انیمیشن کوتاه «پوتین» به کدام جشنوارۀ بین‌المللی می‌رود؟

انیمیشن کوتاه «پوتین» ساخته سیدمحسن پورمحسنی شکیب به یک جشنواره بین‌المللی دیگر راه پیدا کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از انجمن سینمای جوانان ایران، انیمیشن کوتاه «پوتین» به کارگردانی سیدمحسن پورمحسنی شکیب و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر رشت توانست در بخش مسابقه هشتمین دوره از جشنواره بین‌المللی انیمیشن هنری تورنتو (کانادا) حضور یابد.

این جشنواره رویدادی فرهنگی – هنری است که با هدف حمایت از انیمیشن‌سازان جوان و با استعداد که به خلق آثار مبتکرانه می‌پردازند، هر سال در کانادا برگزار می‌گردد.

پوتین  پیش از این در بخش مسابقه اصلی جشنواره های اسکاری لِبو (شیلی)، انیمایو (اسپانیا)، گوادالاخارا (مکزیک)، اسپارک انیمیشن (کانادا)، کودکان شیکاگو (آمریکا)، فیلم کوتاه تهران و غیررقابتی ازمیر (ترکیه) به نمایش درآمده است.

همچنین پس از حضور در لیست مقدماتی چهل‌ونهمین دوره «اسکار دانشجویی»، توانست برای اولین بار در تاریخ انیمیشن و فیلم کوتاه ایران به عنوان فینالیست در لیست نامزدهای بخش دانشجویی آکادمی اسکار قرار بگیرد.

در خلاصه این انیمیشن آمده است که: «پرنده‌ای در شهری جنگ‌زده که در آن چیزی جز اجساد مرده نیست، به دنبال غذا می‌گردد تا به جوجه‌هایش غذا بدهد …»

از عوامل سازنده انیمیشن پوتین می‌توان به نویسنده و کارگردان: سید محسن پورمحسنی شکیب، کارگردان هنری: پژمان ماله‌میر، تهیه‌کنندگان: انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر رشت و سید محسن پورمحسنی شکیب، انیمیشن و استوری‌بورد آرتیست: پژمان ماله‌میر، طراح کاراکتر و پس زمینه: پژمان ماله‌میر، رنگ آمیزی: مریم جعفری، طراحی و ترکیب صدا: محمد زمان‌ثانی، فولی افکت: مریم یعقوبی و پخش کننده: درگاه فیلم ایران (علیمحمد اقبالدار) اشاره کرد.

این جشنواره بین‌المللی در تاریخ 13 تا 18 فوریه 2023 برگزار شد.

فیلم کوتاه «تریپلکس» و یک حضور جهانی دیگر

فیلم کوتاه «تریپلکس» ساخته علی کیان‌ارثی منتخب جشنواره بین‌المللی CortoConfine IFF ایتالیا شده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فیلم کوتاه «تریپلکس» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علی کیان‌ارثی در ادامه رقابت‌های جهانی خود برای حضور در دومین جشنواره بین‌المللی CortoConfine IFF کشور ایتالیا انتخاب شده است.

هدف این جشنواره دو سالانه که ماه جاری در شهر توریستی برشا واقع در دامنه کوه‌های آلپ کشور ایتالیا برگزار می‌شود، از بین بردن مرزها برای تبادل افکار و گزینش فیلم‌هایی است که رویکرد آنها انتقال احساسات از همه نوع، اعمالی که باید انجام شود، سیاست‌هایی که باید اجرا شود، تعهدات اجتماعی یا کشف عشق و نفرت باشد؛ فیلم‌هایی که باعث می‌شوند به همه چیز فکر کنیم!

«تریپلکس» اولین تجربه فیلمسازی علی کیان‌ارثی است که پیش از این در جشنواره‌های متعدد کشورهای کرواسی، روسیه، بولیوی، یونان، چین و… حضور بین‌المللی داشته است. این فیلم همچنین در جشنواره کلاکت طلایی برزیل جایزه بهترین فیلم کوتاه ژانر وحشت را از آن خود کرده، با فیلم‌های منتخب جشنواره One earth Awards هندوستان رقابت کرده و در مرحله نیمه نهایی جشنواره فیلم ترس Fear Faire آمریکا نیز مورد تحسین قرار گرفته است.

پخش‌کننده جهانی این فیلم کوتاه، گروه فیلمسازی بحرفیلم به مدیریت مریم بحرالعلومی است و غزال نظر، سید احمد حسینی، یاسمن ترابی، مینو آذرمگین بازیگران آن هستند.

کدام فیلم‌های فجر در صف اکران هستند؟

در میان فیلم‌هایی که هر سال در جشنواره فجر رونمایی می‌شوند معمولا آن‌هایی که جایزه بیشتری گرفته‌اند یا مردم بیشتر دوست داشتند، در اولویت اکران نوروزی قرار می‌گرفتند اما امسال شرایط از هر سال دیگری متفاوت تر است چرا که بخشی از فیلم‌های قابل توجه جشنواره چهل‌ویکم بخاطر رکورد گیشه در ماه‌های گذشته به نظر می‌رسد، کمتر تمایلی به اکران در ایام نوروز که با ماه رمضان هم تلاقی پیدا کرده، دارند؛ از آن طرف انبوهی از فیلم‌های به نمایش درنیامده هم وجود دارد که البته معلوم نیست آیا در ریل جدید سینما برای اکران جا می‌گیرند یا خیر!؟

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، در سال‌های پیش از کرونا که شرایط عادی بر جریان اکران حاکم بود، پس از پایان جشنواره فجر تب و تاب برای انتخاب فیلم‌های اکران نوروزی زیاد می‌شد و گاهی کار به حاشیه‌های پشت پرده هم می‌کشید چرا که برخی مدعی بودند شیوه عادلانه‌ای برای انتخاب فیلم‌ها در بهترین و پرمخاطب‌ترین نوبت اکران سال وجود ندارد. اما حالا دیگر خبری از آن دعواها نیست و بعد از دو، سه سال سخت کرونایی که مخاطب را از سینما دور کرد و بعد هم طبق اذعان کارشناسان شرایط اجتماعی اخیر در جامعه دوری بیشتر مردم را از سینما به دنبال داشت و باعث شد تا اکران نوروز با پیچیدگی‌های بیشتری مواجه شود.

هفته گذشته دبیر شورای صنفی نمایش (همایون اسعدیان) اعلام کرد که تا آن زمان هیچ فیلمی متقاضی اکران نوروزی نبوده و پیگیری‌های ایسنا از برخی صاحبان فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره فجر امسال هم نشان می‌دهد بعضی فیلم‌هایی که شاید به‌خاطر حضور بازیگران مطرحشان مخاطب بیشتری را به سینما بکشانند تا چند ماه آینده هیچ برنامه‌ای برای اکران ندارند.

در کنار این‌ها باید یادآوری کرد که علاوه بر ۲۴ فیلمی که در بخش سودای سیمرغ جشنواره امسال بودند و بقیه فیلم‌هایی که در جشنواره نبودند، مثل فیلم‌های کیانوش عیاری یا پرویز شهبازی، تعداد قابل توجهی از فیلم‌های دو دوره قبل جشنواره فجر نیز هنوز به اکران در نیامده‌اند. البته به این فیلمها باید آثار دیگری را هم اضافه کرد که در چند سال اخیر به بهانه جشنواره یا حتی اکران عمومی در پیچ و خم ممیزی گیر افتاده‌اند و هنوز مشکل آن‌ها حل نشده است

یک نکته قابل تامل درباره برخی از این فیلم‌ها این است که مدیران وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در یک ماه گذشته بارها بر آغاز دورانی تازه در سینما و ریل‌گذاری جدید تاکید کردند و این پرسش مطرح می‌شود که آیا فیلم‌های در صف اکران بخصوص آن‌هایی که هنوز پروانه نمایش نگرفته‌اند اجازه حرکت در این ریل را پیدا خواهند کرد؟

با این حال و به بهانه نزدیک شدن به اکران نوروزی که معمولاً از نیمه دوم اسفند آغاز می‌شد، اسامی بعضی فیلم‌هایی که از دو جشنواره گذشته تا کنون به اکران عمومی نرسیدند، مرور می‌کنیم  البته این اسامی، جدا از حدود ۳۰۰ فیلمی هستند که بارها مسئولان سینمایی از آن‌ها به عنوان فیلم‌های پشت خط اکران یاد کرده‌اند.

