شاهسواری مطرح کرد: حق نداریم این سرزمین را بازنده کنیم

منوچهر شاهسواری ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت حاکم بر این روزهای سینمای ایران تأکید دارد که راه عبور از این وضعیت تلاش برای تبیین نظریه‌هایی در راستای «رهاسازی» است.

بخش دوم نشست بررسی نسبت جریان تولید و اکران در سینمای ایران با مقوله پژوهش به بهانه برگزاری پنجمین دوره «جایزه پژوهش سال سینمای ایران»، شاید مختصرتر از بخش نخست باشد اما موضوعاتی کلیدی و مهم درباره این روزهای سینمای ایران در آن مطرح شده است.

در بخش دوم تلاش داشتیم تا ناظر بر مباحث مطرح شده در بخش ابتدایی، به راهکاری پژوهش‌محور و مبتنی‌بر لزوم شکل‌گیری یک نظریه راهبری، برای برون رفت سینمای ایران از بحرانی که این روزها به‌واسطه شرایط ملتهب اجتماعی و مهمتر از آن قهر مخاطبان با سالن‌های سینما گرفتار آن شده است، برسیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش دوم و پایانی گفتگوی صریح با خبرگزاری مهر با منوچهر شاهسواری و محسن بهلولی درباره این روزهای سینمای ایران است.

* امروز سینمای ایران در شرایطی بحرانی به سر می‌برد و هم سینماگران و هم مدیران در یک بلاتکلیفی و نگرانی نسبت به آینده هستند. ناظر به مباحثی که تا اینجا مطرح شد، آیا نظریه‌ای وجود دارد که بتواند سینمای ایران را از این شرایط بحرانی رها کند؟ این نظریه را باید از چه کسی مطالبه کنیم؟

منوچهر شاهسواری: پاسخ این سوال کمی طولانی است و معتقدم وقتی قرار است درباره‌اش صحبت کنیم، نمی‌توانیم بخشی را بگوییم و بخش دیگری را نه؛ این بدترین حالت ممکن است. اول اینکه همان‌طور که اشاره کردم بدون داشتن یک صنعت تصویر و فیلم قدرتمند در کشور، ما در جهان جدید حاشیه‌نشین خواهیم بود. اگر این صنعت را داشته باشیم، می‌توانیم در متن جهان باشیم. مصادیق این گزاره را می‌توان در کشورهای دیگر و حتی در میان موفقیت‌های جهانی سینمای خودمان پیدا کنید. درست است که برخی خرده می‌گیرند که مگر فیلم‌های شما در جهان اکران می‌شود و فروش دارد، اما مگر همه سینما، فروش و گیشه است؟ مگر تغییر سبک‌های زندگی که با سینما رقم خورده، همه از راه فروش بوده است؟

شاهسواری: درست است که برخی خرده می‌گیرند که مگر فیلم‌های شما در جهان اکران می‌شود و فروش دارد، اما مگر همه سینما، فروش و گیشه است؟ مگر تغییر سبک‌های زندگی که با سینما رقم خورده، همه از راه فروش بوده است؟

قطعاً سرگرمی جزو ذات سینماست و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را از سینما بگیرد. اساساً تفکیک مخاطبان سینما را غلط می‌دانم. همان‌طور که من امروز می‌توانم به یک فیلم کمدی علاقه داشته باشم، روز دیگر می‌توانم علاقه‌مند به یک فیلم تاریخی و یا درام شوم. اینگونه نیست که بتوانیم مخاطبان این فیلم‌ها را از هم تفکیک کنیم. اولین خطر این است که بگوییم ما می‌خواهیم «فیلم‌های مختلف» برای «تماشاگران مختلف» بسازیم. ما «فیلم‌های مختلف» برای «تماشاگران سینما» می‌سازیم. مخاطبان قابل تفکیک نیستند. جامعه قابل تفکیک نیست. هر کس که در این مقطع جامعه را تفکیک کند، هم در حق سینما ظلم کرده است و هم در حق جامعه. چرا باید جامعه را تفکیک کنیم؟

* در عمل اما این کار را کرده و می‌کنیم!

شاهسواری: بله کرده‌ایم. دقیقاً همین اتفاق افتاده است. چرا که همان‌طور که اشاره کردم، همچنان ذهن ما در دوران قرنطینه سیر می‌کند. فکر می‌کنیم هنوز امکان قرنطینه وجود دارد و می‌توانیم با دیوارکشی، جلوی ورود برخی چیزها را بگیریم. واقعیت جامعه ولی این طور نیست. اساساً از مقطعی به بعد در تاریخ، امکان این اتفاق وجود نداشته است. ما باید خودمان را با این شرایط جدید وفق بدهیم. باید در این جهان جدید، جای پای خودمان را محکم کنیم. این امکان‌پذیر نیست، مگر با وضع نظریه‌های جدید. این نظریه هم باید در حوزه تمدنی و فرهنگی وضع شود؛ باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا ما با یک جامعه با فرهنگ معین و بسته، متعلق به یک یا دو نفر مواجهیم، یا فرهنگ را پیش‌نیاز تاریخ و فرهنگی رفتار خود می‌دانیم.

من فکر می‌کنم آینده این سینما در گرو پژوهش‌هایی با رویکرد «چگونگی رها شدن از قید و بندهای ناشی از زمان و مکان» است. سینما را باید به سمتی سوق دهیم تا بتواند بر مبنای «مسئولیت‌پذیری خود» عمل کند. ما امروز در سینما هیچ احساس مسئولیتی نسبت به کارهای خود نداریم. نه از نظر اقتصادی، نه از نظر اجتماعی و نه از هیچ منظر دیگری. با خودمان می‌گوییم ما که پروانه ساخت گرفته‌ایم، پروانه نمایش هم می‌گیریم و مسئولیتش با آن‌هایی است که مجوز داده و می‌دهند.

ما نیازمند نظریه‌ای برای «رهاسازی» هستیم و نگاه‌مان به رهاسازی هم نباید از جنس «ولنگاری» باشد. این رهاشدگی با نگاهی شاعرانه می‌شود رهایی از قید و بندهایی که متعلق به این زمان و مکان است. اجازه بدهیم سینما، روی پای خود کمی راه برود و حتی زمین بخورد. اجازه دهیم پرت شود توی آب، تا خودش شناگری را بیاموزد.

اجازه دهید مثالی بزنم. من سال‌ها عضو شورای صدور پروانه ساخت بودم و فکر می‌کنم یکی از قدیمی‌ترین سینماگران در این حوزه محسوب می‌شوم اما صراحتاً می‌گویم، دوران صدور پروانه ساخت برای یک فیلم، به‌عنوان «مجوز» سر آمده، این یکی از قیود زمان و مکان است که گرفتار آن هستیم. فیلم از جنس «دیدن» است و اساساً یک امر «خواندنی» نیست. با خواندن یک فیلمنامه، شما می‌توانید تشخیص بدهید که خروجی آنچه فیلمی می‌شود. حتی خوب و بدش را هم نمی‌توان تشخیص داد. نمونه‌های بسیاری از متن‌های معمولی در چند ورق داشته‌ایم که تبدیل به شاهکار شده‌اند و برعکس!

شاهسواری: من سال‌ها عضو شورای صدور پروانه ساخت بودم و فکر می‌کنم یکی از قدیمی‌ترین سینماگران در این حوزه محسوب می‌شوم اما صراحتاً می‌گویم، دوران صدور پروانه ساخت برای یک فیلم، به‌عنوان «مجوز» سر آمده است. این یکی از قیود زمان و مکان است که گرفتار آن هستیم در شرایط «رهاسازی» هیچ چیز واجد «ارزش» نیست، مگر آنکه قابل دیدن باشد. پیشاپیش هیچ ارزشی وجود ندارد. ما اما همچنان داریم به همان شیوه‌های سابق عمل می‌کنیم. هم دولت کار اضافه می‌کند و هم صنف کار اضافه می‌کند. همه داریم کار اضافه می‌کنیم، آن هم برای چیزی که دوره و زمانه‌اش تمام شده است! اینجا دیگر یک مدرسه نیست، تبدیل به یک دانشگاه شده است. باید به قواعد و ضوابط آن تن بدهید.

* البته این مدل حذف پروانه ساخت، منتقدانی هم دارد که می‌گویند در همین شرایط فعلی، مدیران پای پروانه ساختی که صادر کرده‌اند هم نمی‌ایستند، چه برسد که آن پروانه هم وجود نداشته باشد و دیگر هیچ تضمینی برای سرنوشت سرمایه‌گذاری‌ها وجود نخواهد داشت!

شاهسواری: ما در معرض یک جهان تمدنی جدید قرار داریم و در آینده شاید حتی مرزها هم دیگر معنا و کارکرد امروز را نداشته باشند. ما باید خودمان را با شرایط جدید وفق دهیم. در این شرایط، جهان ادبیات، جهان سینما و جهان هنر، ثابت است. همین الان آقای دکتر می‌تواند تأیید کند که ۳۶ وضعیت نمایشی بعد از هزاران سال، هنوز ۳۷ وضعیت نشده است. آنچه تفاوت می‌کند، فرم است. حالا عده‌ای می‌خواهند در برابر تغییر فرم‌ها مقاومت کنند. بازنده کسی است که بخواهد در برابر تغییر فرم‌ها مقاومت کند. ای کاش اگر ما در برابر تغییر فرم‌ها مقاومت می‌کردیم، بازنده فقط همین چند نفری بودیم که دور این میز نشسته‌ایم، متأسفانه در این موقعیت‌ها، یک سرزمین، بازنده می‌شود.

