فیلم مستند «خانواده خلج» در بیست و هشتمین کارگاه فیلم مستند انجمن سینمای جوان دفتر تهران، ۲۶ دی ماه در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران بررسی میشود.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، بیست و هشتمین کارگاه فیلم مستند انجمن سینمای جوانان ایران دفتر ویژه تهران، با عنوان «نوشتار و تدوین در سینمای مستند» سه شنبه ۲۶ دی ماه برگزار میشود.
این کارگاه از سلسله نشستها و کارگاههای فیلم مستند در دفتر ویژه تهران انجمن سینمای جوان است که اختصاص به بررسی یک فیلم مستند و گپ و گفت با کارگردان آن دارد. کارگاههای فیلم مستند انجمن سینمای جوان تهران از ماههای ابتدایی سال ۱۴۰۲، هر هفته سهشنبه برگزار شده است و در محل دفتر این انجمن برگزار میشد که از ۲ هفته گذشته با نمایش فیلمهای مستند «تکثیر در اسارت» و «قویدل» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران ادامه یافت.
روز سه شنبه ۲۶ دی ماه ساعت ۱۶، فیم مستند «خانواده خلج» با حضور مریم الهامیان و مصطفی حاجی قاسمی در این کارگاه مورد بررسی قرار میگیرد و علاقهمندان میتوانند در این کارگاه حاضر شوند. اجرای این کارگاهها نیز برعهده محمدصادق اسماعیلی مستندساز و مدرس سینما است.
کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.
این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.
با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
«مسافری از گانورا» ایدهها و خردهداستانهای مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟
بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرفهایی که بهصورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود میدانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و میدانستیم این فرزند سالها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمیکند.
شنیدن این روایت جرقه اولیه شکلگیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غمانگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز است.
رابطهای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده میشود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشتهایم.
چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشارهای به مشکلات این قشر نداشتید؟
ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس میکردیم پیشتر کمتر به آنها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کمکاریهاش شهرداری در این زمینه، که پیشتر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کردهاند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع میخواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانیهایش تمرکز کنیم.
حس نمیکنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم مینشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم میشود؟
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوششان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.
فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام میدهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدفمان این بود که بگوییم میتوان برای یک معلول چنین تواناییهایی را در نظر گرفت.
شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی میگذارد، مربوط به توان راه رفتن میشود. ما تعمدا در داستان توانمندیهایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدمهای عادی هم از توانشان خارج باشد.
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندیهای بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…
چرا تغییر دادید؟
یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی میخواهد آن لباس خاص را پس بدهد، میگوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی میبینید که او میگوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برایمان داشت…
چه دردسرهایی داشت؟
بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کاتهای متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام میکردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس میکنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.
سهیل و ستار بهعنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونهای انتخاب شدهاند که انگار زخمخورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟
داستان «ستار» هم اقتباسشده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار میکرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگیاش را برایمان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.
ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی بهصورت عامتر قومیتها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمیکنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگخیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربههای تلخی را پشتسر گذاشتهایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربهای از سایه جنگ نداشته باشد.
یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر میکنید چقدر موفق بودهاید؟ مشخصا بچهها چقدر متوجه این بعد از داستان شما میشوند؟
تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه بهصورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمیخواستیم ذهن کودکان را بهصورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی میدانیم که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصههایی که دربارهاش مطرح میشود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمیشود. حتی سهیل دیالوگی درفیلم خطاب به امید دارد که میگوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟
میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشارههای مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبلتر اشارههای مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخشها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان بهصورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.
ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگهای فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کلکل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آنها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانیها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.
حتی در بالغبر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت میکند. درباره این موضوعات گفتوگوهای بسیاری داشتیم. نمیخواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بینالمللی هم داشته باشد، فکر میکنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر میشود؟
در نسخه بینالمللی میتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیشفرض را داشتیم که اگر بهطور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی میتوان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کردهایم.
به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟
ما نمیخواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره افغانستانیها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانیها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشمهای ستار را به هزارهها نزدیک کنیم اما در عین حال میخواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر میکنم در قیاس با انیمیشنهای دیگر، میتوانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوستداشتنی شدهاند. زیبایی کاراکترها برایمان بسیار حائز اهمیت بود.
در طراحی کلکلها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالشها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیمنگاهی داشتهاید؟
اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانسها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز میگردد، پدرش به او میگوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاریهای ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر میگوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیتها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشتهایم.
حتی میخواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچهها منتقل میکنند. بچهها واقعا ذهن پاک و سادهای دارند. اگر بزرگتری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی میتواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگترها هستند.
بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینیها و فضاییها میشود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وامدار نمونههای خارجی بودید؟
خیلی تلاش کردیم تا جایی که میتوانیم از نمونههای خارجی استفاده نکنیم. نمیخواستیم داستان فیلم کپیبرداری باشد. کمااینکه اکثر داستانهای روایت شده در فیلمهای خارجی با محوریت فضاییها، شباهتهای بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر میتوان درباره این موضوع خیالپردازی کرد که بهنظر میرسد بینهایت داستان درباره فضاییها میتوان متصور بود. از گونههای مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستانها و موقعیتهایی که میتوان برای آنها طراحی کرد.
ما تلاش کردیم، روایتمان معطوف به سیارهای باشد که شباهتهایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیارهای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیتهایی روی این نگاه وجود داشت.
چه حساسیتهایی وجود داشت؟
بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیتهای عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما میدانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.
اگر سهیل را وارد چنین چالشهای تخیلیای کردیم، به این دلیل بود که نمیخواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر میخواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیادهروها و معابر میپرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندیهای انسانها میشود به تصویر درآوریم تا بهخصوص بچهها یاد بگیرند که به تواناییهای خود اتکا کنند و جلو بروند.
شخصیت فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعتدهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. میخواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچهها بتوانند از محدودیتهای ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که میتوانند انجام دهند.
فکر نمیکنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژهها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هستهای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟
شاید یکی از دلایلش این بود که احساس میکردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب میبستیم! البته منکر این نیستیم که شاید میشد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغهها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.
خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آنها میشود؟
معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کمرنگتر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را میپذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.
این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه میدانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیدهاند و از همه آنها تشکر میکنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. بهخصوص از طرف بچههایی که مخاطب پیامهای این فیلم میتوانند باشند. ما میخواهیم به مرحلهای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بینالمللی رقابت کنیم.
یکی از ایدههای نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آنها را میگیرد. در طول روایت نشانهای مبنیبر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمیبینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط میشود؟
بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را بهعنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و بهواسطه اتفاقاتی که میافتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او میکند.
چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را بهدرستی مخاطب متوجه نمیشود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهرههای علمی برود، یا ابرقهرمانهای هالیوودی؟ سرانجام هم دست به انتخاب درست میزند. بهواسطه آن حذفیات برخی از این نقصانها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را میپذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.
یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشنهای سینمایی ایران هم میشود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشنهای ما تا این اندازه پسرانه شده است؟
این مشکل مربوط به انیمیشنسازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزیهای موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه میشویم که کار را به مراتب برایمان دشوارتر میکند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشنها هم میتوانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.
این مشکلات بهصورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط بهگونهای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. میتوانستیم یک کاراکتر فرعی و بیخاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.
کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، بهنظر میرسد چندگام از دیگر انیمیشنهای سینمایی این سالها عقبتر است و از نظر کیفی توان رقابت با آنها را ندارد؛ این فاصله کیفی را میپذیرید و فکر میکنید، دلیلش چیست؟
درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشتهایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد میدانیم. در عین حال کیفیت هر پروژهای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گلهگذاری کنم اما این طبیعی است که پروژهای با بودجه بیشتر میتواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.
آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت میگویم همین امروز با بودجهای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.
میتوانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟
خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجهای حتی بهترین انیمیشنساز با بهترین تیم همراه هم نمیتواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تکتک بچههایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.
به زبان سادهتر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشتهاید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.
دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشنسازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه میشود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی میتوانم بگویم برخی زیرساختها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آنها نیازمند بودجه است.
احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک بهواسطه موسیقیشان ماندگار میشوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!
بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبتهایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجهاش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختیها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.
این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشنهای سینمای جابهجا کرده است؟
از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلمهای غیرکمدی شده است. همه فیلمها تحت تأثیر سانسهای زیاد فیلمهای کمدی، سهمشان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلمهای دیگر فشار وارد میکند.
سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت میکنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانهمان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.
در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت میبرد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.
در ابتدای گفتوگو اشارهای به ایده شکاف نسلها داشتید. از این منظر احساس نمیکنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟ بهخصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچهها و یا کلکلهای بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.