در دو سال گذشته، فیلم‌های «برف آخر» به کارگردانی امیرحسن عسگری، «۲۸۸۸» به کارگردانی کیوان علی‌محمدی، «بی رویا» به کارگردانی آرین وزیردفتری، «بی مادر»  به کارگردانی مرتضی فاطمی، «خائن کشی» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «درب» به کارگردانی هادی محقق، «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی، «شهرک» به کارگردانی علی حضرتی، «ضد» به کارگردانی امیرعباس رفیعی، «لایه‌های دروغ» به کارگردانی رامین سهراب، «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی، «روشن» به کارگردانی روح‌الله حجازی، «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی، «شیشلیک» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی، «مامان» به کارگردانی آرش انیسی، «مصلحت» به کارگردانی، «روزی روزگاری آبادان» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ و «خط فرضی» به کارگردانی فرنوش صمدی در جشنواره‌های سی‌ونهم و چهلم فیلم فجر نمایش داده شدند اما هنوز اکران نشده‌اند.

علاوه بر این فیلم‌ها به «قصیده گاو سفید» می‌توان اشاره کرد که در مقطعی نسخه قاچاق آن منتشر شد اما هنوز رنگ پرده را ندیده است، همچنین «برادران لیلا» که پس از رونمایی در جشنواره فیلم کن درگیر مشکلاتی فراتر از سازمان سینمایی است.

«کوچه ژاپنی‌ها» امیرحسین ثقفی و «عروسک» زنده یاد اصغر یوسفی‌نژاد هم سال گذشته متقاضی شرکت در جشنواره فجر بودند که پروانه نمایش نگرفتند و هنوز هم اکران نشده‌اند.

معاون سیما از کدام درآمد نجومی صحبت کرد؟

معاون سیما ضمن اشاره به فرآیند تأمین فیلم‌ها و سریال‌های خارجی برای پخش از تلویزیون درآمدزایی صداسیما از بازار فیلم جشنواره فجر امسال را بی‌نظیر توصیف کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، محسن برمهانی معاون سیما از واحد دوبلاژ سیما بازدید کرد. در این بازدید فرشید شکیبا مدیر واحد دوبلاژ نیز وی را همراهی می‌کرد.

برمهانی در حاشیه این بازدید درباره سرنوشت برندهای تلویزیونی سازمان صدا و سیما بیان کرد: کسی در سازمان صداوسیما نمی‌خواهد برند خود را از دست بدهد.

وی درباره پخش فیلم‌های سینمایی ایرانی و خارجی در پایان هفته که برخی از آن‌ها در اغلب موارد تکراری هستند و اینکه چقدر به دلیل تحریم با محدودیت در این زمینه مواجه هستند توضیح داد: این نگاه درست نیست. سازمان صدا و سیما الان برای تأمین و آماده سازی آثار دوبله شده خارجی مسئله و معذوریت و مشکلی ندارد. در ست است که صدا و سیما تحریم شده است و اخیراً هم شنیدید که بازار فیلم جشنواره برلین اجازه نداده سازمان صدا و سیما در این بازار حضور پیدا کند. اگر هم در بازار فیلم برلین حضور نداشته باشیم به این معنی است که فیلم‌های کمتری می‌توانیم شناسایی و خریداری کنیم اما ما این را از روش‌های دیگر شناسایی آثار که حتی در همین بازارهاست و آثاری است که خود آنها هم خوششان نمی‌آید عرضه شود را پیدا می‌کنیم و از آنها استفاده و بهره برداری می‌کنیم.

مسئله‌ای به نام پخش فیلم‌های تکراری نداریم

معاون سیما با بیان اینکه مسئله‌ای به عنوان پخش فیلم‌های تکراری در این یکی دو سال اخیر نداریم اضافه کرد: ما سال گذشته ۱۴۵ فیلم نوروزی داشتیم و امسال ۱۷۰ فیلم برای نوروز خواهیم داشت و این نشان می‌دهد نمودار فیلم‌های سینمایی که پخش می‌کنیم در این سال‌ها و در نوروز چنین روند رو به رشدی داشته است.

وی در ادامه درباره روند دوبله آثار خارجی در نوروز ۱۴۰۲ توضیح داد: برای نوروز امسال ۱۷۰ فیلم از سرتاسر دنیا برای مردم پخش می‌شود که شامل ۳۰ فیلم سینمایی جدید است و اغلب آنها سال تولید ۲۰۲۰ است و از ۳۰ کشور دنیا پخش می‌شود. اتفاقی که افتاده این است که کشورهایی که کمتر مورد توجه بودند و آثاری که کمتر در قاب رسانه دیده می شده است امسال از آنتن پخش می‌کنیم و از کشورهای آفریقایی، شرق آسیا خواهیم داشت. چند سریال خارجی هم برای ایام نوروز دوبله و آماده شده است که جدید هستند.

برمهانی در بخش دیگر اضافه کرد: شما در گذشته می‌دیدید که یک فیلم سینمایی در یک روز دوبله می‌شد چرا که گوینده‌ها دور هم این کار را انجام می‌دادند اما حالا به دلیل محدودیت‌های بعد از کرونا پروتکل‌ها و قواعدی را گذاشتیم که باید تعداد گوینده‌ها محدود باشند و این زمان دوبله را بیشتر می‌کند. در عین حال استودیوهای که کمتر در آنها کار می‌شد احیا شده‌اند و واحد دوبلاژ فعال‌تر شده است و طبق آمار رشد ۲۸ درصدی در حوزه دوبله داشتیم.

وی همچنین بیان کرد: اتفاق دیگری هم رخ داده که ساختاری است که دوبله در ساختار صداوسیما امر غیرمحتوایی دیده می‌شد. همچنان مرکز تولید و فنی حوزه پشتیبانی این حوزه را بر عهده دارد اما مدیریت آن ذیل اداره کل تأمین برنامه آمده است و این یعنی ما اصالت را به محتوا و هنر می‌دهیم در حوزه دوبله. این تحول ساختاری این نوید را می‌دهد که آثار باکیفیت تری داشته باشیم و سرمایه‌های ما که دوبلورهای ما هستند در مجموعه دوبلاژ صداوسیما تکریم بیشتری شوند.

بازار فیلم فجر امسال برای صداوسیما بی‌نظیر بود

وی درباره اینکه چقدر سریال‌های درام توسط اداره کل تأمین رسانه و بین‌الملل به فروش رسیده است بیان کرد: امسال بازار فیلم جشنواره فجر به لحاظ درآمدزایی برای صداوسیما بی نظیر بوده است رقمی که فروش داشتیم و پیش قرارداد امضا شده و حتی بخشی هم دریافت شده در چند سال اخیر بی نظیر بوده است که هم در حوزه آثار تاریخی و درام بوده است.

معاون سیما درباره بازدید از واحد دوبلاژ صداوسیما و مشکلات معیشتی برخی از دوبلورها و ورود استعدادها به این حوزه عنوان کرد: در حوزه معیشت این عزیزان آنچه که مشخص است یک عزیز هنرمند باید یک زندگی نمی‌گویم لوکس اما معمولی داشته باشد. ممکن است خیلی‌ها تصویرشان به سنت زندگی‌های لوکس برود اما نه می‌گویم زندگی معمولی که یک خانه‌ای را بتوانند اجازه کنند و هزینه اش را بپردازند فراهم کردنش برای هنرمندان وظیفه ماست.