ما حق نداریم شرایط بازنده بودن این سرزمین را فراهم کنیم. هر کس به دلیل نادانی، قساوت و هر صفت دیگری، این سرزمین را در موقعیت «بازنده» قرار دهد، باید جلویش ایستاد. سینمای ایران در این سال‌ها، نه تنها به این سرزمین صدمه نزده که همواره به این سرزمین، در خیلی از مقاطع، آبرو و حیثیت هم داده؛ این برای سینمای ایران یک ارزش است. اینکه گاهی ما خودمان را محور عالم می‌دانیم، دوره‌اش گذشته است.

در دوره‌ای در سینمای آمریکا، یک نظام استودیوی تولید از بالا به پایین وجود داشت. رئیس استودیو تصمیمی می‌گرفت و همه در استخدام او بودند تا تصمیمش اجرایی شود. سینمای آمریکا خودش از مرحله‌ای به بعد فهمید که این استبداد عمودی، دیگر نمی‌تواند به حیاتش ادامه دهد، آن هم در مقطعی که تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری در آمریکا در جریان بود و تقاضاهای بسیاری شکل گرفته بود. یک بار دیگر بروید و با این نگاه، فیلم «بانی و کلاید» را تماشا کنید. «بانی و کلاید» آغازگر این جریان تحول در هالیوود است. «ایزی رایدر» یکی دیگر از این آثار است. «بانی و کلاید» تمام نظام روایت‌گری در سینمای کلاسیک آمریکا را شکاند. هیچ علت و معلولی در نظام فیلمنامه آن وجود ندارد.

این تغییر فرم، به معنای برهم زدن کارکرد درام نیست، بلکه گشایش‌های تازه در سرزمین درام است. آنقدر این سرزمین وسعت و عمق دارد که فقط کافیست در آن غوطه‌ور شوید و می‌توانید با فرم‌های متنوعی از آن خارج شوید. در مقطعی نظام تصمیم‌گیری عمودی در هالیوود تبدیل به نظام افقی شد که در این نظام دیگر هنرمندان و فیلمسازان بودند که حرف اول و آخر را می‌زدند. البته آن‌ها هم کارخانه را نابود نکردند، خط تولید کماکان برقرار بود، محصول را تغییر دادند.

* این مدلی است که معتقدید سینمای ایران هم باید به سمت آن حرکت کند؟

شاهسواری: بالاخره این اتفاقات در سینمای آمریکا رخ داده و به نتایجی هم رسیده است. در همه جای دنیا نسبت به تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، نیازسنجی مخاطب به‌صورت مستمر باید صورت بگیرد. یکی از چیزهایی که اساساً در کشور ما وجود ندارد هم همین «نیازسنجی» است. ما به‌عنوان تولیدکننده فیلم اساساً نمی‌دانیم چه جنس فیلمی باید تولید کنیم تا مردم به آن نیاز داشته باشند.

اگر سوالی درباره نسبت سینماگران با جامعه داریم، جوابش در همین است که بدانیم جامعه به چه محصولی نیاز دارد. اصلاً با نگاه کاملاً اقتصادی هم اگر نگاه کنیم، باید بدانیم برای این بازار، چه محصولی باید آماده کنیم. اما ما نمی‌دانیم و این حاصل همان فقدانی است که به آن اشاره کردیم. برای حل و فصل مسائل‌مان، هیچ راه‌حلی غیر از راهکاری فرهنگی پیش روی خود نداریم و در رویکرد فرهنگی امروز، تمدن «بنیان‌تصویر» حرف اول را می‌زند.

بهلولی: تأکید کنم که نظریه‌ها هیچ‌گاه «آسیب‌زدایی» نمی‌کنند، بلکه کار نظریه «آسیب‌شناسی» است. اتفاقاً همواره زمانی که خواسته‌ایم نظریه‌ها «آسیب‌زدایی» کنند، درگیر آسیب‌های بیشتری شده‌ایم. در این مقاطع است که نظریه‌ها را تقلیل می‌دهیم به یک سری باید و نباید

اجازه دهید نکته‌ای را صریح بگویم؛ تقابل «فرهنگ رسمی» و «فرهنگ غیررسمی» در همه اجزا دارد به ما صدمه می‌زند اما بزرگ‌ترین ضرباتش متوجه سینماست. تقابل فرهنگ رسمی و غیررسمی، بسیار جدی است و باید برای آن راه‌حلی پیدا کنیم. کاهش فاصله فرهنگ رسمی و غیررسمی هم جز از مسیر پژوهش و پیدا کردن یک نظریه، هیچ راه‌حلی دیگری ندارد.

* اما نگفتید که این نظریه را باید از چه کسی مطالبه کنیم؟

شاهسواری: (چند لحظه سکوت می‌کند) زمانی در فضای مفاهمه به دنبال نظریه هستیم، زمانی در فضای مه‌آلود می‌خواهیم نظریه پیدا کنیم اما زمانی هم در فضایی دودآلود نیاز به نظریه داریم! من وضعیت مفاهمه و حتی شرایط مه‌آلود را می‌فهمم، اما وضعیت دودآلود را متوجه نمی‌شوم. در فضای دودآلود نمی‌دانم چه باید کرد.

* و امروز در شرایط دودآلود هستیم؟

شاهسواری: بالاخره آنچه که باید اتفاق می‌افتد. ما مدت‌هاست شاهد طوفان تغییرات در کشور هستیم. وقتی طوفان تغییرات آغاز می‌شود، برخی می‌توانند پیش‌بینی‌هایی هم داشته باشند. اجازه دهید یک مثال بزنم. ما در گذشته دارالحکومه‌ای به نام تهران داشتیم که نظام معماری امروز ما، این دارالحکومه را نابود کرده است، فکر کنید با سینما چه کرده‌ایم! پدران ما در زمان احداث دارالحکومه فهمیده بودند که در اطراف تهران گسل‌های زلزله وجود دارد و به همین دلیل دارالحکومه را در منطقه‌ای بنا کرده‌اند که هیچ گسلی از آن عبور نمی‌کند. آن‌ها می‌دانستند نباید روی «گسل» نشست. در حاشیه گسل شاید بتوان هر کاری کرد، اما روی آن زندگی نمی‌توان کرد.

حالا ببینید ما چه بر سر دارالحکومه آورده‌ایم! وزارتخانه‌های ما امروز در کدام مناطق است؟ ما امروز حتی گرفتار فقدان دارالحکومه هستیم! ما در این سال‌ها روی گسل‌ها زندگی ساخته‌ایم و مدعی هم هستیم! امروز همین گسل‌ها فعال شده است؛ چه باید کرد؟ بدانیم ملت ایران، برخلاف آنچه برخی درباره‌شان می‌گویند، قدرت عظیمی برای مواجهه با مصائب دارد. ما در سرزمین خشکی زندگی می‌کنیم که صدها هزار کیلومتر در آن قنات حفر کرده‌ایم. ما ملت بی‌قیدی نبوده و نیستیم. نسل جدید سینماگران ایرانی هم به نظرم دارند، گام‌به‌گام و به مرور زمان، به درک عمیقی از نسبت خود با جامعه دست پیدا می‌کند. این نسل زبان گفتگو با مخاطب خود را پیدا می‌کند، مخاطبی که من نوعی دیگر زبان گفتگو با او را ندارم.

* جناب بهلولی به‌عنوان جمع‌بندی شما بگویید که نظرتان درباره نظریه‌ای که بتواند سینمای ایران را از بحران فعلی رها کند چیست؟

بهلولی: نه فقط در سینما که در همه حوزه‌های دیگر هم معمولاً بار تمام مشکلات و کاستی‌ها را به دوش پژوهش می‌اندازند! در حقیقت پژوهش را کوتاه‌مدت می‌بینم. ما اگر نیت‌های بلندمدت داریم باید سراغ پژوهش برویم. ما نباید پژوهش را با سیاست‌گذاری و تعیین خط مشی، اشتباه بگیریم. نمی‌توانیم بگوییم برای عبور از مقطع بحرانی فعلی، چه پژوهشی جوابگوست. کار پژوهش این نیست. درباره سوال شما هم باید تأکید کنم که نظریه‌ها هیچ‌گاه «آسیب‌زدایی» نمی‌کنند، بلکه کار نظریه «آسیب‌شناسی» است.

اتفاقاً همواره زمانی که خواسته‌ایم نظریه‌ها «آسیب‌زدایی» کنند، درگیر آسیب‌های بیشتری شده‌ایم. در این مقاطع است که نظریه‌ها را تقلیل می‌دهیم به یک سری باید و نباید. به نظرم هر چقدر به سمت آن «رهاسازی» که به خوبی آقای شاهسواری به آن اشاره کردند حرکت کنیم، شرایط بهبود پیدا خواهد کرد. به تعبیر دیگر باید اجازه دهیم همه چیز به‌صورت طبیعی در قالب عرضه و تقاضا پیش برود.

