کارشناسان فرهنگی در یک نشست تخصصی به آسیبشناسی بازنمایی تصویر «خانواده» در فیلمهای سینمای ایران پرداختند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست تخصصی «سینما و خانواده» در تالار ایوان شمس برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجتالاسلام محمدرضا زیبایینژاد رئیس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: در طول تاریخ ساختارهای اجتماعی و سیاسی بهطور طبیعی مسیر خود را میرفتند اما آنچه که امروز اتفاق افتاده این است که ساختار اقتصاد نئوسرمایهداری دارد روی سیاست و اجتماع ما تأثیر میگذارد. اتفاق جدیدی که در فرایند مدرن شدن پیش آمده سیطره ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نئوسرمایهداری بر همه چیز است یعنی امروزه خانواده ما تحت سیطره جهانی نسبیتگرایی ارزشی و نئولیبرالیسم اخلاقی قرار گرفته است.
این کارشناس فرهنگی افزود: پرسش این است در زمانی که ارزشهای معارض با خانواده بر کل آدمها سیطره دارد، خانواده چگونه میتواند از ارزشهای خود صیانت کند و این ابرچالش چگونه میتواند وجه فرصت خود را تقویت و بر وجه تقبیحیاش غلبه دهد؟
وی گفت: وقتی فهم از موقعیت داشته باشیم تا بدانیم این موقعیتها چه چالشهایی برای ما دارد، میتوانیم برای مقابله با آن برنامهریزی کنیم. در حالی که در خیلی از عرصههای فرهنگی و هنری این فهم شکل نگرفته است. این نشست برای این است که ببینیم خانواده در موقعیت جدید چه چالشهایی پیش رو دارد و چگونه باید بر آن غلبه کند.
حیرت از مسیری که سینما طی کرده است
سپس محمدتقی کرمی دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی پشت تریبون قرار گرفت و بیان کرد: من بهعنوان یک مخاطب سینما که از سالهای ۶۵ به صورت حرفهای به تماشای فیلمهای ایرانی نشستهام و در دانشگاه علامه درگیر مفاهیمی همچون جنسیت، زن در سینما و مفهوم بازنمایی در سینما بودم باید بگویم در این سالها مسیری از حیرت برای من شکل گرفته است که اینجا میخواهم آن را به بحث بگذارم.
وی مطرح کرد: سینمای ما به شدت از سینمای دوم خرداد و نوعی از سینمای دختر و پسری تأثیر گرفته است. این موضوع از سال ۷۶ شروع شد، در دوران احمدینژاد به سینمای خیانت تبدیل شد و این مسیر تا همین امروز تداوم پیدا کرده است. نمیدانم سینمای ما چه اصراری به حذف نشانههای خانواده دارد.
کرمی گفت: وقتی به فیلمهای دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد نگاه کنید متوجه میشوید با این مسأله مواجه هستیم که گویی خانواده یعنی یک مرد و زن جوان، که با هم زیر یک سقف هستند اما شاید به دلیل محدودیت جامعه ایران به آنها زن و شوهر میگوئیم و اگر این محدودیت نبود آنها را به گونه دیگر نشان میدادیم. یا مثلاً در سینما از فرزند و فرزندآوری هیچ نشانی نمیبینید و از شبکه ارحام هم هیچ نشانی نمیبینید.
وی افزود: در این مدت برای من این سوال پیش آمد که شاید جنس سینما همین است و بعد متوجه شدم نه اینطور نیست. مثلاً حتی اگر سریالهای آمریکایی را ببینید متوجه میشوید در خدمت چند مفهوم محوری هستند. مثلاً خبیثترین کاراکتر آمریکایی هم آمریکا برایش مفهوم دارد. یا مثلاً ایده خانواده برای آنها مهم است. سوال من این بود که ما کجا این مفاهیم را در فیلمهایمان نشان دادهایم. البته انتظار یک فیلم ایدئولوژیک محض هم نداشتم اما نمیدانم چرا اجماع بر سر حذف نشانههای خانواده است. ضمن اینکه بسیاری از مناسکی که در جامعه ما کارکرد مثبت دارند در فیلمها مورد تمسخر قرار میگیرند. حتی صدا و سیما هم در این موضوع با بدنه سینما همراه است. البته که چند فیلم و سریال خوب هم در این حوزهها داشتهایم.
تصویر خانواده در سینما ما مطلوب نیست، اما چرا؟
سپس شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما پشت تریبون قرار گرفت و بیان کرد: تصویر خانواده در سینمای ایران از منظر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی ما مطلوب نیست اما پرسش این است که دلیلش چیست؟ یا چرا سینما و رسانه بهعنوان نهادهای تأثیرگذار آنگونه که باید نقش مؤثری در تحکیم خانواده ایفا نکردند؟ برای پاسخ به این پرسشها نیاز به دانش جامعهشناسی سینما و هنر داریم.
وی افزود: جامعهشناسی هنر و سینما فقط بررسی تأثیر جامعه بر هنر یا بر عکسش نیست. آنچه در جامعهشناسی هنر مغفول مانده تمرکز بر خالقان هنر است. این شاید به خاطر دشواری این امر و عدم همکاری هنرمندان باشد. در برخی جاها بر حساسیت روی قومیت و نژاد خیلی کار کردهاند همین امر باعث شده گاهی اوقات تبعیض مثبت ایجاد شود. ولی در کشور ما این اتفاق رخ نداده، اینجا تصور ما این است که آنچه که روی پرده میرود یک حقیقت مطلق و جامع از جامعه است و هیچکس روی آن تردید نمیکند و نمیگوید که آنچه روی پرده رفته یک برساخت اجتماعی و زاییده ذهن کارگردان و درواقع محدود به قاب ذهن اوست. یکسری چیزها از این قاب بیرون مانده که اینها جای تحلیل دارد.
اسفندیاری گفت: ضمن اینکه برخی با استناد بر این تصاویر اینگونه قضاوت میکنند که وضع جامعه همینطور است که تصویر شده است. فضاهای روشنفکری، جشنوارهها و… به برخی چیزها ضریب میدهد، برخی چیزها را انکار میکند و اثرگذاری فوقالعادهای دارد. البته در فضای جامعهشناسی ایران، گفتمانهای انتزاعی و دور از واقعیتهای میدانی، بسیار رایج است حتی گاهی ادبیات استعاری به کار برده میشود یا مثلاً مدام از اصطلاح فروپاشی اجتماعی سخن میگویند اما یک نفر نمیگوید شاخصها و تعریفش چیست و اینگونه بیپروا و بی محابا سخن میگویند.
وی افزود: این چنین میشود که در فیلمهای ما هم جوانان در حال خودکشی، خانوادهها در حال فروپاشی و … نشان داده میشود برای اینکه پایایی این تصویر نسبت به جامعه اثبات شود باید تحقیقات میدانی کنیم تا ببینیم آیا واقعاً جوانان همین قدر ناامید هستند آنگاه میشود قضاوت کرد که سینمای ما آینه جامعه ما هست یا خیر.
سپس مدنی از دانشجویان دانشگاه صدا و سیما به ارائه پایاننامه خود درباره «بازنمایی امید در شخصیتهای جوان و نقش خانواده در فیلمهای دهه ۸۰ و ۹۰ سینمای ایران» پرداخت.
باید از «سپهر فرهنگی» صحبت کنیم
در ادامه رامتین شهبازی منتقد سینما و معاون هنر دانشگاه سوره اظهار کرد: فرهنگ تعاریف مختلفی دارد و ما با امری مواجه هستیم که ما را به تنوع میرساند. وقتی فرهنگ را متکثر میکنیم نشانهشناسی در آن اهمیت پیدا میکند. نشانهشناسی در تمام ابعاد زندگی ما وجود دارد اگر بخواهیم فرهنگ جامعه را تعریف کنیم باید از یک عبارت دیگر در بحث نشانهشناسی فرهنگی استفاده کنیم و آن بحث «سپهر فرهنگی» است.
وی افزود: ما یک سپهر فرهنگی داریم که تعریف آن دشوار است. هرچه زندگی ما تغییر میکند تعریف این سپهر فرهنگی دشوارتر میشود اما چه کسی آن را تعریف میکند؟ در کشور ما اینگونه بوده که این سپهر فرهنگی بر اساس ایدئولوژی، مسائل عرفی و … تعریف میشود. مثلاً بحث حجاب یکی از آن بحثهاست. گاهی این سپهر دچار ترک میشود و برخی مسائل دیگر به آن نفوذ پیدا میکند اما گاهی چون این سپهر با فرهنگ عمومی همخوان نیست، از فرهنگ عمومی بر آن غالب میشود.
شهبازی ادامه داد: فرهنگ دیکته نمیشود، بلکه زیست میشود. فرهنگ اینگونه نیست که بگوییم چه چیزی فرهنگ است چه چیزی نه. ما با سینمایی مواجه هستیم که سینماگر در آن هم با جامعه طرف است و هم باید گیشه فیلمش تأمین شود. در چنین موقعیتی او نمیتواند به پژوهشگر بگوید تحقیق کن و ببین مخاطب الان چه میخواهد بلکه این موضوع را از گیشه سینما درمییابد. این باعث میشود سپهر فرهنگی دائم محدود شود و ما دچار تعارض شویم.
این منتقد سینما تأکید کرد: وقتی سپهر فرهنگی گسترش پیدا نکند، مفاهیمی مثل خانواده، زن، نگاه سیاسی و… مورد تغییر قرار میگیرد، این باعث میشود فیلمساز گیج شود و نداند باید سفارش بپذیرد یا آنچه را که خودش میخواهد بسازد، این امر باعث میشود سینمایی داشته باشیم که گاه سرش و گاه بدنش بزرگ میشود. سپهر فرهنگی در سینمای ما کامل نیست و ناقص است و این خودش را روی فرم فیلمها نشان میدهد و اتفاقاً یک سری فیلمهای انتقادی ساخته میشود که به لحاظ سینمایی خیلی بد هستند، اما به دلیل لحن تندشان به یک برند تبدیل میشوند. مثلاً فیلمهای رضا درمیشیان چنین هستند.
وی افزود: من همه اینها را ذیل بحث فرهنگ میدانم و همین باعث میشود با سینمایی مواجه شویم که ادعا میکند تحلیل دارد، ولی هیچ تحلیلی ندارد. این البته اشکالی ندارد چون وظیفه سینما تحلیل کردن نیست، سینما همیشه یک سرگرمی بوده است.
