ایمن الاخرس مدیر کل تبلیغات و اطلاعرسانی کشور سوریه در بازدید از موزه سینما بیان کرد که مقرر شد یک شهرک سینمایی مشترک با کمک ایران در سوریه بسازیم.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، عصر روز گذشته شنبه ۳ دی ماه موزه سینمای ایران میزبان هیاتی از کشور سوریه بود.
ایمن الاخرس مدیر کل تبلیغات و اطلاع رسانی کشور سوریه در بازدید از موزه سینمای ایران گفت: خوشحالم ایران را از نزدیک میبینم و توانستم با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان ایشان از نزدیک دیدار کنم. سینمای ایران با توجه به قدمتی که از سال ۱۹۰۰ تاکنون دارد در دنیا شناخته شده است. همچنین سینمای ایران در میان مردم سوریه به واسطه جهانی شدنش و کارگردانهای خوبی که دارد طرفداران زیادی پیدا کرده است.
وی افزود: در مدت حضورم در ایران از شهرک سینمایی دفاع مقدس نیز دیدن کردم این شهرک برای ساخت فیلمهای سینمایی تجهیزات بسیار خوبی دارد و طبق مذاکراتی که با رییس سازمان سینمایی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم مقرر شد یک شهرک سینمایی مشترک با کمک ایران در سوریه بسازیم و برای ساخت از تجربیات ایران در این زمینه استفاده کنیم.
مدیر کل تبلیغات و اطلاعرسانی سوریه در بازدید از موزه سینما بیان کرد: از دیدن موزه سینما به وجد آمدم؛ میتوانم بگویم که به معنای واقعی موزه است زیرا در آن همه خاطرات سینمایی یک هنرمند را میتوانیم ببینیم. امیدوارم دوباره بتوانم به ایران سفر کنم و از اماکن فرهنگی آن به ویژه موزه سینما دیدن کنم چرا که یکی از مکانهایی است که از دیدن آن بسیار خوشحال شدم و این خانه فرهنگی زیبا برای همیشه در ذهنم باقی میماند.
این هیات که از کشور سوریه آمده بودند از بخشهای مختلف موزه سینمای ایران بازدید کردند.
حسین نمازی، کارگردان فیلم سینمایی «آپاندیس» با بیان اینکه در حال حاضر ساختن فیلم سینمایی راحتتر از فیلم صد ثانیهای است، گفت: من اگر بخواهم الان فیلمی در هر مدیومی، کوتاه، سریال یا بلند بسازم، قطعا یک قصه دراماتیک با یک لحن سرخوشانه خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی، نمازی در گفتوگو با ایلنا گفت که در چندین جشنواره داخلی و خارجی فیلم کوتاه به عنوان داور حضور داشته سپس دیدگاه خود درباره تفاوت فیلم کوتاه به خصوص فیلم کوتاه صد ثانیهای با فیلمهای بلند را اینطور بیان کرد: فیلم کوتاه یک مدیوم مستقل حرفهای است و با فیلم بلند بسیار متفاوت است. به لحاظ ابزار و امکانات و وسایل یکی است اما به لحاظ ساختار متفاوت است و فیلم صد ثانیهای به لحاظ تایمینگ از همه تایمهای دیگر سختتر است. الان احساس میکنم بیشترین چیزی که در جامعه نیاز داریم این است که هم لحن سرخوشانه به جامعه تزریق کنیم حال مردم خوب شود و هم به جامعه امید بدهیم. اگر چند سال پیش کسی این حرف را به من می زد میگفتم مثل مدیران حرف میزنی و احتمالا نمیپذیرفتم؛ به خاطر اینکه میدیدم ایدهای پشت این صحبتها نیست ولی الان به عنوان یک فیلمساز و کارگردان احساس میکنم که جامعه نیاز دارد به امید و یک لحن سرخوشانه و فکر میکنم اشباع شدیم از سوژهها و فیلمهای تلخ.
این کارگردان ادامه داد:یک کارگردان به ژان لوک گدار یک نامه چهار، پنج صفحهای مینویسد و در انتهای نامه مینویسد ببخشید آن قدر وقت نداشتم که نامه کوتاهتری بنویسم. یعنی هر چقدر تایم کوتاهتر میشود اتفاقا زمان بیشتری برای فکر کردن به اینکه در این وقت کوتاه چه باید بگویی نیاز داری. چون ثانیه به ثانیه مهم میشوند. از این منظر وقتی نگاه میکنی ساخت فیلم کوتاه صد ثانیهای کار خیلی خیلی سختی است. به لحاظ اجرایی شاید سادهتر باشد؛ مثلا در یک روز فیلم ساخته میشود ولی این یک روز که فیلمبرداری انجام میشود یک پیشزمینه و پیشتولید خیلی زیاد میخواهد که اول به ایده برسی و بعد اینکه به نتیجه برسی که چطور آن ایده را اجرا کنی.
حسین نمازی که سال گذشته با فیلم سینمایی «شادروان» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست با این کمدی اجتماعی در لیست فیلمهای پرفروش سال ۱۴۰۱ قرار بگیرد، در ادامه گفت: فیلم صد ثانیهای آنقدر سخت است که الان برای خود من فیلم سینمایی ساختن راحتتر از فیلم صد ثانیهای ساختن است. الان پسرم سینما میخواند. قرار بود یک فیلم کوتاه بسازد، برای آن با من مشورت کرد. من که سالها فیلم کوتاه ساختم، داور جشنواره فیلم کوتاه بودم و هستم و حتی دبیر یک جشنواره فیلم کوتاه در خارج از کشور هستم و به هر حال درگیر بودم با این مدیوم، وقتی میخواستم به این ایده برسم برایم واقعا سخت بود. اگر همین الان به من بگویید بیا یک قصهای برای فیلم بلند برایم تعریف کن میتوانم تعریف کنم ولی برای فیلم صد ثانیهای قطعا میگویم به من وقت بده. ماجرای همان نامه است که آنقدر وقت ندارم که بتوانم ایده یک فیلم کوتاه را بنویسم.
وی همچنین درباره آشنایی خود با جشنواره فیلمهای کوتاه صد ثانیهای گفت: تقریبا چهارده سالم بود که شروع به فیلم ساختن کردم. از همان زمان جشنوارههای فیلم کوتاه برایم مهم و جذاب بودند. آن زمان هم اینطور بود که هر کاری میکردیم که برویم فیلم ببینیم. جشنواره صد هم از چند سال بعد آغاز به کار کرد. یادم است که یک سالی رفتم یک دی وی دی تهیه کردم که فیلمهای جشنواره 100 داشت و آنها را دیدم. آن زمان تعدادی فیلم کوتاه خوب ساخته شده و در همین جشنواره صد بود و ما هم دیدیم و جذاب هم بودند ولی الان یک مقدار سمت و سو دارد به این سمت میرود که بیشتر آدمها دوست دارند فیلم بلند بسازند که یک دلیلش این است که راحتتر است.
نمازی سپس درباره تاثیر حضور در جشنوارهها برای فیلمسازان فیلم کوتاه گفت: کلا فیلم کوتاه در جشنوارهها دیده میشود. وقتی درباره یک سریال یا فیلم سینمایی صحبت میکنید میدانید که اینها عموما به منظور بیزینس ساخته میشوند. یعنی یک پلتفرمی وجود دارد که فیلم شما در آنجا نمایش داده میشود و یک آورده مالی دارد ولی فیلم کوتاه اینطور نیست. فیلمساز هم چه آماتور، چه حرفهای، چه فیلم بلند و چه فیلم کوتاه بیش از هر چیزی دوست دارد که فیلمش دیده شود. یعنی تعداد بیشتری آدم فیلمش را ببینند. این اولین نیاز یک فیلمساز است و در فیلم کوتاه اولین محفلی که برای پاسخ دادن به این نیاز فیلمساز وجود دارد جشنواره است و این مهمترین حسن حضور در یک جشنواره برای یک فیلم است.