اگر سینمای ایران دچار بحران مخاطب می‌شود، خودش باید مسیر خودش را اصلاح کند، نه اینکه منتظر سیاست‌گذاری‌های بالادستی باشد. این اتفاق هم باید در قالب تقاضاهای طبیعی اتفاق بیفتد. پژوهش از این منظر از کارکرد تزئینی خود و محدود به درج در چند آیین‌نامه و دستورالعمل خارج می‌شود و سهمی در بدنه جریان اصلی تولید در سینما برای خود پیدا می‌کند.

دبیر اجرایی جشنواره عمار: در گام سیبزدهم از پایتخت کوچ می‌کنیم

حمید صالحی دبیر اجرایی سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» ضمن اشاره به تأخیر در برگزاری این رویداد، به ارائه توضیحاتی درباره شرایط برگزاری دوره سیزدهم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، حمید صالحی دبیر اجرایی جشنواره مردمی فیلم «عمار» در گفتگو با مهر درباره برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته برای برگزاری سیزدهمین دوره از جشنواره گفت: تولد جشنواره «عمار» از حماسه ۹ دی و حواشی مرتبط با اتفاقات سال ۸۸ بود و بر همین مبنا هم از سال ۸۹ برگزاری این جشنواره کلید خورد. امسال هم در آستانه برگزاری سیزدهمین دوره از این رویداد هستیم و به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی خواهیم کرد تا آیین‌های مرتبط با افتتاحیه و اختتامیه در روزهایی باشد که جمعیت بیشتری امکان حضور داشته باشند. به همین دلیل مطابق برنامه‌ای که در چند سال اخیر و به بهانه هم‌زمانی با شهادت سردار سلیمانی داشتیم، امسال هم تقویم برگزاری را کمی تغییر داده‌ایم.

وی تأکید کرد: خط مشی جشنواره همواره بر این است که محور برگزاری آن نهم دی‌ماه به‌عنوان روز بصیرت باشد اما با توجه به مقدمات اجرایی جشنواره، گاهی موعد برگزاری آن را کمی جابه‌جا می‌کنیم. امسال با توجه به فعال شدن ستادهای مرتبط با اکران‌های مردمی در شهرستان‌ها، آثاری مرتبط با فتنه ۸۸ و همین فتنه اخیر، در حال اکران است و ان‌شالله از هفته آینده درباره زمان‌بندی جشنواره امسال هم اطلاع‌رسانی خواهیم کرد.

صالحی گفت: می‌خواهیم برنامه‌ریزی‌ای داشته باشیم تا جشنواره «عمار» را از تهران به شهرستان‌ها ببریم و امکان دارد امسال افتتاحیه‌ای برای جشنواره در شهر تهران نداشته باشیم. شهر میزبان افتتاحیه امسال، بعد از نهایی شدن، اعلام می‌شود. جشنواره «عمار» در تمام دوره‌های برگزاری تلاش داشته است که مماس با اتفاقات و تحولات روز جامعه پیش برود و امسال هم تصمیم شورای سیاست‌گذاری بر این بوده است که جشنواره در یکی از شهرهایی که در بلواهای اخیر آسیب بیشتری دیده است، برگزار شود. ابتدا قصد داشتیم جشنواره در کرمان برگزار شود اما به دلیل برخی ملاحظات رسانه‌ای این تصمیم لغو شد و در حال بررسی گزینه‌های دیگری هستیم. در صورت تحقق این اتفاق، می‌توانیم یک گام دیگر به سمت شعار «عدالت رسانه‌ای» نزدیک و از تهران خارج شویم. هنوز درباره مکان برگزاری اختتامیه هم تصمیم‌گیری نشده است.

وی افزود: در تلاش هستیم تا امسال برنامه «پخش زنده اینترنتی» جشنواره را داشته باشیم تا در کنار همراهی رسانه ملی، بتوانیم پوشش گسترده‌تری هم از جشنواره سیزدهم داشته باشیم.

دبیر اجرایی جشنواره «عمار» با اشاره به برگزاری هفته‌های فیلم «عمار» در استان‌ها و شهرهای مختلف هم گفت: برای تصمیم‌گیری درباره محل برگزاری آیین ملی افتتاحیه جشنواره، اطلاع‌رسانی جشنواره امسال کمی دچار تأخیر شده است، اما با توجه به برنامه‌ای که در نظر داریم ان‌شالله تا اواخر هفته آینده شاهد برگزاری جشنواره خواهیم بود.

وی تأکید کرد: در جدول اکران جشنواره امسال سانس‌های ویژه‌ای را به «روایت جنایت» اختصاص خواهیم داد که مربوط به روایت‌های مرتبط با همین جنایت‌های اخیر در کشور خواهد بود. یک سری ویژه‌برنامه‌هایی را هم طراحی کرده‌ایم که هر شب در سینما فلسطین تهران برگزار می‌شود.

صالحی در ادامه با اشاره به فقدان نادر طالب‌زاده، گفت: متأسفانه امسال اولین دوره از جشنواره «عمار» است که از همراهی و حضور نادر طالب‌زاده محروم هستیم. ایشان همواره استاد و راهنمای عماریون بودند. با توجه به جلسات متعددی که شورای سیاست‌گذاری جشنواره داشته است، جناب آقای سهیل اسعد جایگزین ایشان به‌عنوان دبیر جشنواره شده‌اند. ان‌شالله در آیین افتتاحیه یاد استاد طالب‌زاده را گرامی خواهیم داشت و گرامیداشت‌های دیگری هم در طول برگزاری جشنواره تدارک خواهیم دید.

وی در پایان درباره فرآیند انتخاب دبیر جشنواره «عمار» برای دوره‌های بعد هم تأکید کرد: آقای اسعد دبیر سیزدهمین دوره از جشنواره «عمار» هستند و در دوره‌های بعدی، شورای سیاست‌گذاری در این زمینه تصمیم‌گیری خواهد کرد.

لوپتو در هند بهترین شد

انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری موفق به دریافت جایزه بهترین انیمیشن از جشنواره احمدآباد هند شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری و تهیه کنندگی محمدحسین صادقی و احسان کاوه محصول مرکز انیمیشن سوره، جایزه بهترین فیلم انیمیشن از جشنواره احمدآباد هند را از آن خود کرد.

چهارمین دوره این جشنواره که از ۲۴ تا ۲۹ دسامبر برابر با ۳ تا ۸ دی در کشور هند برگزار شد، با هدف جذب مخاطب بیشتر برای سینمای کودک در سراسر جهان شکل گرفته است و میزبان رقابت بین بچه‌های دانش‌آموز برای ساخت فیلم است و به آنها بستری می‌دهد تا کار و مهارت‌های خود را به عنوان فیلمساز به نمایش بگذارند.

«لوپتو» که هم اکنون در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است؛ با تکنیک سه بعدی و برگرفته از قصه و فضایی کاملاً ایرانی، در استودیوی فراسوی ابعاد توسط هنرمندان جوان کرمانی تولید شده است. فروش این انیمیشن در گیشه سینماهای ایران به مرز ۱۱ میلیارد تومان رسیده است.

انیمیشن «لوپتو» پیش از این نیز در جشنواره یونیورسال کشور ترکیه، سیه‌را کشور بولیوی و کیدز کشور هند، نیز حضور پیدا کرده بود.

پخش بین الملل این انیمیشن سینمایی برعهده مرکز بین الملل سوره است.

کدام فیلمساز بزرگ می‌تواند فیلم صدثانیه‌ای بسازد؟

سعید نجاتی گفت: وقتی کارگاهی در دل جشنواره فیلم ۱۰۰ برگزار می‌شود، موضوع اصلی آن «فیلم کوتاه کوتاه» است. یعنی قرار است در 100 ثانیه، شما بتوانید موضوعات خاصی را به مخاطب خود انتقال دهید و تأثیر مستقیم بر روی او داشته باشید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، سعید نجاتی کارگردان سینمای کوتاه به بهانه برگزاری کارگاه آموزشی در قالب جشنواره فیلم ۱۰۰ درباره این تجربه به خبرنگار فارس گفت: ابتدا باید تأکید کنم که بسیار خوشحالم که جشنواره فیلم ۱۰۰، باردیگر احیا شده است. با توجه به سابقه‌ای که این رویداد داشت، واقعا حیف بود که از ردیف جشنواره‌های سینمایی‌مان حذف شود و به نظر می‌رسد در این دوره قرار است قدرتمندتر از دوره‌های قبل هم برگزار شود و این ویژگی مهمی است که من در دل شور و هیجان این دوره آن را احساس می‌کنم.

نجاتی ضمن تشکر از مدیران حوزه هنری کرمان و رشت به دلیل برگزاری خوب کارگاه‌ها همچنین برگزارکنندگان جشنواره «۱۰۰» عنوان کرد: من معمولا تجربه برگزاری کارگاه درباره فیلم کوتاه را داشته‌ام اما وقتی کارگاهی در دل جشنواره فیلم ۱۰۰ برگزار می‌شود، موضوع اصلی آن «فیلم کوتاه کوتاه» است. یعنی قرار است در 100 ثانیه، شما بتوانید موضوعات خاصی را به مخاطب خود انتقال دهید و تأثیر مستقیم بر روی او داشته باشید. این ویژگی شاید کمی کار را سخت‌تر کند اما یکی از خوبی‌های آن این است که به بهانه برگزاری دوره‌های گذشته جشنواره ۱۰۰، امروز فیلم‌های برگزیده و حتی فیلم‌های راه‌نیافته به این رویداد را پیش روی خود داریم و می‌توانیم آن‌ها را هم در قالب کارگاه‌ها به نمایش بگذاریم.

