سینمای مقاومت می‌تواند ژانر ملی سینمای ایران باشد

بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون کشور، «سینمای مقاومت» را عرصه‌ای جدی و متفاوت از سایر عرصه‌ها برشمرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، این روزها هفدهمین دوره از جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت با انتشار فراخوان و نشست خبری فعالیت خود را آغاز کرده است. جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت با شعار گفتمان مقاومت، نهضت جهانی مستضعفین و آزادی قدس شریف؛ به همت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح اسفند ماه سال جاری با دبیری جلال غفاری قدیر در  خلیج همیشه فارس برگزار خواهد شد.

به همین بهانه گفتگویی با هوشنگ توکلی هنرمند پیشکسوت هنرهای نمایشی کشور انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

هوشنگ توکلی گفت:به طور کلی تولید هر اثر هنری، جستجویی برای یافتن معانی زندگی و یا معنی بودن انسان در این هستی است. انسان در این دنیا چه میکند؟ در این  قرن و دنیای وحشی فیلمسازان و دست اندرکاران ما باید تمرکزشان را بر روی طرح این معمای اصلی و شناخت انسان‌های فداکاری که همه وجودشان را در این مسیر می‌گذارند و در این مسیر جانفشانی می‌کنند، بگذارند.

 هوشنگ توکلی بیان کرد: ما هر ساله شاهد کارهای انگشت شماری هستیم که متفاوت از دیگر آثار می‌باشند و شاهد این هستیم که بیشتر مولفین و تولید کنندگان این آثار هنوز جستجوگرند و به دنبال یافتن معانی زندگی هستند. براین مبنا  برای تولید در حوزه مقاومت هم دغدغه‌مندی فردی و جستجوگری مولف، دو ویژگی مهم و ضروری است و حتی در کارهای سفارشی اگر سفارش گیرنده فردی دغدغه‌مند و جستجوگر معنا باشد اثری درخشان‌تر ارائه خواهد کرد.

وی افزود: سینمای مقاومت در صورت گسترش و توسعه آثار در این حوزه می‌تواند و باید در جریان مقاومت تاثیرگذار باشد وگرنه کاری عبث صورت گرفته است. در این راستا می‌باید مسئولان و نهادهای تصمیم گیر در درجه اول وقت بیشتری را صرف حوزه سینمای مقاومت کنند و همچنین از همه  ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغی خود برای دیده شدن هر چه بیشتر و بهتر این آثار استفاده نمایند. برای رسیدن به آثار مقبول در حوزه مقاومت لازم است یا بهتر است، مدیر و سینماگر هر یک در حوزه تخصصی خود نقش‌آفرینی کنند که البته با یک مدیریت صحیح این راه ادامه می‌یابد و ما هر ساله شاهد آثاری هستیم که جرقه‌هایی از امید را در دلمان روشن می‌کند و چراغ سینمای مقاومت را روشن نگه می‌دارد.
 این بازیگر پیشکسوت اضافه کرد: سینمای مقاومت قابلیت تبدیل شدن به یک ژانر ملی را دارد ولی متاسفانه مسئولین در این زمینه کوتاهی کرده‌اند. ما در حوزه مقاومت مشکل مخاطب نداریم و مخاطب ملی با این گونه از سینما همراه است. در این زمینه بیشتر مشکل تولید داریم. برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت در این راستا حداقل می‌تواند این جریان فکری را زنده نگه دارد و این خود، کاری با ارزش است.

هر چه مسئولین در این حوزه دلسوزانه‌تر عمل کنند و با هنرمندان همراه گردند؛ طبیعتاً تاثیرگذاری این نوع جشنواره‌ها در دیده شدن بیشتر آثار سینمایی مقاومت و تبدیل مقاومت به یک ژانر ملی بیشتر خواهد بود. آنچه مسلم است ردپای جشنواره مقاومت بعدها در آثار بزرگتری دیده خواهد شد.

مخاطب‌ شناسی سینما/ تنوع در ژانر راه جذابیت

ژانر‌های متفاوت و مختلفی در سینما وجود دارد، ژانرهایی که هرکدام سلیقه و مخاطبی را به سینما می‌آورد اما در سینمای ایران به تعداد کمی از آن‌ها توجه می‌شود؛ در این مطلب نگاهی به ژانرهای مختلف سینمایی و مخاطبین آن‌ها در این روزهای سینمای ایران خواهیم داشت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، اگر هنر و سینما را به عنوان یک «کنش ارتباطی» در نظر بگیریم، این کنش از اجزا مختلفی تشکیل شده است. فرستنده(هنرمند)، پیام(اثر هنری) و گیرنده(مخاطب)، اصلی‌ترین اجزا آن هستند. بررسی تاریخی نشان می‌دهد که در دوره‌های مختلف تمرکز بر روی یکی از این اجزا بوده است، به طور مثال در دوران کلاسیک آنچه اهمیت داشت فرستنده یا همان «هنرمند» بود. در دنیای مدرن، نظرها معطوف به پیام یا چیستی «اثر هنری» بود. اما بی‌شک در دنیای امروز آن چیزی که در مرکز توجه قرار می‌گیرد «مخاطب» است. از این رو است که بسیاری از آثار هنری سودای کنشگری مخاطب را دارند و تلاش می‌کنند «مخاطب فعال» را جایگزین «مخاطب منفعل» کنند.

جدا از این بحث‌های نظری می‌توان به یک نکته قطعی اشاره کرد؛ اثر هنری بدون مخاطب وجود ندارد. هر اثر هنری برای مخاطب ساخته شده است و آثار هنری می‌توانند مخاطبان خود را شکل دهند و بسازند. در این گزارش تلاش خواهیم کرد نگاهی به ژانرهای مختلف سینمایی و مخاطبین آن‌ها در سینمای این روزهای ایران داشته باشیم.

*«اثر هنری» بدون مخاطب وجود نخواهد داشت

مخاطب همواره مهم‌ترین عنصر و عضو خانواده سینما است، خانواده‌ای که اگر این عضو مهمش را از دست دهد حیاتش به خطر می‌افتند.

اما شاید در اینکه مهم‌ترین مسئله برای جذب مخاطب چیست اختلاف‌نظر وجود داشته باشد، نظری که شاید نشان‌دهنده راهبرد مناسب برای احیا دوباره سینما و بازگشت آن به روزهای اوج و پر مخاطبش باشد.

هر ژانر سینمایی مخاطب خود را دارد و عدم وجود آن در سبد اکران بعث حذف دایره مخاطبانش از سالن‌های سینما می‌شود.

یکی از موارد همیشه مطرح شده برای تأثیر در این مهم، کیفیت آثار سینمایی است؛ موضوعی که قطعاً در کشاندن مخاطب به سالن‌های سینما بی‌تأثیر نیست، بی‌تردید هر چه اثر سینمایی از کشش و ساخت بهتری برخوردار باشد مخاطب بیشتری برای دیدن آن به گیشه مراجعه می‌کند.

اما یکی از موضوعات مغفول مانده دراین‌بین ژانر آثار مختلف سینمایی است؛ موضوعی که شاید اهمیت و تأثیر پرداختن به آن در جشنواره فیلم کوتاه تهران که شعارش تنوع در ژانر بود مشخص شد.

هر ژانر سینمایی مخاطب خود را دارد و عدم وجود آن در سبد اکران بعث حذف دایره مخاطبانش از سالن‌های سینما می‌شود.

*مخاطب هر ژانر به گواه آمار

جدا از تمامی این موارد باید پرسید که از میان ژانرهای موجود در سینمای ایران کدام یک نقش پررنگ‌تری را در جذب مخاطب ایفا می‌کند.

موضوعی که بر اساس یک باور عامیانه که البته گه گدار به گواه آمار هم ثابت شده می‌گوید که فیلم‌های کمدی و طنز همیشه پله اول آمار مخاطبین را برای خود می‌کنند.

از طرفی هم آثار اجتماعی خاص با بازیگران چهره می‌توانند با آثار کمدی برابری کنند.

*کمدی، پربیننده‌ای بر لبه پرتگاه

به گواه آمار سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) آثار کمدی بخش مهمی از مخاطبین سینما را شامل می‌شوند، گزاره‌ای که برای تمامی آثار کمدی صادق نیست و گاهی خلافش هم ثابت شده است.

آثار کمدی اکران شده در سال ۱۴۰۱ در مجموع ۱۵ اثر را شامل شده که از ابتدای زمان اکرانشان تا کنون ۵ میلیون و ۲۰۴ هزار و ۵۶۳ مخاطب را در ۲۲۷ هزار و ۲۹۲ سانس به سالن‌های سینما آورده‌اند.

 آماری که حدوداً نشان‌دهنده ۲۳ مخاطب در هر سانس بوده و نزدیک به ۵۰ درصد از کل مخاطبین سینما را شامل شده است.

اما نکته قابل‌توجه در این ژانر سینمایی است آثاری هستند که باعث شدند سینما کمدی با وجود مالکیت بر نزدیک به نیمی از مخاطبین سینمای ایران، از میانگین مخاطب خوبی در هر سانس برخوردار نباشد.