وی اضافه کرد: همکارانم هم در یکی دو ماه گذشته مکاتباتی با من داشته‌اند و مجوزهایی را گرفته‌اند و نشان می‌دهد که حواسشان هست و این را حتماً اجرایی خواهند کرد. اگر صداوسیما بخواهد در ورودی را به سمت استعدادها ببندند که عملاً خودش را خشکانده است اما نکته‌ای هست که الان گروه‌های مختلفی در دوبله در سطح کشور برای شبکه نمایش خانگی و دیگر جاها کار می‌کنند. ورود به واحد دوبلاژ صداوسیما استانداردهای بالاتری می‌خواهد برای همین هم کیفیت دوبله در اینجا با بقیه بخش‌ها متفاوت‌تر است. دوبله زمانی با بهترین نقاط دنیا مثل ایتالیا مقایسه می‌شد وقتی چنین سطحی را نیاوریم نباید از این کیفیت عدل کنیم و نیروی جوانی که می‌خواهد بیاید باید آن سطح را داشته باشد.

آخرین وضعیت «موسی» و «سلمان»

وی در پاسخ به سوال مهر درباره آخرین وضعیت سریال‌های «موسی» و «سلمان فارسی» و اینکه بودجه لازم برای تولید آنها وجود دارد؟ بیان کرد: در حال حاضر روند لازم برای این سریال‌ها پیش می‌رود.

برمهانی با اشاره به خبر جدیدی از سلمان فارسی هم گفت: این سریال سه فصل دارد بیزانس، ایران و حجاز تا پایان سال تصویربرداری فصل بیزانس سریال سلمان تمام می‌شود.

معاون سیما درباره رایزنی درباره پخش فیلم‌های سینمایی ایرانی هم عنوان کرد: معمولاً مذاکرات ما برای خریداری رایت فیلم‌ها بعد از جشنواره فجر صورت می‌گیرد و معلوم نیست ممکن است برای برخی نتوانیم توافق مالی داشته باشیم و برای برخی هم بتوانیم این توافق را داشته باشیم.

مهسا عرفانی، ناهید امیریان، تورج مهرزادیان، داود نماینده، سعید شیخ زاده، بهمن هاشمی و جمعی از دوبلورها در واحد دوبلاژ سیما در حال دوبله فیلم‌های نوروزی بودند.

«یک روز» چه زمانی اکران می‌شود؟

فیلم کوتاه «یک روز» با اتمام مراحل فنی هم‌اکنون آماده نمایش شده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فیلم کوتاه یک روز به کارگردانی نفیسه زهری و تهیه‌کنندگی امیر توکلی و مهدی محموداقدم در حال حاضر با پایان مراحل فنی آماده نمایش در جشنواره‌های بین‌المللی شده است.
این فیلم که فیلمبرداری آن پاییز امسال در آرامستان دارالسلام اسلامشهر انجام شده، روایتی متفاوت از مشکلات زندگی غساله‌های زن دارد.

گلشید بحرایی، تیما تقی‌زاده، مائده عبدلی، پریا یعقوبی و طاهره شریفی، بازیگرانی هستند که در یک روز به ایفای نقش پرداخته‌اند.

دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارت هستند از: مجری طرح: موسسه نقش آفرینان فرهنگ و توسعه، مشاور کارگردان: امیررضا پورعباس، دستیار یک کارگردان: آیدا گنجی، دستیار دوم کارگردان: حمیدرضا منصورکیایی، دستیار سوم کارگردان: سجاد طاهری، منشی صحنه: ملیحه دهقانی، مدیر فیلم‌برداری: مجید یادگاری و …
پخش بین‌المللی این فیلم بر عهده سولماز اعتماد قرار دارد.

گیشه در چه حال است؟

سینماهای کشور طی ۳ روز اخیر موفق شدند گیشه خود را به مرز ۶ میلیارد تومان نزدیک کنند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سینماهای سراسر کشور، طی روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه اخیر فروشی معادل ۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون داشتند که بهترین میزان فروش سینماها در ایام تعطیل، طی ۶ماهه دوم امسال محسوب می‌شود.

طی این ۳ روز، ۱۵۸ هزار و ۳۰۰ مخاطب به سینما رفتند که برای این تعداد مخاطب، ۶۰۲۴ سانس تعریف شد.

سینماها برای روز پنجشنبه، ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون، برای روز جمعه ۲ میلیارد و ۶۵۰ میلیون و برای شنبه نیز ۱ میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان فروش داشتند.

طی این ۳ روز، کمدی بخارست با ۶۰ هزار مخاطب و ۲ میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومان فروش، پرفروغ‌ترین فیلم سینمای ایران بود.

ملاقات خصوصی با ۳۶ هزار ۶۰۰ مخاطب و گیشه ۱ میلیارد و ۴۶۰ میلیونی در رتبه دوم و کمدی سیاسی چپ، راست نیز با ۲۸ هزار و ۲۰۰ مخاطب و ۱ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان فروش، در رتبه سوم جدول فیلم‌های پرتماشاگر قرار گرفت.

همچنین فیلم‌های لوپتو، پالتو شتری، جزیره فضایی، پسر دلفینی، بام بالا و ابلق نیز در رتبه‌های دیگر این جدول قرار گرفتند.

اهمیت این فروش تقریبا ۶ میلیاردی از ۲ منظر قابل بررسی است: نخست آن‌که، سینماها برای روز پنجشنبه به دلیل مصادف شدن با سال‌روز شهادت امام موسی کاظم (ع)، از ساعت ۱۷ آغاز به کار کردند که ۶ ساعت دیرتر از آغاز معمول سینماهای کشور محسوب شده و تاثیر منفی مستقیمی بر روی گیشه داشته است.

نکته دوم به این مورد بازمی‌گردد که سینماها، در تعطیلات شنبه ۱۵ مرداد به مناسبت ولادت امام علی (ع)، در بازه ۳ روز منتهی به این مناسبت، ۵ میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان فروختند. یک هفته بعد که کشور، به دلیل ۲۲ بهمن تعطیل بود نیز سینماها در ۳ روز منتهی به این روز، ۵ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان فروختند اما در سومین حالت مشابه با آن ۲ وضعیت، موفق شدند عملکرد بهتری نشان داده و با وجودی که سینماها از ساعت ۱۷ پنجشنبه آغاز به کار کردند، گیشه ۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیونی را به ثبت رساندند.

این اتفاق اما از منظری دیگر نیز جای تحلیل دارد. در ۲ شنبه تعطیل ابتدایی، برخی از ظرفیت‌های سینماهای کشور به فیلم‌های جشنواره اختصاص داشت اما در روز گذشته که سینماها از جشنواره خلاصی یافتند، باز هم آمار مخاطبان سینما و گیشه سینمایی با افزایش همراه بود.

این امر نشان می‌دهد که موج استقبال از فیلم‌های جدید اکران که از دی‌ماه آغاز شده بود، همچنان با قدرت ادامه دارد و قطعا برای روزهای آینده، به رکوردهای خوبی در گیشه نیم‌سال دوم ۱۴۰۱ خواهد رسید. رکوردهایی که قطعا با اکران چند فیلم جدید در ابتدای اسفندماه، شتاب بیشتری به خود گرفته و گیشه سینماها را در این سال دشوار، از مرز ۴۰۰ میلیارد تومان عبور خواهد داد.

در روز نخست «ایده تا عمل» چه گذشت؟

چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» با برگزاری جلسات پیش‌تولید در کلاس‌های استادان کمال تبریزی در ژانر کمدی، همایون اسعدیان در ژانر ملودرام و امیرشهاب رضویان در ژانر فانتزی و علمی تخیلی آغاز شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، کارخانه نوآوری مشهد در نزدیکی پردیس دانشگاه فردوسی، محلی برای فعالیت مجموعه‌های دانش‌بنیان با استفاده از امکانات شتابدهندگی علمی و فرهنگی است. این محل اما در این روزها، میزبانی از چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران را برعهده دارد که با همکاری موسسه فرهنگی شهرآرا وابسته به شهرداری مشهد در حال برگزاری است.

