تماشای رایگان فیلم‌های دفاع مقدس و مقاومت

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ پلتفرم «عماریار» همزمان با ایام جنگ تحمیلی با رژیم صهیونیستی، اشتراک یک‌ماهه رایگان برای کاربران خود در نظر گرفت.

بر اساس این گزارش، مقام معظم رهبری اخیراً با تاکید بر اهمیت نقش مروجان معارف اسلامی و انقلابی فرمودند: «زندگی را با قوت ادامه دهید، به‌خصوص کسانی که امور تبلیغی و تبیینی را برعهده دارند کارهای خود را با قوت ادامه دهند و به خدای متعال توکل کنند.»

در همین راستا، مجموعه فرهنگی «عماریار» با هدف ترویج فرهنگ مقاومت و جهاد تبیین، طرح اهدای اشتراک رایگان یک‌ماهه را به اجرا گذاشته است. علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به وب‌سایت رسمی این مجموعه به نشانی ammaryar.ir و استفاده از کد تخفیف iran، به آرشیو گسترده‌ای از فیلم‌های سالم، جذاب و آموزشی به صورت رایگان دسترسی پیدا کنند.

«عماریار» به عنوان یکی از پایگاه‌های محتوای چندرسانه‌ای انقلابی، مجموعه‌ای از فیلم‌ها، مستندها، آموزش‌ها و برنامه‌های فرهنگی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

فرصت شبکه نمایش خانگی / تهدید شبکه نمایش خانگی

امروزه شبکه نمایش خانگی، بیش از هر زمان دیگری بین مردم جا باز کرده‌ و مخاطبان زیادی را به‌دست آورده‌ است؛ با این حال، همچنان چالش‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از آن به‌آسانی گذر کرد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایمنا، رسانه خانگی یا شبکه نمایش خانگی یا ویدئو رسانه به ناشر فیلم‌ها یا سریال‌ها گفته می‌شود. یک رسانه خانگی ممکن است دوبلاژ و توزیع یک فیلم را انجام دهد یا ممکن است خود دست به تولید بزند و محصولی را توزیع کند.

امروزه شبکه نمایش خانگی و پلتفرم‌ها، بیش از هر زمان دیگری بین مردم جا باز کرده‌اند و مخاطبان زیادی را به‌دست آورده است؛ سرویس‌ها و پلتفرم‌های اشتراک ویدئو و به‌طور خلاصه ظرفیت نمایش‌های خانگی در مقایسه با دیگر ابزارهای رسانه‌ای همچون سینما، مزیت‌هایی از جمله در دسترس بودن، ارزان‌قیمت بودن و نداشتن محدودیت زمانی در طول شبانه‌روز دارند، با این حال، همچنان چالش‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از آن‌ها به‌آسانی گذر کرد و یکی از این چالش‌ها، محتواست؛ محتوایی که گاهی به سویی می‌رود که با ارزش‌های مردم متناقض است و در زبان عام و خودمانی به جایی می‌رسد که دیگر نمی‌توان با خانواده به تماشای آن نشست!

با توجه به فرصت‌های خلاقانه و محدودیت‌های کمتری که شبکه نمایش خانگی در خود دارد، می‌تواند بستری مناسب برای برنامه‌سازان و فیلم‌سازان باشد، هرچند اینکه محدودیت‌های کمتر برای نمایش خانگی، فرصت به حساب می‌آید یا تهدید، خود جای سوال دارد.

وقتی برای تبلیغات هزینه می‌دهیم

حمیدرضا کاظمی‌پور، منتقد سینما، تئاتر و تلویزیون به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: مهم‌ترین دلیل گرایش برنامه‌سازان به نمایش خانگی و پلتفرم‌ها، مدیریت فرهنگی صداوسیماست که گاهی به‌دلیل سخت‌گیری‌ها، کمتر در آن شاهد خلاقیت هستیم، همچنین بیشتر برنامه‌های آن به محتواها، سوالات و مهمان‌های تکراری تبدیل شده است و جذابیت کمتری برای مخاطب دارد.

وی می‌افزاید: این پلتفرم‌ها و نمایش خانگی، موجب رشد تکنیکال شده است، یعنی به لحاظ ساخت و تولید، با آثار به‌نسبت رقابتی و باکیفیت از نظر تکنیک روبه‌رو هستیم، اما در کنار این‌ها به آسیب‌شناسی نیز نیاز داریم، یعنی نشان دادن یک راه عملیاتی برای اینکه بتوانیم تولیدات فاخرتری داشته باشیم. سریال‌های خانگی ما درگیر یک موضوع می‌شود و اگر مورد استقبال قرار گرفت یا آن‌قدر طی چند فصل ادامه پیدا می‌کند که از جذابیت آن کاسته شود یا همه فیلم‌ها به سمت همان محتوا می‌رود که قمه‌کشی، عشق و عاشقی و خشونت نمونه آن است؛ موضوع دیگر در شبکه نمایش خانگی، تبلیغات بین برنامه‌هاست که باید حذف شود، زیرا مخاطب، هزینه پرداخت می‌کند تا از محتوا استفاده کند نه اینکه دائم تبلیغ ببیند.

منتقد سینما با اشاره به ابتذال در نمایش خانگی و رئالیتی‌شوها گفت: در واقع رئالیتی‌شو به‌دنبال پیام‌های فاخر اخلاقی نیست و ماهیت سرگرم‌کننده دارد که در کنار خود می‌تواند شامل پیام‌های محیط زیستی، انسان‌دوستانه و اینگونه موارد باشد، اما این سرگرمی نباید به هر قیمتی اتفاق بیفتد و به سمت و سوی غیراخلاقی برود، بلکه باید با کمک خلاقیت در موقعیت‌های مختلف موجب ایجاد خنده شود. امیدوارم رقابت ایجاد شده در شبکه‌های نمایش خانگی که موجب رشد در سطح کیفی آثار شده است به لحاظ محتوایی هم ارتقا پیدا کند و شاهد تولیدات فاخر و در شأن فرهنگ ایران‌زمین باشیم.