وی ادامه داد:فیلمسازی که جایزه بگیرد بیشتر دیده میشود و توجهها را به خودش جلب میکند و آدمهای علاقمند به این حوزه را بیشتر جلب میکند و علاقمند میکند که بروند و فیلم را ببینند. و این باعث میشود برای نمایش فیلم اتفاق بهتری بیفتد و باز این جواب دادن به همان نیاز اول فیلمساز است. نکته بعدی اینکه فیلمساز وقتی یک فیلم را میسازد و مورد توجه قرار می گیرد قطعا وقتی میخواهد فیلم بعدیش را بسازد کسی که میخواهد برای آن آدم سرمایهگذاری کند وقتی متوجه میشود که فیلمش جایی نمایش داده شده و مورد توجه هم قرار گرفته طبیعتا با فراغ بال بیشتری برای همکاری با فیلمساز جلو میآید.
نمازی در پایان با بیان اینکه فیلم کوتاه صد ثانیهای با کمک شبکههای اجتماعی قابلیت دیده شدن توسط افراد زیادی را دارد، گفت: در عصر امروز که صفحات مجازی کارکرد زیادی دارند، این صفحات میتوانند برای فیلمهای کوتاه به خصوص صد ثانیهای مدیوم بسیار درستی باشند. یعنی شما یک فیلم کوتاه صد ثانیهای میسازی و میتوانی آن را در اینستاگرام بارگذاری کنی، اگر کار جذابی باشد، فیلم شما به دست آدمهای مختلف میرسد و بسیار دیده میشود. این قابلیت بسیار مهمی است که شما آن را در تایمهای بالاتر نداری
منوچهر شاهسواری تهیهکننده سینما و محسن بهلولی از داوران جایزه پژوهش سال سینمای ایران به بررسی نسبت سینمای ایران با «پژوهش سینما» پرداختند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، «جایزه پژوهش سال سینمای ایران» عنوان جایزهای است که چند روز پیش اختتامیه پنجمین دوره معرفی برگزیدگان آن، برگزار شد و تعدادی از پژوهشگران سینما جایزه این رویداد را از آن خود کردند. اما در این دوره هم مثل چهار دوره گذشته، بازتاب زیادی از این رویداد در ویترین رسانهای سینمای ایران دیده نشد. این البته خاصیت حوزه تئوریک و علمی است که در سایه سنگین جذابیت رویدادهای روزمره، نادیده میمانند و توجه کمتری را به سمت خود جلب میکنند. بهانه برگزاری این نشست، تنها پرداختن به ابعاد رسانهای فرآیند اهدای یک جایزه پژوهشی در سینمای ایران نبود، سوال مهمتری در ذهن داشتیم و که آورده پنج دوره برگزاری یک رویداد با موضوع «پژوهش در سینما» برای جریان تولید و عرضه فیلم در سینمای ایران چه بوده است؟ یعنی این «جایزه» کدام خلأ را در سینمای ایران پر میکند و چقدر برای فعالان اصلی سینمای ایران، مهم است؟
آنچه بهعنوان محصول سینما، در این سالها در جشنوارهها رونمایی شده و روی پرده سینماها به اکران عمومی درآمده، چه نسبتی با «پژوهش» داشته و آیا این تصور درست است که پژوهشگران در جزیرهای جدا از فعالان بدنه سینما، سرگرم پژوهشاند؟
برای پاسخ به این سوالها در میزگردی، میزبان منوچهر شاهسواری تهیهکننده سینما و مدیرعامل سابق خانه سینما و محسن بهلولی از داوران پنجمین دوره اهدای جایزه سال پژوهش سینمای ایران، شدیم و سعی کردیم به صراحت، بپرسیم و بشنویم.
* میخواهیم درباره نسبت جایزه پژوهش سال سینمای ایران که پنجمین دوره برگزاری را پشت سر گذاشت، با جریان اصلی تولید و اکران در سینمای ایران بپرسیم. آقای بهلولی، بهعنوان یکی از داوران این دوره، گزارشی از وضعیت برگزاری و مقالههای ارسالی به ما میدهید؟
محسن بهلولی: آثار ارسالی به جایزه پژوهش سینما که بنده در این دوره افتخار داوری آن را داشتم، در حوزههای مختلف رسالههای کارشناسی ارشد، طرحهای پژوهشی، پژوهشهای بصری در قالب مستند و مقالههای علمی و پژوهشی ارائه شد. البته بخش عمده بار پژوهشی جایزه امسال بیشتر در دو بخش متمرکز بود، یکی مقالههای علمی و پژوهشی و دیگری پایاننامههای کارشناسی ارشد. پایاننامههای دکتری کمتر از نصف تعداد پایاننامههای کارشناسی ارشد بود و چند پروپوزال و طرح پژوهشی داشتیم که طرحهای خوبی بودند و موضوع کاربردی داشتند. داوران هم برای امتیازدهی و ارزیابی این آثار چند شاخص را مدنظر داشت. یکی از این شاخصهها که امسال در کنار رعایت اصول فرمی یک پژوهش، تأکید ویژهای هم روی آن وجود داشت، این بود که موضوع پژوهش تا چه میزان با وضعیت امروز سینمای ایران دست به گریبان است و آیا خروجی آن میتواند به جریان سینمای ایران کمک کند؟ در این زمینه نگاه دقیقتر و کمی سختگیرانهتری داشتیم.
* دنبال پژوهشهای کاربردی بودید؟
بهلولی: از عبارت «کاربردی» استفاده نمیکنم، چون این عبارت ذهن را به این سمت هدایت میکند که لزوماً باید از یک پژوهش انتظار خروجی قابلاندازهگیری، کمی و مدیرپسند داشت! در حالی که اگر جنس یک پژوهش از جنس بنیادین و کیفی باشد، اما بتواند بهجای پرداختن به موضوعهای مرتبط با سینمای جهان و یا مباحث تئوریک و نظری محض، سراغ چیزهایی مرتبط با پژوهش در بافت سینمای ایران برود، این پژوهش از نظر ما در فرآیند داوری، امتیاز داشت.
در عنوان پژوهشهای امسال، سوژههایی مرتبط با «فرافیلم» یا «فراداستان» داشتیم. برخی پژوهشها در این حوزه بود که موضوع را در سطح سینمای جهان بررسی کرده بود، اما توجه ما به پژوهشی معطوف شد که همین پرداخت را در روایتهای ایرانی داشت. مثلاً دو سه پژوهش داشتیم که آثار بهرام بیضایی یا عباس کیارستمی را با همین نگاه بررسی کرده بود. این شاخص در کنار آیتمهای دیگر، برای ما اهمیت داشته است.
محسن بهلولی
* آقای شاهسواری با توجه به سابقهای که در زمینه فعالیتهای صنفی و تهیهکنندگی دارید، فکر میکنید تولید در سینمای ایران، پژوهشمحور بوده است؟
منوچهر شاهسواری: سوال بهظاهر ساده، اما پیچیدهای است. اولین نکتهای که باید مطرح کنم تشکر از بانیان شکلگیری جایزه پژوهش سال سینمای ایران است که اگر اشتباه نکنم اولین دوره آن با طراحی آقای حیدری خلیلی برگزار شد و بعد از آن آقای دکتر اربابی آن را ادامه دادند. باید یاد کنم از همه افرادی که در این سالها سهمی در برگزاری این جایزه داشتهاند. ما نیازمند نظریه در سینمای ایران هستیم و بدون نظریه، هر عملی ممکن است منجر به نتیجه مطلوب نشود. داشتن نظریه هم بدون پژوهش، غیرممکن است. وقتی درباره نظریه صحبت میکنیم، درباره مجموعهای از پارامترهای مؤثر در روندهای دارای اهمیت در سینما، صحبت میکنیم. این روندها از شکلگیری ایده تا فرآیند عرضه یک فیلم را شامل میشود.
