نشست هماندیشی مدیریت شهری با هنرمندان درباره روند ساخت پردیس تئاتر ایرانشهر شنبه سوم خردادماه در ساختمان شهرداری منطقه ۶ برگزار شد.
از رشادت تا روایت؛ نمایشگاه مجازی خرمشهر راه اندازی شد
.به گزارش خبرنگار ویژه پایگاه خبری سینمای خانگی در استان قزوین ؛ به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین، همزمان با سوم خرداد، سالروز حماسه آزاد سازی خرمشهر نمایشگاه مجازی با روایتی از نقش و رشادت های رزمندگان اسلام در دفاع از میهن راه اندازی شد.
این نمایشگاه که به منظور تقدیر از دلاوری های رزمندگان اسلام و آشنایی نسل جوان با این حماسه تاریخی برپا شده، عکس های تاریخی، خاطرات رزمندگان و مستند های نادر از عملیات بیت المقدس را به تصویر کشیده است.
نوشته از رشادت تا روایت؛ نمایشگاه مجازی خرمشهر راه اندازی شد اولین بار در پایگاه خبری سینمای خانگی استان قزوین. پدیدار شد.
سفر ۳ فیلم کوتاه ایرانی به لندن؛ «گلهای کاغذی» در ایتالیا اکران میشود
تهران- ایرنا- نمایش انیمیشن «گلهای کاغذی» در ایتالیا و رقابت سه فیلم کوتاه «ایار»، «بشقاب پرنده» و «تیسه»، اهم اخبار سینمایی امروز هستند.
بعد از ۱۲ سال که برگشتهام، مثل اصحاب کهف هر روز هاج و واج میمانم
کامبیز اسدی که بعد از سالها نمایش تازه را روی صحنه آورده گفت: بعد از ۱۲ سال که به تئاتر بازگشتهام، گویی از اصحاب کهف هستم و همچنان هاج و واج به همه چیز مینگرم.
کیوان امجدیان: بازتولید سینمای آبگوشتی و تهدید دستاوردهای فرهنگی
در دوره گذشته، سازمان سینمایی با تمرکز بر نجات سینماها از ورشکستگی ناشی از کرونا، سیاست افزایش فروش گیشه را ــ با هر روش قانونی ــ در پیش گرفت. حمایت از فیلمهای کمدی سطحپایین به راهحلی سریع تبدیل شد. آمارهای فروش چشمگیر این فیلمها چنان مدیران را شیفته کرد که گویی مأموریت سازمان، ترویج همین آثار است. در این روند، فیلمهای اجتماعی، سیاسی و تجربی به حاشیه رانده شدند و این آغاز فاجعه بود.
ریشهیابی فاجعه:
سینمای ایران در دهههای ۲۰ و ۳۰ با عنوان «فیلمفارسی» یا «سینمای آبگوشتی» شناخته میشد؛ سرگرمیهای مبتنی بر رقص و آواز که سودآوری کلانی داشتند. مثلاً فیلم «گنج قارون» در زمانی که قیمت یک خانه اعیانی ۶۰ هزار تومان بود، ۳ میلیون تومان فروخت (معادل ۱۰۰۰ میلیارد تومان امروز). هر کمپانی سالانه ۱۰ فیلم میساخت و درآمدی نجومی کسب میکرد.
ورود فیلمسازانی مثل بیضایی و کیمیایی در دهه ۴۰، جریان نوگرایی را ایجاد کرد که با مقاومت شدید صاحبان سینمای بازاری روبهرو شد. فشارها تا حدی بود که بدون وقوع انقلاب، این جریان احتمالاً شکست میخورد. پس از انقلاب، فضای فرهنگی تغییر کرد و سینمای فکور رشد یافت، اما از دهه ۷۰، جریان فیلمفارسی با عنوانهای جدیدی مانند «سینمای گیشه» بازگشت تا ذائقه مخاطب را به سمت سرگرمیهای سطحی بازگرداند.
