ابراهیم وحیدزاده کارگردان سینما در پی اعلام اکران فیلم های خارجی گفت: با نمایش آثار خارجی موافقم به شرط آنکه دولت در کنار این کار تدبیری برای رفع معضل بیکاری سینماگران و حمایت از تولید فیلم های ایرانی داشته باشد و تدبیری اندیشه کند که مردم دوباره میل و رغبت و انگیزه جدی برای رفتن به سینما و تماشای فیلم ها پیدا کنند.
به گزرش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «معادله» و «تحفه ها» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس، گفت: بنده معتقدم اصولاً نمایش فیلم خارجی در هر شرایطی کار خوبی است چرا که فیلم خارجی می تواند باعث شود تا سطح سلیقه مخاطب بالا برود و از سوی دیگر فیلمسازان ایرانی در قیاس فیلم های خود با آثار به روز سینمای جهان کمی سطح کیفی تولیدات خود را افزایش دهند تا از این رهگذر سینمای ایران بتواند خود را به سطح استاندارد جهانی نزدیک کند.
وی سپس با اشاره به مشکلات متعدد در سینمای ایران از جمله پشت در اکران ماندن صدها فیلم سینمایی اظهار داشت: فکر می کنم چون تعداد زیادی فیلم با بودجه دولتی ساخته می شوند و مشتری ندارند سینماداران تمایلی به اکران اغلب این فیلم ها پیدا نمی کنند؛ مدیران سینمایی اگر واقعاً می خواهند سینمای کشور رونق بگیرد باید اجازه دهند فیلم هایی با مضامین مورد علاقه مردم تولید شود تا دیگر فیلمی پشت در اکران نماند و سینماداران هم برای اکران آن آثار اقبال نشان دهند.
وحیدزاده در پایان این گفتگو خاطرنشان کرد: مدیران سینمایی اگر می خواهند فیلم های خارجی را برای گردش مالی بیشتر سینما و بیرون آوردن گیشه از رخوتی که سال ها است دچار آن شده اکران کنند باید بدانند این کار به تنهای کافی نیست و باید تدابیر ویژه تری برای رونق دوباره گیشه در نظر گرفت که از جمله آن ها حمایت از فیلمسازان برای ساخت فیلم های مورد علاقه شان است.
علیرضا سعدی کارگردان فیلم کوتاه «بازگشت نورا» بیان کرد که به یکباره ۵ روز قبل از فیلمبرداری، تهیهکننده طی جلسهای از پروژه کنارهگیری کرد و من مجبور شدم ادامه مسیر را خودم تنها بروم.
علیرضا سعدی کارگردان فیلم کوتاه «بازگشت نورا» درباره ایده اولیه این فیلم که منجر به ساخت آن شد، به خبرنگار مهر، گفت: ایده اولیه فیلم کوتاه «بازگشت نورا» از چندماه قبل در ذهن من بود و میخواستم دختری را به تصویر بکشم که بین رسیدن و یا نرسیدن به آرزویش مجبور است یکی را انتخاب کند در صورتی که شرایط برای رسیدن به آن آرزو مهیاست اما در این بین دچار چالش میشود و باید تصمیم بگیرد. به دنبال موضوعی بودم که ایده نویی در آن نهفته باشد از این رو با نویسنده کار خانم سمانه صبوری مطرح کردم و ایده را کامل و با کمک او، فیلمنامه را تکمیل کردیم.
سعدی درباره شرایط ساخت فیلم کوتاه در سینمای ایران نیز بیان کرد: فیلمهای قبلی که ساخته بودم، بیشتر برای تجربه کردن بود و خیلی از مشکلاتی که به وجود میآمد، از جانب خودم و کم تجربگیام بود اما با این حال توانستم در جشنوارههای جهانی نیز شرکت و خودم را محک بزنم اما فیلم کوتاه «بازگشت نورا» برای من خیلی مهم بود و میتوان گفت ضربه آخر من در فیلم کوتاه به حساب میآمد. از این رو یک سال فقط روی مشکلات فنی خودم تمرکز کردم و با مطالعه و مشورت گرفتن این مشکلات را حل کردم تا بتوانم فیلمی قابل توجه بعد از ۳ سال تولید کنم.
وی همچنین توضیح داد: برای این پروژه در ابتدا تهیهکننده داشتم و کار داشت خوب پیش میرفت و من تمام تمرکزم را برای کارگردانی گذاشته بودم و یک ماه پیش تولید کار زمان برد تا حساسیتهایی که برای این فیلم داشتم برطرف شود اما به یکباره ۵ روز قبل از فیلمبرداری، تهیهکننده طی جلسهای که داشتیم از پروژه کنارهگیری کرد و من مجبور شدم ادامه مسیر را خودم تنها بروم و تهیهکنندگی کار را هم خودم در کنار کارگردانی پیش ببرم. از همین جا باید از تکتک عوامل پروژه که با این شرایط کنار آمدند و کنار من بودند، تشکر کنم چون من واقعاً شرایط سختی را برای این پروژه پشت سر گذاشتم و در این شرایط بد اقتصادی مجبور شدم سرمایه را از جیب خودم بدهم. چون هدفم تولید این پروژه بود برای اینکه سختی زیاد کشیدم تا چنین فیلمی تولید کنم.
کارگردان فیلم کوتاه «بازگشت نورا» درباره اینکه چه موضوعاتی در فیلم کوتاه موثرتر هستند که برای ساخت سمت آنها میرود، گفت: بنده به شخصه برای تولید فیلم به دنبال دغدغههای اجتماعی و خانوادگی میروم و به نظر من اصل فیلم کوتاه همین است. فیلم کوتاه باید ایدهای را دنبال کند که به درد جامعه بخورد و همچنین بتوانیم توانایی فیلمسازی ایران را به تمام دنیا نشان دهیم. اصولاً ساخت فیلم کوتاه سختتر از فیلم بلند است، چون تمام اصول فیلمسازی را باید در حدود ۲۰ دقیقه به نمایش بگذاریم. به اعتقاد من فیلم کوتاه باید دغدغه و ایدهای نو داشته باشد تا موثرتر باشد.
وی در مورد اینکه در ساخت فیلمهایش چقدر به مخاطب و به ویژه مخاطب جهانی توجه دارد، بیان کرد: ما کارگردانان فیلم کوتاه از آنجایی که در ابتدای مسیر هستیم، به دنبال جذب مخاطب هم هستیم تا بتوانیم کار خودمان را توسط آنها ارزیابی کنیم و نقدهایی را که به فیلممان میشود، در حد امکان برای کارهای بعدی درستشان کنیم. در اکثر مواقع برای فیلم کوتاه، مخاطب جشنوارههای جهانی هستند و برای یک فیلمساز اینگونه مخاطب جذابتر نیز هست، چراکه بدون اینکه از ما شناختی داشته باشند فیلم ما را قضاوت میکنند. ضمن اینکه امیدوارم برای فیلم کوتاه «بازگشت نورا» اتفاقات خوبی بیفتد و جشنوارهها نگاه ویژهای به این فیلم کنند چون حرفهای نهفتهای در این فیلم زده شده است.
سعدی در پایان گفت: اگر این فیلم توقعات ذهنی من را برآورده کند، به سراغ ساخت فیلم سینمایی خواهم رفت.
فیلم کوتاه «بازگشت نورا» که سومین فیلم کوتاه علیرضا سعدی به حساب میآید، طی سه روز در لوکیشنهایی در شهر تهران فیلمبرداری شد.