این اردوی فیلمسازی از روز گذشته 29 بهمن‌ماه با برگزاری مراسم افتتاحیه آغاز شد و نخستین روز کلاس‌های این برنامه نیز در همین محل سپری شد؛ در ادامه گزارش اولین روز از برگزاری چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» خبرنگار اعزامی را از این مکان و این برنامه در روز شنبه 29 بهمن‌ماه 1401 می‌خوانید.

15 فیلمساز و 3 ژانر

مجموعه برنامه‌ها از حدود ساعت 9 صبح به شکل غیررسمی آغاز می‌شود؛ با گعده صمیمی شرکت‌کنندگان این اردو با امیرشهاب رضویان استاد ژانر فانتزی که به نظر می‌رسد از قبل با هنرجوها آشنایی دارد، بعدا در گفتگو با عوامل اجرایی، متوجه می‌شوم که 3 استاد این دوره، پیش از شروع بخش حضوری رویداد، به شکل مجازی با هنرجویان خود ارتباط داشتند و بعضی از خطوط اصلی کار را هماهنگ کرده و پیش برده بودند تا در نهایت، در یک هفته کارگاه حضوری، هنرجوها بیشترین بهره را از حضور استاد ببرند.

پس از برگزاری مراسم افتتاحیه با حضور استادان، مسئولان سینمایی و شهری و همچنین هنرجویان رویداد، 15 فیلمساز جوان شامل 13 پسر و 2 دختر که براساس طرح‌های ارسالی و رزومه‌های غیرحرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای، در 3 گروه با ژانرهای «فانتزی و علمی تخیلی»، «کمدی» و «ملودرام» تقسیم‌بندی شده بودند، به سر کلاس استاد خود می‌روند. برای تهیه گزارش دقایقی در هرکدام از کلاس‌ها حاضر شدم.

پیش‌تولید فشرده یک ملودرام

همایون اسعدیان سازنده آثاری چون «طلا و مس» و «لحظه گرگ و میش» هدایت 5 هنرجوی جوان را برای تولید یک اثر در ژانر ملودرام بر عهده دارد. او در بخشی از کلاس که حوالی ظهر برگزار می‌شود، با اشاره به اینکه از 2 گروه دیگر کار را دیرتر شروع کرده‌اند، امروز را زمان ایده‌پردازی، انتخاب لوکیشن و انتخاب بازیگر می‌داند و از نگارش فیلمنامه اثر در روز یکشنبه خبر می‌دهد.

اسعدیان فیلمسازی در این اردوی کوتاه را یک کار گروهی عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد: آلزایمر شخصیت اصلی را از طرح‌های شما گرفتیم، خط اصلی را از یکی از طرح‌ها اضافه کردیم و انتظار را به آن افزودیم.

فاطمه حسینی مدیر تولید گروه ملودرام هم در تشریح جزییات پروژه، از هماهنگی اکسسوار صحنه خبر می‌دهد و با نظر استاد، زمان حضور عوامل فنی و تست گریم بازیگران را فردا (امروز یکشنبه 30 بهمن‌ماه 1401) اعلام می‌کند.

صرف ناهار برنامه بعدی گروه است و گروه پس از آن، بدون فوت وقت به پایانه مسافربری مشهد عزیمت می‌کند تا هنرجوها لوکیشن مناسب این فیلم را با راهنمایی استاد، بیابند.

گروه ملودرام زیر نظر همایون اسعدیان، سپس تا حوالی ساعت 19 به استراحت می‌پردازند.

به دنبال پارتنرهای کمدین پیشکسوت

وقتی به جلسه کلاس کمال تبریزی کارگردان «مارمولک» و «لیلی با من است» می‌رسم که گروه تحت نظارت استاد مشغول بحث‌های پیش‌تولید هستند و انتخاب بازیگر نقش اصلی فیلم آن‌ها تقریباً نهایی به نظر می‌رسد.

بازیگر سن‌وسال‌داری که نقش پیرمرد شخصیت اصلی و مبتلا به بیماری اثر را ایفا می‌کند، در جلسه گفتگو که کمابیش به یک جلسه خاطره‌گویی هم شبیه شده است، انگار حسابی با نمک ذاتی خود هنرجوها را خندانده است. او پیش از خداحافظی با لحنی جدی -که حاضران را بیشتر به خنده می‌اندازد- خطاب به هنرجوها می‌گوید: بعدا پشت سرم نگویید چقدر پرحرف بود. الان جلوی رویم بگید که خودم هم بخندم!

پس از خروج بازیگر پیشکسوت از کلاس، هاشم مسعودی دستیار استاد درباره همکاری با این هنرپیشه و بداهه‌گویی خوب او توضیحاتی می‌دهد.

کمال تبریزی هم در پاسخ به یکی از هنرجوها که درباره شرایط جسمی این بازیگر سؤالی می‌پرسد، می‌گوید: ایشان برای راه رفتن که مشکلی ندارد. راه رفتنش همین‌طور است و به نظرم خیلی خود جنس است، اما باید پارتنرهایش خوب باشند، پس بحث ما دو بازیگر دیگر، فیلمبردار، صدابردار، گریمور و سایر عوامل فنی است که اگر امروز و فردا نهایی شوند، دوشنبه می‌توانیم ضبط کنیم.

فانتزی‌بازی در کارخانه نوآوری

امیرشهاب رضویان با فیلم «سفر زمان» از معدود فیلمسازان ایرانی است که تجربه جدی در ژانر فانتزی دارد. کلاس او برای 5 هنرجوی فیلم ژانر فانتزی که به شکل غیررسمی پیش از مراسم افتتاحیه شروع شده بود، پس از این مراسم به طور جدی با بررسی مسائل مختلف پیش‌تولید ادامه یافت.

طی بحث‌هایی که در گروه شده و از جزییات آن بی‌خبرم، لوکیشنی در داخل محل کارخانه نوآوری مشهد به عنوان لوکیشن تولید فیلم انتخاب شده و حتی بخشی از دکوپاژ هم با همکاری هنرجویان جوان روی تخته هوشمند کلاس ثبت می‌شود. گروه رضویان که گویی از 2 گروه دیگر به فیلمبرداری نزدیک‌تر است، پس از صرف ناهار به شکل مداوم کلاس را ادامه می‌دهد تا در نهایت حدود ساعت 19، کلاس را تعطیل می‌کند. در این فاصله بخشی جدی از پیش‌تولید پیش می‌رود، اما ظاهرا هنوز از بازیگرهای احتمالی خبری نیست و باقی کار پروژه به صبح روز بعد، موکول می‌شود.

در فاصله عصر روز اول تا 9 صبح روز دوم، 5 هنرجوی کارگاه فیلمسازی کوتاه در ژانر فانتزی، قرار است فیلمنامه را بنویسند و ایده‌های مختلفی درباره جزییات دکوپاژ اثر آماده کنند تا در جلسه روز دوم بحث و بررسی شود.

فرار به سوی شیرینی

بعد از کلاس صبح، تبریزی از هنرجوهای ژانر کمدی می‌خواهد به شکل گروهی درباره دکوپاژ سکانس‌های مختلف این فیلم بحث و بررسی کنند تا زمان کلاس عصر برسد. عصر روز نخست و ساعتی پیش از بازگشت استاد، در زمان بحث درباره سکانس شیرینی خوردن پنهانی پیرمرد به 5 هنرجوی گروه اضافه شده و شاهد بحث داغ آن‌ها درباره منطق سکانس، از جمله توضیح جزییات داستان بدون استفاده از دیالوگ به مخاطب می‌شوم.

برای دانستن جزییات بیشتری از فیلم این گروه، با هاشم مسعودی دستیار کمال تبریزی در این کلاس، گفت‌وگو می‌کنم؛ وی می‌گوید: از یک هفته پیش 5 جلسه مجازی داشتیم و دائم هم در گروه در ارتباط بودیم. هرکدام از بچه‌ها یک فیلمنامه کمدی با موضوع آزاد نوشتند که بر سر دو عنوان، اجماع شد. درباره آن‌ها بحث و بررسی شد و یک فیلمنامه که از بقیه بهتر بود، به عنوان پایه قرار گرفت و با گرته‌برداری از بقیه فیلمنامه‌ها تکمیل شد. امروز هم درباره آن فیلمنامه گفت‌وگو شد.

