«پیام» یک فیلم چه زمانی «شعار» می‌شود؟

عضو هیات انتخاب بخش ملی جشنواره فیلم ۱۰۰ درباره انتقال پیام از طریق فیلم‌های کوتاه گفت: پیام اگر در قالب ایده‌ جذاب و دراماتیک باشد، گل‌درشت نمی‌شود. در حقیقت پیام زمانی گل‌درشت می‌شود و احساس شعار به مخاطب دست می‌دهد که ایده‌ دراماتیک وجود ندارد و یا کم رنگ است. یک پیامی در کتاب‌های فیلمنامه‌نویسی وجود دارد که به آن ایده ناظر می‌گویند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، ابراهیم امینی فیلمنامه‌نویس و عضو هیات انتخاب بخش ملی جشنواره فیلم ۱۰۰درباره دلایل اهمیت ساخت فیلم کوتاه گفت: فیلم کوتاه مدیوم مستقل از فیلم بلندست. در جهانِ امروز که جهانِ سرعت و شتاب است بسیاری مواقع ما مخاطب فیلم‌های کوتاه هستیم. دلیل اول آن به اهمیت ذاتی اثر کوتاه برمی گردد که در جهان امروز به نظر می‌آید استفاده زیادی از آن می‌شود و بخشی از ارتباط ما با مخاطب در کارهای کوتاه اتفاق می‌افتد. اما در سینمای ایران کارکرد دومی نیز دارد که معرفی چهره‌های شاخص فیلم‌های کوتاه به سینمای بلند است؛ یعنی کسانی که علاقه‌مند به سینما هستند، از طریق ساخت فیلم کوتاه راه ورود خود را پیدا می‌کنند.

او درباره سطح آثار رسیده به جشنواره فیلم ۱۰۰ گفت: صادقانه بگویم که تعداد کارهای خوب بسیار انگشت‌شمار بودند. البته این مساله درباره کارهای بد هم صدق می‌کند. پنج تا ده کاری که ایده‌های خوبی داشتند، از بین تعداد زیاد آثار به چشم می‌آمدند اما عمده کارها سطح متوسطی دارند و سازندگان آن‌ها نیاز به تمرین، مداومت و آموزش دارند تا کارهای بعدی آن‌ها کارهای بهتری باشند.

وی درباره اهمیت جشنواره فیلم ۱۰۰ گفت: من همیشه به عنوان مخاطب پیگیر اخبار جشنواره ۱۰۰ بودم و دوره سیزدهم اولین دوره‌ای‌ست که با این جشنواره همکاری می‌کنم. جشنواره‌ فیلم ۱۰۰ و شاید جشنواره‌هایی که اختصاص به فیلم کوتاه دارند، فرصتی خوب برای کسانی‌ست که فیلم‌سازی را تمرین می‌کنند؛ آن هم به دو شکل یعنی فیلم کوتاه یا برایشان مقصد است و یا مسیری برای رسیدن به مقصد دیگر است. پس علاقه‌مندان به فیلمسازی می‌توانند از آن بهره ببرند.

این فیلمنامه‌نویس ادامه داد: همچنین سرمایه‌گذاری و حمایت نهادهای مختلف از فیلمسازان جوان، ضمن حفظ بخش خصوصی، اتفاق خوبی است برای کسانی که می‌خواهند مسیر رشد خود را بهتر طی و راه خود را پیدا کنند.

امینی درباره سختی کار فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای توضیح داد: عمده سختی کار فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای در بخش ایده و فیلم‌نامه است؛ به اجرا درآوردن ایده و فیلمنامه سخت است و فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای هم از این قاعده مستثنی نیست اما آن چیزی که کار را سخت و یک اثر را از اثر دیگری متمایز می‌کند، ایده است. در حقیقت فراتر از فیلمنامه آن چیزی که نجات‌بخش است، ایده است؛ همان ایده‌ اولیه که وقتی به ذهن خالق می‌رسد، آن را در چند کلمه برای اطرافیان خود تعریف کند و بقیه واکنش‌های حسی نسبت به موضوع دارند. از واکنش‌ افراد می‌توان متوجه شد که آن فیلم قابلیت ساخت دارد یا خیر.

وی با اشاره به اینکه احتمالا یکی از فیلمسازان مطرح آینده امسال فیلم اول خود را در جشنواره ۱۰۰ ارایه می‌دهد، تصریح کرد: شاید یک یا چند نفر از فیلمسازان معتبر و شاخص آینده بین این فیلمسازان باشند و این نویدبخش و امیدوارکننده است. من به عنوان کسی که اندک تجربه‌ای دارم می‌توانم به علاقه‌مندان این توصیه را داشته باشم که دلسرد نشوند. چراکه مسیر فیلمسازی شاید آن قدر که به چشم می‌آید، ساده نباشد و اساسا مسیر طبیعی کار هنری، سختی‌ است.

این فیلمنامه‌نویس یادآور شد: در این میان فیلمسازی با شرایط کنونی در جامعه ایران بحث دیگری‌ست که سختی کار را دو چندان می‌کند. در نتیجه یک سختی، خلق هنر است و سختی دیگر رساندن پروژه به سر منزل مقصود. کسانی که پشتکار داشتند و دلسرد نشدند، موفق شدند.

وی درباره اولویت فرم نسبت به محتوا و یا بالعکس در آثار کوتاه گفت: واقعیت این است که فرم و محتوا به هم پیوسته و جدایی‌ناپذیرند و اگر ما آن را تفکیک می‌کنیم بدین دلیل است که بتوانیم به اصطلاح در یک شرایط آزمایشگاهی درباره‌ آنها حرف بزنیم اما چیزی که اهمیت دارد، ایده‌ است که در دل خود هم محتوا دارد و هم چشم‌اندازی از فرم را به ما می‌دهد.

وی ادامه داد: برخی از آثاری که ما مورد بازبینی قرار دادیم، در سطح خودشان ایده‌های فوق العاده‌ای داشتند که فیلمسازان آن را تبدیل به فیلمنامه کرده ‌بودند و اجرای مناسبی هم داشتند. در حقیقت چیزی که آثار را از هم متمایز می‌کند و با آن شناخته می‌شوند، ایده‌هاست.

این فیلمنامه‌نویس در ادامه با اشاره به اینکه عمده‌ تجربیاتش در سینمای بلند بوده و کار کوتاه بسیار کم نوشته‌ است، بیان کرد: اگر چند خاستگاه مانند فیلم کوتاه، فیلم مستند، تئاتر و… برای ورود به سینمای بلند وجود داشته باشد، خاستگاه من تئاتر بوده است چراکه در دوره‌ دانشجویی تئاتر خواندم و بیشتر تئاتر کار کردم. در حقیقت من از تئاتر به سینمای بلند آمدم. البته یک یا دو  تجربه در فیلمنامه یا انتخاب بازیگر کار کوتاه دارم و ناگفته نماند که همیشه مخاطب فیلم کوتاه بوده و لذت برده‌ام.

امینی درباره محبوبیت آثار کوتاه اظهار کرد: در زمانه‌ ما نسبت به دوره‌های قبل کارهای کوتاه ارزش بیشتری پیدا کرده ‌است چراکه زندگی سرعت بالایی پیدا کرده‌ است و ما وقت دیدن فیلم‌های کوتاه را بیشتر از آثار بلند داریم. همچنین دلیل دیگر این موضوع بدین مساله باز می‌گردد که ما احساس می‌کنیم فیلم کوتاه، در مدت زمان محدود به ما یک تجربه و درکی از زندگی به همراه زیبایی و لذت را منتقل می‌کند. در نتیجه کارهای کوتاه خوب تجربه خوشایندی‌ هستند.

