شجاعت ساختن فیلم درباره شجاعان، والا و ستودنی ست. دویدن بر روی تیغه شمشمیر و ایستادن در برابر موج های سهمگین است.
«غریب»؛ ساخته تازه محمدحسین لطیفی درباره شهید محمد بروجردی است که به مسیح کردستان معروف شده است. فیلم، دو سال از پرچالش ترین مقطع تاریخی بعد از وقوع انقلاب اسلامی را در منطقه کردستان روایت می کند. بروجردی فرمانده سپاه منطقه غرب کشور است و با ناآرامی ها و حرکت های مسلحانه کومله را در حال مقابله.
از آنجا که این مقطع، بسیار پرحادثه و اتفاق است و شهید بروجردی هم در آنجا با رویدادهای مختلف و پرشماری رو به رو بوده، یا خود در آن نقش داشته است، انتظار آن است که با فیلمی پرهیجان، جذاب و روشنگرانه مواجه باشیم. تا حدودی هم، انتظارها برآورده شد. در ابتدای فیلم، صحنه ای از تلویزیون پخش می شود که مربوط به سخنرانی احمد متوسلیان از فرماندهان سپاه است که در فیلم، یک هفته از زمان ربوده شدن اش در لبنان می گذرد. در آنجا، بروجردی می گوید که پیش بینی این روزهای او را می کند؛ یعنی نامشخص شدن سرنوشت او. فیلمساز در این صحنه، بلندنظری و فهم بالای بروجردی از شرایط، به مخاطب نشان می دهد.
لطیفی، در این فیلم، تلاش کرده است که شخصیت های ضدانقلاب را براساس آنچه که ثبت شده است، به نمایش بگذارد و از غلو پرهیز کند. جدایی ناپذیری کاک شوآن (مهران احمدی) که نام اصلی محمد مایی و از فرماندهان برجسته کومله بوده، با کتاب و مطالعه، در کنار قساوت و پافشاری بر آرمان های حزبی اش، چهره ای منصفانه از او به نمایش می گذارد. در دست گرفتن کتاب انقلاب در انقلاب از نوشته های مشهور رژی دبره که همراه و رفیق چه گوارا بوده، به مخاطب می تواند این موضوع را القا کند که این افراد، با پیروی از یک مکتب فکری و پشتوانه های اندیشه ای، پای در این راه گذاشته اند، و از روی احساس یا کینه و دغدغه شخصی، جان بر کف نشده اند.
«غریب» و صحبت های شخصیت اصلی فیلم یعنی محمد بروجردی (بابک حمیدیان) در اغلب بخش ها، در شرایط امروز هم، کارساز است. گر چه در بخش هایی از فیلم، شعارها و موضع گیری های کلیشه شده را از زبان قهرمان قصه، می شنویم اما نویسنده تلاش کرده است که فرازی از صحبت های او را که به حال این روزهای ما، آشنا و راهگشاست، ارائه کند. بروجردی فیلم «غریب»، در حقیقت آشنای این روزهای ما است، حتی اگر چهل سال از آن روزهایش گذشته باشد. مثلا وقتی می گوید: «کردستان مال همه ست» چقدر به دل می نشیند. شعری که در انتهای فیلم از زبان قهرمان فیلم می شنویم هم گواه این ماجراست؛ آنجا که بروجردی، شعری از وحشی بافقی را اینگونه می خواند که «عجب کیفیتی دارم بلند از عشق و میترسم/ که چون منصور حرفی گویم و در پای دار افتم».
البته برخی از دیالوگ های بروجردی، مناسب نیست و اگر در اکران عمومی، اصلاح شود، از ضربه زدن به فیلم جلوگیری می شود. مثلا آنجا که می گوید اگر بتوانم دو تا مادر این شهیدان را با دیدن جنازه عزیزان شان، آرام کنم، برایم کافی است، گور بابای بقیه! (قریب به مضمون دیالوگ) که می شود برداشته های نامحترمانه ای از آن گرفت.
تدوین فیلم، یکی از بخش های شاخص و ارزشمند آن بود. مشخص است که زمان زیادی برای آن صرف و زحمت زیادی هم برایش کشیده شده است. بازی حمیدیان و احمدی هم دلچسب بود.
«غریب»، حکایت جامعه ای است که در آن قهرمانان بزرگی ظهور می کنند و مرام و مسلک شان می تواند، میهن مان را با یک دم مسیحایی از گرفتاری ها و مشکلات اش برهاند. این دم، عشق به مردم و ایمان به انسانیت است.
انیمیشن کوتاه «دنیای خاکستریِ خاکستری» ساخته سید محسن پورمحسنی شکیب به دوازدهمین جشنواره بینالمللی مستند و انیمیشن آمریکایی «AmDocs» راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، انیمیشن کوتاه «دنیای خاکستریِ خاکستری» به کارگردانی و تهیهکنندگی سید محسن پورمحسنی شکیب توانست در دوازدهمین جشنواره بینالمللی مستند و انیمیشن آمریکایی «AmDocs» حضور پیدا کند. این جشنواره یکی از بزرگترین جشنوارههای آمریکا بوده که فقط بر آثار انیمیشن و مستند تمرکز دارد و تحت حمایت «آکادمی جوایز اسکار» نیز است.
انیمیشن کوتاه «دنیای خاکستریِ خاکستری» درباره مرد جوان رنگارنگی است که در یک دنیای کاملا خاکستری زندگی میکند. او مجبور است که برای زندگی در آن جامعه همرنگ جماعت شود، تا اینکه هویت واقعیاش توسط یک پسر بچه بازیگوش به صورتی تصادفی برملا شده و باعث وحشت مردم میگردد.