مسعودی توضیح می‌دهد: قصه درباره پیرمردی است که دکتر به او گفته اگر شیرینی بخورد، می‌میرد، اما تمام عشق و علاقه‌اش برای زندگی، شیرینی است! دخترش پرهیز غذایی را مدیریت می‌کند و می‌جنگد که شیرینی را از این پیرمرد بگیرد، اما یک نوه جوان و امروزی دارد که با پیرمرد خیلی رفیق است و به پیرمرد شیرینی می‌رساند تا حال دلش خوب شود.

او در پایان اظهار می‌کند: 3 لوکیشن خانه، شیرینی‌فروشی و سوپرمارکت داریم که فردا انتخاب می‌کنیم و از دوشنبه تا چهارشنبه قرار است ضبط را انجام بدهیم.

بازیگر ملودرام می‌رسد

همزمان در کارگاه فیلمسازی در ژانر ملودرام، همایون اسعدیان و ۵ هنرجو برای یافتن بازیگر نقش یک راننده اتوبوس ۶۰ ساله مصاحبه می‌کنند؛ مصاحبه‌ای که در نهایت منتج به نتیجه هم می‌شود، نقش را به یک هنرپیشه که خودش می‌گوید ۶۳ سال دارد، توضیح می‌دهند و او سوالاتی درباره ابعاد کاراکتر از آن‌ها می‌پرسد. در روند پیش تولید، به شکلی جالب توجه، ۲-۳ نفر از هنرجوها حسابی روی نقش مسلط‌اند و اتمسفر را به بازیگر شرح می‌دهند. بازیگر نیز ایده‌هایی می‌دهد و در بخشی از بحث درباره زمان احتمالی فیلم، اسعدیان توضیح می‌دهد: این طرح امروز نوشته شده و فردا پخته‌تر خواهد شد. حتی در مرحله تصویربرداری هم احتمالا شما و بچه‌ها ایده‌های تازه‌ای به آن اضافه خواهید کرد؛ درباره چهره‌پردازی همه اتفاق نظر دارید که این بازیگر، گریم خاصی لازم ندارد، اما درباره لباس، طراح لباس فردا کار خود را انجام خواهد داد.

اسعدیان در ادامه یکی از بخش‌های مهم کارگردانی را توضیح نقش به بازیگر عنوان می‌کند.

با ادامه این بحث‌ها که ظاهرا قرار است تا پاسی از شب به طول بینجامد، از کارخانه نوآوری مشهد خارج می‌شوم تا بحث 3 گروه فیلمساز جوان با استادان خود درباره جزییات فیلمسازی کوتاه، ادامه یابد؛ این‌طور که به نظر می‌رسد و از واکنش‌های سینماگران باسابقه به این جوان‌ها پیداست، گویی بارقه‌هایی از امید در آن‌ها وجود دارد. باید تا روز اختتامیه و نمایش فیلم‌های کوتاه این 3 گروه صبر کرد و دید آیا این امید به نتیجه رسیده است؟

چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوان ایران، با همکاری موسسه فرهنگی شهرآرا مشهد و به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر مشهد، از شنبه 29 بهمن‌ماه 1401 تا شنبه 6 اسفند‌ماه در شهر مشهد با حضور ۱۵ فیلم‌ساز از دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در منطقه شمال شرق کشور برگزار می‌شود.

نقش مهم موسسه فرهنگی در چهارمین اردوی فیلمسازی ایده تا تولید

مدیرعامل موسسه فرهنگی شهرآرا، نقش موسسه فرهنگی شهرآرا درباره چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» مشهد و نسبت آن با ارتقای تصویری شهر مشهد را تبیین کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از شهرآرا، سید میثم موسوی مهر مدیرعامل موسسه فرهنگی شهرآرا در حاشیه برگزاری چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران که با حمایت این موسسه فرهنگی در مشهد در حال برگزاری است، توضیح داد: ما در زمینه معرفی مشهد، خلاء و فقر بزرگی در بستر تصویر و همچنین ارائه روایت‌های ناصحیح از این شهر داریم؛ در این شرایط ما به دنبال این هستیم که با برداشتن گام‌هایی پازل معرفی مشهد را کامل کنیم.وی افزود: برگزاری چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» می‌تواند در شناسایی شبکه مسائل مشهد گام مهمی باشد؛ لذا در این رویداد سینمایی، هنرجویان شرکت کننده از زمان شکل‌گیری یک اثر سینمایی تا آخرین لحظه که نمایش اثر است.

موسوی مهر خاطرنشان کرد: ما در حوزه آثار بلند سینمایی، آثار کوتاه تولید فیلمسازان جوان و تولید خرده روایت‌های تصویری ورود پیدا کردیم و تلاش می‌کنیم در زمینه نگارش فیلم‌نامه نیز به عنوان پایه تولیدهای تصویری، ورود منطقی و کارشناسانه‌ای داشته باشیم، تا مسائلی از قبیل هویت شهر مشهد و مسائل خاص بانوان را به خوبی بررسی کنیم.

وی افزود: قصد داریم باتوجه به حوزه رویدادها، شخصیت‌ها و اماکن، ذیل نقشه هویتی مشهد که طراحی شده، داده‌های تصویری داشته باشیم و می‌خواهیم بین فعالان این عرصه با موضوع هویت مشهد پیوند برقرار کنیم.

مدیرعامل موسسه فرهنگی شهرآرا تاکید کرد: مدیوم تصویر یک رسانه است که دلیل توجه ما به مساله تصویر و سینما نیز خاصیت رسانه‌ای آن است؛ از سوی دیگر، از ابتدای شکل گیری دوره جدید مدیریت شهری در شهرداری مشهد، یک نهاد تخصصی در زمینه حمایت از تولید آثار نمایشی و تصویری به وجود آمد که موسسه فرهنگی شهرآرا عهده دار آن شد. یک نهاد رسانه‌ای که با توسعه ماموریت‌های تعریف شده، به عرصه حمایت از اینگونه تولیدها نیز وارد شد.

وی در مورد ورود موسسه شهرآرا در حمایت از اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» خاطرنشان کرد: در یک جمله ایده اصلی این کار عبارت است از «نقش آفرینی در ارتقای سیمای تصویری شهر مشهد»؛ ما سعی می‌کنیم در این زمینه، از مدیوم‌های مختلف رسانه‌ای استفاده کنیم.

موسوی مهر در پایان گفت: ورود یک نهاد رسانه‌ای به این عرصه نیز به دلیل همان نقطه ضعف ما در بازنمایی مشهد است که با وجود همه ظرفیت‌ها، هنوز روایتی صحیح و جامع از آن ارائه نشده است؛ ما قصد داریم روابط عمومی مشهد باشیم و بر همین اساس، از هر زمینه و فرصتی استفاده می‌کنیم.

کارگردان «هفت بهار نارنج» با چند سیمرغ راضی می‌شد؟

فرشاد گل‌سفیدی که با اولین فیلم خود در مقام کارگردان در جشنواره فیلم فجر حضور داشت به ارائه توضیحاتی درباره برنامه‌ریزی برای اکران عمومی فیلم «هفت بهار نارنج» پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، فرشاد گل‌سفیدی کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهارنارنج» از فیلم‌های رونمایی‌شده در چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در گفتگو مهر درباره برنامه‌ریزی برای اکران این فیلم گفت: هنوز با تهیه‌کننده فیلم درباره اکران این فیلم به جمع‌بندی نرسیده‌ایم اما شخصاً فکر می‌کنیم زمان مناسب برای اکران این فیلم فصل پاییز باشد.