همه این زنجیره، طوری است که باید درباره آن نظر داشته باشیم. منظور از «نظر» یک دیدگاه معین و متصلب نیست. منظورم حتی نظامهای برنامهای هم نیست، که نظامهای برنامهریزی هم به معنای سنتی، کارکرد خود را از دست داده و برنامهها، به نتیجهای که بهدنبالش بودهایم، نمیرسد.
برای صحبت درباره پژوهشها لازم است تفکیکی داشته باشیم. گاهی پژوهشها براساس یک «امر ذوقی» شکل میگیرند و مثلاً یک دانشجوی دکتری، براساس علاقه به یک فیلمساز یا سبک فیلمسازی، سراغ موضوعی برای پژوهش میرود.
شاهسواری: تاجران اولین کاشفان سینما بودند که کشف کردند از آن میتوانند پول دربیاورند. همین کار را هم کردند. بعد از اینکه تاجران از سینما پول درآوردند، احساس کردند نیاز به متن و ارجاع در این بستر دارند، که پول بیشتری دربیاورند و از این مرحله به بعد هنرمندان هم به جریان تولید سینما پیوستند.
بخش دیگری از پژوهشها، پژوهشهای «سفارشی» اند. سازمانها و گروههای مختلفی، احساس میکنند نیازمند پژوهش در یک حوزه خاصند و سفارش آن را به یک پژوهشگر میدهند. از این منظر با دو نوع شیوه پژوهشی در سینما مواجهیم؛ یا ذوقی است، یا سفارشی. بعید میدانم پژوهشی خارج از این دو دستهبندی داشته باشیم.
شاهسواری: تاجران اولین کاشفان سینما بودند چراکه کشف کردند از طریق آن میتوانند پول دربیاورد. همین کار را هم کردند. بعد از اینکه تاجران از سینما پول درآوردند، احساس کردند نیاز به متون و ارجاعاتی در این بستر دارند، که پول بیشتری دربیاورند و از این مرحله به بعد است که هنرمندان هم به جریان تولید سینما میپیوندند * همینجا میتوان به غیبت نوع سوم اشاره کرد؛ پژوهشهایی کاربردی که با هدف رفع یک نیاز صورت میگیرند. نه؟
شاهسواری: حداقل درباره سینما، باید به این نکته توجه کنیم که سینما با پژوهش خلق نشده. سینما یک واقعیت تکنیکی برخاسته از یک فرآیند تکنولوژیک است. در این فرآیند ابزاری متولد شده که مانند سایر ابزارها، در مقطعی مورد توجه قرار گرفته است.
در این مقطع نویسندگان، بازیگران تئاتر و اهالی سیرک به سمت سینما آمدند تا به تولید سینمایی سر و شکل متفاوت بدهند. این تغییر تا همین امروز هم ادامه داشته، وقتی فیلمی درباره یک موضوع تاریخی یا اجتماعی میسازید، طبیعتاً نیازمند تحقیق و پژوهش درباره آن موضوع هستید.
از روزی که موضوع جایزه پژوهش سینما مطرح شد، احساس کردم که باید بیشتر روی حوزههای فنی و تکنیکی مثل شیوههای تولید متمرکز شویم. همچنان معتقدم این شیوهها، متعلق به ما نیست و کاملاً جهانی است.
نمیتوانیم درباره سینما بهعنوان یک پدیده جهانی، فکر کنید ما طوری فیلم میسازیم و در یک کشور دیگر، طوری دیگر. فارغ از امکانات و تجهیزات، همه ما بهصورت یکسان یک فیلم تولید میکنیم. مثل گندم کاشتن که در همهجای دنیا به یک شکل انجام میشود. اینکه جایی آب بهتری دارد و بذر بهتری میتواند تهیه کند، موضوع دیگری است. اصل شیوه کار، همه جا یکسان است. امیدوار بودم و هستم که جایزه پژوهش سال سینمای ایران بیش از آنکه به جنبه آکادمیک توجه کند، به موضوعهای مرتبط با فرآیند تولید توجه داشته باشد. زمینه توجه به جنبه آکادمیک در دانشگاهها وجود دارد.
منوچهر شاهسواری
* در همین پنج دوره برگزاری، جایزه پژوهش سال، بر فرآیند تولید و عرضه در سینمای ایران تأثیر گذاشته است؟
شاهسواری: بعضی پژوهشها، برای خود من آموزنده بوده. مثلاً در یک دورهای، پژوهشی به دستم رسید، درباره سناریوهای جهانی سینمای درباره آینده جهان که کار بسیار خوبی بود و پژوهش و گردآوری خوبی در آن صورت گرفته بود. بهعنوان یک فیلمساز براساس این پژوهشها متوجه میشوم رویههای حاکم بر نظامهای تولید و اکران در جهان به کدام سمت میرود. نتیجه این پژوهشها هم قابل مشاهده است. اگر پژوهشی در سال ۲۰۰۲ چیزهایی را پیشبینی کرده باشد، امروز در سال ۲۰۲۲ میتوانم نتیجه آن را ارزیابی کنم و به همین دلیل پیگیری آن برایم جذاب میشود.
شاهسواری: تا زمانی که دولت بهعنوان یک منبع قدرت و ثروت، نقش خودش را در فرآیند پژوهش درک نکند و نداند که در این میدان چه سهم و وظیفهای دارد، هر نوع پژوهش، اقدام و برنامهای ممکن است به بنبست برسد. کمااینکه تا به امروز اتفاق افتاده است
اما اشکال قضیه، به نظام فرهنگی کشور برمیگردد. تا زمانی که دولت بهعنوان یک منبع قدرت و ثروت، نقش خود را در فرآیند پژوهش درک نکند و نداند در این میدان چه سهم و وظیفهای دارد، هر پژوهش، اقدام و برنامهای ممکن است به بنبست برسد. که تا به امروز هم اتفاق افتاده، البته در خیلی از موقعیتها پیشرفتهایی صورت گرفته، اما هنوز نمیدانیم آیا درباره سینمایی با تعریف جهانی صحبت میکنیم، یا اصرار داریم سینمایی با تعریف اختصاصی خود داشته باشیم؟
ما نیاز به نظریه داریم. آیا دولت تنها یک تسهیلگر در فضای فعالیت سینماست؟ یا خودش را جزئی از فضای فعالیت میداند و برای تسهیلگری هم شرط میگذارد؟ وقتی دولتها برای حمایت و تسهیل کار، شرط میگذارند، در واقع وارد یک معامله با سینماگر شدهاند و دیگر در جایگاه نظریهپرداز کلان فرهنگی نیستند.
ما حتی باید بدانیم وقتی درباره خودمان صحبت میکنیم، درباره چه چیزی صحبت میکنیم. آیا درباره یک سرزمین تازه متولد شده در جهان صحبت میکنیم یا درباره یک تاریخ چندهزارساله با مبانی مشخص و محکم؟ اگر نظریهای با این نگاه شکل بگیرد که این سرزمین ۴ هزار سال قدمت دارد، طبیعتاً باید رفتار متفاوتی با این سرزمین داشته باشد. ما درباره موجود قدرتمندی صحبت میکنیم که هزاران سال پابرجا مانده است و باید مقیاسهای خود را تغییر دهیم. درباره «سینما» هم همین وضعیت وجود دارد. درباره «پژوهش» هم همین است.
