سومین دوره کارگاههای «از امروز» به منظور انتقال تجربههای سینمایی به علاقهمندان، آغاز به کار کرد.
بهگزارش سینمای خانگی از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، سومین دوره سلسله کارگاههای انتقال تجربه «از امروز» به همت سازمان سینمایی سوره با هدف انتقال تجربههای کارآمد و موثر به علاقهمندان سینما آغاز به کار کرد.سومین دوره کارگاههای «از امروز» به صورت هفتگی و در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه با محوریت انتقال تجربه ساخت آثار سینمایی مرتبط با سازمان سینمایی سوره و با همراهی عوامل این پروژهها در سالن سوره حوزه هنری انجام خواهد شد.همچنین کارگاههای انتقال تجربه اساتید و پیشکسوتان فیلمسازی سینما با هدف مرور تجربیات موثر آنها در ساخت آثار موفقشان و چالشهایی که برای طی این مسیر پر فراز و نشیب با آن مواجه بودند تا به هدف نهایی خود برسند، با حضور بهروز افخمی و منوچهر محمدی برگزار خواهد شد.در همین راستا، آغاز کارگاههای انتقال تجربه «از امروز» با حضور بهروز افخمی کارگردان سینما و تلویزیون روز چهارشنبه و پنجشنبه ۲۱ و ۲۲ دی ماه با موضوع «مدرسه انقلاب، کوچک جنگلی» برگزار خواهد شد.
همزمان با اعلام خبر آغاز این کارگاهها، برنامه کامل نشستهای این دوره رویداد «از امروز» که بهمن و اسفند ۱۴۰۱ برگزار میشود، اعلام شد.
کارگاه انتقال تجربه فیلم سینمایی «ضد»؛ با حضور امیرعباس ربیعی کارگردان و محمدرضا شفیعی تهیه کننده.
کارگاه انتقال تجربه فیلم سینمایی «هناس»؛ با حضور حسین دارابی کارگردان، احسان ثقفی و مهدیه عین الهی نویسندگان.
کارگاه انتقال تجربه فیلم سینمایی «موقعیت مهدی»؛ با حضور ابراهیم امینی نویسنده و امیر زاغری طراح صحنه.
کارگاه انتقال تجربه فیلم سینمایی «دسته دختران»؛ با حضور منیر قیدی کارگردان، پانتهآ پناهی بازیگر، محمدرضا منصوری تهیه کننده، دکتر محمد رضا شجاعی طراح صحنه، سامان لطفیان فیلمبردار.
کارگاههای انتقال تجربه «از امروز» محفلی است برای انتقال تجربه آثار سینمایی و رسانهای به علاقهمندان و هنرجویانی که برای ارتقا دانش، ارتباطات و گسترش تولید آثارشان در سینما پس از دوره تحصیل و به دور از مهارتهای مرسوم تخصصی برنامهریزی میکنند و قصد دارند شنونده تجربیات، موفقیت ها، شکستها و… افراد موفق در حرفه کاریشان باشند.
لازم به ذکر است که در ایام جشنواره فیلم فجر، برگزاری کارگاهها متوقف خواهد شد.
مهدی آذرپندار با اشاره به برگزاری سه جشنواره منطقهای تا پایان سال جاری، به محور فعالیتهای انجمن سینمای جوانان ایران اشاره کرد.
بهگزارش روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران به نقل از مهر، مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درحاشیه برگزاری اختتامیه سومین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» که به میزبانی انجمن سینمای جوانان اردبیل از تاریخ 9 تا 17 دیماه برگزار شد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباه فعالیتهای پیشروی انجمن سینمای جوانان ایران توضیح داد: شصتوپنجمین، شصتوششمین و شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان ایران به ترتیب به میزبانی استانهای یزد، بوشهر و یاسوج برگزار میشود تا با توزیع و تولید آثار شایسته هنری در حوزههای مختلف و مناطق مختلف جغرافیایی کشور، روبهرو شویم.
وی خاطرنشان کرد: انجمن سینمای جوان ایران فرآیند آموزشی و تولیدی خود را ادامه میدهد و بر اساس برنامه ریزیها مصمم است تا ۷۰ درصد بودجه انجمن را به استانها اختصاص دهد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران ضمن اشاره به فعال شدن شوراهای تولید در استانهای مختلف کشور، بیان کرد: در بسیاری از استانها شوراهای تولید فعالیت خود را آغاز کردند و در سایر استانها نیز تا آخر دیماه شاهد فعالیت این شوراها هستیم.
آذرپندار ادامه داد: در کنار کارگاههای آموزشی، اردوهای فیلمسازی «ایده تا تولید» را در دو استان دیگر برنامهریزی کردهایم تا شاهد برگزاری پنج اردوی فیلمسازی در سال 1401 باشیم.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران عنوان کرد: بعد از برگزاری موفق این اردو در بوشهر، همدان و اردبیل، در ادامه مشهد و کاشان نیز تا آخر سال میزبان این رویداد خواهند بود تا هر یک از این استانها با همراهی فیلمسازان پنج استان دیگر به صورت منطقهای تولید آثار خود را انجام دهند.
آذرپندار در پایان گفت: با توجه به برگزاری چهلویکمین جشنواره فیلم فجر ما در بهمنماه رویدادهای خود را متمرکز بر این جشنواره میکنیم تا عرضه فیلم کوتاه را در قالب این رویداد و جشنواره شاهد باشیم.
مهلت ارسال آثار فیلمسازان به سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم «۱۰۰» تا دهم بهمن تمدید شد.
بهگزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره فیلم «۱۰۰»، با تصمیم شورای سیاستگذاری و در پی استقبال فیلمسازان جوان و علاقهمندان به سینمای کوتاه، مهلت ثبت و ارسال آثار در سایت جشنواره بینالمللی فیلم «۱۰۰»، با ۱۰ روز افزایش تا دهم بهمن سال جاری تمدید شد.
پیش از این مهلت فراخوان سیزدهمین جشنواره فیلم «۱۰۰» برای دریافت آثار فیلمسازان در سه بخش رقابتی ملی، بینالمللی و مخاطب کودک و نوجوان، پایان دیماه ۱۴۰۱ اعلام شده بود.