پایان این نشست به پرسش و پاسخ میان حاضران و کارشناسان مدعو در برنامه اختصاص داشت.
سیدرضا میرکریمی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» ضمن تشریح نسبت این فیلم با جامعه امروز تأکید کرد بهعنوان سازنده فیلم هنوز در فضای آن، گرفتار است.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، او خالق بخشی از خاطرات دوران کودکی هم نسلان من است، همان زمانی که گرچه برنامههای کودک آهنگین شده بودند، اما یک نفر ایدهاش این بود که سرودهایی برای ایام هفته داشته باشد تا روزها را برای کودکان دوستداشتنی کند.
کارگردانی که گرچه با آثاری برای کودکان آغاز به کار کرد بعدها اما از این مسیر فرمان چرخاند تا سینمایش یکی از انسانیترین مفاهیم را با خود به همراه داشته باشد؛ از رضا میرکریمی میگویم. او که حتی منفورترین شخصیتها را هم در فیلمهایش مورد قضاوت قرار نمیدهد. نه آنها را آنچنان سیاه نشان میدهد نه برایشان حکمی میدهد؛ این سرنوشت محتوم و مختوم کاراکترهای اوست.
کارگردانی که گرچه در لایههای زیرین آثارش همواره انتقادهای اساسی به اجتماعش داشته اما هرگز امید را از دست نداده و این جامعه را قابل ترمیم دانسته است.
رضا میرکریمی اما هنوز برای من کارگردان «خیلی دور خیلی نزدیک» است همانجا که سرگشتگی شخصیت فیلمش چیزی را در انتهای وجودمان برمیانگیخت تا به گفته خودش این غم از جنس حسرت باشد، همان سرگشتگی که بعدها در دیگر فیلمهایش هم تجلی پیدا کرد تا آن را نوعی گرفتاری توصیف کند.
این روزها او فیلم سینمایی «نگهبان شب» را روی پرده دارد، فیلمی که گرچه در چهلمین جشنواره فیلم فجر قدر دید اما نوع اکرانش باعث شد تا او زبان به گلایه بگشاید. فیلمی که باز هم از اخلاق صیانت میکند، حکم نمیدهد و در عین حال نقادانه است.
به بهانه این فیلم با رضا میرکریمی به گفتگو نشستیم که مشروح قسمت نخست این گفتگو را در زیر میخوانید:
* شما قبل از ورود به دنیای سینما، به واسطه کارگردانی مجموعه «نماهنگهای ایام هفته»، نقش پررنگی در خلق یک نوستالژی جمعی در دوران کودکی همنسلان من دارید. شما کار خود را با دنیای کودکان آغاز کردید و میتوان این سابقه را پیوند داد به نقشی که برای کودکان در فیلمهای سینمایی خود قائل هستید. کاراکترهایی که همواره فضای تلخ روایت را تلطیف میکنند و گویی نقطه امید هستند. مضافبر اینکه برگبرنده آن نماهنگها که در تأثیرگذاری و ماندگاری آنها هم موثر بود، نگاه غیرایدئولوژیک به دنیا، از نگاه کودکان بود، که همچنان نشانههای این رویکرد را هم میتوان در تجربههای سینمایی شما رصد کرد. اگر موافقید با مرور همین تجربه گفتگو را شروع کنیم.
ساخت این نماهنگها که به آن اشاره کردید و اتفاقاً برای خود من هم بسیار خاطرهانگیز است به حوالی سال ۷۴ یا ۷۵ بازمیگردد. من به دلایلی، قبل از ورود به عرصه کارگردانی و ساخت فیلم، سفرهایی به خارج از کشور داشتم. متوجه شدم به واسطه مهاجرتهایی که در آن سالها صورت میگرفت و حجمشان نسبت به امروز خیلی کمتر هم بود، نوزادانی دارند در خارج از کشور متولد میشوند که موطن اصلی خود را ندیدهاند و دوران رشد خود را در کشوری دیگر طی میکنند. آن زمان برایم مسئله شد که ما برای این بچهها چه محصول فرهنگیای میتوانیم بسازیم که کلماتی مشترک از زبان مادریشان تبدیل به ملکه ذهنشان شود. همین ایده بذر اولیه ساخت آن مجموعه نماهنگ شد.
بهتعبیری مثل باقی کارهای من، هیچکس ساخت این نماهنگها را به من پیشنهاد نداد. با چند نفر از شرکا، دفتری داشتیم که در آن کارهایی را مثل «بچههای مدرسه همت» و یا «ماجراهای آفتاب و عزیز خانوم» را میساختیم. شاید جزو اولین دفاتر بخش خصوصی بودیم که برای تلویزیون کارهایی را تولید میکردیم. این نماهنگها را اما بیشتر برای بچههای خارج از کشور ساختیم. خب به خاطر همکاری و رفاقتی که با محمد رضا علیقلی داشتم با او در میان گذاشتم. او پیشنهاد ساختن یک «اپرت» بر اساس افسانه دوازده برادر – ماههای سال داشت و به این نتیجه رسیدیم که روزهای هفته را ابتدا بسازیم و بعد برویم سراغ ماهها.
اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد میآورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنیبر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمیشد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آنها روزهای هفته را برای بچهها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچهها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آنها منتقل کنیم
در همان همفکریها مطرح شد که بسیاری از شعرهای کودکانه ما و سرودههای فولکلوری که همه حفظ هستیم، مشخص نیست ریشهاش کجاست. خیلی از آنها حتی ساختار روایی علی و معلولی و معنایی هم ندارند و کلماتش الزاماً به هم ربطی هم ندارند و صرفاً به دلیل آنکه هموزن بودهاند در کنار هم قرار گرفتهاند و تبدیل به شعر شدهاند. مثلاً اتل متل توتوله یا امثال آن. با این وجود ما با همین اشعار بزرگ شدیم. از خودمان پرسیدیم آیا ما هم میتوانیم شروعکننده خلق چنین آثاری برای آیندگان باشیم.
اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد میآورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنیبر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمیشد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آنها روزهای هفته را برای بچهها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچهها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آنها منتقل کنیم. گویی خود بچهها این شعرها را گفتهاند. از طرفی به پیشنهاد علیقلی تصمیم گرفتیم برای موسیقی این نماهنگها یک کار پروپیمان و ارکسترال بگذاریم. اتفاقی که تا آن زمان سابقه نداشت و غالباً موسیقی بچهها با گروههای کوچک جمع میشد. در وهله اول هم بهعنوان یک پدر حالم خوب میشد. من چون زود ازدواج کرده بودم، زود هم بچه دار شدم و آن موقع احساس میکردم که بچههای من نیاز به این محصولات دارند. اولین جایی هم که از آنها استفاده میشد در دستگاه پخش ماشین خودم و برای بچههای خودم بود. اینگونه اولین بازخوردها را هم از آنها میگرفتم.
* و همان زمان هم کارها از صداوسیما پخش شد؟
اتفاقاً در آن مقطع این کارها روی دست ما ماند! تا دو سال تلویزیون حاضر نشد این کارها را از ما بخرد. میگفتند که چی؟ چرا باید برای بچهها بخوانیم «شنبه یه سیب سرخه!»
* به تعبیری به دلیل همان فقدان نگاه ایدئولوژیک نمیتوانستند با این کارها ارتباط بگیرند!
بله. بعد از دو سال بود که سراغ این کارها آمدند و حاضر به پخش آنها شدند.
* تقریباً میشود حوالی سال ۷۶ و احتمالاً تغییر نگاهها به مقوله فرهنگ و هنر، در این زمینه بیتأثیر نبود.
حتماً که این تغییر نگاهها بیتأثیر نبود. گروه کودک شبکه یک در آن زمان این کارها را از ما خرید. با همان امکاناتی هم که داشتیم، با هزینهای بسیار کم، کلیپهایی هم برای آنها ساختیم. امضای من پای این کلیپها هست و به آنها افتخار هم میکنم اما وقتی امروز آنها را میبینم، با خودم میگویم واقعاً با چه امکانات اندکی این کارها را ساختهایم. سالها از پخش این نماهنگها میگذرد و در این سالها آدمهایی مثل شما زیاد دیدهام که وقتی متوجه میشوند من هم نقشی در تولید این نماهنگها داشتهام و ایدهاش برای من بوده است، میگویند خاطرات بسیاری برای ما ساختهاید و ما با این نماهنگها بزرگ شدهایم. این همان هدفی است که از ابتدا به دنبال آن بودیم.
* همین زاویه نگاه به دنیای کودکان هم بعدها به جهان فیلمهایتان تسری پیدا کرد. حتی در همین فیلم «نگهبان شب» هم درست است که آن پسربچه نقش کوتاهی دارد اما واقعاً حضورش در تلطیف فضا موثر است.
این بچهها تقریباً در همه فیلمهایم هستند. من کارم را با تولید اثر برای کودک و نوجوان آغاز کردم و به نوعی سینما را از طریق همین دنیای بچهها شناختم. فیلم اولم «کودک و سرباز» هم بهنوعی مدیون بازیگر نوجوان و دنیای کودکانهاش بود. گویی زیربنای فکری و شناخت من از سینما، عجین با دنیای کودکان بوده است. این تأثیر صرفاً هم به حضور کاراکترهای کودک در فیلمهایم محدود نمیشود و بلکه یک حس کودکانه و همچنان زنده، حتی در کاراکترهای بزرگسال فیلمهای من هم وجود دارد که ممکن است ریشهاش در همین مسئله باشد.
* فیلم «نگهبان شب» مانند دیگر آثار شما، نگاه و روایتی اخلاقمدارانه دارد. در شرایطی که به نظر میرسد به واسطه مشکلات مختلف، پایبندی به اخلاقیات در جامعه کمرنگ شده است، چگونه میتوانید همچنان از این نگاه اخلاقگرایانه در آثارتان محافظت کنید؟
اگر بخواهم آدم عافیتاندیشی باشم و بابت حرکت برخلاف جهت آنچه به تعبیر شما در جامعه در حال اتفاق افتادن است، هزینه پرداخت نکنم، باید از پافشاری روی این نوع از قصهپردازی دست بردارم. البته من این رویکرد را آرمانگرایی نمیدانم. به نظرم این شکل از نگاه یک جور دعوت برای بازگشت به خویشتن است. تلاش برای متوجه کردن مردم جامعه به خودشان است تا بخشی از مسئولیتهای برزمینماندهشان را برعهده بگیرند. من این اخلاقگرایی را یک راهنجات میبینم. نه صرفاً به عنوان یک فیلمساز که بهعنوان عضوی از یک جامعه که نگران سرنوشت خانوادهام هستم چنین نگاهی دارم. فکر میکنم یک طمع لجامگسیخته، مدتهاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه میراند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمیشود. من شخصاً همیشه آدم امیدواری بودهام…
یک طمع لجامگسیخته، مدتهاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه میراند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمیشود
* اتفاقاً بد نیست بگویید ریشه این میزان از امیدواری کجاست؟ آن هم در شرایطی که شاهدیم خیلی از فیلمسازان جوانتر ما که مشخصاً در عرصه سینمای کوتاه آثاری را تولید میکنند، گرفتار یک سیاهبینی افراطی نسبت به شرایط پیرامونی خود شدهاند.