در میان آثار کمدی اکران شده انفرادی با ۲ میلیون و ۳۹۳ هزار و ۴۷۷ مخاطب در ۸۳ هزار 563 سانس و دارابودن میانگین 29 مخاطب در هر سانس بهترین آمار جذب مخاطب را دارد.

همچنین در این ژانر پرمخاطب فیلم «سلفی با دموکراسی» که با سرمایه‌گذاری انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز ساخته شده از آماری کم‌برخوردار است، تعداد 3 هزار و 497 مخاطب در 606 سانس و دارابودن میانگین 6 مخاطب در هر سانس نشان‌دهنده شکستی بزرگ در اکران این فیلم است.

«سلفی با دموکراسی» از دو عنصری که معمولاً باعث موفقیت در اکران می‌شوند را داراست؛ بازیگر چهره و کمدی بودن هر دو عنصری است که فیلم‌های بسیاری را به پرفروش‌های تاریخ سینما تبدیل کرده؛ اما این بار  و در این فیلم مفید فایده نبوده است؛ اتفاقی که نشان می‌دهد استفاده از این دو عنصر بدون توجه به کیفیت تضمینی بر موفقیت نخواهد بود.

*سینمای اجتماعی با مخاطب خاص و سخت‌پسند

سینما با موضوعات اجتماعی معمولاً با مخاطب خاص خود همراه است؛ مخاطبی که البته با کارگردان‌ها و بازیگران خاصی هم برای دیدن این آثار به سینما می‌آید، کارگردانانی که به‌نوعی به برندهای معتبری در ساخت آثار اجتماعی تبدیل شده‌اند.

سینمای اجتماعی در سال 1401 نزدیک به 3 میلیون و 703 هزار و 526 مخاطب را 193  هزار و 306 سانس به سینما آورده است.

از ابتدا هم برخی از این کارگردانان به لطف ساخت فیلم‌های سیاه‌نمایانه و دریافت جوایز خارجی موردتوجه قار گرفتند و بعد  از آن وارد دایره توجه مخاطبین شدند.

البته با یک مقایسه سرانگشتی میان آثار این ژانر درگذشته با آثار فعلی سینما متوجه افت مخاطب آثار تلخ اجتماعی خواهید شد.

برای مثال مقایسه آمار فروش دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «قهرمان» و یا حتی «فروشنده» می‌تواند آشکارا به این اتفاق صحه بگذارد.

سینمای اجتماعی در سال 1401 از ابتدای اکران هر فیلم تا کنون نزدیک به 3 میلیون و 703 هزار و 526 مخاطب را 193  هزار و 306 سانس به سینما آورده است، آماری که نشان‌دهنده میانگین 20 مخاطب در هر سانس است.

آثار اجتماعی سینما در کل 35 درصد از جامعه مخاطبین هنر هفتم را شامل شده‌اند، مخاطبینی که از در هر فیلم فرازوفرود زیادی را برای استقبال از آن اثر نشان داده‌اند.

در این ژانر سینمایی که بعضی از آثار آن اکران بسیار محدودی را تجربه کرده‌اند رتبه اول میانگین مخاطب مربوط به فیلم بهروز شعیبی است، هناس با 225 هزار و 593 مخاطب در 9 هزار و 44 سانس و میانگین مخاطب 25 نفر در هر سانس بهترین آمار میانگین مخاطب در میان آثار این ژانر را دارد.

از طرفی هم فیلم «تی تی» با 652 هزار و 726 مخاطب بیشترین مخاطب را به خود جذب کرده و «علفزار» کاظم دانشی نیز با 641 هزار 973 مخاطب رتبه دوم تعداد مخاطب را دارا است.

کمترین میزان مخاطب نیز مربوط به «پسران دریا» با 629 مخاطب در 159 سانس و میانگین 4 مخاطب است.

به‌طورکلی ژانر اجتماعی مخاطبین خاص خود را دارد که با فیلم‌های خوش‌ساخت و البته تیم کارگردانان خاص و بازیگران چهره رابطه بهتری دارند، البته فروش فیلم «علفزار» که اولین کارگردانی کاظم دانشی محسوب می‌شود نشان‌دهنده این است که کیفیت و موضوع فیلم در اولویت اول این لیست قرار دارد.

*افزایش مخاطب با آثار خاص در ژانرهای جدید

در میان همه این آثار در سینمای ایران برخی ژانرها به‌صورت تک فیلمی قرار دارند، برای مثال فیلم «موقعیت مهدی» هادی حجازی فر و یا فیلم «شین» در ژانر ترسناک از آثاری هستند که می‌توانند مخاطب جدیدی را به سبد مخاطبین سینما بی افزایند.

آثاری در ژانرها و با موضوعات جدید می‌توانند مخاطب جدیدی را به سینما آورده و با دربر گرفتن سلیقه‌های جدید آمار مخاطبین این هنر را افزایش دهند.

برای مثال موقعیت مهدی که با سرمایه‌گذاری سیما فیلم و بنیاد فرهنگی روایت فتح ساخته شد تعداد 414 هزار 163 مخاطب را در 20 هزار 610 سانس به سینا آورد، آماری که میانگین مخاطب آن در هر سانس 21 نفر بوده و در رده‌بالای آثار پرمخاطب سینما قرار می‌گیرد.

شکل این آثار می‌توانند مخاطب جدیدی را به سینما آورده و با دربر گرفتن سلیقه‌های جدید آمار مخاطبین این هنر را افزایش دهند.

*انیمیشن، پرمخاطب و غافلگیرکننده

در میان ژانرهای مختلف آثار سینمایی پویانمایی‌های اکران شده در سال 1401 غافلگیرکننده وارد میدان شدند، انیمیشن که شاید پیش‌ازاین تجربه‌های خیلی موفقی در اکران نداشت این بار خیل عظیمی از مخاطب را به خود جذب کرد.

انیمیشن‌های سینمای ایران با 1 میلیون و 230 هزار 631 مخاطب و میانگین 25 نفر در هر سانس تنها با دو اثر میزبان 12 درصد از مخاطبین سینمای ایران بودند

«پسر دلفینی» و «لوپتو» دو انیمیشنی بودند که در سال 1401 با استقبال خوبی زا سوی مخاطبین مواجه شدند، «پسر دلفینی» به‌عنوان اولین انیمیشن اکران شده در این سال میزبان 773 هزار و 127 مخاطب در 32 هزار 64 سانس بود و میانگین قابل‌قبول 25 مخاطب در هر سانس را تجربه کرد.

همچنین «لوپتو» 457 هزار 504 مخاطب را در 17 هزار 810 سانس به سینما آورد تا میانگین مخاطب 26 نفر در هر سانس را برای خود ثبت کند، میانگینی که با بهترین آثار در دیگر ژانرها برابری می‌کرد.

در نهایت دو انیمیشن سینمای ایران با 1 میلیون و 230 هزار 631 مخاطب و میانگین 25 نفر در هر سانس اعتبار خوبی برای خود دست‌وپا کردند تا تنها با دو اثر میزبان 12 درصد از مخاطبین سینمای ایران باشند.

*سینمای جذاب‌تر با تنوع در ژانر

در نهایت باید به این نتیجه رسید که اساس جذب مخاطب در سینما باکیفیت و موضوع آثار رابطه مستقیم دارد، شاید سینمای کمدی در برخی از آثارش بیشترین مخاطب را تجربه کرده باشد اما هستند آثاری که در همین ژانر ساخته شده و شکست سختی را در اکران متحمل شده‌اند.

همچنین آثار بسیار زیادی هم در سینمای اجتماعی خود را به نزدیکی آثار سینمای کمدی رسانده‌اند.

اما فارغ از همه این مباحث قطعاً تنوع در ژانرهای مختلف می‌تواند سیل مخاطبینی را که به طور معمول از سالن‌های سینما دوری می‌کنند را به این عرصه هنری نزدیک و سلیقه هیا بیشتری را به خود جذب کنند.

به‌علاوه که تنوع در ژانر در ساخت آثار سینمایی می‌تواند ایران اسلامی را با سینمایی متنوع‌تر و البته جذاب‌تری مواجه سازد، سینمایی که قطعاً جذابیتش باعث رونق در میران مخاطبینش خواهد شد.

همان‌طور که سال 1401 سال اثبات این جمله برای انیمیشن‌ها بود.

ناخالص برنده جشنواره فیلم کوتاه کن فرانسه

“ناخالص” برنده جایزه تقدیر افتخاری داوران از جشنواره Cannes shorts فرانسه شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از برنا؛ فیلم کوتاه ناخالص به نویسندگی و کارگردانی مهدی قیومی و تهیه کنندگی مهدی قیومی و آرمین انتظاری است که به خشونت خانگی علیه زنان ، کودکان کار و اعتیاد در جامعه می‌پردازد.

