فرافکنیِ سیستماتیک: بازی دوگانهٔ نخبگانِی که باد می کارند

یادداشت مدیر مسئول

محمد مهدی عسگرپور در یادداشتی طنازانه در پاسخ به یادداشت دیگری گفته: «آن‌ها که باد کاشتند، مجبورند طوفان درو کنند»! و بعد نتیجه گرفته که «هرچیزی درکشورمان از جمله سینمای ایران بی‌نصیب از تناقضات سیستماتیک جاری در ایران نیست و اگر فکر می‌کنیم یک سازمان یا یک نهاد صنفی، بی‌همگرایی ساختاری با سایر نهادها می‌تواند توازن جدیدی که برخلاف جهت وجه غالب و رایج کشور است، برقرارکند، گمانم شیپور را از سرگشادش نواخته‌ایم.» و با دلسوزی ساده­ دلانه­ ای نخست به خودش و دیگران توصیه کرده که با این بلبشو کنار بیایند. هیچ کس نداند، خودش می­داند که هیچ یک از حرف­ هایش را قبول ندارم و بلکه او را همانند بازیکنی می­ دانم که توپ را از انتهای زمین تا دم دروازه به سختی دریبل می ­کند و وقتی به دروازه ­ی حریف می ­رسد، به خارج از زمین می ­فرستد! و از فحش و ناسزای هواداران لذت می ­برد! علت واکنش به مطلب غیرمنصفانه­ ی او، برخورد ساده ­لوحانه­­ اش با موضوع است. من اساساً تعبیر «تناقضات سیستماتیک جاری در ایران» را قبول ندارم. اما علی­ رغم این حرف سر تا پا غلط و ناجوانمردانه، فرض محال را بر این می ­گذارم که درست می­ گوید و موقتاً با تصویری که از لولوها می­سازد کنار می­ آیم؛ لولوهایی که شیپور را از سر گشادش می­ زنند، باد کاشته ­اند و حالا باید طوفان درو کنند، و حقشان هم هست!

آنان را که از او شناختی ندارند، به جستجوی مختصری در اینترنت ارجاع می­ دهم که فقط بر اساس اطلاعات منتشر شده (نه مسئولیت­ های مخفی و محرمانه ­اش!) به فهرست عریض و طویل مسئولیت­ های دولتی، غیردولتی، حکومتی، خصوصی، عمومی، و صنفیِ داخلی و خارجی­ اش دست خواهند یافت که نشان می‌دهد حداقل در 40 سال از 45 سال گذشته، به طور لاینقطع و مستمر، در طیف وسیعی از سمت‌ها در سازمان‌های کلیدی سینمایی و تلویزیونی حضور و نقش پررنگی داشته و همچنان دارد؛ و با خستگی­ ناپذیریِ مثال زدنی هم­زمان بار چندین مسئولیت را به دوش می­ کشد و باز هم اگر بار بخورد بدش نمی ­آید که پشتش را به مسئولیتی جدید بدهد! گر چه همزمان فیلم و سریال هم بسازد! البته ناگفته پیداست که خودش اعتبار چندانی ندارد، بلکه او نماینده جریانی است که همیشه بوده و هست و خواهد بود و همانند هم ­باندی ­هایش در تمام دوره ­های چپ، راست، بالا، پایین، انقلابی، غیرانقلابی، و ضدانقلابی همچنان از رانت ­های گوناگون اعتباری، مالی، صنفی، شغلی، اطلاعاتی، امنیتی، و… برخوردار بوده و هست. حالا او با این سابقه ادعا می ­کند هیچ مسئولیتی در این «باد کاشتن و باد درو کردن» نداشته است! این «اصل تناقض» است؟! این همه سوابق ریز و درشت، و ادعای بی‌تقصیری؟!

تناقض آشکار در اینجاست که یک نفر (به عنوان نمونه ­ای از یک باند) با این حجم از سابقه و نفوذ در سطوح بالای مدیریت و تصمیم‌گیری در ساختار سینما و تلویزیون ایران، خود را صرفاً ناظر یا قربانی «فساد سیستماتیک» و «تناقضات عمیق» معرفی و از مسئولیت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل‌گیری و تداوم وضع موجود در سینما و تلویزیون شانه خالی کند؛ در حالی که نه تنها همواره عضوی از این «سیستم» بوده‌، بلکه از معماران اصلی آن محسوب می‌شود. اگر واقعاً «فساد سیستماتیک» وجود دارد، آیا هیچ یک از اعضای این باند به عنوان بخشی از معمارانِ سیاست‌گذاریِ فرهنگیِ چهار دهه‌ی اخیر، حتی یک سند از تلاش‌های اصلاحیِ ناموفقِ خود ارائه داده ­اند؟ قطعاً نه! پس مشخص است که تصمیمات، سیاست‌گذاری‌ها، و رویکردهای این باند در جایگاه‌های مدیریتی، قطعاً در شکل‌گیری یا تثبیت همان «تناقضات سیستماتیک» و «فساد سیستماتیک» (که او و هم­ باندی­ هایش می­ گویند) نقش داشته است.