نتیجه:
سیاستهای کوتاهمدت سازمان سینمایی، تکرار چرخهای خطرناک است که پیشازاین، سینمای ایران را به ورطه ابتذال کشاند. امروز نیز اولویت دادن به گیشه بر کیفیت، تهدیدی برای دستاوردهای فرهنگی دهههای اخیر محسوب میشود
انقلاب اسلامی و سینمای ایران؛ چالش ها و دستاوردها
ناصر باکیده از پیشکسوتان تأثیرگذار مدیریت فرهنگی و سینمای ایران است. وی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران (۱۳۸۵–۱۳۸۹) و دبیرکل اتحادیه فیلمسازان کوتاه اسلامی بود. تجربهٔ مدیریتی او شامل دبیری چهار دوره جشنوارهٔ فیلم کوتاه تهران، جشنوارهٔ فیلم صنعتی و جشنوارهٔ فیلم و عکس بیطار است. سال های مدیریت جشنواره های بنیاد سینمایی فارابی، مسئولیت در جشنواره های فجر (بخش تجلی اراده ملی)، رشد (مدیر اجرایی) و مقاومت (مدیر بخش جشنواره جشنواره ها) از دیگر فعالیتهای اوست. وی دبیر پنجمین جشنوارهٔ فیلم کوثر و قائممقام جشنوارهٔ کودک اصفهان نیز بود. در عرصهٔ هنری نیز، باکیده کارگردان ۵۰ اثر کوتاه و مستند، طراح صحنهٔ ۹ فیلم سینمایی و مدرس سینماست. مدیریت دفاتر سینمای جوانان در تهران، کرج و سنندج و تسلط بر تولید فرهنگی، از مهارت های اوست. تخصص های کلیدی اش شامل مدیریت رویدادهای سینمایی، برنامه ریزی فرهنگی و آموزش سینماست، که او را به چهره ای شاخص در این عرصه تبدیل کرده است. پایگاه خبری سینمای خانگی با او مصاحبه ای ترتیب داده و از او درباره ارزیابی اش از سینمای ایران پرسیده است. متن زیر حاصل این مصاحبه است:
با تشکر از شما برای شرکت در این گفتوگوی تخصصی. اجازه دهید با اولین سوال شروع کنیم: سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا انقلاب اسلامی تأثیر مثبتی بر رشد کیفی و محتوایی سینمای ایران داشته است؟
بسمالله الرحمن الرحیم. سینمای ایران را باید در دو مقطع تاریخیِ پیش و پس از انقلاب تحلیل کرد. سینمای قبل از انقلاب مسیری را طی کرد که عمدتاً متأثر از جریانهای تجاری و بعضاً التقاطی بود، اما پس از انقلاب، سینما با نگاهی جدید، متعهد و هنریتر شکل گرفت. در این چهل سال، شاهد تربیت نسلهایی از سینماگران بودیم که برخی سینما را به عنوان “هنر-صنعت” دیدند و برخی دیگر به عنوان “رسانهای جریانساز”. دستاوردهای سینمای پس از انقلاب، از جمله سینمای دفاع مقدس، سینمای کودک و نوجوان در دهههای ۶۰ و ۷۰، و حضور پررنگ در جشنوارههای بینالمللی، نشاندهنده رشد کیفی و محتوایی است. بهویژه در عرصهی بینالملل، سینمای ایران همواره مورد احترام بوده و این دستاورد، مرهون فضای انقلابی و نگاه متعهدانهای است که پس از انقلاب شکل گرفت.
اما برخی معتقدند سینمای قبل از انقلاب نیز دستاوردهایی داشت، مثل موج نوی سینمای ایران یا فیلمسازان بزرگی چون عباس کیارستمی که ریشه در همان دوران دارند. آیا این تقسیمبندیِ قطعی بین سینمای قبل و بعد از انقلاب، نادیده گرفتن پیوستگی تاریخی سینمای ایران نیست؟
نه، به هیچوجه. منکر تأثیرگذاری برخی سینماگران قدیمی نیستیم، اما آنچه پس از انقلاب اتفاق افتاد، یک تحول ساختاری بود. قبل از انقلاب، سینمای ایران عمدتاً یا درگیر فیلمفارسیهای تجاری بود یا معدود آثار روشنفکری که عموماً مخاطب محدودی داشتند. اما پس از انقلاب، سینما به یک جریان مردمی و متعهد تبدیل شد. حتی کسانی مثل کیارستمی هم در فضای پس از انقلاب به اوج رسیدند، چون بستری فراهم شد که سینما نهتنها به عنوان سرگرمی، بلکه به عنوان ابزاری برای بیان دغدغههای اجتماعی و فرهنگی دیده شود.