فیلم کوتاه ناخالص در ماه دسامبر ۲۰۲۲ برنده جایزه تقدیر افتخاری داوران جشنواره Cannes Shorts فرانسه شد.

این جایزه اولین دستاورد قیومی ۲۹ ساله از حضور در جشنواره‌های بین‌المللی است.

علی مهربان و ماهرُخ امینی از چهره‌های جدید سینما و تلویزیون در کنار آرشام ضحاک که بعنوان بازیگر خردسال حضور دارد ، بازیگران اصلی این فیلم هستند.

رامین مهری ، هومان بیاتی ، علی جوادی ، پارسا اسماعیلی ، علیرضا ضحاک ، امیرحسین هدایتی ، محمدطاها گودرزی و امید قلی‌پور دیگر بازیگرانی هستند که در “ناخالص” ایفای نقش می‌پردازند. 

نمایش «قرار روز شانزدهم» همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت شهید سلیمانی

فیلم مستند داستانی «قرار روز شانزدهم» همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت شهید سردار قاسم سلیمانی در سینماهای منتخب گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش در می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ فیلم مستند داستانی «قرار روز شانزدهم» به کارگردانی سیدمحمد احسان اصغرزاده موسوی و تهیه‌کنندگی مرتضی شعبانی روز دوشنبه ۱۲ دی ساعت ۱۸ در سینماهای هنروتجربه در سراسر کشور روی پرده می‌رود. تماشای این فیلم رایگان است و نیاز به خرید بلیت ندارد.

فیلم قرار روز شانزدهم روایتی از حضور شهادت‌طلبانه یکی از مدافعان حرم و شاگردان مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی به نام محمدحسین محمدخانی معروف به عمار است.

شهید محمدخانی در حالی که فقط ۳۰ سال سن داشت، ۱۶ آبان ۱۳۹۴در حلب سوریه به شهادت رسید و سردار قاسم سلیمانی درباره شهید محمدخانی اعلام کرد که او واقعاً عمار بود.

علاقمندان می‌توانند در سینماهای گروه هنروتجربه در تهران (چارسو، فرهنگ، نارسیس، کورش، موزه سینما) و شهرستان‌ (سپهر ساری، آزادی کرمانشاه، پارس کرمان، سیتی سنتر و ساحل اصفهان، عصرجدید گرگان، بهمن سنندج، گلستان شیراز، مهرقدس همدان، ستاره باران تبریز، ویلاژ توریست و اطلس و هویزه مشهد) به تماشای این فیلم بنشینند.

عوامل این فیلم عبارتند از؛ کارگردان: سیدمحمد احسان اصغرزاده موسوی. پژوهشگر: سیدمحمد احسان اصغرزاده موسوی. تصویربرداران: محمدرضا نوری، محمد رحیمی، امیرعباس مجذوبی. صدابردار: یحیی رضایی. صداگذار: محمدحسین ابراهیمی. تدوینگر: سیداحسان نیکبخت. نویسنده گفتار متن: علیرضا آل ایمین. گوینده‌ متن: نرگس رحمانی و تهیه‌کننده: مرتضی شعبانی.

اکران ویژه «ردی از یک مرد»

مستند «ردی از یک‌ مرد» به کارگردانی ساسان فلاح‌فر همزمان با سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی در سینماهای منتخب سراسر کشور اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مستند ردی از یک‌ مرد، این مستند روایت خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی از زبان مردم روستای قنات ملک، زادگاه این فرمانده بزرگ انقلاب اسلامی است.
مستند ردی از یک مرد توسط پخش رویش بهمن سبز روز دوشنبه – ۱۲ دی‌ماه – در سینماهای منتخب سراسر کشور به صورت رایگان اکران می‌شود. مخاطبان برای کسب اطلاع از زمان‌های اکران این فیلم و تهیه بلیط می‌توانند به سایت گیشه ۷ مراجعه کنند.
حاج قاسم بعد از شهادت تازه شروع شد
این مستند ۷۷ دقیقه‌ای که توسط بنیاد مکتب حاج قاسم تهیه شده در بخش بلند ملی و مسابقه شهید آوینی شانزدهمین جشنواره بین المللی سینما حقیقت نیز حضور داشته است.
در خلاصه داستان این مستند آمده است: برای شناخت حاج قاسم سلیمانی کمی باید به عقب برگردیم. به سال‌های دور که او عشایرنشین‌ بود؛ به روستای زادگاهش قنات‌ملک در کرمان؛ به میان مردمی که هر کدام قصه و ردی از این بزرگ‌مرد در زندگی‌شان دارند تا با آن زبان بی‌تکلف روستایی برایمان روایت کنند.

شاهسواری مطرح کرد: حق نداریم این سرزمین را بازنده کنیم

منوچهر شاهسواری ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت حاکم بر این روزهای سینمای ایران تأکید دارد که راه عبور از این وضعیت تلاش برای تبیین نظریه‌هایی در راستای «رهاسازی» است.

بخش دوم نشست بررسی نسبت جریان تولید و اکران در سینمای ایران با مقوله پژوهش به بهانه برگزاری پنجمین دوره «جایزه پژوهش سال سینمای ایران»، شاید مختصرتر از بخش نخست باشد اما موضوعاتی کلیدی و مهم درباره این روزهای سینمای ایران در آن مطرح شده است.

در بخش دوم تلاش داشتیم تا ناظر بر مباحث مطرح شده در بخش ابتدایی، به راهکاری پژوهش‌محور و مبتنی‌بر لزوم شکل‌گیری یک نظریه راهبری، برای برون رفت سینمای ایران از بحرانی که این روزها به‌واسطه شرایط ملتهب اجتماعی و مهمتر از آن قهر مخاطبان با سالن‌های سینما گرفتار آن شده است، برسیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش دوم و پایانی گفتگوی صریح با خبرگزاری مهر با منوچهر شاهسواری و محسن بهلولی درباره این روزهای سینمای ایران است.

* امروز سینمای ایران در شرایطی بحرانی به سر می‌برد و هم سینماگران و هم مدیران در یک بلاتکلیفی و نگرانی نسبت به آینده هستند. ناظر به مباحثی که تا اینجا مطرح شد، آیا نظریه‌ای وجود دارد که بتواند سینمای ایران را از این شرایط بحرانی رها کند؟ این نظریه را باید از چه کسی مطالبه کنیم؟

منوچهر شاهسواری: پاسخ این سوال کمی طولانی است و معتقدم وقتی قرار است درباره‌اش صحبت کنیم، نمی‌توانیم بخشی را بگوییم و بخش دیگری را نه؛ این بدترین حالت ممکن است. اول اینکه همان‌طور که اشاره کردم بدون داشتن یک صنعت تصویر و فیلم قدرتمند در کشور، ما در جهان جدید حاشیه‌نشین خواهیم بود. اگر این صنعت را داشته باشیم، می‌توانیم در متن جهان باشیم. مصادیق این گزاره را می‌توان در کشورهای دیگر و حتی در میان موفقیت‌های جهانی سینمای خودمان پیدا کنید. درست است که برخی خرده می‌گیرند که مگر فیلم‌های شما در جهان اکران می‌شود و فروش دارد، اما مگر همه سینما، فروش و گیشه است؟ مگر تغییر سبک‌های زندگی که با سینما رقم خورده، همه از راه فروش بوده است؟

شاهسواری: درست است که برخی خرده می‌گیرند که مگر فیلم‌های شما در جهان اکران می‌شود و فروش دارد، اما مگر همه سینما، فروش و گیشه است؟ مگر تغییر سبک‌های زندگی که با سینما رقم خورده، همه از راه فروش بوده است؟

قطعاً سرگرمی جزو ذات سینماست و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را از سینما بگیرد. اساساً تفکیک مخاطبان سینما را غلط می‌دانم. همان‌طور که من امروز می‌توانم به یک فیلم کمدی علاقه داشته باشم، روز دیگر می‌توانم علاقه‌مند به یک فیلم تاریخی و یا درام شوم. اینگونه نیست که بتوانیم مخاطبان این فیلم‌ها را از هم تفکیک کنیم. اولین خطر این است که بگوییم ما می‌خواهیم «فیلم‌های مختلف» برای «تماشاگران مختلف» بسازیم. ما «فیلم‌های مختلف» برای «تماشاگران سینما» می‌سازیم. مخاطبان قابل تفکیک نیستند. جامعه قابل تفکیک نیست. هر کس که در این مقطع جامعه را تفکیک کند، هم در حق سینما ظلم کرده است و هم در حق جامعه. چرا باید جامعه را تفکیک کنیم؟

* در عمل اما این کار را کرده و می‌کنیم!

