند. با این‌که چهره‌ای چون آمیتاب باچان و خانواده‌اش در مراسمی که برای گسترش روابط فرهنگی هند و رژیم‌صهیونیستی در بمبئی پایتخت سینمایی هند برگزار شده‌بود حاضر شدند و با نتانیاهو عکس گرفتند اما سه خان مسلمان بالیوود در اعتراض به قتل‌عام زنان، کودکان و مردان فلسطینی به دست رژیم اشغالگر قدس از حضور در این جلسه و دیدار با نتانیاهو خودداری کردند. بعد از آن افراد و گروه‌های مختلف هندی در رسانه‌های اجتماعی این کشور این سه ستاره سینمای هند را قهرمانان واقعی خوانده و این اقدام آنها را ستودند.این سه ستاره محبوب، با این‌که از سوی برخی رسانه‌های تندرو هند، مورد انتقاد قرار گرفتند و حتی حرکت آنها به عنوان اقدامی ضدملی تعبیر شد اما در حرکتی شجاعانه حاضر نشدند به تعهد و اعتقاد خود به نمایندگی از انبوه مسلمانان و آزادیخواهان جهان پشت پا بزنند و به دیدار یک جنایتکار جنگی، یک صهیونیست خونخوار و قاتل کودکان و زنان فلسطینی بروند.

بیداری هنرمندان هالیوودی علیه صهیونیست‌ها

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روزنامه جوان؛ این روز‌ها سلبریتی‌ها در کشور‌های غربی بیش از برخی چهره‌های مشهور هنری در ایران خود را ملزم به واکنش درباره ظلمی می‌دانند که علیه مردم غزه می‌رود. هر چند تا به حال در ایران نیز حجم قابل‌توجهی از فعالان و چهره‌های عرصه هنر جنایات اسرائیل را محکوم کرده‌اند، اما تفاوت ماجرا این است که هنرمندان هالیوود زیر فشار لابی صهیونیستی دست به واکنش به سود مردم فلسطین می‌زنند و قاعدتاً هزینه آن را نیز می‌پردازند، اما در ایران چنین هزینه‌ای وجود ندارد، مگر برای آن‌هایی که علاوه بر گذرنامه ایرانی مشابه غربی آن را نیز در جیب دارند. 

به ضرس قاطع می‌توان گفت برخلاف ایران که برخی سفارتخانه‌های غربی در علن و پنهان و از روش‌های مختلف روی برخی هنرمندان تأثیرگذار هستند، در امریکا هیچ سفارتخانه‌ای به هنرمندان این کشور برای محکوم کردن جنایات اسرائیل در غزه خط‌دهی نمی‌کند. همچنین موج واکنش‌های ضداسرائیلی در میان هنرمندان غربی نشان می‌دهد رسانه‌های نظام سلطه در کانالیزه کردن اخبار به سود اسرائیلی‌ها شکست سختی را متحمل شده‌اند و این فرآیندی است که رو به گسترش است و با وجود سانسور گسترده شبکه‌های اجتماعی بروز و ظهور یافته‌است. 

شماری از بازیگران درجه یک هالیوودی در نامه‌ای به جو بایدن خواستار آتش‌بس اسرائیل در غزه شدند و گفتند شفقت باید غالب شود. 

نشریه ورایتی در این‌باره نوشت: ۵۵ هنرمند برجسته از صنعت سرگرمی هالیوود در نامه‌ای سرگشاده به جو بایدن خواستار برقراری آتش‌بس در غزه شدند. خواکین فینیکس، کیت بلانشت، جان استوارت، کریستن استوارت، سوزان ساراندون، ماهرشالا علی، ریز احمد، رامی یوسف و جسیکا چستین از جمله بازیگرانی هستند که این نامه را امضا کرده‌اند. در این نامه آمده‌است: ما از دولت شما و همه رهبران جهان می‌خواهیم که به جان همه در سرزمین مقدس احترام بگذارند و خواستار برقراری آتش‌بس بدون تأخیر و تسهیل آن و پایان بمباران غزه و آزادی امن گروگان‌ها باشند. در این نامه همچنین بر اظهار‌نظر جیمز الدر، سخنگوی یونیسف که بر ویرانی‌های وارد آمده بر مردم غزه به دلیل حمله‌های هوایی مداوم اسرائیل و قطع آب و برق اشاره داشته، تأکید شده‌است. 

در بیانیه الدر آمده‌است: کودکان و خانواده‌ها در غزه عملاً غذا، آب، برق، دارو و دسترسی ایمن به بیمارستان ندارند و پس از چند روز حمله هوایی و قطع تمام مسیر‌های تدارکاتی همه این ضروریات زندگی مسدود شده‌است. سوخت تنها نیروگاه غزه بعد از ظهر چهارشنبه تمام شد و برق، آب و تصفیه فاضلاب قطع شد. بیشتر ساکنان دیگر نمی‌توانند آب آشامیدنی را از طریق خطوط لوله یا ارائه‌دهندگان خدمات دریافت کنند. وضعیت بشردوستانه به پایین‌ترین حد مرگ‌آور رسیده و با این حال همه گزارش‌ها حاکی از حملات بیشتر است. شفقت – و قوانین بین‌المللی – باید حاکم باشد. 

پیش از این، نامه دیگری که خواستار آتش‌بس در غزه و گشایش برای کمک‌های بشردوستانه در منطقه شده‌بود، با امضای چهره‌های مهم بریتانیا مانند تیلدا سوینتون، چارلز دنس، استیو کوگان، میریام مارگولیز، مایکل وینترباتم، مایک لی و آصف کاپادیا امضا شد. در این نامه گفته شد دولت بریتانیا نه‌تن‌ها جنایات جنگی را تحمل می‌کند، بلکه به آن‌ها کمک می‌کند. 