وی افزود: ساختار جشنواره فیلم ۱۰۰ اساسا خیلی قرار نیست پیچیده باشد. ما بیشترین تمرکزمان را هم بر روی ایده‌یابی برای فیلم ۱۰۰ثانیه‌ای می‌گذاریم. بعد از ایده‌یابی است که به فرآیند تولید می‌رسیم و اینکه چگونه این ایده را به تصویر در آوریم. از ابتدا باید بدانیم که برای یک اثر 100ثانیه‌ای ایده‌ای را انتخاب می‌کنیم و نباید ناگهان دست روی ایده‌ای بگذاریم که نیازمند زمان طولانی باشد. نکته بعدی این است که همین ایده را چگونه باید روایت کنیم که مخاطب را تحت‌تأثیر قرار دهد؟ ما فقط 100ثانیه فرصت داریم. در فیلم کوتاه گاهی می‌گوییم شما حتی برای شخصیت‌پردازی هم وقت ندارید، چه برسد که به فیلمی که قرار است در 100ثانیه روایت شود. این‌ها اهم نکاتی است که در کارگاه‌های آموزشی مطرح کردیم و تلاش کردیم با بچه‌های علاقمند به فیلمسازی درباره آن‌ها گپ و گفت داشته باشیم. 

*چه نکاتی برای تولید فیلم 100ثانیه‌ای مدنظر داشته باشیم؟

نجاتی با اشاره به پرسش‌های غالب در فضای کارگاه‌های آموزشی هم گفت: اغلب بچه‌های حاضر در این کارگاه‌ها این سوال را داشتند که برای ساخت فیلم 100ثانیه‌ای چه باید بکنیم؟ یعنی پرسش اصلی این بود که چه نکاتی را باید برای چنین تولیدی، مدنظر داشته باشیم. عده‌ای هم بودند که پیش‌تر تجربه ساخت فیلم داشته‌اند و به‌جای پرسش، فیلمنامه‌ تازه‌ و یا طرح‌هایی که مدنظر داشتند را ارائه می‌کردند تا درباره آن‌ها گفتگو داشته باشیم. تلاش می‌کردیم در این گفتگوها این طرح‌ها صورت بهتری برای تولید پیدا کنند.

وی افزود: در کارگاهی که در کرمان داشتیم، بعد از جلسه روز اول، از بچه‌ها خواستم برای روز دوم، هر کدام با دوربین‌های موبایل‌شان یک فیلم بسازند. گفتم هم ترس شما می‌ریزد و هم تکلیف‌مان درباره آنچه داریم درباره‌اش صحبت می‌کنیم، روشن‌تر می‌شود. به‌خصوص برای آن‌هایی که پیش‌تر تجربه‌ای در این زمینه نداشتند. خیلی از این بچه‌ها این لطف را داشتند  کار را انجام دادند. شاید فیلم‌ها آن سروشکل ایده‌‌آل را هم نداشت، اما بالاخره آثاری بود با تیتراژ مشخص که می‌شد درباره آن‌ها صحبت کرد. این تجربه برای خود من بسیار جذاب بود.

این کارگردان فیلم کوتاه ادامه داد: نکته مهم این است که در قالب دو روز برگزاری این کارگاه‌ها، کار چندان زیادی هم نمی‌توان انجام داد و لذت اصلی این دوره برایم این بود که از بچه‌ها خواستم، ایده‌های‌شان را با کمک یکدیگر تقویت کنند. درباره برخی ایده‌ها حتی نظرخواهی می‌کردیم و در همین فضا برخی‌ها متوجه اشتباه خود در ایده‌پردازی می‌شدند.

*انجمن سینمای جوانان مهم‌تر از دانشگاه

نجاتی درباره تفاوت کارگاه‌های جشنواره‌ای با دوره‌ها و کلاس‌های آموزشی هم گفت: من همواره انجمن سینمای جوانان را مهمتر از دانشگاه دانسته و می‌دانم. در هر دو فضا هم، هم درس داده‌ام و هم درس خوانده‌ام. معتقدم حضور در جریان سینمای جوان، مانند آنجایی است که تو را درون استخر می‌اندازند تا شنا کردن یاد بگیری. قبل از آن تئوری به تو آموزش نمی‌دهند و همه چیز را در خلال کار یاد می‌گیری. در کارگاه‌های جشنواره فیلم۱۰۰ هم لااقل برای من، اولویت این نیست که کلوزآپ و لانگ‌شات را به بچه‌ها بیاموزم. نکته مهم تجربه کردن است، به‌خصوص که امروز به گوشی‌های تلفن همراهی دسترسی داریم که حتی امکان ادیت و تدوین به ما می‌دهند. حالا دیگر تکنیک کار مهم نیست، مهم آن ذهنیتی است که پشت هر کاری نهفته است. فیلم در واقع در مغز فیلمساز شکل می‌گیرد و مهمترین  نکته، ایده‌ای است که به ذهن یک فیلمساز می‌رسد.

*فیلمسازان بزرگ اگر می‌توانند یک فیلم 100 ثانیه‌ای بسازند

وی با اشاره به ترکیب هنرجویان حاضر در کارگاه‌های جشنواره ۱۰۰ تأکید کرد: در میان نزدیک به 50 نفری که در این دوره حضور داشتند، افرادی را دیدم که بسیار مشتاق به فیلمسازی بودند و علاقه بسیار زیادی به سینما و تجربه ساخت فیلم داشتند. انگار می‌خواستند از هر فرصتی استفاده کنند تا این کار را تجربه کنند. واقعا هم ساخت فیلم  100 ثانیه‌ای سخت است و حتی در دوره‌ای در مصاحبه‌ای اعلام کردم، به همه فیلمسازان بزرگ سینما بگویید، اگر می‌توانند، یک فیلم 100 ثانیه‌ای هم بسازند! فیلم صدثانیه‌ای ساختن، یعنی حرفی بزرگ را در 100 ثانیه بزنید و این کار بسیار سنگینی است. بچه‌های ما بسیار با استعداد هستند و در همین کارگاه‌ها هم می‌توان افراد مستعدی را دید. برای خود من اما استعداد در درجه دوم و یا حتی سوم اهمیت قرار دارد. مهمترین نکته تلاش، کوشش و خواستن یک فرد است.

این کارگردان فیلم کوتاه در پایان درباره اهمیت برگزاری جشنواره‌هایی مانند فیلم۱۰۰، تأکید کرد: برای من که 22 سال است در عرصه فیلم کوتاه  فعال هستم و فیلم می‌سازم، نفس برگزاری یک فستیوال، مهم است. جشنواره‌ها در حوزه سینمای کوتاه، عرصه پخش و فرصت دورهمی محسوب می‌شود. چه چیز بهتر از اینکه به‌واسطه برگزاری یک جشنواره، علاقمندان سینما می‌توانند به فیلمسازان معتبر و نام‌های شناخته‌شده در سینمای کوتاه، دسترسی پیدا کنند؟ چه چیز بهتر از اینکه آورده و دستاورد یک فستیوال، همین دسترسی باشد؟ چه بسا که می‌دانیم آورده‌ها و دستاوردهای بسیار دیگری هم دارند. همه این‌ها در کنار یک دیگر تبدیل به برکت برگزاری جشنواره‌ای مانند فیلم «۱۰۰» می‌شوند.

گفتنی‌ست کارگاه‌های آموزشی سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم۱۰۰ در راستای رویکرد فراتهران این جشنواره، از اوایل آذرماه در استان زنجان آغاز شده و تاکنون با حضور اساتیدی چون هادی مقدم‌دوست، حسین دارابی، محمدرضا خردمندان، محمدباقر مفیدی‌کیا، محمد پایدار و سعید نجاتی در اصفهان، مشهد، هرمزگان، قزوین، بندرعباس، تبریز، کرمان و یزد برگزار شده است.

سیزدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره اوایل اسفندماه برگزار خواهد شد.