شاهسواری: بله کرده‌ایم. دقیقاً همین اتفاق افتاده است. چرا که همان‌طور که اشاره کردم، همچنان ذهن ما در دوران قرنطینه سیر می‌کند. فکر می‌کنیم هنوز امکان قرنطینه وجود دارد و می‌توانیم با دیوارکشی، جلوی ورود برخی چیزها را بگیریم. واقعیت جامعه ولی این طور نیست. اساساً از مقطعی به بعد در تاریخ، امکان این اتفاق وجود نداشته است. ما باید خودمان را با این شرایط جدید وفق بدهیم. باید در این جهان جدید، جای پای خودمان را محکم کنیم. این امکان‌پذیر نیست، مگر با وضع نظریه‌های جدید. این نظریه هم باید در حوزه تمدنی و فرهنگی وضع شود؛ باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا ما با یک جامعه با فرهنگ معین و بسته، متعلق به یک یا دو نفر مواجهیم، یا فرهنگ را پیش‌نیاز تاریخ و فرهنگی رفتار خود می‌دانیم.

من فکر می‌کنم آینده این سینما در گرو پژوهش‌هایی با رویکرد «چگونگی رها شدن از قید و بندهای ناشی از زمان و مکان» است. سینما را باید به سمتی سوق دهیم تا بتواند بر مبنای «مسئولیت‌پذیری خود» عمل کند. ما امروز در سینما هیچ احساس مسئولیتی نسبت به کارهای خود نداریم. نه از نظر اقتصادی، نه از نظر اجتماعی و نه از هیچ منظر دیگری. با خودمان می‌گوییم ما که پروانه ساخت گرفته‌ایم، پروانه نمایش هم می‌گیریم و مسئولیتش با آن‌هایی است که مجوز داده و می‌دهند.

ما نیازمند نظریه‌ای برای «رهاسازی» هستیم و نگاه‌مان به رهاسازی هم نباید از جنس «ولنگاری» باشد. این رهاشدگی با نگاهی شاعرانه می‌شود رهایی از قید و بندهایی که متعلق به این زمان و مکان است. اجازه بدهیم سینما، روی پای خود کمی راه برود و حتی زمین بخورد. اجازه دهیم پرت شود توی آب، تا خودش شناگری را بیاموزد.

اجازه دهید مثالی بزنم. من سال‌ها عضو شورای صدور پروانه ساخت بودم و فکر می‌کنم یکی از قدیمی‌ترین سینماگران در این حوزه محسوب می‌شوم اما صراحتاً می‌گویم، دوران صدور پروانه ساخت برای یک فیلم، به‌عنوان «مجوز» سر آمده، این یکی از قیود زمان و مکان است که گرفتار آن هستیم. فیلم از جنس «دیدن» است و اساساً یک امر «خواندنی» نیست. با خواندن یک فیلمنامه، شما می‌توانید تشخیص بدهید که خروجی آنچه فیلمی می‌شود. حتی خوب و بدش را هم نمی‌توان تشخیص داد. نمونه‌های بسیاری از متن‌های معمولی در چند ورق داشته‌ایم که تبدیل به شاهکار شده‌اند و برعکس!

شاهسواری: من سال‌ها عضو شورای صدور پروانه ساخت بودم و فکر می‌کنم یکی از قدیمی‌ترین سینماگران در این حوزه محسوب می‌شوم اما صراحتاً می‌گویم، دوران صدور پروانه ساخت برای یک فیلم، به‌عنوان «مجوز» سر آمده است. این یکی از قیود زمان و مکان است که گرفتار آن هستیم در شرایط «رهاسازی» هیچ چیز واجد «ارزش» نیست، مگر آنکه قابل دیدن باشد. پیشاپیش هیچ ارزشی وجود ندارد. ما اما همچنان داریم به همان شیوه‌های سابق عمل می‌کنیم. هم دولت کار اضافه می‌کند و هم صنف کار اضافه می‌کند. همه داریم کار اضافه می‌کنیم، آن هم برای چیزی که دوره و زمانه‌اش تمام شده است! اینجا دیگر یک مدرسه نیست، تبدیل به یک دانشگاه شده است. باید به قواعد و ضوابط آن تن بدهید.

* البته این مدل حذف پروانه ساخت، منتقدانی هم دارد که می‌گویند در همین شرایط فعلی، مدیران پای پروانه ساختی که صادر کرده‌اند هم نمی‌ایستند، چه برسد که آن پروانه هم وجود نداشته باشد و دیگر هیچ تضمینی برای سرنوشت سرمایه‌گذاری‌ها وجود نخواهد داشت!

شاهسواری: ما در معرض یک جهان تمدنی جدید قرار داریم و در آینده شاید حتی مرزها هم دیگر معنا و کارکرد امروز را نداشته باشند. ما باید خودمان را با شرایط جدید وفق دهیم. در این شرایط، جهان ادبیات، جهان سینما و جهان هنر، ثابت است. همین الان آقای دکتر می‌تواند تأیید کند که ۳۶ وضعیت نمایشی بعد از هزاران سال، هنوز ۳۷ وضعیت نشده است. آنچه تفاوت می‌کند، فرم است. حالا عده‌ای می‌خواهند در برابر تغییر فرم‌ها مقاومت کنند. بازنده کسی است که بخواهد در برابر تغییر فرم‌ها مقاومت کند. ای کاش اگر ما در برابر تغییر فرم‌ها مقاومت می‌کردیم، بازنده فقط همین چند نفری بودیم که دور این میز نشسته‌ایم، متأسفانه در این موقعیت‌ها، یک سرزمین، بازنده می‌شود.

ما حق نداریم شرایط بازنده بودن این سرزمین را فراهم کنیم. هر کس به دلیل نادانی، قساوت و هر صفت دیگری، این سرزمین را در موقعیت «بازنده» قرار دهد، باید جلویش ایستاد. سینمای ایران در این سال‌ها، نه تنها به این سرزمین صدمه نزده که همواره به این سرزمین، در خیلی از مقاطع، آبرو و حیثیت هم داده؛ این برای سینمای ایران یک ارزش است. اینکه گاهی ما خودمان را محور عالم می‌دانیم، دوره‌اش گذشته است.

در دوره‌ای در سینمای آمریکا، یک نظام استودیوی تولید از بالا به پایین وجود داشت. رئیس استودیو تصمیمی می‌گرفت و همه در استخدام او بودند تا تصمیمش اجرایی شود. سینمای آمریکا خودش از مرحله‌ای به بعد فهمید که این استبداد عمودی، دیگر نمی‌تواند به حیاتش ادامه دهد، آن هم در مقطعی که تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری در آمریکا در جریان بود و تقاضاهای بسیاری شکل گرفته بود. یک بار دیگر بروید و با این نگاه، فیلم «بانی و کلاید» را تماشا کنید. «بانی و کلاید» آغازگر این جریان تحول در هالیوود است. «ایزی رایدر» یکی دیگر از این آثار است. «بانی و کلاید» تمام نظام روایت‌گری در سینمای کلاسیک آمریکا را شکاند. هیچ علت و معلولی در نظام فیلمنامه آن وجود ندارد.

این تغییر فرم، به معنای برهم زدن کارکرد درام نیست، بلکه گشایش‌های تازه در سرزمین درام است. آنقدر این سرزمین وسعت و عمق دارد که فقط کافیست در آن غوطه‌ور شوید و می‌توانید با فرم‌های متنوعی از آن خارج شوید. در مقطعی نظام تصمیم‌گیری عمودی در هالیوود تبدیل به نظام افقی شد که در این نظام دیگر هنرمندان و فیلمسازان بودند که حرف اول و آخر را می‌زدند. البته آن‌ها هم کارخانه را نابود نکردند، خط تولید کماکان برقرار بود، محصول را تغییر دادند.

* این مدلی است که معتقدید سینمای ایران هم باید به سمت آن حرکت کند؟

شاهسواری: بالاخره این اتفاقات در سینمای آمریکا رخ داده و به نتایجی هم رسیده است. در همه جای دنیا نسبت به تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، نیازسنجی مخاطب به‌صورت مستمر باید صورت بگیرد. یکی از چیزهایی که اساساً در کشور ما وجود ندارد هم همین «نیازسنجی» است. ما به‌عنوان تولیدکننده فیلم اساساً نمی‌دانیم چه جنس فیلمی باید تولید کنیم تا مردم به آن نیاز داشته باشند.

اگر سوالی درباره نسبت سینماگران با جامعه داریم، جوابش در همین است که بدانیم جامعه به چه محصولی نیاز دارد. اصلاً با نگاه کاملاً اقتصادی هم اگر نگاه کنیم، باید بدانیم برای این بازار، چه محصولی باید آماده کنیم. اما ما نمی‌دانیم و این حاصل همان فقدانی است که به آن اشاره کردیم. برای حل و فصل مسائل‌مان، هیچ راه‌حلی غیر از راهکاری فرهنگی پیش روی خود نداریم و در رویکرد فرهنگی امروز، تمدن «بنیان‌تصویر» حرف اول را می‌زند.