در حالی که در حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل بیش از هزارو۴۰۰ نفر کشته شدند، رژیم صهیونیستی با آغاز «محاصره کامل» غزه تاکنون موجب کشته‌شدن بیش از ۳هزارو۸۰۰ فلسطینی در درگیری‌ها شده‌است. بایدن با سفر به اسرائیل بر وفاداری امریکا به اسرائیل تأکید کرد و گفت از کنگره درخواست یک بسته حمایتی بی‌سابقه برای دفاع از اسرائیل خواهد کرد. متن کامل بیانیه هنرمندان هالیوودی درباره غزه از این قرار است: 

رئیس‌جمهور بایدن، ما به عنوان هنرمند و فعال صنعت و مهم‌تر از همه به‌عنوان انسان‌هایی که شاهد تلفات ویرانگر و آشکار شدن وحشت در اسرائیل و فلسطین هستیم، گرد هم می‌آییم و از شما می‌خواهیم به عنوان رئیس‌جمهور امریکا خواستار کاهش تنش و آتش‌بس فوری در غزه و اسرائیل قبل از، از دست رفتن جان افراد دیگر باشید. بیش از ۵هزار نفر در ۱۰ روز اخیر کشته شده‌اند؛ رقمی که هر وجدانی درک می‌کند فاجعه‌بار است. ما معتقدیم زندگی همه محترم است، فارغ از مذهب و قومیت کشتار غیرنظامیان را محکوم می‌کنیم. 

 بیش از نیمی از جمعیت غزه کودک هستند 

در ادامه این بیانیه آمده‌است: ما از دولت شما و همه رهبران جهان می‌خواهیم به جان همه در سرزمین مقدس احترام بگذارند و خواستار آتش‌بس و رسیدن هر چه سریع‌تر به آن، پایان بمباران غزه و آزادی امن گروگان‌ها باشند. نیمی از ۲ میلیون ساکن غزه را کودکان تشکیل می‌دهند و بیش از دو سوم آن‌ها پناهندگانی هستند که فرزندانشان مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند. باید اجازه داد کمک‌های بشردوستانه به آن‌ها برسد. تا زمان نوشتن این مقاله، بیش از ۶هزار بمب در ۱۲ روز گذشته روی غزه پرتاب شده که منجر به کشته‌شدن یک کودک در هر ۱۵دقیقه شده‌است. 

 وظیفه‌ای برای دفاع از انسانیت 

فراتر از درد و سوگواری ما برای همه مردم آنجا و عزیزانشان در سراسر جهان، ما انگیزه‌ای سرسختانه برای دفاع از انسانیت مشترک خود داریم. ما از آزادی، عدالت، کرامت و صلح برای همه مردم دفاع می‌کنیم و خواستار توقف خونریزی بیشتر هستیم. ما نمی‌خواهیم نسل‌های آینده ما را به سکوت متهم کنند و بگویند ایستادیم و کاری انجام ندادیم. همانطور که مارتین گریفیث، رئیس امداد اضطراری گفت: تاریخ در حال مشاهده است. امریکا فررا، اندرو گارفیلد، انوشکا شانکار، باسم یوسف، چنینگ تاتوم، حسن منهاج، مارک روفالو، اسکار آیزاک، رونی مارا، رایان کوگلر، ساندرا اوه، سباستین سیلوا، شیلین وودلی، والاس شاون و کوئینتا برانسون از دیگر چهره‌هایی هستند که این نامه را امضا کرده‌اند. 

بنابر این گزارش، واکنش‌ها به جنایات اسرائیل که موضوع کودک‌کشی در آن به عنوان یک اصل برای فرقه صهیونیست موضوعیت دارد، منجر به یک بیداری جهانی علیه ظلم شده‌است و این روند رو به فزونی است. موجی که به نظر می‌رسد رسانه‌های نظام سلطه دیگر کنترل کامل روی آن نخواهند داشت.

سینمای ایران در شهریور ۱۴۰۴: پارادوکسیکال، چندوجهی؛ ترکیبی از تهدیدها و فرصت‌ها

تحریم‌ها و محدودیت‌های اقتصادی همچنان بزرگ‌ترین مانع برای سینمای ایران است. کمبود بودجه، دشواری در تهیه تجهیزات، مشکلات پخش بین‌المللی و کاهش قدرت خرید مردم (که بر گیشه سینماها تأثیر مستقیم گذاشته) همگی ریشه در این مسئله دارند. در همین راستا، به دلایل مختلف از جمله تحریم‌ها، مسائل سیاسی و همچنین تغییر اولویت‌های درونی، حضور سینمای ایران در جشنواره‌های معتبر جهانی نسبت به دهه‌های گذشته کمرنگ‌تر شده است.

همچنین دسترسی گسترده به فیلم‌ها، سریال‌ها، و برنامه­های داخلی و خارجی از طریق پلتفرم‌های مختلف ایرانی و خارجی، ذائقه مخاطب را تغییر داده و رقابت برای جذب تماشاگر به سالن‌های سینما را بسیار دشوار کرده است؛ ضمن این که، فضای نظارتی جدید و مدیریت سینما که ناشی از سیاست­های دولت چهاردهم است، بر محتوا، فرم و حتی انتخاب بازیگران و عوامل تأثیر گذاشته و موجب شده بسیاری از فیلم‌سازان شناخته شده، یا به سمت ساخت آثار کاملاً مطمئنه و بی‌حاشیه بروند یا با مشکلات متعدد برای اکران فیلم‌هایشان مواجه شوند.