فیلمسازان علاقهمند میتوانند آثار خود را برای حضور در بخشهای ملی و بینالمللی در قالبهای داستانی، مستند و انیمیشن و در قالب دلخواه برای شرکت در بخش مخاطب کودک و نوجوان در سایت جشنواره ثبت کنند.
جزئیات فراخوان و جوایز بخشهای مختلف این دوره نیز در سایت جشنواره به آدرس www.۱۰۰fest.com در دسترس است.
لازم به ذکر است که سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ و انجمن سینمای جوانان ایران طی روزهای گذشته تفاهمنامهای را امضا کردند که جزییات آن را اینجا میتوانید مطالعه کنید.
سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم «۱۰۰» به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره اوایل اسفند ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.
مریم خدابخش کارگردان فیلم کوتاه «جام جهانی» در بیستمین جشنواره Accolade Global Film Competition آمریکا بهترین کارگردان زن شاخته شد.
بهگزارش روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «جام جهانی» به کارگردانی مریم خدابخش و تهیه کنندگی علی تابع امام در بیستمین جشنواره Accolade Global Film Competition آمریکا، برنده جایزه بهترین فیلمساز زن شد.
Accolade Global Film Competition یک جشنواره فصلی آنلاین و معتبر بینالمللی است که تاریخ تأسیس آن به سال 2003 برمیگردد. در این جشنواره فیلمهای متنوع از سراسر جهان، گرد هم میآیند تا برای دریافت جوایز بخشهای مختلف به رقابت بپردازند. برگزیدگان هر فصل، به رقابت سالیانه جشنواره نیز راه خواهند یافت.
این جشنواره سینمایی در November 2022 برگزار شد.
زهرا آقاپور، علی تابعامام، کیان زارعی بازیگران فیلم کوتاه «جام جهانی» هستند.
عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از:
نویسنده و کارگردان: مریم خدابخش، مدیر فیلمبرداری: احسان اسکندری، صدابردار: شهرام متولی باشی، صداگذار: عبدالرضا حیدری، تدوین: مریم خدابخش، اصلاح رنگ و نور: علی شعبانی، گریمور: محسن صالحی، دستیار گریم: آرزو یازرلو، جلوههای ویژه: روحالله رضایی و نجمه امینی، مترجم: مهدی عرب و مالک سامرایی، مدیر تولید: پرویز خدابخش، مدیر تدارکات: جمیله سلیمی، دستیاران فیلمبردار: علی کرمی، بابک بابازاده و مهدی سلیمی، عکاس: علیرضا خدابخش، مشاور تولید: پیمان جعفری، تهیه کننده: علی تابعامام.
انجمن سینمای جوانان ایران پخش بینالمللی این فیلم را بر عهده دارد.
آفرین عبیسی در خصوص جایگاه زن در سینمای ایران گفت: من متأسفم که فرصت ایفای نقش مادر در سینما به افرادی داده می شود که چون شناختی از جایگاه مادر ندارند تصویری مخدوش از مادر ایرانی را در آثار ارائه می کنند؛ خیلی از بازیگران نقش مادر را خراب کردند و به بدترین شکل آن را در فیلم ها و سریال ها به تصویر کشیدند و این مسأله به عدم شناخت فیلمسازان برای انتخاب درست بازیگران باز می گردد.
بازیگر فیلم های سینمایی «عصر روز دهم» و «مهمان مامان»در مصاحبه با سینماپرس، گفت: بنده به ضرس قاطع عرض می کنم تا کسی مادر نباشد نمی تواند نقش مادر را به درستی ایفا کند! این اتفاق بسیار ناراحت کننده است که ایفای این نقش بسیار مهم و حساس در برخی فیلم ها و سریال ها به اشخاصی سپرده می شود که نه تاکنون ازدواج کرده اند و تجربه مادر شدن دارند و نه حتی با مادر و پدر خود زندگی می کنند!
وی ادامه داد: من اگر بخواهم کمی صریح تر بگویم باید عنوان کنم همه بازیگران نقش مادر را خراب کردند به جز خودم! من این باور و یقین را دارم که کارم را درست انجام دادم چون از سن ۱۷ سالگی تجربه مادر بودن را دارم و هر نقشی به من پیشنهاد شد بر اساس تجربه زیستی خودم با فرزندانم آن را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیدم.
عبیسی در پایان این گفتگو افزود: جایگاه زن و مادر آنقدر عظیم و بزرگ است که قطعاً سینمای ایران اگر همه تولیداتش را بر محوریت پرداختن به این جایگاه عظیم بگذارد باز هم نمی تواند حتی اندکی از این جایگاه رفیع را بازنمایی کرده و به تصویر بکشد؛ زن حیات بخش و مادر همه زندگی است.
سومین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران با رونمایی از سه فیلم کوتاه «اژدهای بالیقلو»، «معلم مدرسه» و «سارالماز» تولید شده در ژانرهای «پلیسی- جنایی»، «کمدی» و «ملودرام» به ایستگاه پایانی رسید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، سومین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران، روز جمعه 16 دیماه به میزبانی استان اردبیل و با حضور مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، عبداله بحرالعلومی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل، رضوان باقلاچی مدیرکل اجتماعی و فرهنگی استانداری اردبیل، سعید پوراسماعیلی معاون آموزش و پژوهش، آرش رصافی مشاور عالی انجمن سینمای جوانان ایران، سیدمحمدهادی آقاجانی معاون تولید و پشتیبانی، عالیه هاشمی مدیر آموزش انجمن سینمای جوانان ایران، سعید نوریان معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل، میردولت موسوی رییس انجمن سینمای جوانان اردبیل و جمعی از حامیان و اهالی سینما، هنرمندان و علاقمندان هنر سینما در محل فرهنگسرای بانوان با تجلیل از حامیان برنامه و شرکت کنندگان اردو و رونمایی از فیلمهای تولید شده به کار خود پایان داد.