در حوزهی مدیریت سینمایی، برخی منتقدان معتقدند سیاستگذاریهای دولتی گاه دستوپاگیر بوده و به جای حمایت، محدودیت ایجاد کرده است. نظر شما چیست؟
بله، این نقد وارد است که گاهی بروکراسی اداری یا سلیقهای شدن نظارتها باعث کندی روندها شده، اما در کل، مدیران سینمایی با انگیزهی بالا تلاش کردهاند. مشکل اصلی، عدم تثبیت مدیریت در برخی مقاطع بوده است. مثلاً در دههی ۶۰، با ثبات مدیریتی، شاهد شکلگیری نهادهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای جوان بودیم که به رشد سینما کمک کرد. اما در سالهای بعد، تغییرات مدیریتی گاه باعث شد برنامههای بلندمدت بهدرستی اجرا نشوند.
و سوال آخر: آیندهی سینمای ایران را چگونه میبینید؟ چه راهکارهایی برای بهبود مدیریت سینمایی پیشنهاد میکنید؟
آینده سینمای ایران، این هنر-صنعت تأثیرگذار که توانسته در چهار دهه اخیر هم در عرصه داخلی مخاطبان خود را جذب کند و هم در محافل بینالمللی خوش بدرخشد، در گرو تحقق سه اصل بنیادین است: نخست، برقراری تعادلی ظریف و هوشمندانه میان حمایتهای دولتی و آزادی خلاقانه هنرمندان؛ بدین معنا که اگرچه حمایت نهادهای فرهنگی از سینما ضروری است، اما این حمایت نباید به قیمت ایجاد سینمایی گلخانهای و دور از جریانهای زنده اجتماعی تمام شود. دوم، توجه جدی به چرخه اقتصادی سینما که هم شامل توسعه زیرساختهای داخلی مانند سالنهای سینما و پلتفرمهای دیجیتال میشود و هم مستلزم برنامهریزی استراتژیک برای صادرات فیلم به کشورهای همزبان و همفرهنگ در منطقه است. سوم، و شاید مهمتر از همه، تأمین ثبات مدیریتی در بدنه سیاستگذاری سینمایی است که تنها از طریق به کارگیری مدیران کارآمد، با تجربه و آشنا با تاریخ سینمای ایران محقق میشود؛ مدیرانی که بتوانند با درس گرفتن از تجربیات گذشته و با نگاهی آیندهنگر، برنامههای بلندمدتی را تدوین و اجرا کنند. بدون شک، سینمای ایران با تکیه بر این سه اصل و با بهرهگیری از سرمایههای انسانی کارآمد و خلاق خود – که طی نسلهای مختلف پس از انقلاب پرورش یافتهاند – این ظرفیت را دارد که هم در عرصه داخلی به رسانهای جریانساز و تأثیرگذار تبدیل شود و هم در صحنه جهانی، پرچمدار سینمایی با هویت، عمیق و در عین حال جذاب باشد؛ مشروط بر آنکه مدیریت این عرصه با درایت، آیندهنگری و درک درستی از ماهیت پیچیده هنر-صنعت سینما هدایت شود.
بسیار متشکر از تحلیلهای ارزشمندتان.
من هم از شما سپاسگزارم.
چوب حراج بر اعتبار جشنواره کن
جعفر پناهی، کارگردان ایرانی، در جشنواره کن ۲۰۲۵ برای فیلم «یک تصادف ساده» جایزه نخل طلای بهترین فیلم را دریافت کرد. این جایزه، هرچند ممکن است برای سینمای ایران افتخاری محسوب شود، اما انتقادهایی را نیز برانگیخته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم.
برخی منتقدان معتقدند که انتخاب فیلم پناهی بیش از آنکه بر اساس ارزشهای سینمایی باشد، تحت تأثیر مسائل سیاسی قرار گرفته است. جشنوارههای بینالمللی مانند کن اغلب به فیلمهایی با مضامین اعتراضی و انتقادی از جوامع – به اعتقاد آنان با فضای سیاسی بسته – توجه ویژهای نشان میدهند. فیلم «یک تصادف ساده» که بر اساس گفته خود پناهی از تجربههای زندان اوین الهام گرفته و بدون مجوز رسمی در ایران ساخته شده، به نظر میرسد بیش از کیفیت هنری، به دلیل مضمون سیاسی و روایت انتقامجویانهاش مورد توجه داوران بوده است. این رویکرد شائبه سیاسیکاری در انتخاب برنده را تقویت نموده، ارزشهای احتمالی سینمایی اثر را تحتالشعاع قرار داده است.