وی ادامه داد: اکران نوروزی امسال سینماها با ماه رمضان همزمان شده است در فصل‌هایی مانند اکران عید فطر هم فیلم‌هایی با نگاه هنری معمولاً جایی ندارند و نمی‌توانند فروش موفقی داشته باشند. به همین دلیل اکران فیلم تا حوالی اردیبهشت به تأخیر می‌افتد و بعد از آن هم بازه امتحانات مدارس و دانشگاه‌ها را داریم. در تعطیلات تابستانی هم معمولاً اولویت با مسافرت است. این‌ها شرایطی است که هر سال آن‌ها را تجربه کرده‌ایم و براساس همین شرایط احساس می‌کنم اکران پاییز بهترین زمان برای نمایش «هفت بهارنارنج» باشد. البته باید درباره این موضوع با تهیه‌کننده هم هم‌فکری و مشورت داشته باشم.

فیلم ما برخلاف خیلی از فیلم‌های جشنواره کامل بود!

گل‌سفیدی درباره بازخوردها نسبت به اکران اولین فیلمش در مقام کارگردان در جشنواره فیلم فجر و اینکه آیا تغییر در نسخه به نمایش درآمده در جشنواره اعمال خواهد شد یا نه هم تأکید کرد: هیچ تغییری در فیلم ایجاد نمی‌شود. همان نسخه‌ای که در جشنواره به نمایش درآمد را در اکران عمومی هم خواهیم داشت چراکه اساساً بهترین نسخه را راهی جشنواره فجر کردیم. حدود یکسال مراحل پس‌تولید و مونتاژ این فیلم زمان برد. برخلاف اکثر کارهایی که امسال در جشنواره حضور داشتند و اکثراً هم ناقص بودند!

وی افزود: جالب اینکه به همین فیلم‌های ناقص هم جایزه دادند! فیلم ما اما کامل بود. ما حتی این امکان را داشتیم که فیلم را سال گذشته به جشنواره برسانیم اما صلاح‌دید تهیه‌کننده این بود که یک سال بیشتر صبر کنیم. به همین دلیل هم همین نسخه نهایی با همین کیفیت را اکران خواهیم کرد.

این کارگردان درباره سیمرغ اهدایی به علی نصیریان برای نقش‌آفرینی در فیلم «هفت بهارنارنج» هم گفت: واقعیت این است که از چهار جایزه‌ای که می‌توانستند به فیلم ما بدهند، تنها یک جایزه را دادند. نمی‌گویم که ما باید در همه بخش‌ها برگزیده می‌شدیم اما جشنواره فجر همواره نشان داده است که توجه بیشتری به فیلم‌های ارگانی دارد و این یک حقیقت است. فیلم‌های مستقل و محصول بخش خصوصی معمولاً در این شرایط مظلوم واقع می‌شوند و به نوعی ضعیف‌کشی اتفاق می‌افتد.

گل‌سفیدی گفت: موسیقی فیلم من هر چند کاندیدا هم شده بود اما واقعاً شایسته دریافت سیمرغ هم بود. فیلمبرداری این فیلم باید کاندیدا می‌شد. کارگردانی این فیلم هم در بخش فیلم‌های اول می‌توانست مورد توجه قرار بگیرد اما شاید از آنجایی که همه این کارها از طراحی صحنه و فیلمبرداری تا کارگردانی را خودم انجام داده بودم، چندان به مذاق داوران خوش نیامده، اینکه یک نفر همه این کارها را با کیفیت به سرانجام رسانده، لایق تشویق هم بوده است نه اینکه اینگونه تنبیه شود و کارش نادیده بماند!

داوری که در صفحه شخصی‌اش فیلمم را تحقیر کرد!

این کارگردان سینما در ادامه گفت: آنچه برای من جای تعجب داشت این بود که یکی از داوران جشنواره فجر، سه چهار شب پیش از آنکه به‌صورت رسمی اعلام شود که داور جشنواره است، در صفحه شخصی خودشان در فضای مجازی مطلبی را درباره فیلم من منتشر کردند که هنوز هم این مطلب در صفحه‌شان وجود دارد. ایشان بسیار بی‌رحمانه و مغرضانه نسبت به فیلم من برخورد کرده‌اند! او حتی یک دروغ را درباره فیلم من نوشته و اعلام کرده که فیلم «هفت بهارنارنج» با پروانه ویدئویی ساخته شده در حالی که پروانه سینمایی این فیلم در ۲۴ اسفند سال ۹۹ صادر شده است و ما در اردیبهشت ۱۴۰۰ فیلم را فیلمبرداری کردیم. داور جشنواره با انتشار این دروغ در صفحه رسمی خود، فیلم من را تحقیر کرده و سوالم این است که چنین فردی چگونه می‌تواند یک داور بی‌طرف برای جشنواره باشد؟

گل‌سفیدی ادامه داد: به همین دلایل است که معتقدم به فیلم من ظلم شده و ناجوانمردانه درباره آن رفتار کرده‌اند. کار منتقد، نقد است نه انتقاد. من نمی‌گویم همه فیلم من باید تعریف کنند اما نباید با انتقاد آن را تخریب کرد. شغل همه ما سرگرمی است و فیلم می‌سازیم تا مردم ببینند و لذت ببرند. طبیعی است که یکی ببیند و خوشش بیاید و دیگری خوشش نیاید، اما من بی‌نهایت از نگاه مغرضانه این داور نسبت به فیلم خودم گله‌مند هستم.

ریل این سینما به کدام مقصد می‌رسد؟

واقعیت آن است که «فجر چهل و یکم» تنها محدود به کیفیت نازل برگزاری و یا کمیت ناقص اجرایی در بخش‌های مختلف این رویداد مهم و تاثیرگذار فرهنگی و سینمایی نبوده؛ بلکه اساسا بحث اصلی متوجه «سازمان سینمایی» و ادعای «ریل‌گذاری جدید» در عرصه فرهنگ و سینما است!

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، واقعیت آن است که افتضاح «فجر چهل و یکم» تنها محدود به کیفیت نازل برگزاری و یا کمیت ناقص اجرایی در بخش‌های مختلف این رویداد مهم و تاثیرگذار فرهنگی و سینمایی نبوده و فقط اشتباهات متعدد و فرصت‌سوزی و «بی‌سامانی دبیرخانه» و یا ناتوانی و کم‌بضاعتی «دبیر» این رویداد برای برگزاری شکوهمند «چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» را در بر نمی‌گیرد؛ بلکه اساسا آبروریزی اصلی متوجه «سازمان سینمایی» و ادعای «ریل‌گذاری جدید» در عرصه فرهنگ و سینما است!



آثار و تولیدات سینمایی به نمایش گذاشته شده در «بخش سودای سیمرغ فجر چهل و یکم» قطعا می‌تواند به عنوان ملاک خوبی برای قضاوت و سنجش ادعای «ریلگذاری جدید» توسط «مدیران سینمایی دولت سیزدهم» مورد توجه واقع شود. توجهی ویژه که بیش از هر چیز می‌بایست محتوای این تولیدات سینمایی را در برگرفته و بیش از هر چیز موید عدم تعارض این تولیدات با مبانی تفکری «دولت سیزدهم» باشد. تفکری که به درستی خود را وابسته به «آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی» می‌داند و از این جهت است که ظهور و عرضه تولیداتی مغایر «اصول اسلامی» و ناقض «منافع ملی» بر روی «پرده نقرهای فجر چهل و یکم» نه تنها گناهی نابخشودنی است؛ بلکه حکایت از بروز یک ندانم‌کاری و یا نفوذ در عرصه مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور است و این موضوع از آن‌رو اهمیت می‌یابد که تصویر ارایه شده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بدان‌سان است که ایشان بیان داشته: جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به نقطه اوج و عطف خود بیش از گذشته نزدیک شده است!



فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» مصداق یکی از برجسته‌ترین تولیدات سینمایی «ضد امنیت ملی» است که موفق شد تا در جمع ۲۴ فیلم گزینش شده توسط «هیات انتخاب چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» حاضر شود. اثری به شدت سیاه و کاملا کثیف که به وضوح در «ژانر فلاکت» تولید شده است. اثری که البته به شیوه متداول در بازنمایی میزانسن «فقر و زجر» و «فقر و فلاکت» متمسک نمی‌شود و سعی می‌کند تا با نوعی بَزک و یا شاید ظاهرسازی برای خوشایند «سازمان سینمایی»، نماهایی از پیشرفت و آبادانی کشور را در کنار تصاویر کثیف و مردم و جامعه کثافت و پلید جنوب شهری بگنجاند و یا با قاب گرفتن از «آقازادههای باشرافت» و یا ارایه این ذهنیت که باید «خودمان به فکر خودمان باشم» و … نویدبخش آینده روشن و مورد رضایت برای کسب «پروانه ساخت» باشد!!



معرفی «ایران اسلامی» به عنوان جامعه‌ای به شدت مفلوک و آنچنان فروپاشیده از منظر اخلاقی که نوزادان و طفل‌های شیرخوار در بطن این جامعه «چوب حراج» می‌خورند و خرید و فروش می‌شوند و یا ترسیم شکاف طبقاتی فاحش و معرفی حاکمیت و وابستگان ایشان به عنوان تمام طیف حاضر در طبقه مرفه و یا معرفی رسمی «نظام جمهوری اسلامی» به عنوان عامل اصلی فرومایه و بدبخت ماندن بخش عظیمی از مردم ایران و… اگر چه موضوعات قابل تامل در فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» می‌باشد؛ اما ماهیت «ضد امنیت ملی» این اثر سینمایی چیزی فراتر از این تصویرسازی‌های رایج و به سبک انبوه آثار تولید شده طی یک دهه گذشته است و حتی اصرار این اثر در تولید «سکانس سقط جنین غیرقانونی» را در برنمی‌گیرد و یا با تصویرسازی و نمایش «سکانس ضجه کودکان شیرخوار» آن هم برای نخستین‌بار در سینما و برای حضور موفق در جشنواره‌های خارجی و همچنین «سندسازی سینمایی» از فرایند «چوب زدن اطفال در ایران» را شامل نمی‌شود!



سوای نظر از انبوه مفاهیم سیاه و فلاکت ترسیم شده در این اثر سینمایی؛ عادی‌سازی و مشروعیت بخشیدن به «پروژه صهیونیستی ژنوم» همانماهیت «ضد امنیت ملی» فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» و کارکرد اصلی این اثر سینمایی است که متاسفانه با مجوز «سازمان سینمایی دولت سیزدهم» تولید شده است. اثری که به سبب یک ندانم‌کاری محض، در شب ۲۲ بهمن و به عنوان «خاتمه بخش اکرانهای فجر چهل و یکم» در «برج میلاد» به نمایش گذاشته شد و جالب‌تر آنکه «وزیر بهداشت» نیز به عنوان میهمان برای تماشای چنین دستاوردی مورد دعوت ویژه قرار گرفته بود!


فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» داستان کودک خردسالی است که دچار بیماری «گلبول داسی شکل خون» (Sickle cell disease (SCD)) شده است و حالا پدرخوانده و مادرخوانده این کودک که از آقازاده‌ها محسوب می‌شوند و به سبب پدران مسئول خود از جایگاه اجتماعی ویژه‌ای برخوردار هستند به دنبال والدین اصلی کودک برمی‌آیند. اما وقتی از یافتن والدین ناامید می‌شوند تنها نقطه سفید و امیدبخش فیلم به عرصه می‌آید و پزشک درون این فیلم راه نجات کودک را ژن‌درمانی مطرح کرده و در قالب یک دیالوگ امیدبخش، چنین تجویز می‌کند که یا باید والدین کودک باشند یا اینکه به تازگی تکنیکی به وجود آمده است که به صورت کامل مشکل را حل کرده و می‌توانند به سرعت بیماری کودک را مداوا بکنند! در این روش که تحت عنوان HLA Typing نامیده می‌شود با بررسی مشابهت‌های ژنی بین یک جمعیت بسیار انبوه که از قبل بصورت داوطلبانه نمونه‌های سلولی خودشان را به این بانک جهانی اهدا کردند، مقایسه با نمونه مورد نظر صورت می‌گیرد و نمونه مشابه از سراسر جهان را به یکدیگر مرتبط ساخته تا عمل پیوند مغز استخوان برای دو فرد مشابه با یکدیگر سریعا اتفاق بیافتد و در این میان جالب اینجاست که برخلاف بیان این فیلم مبنی بر اینکه این تکنیک از یکسال پیش کشف شده است و ما امروز در ایران با این روش بیماران را درمان می‌کنیم و …؛ این تکنیک قدمتی بالای ۱۵ سال دارد و در کشور ما هم از سالیان گذشته برقرار بوده است و با وجود اصرار «دولت حسن روحانی» و برجسته نمودن موارد مفید آن؛ اما در کل اثربخشی درمانی چشمگیری نیز ندارد و تنها موجب می‌شود تا «اطلاعات ژنتیکی ایرانیان» با حداقل هزینه و حداکثر دقت ممکن در اختیار جحودها و مراکز مطالعاتی غربی قرار گرفته و در طراحی «آفندهای بیوتیک» استفاده شود و «نسل انسان ایرانی» را در معرض حملات موثر «بیوتروریستی» قرار دهد.

«سرقت ژنتیکی ژنوم ایرانیان» عنوان یک پروژه اسراییلی بود که به صورتی ویژه و چندین سال پیش از شروع ماجرای «کرونا» آغاز شد و طی یک برنامه‌ریزی هوشمندانه، مراحل عادی‌سازی و مشارکت‌پذیری آن با استفاده از ظرفیت «سلبریتیهای ایرانی» مورد پیگیری ویژه رسانه‌ای واقع گردید. در این میان حضور «دولت حسن روحانی» و همراهی و حمایت ویژه برخی دولتمردان با این «پروژه صهیونیستی» بر گستردگی تبلیغات این پروژه آن هم با هدف تمرکز بر جلب‌نظر جامعه و بالارفتن میزان مشارکت عمومی برای «تهیه نقشه ژنوم انسان ایرانی» افزود. رویکردی که منجر به تهیه و انتشار گسترده و بدون ممانعت ویدیو کلیپ‌هایی نظیر «یکی از ما» در فضای رسانه‌ای کشور گردید. ویدیو کلیپ تبلیغاتی پُرمخاطبی که در سال ۱۳۹۳ هجری‌شمسی و با حضور «گلشیفته فراهانی» ، «بهرام رادان» و تعدادی دیگری از سلبریتی‌های سینمایی تهیه شده بود و به تبلیغ فواید مشارکت در این پروژه و تاثیرات ویژه آن برای نجات جان انسان‌ها می‌پرداخت.