شوکا دولتشاهی، بهار خالقی و آرونا میرباقری بازیگران «بازگشت نورا» هستند. در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «نورا دختری است که آرزوی قاضی شدن دارد اما به خاطر مشکلاتی که برایش پیش میآید، تصمیم به مهاجرت میگیرد اما اتفاقی میافتد که…»
فهرست عوامل فیلم کوتاه «بازگشت نورا» عبارتند از کارگردان و تهیهکننده: علیرضا سعدی، نویسنده: سمانه صبوری، مدیر فیلمبرداری: رضا تیموری، مدیر صدابرداری: شاهین پورداداشی، تدوین: اسماعیل منصف، مدیر تولید: مرتضی ابراهیمی، صداگذار: شاهین پورداداشی، اصلاح رنگ و نور: رضا تیموری، دستیار یک کارگردان و برنامه ریز: عرفان یزدانی، منشی صحنه: بهار خالقی، طراح صحنه و لباس: عرفان یزدانی، طراح چهرهپردازی: مهرناز محوی، دستیار تولید: رضا روستایی، دستیار یک فیلمبردار: سهیل سیم صباحی، دستیاران فیلمبردار: امید کیانی و شایان یادگاری، دستیار صدابردار: امید کریم، دستیار صحنه: امید امینی، دستیار لباس: یگانه مهدیفر، دستیار تولید: رضا روستایی، مدیر تدارکات: علیرضا احمدی، عکاس: شایان شمسایی، پوستر: سهیل دلیری، مشاور رسانهای: آزاده فضلی.
شصتوهفتمین پاتوق فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان کرج برگزار شد.
بهگزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، شصت و هفتمین پاتوق فیلم کوتاه دفتر کرج، یکشنبه ۲ بهمنماه در پردیس سینمایی ساویز کرج با حضور جمعی از فیلمسازان و علاقهمندان برگزار شد.
در این نشست که همراه با جلسه نقد و بررسی با حضور «صادق مهنگار» برگزار شد فیلمهای کوتاه «زخم» اثر سحر نورمنور؛ «لیلا» ساخته مجتبی اسپنانی؛ «شوفر» بهکارگردانی رضا نجاتی؛ «لئو» اثر معین روحالامینی؛ «جای خالی» ساخته هدیه عطاییان اکران شدند . در پایان این نشست گواهینامه پایان دوره هنرجویان فارغالتحصیل این دفتر با حضور محمدحسین عابدی مدیر دفتر، سرباز معاون هنری سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد استان البرز و مهنگار از مربیان این دفتر اهدا شد.
فیلم کوتاه «مکعب قرمز» بهنویسندگی و کارگردانی فرهان بهپور و تهیه شده در انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر مشگینشهر آماده نمایش شد.
بهگزارش روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مراحل ساخت فیلم معناگرای «مکعب قرمز» که با حمایت مالی و امکانات انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر مشگینشهر به مرحله تولید رسیده، بهپایان رسید.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در پیامی به ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، این رویداد را در جهت تحقق عدالت فرهنگی، زمینه کشف و پرورش استعدادهای نوجوانان ایران زمین در اقصی نقاط کشور دانست.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در متن پیام سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی به ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان آمده است:
«نوجوانان عزیز ایران، میراثداران فرهنگ و هنری هستند که از رهگذر نسلها، به یادگار رسیده است، نوجوانانی که به عنوان مهمترین قشر جامعه توامان آیندهدار و آیندهساز هنر هستند و آینده سینما به عنوان کلید پیشرفت و توسعه کشور در دستان این آینده سازان است.
نهاد ملی سینمای ایران با برگزاری المپیاد فیلمسازی نوجوانان برآن است تا در جهت تحقق عدالت فرهنگی، زمینه کشف و پرورش استعدادهای نوجوانان ایران زمین را در اقصا نقاط کشور فراهم آورد. استقبال پرشور و حضور معنادار نوجوانان از شهرها و شهرستان های کوچک و مناطق کمتر برخوردار در این دوره از المپیاد گواه از آن دارد که ششمین دوره المپیاد فیلم سازی نوجوانان در مسیر درستی گام برداشته است. با حضور این نوجوانان امید است تا نام پرآوازه سینمای انقلاب اسلامی در سال های آتی درخشان تر و پرفروغ تر بدرخشد.»
ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران به همت بنیاد سینمایی فارابی ۳۰ دی تا ۳ بهمن در تهران برگزار میشود. این رویداد گردهمایی جمعی از نوجوانان فیلمساز و صاحب ایده از سراسر کشور به ویژه مناطق کمبرخوردار به منظور برخورداری عادلانه از آموزش و امکانات سینمایی است.
هادی مقدم دوست که به عنوان منتور، دانش و تجارب سینمایی خود را با نوجوانان راهیافته به ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران به اشتراک میگذارد، در یادداشتی سینما را شبیه به اردویی توصیف کرد که هیچوقت به پایان نمیرسد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، این نویسنده و کارگردان سینما و منتور ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران در آستانه برگزاری این رویداد در یادداشتی خاطرات نوجوانی خود و اولین علاقهمندهایش به سینما را مرور کرد.
در متن یادداشت این سینماگر آمده است: «حیاط دبیرستان ما مثل یک باغ بود. پر بود از درخت و نیمکت و دانشآموز. یک رفیق داشتم که با او توی حیاط و لابهلای جمعیت درباره سینما حرف میزدم. در ساعت پیش از شروع کلاسها و ساعت ناهار و ساعاتی بعد از تعطیلی مدرسه، با او توی حیاط میچرخیدم و هرچه از سینما را بلد شده بودم، به او میگفتم. او با صبوری حرفهای مرا گوش میکرد و گاهی سعی میکرد مثل من از رشته مورد علاقه خودش یعنی ریاضیات بگوید. اما کم کم از لابهلای حرفهای من فهمیدن سینما در ذهنش کلید خورد و فیلم دید و با من همزبان شد و شروع به کشف سینما کرد و حرفهای او درباره سینما خیلی زود برایم آموزنده شد. حالا دیگر نه فقط در مدرسه که در پارک و خیابان و کوه و جاده با او حرف سینما میزدم.
دنیای آن مدرسه و خیابان و پارکها و جادهها – در آن چهارده تا هفده سالگی – برایم مثل یک اردوی طولانی بود، به طوریکه وقتی به دلیل پایین بودن نمرات و تجدیدی و مردودی عذرم را از آن دبیرستان خواستند و دیگر کنار دوستم نبودم، انگار اردو به پایان رسید. اما ما ول نکردیم. باز هم بقیه سینما را برای خودمان کردیم اردو … در زندگی با دوستان و یاران موافق و علاقهمند سینما و بعداً سر صحنه فیلمها در شهرهای مختلف همه جا اردو میزدیم و اردو میساختیم برای حرف زدن درباره سینما، تا دیر وقت بیدار میماندیم و زود بلند میشدیم چون پای سینما وسط بود. پای یاد گرفتن سینما. حالا دوباره نوجوانها قرار است بیایند در اردو با هم سینما یاد بگیرند و به هم سینما یاد بدهند. بنده هم به این اردو دعوتم. قرار است با هم دوباره از هم سینما یاد بگیریم. ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران به همت بنیاد سینمایی فارابی ۳۰ دی تا ۳ بهمن با حضور نوجوانانی از سراسر کشور برگزار میشود.