معتقدم بخشی از این «امیدواری» من، غیرواقعی نیست. متأسفانه ما گاهی تحتتأثیر برخی حاشیههایی که خودمان برای خودمان ساختهایم، آمار غلطی از اجتماع خودمان داریم. واقعاً اوضاع آنقدر که برخی از ما فکر میکنیم، بد نیست. اخلاق، اینقدر که ما فکر میکنیم در جامعهمان تعطیل نشده است. طبق یک قاعده جهانی، اخبار بد معمولاً سریعتر پخش میشوند و اخبار خوب هستند که طرفدار ندارند.
مضافبر این، وقتی به فرهنگ خودمان مراجعه میکنیم، اخلاق را صرفاً نباید یک ابزار ارتباطی بدانیم. اخلاق ناشی از یک رضایتمندی شخصی است. آدمهایی که از اخلاقی رفتار کردن خود راضی هستند، هیچگاه نسبت به آن تفاخر ندارند و نمیخواهند منت این اخلاقی بودن خودشان را بر سر دیگران بگذارند. به همین دلیل هم از رفتار اخلاقی این گروه، هیچگاه خبری تولید نمیشود. بخشهایی از جامعه امروز ما هستند که همچنان به وظایف و مسئولیتهای خود پایبندند اما هیچ خبری تولید نمیکنند، چون اصولاً دنبال به رخ کشیدن خود نیستند.
از طرف دیگر هم ما انگار در رقابت با یکدیگریم تا دردهای خود را به رخ هم بکشیم. بدترین نقیصهای هم که این اواخر بیشتر گریبانمان را گرفته این است که میخواهیم نقش خودمان را در همه مشکلات پدید آمده کتمان کنیم. مدام بهدنبال یک عامل بیرونی برای مشکلاتمان میگردیم. مجموعه این ساختار فکری است که منجر به ناامیدی برخی از ما شده است. یک بار اگر این حاشیهها را کنار بگذاریم و فارغ از برداشتهای کاذب به جامعه خود نگاه کنیم، حتماً جای امیدواری وجود دارد. نکته دیگر هم اینکه بخشی از این امیدواری به باورهای دینی من بازمیگردد. براساس این باور اصالت همواره با آدمهایی است که میتوانند خودشان جامعهای خوب برای خودشان بسازند. من هم در کار همین آدمها هستم و در موردشان فیلم میسازم.
* اگر عدهای بهواسطه همین نگاه، رضا میرکریمی را محکوم به محافظهکاری کنند، چه پاسخی دارید؟
نه فقط محافظهکاری، شاید حتی عدهای بگویند که سادهلوحم! گاهی با خودم فکر میکنم در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که سادهترین عواطف انسانی را هم نمیتوانند درک کنند، ترجیح میدهم سادهلوح باشم. در این جنس از سادهلوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آنهایی که احساس میکنند همه چیز را درباره جزئیترین مسائل جامعه میدانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست دادهاند، کمتر روزنهای به سوی امید میبینم. به همین دلیل ترجیح میدهم در دسته همینهایی باشم که سادهلوح به نظر میرسند. البته که تعبیر من درباره این گروه سادهلوحی نیست. به نظرم این گروه از جامعه امیدی توأم با خوشبینی دارند. همین خوشبینی ما نسبت به یکدیگر است که میتواند همچنان جامعه را سرپا نگه دارد.
در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که سادهترین عواطف انسانی را هم نمیتوانند درک کنند، ترجیح میدهم سادهلوح باشم. در این جنس از سادهلوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آنهایی که احساس میکنند همه چیز را درباره جزئیترین مسائل جامعه میدانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست دادهاند، کمتر روزنهای به سوی امید میبینم
* این «خوشبینی» تعارضی با «واقعبینی» دارد؟
نه. مگر واقعبینی چیست؟ شما وقتی میخواهید درباره حادثهای که همین امروز در حال وقوع است موضعگیری کنید، جنسی از واقعبینی این است که همه اتفاقات حول و حوش حادثه را در مختصات زمانی و مکانی همین امروز ببینیم، جنسی دیگر از واقعبینی این است که این اتفاق را در بستر تحولات ۱۰۰ سال اخیر ببینید و تحلیل کنید. هر دو مورد هم اسمشان «واقعبینی» است.
ممکن است در نوع دوم شما متهم به محافظهکاری شوید و در نوع اول همه شما را تشویق کنند که آفرین، چقدر تو متعهدی و عجب کنشگر قدرتمندی هستی! در حالی که من هر دو رویکرد را واقعبینی میدانم و اتفاقاً معتقدم کسی که وقایع را در یک پرسپکتیو وسیعتر میبیند و با در نظر گرفتن سابقه تاریخیاش تحلیل میکند، بهتر متوجه فرآیندها و برآیندهاست، به همین دلیل هم نتیجهگیریهای دقیقتری میتواند داشته باشد و نسبت به کسانی که کاملاً متمرکز بر زمان و مکان حیات خود هستند، میتوانند افقهای درستتری را هم تعیین کنند. به عنوان مثال در همین اتفاقات سال گذشته، کشمکشی بهوجود آمد که عدهای میگفتند همه سلبریتیها و چهرهها باید به میدان بیایند…
* اصرار داشتند که همه باید اعلام موضع کنند!
دقیقاً. اینوریها میگفتند باید این موضع را بگیری و آنوریها میگفتند باید اینها را بگویی! هر دو طرف هم مدعی بودند که «مردم» به شکلی حداکثری پشتشان هستند و اگر با آنها همراه نشوی، به مردم پشت کردهای! واقعیت این است که وقتی نزاعی شکل میگیرد دیگر زمان مناسبی برای وزنکشی نیست، چرا که آمارها هم دیگر خیلی دقیق نیست و همهچیز رنگ و بوی احساسی دارد. در آن شرایط احتمالش بود که ما متهم به تعبیرهایی بشویم که خیلی هم باب شده بود؛ از وسطبازی تا محافظهکاری!
من اما معتقدم وظیفه من بهعنوان هنرمند این است که اساساً اجازه ندهم کارها به نزاع و دعوا بکشد. من اگر کارم را به خوبی بلد باشم، میتوانم بهموقع هشدار بدهم و با نگاهی پیشگیرانه، شرایطی که میتواند ما را در بزنگاههای سخت قرار دهد را پیشبینی کنم. باید بتوانم درباره شکافها و تضادها حرف بزنم و همزمان چراغ یک مطالبهگری توأم با مدارا را روشن نگه دارم.
* این همانکاری است که «نگهبان شب» هم به نوعی انجام میدهد. فیلم انگار یک سال زودتر دارد درباره چکی که ممکن است «رسول» بخورد، هشدار میدهد. انگار میگوید کاش مراقب باشیم که به این سیلی نرسیم!
دقیقاً. اصلاً بگذارید عقبتر برویم. مگر در «زیر نور ماه» صحبت از یک تضاد آشکار صحبت نبود. مگر آنچه در مدرسه علمیه گفته میشد، با آنچه در متن جامعه جریان داشت کاملاً متفاوت نبود. گفتیم کسی هم که میان این دو فضا پل میشود، نه میتواند حرفهای این طرف را به آن طرف برساند و نه میتواند همه آنچه در جامعه میبیند، صحبت کند. این نشاندهنده یک شکاف است. جالب اینکه همان ۲۵ سال پیش، در بخشی از روایت همین شکاف حتی به موضوع حجاب هم اشاره کرده بودیم.
بعدها در فیلم «به همین سادگی» هم هشدارم این بود که ما باید هرچه زودتر درباره یک جمعیت خاموش از زنان، که دچار بحران هویت شدهاند، صحبت کنیم. زنانی که به دلیل توسعه بیقواره و بدون پیوست فرهنگی کلانشهرها مهاجر خیز، دچار این بحران شدهاند و من همان زمان احساس میکردم که باید درباره این زنان صحبت کنیم. حتی آمارهای هم موجود بود که نشان میداد آمار طلاق در این قشر سیر صعودی پیدا کرده است. در فیلم «دختر» هم برخی مسائل را مطرح کردیم اما هیچکدام از این هشدارها جدی گرفته نشد. مشکل اصلی ما این است که گویی در سیاستگذاریهای کلان کشور، «فرهنگ» کرسی مطمئن و صاحبرأیای ندارد. به نظر نمیرسد که فرهنگ بهعنوان یکی از عناصر تاثیرگذار در پیشرفت کشور محسوب شود. همچنان که همواره آموزش و پرورش هم اولویت آخر کابینه دولتها اعم از چپ و راست بوده است.
سینما هیچگاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبهگر باشد. حتی فیلمهای کمدیای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر میرسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع میگذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری میروند که بهدنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحبنفوذ و یا آقازادهها. مردم با آنها میخندند اما سیاستگذار ما نباید اینها را صرفاً فیلمهایی تجاری و بیارزش بداند
معتقدم فرهنگ، اصلیتری عنصر تأثیرگذار در پیشرفت است. ما اگر تا ابد هم به دنبال توسعه سیاسی اقتصادی برویم، تا زمانی که برای ضعفهای فرهنگی چاره جویی نکنیم، به هیچ نقطه مطلوبی نخواهیم رسید. لاجرم در مقاطعی مجبور میشویم بایستیم و به عقب برگردیم. وگرنه مثل حوادث سال گذشته ناگهان به یک دیوار میخوریم و نمیفهمیم از کجا خوردهایم! همه این مسائلی ناشی از کم کاریها و کج فهمیهای فرهنگی است. نپرداختن به پارادوکسها و تضادهایی که همهشان هم ریشه فرهنگی دارند و به رسمیت نشناختن این پارادوکسها، منجر به این حوادث میشود. سینما سنسور بسیار خوبی برای تشخیص این شکافهاست.
