تهیه‌کنندۀ «سرهنگ ثریا» پاسخ می‌دهد: ذائقۀ مخاطب باید تغییر کند یا شیوۀ فیلمسازی؟

تهیه‌کننده فیلم «سرهنگ ثریا» با برشمردن دلیل کاهش متقاضیان فیلم‌های اکران نوروزی بیان کرد که برای اکران این فیلم هنوز تصمیم قطعی گرفته نشده است.

به گزارش سینمای خانگی، جلیل شعبانی که فیلم «سرهنگ ثریا» را به کارگردانی لیلی عاج در جشنواره فجر امسال رونمایی کرد، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره زمان اکران این فیلم  و ارزیابی‌اش از شرایط کلی اکران گفت: فعلاً تصمیم خاصی برای اکران «سرهنگ ثریا» گرفته نشده است و بررسی‌ها برای زمان مناسب در سازمان اوج انجام می‌شود. البته به نظرم امسال با توجه به مقارن شدن عید نوروز با ماه مبارک رمضان، استقبال از اکران نوروز کمتر شده است.

او افزود: بجز این مسئله، در حال حاضر چند فیلم کمدی در حال اکران هستند که سینمادارها نمایش آن‌ها را در عید 1402 هم ادامه می‌دهند و این نگرانی برای تهیه‌کننده‌های دیگر وجود دارد که نمایش فیلمشان در این مقطع چه سرنوشتی پیدا می‌کند بخصوص فیلم‌های جشنواره که کمدی هم در میان آن‌ها نبود و فیلم‌هایی که ساخته شده‌اند شاید با این فیلم‌های کمدی نتوانند رقابت کنند به همین دلیل فکر می‌کنم این هم عاملی برای کم شدن استقبال از اکران نوروزی است.

شعبانی درباره اینکه وقتی مجموع فیلم‌های جشنواره به اکران برسند در نبود فیلم کمدی چه شرایطی پیدا می‌کنند چرا که اکران فیلم‌های کمدی به فروش دیگر فیلم‌ها هم کمک می‌کند؟ گفت:‌ فکر نمی‌کنم حتماً دلیل فروش فیلم‌های دیگر حضور آثار کمدی باشد چون سابقه داشته که فیلم‌های درام و اجتماعی بدون فیلم‌های کمدی هم توانسته‌اند مخاطب خود را به سینما بکشانند. مهم این است که فیلم‌ها به لحاظ کیفیت خوب باشند و قابلیت جذب مخاطب را داشته باشند.

این تهیه‌کننده که فیلمش دیپلم افتخار بهترین کارگردان فیلم اولی را گرفته است، اظهار کرد:‌ معتقدم که سطح کیفی فیلم‌ها باید بالا رود و ذائقه تماشاچی عوض شود چون آن‌ها عادت کرده‌اند که فیلم کمدی ببینند ولی این شراط در حال تغییر است و کم‌کم مردم عادت می‌کنند که فیلم‌های پلیسی را نیز دنبال کنند مثل آنچه در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است؛ بنابراین ژانرهای متعددی هستند که می‌توانند جایگزین فیلم‌های کمدی در سینما شوند ولی قاعدتا باید با کیفیت ساخته شوند.

او در پایان در پاسخ به اینکه آیا «سرهنگ ثریا» برای اکران عمومی دچار تغییراتی می‌شود؟ گفت: در حال جمع‌آوری نظر تماشاچیان فیلم در جشنواره هستیم ولی تصورم این نیست که تغییرات خاصی داشته باشیم با این حال اگر جمع‌بندی بازخوردها ما را این به نتیجه برساند که تغییراتی لازم است، آن را اعمال خواهیم کرد.

«سرهنگ ثریا» با بازی ژاله صامتی در نقش سرهنگ ثریا و نیز وحید آقاپور و دیبا زاهدی محصول سازمان اوج است.

گیشۀ سال آینده را کدام تضمین می‌کند: فیلم‌های فجر یا فیلم‌های غایب در فجر؟

سعید خانی تهیه‌کننده و پخش‌کننده سینما می‌گوید فیلم‌های راه یافته به جشنواره فیلم فجر آثار مخاطب‌پسند نیستند و امیدها برای اکران به فیلم‌هایی است که در این دوره از جشنواره شرکت نکردند.