بهره‌مندیِ «حتی بلغ الحلقوم»  از «سفره گسترده و بی­ دغدغه­ ی رانت­ های حرام سیاسی و اقتصادی، و…» این پرسش را پررنگ‌تر می‌کند که امثال او چگونه بدون این که خنده­ شان بگیرد متوهّمانه، بی آنکه سهم خود را در این مشکلات بپذیرند، دیگران را به خاطر وجود آن «لولوی خیالی» سرزنش کرده، با فرافکنی برای پاک کردن صورت‌مسئله تلاش نمایند. ضمن آن که آمرانش از او بخواهند تا تنور داغ است، نان را بچسباند و پا را از گلیم خود درازتر کرده، به جای آنکه به نقش خود در این فرآیند بپردازند، با استفاده از همان رانت ­هایی که اشاره شد، مسئولیت را به گردن دیگران، بخصوص «مسئولان بلندپایه» بیاندازند، در حالی که خودشان نیز به نوعی جزو همان «مسئولان بلندپایه» محسوب می‌شوند.

فرافکنی ناجوانمردانه آن­ها که سابقه­ ای طولانی و پرنفوذ در قدرت دارند و از مزایای آن بهره برده­ اند، در حالی که خود بخشی جدایی‌ناپذیر از آن «سیستم» بوده و همچنان هستند، به این معناست که یا از درک عمیق ساختارها و نقش خود در آن‌ها عاجزند، یا به شکل آگاهانه‌ای این مسئولیت را انکار می­کنند. آنان در این سناریوی خودنوشته، قطعاً نمی توانند نقش «ناظر منفعل» را بازی کنند، بلکه به واقع، نقش اصلی قهرمان داستان به عهده ­ی آن­هاست و نمی‌توانند خود را از تبعات «بادهایی که کاشته ­اند» مبرّا بدانند.

بی­ تردید می ­بایست به صورتی کارشناسانه، عمیق، و عالمانه در فرصتی وسیع، ریشه­ ها و آثار مسائل و مشکلات تو در توی سینما و تلویزیون را مورد بررسی و مداقّه قرار داد و صد البته اکنون بنایی بر آن ندارم، بلکه مطابق معمای راسل که در گفتمان انتقادی­ اش می­گوید: «چگونه عضوی از یک سیستم می‌تواند کل سیستم را نقد کند، بی‌آنکه موقعیت خود را به عنوان جزئی از مسئله بپذیرد؟» تنها قصدم از این نوشته بیان این «تناقض» در جهت روشن‌کردنِ این مکانیسمِ خودفریب‌کارانه است که صداقت نویسنده ­ی آن «یادداشت عاری از حقیقت» را هم زیر سوال برده، این فرضیه را تقویت می‌کند که او در حال فرافکنی مسئولیت از خود و جریانی است که به آن تعلق دارد؛ از جنس همان­هایی که با استفاده از مکانیسم «تطهیرِ خودِ نخبه‌گرایانه» خودشان صبح جمعه فهمیدند بنزین گران شده است!

امشب در «علامت» شبکه دو؛ خطبه ماندگار سال ۱۳۵۹ رهبر معظم انقلاب

همزمان با فرارسیدن سالروز شهادت امام جواد علیه‌السلام، شبکه دو سیما دوشنبه ۵ خرداد، حوالی ساعت ۲۱:۳۰، ویژه‌برنامه «علامت» را با پخش خطبه تاریخی نماز جمعه رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ تقدیم مخاطبان خواهد کرد.

هخامنشیان این بار فقط به روایت منابع ایرانی

این کتاب با سفری در زمان و مکان به ظهور شاهنشاهی هخامنشی، گسترش و تحکیم پایه‌های آن از آغاز محقرانه‌اش که جامعه‌ای قبیله‌ای در جنوب غرب ایران بود تا زمانی که اولین ابرقدرت بزرگ تاریخ شد و بر سرزمین‌هایی وسیع سیطره یافت، می‌پردازد؛ زندگی پادشاهان پارس و فرمانروایان خودکامه خاندان قدرتمند هخامنشی را بررسی کرده و به کندوکاو در سیاست‌هایی می‌پردازد که به شکلی گسترده اداره شاهنشاهی متأثر از آن بوده است.

با ویژگی‌های دایرة‌المعارف هشت جلدی دفاع مقدس ارتش آشنا شوید

رئیس هیئت معارف جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی گفت:پرهیز از بزرگ‌نمایی یا تحریف در بیان عملکرد یگان‌های مختلف است. با وجود تمرکز بر نقش ارتش، تلاش شده تا انصاف و واقع‌گرایی در بیان وقایع رعایت شود.

خروج از نسخه موبایل