لازم به ذکر است که این انیمیشن پیش از این در جشتنوارههای مورد تائید اسکار مانند، آتلانتا، اوت آن فیلم (آمریکا) و اسپارک انیمیشن (کانادا) نمایش داده شده و موفق به دریافت جایزه ویژه سازمان زنان انیمیشن شده است و «AmDocs» سومین حضور اسکاری این انیمیشن به حساب میآید.
عوامل این انیمیشن کوتاه عبارتند از:
نویسنده و کارگردان: سید محسن پورمحسنی شکیب، کارگردان هنری: پژمان مالهمیر، تهیهکننده: سید محسن پورمحسنی شکیب، انیمیشن و استوریبورد آرتیست: پژمان مالهمیر، طراح کاراکتر و پس زمینه: پژمان مالهمیر، رنگ آمیزی: مریم جعفری، طراحی صدا و موسیقی: محمد زمانثانی، فولی افکت: مریم یعقوبی و پخش کننده: درگاه فیلم ایران (علیمحمد اقبالدار).
جشنواره مستند و انیمیشن آمریکایی در تاریخ 3 مارچ تا 30 اپریل میلادی مصادف با 10 تا 14 فروردین 1402 برگزار خواهد شد.
آخرین ساخته زیور حجتی به جشنواره بینالمللی Cinema Verde Environmental Film & Arts Festival آمریکا راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «زنان لَجمن» به نویسندگی و کارگردانی زیور حجتی به عنوان نامزد جایزه افتخاری، جشنواره بینالمللی Cinema Verde Environmental Film & Arts Festival آمریکا انتخاب شد.
چهاردهمین دوره جشنواره که با رویکرد ارائه فیلمهای هنری و خلاقانه محیطی به عنوان ابزاری برای جستجوی تغییر در چالشها و بلایای ساخته شده توسط انسان پیگیری میشود، از تاریخ ۹ تا ۱۴ فوریه 2023 در شهر گینزویل ایالت فلوریدا آمریکا مصادف با 20 تا 25 بهمنماه 1401 برگزار میشود.
شهره موسوی، ایمان نظیفی، الینا ستاری، لیلا قربانی، فاطمه یزدانیان، مصطفی شریفی نسب، مریم رحیمی، سارینا احمدی، محسن محمدی، فرهاد مهدوی، لیلا بحرینی و مهسا مختاری بازیگران این فیلم کوتاه بودند.
عوامل «زنان لجمن» به شرح زیر است:
نویسنده و کارگردان: زیور حجتی، مدیرفیلمبرداری: مجتبی اسپنانی، دستیاران فیلمبردار: امیر مهدی خادم، محسن میناییان، محمد قربانی، علیرضا تبر اصفهانی و کیوان منصوری، تدوین: عماد خدابخش، دستیار تدوین: سمیه فرازی، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، صدابردار: اسماعیل سلطانی، طراح گریم: محمد توکل، دستیار گریم: فاطمه زاهدیان، طراح صحنه و لباس: زیور حجتی، مدیر صحنه: مژده معلمی، اجرا صحنه: معین صفری، اصلاح رنگ و نور: مهران دوستی، منشی صحنه: نفیسه ضیائی، دستیار اول کارگردان: امیر خوشاوی، دستیار دوم کارگردان: فاطمه وحیدیان، آهنگساز: کارنگ کرباسی، ویولن سل: مسیح مردیها، صدابردار موسیقی: سینا صالحی، مترجم: حسن شرفالدین، مدیر تولید: نورینا احمدی، دستیاران تولید: حیدر علی رحمانی و علیرضا اکبری، هماهنگی تولید: نرگس علیزاده، حمل و نقل: محمود رستمی، پشتیبانی فنی: متین فروزمند، تدارکات: رایحه مرتضایی، پوستر و تیزر: مسعود ایران فدا، تیتراژ: محمد شجره طوبی و تهیه کننده: زیور حجتی و انجمن سینمای جوانان ایران.
لازم به ذکر است که فیلم کوتاه «زنان لجمن» در شصتوپنجمین جشنواره منطقهای انجمن سینمای جوانان ایران- ایساتیس، تندیس بهترین کارگردانی را کسب کرد و در شش بخش نامزد شد و به همین دلیل به صورت مستقیم به چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران راه پیدا کرد.
«غریب» یک شگفتی تازه با مضمون زندگی شهدا در سینمای ایران است که این بار روایتگر این قصه؛ محمدحسین لطیفی است که بعد از مدتها تازه نفس بازگشته تا داستان زندگی شهید محمد بروجردی را کارگردانی کند و انصافا چه قدر درست و تمیز و بدون نقص قصه میگوید.
به گزارش سینمای خانگی، فیلم سینمایی غریب فیلم تکنیک، ساختار و موقعیت است. صحنههای جنگی اش و آرایش میزانسن ها، به درستی در آمده است و درگیری ها، قتل عام کوملهها و کشتار مردم بیگناه در سکانس های مختلف به ضرورت منطق روایت نفس گیر است. بازی بابک حمیدیان در نقش شهید بروجردی و ظرافت های که برای باور پذیری و طراحی گریم درخشان اش؛ آن را به یک اثر سینمایی خوش ساخت و مهم تبدیل می کند.
سازمان اوج این بار و در اینجا تمام قد پشت فیلمی ایستاده که تحقیق و نگارش درستی داشته است. اگر به این جمله شهید همت که درباره شهید بروجردی شش ماه قبل از شهادتش گفت: بروجردی شناخته نشد. نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ایران شناخته نشده است. تصور من بر این است که زمان بسیاری باید سپری شود تا شناخته شود.