دوم، برخی رسانههای کشور مثل روزنامه فرهیختگان، فیلم پناهی را سیاهنما توصیف کرده و تأکید میکند چون این فیلم تصویری یکجانبه و منفی از جامعه ایران ارائه میدهد و البته با واقعیتهای پیچیده کشور نیز همخوانی چندانی ندارد، مورد توجه واق شده است، ضمن این که جعفر پناهی همواره با تمرکز بر موضوعاتی مانند فقر، نابرابری و سرکوب، صرفاً به دنبال جلب توجه جشنوارههای غربی است که به چنین روایتهایی تمایل دارند.
سوم، برخی معتقدند که موفقیتهای مکرر پناهی در جشنوارههای بینالمللی، از جمله کن، ونیز و برلین، تا حدی به دلیل «شرقشناسی» و نگاه کلیشهای این جشنوارهها به سینمای ایران است. این دیدگاه میگوید که جشنوارههای غربی اغلب به دنبال آثاری هستند که با پیشفرضهای آنها درباره جوامع شرقی همخوانی داشته باشد، و این ممکن است باعث شود ارزش واقعی آثار سینمایی کمتر مورد قضاوت قرار گیرد.
در هر حال، هرچند نمیتوان بیباکی و تهور پناهی را در ساخت فیلم تحت شرایط – به قول خودش – دشوار و محدودیتهای سیاسی نادیده گرفت، اما اعلام نظر وزیر امورخارجه ی فرانسه جایی برای حدس و گمان باقی میگذارد که آیا جایزه نخل طلا به دلیل کیفیت سینمایی به او اهدا شده یا عوامل سیاسی علیه جمهوری اسلامی در این تصمیم نقش داشته است. این موضوع اعتبار هنری چنین جوایزی را در نگاه مخاطبان و منتقدان خدشهدار میکند.
جایزهی ضد ایرانی، باعث احضار کاردار فرانسه به وزارت خارجه
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از رصداخبار؛ درپی اظهارات مداخلهجویانۀ وزیر خارجه فرانسه علیه ایران، کاردار این کشور در تهران به وزارت خارجه احضار شد.
رئیس ادارۀ دوم غرب اروپای وزارت خارجه، این اظهارات را دخالت آشکار در امور داخلی ایران خواند و خواستار توضیح رسمی پاریس شد. او همچنین استفاده سیاسی دولت فرانسه از رویدادهای فرهنگی را محکوم کرد و گفت: دولتی که از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی است، صلاحیت اخلاقی برای اتهامزنی ندارد.
وزیر خارجۀ فرانسه امروز جایزۀ جعفر پناهی در جشنوارۀ کن را نمادی از «مقاومت در برابر ظلم» توصیف کرده است / در همین حال، برخی کاربران خاطرنشان کردند که فرانسه چند روز پیش میزبان محمد الجولانی، سرکردۀ شورشیان سوریه و عضو سابق القاعده، بود که این اقدام پرسشهایی را دربارۀ استانداردهای دوگانه پاریس ایجاد کرده است.
تاریخ «دفاع مقدس» اقیانوسی از ناگفتههاست و وظیفه ما حفظ ارتباط نسل جدید با این تاریخ است
سینماپرس: همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر، پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما به همراه محسن برمهانی معاون سیما از پشتصحنه مجموعه نمایشی «۰۲۴» با موضوع دفاع مقدس بازدید کرد.
توصیههای مخبر به افزایش بصیرت، وحدت و باور به توان داخلی
مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی در اختتامیه بیست و دومین همایش سوختگان وصل تاکید کرد: امروز بیش از هر زمان، نیازمند تقویت جبهه بصیرت، وحدت و باور به توان داخلی هستیم. دشمنان با وارونهنمایی حقایق و شبههافکنی بهدنبال ایجاد شکاف در جامعه هستند، اما ملت ما با تکیه بر آگاهی، راه شهیدان را ادامه خواهد داد.