نوجوانان راهیافته به ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران معرفی شدند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، نوجوانان صاحب ایده و فیلمهای منتخب و راهیافتگان به ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران معرفی شدند. فهرست این نوجوانان که از سراسر کشور و بعد از دو سال برگزاری غیرحضوری در المپیاد ششم حضور خواهند یافت، بدون اولویت به شرح زیر اعلام میشود:
*فیلمهای داستانی:
زهرا حلوایی کارگردان فیلم کوتاه «من سیبم را خوردم» از لاهیجان
آیلین محمودزاده هریس کارگردان فیلم کوتاه «تحفه» از مراغه
دانیال نجفی کارگردان فیلم کوتاه «غبار» از یزد
عسل خجندیراد کارگردان فیلم کوتاه «آزاد» از لاهیجان
امیرحسین قاسمی کارگردان فیلم کوتاه «باور سرخ» از میبد
سیدمحمد باقرحسنی کارگردان فیلم کوتاه «اعلامیه» از قم
سیدابوالفضل کاظمی کارگردان فیلم کوتاه «حسرت» از زاهدان
ابوالفضل حیدری کارگردان فیلم کوتاه «غول چراغ جادو» از یزد
بنیامین خدابنده کارگردان فیلم کوتاه «آخرین رنگ این شهر» از سراوان
فاطمه بیتا بهزادی کارگردان فیلم کوتاه «معکوس» از فین بندرعباس
سجاد اسماعیلی علیائی کارگردان فیلم کوتاه «قانون سوم» از یزد
نارین زارع کارگردان فیلم کوتاه «محبوب» از سنندج
شایان مقامی کارگردان فیلم کوتاه «بعد از ظهر نارنجی» از آباده
آرش نیکو کارگردان فیلم کوتاه «تلاقی» از آباده
*فیلمهای پویانمایی:
پارسا محمدی کارگردان فیلم کوتاه «اجاق» از زنجان
محمدمتین رستمی کارگردان فیلم کوتاه «تلنگر» از خمینیشهر
سیدعلیرضا زارعی کارگردان فیلم کوتاه «کتاب سفید» از مرودشت
پارسا خسروی نژاد کارگردان فیلم کوتاه «نابودی» از تهران
مائده عاقبتی کارگردان فیلم کوتاه «مورچه» از محمدیه
آنیسا هراتیخو کارگردان فیلم کوتاه «دوازده» از همدان
*فیلمهای مستند:
علی عسگریزاده لمجیری کارگردان فیلم کوتاه «sky boy» از اصفهان
همایون جعفرپور کارگردان فیلم کوتاه «چندتا» از فین بندرعباس
مسعود معماری کارگردان فیلم کوتاه «نوک آویز» از فین بندرعباس
آیناز علی پوری کارگردان فیلم کوتاه «مسیر من» از تهران
ثمین عالیزاده کارگردان فیلم کوتاه «در پشت شهر» از فین بندرعباس
سارا عابدی کارگردان فیلم کوتاه «روزی، روزگاری، پدربزرگ، مادربزرگ» از کرج
*بخش «ایده»:
سیدمحمد هاشمی با ایده «معبر» از آباده
پریسا آژ کارگردان با ایده «صندوق انتقادات» از ایلام
سیده روژینا میرسید با ایده «ستارههای درخشان» از ملارد
مسعود نوع دوست با ایده «حرف» از قم
پارسا یزدان مقدم با ایده «شب پرستاره» از تهران
سیده دینا قاضی با ایده «کوزه شکسته» از جغتای خراسان رضوی
زهرا محمودی با ایده «پلاک ۱۳۰» از هچیرود چالوش
محمدبردیا ابوذر با ایده «طبقه وسطی» از قم
نرگس رحیمی کارگردان با ایده «قضاوت» از اردبیل
ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور سی دی تا سوم بهمن ۱۴۰۱ توسط بنیاد سینمایی فارابی در تهران برگزار میشود.
محمد حمیدیمقدم دبیر شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» ضمن تشریح بخشی از عوامل موثر در جریان تحریم جشنوارههای سینمایی به گعدههایی اشاره کرد که سینماگران را تهدید به بایکوت میکنند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، یکی از ویژگیهای شرایط ملتهب و بحرانی همین است که کمتر کسی تن به گفتگوی صریح میدهد و ترجیح میدهد با فاصله از جریان اصلی اتفاقات، نظارهگر موضعگیریهای دیگران باشد تا مبادا خودش بابت موضعگیریهایش هزینهای بپردازد!
واقعیت این است که این شرایطی است که در ماههای اخیر در فضای سینمای ایران هم شاهدیم و نمونه بارز آن هم اصرار عوامل تولید فیلمها و مدیران بخشهای مختلف درباره وضعیت برگزاری جشنواره فیلم فجر است که کمتر از ۳ هفته دیگر تا آغاز آن فاصله داریم! هیچکس اما حاضر به موضعگیری قطعی و حتی اطلاعرسانی در این زمینه نیست.
در این شرایط حتماً فرصت گفتگوی صریح با یک مدیر بسیار مغتنم است؛ بهخصوص که مانند محمد حمیدیمقدم علاوهبر تکیه بر کرسی مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، به تازگی تجربه دبیری یک جشنواره سینمایی با سطح اعتبار سینماحقیقت را هم پشتسر گذاشته و بیواسطه در ارتباط با بدنه فعالان سینما باشد.
پیشتر و در روایت دستاول محمد حمیدیمقدم از پشتپرده اتفاقات منتهی به تحریم ناکام شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت را مرور کردیم و در ادامه گریزی به اتفاقات پیش روی سینمای ایران زدهایم.
آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم و پایانی گفتوگو با دبیر جشنواره سینماحقیقت است.
* براساس همان کلیدواژهای که خودتان اشاره کردید مبنیبر اینکه «ما کار خودمان را میکنیم» به نظر میرسد استغنایی نسبت به حضور مستندسازان معترض داشتهاید. صراحتاً به این سوال جواب میدهید؛ هیچ ادبیات تهدیدیای خطاب به مستندسازان برای اجبار آنها به حضور در جشنواره نداشتید؟
به هیچ وجه.
* اصرار داشتم این سوال مطرح شود چون همین روزها گاهی خبرهایی درباره جشنواره فجر منتشر میشود که برداشت خانواده سینما از آن میتواند تهدید به حضور و عدم انصراف باشد.
ما به هیچ وجه این ادبیات را نداشته و نداریم. حمیدیمقدم هر چه میگوید براساس سند است. ما وقتی حرف میزنیم، سند آن باید مشخص باشد. مرز خبر با فیکنیوز و باجنیوز باید مشخص باشد. مدیری که حرف میزند باید سند داشته باشد و من شخصاً برای تکتک چیزهایی که در این گفتگو گفتهام، سند قطعی دارم.
* و هیچکس نمیتواند امروز مدعی باشد که تحت فشار تن به حضور در جشنواره داده است؟
هیچکس. هر کس مدعی شود میتواند سند بیاورد. حتی اجازه دهید یک سند تاریخی را همینجا مطرح کنم که ثبت شود؛ ما بهعنوان مرکز گسترش امسال دو فیلم خیلی خوبی داشتیم اما به دلیل آنکه کارگردانان آنها علاقه به شرکت در جشنواره نداشتند، کنار گذاشتیم.
* با وجود آنکه به عنوان سرمایهگذار، کاملاً قانونی این حق را داشتید که فیلمها را نمایش دهید.