این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشنهای دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کردهاند اما باید این داستانها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچهها روایت میشود و ما نمیتوانستیم آن را نادیده بگیریم.
در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینهها دارند. تنها پاسخی که میتوان به این نگرانیها داد، این است که همه اینها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگترهاست.
درباره حاضرجوابیهای سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! بهخصوص که امروز جسارت بچهها دربرابر والدین بهگونهای است که بسیاری از خانوادهها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمیشود!
وقتی از یک روانشناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه میکند و بعد در انتها نتیجهگیری میشود که آن کار بد بوده است! آن روانشناس میگفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجهگیری را درک نمیکند و فقط فعل را درک میکند و احساس میکند باید آن کار را انجام دهد.
برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچههای بالای سه سال، نتیجهگیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر میبیند، نتیجه منفی آن را هم درک میکند. ما هم در این بخش، نتیجهگیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. بهخصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح میشود و یکدیگر را در آغوش میکشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.
۵ بازیگر مرد و ۲ بازیگر زن هر کدام با حضور در ۲ فیلم جشنواره چهلودوم، پرکارترین بازیگران این دوره شناخته میشوند. بازیگرانی که برخی نقش اصلی و برخی نقشهای مکمل را برعهده دارند و با حضور در ۲ فیلم شانس دریافت سیمرغ در این دوره را برای خود دو چندان میکنند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در میان ۳۴ فیلم اعلام شده چهلودومین جشنواره فیلم فجر ۵ بازیگر مرد و ۲ بازیگر زن هر کدام با حضور در دو فیلم، پرکارترین بازیگران این دوره شناخته میشوند. امیر حسین آرمان تنها بازیگری است که در دو فیلم از فیلمهای بخش سودای سیمرغ حضور دارد.
بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی است که داستانی درباره تاریخ معاصر ایران دارد و آسمان غرب ساخته محمد عسگری که پرتره ای از زندگی شهید شیرودی در یکی از مهمترین عملیات های او در دوران دفاع مقدس است. آرمان سال گذشته با فیلم آن ها مرا دوست داشتند در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
شهرام حقیقت دوست دیگر بازیگر این لیست است که در فیلم قلب رقه نقش اصلی و در باغ کیانوش نقش مکمل را ایفا میکند. قلب رقه به کارگردانی خیرالله تقیانی پور درباره اتفاقات چندسال اخیر سوریه است و باغ کیانوش نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند ساخته رضا کشاورز است که به داستانی در سال های دهه ۶۰ میپردازد.
آخرین حضور سینمایی حقیقت دوست به سال ۹۸ و فیلم قاتل و وحشی بازی میگردد و پس از آن حقیقت دوست به جز دو سریال در شبکه نمایش خانگی در فیلم دیگری ایفای نقش نکرده است. «بیبدن» فیلم دیگری است که پژمان جمشیدی در آن ایفای نقش کرده تا امسال نیز همانند سی و نهمین دوره جشنواره، با دو فیلم از دو فضای متفاوت کمدی و اجتماعی در جشنواره حضور داشته باشد
بازیگر دیگری که علاوه بر بهشت تبهکاران در یکی از فیلمهای جشنواره فیلم فجر امسال حضور داشته، پژمان بازغی است. این بازیگر که البته چندسالی است در زمینه اجرای تلویزیونی نیز فعالیت میکند، در دو فیلم بهشت تبهکاران و تابستان همان سال ایفای نقش کرده است. تابستان همان سال فیلمی به کارگردانی محمود کلاری است و مهران مدیری نقش اصلی آن را بر عهده دارد.
داستان زندگی یک آپاراتچی در زمان انقلاب دستمایه ساخت فیلم آپاراتچی به کارگردانی قربانعلی طاهر فر شده است. هومن برق نورد که سال گذشته نیز با فیلم سینمامتروپل در نقش یک پخش کننده فیلم در سینماهای قدیمی در جشنواره حضور داست، امسال نیز دوباره در همان شمایل در فیلم آپاراتچی به ایفای نقش پرداخته است. فیلم دوم او بهشت تبهکاران است و با امیرحسین آرمان، پژمان بازغی، سحر جعفری جوزانی و حسام منظور هم بازی میشود.
فیلم پربازیگر سروش صحت یعنی صبحانه با زرافهها ترکیب بازیگران خود را به جز پژمان جمشیدی حفظ کرده و بهرام رادان، هادی حجازی فر و هوتن شکیبا که در سالهای قبل هر کدام نقش اصلی یک فیلم در جشنواره را برعهده داشتند در هیچ فیلم دیگری حضور ندارند.
پژمان جمشیدی اما علاوه بر صبحانه با زرافهها در فیلم دیگری حضور دارد که تجربه همکاری با نویسنده آن را به عنوان کارگردان در فیلم علفزار داشته است. فیلم بیبدن به کارگردانی مرتضی علیزاده و نویسندگی کاظم دانشی فیلم دیگری است که جمشیدی در آن ایفای نقش کرده تا امسال نیز همانند سی و نهمین دوره جشنواره، جمشیدی با دو فیلم از دو فضای متفاوت کمدی و اجتماعی در جشنواره حضور داشته باشد.
الناز حبیبی و شبنم قربانی دو بازیگر زنی هستند که در اولین تجربه کارگردانی جواد عزتی حضور دارنددو بازیگر زن پرکار امسال هر دو در تمساح خونی ایفای نقش کرده اند. الناز حبیبی و شبنم قربانی که در اولین تجربه کارگردانی جواد عزتی حضور دارند. به علاوه حبیبی در شه سوار به کارگردانی حسین نمازی ایفای نقش کرده که هر دو از درامهای اجتماعی امسال هستند.
شبنم قربانی که با فیلم مرد بازنده اولین حضور جدی خود را در جشنواره فیلم فجر تجربه کرد، امسال با فیلم دیگر خود یعنی مجنون در فضایی کاملا متفاوت با تمساح خونی ایفای نقش میکند. مجنون برشی از زندگی شهیدان مهدی و مجید زین الدین در جریان جنگ ایران و عراق با راهبری لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب است که بخشی از عملیات خیبر را در جزیرهٔ مجنون پیش بردند.
رضا بابک گفت: اکنون سینما خیلی مریض است. گاهی اوقات که تبلیغات آن را میبینم، حالم بد میشود. (باور کنید) اینطور نبود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون که به بهانه نمایش فیلم کوتاه «الکترون» مورد تقدیر قرار میگرفت، گفت: شخصا بداههپردازی در سینما و تئاتر را دوست دارم ولی هر زمان روی صحنه میآیم، دچار استرس میشوم. حتی در روز اول و دوم اجرای تئاتر، به خاطر استرس زیاد، مریض میشوم. انگار انرژیهای عجیبِ خوبی اینجاست که من تحمل آن را ندارم. به هر حال از این همه بچههای جوانِ آرتیست درجه یک، خیلی ممنونم. به قدری در این فیلم یاد گرفتهام که حد نداشت. در این فیلم هم هنر و هم انسانیت، شرافت و با هم بودن را دیدم. بچههای فیلم «الکترون»، واقعا گروه درجه یکی بودند و من (به آنها) افتخار میکنم. فکر میکنم کار خوبی شده باشد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش بیان کرد: اکنون سینما خیلی مریض است. گاهی اوقات که تبلیغات آن را میبینم، حالم بد میشود. (باور کنید) اینطور نبود. من در دوران طلایی هنرهای زیبا بزرگ شدهام و با بیضایی و دکتر رفیعی کار کردهام. همچنین با زندهیاد سمندریان کلاس داشتهام. شخصا دلم میخواهد دوران آن بزرگان را، این بچهها و جوانان نیز تکرار کنند. امیدوارم روزهای روشنتر و بهتری بیاید که همه در آن حال یکدیگر را بپرسند و هوای همدیگر را داشته باشند. همچنین در سینما فیلمهای خوب کار شود، همه بچهها سر کار باشند و بتوانند کار کنند.
بابک در پایان با قرائت شعری صحبتهای خود را به انتها رساند.
برنامه نمایش و نقد و بررسی فیلم کوتاه «الکترون» به کارگردانی مهران رنجبر، تهیهکنندگی سالار طهرانی و با بازی رضا بابک، جمعه ۲۲ دی ۱۴۰۲ در حالی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد که با حضور جمع زیادی از چهرههای فرهنگی و هنری، علاقهمندانی ایستاده مراسم را دنبال میکردند.