در این مراسم میردولت موسوی مدیر انجمن سینمای جوانان اردبیل در ابتدای جلسه عنوان کرد: این اردو با حضور سه فیلمساز مطرح کشور به عنوان استاد و ۱۵ فیلمساز برگزیده از ۱۳ شهر در سه ژانر «پلیسی- معمایی»، «کمدی» و «ملودرام» برگزار و در نهایت به تولید سه فیلم کوتاه منجر شد.
وی افزود: فیلمبرداری این سه فیلم در سه نقطه استان اردبیل از روستای «سولا» تا «تیفیه» با مدیریت سه کارگردان و فیلمساز مطرح کشور با کارگردانی 15 نفر در قالب سه گروه و همکاری بیش از 60 نفر در پشت صحنه از جمله فیلمبردار، صدابردار، تدوینگر، مدیر تولید، عکاس، منشی صحنه، طراح صحنه و لباس، چهره پرداز، دستیاران، بازیگران، نیروهای امدادی، حمل و نقل و… صورت گرفت.
مدیر انجمن سینمای جوانان اردبیل بیان کرد: بیشترین تمرکز این اردو بر حضور جوانان و فیلمسازان ۲۰ تا ۳۵ ساله بود که در مجموع ۵۰ دقیقه فیلم که ماحصل مشارکت و همدلی فیلمسازان و عوامل اجرایی بود.
موسوی با قدردانی از حا میان این رویداد مهم فرهنگی که بدون حمایت استانی کاملا غیر ممکن بود، تصریح کرد: خروجی این اردو تولید و نمایش سه فیلم کوتاه «اژدهای بالیقلو» در ژانر «پلیسی معمایی»، «سارالماز» در ژانر «کمدی» و «معلم مدرسه» در ژانر «ملودارم» بود.
مدیر انجمن سینمای جوانان استان اردبیل در پایان توجه به حوزه آموزش و تولید آثار را به عنوان یک زنجیره به هم پیوسته عنوان کرد و گفت: یک میلیارد تومان اعتبار برای برگزاری این رویدادها و حمایت از فیلمسازان در زمینه تولید فیلم کوتاه در قالب شورای پیچینگ به استان اردبیل اختصاص یافته که ما از فیلمسازان در حوزههای مختلف حمایتهای لازم را انجام میدهیم.
در ادامه عبداله بحرالعلومی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این رویداد مهم فرهنگی در اردبیل با بیان این که در قدیم اردبیل با عسل معروف بود و امروز با هنر، با قدردانی از فیلمسازان شرکت کننده در اردو ابراز امیدواری کرد که ماحصل چنین اردوهایی تولید آثار موفق در عرصه ملی و بینالمللی است که باعث سربلندی مسئولین و حامیان چنین برنامههایی است.
پس از اعطای گواهینامه آموزشی گروههای شرکت کننده در مراسم اختتامیه، رضوان باقلاچی مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری با اشاره به برگزاری رویداد 2023 اردبیل و معرفی اردبیل به عنوان پایتخت گردشگری از فیلمسازان خواست تا در تولید آثار خود به معرفی توانمندیهای این استان بیشتر بپردازند.
در پایان مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران ضمن قدردانی از حامیان و برگزار کنندگان سومین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» خود را فرزند آذربایجان و اردبیل معرفی کرد و این را باعث مباهات خود دانست و از فیلمسازان استان خواست تا سعی کنند آثار خود را به زبان مادری و از محتوای بومی و سرزمین خود تولید کنند که چنین آثاری باعث افتخارشان خواهد بود.
سومین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران که توسط انجمن سینمای جوانان اردبیل از تاریخ 9 تا 17 دیماه با مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل و حمایت معاونت امنیتی سیاسی استانداری، اداره کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری، شورای اسلامی شهر و شهرداری، فرماندهی نیروی انتظامی، اداره کل امنیتی و انتظامی استانداری، سازمان حمل و نقل شهرداری، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، شرکت ملی کشت و صنعت و دامپروری پارس، سازمان مدیریت صنعتی نمایندگی استان اردبیل، هتل لاله سبلان، شرکت تعاونی تلاشگران مهر گرمی، اتاق خلاقیت ایران، کمیته علمی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی دبیرخانه رویداد 2023 اردبیل و مشارکت حدود 25 نفر از فیلمسازان، پیشکسوتان و هنرجویان دفتر اردبیل و نیز با حضور نزدیک به 40 نفر از بازیگران محلی و هنرورانی از روستای تیفیه استان اردبیل برگزار شد.
علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی گفت: تولید آثاری با محوریت بصیرت، تعهد و شهادت در سینمای جمهوری اسلامی ایران امری ضروری است و مدیران فرهنگی باید حمایت از این قبیل تولیدات را در اولویت و رئوس کارهای خود قرار دهند چرا که این اتفاق می تواند توطئه های دشمنان نظام و انقلاب اسلامی را خنثی کرده و باعث افزایش آگاهی و بصیرت در سطح جامعه شود.
مدیر مسئول نشریه «سینما رسانه»در مصاحبه با سینماپرس، گفت: وجود فیلم های ارزشی، روشنگرانه و متعهدانه برای نسل جوان و نوجوان ما بسیار ضروری است و می تواند تأثیرگذاری فراوان و مثبتی داشته باشد.
وی ادامه داد: متأسفانه ما کمتر شاهد تولید و اکران چنین فیلم هایی در سینما هستیم و توقع مان از مدیران فرهنگی و هنری و سینمایی این است که تمامی ظرفیت های سینما را برای تولید چنین آثاری اختصاص دهند.
سربخش سپس با بیان اینکه امیدواریم در جشنواره فجر پیش رو شاهد فیلم های بصیرت افزا باشیم متذکر شد: بسیار ضروری است که جشنواره فجر انقلاب اسلامی سرشار از فیلم های روشنگرانه و متعهدانه باشد.