با وجود این، علیرغم مشکلات و شکست فیلم­های پر سر و صدای منتقدان و صاحبان آثار (مثل «متروپل»: محمدعلی باشه آهنگر)، فیلم‌های کمدی همچنان به موفقیت‌های مالی دست پیدا می­کنند و روشن بودن چراغ وجود مخاطبان بالقوه را همچنان روشن نگه می­دارند. در کنار آن، آثار مستند و سینمای حقیقت‌محور (مانند «عاتقه»: مسعود دهنوی) با پرداختن به مسائل واقعی و روز، هم در جشنواره‌ها و هم نزد مخاطب داخلی جایگاه خود را حفظ کرده‌اند.

در چنین شرایطی، فیلم‌سازان جوان به دنبال راه‌های جدیدی برای تولید و دیده شدن هستند. آنان با استفاده از فضای مجازی برای معرفی آثار و جذب حامی این موضوع را پیگیری می­کنند و بر آن اصرار دارند. وجود استعدادها و نیروی خلاق در فیلم و سینمای ایران همچنان فرصت بی­بدیلی برای کشور و جهان است تا با بهره­مندی از استعداد و نوآوری فیلم‌سازان، بازیگران و متخصصان جوان در کنار تجربه­ها و پختگی پیشکسوتان این عرصه، این نیروی خلاق را به میدان آورده، فرصت واقعی رشد و شکوفایی در اختیار آنان قرار گیرد.

مدیریت سینمای ایران همچنان، فاقد چشم‌انداز روشن (همسو با نگرش ملت ایران)، استراتژی منسجم و توانایی حل بحران‌های ساختاری است. ادامه­ی روند فعلی می‌تواند به حذف، گوشه­نشینی، و فرار استعدادها منجر شده، بیش از پیش به کاهش کیفیت تولیدات، از دست دادن مخاطب داخلی، و انزوای بین‌المللی بیشتر بینجامد.

    به هر تقدیر، وضعیت امروز سینمای ایران (در شهریور ماه جاری) را می‌توان «تحت فشار اما زنده» توصیف کرد. این سینما ممکن است در یک دوران گذار پیچیده قرار داشته باشد که در آن محدودیت‌ها و تهدیدهای بیرونی و درونی بر آن سایه انداخته، اما نیروی خلاق، علاقه مخاطب، و تمایل مثبت مسئولین، هنوز به طور کامل از بین نرفته است. با این حال، آینده فیلم و سینمای ایران به شدت به تغییر و تحولات کلان سیاسی اقتصادی کشور و همچنین یافتن راه‌حل‌های جدید برای تولید و پخش خارج از چارچوب‌های موجود وابسته است.

بیژن همدرسی: تحلیلی بر سریال عملیات مهندسی؛ نفوذ و جنایت بال های سقوط کرکس خیانت

سریال «عملیات مهندسی» به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی، محصول مرکز سیمافیلم است که از شبکه سه سیما پخش می شود. این مجموعه با حضور بازیگرانی چون حمید گودرزی، علی دهکردی، ثریا قاسمی، مریم سعادت، یوسف تیموری، مرتضی امینی‌تبار، نادر سلیمانی ، محمود پاک‌نیت و تنی چند از هنرمندان جوان ساخته شده و به یکی از تولیدات شاخص تلویزیون در حوزه بازنمایی تاریخ سیاسی–اجتماعی دهه شصت بدل گردیده است.
«سازمان همیشه خائن»
سریال عملیات مهندسی در روایت تاریخی خود، نگاهی منصفانه و واقع‌بینانه به فضای سیاسی و اجتماعی اوایل دهه شصت دارد؛ دهه‌ای که با فعالیت پررنگ گروهک‌های سیاسی و به‌ویژه سازمان منافقین شناخته می‌شود. سریال عملیات مهندسی در رسالت هنری و تاریخی خود، توانسته با بازنمایی دقیق روابط انسانی، ذهنیت‌های متضاد و نوع ارتباط نیروهای به ظاهر انقلابیِ سازمان منافقین، تصویری نزدیک به واقعیت آن دوران ارائه دهد.

از نقاط قوت این اثر تلویزیونی، نمایش شیوه تفکر و استدلال رده‌های بالای سازمان منافقین است؛ جایی که نشان داده می‌شود چگونه رهبران این گروه، با توجیهات ایدئولوژیک و سازمانی، هواداران خود را استثمار ذهنی می‌کردند و برای رسیدن به اهداف خویش هیچ ارزشی برای جان انسان‌ها قائل نبودند. بازنمایی ربایش و شکنجه پاسداران کمیته، و همچنین جنایت‌های کور منافقین در ترور مردمان بی‌گناه مردمان، از دیگر بخش‌هایی است که سریال با جسارت و بی‌پرده آنرا به تصویر کشیده است؛ واقعیت‌هایی که نه قابل انکارند و نه توجیه.

وجه مهم دیگر سریال، تأکید بر مظلومیت خانواده قربانیان ترورهای کور است که پرداختن به این بعد انسانی در سریال عملیات مهندسی، بار عاطفی داستان را تقویت کرده و مخاطب را به همذات‌پنداری با رنج بازماندگان نزدیک می‌کند.

از منظر فرمی، «عملیات مهندسی» دارای ریتمی متعادل است و عامدانه از تعجیل در روایت وقایع پرهیز کرده. صحنه‌های اکشن و پر تعلیق‌ سریال بخوبی در چارچوب منطق درام ساخته شده‌اند و به بار واقع‌گرایانه اثر کمک کرده‌اند.
کارگردانی در طراحی صحنه‌های مهیج، بیش از آنکه به جلوه‌های اغراق‌آمیز متکی باشد، به واقعیت تاریخی و حس موقعیت وفادار مانده است.