در ابتدای این برنامه، آنطور که روابط عمومی خانه هنرمندان گزارش داده است، مهران رنجبر (بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما) با اهدای لوحی، از یک عمر فعالیت رضا بابک بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران تقدیر به عمل آورد و متنی را قرائت کرد: «در ابتدا هیچ بود، هیچ کلمه بود و کلمه خدا بود. هنر تبدیل بدیهیات به بدیعیات است و چقدر زیبا و فرهیخته، عالیجناب رضا بابک در تمام طول عمر با ارزش و هنرمندانه خویش، آثاری بدیع خلق کردهاند. لطافت و اخلاق دو عنصر مهم در ساختار و سرشت این مرد بزرگ است. به پاس حضور ارزشمند این هنرمند پیشکسوت و شاهکار در فیلم ناقابل و کوتاه «الکترون»»
او در ادامه از مدیرعامل، دیگر عوامل خانه هنرمندان ایران و تمام اشخاصی که به برگزاری این برنامه کمک کردهاند، تشکر کرد.
محمد رحمانیان در بخش بعدی این مراسم، گفت: با رضا بابک نزدیک به ۳۰ سال در حوزههای نمایش عروسکی، نمایش صحنهای کار کردهایم. یکی از همین همکاریها نمایش «اسبها» بود که منجر به عمل قلب باز رضا بابک شد. او در این نمایش بارها در طول صحنه میدوید اما صدایش در نمیآمد. حتی یکبار نگفت که چرا باید تا این اندازه با ریتم تند کار کنم؟ به همین دلیل فکر نمیکردم که به رضا فشار بیاید. با این همه او تمام ۴۵ شب اجرا را در سالن اصلی تئاتر شهر کار کرد و درخشید. اما بعد از آن به بیمارستان رفت.
او افزود: فکر میکنم حضورم در اینجا خیلی نیاز نباشد؛ بنابراین با اجازه همه دوستان از عباس جهانگیریان دعوت میکنم که روی صحنه بیاید.
عباس جهانگیریان(نویسنده) در ادامه این برنامه گفت: درود به همه شما که ترجیح دادهاید، روز جمعه خود را اینجا باشید. از خانه هنرمندان ایران، همه حاضرین و چهرههای حاضر که به این برنامه آمدهاند، تشکر میکنم. در شرایطی زندگی میکنیم که باید این دور هم بودنها را غنیمت بدانیم. جا دارد که در اینجا از بهروز غریبپور یاد کنیم که یک پادگان را به خانه هنرمندان ایران تبدیل کرده است. شرایطِ پیش آمده، سبب شده تا ما بیش از گذشته، نیاز به کنار هم بودن و هوای یکدیگر را داشتن، داشته باشیم. در غیبت دوربینهای صداوسیما، ما خودمان باید رسانه یکدیگر باشیم و فعالیتهای دوستانمان را اطلاعرسانی کنیم.
او افزود: گاهی کتابهای نزدیکترین دوستانم منتشر و یا نمایشهای آنها اجرا میشود ولی من از آنها با خبر نمیشوم. زیرا اخبار فرهنگی (آنچنان که باید) در کشور ما منعکس نمیشود. به همین دلیل وقتی به من میگویند، خانم حائری در ایران است، میپرسم مگر ایشان خارج نبود؟ خیلی از بزرگان ما هستند که در خانه و خلوت خودشان زندگی میکنند و ما از فعالیت آنها خبر نداریم. چون اصلا فعالیتهای فرهنگی در رسانهها بازتابی ندارد. به هر حال از همه دوستان برای برگزاری این برنامه سپاسگزارم. بسیار مشتاقم که بازی آخر آقای بابک در این فیلم را به اتفاق یکدیگر ببینیم.
در بخش بعدی این مراسم، فیلم کوتاه «الکترون» برای حاضرین پخش شد.
پس از پخش این فیلم کوتاه، نشست نقد و بررسی آن نیز با حضور رضا درستکار (منتقد سینما) برگزار شد.
بهزاد فراهانی، رضا بهبودی، علیرضا خمسه، مسعود فروتن، هایده حائری، محمدرضا خاکی، محمد رحمانیان، شهرام گیلآبادی، ایرج راد، یوسف صدیق تعریف، اسماعیل پوررضا، حسام منظور، علیرضا شجاعنوری، مهناز باقری، یلدا عباسی، فرزین محدث، بهرنگ دزفولیزاده، سجاد بابایی، قاسم زارع، منوچهر اکبرلو، مریم معترف، مجید توکلی، مهدی میامی، مجید قناد از جمله چهرههای حاضر در این مراسم بودند.
«فرش وصیتنامه» یکی از جوایز ویژهای بود که در شب گرافیک هنرمندان انقلاب اسلامی در جشنواره فیلم عمار، به برگزیدگان هنر انقلاب اهدا شد.
به گزارش سینمای خانگی از عمارفیلم، ویژهبرنامه «آرمان روحالله» شب گرافیک هنرمندان انقلاب در در اولین روز از چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار؛ 22دی در سالن شهید فائزه رحیمی سینما فلسطین پس از قرائت چند از قرآن مجید، با اجرای فضهسادات حسینی آغاز شد.
این ویژهبرنامه با یاد و گرامیداشت شهدای اغتشاشات 1401 با حضور پدر شهید مدافع امنیت«روحالله عجمیان» و خانواده شهید دفاع مقدس «عزتالله کرمعلی» آغاز شد.
«محمدصادق شهبازی» عضو شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار در این برنامه با اشاره به آیهای از سوره مبارکه یس بیان کرد: پدر شهید «روحالله عجمیان» در جمع ما هستند و این شهید عزیز، نمونه همین آیه بود و یک نفر با ایستادن جایی که بقیه فرار میکنند، پایمردی خود را نشان میدهد.
شهبازی در ادامه گفت: این سعی که امثال شهید عجمیان داشتند برای اینکه فضا را روشنکنند، نماد تقدیر ماست. بار عمده کار روایت بر عهده طراحان و تصویرسازان گرافیکی بوده و خیلی جاها شما بودید که صحنه را تغییر دادید. بسیاری از بچههای انقلابی بودند که به وقتش عمل نمیکردند. به قول حضرت آقا به هنگام عملکردن، مهم است و ما خیلی وقتها به دلیل به هنگام عملنکردن با دوستان بحث داشتیم. همچنین باید اینکه در همه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی فعال هستید را حفظ کنید.
آثار گرافیکی بسیاری از مرزها را شکست
شهبازی درباره تأثیرگذاری آثار رسانهای اظهار کرد: بر سر مسئله فلسطین هم طرحها و گرافیکها بسیار تأثیرگذار بود و آثار شما حتی مرزها را شکست و در رسانههای عربی رفتند اما این جریان نیاز به استمرار دارد. نگرانی من این است که وقتی حجم فاجعه زیاد شود، برای همه این موارد طبیعی شود.
امثال «کمال شرف» که در حوزه بینالمللی فعال است که هر روز دارد کار طراحی میکند و من متعجبم چطور این حجم از انگیزه و انرژی را دارد. در جنگ 33 روزه هم چنین تجربهای داشتیم.
روایت درست از مظلومیت توأم با اقتدار نداریم
وی افزود: امروز هم صحنه صبر و استقامت است و باید هر روز بدون خستگی کار کرد. ما در ماجرای فلسطین مظلومیت را خوب روایت میکنیم ولی در نمایش مقتدر بودنِ مظلوم ، در این حوزه که رهبر انقلاب هم تاکید کرده بودند فقط مظلومیت روایت نشود و ایستادگی و استقامت هم گفته شود، ضعفداریم و اینکه خود بچههای فلسطینی هم در صحنه میروند و سعی میکنند روند زندگی و استقامت خود را به روز بازتاب دهند، اهمیت زیادی دارد. اینکه حتی در حال دستگیری لبخند میزنند، نشان از بودن آنها و خستهنشدن آنها دارد.
در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سه اشکال داریم
صادق شهبازی ادامه داد: در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مدام اینها را تکرار کنید که سه اشکال داریم.
اشکال اول) تصویر غلط از گذشته که یک عده نشان میدهند چیزی نداریم ولی ما حزب اللهیها با مدام نشان دادن تصویر غلوآمیز از گذشته، خودمان را امروز تخریب میکنیم. دهه شصت با همه خوبیهایش اما دهه هشتاد هم داشتیم که کلی تصویر افتخارساز را دارا بود.
اشکال دوم) ارائه تصویر درست از حال است که نه باید سیاهنمایی زیاد کنیم و نه سفیدنماییِ زیادی، عدهای از سفیدنماها از سیاهنماها هم ناامیدتر هستند، چرا که وضعیت موجود را مطلوب میدانند و رویای بزرگتری ندارند.
اشکال سوم) این است که آینده و رویا در هنر انقلاب اسلامی و جامعه ما وجود ندارد. انگار هیچ رویایی نیست. اگر در دهه شصت میایستادیم ما در دهه شصت و هنرمندان آن روزگار رویای ملی داشتیم؛ یادی کنیم از «حبیبالله صادقی» که رویا میساختند.