بهلولی: تأکید کنم که نظریه‌ها هیچ‌گاه «آسیب‌زدایی» نمی‌کنند، بلکه کار نظریه «آسیب‌شناسی» است. اتفاقاً همواره زمانی که خواسته‌ایم نظریه‌ها «آسیب‌زدایی» کنند، درگیر آسیب‌های بیشتری شده‌ایم. در این مقاطع است که نظریه‌ها را تقلیل می‌دهیم به یک سری باید و نباید

اجازه دهید نکته‌ای را صریح بگویم؛ تقابل «فرهنگ رسمی» و «فرهنگ غیررسمی» در همه اجزا دارد به ما صدمه می‌زند اما بزرگ‌ترین ضرباتش متوجه سینماست. تقابل فرهنگ رسمی و غیررسمی، بسیار جدی است و باید برای آن راه‌حلی پیدا کنیم. کاهش فاصله فرهنگ رسمی و غیررسمی هم جز از مسیر پژوهش و پیدا کردن یک نظریه، هیچ راه‌حلی دیگری ندارد.

* اما نگفتید که این نظریه را باید از چه کسی مطالبه کنیم؟

شاهسواری: (چند لحظه سکوت می‌کند) زمانی در فضای مفاهمه به دنبال نظریه هستیم، زمانی در فضای مه‌آلود می‌خواهیم نظریه پیدا کنیم اما زمانی هم در فضایی دودآلود نیاز به نظریه داریم! من وضعیت مفاهمه و حتی شرایط مه‌آلود را می‌فهمم، اما وضعیت دودآلود را متوجه نمی‌شوم. در فضای دودآلود نمی‌دانم چه باید کرد.

* و امروز در شرایط دودآلود هستیم؟

شاهسواری: بالاخره آنچه که باید اتفاق می‌افتد. ما مدت‌هاست شاهد طوفان تغییرات در کشور هستیم. وقتی طوفان تغییرات آغاز می‌شود، برخی می‌توانند پیش‌بینی‌هایی هم داشته باشند. اجازه دهید یک مثال بزنم. ما در گذشته دارالحکومه‌ای به نام تهران داشتیم که نظام معماری امروز ما، این دارالحکومه را نابود کرده است، فکر کنید با سینما چه کرده‌ایم! پدران ما در زمان احداث دارالحکومه فهمیده بودند که در اطراف تهران گسل‌های زلزله وجود دارد و به همین دلیل دارالحکومه را در منطقه‌ای بنا کرده‌اند که هیچ گسلی از آن عبور نمی‌کند. آن‌ها می‌دانستند نباید روی «گسل» نشست. در حاشیه گسل شاید بتوان هر کاری کرد، اما روی آن زندگی نمی‌توان کرد.

حالا ببینید ما چه بر سر دارالحکومه آورده‌ایم! وزارتخانه‌های ما امروز در کدام مناطق است؟ ما امروز حتی گرفتار فقدان دارالحکومه هستیم! ما در این سال‌ها روی گسل‌ها زندگی ساخته‌ایم و مدعی هم هستیم! امروز همین گسل‌ها فعال شده است؛ چه باید کرد؟ بدانیم ملت ایران، برخلاف آنچه برخی درباره‌شان می‌گویند، قدرت عظیمی برای مواجهه با مصائب دارد. ما در سرزمین خشکی زندگی می‌کنیم که صدها هزار کیلومتر در آن قنات حفر کرده‌ایم. ما ملت بی‌قیدی نبوده و نیستیم. نسل جدید سینماگران ایرانی هم به نظرم دارند، گام‌به‌گام و به مرور زمان، به درک عمیقی از نسبت خود با جامعه دست پیدا می‌کند. این نسل زبان گفتگو با مخاطب خود را پیدا می‌کند، مخاطبی که من نوعی دیگر زبان گفتگو با او را ندارم.

* جناب بهلولی به‌عنوان جمع‌بندی شما بگویید که نظرتان درباره نظریه‌ای که بتواند سینمای ایران را از بحران فعلی رها کند چیست؟

بهلولی: نه فقط در سینما که در همه حوزه‌های دیگر هم معمولاً بار تمام مشکلات و کاستی‌ها را به دوش پژوهش می‌اندازند! در حقیقت پژوهش را کوتاه‌مدت می‌بینم. ما اگر نیت‌های بلندمدت داریم باید سراغ پژوهش برویم. ما نباید پژوهش را با سیاست‌گذاری و تعیین خط مشی، اشتباه بگیریم. نمی‌توانیم بگوییم برای عبور از مقطع بحرانی فعلی، چه پژوهشی جوابگوست. کار پژوهش این نیست. درباره سوال شما هم باید تأکید کنم که نظریه‌ها هیچ‌گاه «آسیب‌زدایی» نمی‌کنند، بلکه کار نظریه «آسیب‌شناسی» است.

اتفاقاً همواره زمانی که خواسته‌ایم نظریه‌ها «آسیب‌زدایی» کنند، درگیر آسیب‌های بیشتری شده‌ایم. در این مقاطع است که نظریه‌ها را تقلیل می‌دهیم به یک سری باید و نباید. به نظرم هر چقدر به سمت آن «رهاسازی» که به خوبی آقای شاهسواری به آن اشاره کردند حرکت کنیم، شرایط بهبود پیدا خواهد کرد. به تعبیر دیگر باید اجازه دهیم همه چیز به‌صورت طبیعی در قالب عرضه و تقاضا پیش برود.

اگر سینمای ایران دچار بحران مخاطب می‌شود، خودش باید مسیر خودش را اصلاح کند، نه اینکه منتظر سیاست‌گذاری‌های بالادستی باشد. این اتفاق هم باید در قالب تقاضاهای طبیعی اتفاق بیفتد. پژوهش از این منظر از کارکرد تزئینی خود و محدود به درج در چند آیین‌نامه و دستورالعمل خارج می‌شود و سهمی در بدنه جریان اصلی تولید در سینما برای خود پیدا می‌کند.

دبیر اجرایی جشنواره عمار: در گام سیبزدهم از پایتخت کوچ می‌کنیم

حمید صالحی دبیر اجرایی سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» ضمن اشاره به تأخیر در برگزاری این رویداد، به ارائه توضیحاتی درباره شرایط برگزاری دوره سیزدهم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، حمید صالحی دبیر اجرایی جشنواره مردمی فیلم «عمار» در گفتگو با مهر درباره برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته برای برگزاری سیزدهمین دوره از جشنواره گفت: تولد جشنواره «عمار» از حماسه ۹ دی و حواشی مرتبط با اتفاقات سال ۸۸ بود و بر همین مبنا هم از سال ۸۹ برگزاری این جشنواره کلید خورد. امسال هم در آستانه برگزاری سیزدهمین دوره از این رویداد هستیم و به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی خواهیم کرد تا آیین‌های مرتبط با افتتاحیه و اختتامیه در روزهایی باشد که جمعیت بیشتری امکان حضور داشته باشند. به همین دلیل مطابق برنامه‌ای که در چند سال اخیر و به بهانه هم‌زمانی با شهادت سردار سلیمانی داشتیم، امسال هم تقویم برگزاری را کمی تغییر داده‌ایم.

وی تأکید کرد: خط مشی جشنواره همواره بر این است که محور برگزاری آن نهم دی‌ماه به‌عنوان روز بصیرت باشد اما با توجه به مقدمات اجرایی جشنواره، گاهی موعد برگزاری آن را کمی جابه‌جا می‌کنیم. امسال با توجه به فعال شدن ستادهای مرتبط با اکران‌های مردمی در شهرستان‌ها، آثاری مرتبط با فتنه ۸۸ و همین فتنه اخیر، در حال اکران است و ان‌شالله از هفته آینده درباره زمان‌بندی جشنواره امسال هم اطلاع‌رسانی خواهیم کرد.

صالحی گفت: می‌خواهیم برنامه‌ریزی‌ای داشته باشیم تا جشنواره «عمار» را از تهران به شهرستان‌ها ببریم و امکان دارد امسال افتتاحیه‌ای برای جشنواره در شهر تهران نداشته باشیم. شهر میزبان افتتاحیه امسال، بعد از نهایی شدن، اعلام می‌شود. جشنواره «عمار» در تمام دوره‌های برگزاری تلاش داشته است که مماس با اتفاقات و تحولات روز جامعه پیش برود و امسال هم تصمیم شورای سیاست‌گذاری بر این بوده است که جشنواره در یکی از شهرهایی که در بلواهای اخیر آسیب بیشتری دیده است، برگزار شود. ابتدا قصد داشتیم جشنواره در کرمان برگزار شود اما به دلیل برخی ملاحظات رسانه‌ای این تصمیم لغو شد و در حال بررسی گزینه‌های دیگری هستیم. در صورت تحقق این اتفاق، می‌توانیم یک گام دیگر به سمت شعار «عدالت رسانه‌ای» نزدیک و از تهران خارج شویم. هنوز درباره مکان برگزاری اختتامیه هم تصمیم‌گیری نشده است.

وی افزود: در تلاش هستیم تا امسال برنامه «پخش زنده اینترنتی» جشنواره را داشته باشیم تا در کنار همراهی رسانه ملی، بتوانیم پوشش گسترده‌تری هم از جشنواره سیزدهم داشته باشیم.