به همین دلیل هم سینما هیچگاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبهگر باشد. حتی فیلمهای کمدیای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر میرسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع میگذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری میروند که بهدنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحبنفوذ و یا آقازادهها. همین سوژهها دستمایه تولید فیلمهایی میشود که مردم با آنها میخندند اما سیاستگذار ما نباید اینها را صرفاً فیلمهایی تجاری و بیارزش بداند. همه این آثار قابل تحلیلاند.
چه سالی فیلم «گشت ارشاد» در سینما ما ساخته شد؟ از آن روز تا روزی که حادثه فوت مهسا امینی اتفاق افتاد، چقدر زمان داشتیم که لااقل درباره این مورد بیشتر مطالعه کنیم. بررسی کنیم که آیا سیاستهای مبتنیبر یک نظم آمرانه، بهتنهایی میتواند کاری را از پیش ببرد؟ آیا حفظ صورت ظاهر در یک جامعه در حال رشد، کفایت میکند؟
* فیلم «نگهبان شب» هماناندازه که امید دارد، راوی تلخیها هم هست. همه چیز گویی در فیلم شما در میانه بودن و نبودن تصویر میشود؛ مانند همان بنر بزرگی که شعار عدالت روی آن است اما دستخوش باد است! بهعنوان مخاطب احساس میکنم هنوز در فضای فیلم شما گرفتار ماندهام!
میدانید چرا؟ چون من خودم هم هنوز گرفتارم! زمانی که میخواستم فیلم «نگهبان شب» را بسازم، کاراکترهایی را در دل داستان گذاشتم که میدانستم شاید بابت آنها از طرف برخی که فکر میکنند نسخههایی از قبیل بیایید دست در دست هم بدهیم و با هم مهربان باشیم، کهنه شده، فحش هم بخورم، اما در عین حال نمیخواستم نگرانیها و اضطرابهای خودم را نسبت به وضعیت موجود نادیده بگیرم. من همه بحرانهایی که به نظر میرسد به بنبست رسیدهاند و انگار راهحلی هم ندارند را در همان لایه «یکی بود یکی نبود» فیلم روایت کردهام، بهعنوان شرح حال جامعهای که در آن زندگی میکنیم، در عین حال همچنان دارم میگویم همین جامعه از سلولهایی تشکیل شده است که همان انسانها هستند. این انسانها اگر نگاه رو به آینده داشته باشند، همچنان عناصری مانند گذشت و محبت در وجودشان باشد و مانند همان کلیدواژه «جنم» در فیلم، مسئولیتپذیر هم بشوند، امید به بهبودی هم وجود خواهد داشت.
همه اتفاقات بدی که رخ داده و برخی تلاش دارند آن را یک فاجعه غیرقابل جبران بدانند. آنچه به راحتی اتفاق نمیافتد، اتفاقاً این است که من یادم برود چه کسی بودهام و چه کارهایی میتوانم انجام دهم. بابت همین است که این پارادوکس که به آن اشاره میکنید در فیلم وجود دارد چراکه در وجود خود من هم هست. من نمیخواستم فیلمی بسازم و برای مشکلات یک راه حل دقیق ارائه بدهم. اصلاً کارم این نیست و بلد هم نیستم.
* و بازنمایی همین پارادوکسها گاهی کام مخاطب «نگهبان شب» را تلخ میکند.
البته تلخی همیشه هم چیز بدی نیست. بعضی وقتها ما برای آنکه نسبت به روشهای غلطی که در پیش گرفتهایم تردید کنیم، نیاز داریم که دچار بحرانهای تلخ شویم. حتی برای مدتی لازم است احساس لاعلاجی کنیم و مدام با خود بگوییم شاید دیگر راهی وجود ندارد. همه این احساسها میتوانند به موتورهای محرکه ما در مسیر رسیدن به اصلاح تبدیل شوند. من این اصلاح را در تغییر تکتک افراد دیدهام. معتقد نیستم که راه اصلاح، افزایش شکافها و کوبیدن بر طبل دوقطبیهاست. حالا عدهای میخواهند از آن خوششان بیاید یا نیاید!
رشت- هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون با اشاره به اینکه تجلیل از هنرمندان اقدامی شایسته و درسی آموزنده برای نسل جوان است، گفت: هنر و هنرمند شناسنامه و هویت یک ملت است.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، علی نصیریان در مراسم تجلیل از مفاخر فرهنگ و هنر استان گیلان با ابراز خرسندی از حضور در این مراسم، اظهار کرد: زمانی که با بنده برای حضور در این رویداد بزرگ تماس گرفتند با ذوق و شوق برای قدردانی از کسانی آمدم که چون شمع فروزان میسوزند تا انرژی و ایده و فکرشان را به مردم منتقل کنند.
این هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون تکریم و تجلیل از هنرمندان و نامداران را کاری شایسته و پسندیده عنوان کرد و گفت: این اقدام صندوق اعتباری هنر در واقع تکریم از انسانهایی است که عمری را در راه خدمت به کشور و مردم با زبان هنر سپری کردهاند.
نصیریان قدرشناسی از هنرمندان شاخص و پیشکسوت را درسی آموزنده برای نسل جوان هنرمند برشمرد و تصریح کرد: با این اقدام صندوق هنر نسل جوان متوجه خواهند شد که قدردانی برای کار و زحمات آنها وجود دارد هرچند قدرشناس اصلی هنرمندان مردم هستند که هنر و خلاقیت آنان را میبینند و ارزش گذاری میکنند، اما نهادهای فرهنگی هم باید جزو وظایف خودشان بدانند که از این قشر تجلیل کنند.
به گفته وی، خود هنرمند نیز وقتی که خلاقیتش نمود میکند و توسط مردم دیده میشود آنگاه برایش لذت بخش میشود.
نصیریان در ادامه هنر و هنرمند را شناسنامه و هویت یک ملت دانست و گفت: انسان است که هنر را میآفریند و هنر بنیان زیبای فرهنگ و تمدن است و سوابق درخشان آنها نیز با معیار هنر شناخته میشود.
این هنرمند نامدار کشور با اشاره به حضور جمع کثیری از هنرمندان شاخص و نامدار در استان گیلان، این مهم را نشانگر وجود فرهنگ و تمدن بالای هنری در این خطه برشمرد.
نسل جوان نیازمند الگوهای فرهنگی است
«رضا ثقتی» مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان گیلان نیز با خیرمقدم و قدردانی از صندوق اعتباری هنر برای انجام برگزاری آئین تکریم از هنرمندان و نامداران استان گیلان تقدیر، گفت: بسیار خرسندم که امروز میزبان چهرهها و هنرمندان نامدار کشور و به ویژه استان گیلان به عنوان گنجینههای بی بدیل هستیم.
ثقفی با قدردانی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان صندوق اعتباری هنر تصریح کرد: نسل جوان نیازمند الگوهای فرهنگی است و چه الگوی بهتر از پیشکسوتانی که عمری کار فرهنگی و هنری فاخر انجام دادهاند.
رئیس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: استان گیلان در بخش هنرمندان دارای نشان درجه یک هنری، بین استانهای کشور رتبه اول را دارد و بیشترین تعداد هنرمندان دارای نشان درجه یک هنری از اهالی این استان محسوب میشوند.
وی ادامه داد: آئین تجلیل از مفاخر فرهنگ و هنر با عنوان «میلاد نامداران» برای نخستین بار در کشور در استان گیلان برگزار شده است که واقعاً جای تشکر و قدردانی مضاعف از دست اندرکاران این مهم دارد.
لزوم حمایت هنرمندان در زمان حیات
در این مراسم انوش نصر بازیگر پیشکسوت گیلانی نیز ضمن قدردانی و ستودن اقدام صندوق اعتباری هنر در تکریم نامداران و هنرمندان استان گیلان، بر لزومحمایت از هنرمندان در زمان حیات آنها تأکید کرد.
در ادامه این مراسم با حضور سید مجید پوراحمدی مشاور وزیر فرهنگ، علی نصیریان، داریوش مودبیان، ثقفی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان و همچنین کیا عاشوری فرماندار رشت از هنرمند دارای درجه هنری استان گیلان حاضر در مراسم به شرح زیر تجلیل شد.
محمدحسین مهدوی سعیدی (شعر و ادب)، انوش نصراله زاده ماسوله (هنرهای نمایشی و سینما)، سید غلامرضا میر معنوی (هنرهای نمایشی)، احمدعلی دهقانی دلچه (نمایشهای آئینی و تعزیه)، اکبر اکسیر (شعر و ادب)، محمد کوچکپور کپورچالی (عکاسی)، تیمور گورگین (شعر و ادب)، ذبیح اله لولویی مهر (خوشنویسی)، سوسن مقصودلو (هنرهای نمایشی و سینما)، فریده دریا مج (سینما و تئاتر)، محمد طریقتی (تذهیب و نگارگری)
همچنین در ادامه از شماری از هنرمندان پیشکسوت و فعالان عرصه فرهنگ هنر همچون بهروز بقایی (سینما و تئاتر)، عزت اله صمصام (نمایشهای آئینی)، مهدی سجودی (خوشنویسی)، محمود رحمان نژاد (خوشنویسی)، منوچهر ویسانلو (موسیقی)، غلامرضا امانی (موسیقی)، حبیب اله پور سیفی (سینما و تئاتر)، سخاوت امانی (عکاسی)، غلامرضا امانی (موسیقی)، مصطفی رحیم پور (موسیقی و نمایشهای آئینی) و جلیل واقع طلب (شعر و ادب) تجلیل بعمل آمد.
نکوداشت میلاد جمعی از نامداران و هنرمندان استان گیلان با برش کیک تولد توسط خود هنرمندان به صورت جمعی همراه با ثبت یادداشت یادبود و امضای لوح ویژه صندوق هنر و عکس دسته جمعی، پایان بخش این آئین باشکوه بود.
نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی به دبیری کمال تبریزی با رونمایی پوستر خود در خانه سینما آغاز به کار میکند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی آبان ۱۴۰۲ به دبیری کمال تبریزی نویسنده و کارگردان باسابقه سینمای ایران در شهر تبریز برگزار خواهد شد.
این جشنواره میکوشد تا جایگاه اقوام از فرهنگ، هنر، گردشگری، زیستبوم، گویشهای محلی، آیینها، فولکلور و … را در سینمای ایران در معرض نمایش بگذارد.
ریاست این جشنواره را نیز مهدی حیدری نویسنده و کارگردان برعهده دارد.
نخستین جشنواره بینالمللی فیلم اقوام ایرانی در اولین گام فعالیت، قرار است در آیین ویژهای، از پوستر خود در خانه سینما رونمایی کند.