بر خلاف ادعای برخی سلبریتی‌های مزدور که در ویدیوهای تبلیغاتی و سفارشی آن مقطع زمانی حاضر می‌شدند و با استفاده از ظرفیت رسانه‌ای خود از مردم ایران می‌خواستند تا برای نجات جان سایر هموطنان ایرانی خود از مرگ و بیماری و … در یک کار ساده و بسیار کم‌هزینه مشارکت کنند و اقدام به ارسال یک چوب پنبه آغشته به سلول‌های بزاق دهانشان نمایند و …؛ در همان زمان اساتید متعهد و دلسوزان متخصص ژنتیک در کشور این اقدام را یک «فاجعه ملی» می‌نامیدند و حتی برخی از ایشان همچون «دکتر شاهزاده اضلی» ریاست وقت «مرکز ملی ذخایر ژنتیکی کشور» مستندات علمی خود را رسانه‌ای کرده و در مصاحبه با صدا و سیما این اقدام را در تضاد با «امنیت ملی» معرفی نمودند و رسما بیان داشتند که مشارکت عمومی جامعه در چنین پروژه‌ای موجب دست‌یابی سازمان‌های بین‌المللی به «نقشه ژنوم ایرانی» شده و خطر بزرگی برای کشور در پی‌خواهد داشت. البته تبلیغات گسترده این «پروژه صهیونیستی» با آگاهی‌بخشی متخصصان دغدغه‌مند و پیگیری‌ نهادهای امنیتی کشور تا حدی در همان مقطع فروکش نمود و حتی موجب شد تا «سازمان پدافند غیرعامل» به این موضوع ورود نماید و در سال ۱۳۹۵ آیین‌نامه‌ای را به تصویب برساند که ممنوعیت انتقال داده‌های ژنتیکی به بیرون از کشور را تصریح می‌نمود. مراقبت امنیتی ویژه‌ای که با ایجاد شرایط کرونایی تشدید گردید و در مجموع موجب شد تا طی سه سال کرونایی پشت سر گذاشته شده، دیگر هیچ نمونه خونی از خارج وارد ایران نشود و طی این مدت فقط از نمونه‌های خونی خویشاوندان همسان و غیرهمسان استفاده گردد. تمهید امنیتی ویژه‌ای که موجب شد تا مشکلات پیوندی بیماران را به پایین‌ترین حد خود برساند و عملا کشور را از «بانکهای ژنتیکی خارجی» و عموما صهیونیستی بی‌نیاز سازد. مشکلاتی که پیش از این با مرگ ۸۰ درصدی بیماران پیوند مغز استخوانی از نمونه‌های آمریکایی و ۱۰۰ درصدی مریضان پیوندی با نمونه‌های خونی دریافت شده از اسرائیل همراه بود و …

اگر چه تبلیغات گسترده «پروژه صهیونیستی ژنوم» در همان بدو امر با هوشمندی نهادهای امنیتی کشور و روشنگری متخصصان ناکام ماند و درنهایت به انتشار چند ویدیو کلیپ خلاصه شد؛ اما حالا پس از گذشت چند سال ظاهرا بار دیگر عناصر نفوذی و پیگیر این پروژه فعالیت خود را آغاز نموده و جالب آنکه با استفاده از غفلت «سازمان سینمایی دولت سیزدهم» موفق شدند تا عادی‌سازی و مشروعیت بخشیدن به «سرقت ژنتیکی ژنوم ایرانیان» را به صورتی دراماتیزه درآورده و به آثار سینمایی راه دهند و موفق به تولید اثری همچون فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» شوند. اثری که با کسب مجوزهای لازم، موفق شد تا به معتبرترین و مهمترین رویداد سینمایی کشور راه یابد و در «بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» مطرح و در معرض دید عموم گذاشته شود.


فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» اگر چه در فُرم سینمایی خود دارای اشکالات بسیاری است و از ساختار و ساختمان ضعیف سینمایی برخوردار است؛ اما با این همه از نظر محتوا و کارکرد رسانه‌ای، اثری «ضد امنیت ملی» محسوب می‌شود که به بهترین صورت ممکن توانسته به تکرار همان دیالوگ‌های «گلشیفته فراهانی» و «بهرام رادان» و برخی دیگر از سلبریتی‌های سینمایی در سال ۱۳۹۳ هجری‌شمسی بپردازد. البته با این تفاوت که این‌بار این دیالوگ‌ها نه به صورتی مستقیم و نه در قالب ویدیو کلیپ‌هایی نظیر «یکی از ما» و …؛ بلکه در فضای ایران سال ۱۴۰۱ هجری شمسی و از زبان «شخصیت پزشک فیلم» و پس ایجاد حدود ۷۰ دقیقه بار حسی و عاطفی بیان می‌شود و به عمق وجود مخاطب سینمایی اثر حقنه می‌گردد. دیالوگ‌هایی مشترک و با ادبیاتی واحد که حاوی این تبلیغ برای «پروژه صهیونیستی ژنوم» است که: الان این تکنولوژی یکساله تو کل جهان اومده و از طریق تست دی ان ای و تست بزاق دهان انجام میشه و یک گوش پاک کن در دهان می‌کنن و تست می‌گیرن، نه درد داره نه استرس داره، تست رو می‌گیرن و بعد یک هم‌سانش رو در هر کجای دنیا باشه پیدا می‌کنن و با خیال راحت مشکل رو حل می‌کنند و …

از دیگر آثار ارایه شده در «بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» است، فیلمی که به صورتی کم‌سابقه‌ای اقدام به ترویج باورهای «نیهیلیستی» (Nihilism) می‌نماید. اثری خسته‌کننده از منظر فُرم سینمایی که البته به صورتی بسیار عریان و شفاف و کاملا در جهت تقابل و مواجهه با «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» مبادرت به تولید تصویر و دیالوگ می‌نماید و مخاطب سینمایی خود را به شدت دچار ناامیدی ساخته و با «حقنه یاس» در عمق جان ایشان سعی می‌کند تا به باورهای «پوچ‌انگاری» (Absurdism) مبتلا و از این مسیر به وادی بی‌بندوباری بکشاند.


«چرا گریه نمی‌کنی؟» کشیده شدن داستانی نیم خطی از زندگی فردی به نام «علی شهناز» است که برادر کوچک خود را به خاطر بیماری از دست داده است. او که شب قبل از مرگ برادرش بسیار گریه کرده و از خدا خواسته تا برادرش را از مرگ نجات دهد، بعد از مرگ او، نسبت به دین و خدا و پیغمبر و… آنچنان بی‌اعتقاد شده که به صورتی هتاکانه بر چنین باورهایی می‌تازد. شخصیتی که اکنون بعد از مرگ برادرش دیگر نمی‌تواند گریه کند و حالا اطرافیانش سعی دارند با هر ترفندی او را به گریه وادارند و …

«چرا گریه نمی‌کنی؟» یک اثر کم‌رمق از لحاظ فُرم سینمایی است که حتی علاقمندان به گونه «سینمای پست‌مدرن» را راضی نکرده و بعضا حتی سرخورده ساخته و با یک رونویسی مجدد از ساخته نخست همین کارگردان یعنی فیلم سینمایی «رضا» مواجه می‌نماید. اثری البته هتاک‌تر نسبت به «شریعت اسلام» که در این مسیر از صراحت لهجه بیشتری نسبت به «رضا» برخوردار است و توانسته با ایده‌های هجوآمیز و بسیار مبتذل خود آنچنان به «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» بتازد که عملا وجاهت روایت‌گری خود را در سطح یک اثر «ضد دین» (Antireligion) تثبیت نماید.



هرچند در فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» ترویج هیچ‌انگاری و یا تعرض آشکار به ذات اقدس الهی و شریعت اسلام و یا فحاشی و هتاکی مستقیم به انسان ایرانی و یا ضدیت با فرزندآوری و مواجهه با سیاست‌های جمعیتی و یا بی‌احترامی به روحانیت شیعه و یا هجو نمودن روضه و مراسم سوگواری امام حسین علیه السلام و یا توصیه به طلاق آسان و یا ترویج ازدواج سفید و یا آموزش کیفیت در رابطه‌های جنسی متعدد قرار گرفتن آن هم به صورت همزمان و … مشهود است، اما این حجم از قباحت‌زدایی تنها بخشی از لایه‌های رویین این اثر است! باید توجه داشت که چالش اصلی در «چرا گریه نمی‌کنی؟» تصویرسازی و ترویج نوعی «سبک زندگی اباحه‌گرایانه» است. سبک زندگی ویژه‌ای که به دنبال تحقق جامعه‌ای است که هنجارهای اجتماعی در آن به صورتی کاملا «لیبرال» درآمده باشد و در حوزه فردی موجب گردد تا آدمی هیچ وظیفه‌ای برای خود و در برابر خالق خود متصور نبوده و از این جهت پایبند به هیچ شریعت و قانونی در زندگی نباشد و حرام را مباح شمارد و مسیر و روش «بی‌قیدی» در پیش گیرد. اثری که آن هم با کسب مجوزهای لازم، موفق شد تا به معتبرترین و مهمترین رویداد سینمایی کشور راه یابد و در «بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر» مطرح و در معرض دید عموم گذاشته شود.

خروج از نسخه موبایل