وی در بخش دیگر گفتگوی خود درباره پخش آثار کوتاه از پلتفرم‌ها تصریح کرد: هر پلتفرمی که بتواند این آثار را عرضه کند و پیش چشم مخاطب قرار بدهد، بسیار خوب است. حتی من دیده‌ام که گاهی در مترو نیز کارهای کوتاه را پخش می‌کنند؛ اتفاقی که باعث می‌شود از زمان بهره کافی برد. ناگفته نماند که باید از همه‌ ظرفیت‌ها برای نمایش آثار کوتاه استفاده کنیم.

عضو هیات انتخاب بخش ملی جشنواره فیلم ۱۰۰ درباره انتقال پیام از طریق فیلم‌های کوتاه گفت: پیام اگر در قالب ایده‌ جذاب و دراماتیک باشد، گل‌درشت نمی‌شود. در حقیقت پیام زمانی گل‌درشت می‌شود و احساس شعار به مخاطب دست می‌دهد که ایده‌ دراماتیک وجود ندارد و یا کم رنگ است. یک پیامی در کتاب‌های فیلمنامه‌نویسی وجود دارد که به آن ایده ناظر می‌گویند.

امینی در پایان خاطرنشان کرد: ایده‌ دراماتیک و ایده‌ ناظر باید به لحاظ کیفیت و جنس همگن باشند. مواقعی احساس شعارزدگی می‌کنیم، که ایده‌ ناظر از ایده‌ دراماتیک، بزرگتر یا قوی‌تر است و تناسب ندارد. همچنین گاهی ممکن است ایده‌ دراماتیک فوق‌العاده‌ای داشته باشیم اما ایده‌ ناظری را در آن نبینیم. این دو اگر با هم شکل بگیرد و به یک اندازه رشد کند، آن وقت می‌توانیم بگوییم که با یک کار خوب طرف هستیم.

سیزدهمین دوره جشنواره فیلم ۱۰۰ به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره دهم تا دوازدهم اسفند برگزار خواهد شد.

بلیت سینما چند دلار باید باشد؟

یکی از سینماداران کشور معتقد است، با تورمی که این روزها با آن مواجه هستیم قیمت معقول برای بلیت سینما ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است ولی نمی‌توان چنین قیمت‌گذاری را انجام داد. با این حال دولت باید کمک کند تا با تعیین قیمتی مناسب، سالن‌های سینمایی به حیات خود ادامه دهند.

علی سرتیپی که علاوه بر مدیریت چند پردیس سینمایی، در عرصه تهیه‌کندگی سینما نیز فعال است، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره تصمیم به افزایش قیمت بلیت سینماها بیان کرد: با توجه به هزینه‌هایی که در بخش تولید فیلم با آن مواجه هستیم و بعد هم آنچه در بخش اکران می‌بینیم، باید گفت که سینما وضعیت نگران‌کننده‌ای دارد. در حال حاضر قیمت همه چیز چند برابر شده اما در یک سال گذشته قیمت بلیت سینما ثابت مانده است و سالن‌ها توان پرداخت هزینه‌های خود را هم ندارند.

او افزود: در همین همسایگی‌ ما قیمت بلیت سینما در کشور امارات ۱۱ و ۱۲ دلار است ولی در ایران کمتر از یک دلار است؛ یعنی ما ۷۰ تا ۸۰ سنت بلیت سینما را می‌فروشیم، در حالی که هزینه‌های ما با آن‌ها یکی است؛ مثلا امکاناتی که در ایران‌مال یا پردیس کورش داریم با آنچه در دوبی‌مال هست، فرقی ندارد ولی قیمت بلیت آن‌ها چقدر است و قیمت بلیت سینماهای ما چقدر!

وی یاداوری کرد: علاوه براین، در همان سینماهای امارات فیلم‌های خارجی هم امکان نمایش دارند و در منطقه پخش می‌شوند ولی ما در بخش تولید فقط با یک محصول بومی طرف هستیم و فیلم‌هایی مثل «آوارتار» را نمی‌توانیم اکران کنیم.

سرتیپی با اشاره به افزایش قیمت برخی دستگاه‌های لازم برای نمایش فیلم که در گذشته ۳۰ میلیون تومان بود ولی الان به ۴۵۰ میلیون تومان رسیده است، گفت: ما در مخمصه‌ای گیر کرده‌ایم که اگر بخواهیم قیمت بلیت را واقعی کنیم باید با توجه به تورم حداقل آن را به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان برسانیم ولی نمی‌توانیم چنین کاری کنیم. شخصا معتقدم حداقل قیمتی که می‌توانیم برای سال آینده تعیین کنیم تا بدون هیچ سودآوری سینما فقط بتواند خرج خود را بگذراند ۸۰ هزار تومان است.

او در پاسخ به اینکه مقایسه قیمت بلیت با دوبی در شرایطی که هزینه زندگی و درآمد شهروندان در دو کشور با هم تفاوت دارد چقدر می‌تواند درست باشد؟ بیان کرد: سینما باید چه کاری انجام دهد؟ این دولت است که باید کمک کند و درصدی از هزینه‌ها را متقبل شود تا این ارزان‌ترین تفریحی که الان برای مردم باقی مانده از دست نرود. واقعا با ۳۵ و ۴۵ هزار تومان (قیمت فعلی بلیت سینما) چه چیزی می‌توان خرید؟ با افزایش قیمت‌ها آیا تفریح‌هایی مثل سفر و رستوران رفتن همانند گذشته است؟ اگر دولت در بخش فرهنگی کمک کند، سینما همچنان ارزان‌ترین تفریح و سرگرمی برای خانواده‌ها و بچه‌ها و دور هم بودن‌ها است.

سرتیپی در پایان درباره پیش‌بینی خود از وضعیت سال آینده سینما گفت: هزینه‌ها و درآمدها با هم نسبتی ندارند و ترازهای مالی سینماها همه منفی است. اگر کمک شود تا سوبسیدی روی بلیت سینما گذاشته شود و مردم هم از سینما استقبال کنند به سال آینده امیدوار خواهیم بود، در غیر این صورت ادامه کار بسیار سخت خواهد بود.

قوۀ قضاییه اکران «مصلحت» را مصلحت می‌داند؟

محمدرضا شفاه تهیه‌کننده سینما ضمن اشاره به برنامه‌ریزی برای اکران آنلاین «هناس» در آستانه نوروز، از نامه‌نگاری قوه قضاییه با سازمان سینمایی برای رفع مشکل فیلم «مصلحت» خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا شفاه، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «هناس» به کارگردانی حسین دارابی درباره برنامه‌ریزی برای عرضه این فیلم در شبکه نمایش خانگی گفت: مدتی از اکران عمومی این فیلم در سینماها می‌گذرد و مخاطبان بسیاری هم پیگیری می‌کنند و منتظر عرضه فیلم در شکل‌های جدید اکران هستند. به‌خصوص آن‌ها که فرصت تماشای فیلم در اکران عمومی را از دست داده‌اند در این زمینه پیگیری می‌کنند. مذاکراتی با یکی از پلتفرم‌ها صورت گرفته تا بتوانیم این فیلم را اکران آنلاین کنیم و امید داریم به زودی و در آستانه نوروز ۱۴۰۲ به‌عنوان یک اتفاق خوب شاهد عرضه آنلاین «هناس» باشیم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا شاهد پخش تلویزیونی این فیلم سینمایی در تعطیلات نوروزی از رسانه ملی هستی، گفت: هر فیلم سینمایی یک چرخه حیات در سیستم اکران دارد. فیلم «هناس» اکران سینمایی را پشت‌سر گذاشته و باید اکران آنلاین را هم پشت‌سر بگذارد تا به عرضه در وی‌اودی‌ها برسد. بعد از آن است که درباره پخش تلویزیونی فیلم تصمیم‌گیری می‌کنیم. با توجه به اکران آنلاین فیلم در روزهای آینده بعید است به زودی شاهد پخش تلویزیونی آن باشیم و بعد از عرضه اینترنتی مانند هر فیلم دیگری به تلویزیون هم ارائه می‌شود.