رویای مشترک ایران دهه شصت با رویای فعلی یمنیها
شهبازی با اشاره به موفقیتهای به دستآمده در یمن و حملههای فعلی به این کشور مظلوم بیان کرد: رویایی که همه حاضر بودند برایش جان بدهند، یمنیها در حال و روز دهه شصت ما هستند و رویا دارند.
رهبری انقلاب مدام رویاسازی میکنند
عضو شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار درمورد رهبری گفت: رهبری مدام در حال ساختن رویای آینده برای جامعه ایران است. وقتی که گفتند اگر در تولید علم پیشرفتکنیم زبان علم فارسی است. سالش مهم نیست، رویایش مهم است. تأکید ایشان بر نظم نوین جهانی است و ما عمدتاً از این امر غافل هستیم. رهبری انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در دیدار با مردم سیستان بلوچستان و خراسان جنوبی گفتند: اگر مردم و مسئولین آگاه نباشند مثل چند قرن در زمان قاجار عقب میافتیم و اگر بر عکس باشد جلو میافتیم.
ما باید همه را آگاهکنیم که میتوان رو به جلو رفت. بخش بزرگی از آن در مورد آینده است و باید کاری با جامعه کنیم که آگاهشوند. من احساس کمکاری میکنم و هنوز نتوانستیم افکار عمومی را جلو بیاوریم. براساس همین اصطلاح نظم نوین جهانی که هنوز خیلی دستمالینشده، باید تغییر ایجادکنیم.
همه ما به عنوان جبهه انقلابی باید کاری کنیم که تغییر، رویا و قهرمان ایجاد کند و کار هنریای که اینها را ندارد و دشمن پیدا نمیکند، فایده ندارد. مخاطب «بایدها» برای برهم زدن صحنه رخوت و سستی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خودِ ما هستیم.
هویتسازی با کمک شهدای مقاومت
محمد صادق شهبازی در آخر به هویتسازی شهدا اشارهکرد و گفت: این ویژهبرنامه «آرمان روحالله» را به سی هزار شهید فلسطینی که از هویت امت اسلام دفاعکردند، تقدیمکنیم. به شهدای یمنی و خانواده دو شهید عزیز «روحالله عجمیان» و «آرمان علی وردی» و هر کسی که این کوله بار را بر دوش گرفته و خسته نمیشود.
حضور مادر شهید «عزتالله کرمعلی» در چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار
در ادامه برنامه «آرمان روحالله»، مادر شهید «عزتالله کرمعلی» با حضور در جایگاه اختصاصی این ویژهبرنامه بیان کرد: تابلو فرشی که میبینید، وصیتنامه فرزند شهیدم است.
گفتنی است که این مادر در آغاز دهه ششم زندگیاش تصمیم بزرگی گرفت تا با حضور در نهضت سوادآموزی، خواندن و نوشتن را فرا بگیرد و برای ماندگار کردن آخرین وصایای پسرش همه آن را در تارو پود یک قالی بافت.
مادر شهید «عزتالله کرمعلی» تابلو فرش منقش به وصیت «عزتالله کرمعلی» را به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار تقدیم کردند. در ادامه پدر شهید «روحالله عجمیان» برای اهدای جوایز ویژه برنامه «آرمان روحالله» در سه بخش پوستر، تصویرسازی، کارتن و کاریکاتور در جایگاه حضور یافتند.
در بخش پوستر، لوح تقدیر مقام سوم به «امید کردی» از لرستان تقدیم شد. لوح تقدیر مقام دوم به «دانیال ثاقبی فر» و «سجاد رضائی» از خراسان جنوبی اهداء شد و لوح تقدیر مقام اول این بخش به اثری از «محمدجواد روزبه» از قم تعلق گرفت.
در بخش «تصویرسازی» لوح تقدیر مقام سوم به آقایان «محمد امین سرمدی» از همدان و «سید رضا احمدی» از خوزستان تقدیم شد. لوح تقدیر مقام دوم در این بخش به صورت مشترک به خانم «ساناز برجیخانی» از تهران و سه هنرمند؛ «محمدمظفری مقدم» از کرمان، «سمیه کشاورز» از گیلان و «خواهران فلاحیان» از شیراز اهداء شد و لوح تقدیر مقام اول را نیز« فاطمه صادقی» از قم دریافت کرد.
در بخش «کارتن و کاریکاتور» لوح تقدیر مقام سوم به «زهرا سادات طباطبایی» از تهران تقدیم شد.لوح تقدیر مقام دوم به «حسین نقیب» از مشهد اهدا شد و لوح تقدیر مقام اول به «حسام پاشائی» از تهران تعلق گرفت.
فانوس مقام اول بخش «آرمان روحالله؛ مواجه با فتنه» به «احمد وجداننژاد» از یاسوج با موضوع فلسطین برای اثر «استواری، یادگار سروهاست» اهدا شد و فانوس مقام دوم «آرمان روحالله؛ مواجه با فتنه» به پرکارترین هنرمند در خلق اثر گرافیکی با هفتاد اثر به «نازنین اسماعیلی زاده» از کرمان تقدیم شد.
در ادامه این برنامه «حسین جریانپور» و «محسن فرجی» از گروه قلم به نمایندگی از هنرمندان جریان ساز در مراسم حضور یافتند که علاوه بر تقدیر از ایشان به پیشنهاد مادر شهید «عزتالله کرمعلی» تابلو فرش اهدایی منقش به وصیتنامه آن شهید نیز به رسم امانت به اساتید تقدیم شد.
«محسن فرجی» به نیابت از طراحان انقلابی اظهار داشت: خوشحالم که بسیاری از بچهها اینجا هستند و امیدواریم بتوانیم از پس تعهدی که این فرش گرانبها بر دوشمان میگذارد، بر بیاییم. گروه قلم سعیکرد این آثار گرافیکی به مخاطبین خود برسد و توانستیم بستری برای تولید و توزیع آثار انقلابی ایجادکنیم و قصدی برای خطکشی و یا ایستادن جلوی گروههای انقلابی دیگر نداریم.
اهدای «چادر شاهچراغ» به طراحان خوزستانی
در پایان این برنامه و در بخش دیگری از جایزه ویژه «چادر شاهچراغ» که پیش از این به رسم امانت در مجمع طراحان انقلاب اسلامی مازندران (حرا) قرار داشت، به گروههای طراحان انقلابی خوزستانی «آب و آیینه» و «سدر» «خاک نگار» اهدا شد.
لوح تقدیر رتبه دوم مجموعه فعال هنر انقلاب اسلامی نیز به مجمع طراحان انقلاب اسلامی استان البرز (رسم) تقدیم شد.
گیشه سینمای ایران طی یک هفته گذشته با فروش بیش از ۳۸ میلیارد تومان به رقم کلی ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان رسیده است.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، تنها ۱۸ روز به آغاز چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر باقی مانده است و با توجه به اینکه با شروع این جشنواره اکثر سینماهای کشور به خصوص سینمادوستان در تب و تاب این رویداد بزرگ فرهنگی و هنری قرار می گیرند و اکثر پردیس های سینمایی که این روزها میزبان علاقه مندن به سینما برای تماشای فیلم های در حال اکران هستند، در اختیار جشنواره فیلم فجر قرار می گیرد میزان آمار فروش فیلم ها در بازه زمانی برگزاری جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا می کند.
البته در این مدت نیز کمتر تهیه کننده ای تمایل دارد تا فیلم خود را برای اکران روانه سینماهای کشور کند؛ به همین دلیل می توان گفت جدول اکران با تغییر چندانی حداقل تا پایان جشنواره فیلم فجر همراه نخواهد بود و بی شک فروش گیشه نیز قرار نیست تغییر محسوسی داشته باشد. اما باید دید در این ۱۸ روز باقی مانده مخاطبان تا چه اندازه از فیلم های در حال اکران استقبال می کنند و یا همچنان گوی سبقت بر دستان همان فیلم های اندکی است که ماه ها است در سینماها اکران بوده و همچنان مورد استقبال قرار می گیرد.
اما گیشه سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ همانند سال های قبل با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است؛ هرچند بعد از ۲ سال رکود و تعطیلی که به دلیل شیوع ویروس کرونا بر گیشه سینما حاکم بود و البته حواشی که سینما بعد از آن درگیر آن شد؛ فروش فیلم ها در سال جدید توانسته جان تازه ای به سینمای ایران بدهد، هرچند بار این اتفاق نیز تنها روی دوش تعدادی فیلم سینمایی در گونه کمدی قرار داشت که اگر همین چند فیلم هم نبود سینما کاملاً به ورشکستگی می رسید. با این حال می توان به فروش کل سینمای ایران از ابتدای سال جاری تا امروز امیدوار بود؛ گیشه سینمای ایران از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان فروش داشته است.