این کارشناس فرهنگی در خاتمه این گفتگو افزود: مدیران فرهنگی باید بدانند وجود چنین آثاری می تواند برای نسل جوان راهگشا باشد. در اثرگذار بودن این فیلم ها روی نسل جوان هیچ شکی وجود ندارد و مدیران فرهنگی و سینمایی باید کم کاری های خود را در این حوزه جبران کنند. امیدواریم روزی فرا برسد که همه متولیان فرهنگی و هنری کشور از ضرورت تولید این قبیل فیلم ها آگاه باشند و جایگاه بصیرت؛ تعهد و شهادت در سینمای ایران روز به روز ارتقا پیدا کند.
سینمای دهه ۶۰ را سینمای طلایی ایران میگویند. اما چه ژانرهایی مردم را در روزهای جنگ به سینما آورد؟ آمار نشان میدهد که فیلمهای در ژانر مانند جنگی و حادثهای نقش بسیار مهمی داشتند. چیزی که برای سینمای حال حرف مهم دارد و میتواند راه نجات را نشان دهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با گذر از گزارشی که قبل از این درباره نسبت میان تعداد سینماها و مخاطبین ما با مقایسه سالهای بعد از پیروزی انقلاب با زمان فعلی نوشتیم، باید به بررسی کیفی درباره فیلمها بپردازیم تا ببینیم در سالهای دور و نزدیک ایران، چه فیلمهایی عامل فروش و جذب مخاطب در سینمای کشور بوده و هستند؟ از این گذشته نقش فیلمهای خارجی در این میان چیست؟
اما قبل از این بحث کیفی باید یادآور شد که معنای افزایش کیفیت فیلمها و راهکارهای جذب مخاطب به سینما، نفی افزایش تعداد سالنهای سینما نیست. زیرا سینماهای کشور ما هنوز به تعداد کافی و استاندارد جهانی نرسیده و باید تعداد سینماها افزایش داشته باشد؛ یکی از ملاکهای اولیه پیشرفت در هر کشور سینماها به عنوان ویترین فرهنگی و مظاهر تمدن است. سینما از اولویتهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است که امام خمینی در سخنرانی تاریخی خود در بهشت زهرا نشان دادند به این پدیده نگاهی درست و بروز دارند و قرار است سینما در ایران رشد داشته باشد. هم اکنون بسیاری از مردم شهرستانهای ما فاقد سینما هستند و در سالهای اخیر با سینماسیارها به تماشای فیلم و پویانمایی مینشینند.
سالنها همچنین باید از استانداردهای روز دنیا بهرهمند باشد. درست است که فیلمهای ما عموماً از نظر بصری بیشتر فیلمهای شهری و اجتماعیاند و در ابعاد نه چندان بزرگ هم میتوان آنها را تماشا کرد و از دیدن آنان لذت برد، اما این وظیفه مدیران سینمایی است که سینماها را با بالاترین کیفیت روز بسازند. امروز سینمای کشور ما حتی یک پرده IMAX ندارد. شاید فردا روزی فیلمهایی با ابعاد و مقیاس آثار بزرگ تولید و روانه اکران شوند که به چنین سینمایی نیاز داشته باشیم.
نمایش آواتار با سینمای IMAX
اما با گذر از این بحث باید به این نکته غمناک اشاره کرده و طلیعه گزارش بعدی را بنویسیم که، اگرچه تعداد سالنهای سینمای ما به اندازه استاندارد جهانی نیست اما فیلمها نیز مورد استقبال نیستند. در سالهای اخیر بسیاری از تهیهکنندگان علت فروش کم فیلمهای خود را کمبود سینما و سالنهای آن دانستهاند. آری، نبود سینما در برخی شهرستانها خود عامل کمبود فروش فیلم است، اما در بسیاری از شهرستانها و شهرهای کشور که سینما به انداز کافی وجود دارد، سالنها خالیاند و همانطور که در گزارش قبلی گفته شد، هر ایرانی هر 10 سال 3 بار سینما میرود. بنابراین باید نظری به فیلمها و موضوع سبد محتوای تماشاگران کشور داشت.
همواره سینمای سالهای دهه 60 را به عنوان سینمای پرمخاطب درنظر میگیرند. به عنوان مثال همان سال 1364 که در گزارش اشاره شد، سرشار از فیلمهای متنوع در ژانرهای گوناگون بوده است. از جنگی یا همان دفاع مقدس گرفته تا کمدی، تاریخی، ترسناک و درامهای اجتماعی ما.
از این گذشته فیلمهای اجتماعی حتی در تلخترین نمونههای خود از عنصر مهمی به نام عاطفه و عشق برخوردار بودند. چیزی که باعث میشد تا مخاطب قدری احساس سبکی و آرامش کند و یا به عبارتی دیگر با دیدن لحظاتی رؤیایی، آنچیزی که از سینما انتظار دارد، یعنی روشنایی را ببیند.
بنابراین دو نکته مهم تنوع ژانری و احساس آرامش، عشق و امید عناصری است که در فیلمهای آن سالها به کرات دیده میشود. نگاهی کنیم به فیلمهایی مانند پرنده کوچک خوشبختی یا گلهای داوودی که هردو فضایی کاملاً غمناک دارند و یا به نوعی به یکی از معضلات فردی و اجتماعی اشاره دارند. اما هردوی این فیلمها در زمان خود جزو فیلمهای پرفروش و پرمخاطب بودند. چراکه هردو دارای عنصر عشق و عاطفه سرشار بودند که باید در سینما آن را دید.
تنوع ژانری نیز کاملاً در سردر سینماهای کشور دیده میشد. یکجا فیلمهای اکشن آن روزها مانند تاراج و عقابها داشت و یکجای دیگر فیلمهای ترسناکی مانند طلسم و شب هفتم. سینمای دیگر عاشقانه نشان میداد و سینمایی دیگر فیلمهای بچههای جنگ را که با فاصله از شهر در جبههها مشغول جنگ بودند مانند بلمی به سوی ساحل، دیدهبان، هور در آتش و… . به این ترتیب همه آن چیزی که در احساسات انسانها مورد نیاز است و با واقعیت اطراف ارتباط داشت را میشد در سینماها دید. در عین حال معضلات و مسائل اجتماعی مهمی مانند اعتیاد، ازدواج دیرهنگام، تک فرزندی، نگهداری سالمندان در خانه سالمندان و… در سینما همراه با درامی جذاب و عاطفی مورد استقبال مخاطبین سینما قرار میگرفت.