صحنه‌پردازی و طراحی تولید، یکی دیگر از نقاط برجسته سریال است. بازسازی فضای شهری و اجتماعی دهه شصت با دقتی بسیار خوب انجام شده و در خدمت باورپذیری داستان قرار گرفته است. همچنین فیلم‌برداری با انتخاب میزانسن‌های روان و کادربندی‌های متناسب، توانسته حس تعلیق، ترس و هیجان را منتقل کند.

از نظر بازیگری، انتخاب‌ها موفق بوده‌اند. در کنار چهره‌های شناخته‌شده‌ای چون حمید گودرزی و علی دهکردی، اینبار شاهد بازی‌ متفاوت و شایسته توجه از یوسف تیموری و مرتضی امینی‌تبار هستیم که توانسته‌اند فراتر از قالب‌های همیشگی خود ظاهر شوند.

شاید موسیقی تیتراژ پایانی می توانست از انتخاب خواننده و یا ملودی کمی متفاوت تر باشد و حتی تماشاچی را برای دیدن قسمت بعدی تشویق کند ، که در این مورد موفقیت چندانی نداشت.

نویسندگان اثر، با اشرافیت کامل بر تاریخ عملیات موسوم به «مهندسی» منافقین، توانسته‌اند اثری مستندگونه اما دراماتیک خلق کنند؛ به‌ویژه در برجسته کردن نقش مردم در شناسایی و مقابله با منافقین که یکی از مؤلفه‌های کلیدی در موفقیت‌های امنیتی آن سال‌ها بود.

«عملیات مهندسی» را می‌توان یکی از موفق‌ترین تلاش‌های تلویزیون در بازخوانی تاریخی دهه شصت دانست؛ اثری که توانسته هم به تاریخ وفادار بماند و هم مخاطب امروز را با خود همراه کند. اگرچه ضعف‌هایی چون موسیقی تیتراژ و برخی کاستی‌های جزئی در ریتم اپیزودیک به چشم می‌خورد، اما در کلیت، سریالی است که هم ارزش مستندنگارانه دارد و هم ارزش دراماتیک؛ و به‌ویژه برای نسلی که آن روزها را ندیده‌اند، روایتی صادقانه از حقیقتی پنهان‌مانده است.

درخواست صدها فعال سینمایی در جهان برای پرداختن به جنایات تل‌آویو

فعالان سینمایی در جهان با ارسال نامه‌ای خطاب به جشنواره فیلم ونیز خواهان پرداختن به جنایات رژیم صهیونیستی در این رویداد سینمایی شدند.

به گزارش پایگاه حبری سینمای خانگی؛ فیلم سازان، بازیگران و فعالان عرصه سینما در جهان با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به دوسالانه و جشنواره فیلم ونیز از نهادها و بخش‌های سینما، هنر، فرهنگ و آموزش خواستند در محکومیت نسل‌کشی جاری در غزه و پاکسازی نژادی در سراسر فلسطین به دست رژیم صهیونیستی شجاعانه‌تر و صریح‌تر عمل کنند.

از جمله امضاکنندگان این نامه می‌توان به کن لوچ، فیلمساز بریتانیایی، تونی سرویلو، بازیگر ایتالیایی – ستاره افتتاحیه ونیز ۲۰۲۵ – و فیلم «لا گراتسیا» اثر پائولو سورنتینو، آلبا و آلیس رورواچر، بازیگر و کارگردان ایتالیایی، یاسمین ترینکا، کارگردان فرانسوی سلین سیاما و آدری دیوان، بازیگر بریتانیایی چارلز دنس و زوج کارگردان فلسطینی عرب ناصر و تارزان ناصر که امسال برای آخرین فیلمشان «روزی روزگاری در غزه» جایزه بهترین کارگردانی را در بخش نوعی نگاه جشنواره کن دریافت کردند، اشاره کرد.

این گروه به قربانی شدن نزدیک به ۲۵۰ نفر از عوامل رسانه‌ای فلسطین از زمان آغاز جنگ در غزه اشاره کردند و نهادهای هنری را مسئول تقویت آگاهی و مقاومت دانستند.

در این نامه آمده است: با معطوف شدن توجه‌ها به جشنواره فیلم ونیز ما در معرض وقوع یک حادثه بزرگ دیگر هستیم که نسبت به این فاجعه انسانی، مدنی و سیاسی بی‌تفاوت است. به ما گفته می‌شود که «نمایش باید ادامه یابد» و از ما خواسته می‌شود که رویمان را برگردانیم – گویی «دنیای فیلم» هیچ ارتباطی با «دنیای واقعی» ندارد.

در ادامه نامه آمده است: برای یک بار هم که شده، این نمایش باید متوقف شود. ما باید جریان بی‌تفاوتی را متوقف کنیم و راهی به سوی آگاهی بگشاییم. سینما بدون انسانیت وجود ندارد.

این نامه از جشنواره مذکور می‌خواهد که میزبان رویدادهایی باشد که روایت‌های فلسطین را برجسته می‌کند و زمینه‌ای دائمی از گفتگوها ایجاد کند که به پاکسازی نژادی، آپارتاید، اشغال غیرقانونی سرزمین‌های فلسطینی، استعمار و سایر جنایات علیه بشریت که تل آویو نه از ۷ اکتبر بلکه از دهه‌ها قبل مرتکب شده بپردازد.

دوسالانه ونیز در پاسخ به این بیانیه اعلام کرد: جشنواره ونیز در طول تاریخ خود، همواره مکانی برای بحث آزاد و حساسیت نسبت به تمام مسائل مبرم پیش روی جامعه و جهان بوده است. گواه این موضوع بیش از هر چیز آثاری است که [در جشنواره] ارائه می‌شوند. فیلم «صدای هند رجب»، یک درام واقعی از کارگردان تونسی، کوثر بن هانیا، درباره قربانی شدن یک دختر ۵ ساله فلسطینی توسط نیروهای اسرائیلی در غزه در سال ۲۰۲۴، امسال در بخش رقابتی ونیز به نمایش در خواهد آمد.