با نگاه کوتاه به آمار فروش فیلم هایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران هستند، می توان گفت فیلم های کمدی همچنان در صدر جدول فروش قرار دارند و همچنان در جذب مخاطب به سینماها بیش از هر فیلم دیگری موفق عمل میکنند. از فیلم سینمایی «هاوایی» که بیش از ۱۰ روز است در سینماها اکران شده گرفته تا فیلم های دیگری چون «هتل»، «ویلای ساحلی»، «ورود و خروج ممنوع» و «فسیل» که ماه ها است از اکران تعدادی از این آنها گذشته اما همچنان تماشایشان در سینما برای مخاطب جذاب است.
بعد از این فیلم ها، بیشترین مخاطب را آثار انیمیشن و فیلم های کودک و نوجوان داشته اند که می توان به فیلم «بچه زرنگ»، «مسافری از گانورا» و یا «نارگیل ۲» اشاره کرد. بعد از این آثار است که فیلم های اجتماعی، سیاسی و ارگانی در لیست فروش قرار می گیرد که این نشان دهنده تمایل اندک مخاطب این روزهای سینمای ایران نسبت به چنین آثاری است.
فروش فیلمها طی یک هفته گذشته
فیلم سینمایی «هاوایی» در یک هفته گذشته توانسته است به فروش بیش از ۱۳ میلیارد و ۱۹۶ میلیون تومان دست یابد، این فیلم سینمایی که از تاریخ ۱۳ دی ماه در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز بیش از ۱۵ میلیارد و ۶۵۶ میلیون تومان فروش داشته است.
دومین فیلم پرفروش هفته فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی است، این فیلم نیز بعد از گذشت ۴ ماه از اکران خود همچنان در بین فیلم های پرفروش هفته قرار دارد و توانسته طی یک هفته گذشته بیش از ۹ میلیارد و ۳۷۴ میلیون تومان فروش داشته باشد و فروش کل خود را به بیش از ۲۲۵ میلیارد و ۴۶۸ میلیون تومان برساند.
«ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری در رتبه سوم پرفروش های این هفته سینمای ایران قرار دارد و در یک هفته گذشته ۵ میلیارد و ۵۱۹ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم بعد از گذشت یک ماه از اکران خود توانسته بیش از ۳۷ میلیارد و ۸۶۲ میلیون تومان فروش داشته باشد.
فیلم سینمایی «ورود و خروج ممنوع» به کارگردانی امید آقایی نیز در یک هفته گذشته فروشی برابر ۲ میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان داشته است. این فیلم سینمایی نیز با گذشت یک ماه از شروع اکران خود به فروش ۱۷ میلیارد و ۵۰۸ میلیون تومان دست یافته است.
فیلم «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که نزدیک به یک سال است در سینماهای ایران در حال اکران است، طی یک هفته گذشته ۲ میلیارد و ۶۳۱ میلیون تومان فروش داشته و همچنان مخاطبان بسیاری را به سینما می کشاند. فروش کل این فیلم سینمایی بیش از ۳۰۶ میلیارد و ۱۷ میلیون تومان بوده است.
انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری طی یک هفته گذشته موفق به فروش ۲ میلیارد و ۲۷ میلیون تومان شده است. این انیمیشن سینمایی که ۵ ماه از اکران آن می گذرد تا امروز ۵۵ میلیارد و ۲۴۴ میلیون تومان فروش داشته است.
فیلم «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمداری دومین فیلم از سینمای کودک و نوجوان است که طی یک ماه گذشته در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم سینمایی با فروش یک میلیارد و ۳۹۸ میلیون تومان در یک هفته گذشته فروش خود را به ۴ میلیارد و ۹۶۳ میلیون تومان رسانده است.
فیلم سینمایی «نارگیل ۲» به کارگردانی داوود اطیابی نیز در یک هفته گذشته ۵۵۳ میلیون و ۸۸۰ هزار تومان فروش داشته است و کل فروش خود را بعد از گذشت ۵ ماه از اکران به ۲۴ میلیارد و ۳۷۲ میلیون تومان برساند.
فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی که روایت گر یک داستان ملتهب سیاسی است؛ در یک هفته گذشته ۳۷۱ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم سینمایی نزدیک به یک ماه است که در سینماهای کشور اکران شده و تا امروز فروشی بالغ بر یک میلیارد و ۵۶۰ میلیون تومان داشته است.
«جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر نیز در یک هفته گذشته ۳۱۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود ۱۱ میلیارد و ۶۲۳ میلیون تومان فروخته است.
فیلم سینمایی «شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی نیز در یک هفته گذشته ۲۳۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که از خرداد ماه سال جاری در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز ۷۷ میلیارد و ۵۴۱ میلیون تومان فروش داشته است.
«عامه پسند» به کارگردانی سهیل بیرقی نیز در یک هفته گذشته ۱۹۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی طی ۲ ماه از اکران خود ۶ میلیارد و ۲۸۶ میلیون تومان فروش کرده است.
فیلم سینمایی «سلفی با رستم» به کارگردانی حسین قناعت در ۷ روز گذشته فروش ۱۲۶ میلیون و ۹۴۷ هزار تومانی داشته و بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود یک میلیارد و ۶۰۷ میلیون تومان فروش داشته است.
«گیچ گاه» به کارگردانی عادل تبریزی نیز در یک هفته گذشته ۱۱۰ میلیون تومان فروش داشته است، این فیلم سینمایی بعد از گذشت ۳ ماه از اکران خود ۱۵ میلیارد و ۵۳۱ میلیون تومان فروش داشته است.
فیلم سینمایی «پالایشگاه» به کارگردانی مهرداد خوشبخت نیز در یک هفته گذشته بیش از ۸۲ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که کمتر از یک ماه از اکران آن می گذرد ۴۷۲ میلیون تومان فروش داشته است.
فیلم مستند «آیتالله بیعمامه» با محوریت شهید عبدالمهدی مغفوری در گروه مستند روایت فتح تولید و همچنین «این خانه و جذام مادرم» با اتمام مراحل فنی آماده نمایش و پخش جهانی شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم مستند «آیتالله بیعمامه» با محوریت شهید عبدالمهدی مغفوری که به سفارش بسیج رسانه کشور و به کارگردانی حمیدرضا بنایی تولید شده است، در مصاحبه با همرزمان، نزدیکان و خویشاوندان شهید مغفوری ابعاد گوناگون زندگی و دوران مبارزات این شهید را به تصویر کشیده است.
عبدالمهدی مغفوری در روز پنجم بهمن ۱۳۳۵ در روستای سرآسیاب فرسنگی شهر کرمان متولد شد و در جبهه جنوب در منطقه دشت عباس با سمت مسؤول تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی مشغول فعالیت شد. در سال ۱۳۶۳ به فرماندهی سپاه پاسداران شهرستان سیرجان منصوب شد و در طول ۲ سال خدمت، تحولات بسیار چشمگیری در سطح شهر سیرجان ایجاد کرد. او مدتی در کردستان بود. در سال ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر ۸» به دلیل بمبارانهای شیمیایی دشمن بعثی از ناحیه کمر و پا به شدت مجروح میشود و در همین زمان مسوولیت واحد بسیج سپاه پاسداران استان کرمان را میپذیرد. در عملیات کربلای ۴ هم علاوه بر سخنرانی، کارهای ستادی، تجهیز نیروها، پشتیبانی، خدمت رسانی و هدایت آنها تا منطقه عملیاتی فعالیتهای بسیار زیادی داشت. مسوولیت او در این عملیات تجهیز و هدایت قایقها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شدند و سرانجام در حالی که معاونت ستاد لشکر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت در همین عملیات در اثر بمباران منطقه توسط هواپیماهای دشمن، به شهادت رسید.
همچنین، فیلم مستند «این خانه و جذام مادرم» با اتمام مراحل فنی آماده حضور در جشنوارههای داخلی و خارجی شد.
«این خانه و جذام مادرم» به تهیهکنندگی و کارگردانی نوید صادقی زندگی یک خانواده با مادر پیرشان را که از نسل جذامیان مستند «خانه سیاه است» ساخته فروغ فرخزاد است، روایت میکند. حالا با گذشت سالها از ساخت آن مستند در روزگار کنونی نیز خانواده همچنان از سمت جامعه درگیر تبعات جذام مادر پیرشان هستند. مادری که جان دخترش به حال او وصل است.
مراحل فنی این فیلم مستند به پایان رسیده و بزودی در جشنوارههای داخلی و خارجی به نمایش درمیآید.