دبیر اجرایی جشنواره «عمار» با اشاره به برگزاری هفته‌های فیلم «عمار» در استان‌ها و شهرهای مختلف هم گفت: برای تصمیم‌گیری درباره محل برگزاری آیین ملی افتتاحیه جشنواره، اطلاع‌رسانی جشنواره امسال کمی دچار تأخیر شده است، اما با توجه به برنامه‌ای که در نظر داریم ان‌شالله تا اواخر هفته آینده شاهد برگزاری جشنواره خواهیم بود.

وی تأکید کرد: در جدول اکران جشنواره امسال سانس‌های ویژه‌ای را به «روایت جنایت» اختصاص خواهیم داد که مربوط به روایت‌های مرتبط با همین جنایت‌های اخیر در کشور خواهد بود. یک سری ویژه‌برنامه‌هایی را هم طراحی کرده‌ایم که هر شب در سینما فلسطین تهران برگزار می‌شود.

صالحی در ادامه با اشاره به فقدان نادر طالب‌زاده، گفت: متأسفانه امسال اولین دوره از جشنواره «عمار» است که از همراهی و حضور نادر طالب‌زاده محروم هستیم. ایشان همواره استاد و راهنمای عماریون بودند. با توجه به جلسات متعددی که شورای سیاست‌گذاری جشنواره داشته است، جناب آقای سهیل اسعد جایگزین ایشان به‌عنوان دبیر جشنواره شده‌اند. ان‌شالله در آیین افتتاحیه یاد استاد طالب‌زاده را گرامی خواهیم داشت و گرامیداشت‌های دیگری هم در طول برگزاری جشنواره تدارک خواهیم دید.

وی در پایان درباره فرآیند انتخاب دبیر جشنواره «عمار» برای دوره‌های بعد هم تأکید کرد: آقای اسعد دبیر سیزدهمین دوره از جشنواره «عمار» هستند و در دوره‌های بعدی، شورای سیاست‌گذاری در این زمینه تصمیم‌گیری خواهد کرد.

لوپتو در هند بهترین شد

انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری موفق به دریافت جایزه بهترین انیمیشن از جشنواره احمدآباد هند شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری و تهیه کنندگی محمدحسین صادقی و احسان کاوه محصول مرکز انیمیشن سوره، جایزه بهترین فیلم انیمیشن از جشنواره احمدآباد هند را از آن خود کرد.

چهارمین دوره این جشنواره که از ۲۴ تا ۲۹ دسامبر برابر با ۳ تا ۸ دی در کشور هند برگزار شد، با هدف جذب مخاطب بیشتر برای سینمای کودک در سراسر جهان شکل گرفته است و میزبان رقابت بین بچه‌های دانش‌آموز برای ساخت فیلم است و به آنها بستری می‌دهد تا کار و مهارت‌های خود را به عنوان فیلمساز به نمایش بگذارند.

«لوپتو» که هم اکنون در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است؛ با تکنیک سه بعدی و برگرفته از قصه و فضایی کاملاً ایرانی، در استودیوی فراسوی ابعاد توسط هنرمندان جوان کرمانی تولید شده است. فروش این انیمیشن در گیشه سینماهای ایران به مرز ۱۱ میلیارد تومان رسیده است.

انیمیشن «لوپتو» پیش از این نیز در جشنواره یونیورسال کشور ترکیه، سیه‌را کشور بولیوی و کیدز کشور هند، نیز حضور پیدا کرده بود.

پخش بین الملل این انیمیشن سینمایی برعهده مرکز بین الملل سوره است.

کدام فیلمساز بزرگ می‌تواند فیلم صدثانیه‌ای بسازد؟

سعید نجاتی گفت: وقتی کارگاهی در دل جشنواره فیلم ۱۰۰ برگزار می‌شود، موضوع اصلی آن «فیلم کوتاه کوتاه» است. یعنی قرار است در 100 ثانیه، شما بتوانید موضوعات خاصی را به مخاطب خود انتقال دهید و تأثیر مستقیم بر روی او داشته باشید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، سعید نجاتی کارگردان سینمای کوتاه به بهانه برگزاری کارگاه آموزشی در قالب جشنواره فیلم ۱۰۰ درباره این تجربه به خبرنگار فارس گفت: ابتدا باید تأکید کنم که بسیار خوشحالم که جشنواره فیلم ۱۰۰، باردیگر احیا شده است. با توجه به سابقه‌ای که این رویداد داشت، واقعا حیف بود که از ردیف جشنواره‌های سینمایی‌مان حذف شود و به نظر می‌رسد در این دوره قرار است قدرتمندتر از دوره‌های قبل هم برگزار شود و این ویژگی مهمی است که من در دل شور و هیجان این دوره آن را احساس می‌کنم.

نجاتی ضمن تشکر از مدیران حوزه هنری کرمان و رشت به دلیل برگزاری خوب کارگاه‌ها همچنین برگزارکنندگان جشنواره «۱۰۰» عنوان کرد: من معمولا تجربه برگزاری کارگاه درباره فیلم کوتاه را داشته‌ام اما وقتی کارگاهی در دل جشنواره فیلم ۱۰۰ برگزار می‌شود، موضوع اصلی آن «فیلم کوتاه کوتاه» است. یعنی قرار است در 100 ثانیه، شما بتوانید موضوعات خاصی را به مخاطب خود انتقال دهید و تأثیر مستقیم بر روی او داشته باشید. این ویژگی شاید کمی کار را سخت‌تر کند اما یکی از خوبی‌های آن این است که به بهانه برگزاری دوره‌های گذشته جشنواره ۱۰۰، امروز فیلم‌های برگزیده و حتی فیلم‌های راه‌نیافته به این رویداد را پیش روی خود داریم و می‌توانیم آن‌ها را هم در قالب کارگاه‌ها به نمایش بگذاریم.

وی افزود: ساختار جشنواره فیلم ۱۰۰ اساسا خیلی قرار نیست پیچیده باشد. ما بیشترین تمرکزمان را هم بر روی ایده‌یابی برای فیلم ۱۰۰ثانیه‌ای می‌گذاریم. بعد از ایده‌یابی است که به فرآیند تولید می‌رسیم و اینکه چگونه این ایده را به تصویر در آوریم. از ابتدا باید بدانیم که برای یک اثر 100ثانیه‌ای ایده‌ای را انتخاب می‌کنیم و نباید ناگهان دست روی ایده‌ای بگذاریم که نیازمند زمان طولانی باشد. نکته بعدی این است که همین ایده را چگونه باید روایت کنیم که مخاطب را تحت‌تأثیر قرار دهد؟ ما فقط 100ثانیه فرصت داریم. در فیلم کوتاه گاهی می‌گوییم شما حتی برای شخصیت‌پردازی هم وقت ندارید، چه برسد که به فیلمی که قرار است در 100ثانیه روایت شود. این‌ها اهم نکاتی است که در کارگاه‌های آموزشی مطرح کردیم و تلاش کردیم با بچه‌های علاقمند به فیلمسازی درباره آن‌ها گپ و گفت داشته باشیم. 

*چه نکاتی برای تولید فیلم 100ثانیه‌ای مدنظر داشته باشیم؟

نجاتی با اشاره به پرسش‌های غالب در فضای کارگاه‌های آموزشی هم گفت: اغلب بچه‌های حاضر در این کارگاه‌ها این سوال را داشتند که برای ساخت فیلم 100ثانیه‌ای چه باید بکنیم؟ یعنی پرسش اصلی این بود که چه نکاتی را باید برای چنین تولیدی، مدنظر داشته باشیم. عده‌ای هم بودند که پیش‌تر تجربه ساخت فیلم داشته‌اند و به‌جای پرسش، فیلمنامه‌ تازه‌ و یا طرح‌هایی که مدنظر داشتند را ارائه می‌کردند تا درباره آن‌ها گفتگو داشته باشیم. تلاش می‌کردیم در این گفتگوها این طرح‌ها صورت بهتری برای تولید پیدا کنند.

وی افزود: در کارگاهی که در کرمان داشتیم، بعد از جلسه روز اول، از بچه‌ها خواستم برای روز دوم، هر کدام با دوربین‌های موبایل‌شان یک فیلم بسازند. گفتم هم ترس شما می‌ریزد و هم تکلیف‌مان درباره آنچه داریم درباره‌اش صحبت می‌کنیم، روشن‌تر می‌شود. به‌خصوص برای آن‌هایی که پیش‌تر تجربه‌ای در این زمینه نداشتند. خیلی از این بچه‌ها این لطف را داشتند  کار را انجام دادند. شاید فیلم‌ها آن سروشکل ایده‌‌آل را هم نداشت، اما بالاخره آثاری بود با تیتراژ مشخص که می‌شد درباره آن‌ها صحبت کرد. این تجربه برای خود من بسیار جذاب بود.