دقیقاً. اتفاقاً دو فیلم مهم تولید امسال ما بودند، هر دو هم کارگردانان شاخص علاقه مند به حضور در جشنواره نبودند. این تصمیم چالش بسیار بزرگی برای ما بود. برخی به ما میگفتند اینها سرمایه خود شماست اما جواب ما این بود که عدم علاقهمندی فیلمساز به حضور و عدم احترام به فضای جشنواره را برنمیتابیم. قبل از هر چیز هم تشخص این رویداد برایمان مهم بود. این تشخص مربوط به یک «حرکت ملی» است و مرکز گسترش برای حفظ این تشخص، دست به یک ایثار زد. اگر میخواستیم به فیلمسازان فشار بیاوریم، میتوانستیم فیلم را در بخش خارج از رقابت نمایش دهیم و موضع فیلمساز هم به لحاظ قواعد و حقوق بینالمللی، هیچ اهمیتی میتوانست نداشته باشد، اما ما احساس داریم و نمیخواستیم بهعنوان سرمایهگذار حرف خود را به فیلمساز تحمیل کنیم. با استناد به همین واقعیت، تأکید میکنم که هیچ فشاری به هیچ فیلمسازی نداشتیم. جشنواره «حقیقت» امسال یک سند تاریخی و یک نقطه عطف به حساب میآید. ما دیگر از این نقطه به بعد نمیتوانیم وارد فاز «دروغگویی» شویم. دیگر نه من بهعنوان مدیر و نه فیلمساز، حق «محافظهکاری» هم نداریم.
تأکید میکنم که هیچ فشاری به هیچ فیلمسازی نداشتیم. جشنواره «حقیقت» امسال یک سند تاریخی و یک نقطه عطف به حساب میآید. ما دیگر از این نقطه به بعد نمیتوانیم وارد فاز «دروغگویی» شویم. دیگر نه من بهعنوان مدیر و نه فیلمساز، حق «محافظهکاری» هم نداریم حتی فیلمسازی که فیلم ندارد و وارد اکت سیاسی میشود و یا فیلمسازی که نمیتواند اکت سیاسی داشته باشد و شجاعت و جربزه ورود به مسائل اجتماعی را ندارد و با قهوه خوردن میخواهند افه روشنفکری بگذارد هم دیگر باید با واقعیتهای موجود در جامعه رو به رو شوند.
* اینها را میتوان از برکات این ایام پربحران به حساب آورد!
بله. من در اختتامیه سینماحقیقت هم این نکته را تأکید کردم که همه باید از لایه محافظهکاری خارج شویم. دیگر دوران جدید این محافظهکاری را برنمیتابد.
* منظور از این محافظهکاری، همان وسطبازی است، دیگر؟
بله. وسطبازی چه برای من و چه برای فیلمسازی اینطرفی و آن طرفی، دورانش گذشته است. ما منتظر نقدهای تند شما هستیم و حد نهایتش این است که نمیتوانیم فیلمت را نمایش دهیم، اما تو فیلمت را بساز.
* و آماده هزینهاش باش!
بالاخره آن فیلم دیده میشود. نمیشود کسی هزینه ایجاد کند و توقع پرداخت هیچ هزینهای نداشته باشد.
* این موضع شما شاید اینگونه تعبیر شود که فیلمسازان معترض و مستندسازان تحریمکننده جشنواره امسال باید منتظر هزینهها و تبعات تصمیمشان باشند! اینطور است؟
نه، نه. من با فضای ژورنالیستی و رسانهای کاری ندارم. من روبهروی خودم مستندسازان را میبینم که با فیلمشان حرف میزنند. مگر وقتی درباره کریس مارکر یا ژان روش صحبت میکنیم، نظریات سیاسی آنها برایمان مهم است؟ مگر آندره تارکوفسکی را بهواسطه مقالههای فلسفیاش میشناسیم؟ مگر مهم است که او چقدر مطلب علیه نظام کمونیستی نوشته است؟ نه، من با «ایثار» و «آینه» و «استاکر» او را میشناسم. هر حرفی زده است هم در همین فیلمها زده است. فیلمساز هم باید حرفش را در فیلمش بزند.
باید بس کنیم این حرفها را که تا یک التهاب اجتماعی پیش میآید، عدهای مدعی پیشرو بودن میکنند! اگر شما پیشرو بودید، تا قبل از این التهابات کجا بودید؟ کدام اثر را درباره مفاخر این کشور ساختهاید؟ درباره التهابات و مسائل جامعه امروز چه ساختهاید؟ شما برای بهبود این جامعه چه کردهاید؟ کارنامه همه ما معلوم است.
* خیلی خوب است که یک مدیر چنین دیدگاهی داشته باشد اما از آنجایی که اصرار داریم این گفتگو تبدیل به یک سند شود، صراحتاً میخواهم به این پرسش پاسخ بدهید؛ افرادی که امسال چه در عمل و چه در قلم جشنواره را تحریم کردند و علیه «سینماحقیقت» موضعی گرفتند، آیا در ادامه فعالیت در فضای مستندسازی و مشخصاً برای همکاری با مرکز گسترش، با محدودیتی مواجه خواهند شد؟
نه. ما همواره با قواعد خود پیش میرویم و همواره قائل به تفاهم و گفتگو هستیم. وضعیت امروز برای همه ما خسران است. از دست دادن هر سرمایهای خسران است و نمیتوانیم از کنار آن بیتفاوت عبور کنیم. ما نیاز به گفتگو و جذب داریم، به همان اندازه که نیاز به نقد داریم. هر آنچه ما را از این فضای ملتهب خارج کند و در عین حال نقدهایمان را هم صریحتر کند، از آن استقبال میکنیم. بعضی از دوستان دچار التهابهایی فراتر از نقد شدهاند. برخی گرفتار فشارها و آشفتگیهایی شدهاند که نمیتوانند موضعی هم بگیرند…
* همان مارپیچ سکوت.
دقیقاً. گرفتار این مارپیچ سکوت شدهایم و خیلیها هم در این وضعیت گرفتار هستند. من معتقدم که باید در این شرایط تحمل و سعهصدر ما بسیار بالا باشد. باید مسیر گفتگو را برای یکدیگر هموار کنیم.
* ابتدا اشاره کردید که فضای تحریم برایتان قابل پیشبینی بود. بهعنوان یک سوال کمی شخصیتر میخواهم بدانم زمانی که نامه تحریم جشنواره و فهرست امضاکنندگان آن منتشر شد...
خیلی دلم گرفت.
ما میدانستیم که فشار روی افراد به حدی زیاد بوده است که احساس میکردند باید برای بایکوت نشدن در فضای روشنفکری که خیلی خیلی عامل مهمی است، تن به این جریانات بدهند. این مسئله «بایکوت نشدن در فضای روشنفکری» بسیار عامل مهمی برای آنها بود. ولی شخصاً با آنها تماسی نگرفتم، هرچند که واقعاً دلگیر شده بودم * آیا نامی در میانشان بود که مواجهه با آن برایتان غیرمنتظره باشد و در دلتان بگویید «تو دیگر چرا؟»
بله. خیلی از آنها از رفقای من بودند اما احساس کردم شاید خیلی تحت فشار بودهاند و به همین دلیل هم از آن گذشتم.
* این «تو دیگه چرا؟» را در تماس با هیچیک از این افراد، مستقیماً هم مطرح کردید؟
خیر.
* ولی از آن طرف خیلیها به این افراد زنگ میزدند که باید تحریم کنید، شاید واقعاً آنها منتظر تماسی از طرف شما بودند!