سایر عوامل فیلم «این خانه و جذام مادرم» عبارتند از: فیلمبردار: رامین بهلولی، تدوین: محمدامین مواساتی، صدابردار: امیرحسین رجبی، موسیقی: مجتبی سحرخیز، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین صادقی، مشاور رسانهای: امین اعتمادیمجد، مترجم: بونا الخاص، تایپوگرافی و طراحی پوستر: احسان رضازاده، حمید فراهانی.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست رسانه ای خود ضمن ارایه گزارشی از رویدادهای فرهنگی هنری به پرسش های خبرنگاران درباره برخی از حواشی حوزه های سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز شنبه بیست و سوم دی ماه با برگزاری یک نشست رسانهای که در محل ساختمان مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال برگزاری است، ضمن ارائه گزارشی از مهمترین رویدادهای فرهنگی و هنری کشور در بخشهای مختلف به پرسشهای خبرنگاران درباره برخی از مسائل و حواشی حوزههای سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای این نشست خبری که باحضور معاونتهای مختلف و مدیران ارشاد وزارت خانه برگزار شد ضمن عرض تبریک حلول ماه مبارک رجب، تسلیت به مناسبت شهادت تعدادی از هم وطنانمان در حادثه تروریستی کرمان و میلاد امام محمد باقر (ع) توضیح داد: امیدوارم خداوند متعال به همه مسلمانان جهان این توفیق را عنایت فرماید که از این ۲ ماه عزیز با اندوختهای مناسب وارد ماه مبارک رمضان شویم. امروز خوشحالم که که در این مناسبت مبارک در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خدمت شما هستیم. البته من به مناسبتهای مختلف در جمعهای تخصصیتر حوزه رسانه، در حیات هیأت دولت و در کنار هر رویداد فرهنگی حضور داشتم به همین دلیل خدا را شاکر هستم امروز انس و الفت ویژه ای در وزارت ارشاد با حوزه رسانهها برقرار است.
وی افزود: من در این فرصت چند دقیقهای باید مروری داشته باشم به مسیر طی شده و مسیر پیش رو. ما در زمانی وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدیم که همه فعالیتهای رسانهای معطوف به ماجرای کرونا شده بود. در همین اتاق وزارتی وقتی خبرنگاری از من پرسید که در اولین حضورتان چه اولویتی را مد نظر دارید، پاسخ دادم معیشت و سلامت هنرمندان برای من از هر زمان دیگری واجب تر است. ما از سال گذشته بعد از بیرون آمدن از شرایط کرونا و مدیریتی که برای مقابله با این بیماری فراگیر وجود داشت، با فتنه فرهنگی مواجه شدیم که بر اهالی فرهنگ و هنر و رسانه سایه انداخت. سال گذشته که آماده برگذاری جشنوارهها بودیم با بدخواهان مردم ایران مواجه شدیم که میخواستند چراغ فرهنگ و هنر این کشور را خاموش کنند. ما با این ماجرا ۴۵ سال است که درگیریم اما لطف خداوند و همراهی اصحاب فرهنگ و هنر موجب شد که از این فضا عبور کنیم. ما به دنبال عادی سازی فعالیتهای فرهنگی هنری کشور بودیم و خوشبختانه به دوره رونق وارد شدیم و امروز حوزه فرهنگ و رسانه دوره رونق را طی میکند.
رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست
اسماعیلی ادامه داد: این کلید واژه رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست. ما به عنوان تنظیم کننده حکمرانی فرهنگی کشور برنامههای مهمی را پیش رو داریم. برنامههای حمایتی که حتماً از قبل شروع کردیم و باز هم پیش خواهیم رفت. همین الان که من با شما صحبت میکنم مجتمع مسکونی در پرند در حال احداث است و بیمه اصحاب فرهنگ و هنر به یک عدد چند برابری رسیده است. قطعاً کسی از ما توقع ندارد که صرفاً از برنامهها صحبت کنیم پس من از کارنامه صحبت میکنم و امیدوارم در جمعی که با شما هستیم بتوانیم به برخی از ابهامات درخواستها پاسخ بدهیم.
پس از صحبتهای اسماعیلی نوبت به بخش پرسش و پاسخ خبرنگاران از وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی پیرامون حوزههای مختلف فرهنگی و هنری رسید که پاسخ به موضوعات هنری را در این بخش میخوانید.
اسماعیلی در سخنانی عنوان کرد: یکی از مهمترین بخشهای عملکردی وزارت ارشاد تلاش برای اصلاح حوزه زیرساختها، بودجه و عدالت فرهنگی بوده است برای این کار هم از هیچ تلاشی فروگذاری نکردیم. کما اینکه در طول سفرهای رئیس جمهور به استانها نزدیک به ۹ هزار میلیارد تومان برای تکمیل و تجهیز مجموعههای فرهنگی هنری اختصاص دادیم. در این زمینه هم خودمان را آماده کردیم تا بتوانیم مجموعههای مجهز دیگری را در استانها تجهیز و بهره برداری کنیم. ما به استانها این نگاه ویژه را داریم. در بودجه امسال هزار میلیارد تومان برای فعالیتهای مختلف فرهنگی هنری قرآنی در استان تخصیص پیدا کرده است که بخشی از آن به موضوع مهندسی فرهنگی و بخشی هم به تشکیل قرارگاه شهید آوینی اختصاص و هزینه پیدا میکند.
وی با اشاره به موضوع نگاه جدید دولت به حوزه حکمفرمانی فرهنگی کشور توضیح داد: ما مسؤولیت شفاف سازی در کشور را به عهده داریم. در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی و مدیریت ماجرا را به عهده دارد بنابراین هرجا نیازمند شفاف سازی در این زمینه باشد اطلاع رسانی لازم را انجام میدهیم.
مشارکت فارابی با بخش خصوصی در جشنواره امسال
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی مبنی بر حضور فیلمهای ارگانی در جشنواره فیلم فجر و کمبود فیلمهای مستقل توضیح داد: امسال بیش از ۱۰۰ فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند و بعد از بررسی و گزارشی که از محمد خزاعی گرفتم مبنی بر این بود که ارزیابی داوران ما نشان گر رشد محسوس کیفی در گونههای مختلف بوده است. در این زمینه باید از همه اهالی سینما بابت این مشارکت قدردانی کنم. اما میخواهم امروز از نقطه قوت جشنواره فیلم فجر صحبت کنم. امسال بنیاد فارابی هیچ کار مستقلی نداشت و همه کارها مشارکتی بودند که بخش زیادی از این آثار با مشارکت بخش خصوصی انجام گرفته است.
وی افزود: بخشهای مهمی هم کارهایی داشتند که باعث رونق اقتصاد حوزه سینما شده است. ما نیازمند بخشهای مختلف برای رونق اقتصاد سینما هستیم پس همه مجموعهها برای کمک و رونق حضور بخش خصوصی در جشنواره حضور دارند. امسال ما شاهد رویش جدید و قابل لمسی از حضور عناصر جوان با آیندهای درخشان هستیم که امیدوارم تحولات مهمی در سالهای آینده رقم بزنند.
رییس شورای عالی هنر در ادامه این نشست رسانهای در پاسخ به پرسشی مبنی بر کمبود حمایتها و توجهات دولتی در حوزه هنرهای تجسمی و ماجرای سند ملی هنرهای تجسمی گفت: درباره هنرهای تجسمی واقعاً هنرمندان اصیل و نجیب حضور مؤثری دارند و ما موظف هستیم زمینههای معرفی بیشتر این حوزه را انجام دهیم. همکاران من در معاونت امور هنری اتفاقات خوبی از جمله جشنواره هنرهای تجسمی فجر را دارند که انصافاً رویداد بسیار پر رونقی است. امیدوارم در زمینه سند هنرهای تجسمی هم با کارگروهی که در این زمینه تشکیل شده شاهد اتفاقات خوبی باشیم. ما سند موسیقی را هم داشتیم که به تصویب رسیده و مطمئن باشید بسیاری از ابهامات حوزه موسیقی مرتفع شده است. البته در این چارچوب ما شاهد تشکیل شورای ملی موسیقی هم خواهیم بود که در آن اتفاقات خوبی میافتد.
وزیر ارشاد درباره بودجه کم فارابی برای حمایت از فیلمهای سینمایی بیان کرد: ما این عدد را اصلاً عدد قابل قبولی نمیدانیم و این عددی که برای ساخت فیلم توسط فارابی اعلان شده قطعاً کم است و امیدوارم در آینده نزدیک با برنامههایی که در این زمینه پیش بینی کردیم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی درباره نحوه همکاری ایران با کشور ترکیه در حوزه تولیدات سینمایی هم توضیح داد: همکاریهای بسیار خوبی بین ما و کشور ترکیه در حال جریان است. در بحث سینما این ۲ کشور دارای حوزههای فرهنگی مشترکی هستند. اخیراً کاری در آستانه ارایه عمومی است که کار مشترک بین سینماگران ایرانی و ترکیهای است که امیدوارم آغازی برای همکاریهای بیشتر باشد.