آنسا، خبرگزاری دولتی ایتالیا به قلم فرانچسکا پیرلئونی مفصلاً به این نامه سرگشاده که توسط صدها نفر از نمایندگان سینمای ایتالیا و جهان ارسال شده است می‌پردازد که بسیاری از آنها آثار خود را در لیدو (دهکده محل برگزاری رویداد)، تحت عنوان اختصاری V4P (ونیز برای فلسطین) به نمایش می‌گذارند.

هشتاد و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز از ۲۷ آگوست تا ۶ سپتامبر برگزار می‌شود.

رهبر معظم انقلاب: حفظ عزت و آبروی ملت، تکلیف گویندگان و قلم‌زنان است

رهبر معظم انقلاب به مناسبت اربعین شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته‌ی هسته‌ای در پیامی تاکید کردند: حفظ عزت و آبروی کشور و ملت، تکلیف بی اغماض گویندگان و قلم‌زنان است.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی، پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت اربعین شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته‌ی هسته‌ای به شرح زیر منتشر شد.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ملت سرافراز ایران!

چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان عزیزمان، که در میان آنان سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته‌ی هسته‌ئی بودند، فرا رسید. این ضربه را گروه حاکم خبیث و جنایتکار صهیونی که دشمن رذل و عنود ملت ایران است وارد آورد. بیشک فقدان فرماندهانی چون شهیدان باقری و سلامی و رشید و حاجی‌زاده و شادمانی و دیگر نظامیان، و دانشمندانی چون شهیدان طهرانچی و عباسی و دیگر دانشمندان، برای هر ملتی سنگین است. اما دشمن ابله و کوته‌بین به هدف خود نرسید. آینده نشان خواهد داد که هر دو حرکت نظامی و علمی شتابنده‌تر از گذشته به سمت افقهای بلند پیش خواهد رفت انشاءالله.شهیدان ما خود راهی را برگزیده بودند که گمان دستیابی به مرتبه‌ی والای شهادت در آن کم نبود و سرانجام به آنچه آرزوی همه‌ی فداکاران است رسیدند؛ بر آنان گوارا باد؛ امّا ناگواری آن برای ملت ایران بویژه خانواده‌های شهیدان و بویژه کسانی که آنان را از نزدیک می‌شناختند سخت و تلخ و سنگین است. در این حادثه نقاط درخشانی را نیز بروشنی میتوان دید:

اولاً تحمل و صبوری و استحکام روحیه‌ی بازماندگان که در نوع خود جز در تحولات جمهوری اسلامی ایران دیده نشده است.

ثانیاً استقامت و ثبات دستگاههای زیر امر شهیدان، که نگذاشتند این ضربه‌ی سنگین، فرصت‌ها را سلب و در حرکت آنان وقفه ایجاد کند.

و ثالثاً شکوهِ پایداریِ معجزه آسای ملت ایران که در اتحاد و استحکام روحی و عزم راسخ آنان بر ایستادگیِ یکپارچه در میدان به ظهور رسید. ایران اسلامی در این حادثه یک بار دیگر استواریِ بنیان خود را نشان داد. دشمنان ایران آهن سرد میکوبند.ایران اسلامی به توفیق الهی روز به روز قویتر خواهد شد باذن الله.

مهم آن است که ما از این حقیقت، و از تکلیفی که از سوی آن بر دوش ماست غفلت نکنیم.

  • حفظ اتحاد ملی وظیفه‌ی یکایک ما است.
  • شتاب لازم در پیشرفت دانش و فناوری در همه‌ی بخش‌ها وظیفه‌ی نخبگان علمی است.
  • حفظ عزت و آبروی کشور و ملت، تکلیف بی اغماض گویندگان و قلم‌زنان است.
  • مجهز کردن روزافزون کشور با ابزارهای حراست از امنیت و استقلال ملی، وظیفه‌ی فرماندهان نظامی است.
  • جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه‌ی همه‌ی دستگاههای مسئول اجرائی است.
  • هدایت معنوی و نورانی‌ کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی وظیفه‌ی حضرات روحانی است.
  • و حفظ شور و شوق و شعور انقلابی وظیفه‌ی یکایک ما و بویژه جوانان است.

خدای عزیز رحیم همگان را موفق بدارد.درود بر ملت ایران و سلام بر جوانان شهید، بر بانوان و کودکان شهید، و بر همه‌ی شهیدان و داغداران آنان.

والسلام علیکم و رحمةالله

سیّدعلی خامنه‌ای

۳ مرداد ۱۴۰۴

تناقض سینمای ارزشی: وفاداری میلیونی به آرمان‌ها، بی‌مهری به پرده سینما!

مهدی عظیمی میرآبادی: پس از توقف جنگ تحمیلی 12 روزه ی رژیم صهیونیستی علیه ایران بزرگ به واسطه عنایات الهی و حضور مقتدرانه ی ملت قهرمان ایران اسلامی و به دست رزمندگان مؤمن، قدرتمند، و جان برکف نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و با هدایت فرمانده ی کل قوا و رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ ملت شریف شهدای این نبرد را با حضوری میلیونی و چشمگیر بدرقه کردند و یاد آنان را گرامی داشتند. این حضور خیره کننده تازگی ندارد و مردم انقلابی کشور بارها و بارها از مراسم های 22 بهمن و روز قدس هر سال گرفته تا نماز جمعه ­های نصر، تشییع شخصیت های برجسته دینی و انقلابی همانند حضرت امام خمینی (ره)، حضرت آیت الله العظمی بهجت، سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، و…، همچنین در پاسداشت ایام خاصی همچون عید غدیر، عاشورای حسینی، ماه مبارک رمضان، عید فطر، و… این حمایت جانانه از انقلاب اسلامی و ارزش های اسلامی و انقلابی را بدون کمترین اجبار و اکراهی با حضور خود اعلام کرده­ اند.