این کارگردان فیلم کوتاه ادامه داد: نکته مهم این است که در قالب دو روز برگزاری این کارگاه‌ها، کار چندان زیادی هم نمی‌توان انجام داد و لذت اصلی این دوره برایم این بود که از بچه‌ها خواستم، ایده‌های‌شان را با کمک یکدیگر تقویت کنند. درباره برخی ایده‌ها حتی نظرخواهی می‌کردیم و در همین فضا برخی‌ها متوجه اشتباه خود در ایده‌پردازی می‌شدند.

*انجمن سینمای جوانان مهم‌تر از دانشگاه

نجاتی درباره تفاوت کارگاه‌های جشنواره‌ای با دوره‌ها و کلاس‌های آموزشی هم گفت: من همواره انجمن سینمای جوانان را مهمتر از دانشگاه دانسته و می‌دانم. در هر دو فضا هم، هم درس داده‌ام و هم درس خوانده‌ام. معتقدم حضور در جریان سینمای جوان، مانند آنجایی است که تو را درون استخر می‌اندازند تا شنا کردن یاد بگیری. قبل از آن تئوری به تو آموزش نمی‌دهند و همه چیز را در خلال کار یاد می‌گیری. در کارگاه‌های جشنواره فیلم۱۰۰ هم لااقل برای من، اولویت این نیست که کلوزآپ و لانگ‌شات را به بچه‌ها بیاموزم. نکته مهم تجربه کردن است، به‌خصوص که امروز به گوشی‌های تلفن همراهی دسترسی داریم که حتی امکان ادیت و تدوین به ما می‌دهند. حالا دیگر تکنیک کار مهم نیست، مهم آن ذهنیتی است که پشت هر کاری نهفته است. فیلم در واقع در مغز فیلمساز شکل می‌گیرد و مهمترین  نکته، ایده‌ای است که به ذهن یک فیلمساز می‌رسد.

*فیلمسازان بزرگ اگر می‌توانند یک فیلم 100 ثانیه‌ای بسازند

وی با اشاره به ترکیب هنرجویان حاضر در کارگاه‌های جشنواره ۱۰۰ تأکید کرد: در میان نزدیک به 50 نفری که در این دوره حضور داشتند، افرادی را دیدم که بسیار مشتاق به فیلمسازی بودند و علاقه بسیار زیادی به سینما و تجربه ساخت فیلم داشتند. انگار می‌خواستند از هر فرصتی استفاده کنند تا این کار را تجربه کنند. واقعا هم ساخت فیلم  100 ثانیه‌ای سخت است و حتی در دوره‌ای در مصاحبه‌ای اعلام کردم، به همه فیلمسازان بزرگ سینما بگویید، اگر می‌توانند، یک فیلم 100 ثانیه‌ای هم بسازند! فیلم صدثانیه‌ای ساختن، یعنی حرفی بزرگ را در 100 ثانیه بزنید و این کار بسیار سنگینی است. بچه‌های ما بسیار با استعداد هستند و در همین کارگاه‌ها هم می‌توان افراد مستعدی را دید. برای خود من اما استعداد در درجه دوم و یا حتی سوم اهمیت قرار دارد. مهمترین نکته تلاش، کوشش و خواستن یک فرد است.

این کارگردان فیلم کوتاه در پایان درباره اهمیت برگزاری جشنواره‌هایی مانند فیلم۱۰۰، تأکید کرد: برای من که 22 سال است در عرصه فیلم کوتاه  فعال هستم و فیلم می‌سازم، نفس برگزاری یک فستیوال، مهم است. جشنواره‌ها در حوزه سینمای کوتاه، عرصه پخش و فرصت دورهمی محسوب می‌شود. چه چیز بهتر از اینکه به‌واسطه برگزاری یک جشنواره، علاقمندان سینما می‌توانند به فیلمسازان معتبر و نام‌های شناخته‌شده در سینمای کوتاه، دسترسی پیدا کنند؟ چه چیز بهتر از اینکه آورده و دستاورد یک فستیوال، همین دسترسی باشد؟ چه بسا که می‌دانیم آورده‌ها و دستاوردهای بسیار دیگری هم دارند. همه این‌ها در کنار یک دیگر تبدیل به برکت برگزاری جشنواره‌ای مانند فیلم «۱۰۰» می‌شوند.

گفتنی‌ست کارگاه‌های آموزشی سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم۱۰۰ در راستای رویکرد فراتهران این جشنواره، از اوایل آذرماه در استان زنجان آغاز شده و تاکنون با حضور اساتیدی چون هادی مقدم‌دوست، حسین دارابی، محمدرضا خردمندان، محمدباقر مفیدی‌کیا، محمد پایدار و سعید نجاتی در اصفهان، مشهد، هرمزگان، قزوین، بندرعباس، تبریز، کرمان و یزد برگزار شده است.

سیزدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره اوایل اسفندماه برگزار خواهد شد.

از انتقاد نسبت به اهمال کاری مدیران فرهنگی در حوزه تهاجم فرهنگی تا تأکید بر ضرورت توجه به آیین و فرهنگ و سنت های ملی و بومی و تحکیم ارزش ها و بنیان خانواده

تعدادی از هنرمندان و کارشناسان فرهنگی کشور به بهانه شب یلدا در خصوص لزوم توجه به آیین و سنن ملی در سینما و تلویزیون متذکر شدند: متأسفانه مدیران فرهنگی نسبت به پشتوانه های تاریخی و فرهنگی بی توجهند؛ باعث تأسف است که بی توجهی مدیران فرهنگی به فرهنگ و هویت ملی باعث شده تا نسل جوان تنها مسائل دنیای غرب را دنبال کند؛ فرهنگ ملی ما به قهقرا رفته و کمتر نشانی از هنجارها و ارزش های آن در سبک و شیوه زندگی نسل جوان امروزی دیده می شود. این افراد تأکید کردند: عدم توجه مدیران رسانه ملی و سینما به فرهنگ غنی و ارزشمند ملی باعث شده تا جوانان پیرو سبک زندگی و فرهنگ منحط غرب شوند؛ وقتی ما از اساطیر خود مانند فردوسی و آرش کمانگیر هیچ سخنی نمی گوییم و به جای آن سریال های کره ای نظیر «افسانه جومونگ» و «جواهری در قصر» پخش می کنیم، وقتی آثار ملی به روز و مناسب ذائقه نسل جوان تولید نمی کنیم و باعث می شویم مخاطبان به سمت تماشای سریال های مهوع ترکیه ای در ماهواره ها بروند که جز فحشا و خشونت تصویر دیگری نشان نمی دهند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس در دنیای امروز مسائلی چون پدیده جهانی‌ شدن، تداخل فرهنگ‌ ها و… تعریف و فهم هویت ملی را دشوارتر از گذشته کرده؛ بسیاری از کشورهای دنیا در پی آن هستند تا با تولیدات سینمایی و تلویزیونی شان ضمن حراست و پاسداری از ارزش های ملی خود فرهنگ و سنن شان را به دنیا ترویج کنند اما در حالی که ما در کشورمان سرشار از آیین و سنت های نیکو و پسندیده هستیم که در آن خانواده نقش کلیدی و اساسی را ایفا می کند همواره نسبت به این مسأله دچار غفلت شده ایم و توجه درستی به این حوزه نداریم.

بی تردید ما باید علاوه بر حفظ هویت ملی و فرهنگی خویش، با بهره‌گیری از ابزار برآمده از فرهنگ جهانی درصدد جهانی کردن فرهنگ مان باشیم اما متأسفانه سال های متمادی است که به رغم هشدارهای دغدغه مندانه کارشناسان و صاحب نظران این اتفاق در کشورمان رخ نداده و بیش از آنکه درصدد رشد و احیاء ترویج فرهنگ ارزشمندمان باشیم شاهد آن هستیم که فرهنگ ملی روز به روز بی اهمیت تر می شود. ترویج سبک زندگی غربی در برخی فیلم ها و سریال ها، بی توجهی مدیران فرهنگی به این مسائل و وادادگی در مقابل فرهنگ غرب زنگ خطری است که می تواند هویت ما را در آینده ای نه چندان دور از بین ببرد.