تلویزیون به سمت آثار فاخر برود

در ادامه شاهین شجری‌کهن، منتقد سینما و نویسنده به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: در محیط فرهنگی و هنری، همه‌چیز تحت کنترل و نظارت است و پلتفرم‌ها توانسته‌اند مسیر جدیدی را باز کنند که از لحاظ گردش سرمایه و بازار عرضه و تقاضا، هنوز نوپاست و نظارت دولت و نهادهای رسمی روی این پلتفرم‌ها و فضای مجازی به اندازه چرخه سینما یا تلویزیون عمیق نیست؛ این محدودیت‌های کمتر، موجب چرخش آزاد سرمایه نیز شده است و یک سریال، خیلی سریع به یک محصول فرهنگی عرضه‌شده تبدیل می‌شود، البته رقابت پلتفرم‌ها علاوه‌بر گردش مالی خوبی که دارد، باعث شده است که از فرصت‌ها برای مخاطبی که امروز با سبک‌ها و تکنیک‌های فیلم‌ها در سطح دنیا آشناتر است، به‌طور جدی استفاده شود.

وی می‌افزاید: در کنار این موضوع، باز بودن دست تهیه‌کننده و صاحبان اثر در تبلیغات، اطلاع‌رسانی و استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی موجب شده است که این تولیدات مورد استقبال بیشتری قرار بگیرد، در حالی که در بحث ساخت فیلم در سینما، فراز و نشیب‌های زیادی وجود دارد که بسیاری از کارگردانان را از ساخت فیلم منصرف می‌کند، علاوه‌بر این، برای اکران فیلم به امکانات نیاز است که بیشتر اوقات کافی نیست، همچنین فیلم‌های کمدی بسیار پرفروش، فیلم‌ها با محتوای جدی را زیر سایه خود می‌گیرند، در حالی که در پلتفرم‌ها این مشکلات کمتر وجود دارد.

منتقد سینما تصریح می‌کند: شاید یکی دیگر از دلایل موفقیت شبکه نمایش خانگی، واقع‌گرایی و تصویر نزدیک‌تر به جامعه امروز نسبت به تلویزیون است، با این حال فکر می‌کنم که تلویزیون باید به سمت سریال‌های تاریخی و فاخر برود زیرا در پلتفرم‌ها، این امکان وجود ندارد.

شجری‌کهن خاطرنشان می‌کند: ابتذال بحث مفصلی است که وقتی سرمایه‌سالاری در فضای مجازی وجود داشته باشد، ایجاد می‌شود؛ به‌طور طبیعی تعدادی از تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان برای گرفتن بازدید به هر راهی از جمله ابتذال و عبور از خط قرمزها متوسل می‌شوند. در سینما، فروش کمتر یا بیشتر یک فیلم، جاافتاده‌تر است و ممکن است یک اثر با محتوای خوب، فروش کمتری داشته باشد، اما در نمایش خانگی این‌طور نیست‌.

به گزارش ایمنا، با وجود دیدگاه‌های مختلف، آنچه همه بر آن اتفاق نظر دارند، موضوع محتوای مناسب است؛ محتوای شبکه نمایش خانگی با تمام واقع‌گرا بودن، نباید در دام خشونت، خیانت و ابتذال بیفتد، چراکه ممکن است اثرات منفی زیادی بگذارد، این در حالی است که می‌تواند بستری برای ساخت آثار فاخر باشد، بنابراین باید گفت همان‌طور که می‌توان به نمایش خانگی به چشم یک فرصت نگاه کرد، این تولیدات می‌تواند با محتوای خود تهدیدی برای سبک زندگی ایرانی-اسلامی باشد.

بیانیه نماوا در خصوص سریال سووشون

نماوا با انتشار بیانیه‌ای ضمن ابراز پشیمانی از مسائل پیش آمده پیرامون سریال­ سووشون به مخاطبان خود گفته است: تا زمان دریافت تایید نهایی از مراجع قضایی وقانونی، سووشون را تبلیغ، بازنشر و قسمت‌های جدید را منتشر نمی‌کنیم.

بیانیه ساترا درخصوص توقف پخش مجموعه «سووشون»

براساس ضوابط جاری، تمامی آثار نمایشی، ملزم به اخذ مجوز ساخت (طرح اولیه، فیلمنامه و تولید) و انتشار هستند. درخصوص مجموعه «سووشون»، کلیات طرح که اقتباسی از اثر ماندگار ضد استعماری استاد سیمین دانشور بود، برای نگارش فیلمنامه مورد موافقت قرار گرفت؛ لیکن فیلمنامه ارائه شده نتوانست مجوز تولید را اخذ کند.

سووشون؛ نداشتن مجوز، تمکین نکردن از قانون، توقیف!

مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد: سریال سووشون به دلیل نداشتن مجوز قانونی و تمکین نکردن از مراجع ذیربط توقیف شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایرنا از مرکز رسانه قوه قضاییه، سریال سووشون محصول شبکه نمایش خانگی است. این سریال به دلیل عدم دریافت مجوزهای قانونی توقیف شد.

براساس این گزارش، با توجه به تخلف صورت گرفته از سوی شبکه نمایش خانگی نماوا و امتناع آن از انجام تعهدات قانونی، این پلتفرم (سکو) مسدود شد.

سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار و تهیه‌کنندگی محمدحسین قاسمی در ۳۰ قسمت تولید شده است. سریال «سووشون» تولید سنگینی را پشت سر گذاشته و پس از حدود چهار سال آماده نمایش شده است. این سریال به زندگی خانواده‌ای ایرانی در زمان اشغال کشور توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم می‌پردازد. داستان در شهر تاریخی شیراز می گذرد؛ زری، همسر و مادری جوان است که علاوه بر مواجهه با آرزوی داشتن یک زندگی خانوادگی سنتی و نیاز برای یافتن هویت فردی، تلاش می کند تا به طریقی با همسر کمال گرا و سخت گیر خود کنار آید…

بهنوش طباطبایی، میلاد کی‌مرام، فرشته صدرعرفایی، سام درخشانی، مریم سعادت، ترلان پروانه، آرمین رحیمیان، مزدک میرعابدینی، بابک کریمی، سهیل مستجابیان، هوتن شکیبا، آزاده صمدی و…و با هنرمندی مجید صالحی ازجمله بازیگران سریال هستند.

آیین نامه و مقررات جشن «نگاه» برترین‌های شبکه خانگی اعلام شد

«نگاه» دریچه‌ای است برای انتخاب برترین‌های حوزه سینما و شبکه خانگی از زاویه دید رسانه «فیلم‌نیوز» مراسمی که قرار است در اولین گام به معرفی برترین‌ آثار نمایشی شبکه خانگی در دوسال اخیر بپردازد.

 به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از فیلم‌نیوز؛ آیین نامه و مقررات جشن «نگاه» برای انتخاب برترین‌های شبکه خانگی اعلام شد

باظهور پلتفرم‌ها و قرار گرفتن آن‌ها در چرخه تولیدات نمایشی و رئالیتی‌شوها ، شبکه خانگی جان دوباره‌ای گرفت بنحوییکه هر سال شاهد تولید و پخش تعداد قابل توجهی سریال و رئالیتی‌شو در بستر این پلتفرم‌ها هستیم. با توجه به اینکه آثار تولید شده در شبکه خانگی آنطوریکه باید مورد قضاوت و داوری قرار نگرفته‌اند، رسانه «فیلم‌نیوز» در صدد است تا به شکل فنی و محتوایی به ارزیابی این آثار بپردازد. این رسانه در نظر دارد زین پس در دو بخش «سینمایی» و «شبکه خانگی» با برپایی مراسمی تحت عنوان «نگاه» برگزیدگان خود را با اهدای تندیس «سرو طلایی» معرفی کند.این رسانه در اولین گام به سراغ محصولات نمایشی شبکه خانگی رفته و قصد دارد برترین‌های این عرصه در بخش نمایشی را در معرض داوری هیاتی متشکل ار اهالی سینما و اصحاب رسانه قرار دهد. قوانین و مقرارات این مراسم در قالب اساسنامه‌ای تدوین شده که در اسلایدهای پیش رو تقدیم شده است.

یک ) شرایط حضور آثار | در نخستین مراسم انتخاب برترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی ، آثاری مورد ارزیابی قرار می‌گیرند که در بازه زمانی اسفند 1401 تا پایان اسفند 1403 پخش آن‌ها شروع و به پایان رسیده باشد. به این ترتیب سریال‌های که شروعشان در این بازه زمانی نبوده و فقط در این بازه پخششان به پایان رسیده مورد قضاوت قرار نمی‌گیرند و سریال‌های که پخششان بعد از این بازه زمانی ادامه یافته و یا به پایان رسیده‌اند هم در دور بعد مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

دو ) هیات انتخاب |با توجه به بازه زمانی در نظر گرفته شده (اسفند 1401 تا پایان اسفند 1403) 32 سریال شرایط حضور در این مراسم را به دست آورده‌اند . متذکر می‌شود که این آثار در بازه زمانی تعریف شده پخششان شروع و پایان یافته است. این آثار توسط هیاتی 5 نفره  متشکل از موسس رسانه ، سردبیر و دبیر تحریریه فیلم‌نیوز و دو نفر از اصحاب رسانه مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت آثار برتر برای داوری نهایی انتخاب می‌شوند.

سه ) هیات داوران | شورای سیاستگذاری جشن «نگاه» با بررسی چالش‌هایی که پیرامون انتخاب برگزیدگان در مراسم‌های مشابه اتفاق می‌افتد تصمیم گرفت تا اعضای هیات داوران خود را از بین اهالی سینما و سریال در شاخه‌های مختلف انتخاب کند. از همین رو تصمیم بر این گرفته شده تا از هر رشته یک فرد صاحب‌نام در جمع هیات داوران قرار بگیرد. به این ترتیب جمع هیات داوران را یک کارگردان ، دو بازیگر ، یک فیلمنامه‌نویس ، یک تهیه‌کننده و یک سینماگر در رشته‌های فنی (فیلمبرداری، تدوین، موسیقی ، جلوه‌های ویژه بصری، صدابردار، طراح گریم، طراح صحنه و لباس ) و نماینده فیلم‌نیوز تشکیل می‌دهند. این هیات زیر نظر دبیر مراسم که یکی از کارگردانان به‌نام سینمای ایران است برگزیدگان خود را در رشته‌های مختلف معرفی می‌کنند.

چهار ) جوایز (بخش اول) | جوایز جشن «نگاه» در سه بخش کلی تقدیم می‌شود. در بخش اول جوایز در این رشته‌ها اهدا خواهد شد

1. بهترین سریال (جایزه این بخش به تهیه‌کننده اثر اهدا می‌شود)

2. بهترین کارگردان

3. بهترین فیلمنامه

4. بهترین بازیگر نقش اول زن

5. بهترین بازیگر نقش اول مرد

6. بهترین بازیگر مکمل زن

7. بهترین بازیگر مکمل مرد

8. جایزه ویژه هیات داوران

پنج : جوایز (بخش دوم) | بخش دوم، جوایز رشته‌های منحصر بفردی است که برای نخستین بار در در این مراسم به برگزیدگان اهدا می‌شود. هدف از اهدای این جوایز ترغیب و تشویق سازندگان برای عناصر مهمی است که در سریال‌های خانگی از اهمیت بالایی برخوردارند، اما کمتر به آن‌ها توجه شده است. بر همین اساس این جوایز در بخش‌های زیر تقدیم می‌شود.