تأکید میکنم درباره «سینما» دچار فقدان نظریهایم. تنها در دهه اول بعد از انقلاب است که شاهد یک نظریه در سینما هستیم. فارغ از اینکه این نظریه امروز قابل نقد است، اما واقعیت این است که در آن مقطع بالاخره یک نظریه در سینمای ایران وجود داشته، به همین دلیل مرزبندی مخالفان و موافقان آن نظریه، امروز مشخص است.
* این نظریه که به آن اشاره میکنید، «مدیریت گلخانهای» است که امروز برخی برای توصیف سبک مدیریت سینما در دهه ۶۰ به آن اشاره میکنند و معتقدید امروز فقدان چنین نگاهی وجود دارد؟
شاهسواری: بله، اما ما به همان صورت گذشته ممیزی میکنیم. با همان ایدههای گذشته و با همان آئیننامههای قدیمی. بهلولی: در همین چند دهه اخیر، سینماگرانی داشتهایم که با استعداد ذاتی خودشان، یک سبک فیلمسازی را بهعنوان یک سینماگر مؤلف پایهگذاری کردهاند. اما وقتی پژوهش را از سینما حذف میکنیم، یا دنبال سینمای مقلد میرویم یا دنبال سلیقه مخاطب راه میافتیم. در هر دو حالت، به سینمایی ابتر میرسیم.
بهلولی: در همین چند دهه اخیر، سینماگرانی داشتهایم که با استعداد ذاتی خودشان، یک سبک فیلمسازی را بهعنوان یک سینماگر مؤلف پایهگذاری کردهاند. مشکل آنجاست که وقتی ما پژوهش را از سینما حذف میکنیم، یا بهدنبال سینمای مقلد میرویم یا سینمایمان دنبال سلیقه مخاطب راه میافتد. در هر دو حالت، ما به یک سینمای ابتر میرسیم
* آقای شاهسواری مثالی از یک موضوع بهروز پژوهشی برای امروز سینمای ایران مطرح کردند. آقای بهلولی، امکان طرح چنین موضوعهای پژوهشی در جایزه پژوهش سال سینما، چقدر وجود دارد؟
بهلولی: بهلولی: قبل از پاسخ به این پرسش، سوال اساسیتر این است که نسبت سینما با پژوهش چیست و اساساً سینما به پژوهش نیاز دارد؟ اصلاً پژوهش در سینما با پژوهش در دیگر حوزهها چه تفاوتی دارد؟ آیا اینجا ما با تقدم نظریه بر عمل مواجهیم یا عمل بر هر نظریهای مقدم است؟ همانطور آقای شاهسواری اشاره کردند، سینما با نظریه شروع نشده. سینما ابتدا آغاز شده و بعد درباره آن نظریهپردازی شده است.
ما در همین چند دهه اخیر، سینماگرانی داشتهایم که با استعداد خودشان، یک سبک فیلمسازی بهعنوان یک سینماگر مؤلف پایهگذاری کردهاند. وقتی پژوهش را از سینما حذف میکنیم، یا دنبال سینمای مقلد میرویم یا سینمای ما دنبال سلیقه مخاطب راه میافتد. به یک سینمای ابتر میرسیم.
وقتی از پژوهش صحبت میکنیم، مساله کمی پیچیده میشود. حتی در رشتههای هنری هیچ رشتهای مثل سینما، با پژوهش تا این اندازه زاویه نداشته، چرا گارد سینما، همواره در برابر پژوهش بسته است؟
حتی برخی از سینماگران، این را امتیاز خود میدانند که فیلم نمیبینند و کتاب نمیخوانند! مدام میخواهند بر دانش شخصی خود اتکا داشته باشند.
* این کار، «تجربهگرایی» است؟ بهلولی: معنای سینمای تجربی، امروز متفاوت از این برداشت است. سینمای تجربی، از دانش نظری خوبی بهرهمند است، اما میخواهد برخی الگوها و پارادایمها را کنار بزند و از آن عبور کند تا روایتهای متفاوت و جدیدی خلق کند. سینمای تجربی در این سالها، به نسبت سینمای بدنه، علمیتر بوده است. سینمایی که توهم بینیازی از پژوهش دارد، متفاوت از این سینمای تجربهگراست. بخشی از فیلمسازان درجه یک کشور، در رشته سینما تحصیل نکردهاند. یکی از برجستهترین فیلمبرداران سینمای ما، مهندسی متالوژی خوانده است. وقتی یک جوان این دادهها را کنار هم میگذارد، فکر میکند چرا باید بازیگری، کارگردانی، فیلمنامهنویسی و فیلمبرداری را در فضایی دانشگاهی یاد بگیرد؟
* خود شما میگوئید فلان فیلمساز درجه یک یا فلان فیلمبردار درجه یک؛ پ طبیعی است که در این حرفه «درجه یک بودن» کافی است و نیازی به سابقه دانشگاهی ندارد. اگر هنرمندی بدون طی کردن دانشگاه بتواند درجه یک باشد، چه ایرادی دارد؟
بهلولی: به همین دلیل تأکید دارم باید بتوانیم به این سوالها پاسخ بدهیم. تا زمانی که به این پرسش، پاسخ ندهیم، با اصل «پژوهش» مشکل داریم. در یک دهه اخیر شاهد ظهور استعدادهایی در سینمای ایران بودهایم که خوشبختانه وجهه آکادمیک پررنگتری دارند.
بهلولی: شاهد حضور استعدادهایی در سینمای ایران هستیم که رزومههای سینمایی شفافی هم دارند. گویا حضور همین افراد به ما میگوید دوره کارکردنهای ذوقی و مبتنیبر روابط در سینمای ایران دارد به سر میرسد و برای تولید یک محصل جدید برای جذب مخاطب بیشتر نیاز به «آموزش» داریم شاهد حضور استعدادهایی در سینمای ایران هستیم که رزومه سینمایی شفافی هم دارند. گویا حضور همین افراد به ما میگوید دوره کارکردنهای ذوقی و متکی بر رابطه در سینمای ایران کمکم به سر میرسد و برای تولید یک محصل جدید برای جذب مخاطب بیشتر نیاز به «آموزش» داریم. آموزش و پژوهش، کاملاً به هم مرتبط هستند. اینکه میپرسید پژوهشهای جایزه سال، چه تأثیری بر سینمای ایران دارد، باید بگوییم اگر نگاهمان به پژوهشهای مسالهمحور باشد، خود به خود یک گام به جلو حرکت کردهایم. «مسالهمحور» بودن به معنای آن کارهای سفارشی نیست که آقای شاهسواری به آن اشاره کردند. مهم این است که ما متوجه یک مساله مانند همین ماجرای «ممیزی» در سینمای ایران بشویم و با نگاه پژوهشی سراغ آن برویم. در همین دوره اخیر جایزه پژوهش سال، خوشبختانه این «مسالهمحوری» پررنگتر شده بود.
* به یکی دو نمونه از همین موضوعهای روز که در پژوهشهای امسال بود و از نظر «مسالهمحوری» قابل تأمل بود، اشاره میکنید؟
بهلولی: یکی «عدالت بصری» در استانهای مختلف کشور به ازای توزیع میزان صندلیهای سینمایی در سراسر کشور بود. یعنی تا چه اندازه در جاهای مختلف کشور، توزیع مناسب و متوازنی برای آثار سینمایی داشتهایم. نمونه دیگر بررسی آثار سینمایی اخیر حوزه هنری، از منظر نیازسنجی مخاطبان بود. در مباحث نظریتر هم نمونه جذابی بود که به «اقتباس ادبی» میپردازد.