استناد کنم، به جرات می توان گفت به ضرورت و نیاز درام، فیلمنامه خوبی دارد تا زوایای پیدا و پنهان زندگی این شهید در این ١٢٨ دقیقه درست روایت کند. جدا از همه ویژگی های مبارزه و چریک بودن، شهید بروجردی؛ تصویر تازه ای از شخصیت او به تصویر کشیده می شود، شهید بروجردی اهل سینما است و فیلم نبرد الجزایر و محمد رسول الله می بیند، خانواده برای او مفهوم دارد و اهل شعر است. همین نگاه یک دستاورد بزرگ و تازه ای است که از شهید ارائه می شود و این قدرشناسی قابل اهمیت و تامل است.
غریب یک ادای دین با زبان سینمایی است، شاید آنطور که تصور می کنیم به واقعیت موجود وفادار نباشد اما همین شاعرانگی در لحنش این فیلم را شاخص می کند. “مسیح کردستان” و تاثیرگذاری اش در تاریخ جنگ و انقلاب، رشادت ها و از خودگذشتگی هایش در مبارزه و کنار مردم بودنش در تاریخ ثبت شده و خالقان این اثر تلاش کردند که وجوه شخصیتی شهید بروجردی را به درستی روایت کنند.این قصه یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین روایت ها درباره شهدا است. در پایان هم به این دو بیت وحشی بافقی که در تیتراژ با صدای حمیدیان خوانش می شود بسنده می کنم: مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم/ که گر از چشم یار افتم، ز چشم اعتبار افتم
انگار همین شعر راوی عاشقانه های شهید بروجردی نسبت به دنیای پیرامونش بوده است …
فیلمهای «کت چرمی» و «سرهنگ ثریا» در سومین شب نمایش فیلمهای چهل و یکمین جشنواره فجر در شیراز در تالار حافظ اکران شد که با استقبال شهروندان شیراز همراه بود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ در سومین شب اکران فیلمهای چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر در شیراز، تالار حافظ محل نمایش فیلمهای «کت چرمی» و «سرهنگ ثریا» بود. تالار حافظ با اکران این دو فیلم شب متفاوتی را از نظر تعداد تماشاگر تجربه کرد و ظرفیت صندلیهای این تالار با جمعیت انبوهی از مردم تکمیل شد.
سید رسول موسوی نژادیان معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در حاشیه اکران فیلمها در شب سوم جشنواره اظهار کرد: همانگونه که طی سه شب گذشته شاهد بودیم شیراز به عنوان بزرگترین میزبان مراکز استانها در جشنواره فجر شرایط بسیار مطلوبی هم از لحاظ تعداد فیلمها و هم از نظر تعداد سالنها داشتهاست.
معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: استقبالی که در تالار حافظ از فیلمهای جشنواره فجر میشود در کشور بینظیر است و خوشبختانه سالن پخش فیلم در تالار حافظ لبریز از جمعیت است.
وی اضافه کرد: با استقبال بینظیری که از اکران فیلمها شده است میتوان گفت امشب یک رکورد را در میزبانی جمعیت علاقمند به جشنواره فیلم فجر داشتهایم و امیدوارم این روند ادامه یابد تا بتوانیم مثل همیشه که شیراز در اجرای برنامههای فرهنگی هنری پیشتاز بوده در جشنواره فیلم فجر هم این شرایط را حفظ کنیم.
نگاهی به نقد و بررسی فیلمها
در شب سوم اکران فیلم، نشست نقد و بررسی فیلم «چرا گریه نمیکنی» به کارگردانی علیرضا معتمدی و «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی نیز ساعت ۲۰ در کافه کتاب تالار حافظ برگزار شد.
فیلم «چرا گریه نمیکنی»
فیلم «چرا گریه نمیکنی» فیلم ایرانی به نویسندگی و کارگردانی علیرضا معتمدی و تهیهکنندگی سید رضا محقق، نخستین فیلمی بود که در این نشست مورد نقد و بررسی قرار گرفت. «چرا گریه نمیکنی؟» که ساخته ۱۴۰۱ است؛ ماجرای علی، مردی است که پس از فوت برادرش به پوچی رسیده و نمیتواند برای غم از دست دادن برادرش، گریه کند. همسر و دوستان علی به او راهکارهای مختلفی مانند سفر کردن، مستی، استعمال مواد مخدر، کار کردن و … را پیشنهاد میدهند و علی هم تمام این راهها تجربه میکند تا به نتیجه برسد. این اثر با توجه به ناهنجاریهای بالایی که در روند داستانش وجود دارد، برای مخاطب کمتر از ۱۵ سال نامناسب است. ارزیابی مفصل فیلم به محض اکران، تقدیم مخاطبان خواهد شد. علیرضا معتمدی، باران کوثری، هانیه توسلی، فرشته حسینی، مانی حقیقی، لیندا کیانی، نهال دشتی، امیرحسین فتحی و علی مصفا در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.
اصغر گروسی منتقد سینما در خصوص این فیلم گفت: بازیگران بسیاری در فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» به ایفای نقش پرداخته بودند که البته اکثر بازیگران تک سکانس، دو سکانس و چهار سکانس در مقابل دوربین قرار گرفتند؛ میتوان گفت بار تمام فیلم بر دوش علیرضا معتمدی بود و معتمدی افزون بر اینکه کارگردان، نویسنده و تهیه کننده فیلم بود به ایفای نقش هم در این فیلم پرداخته بود.
وی ادامه داد: معتمدی در تجربههای قبلی خود نیز این موضوع را جا انداخته بود که در ساخت فیلمهایش از یک تم شخصی پیروی میکند و سعی میکند حالتی دیالوگی به فیلمها بدهد، صمیمیت را در فیلمها به وجود بیاورد، فیلمهایش را ایرانیزه کند و خودش هم نقش اول فیلمها را بازی کند.