میدانم منتظر تماس هم نبودند. ما میدانستیم که فشار روی افراد به حدی زیاد بوده است که احساس میکردند باید برای بایکوت نشدن در فضای روشنفکری که خیلی خیلی عامل مهمی است، تن به این جریانات بدهند. این مسئله «بایکوت نشدن در فضای روشنفکری» بسیار عامل مهمی برای آنها بود. ولی شخصاً با آنها تماسی نگرفتم، هرچند که واقعاً دلگیر شده بودم. درصد بالایی از آن اسامی، افرادی بودند که با هم تجربه همکاری داشتیم. در عین حال میدانیم که دگماتیسم در جریان روشنفکری صورت فجیعتری دارد. فشارهایی که در این جریان وجود دارد، گاهی ما را در یک زندان حصر میکند و ناگهان به خودت میآیی و میبینی برای چهار سال در این زندان دور خودت چرخیدهای و هیچ کاری را هم پیش نبردهای. خیلی از دوستان ما در حوزههای مختلف، گرفتار این شرایط هستند. آنها تنها زمانی از این دایره خارج میشوند که نیازمند حمایت برای کارهای بعدی خود باشند…
* و آغوش شما برای بازگشت آنها باز است؟
خیلیها به ما گفتهاند که خواهش میکنیم بعد از این جریانات، افراد شاخص آن مجدد وارد گعدههای داوری و انتخاب شما نشوند، این حرف ما نیست، حرف همان جماعتی است که شاید بتوان گفت خاموشان همین صنف کارگردانان سینمای مستند هستند. از ما سوال میشود که چرا این افراد باید موضعی بگیرند و حرفی بزنند، اما هزینهاش را نپردازند. مستندسازی که با هزار آرزو دوست داشته امسال فیلمش را در جشنواره نمایش دهد اما ناگزیر از کنارهگیری شده است، دارد هزینه حرفها و مواضع دیگری را میپردازد. چرا باید «جشنواره» را تحریم کنیم؟ آن هم جشنوارهای که تنها محل دیده شدن برخی از این آثار است.
* شما در تحلیلی که از ماجرای تحریم جشنواره داشتید، بهصورت ضمنی هم به ماجرای فشارها اشاره کردید و هم به تأثیر گعدههای روشنفکری، اما برخلاف ادبیات مرسوم دیگر مدیران، اشاره به دستهای خارجی و تأثیر نیروهای بیگانه نداشتید؛ واقعاً نقشی برای دستهای خارجی در این جریانات قائل نیستید؟
به نظر من میتوان گفت این جریانات اخیر، نسبت به جریانات دیگر متفاوت است. اجازه دهید مثالی بزنم، در یکی از این متنهای مرتبط با تحریم، امضای شخصی بود به اسم خانم فلانی «اورولوژیست و مخاطب جشنواره!» (خنده جمع) این هم برای ما خندهدار بود و هم جذاب. منتقد دیگری که تا یکسال پیش ما جشنواره همکاری داشت و امسال با تمام لابیها و پیگیریها نتوانست در ترکیب انتخاب و داوری قرار بگیرد و تبدیل به تحریمکننده جشنواره شده و نام خواهر و بستگانش را هم پایه بیانیه تحریم گذاشته است! تا اینجای کار ایرادی نیست، بالاخره میخواهند تعداد امضاهایشان را بالا ببرند! اما میبینیم همین بیانیه توسط محسن تنابنده که تا همین چند ماه پیش با مرکز در حال مذاکره بود تا تعدادی پلان برای مستندش بگیرد، استوری میشود و بیبیسی هم همان را خبر میکند! این همان جایی است که باید اذعان کنیم، بله نگاه بیرون هم به اتفاقات داخل هست و نمیتوان آن را کتمان کرد. حدود ۲۰ تا ۲۵ نفر از اعضای کمپین اصلی تحریم، اساساً خارج از کشور زندگی میکنند و ایران نیستند. ما همه این افراد را میشناسیم. طرف ۱۵ سال است ایران نیامده و حالا برای ایجاد فشار به جشنواره کمپین تحریم را امضا میکند.
همین بیانیه توسط محسن تنابنده که تا همین چند ماه پیش با مرکز در حال مذاکره بود تا تعدادی پلان برای مستندش بگیرد، استوری میشود و بیبیسی هم همان را خبر میکند! این همان جایی است که باید اذعان کنیم، بله نگاه بیرون هم به اتفاقات داخل هست و نمیتوان آن را کتمان کرد بد نیست به این نکته هم همینجا اشاره کنم؛ من معتقدم تا زمانی که ما جشنوارههایمان را از سینمای ملی خود جدا نکنیم، در گروگان آنها قرار داریم. این موضوعی است که هم درباره جشنواره فجر مصداق دارد، هم سینماحقیقت و هم جشنواره فیلم کوتاه تهران. ما در واقع داریم جشنوارههای ملی برگزار میکنیم و این در حالی است که هیچ کشوری در دنیا، برخلاف ایران، دیگر جشنواره ملی برگزار نمیکند. همه جشنوارهها بهصورت بینالمللی برگزار میشوند. وقتی تجمع و انرژی فیلم داخلی در جشنواره شما زیاد میشود، تبدیل به یک جشنواره لوکال و بومی شدهای که هم خیلی ارزش بیرونی ندارد و شکل دورهمی پیدا میکند و هم داوریها و انتخابهایش مدام دچار تناقض میشود.
* ولی به نظر ما یک مرحله هم عقبتر از این هستیم! جشنوارههایمان بیشتر دولتی هستند و بیشترین سهم را به آثار دولتی میدهند و این مشکلی است که درباره تعداد بالای آثار مرکز گسترش در جشنواره سینماحقیقت هم شاهد بودیم و جشنواره فجر امسال هم در معرض آن قرار دارد؛ یعنی حتی جشنوارههایمان انگار صورت ملی هم ندارد، چه برسد به بینالمللی!
اجازه دهید من موضع شما نقد کنم. بهصورت تحقیقی اعلام میکنم کشور ما یکی از خاصترین کشورها در ارائه سوبسیدها و حمایتهای فرهنگی در حوزه سینما در دنیا محسوب میشود. آیا این بد است، یا خوب است؟ شما فرض کنید مرکز گسترش را در حوزه تولید فیلم مستند، کنار بگذاریم، فکر میکنید چه اتفاقی میافتد؟ مستندهای برتر همین چند سال اخیر را رصد کنید. محصول کجاست؟ یک پژوهشگر بیاید این مسائل را تجزیه و تحلیل کند. آیا مرکز باید این عملکرد را داشته باشد یا نباید؟ اگر این کارها را نکند، چه کسی انجام میدهد؟ ما گرفتار «سندروم تنبلی فیلمسازی بخش خصوصی» هستیم! چه زمانی قرار است این جریان راه بیفتد؟ ۲۰ سال است داریم این حرف را میزنیم، چه زمانی قرار است بخش خصوصی کار خود را یاد بگیرد؟ دولت در این شرایط چه کاری باید انجام دهد؟ در این شرایط فیلمهای ما کارکرد داخلی پیدا میکند و وقتی سراغ بازارهای جهانی میرویم، به ما میگویند شما برای روی استیج جشنوارهها خوب هستید، جایزه هم به شما میدهیم، اما بازار نه! باقی کشورها چگونه بازار را گرفتهاند؟ معتقدم راه برون رفت از این فضا، توسعه سینمای ایران است.