اسماعیلی در ادامه درباره توجه به جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: در سالهای گذشته در جشنواره موسیقی فجر افزایش بودجه داشتهایم و اگر نیاز باشد حتماً کمک میکنیم. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور
وی با اشاره به اینکه گزارشی در سال ۱۴۰۱ مبنی بر اینکه در نوروز ۱۴۰۱ نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در اجراهای صحنهای کشورهای پیرامونی شرکت کردند، عنوان کرد: از اوایل اسفند ۱۴۰۱ تا نیمه ماه مبارک رمضان که اواخر فرودینِ ۱۴۰۲ بود عدد اجراهای ما نزدیک به یک میلیون نفر بود. این عددها روشن است و میزان استقبال مردم هم مشخص است. این افراد فقط از داخل شرکت کردهاند.
همه هنرمندان اجازه بازگشت به کشورشان را دارند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اجازه بازگشت برخی از هنرمندان به ایران و بازتاب رسانهای این خبر در چند روز گذشته گفت: جمهوری اسلامی ایران در زمینه موضوع ایرانیان خارج از کشور فضای مساعدی را برای بازگشت تمام کسانی که دلشان برای ایران و ایرانی میتپد، فراهم کرده است. آنها این حق را دارند و ایران خانه آنهاست و این حقی نیست که ما بتوانیم آن را سلب کنیم. بعد از اینکه این افراد به کشورشان بازگشتند آن وقت درباره مجوز فعالیت شأن هم مطابق قانون تصمیم گرفته میشود. دولت آقای رییسی رویهاش این بوده و یکی از برنامههایش بازگشت ایرانیان خارج از کشور است. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور.
وی متذکر شد: اگر وزارت فرهنگ میتوانست متناسب با فناوریهای نوین زیرساختهایش را پیش ببرد؛ امروز دچار این مشکلات نبود. ماده یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح میکند که تمام مسؤولیتهای وزارت ارشاد در حوزه حقیقی در حوزه مجازی هم پابرجاست. شورا مصوبهاش این است که دبیرخانه در صدا و سیما باشد و وزیر فرهنگ نمایندگانی در بخش صدور مجوز ساخت و پخش داشته باشد. الان هم مجموعهای متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شده و آییننامهای برای این موضوع تصویب خواهد شد. فاصله و شکافی که در این چند سال ایجاد شده نتیجه خوبی نداشته است. ضمن اینکه بخش نمایش خانگی موفقیتهایی داشته است اما ما به شدت نگران نمایش خشونت و روابطی هستیم که برای خانوادهها مناسب نیست.
وزیر در پاسخ به پرسشی مبنی بر طرح مباحثی انتقادی که پیش از حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیش از تأیید صلاحیت خود در رسانهها از قول او منتشر شده و به گفته برخیها این مباحث هم اکنون در حال اجراست، توضیح داد: من یک معلم دانشگاه هستم و متعلق به جناح خاصی نیستم. سابقه من هم روشن و رابطهام با دانشجویان هم مشخص است و تلاش میکنم صداقت در حرفهایم باشد. در مواردی که شما اشاره کردید همانهایی هستند که اتفاق افتاده است. البته که در این زمینه بداخلاقیهایی صورت گرفت که واقعاً منصفانه نبود.
در وزارت فرهنگ تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم
وی ادامه داد: در همین خانه موسیقی جناب نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی به عنوان عضو اصلی شورای هنر حضور داشت. درباره خانه سینما هم شما بپرسید که من به اختلاف دیدگاهها کاری ندارم. رویه ما رویه قانونی است که ما فقط میخواهیم مسایل حقوقی آنها را حل کنیم. نگاه دولت به حمایت از تشکل هاست و ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم. ما خود را پشتیبان همه اهالی فرهنگ میدانیم.
اسماعیلی در پاسخ به سوال مهر پیرامون کمبود حمایت این مجموعه از موسیقی جدی توضیح داد: همکاری با موسیقیهای غیر از پاپ در دستور کار جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است کما اینکه چندی پیش هم قدردانی ویژه ای از هنرمندان عرصه موسیقی نواحی داشتیم که تصمیم داریم این حمایتها را به صورت جدی دنبال کنیم و امیدوارم در این زمینه شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی در پاسخ به پرسش دیگر مهر مبنی بر حضور کمرنگ فیلمهای سینمایی اجتماعی در جشنواره فیلم فجر گفت: در رابطه با ضعف این گونه سینمایی هم باید توضیح دهم که فکر میکنم تعداد فیلمهای سینمایی در این زمینه قابل توجه هستند اما امیدوارم با پایان جشنواره فیلم فجر به این موضوع دقیقتر نگاه کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این نشست خبری در جواب سوالی مبنی بر شفاف سازی قراردادهای مالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: درباره شفاف سازی باید بگویم دولت سامانههای متعددی راه اندازی کرده و در این زمینه اطلاع رسانیهای لازم هم صورت گرفته است. برای آن موضوعاتی که دارای ابهام است و در اختیار مجموعههای ماست این آمادگی را داریم که در این زمینه شفاف سازی کنیم. بنای ما قانون است و قانون در واقع خط قرمز ماست. ما مرتب این موضوع را رعایت کردیم و هر چه قدر هم در این زمینه سر وصدا شود ما کارمان را بر اساس قانون انجام میدهیم. البته تلاش ما این است همه اصحاب فرهنگ و هنر زمینه مساعدی برای فعالیتهایشان داشته باشند.
برنامهریزی برای تجهیز سالنهای آموزش و پرورش
اسماعیلی در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر حضور گسترده دانش آموزان در جشنوارههای فجر توضیح داد: یکی از مصوبات شورای عالی سینما برگزاری زنگ سینما در مدارس بود و ما تلاش میکنیم که فرزندان ما این امکان را داشته باشند. در این زمینه بحث تجهیز سالنهای آموزش و پرورش مورد نظر ماست که امیدوارم هرچه زودتر محقق شود.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود درباره حل مشکلات مربوط به موسیقی بانوان با توجه به سند موسیقی گفت: ممکن است در جایی اجرای نادرستی صورت گیرد اما ما در این سند تلاش کردیم که یک نگاشت اساسی را پیوست سند کنیم. در این زمینه مأموریتهای دستگاههای مختلف به صراحت پیش بینی شده است و ما خودمان را حامی هنرمندان میدانیم و در حداکثر ممکن هم اجازه سلیقه گرایی را نمیدهیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تعامل فعالیتهای هنری در مسجد با معاونت امور هنری عنوان کرد: در حوزه مساجد برنامه محوری نهضت به بازگشت مساجد را داشتیم و در این زمینه با تعامل معاونت هنری با ستاد کانونهای مساجد به زودی کارهای با حوصلهای انجام میدهیم که محصولات خوبی از آن پیش روی مخاطبان قرار میگیرد.
«کاپیتان»، «مهران» و «بچه گرگهای دره سیب» برای حضور در سومین جشنواره بینالمللی کودکان گوآهاتی، به ایالت آسام هند میروند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی بنیاد سینمایی فارابی، فیلم سینمایی «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزهای و تهیهکنندگی سید صابر امامی، فیلم «بچه گرگهای دره سیب» به کارگردانی فریدون نجفی و تهیهکنندگی مجید برزگر و شهرام ابراهیمی و «مهران» ساخته رقیه توکلی و به تهیهکنندگی محمد پیرهادی، برای رقابت در سومین دوره جشنواره بینالمللی کودکان گوآهاتی، راهی ایالت آسام هند میشوند.
«کاپیتان» قصه عیسی پسر نوجوانی است که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند و آرزوی دیدن دریا را دارد. این فیلم در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان نیز جایزه ابونصر فارابی را دریافت کرد.
همچنین، «بچه گرگهای دره سیب» در سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوان در بخش سینمای ایران به عنوان بهترین فیلم این رویداد هنری برگزیده شد و در مجموع چهار پروانه زرین را دریافت کرد. این فیلم، روایتگر قصه آشو پسر نوجوانی است که پدرش متهم به قتل و متواری است. او فکر میکند مادرش را نیز در کودکی از دست دادهاست. وی در یک سفر به حقایقی دست پیدا میکند و همین موضوع داستانهای جدیدی را برایش رقم میزند.