نمایی از فیلم طلسم 1365 به کارگردانی داریوش فرهنگ
اما این همه چیز نیست بلکه باید نگاهی داشت به اکران گسترده فیلمهای خارجی. متأسفانه آمار رسمی و دقیقی از میزان اکران فیلمهای خارجی در سالهای ابتدایی دهه شصت در دسترس نیست اما آمارها خوشبختانه از سال 1364 توسط معاونت توسعه فناری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از سال 1395 منتشر شده است. با رجوع به این سالنامههای آماری میتوان اطلاعات دقیق و مستندی را درباره فروش فیلمهای سالهای اوایل دهه شصت استخراج کرد.
بر اساس سالنامه آمار فروش سینمای ایران در سال 1365، هر ایرانی حداقل یک بار و به طور متوسط دوبار در سال به سینما رفته است. چیزی که در سال 1364 نیز تقریباً همینگونه است. در سال 1364 عقابها ساخته مرحوم ساموئل خاچیکیان پرفروشترین فیلم در ژانر جنگی و دفاع مقدس است که 29 میلیون تومان با بلیت 73 ریال است. در سال 1365 فیلم گمشده به کارگردانی مهدی صباغزاده در گونه خانوادگی پرفروشترین فیلم سال با بلیت 86 ریال است که 20 میلیون تومان فروش میکند. این روند در سال 1366 نیز ادامه دارد و باز هر ایرانی در سال نزدیک به دو بار سینما رفته است و با بلیت 90 ریالی فیلم اجاره نشینها در گونه کمدی پرفروشترین فیلم سال شد و 34 میلیون تومان فروش کرد.
عقابها یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینما و پرفروشترین فیلم ایران است
در سال 1367 نیز فیلم کانی مانگا به کارگردانی سیف الله داد در ژانر جنگی 39 میلیون تومان میفروشد. در 1368 فیلم افق به کارگردانی رسول ملاقلی پور با بلیت 106 ریالی 37 میلیون و 400 هزار تومان پرفروشترین فیلم سال میشود. در یک سال باقی مانده به انتهای دهه 1360 نیز فیلم خاستگاری مهدی فخیمزاده با فروش با بلیت 149 ریالی 74 میلیون تومان فروش میکند و پرفروشترین سال میشود. اما در آخرین سال دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی، فیلم سینمایی عروس به کارگردانی بهروز افخمی در ژانر حادثهای و خانوادگی توانست با بلیت 22 تومانی 115 میلیون تومان فروش کند. بنابراین با در نظر گرفتن این 7 سال (1364-1370) میتوان گفت که فیلمهای دفاع مقدسی و جنگی با 3 بار، خانوادگی 2 بار، کمدی 1 بار و حادثهای نیز 1 بار پرفروشترینهای سالها به ترتیب توالی بودند.
حالا با نگاهی به تنوع ژانری در هر سال چه چیزی میبینیم؟ در 10 فیلم پرفروش سال 1364، دو فیلم در ژانر جنگی، 5 فیلم در ژانر حادثهای (اکشن)، 2 فیلم در گونه خانوادگی و کودک و نوجوان و 1 فیلم در گونه درام اجتماعی است.
در سال 1365 نیز دو فیلم خانوادگی، اجتماعی 3 فیلم، جنگی دو فیلم، کمدی دو فیلم و حادثهای 1 فیلم است.
در سال 1366 نیز، دو فیلم کمدی، جنگی 1 فیلم، خانوادگی 1 فیلم، درام اجتماعی 2 فیلم، تاریخی-حادثهای 3 فیلم است.
سال 1367، 2 فیلم جنگی، 4 فیلم خانوادگی، کودک و اجتماعی، حادثهای 2 فیلم و 2 فیلم کمدی داریم.
سال 1368، جنگی 2 فیلم، کمدی 2 فیلم، کودک و نوجوان 1 فیلم، حادثهای 2 فیلم، تاریخی 1 فیلم، درام اجتماعی 2 فیلم است.
سال 1369، خانوادگی 2 فیلم، کودک و نوجوان 2 فیلم، حادثهای 4 فیلم، درام اجتماعی 1 فیلم و جنگی 1 فیلم است.
سال 1370، 3 فیلم حادثهای، 2 فیلم کودک، 1 فیلم خانوادگی، 2 فیلم کمدی، 1 فیلم پلیسی و 1 فیلم جنگی داریم.
بنابراین همانطور که طبق مستندات و آمار رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میبینیم، در دهه 1360، 13 فیلم حادثهای، 10 فیلم کمدی، 10 فیلم خانوادگی، 10 فیلم اجتماعی، 9 فیلم جنگی و 7 فیلم کودک و نوجوان داریم. ژانرهایی مانند تاریخی نیز 3 فیلم و پلیسی 1 فیلم است.
اگر بخواهیم میان گونه درام اجتماعی به عنوان گونه رایج این روزهای سینمای ایران با دیگر گونهها مقایسهای انجام دهیم میبینیم که 53 فیلم در ژانرهای غیر اجتماعی و 10 فیلم در گونه اجتماعی قرار دارند. چیزی که بعد از دهه 60 و در دهه 70 کمکم جایگزین دیگر گونههای سینمایی شد و یکباره سینمای در ژانر ایران به سینمای شهری و اجتماعی تقریباً محض تبدیل شد.
نمایی از فیلم عروس ساخته بهروز افخمی به عنوان یکی از مطرحترین فیلمهای انتهای دهه 60
بنابراین میتوان اذعان کرد که اگر سینمای دهه 1360 را از نظر گیشه و فروش سینمای طلایی بعد از انقلاب مینامیم، به دلیل رویکرد تنوعخواهانه سینمای ایران نسبت به ژانرهای گوناگون سینمایی است. گونه درام اجتماعی بسیار مهم و شریف است و با روحیات مردم ایران که نسبت به همنوعان خود اهمیت قائلند نیز، همخوانی دارد. اما سینما داستان و کارکردی متفاوت دارد. پرده بزرگ سینما عطش نمایش خلاقیت، ایدهها و جذابیتهای بصری خاصی را دارد که عموماً در ژانرهای غیر درام شهری نمایان میشود. البته باید گفت که فیلمهای علمی-خیالی به عنوان یکی از سینماییترین ژانرهای هنر هفتم است تقریباً در سینمای ایران در آن دوران جایگاهی ندارد. تنها این فیلمهای خارجی است که گونه فانتزی و علمی-خیالی را به دوش میکشد.