ما گرفتار «سندروم تنبلی فیلمسازی بخش خصوصی» هستیم! چه زمانی قرار است این جریان راه بیفتد؟ ۲۰ سال است داریم این حرف را میزنیم، چه زمانی قرار است بخش خصوصی کار خود را یاد بگیرد؟ دولت در این شرایط چه کاری باید انجام دهد؟ * در اختتامیه جشنواره سینماحقیقت، یکی از کارگردانان اصطلاحی را به کار برد که به نظر رسید چندان موردپسند شما نبود و حتی شما را برآشفت! گفت؛ «جشنواره امسال شبیه جشنواره عمار شده است.» صادقانه بگویید چقدر ترکیب مخاطبان جشنواره امسال واقعی بودند و چقدر تلاش کردید ترکیب مخاطبان را هم مدیریت کنید؟
ما یک رویکرد را تبدیل به گفتمان جشنواره امسال کردیم و آن هم تغییر ریل مخاطبان سینمای مستند بود. این تبدیل به یک شعار و نشانه برای ما شده است که از ابتدای ورودم به مرکز آن را تا به امروز دنبال کردهام. ما علاقهمند به توده مخاطبان جشنوارهای نیستیم. البته که آنها هم مخاطبان و مهمانان اصلی ما هستند، اما ما جشنواره برگزار نمیکنیم که یک مستندساز اثرش را به دوستانش نشان بدهد. من میخواهم مستند را به دست «مخاطب» برسانم. میخواهم تماشای مستند را تبدیل به مارکت و بلیت کنم، کمااینکه این کار را از جشنواره سال ۹۸ کردیم و تا همین امسال در بخش آنلاین هم ادامه داشت.
امسال تصمیم گرفتیم گسترش ترکیب در مخاطبان را هم آزمایش کنیم. بهخصوص که ظرفیت میزبانی ما گسترش پیدا کرده بود و از ۴ سالن به ۱۲ سالن رسیدیم. حوزه گسترش مخاطب را با همین افزایش ظرفیت آغاز کردیم، آن هم با مطالعه. مشخصاً سراغ دانشجویان علاقهمند به سینمای مستند رفتیم که سالهاست میخواهند در سینماحقیقت حضور داشته باشند، اما کارت به آنها اختصاص داده نمیشد. هستههای مطالعاتی ما از دو ماه قبل از جشنواره، روی این جنس مخاطبان بررسی کردند و هستههای علاقهمند به حضور در جشنواره، شروع به ثبتنام کردند. بهعنوان یک مثال برای یک کارگاه که ما فقط ظرفیت ۱۰۰ نفر را داشتیم، ۲۵۰ نفر ثبتنام کردند! این بچهها تا قبل از این کجا بودند؟
همه اینها تبدیل به مخاطب جشنواره شدند اما بازهم مستند به سند صحبت میکنم، از همه این افراد کارت شناسایی و کد ملی مشخص خواستیم و بدون اطلاعات شخصی، هیچکس حق ورود به سینماحقیقت را نداشت. در این شرایط ۲۵۰۰ کارت صادر کردیم، به رغم آنکه متقاضیان خیلی بیشتری هم داشتیم اما تصمیم گرفتیم براساس ظرفیت صندلیها کارت صادر کنیم. حالا ما یک دیتابیس از هویت، تحصیلات و ترکیب مخاطبان جشنواره داریم که در اختیار هر پژوهشگری قرار میدهیم. از این منظر تمام مخاطبان ما واقعی و خودجوش به جشنواره آمدند و حتی ما از میان آنها دست به انتخاب و غربالگری هم زدیم. آنچه از صحبتهای آن مستندساز من را ناراحت کرد، پایین آوردن یک رویداد دیگر برای نقد جشنواره حقیقت بود. به نظرم این نگاه بسیار غلط است، بهخصوص که نوع تفکر افراد را ظاهرشان معین نمیکند. به همان دوستمان هم این نکته را گفتم و او هم عذرخواهی کرد. خیلی از فیلمسازانی که حضور در جشنواره را تحریم کرده بودند هم اتفاقاً آمدند و فیلمهای خود را در کنار همین مخاطبان دیدند. واقعاً میتوانند درباره ترکیب مخاطبان جشنواره قضاوت داشته باشند.
فارغ از این استدلالها هم یک جواب دیگر میتوان به این شائبه و حرفوحدیثها داد؛ اساساً در این دوره و زمانه مگر میتوان کسی را به اجبار آورد و به تماشای مستند نشاند!؟ اگر ما توانسته باشیم چنین کاری کنیم، که خیلی بینظیریم! (خنده جمع)
* اجازه دهید یک سوال حاشیهای هم بپرسیم؛ سال گذشته و همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر، حرف و حدیثهایی درباره حضور و مدیریت در سایه شما در این رویداد مطرح شد و بعد از آن تا به امروز هم شما موضعی در این زمینه نگرفتید؛ واقعاً نقش شما در جشنواره فجر سال گذشته چه بود؟
واقعیت این است که مسعود نقاشزاده که دبیری جشنواره فجر را برعهده داشت، از دوستان قدیمی بنده و اتفاقاً انسانی بسیار شریف، آگاه و درجه یک است. براساس تجربهای که بنده در حوزههایی مختلف داشتم، مشورتهایی هم از بنده میگرفتند اما از جایی به بعد که به برگزاری جشنواره نزدیک شدیم، از من دعوت کردند تا بهعنوان مدیر خانه جشنواره با آنها همکاری داشته باشم. ابتدا رد کردم چرا که نمیتوانستم اما چند روز مانده به جشنواره، آقای خزاعی به بنده مأموریت دادند که این کار را بپذیرم و برای همین هم این مسئولیت را پذیرفتم.
* یعنی حضورتان ارتباطی با ماجرای بیماری آقای نقاشزاده و ابتلایشان به کرونا نداشت؟
نه. فقط همزمان با هم شد. من بیشتر نقش مشورتی در برگزاری جشنواره داشتم که بعد از آن ایشان مبتلا به کرونا شدند. واقعاً بحث دیگری در میان نبود.
* بهعنوان سرفصل پایانی این گفتگو میخواهم در مقام یکی از مدیران سینمایی تحلیلتان را درباره شرایط بحرانی امروز سینمای ایران هم مطرح کنید؛ راه برونرفت از این شرایط را چه میدانید و مدیریت سینما چگونه باید نسبت خود را با جامعه هنرمندان سینما، بازتعریف کند؟
بهعنوان کسی که بعد از پایان دوران مدیریت، مجدد به چرخه تولید سینما بازخواهم گشت و در همین فضا زیست خواهم کرد، معتقدم سینمای ایران قبل از هر چیز باید مسئلهاش را در ذات خودش و با خودش حل کند. این یک مسئله اساسی است که با هیچ دولتی و در هیچ دورهای حل نشده است. سینمای ما هیچگاه نتوانسته است مستقل و خودکفا باشد، به جز معدودی از تولیدات. همه ماجراها هم از مریضی و ناقص بودن جریان اقتصادی سینمای ایران ناشی میشود.
در هیچ کجای دنیا هم توقع اضافه از جشنواره ندارند و بار اضافه به آن تحمیل نمیکنند. جشنواره محلی طبیعی برای نمایش فیلمها و گفتگو درباره آنهاست تا وارد پله بعدی شوند که همان گیشه و فروش است. ما اما همه هیجان خود را متمرکز میکنیم روی نمایش فیلمهایی که هیچکدام هم به فروش نمیرسد! وقتی یک موجود، از نظر اقتصادی، مستقل نیست، مدام دچار گرفتاری است و نمیتواند مسائل خود را حل کند و برای همین هم مدام دست به دامن دولت است. چنین موجودی، مدام اهل فرافکنی است و برای همه کارهای نکردهاش هم بهدنبال یک مقصر بیرونی میگردد. اولین اتفاقی که باید در سینمای ایران رقم بخورد، این است که دو طرف یعنی مدیران و سینماگران باید به درک درستی از هم برسند. ما در این مرحله معمولاً دچار یک خلط میشویم. هم من مدیر نسبت به موجودیت مستقل این موجود و هم طرف مقابل به من، به عنوان نماینده حاکمیت، نگاه درستی نداریم. خیلی وقتها نمیخواهیم نقشهای یکدیگر را بپذیریم. به محض اینکه از قواعد و قانونهای دیگران هم صحبت میکنیم، میگویند، کجای ما شبیه خارج است که اینها باشد! این خودش تبدیل به یک آنارشی میشود.