* ناظر به همین مثالها، فکر میکنم برداشت متفاوتی از «مسالهمحوری» در حوزه پژوهش داریم. آقای شاهسواری مثال خوبی درباره «ممیزی» زدند که بالای چهار دهه است برای سینمای ایران مساله است اما شاهد پژوهشی در این حوزه نیستیم. مهمتر از این، سینماگران هنوز نسبت خود را با تحول روز جامعه نمیدانند. این مربوط به امروز هم نیست و سینمای ایران سالهاست با آن مواجه است. در این حوزهها فقر پژوهشی داریم، اما به جای آنها، از پژوهش درباره اقتباس، بهعنوان یک پژوهش مسالهمحور یاد میکنید. آیا پژوهشگران سمت این موضوعها نمیروند؟
شاهسواری: اجازه دهید من به جای آقای بهلولی جواب دهم. درباره مقوله «تجربه» با آقای دکتر بهلولی کاملاً موافقم و با ماجرای پیشکسوتی و انتقال تجربه از باسابقهها به جوانترها مشکل دارم! فکر نمیکنم تجربه دیروز من، به درد امروز شما بخورد. باور ندارم میتوانیم چیزی از تجربه خود را به نسل بعدی منتقل کنیم. ما میتوانیم خاطرهها و قصههای خود را بگوییم که گاهی برای شما شنیدنیاند و گاهی میتوانند درسآموز باشند.
درباره نسبت آموزش و پژوهش هم با دکتر همنظرم. بخشی از همان نظریه دهه ۶۰ سینمای ایران، ناظر به پرورش استعدادهای جدید بود. شکلگیری انجمن سینمای جوان و بعدها مرکز گسترش، با همین نگاه بوده، امروز هم در صنفها، داشتن مدرک دانشگاهی، شرط عضویت است و اگر این تحصیل در رشته هنری مرتبط باشد، امتیاز به حساب میآید. بخشی از آن نظریه، امروز در سینمای ایران جاری شده و کارکرد خود را هم دارد. طبیعی است همه افراد آموزشدیده در این فرآیند حضور یکسان و موفقی در تولید ندارند. بالاخره تواناییها و ذوق و سلیقه فردی افراد در این زمینه مؤثر است.
شاهسواری: مطلقاً باور ندارم که هیچکدام از ما با تجاربی که داشتهایم، میتوانیم به نسلهای بعدی خود چیزی را منتقل کنیم. ما تنها میتوانیم خاطرات و قصههای خود را بگوییم که گاهی برای شما شنیدنی هستند و گاهی هم میتوانند درسآموز باشند
اما برسیم به این سوال شما؛ معتقدم این جنس از پژوهش که در نظر شماست، با پژوهشی که در قالب جایزه پژوهش سال دنبال میشود، سنخیت ندارد. رابطه سینماگر با دولت و جامعه، به زمینههای دیگری نیاز دارد و نیازمند درک موضوع لزوم یا عدم لزوم داشتن سینما در کشور است. اگر درک مدیران ارشد کشور از سینما، ساخت و نمایش فیلم بدون حاشیه و دردسر باشد، که در تمام این سالها، عموماً همینطور بوده، از نظر من قابل اعتنا نیست. چرا؟ به این دلیل که جهان امروز در حال شکل دادن به شکلی از تمدن جدید است که «بنیانتصویر» است.
این در نظام پژوهشی ما گم شده است! جهان امروز در حال شکلدهی به تمدنی است که «بنیانتصویر» است. در این نظام با تصویری که از خود ارائه میدهیم، میتوانیم با جهان اطراف حرف بزنیم. در این موقعیت تمدنی، باید به ابزارها و نیازها تن بدهیم. اگر این فهم را داشته باشیم، آن وقت است که اگر در «صنعت تصویر» و نه فقط «سینما»، حاضر و حاذق باشیم، در متن جهان قرار داریم و اگر فاقد این ویژگیها و توانمندیها باشیم، به حاشیهنشین تبدیل میشویم. حالا میتوان پژوهش کرد که این «در متن بودن» یا «حاشیهنشینی» در جهان جدید، چه معنایی دارد. ما نیازمند ورود حوزههای میانرشتهای به این عرصه هستیم. وقتی در سینما صاحب نظریه شویم، تازه پای میانرشتهایها به میدان باز میشود، اینجاست که روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان علوم ارتباطات میتوانند در این صحنه حاضر باشند. امادفقدان نظریه ما را دچار یک بحران جدی کرده است.
* به نظر میرسد معتقدید نباید از رویدادی مانند جایزه پژوهش سال سینمای ایران، این «نظریه» را مطالبه کرد، همین طور است؟
شاهسواری: بله. جایزه پژوهش سال سینما، یک قالب معین برای موضوعهایی معین است. در سالهای قبل هم تلاش شده این پژوهشها مسالهمحور باشند، این رویکرد خوب است. اما نباید از یک رویداد، انتظار حل و فصل همه مشکل موجود در حوزههای دیگر را داشته باشیم. جایزه پژوهش، همین اندازه که بهانهای شده تا امروز درباره این چیزها صحبت کنیم، کار خود را کرده است.
* آقای بهلولی شما هم چنین وظیفهای برای جایزه پژوهش سال قائل نیستید که از آن یک نظریه برای سینمای ایران صادر شود؟
بهلولی: نه. جایزه پژوهش اساساً کارش این نیست. جایزه پژوهش سال سینمای ایران بیش از هر چیزی نشان دهنده فضای حاکم بر محیط آموزشی سینمای کشور است. این پایاننامهها، پروپزالها در چه فضایی نوشته میشوند؟
مثلاً در مقطعی تعداد زیادی پژوهش درباره سینمای اصغر فرهادی داشتیم و اساتید دانشگاه میگفتند این فضا در دانشگاهها هم وجود دارد. حتی به آقای مافی پیشنهاد دادهام که خوب است محتوای همین آثار رسیده به جایزه پژوهش سال، در پنج دوره برگزاری را تحلیل کنیم. همین پژوهش به ما نشان میدهد در سالهای اخیر پژوهشهای سینمایی چه سمت و سویی داشتهاند.
در پاسخ به پرسش شما درباره «مسالهمحور» بودن پژوهشها به این نکته اشاره میکنم که ما معمولاً «مساله» را با «مساله روز» یکی میدانیم و فکر میکنیم اگر مسألهای روزمره نیست، اساساً مساله نیست. در حالی که معتقدم از آنجا که در برخی از آن مسالهها دچار ضعفهای تئوریک شدید هستیم، شاهد بروز این چیزها به عنوان مساله روز شدهایم.
به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم و ابو مهدی المهندس و یاران شهیدشان حشد الشعبی و موسسات فرهنگی عراق اقدام به برگزاری بزرگترین نمایشگاه فرهنگی و هنری در محل (نصب الشهید) کردند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، در این نمایشگاه اغلب موسسات فرهنگی و هنری در شهرهای عراق شرکت نمودند و مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت.
جشنواره مردمی فیلم عمار نیز با حمایت مرکز بین المللی فیلم سریال انوار در این نمایشگاه حضور پیدا کرد. در غرفه فیلم جشنواره مردمی عمار آثار فیلم هایی با موضوعات مختلف از جمله جبهه مقاومت، بیداری اسلامی، آرمان قدس، مباحث اجتماعی، استکبار ستیزی و کودک و نوجوان برای عموم مردم، دانشجویان، دانش آموزان، و فعالین فرهنگی و… به نمایش درآمد.