1. یهترین قسمت اول (پایلوت)

2. بهترین پایان بندی

3. بهترین بازیگر مهمان (در تعدادی از سریال‌های خانگی برخی بازیگران در به عنوان مهمان در یک یا چند اپیزود بازی کرده‌اند که عملکرد آن‌ها به شکل مجزا در این رشته مورد ارزیابی قرار می‌گیرد)

توضیح : جوایز در بخش‌های بهترین پایلوت و بهترین پایان‌بندی به خالقان اثر که شامل کارگردان و نویسندگان می‌شود ، اهدا خواهد شد.)

شش ) نامزدها و برگزیدگان | هیات داوران موظف هستند در هر رشته فقط 5 نامزد را معرفی کنند که البته شورای سیاست گذاری برای یکی از این رشته‌ها ؛یعنی رشته «بهترین بازیگر مهمان» استثنا قائل شده و داوران می‌توانند در این رشته 6 نامزد معرفی کنند. از آنجاییکه در این بخش تفکیک جنسیتی وجود ندارد و تعداد بازیگران مهمان زیاد و متنوع است هیات داوران این آزادی عمل را دارند که یک نامزد بیشتر معرفی کنند. در بخش برگزیدگان هم هیات داوران فقط موظف است یک برگزیده انتخاب کند و اجازه اهدای جایزه هم عرض، دیپلم افتخار و تقدیر را ندارد.

هفت) انتخاب مردمی | یکی از مهم‌ترین جوایز جشن «نگاه» انتخاب برترین سریال خانگی از نگاه مخاطبان است. طی این سال‌ها این امر توسط رسانه‌های مختلف از طریق نظرسنجی ، ثبت کامنت و …. انجام شده که با توجه به کاستی‌هایی که در این زمینه وجود دارد این نوع انتخاب نمی‌تواند مبنای درستی داشته باشد. از همین رو فیلم‌نیوز این بخش را با همکاری اپلیکشن «هف هشتاد» به سرانجام می‌رساند. در این بخش تمامی 32 سریالی که در بازه زمانی تعریف شده شروع و پایان یافته‌اند مورد قضاوت مردمی قرار می‌گیرند. این آثار هرکدام دارای یک کد دستوری خواهند بود که مخاطبان با استفاده از آن کد دستوری می‌توانند به سریال برگزیده خود رای بدهند. اطلاعات تکمیلی در این زمینه طی روزهای آتی ارائه خواهد شد.

هشت ) نحوه اهدا جوایز | جشن «نگاه» به شکل مجازی برگزار می‌شود و برگزیدگان جایزه اصلی خود که تندیس سرو زرین است از دبیر جشن، اعضای هیات داوران و برخی ستارگان سینما دریافت خواهند کرد.

فرافکنیِ سیستماتیک: بازی دوگانهٔ نخبگانِی که باد می کارند

یادداشت مدیر مسئول

محمد مهدی عسگرپور در یادداشتی طنازانه در پاسخ به یادداشت دیگری گفته: «آن‌ها که باد کاشتند، مجبورند طوفان درو کنند»! و بعد نتیجه گرفته که «هرچیزی درکشورمان از جمله سینمای ایران بی‌نصیب از تناقضات سیستماتیک جاری در ایران نیست و اگر فکر می‌کنیم یک سازمان یا یک نهاد صنفی، بی‌همگرایی ساختاری با سایر نهادها می‌تواند توازن جدیدی که برخلاف جهت وجه غالب و رایج کشور است، برقرارکند، گمانم شیپور را از سرگشادش نواخته‌ایم.» و با دلسوزی ساده­ دلانه­ ای نخست به خودش و دیگران توصیه کرده که با این بلبشو کنار بیایند. هیچ کس نداند، خودش می­داند که هیچ یک از حرف­ هایش را قبول ندارم و بلکه او را همانند بازیکنی می­ دانم که توپ را از انتهای زمین تا دم دروازه به سختی دریبل می ­کند و وقتی به دروازه ­ی حریف می ­رسد، به خارج از زمین می ­فرستد! و از فحش و ناسزای هواداران لذت می ­برد! علت واکنش به مطلب غیرمنصفانه­ ی او، برخورد ساده ­لوحانه­­ اش با موضوع است. من اساساً تعبیر «تناقضات سیستماتیک جاری در ایران» را قبول ندارم. اما علی­ رغم این حرف سر تا پا غلط و ناجوانمردانه، فرض محال را بر این می ­گذارم که درست می­ گوید و موقتاً با تصویری که از لولوها می­سازد کنار می­ آیم؛ لولوهایی که شیپور را از سر گشادش می­ زنند، باد کاشته ­اند و حالا باید طوفان درو کنند، و حقشان هم هست!