در این شرایط درک متقابل بسیار مهم است و امروز درک متقابل تنها با گفتگو حاصل میشود. اینجا باید نقش صنوف را هم جدی بگیریم. بحثهایی مانند «امنیت ملی» در هیچ کشوری شوخیبردار نیست. اگر ما یک صنف قدرتمند داشته باشیم که نسبت خود را با این قبیل مباحث و قواعد روشن کرده باشد، خیلی راحت میتوانیم در گفتگوها به نتیجه برسیم. امروز گرفتار عدم درک متقابل هستیم که معتقدم انشالله با گفتگو میتوانیم از این شرایط عبور کنیم و جشنواره فیلم فجر هم به بهترین شکل برگزار میشود. بدانیم که جشنوارهها در همه جای دنیا یک مدل مشخص هستند که چینش مشخصی هم دارند.
در هیچ کجای دنیا هم توقع اضافه از جشنواره ندارند و بار اضافه به آن تحمیل نمیکنند. جشنواره محلی طبیعی برای نمایش فیلمها و گفتگو درباره آنهاست تا وارد پله بعدی شوند که همان گیشه و فروش است. ما اما همه هیجان خود را متمرکز میکنیم روی نمایش فیلمهایی که هیچکدام هم به فروش نمیرسد! یادمان میرود قرارمان برای برگزاری جشنواره چه بوده است! اگر کسی جشنواره فجر را تحریم کند و فرداروز نسبت به وضعیت گیشه و فروش سینما انتقاد کند، دچار یک تناقض شده است. همه اینها در یک چرخه تعریف میشود و ما باید اجازه دهیم هر یک اجزای سینمای ایران کار خودش را بکند. همزمان همهمان هم مطالبهگری داشته باشیم و هم در فیلمهایمان نقد کنیم. قطعاً منتقدان وضع موجود باید حرفشان را بزنند و مطالبهگری کنند، اما همزمان باید سینما و جشنواره هم بتواند کار طبیعی خودش را انجام دهد. قطعاً «سینماحقیقت» هم اگر مثل همیشه بود و همه در کنار هم حضور میداشتیم، خیلی جذابتر و زیباتر بود. چرا میخواهیم این انرژی را کم کنیم؟
کارگردان فیلم سینمایی «فرزند صبح»، گفت: بهتر است که در فیلمنامهنویسی ایران، این تحول را جدی تلقی کنیم که قبل از اقتباس، رمان بنویسیم و آنقدر سخت بگیریم که این کار انجام شود.
به گزارش سینملای خانگی به نقل از خبرنگار فرهنگی ایرنا، نشست ظرفیتهای اقتباس زنان در سینمای دفاع مقدس با بررسی کتاب «حوض خون» نوشته و فاطمهسادات میرعالی در سیزدهمین جشنواره مردمی عمار با حضور بهروز افخمی کارگردان و فیلمنامهنویس در سینما فلسطین برگزار شد.
افخمی در این نشست به بررسی روایت کتاب حوض خون در قالب فیلمنامه پرداخت و گفت: این کتاب که شامل ۶۴ داستان است، روایتهایی از زنان در زمان جنگ تحمیلی و خاطرات زنان اندیمشکی را روایت میکند که با همراهی یکدیگر ملحفهها، پتوها و لباس رزمندگان را برای شستن به رختشورخانه بیمارستان میبردند.
کتاب «حوض خون» را میتوان به اندازه یک فیلم سینمایی یا یک سریال تلویزیونی، ساخت و درآن بههمریختگی شهر، ساختمانهای اداری و دلهرهای که برای زنان ایجاد میشود، درنظر گرفت و روی یک زن و ترسها و تهدیدهایی که پیرامونش وجود دارد، متمرکز شد
وی افزود: این کتاب را میتوان به اندازه یک فیلم سینمایی یا یک سریال تلویزیونی، ساخت درآن بههمریختگی شهر، ساختمانهای اداری و دلهرهای که برای زنان ایجاد میشود، درنظر گرفت و روی یک زن و ترسها و تهدیدهایی که پیرامونش وجود دارد، متمرکز شد. آن هم در شرایطی که شهر ویران شده و ما باید شاهد دلهرهها باشیم.
کارگردان فیلم سینمایی «شوکران» با اشاره به ضرورت ایجاد فضاسازی از جنگ تحمیلی در روزهای آغازین، در اپیزود اول قبل از شروع قصه در سریالی که میشود بر اساس این کتاب ساخت، به بیان ایدههایی برای فضاسازی پرداخت که این ایدهها با همکاری میرعالی به مسیر منطقیتری منتهی شد.
افخمی خاطرنشان کرد: برای ساخت فیلم یا سریال بر اساس کتاب «حوض خون»، باید سناریو ایجاد شود و این به این که کارگردان چقدر مهارت و توانایی و فرصت و پول دارد تا بتواند این قصه را به تصویر بکشد، بستگی دارد. بنابراین در مورد این فیلمنامه باید فکر شود. وقتی از فیلمنامه اقتباسی صحبت میکنیم باید بدانیم منابع اقتباس کجاست و آیا با مردمانی که زنده هستند، میتوان صحبت کرد؟
کارگردان فیلم سینمایی «عروس» که اقتباسهای سینمایی زیادی در کارنامه دارد، گفت: بهتر است که در فیلمنامهنویسی ایران، این تحول را جدی تلقی کنیم که قبل از اقتباس، رمان بنویسیم و آنقدر سخت بگیریم که این کار انجام شود. چرا که درغیر این صورت برای نوشتن فیلمنامه دستمان بسته میشود و نمیتوان احوال و افکار افراد را نوشت و بهخوبی منتقل کرد.
وی اضافه کرد: آنها که میخواهند فیلمنامه بنویسد خوب است ابتدا به سمت نگارش رمان بروند و البته رماننویسی قید و بند کمتری نسبت به فیلمنامهنویسی دارد، چرا که در فیلمنامهنویسی توصیف نمیتوانید بکنید… اگر میتوانید فیلمنامه بنویسید، قاعدتا میتوانید یک رمان هم بنویسید. پیشنهاد من به شوراهای مختلف این بود که مقرر کنند فیلمنامه باید اقتباسی باشد و نویسنده باید بر اساس رمان نوشته خودش اقتباس کند.
افخمی در بخش دیگری از این نشست گفت: اگر نویسنده هستید، وقتی رمان مینویسید، از نوشتن و کنارهم قرار دادن کلمات و بهوجود اوردن دنیایی با کلمات نمیترسید. چرا که این کلمات ترس ندارد. حال وقتی این کتاب را دارید، یعنی از ثروت شخصی برخوردار هستید.
در نخستین هماندیشی اعضای اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایرانگزارشی از امور صنفی انجام شده و برنامه های آینده اتحادیه تشریح شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی اتحادیه، در این نشست که در عمارت گود برگزار شد، نادر رضایی رییس هیات مدیره، محمد آلادپوش عضو هیات مدیره و مدیرعامل، فرشاد بشیرزاده عضو هیات مدیره و خزانهدار، کامران سحرخیز عضو هیات مدیره، معصومه فردشاهین عضو هیات مدیره و مدیر مسوول، مهدی کوهیان مشاور حقوقی و برخی از اعضای اتحادیه حضور داشتند.