گروسی بیان کرد: شخصا این فیلم را نمیپذیرم چراکه کاوشی در آن صورت نمیگیرد؛ لحن آقای معتمدی از ابتدای فیلم مخاطب را پس میزند؛ برای مخاطب این پرسش مطرح میشود که چرا آقای معتمدی که نه طناز است، نه بازیگری بلد است و نه بیان درستی دارد مقابل دوربین قرار میگیرد.
وی یادآور شد: آقای معتمدی اصرار عجیبی دارد که در فیلمهایش بازی کند. این فیلم با حاشیههای بسیاری مواجه شد؛ تمام بازیگران، این فیلم تحریم کردند اما تهیه کننده فیلم خود را ناجی سینما معرفی کرد. به طور کلی من اتفاق خاصی در این فیلم ندیدم که در مورد آن صحبت کنم. فیلمی کاملا شخصی و بلند بود که میتوانست در قالب فیلمی کوتاه ساخته شود.
این منتقد ادامه داد: بازی نسنجیده و بیرون زده معتمدی برخی سکانسهای این فیلم را ویران کرده بود؛ اگر آقای معتمدی شهوت جلوی دوربین را از خودش جدا میکرد و این نقش را به بازیگر دیگری میسپرد میتوانستیم شاهد فیلم بسیار خوبی باشیم.
فیلم «کت چرمی»
فیلم «کت چرمی» به کارکردانی حسین میرزامحمدی دومین فیلمی بود که در این نشست مورد نقد و بررسی قرار گرفت. کت چرمی» یک اثر سینمایی با مضمون اجتماعی است که در چهارراه سیروس جلوی دوربین رفته است. در این فیلم یک کارمند دولت بریده از سیستم با انگیزههای شخصی و انسانی، پروندهای را دنبال میکند و از طرف دیگر یک مامور امنیتی قدرتمند، مثل سایه دنبال اوست و لابد نمادی از اینکه سیستم، کارمند قدیمی را در بنبست رها نمیکند. قصه فیلم کت چرمی از یک چالش بهظاهر کوچک در اداره بهزیستی آغاز و رفتهرفته بزرگ میشود. جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدیفر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی بازیگران کت چرمی هستند.
گروسی در رابطه با این فیلم نیز گفت: فیلم نامه «کت چرمی» را مسعود هاشمی نژاد یکی از بهترین فیلمنامه نویسان نوشته که وسواس عجیبی در نوشتن دارد و در این کار هم سعی کرده بود فیلم نامه ترو تمیزی بنویسد.
وی اضافه کرد: سینمای ما معتادان را خیلی دوست دارد و من فکر میکنم خانم سارا حاتمی که نقش مکمل را در این فیلم بازی میکرد امسال بتواند در این جشنواره جایزه بگیرد چراکه داوران ما در جشنواره فیلم فجر علاقه بسیاری به اهدای جایزه به بازیگرانی دارند که در نقش معتاد بازی میکنند؛ در واقع آمار بازیگرانی که در نقش معتاد ظاهر شده و سیمرغ گرفتهاند بسیار بالا است.
این منتقد عنوان داشت: این فیلم ساختار خوبی نداشت: در بازیها و سویههای بازیها اتفاق خاصی نیفتاده بود. رنگ فیلم مناسب نبود و رجز زدن فیلم ترتیب منطقی نداشت؛ حتی فیلم در مونتاژ هم دچار مشکل بود. این در حالیست که مونتاژکر و تدوینگر کارگردان دوم فیلم محسوب میشوند.
وی با بیان اینکه در این فیلم کارگردان تحت تاثیر بازیگران قرار گرفته بود، گفت: البته «کت چرمی» بر اساس نظرخواهیهایی که انجام شده یکی از موفقترین فیلمهای جشنواره بوده و ظرفیت تمام سالنهایی که در تهران به این اکران این فیلم پرداختند تکمیل شده است، این فیلم در شیراز هم با استقبال قابل توجهی مواجه شد.
گروسی با اشاره به اینکه امسال برای دومین سال است که سیمرغ مردمی از جشنواره حذف شده است، گفت: نبود سیمرغ مردمی در جشنواره جای حسرت دارد چراکه سیمرغ مردمی یکی از بهترین و واقعیترین است که دو سال این حذف شده است و امیدواریم سیمرغ مردمی دوباره به جشنواره بازگردد.
مرتضی رضایی کارگردان و منقد سینما نیز در خصوص این فیلم گفت: فیلم را تازه دیدهایم و از نظر من اغلب نظراتی که بلافاصله پس از تماشای فیلم ارائه میشود عمق علمی ندارد چراکه جو سالن بر احساسات مخاطبان تاثیرگذار است. اگر بخواهم از نظر فنی این فیلم را مورد نقد و بررسی قرار دهیم باید بگویم مدل فیلم مدل فیلمهای سفر قهرمان با یک ماهیت اجتماعی به اسم اعتیاد است.
وی ادامه داد: وسواسی که همیشه در کارهای هاشمینژاد وجود دارد در این فیلم مشاهده نمیشود. کار از لحاظ ساختار فیلمنامهای بسیار ولنگار نوشته شده بود؛ قهرمان دست به عکسالعملهایی میزند که ما هیچ وقت مجاب نمیشویم این آدم با این خصوصیات دست به چنین عکسالعملهایی بزند؛ در واقع عکسالعملهای قهرمان مخاطب را قانع نمیکند.
رضایی اضافه کرد: همیشه میگویند فیلمهایی سرگرم کننده است که قهرمان دارد؛ مخاطب با قهرمان همراهی میکند، پابه پای او گریه میکند، میخندد و شاد یا غمگین میشود اما در این فیلم مخاطبان در هنگام تماشای فیلم خسته میشدند؛ در واقع این فیلم نتوانست مخاطبان را بر سر جای خود میخکوب کند.