آنان را که از او شناختی ندارند، به جستجوی مختصری در اینترنت ارجاع می­ دهم که فقط بر اساس اطلاعات منتشر شده (نه مسئولیت­ های مخفی و محرمانه ­اش!) به فهرست عریض و طویل مسئولیت­ های دولتی، غیردولتی، حکومتی، خصوصی، عمومی، و صنفیِ داخلی و خارجی­ اش دست خواهند یافت که نشان می‌دهد حداقل در 40 سال از 45 سال گذشته، به طور لاینقطع و مستمر، در طیف وسیعی از سمت‌ها در سازمان‌های کلیدی سینمایی و تلویزیونی حضور و نقش پررنگی داشته و همچنان دارد؛ و با خستگی­ ناپذیریِ مثال زدنی هم­زمان بار چندین مسئولیت را به دوش می­ کشد و باز هم اگر بار بخورد بدش نمی ­آید که پشتش را به مسئولیتی جدید بدهد! گر چه همزمان فیلم و سریال هم بسازد! البته ناگفته پیداست که خودش اعتبار چندانی ندارد، بلکه او نماینده جریانی است که همیشه بوده و هست و خواهد بود و همانند هم ­باندی ­هایش در تمام دوره ­های چپ، راست، بالا، پایین، انقلابی، غیرانقلابی، و ضدانقلابی همچنان از رانت ­های گوناگون اعتباری، مالی، صنفی، شغلی، اطلاعاتی، امنیتی، و… برخوردار بوده و هست. حالا او با این سابقه ادعا می ­کند هیچ مسئولیتی در این «باد کاشتن و باد درو کردن» نداشته است! این «اصل تناقض» است؟! این همه سوابق ریز و درشت، و ادعای بی‌تقصیری؟!

تناقض آشکار در اینجاست که یک نفر (به عنوان نمونه ­ای از یک باند) با این حجم از سابقه و نفوذ در سطوح بالای مدیریت و تصمیم‌گیری در ساختار سینما و تلویزیون ایران، خود را صرفاً ناظر یا قربانی «فساد سیستماتیک» و «تناقضات عمیق» معرفی و از مسئولیت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل‌گیری و تداوم وضع موجود در سینما و تلویزیون شانه خالی کند؛ در حالی که نه تنها همواره عضوی از این «سیستم» بوده‌، بلکه از معماران اصلی آن محسوب می‌شود. اگر واقعاً «فساد سیستماتیک» وجود دارد، آیا هیچ یک از اعضای این باند به عنوان بخشی از معمارانِ سیاست‌گذاریِ فرهنگیِ چهار دهه‌ی اخیر، حتی یک سند از تلاش‌های اصلاحیِ ناموفقِ خود ارائه داده ­اند؟ قطعاً نه! پس مشخص است که تصمیمات، سیاست‌گذاری‌ها، و رویکردهای این باند در جایگاه‌های مدیریتی، قطعاً در شکل‌گیری یا تثبیت همان «تناقضات سیستماتیک» و «فساد سیستماتیک» (که او و هم­ باندی­ هایش می­ گویند) نقش داشته است.

بهره‌مندیِ «حتی بلغ الحلقوم»  از «سفره گسترده و بی­ دغدغه­ ی رانت­ های حرام سیاسی و اقتصادی، و…» این پرسش را پررنگ‌تر می‌کند که امثال او چگونه بدون این که خنده­ شان بگیرد متوهّمانه، بی آنکه سهم خود را در این مشکلات بپذیرند، دیگران را به خاطر وجود آن «لولوی خیالی» سرزنش کرده، با فرافکنی برای پاک کردن صورت‌مسئله تلاش نمایند. ضمن آن که آمرانش از او بخواهند تا تنور داغ است، نان را بچسباند و پا را از گلیم خود درازتر کرده، به جای آنکه به نقش خود در این فرآیند بپردازند، با استفاده از همان رانت ­هایی که اشاره شد، مسئولیت را به گردن دیگران، بخصوص «مسئولان بلندپایه» بیاندازند، در حالی که خودشان نیز به نوعی جزو همان «مسئولان بلندپایه» محسوب می‌شوند.

فرافکنی ناجوانمردانه آن­ها که سابقه­ ای طولانی و پرنفوذ در قدرت دارند و از مزایای آن بهره برده­ اند، در حالی که خود بخشی جدایی‌ناپذیر از آن «سیستم» بوده و همچنان هستند، به این معناست که یا از درک عمیق ساختارها و نقش خود در آن‌ها عاجزند، یا به شکل آگاهانه‌ای این مسئولیت را انکار می­کنند. آنان در این سناریوی خودنوشته، قطعاً نمی توانند نقش «ناظر منفعل» را بازی کنند، بلکه به واقع، نقش اصلی قهرمان داستان به عهده ­ی آن­هاست و نمی‌توانند خود را از تبعات «بادهایی که کاشته ­اند» مبرّا بدانند.

بی­ تردید می ­بایست به صورتی کارشناسانه، عمیق، و عالمانه در فرصتی وسیع، ریشه­ ها و آثار مسائل و مشکلات تو در توی سینما و تلویزیون را مورد بررسی و مداقّه قرار داد و صد البته اکنون بنایی بر آن ندارم، بلکه مطابق معمای راسل که در گفتمان انتقادی­ اش می­گوید: «چگونه عضوی از یک سیستم می‌تواند کل سیستم را نقد کند، بی‌آنکه موقعیت خود را به عنوان جزئی از مسئله بپذیرد؟» تنها قصدم از این نوشته بیان این «تناقض» در جهت روشن‌کردنِ این مکانیسمِ خودفریب‌کارانه است که صداقت نویسنده ­ی آن «یادداشت عاری از حقیقت» را هم زیر سوال برده، این فرضیه را تقویت می‌کند که او در حال فرافکنی مسئولیت از خود و جریانی است که به آن تعلق دارد؛ از جنس همان­هایی که با استفاده از مکانیسم «تطهیرِ خودِ نخبه‌گرایانه» خودشان صبح جمعه فهمیدند بنزین گران شده است!