از انتقاد نسبت به اهمال کاری مدیران فرهنگی در حوزه تهاجم فرهنگی تا تأکید بر ضرورت توجه به آیین و فرهنگ و سنت های ملی و بومی و تحکیم ارزش ها و بنیان خانواده

تعدادی از هنرمندان و کارشناسان فرهنگی کشور به بهانه شب یلدا در خصوص لزوم توجه به آیین و سنن ملی در سینما و تلویزیون متذکر شدند: متأسفانه مدیران فرهنگی نسبت به پشتوانه های تاریخی و فرهنگی بی توجهند؛ باعث تأسف است که بی توجهی مدیران فرهنگی به فرهنگ و هویت ملی باعث شده تا نسل جوان تنها مسائل دنیای غرب را دنبال کند؛ فرهنگ ملی ما به قهقرا رفته و کمتر نشانی از هنجارها و ارزش های آن در سبک و شیوه زندگی نسل جوان امروزی دیده می شود. این افراد تأکید کردند: عدم توجه مدیران رسانه ملی و سینما به فرهنگ غنی و ارزشمند ملی باعث شده تا جوانان پیرو سبک زندگی و فرهنگ منحط غرب شوند؛ وقتی ما از اساطیر خود مانند فردوسی و آرش کمانگیر هیچ سخنی نمی گوییم و به جای آن سریال های کره ای نظیر «افسانه جومونگ» و «جواهری در قصر» پخش می کنیم، وقتی آثار ملی به روز و مناسب ذائقه نسل جوان تولید نمی کنیم و باعث می شویم مخاطبان به سمت تماشای سریال های مهوع ترکیه ای در ماهواره ها بروند که جز فحشا و خشونت تصویر دیگری نشان نمی دهند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس در دنیای امروز مسائلی چون پدیده جهانی‌ شدن، تداخل فرهنگ‌ ها و… تعریف و فهم هویت ملی را دشوارتر از گذشته کرده؛ بسیاری از کشورهای دنیا در پی آن هستند تا با تولیدات سینمایی و تلویزیونی شان ضمن حراست و پاسداری از ارزش های ملی خود فرهنگ و سنن شان را به دنیا ترویج کنند اما در حالی که ما در کشورمان سرشار از آیین و سنت های نیکو و پسندیده هستیم که در آن خانواده نقش کلیدی و اساسی را ایفا می کند همواره نسبت به این مسأله دچار غفلت شده ایم و توجه درستی به این حوزه نداریم.

بی تردید ما باید علاوه بر حفظ هویت ملی و فرهنگی خویش، با بهره‌گیری از ابزار برآمده از فرهنگ جهانی درصدد جهانی کردن فرهنگ مان باشیم اما متأسفانه سال های متمادی است که به رغم هشدارهای دغدغه مندانه کارشناسان و صاحب نظران این اتفاق در کشورمان رخ نداده و بیش از آنکه درصدد رشد و احیاء ترویج فرهنگ ارزشمندمان باشیم شاهد آن هستیم که فرهنگ ملی روز به روز بی اهمیت تر می شود. ترویج سبک زندگی غربی در برخی فیلم ها و سریال ها، بی توجهی مدیران فرهنگی به این مسائل و وادادگی در مقابل فرهنگ غرب زنگ خطری است که می تواند هویت ما را در آینده ای نه چندان دور از بین ببرد.

این روزها از سبک پوشش و آرایش تا چیدمان منزل و نحوه زندگی و کلام افراد و تعامل شان با یکدیگر در فیلم ها و سریال ها بیش از آنکه یادآور ایرانی های اصیل باشد نشانگر شیوه و سبک زندگی منحظ غرب است؛ به راستی آیا مدیران فرهنگی تاکنون از خود سوأل کرده اند که چرا باید فیلم های مهوعی با موضوعاتی نظیر ازدواج سفید و… در سینمای کشور تولید شوند؟ چرا باید جوان ایرانی بیش از آنکه به سنت های نیکویی مانند شب یلدا و عید نوروز پایبند باشد به هالووین و کریسمس اهمیت بدهد؟

در همین راستا با ۷ تن از هنرمندان و کارشناسان فرهنگی کشور آقایان جواد انصافی، دکتر امان الله قرایی مقدم، جبار آذین، حسین گیتی، منوچهر والی زاده، سعید امیرسلیمانی و سرکار خانم مهوش صبرکن گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

جواد انصافی نویسنده، بازیگر و کارگردان نمایش های آیینی سنتی در آستانه شب یلدا در خصوص لزوم توجه به آیین و سنن ملی در سینما و تلویزیون گفت: متأسفانه مدیران فرهنگی نسبت به پشتوانه های تاریخی و فرهنگی بی توجهند؛ نه تنها در سینما و تلویزیون شاهد این بی توجهی و اهمال کاری هستیم که در سایر بخش ها و حوزه های دیگر از جمله آموزش و پرورش نیز چنین معضلی به شدت مشاهده می شود به نحوی که مدتی است شاهد آن هستیم مطالب در مورد تاریخ و آیین های کهن در برخی کتاب ها نیز در حال حذف شدن هستند و همین مسأله باعث می شود کودکان، نوجوانان و جوانان هیچ شناختی از آیین و فرهنگ کشور خودمان پیدا نکنند و مجذوب فرهنگ وارداتی غرب شوند. برخی مدیران اصولاً هیچ سوادی در این زمینه ندارند، اصلاً با این مقوله آشنا نیستند و از این رو از درک اهمیت آن عاجزند از سوی دیگر برخی افراد هم وجود دارد که سواد مکفی در این زمینه دارند اما در خیال خودشان ضرورتی برای پرداختن به آن نمی بینند و معتقدند امروزه نیازی برای چنین تولیداتی وجود ندارد.

مهوش صبرکن بازیگر سینما و تلویزیون نیز در مصاحبه با سینماپرس تأکید کرد: باعث تأسف است که بی توجهی مدیران فرهنگی به فرهنگ و هویت ملی باعث شده تا نسل جوان تنها مسائل دنیای غرب را دنبال کند؛ فرهنگ ملی ما به قهقرا رفته و کمتر نشانی از هنجارها و ارزش های آن در سبک و شیوه زندگی نسل جوان امروزی دیده می شود، این مسأله نیازمند رسیدگی عاجل از سمت متولیان فرهنگی است و آن ها نباید اجازه دهند بیش از این فرهنگ ملی دچار آسیب شده و به فراموشی سپرده شود. به فرهنگ ملی نباید با دید سیاست نگاه شود؛ فرهنگ متعلق به یک جامعه است و متعلق به هیچ دسته وحزب و گروه و ارگان سیاسی نبوده و نیست! همه ما ملزم هستیم به عنوان یک ایرانی از فرهنگ اصیل و غنی کشورمان حفظ و حراست کنیم.

دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در این راستا متذکر شد: عدم توجه مدیران رسانه ملی و سینما به فرهنگ غنی و ارزشمند ملی باعث شده تا جوانان پیرو سبک زندگی و فرهنگ منحط غرب شوند؛ وقتی ما از اساطیر خود مانند فردوسی و آرش کمانگیر هیچ سخنی نمی گوییم و به جای آن سریال های کره ای نظیر «افسانه جومونگ» و «جواهری در قصر» پخش می کنیم، وقتی آثار ملی به روز و مناسب ذائقه نسل جوان تولید نمی کنیم و باعث می شویم مخاطبان به سمت تماشای سریال های مهوع ترکیه ای در ماهواره ها بروند که جز سکس و خشونت تصویر دیگری نشان نمی دهند باعث می شویم تا پوشش، سبک زندگی، کلام، رفتار و طرز تفکر جوانان ما هیچ نشانی از فرهنگ و هویت ملی و دینی نداشته باشد و تقلیدی صرف از فرهنگ منحط و مهوع غرب باشد. امروزه ما در برخی خانواده ها با نوعی از زندگی مواجهیم که هیچ قرابت و سنخیتی با فرهنگ و هویت ملی ما ندارد؛ امروز در کمتر خانواده ای همه اعضای خانواده سر یک سفره دور هم جمع می شوند. همه این ها به دلیل آن است که دست اندرکاران فرهنگی ما توجه لازم را برای ترویج فرهنگ ارزشمند ملی و دینی نداشته اند. این بسیار تلخ است که امروزه مراسم هایی مانند شب یلدا، چهارشنبه سوری، عید نوروز و… مورد توجه نسل جوان نیست و به جای آن مراسم هالووین و کریسمس و… برگزار می کنند. همه این ها به دلیل آن است که نسل جوان به دلیل اهمال کاری مدیران فرهنگی نمی دانند که همین کریسمس غربی ها تقلید از یلدای ما است چرا که تاریخ تولد مسیح (ع) معلوم نیست!

جبار آذین منتقد سینما در آستانه شب یلدا در خصوص لزوم توجه به آیین و سنن ملی در سینما و تلویزیون گفت: رویه غلط ترویج سبک زندگی غربی در سینما و تلویزیون نیازمند اصلاح است؛ واقعیت مسلم این است که ایران کشور غنی و قوی و کهن ما متشکل از دو ویژگی عمده و بزرگ و تأثیرگذار و تعیین کننده است؛ ما در ایران اسلامی زندگی می کنیم، ویژگی های ایرانی و اسلامی بودن توجه به مختصات و مولفه و ویژگی هایی را در دستور کار قرار می دهد که باید در زندگی عمومی مردم هم لحاظ شده و به گونه ای جاری شود. دستگاه و سازمان های فرهنگی که وظیفه و رسالت سترگ فرهنگ سازی را بر عهده دارند باید برای ایران اسلامی و مردمی که در این کشور با توجه ایرانی و اسلامی بودن آن زندگی می کنند برنامه ها و اهداف و سیاست های فرهنگی خود را شکل دهند. مضامین فیلم ها بیش از آنکه از خاستگاه آیینی فرهنگ ایرانی-اسلامی برگرفته شده باشند نتیجه نفوذ فرهنگ بیگانه اند. ما در آثار سینمایی و تلویزیونی با نوع برخوردها و پوشش و آرایش و زندگی غربی ها روبرو هستیم، تولیدات ملی و دستاوردهای کشور در آثار ما دیده نمی شود.