این تهیه کننده بیان کرد: موسیقی این فیلم پرحجم، زیاد و غیرقابل تحمل بود. به اعتقاد من موسیقی اصلا خوب نبود. به طور کلی فیلم «کت چرمی» فیلم بدی بود اما فیلمهای بد کلاسهای خوبی برای یادگرفتن فیلمسازی است.
در شب سوم اکران فیلمهای چهل و یکمین جشنواره، فیلمهای «عطر آلود»، «جنگل پرتقال» و «چرا گریه نمیکنی» هم در سینما سعدی اکران شد. سالن بنفش هنر شهر آفتاب پذیرای فیلمهای «جنگل پرتقال» و «چرا گریه نمیکنی» بود و فیلمهای «آنها مرا دوست داشتند» و «آه سرد» در سالن نارنجی مجموعه هنرشهر آفتاب اکران شد.
بیست و دومین جشنواره فیلم فجر در شیراز از روز دوشنبه ۱۷ بهمن ماه آغاز شده است و تا ۲۴ بهمن ماه ادامه دارد.
کارگردان فیلم «کت چرمی» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر گفت: مباحثی در مورد پایان بندی فیلم وجود دارد اما مخاطب بدون جواب از سینما بیرون نمیرود.
به گزارش سینمای خانگی، حسین میرزا محمدی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در خصوص ایده اولیه این فیلم بیان کرد: سال ۱۳۹۹ مشغول ساخت فیلم کوتاهی با عنوان نام مرده بودم. مضمون این فیلم در خصوص پسرهای بی سرپرست و بد سرپرست نوجوان بود که در یک مرکز نگههداری می شدند. یکی از آنها دست به خودکشی زد. روزی متوجه شدیم چه چیزی باعث شد این اتفاق رخ دهد. بعد از آن مشغول ساخت یک مستند سینمایی در یکی از کمپ های ترک اعتیاد در مشهد شدم. در خلال این فیلمها با اتفاقات و مسائلی روبرو شدم که جرقه ابتدایی کت چرمی در ذهنم شکل گرفت. به یک پلان داستانی ساده رسیدم و با مسعود هاشمی نژاد که نویسنده من است این کار را شروع کردیم و ساخت آن ۲ سال به طول انجامید.
وی افزود: کارکردن با بزرگان و اساتیدی همچون رویا تیموریان باعث افتخار من است. این شانس را داشتم که وی در یکی از جشنواره های فیلم کوتاه، فیلم مرا دید. با جواد عزتی هم از اواخر سال گذشته در مورد این فیلم وارد گفت و گو شدیم، جواد انتخاب اول من بود.
نقش ثریا برای من مهم بود در نیمی از فیلم این کاراکتر حضور دارد و جز کاراکترهای اصلی فیلم است. بدون اعلام فراخوان از میان ۱۳۰ یا ۱۴۰ نفر از میان دوستان قدیمی تئاتر، هنرجوهای کلاس های بازگیری و افرادی که میدانستم استعداد خوبی در بازیگری دارند تست گرفته شد که از بین آنها سارا حاتمی را انتخاب کردم که به نظرم بسیار انتخاب خوبی بود
محمدی در پاسخ به این پرسش که بازیگر نقش ثریا را چگونه انتخاب کردید، توضیح داد: نقش ثریا برای من مهم بود در نیمی از فیلم این کاراکتر حضور دارد و جز کاراکترهای اصلی فیلم است. بدون اعلام فراخوان از میان ۱۳۰ یا ۱۴۰ نفر بدون اعلام فراخوان از میان دوستان قدیمی تئاتر، هنرجوهای کلاس های بازگیری و افرادی که می دانستم استعداد خوبی در بازیگری دارند تست گرفته شد که از بین آنها سارا حاتمی را انتخاب کردم که به نظرم بسیار انتخاب خوبی بود.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که تنها فیلم کت چرمی به سانس ویژه رسیده است گفت: چندبار سعی کردم با مخاطبان فیلم را ببینم اساسا روایتگری و داستان گویی برای مهم است اگر بتوانم یکی بود و یکی نبود را ساده تعریف کنم و آن را به پرده بیاورم تا مخاطب آن را ببیند و لذت ببرد و با داستان همراه شود. شاید چون سعی کردم داستان را تعریف کنم تاکنون فیلم پرفروش و عکس العمل مخاطبان مثبت بوده است.
کارگردان فیلم کت چرمی درباره برنده شدن سیمرغ جشنواره فیلم فجر نیز گفت: هر کس دوست دارد دیده و تشویق شود اما نتیجه نهایی باید توسط داوران اعلام شود.
محمدی خاطرنشان کرد: بعد از رفتن، یادگار جنوب، استاد، جنگل پرتقال فیلم هایی است که امسال در جشنواره دیدم و با حس و حال جنگل پرتقال ارتباط خوبی گرفتم.
وی افزود: به دنبال این هستم تا هر چه زودتر فیلم به صورت عمومی اکران شود. امیدوارم مخاطب فیلم را دوست داشته باشد.
علی جوان عطرسازی است که تلاش میکند تا عطر خاص خود را ساخته و روانه بازار کند اما در این مسیر با چالشهایی مواجه میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، عطرآلود ملودرامی است اجتماعی، که تلاش خود را در ارائه یک فیلم مخاطب عام پسند به کار بسته است، اساسا ژانر فیلم های ملودرام همیشه در طول تاریخ سینما از جذابیت های ویژه ای برای مخاطب عام برخوردار بوده است و در این اثر نیز مولفه های سینمای ملودرام از جمله قصه گویی، برانگیختن احساسات مخاطب، خلق فضاهای رمانتیک و عاشقانه، قاب تصویرهای هیجان برانگیز و حرکت های دوربین نرم و کم تنش به خوبی قابل مشاهده است.