در این مراسم که روز سهشنبه ۲۷ تیر از ساعت ۱۰:۳۰ در سالن زندهیاد سیفالله داد خانه سینما برگزار میشود، جمعی از هنرمندان و چهرههای سینمای ایران و اهالی رسانه حضور خواهند داشت. همچنین دبیر جشنواره در کنار رییس جشنواره بعد از رونمایی از پوستر توضیحاتی را درباره این رویداد ارائه خواهند کرد.
فراخوان هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» با تمرکز بر ۲ موضوع آب و جمعیت منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، فراخوان دریافت اثر برای حضور در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» منتشر شد. بخشهای جشنواره عبارتند از مسابقه ملی، مسابقه بینالملل، جایزه شهید آوینی، بخشهای جنبی ملی، بینالملل و بزرگداشت.
در بخشی از مقدمه فراخوان این دوره از جشنواره آمده است: «جشنواره «سینماحقیقت» در این دوره میکوشد ضمن بازنمایی تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی، تصویری واقعی از آنچه بشر امروز در عرصههای زندگی فردی و اجتماعی با آن روبروست ارائه دهد. با این نگاه، تمرکز ویژه این دوره از جشنواره بر ۲ چالش ملی و بینالمللی بحران آب و مساله جمعیت است.
در بخش ملی آثاری میتوانند متقاضی حضور در جشنواره باشند که بعد از فروردین ماه ۱۴۰۱ تولید شده باشند. ۲ تقدیر هم در جشنواره «سینماحقیقت» انجام خواهد شد. شروع ثبت نام در سایت panel.irandocfest.ir برای حضور در جشنواره «سینماحقیقت» از ۲۵ تیرماه است.
علاقه مندان، فیلمسازان و متقاضیان ارسال اثر برای حضور در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر به دبیرخانه جشنواره در تهران، خیابان سهروردی شمالی، میدان شهید قندی، شماره ۱۵، مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، طبقه اول (کدپستی: ۱۵۵۶۹۱۶۶۱۳) مراجعه کرده یا با تلفن ۸۸۵۲۸۳۱۴ تماس بگیرند.
هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» با دبیری محمد حمیدی مقدم آذر ماه ۱۴۰۲ برگزار میشود.
فیلمسینمایی «پسر انسان» به کارگردانی سپیده میرحسینی و تهیهکنندگی مشترک میرحسینی و وحید دلیلی موفق به کسب دیپلم افتخار از جشنواره تأثیر جهانی دانشجو شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، جشنواره تأثیر جهانی دانشجو (Student World Impact Film Festival) معروف به «SWIFF» رویدادی بینالمللی است که با تمرکز بر فیلمهای دانشجویی هر سال در نیویورک آمریکا برگزار میشود و از بهترین آثار در این حوزه تقدیر میکند.
فیلم سینمایی «پسر انسان» که اولین فیلمسینمایی سپیده میرحسینی است، موفق به کسب دیپلم افتخار از این جشنواره شد.
در جشنواره تاثیر جهانی دانشجو ۲۰۲۳ بیش از ۱۵ هزار فیلم از هنرمندان ۱۲۰ کشور به نمایش درآمد. این جشنواره که مهمترین هدف خود را توانمندسازی فیلمسازان میداند، فرصتی فراهم میکند تا فیلمسازان بتوانند با همکاری این جشنواره فیلم بلند بعدی خودشان را تولید کنند و همچنین دسترسی ویژهای جهت توزیع فیلم سینمایی «پسر انسان» در Amazon Prime Video پلتفرم بینالمللی در اختیار تهیهکنندگان قرار داده است.
سرمایهگذار این فیلم وحید دلیلی است.
اکران «پسر انسان» از روز چهارشنبه، ۷ تیر ۱۴۰۲ در سینماهای منتخب گروه هنر و تجربه آغاز شده است.
فیلم«پسر انسان»، داستان زنی به نام آذر است که بعد از به دنیا آوردن دخترش تغییر جنسیت میدهد و او را در نقش پدر، بزرگ میکند. حالا ۱۸ سال گذشته و…
بهنام شرفی، لیلا زارع، مجید پتکی، پریا مردانیان و هادی افتخارزاده در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
نویسندگی «پسر انسان» به صورت مشترک توسط پناه خدایاری و سپیده میرحسینی انجام شده است.
دیگر عوامل فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: شهرام نجاریان، طراحی و ترکیب صدا: بهروز معاونیان، صدابردار: فرزان معاونیان، آهنگساز: پیام آزادی، تدوین: نوید منصور قناعی، دستیار یک و مدیر برنامه ریزی: یوسف طاهریان، منشی صحنه: پونه خامین، موسیقی موزیک بند: اشکان نعیم، چهره پرداز: پروین نویدی، اصلاح رنگ و نور: سامان مجد وفایی، طراح لباس: مریم قاسمی، طراح صحنه: پگاه آذر کمان، جلوههای ویژه: محمدمهدی سخنور، مصطفی مطوری، مجریان طرح و مدیران تولید: وحید دلیلی و سپیده میرحسینی، طراح پوستر: طاها ذاکر، عکاس: پوریا نوری، روابط عمومی: زهرا نجفی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسالت اولیه، اصلی، مهم و اساسی انقلاب اسلامی را تحکیم بنیانهای خانواده دانست و گفت: از همه عرصههای فرهنگی و هنری برای ترویج خانواده پاک و انسانی استفاده می کنیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمدمهدی اسماعیلی در آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا در تالار وحدت اظهار داشت: در دوره طلایی حاکمیت دین در جمهوری اسلامی ایران این روز مبارک به نام خانواده نامگذاری شده است. روز خانواده بیش از آنکه یک نامگذاری عادی و متداول باشد، یک فرهنگ مهم را در پشت سر خودش دارد.
وی افزود: جامعه ایرانی – اسلامی ما خانواده محور است. زن و مرد در کنار و دوشادوش هم و با هم یک اجتماع کوچک را تشکیل میدهند. نهاد مقدس خانواده و حاصل این پیوند فرزندانی هستند که در دامن پر مهر و محبت پدر و مادر بزرگ میشوند و همه فضایل جامعه انسانی به واسطه تشکیل درست این هسته اولیه یعنی اجتماع خانواده است.
اسماعیلی اظهار داشت: اگر جامعهای می خواهد به سعادت برسد باید این کانون گرم باشد و به موقع تشکیل شده و به موقع به شاخ و برگ و میوه برسد تا اجتماعی نمونه و شجره طیبه شود. الگوی ما مثل همه حوزههای دیگر خاندان وحی و اهل بیت عصمت و طهارت است که مظهر پاکی و دوری از هر رجز و ناپاکیاند. این در منزلت خاندان وحی است. این خانواده، خانواده الگوی ماست.
وی با بیان اینکه رسالت اولیه، اصلی، مهم و اساسی انقلاب اسلامی تحکیم بنیانهای خانواده است، گفت: اگر میخواهیم در هر حوزهای موفق باشیم شرط لازم این است که خانوادههایی اصیل و پاک بر پایه مهر و عاطفه و روابط شرعی و انسانی را برقرار کنیم.
اسماعیلی افزود: در جامعه جهانی زیست میکنیم که این نهاد مقدس در معرض تهدید است. امروز تمدن ناسازگار با فطرت بشری به دنبال تحمیل الگوهای ناهنجار خود در عرصه خانواده است. اگر به این عرصه عمومی نظام بینالمللی نگاه کنید، مواردی و مفاهیمی نظیر همجنسگرایی امروز به عنوان یک جریان نامتعادل، استعماری و غیر انسانی دارد بنیان خانواده را تهدید میکند.
وزیر فرهنگ گفت: خانواده، امری مقدس نزد همه خیرخواهان انسانی و ادیان بشری و محل وفاق همه کسانی هست که به دنبال ایجاد نظامی اجتماعی بر پایه مهر و پاکی است. اگر این نهاد را خدشه دار کنیم چه اتفاقی می افتد؟
اسماعیلی افزود: امروز در دنیا در همان جایی که این تمدن ناسازگار با فطرت بشری حاکمیت فرهنگی را در اختیار دارد چه نتایج زیانباری به دنبال آورده است.
وزیر فرهنگ تاکید کرد: از همه عرصه های فرهنگی و هنری برای ترویج خانواده پاک و انسانی استفاده می کنیم. ما پای خانواده ایستاده ایم. این شعار جشنواره حوا است. ما پای خانواده سالم، انسانی، شرعی و اخلاقی ایستادهایم. ناگزیریم بایستیم و ترویج کنیم. چارهای نداریم برای ساخت آیندهای درخشان برای نسل بعدی، برای تربیت نیروهای جامعهساز آینده. خانواده را ترویج کنیم.
وی افزود: به همین دلیل نخستین جشنواره بینالمللی حوا را برای حوزه خانواده برگزار می کنیم. نام مقدس حوا را برای جشنواره انتخاب کردند. حوا مادر ما همه انسان هاست و همه انسان ها مدیون این مادر بزرگوار هستند. تصویری که از حوا در رسانههای غربی وجود دارد، تصویری مضموم و نادرست است.
وزیر فرهنگ گفت: دوستان حذر داشتند وقتی نام مقدس حوا را در شبکهها مورد جستجو قرار می دهیم آنقدر ادبیات ناپسند به وجود آمده که نوعی خدشه به این جایگاه والاست. برای ارج نهادن به این مادر بزرگ آسمانی همه انسانها، این جشنواره به نام حوا نامگذاری شد.
اسماعیلی با اشاره به ارسال ۳۲۰ اثر به دبیرخانه جشنواره و استقبال خوب از آن گفت: این جشنواره در سال آینده با شکوه و رونق بیشتری برگزار خواهد شد و انشاالله این کار جدید و جشنواره مهم به فهرست جشنواره های بین المللی کشور اضافه خواهد شد که نقطه مشترک و وصلی بین همه دغدغه مندان حوزه خانواده در سراسر دنیا با هر دین، مذهب و نگاه است. خانواده محل وفاق همه جامعه بشری است.
۹ کارگروه با پیام رئیس جمهوری برای خانواده تشکیل دادیم در ادامه مراسم، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییس جمهوری و مهدیه سادات محور دبیر جشنواره فیلم حوا برای قدردانی از فخرالسادات میرلواسانی مادر شهیدان صادقی که به دلیل شرایط جسمانی امکان حضور روی سن نداشت، به میان تماشاگران رفتند.
معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری در ادامه با تشکر از همه دستاندرکاران جشنواره گفت: امروز با پیام رییس جمهوری، ۹ کارگروه را برای خانواده تشکیل دادیم که بخشی از آن مربوط به هنر و رسانه و مربوط به خانواده تراز انقلاب اسلامی است.
انسیه خزعلی افزود: اگر خانواده سالم داشته باشیم جامعه ما سالم خواهد بود. امیدوارم دیگر از هم پاشیدگی خانواده را شاهد نباشیم. محور خانواده زن است. اگر زن مهربان، زن قوی و خردمند داشته باشیم، خانوادهای محکم و قوی نیز خواهیم داشت.
زنان محور اصلی کانون خانواده هستند دبیر جشنواره بین المللی فیلم حوا در این مراسم گفت: جشنواره حوا، در فضایی که سویههای متهاجم غرب پیوسته اعتقادات اصیل و ریشهدار ما را مورد حمله قرار میدهد، ترسیم هویت زنان و ضرورت حفظ ، انسجام و تحکیم خانواده را چراغ راه خود کرده است.
مهدیهسادات محور افزود: زنان قدرتمند ما محور و کانون اصلی خانواده هستند؛ آرامش منبعث از معنویت آنها مانند خون در کانون خانواده جریان مییابد و اقتدار آنها فرزندانی توانمند تربیت و دامن آنها مامنی پاک برای مردان مهیا کرده است و جان خانواده به جان زنان و مادران گره خورده است.
وی گفت: زنان کنشگر و قوی، خانوادهای حامی و جامعهای متوجه و آگاه به نقش و جایگاه آنان را میطلبند. نخبگان و حاکمیت این جامعه باید برای چنین زنانی فعالانه برنامه ریزی وسیاستگذاری کرده و عملکرد همسو با آنها داشته باشد.
محور اظهار داشت: نام حوا را برای جشنواره انتخاب کردیم به معنای زندگی، زنی بزرگ، مادر بشریت، زن مورد ستایش تمام ادیان و زنی که وجود عالم به وجودش گرده خورده است.
دبیر جشنواره حوا افزود: گمان نمیکردیم در گام نخست چنین همراهی بینظیری را شاهد باشیم. استقبال خوب هنرمندان داخلی و خارجی به تلاشهای ما جانی دوباره داد و ما را به ادامه مسیر ناهموار دلگرم و به ما ثابت کرد فیلمسازانی که هنوز نور فطرت در جانشان جریان دارد بدون خطکشیهای جغرافیایی پای خانواده ایستادهاند و می توانند با ابزار سینما یکصدا صدای آرمانهای خود را به گوش جهانیان برسانند.
اعلام برگزیدگان
۳۲۰ اثر در بخش بینالملل به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که در بین نامزدهای این بخش، جایزه بهترین فیلم مستند به فیلم «سرزمین عسل» از مقدونیه تعلق گرفت.
در بخش فیلمهای کوتاه داستانی از بین نامزدهای این بخش، لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه این بخش مشترکا به «بعد از کلاس» از چین و «پاتیونا» از آلمان اهدا شد.
جایزه بهترین فیلم بلند جشنواره در بخش بینالملل نیز به محمدرضا مصباح و سجاد نصراللهی نسب برای تهیهکنندگی و بابک خواجه پاشا برای کارگردانی فیلم «درآغوش درخت» از ایران رسید.
جایزه ویژه هیات داوران این بخش نیز به ارزش یکهزار دلار به فیلم تیم رویایی از روسیه تعلق گرفت.
پس از اهدای جوایز این بخش، محمدحسین لطیفی داور فیلمهای بلند سینمایی و کوتاه داستانی بخش بینالملل جشنواره و کارگردان سینما با قدردانی از برگزارکنندگان و حامیان جشنواره گفت: خوشحالم که عضو کوچکی برای دیدن آثار بخش بینالملل بودم. برگزاری این جشنواره را مبارک دیدم چون مبنای هر جامعه و کشوری خانواده و ستون خانواده زن است. پرداختن به این ستون مهم است، همه ما با تمام وجود به حضور زن آگاه هستیم. امیدوارم این جشنواره حفظ شود و استمرار پیدا کند و فیلمهایی ساخته شود که به قوام خانواده کمک کنند.
وی افزود: امیدوارم بین المللی بودن جشنواره حفظ و سالهای آتی این جشنواره پیگیری شود و امیدوارم ساختن فیلمهایی که به قوام خانواده کمک کند اتفاق بیفتد.
گئورگی ژیتکوف عضو هیات داوران بخش بینالملل نیز گفت: خوشحالم اینجا هستم و امیدوارم شرایط در آینده بهتر شود چون شرایط سخت تاسف آور است اما امیدوارم شرایط بهتر داشته باشیم.
همچنین جرج شلهوب عضو هیات داوران بخش بینالملل گفت: این واقعیت ارزشمندی برای فیلمسازان است که فیلمهای ارزشمندی بسازند. وقتی شما درباره خانواده فیلم میسازید روی این موضوع تمرکز میکنید که واقعاً دارد چه اتفاقی میافتد. شما در سینما گاهی مجبورید دنبال راه حل بگردید وقتی برای فیلمتان موضوع خانواده را انتخاب میکنید درواقع این خودش یک جور راه حل است. امیدوارم این جشنواره ادامه پیدا کند.
مهناز مظاهری عضو هیات داوران بخش مستند جشنواره فیلم حوا نیز گفت: اگر بخواهیم فیلم موثری داشته باشیم، از تولید مستند غفلت نکنیم.
وی افزود: تولید مستند میتواند مثل فرش کرمان با گذشت زمان ارزندهتر شود. به مدیران پیشنهاد میکنم تولیدات مستند را جدی بگیرند. نکته دوم این است که در جلسهای که در حضور وزیر فرهنگ با حضور بانوان در اسفند سال گذشته برگزار شد، از مطالبات بانوان هنرمند گفتم. زنان در قرآن مبنای آرامش برای خانواده معرفی شدهاند. در طول سالهای متمادی به ویژه پس از انقلاب بانوان هنرمند خاطرات ارزشمندی را برای ما آفریدند؛ بانوی ایرانی علاوه بر اینکه بسیار به هنر علاقهمند است ایثارگرانه فیلم میسازد. از شما میخواهم به افتخار بانویی که برای ما خاطره آفریده است، دست بزنید؛ بانو مرضیه برومند. او به شایستگی مسئولیت مدیرعاملی خانه سینما را بر عهده دارد.
در این آیین همچنین، جایزه بهترین فیلمنامه کوتاه داستانی به مریم اسمیخانی و وحید حسنزاده برای فیلم «وضعیت اورژانسی» اهدا شد.
همچنین جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه نیز به سهیلا پورمحمدی برای فیلم «جان داد» رسید.
در آیین پایانی جشنواره فیلم حوا، جایزه بهترین کارگردانی فیلم بلند سینمایی هم به لیلی عاج برای «سرهنگ ثریا» اهدا شد.
جایزه بهترین فیلمنامه فیلم بلند سینمایی نیز به پژمان تیمورتاش برای «شهربانو» تعلق گرفت.
لوح افتخار ،تندیس جشنواره و جایزه بهترین فیلم جشنواره به محمدرضا مصباح برای تهیهکنندگی و مهدی جعفری برای کارگردانی فیلم «یدو» رسید.
همچنین لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه بهترین پژوهش در فیلم مستند بخش ملی به حدیث جان بزرگی برای مستند «واهگ» تعلق گرفت.
لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند نیز به محمد حبیبیمنصور برای مستند «بانو» رسید.
قدردانی از خانواده شهدا در آیین پایانی جشنواره حوا نیز به احترام شهدا حاضران به صورت ایستاده تشویق کردند.
سوده نجفی فرزند امیر سرتیپ اصغر نجفی و منیژه بهمنی مادر شهید عمار بهمنی از شهدای مدافع حرم در این آیین مورد قدردانی قرار گرفتند.
همچنین فخرالسادات میرلواسانی مادر یک جانباز و دو شهید و همسر شهید داریوش رضایی نژاد نیز در این مراسم حضور داشتند، که فیلم «هناس» برگرفته از زندگی این شهید است.
بخش پایانی آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا با اجرای قطعاتی توسط سالار عقیلی همراه بود و پرچم کشورمان در دستان حاضران در سالن به اهتزاز درآمد.
وحالله سهرابی، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی و محمد حمیدیمقدم از مدیران سازمان سینمایی و همچنین داریوش ارجمند، مرضیه برومند و هادی مقدمدوست و جمعی از سفرای کشورها از جمله ژاپن، ونزوئلا، فیلیپین و پاکستان در مراسم اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا حضور داشتند.
نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور از ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ تیر ماه در تهران و با شعار «ما پای خانواده ایستادهایم» برگزار شد.
این رویداد موضوع زنان و خانواده را در دستور کار داشت و با همکاری مراکز و سازمانهای فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال میکند.
آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» با معرفی برگزیدگان این رویداد و گرامیداشت ملی «روز خانواده»، در تالار وحدت تهران برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از برنا، آیین اختتامیه و معرفی برگزیدگان نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» در روز جمعه ۲۳ تیرماه با حضور هنرمندان و چهرههای فرهنگی و هنری و سیاسی در تالار وحدت برگزار شد.
این مراسم رأس ساعت ۲۰:۲۰ با اجرای مژده خنجری و پخش سرود ملی و قرائت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.
در ابتدای این مراسم مهدیهسادات محور دبیر این رویداد در صحنه حاضر شد و ضمن خیر مقدم به مهمانان مراسم گفت: مفتخریم که در آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا گردهم آمدهایم، جشنوارهای که با شعار ما پای خانواده ایستادهایم به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد برگزار شد تا در فضایی که سویههای مهاجم فرهنگ غرب و استیلای رسانهای کشورهای معاند پیوسته باورها و اعتقادات ریشهدار شرق را مورد حمله قرار میدهد، ضرورت حفظ انسجام و تحکیم مهمترین نهاد هر جامعهای یعنی خانواده را چراغ راه خود قرار دهیم و تلنگری بزنیم به اهمیت نقش و تاثیر گسترده آن بر توسعه فردی و جمعی.
مهدیهسادات محور ادامه داد: جان خانواده به جان مادران و زنان بستگی دارد. زنان کنشگر و قوی، خانوادهای قوی و جامعهای آگاه به نقش والای آنان را میطلبد. نخبگان و حاکمیت این جامعه برای چنین زنانی باید فعالانه برنامهریزی کنند.