حسین گیتی منتقد پیشکسوت سینما خاطرنشان کرد: بی تردید هر انسان آگاه و وطن پرستی از لزوم توجه به آیین و سنن ملی آگاه است؛ ما با تولید آثار سینمایی و تلویزیونی در رابطه با فرهنگ غنی کشورمان باید مانع از نفوذ موریانه وار فرهنگ منحط غرب به کشور شویم اما متأسفانه بسیاری از هنرمندان و مدیران فرهنگی یا از نفوذ فرهنگی دشمنان ناآگاهند یا آن را کم اهمیت می شمارند و به همین علت هم توجه چندانی به تولید آثار سینمایی و تلویزیونی با مضامین ملی ندارند. این وظیفه مدیران فرهنگی است که سینماگران را به این سمت و سو سوق بدهند اما متأسفانه آن ها خود مقصر اصلی کم توجهی به آیین و سنن ملی هستند چرا که الزامی برای تولید این قبیل آثار به وجود نیاورده اند و بالعکس باعث شده اند تا فیلم ها و سریال هایی در کشورمان تولید شود که سبک زندگی و فرهنگ غربی را بسط و گسترش دهد و در جامعه ترویج کند.

منوچهر والی زاده دوبلور پیشکسوت سینمای کشور و عضو انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم سینمای ایران اظهار داشت: سینما یعنی فرهنگ سازی برای خانواده اما متأسفانه سال ها است چنین رویکردی را در آثار سینمایی شاهد نیستیم! ما مردمانی با فرهنگ از کشوری صاحب فرهنگ و تمدن هستیم و باید در آثار فرهنگی و هنری مان همواره به این مقوله مهم توجه داشته باشیم اما متأسفانه سهل انگاری مدیران باعث شده یا اصولاً در سال هایی اصلاً به این مسأله مهم توجه نشود یا اینکه کمتر مورد توجه قرار بگیرد. سینما باید به عنوان یک رسانه مهم و یک ابزاری که می تواند موجبات تفریح و سرگرم شدن تمامی اعضای خانواده را فراهم کند سرشار از تولیدات فرهنگ ساز باشد و به تاریخ و فرهنگ و آداب و رسوم و سنت ها و اعتقادات ملی توجه کند اما آنچه در تولیدات سینمایی به ویژه طی سال های اخیر شاهد هستیم کمترین نشانی از این اتفاق ندارند.

سعید امیرسلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: پرداختن به آیین و سنن ملی جزو ملزومات حوزه فرهنگ و هنر است اما متأسفانه مدیران این اصل را به فراموشی سپرده اند و کم کاری در این حوزه به شدت مشهود و ملموس و بسیار متأثر کننده است. متأسفانه سواد در این حوزه بسیار اندک است؛ بی توجهی هنرمندان و مدیران برای تولید آثار سینمایی و تلویزیونی در این خصوص باعث شده تا نسل کودک و نوجوان و حتی جوان جامعه ما نیز چندان آگاهی در این حوزه نداشته باشد و آیین و سنن و فرهنگ بومی را نشناسد و به سمت فرهنگ وارداتی تمایل پیدا کند.

پرسش‌هایی درباره یک دیدار سینمایی زیر سایه سیاست

رییس سازمان سینمایی ایران به همراه چند نفر از مدیرانش اخیرا با یک هیئت از اتحادیه سینماگران مردمی روسیه دیداری داشت که در آن علاوه بر مذاکرات برای همکاری‌های سینمایی، به نکته‌هایی اشاره شده که اتفاق‌های خوبی است اما پرسش‌هایی هم به همراه دارد که مهم به نظر می‌رسد؛ بخصوص آنکه این دیدار اگرچه سینمایی بوده اما برخی اظهارنظرها، آن را از سایه سنگین سیاست دور نکرده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، محمد خزاعی – رییس سازمان سینمایی – چند روز قبل با هیئت سینمای روسیه، در محل این سازمان در تهران دیداری داشت که در آن ضمن اشاره‌ی درست به جایگاه ادبیات داستانی و آثار نمایشی روسیه در ایران تاکید کرد، «وظیفه ماست در حوزه سینما، دو کشور را به هم نزدیک کنیم؛ چراکه سینما تاثیرگذارترین زبان دنیا برای نزدیکی کشورها و ملت‌هاست.» 

در این دیدار نماینده هیئت روسی هم به دو پروژه مهم و بین‌المللی سینمایی کشورش اشاره کرده که شامل “آکادمی سینمایی اوراسیا” و “پروژه فرهنگی خزر” می‌شود و گفته، برای برنامه اول حتی حمایت‌ رئیس جمهور روسیه (ولادیمیر پوتین) و دولت‌های اروراسیا هم جذب شده است و در این زمینه برای همکاری با ایران هم اشتیاق زیادی وجود دارد.

دیدار نمایندگان سازمان سینمایی ایران با نمایندگان کشور روسیه اگرچه در ادامه‌ی دیگر دیدارهای مسئولان سینمای ایران با چند کشور همسایه در ماه‌های گذشته به شمار می‌رود، اما با توجه به سابقه‌ی تولیدات سینمایی روسیه در طول سال‌ها و نیز جایگاه و حاشیه‌های سیاسی این کشور در دنیا، از منظری دیگر مهم و قابل توجه است. ضمن اینکه نکاتی در این دیدار – که گزارش آن از سوی روابط عمومی سازمان سینمایی منتشر شده – وجود دارد که پرسش‌هایی را مطرح می‌کند و ایسنا ضمن طرح آن‌ها آمادگی دارد که در گفت‌وگویی با رییس سازمان سینمایی، جزئیات بیشتری را از تفاهم‌های سینمایی انجام شده با کشورهای مختلف از جمله روسیه -که خیلی‌ وقت‌ها خبرهای آن‌ها صرفا در همان حد انعقاد تفاهم‌نامه می‌ماند – منتشر کند.

یکی از نکات قابل تأمل در جلسه، این است که محمد خزاعی گفته: «غرب به دنبال منزوی کردن سینمای ایران و روسیه است». البته سینمای ایران همین امسال در سه جشنواره مهم برلین، کن و ونیز حضور قابل توجهی داشت و جایزه‌های مهمی هم از جشنواره‌های کارلووی‌واری، تالین، توکیو و بوسان گرفت ولی روسیه در یک سال گذشته به دلیل جنگ با اوکراین، از حضور در بسیاری از رویدادهای مهم سینمایی دنیا منع شد و سؤال اینجاست که استراتژی سازمان سینمایی برای عبور از این پروژه انزوا دقیقا چیست؟

رییس سازمان سینمایی در این دیدار همچنین ابراز امیدواری کرده «از وجوه مشترک دو کشور برای مطرح شدن در سطح بین‌الملل و تبدیل به مرجعیت فرهنگی سینمایی استفاده شود تا با تبادل تجارب بین ایران و کشورهای همسو، به مرجعیت بزرگ سینمایی تبدیل شویم». برای این اتفاق بزرگ، پرسش‌هایی درباره جزئیات و برنامه مورد نظر متناسب با هدف بزرگ وجود دارد؛ از جمله اینکه مرجعیت سینمایی در برابر چه چیزی، با چه هدفی و با کدام جنس سینما قرار است انجام شود؟ آیا برنامه‌ریزی مشخصی برای برون‌رفت از شرایط فعلی سینما در ایران پس از لطمه‌های همه‌گیری کرونا و ناآرامی‌هایی که رخ داده، وجود دارد که قابلیت مرجعیت سینمایی در سطح بین‌الملل هم داشته باشد؟ این پرسش از آن جهت اهمیت دارد که در ماه‌های اخیر با توجه به اتفاق‌های پیش آمده، نگرانی‌هایی از سوی کارشناسان نسبت به آینده‌ی سینما در ایران مطرح شد که هم مسئله‌ی تولیدات سینمایی و عرضه آن‌ها را دربرمی‌گرفت و هم معیشت اهالی و دست‌اندرکاران سینما را. 

نکته‌ی دیگر این که گفته شده، قرار است «دبیرخانه کارگروه فیلمسازان کشورهای عضو شانگهای ایجاد شود.» در گزارش سازمان سینمایی اشاره‌ نشده که این کارگروه دقیقاً قرار است چه کاری انجام دهد. اگر بحث اصلی بر سر تولیدات مشترک و عرضه فیلم باشد، بد نیست یک گزارش رسمی از تمام وعده‌هایی که در طول بیش از ۱۵ سال گذشته از سوی مقامات سینمایی برای تولید، اکران و همکاری‌های مشترک بین ایران و کشورهای مختلف از جمله چین داده شده، منتشر شود که چند درصد به سرانجام رسید و موفقیت‌آمیز بوده است.

در این زمینه همچنین روسیه از اجرای دو پروژه‌ بین‌المللی صحبت کرده که نقش و جایگاه ایران در آن به درستی مشخص نیست. نماینده روسیه از یک پروژه فرهنگی در خزر صحبت و اشاره کرده که اطلاع نداشته این ایده در ایران نیز مورد بحث است. گذشته از اینکه ما در تمام این سال‌ها در حوزه خزر عملا هیچ اقدام یا برنامه‌ریزی برای فعالیت در عرصه سینما نداشته‌ایم، این پرسش مطرح است، چگونه قرار است همان‌طور که مقام ارشد اداره‌ی سینماگران روسیه گفته، جایزه آکادمی اوراسیا، با وجود تحریم‌های روسیه و انزوایی که در این دیدار به آن اشاره شده، در حد اسکار جلوه کند؟ 

پرسش اصلی دیگر اینکه منابع مالی این پروژه‌ها و همکاری‌های مشترک از چه طریقی و با چه ضمانتی تامین می‌شود تا مانند برخی پروژه‌های عمرانی، نیمه‌کاره رها نشود؟

سینما ستاره را می‌سازد یا ستاره سینما را؟

ستاره ها سینما را به وجود می آورند یا سینما از آدم های معمولی ستاره می سازد؟

به گزارش سینمای خانگی به نقل از برنا، ستاره ها سینما را به وجود می آورند یا سینما از آدم های معمولی ستاره می سازد

سوال مشخص است!