این روزها از سبک پوشش و آرایش تا چیدمان منزل و نحوه زندگی و کلام افراد و تعامل شان با یکدیگر در فیلم ها و سریال ها بیش از آنکه یادآور ایرانی های اصیل باشد نشانگر شیوه و سبک زندگی منحظ غرب است؛ به راستی آیا مدیران فرهنگی تاکنون از خود سوأل کرده اند که چرا باید فیلم های مهوعی با موضوعاتی نظیر ازدواج سفید و… در سینمای کشور تولید شوند؟ چرا باید جوان ایرانی بیش از آنکه به سنت های نیکویی مانند شب یلدا و عید نوروز پایبند باشد به هالووین و کریسمس اهمیت بدهد؟

در همین راستا با ۷ تن از هنرمندان و کارشناسان فرهنگی کشور آقایان جواد انصافی، دکتر امان الله قرایی مقدم، جبار آذین، حسین گیتی، منوچهر والی زاده، سعید امیرسلیمانی و سرکار خانم مهوش صبرکن گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

جواد انصافی نویسنده، بازیگر و کارگردان نمایش های آیینی سنتی در آستانه شب یلدا در خصوص لزوم توجه به آیین و سنن ملی در سینما و تلویزیون گفت: متأسفانه مدیران فرهنگی نسبت به پشتوانه های تاریخی و فرهنگی بی توجهند؛ نه تنها در سینما و تلویزیون شاهد این بی توجهی و اهمال کاری هستیم که در سایر بخش ها و حوزه های دیگر از جمله آموزش و پرورش نیز چنین معضلی به شدت مشاهده می شود به نحوی که مدتی است شاهد آن هستیم مطالب در مورد تاریخ و آیین های کهن در برخی کتاب ها نیز در حال حذف شدن هستند و همین مسأله باعث می شود کودکان، نوجوانان و جوانان هیچ شناختی از آیین و فرهنگ کشور خودمان پیدا نکنند و مجذوب فرهنگ وارداتی غرب شوند. برخی مدیران اصولاً هیچ سوادی در این زمینه ندارند، اصلاً با این مقوله آشنا نیستند و از این رو از درک اهمیت آن عاجزند از سوی دیگر برخی افراد هم وجود دارد که سواد مکفی در این زمینه دارند اما در خیال خودشان ضرورتی برای پرداختن به آن نمی بینند و معتقدند امروزه نیازی برای چنین تولیداتی وجود ندارد.

مهوش صبرکن بازیگر سینما و تلویزیون نیز در مصاحبه با سینماپرس تأکید کرد: باعث تأسف است که بی توجهی مدیران فرهنگی به فرهنگ و هویت ملی باعث شده تا نسل جوان تنها مسائل دنیای غرب را دنبال کند؛ فرهنگ ملی ما به قهقرا رفته و کمتر نشانی از هنجارها و ارزش های آن در سبک و شیوه زندگی نسل جوان امروزی دیده می شود، این مسأله نیازمند رسیدگی عاجل از سمت متولیان فرهنگی است و آن ها نباید اجازه دهند بیش از این فرهنگ ملی دچار آسیب شده و به فراموشی سپرده شود. به فرهنگ ملی نباید با دید سیاست نگاه شود؛ فرهنگ متعلق به یک جامعه است و متعلق به هیچ دسته وحزب و گروه و ارگان سیاسی نبوده و نیست! همه ما ملزم هستیم به عنوان یک ایرانی از فرهنگ اصیل و غنی کشورمان حفظ و حراست کنیم.

دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در این راستا متذکر شد: عدم توجه مدیران رسانه ملی و سینما به فرهنگ غنی و ارزشمند ملی باعث شده تا جوانان پیرو سبک زندگی و فرهنگ منحط غرب شوند؛ وقتی ما از اساطیر خود مانند فردوسی و آرش کمانگیر هیچ سخنی نمی گوییم و به جای آن سریال های کره ای نظیر «افسانه جومونگ» و «جواهری در قصر» پخش می کنیم، وقتی آثار ملی به روز و مناسب ذائقه نسل جوان تولید نمی کنیم و باعث می شویم مخاطبان به سمت تماشای سریال های مهوع ترکیه ای در ماهواره ها بروند که جز سکس و خشونت تصویر دیگری نشان نمی دهند باعث می شویم تا پوشش، سبک زندگی، کلام، رفتار و طرز تفکر جوانان ما هیچ نشانی از فرهنگ و هویت ملی و دینی نداشته باشد و تقلیدی صرف از فرهنگ منحط و مهوع غرب باشد. امروزه ما در برخی خانواده ها با نوعی از زندگی مواجهیم که هیچ قرابت و سنخیتی با فرهنگ و هویت ملی ما ندارد؛ امروز در کمتر خانواده ای همه اعضای خانواده سر یک سفره دور هم جمع می شوند. همه این ها به دلیل آن است که دست اندرکاران فرهنگی ما توجه لازم را برای ترویج فرهنگ ارزشمند ملی و دینی نداشته اند. این بسیار تلخ است که امروزه مراسم هایی مانند شب یلدا، چهارشنبه سوری، عید نوروز و… مورد توجه نسل جوان نیست و به جای آن مراسم هالووین و کریسمس و… برگزار می کنند. همه این ها به دلیل آن است که نسل جوان به دلیل اهمال کاری مدیران فرهنگی نمی دانند که همین کریسمس غربی ها تقلید از یلدای ما است چرا که تاریخ تولد مسیح (ع) معلوم نیست!

جبار آذین منتقد سینما در آستانه شب یلدا در خصوص لزوم توجه به آیین و سنن ملی در سینما و تلویزیون گفت: رویه غلط ترویج سبک زندگی غربی در سینما و تلویزیون نیازمند اصلاح است؛ واقعیت مسلم این است که ایران کشور غنی و قوی و کهن ما متشکل از دو ویژگی عمده و بزرگ و تأثیرگذار و تعیین کننده است؛ ما در ایران اسلامی زندگی می کنیم، ویژگی های ایرانی و اسلامی بودن توجه به مختصات و مولفه و ویژگی هایی را در دستور کار قرار می دهد که باید در زندگی عمومی مردم هم لحاظ شده و به گونه ای جاری شود. دستگاه و سازمان های فرهنگی که وظیفه و رسالت سترگ فرهنگ سازی را بر عهده دارند باید برای ایران اسلامی و مردمی که در این کشور با توجه ایرانی و اسلامی بودن آن زندگی می کنند برنامه ها و اهداف و سیاست های فرهنگی خود را شکل دهند. مضامین فیلم ها بیش از آنکه از خاستگاه آیینی فرهنگ ایرانی-اسلامی برگرفته شده باشند نتیجه نفوذ فرهنگ بیگانه اند. ما در آثار سینمایی و تلویزیونی با نوع برخوردها و پوشش و آرایش و زندگی غربی ها روبرو هستیم، تولیدات ملی و دستاوردهای کشور در آثار ما دیده نمی شود.

حسین گیتی منتقد پیشکسوت سینما خاطرنشان کرد: بی تردید هر انسان آگاه و وطن پرستی از لزوم توجه به آیین و سنن ملی آگاه است؛ ما با تولید آثار سینمایی و تلویزیونی در رابطه با فرهنگ غنی کشورمان باید مانع از نفوذ موریانه وار فرهنگ منحط غرب به کشور شویم اما متأسفانه بسیاری از هنرمندان و مدیران فرهنگی یا از نفوذ فرهنگی دشمنان ناآگاهند یا آن را کم اهمیت می شمارند و به همین علت هم توجه چندانی به تولید آثار سینمایی و تلویزیونی با مضامین ملی ندارند. این وظیفه مدیران فرهنگی است که سینماگران را به این سمت و سو سوق بدهند اما متأسفانه آن ها خود مقصر اصلی کم توجهی به آیین و سنن ملی هستند چرا که الزامی برای تولید این قبیل آثار به وجود نیاورده اند و بالعکس باعث شده اند تا فیلم ها و سریال هایی در کشورمان تولید شود که سبک زندگی و فرهنگ غربی را بسط و گسترش دهد و در جامعه ترویج کند.

منوچهر والی زاده دوبلور پیشکسوت سینمای کشور و عضو انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم سینمای ایران اظهار داشت: سینما یعنی فرهنگ سازی برای خانواده اما متأسفانه سال ها است چنین رویکردی را در آثار سینمایی شاهد نیستیم! ما مردمانی با فرهنگ از کشوری صاحب فرهنگ و تمدن هستیم و باید در آثار فرهنگی و هنری مان همواره به این مقوله مهم توجه داشته باشیم اما متأسفانه سهل انگاری مدیران باعث شده یا اصولاً در سال هایی اصلاً به این مسأله مهم توجه نشود یا اینکه کمتر مورد توجه قرار بگیرد. سینما باید به عنوان یک رسانه مهم و یک ابزاری که می تواند موجبات تفریح و سرگرم شدن تمامی اعضای خانواده را فراهم کند سرشار از تولیدات فرهنگ ساز باشد و به تاریخ و فرهنگ و آداب و رسوم و سنت ها و اعتقادات ملی توجه کند اما آنچه در تولیدات سینمایی به ویژه طی سال های اخیر شاهد هستیم کمترین نشانی از این اتفاق ندارند.

سعید امیرسلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: پرداختن به آیین و سنن ملی جزو ملزومات حوزه فرهنگ و هنر است اما متأسفانه مدیران این اصل را به فراموشی سپرده اند و کم کاری در این حوزه به شدت مشهود و ملموس و بسیار متأثر کننده است. متأسفانه سواد در این حوزه بسیار اندک است؛ بی توجهی هنرمندان و مدیران برای تولید آثار سینمایی و تلویزیونی در این خصوص باعث شده تا نسل کودک و نوجوان و حتی جوان جامعه ما نیز چندان آگاهی در این حوزه نداشته باشد و آیین و سنن و فرهنگ بومی را نشناسد و به سمت فرهنگ وارداتی تمایل پیدا کند.

خروج از نسخه موبایل