هادی مقدم دوست در عطرآلود توانسته است به یک یکدستی در ساختار روایی خود دست یابد و اثری را روانه پرده سینما کند که عناصر ارتباط با مخاطب عام را به خوبی در خود داشته باشد. اما آنچه که قطعا از آسیب های اصلی این ژانر سینمایی است و این بار هم هادی مقدم دوست را در دام خود اسیر کرده است ، گرفتاری در دام کلیشه هاست.
کلیشه اصلی داستان از مشکل سرطان ریه علی کاراکتر اصلی فیلم با بازی مصطفی زمانی آغاز می شود، روایتی نخ نما و پرتکرار از بیماری که چند ماه بیشتر از زندگی اش باقی نمانده است و در این چند ماهه باقیمانده عمر، هم قرار است اتفاقات بزرگی را رقم بزند و هم هر آنچه بلاست از زمین آسمان بر آن نازل می شود، بیپولی و شرایط نابسامان اقتصادی کاراکتر اصلی داستان از دیگر کلیشه های پرتکرار در این گونه سینمایی در فیلم های ایرانی است که اتفاقا هادی مقدم دوست هم آن را رها نکرده است و جوان خوش آتیه عطرساز خود را تا مرز فقر و فلاکت و قاچاق و دروغ می رساند و به همین سرعت پشیمانی و ندامت و عذاب وجدان را در او بیدار می کند.
اساسا آنچه که ملودرام ها را همیشه برای مخاطب عام جذاب کرده است عنصر باورپذیری در آن بوده است، چیزی که در عطرآلود در لحظاتی با اختلال روبرو می شود و این سوال در ذهن پیش می آید که مثلا یک بیمار سرطانی دم مرگ با کپسول اکسیژن بر دوش و نفس هایی که در حالت عادی هم کم شماره است چگونه در مسیر قاچاق و حمل مقدار زیادی طلا می تواند حضور داشته باشد و موفق به انجام آن نیز شود.
شاید بهتر بود مقدم دوست به جای پرداختن به خرده روایت های زیادی که خط اصلی ماجرا و تولید عطر را تحت شعاع خود قرار داده بود به قصه اصلی توجه بیشتری می نمود و چالش های تولید عطر توسط یک عطر ساز آتیه دار و جوان را دنبال می کرد تا حاشیه هایی که کمکی به فیلم نکرده است. اما در کنار تمامی سوال هایی که می توان عطرآلود را مورد مواخذه قرار داد باید اذعان داشت که فیلم از لحظات خوبی نیز برخوردار است که نمی توان از آن چشم پوشید و مقدم دوست در انتخاب کاراکترهای اصلی فیلم یعنی مصطفی زمانی و هدی زین العابدین چندان به بیراهه نرفته است و لحظات عاشقانه خوبی را از آنها به ثبت رسانده است.
عطرآلود به لحاظ ریتم نیز در زمان هایی متوقف می شود و با یک تدوین مناسب تر و کوتاه کردن و حذف نماهای اضافی می تواند، سرعت بیشتری به حوادث داستان بخشد. فیلم در تصویربرداری اثر خوش آب و رنگی از آب درآمده است و لحظاتی چشم نواز را برای مخاطب خود خلق می کند که نباید از زحمات گروه تولید آن گذشت.
«روایت ناتمام سیما» عنوان یکی از فیلمهای حاضر در «بخش سودای سیمرغ» این دوره از «جشنواره فیلم فجر» است که با یک داستان نیمبند به سراغ تصویرسازی از تعالیم «مکتب فرانکفورت» و «نظریه کنش ارتباطی» رفته است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، عنوان یکی از فیلمهای حاضر در «بخش سودای سیمرغ» این دوره از «جشنواره فیلم فجر» است که با یک داستان نیمبند به سراغ تصویرسازی از تعالیم «مکتب فرانکفورت» (Frankfurt School) و «نظریه کنش ارتباطی» رفته و تمام تلاش خود را میکند تا این مکتب مورد علاقه «رفُرمیستهای ایرانی» (طیف موسوم به اصلاحطلبان) را آنچنان بازخوانی کند که در نهایت مخاطب به سطحی از «عقلانیت ارتباطی» برسد. تلاش نافرجام و همراه به سطحینگری فیلمساز که حتی به واسطه بیانیهخوانی و تکرار ماجرای معروف گنجشک و … از قابلیت سرایت به مخاطب عمومی این اثر برخوردار نمیباشد و تنها در سطح ادای دین به نامدارترین «بازمانده مُلحد مکتب فرانکفورت» و ذکر چندباره نام «یورگن هابرماس» (Jürgen Habermas) و نوشتن نام این نظریهپرداز معلومالحال بر روی تخته وایتبُرد دانشگاه باقی میماند.
فیلم سینمایی «روایت ناتمام سیما» روایت زندگی یک سلبریتی تحصیلکرده به نام «دکتر آرش ثمین» است. استاد دانشگاهی که بیزینس ناموفق خود در گذشته را حالا با یک وجاهت دانشگاهی سروسامان بخشیده و با برگزاری همایشهای انگیزشی و تبلیغات از طریق فضای مجازی توانسته فالوورهای بالایی جذب کند و ضمن برخورداری از شهرت به ثروت نیز برسد. استادی سختگیر با همسری پزشک که متخصص زنان و زایمان است و با استفاده از جایگاه خانوادگی خود برای رسیدن «دکتر آرش بیخانواده» و بیپدر به جایگاه فعلی بسیار تلاش کرده است. اما به ناگاه زندگی روزمره «آرش» و «لاله» با یک پُست و انتشار گسترده آن در فضای مجازی دچار تحول و دگرگونی شده و تا مرز فروپاشی پیش میرود و …
«روایت ناتمام سیما» یک فیلم ناتمام زنانه است که سعی میکند با ارتزاق از «بودجههای دولتی» هم خود را «اپوزیسیون نظام» معرفی کند و هم رویکردی زنانه و «مواضع فمینیسیتی» بگیرد و هم آزادیهای جنسی و روابط پیش از ازدواج و … را مطالبه کند و در راستای «سند ۲۰۳۰ یونسکو» گام بر دارد و مخاطب خود را در فرایند یک داستان کممایه به گونهای از انزجار نسبت به «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» برساند و در نهایت همه اینها را با شگرد متدوال «پایان باز» رها کرده و به مخاطب بیچاره خود میسپارد.