با توجه به چنین فضایی در اعتبار اجتماعی ارزش­ های انقلابی و اسلامی، مشکلی اساسی در پهنه­ ی سینمای امروز هست که به عنوان یکی از پرسش‌های اساسی مطرح می­ شود: با وجود جمعیت میلیونی طرفداران ارزش‌های انقلاب اسلامی، چرا مخاطبان عام بسیاری از فیلم‌های ارزشی را مورد بی ­مهری قرار می ­دهند؟ برخی از افراد که اگر به آنان پلاک نفوذی چسبیده نشود، لاأقل آنان را می ­توان نادان یا غافل برشمرد، روی گردانی از ارزش­ های الهی و انقلابی توسط عموم مردم را علت این بی­ مهری برمی­ شمارند، که بر اساس آن چه در بالا گفته شد، غلط بودن آن پر واضح است. بر این اساس به نظر می ­رسد، رسیدن به پاسخ این پرسش، پیچیده‌تر از آن است که برخی تصور می‌کنند. برای درک دقیق‌تر این موضوع، سعی می ­کنم برخی لایه‌ها را در حد ظرفیت این متن مورد بررسی قرار دهم.

در وهله نخست باید اذعان کرد، تاریخ سینمای ایران نشان داده است که وقتی این مفاهیم در قالب روایت‌های هنرمندانه و جذاب ارائه شوند، معمولا با استقبال گسترده مواجه شده­ اند. نمونه‌های موفق این الگو را می‌توان در آثاری مانند «مختارنامه»، «شیار ۱۴۳»، «یوسف پیامبر»، «افق»، «آژانس شیشه­ ای»، «از کرخه تا راین»، «اخراجی‌ها»، «چ»، «ماجرای نیمروز»، «به رنگ خدا»، «روز صفر»، و… مشاهده کرد که توانسته‌اند هم مخاطب عام را جذب کنند و هم در بسیاری از موارد نظر منتقدان را به خود معطوف دارند.

یکی از دلایل اصلی از بی­ مهریِ احتمالی مردم به فیلم­ های ارزشی به شیوه ارائه و بسته‌بندی محتوای آثار مذکور برمی‌گردد. بخشی از این فیلم‌ها دچار نوعی تکرار و کلیشه‌گرایی شده‌اند که برای مخاطب امروز جذابیت چندانی ندارد. شخصیت‌های یک‌بعدی و فاقد عمق روان‌شناختی، داستان‌های پیش‌بینی‌پذیر و فاقد پیچیدگی‌های دراماتیک، پیام‌های مستقیم و شعارگونه، به طور طبیعی مخاطب امروزی که در معرض بهترین تولیدات سینمایی جهان قرار دارد را پس می­ زند تا جایی که چندان تمایلی به دیدن چنین آثاری نشان ندهد.

از دلایل دیگر، نبود یا کمبود تنوع ژانری است. سینما محدود به ژانرهای جنگی و تاریخی باعث ریزش مخاطب می­ شود. فیلم­ های سینمایی و سریال­ های تلویزیونی و پلتفرمی این ظرفیت را دارند تا در آن ها ارزش‌های اسلامی و انقلابی را در قالب‌های مختلفی از کمدی گرفته تا درام اجتماعی و حتی علمی‌تخیلی بیان کرد. تجربه موفق «اخراجی‌ها» نشان داد که وقتی مفاهیم ارزشی در قالب ژانرهای مردمی ارائه شوند، استقبال چشمگیری از آنها به عمل می‌آید.

سومین دلیل را می­ توان در زمینه­ ی تبلیغات و بازاریابی جستجو کرد که از عوامل مؤثر در پاسخ به سؤال مزبور است. بسیاری از فیلم‌های ارزشی با وجود کیفیت قابل قبول، به دلیل ضعف در تبلیغات و معرفی، نتوانسته‌اند به مخاطبان بالقوه خود دست پیدا کنند. در عصر حاضر که مثلاً فضای مجازی نقش تعیین‌کننده‌ای در جذب مخاطب دارد، استفاده بهینه از این ظرفیت‌ها می‌تواند به پذیرش آثار ارزشی منجر شود.

البته دلایل بیشتری را می ­توان در پاسخ به سؤال مطرح شده، بیان کرد، اما این مطلب ظرفیت تمامی آن را ندارد. ان شاءالله به یاری خدا، در فرصت­ های آتی، موارد دیگری را در این زمینه بررسی خواهم نمود؛ اما عجالتاً در مقابل این نقدها، به این نکته نیز اشاره می ­کنم که برخی جریان‌ها عمداً در پی تخریب چهره سینمای ارزشی هستند. آنان با بزرگ‌نمایی ضعف‌های موجود، می‌کوشند این تصور را ایجاد کنند که مشکل از خود ارزش‌هاست، نه از شیوه ارائه آنها. این بخشی از یک جنگ نرم فرهنگی است که هدف نهایی آن قطع ارتباط مردم با مفاهیم ارزشی از طریق رسانه‌ها و سینماست.