با گذشت حدود یک هفته از آغاز این نمایشگاه مخاطبین استقبال خوبی آثار جشنواره عمار داشتهاند. از نکات حائز توجه، تقاضای اکران فیلم های سینمایی ایران همچون فیلم محمد رسول الله(ص) از طرف مخاطبین عراقی بوده است.
تیم عمار قبل از نمایشگاه در سفری به دانشگاه بصره عراق اقدام به اکران 3 فیلم و اجرای کارگاه فیلم سازی توسط پیمان غنیزاده کرد.
سرپرست تیم، غنی زاده افزود: ما در این سفر با ارائه جریان فیلم سازی ایرانی اسلامی و گونه بومی شده به دانشجویان این پیام را به جوانان و فیلم سازان جوان انتقال دادیم که اولا ما مسلمان هستیم و بایستی در قواعد اسلام و مولفه های اسلامی و نظم نوین جهانی فیلم ها را بسازیم و از ابزار رسانه و فیلم در این راستا بهره ببریم و اجازه ندهیم سینما که خاستگاهی غربی دارد بر فرهنگ و جامعه ما اثری معکوس بگذارد و فیلم ساز ما را نیز استحاله کند و در زمین دشمن بازی نکنیم.
غنی زاده به عنوان سرپرست تیم عمار گفت: عراق ماهیت فرهنگی غنی دارد و در زمیه هنر و سینما مستعد است و ان شاءالله در آینده نزدیک و با همت طیف فیلم سازان جوان شاهد تولیدات مشترک باشیم و در این مسیر جشنواره عمار در کنار این عزیزان هست و می توانند روی کمک ما حساب نمایند. در در ادامه برنامه ها نیز کاروان اکران عمار با سفر به شهرهای دیگر عراق و با دعوت موسسین عراقی اقدام به اجرا و پخش قیلم های کوتاه و بلند سینمایی میکند.
فراخوان «جوایز مردمی» سیزدهمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، دیروز 2دی ماه فراخوان «جوایز مردمی» سیزدهمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار منتشر شد.
متن فراخوان بدین شرح است:
«به نام خدا»
صدایی که باید در سینما و رسانه شنیده شود صدای مردم است ، حال این مردماند که مایه دوام و قدرت جامعه هستند. هنر و سینمادر سالهای اخیر شاهد رویش جوانههایی از جنس مردم بوده است. فیلمسازهایی از بطن جامعه با درک مسئولیت اجتماعی بطور فعالانه به تولید آثار نمایشی فاخر مشغولند. انقلاب اسلامی ، دفاع مقدس ، حماسه آفرینی های برزگ و محرم و صفرهای پرشور و حرکت جهانی اربعین و همهی حوادث فاخر در ذهن ملت ما در یک ویژگی مشترکاند و آن مردمی بودن است .
اینجا جای خالی اعتماد به اراده مردم برای حضور در هنر و سینمای ایران، بیش از پیشاحساس میشود.
جوایزمردمی با تکیه بر تجربه ادوار گذشته جشنواره مردمی فیلم عمار در سپردن کار به دست مردم، قصههای ناگفته و واقعیتهای تلخ و شیرینِ زندگی مردم و قهرمانهای حقیقیِ این روزگار را به تصویرمیکشد. جوایزمردمی یعنی بگویید چه موضوعی دغدغه شماست و از تولید آثار با موضوع مورد نظرتان حمایت کنید؛فرقی نمیکند حمایت مادی یا معنوی باشد. جایزه میتواند یادگاری یک شهید، محصولِ یک باغ، دعای خیرِ مادر یا حمایت مالی با نیت نذر فرهنگی برای تولیدی ک اثر هنری در قالب: فیلم مستند و کلیپ و… باشد. جوایز مردمی یعنی شما حامی هنرمندان جبهه فرهنگی انقلاب هستید، انگیزه و سفارش میدهید و حمایت میکنید تا قوت قلب فیلمسازهای دغدغهمند شوید.
شما شروع کنید:
با مراجعه به تارنمای جشنواره عمار یا کانال «جوایز مردمی» در پیامرسانهای ایرانی (ایتا، بله، روبیکا)میتوانید برای مشارکت در این بخش به دو روش زیر اقدام نمایید:
ثبت فراخوان جدید: شما میتوانید موضوع یا مسالهای که برایتان اهمیت دارد یا احساس میکنید در سینما و آثار نمایشی مغفول مانده را به جشنواره پیشنهاد دهید و هدیه پیشنهادی خود برای فیلمسازانی که آثارشان با این موضوع برگزیده میشود را مشخص نمایید. دبیرخانه جشنواره عمار فراخوانها را بررسی و با هماهنگی فراخوان دهنده، در رسانهها منتشر میکند. همچنین شما به عنوان فراخوان دهنده مردمی میتوانید امکانات موجود خود را برای برگزاری مراسم اهدای جایزه نیز به دبیرخانه جشنواره پیشنهاد دهید. مشارکت در فراخوان مردمی:با مراجعه به صفحه فراخوانهای «جوایزمردمی» به آدرس AmmarFilm.ir فراخوانهای مردمی با موضوعات مختلف را ببینید و فراخوانی را نزدیک به دغدغهی خود و جامعه تلقی کردید، میتوانید به هدیه آن بیافزایید و در یک حرکت اجتماعی نقشآفرین باشید.
کانال اطلاع رسانی:https://eitaa.com/jmammar(پیامرسان ایتا) ثبت فراخوان جدید: شناسه@javavez_ammarدر پیامرسانهای ایرانی (ایتا، بله، روبیکا) دبیرخانه جشنواره فیلم عمار( بخش جوایزمردمی):۴۲۷۹۵۳۰۰-۰۲۱
هادی مقدمدوست کارگردان سینما در آستانه برگزاری مجدد جشنواره فیلمهای صد ثانیهای، در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره فیلم کوتاه گفت: برای بعضی فیلمها ۱۰۰ ثانیه هم زیاد است، شاید باور نکنید اما فیلمهایی را دیدم که حتی ممکن بود حوصله آدم از همان فیلم صد ثانیهای هم سر برود. میخواهم بگویم صد ثانیه یک فرصت برای کشف استفاده از زمان است.
به گزارش سینمای خانگی این کارگردان سینما گفت: زمانبندی فیلمهای کوتاه و بلند غالباً محدودیتی ندارد. مثلاً شما میتوانید فیلم ۱۰ دقیقهای و یا ۲۵ دقیقهای بسازید و فیلمتان را به جشنوارههای فیلم کوتاه ارائه دهید. در فیلم بلند هم همینطور است فیلمتان میتواند ۸۰ دقیقه و یا ۹۰ و ۱۲۰ و حتی بیشتر باشد. یعنی آنجا برای زمان محدودیت زیادی وجود ندارد اما فیلم صد ثانیهای تجربه فهم وقت است. مثل یک خنثیکننده بمب که باید در صد ثانیه با تمرکز بالا کار انجام دهد. او از زمان نهایت استفاده میکند؛ با قدرت ذهنی خارقالعاده. فیلم صد ثانیهای محل بروز قدرت خارقالعاده ذهن برای انجام یک کار کاملاً ظریف مثل مینیاتور است.