به گزارش سینمای خانگی، سعید خانی تهیه کننده و پخش کننده سینما در گفتگو با مهر، با اشاره به اینکه در حال حاضر شرکت‌های پخش سینمایی دچار معضل نبود فیلم مناسب برای عرضه مواجه هستند، گفت: هر چند قرار است در این هفته فیلم سینمایی «خط استوا» را در سینماها اکران کنیم اما فیلم‌های دیگری نیز هست که همچنان فرصت اکران برای آنها فراهم نشده است.

وی با اشاره به اینکه شرکت‌های پخش نیاز به محتوا برای ادامه فعالیت دارند، تاکید کرد: شرکت‌های پخش بدون محتوا که در سینما همان فیلم است، هیچ کارایی ندارد. در واقع باید محتوا به دست پخش برسد تا شرکت‌های پخش بتوانند عرضه مناسبی برای دیدن شدن و موفقیت فیلم در گیشه داشته باشند.

خانی بیان کرد: در حال حاضر بسیاری از تهیه‌کنندگان بخش خصوصی نگران شرایط فعلی اکران در سینماها هستند و تمایلی به اکران فیلم‌های خود ندارد، فیلم‌هایی نیز که در این دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشتند نیز فیلم‌های مخاطب‌پسندی نبوده و بسیاری از پخش کنندگان برای اکران این فیلم‌ها ترغیب نمی‌شوند.

وی ادامه داد: پخش‌کنندگان سینمایی در حال حاضر نگران محتوا هستند و باید محتوای خوب تولید شود تا در مرحله پخش قرار گیرند. در حال حاضر می‌توان به فیلم‌هایی که خارج از جشنواره فیلم فجر بودند برای اکران فکر کرد تا شاید بتوانند در حوزه جذب مخاطب موفق باشند، در واقع همه امید ما به فیلم‌های خارج از جشنواره است تا تنور سینما را گرم کنند.

خانی درباره اینکه پیش از برگزاری جشنواره فیلم فجر اعلام شده بود که اولویت اکران با فیلم‌های حاضر در این دوره است و در چنین شرایطی اکران فیلم‌های مدنظر پخش‌کنندگان به تعویق می‌افتد، گفت: فکر می‌کنم در حال حاضر شرایط اکران، شرایط سختی است و صاحبان فیلم‌ها هم تمایلی به اکران ندارند. اما فکر می‌کنم آن زمان یک حرفی زده شده اما مساله اصلی در اکران عرضه و تقاضا است و در چنین شرایطی اگر مخاطب علاقه‌مند به اکران فیلم‌های خارج از جشنواره است باید آن فیلم‌ها اکران شود.

وی تاکید کرد: متأسفانه دولت حتی در حوزه اکران فیلم‌ها نیز دخالت می‌کند، این در حالی است که وقتی مجوز اکران صادر می‌شود زمان و چگونگی اکران فیلم به کارگردان و صاحب اثر مربوط می‌شود.

مدیر شرکت پخش خانه فیلم ادامه داد: لازم است این را بدانیم که تعداد کمی فیلم برای اکران وجود دارد چرا که صاحبان آثار تمایلی به نمایش فیلم خود ندارند. این در حالی است که از همین تعداد باز هم تعداد کمی پیش‌بینی می‌شود که اکران خوبی داشته باشند.

وی بیان کرد: در حال حاضر اکران فیلم‌های سینمایی به هیچ عنوان توجیه اقتصادی ندارد. به عنوان مثال فیلم سینمایی «دوزیست» در سال ۹۸ با هدف اکران در سال ۹۹ تولید شد، اما با شیوع کرونا و تعطیلی سینماها، این فیلم بیش از ۲ سال اکران نشد و البته چاره‌ای نیز جر آن نداشتیم. هرچند این فیلم اکران شد و سه برابر هزینه تولید، فروش داشتیم اما آیا با این فروش می‌توانیم یک فیلم دیگر بسازیم.