البته این همه در حالی است که ناکامی ویژه «روایت ناتمام سیما» در اتخاذ ژست فلسفی و معرفی خود به عنوان یک اثر متفکر را میتوان محصول فیلمنامه ضعیف و کارگردانی معمولی آن دانست. عواملی که موجب شده تا ترسیمی درست و منطقی از زیست اجتماعی شخصیتها در این اثر شکل نگیرد و یکی از معدود بازیهای خوب و قوارهمند «حامد کمیلی» در یک اثر سینمایی بدون استفاده بماند و در مجموع سبب شود تا کاراکترهای کاریکاتوری غیر قابل باوری همچون «خانم دکتر» و «رئیس دانشکده» و … به وجود آید. ناکامی ویژهای که «روایت ناتمام سیما» شاید برای جبران آن است که به متلکپرانیهای سیاسی متمسک میشود و صحنههای مغرضانهای همچون مجادله رییس دانشکده و مدیر حراست دانشگاه را پدید میآورد. مجادلهای که با تصویرسازی از تسبیح و در پس صدای اذان در ذهن مخاطب بارگذاری میشود و سعی میکند در قالب «فیکورهای اپوزیسیونی» عمل نماید. از این جهت است که میتوان «روایت ناتمام سیما» را یک «فیلم کوتاه کِشآمده» دانست که به صورت یک اثر سفارشی در مظلومیت «سلبریتیهای منورالفکر» عمل مینماید. اثری که به سراغ ترسیم چهرهای فرهیخته از سلبریتیها میرود و موانع سلبریتیماندن در میان طیف روشنفکری را با موضوع هنجارهای اجتماعی گره میزند و چنین بیان میسازد که تابوهای اجتماعی در ایران مستمسک خوبی برای هجمه و مقابله با چهرهها در کشور و حذف ایشان از عرصه سیاسی است.
محمد قهرمانی تهیه کننده سینما در خصوص انتظارات از هیأت داوری جشنواره فیلم فجر گفت: توجه ویژه به «جهاد تبیین» به عنوان یکی از مطالبات مهم مقام معظم رهبری باید سرمنشأ همه کارهای ما در حوزه فرهنگ و هنر و جشنواره ها باشد؛ جهاد تبیین به منظور مقابله با دشمن و وسوسههای او است؛ جهاد تبیین مقدمهای برای اصلاح، تحول و مطالبه گری است!
به گزارش سینمای خانگی، تهیه کننده فیلم های سینمایی «گام های شیدایی» و «خاک و آتش» در گفتگو با سینما پرس، گفت: همه مدیران فرهنگی، سیاست گذاران فرهنگی، هنرمندان و اهالی سینما و… باید به اصل اساسی جهاد تبیین توجه ویژه داشته باشند. اولویت ما در تمامی سینما و جشنواره های سینمایی باید ترویج باورها و ارزش های دینی باشد. این اولویت باید توسط مدیران و سیاست گذاران فرهنگی و هنری تبیین و ترسیم شود و همه سینماگران ملزم به رعایت آن شوند.
وی ادامه داد: جای تولید آثار استراتژیک در حوزه های مختلف خالی است؛ مثلاً ما در حوزه مهدویت واقعاً کم کاری داریم. ما باید تلاش کنیم در آثار سینمایی مان جامعه را یک پله از جایی که ایستاده بالاتر بکشانیم. ما باید به قله پیشرفت و عزت و افتخار برسیم. قطعاً برای رسیدن به این قله باید از سنگلاخ ها و خارها و دره های بی شماری عبور کنیم اما نباید خسته شویم و اتفاقاً وظیفه داریم سرعت عمل مان را بیشتر کنیم تا زودتر به این قله برسیم.
این سینماگر تأکید کرد: داوران جشنواره ها باید به آثار استراتژیک توجه ویژه داشته باشند؛ مدیران سینمایی نیز باید تدبیر ویژه ای برای تولید و عرضه این قبیل آثار داشته باشند. همه مدیران باید بدانند عمر پست و میزهای شان کوتاه است و از این رو باید تا زمانی که بر مسند ریاست تکیه زده اند تمام تلاش خود را به کار بگیرند تا بهترین اتفاقات را به وجود آورند و در آینده حسرت نخورند که چرا کاری را که می توانستند انجام ندادند.
قهرمانی خاطرنشان کرد: آنچه برای ما در آثار سینمایی اهمیت دارد موضوعات روز و درگیری ذهنی مردم و جامعه و منطقه و بین الملل است. باید روایت کامل و واقعی از این جریانات وجود داشته باشد. فیلم های سینمایی باید آگاهی دهنده و رشد دهنده جامعه باشند.
وی در پایان این گفتگو افزود: من امیدوارم داوران محترم جشنواره فیلم فجر به این نکته مهم توجه کنند و تمام تلاش خود را به کار گیرند تا آثار را بر مبنای آنکه تا چه میزان آگاهی بخش هستند ارزیابی کنند و نگذارند خدای ناکرده فیلم های ضعیف و سطحی و دم دستی به عنوان بهترین ها برگزیده شوند.