شفاه که در مقام تهیه‌کننده فیلم «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی را هم در انتظار اکران عمومی دارد، درباره آخرین وضعیت این فیلم نیز توضیح داد: درباره این فیلم ما توافق‌هایی را با وزارت فرهنگ و ارشاد داشتیم. دوستان سازمان سینمایی و وزارت ارشاد با توجه به ملاحظات قوه قضاییه درباره این فیلم از ما خواسته بودند، با این نهاد به توافق برسیم و موافقت نهایی خود با اکران فیلم را منوط به توافق ما با قوه قضاییه کرده بودند. خداروشکر این توافق در حال حاضر شکل گرفته است.

وی ادامه داد: قوه قضاییه در قالب یک نامه مکتوب به سازمان سینمایی وزارت ارشاد اعلام کرده پخش فیلم «مصلحت» از نظر آن‌ها بلامانع است. درواقع بعد از مذاکراتی که ما با مسئولان قوه قضاییه داشتیم و تعامل درباره اعمال نکاتی که این دوستان داشتند، وضعیت نمایش بلامانع فیلم به‌صورت مکتوب به سازمان سینمایی اعلام شده است. براساس همین وضعیت هم درخواست صدور پروانه نمایش فیلم را به سازمان سینمایی داده‌ایم. با توجه به اینکه نکات و ملاحظات قوه قضاییه برطرف شده است، امیدواریم بتوانیم هر چه زودتر پروانه نمایش فیلم را دریافت کنیم.

شفاه درباره اکران فیلم پاسخ داد: طبعاً اگر فیلم «مصلحت» بنابر وعده مسئولان سازمان سینمایی موفق شود بعد از دو سال پروانه نمایش دریافت کند، بلافاصله برای اکران عمومی فیلم اقدام خواهیم کرد. ترجیح هم می‌دهیم با توجه به نزدیکی به اکران نوروز و زمان کم باقی‌مانده، فیلم را برای اکران عید فطر آماده کنیم.

این تهیه‌کننده در پایان تأکید کرد: معتقدم فیلم «مصلحت» فیلم بسیار مهمی برای امروز ماست و مخاطبان بسیاری هم طی دو سال گذشته پیگیر نمایش این فیلم بوده‌اند. مطمئن هستیم که اکران عمومی این فیلم می‌تواند اتفاق ویژه‌ای را در زمینه تولید و اکران فیلم‌های مسئله‌محور در سینمای ایران رقم بزند.

سیمرغ‌ها، غریب را به اکران نوروزی می‌رسانند؟

سازمان هنری اوج به دنبال اکران فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی در نوروز ۱۴۰۲ است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، با توجه به اینکه هر سال اکران نوروزی معمولاً نیمه دوم اسفند ماه آغاز می‌شود؛ تنها ۲ هفته تا شروع این نوبت از اکران در سینماها زمان باقی است. اینکه چه فیلم‌هایی قرار است در نوروز ۱۴۰۲ راهی سینماها شود مشخص نیست اما باید این نکته را مدنظر قرار داد که بی شک سهم آثاری که از سوی ارگان‌های دولتی تولید شده در جدول نوروز چشم گیر خواهد بود.

در این میان سازمان سینمایی اوج از جمله ارگان‌های دولتی به شمار می‌رود که در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر با ۲ فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج و «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی حضور داشت.

آنچه مشخص است، سازمان سینمایی اوج به دنبال اکران یکی از این فیلم‌ها در نوروز ۱۴۰۲ است و احتمال نمایش «غریب» از «سرهنگ ثریا» بیشتر است و این سازمان در حال برنامه ریزی برای اکران این اثر سینمایی است.

فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی یک اثر با موضوع دفاع مقدس است که شخصیت اصلی این فیلم شهید محمد بروجردی است و بخشی از فعالیت‌های او در کردستان به تصویر کشیده می‌شود. در خلاصه داستانی که از این فیلم منتشر شده آمده است: «غریب» شمایلی است از وقایع کردستان در سال‌های ۵۸ و ۵۹؛ که آغاز مسیری برای تبدیل شهید محمد بروجردی به مسیح کردستان شد.

در این فیلم سینمایی بابک حمیدیان در نقش شهید بروجردی حضور دارد و از دیگر بازیگران می‌توان به مهران احمدی، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، فرهاد قائمیان، جعفر دهقان، هژیر سام، حسام محمودی، سامیه لک اشاره کرد.

این فیلم سینمایی توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر ۶ سیمرغ بلورین را دریافت کند که از آن جمله می‌توان به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای پردیس پورعابدینی، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی، جایزه ویژه هیأت داوران در بخش مقاومت اشاره کرد.

چرخۀ معیوب تولید تا اکران چطور بهبود می‌یابد؟

جواد مزدآبادی کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص وضعیت بحران زده اکران گفت: سیستم اکران و تولید در سینمای کشورمان معیوب است و برای رفع معضلات سینما نیاز به رفع این نقیصه ها داریم؛ بنده معتقدم یکی از علل اصلی ایجاد بحران در سینما این است که بودجه های موجود عادلانه توزیع نمی شوند و مسئولان هم چندان دغدغه ای برای رفع بحران ندارند.

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «طاووس های بی پر» و «ورود زنده ها ممنوع» در گفتگو با سینماپرس، گفت: واقعیت این است که وقتی تنوع در تولید آثار را از دست بدهیم خواه ناخواه گیشه را نیز از دست خواهیم داد. این جریان جدیدی که حاکم بر تولیدات سینمایی و حتی در رأس سینما یعنی سازمان سینمایی شده و در حال خط کشی کردن میان افراد است و باعث می شود تا تنوع ژانر کم و کمتر شود اصلا صحیح نیست.

وی ادامه داد: مدیران فیلمسازان را در مسیری می گذارند که شبیه به هم کار کنند. نمونه این اتفاق را در جشنواره چهل و یکم شاهد بودیم که اکثر آثار ظاهراً به سمت فیلم های ارزشی رفته بود! مشکل اینجا است که تعریف ما از سینمای ارزشی چندان درست نیست چرا که زمانی می‌توانیم ادعای داشتن سینمای ارزشی داشته باشیم که فیلم خوب و سالم در هر ژانری داشته باشیم که بتوانند روی جامعه تأثیرات مثبت داشته باشند.

این سینماگر با بیان اینکه لزوماً پرداختن به مضامین دینی و دفاع مقدس نمی تواند آثار را ارزشی کند تصریح کرد: این قبیل خط کشی ها باعث شده تا فیلمسازان سردرگم شوند! علاوه بر آن عدم تعادل در ارقام تولید و دستمزد بالای بازیگران و فقدان نظارت مسئولان سینمایی بر این مسأله باعث شده تا دخل فیلم ها با خرج شان همخوانی نداشته باشد چرا که هرچه یک فیلم فروش کند باز هم نمی تواند به علت دستمزدهای بالای بازیگرانش به سود برسد.

مزدآبادی تأکید کرد: علاوه بر این مافیا نیز در حال لطمه زدن بر پیکره سینما هستند! این شکلی که در چند سال برای سینما طراحی کردیم اشتباه بوده؛ مدیران هرگز فکر نکرده اند که هزینه های وحشتناک و دستمزدهای سرسام آور چرخه سینما را متوقف می کند. وقتی یک بازیگر ۴ میلیارد دستمزد می گیرد فیلم باید ۱۲ میلیارد بفروشد تا فقط هزینه آن بازیگر را جبران کند. این در گیشه سینمای ما جوابگو نیست و با این تعداد محدود سالن سینما و مخاطبانی که از سینما قهر کرده اند چنین چیزی محال شده است.