«مهران» نیز که علاوه بر حضور در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر در دوره سی و سوم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان نیز حضور داشت و موفق به کسب پروانه زرین و جایزه ویژه شهید بهنام محمدی و جایزه ویژه دبیر جشنواره شد، داستان پسربچهای ۱۲ ساله و یزدی به اسم مهران است که خانوادهاش بعد از اشغال مهران، میزبان یک خانواده کُرد جنگزده میشوند.
فیلمهای «کاپیتان» و «مهران» از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی بهشمار میرود و همچنین پخش بینالمللی فیلم سینمایی «بچه گرگهای دره سیب» نیز بر عهده بنیاد فارابی است.
سومین جشنواره بینالمللی کودکان گوآهاتی از بیست و یکم تا بیست و چهارم ژانویه سال ۲۰۲۴ برابر با یکم تا چهارم بهمن سال جاری در کشور هندوستان برگزار میشود.
مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان معتقد است اکران آنلاین فیلمهای کوتاه تجربهای جدید برای مخاطبان به حساب میآید که به شان و شخصیت سینمای کوتاه کمک میکند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره اکران آنلاین فیلمهای کوتاه که با «وضعیت اورژانسی» ساخته مریم اسمی خانی شروع شده است، گفت: به شخصه از هر آنچه که منجر به توسعه عرضه فیلم کوتاه شود استقبال میکنم، چراکه ما با مساله دیدهنشدن فیلمهای کوتاه در کشورمان مواجه هستیم. درباره وضعیت سینمای کوتاه جهان در این مورد اطلاع چندانی ندارم و فکر میکنم در همه جای دنیا هم عموم مردم مخاطب فیلم کوتاه نباشند اما در کشور خودمان باید بگویم که فیلمهای کوتاه حتی از سوی قشر منتقد سینما و نخبگان جامعه هم دیده نمیشوند و این موضوع قطعاً نیازمند بررسی و تامل است.
سهم عمده سینمای کوتاه ایران در جهان
وی بیان کرد: در بررسیهایی که داشتیم متوجه شدیم یکی از کشورهایی که سهم عمدهای در ارسال آثار به جشنوارههای فیلم کوتاه دنیا دارد، ایران است. هر سال بیش از ۲ هزار فیلم کوتاه در کشور ما ساخته میشود که عدد بسیار مهم و قابل تاملی است، اما بسترهای دیدهشدن این محصولات سینمایی در کشور ما بسیار محدود است. یکی از سیاستها و اهداف ما در انجمن توسعهدادن این بسترها است و اقداماتی چون تولید یک برنامه تلویزیونی اختصاصی برای فیلم کوتاه و با نام «سینما جوان» در شبکه مستند، تلاش برای افزایش سهم فیلم کوتاه در اکرانهای «هنر و تجربه» و راهاندازی پاتوقهای فیلم کوتاه انجمن صورت گرفته است تا جایی که امروز در ۵۶ دفتر به صورت منظم این پاتوقها برگزار و فیلمهای کوتاه منتخب به سراسر نقاط ایران ارسال میشود.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان افزود: در ادامه همین مسیر، سعی کردیم با پلتفرمها تعامل گستردهتری داشته باشیم و به تازگی تعاملات ما با فیلمنت به اکران آنلاین فیلمهای کوتاه منجر شده که آن را اتفاق مبارکی میدانم و حتی اگر آورده اقتصادی برای سینمای کوتاه نداشته باشد، به شان و شخصیت فیلم کوتاه کمک میکند.
وی یادآور شد: بررسی این موضوع که آیا اکران فیلم کوتاه میتواند آورده اقتصادی برای تولیدکنندگان آثار و به طور کل برای سینمای کوتاه داشته باشد نیاز به زمان دارد. به نوبه خودم در این مرحله نگاه مثبتی به این اتفاق دارم و بابت این همکاری از پلتفرم فیلمنت ممنون هستم اما یقیناً الزامات اقتصادی سرنوشت این همکاریها را مشخص میکند چراکه ابعاد اقتصادی برای پلتفرمها اهمیت دارد.
فیلم کوتاه برای مخاطبان پلتفرمها پدیده جدیدی است
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره انتخاب فیلمهای کوتاه مناسب برای اکران آنلاین گفت: فیلمی که برای اکران آنلاین انتخاب شده، یکی از آثار مهم سالهای اخیر فیلم کوتاه ما است و به نظرم اگر کسی برای دیدن آن هزینهای هم پرداخت کند، پشیمان نخواهد شد. به نظر من فیلم کوتاه برای مخاطبان پلتفرمها پدیده جدیدی است و بسیاری از مخاطبان احتمالاً تا امروز اصلاً فیلم کوتاه ندیدهاند و خالیبودن ذهن مخاطب از مدیوم فیلم کوتاه میتواند یک حسن باشد. به عنوان مثال نمایشهای تئاتر را در نظر بگیرید که ممکن است برخی افراد هیچوقت هیچ نمایشی را ندیده باشند اما ممکن است ذهنیتی درباره تئاتر داشته باشند و آن را مناسب مخاطب خاص بدانند و به همین دلیل هر چند که تا به حال به دیدن یک اجرای تئاتر نرفتهاند، چندان رغبتی هم برای دیدن آن نداشته باشند. بنابراین ذهنیت نداشتن مخاطبان عام نسبت به سینمای کوتاه میتواند یک حسن به حساب بیاید و فکر میکنم اگر یک فیلم کوتاه در مدت زمانی اندک بتواند برای مخاطبش تعلیق یا معما با یک پایانبندی مناسب و غافلگیرانه داشته باشد، دیدنش میتواند تجربهای دلپذیر به حساب بیاید و فیلم «وضعیت اورژانسی» این ویژگیها را دارد و میتواند احساسات مخاطب خود را هم درگیر کند.
وی توضیح داد: امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از مسؤولان به جشنواره آمد و برای اولین بار دیدن فیلم کوتاه را تجربه کرد و این تجربه برایش بسیار جذاب بود و در گفتوگویی که با هم داشتیم معتقد بود که دیدن چند فیلم کوتاه در یک سانس با تجربه چند احساس متفاوت همراه است که به خودی خود اتفاقی جالب توجه است. به نظر من بسیاری از مخاطبان نمیدانند که فیلم کوتاه عالم متنوع و متکثری دارد و امروز داستانگویی در این سینما توسعه یافته است و به همین دلیل انتخاب «وضعیت اورژانسی» برای شروع اکران آنلاین فیلم کوتاه انتخاب بسیار درستی بوده است.
آمادگی انجمن سینمای جوان برای اکران فیلمهای کوتاه
آذرپندار تاکید کرد: این آمادگی را داریم که فیلمهای کوتاه بیشتری را به صورت آنلاین در پلتفرمها اکران کنیم. در کنار توسعه اکران آنلاین فیلمهای کوتاه، اکران این آثار در سینمای «هنر و تجربه» نیز برای ما مسالهای جدی است که بستههای فیلم کوتاه اکران شده در «هنر و تجربه» میتوانند پس از پایان نمایش در سینماها در پلتفرمها اکران شوند. مثلاً چندی پیش بستهای شامل پنج فیلم کوتاه برای گروه «هنر و تجربه» آماده کرده بودیم که شامل فیلمهای کوتاه ترسناک بود که همان بسته حالا میتواند به صورت آنلاین اکران شود و فکر میکنم برای بسیاری از مخاطبان دیدن چند فیلم ترسناک در مدت زمانی حدود یک ساعت و نیم میتواند جذاب باشد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوان در پایان گفت: نکته دیگر این است که بسیاری از ژانرهای سینمایی در سینمای بلند ما وجود ندارد و مردم ما تصویری بومی و ایرانی از بسیاری از ژانرهای رایج سینمای دنیا در ذهنشان وجود ندارد اما این تنوع ژانر در سینمای کوتاه ایران وجود دارد. مخاطب در سینمای کوتاه میتواند مثلاً فضای فانتزی را که در سینمای بلند ایران بسیار نحیف است در چندین فیلم خوب تجربه کند و از این چند فیلم میتوان یک بسته نمایشی مخصوص سینمای فانتزی تهیه کرد. ما سعی داریم روی جنبههایی از سینمای کوتاه تاکید کنیم که فعلاً سینمای بلند ما از آن بیبهره است و در تعامل با پلتفرم فیلمنت که آغازگر این حرکت بوده پیشنهادمان این است که به سمت این جنس از فیلمها برویم تا مخاطب بداند سینمای ایران هم فیلم علمی-تخیلی دارد که اتفاقاً جذاب و دیدنی است. در قدمهای بعدی ما باید به رفتارشناسی و ذایقه مخاطب توجه داشته باشیم اما خوشبختانه سبد تولیدات انجمن و به طور کل سبد تولیدات فیلم کوتاه در ایران به طور کل سبدی متنوع است و میتواند سلایق مختلف را پوشش دهد.