رئیس سازمان سینمایی در افتتاحیه بازار فیلم فجر گفت: بازار فیلم فجر سبب میشود تا آثار نسل فیلمساز جدید، قابلیت و توان معرفی به بازارهای جهانی را داشته باشد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، بیست و چهارمین بازار فیلم با حضور رئیس سازمان سینمایی کشور و میهمانان خارجی از ۲۱ کشور، در برج میلاد افتتاح شد. در این مراسم محمد خزاعی، در خصوص اقبال فیلمهای تولید شده در بخش بینالملل گفت: سالانه بر اساس برخی آمارها، حدود 10 هزار فیلم در سراسر جهان تولید میشود که از این میزان، حدود 6 هزار فیلم، موفق به حضور در اکرانهای جهانی میشوند. این درحالی است که اقبال این فیلمها در سطح بینالملل، منوط بازاریابی خوب هر یک از آثار است.
وی افزود: علم بازاریابی، تعاریفی از طبقات مختلف را مطرح کرده است که طبقه مهم آن، «نیاز مشتری» یا «نیاز مخاطب» را شامل میشود و در این نیازسنجی، محصولات فرهنگی، در آخرین طبقه عرضه قرار میگیرند. در واقع بازاریابی، هنر سختی است که در صورت قرار گرفتن محصولات فرهنگی در طبقه آخر این نیازسنجی، فروش این محصولات سختتر میشود و اعتراف پخشکنندگان فیلم در سراسر جهان مبنی بر فروش فیلم به عنوان دشوارترین مرحله در نظام تولیداتی، مبین این امر است.
خزاعی ادامه داد: وجود بخش بازار، کمک بزرگی به سهولت در فروش فیلمها میکند البته که نباید فروش فیلم را با فروش اقلام مصرفی دیگر یکی دانست. اصولا فیلم و خرید آن، کار سادهای نیست و بازارها بیشتر به دنبال ملاقات دو طرفه هستند تا در خصوص محصولات با یکدیگر بحث کرده و در صورت توافق، نسبت به نیاز خریدار، فیلمها ارائه و بازبینی شود.
وی عنوان کرد: طی چه دهه اخیر در کشور ما تنها چند کارگردان قادر به معرفی فیلمهای خود در عرصه بینالملل شده و خریدار جهانی پیدا کردهاند اما برای سینمای امروز جهان، این قابلیت از میان رفته و با ظهور نسل جدید و فناوریهای پیشرفته، هر کارگردانی میتواند محصولات خود را در بازار ارائه کرده و برای آن مشتری پیدا کند. این اتفاق سبب شده تا رقابت هم در جشنوارههای ایران و هم در بازار جشنوارههای جهانی بسیار جدی تر شود.
رئیس سازمان سینمایی کشور، رقابت در بازار جهانی را سخت دانست و تاکید کرد: علاوه بر سختیهای رقابت, بازار جهانی نیز با دشواری هایی مواجه است که فیلمسازان باید در کنار مزایای این بخش، به آن توجه کنند. سختی کار در این بخش، قرار دادن شکل درستی از فیلمها در اختیار متقاضیان آثار است چرا که فروش فیلم، پروسهای زمانبر است و با یک گفتوگو، زمینه برای فروش فیلم مهیا نخواهد شد. بنابراین با یک روانشناسی و روابط عمومی درست، باید قادر به تشخیص این باشیم که خریدار، به دنبال چه فیلمی است.
وی ادامه داد: در حال حاضر کارگردانان، به یک برند تبدیل شدهاند و دیگر همانند قدیم، تنها چند کارگردان از هر کشور، مورد اقبال خریدار جهانی قرار نمیگیرد چرا که خود فیلم، نوع سوژه و نحوه پرداخت آن است که منجر به جذب خریدار جهانی شده و آن را به خریداری محصول ترغیب میکند.
بنابراین وجود بازار در جشنوارهای همانند فیلم فجر، غنیمتی بسیار بزرگ است که اولا به انحصار نامهای قدیمی در بازارها و اکران جهانی پایان میدهد و ثانیا، سبب میشود تا آثار نسل فیلمساز جدید، قابلیت و توان معرفی به بازارهای جهانی را داشته باشد. این ظرفیتی بسیار بزرگ برای جشنواره فجر است که محصولات خود را در شکلی کلان، در معرض دید و انتخاب کمپانیها و پخشکنندههای بزرگ منطقه و جهان قرار دهد تا سینمای ایران، شاهد بسط مضمونی خود در اکران بین المللی بوده و بیش از هر زمان دیگری، در یک نظم نوین جهانی، به محک پردههای سینماهای جهان درآید.
خزاعی حضور پخش کنندگان منطقهای و خارجی با تمرکز بیشتر بر کشورهای منطقه را از جمله شاخصه های بازار جهانی امسال معرفی کرد و گفت: نگاه ویژه به فناوریهای نوین در حوزه وی آر و متاورس، برگزاری کارگاهها و نشستهای تخصصی در حوزه بازار و بازاریابی صنعت تصویر، حضور پلتفرم ها سینمایی بین المللی از دیگر شاخصه های این دوره از بازار جهانی است.
وی اظهار داشت: در حال حاضر ۴ پاویون با حضور هیاتی از هنرمندان و و فیلمسازان کشورهای روسیه، سوریه، عراق و لبنان در بازار جهانی امسال صورت گرفته است.همچنین غرفه داران و خریداران ایرانی،خارجی، شرکتهای پخش و توزیع خارجی به شکلی فعال در این بازار حضور دارند. علاوه بر بازار فیلم بخش «تک شو» نیز با دعوت از شرکتهای مربوطه جلوه ویژهای به بازار فیلم داده است .
خزاعی ضمن اشاره به حضور فیزیکی ۲۱ کشور در بازار جهانی فیلم فجر افزود: با توجه به وقفه یک سال و نیم و بعد از تلفیق و برگزاری بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر، استقبال نسبتا خوبی از این بازار صورت گرفته است.