او افزود: نخبگان و حاکمیت این جامعه برای چنین زنانی باید فعالانه برنامهریزی کنند امشب این صندلیها به لطف عزیزانی پر شده است که همگی دغدغهمند و مدیران فرهنگی هستند که با حمایت خود از عرصه سینما تلاش کردند به جهانیان عرضه کنند که زن هویت بخش است. نام «حوا» را به نام زن مورد ستایش همه ادیان برای این جشنواره انتخاب کردیم. در گام نخست گمان نمیکردیم با چنین استقبالی مواجه شویم. استقبال فیلمسازان داخلی و خارجی ما را در این مسیر دلگرم کرد و به ما ثابت کرد فیلمسازانی که هنوز روح فطرت بر جانشان نقش دارد، هنوز پای خانواده ایستادهاند و میتوانند با ابزار سینما آرمانهای خود را به گوش جهانیان برسانند. همدلی نهادها، هنرمندان، مخاطبان وسیع هنر از الطاف جشنوارهای بود که به نام زن و خانواده است.
دبیر این رویداد گفت: همدلی نهادها، هنرمندان، مخاطبان و خانوادهی وسیع هنر از الطاف جشنوارهای بود که به نام زن و خانواده برگزار شد. در جلسات تخصصی و پژوهشی کنار هم نشستیم تا به ضرورت بازنمایی تصویر زن و آسیبشناسی آن تاکید کنیم اما این شروع ماجراست. امروز این جشنواره پایان نگرفته، بلکه شروعی است برای متولیان فرهنگی و رسانهای برای یاری گرفتن از هنرمندان دغدغهمند در داخل و خارج. در حوزه زن و خانواده برای ساخت تصویر کاملی از زن که نمایاندن آن میتواند موتور محرکه کشور باشد میتواند به بازنمایی الگوی ارزشمند در این عرصه کمک کند. به عنوان عضو کوچک از این جمع به خاطر تلاش و تعهدتان سپاسگزارم.
برگزیدگان بخش بینالملل نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به شرح زیر اعلام شد:
جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند در بخش بینالملل به «سرزمین عسل» از مقدونیه تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی همین بخش به طور مشترک به «بعد از کلاس» از چین و «فاتجونا» از آلمان تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلم بلند جشنواره در بخش بینالملل به محمدرضا مصباح و سجاد نصراللهی نسب برای تهیهکنندگی و بابک خواجه پاشا برای کارگردانی فیلم «درآغوش درخت» از ایران اهدا شد.
جایزه ویژه هیات داوران در بخش بینالملل به طور مشترک به فلیپ آبروتین و ماکسیم زیکوف برای کارگردانی فیلم سینمایی «تیم رویایی» از روسیه رسید.
در ادامه برگزاری اختتامیه محمدحسین لطیفی داور فیلمهای بلند سینمایی و کوتاه داستانی بخش بینالملل جشنواره گفت: خوشحالم که عضو کوچکی برای دیدن کارها بودم. برگزاری این جشنواره را مبارک دیدم چون مبنای هر جامعه و کشوری خانواده است ستون خانواده زن است و پرداختن به این ستون مهم است، همه ما با تمام وجود به حضور زن آگاه هستیم امیدوارم این جشنواره حفظ شود و استمرار پیدا کند و فیلمهایی ساخته شود که به قوام خانواده کمک کند.
گئورگی ژیتکوف یکی از اعضای هیات داوران بخش بینالملل هم در اختتامیه مراسم بیان کرد: خوشحالم اینجا هستم و امیدوارم در آینده شرایط بهتر شود، چون شرایط سخت و تاسف آور است، اما امیدوارم شرایط بهتری داشته باشیم.
جرج شلهوب دیگر عضو هیات داوران بخش بینالملل هم در اختتامیه مطرح کرد: این واقعیت ارزشمندی برای فیلمسازان است که فیلمهای ارزشمندی بسازند. وقتی شما درباره خانواده فیلم میسازید روی این موضوع تمرکز میکنید که واقعاً دارد چه اتفاقی میافتد. شما در سینما گاهی مجبورید دنبال راه حل بگردید وقتی برای فیلمتان موضوع خانواده را انتخاب میکنید درواقع این خودش یک جور راه حل است. امیدوارم این جشنواره ادامه پیدا کند.
سپس در ادامه محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییسجمهور، سید محمد هاشمی معاون حقوقی، مجلس و استانهای وزارت ارشاد روی صحنه آمدند و از منیژه بهمنی مادر شهید عمار بهمنی، فخرسادات میرلواسانی مادر شهیدان صادقی، شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایینژاد، الهه عسگری مادر شهید محمدمهدی رضوان، سوده نجفی فرزند امیر سرتیپ اکبر نجفی تجلیل کردند.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختتامیه جشنواره حوا ضمن تبریک روز خانواده گفت: در روزی هستیم که به مناسبت نزول آیه قرآن مبنی بر افطاری دادن اهل بیت به اسیر، یتیم و فقیر گرامی داشته شده است. در دوره طلایی حاکمیت دین در جمهوری اسلامی ایران، این روز مبارک به نام روز خانواده نامگذاری شده است.
وزیر ارشاد افزود: روز خانواده بیشتر از آنکه یک نامگذاری عادی باشد یک فرهنگ مهم را در پشت سر خود دارد. جامعه اسلامی ما خانواده محور است. زن و مرد دوشادوش هم یک اجتماع کوچک را تشکیل میدهند که اسم آن نهاد مقدس خانواده است و حاصل این پیوند، فرزندانی هستند که در دامن پر مهر پدر و مادر بزرگ میشوند.
او با اشاره به اینکه خانواده هسته اولیه جامعه است، تاکید کرد: اگر جامعهای میخواهد به سعادت برسد باید این کانون گرم باشد، به موقع تشکیل شود و به موقع به شاخ و برگ برسد تا جامعه نمونه و شجره طیبه شکل بگیرد.
محمدمهدی اسماعیلیمطرح کرد: امروز تمدن ناسازگار غرب به دنبال تحمیل الگوهای ناهنجار خود در حوزه خانواده است اگر به نظام بینالملل نگاه کنید متوجه میشوید مواردی مثل همجنسگرایی یک جریان نامتعادل و غیر انسانی است که بنیاد خانواده را تهدید میکند خانواده یک نهاد پاک در همه جوامع بشری است اگر ما این نهاد را ارج ننهیم چه اتفاقی رخ میدهد امروز در دنیا در همان جایی هستیم که این تمدن ناسازگار با فطرت بشری دارد برخی موضوعات را ترویج میکند و ببینید چه نتایج زیان باری را به دنبال داشته است پس ما از همه ابزارها برای ترویج خانواده استفاده میکنیم، ما پای خانواده ایستادهایم؛ این شعار جشنواره است ما پای خانواده انسانی و شرعی و اخلاقی ایستادهایم درواقع ناگزیریم بایستیم و ترویج کنیم برای تربیت نیروهای جامعه ساز آینده.
وزیر ارشاد افزود: به همین دلیل نخستین جشنواره بینالمللی را برای حوزه خانواده برگزار کردیم نام مقدس حوا را انتخاب کردیم حوا مادر ما و همه انسانهاست همه انسانها مدیون این مادر بزرگوار هستند.دوستان ما میگفتند وقتی نام حوا را در رسانههای مختلف معاند جستجو میکردیم، ادبیات زشتی درباره او به کار میرفت. از این رو خواستیم نام حوا نام این مادر بشریت را برای این جشنواره بگذاریم. آقای خزاعی به دلیل اینکه بیمار بود، نتوانست به این جشنواره بیاید، اما از او و از همه برگزار کنندگان این جشنواره تشکر میکنم. دبیر این رویداد خودش نمونه یک زن ایرانی تراز است که صاحب چند فرزند و فعال اجتماعی و هنری است.
جوایز بخش ملی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به شرح زیر معرفی شد:
جایزه بهترین پژوهش مستند به حدیث جانبزرگی برای مستند «واهگ» رسید.
جایزه بهترین کارگردانی مستند به محمد حبیبیمنصور برای فیلم «بانو» تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلمنامه کوتاه داستانی به مریم اسمیخانی و وحید حسنزاده برای فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی» اهدا شد.
جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه نیز به سهیلا پورمحمدی برای فیلم «جان داد» رسید.
جایزه بهترین فیلمنامه فیلم بلند سینمایی به پژمان تیمورتاش برای «شهربانو» تعلق گرفت.
جایزه بهترین کارگردانی به لیلی عاج برای «سرهنگ ثریا» اهدا شد.
جایزه بهترین فیلم جشنواره به محمدرضا مصباح برای تهیهکنندگی و مهدی جعفری برای کارگردانی فیلم «یدو» رسید.
انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییس جمهور گفت: امروز با پیام رییس جمهور ۹ کارگروه را برای خانواده تشکیل دادیم که بخشی از آن مربوط به هنر و رسانه و مربوط به خانواده تراز انقلاب اسلامی است. اگر خانواده سالم داشته باشیم جامعه ما سالم خواهد بود. امیدوارم دیگر از هم پاشیدگی خانواده را شاهد نباشیم. محور خانواده زن است. اگر زنانی مهربان، قوی و خردمند داشته باشیم، خانوادهای محکم و قوی نیز خواهیم داشت.
بخش پایانی آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا با اجرای قطعاتی توسط سالار عقیلی همراه بود.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، روحالله سهرابی، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی و محمد حمیدیمقدم از مدیران سازمان سینمایی و همچنین هنرمندانی چون محمدحسین لطیفی، محمدعلی باشه آهنگر، مصطفی رزاقکریمی، مهدی جعفری، داریوش ارجمند، مرضیه برومند، هادی مقدمدوست و… از مدیران و هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
رییس انجمن سینمای جوان اهواز با اشاره به برخورداری خوزستان از فیلمسازان مستعد و حرفهای گفت: خوزستان استانی ثروتمند است که با وجود صنایع و شرکتهای اقتصادی بزرگ، انتظار میرود این صنایع در کنار دیگر اقدامات خود و در راستای مسئولیتهای اجتماعی به سینمای کوتاه نیز توجه داشته باشند.