این کارگردان در پایان این گفتگوافزود: باید عرضه و تقاضا در سینما همخوانی داشته باشد، مدیران باید اجازه دهند برای رونق بیشتر حوزه اکران فیلمسازن سراغ ساخت موضوعات جسورانه بروند اما افسوس که حمایتی برای تولید این نوع آوار نمی شود. این تک سانس بودن نمایش فیلم ها خودش به تنهایی آسیب زننده است و باید تدبیر جدی در این راستا صورت گیرد؛ متأسفانه در این شرایط دهشتناک حمایت از هنرمندان هم برداشته شده و هیچ یک از مسئولان به یاد آن ها و معیشت شان نیستند! پارسال در چند نوبت به هنر کارت مبالغی واریز شد اما الآن آن را هم حذف کردند. سال به سال باید بگوییم دریغ از پارسال!

با بودجه‌های انقلابی چند فیلم ارزشی ساخته می‌شود؟

خبر تقدیر از برگزاری «جشنواره فیلم فجر» از جمله موضوعاتی است که از یک سو بر میزان اهمیت و اولویت عرصه فرهنگ و سینما تایید دوباره دارد و از سوی دیگر بازگو کننده جایگاه معتبر «جشنواره‌های فجر» و برگزاری باشکوه آن در سپهر سیاسی کشور است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، خبر تقدیر حدود ۲۳۱ «نماینده مجلس» ازبرگزاری «جشنواره فیلم فجر» و همچنین «اقدامات تحولی وزارت ارشاد» از جمله موضوعاتی است که از یک سو بر میزان اهمیت و اولویت عرصه فرهنگ و سینما در «مجلس دوازدهم» تایید دوباره دارد و از سوی دیگر بازگو کننده جایگاه معتبر «جشنوارههای فجر» و برگزاری باشکوه آن در سپهر سیاسی کشور است. دو موضوع مهمی که البته به هیچ عنوان قابل جمع و یا زمینه‌ساز غفلت از ویترین عرضه شده در «فجر چهل و یکم» نخواهد بود و معنی و مفهوم آن چشم‌پوشی از کیفیت ابتر و محتوای ناقص و بعضا در تقابل صریح آثار ارایه شده در این جشنواره نمی‌باشد و از این جهت است که چنین تقدیری ضرورت توجه بیش از پیش مدیران فرهنگی و مرور چند نکته مهم در مورد آثار به نمایش درآمده در این دوره از جشنواره را حایز اهمیت می‌سازد:

۱/ ارتباط دادن چنین تقدیری به سطح تقدیر از مدیران سینمایی و تولیدات سینمایی عرضه شده در این جشنواره که عموما در تضادی آشکار با مبانی و ارزش‌های انقلاب اسلامی بودند، از جمله گناهان نابخشودنی و اشتباهات بزرگی است که می‌تواند مسیر «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» را به بیراهه کشاند و حتی به نوعی در تعارض با فرمایشات «امام خامنهای» قلمداد شود که در ابتدای امسال به صراحت فرموده بودند: «از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید»!



۲/ تولیدات «فجر چهل و یکم» نمودی روشن از کم‌کاری مدیران فرهنگی و سینمایی کشور است. تولیداتی که نه تنها دیگر «صدور تفکر انقلاب اسلامی به زبان سینما» در آن‌ها معنی ندارد؛ بلکه مطالبه‌ی آرمان‌های بلند فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی نیز در مجموع آنها با یک نادیده انگاری بزرگ و البته مبتذل همراه شده است. اتفاقی که موجب شد تا «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» نیز به سبک و سیاق دیگر جشنواره‌های فجر در سال‌های اخیر، به یک ویترین تمام عیار از برای ترسیم شرایط «عدول از ایدئولوژی و مبانی ارزشی انقلاب اسلامی» تبدیل شود.



۳/ افسوس بزرگ و ناراحتی و گلایه ویژه نسبت به «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» آن است که بخش اعظمی از ویترین معیوب «فجر چهل و یکم» را تولیدات سینمایی حمایتی و آثاری تشکیل می‌دهند که با برخورداری کامل از «بودجه بیت المال» ساخته شده‌اند. آثاری که متاسفانه بانگ بُلند «ایدئولوژی زدایی» در عموم آنها به وضوح هرچه تمام به گوش می‌رسید. بانگی رسا که صراحت ویژه آن را می‌توان در بخش تولیدات جنگی و آثاری مشاهده نمود که عنوان «ژانر دفاع مقدس» را با خود به یدک می‌کشیدند و با آثاری همچون فیلم سینمایی «شماره ۱۰» و یا فیلم سینمایی «سینمامتروپل» و یا فیلم سینمایی « گُل‌های باواردِه» و … در این دوره از جشنواره معنی می‌شوند.



۴/ بی‌هویتی «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» و تهی بودن عموم آثار عرضه شده در آن از «ایدئولوژی» و «آرمانهای انقلاب اسلامی» به معنی بی‌کاری و یا عدم استفاده جریان فرهنگی معارض و بالاخص جریانات نفوذی از پتانسیل تولیدات سینمایی در ایران اسلامی نیست و این مهم در بازبینی دقیق فیلم‌های این دوره جشنواره و سنجش آن با «دستورالعمل های ابلاغی نظام لیبرالیسم» در قالب سندهایی همچون «سند ۲۰۳۰ یونسکو» قابل مشاهده است. سندی که با عنوان رسمی «دگرگون ساختن جهان ما: دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایا» (Transforming our world: the ۲۰۳۰ Agenda for Sustainable Development) در حال پیاده سازی و تاثیرگذاری بر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری از کشورها و به ویژه ایران اسلامی بوده و متاسفانه با همراهی ویژه برخی از مسئولان و دست اندرکاران عرصه فرهنگ و هنر در حال گسترش و آنچنان عمومیت یافتن ویژه‌ای است که بستر روایت و یا بخش عمده‌ای از فضای دراماتیک نیمی از تولیدات سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» را به احاطه خود درآورده است.



۵/ پیگیری و انعکاس آموزه‌های «سند ۲۰۳۰ یونسکو» در دوازده اثر سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» یک رکورد فاجعه‌بار و یک ننگ بزرگ در عملکرد و «کارنامه مدیران فرهنگی و سینمایی دولت سیزدهم» است. اتفاقی بی‌سابقه هم به لحاظ تعداد انبوه این آثار و هم به جهت آنکه بخش قابل توجهی از این تولیدات، همچون چهار فیلم سینمایی شاخص «جنگل پرتقال»، «کاپیتان» ، «کت چرمی» ، «روایت ناتمام سیما» با حمایت کامل مادی و با برخورداری از «بودجه فیلمسازی سازمان سینمایی» و هزینه کرد از «بیت المال جمهوری اسلامی» تولید شده‌اند و با استفاده از «ظرفیت رسانهای سینماهای جمهوری اسلامی» در مسیر حقنه مفاهیم و مبانی «سکولاریسم» (Secularism) در عمق جان مخاطب سینمایی و باورمند سازی ایشان به «سبک زندگی سکولار» گام بر می‌دارند و به ارایه محتوایی در تعارض با «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» مبادرت ‌می‌ورزند!



۶/ تصویرسازی و ترویج نوعی «سبک زندگی اباحه‌گرایانه» اگر چه از موضوعاتی پُرسابقه در ادوار اخیر «جشنواره فیلم فجر» می‌باشد؛ اما ترویج باورهای «نیهیلیستی» (Nihilism) آن هم به صورتی بسیار عریان و شفاف در اثری به شدت سخیف همچون فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» از پدیده‌های منحصر به فرد «فجر چهل و یکم» است. جشنواره‌ای که با وجود آنکه تمامی آثار شرکت داده شده در آن با مجوز رسمی و اخد «پروانه ساخت از سازمان سینمایی دولت سیزدهم» تولید و به نمایش درآمدند؛ اما در عین حال برخی از این تولیدات رسما مخاطبان خود را به باورهای «پوچ‌انگاری» (Absurdism) مبتلا و از این مسیر به وادی بی‌بندوباری می‌کشاندند.