راه برون‌رفت از این وضعیت، نه کنار گذاشتن سینمای ارزشی، بلکه ارتقای کیفیت آن است. اعتماد به نسل جدید فیلمسازان، تنوع ژانری، پرهیز از شعارزدگی، و استفاده از زبان هنرمندانه‌تری برای بیان مفاهیم ارزشی می­تواند کمک­ کننده باشد. وقتی سینمای ارزشی بتواند هم از نظر هنری قوی باشد و هم با زبان روز با مخاطب سخن بگوید، و هم مخاطب را دست پر از سالن سینما یا از پای تلویزیون بدرقه کند، علی­ القاعده شاهد استقبال گسترده‌تر از آن خواهیم بود. به عبارت دیگر، تجربه ثابت کرده که مردم کشور پهناور ایران به مفاهیم عمیق و ارزش‌های ناب پای‌بندند، و سازمان­ها و نهادهای دولتی و حکومتی نیز علاقه­ مندند تا در زمینه­ های ارزشی به تولید آثار بپردازند؛ اما این پای­بندی و علاقه نباید بهانه‌ای برای ارائه آثار ضعیف و تکراری شود. سینمای ارزشی اگر بخواهد در عرصه رقابت با دیگر تولیدات سینمایی موفق باشد، چاره‌ای جز به روز شدن و توجه به سلایق مخاطبان ندارد. این نه تنها به معنای دور شدن از ارزش‌ها نیست، بلکه درست‌ترین راه برای ماندگار کردن آنها در ذهن و دل مردم است.

به هر روی، سینمای ارزشی نیازمند یک «انقلاب درون‌گفتمانی» است. همانطور که انقلاب اسلامی در عین حفظ اصول، نوآوری‌های بزرگی داشته و اکنون توانسته بر کل جهان حضور خود را تثبیت کند، سینمای ارزشی نیز باید بتواند بدون عقب‌نشینی از اصول، زبان روایی خود را به‌روز کند. وقتی این تعادل به درستی رعایت شود، مخاطب میلیونی آماده است. ان شاءالله

گزارشی از واکنش هنرمندان کشور به جنایت رژیم صهیونیستی علیه سرزمین ایران اسلامی

چهره‌های مطرح سینما و تلویزیون در فضای مجازی نسبت به تجاوز دشمن واکنش نشان داده و از مردم و نیروهای مسلح کشور حمایت کردند.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ در صبح روز بیست‌وسوم خردادماه، پیش از طلوع آفتاب، رژیم صهیونیستی در اقدامی متجاوزانه و خباثت­ آمیز با کمک نیروهای نفوذی و خودفروخته­ ی خود در ایران، تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران را مورد حمله قرار داد. در این حملات که در نقاط مختلف کشور به وقوع پیوست، برخی فرماندهان عالی­رتبه نظامی از جمله سردار محمد باقری (رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشور)، سردار حسین سلامی (فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، سردار امیرعلی حاجی­ زاده (فرمانده نیروی هوافضای سپاه) و تعدادی دیگر از فرماندهان، دانشمندان هسته‌ای، و شهروندان بی‌دفاع به شهادت رسیدند و با پاسخ سریع نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران روبرو گردید. پس از مشخص شدن ابعاد این حملات و انتشار تصاویری از شهدا و زخمی کودکان، زنان و سایر مردم و رزمندگان اسلام، به مرور جمعی از نهادها و اشخاص وابسته به هنر در رسانه­ ها و فضای مجازی نسبت به آن واکنش نشان داده و با انتشار بیانیه­ ها و موضع­ گیری­ های خود به محکومیت آن پرداختند.

از میان آنان به بخشی از واکنش ­ها اشاره می­ شود. مثلاً علیرام نورایی با انتشار یک استوری اینستاگرامی به حمله اسرائیل واکنش تندی نشان داد و نوشت: «ایرانم تسلیت، خدا لعنتتان کند که شروع کردید و زن و بچه کشتید بی‌همه چیزها، آن‌هایی که منتظر جنگ بودند و می‌گفتند به مردم کاری ندارند الان کجا هستند؟ عکس‌ها رو دیدید؟»؛ نادره رضایی معاون هنری وزیر فرهنگ‌وارشاد اسلامی با انتشار عکس پرچم برافراشته جمهوری اسلامی ایران نوشت: «که از چشم بداندیشان خدایت در امان دارد…»؛ پرویز پرستویی نیز به این اتفاقات واکنش نشان داد و در استوری اینستاگرامی نوشت: «ایران من، ای سیمرغ بلند آشیان، تسلیت.»

همچنین مژده لواسانی مجری تلویزیون هم نوشت: «زن و مرد کودک، امشب بی‌گناه پرپر شدند، این داغ بزرگ بر جان همه ماست. لعنت به رژیم صهیونیستی و تسلیت به این مردم داغدار.»؛ و ستاره اسکندری بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز با انتشار واژه ایران به همراه یک قلب سیاه به این جنایات ددمنشانه واکنش نشان داد؛ فرزاد مؤتمن کارگردان سینما نیز با انتشار تصویری با متنی به دو زبان فارسی و انگلیسی، نوشت: «دست‌ها از ایران کوتاه.»؛ محمدرضا گلزار نیز تصویری از نقشه ایران با متن «ایرانم تسلیت» منتشر کرد.

علی زندوکیلی خواننده نیز در صفحه اینستاگرامش نوشت: «وطن، چکیده بغض تو ز چشم‌های من، خودم فدای تو، غمت برای من، وطن وطن وطن»؛ فریبرز عرب‌نیا بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز نوشت: «کشته شدن هم‌میهنان بی‌گناه را به خانواده‌های دردمند ایشان تسلیت می‌گویم. ننگ و نفرین بر کودک‌کشان جنایت‌پیشه!»