نمایی از فیلمهای دهه 1360؛ بایکوت، ترور، ترن، خانه عنکبوت
بحث تحلیل و بررسی یک به یک فیلمهای اجتماعی و خانوادگی از نظر محتوا خود یک پرونده و مجموعه گزارشهای جداگانهای میطلبد اما خاطرات ما و فیلمها به اندازه کافی گواه آن هستند که فیلمها در تلخترین حالت ممکن، امیدآفرینی و خوشبینی به زندگی آن هم در سالهای جنگ و بمباران، به خوبی احساس و دیده میشود. میخواهم زنده بمانم، پاییزان، گلهای داوودی، بگذار زندگی کنم، مادر، عروس و… فیلمهایی اند که با آنها اگر گریه کنیم با احساساتی سرشار از شور زندگی به خانه برمیگشتیم.
نتیجه آنکه سینمای امروز با تغییر نگاه در رویکرد به فیلمهای اجتماعی و افزایش فیلمها در ژانرهای گوناگون میتواند فضای تغییر و تحول را بیشک تجربه کند و مردم بار دیگر با علاقه وافر به سینماها بیایند.
سؤال دیگری اما باید پاسخ داده شده و جواب آن مورد بررسی قرار گیرد، اکران فیلمهای خارجی چقدر میتواند به فروش سینمای ایران کمک شایان کند؟ این سؤال را در گزارش بعدی مورد بررسی قرار خواهیم داد.
سینمای ایران در روزهای اخیر شرایط بهتری را تجربه کرده و اکران آثار جدید روی پرده نفسی تازه را به ریههای هنر هفتم وارد کرده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، موضوع مخاطب همواره برای سینما و سینماگران از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
موضوعی که چندیاست بسیار از آن نوشتهایم، حتی شاید هرکسی که کمترین ارتباطی با سینما دارد نظری در رابطهبا این موضوع داده باشد.
یکی از راهکارهای مطرح شده برای احیا مجدد گیشه سینما اکران آثار جدید و البته توجه به کیفیت این آثار بود، اقدامی که چندیاست در دستورکار قرار گرفته و تعداد فیلمهای جدیدی که به چرخه اکران میرسند نسبت به قبل افزایشی چشمگیر داشته است.
سال جاری آثار بسیاری در صف اکران ماندند طوری که شاید بتوان گفت آثار روی پرده سینما تا آبانماه سال جاری تغییر چندانی نداشته و اکران تکراری بلای جان گیشه سینما شده بود، اکران آثار جدید بعد از این بازه توانست به رونق حداقلی گیشه سینما کمک شایانی کند.
در شرایط فعلی هم مطابق با آمار سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) درهفت روز گذشته فیلمهای جدید سینمای ایران آمار قابل قبولی را ثبت کردهاند.
فیلم «بخارست» که از 24 آبانماه به اکران رسید در رتبه اول فروش در هفت روز گذشته قرار دارد و با 80,757 مخاطب در 3,791 سانس فروش خوبی را تجربه کرده است.
همچنین «لوپتو» عباس عسکری در 2,050 سانس 46,542 مخاطب را در سینما آورده و در رتبه دوم اکران 7 روز گذشته قرار دارد.
اما نکته مهم این مطلب سومین فیلم پر مخاطب هفته اخیر است؛ «ملاقات خصوصی» سیزدهم این ماه وارد چرخه اکران شده و روزهای ابتدایی حضور خود در سینماها را تجربه میکند، اما در همین مدت 6 روزه اکران 24,934 مخاطب را در 1,414 سانس به سینما آورده و 18 مخاطب را در هر سانس تجربه کرده است، آماری که به نسبت میانگین کلی مخاطب سینما رو به رشد است.
در کل تنها با بررسی همین آثار متوجه شرایط رو به رشد سینما خواهیم شد، بهطوریکه به گواه آمار 65 درصد فروش سینمای ایران در هفت روز گذشته تنها مربوط به همین 3 فیلم است.
اما فارغ از تمامی این موارد وضعیت کلی همچنان شرایط مساعدی را تجربه نمیکند، سینمایی انفرادی ساخته سید مسعود اطیابی از آثاری است که تجربه فروش خوبی را تجربه کرده و در رتبه نخست فروش آثار قرار دارد؛ میانگین مخاطب پرفروشترین اثر سال هم شرایط خوبی ندارد و با 2,428,302 مخاطب در 85,654 سانس بهصورت میانگین تنها 29 نفر را در هر سانس روبهروی پرده نقرهای نشانده است.
درپایان گفت وضعیت سینمای ایران در آستانه فرارسیدن مهمترین جشنواره سینمایی ایران اسلامی شرایط رو به بهودی را تجربه میکند اما این شرایط تا زمان رسیدن به اوج فاصله بسیار دارد.
محمدتقی فهیم منتقد سینما مطرح کرد که در دهه هفتاد از مدیران بنیاد فارابی شنیدم که عنوان کردند ما نیاز به مخاطب «تخمه شکن» نداریم و مشابه همان مسیر شوروی را با حذف مخاطب از سینما ادامه دادند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، نشست «قهرمانپردازی در سینما»، با سخنرانی محمدتقی فهیم منتقد سینما در سالن شماره سه سینما فلسطین محل برگزاری سیزدهمین جشنواره مردمی «عمار» برگزار شد.
فهیم در ابتدای این نشست با اشاره به سینمای قهرمانپرداز گفت: سینمایی سرگرم کننده است که قصهگو و قهرمانپرداز باشد؛ سینمایی که با قهرمان ساخته و پرداخته میشود، حتماً سرگرم کننده است. اگر قرار باشد ما سینمای سرگرم کننده داشته باشیم، باید قهرمان فیلم را بسازیم، یعنی اینها الزام و ملزوم یکدیگر هستند.