۷/ مشروعیت بخشیدن به افعال منکر و قباحت زدایی از «روابط نامشروع زنان و مردان»، «مشروب خواری»، «استعمال دخانیات»، «آواز خوانی زنان» و «دیالوگهای سخیف، رکیک و بعضاً جنسی» و … از جمله مشترکات تصویری عرضه شده در اکثریت تولیدات سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» است. تولیداتی که در عموم آنها نه تنها هیچ سخنی از «نماز» و «روزه» و «توسل» و «توکل» به میان نمی‌آید، بلکه اساسا به گونه‌ای عمل می‌شود که گویی «خدا مُرده» است! تولیداتی که مرور مجموع آنها در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» بیش از هرچیز می‌تواند یادآور گلایه «امام خامنهای» در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۱ هجری‌شمسی باشد که فرمودند: «در فیلم های ما، کأنّه یک سکولاریزمِ عملی و نوعی دین‌زدایی وجود دارد! بعضی فیلم های تولید شما، باز کمی بهتر است و فیلم های تولید جاهای دیگر از این جهت بدتر هم هست؛ یعنی کأنّه نوعی دین‌زدایی از صحنه‌ی زندگی و عمل وجود دارد و دین وجود ندارد!»



۸/ «زن عفیف و مسلمان ایرانی» و همچنین «مرد مسلمان و با غیرت ایران» غایبان اصلی تولیدات عرضه شده در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» می‌باشند. غایبانی بزرگ که حتی پس از گذشت بیش از یک سال از حضور «دولت سیزدهم» نیز همچنان نتوانستند بر پرده سینما حاضر شوند و در قالب‌های مختلف تصویرسازی و به معرفی و بازنمایی «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» بر پرده نقره‌ای سینما مبادرت ورزند. کاستی ویژه‌ای که البته با تداوم حضور و تصویرسازی از «ایران مفلوک» همراه می‌باشد. ایرانیانی در گروه‌های سنی مختلف و به عنوان کودکانی سرگشته، نوجوانانی بزهکار و درگیر بحران های روحی، جوانانی بیکار، پریشان، عصبی، خسته، ناامید، بدبخت و بی‌خانواده، مردانی عیاش، خیانت کار، دغل باز، دروغگو، پول پرست، متعصب و دیکتاتور، سالمندانی تنها، بی هدف، بی اثر و دست و پاگیر و … در عموم تولیدات سینمایی مورد تصویرسازی واقع شده‌اند.



۹/ ادامه مواجهه مستقیم تولیدات سینمایی با «حدود الهی» و تزیین جشنواره با حضور چند فیلم «ضد قصاص» از جمله موضوعاتی است که سبب می‌شود تا «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» نه تنها هیچ نسبت متمایزی با نظایر خود پیدا نکند؛ بلکه حتی وقیح‌تر از گذشته به ترسیم «پلیدی احکام الهی» و تصویرسازی از جان کندن شخصیت فیلم‌ها در آثاری همچون «سینما متروپل» و «کت چرمی» مبادرت ورزد و «ژانر سینمای ضد دین» و «حکومت دینی» را آنچنان ترقی بخشد که در فیلم سینمایی «پرونده باز است» برای نخستین‌بار در تاریخ سینمای ایران «طناب اعدام» را بر گردن نوجوان تازه به سن جوانی رسیده خود بیاندازد و با طولانی نمودن صحنه‌ی درد و رنج، اقدام به بازتولید قاب‌های تصویری متنوع و با زوایای متفاوت از «سبوعیت حدود الهی» نموده و و ضدبشری بودن «احکام قضایی جمهوری اسلامی» را در ذهن مخاطب خود حکاکی ‌نماید!



۱۰/ سوای نظر از انبوه مفاهیم سیاه و فلاکت ترسیم شده در بخش قابل توجهی از تولیدات سینمایی عرضه شده در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» شاید تولید و نمایش فیلم‌هایی با ماهیت «ضد امنیت ملی» یکی از پدیده‌های کم سابقه و ظهور یافته در «فجر چهل و یکم» بود که به صورت شفاف در قالب فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» قابل مرور می‌باشد. اثری که کارکرد اصلی آن در عادی‌سازی و مشروعیت بخشیدن به «پروژه صهیونیستی ژنوم» می‌باشد و متاسفانه با مجوز «سازمان سینمایی» تولید و موفق شد تا به معتبرترین و مهمترین رویداد سینمایی کشور راه یابد و در «بخش سودای سیمرغ» مطرح و در معرض دید عموم گذاشته شود.



۱۱/ قاب گرفتن از مظلومیت خانواده اعضای یک «گروهک تروریستی» و تصویرسازی از مادران برخی از ایشان به گونه ای همسان «مادر شهیدان» و … از جمله ندانم کاری های محض و غیر قابل توجیه یکی از نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی بود که منجر به تولید و نمایش یکی از آثار مهم در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» گردید. اتفاقی بسیار مهم و قابل بررسی که در پس روایت الکن فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» از «سازمان مجاهدین خلق» و اعضای آن و خانواده ایشان و بالاخص نسل جدید پرورش‌یافته با هویت سرزمینی اشرف به وقوع پیوست و موجب شد تا این اثر با زیرکی و حرکت بر بستر «روایتی مادرانه» و ایجاد فضای حسی و عاطفی و … حتی به نوعی بتواند شانی تبلیغی و به نوعی «سمپاتی» از برای این گروهک تروریستی پیدا نماید! این در حالی است که «سازمان مجاهدین خلق» یک «گروهک تروریستی» شناخته شده در تاریخ ایران است که ترور و کشتار ۱۷ هزار انسان مظلوم ایرانی تنها بخشی از عملکرد ننگین و غیرقابل جبران این گروهک در طی بیش از چهل سال اخیر محسوب می‌شود. گروهکی مخوف که مرور مستندات تاریخی و بررسی کیفیت جنایت‌های گسترده و عدیده ایشان سبب می‌شود تا هر ارزش‌یاب منصفی، تروریست‌های وابسته به تفکر «داعش» را در رتبه پایین‌تر از «سازمان مجاهدین» قرار دهد!



۱۲/ تصویرسازی از «مرگ خودخواسته» و مشروعیت بخشیدن به «خودکشی» در هفت اثر سینمایی حاضر در «بخش سودای سیمرغ» را می‌توان یکی دیگر از اتفاقات کم‌نظیر «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» قلمداد نمود. اتفاقی که شاید در طول تاریخ برگزاری این جشنواره تا به امرور بی‌سابقه بوده است.



۱۳/ ادای دین به «فیلمفارسی» و قداست بخشیدن به «سینمای عصر پهلوی» و ترسیم و وجاهت بخشیدن به «عشق مثلثی» و معرفی «سالن سینما» به عنوان پناه‌گاه و آخرین امید مردم برای خلاصی از جنگ و شناسایی عوامل نفوذی و جاری نمودن عشق در جامعه و «رسیدن به رستگاری» و … بستر اصلی روایت مهمترین اثر سینمایی به نمایش گذاشته شده در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» است. اثری «ضد دفاع مقدسی» با عنوان «سینما متروپل» که با نامزدی در ۱۳ و کسب ۳ سیمرغ بلورین مهم و تاثیرگذار «بهترین کارگردانی» ، «بهترین فیلم» و «بهترین فیلمبرداری» از این رویداد توانست به الگویی تمام قامت از برای تولیدات سال ۱۴۰۲ هجری‌شمسی در سینمای ایران مبدل گردد. اثری که با بودجه فیلمسازی سازمان سینمایی در فارابی تولیده شده و به وضوح از کارکرد «هجو انقلاب اسلامی» برخوردار است و عمق جهت‌گیری آن بر روی ناکارآمدی «حاکمیت جمهوری اسلامی» تنظیم شده است.



۱۴/ پُرواضح است که هیچ انسان انقلابی و مسلمان و آشنا به حوزه فرهنگ و هنری پس از دیدن مجموع ۲۴ اثر به نمایش گذاشته شده در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» به وجد نمی آید و یا تفاوتی میان این آثار با نظایر آن در سال‌های پیش قائل نمی شود و این واقعیتی است که با وجود قابل فهم بودن ضرورت انتشار تقدیر مجلس به خاطر شرایط فعلی، قطعا از نگاه «نمایندگان مجلس» نیز به دور نبوده و یقینا در جای خود با «مطالبه کار جدی و واقعی از مسئولان کشور» همراه خواهد شد.