نادر رضایی رییس هیات مدیره در ابتدای این نشست گفت: بسیار خوشحالیم که اولین گردهمایی اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران با حضور اعضای خود برگزار شد. لازم است اعلام کنم که تشکیل این اتحادیه با کوشش و تلاش معصومه فردشاهین، مهدی کوهیان و محمد آلادپوش صورت گرفته که امیدوارم پس از این مدت تلاش، اتحادیه بتواند دغدغه ها و مشکلات اعضای خود را پیگیری کرده و به نتیجه برساند.
در ادامه این گردهمایی، محمد آلادپوش نیز گفت: ما به عنوان اولین هیات مدیره، اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران را تشکیل دادیم که امیدواریم با همت و حمایت اعضا این اتحادیه فعالیت رو به رشد خود را ادامه دهد.
مهدی کوهیان مشاور حقوقی اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران هم با اشاره به روند ثبت اتحادیه اظهار داشت: از سه سال پیش ما فرآیند ثبت اتحادیه را آغاز و از ماده واحده مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی استفاده کردیم. طبق مصوبه ۵۲۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی تمام مراکزی که از وزارت ارشاد پروانه فعالیت گرفتند، میتوانند تشکیلات مرکزی خود را در قالب اتحادیه به ثبت برسانند.
وی ادامه داد: ما دومین اتحادیهای هستیم که با این ماده واحده ثبت شده ایم و چون وزارتخانه به قوانین و مقرارت این مصوبه شناخت کافی نداشت این روند کمی طولانی شد.
کوهیان اشاره کرد: در انجمنهای صنفی می توانیم تعدد انجمنها را داشته باشیم که حتی با یک موضوع واحد تشکیل شوند، اما این اتحادیه یک تشکیلات مرکزی یکتاست و دومی ندارد. همچنین این اتحادیه از معدود تشکیلات حوزه فرهنگ و هنر است که توانست تمامی مراحل را بدون ابهامات قانونی به ثبت برساند.
این وکیل و مشاور حقوقی درباره پیشنهاد اجرا و ثبت ۲ مفاد قانونی در قراردادهای اعضا توضیح داد: در اساسنامه اتحادیه شرایط داوری در موارد اختلاف و شکایت پیش بینی شده است بنابراین قبل از طراحی و تنظیم قراردادهای مناسب برای فعالیت مراکز و دفاتر پشتیبانی، پیشنهاد می کنیم مفاد قانونی پیشنهادی را به متن قراردادها اضافه کنید تا در موارد اختلاف، اتحادیه بتواند موضوع را در شورای داوری خود بررسی کند.
کوهیان گفت: دوستان در این حوزه با تجهیزات و ابزارهایی کار دارند که گران قیمت است و اگر برای هر کدام از آنها مجبور به مراجعه به سیستم قضایی کشور داشته باشد باید ۳.۵ درصد از ارزش کالای خود را در مرحله اول طرح دعوا به سیستم قضایی پرداخت کنند که قطعا این هزینه ها در شورای داوری اتحادیه مطرح نخواهد بود و همین امر شورای داوری اتحادیه را از نظر هزینههای دادرسی بهصرفه تر خواهد کرد و از اطاله دادرسی نیز جلوگیری خواهد کرد.
معصومه فردشاهین عضو هیات مدیره اتحادیه نیز در ارتباط با فعالیتهای اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران گفت: هیات مدیره همه امور اجرایی و اداری شکل گیری یک تشکیلات صنفی را در دستور کار خود قرار داد و به فوریت ساختار سازمانی و اداری اتحادیه را تشکیل داد. به موازات جلساتی نیز برگزار شد و در این جلسات درخصوص دغدغهها و مشکلات صنفی اتحادیه مفصلا بحث و گفتگو صورت گرفت.
وی ادامه داد: در این مدت و طی یک نشست خبری به صورت رسمی فعالیت اتحادیه نیز در رسانه ها اعلام شد. در همین زمان نماینده اتحادیه در بازتعریف آییننامه صدور مجوز مراکز پشتیبانی که دفتر توسعه مسوولیت آن را برعهده داشت حضور یافت و دغدغه های صنفی و حرفه ای اتحادیه را در تنظیم این آیین نامه با جدیت پیگیری کرد.
فردشاهین تاکید کرد: ما معتقدیم اعضای این اتحادیه با بودجه بخش خصوصی کار می کنند و فقط مجوز فعالیت خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت می کنند لذا این وزارتخانه در تنظیم آیین نامه های خود بایستی به صورت جدی به این موضوع توجه داشته باشد.
فردشاهین در بخش دیگر صحبت هایش تصریح کرد: از برنامه های اتحادیه تعیین مشاور در امور مهم و اساسی از جمله مالیات، بیمه، گمرک، امور حقوقی و قراردادها برای اعضای خود است.
این عضو هیات مدیره با بیان اینکه بیمه تجهیزات و بیمه مسوولیت یکی از مهمترین نیازهای اعضای اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران است، گفت: تجهیزاتی که ما استفاده میکنیم بسیار گران قیمت است و نیاز به بیمه دارند. اگر بخواهیم فرآیند بیمه را به صورت فردی و موردی انجام دهیم کار گران تری خواهد بود اما اگر از طریق اتحادیه و به صورت صنفی و جمعی انجام دهیم از لحاظ هزینه، زمان و… آسانتر و ارزان تر خواهد بود.
وی افزود: همچنین یکی از برنامه های اتحادیه پیگیری از بانکها برای دریافت وام و تسهیلات بانکی کم بهره و بلندمدت برای خرید دفتر و ارتقای تجهیزات فنی است.
مدیر مسوول اتحادیه با بیان اینکه دانش اعضای این صنف با حضور در نمایشگاهها، جشنواره ها و دورههای آموزشی بالا خواهد رفت گفت: از وظایف دفتر توسعه ارشاد ارتقای دانش تخصصی و فنی مراکز خدمات و پشتیبانی تولید است که اتحادیه این موضوع را با جدیت از ارشاد و دفتر توسعه پیگیری خواهد کرد. تاسیس و ایجاد مکان یا مکان هایی به عنوان راسته های فعالیت مراکز خدمات و پشتیبانی تولید از دغدغه های اتحادیه است که قطعا آن را در دستور کار خود قرار خواهد داد و به صورت جدی آن را دنبال خواهد کرد.
وی افزود: شورای راهبردی و سیاستگذاری از سری برنامههایی است که برای رستههای مختلف خدمات و پشتیبانی باید در اتحادیه ایجاد شود که امیدوارم که در این راه اعضای اتحادیه یاری رسان هیات مدیره باشند. بلاشک اگر دفاتر و مراکز خدمات پشتیبانی در این شوراها رتبه بندی و گریدبندی شوند، قیمتگذاری فعالیت های این مراکز معنای درست و حرفه ای خواهد یافت.
این عضو اتحادیه اعلام کرد: یکی دیگر از برنامه های اتحادیه طراحی سایت اتحادیه به سه زبان انگلیسی، فارسی و عربی خواهد بود تا با معرفی اعضا در این سایت، بازار کار بیشتری برای این مراکز فراهم شود.
فردشاهین گفت: آینده روشن برای این جمع رقم نخواهد خورد مگر اینکه همه اعضای آن به اتحادیه و فعالیت های ان باور داشته باشند و اگر باور وجود داشته باشد هیچ دری روی اعضای اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران در مسیر حل مشکلات صنفیشان بسته نخواهد بود.