کارگردان سریال تلویزیونی «سرباز» در پاسخ به این سوال که ساخت فیلم کوتاه چه کمکی به فیلمسازان در ابتدای راه فیلمسازیشان میکند، گفت: جوابهای نو و تکراری برای این پرسش تاکنون زیاد بوده، از اهمیت تجربه کردن و آموختن و ایجاز و کشف قواعد و سیاقهای فیلمسازی برای یک علاقهمند. حالا باید یک حرفی بزنم که به زعم خودم به خواندنش بیارزد و هم باعث شوق خواننده شود و هم حرف واقعی باشد؛ «فیلم ساختن جرأت میخواهد». این را در خیلی از افراد دیدهام که جرأت فیلم ساختن ندارند اما عاشق فیلم ساختن هستند؛ شاید یکی بگوید این دیگر چه مرضی است؟ اما واقعیت دارد و خیلی هم فراوانی دارد.
فیلمسازی برای یک فیلمساز، شفابخش است
مقدمدوست افزود: به عقیده بنده فیلم کوتاه ساختن به فیلمساز جرأت میدهد. فیلمسازی برای فیلمساز اصولاً امری شفابخش است و فیلم کوتاه و به ویژه فیلم ۱۰۰ ثانیهای که ساخت آن دنگ و فنگ کمتری دارد و میشود سالانه چند تا از آن را ساخت، باعث بهبود حال روحی فیلمساز نسبت به فیلمسازی میشود. جمله خلاصه شده من این است؛ هر وقت از فیلم ساختن ترسیدید یک فیلم ۱۰۰ ثانیهای بسازید. مطمئن باشید فیلم درجه یکی از آب در میآید.
هادی مقدمدوست در ادامه در پاسخ به سوالی درباره تأثیر جشنوارههای فیلم کوتاه و حضور در آنها در ادامه مسیر فیلمسازان، با بیان این نکته که جشنواره بر خلاف نظر خیلیها که گمان میکنند یک امر زینتی و یا یک اسرافکاری محض است یک نیاز واقعی برای فیلمسازان است، اظهار کرد: این واقعاً نیاز به توضیح ندارد که یک فیلمساز لازم است که اسم و رسمی به هم بزند. شاید گفتن این حرف به صراحت قدری باعث سرخ شدن لپ آدم و خجالتشان بشود، اما فیلمساز برای موفق شدن نیاز دارد معروف باشد. این سرشت فیلمسازی و عرصه نمایش است. متأسفانه نمیشود در این کار از گمنامی لذت برد. فیلمسازی احتیاج به شهرت دارد و جشنوارهها این کمک را تا حد زیادی به فیلمسازان میکنند. اصطلاح رسمیتر این شهرتبخشی، واژه معرفی کردن است. اگر مایل باشیم میتوانیم از لفظ معرفی کردن هم استفاده کنیم. فیلمسازان در جشنوارهها معرفی میشوند و جایزه، سند با استعداد بودن آنها و باعث اعتبارشان است.
کارگردان فیلم سینمایی «عطرآلود» در ادامه با اشاره به این نکته که امروز در سینمای ایران بیشتر از همیشه مشکل فیلمنامه دارد خودش را نشان میدهد گفت: فیلمهای کوتاه بسیاری را دیدهام که از حیث تکنیک و فیلمبرداری درجه یک هستند و این حاصل تکنولوژی جدید در امر فنی تصویر و صدا و جلوههای ویژه است. یعنی فیلمها سر و وضع مرتب و شیک و خوبی دارند، خیلی هم خوشساخت هستند، اما داخل فیلم و در داستان فیلم خبر چندانی نیست. از قضا قبلترها که فیلمها آماتوریتر بودند، فیلمنامهها قویتر بود. به نظرم مهمترین جایزه جشنوارههای فیلم کوتاه، جایزه فیلمنامه است، حتی از کارگردانی هم مهمتر. واقعاً پیشنهادم این است که جایزه فیلمنامه از همه جایزهها سنگینتر باشد.
گفتگو در احترام و امنیت شکل میگیرد
مقدم دوست که سابقه حضور در کارگاههای آموزشی جشنواره فیلم ۱۰۰ به عنوان استاد در دورههای مختلف را داراست در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا میتوان فیلم کوتاه را به عنوان مدیومی برای گفتگو در نظر گرفت گفت: گفتگو اشکال و زیرمجموعههای متعددی دارد، یکی از این زیرمجموعهها مفاهمه و یکی دیگر پرسش و یکی حتی درددل است و…. اگر فیلم بخواهد گفتگو باشد باید حائز شرایط گفتگو باشد؛ مثلاً تخریب و پرخاش با اینکه از حیث ظاهر شبیه به گفتگوست و از ساختار یک زبان قابل گفتگو تشکیل شده، اما شرایط گفتگو را ندارد، گفتگو در احترام و امنیت باید اتفاق بیفتد. نمیشود افراد به هم حمله و بیحرمتی کنند و بعد بگویند ما داشتیم گفتگو میکردیم. این مقدمه را عرض کردم تا بتوانم پاسخ شما را قدری دقیقتر بدهم. فیلم، چه کوتاه صدثانیهای و چه بلند، برای اینکه بتواند یک گفتگو محسوب شود باید بیانی امن داشته باشد، حتی تذکر و بیم دادن هم میتواند امن باشد اما اگر فیلمی بیانی امن و حرمت نگهدار نداشته باشد نمیشود آن را گفتگو حساب کرد. بله! فیلم و فیلم کوتاه میتواند مدیومی برای گفتگو محسوب شود اما با بیانی امن و محترمانه.
این کارگردان همچنین درباره اینکه اگر بخواهد فیلم کوتاه ۱۰۰ ثانیهای بسازد چه سوژهای را انتخاب میکند گفت: چه سوال شیرین و شوقانگیزی! باید خیلی به جواب این سوال فکر کنم، اما چیزی که بلافاصله میتوانم بگویم این است که دوست دارم لحن کلی آن فیلم: «طنز محزون» باشد.
نیکیتا میخالکوف رئیس اتحادیه سینماگران فدراسیون روسیه همزمان به آغاز روزهای فیلم روسیه در تهران با انتشار پیامی نسبت به گسترش روابط سینمایی ایران و روسیه ابراز امیدواری کرد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، متن پیام نیکیتا سرگیویچ میخالکوف سینماگر سرشناس روسی و رئیس اتحادیه سینماگران فدراسیون روسیه به شرح ذیل است:
بسیار خرسندیم که میتوانم به شما در برنامه اکران فیلمهای روسی در ایران خوش آمد بگویم. شاید برای برخیها این برنامه اولین تماشای سینمای ما نباشد اما برای بقیه نیز این برنامه یک دریچهای به دنیای دیگر خواهد بود.
با این حال ما سعی کردیم فیلمهایی را از استودیوهای مناطق مختلف کشور ارائه کنیم، که این موضوع در وهله اول امکان ارزیابی سینمای روسیه را فراهم میسازد و همچنین امکان آشنایی نسبی با نحوه زندگی ملت روسیه را ارائه خواهد داد.
ما با اطمینان به فردا نگاه میکنیم و به گسترش ارتباطات بین سینماگران روسیه و ایران امیدوار هستیم. این امر باعث آشنایی بیشتر بینندگان دو کشور با همدیگر میشود و تنها گسترش روابط بین دو کشور موجب ترویج این روند خواهد شد.
سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ ثانیه پس از ۴ سال وقفه به خاطر همهگیری بیماری کرونا، امسال برگزار میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، آخرین بار سال ۹۷ بود که جشنواره فیلم ۱۰۰ ثانیه برگزار شد و بعد از آن به خاطر شرایط بوجود آمده ناشی از ویروس کرونا، با وقفهای ۴ ساله روبهرو شد.
آبان امسال اما سیزدهمین دوره این جشنواره با برگزاری نشست خبری و رونمایی از پوستر، وارد فاز اجرایی و مهلت ارسال آثار برای حضور در بخشهای مختلف تا پایان دیماه اعلام شد.