چرا رضا ناجی نقش شمس تبریزی را بازی نکرد؟

بازیگر فیلم سینمایی «آواز گنجشک‌ها» گفت: بسیار دوست داشتم که نقش شمس تبریزی را بازی کنم و فیلمنامه‌اش را خوانده بودم اما متاسفانه و یا خوشبختانه قسمت من نشد و شهاب حسینی آن را بازی کرد؛ فکر می‌کنم نقش شمس تبریزی خیلی به من می‌آمد.

به گزارش سینمای خانگی، رضا ناجی در گفت وگو با خبرنگار سینمای ایرنا و در توضیح شرایط این روزهای خود بیان کرد: این روزها بیکارم و خانه نشین. ۵ فیلمم آماده پخش است؛ ابتدای کرونا بیشتر آنها آماده بود ولی هنوز مانده اند و پخش نشده اند چرا که تهیه کنندگان آثار را نگه داشتند. مدتی طولانی سینماها تعطیل بود به همین دلیل وضعیت مالی تهیه کنندگان خوب نیستند و دنبال این هستند که هزینه ای که برای تولید گذاشته اند را دربیاورند.

بازیگر فیلم سینمایی باران (مجید مجیدی ۱۳۷۹) افزود: اگر تهیه کنندگان آثارشان پخش نشود قاعدتا سرمایه شان هم بازنمی گردد.

ناجی ادامه داد: در یکسال گذشته که بیکار بودم به هیچ کاری دعوت نشدم. البته کلا کار نیست و تعداد آثاری که ساخته می شوند بسیار کم است. کسانی که کار می کنند وضعیت مالیشان خوب است و البته آنان نه برای سینما بلکه برای نمایش خانگی کار می کنند. با هرکسی که صحبت می کنم می گویند سرمایه ما بازنگشته است.

بازیگر مجموعه عشق تعطیل نیست (بیژن بیرنگ ۱۳۹۳) در پاسخ به این پرسش که از زمان آخرین پروژه ای که بر سر کار بوده است چقدر زمان می گذرد، تصریح کرد: آخرین کارم سال گذشته سریال خداداد برای شبکه دو بود.

وی افزود: آخرین فیلمم برنده ها (حسن ناظر ۱۳۹۸) به تازگی ۵ جایزه از لندن گرفت و من را هم دعوت کردند که متاسفانه نتوانستم بروم.

بازیگر فیلم سینمایی بید مجنون (مجید مجیدی ۱۳۸۳) تصریح کرد: منتظریم که اوضاع خوب شود اما در این مدت هیچ صحبتی برای هیچ کاری با من نشده است.

ناجی در پاسخ به این سوال که در کارنامه کاری اش کدام اثر یا آثار را بیش از سایر کارهایش دوست دارد، گفت: همه کارهایم را دوست دارم چون کارهایی که انجام داده ام (نه به گفته خودم که طبق گفته مردم) همه خوب بودند و حرفی برای گفتن و پیامی برای مخاطب داشتند.

بازیگر فیلم سینمایی نهنگ عنبر (سامان مقدم ۱۳۹۴) توضیح داد: آواز گنجشک ها، بچه های آسمان، باران، باد در علفزار می پیچید و همین آخرین کارم برنده ها را بسیار دوست دارم.

وی افزود: در برنده ها حرف دل مردم را گفته ام و انشالله وقتی که فیلم بیاید خواهید دید.

بازیگر مجموعه تلویزیونی از یاد رفته (فریدون حسن‌پور ۱۳۸۸) در پاسخ به این پرسش که چه نقشی را بسیار دوست داشته که بازی کند و نتوانسته است، اظهار داشت: بسیار دوست داشتم که نقش شمس تبریزی را بازی کنم و فیلمنامه اش مست عشق (حسن فتحی ۱۳۹۸) را خوانده بودم اما متاسفانه و یا خوشبختانه قسمت من نشد و شهاب حسینی آن را بازی کرد.

وی توضیح داد: صحبت آن شده بود؛ مثلا با یکی از کارگردانان صحبت شده بود که مولانا را کار کنم و با همان کسی که فیلم شمس تبریزی را ساخت صحبت داشتم که بالاخره نشد. مشکل تهیه کننده یا کارگردان بود و هرچیز دیگر بالاخره نشد. من حتی سفارش کرده بودم که حاضرم این کار را انجام دهم و فکر می کنم نقش شمس تبریزی خیلی به من می آمد؛ منتها قسمت نشد.

بازیگر فیلم سینمایی آپاچی (آرش معیریان ۱۳۹۷) خاطرنشان کرد: آخر سر فهمیدم که با کسی که تهیه کننده اصلی کار بود صحبت نکرده بودم و نمی دانستم. یعنی می دانستم که این کار انجام می شود اما نمی دانستم که تهیه کننده کیست. مسئله این است که وقتی فیلمی ساخته می شود با تعداد زیادی صحبت می کنند؛ مثلا تهیه کننده دنبال کارگردان می گردد و صحبت می کند ولی به توافق نمی رسند و پیش کارگردان دیگری می روند.

ناجی توضیح داد: یک بازیگر همیشه دوست دارد مردم خوشحال باشند و بیایند و فیلمش را ببینند. امروز اما هیچکس به سینما نمی آید و این ناراحت کننده است چون هنرمند همیشه دوست دارد مردم بخندند و خوشحال باشند و بیایند فیلم را ببینند.

به گزرضا ناجی (۱۳۲۱)، بازیگر سینما و تلویزیون و نخستین بازیگر ایرانی دریافت‌کننده خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد از پنجاه و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین است. از مهم‌ترین فیلم‌های رضا ناجی می‌توان به بچه‌های آسمان، باران، آواز گنجشک‌ها، باد در علفزار می‌پیچد و ترنج اشاره کر

ناجی بازیگری را از سال ۱۳۴۱ خورشیدی آغاز کرد و با بازی در فیلم‌های مجید مجیدی به شهرت رسید. با دریافت جایزه خرس نقره ای بهترین بازیگر مرد جشنواره برلین ۲۰۰۸ به اوج شهرت خود رسید. به منظور پاسداشت وی در شهر تبریز سینمایی به نام ناجی در مجموعه سینمایی ۲۹بهمن ثبت گردید.

جشنوارۀ 100 با اکرانویژه اغاز می‌شود

سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ از امروز و با اکران ویژه فیلم‌های بخش مخاطب کودک و نوجوان آغاز می‌شود.

به گزارش سینمالی خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره فیلم ۱۰۰، سیزدهمین دوره این جشنواره از ساعت ۱۴ فردا ۱۰ اسفندماه با نمایش ویژه فیلم‌های کودک و نوجوان و نیز رویداد پرتاب ۱۰۰*۱۰۰ در پردیس سینمایی ملت شروع به کار می‌کند.

اکران ویژه فیلم‌های کودک و نوجوان با حضور فعالان و چهره‌های شناخته‌شده این حوزه و رویداد پرتاب(پیچینگ) ۱۰۰*۱۰۰ با حضور نهادها و سازمان‌های فرهنگی دولتی و خصوصی برگزار خواهد شد.

سیزدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ با استقبال فیلمسازان و با ثبت بیش از ۴۶۰۰ اثر همراه بود و در مجموع ۲۹۰ اثر به بخش‌های رقابتی و غیررقابتی آن راه یافتند. بیش از نیمی از آثار ارسال شده از سوی هنرمندان داخلی از شهرهای فراتهران و آثار ثبت شده از سوی فیلمسازان بین‌المللی از ۱۲۷کشور بود.