جواب مشخص تر!

کارنامه چهره های معروف و محبوب در مشاغل مختلف نشان از این دارد که همه آدم هایی معمولی بوده ایم که  برخی با تلاش و پشتکار و شاید کمی چاشنی شانس  والبته گاهی روابط و…توانسته ایم به لطف دیده شدن و در معرض قرار گرفتن، خود را از آحاد افراد جامعه جدا سازیم و به انسان هایی متفاوت در جامعه تبدیل شویم.

در قابی کوچک تر ستاره های عالم هنر را می بینیم که به لطف دیده شدن در قاب سینما، تلویزیون و انواع مدیا دیگر، حالا به چهره هایی معروف و گاهی حتی محبوب تبدیل شده اند که اصطلاحا «حرفشان برو دارد» و کلامشان بیش از دیگران شنیده می شود.

این مساله دو بعد دارد؛

اگر گاهی حرف مردم شان را می زنند قابل ستایش است و اگر دغدغه های شخصی شان به فریاد تبدیل می شود تا به سفره ایی که از آن نان خورده اند لگد بزنند، جای نکوهش دارد.

سوال اول را باز تکرار می کنیم؛

و از زاویه دیگری به آن نگاه می کنیم که آیا رابطه سینما و ستاره ها مانند رابطه مرغ و تخم مرغ است یا اینکه نه، این سینما است که ستاره ها را می سازد، به آنها جایگاه هنری می دهد ،به آنها جایگاه اجتماعی می دهد و در نهایت برای آنها بستری برای محبوبیت ایجاد می کند.

در واقع منت سینما و مردمی که سینما را دوست دارند بر سر ستاره هایی با دستمزدهایی بالاتر از مردم معمولی است و مردم به عنوان ولی نعمت ستاره ها جایگاه  مهم تر از آنها در جامعه دارند چرا که اول مردم بودند که بعد ستاره ها، ستاره شدن و درخشیدند و از دیگرانی که آنها را ستاره کردند فاصله گرفتند.

طبیعی است که فرصت درخشیدن تا افول یک ستاره، در دست سینما و مخاطبان سینما است پس نمی توان با تکیه بر جایگاهی که دیگران در به دست آوردن آن دخیل بوده اند، آنها را نادیده گرفت.

تو از استعدادت به عنوان سرمایه سود می بری اما این توانمندی به استقبال دیگران نیاز دارد در واقع در این بازار مشتری حرف اول را می زند …

چرا برخی گذشته شان را فراموش می کنند؟

چرا برخی خودشان را گران می خرند وارزان می فروشند!

چرا برخی در خود واهی شان گم می شوند و…

هنرمندی که از آب گل آلود ماهی خودش را می‌گیرد بی‌شک به زودی خودش می‌ماند وخودش!

اما ستاره ی که از مردم می‌گوید و درد مردمش را می‌فهمد و … به این راحتی ها خاموش نمی شود.

اکران بد موقع، مرگ فیلم است

دلایل مختلفی برای دیده شدن و موفقیت آثار سینمایی در گیشه وجود دارد که در گزارش های مختلف به این سرفصل ها دست پیدا کردیم، گزینه های چون؛

-ژانر

-ویترین یا بازیگر

-سوژه یا فیلمنامه

-تبلیغات

-موفقیت های جشنواره ای

که عاملی هستند تا مخاطب برای دیدن یک فیلم در سالن سینما تهیج شود. اما تحقیقات میدانی به خصوص در ده سال اخیر ثابت کرده است که گاهی اوقات در این موازنه به ظاهر مشخص، پارامتر ها دست خوش نکاتی می شوند که گزینه های فوق را تحت الشعاع قرار می دهد.

در واقع گاهی اوقات قواعد مرتبط با موفقیت اثر در اکران به دلایلی که در ذیل به آن اشاره خواهیم داشت از اولویت خارج شده و نمی تواند فیلم را با اکران مساعدی همراه سازد به طور مثال بارها شاهد این بوده ایم که فیلمی موفق در جشنواره با کسب سیمرغ های متفاوت در بخش های مختلف یا کاندید های مختلف، در اکران زمین می خورد.

اما گاهی اوقات ویترین مناسب و پر سر و صدا هم نمی تواند گلیم یک فیلم را از آب بیرون بکشد؛ تجربه نشان داده است که گاهی اوقات سینما به ستارگان نیز رحم نمی کند و فیلمی با حضور چندین ستاره سینمایی با دستمزد های چند ده میلیاردی هم، در گیشه می بازد. در واقع فیلم با ستارگانش هم نمی تواند مخاطب را به سالن ها بکشاند و به دلیل ضعف در متغیر های دیگر، تبلیغات دهان به دهان را از دست داده و با سرخوردگی تمام سینما را ترک می کند.سالهاست سینما به لطف ژانر کمدی زنده مانده است و فروش بیش از صد میلیاردی دو سه فیلم از نوع کمدی متعلق به سینمای بدنه، باعث شده است که سینما سرپا بماند؛ اما به طرز کاملا حیرت آوری گاهی شاهد این هستیم که همان ترکیبی که در سینما فروش بالای پنجاه میلیارد تومان را تجربه کرده است، در فیلم جدید گیشه را می بازد و می رود؛ گاهی ستارگان محبوب و معروف که در کارنامه سالیانه سینمایی شان صد میلیارد تومان را رد کرده اند، با یک فیلم در ژانری دیگر به یک عدد متوسط در فروش می رسند.

بدین ترتیب باید گفت گیشه در سینما جدا از موارد فوق، به مواردی چون زمان اکران مناسب نیز نیاز دارد. برای نمونه چند زمان اکران موفق و ناموفق را در ذیل بررسی می کنیم؛

-اکران نوروزی

-اکران در ماه مبارک رمضان

-اکران نوبت عید سعید فطر

-اکران تابستان

-اکران هم زمان با جام جهانی

-اکران در ماه های محرم و صفر

طبیعتا زمان اکران جدا از اتفاقات ملی و مذهبی تقویم، به گزینه هایی چون وضعیت روحی و روانی مخاطبان، شرایط خاص جامعه، وضعیت اقتصادی مردم و… نیز مرتبط می شود که معمولا دفاتر پخش صاحبنام با مدنظر قرار دادن این نکات سعی به خریدن فیلم و اکران آن ها دارند و بر این اساس است که فیلم در استارت اکران موفق می شود و با حفظ رکورد کف فروش، تا مدت ها روی پرده سینما ها باقی می ماند.

طبیعتا زمان اکران جدا از اتفاقات ملی و مذهبی تقویم، به گزینه هایی چون وضعیت روحی و روانی مخاطبان، شرایط خاص جامعه، وضعیت اقتصادی مردم و… نیز مرتبط می شود که معمولا دفاتر پخش صاحبنام با مدنظر قرار دادن این نکات سعی به خریدن فیلم و اکران آن ها دارند و بر این اساس است که فیلم در استارت اکران موفق می شود و با حفظ رکورد کف فروش، تا مدت ها روی پرده سینما ها باقی می ماند.

تولید هشت فیلم کوتاه در حوزه هنری آذربایجان غربی

رئیس حوزه هنری آذربایجان غربی گفت: واحد هنرهای تصویری این نهاد تا پایان سال جاری تولید هشت عنوان فیلم کوتاه در بخش‌های مستند، انیمیشن و ۱۰۰ ثانیه‌ای را در اولویت و دستور کار خود دارد.

به‌ گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، احد هوشمند درباره 8 فیلم کوتاه که در دستور کار حوزه هنری آذربایجان غربی قرار گرفته است، توضیح داد: فیلم‌های مستند «گردان جندالله» به کارگردانی سینا حسین پور با موضوع نقش گردان‌های مردمی در مبارزه با گروه‌های ضد انقلاب و «اورمیانا» به کارگردانی مهدی حیدری با نگاهی اجتماعی به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه به بهانه بررسی زندگی آرتمیا از جمله فیلم‌هایی هستند که در واحد هنرهای تصویری حوزه هنری آذربایجان غربی در دست تولید است.

وی اظهار کرد: حوزه هنری آذربایجان غربی همچنین تولید فیلم‌های ۱۰۰ ثانیه‌ای «اهدای زندگی» به کارگردانی فیروزه قاسمی با موضوع اهدای عضو، «بالاتر از عشق» به کارگردانی امین اسدی با موضوع سرپرستی فرزندان، «خونه رنگ پریده» به کارگردانی احسان سلطانی با موضوع اعتیاد، «سکوت بی ادعا» به کارگردانی سعید علی‌نژاد با موضوع پدر و انیمیشن‌های ۱۰۰ ثانیه‌ای «بلاک و نقطه‌ها» را به ترتیب به کارگردانی محمد کاظمی و محسن پورحسن با موضوع فضای مجازی و انسجام ملی را در دستور کار خود دارد.