وی ادامه داد: پس از انقلاب در مقام یکی از کشورهای تولیدکننده رتبه خوبی را به دست آوردیم، اما در ارتباط با مخاطب ناکام ماندیم، به این دلیل که نتوانستیم با دل مخاطب پیش برویم. سینمای «دلی» دقیقاً آن سینمایی است که در ارتباط با تماشاگر توفیق کسب میکند.
این منتقد سینما گفت: در تمام این سالها گفته شده است که فیلم باید با ذهن، عقل یا مغز مخاطب کار کند و سینما باید اندیشمند و دارای پیام مستقیم باشد؛ همه این حرفها تا زمانی درست است که به دنبال دل مخاطب باشیم، در غیر این صورت هر تلاشی در این راستا بیهوده خواهد بود. سینما در دهه شصت، چندسالی سینمای قصهگو شد، فیلمها قهرمان داشت و به نوعی قهرمانانش کنشمند بودند و نسبت به مخاطبانش احساس وظیفه میکردند تا بتوانند او را سرگرم کنند؛ بنابراین سرگرم کردن اولین قدم ارتباط مخاطب با فیلم است.
فهیم ادامه داد: چند سال پس از انقلاب، نگاه سرگرم کننده به فیلم تبدیل به یک رویکرد ضد ارزش شد و هر اندازه که جلوتر رفتیم، کم کم سینما از سبد مصرفی خانوادهها حذف شد. حتی مدیران و مجموعههای دولتی در ارتباط دادن بودجه به پروژهها به دنبال این بودند که افراد بتوانند هرچه سریعتر در فیلمها مانیفست اعلام کنند. نتیجه این اتفاق سبب شد تا قهرمان و قصهگویی از سینما حذف شود.
وی افزود: زمانی که انقلاب در کشورمان صورت گرفت، مدیران همان تجربه و خطای شوروی را پیش رو قرار دادند و آن چیزی نبود جز حذف قهرمان و قصهگویی از سینما. این در حالی است که سینمای شوروی در دورهای قدرتمندترین سینما بود، تا جایی که مکاتب مهم فیلمسازی در شوری پدید میآید که معروفترین آن آیزنشتاین ۲۲ ساله است که با مکتب مونتاژ دنیا را تکان داد. پس از مدتی در این کشور شاهد هستیم که به دلیل بی توجهی به عنصر سرگرمی و توجه به هدفگذاری دل مخاطب، شوروی عملاً چندسال بعد در برابر سینمای غالب جهان عقب نشینی میکند.
فهیم ادامه داد: آیزنشتاین در پس این اتفاقات مینویسد که دیگر دوران قهرمان فردی در سینمای شوروی گذشته است، یعنی فیلمسازان به قهرمان جمعی توجه میکنند. دقیقاً مشابه این جمله را در دهه هفتاد از مدیران بنیاد فارابی شنیدم که عنوان کردند ما نیاز به مخاطب «تخمه شکن» نداریم و مشابه همان مسیر شوروی را با حذف مخاطب از سینما ادامه دادند.
وی افزود: در دهه هفتاد قرار شد تا سینمای فرهیخته و فعال داشته باشیم، اما با حذف مخاطب بدترین آسیب را به سینمای ایران زدند، تا جایی که از اواسط دهه هفتاد سینمای ایران به قول قماربازان سینمای مفت باز شد و همه چیز را مجانی باخت، یعنی تولید کرد اما مصرف کننده روز به روز کاهش یافت. این منتقد سینما گفت: در دهه اخیر روسها تلاش کردند سینمای شان را از آن مسیر تغییر دهند، روسهایی که در مقطعی فیلمسازانش، بنیانگذار سینما در اروپا همچون سوئیس، مکزیک و حتی آلمان بودند. در آن مقطع آمریکا به موازات تصمیمات غلط این کشورها به سینمای قهرمانمحور روی آورد و سینمایش بر دیگر کشورها غلبه شد.
وی افزود: سینمای آمریکا سینمایی است که در جهان حاکم است و در درجه اول با دل مخاطب کار میکند و در نهایت میتواند تأثیرات سیاسی و فرهنگی بگذارد تا جایی که به واسطه فیلمهایش بازتولید ارزشهای آمریکایی و رویای آمریکای کند.
فهیم گفت: سینمای ایران با حذف قهرمان روند خوبی را طی نکرد و نمیکند و حتی امروز ما با سینمای حتی ضد ایرانی مواجه هستیم. سینمای ما اساساً سینمای ملی ندارد و شاید چند فیلم علی حاتمی را مثال بزنم که تا حدودی به مرز سینمای ملی نزدیک است. زمانی که فیلمساز در فیلمهایش به دنبال قصه و قهرمانپردازی نیست، در نهایت تبدیل به فیلمسازی میشود که با پیروی از برخی جریانات بیرونی، به دنبال دریافت جوایز از جشنوارههای مختلف خارجی است، اما فیلمی که مورد نیاز مردم است، تولیدی بوده که متأثر از مجموعه پشتوانه تاریخی و هویتی کشور ایران باشد. قهرمان فاقد هویت دیگر قهرمان نیست؛ بنابراین اصلیترین وجه قهرمان این است که هویت تاریخی و ملی داشته باشد.
وی افزود: قهرمانی که فاقد ایدئولوژی، هویت و ریشه باشد، بدون تردید معنا ندارد. فیلم باید دارای شاخصههای ایرانی و بیشتر از آن شاخصههای ملی باشد. بی تردید ایرانی بودن در حوزه اقتدار معنا مییابد یعنی فراتر از مرزها بحث ایران ارزش دارد، اما ارزش عنوان این است که به یک اثر ببخشد.