نمایش این فیلم‌ها در سه بخش ملی، بین‌المللی و مخاطب کودک و نوجوان، از ساعت ۱۴ تا ۲۳ دهم و یازدهم اسفند، در سالن‌های یک و دو پردیس سینمایی ملت صورت خواهد گرفت و برگزیدگان این جشنواره عصر روز دوازدهم اسفند و در مراسم اختتامیه در تالار ایوان شمس معرفی خواهند شد.

برنامه نمایش فیلم‌های این جشنواره متعاقبا در سایت و شبکه‌های اجتماعی آن اعلام خواهد شد. همچنین لازم به ذکر است حضور مخاطبان و علاقمندان در این جشنواره و تماشای آثار آن آزاد است.

سیزدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره برگزار خواهد شد.

اکران نوروزی، فرصت طلایی می‌شود؟

برخلاف آنچه تصور می‌شود، اکران نوروز ۱۴۰۲ به دلیل تلاقی با ماه مبارک رمضان، نه‌تنها با رخوت مواجه نمی‌گردد بلکه ظرفیت‌هایی از این تلاقی پدیدار می‌شود که رونق این فرصت طلایی را بیشتر هم می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل خبرنگار سینمایی ایرنا، سومین روز فروردین ۱۴۰۲، مقارن است با نخستین روز از ماه مبارک رمضان. این تلاقی، تا ۴ سال، برای فروردین‌ماه تکرار می‌شود و به همین جهت، باید با یک برنامه‌ریزی درست، این مناسبت را به فرصتی طلایی برای سینمای ایران تبدیل کرد.

این تاکید از آن جهت مهم است که از ماه‌ها قبل، اکران نوروز ۱۴۰۲، به‌عنوان قربانی عیدفطر قلمداد شد. تمایلات برای بسته اکران، بیشتر معطوف عیدفطر بود و با اکران نوروز، چندان جدی و مهم برخورد نشد.

حالا اما در جدیدترین رویکرد، قرار است فیلم‌هایی که متقاضی اکران در بازه نوروز هستند، درخواست‌های خود را تا یکشنبه هفته آینده اعلام کنند و اسامی ۴ یا ۵ فیلم نهایی، طی هفته آینده تا یکشنبه ۲۱ اسفند اعلام شود. اکران فیلم‌های جدید نیز قرار است از چهارشنبه؛ ۲۴ اسفندماه آغاز شود.

اما برخلاف آنچه تصور می‌شود، اکران نوروز امسال، نه‌تنها به‌واسطه تلاقی با ماه مبارک رمضان، از دست رفته تلقی نمی‌شود بلکه یک فرصت طلایی برای فیلم‌هایی است که از شانس نمایش در این برهه برخوردار می‌شوند.

نخستین مورد مهم اکران نوروز امسال، تعداد سانس‌های بالای هر فیلم است. مدیران سینمایی مدتی است که به دنبال دریافت مجوزهای طرح اکران تا سحر هستند. طرحی که به‌واسطه آن، فیلم‌ها از فرصت اکران تا حوالی ۳ بامداد برخوردار می‌شوند و چون این بازه با تعطیلات نوروزی تلاقی پیدا کرده، قطعا استقبال خوبی از آثار به عمل خواهد آمد. این استقبال موجب افزایش گیشه فیلم و حفط کف فروش اثر شده و این احتمال که آن اثر بتواند با حفظ کف فروش، نمایش خود را برای عیدفطر و ماه‌های دیگر بهار نیز تمدید کند، بسیار بالاست.

به‌واسطه طرح اکران تا سحر، فیلم‌ها از فرصت نمایش تا حوالی ۳ بامداد برخوردار می‌شوند و چون این بازه با تعطیلات نوروزی تلاقی پیدا کرده، قطعا استقبال خوبی از آثار به عمل خواهد آمد

مورد بعدی به چابک‌شدن سانس‌های نمایش هر فیلم مربوط است. تجربه نشان داده که اکران نوروز، از نخستین سانس آن که پیش از ظهر است، با استقبال خوب مخاطب مواجه شده و فیلم‌ها، تا ساعت ۲۴، ۶ تا ۷ سانس کامل دارند. این در حالی است که طی روزهای عادی سال، تمامی فیلم‌ها از چنین شرایطی برخوردار نبوده و سانس‌های کامل، تنها نصیب فیلم‌های پرمخاطب می‌شود و بسیاری از پردیس‌ها ترجیح می‌دهند که فیلم‌های دارای مخاطب اندک را تنها در چند سانس شلوغ نمایش دهند. بنابراین چابک بودن برنامه سانس‌ها در اکران نوروز، این شانس را برای فیلم‌هایی با مخاطب کمتر به همراه دارد که ضمن مواجه شدن با استقبال بهتر از یک اکران عادی، گیشه پررونق‌تری را نیز تجربه کنند.

این رخداد اگر طرح افطار تا سحر اجرایی شود، پربارتر و فربه‌تر نیز می‌شود.

یکی از اتفاقات بسیار خوبی که همه‌ساله در اکران نوروزی رقم می‌خورد، تبلیغات گسترده دهانی از سوی مخاطبان یک فیلم است. در ایام نوروز، به‌واسطه دیدوبازدیدهایی که صورت می‌گیرد، تبلیغات دهان‌به‌دهان در شکلی گسترده صورت گرفته و بنابراین آثار در ادامه اکران پس از نوروز، با یک بنیه تبلیغاتی خوب، به نمایش خود ادامه می‌دهند. این مورد، یک اصل مهم است که تقریبا برای تمامی آثار اکران نوروزی اتفاق افتاده است.

به تمام این موارد بیفزائید استقبالی که همواره از اکران فروردین‌ماه به عمل می‌آید. بررسی‌های ۳۰ساله نشان داده که اکران فروردین‌ماه، جزو ۳ ماه پرفروش آن سال بوده است و این قاعده در تمامی این سال‌ها، چه در سال‌هایی که سینما، وضع و حال خوبی داشته و چه سال‌هایی که اوضاع خوبی بر سینما مترتب نبوده، تکرار شده است. بنابراین اکران نوروز، تقریبا به یک ریسک بدون خسارت می‌ماند که اگر اثر خوبی که متناسب با فضای نوروز و خانواده باشد، در آن اکران شود، استقبال خوبی از آن به عمل آمده و راندمان مخاطب و فروش آن اثر را با رشد خوبی مواجه می‌کند.

در چنین شرایطی، اگر قیمت بلیت برای سال آینده سینماها با افزایش هم مواجه شود، مخاطبان در ایام نوروز، راحت‌تر این مبلغ را پرداخت می‌کنند چرا که در بازه نوروز، سینما، یکی از اولویت‌های سرگرمی خانواده‌ها است و وقتی این ۱۳ روز به پایان برسد، چالش‌هایی چون ریزش مخاطب بر اثر قیمت بلیت، شکل واقعی را نشان داده و تاثیرات منفی خود را بر روی آثار می‌گذارد.

بنابراین صاحبان آثار مخاطب‌محور تا روز یکشنبه فرصت خواهند داشت تا با متقاضی شدن در اکران نوروز ۱۴۰۲، زمینه را برای دیده شدن بیشتر اثر خود فراهم کرده و شروع خوبی را برای سال جدید رقم بزنند. سالی که قرار است با افزایش سالن‌های نمایش و نظم بیشتر در حوزه اکران، اتفاق‌های خوشایندی را در حوزه سینمای ملی رقم بزند.