به گزارش سینمای خانگی، مهدی کیخایی روز جمعه در حاشیه هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان در گفتوگو با ایرنا اظهارکرد: فیلمسازان کوتاه با سوژهیابی و تمرکز بر موضوعات مختلف استان نقش مهمی در جریانسازی را برعهده دارند و تاکنون نیز آثار خوب و درخور توجهی در این حوزه تولید شده که علاوه بر سطح ملی در سطوح بینالمللی نیز حائز رتبه و جایگاه شدهاند؛ از این رو انتظار میرود صنایع استان نگاهی نیز به این حوزه داشتهباند.
وی با ابراز خوشحالی نسبت به برگزاری هفتمین دوره جشنواره فیلم کوتاه خوزستان پس از یک وقفه چندین ساله عنوان کرد: امیدوارم هشتمین دوره جشنواره با فاصله کوتاهتر نسبت به دور قبلی برگزار و دیگر شاهد وقفه طولانی میان دوره های مختلف یک جشنواره نباشیم.
رییس انجمن سینمای جوان اهواز با اشاره به کیفیت آثار رسیده به جشنواره بیان کرد: آثار رسیده به دبیرخانه جشنواره غافلگیرکننده و خوب بودند و میتوان گفت از نظر کیفیت فنی و محتوایی تنوع خوبی را میان آثار فیلمسازان خوزستانی شاهد بودیم.
وی در ادامه اضافه کرد: البته آثار ضعیفی نیز به دبیرخانه جشنواره راه پیدا کرد که این مساله نیاز به آسیبشناسی دارد هر چند که از عدم برگزاری منظم جشنواره به عنوان یکی از دلایل عمده این ضعف میتوان یاد کرد.
تزریق امید به فیلمسازان
به گفته کیخایی برگزاری این دوره از جشنواره شور، هیجان و امید تازهای را در میان فیلمسازان خوزستان تزریق کرده است.
وی تاکید کرد: اگر روند برگزاری جشنواره به صورت منظم و مستمر باشد قطعا تعداد آثار تولیدی افزایش پیدا خواهد کرد که همین امر در افزایش کیفیت نیز موثر خواهد بود.
رییس انجمن سینمای جوان اهواز برگزار نکردن جشنواره را یک اشتباه استراتژیک و راهبردی خواند و گفت: این قبیل جشنوارهها باید به صورت منظم و برنامهریزی شده در ساختار اجرایی قرار گیرند هر چند میدانیم شرایط مالی سخت است اما میتوان با همکاری مجموعههای مختلف برگزاری جشنواره را رقم زد.
سیدحمید موسوی، سیامک عباسپور، مهسا طبیب، ایوب مروانی، سید مرتضی سبزقبا، فرهاد پروین و رضا سیادت هیات داوران هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان هستند.
برگزاری جشنواره فیلم کوتاه خوزستان پس از هفت سال وقفه در تیرماه سال جاری به انتظار فیلمسازان و علاقمندان هنر هفتم پایان داد و تکاپو و شور جدیدی را میان هنرمندان عرصه فیلم استان ایجاد کرد با این حال برگزار کنندگان و فیلمسازان خوزستانی برگزاری منظم جشنواره را به عنوان یک مطالبه جدی از مسئولان متولی درخواست میکنند.
ششمین دوره جشنواره فیلم کوتاه خوزستان سال ۹۵ برگزار شد و پس از آن به دلایل متعددی از جمله مسایل مالی و شیوع بیماری کرونا برگزاری آن با هفت سال وقفه مواجه شد.
به گفته دبیر جشنواره فیلم کوتاه خوزستان بیش از ٢۵٠ اثر به دبیرخانه هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان ارسال شده که از این تعداد ۴۶ اثر از فیلمسازان استان به مرحله نهایی رسیدند.
از ۴۶ اثر منتخب ۲۲ اثر در حوزه داستانی، ۱۳ اثر در حوزه مستند، هفت اثر در حوزه تجربی و چهار اثر در حوزه پویانمایی در بخش رقابتی هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان شرکت داده شدند که از ۲۰ تا ۲۳ تیر ماه جاری در محل سینما فردوسی اهواز در سه سانس اکران شدند.
«بیجو کومار» تهیهکننده و کارگردان هندی با اشاره به ساخت سالیانه سههزار فیلم در این کشور، گفت: بیش از ۵۰ فیلمساز زن مطرح در ایران حضور دارند که چنین قابلیتی هنوز در هند وجود ندارد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا»، بیجو کومار تهیهکننده و کارگردان از کشور هند در نشست مهمانان بینالمللی جشنواره «حوا» در محل سینما فرهنگ اظهار داشت: من خیلی با سینمای ایران، فیلمهای ایران و فضای داستانهای ایران آشنا هستم. از زمان دانشجویی فیلمهای ایرانی را دنبال میکردم و با فیلمسازانی مثل مجید مجیدی، عباس کیارستمی و دیگر فیلمسازان ایرانی آشنا هستم و همیشه محتوای فیلمهای ایرانی برایم الهامبخش بود تا این مسیر را آغاز کنم.
وی گفت: تاکنون سه بار به تهران آمدم؛ یک بار عضو هیات داوران جشنواره فجر بودم و یک بار با فیلم خودم در فجر شرکت کردم و میدانم صنعت سینما در ایران چگونه است و با محتوای فیلمهای ایرانی آشنا هستم.
کومار افزود: من از هند میآیم؛ جایی که یکی از مهدهای فیلمسازی است و سالیانه سههزار فیلم در آن ساخته میشود. نه فقط در هند بلکه در جاهای دیگر فیلمها خیلی محتوای والایی ندارند و حتی ممکن است فیلمها ضدزن باشند و به نظرم این جشنواره برای این روزهای ما لازم است.
هنوز در هند به اندازه ایران فیلمساز زن نداریم
این تهیهکننده و کارگردان هندی بیانداشت: وقتی داشتیم فهرستی از فیلمسازان زن ایرانی جمع میکردیم آنچه برای ما جالب بود این بود که چیزی بالای ۵۰ فیلمساز زن مطرح ایرانی در این فهرست جا داشتند چیزی که هنوز در هند چندان وجود ندارد.
وی اظهارداشت: میتوانم بگویم ما آرتیست زن در اکثر کشورها داریم اما نقش اینگونه جشنوارهها این است که بستری برای تبادل دیدگاههای زنانه ایجاد میکنند که خودش میتواند به محتوای فیلمهای این چنینی کمک کند و زنان از نقاط مختلف دنیا میتوانند باهم تبادل نظر کنند و محتواهای خود را به اشتراک بگذارند.
کومار گفت: در نخستین فیلمم روی یک شخصیت خانم خبرنگار قدرتمند مانور دادم و فیلم دوم هم خانوادگی است و به نظرم فیلمهای من باید خانوادگی دیده شود. به نظرم یک فیلم بدون اینکه اعضای یک خانواده بتوانند باهم یک فیلم را ببینند، ارزشی ندارد.
نخستین جشنواره با شعار «خانواده»
در ادامه ها وان فون تهیهکننده و کارگردان چینی که با فیلم «پدرم و مادرم» در جشنواره فیلم «حوا» حضور دارد، اظهار داشت: پدرم در چین کارگردان و ۲۰ سال است مشغول همین کار است. فیلمی که با خود به این جشنواره آوردهام درباره رابطه زنان در خانواده و اجتماع و واکاوی نقش آنها در این دو اجتماع است.
وی گفت: مفتخرم که در این جشنواره «حوا» هستم و شانس این را دارم که فیلمم در اینجا دیده شود. من با این مفهوم آشنا هستم چون در این ۲۰ سال همیشه فیلمهایم محتوایی مرتبط با زنان و خانواده داشته ضمن اینکه همسرم فیلمنامهنویس است و به من کمک کرده است.
فون افزود: در این ۲۰ سال در جشنوارههای مختلف شرکت کردهام اما برای نخستین بار است که در جشنوارهای با این شعار که «پای خانواده میایستیم» حضور پیدا کردهام. موقعی که مشغول ساخت همین فیلم بودم تجارب آموختنی خوبی از نقش زن در خانواده برایم داشت که به نظرم خیلی مهم است.
این کارگردان بیان کرد: این روزها متاسفانه معمولاً نقش زنها به صورت غیرمنصفانه انعکاس داده میشود و ما به عنوان فیلمساز باید آن را به درستی ارایه بدهیم. فیلم من درباره پدر و مادری است که دور از شهر زندگی میکنند اما برای نگهداری نوه خود به شهر میآیند تا تعادل از دست رفته خانواده را مجددا احیا کنند. سعی من این بود که بتوانم روابط بین یک خانواده چینی را به کسانی که آشنایی با چین ندارند، نشان بدهم.
وی اظهارداشت: آن سکانسی که دیگر اعضای خانواده نسبت به مادر خانواده سوء برداشت میکنند و او مجبور میشود پشت درخت برود و گریه کند، بدون آنکه خانواده بفهمد بعد برمیگردد خانه تا نقش مادری را ایفا کند برای من بهترین سکانس بود.
جشنوارهای که میتواند شبکهسازی کند
سپس لو شی فون مستندساز چینی که با مستند «لی» در جشنواره «حوا» حضور دارد هم گفت: من مستندساز هستم. معتقدم در هر کشوری خانمها مهمترین بخش آن جامعه هستند. مستند من درباره یک شخصیت خانم قدرتمند است که از شریک زندگی خود جدا میشود اما سعی میکند از بچههای خود نگهداری کند. آنچه من دوست دارم این است که در فیلمم به مخاطبان هیچ ایدهای القا نکنم و آن را با هر نظری که دارند نگاه کنند و نظرات خود را به من منتقل کنند.
وی افزود: برای من آن سکانسی از مستندم که آن خانم قوی به تنهایی وارد اتاق عمل میشود بهترین سکانس است. من در واقعیت زندگی معتقدم خانمها شخصیتهای قوی هستند و میتوانند در فیلمها برای ما الهامبخش باشند.
فون بیان کرد: نویسنده هم نظراتی داشت که باهم به اشتراک گذاشتیم، نویسنده معتقد بود که سفیدپوستان شانس بیشتری در زندگی برای رسیدن به مدارج بالا حتی در مقولهای مانند ازدواج دارند. خیلیها درباره شخصیت اصلی فیلم من صحبت میکنند و برایشان باورکردنی نیست دوست دارم نظرات مخاطبان ایرانی را هم درباره آن بدانم.
این مستندساز اظهارداشت: مفهوم انتخاب شده برای این جشنواره خیلی مهم است چون شبکهسازیای که میتواند ایجاد کند به ویژه در بین فیلمسازان دغدغهمند در حوزه زنان و خانواده میتواند راهگشا باشد. همین موضوع باعث شد در این جشنواره شرکت کنم.