به گزارش ایرنا، واحد هنرهای تصویری حوزه هنری آذربایجان غربی یکی از مراکز تولید فیلم‌های کوتاه در بخش‌های مختلف از جمله مستند داستانی و انیمیشن است که در همین راستا از ابتدای سال جاری فیلم‌های کوتاه «سُس و رویاهای من» را تولید و عرضه کرده و سال گذشته نیز ۲ فیلم کوتاه تولید کرده است.

براساس این گزارش فیلم کوتاه امروز در جهان یک ژانر شناخته شده‌است.

نخستین فیلم‌های تاریخ سینما فیلم‌های کوتاه بودند و فیلم‌سازان بزرگی نظیر «جوزپه تورناتوره پیر پائولو پازولینی، کن لوچ، آلن رنه» سینما را با فیلم کوتاه شروع کردند در ایران نیز بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، عباس کیارستمی سینما را با فیلم‌های کوتاه آغاز کردند.

«خروج کارگران از کارخانه» را می‌توان نخستین فیلم برادران لومیر به حساب آورد که نخستین فیلم کوتاه تاریخ سینما نیز محسوب می‌شود.

در ایران سینمای کوتاه در مهر ماه ۱۳۴۷ توسط بصیر نصیبی با نام سینمای آزاد ایران راه اندازی شد و به مرور شکل گرفت وی با تلاش‌های بی وقفه خود توانست در سراسر ایران نمایندگی‌هایی را فعال کند هر چند تلویزیون آن دوران حمایتهای مادی از سینمای آزاد کرد اما فیلمسازان آن کوشش کردند که مستقل بمانند. بسیاری از فیلمسازان پس از انقلاب از سینمای آزاد وارد سینمای حرفه‌ای شدند از جمله کیانوش عیاری، مهدی صباغزاده، داریوش ارجمند، فریدون جیرانی و سینمای کوتاه در حال حاضرگرچه از سویی به وسیله انجمن سینمای جوانان ایران حمایت می‌شود که سازمانی دولتی است و فیلمسازانی نظیر: بهمن قبادی، تورج اصلانی، آرش رصافی، داریوش غریب زاده، امید وفایی، امیرشهاب رضویان، ابوالفضل عطار، محمدرضا فرطوسی، شهرام مکری، امیرعلی اعلایی، ایرج سالاروند، وحید موسائیان، داریوش یاری، مسعود امینی تیرانی را پرورش داده‌است.

تشکیل انجمن صنفی فیلم کوتاه ایران در خانه سینما در شهریور سال ۱۳۸۲ از نقاط عطف فعالیتهای سینماگران فیلم کوتاه ایران است که توانستند به عنوان یک صنف مستقل مطرح شوند. برنامه‌ای به اسم ۸ میلی‌متری در شبکه رادیو نمایش به فیلم کوتاه و سینمای مستند و تجربی اختصاص دارد. این برنامه به تهیه کنندگی و سردبیری قاسم اورنگی می‌باشد که خود مستندساز است.

کارگردان «عینک»: خوراک فرهنگی بچه‌ها جز ماهواره و فیلم‌های خارجی چیست؟

کارگردان فیلم سینمایی «عینک» می‌گوید: با وجود مساعد نبودن شرایط برای اکران، معتقدم کودکان به تنفس و تنوع نیاز دارند و حتی اگر جنگ رخ دهد، نباید آن‌ها را تا جای ممکن درگیر کرد؛ این ضرورتی است که اکران «عینک» را در این مقطع برای من توجیه می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی، فیلم سینمایی «عینک» به کارگردانی رضا آقایی و تهیه‌کنندگی مهدی عظیمی‌میرآبادی که در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان و چند رویداد دیگر جایزه گرفته، از امروز هفتم دی‌ماه در سینماها اکران شده است.

داستان این فیلم با بازی هنرمندانی همچون راستین عزیزپور، سانیا رمضانی، مهدی هاشمی و پرویز بزرگی درباره خواهر و برادری است که در روزهای نزدیک عید تلاش می‌کنند تا عینک مادربزرگشان را تعمیر کنند. در این راه با «امان» پسر بچه افغانستانی آشنا می‌شوند که ادعا می‌کند می‌تواند به آن‌ها کمک کند.

رضا آقایی -کارگردان این فیلم – در گفت‌وگویی با ایسنا با اشاره به اینکه ۶ سال منتظر اکران فیلمش بوده، بیان کرد:‌ بعد از چند سال انتظار و در روزهایی که حال مردم و همینطور خود ما خیلی خوب نیست و درواقع در بدترین زمان ممکن به اکران رسیده‌ایم اما چاره‌ای هم نیست.«عینک» در دسته فیلم‌های کودک قرار می‌گیرد که قرار بود سال ۱۳۹۹ آن را اکران کنیم ولی به خاطر کرونا و تعطیلی مدارس شرایط مهیا نشد و امسال هم به دنبال اکران بودیم که از اواخر شهریور این اعتراض‌ها شروع شد. با این حال از آنجا که فیلم ما در گروه هنر و تجربه باید اکران شود، زمان دیگری برای اکران نداشتیم؛ ضمن اینکه سال بعد هم با این وضعیت، شرایط بدتر می‌شود.

او با بیان اینکه در سال‌های پیش از کرونا هم به دلیل تغییر تهیه‌کننده و مشکلاتی که در طول کار از زمان گرفتن پروانه ساخت تا نمایش با وزارت ارشاد داشته، ادامه داد: بدشانسی‌های زیادی داشتم تا این فیلم اولم را به سرانجام برسانم و تصور می‌کردم با باز شدن مدارس شرایط خوبی برای اکران داشته باشیم که با اعتراض‌های اخیر همه چیز عوض شد، با این حال فکر می‌کنم بچه‌ها نیاز به تنفس و تنوع دارند چون حتی اگر جنگ جهانی سوم هم بشود قرار نیست بچه‌ها درگیر شوند و باید نیازهای آن‌ها را تامین کرد. الان هم بنا به همین ضرورت «عینک» را اکران کردیم.

آقایی افزود: برای اکران در گروه هنر و تجربه حدود ۲۰ سالن سینما در اختیار داریم که فعلا یک ماه فیلم را اکران می‌کنند. علاوه براین، سه سال قبل با وزارت آموزش و پرورش قراردادی بسته بودیم تا امکان نمایش فیلم در شکلی متفاوت فراهم شود. این طرح پیشنهادی به صورت یک پویش در همکاری مشترک با آموزش و پرورش بود که آن‌ها هم استقبال کردند تا خودشان خواهان اجرا باشند و نمایش فیلم به شکل یک اردوی تربیتی درآید. اگر این روند ادامه داشته باشد، شرایط خوبی را رقم می‌زند تا تمام فیلم‌های مناسب گروه سنی کودک و نوجوان با تایید آموزش و پرورش در این قالب برای بچه‌ها نمایش داده شوند.

کارگردان فیلم «عینک» در بخشی دیگر از صحبت‌های خود به صحبت‌های مسئولان از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تولیدات بنیاد سینمایی فارابی اشاره کرد و گفت:‌ گفته شده که ۲۳ فیلم در بنیاد سینمایی فارابی حمایت می‌شود. برای من سوال است که از این میان چند فیلم در حوزه کودک هستند؟ من فیلمنامه‌ام را پس از گرفتن پروانه ساخت به فارابی که متولی سینمای کودک است، داده بودم تا شاید حمایتی شود ولی به نظر می‌رسد اصلاً آن را ندیده‌اند چون گفتند چنین فیلمنامه‌ای نداشتند. واقعا سوال است که چرا در فارابی میلیاردها تومان برای فیلم‌هایی خرج می شود که اصلا بِفروش هم نیستند. اگر مثلاً ۲۰ میلیارد تومان را که ممکن است برای یک فیلم پرخرج هزینه کنند، صرف ۱۰ فیلم کودک با بودجه پایین می‌کردند دست‌کم آثاری برای کودکان ساخته می‌شد که خوراک فرهنگی برایشان باشد.

آقایی با اشاره به وضعیت جشنواره فیلم کودک امسال که به دلیل نداشتن فیلم مثل هر سال برگزار نمی‌شود، دامه داد: یک بررسی ا اعتراضات اخیر در خیابان‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از شرکت‌کنندگان زیر ۲۰ سال سن دارند. آن‌ها ۱۰ سال پیش فقط ۱۰ سال سن داشتند و آیا در حوزه فرهنگی برای آن‌ها خوراکی فراهم شده بود؟ این یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی ماست و وقتی حوزه فرهنگ را رها می‌کنیم ، بعد بازخورد آن را می‌بینیم. خود من فرزند ۱۰ ساله‌ای دارم که هیچ خوراک فرهنگی مناسبی برای او نیست. این بچه‌ها یا مجبورند فیلم‌های قدیمی را ببیند یا پای ماهواره بشینند و محصولات خارجی را تماشا کنند. درحال حاضر بیشتر آثار تولیدی سینما به سمت کارهای طنز رفته و در حوزه سینمای کودک هم باید فاتحه آن را خواند چون با این وضعیت سال بعد هم شرایط بدتر خواهد شد.

خروج از نسخه موبایل