دکتر رمضانی: سینمای ایران فطری‌تر شود، جهانی‌تر می درخشد

محمدرضا رمضانی فرانی، متولد ۱۳۴۲ در تهران، دارای دکترای مدیریت با گرایش استراتژیک و فارغ‌التحصیل رشته تصویربرداری از دانشکده صدا و سیما، چهره‌ای پیشکسوت و تأثیرگذار در عرصه رسانه ملی است. ایشان با سابقه‌ای درخشان به عنوان تهیه‌کننده ارشد تلویزیون و تصویربردار، مسئولیت‌های مدیریتی متعددی را در رسانه ملی بر عهده داشته‌اند، از جمله مدیریت کل تحلیل و بررسی حوزه ریاست، مدیریت کل اجرایی و رسیدگی حوزه ریاست، مدیریت پشتیبانی تولید شبکه دو سیما، مدیریت گروه تلویزیونی بسیج، مدیریت تامین برنامه شبکه قرآن، و همچنین مدیریت سیمای استان‌ها و صدای استان‌ها. وی در نقش‌های کلیدی دیگری همچون دبیری جشنواره برترین‌های سیما در ماه مبارک رمضان، دبیری شورای مشورتی ریاست صدا و سیما، و تدریس در دانشگاه علمی‌کاربردی نیز ایفای نقش کرده‌اند. عضویت در شوراهای طرح و برنامه، برآورد و سیاستگذاری شبکه‌های سیما و تولیدات بسیج، گواه دیگری بر تخصص و تعهد ایشان است. از همکاری‌های هنری شاخص ایشان می‌توان به مشارکت در تولید آثاری چون سریال‌های مریم مقدس، کوچک جنگلی، و فیلم سینمایی ملک سلیمان نبی(ع) اشاره کرد. همچنین تهیه‌کنندگی سریال حجاب، راه رستگاری، مجری طرح و جانشین تهیه‌کننده فیلم سینمایی خورشید نیمه‌شب، و مدیریت پروژه مینی‌سریال خط مقدم از دیگر افتخارات کاری وی محسوب می‌شود. مدیریت پشتیبانی تولید ده‌ها فیلم و سریال داستانی و تله‌تئاتر، همراه با تأسیس و عضویت در هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی‌هنری تصویرسازان صبح صادق، نشان‌دهنده روحیه خلاق، مدیریت جامع‌نگر و تعهد بی‌چون‌وچرای ایشان به عرصه فرهنگ و هنر ایران اسلامی است.

با سلام و تشکر از شما آقای رمضانی که وقت خود را در اختیار ما گذاشتید. شما اشاره کرده‌اید که سینمای ایران از نظر تکنیکی و هنری در جایگاه خوبی قرار دارد، اما از نظر محتوایی با افول مواجه شده است. آیا این تناقض نیست که از یک سو پیشرفت فنی داریم و از سوی دیگر پسرفت محتوایی؟

سلام و سپاس از شما. به نظر من این دو موضوع لزوماً متناقض نیستند. پیشرفت تکنیکی و هنری ناشی از افزایش دانش فنی، دسترسی به ابزارهای نوین، و حضور نیروهای خلاق و مدیریت اجرایی قوی در این حوزه است. اما محتوا ریشه در اندیشه، فرهنگ و مدیریت کلان فکری دارد. خوشبختانه تکنولوژی و دانش فنی به سرعت پیشرفت کرده و تولیدات سینمایی ما هم از نظر کمی افزایش یافته، اما متأسفانه این رشد کمی با غنای محتوایی همراه نبوده است. در نتیجه، اگرچه آثار ما از نظر فنی جایگاه مناسبی دارند، برخی از آنها از نظر محتوایی دچار افول شده‌اند.

برخی معتقدند بخشی از این افول محتوایی متوجه مدیران فرهنگی کشور است. نظر شما چیست؟

هم مدیران فرهنگی و هم سینماگران در این مسئله نقش دارند. اما وقتی مدیران فکری و فرهنگی ما جهت‌گیری محتوایی روشن و متعالی نداشته باشند، طبیعی است که سینما نیز از ارزش‌های انسانی فاصله بگیرد. اگر سینما را به یک پیکره انسانی تشبیه کنیم، تمام اجزای آن باید هماهنگ رشد کنند؛ اگر بخشی از این پیکره رشد نکند، دچار نقصان فکری و عملکردی می‌شود. اگر سیاستگذاری‌ها بر اساس ساختارهای صحیح و ارزش‌های الهی باشد، سینماگران هم در چارچوبی روشن‌تر حرکت خواهند کرد. البته این به معنای تبرئه سینماگران نیست؛ آنها هم باید محتوای سالم و ارزشمند خلق کنند تا آثارشان تأثیرگذار باشد.

شما به ارزش‌های فطری و قرآنی اشاره کردید. اما برخی می‌گویند این نگاه ممکن است به سینمای تک‌بعدی و شعاری منجر شود. چگونه می‌توان بین ارزش‌های دینی و هنر آزاد تعادل برقرار کرد؟

ارزش‌های فطری که در قرآن به عنوان “دین قیّم” از آنها یاد شده، ذاتاً جهانی هستند. همه انسان‌ها فطرتاً صداقت و راستگویی را دوست دارند و از دروغ و نیرنگ بیزارند. بنابراین، هرچه تولیدات ما فطری‌تر باشد، مخاطبان جهانی‌تری جذب خواهد کرد. هنر متعهد لزوماً شعاری نیست؛ قرآن پر از داستان‌های عمیق و انسانی است که می‌توانند الهام‌بخش آثار هنری باشند. مشکل زمانی پیش می‌آید که به جای پرداخت هنرمندانه، به شعارزدگی روی می‌آوریم. سینمای خوب می‌تواند هم ارزش‌های متعالی را ترویج دهد و هم جذابیت دراماتیک و هنری داشته باشد.