فهیم گفت: زمانی که درباره قهرمان صحبت میکنیم، حتماً باید قهرمان ملی باشد. قهرمانی که قرار است در سینمای ایران بسازیم، باید تجسم، تندیس و تبلور جامعه ایران باشد. همچنین زمانی که صحبت از قهرمان میکنیم، باید در کنارش ضدقهرمان ساخته شود. اصلیترین مشکل سینمای ایران این است که فیلمسازانش، مسیر فیلمسازی را بلد نیستند. قهرمان زمانی قهرمان میشود که فیلمساز پشت دوربین بلد باشد که چگونه باید فیلم بسازد و نسبت به ابزارهای آن مسلط باشد. همچنین یکی از تمایزهای فیلمسازان با یکدیگر در خلاقیت هنری و فرم است که همین امر موضوع خدادادی است و قابل آموزش نیست و در ناخودآگاه فرد شکل میگیرد.
این منتقد سینما مطرح کرد: برای قهرمانپردازی در فیلم، نیاز است که فیلمساز درباره کشورش اطلاعات داشته باشد و این همان پژوهش است. قهرمانپردازی در سینما برخلاف تصور روشنفکران، کار بسیار سختی است که اگر آسان بود، امروز در کشورمان فیلمسازان زیادی موفق به قهرمانپردازی میشدند. آن چیزی که امروز فیلمساز باید به دنبال آن باشد، آموختن سینما در اندازهای است که میزانسن را بشناسد تا بتواند میزانسنی از قهرمان را ارائه کند، یعنی قهرمان از میزانسن ایرانی ساخته شود تا برای مخاطب قابل باور باشد. این اتفاق نمیافتد، مگر آنکه فیلمساز اهل مطالعه و پژوهش باشد و سینما را به لحاظ تکنیک فرا بگیرد. فیلمهای آمریکایی به گونهای است که در همه بحرانهای سیاسی و اقتصادی خلاف جهت جریانهایی بوده که به دنبال تخریب جامعه است. تولیدات فیلمسازان آمریکایی به گونهای بود که برای آمریکا تمدن ساختند. تمدنی که مردم دنیا آن را باور کردند. دلیل این امر هم تعهد فیلمساز به مردم بود.
وی افزود: سالها از انقلابمان میگذرد و اتفاق بزرگی که در انقلابمان رخ داد این بود که زنها با پوشش وارد جامعه شدند و در عرصههای مختلف خوش درخشیدند در حالی که لیبرال دموکراسی حاکم در دنیا میگوید با پوشش نمیتوان فعال اجتماعی شد. آیا فیلمسازان ایرانی طی این سالها توانستند این بخش از جامعه ما را به واسطه فیلمهایشان به دنیا معرفی کنند؟
فهیم گفت: در بحث قهرمان هرچه فیلمسازان متعلق به حال جامعه و ریشه در گذشته باشند بیشتر میتوانند در حوزه قهرمانی کار کنند. قهرمان و ضدقهرمان باید دارای ویژگیهای نزدیک به هم باشد تا به امتحان نهایی که میرسند، قهرمان پیروز شود و ضد قهرمان شکست بخورد. بهنظرم بهترین قهرمان در فیلم حاتمی کیا با نام «آژانس شیشهای» بود که میتوانیم از آن به عنوان الگویی در سینمای ملی یاد کنیم. فیلمی که دارای قهرمان و ضدقهرمان بود. فیلمهای رضا میرکریمی تا پیش از فیلم «یه حبه قند» را میتوان در چارچوب سینمای ملی نام برد. در این راستا میتوان به فیلم «زیر نور ماه» و «خیلی دور، خیلی نزدیک» اشاره کرد. البته فیلم «به آهستگی» هم مناسب سینمای ملی است چراکه نقش زن در این فیلم کنشمند و معرف یک زن ایرانی بود.
این منتقد سینما اظهار کرد: قهرمان برخی از فیلمسازان ایران، ذلیل هستند یعنی قهرمانان از خود واقعیت قهرمان عقبتر هستند. فیلم «تک تیرانداز» درباره شهید زرین که دو سال پیش ساخته شد، مصداق بارز این جمله است. شهید زرین در کتابها خواندیم که شخصیت بسیار جذاب و قابلیت قهرمانانه داشت، اما وقتی این شخصیت تبدیل به فیلم شد، دیگر آن قدرت قهرمان را نداشت و قهرمان عقبتر از واقعیت فیلم باقی ماند، در حالی که قهرمان باید یک قدم از قهرمان واقعی جلوتر باشد. اما قهرمانان سینما هرچه ساخته شده است، ده قدم عقب تر هستند و کاریزمای لازم را ندارند. در سینمای «دلی» قهرمان باید جذابیت و کاریزما داشته باشد و در سینمای ایران نمونههای کمی داریم که از واقعیت قهرمانها جذابتر و تأثیرگذارتر باشد.
وی با اشاره به فیلم «تختی» گفت: متأسفانه آقای توکلی شخصیت تختی را به صورت یک فرد عقبمانده افسرده نشان داد. تختی در فیلم آقای توکلی زمین تا آسمان با تختی واقعیت فرق داشت. قهرمان ملی نیازمند پشتوانه سینمای ملی است و سینمای ملی، پژوهش ملی میطلبد و در نهایت پژوهش نیازمند فرد متخصص نسبت به جامعهاش است. سالانه دولت اعتبارات کلانی را به سینمای کشور تزریق میکند که یک سری شارلاتان و سیاسی از آن خارج میشود و به قول قماربازان، مفتبازانی هستند که در داخل و خارج مفت میبازند. دلیل باخت در داخل این است که با پول مردم فیلم میسازند و بازتولید آن ارزشهای مردمی نیست و دلیل باخت در خارج از کشور این است که باج میدهند.
فهیم در پایان عنوان کرد: امروز چرا مردم سیستان و بلوچستان باید از سینما محروم باشند؟ روش غلطی در سینمای کشور پیش گرفته شده است. امروز مدیران فارابی نمیدانند چه فیلمی مناسب کشور است و آن کسی فیلم میسازد که زورش برسد. از یک فیلمنامه میتوان تشخیص داد که این فیلم خوب یا بد است و این امر وجود یک فرد متخصص را میطلبد که ما شاهدش نیستیم. گاهی باید چندین مرتبه فیلمنامه خوانده شود تا فیلم خوب را از فیلم بد تشخیص دهیم.