کارگردان «کت چرمی» دربارۀ فیلم کوتاه چه گفت؟

حسین میرزامحمدی کارگردان فیلم سینمایی «کت چرمی» با اشاره به جذابیت‌های تجربه ساخت فیلم‌های ۱۰۰ ثانیه‌ای تأکید کرد که سینمای کوتاه را رها نخواهد کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، حسین میرزامحمدی کارگردان جوانی که با فیلم اول خود یعنی «کت چرمی» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت درباره تجربه ورود خود به عرصه کارگردانی سینما گفت: از آنجایی که من از مسیر ساخت فیلم کوتاه و اساساً از سینمای کوتاه وارد سینمای بلند شده‌ام، معتقدم یکی از مهمترین چالش‌هایی که برای ورود به عرصه کارگردانی وجود دارد، دکوپاژهایی است که پیش از شروع فیلمبرداری صورت می‌گیرد. در فیلمسازی فیلم بلند این تجربه متفاوت از سینمای کوتاه است. زمان‌بندی در فرآیند ساخت فیلم بلند پیچیده‌تر و تعداد اعضا نفرات گروه هم بیشتر است.

وی افزود: فکر می‌کنم قدرت تصمیم‌گیری‌های آنی در حین فیلمبرداری، مهمترین چالشی است که هر فیلمسازی در اولین تجربه بلند سینمایی خود با آن مواجه می‌شود. شما در فیلم کوتاه با یک گروه نهایتاً ۳۰ نفره مواجه هستید اما در یک فیلم بلند تعداد نفرات به ۸۰ نفر و حتی با احتساب هنروران به بیش از ۱۰۰ نفر می‌رسد. همه افراد گروه هم از بازیگران شاخص گرفته تا سایر عوامل در انتظار تصمیم‌گیری‌های آنی شما هستند. فکر می‌کنم این تصمیمات که غالباً هم باید به‌صورت بداهه اتخاذ شود، جزو چالش‌های اصلی برای ساخت فیلم بلند است.

این کارگردان درباره دشواری بیشتر ساخت فیلم‌های کوتاه نسبت به سینمای بلند، به دلیل زمان کمتر برای انتقال مفهوم هم گفت: سال گذشته فیلمی در جشنواره فیلم کوتاه تهران داشتم و همان زمان در گفتگویی گفتم فیلمسازی در سینمای کوتاه را نباید صرفاً پلی برای ورود به سینمای بلند دانست. خیلی از حرف‌ها و خیلی از ایده‌ها و خیلی از دغدغه‌ها هست که تنها در قالب فیلم کوتاه قابل ارائه است. به همین دلیل همه فیلمسازان سینمای کوتاه که وارد سینمای بلند می‌شوند، لزوماً فیلمسازان موفقی نیستند و نمی‌توانند همان موفقیت احتمالی که در سینمای کوتاه داشته‌اند را در سینمای بلند تکرار کنند.

وی افزود: فیلم کوتاه باید به مثابه یک نوع مستقل از سینما قلمداد شود. شاید فیلمسازی بخواهد تا پایان عمر حرفه‌ای‌اش در سینمای کوتاه فعال باشد، کمااینکه در دنیا هم این مسئله بسیار باب و مرسوم است. فیلمسازان بزرگی را سراغ داریم که تنها در حوزه فیلم کوتاه کار می‌کنند.

میرزامحمدی درباره تجربه ساخت فیلم‌های ۱۰۰ ثانیه‌ای هم گفت: من این تجربه را نداشته‌ام و فیلم‌های کوتاهی که تاکنون ساخته‌ام بیشتر حوالی ۱۵ تا ۳۰ دقیقه بوده است. فکر می‌کنم ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای بسیار سخت است به خصوص برای من که به قصه‌گویی عادت دارم. اگر بخواهید در فیلم خود شخصیت‌پردازی هم داشته باشید و به همه قواعد روایت پایبند باشید، ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای بسیار سخت است. به همین دلیل است که فکر می‌کنم تجربه ساخت فیلم کوتاه، لزوماً به کارگردانی در سینمای بلند ختم نمی‌شود.

کارگردان «کت چرمی» درباره منحصربه‌فردترین ویژگی فیلم‌های کوتاه هم گفت: خلاقیت در این آثار بسیار بارز است. مهمترین اتفاقی که در یک فیلم کوتاه باید رخ بدهد این است که تو بتوانی با خلاقیت داستانی را روایت کنی. مهمترین رکن فیلمنامه‌نویسی در سینمای کوتاه همین خلاقیت است. شاید گاهی ما سهل‌انگاری می‌کنیم و زمان کمی را برای فیلمنامه می‌گذاریم. گاهی وقت کمی روی بازنویسی می‌گذاریم در حالی که خیلی از ایده‌های خلاقانه در فرآیند بازنویسی به ذهن می‌رسند. به همین دلیل مهمترین اتفاق در فیلم کوتاه خلاقیت در ایده‌پردازی و خلاقیت در نگارش فیلمنامه است.

این کارگردان ادامه داد: در فیلمسازی سینمای کوتاه، ما چه به درست و چه به غلط، بیش از آنکه تحت تأثیر جریان قصه‌گویی و خلاقیت در قصه‌گویی باشیم، به‌دنبال این هستیم که فستیوال‌ها چه نوع داستان‌هایی را انتخاب کرده‌اند و ما براساس آن دست به نگارش فیلمنامه می‌زنیم. به همین دلیل دغدغه و زیست اجتماعی خود را در فرآیند نگارش فیلمنامه نادیده می‌گیریم. بیشتر می‌خواهیم بدانیم رویکرد جشنواره‌ها به کدام سمت و سویی است. نمی‌خواهم بگویم الزاماً این رویکرد اشتباه است به‌خصوص در عرصه فیلم کوتاه بزرگ‌ترین پلتفرم برای دیده شدن آثار همین جشنواره‌ها هستند. اما اگر ما زیست بومی خود را از فیلمسازی‌مان حذف کنیم، شاید در یک بازه زمانی کوتاه موفق باشیم اما دلیل نمی‌شود که در بلندمدت هم موفق باشم.

وی افزود: این ایرادی ندارد که نگاهی به خواست و رویکرد جشنواره‌های جهانی داشته باشیم اما اگر زیست شخصی و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم را از یاد ببریم احساس می‌کنم دچار اشتباه بزرگی شده‌ایم. ما در سال‌های اخیر به سمت سینمایی حرکت کرده‌ایم که فرم خاصی را دنبال می‌کند و این حرکت متأثر از خواست جشنواره‌ها بوده است. اگر در درام، داستانی وجود نداشته باشد، حتی اگر در عرصه فرم، آپولو هم هوا کنید، در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده است!

میرزامحمدی درباره اینکه اگر بخواهد روزی فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای بسازد بر روی چه سوژه‌ای متمرکز می‌شود هم گفت: اینکه بخواهم بگویم پیش‌تر به این ایده فکر کرده باشم، اینگونه نبوده است و شاید هیچ‌گاه ایده‌پردازی خاصی هم برای یک فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای نکرده باشم اما در سال‌های اخیر بیشترین نکاتی که در فیلم‌هایی از این دست ذهن من را درگیر کرده، عواطف و احساساتی است که در بازه زمانی صفر تا ۱۰۰ ثانیه، در یک انسان تغییر می‌کند آن هم در یک موقعیت مشخص. چند فیلم ایرانی و خارجی را در این قالب دیده‌ام که بسیار توجه من را به خود جلب کرده است. اینکه در یک موقعیت مشخص عواطف یک انسان در کمتر از ۱۰۰ ثانیه چنان متحول می‌شود که دست به یک تصمیم می‌زند، بسیار جذاب است.

وی در پایان تأکید کرد: من هیچ‌گاه سینمای کوتاه را ترک نخواهم کرد. هیچ‌گاه درگیری‌ام با سینمای کوتاه و جریان ساخت فیلم‌های کوتاه کم نخواهد شد چرا که فکر می‌کنم خیلی از ایده‌های جذاب و زیبا در همین سینمای کوتاه شکل می‌گیرد. در همین جشنواره فیلم فجر امسال شاهد اکران فیلم‌های کوتاهی بودیم که ایده‌های بسیار جذابی داشتند. اگر همان فکر و همان تفکر بتواند وارد سینمای بلند شود، می‌توانیم انتظار شکل‌گیری یک سینمای درخشان را داشته باشیم.

خروج از نسخه موبایل