با این حال، برخی فیلم‌های ایرانی با نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی، گاهی در جشنواره‌های جهانی مورد استقبال قرار می‌گیرند. آیا این نشان نمی‌دهد که جامعه بین‌المللی به دنبال محتوایی متفاوت از آنچه شما توصیه می‌کنید، است؟

ما هنوز به طور جدی به تولید آثاری با محوریت فطریات نپرداخته‌ایم، اما معتقدم اگر این کار را به شکل هنرمندانه انجام دهیم، قطعاً مورد اقبال جهانی قرار خواهد گرفت. برخی آثار گذشته به دلیل سیاه‌نمایی یا سوژه‌های جنجالی مورد توجه جشنواره‌های خارجی قرار گرفته‌اند، اما آیا اینها واقعاً نماینده فرهنگ و هویت ما هستند؟ ما می‌توانیم هم اصیل باشیم و هم جهانی. به جای دنباله‌روی از سلیقه‌های زودگذر، باید آثاری خلق کنیم که هم ارزش هنری داشته باشند و هم هویت ایرانی-اسلامی ما را صادقانه منعکس کنند.

آیا شما معتقدید سینمای ایران در حال حاضر در مسیر انحطاط فکری است؟ این نگاه آیا نوعی بدبینی به سینمای معاصر نیست؟

نه بدبینم و نه قصد کلی‌گویی دارم. خوشبختانه آثار درخشان زیادی داریم که افتخار سینمای ایران هستند، اما متأسفانه برخی تولیدات به سمت ابتذال یا سطحی‌نگری پیش رفته‌اند. هشدار من برای جلوگیری از یک روند خطرناک است، نه نفی تمام دستاوردها. اگر امروز هوشیار نباشیم، فردا ممکن است بخشی از سینمای ما به ابزاری برای ترویج ضد ارزش‌ها تبدیل شود.

پیشنهاد عملی شما برای بهبود این وضعیت چیست؟

اولاً باید مدیران دلسوز و اندیشمند در رأس تصمیم‌گیری‌های فرهنگی قرار بگیرند. ثانیاً باید به فیلمسازان متعهد و خلاق میدان داد و از تولیدات ارزشمندشان حمایت کرد. متأسفانه برخی از این هنرمندان سال‌ها در انزوا بوده‌اند. همچنین نهادهای فرهنگی باید با برگزاری جلسات فکری، فضای گفتمان سالم را تقویت کنند. مهم‌تر از همه، باید به سمت خلق آثاری رفت که هم مخاطب داخلی را اقناع کنند و هم پیام‌های انسانی و الهی ما را به جهانیان منتقل کنند. امروز در دوران دین‌گریزی زندگی می‌کنیم و تنها راه نجات، بازگشت به ارزش‌های الهی بر پایه اخلاقیات و وجدانیات است.

مصادیق این وجدانیات و اخلاقیات چیست؟

کرامت انسانی، وفای به عهد، اخلاق‌مداری، رعایت حریم‌ها در سنین مختلف، اشتیاق به فرزانه شدن، هدف‌های الهی داشتن، و امیدواری از جمله این مصادیق هستند. نکته کلیدی این است که مفاهیم اخلاقی باید در بستر فرهنگ ایرانی-اسلامی ارائه شوند تا برای مخاطب آشنا و پذیرفتنی باشند. همچنین سینما نباید تصویری ناامیدکننده از جامعه ارائه دهد، بلکه باید امیدبخش باشد.

سینمای غرب چگونه با این مقولات برخورد می‌کند؟

این ارزش‌ها در همه جای دنیا فطری هستند، اما غرب از سال ۲۰۰۰ به بعد سعی کرده مفاهیمی مثل بی‌اخلاقی، تحقیر انسان و بی‌معنایی حریم‌ها را ترویج کند. گاهی هم با تحریف مفاهیم متعالی مثل “نجات‌بخشی”، سعی در جذب مخاطب دارد. هنرمندان ما باید با روشنگری، این موضوعات را برای مردم تبیین کنند.

سپاسگزارم از این گفتگوی صریح و مفید.

من هم از شما متشکرم. امیدوارم این گفتگوها تأثیرگذار باشد.

کارگردان سینما و تلویزیون: سینمای فکور در آستانه انقراض؟

حسن لفافیان (متولد 1347 مشهد) چهره پیشکسوت سینمای ایران با سابقه ای غنی در کارگردانی، فیلمنامه نویسی و تولید است. فعالیت هنری خود را از تئاتر و ساخت 10 فیلم کوتاه 8 میلیمتری در انجمن سینمای جوانان زاهدان آغاز کرد. پس از فارغ التحصیلی در رشته کارگردانی از دانشگاه هنر (1373)، به مدت 17 سال (1369-1386) به عنوان دستیار اول کارگردان و برنامه ریز در بیش از 30 فیلم سینمایی از جمله آثار مطرحی چون “شاخ گاو”، “مرد پنجم” و “جوانمرد” همکاری داشت. وی کارگردانی 13 تله فیلم را در کارنامه دارد که “حماسه ماندگار” (برنده بهترین کارگردانی) و “بازی مهره سفید” (کاندید سیمرغ بلورین) از شاخص ترین آنهاست. لفافیان با نگارش فیلمنامه هایی چون “ابوموسی دل بندر” (برنده جایزه ویژه جشنواره عمار) و کارگردانی سریال های پرتماشاگری مانند “به رنگ خاک” (34 قسمتی) و “کلبه ای در مه” (34 قسمتی) توانایی خود در جذب مخاطب عام و خاص را به نمایش گذاشته است. بنیانگذار موسسه فرهنگی “تصویرگران آسمان آبی” و دارنده سوابق مدیریتی چون ناظر کیفی شبکه های قرآن و نسیم، همواره بر اهمیت سینمای اندیشه محور تاکید داشته است.پایگاه خبری سینمای خانگی با او مصاحبه ­ای ترتیب داده و از او درباره ارزیابی ­اش از سینمای ایران پرسیده است. متن زیر حاصل این مصاحبه است:

سینمای خانگی: آقای لفافیان، با توجه به صحبت های شما، به نظر می رسد سینمای ایران را به دو بخش «پرفروش اما سطحی» و «هنری اما کم­ فروش» تقسیم می­ کنید. آیا این دوگانگی را نشانه­ ی بحران می ­دانید یا تحول طبیعی سینما؟

لفافیان: دقیقاً بحران است، نه تحول! وقتی معیار موفقیت «فقط» فروش گیشه باشد، سینما از ماهیت هنری خود فاصله می­ گیرد. متأسفانه امروز فیلم­ های کمدیِ کم­ مایه که بیشتر شبیه تئاترهای لاله ­زاری هستند، گیشه را در اختیار گرفته ­اند، در حالی که سینمای اجتماعی و اندیشه ­محور به حاشیه رانده شده است. این نه ­تنها آسیب فرهنگی است، بلکه نشان دهنده ­ی سقوط سلیقه ­ی مخاطب است. 