بسیاری بر این عقیدهاند که جشنواره فیلم ۱۰۰ ثانیه، فرصتی برای کشف استعدادهای جوانان و پلی برای ورود به دنیای فیلمسازی حرفهای است.
البته کسانی که در حوزه فیلم کوتاه کار می کنند باید به عنوان گونهای مستقل به آن نگاه کنند و نمیتوان گفت که چون فیلمسازی، ۲۰ تا فیلم کوتاه ساخته است میتواند در ساخت فیلم بلند هم موفق خواهد شد.
برگزاری کارگاههای مختلف برای آموزش موضوعات گوناگون محور ساخت فیلمهای ۱۰۰ ثانیهای از دیگر اتفاقاتی است که به بهانه برپایی این جشنواره رخ میدهد.
امسال اما با توجه به رویکرد فراتهرانی جشنواره، برخی از این کارگاهها در شهرهایی مثل اصفهان، مشهد، قزوین و زنجان برگزار شد و در ادامه نیز با حضور استادان مطرح سینما با همکاری حوزه هنری مراکز استانها برای علاقمندان برگزار میشود.
این جشنواره در سه بخش مسابقه ملی، مسابقه بینالمللی و مخاطب کودک و نوجوان، نهم تا دوازدهم اسفند ۱۴۰۱ به دبیری یوسف منصوری برگزار خواهد شد.
دفتر خمینیشهر بهمنظور ترویج کتاب و کتابخوانی و بسترسازی تولید فیلم اقتباسی، آخرین و ششمین سلسله نشستهای «داستانخوانی و نمایش فیلمهای کوتاه اقتباسی» را برگزار میکند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، پنجمین نشست از مجموعه نشستهای «داستانخوانی و نمایش فیلمهای کوتاه اقتباسی» در دویستوشانزدهمین جلسه کانون فیلم و فیلمنامه انجمن سینمای جوانان خمینیشهر برگزار شد.
همچنین آخرین و ششمین هفته نشست «داستانخوانی و نمایش فیلمهای کوتاه اقتباسی»، دوشنبه 5 دیماه 1401 با خواندن داستان «تقسیم طولانی»، نوشته ری برادبری از کتاب «ساحره سرگردان» و اکران فیلم «پرتاب ناگهانی یک فیل»، فیلم کوتاه اقتباسی نازنین چیتساز برگزار خواهد شد.
در سلسلهنشستهای گذشته با محوریت کتاب «اینسو واقعیت، آنسو خیال»برگزار شده بود، بهترتیب داستانهای «حفره مشترک» نوشته محمدرضا زمانی، «ویلاهای آنسوی دریاچه» نوشته سیامک گلشیری، «کودکان ابری» نوشته محمد شریفی نعمتآباد، «شب گرگ» یا «این جاده لعنتی کی تمام میشود؟» نوشته جواد عاطفه و «پسرک چشمآبی» نوشته جواد مجابی) خوانده شد و فیلمهای کوتاه اقتباسی «حفره مشترک» ساخته اسماء ابراهیمزادگان،« آنسوی دریاچه» ساخته عماد خدابخش، «کودکان ابری» رضا فهیمی، «جاده مسدود است» ساخته وحید حاجیلویی و «چشمآبی» ساخته امیرمسعود سهیلی به نمایش در آمد.
تمام نشستها در سالن اجتماعات کتابخانه الغدیر و دفتر انجمن سینمای جوانان دفتر خمینیشهر برگزار شد.
مدیر بنیاد ایرانشناسی شعبه استان چهار محال و بختیاری گفت: نخستین مستند صامت سینمای ایران ۹۸ سال پیش در این استان ساخته شد که دومین مستند سینمای جهان محسوب میشود.
به گزارش سینمای خانگی، عباس قنبری در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار داشت: این مستند با نام «علف» در سال ۱۹۲۴ به کارگردانی مریان کوپر و ارنست بی. شودزاک ساخته شد؛ این دو به مدت ۴۵ روز به استان چهار محال و بختیاری آمدند و مستند خود با موضوع عشایر را ساختند.
به گفته وی، صداگذاریهای مختلفی روی این مستند تاکنون انجام و بعد از آن هم دهها فیلم مستند کوچ عشایر در استان چهار محال و بختیاری ساخته شده است.
قنبری با اشاره به آغاز فعالیت شعبه ایرانشناسی شعبه چهار محال و بختیاری از سال ۱۳۷۸ در شهرکرد افزود: بر اساس برنامهها، اساسنامه و شیوهنامههای استانی، این شعبه فعالیتهای مستمری در حوزههای آموزشی، پژوهشی، اداری و اجتماعی دارد.
وی خاطرنشان کرد: مرکز بسیار ارزندهای به نام مرکز اسناد چهار محال و بختیاری داریم که بیش از ۸ هزار کتاب تخصصی از آثار مولفان، نویسندگان، پژوهشگران و اساتید در حوزه استانشناسی در این مرکز گردآوری شده است.
قنبری همچنین از گردآوری طرحها و پژوهشهای علمی و دانشگاهی اعم از پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکترا در شعبه ایرانشناسی شعبه چهار محال و بختیاری خبر داد و گفت اینها منبع بسیار خوبی برای پژوهشگران، مستندسازان و فیلمسازان استان و استانهای همجوار است.
گردآوری بیش از ۱۲ هزار سند تاریخی در چهار محال و بختیاری
وی در عین حال به گردآوری بیش از ۱۲ هزار سند تاریخی به صورت اصل سند، تصویر یا به صورت الکترونیکی در مرکز اسناد و عکسهای بنیاد ایرانشناسی شعبه چهار محال و بختیاری اشاره کرد که منبع خوبی برای علاقمندان حوزه اسناد و دستنوشتههای استان محسوب میشود.
قنبری اظهار داشت: بسیاری از پژوهشگران برای آثار، کتابها و نوشتههای خود از این منابع استفاده میکنند. اینها فرصت بسیار خوبی برای کسانی است که میخواهند متن اسناد را مطالعه و برابریها و مقایسه های تاریخی را انجام دهند. این اسناد مربوط به دوران معاصر و نهضتهای یکصد سال اخیر مانند نهضت مشروطه است.
وی همچنین از گردآوری فیلمها و فایلهای صوتی به صورت مستند در گفت وگو با سالخوردگان، سالمندان، مطلعان، صاحبان حرفهها و پیشهها و افراد صاحبنام در حوزههای مختلف خبر داد و گفت: این گفت و گوها که برخی از مصاحبهشوندگان آنها دار فانی را وداع گفتهاند گنجینهای اطلاعاتی خوبی از استان چهار محال و بختیاری است.
به گفته قنبری، برخی از این اسناد در کتابها و پایان نامهها منتشر شده است. دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا که قصد دارند کاری انجام دهند باید به بنیاد ایرانشناسی که تخصصی ترین منابع را در اختیار دارد، مراجعه کنند.
وی این را هم گفت که سالانه ۱۲ همایش استانی در موضوعهای مختلف توسط بنیاد ایرانشناسی در چهار محال و بختیاری برگزار میشود که آخرین همایش، همایش تاریخ، فرهنگ و هنر استان بود که ۱۲۰ مقاله در این رویداد پذیرفته و مجموعه مقالات آن نیز منتشر شد. مقالات همایش به صورت دیجیتالی روی سامانهها و پایگاه های اطلاعات کشوری قرار گرفت.
قنبری با بیان این که بنیاد ایرانشناسی شعبه چهار محال و بختیاری اطلاعات خوبی در خصوص اقوام و عشایر این استان در اختیار دارد از تدوین بانک انتخابات، فولکلور، فرهنگ مردم و عکسهای تاریخی استان خبر داد.