در این میان پریناز ایزدیار نیز با انتشار تصویری از کودکی که زیر آوار حملات مانده بود در استوری اینستاگرامی نوشت: «فقط می‌توانم بمیرم برایت.»؛ الهام پاوه‌نژاد نوشت: «لطفا هنگام شنیدن و دیدن اخبار و تصاویر حواسمان به کودکان و بچه‌ها باشد، ترس و اضطرابی بیش از ما را تجربه نکنند.»؛ و هادی حیدری کاریکاتوریست نیز با انتشار تصویری از کودک شهید در جنایات رژیم صهیونیستی، نوشت: «آخر گناه این کودک چه بود!»

«جواد اردکانی» نویسنده و کارگردان تلویزیون و سینما در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس، در واکنش با اشاره به آغاز «جنگ تحمیلی رژیم غاصب صهیونیستی بر علیه ایران» و حمله رژیم کودک کش صهیونیستی به خاک سرزمینی بیان داشت: بدیهی است در شرایط جنگی، تک تک ما، فارغ از نشان و عنوان و جایگاهی که داریم، سربازان وطنیم و به هر شکل ممکن باید برای مانایی میهن و دفاع از مرزهای زمینی و آسمانی، در مقابله با دشمن، از هستی خودمان بگذریم.

کوروش زارعی در گفت‌ وگوی اختصاصی با ایرنا افزود: ملت ما بسیار شریف و دوست‌داشتنی است؛ با وجود اختلافات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، هرگاه دشمنی متخاصم به کشور چشم طمع داشته باشد، همه‌ اختلافات کنار می‌رود و وفاق ملی شکل می‌گیرد. این را مردم در هشت سال دفاع مقدس و در طول تاریخ انقلاب ثابت کرده‌اند.

«ایوب آقاخانی» نویسنده، کارگردان و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در واکنش به آغاز «جنگ تحمیلی رژیم غاصب صهیونیستی بر علیه ایران» اظهار داشت: واقعیت آن است که من بیش از هر چیز، در حال حاضر، سرشار از خشمی عمیق و سنگین هستم. این خشم اما نه نسبت به رژیم اسرائیل؛ چرا که اساساً آن را در حیطه‌ی بشری تعریف نمی‌کنم. من این حکومت، این ساختار سیاسی و سردمداران آن را انسان نمی‌دانم و این امر در جریان وقایع اخیر در غزه برایم کاملاً محرز شد. برای درک این مسئله، نیازی به چشم مسلح یا تحلیل پیچیده نیست.

حسین رفیعی مجری تلویزیون در واکنش به تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به کشور گفت: مردم ما ثابت کرده‌اند بسیار بیشتر از این حرف‌ها دل و جرات دارند. فرق خبرنگار ما و آنها را دیدید که خبرنگار آنها فرار کرد اما همکار ما تا آخرین لحظه در صحنه ماند.

مجید مجیدی کارگردان سینما و تلویزیون با صدور پیامی شجاعت سحر امامی مجری شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را ستایش کرد. او در پیام خود تصریح کرد: «سلام و درود خداوند بر شما و همکاران دلاور شما و همچنین اسطوره زن ایرانی سحر امامی که زینب‌وار ایستاد و از مقاومت گفت. درود به شرف این بانوی بزرگ. او امروز صفحه‌ای از تاریخ زن مسلمان شیعی را به تصویر کشید که هزاران قلم از بیان رشادت این بانوی بزرگوار عاجز خواهند بود. بله این رشادت همان قطره‌ای از اقیانوس بیکران دلاوری بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) بود وقتی‌که در دفاع از مولایش امیرالمومنین (ع) خطبه فدک را خواند. سحر امامی امروز با شجاعتش و حجاب زیبایش الگوی بزرگی برای همه نسل‌های زنان آزادی‌خواه خواهد بود. شایسته است از این بانوی بزرگوار نمادی تعریف شود که برای همه دختران این سرزمین و همچنین برای جهانیان به عنوان الگوی یک زن مسلمان معرفی شود.»

«حبیب الله بهمنی» خاطرنشان ساخت: ملت ما از تاریخ سرتاسر مبارزه خود در برابر متجاوزین و از تکلیفی که تدین برایش رقم زده آموخته اینبار فریب عمرو عاص ها و ابو موسی اشعری ها را نخورد. ما قاطعانه از مالک اشترهای علی زمان می خواهیم تا برچیدن کامل بساط ظلم و فساد در منطقه، شمشیر انقلاب اسلامی را زمین نگذارند و تا زمانی که دستان خصم متجاوز به سرزمین‌های ملت ایران و امت اسلامی را قطع نکرده و آنها را به زباله دان‌های تاریخ نریخته اند از پا ننشینند.

به گزارش سینمای خانگی؛ تعداد بسیاری از هنرمندان دیگر نیز به شکل­ های گوناگون به این ماجرا واکنش نشان داده و آن را محکوم کرده ­اند. جمعی فراوانی از هنرمندان پیشکسوت نیز با انتشار بیانیه ای به محکومت این تجاوز وحشیانه پرداختند. در کنار اینان برخی نهادهای رسمی نیز با انتشار بیانیه این حمله را محکوم نمودند. از میان آن­ها به بنیاد فرهنگی روایت، هیأت اسلامی هنرمندان، سازمان سینمایی و امور هنری دفاع مقدس و مقاومت، سازمان سینمایی کشور، انجمن منتقدین و نویسندگان سینمایی کشور اشاره می­شود.

برخی رسانه­ ها با انعکاس برخی از این واکنش­ ها کماکان با وارونه نشان داده وقایع، اهداف تفرقه افکنانه­ ی خود را در فاصله­ گذاری میان مردم و حکومت اصرار دارند که به عمد نامی از آن­ ها برده نمی شود.

خروج از نسخه موبایل