سینمای خانگی: اما برخی معتقدند این سلیقه­ ی مخاطب است که تعیین­ کننده است. آیا نباید به انتخاب مردم احترام گذاشت؟

لفافیان: احترام به مخاطب مهم است، اما آیا وظیفه­ ی سینما فقط دنباله­ روی از سلیقه است؟ سینمای بزرگ جهان همواره پیشرو بوده، نه پیرو. وقتی مدیریت سینما به جای هدایت ذائقه ­ی مردم، تسلیم بخش خاصی از آن شود، نتیجه همین می­شود: انقراض سینمای فکور و جایگزینی آن با سرگرمی­ های زودگذر. 

سینمای خانگی: شما به رشد کیفی سینما در دهه­ ی ۷۰ و ۸۰ اشاره کردید. آیا این روند نزولی صرفاً به سیاست ­های مدیریتی برمی ­گردد یا عوامل دیگری هم دخیل هستند؟ 

لفافیان: در آن دوران، فیلمسازان دغدغه­ مند و مدیران باسواد، سینما را به عنوان «هنر» می­ دیدند، نه کالای صرفاً تجاری. امروز اما معادله برعکس شده: بازیگرانِ خاص با دستمزدهای نجومی، بازار را قبضه کرده­ اند و فیلم های اجتماعی حتی اگر خوب باشند، به دلیل هزینه­ های بالا و تبلیغات کم، شانسی برای رقابت ندارند. 

سینمای خانگی: آیا این را نمی ­توان نتیجه ­ی طبیعی اقتصاد سینما دانست؟ سرمایه­ گذاران ترجیح می ­دهند روی فیلم های پرفروش سرمایه­ گذاری کنند. 

لفافیان: مشکل همین­ جاست! وقتی دولت و نهادهای فرهنگی از سینمای اجتماعی حمایت نکنند، بخش خصوصی هم ریسک نمی­ کند. اما حمایت های فعلی هم اغلب سیاسی یا جناحی است، نه هنری. نتیجه؟ فیلم های سفارشی که حتی مخاطب خاص هم جذب نمی­ کنند. 

سینمای خانگی: شما به نگاه سیاسی و جناحی در حمایت ها اشاره کردید. آیا این موضع­ گیری ها مانع اصلی پیشرفت سینماست؟

لفافیان: بله! وقتی فیلمی با بودجه ­ی دولتی ساخته می­ شود اما از ابتدا با چتر سیاستگذاری­ های خاص همراه است، طبیعی است که مخاطب عام را جذب نکند. از طرف دیگر، در ژانرهای کمدی، خط قرمزها برداشته شده تا گیشه رونق بگیرد، اما برای سینمای جدی، همچنان محدودیت­ های بی­ جا وجود دارد. این دوگانگی، سینما را فلج کرده است.

سینمای خانگی: آیا این انتقاد را قبول دارید که برخی فیلمسازان به جای پرداختن به دغدغه­ های واقعی مردم، به سمت موضوعات فرمالیستی یا سفارشی گرایش پیدا کرده ­اند؟

لفافیان: البته! اما مقصر اصلی فیلمسازان نیستند؛ سیستم است. وقتی مدیریت فرهنگی حمایت را به طرح ­های «مورد پسند» محدود کند، فیلمسازان یا تسلیم می ­شوند یا از دور خارج. 

سینمای خانگی: با توصیفات شما، آینده ­ی سینمای ایران چگونه خواهد بود؟ 

لفافیان: اگر تغییر رویه ندهیم، سینمای هنری به کلی محو خواهد شد. اما خوشبختانه اخیراً نشانه­ هایی از حضور مدیرانی که به نظر می ­رسد دلسوز و باسوادند، دیده می ­شود. اگر این روند تقویت شود و نگاه­ های جناحی کنار گذاشته شود، می توان امیدوار بود که سینما به مسیر اصلی خود بازگردد. 

سینمای خانگی: اگر شما مدیر سینما بودید، چه می ­کردید؟

لفافیان: اولاً حمایت مالی عادلانه از همه ­ی ژانرها، نه فقط کمدی یا سینمای سفارشی. دوم، کاهش دخالت­ های غیرحرفه­ ای در فرآیند فیلمسازی، سوم، تبلیغات و اکران مناسب برای فیلم های کیفی. مهمتر از همه، بازگرداندن اعتماد فیلمسازان با ایجاد فضای رقابتی سالم. 

سینمای خانگی: نکته­ ی ناگفته ­ای دارید؟ 

لفافیان: تنها این را اضافه کنم که سینما آیینه ­ی جامعه است. اگر ما به عنوان صنف سینماگران و مدیران، این آیینه را بشکنیم، مردم هم به ما پشت خواهند کرد. امیدوارم روزی برسد که سینمای ایران نه با گیشه، بلکه با «اثر هنری»اش شناخته شود. 

سینمای خانگی: ممنون از صراحت و تحلیل های ارزشمندتان.

لفافیان: من هم ممنونم از وقتی که در اختیار من گذاشتید.

خروج از نسخه موبایل