خانی گفت: نکته اینجاست که آقایان فراموش کرده‌اند که شرایط تولید به گونه‌ای سخت شده است که اکران نشدن یک فیلم می‌تواند یک تهیه‌کننده بخش خصوصی را نابود کرده و به خاک سیاه بنشاند. بخش دولتی که دغدغه اکران و بازگشت سرمایه ندارد به همین دلیل اصلاً به این مساله فکر نمی‌کند.

آیا شورا عالی انقلاب فرهنگی نیازمند اصلاح رویکردهاست؟

سیداحمد میرعلایی مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی نیاز به افرادی مانند سردار سلیمانی دارد که شبانه روز و دغدغه مندانه برای نظام و کشور دل بسوزانند و تلاش کنند؛ مدیران شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بدانند و آگاه باشند که این روزها به واسطه نفوذ فرهنگی دشمنان قسم خورده نظام و انقلاب اسلامی ما با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم و اگر تدبیری در مواجهه با این پدیده شوم نداشته باشیم مشکلات مان مرتباً افزایش پیدا خواهد کرد.

تهیه کننده فیلم سینمایی «شب واقعه» در مصاحبه با سینماپرس، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی اگر در دوره های مختلف به وظیفه خود خوب عمل کرده بود امروزه نباید شاهد این همه نابسامانی فرهنگی در جامعه باشیم؛ نابسامانی های حوزه فرهنگ و هنر در سینما و تلویزیون به شدت مشهود است و قطعاً کم کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی در این امر مهم دخیل بوده و هست.

مدیرعامل موسسه سینمایی «ماهد فیلم» یادآور شد: حضرت امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی را انقلابی کاملاً فرهنگی طراحی کردند؛ ایشان در همان دوران پیش از انقلاب با انجام هرگونه کار مسلحانه مخالف بودند و تأکید داشتند که این انقلاب باید فرهنگی و آگاهانه باشد از این رو تمامی ارکان و اجزای کشور باید بر اساس فرهنگ اصیل ملی و انقلابی پیش بروند.

این کارشناس فرهنگی سپس با انتقاد شدید از فضای فرهنگی امروز کشور تصریح کرد: اگر امروز نگاهی گذرا به سینمای بعد از انقلاب اسلامی بیندازیم متوجه می شویم که امروز در سال ۱۴۰۱ سینمای ما آن چیزی نیست که فرهنگ انقلاب اسلامی در پی آن بود و آن را مطالبه می کرد.

میرعلایی متذکر شد: دبیر و دیگر اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بدانند که فرماندهان خط مقدم جبهه فرهنگی کشور هستند؛ آن هم کشوری با اقتدار و قدرت جمهوری اسلامی ایران که ابرقدرت های جهان می خواهند به آن همه جانبه حمله کنند. این ابرقدرت ها از آنجا که در جنگ میدانی همیشه از ما شکست خوردند امروز می خواهند به صورت جنگ نرم وارد میدان عمل شده و حوزه فرهنگی کشور ما را دچار آسیب و مخاطره کنند.

وی در همین راستا تأکید کرد: این مسأله ای است که حضرت آقا سال ها است در خصوص آن تذکر می دهند و گوشزد می کنند اما متأسفانه هیچ اقدام شایسته ای از سوی مسئولین و سیاست گذاران حوزه فرهنگی کشور در رابطه با مقابله جدی با این پدیده شوم صورت نگرفته و اگر احیاناً کارهای هم انجام شده تنها یک سری مسائل ظاهری و تشریفاتی مانند نصب بنر و… بوده که هیچ دردی را درمان نکرده و نمی کند.

این تهیه کننده سینما خاطرنشان کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بداند که پرچمدار اصلی حوزه فرهنگی و هنری کشور و انقلاب اسلامی است؛ اگر این شورا و پس از آن سایر نهادهای فرهنگی همانند کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به وظایف خود عمل نکنند قطعاً مسئولان اجرایی حوزه فرهنگی نیز به وظایف خود جامعه عمل نخواهند پوشید.

میرعلایی تصریح کرد: آقایانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند کافی است در همین راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه و در ایام الله دهه فجر به خیابان انقلاب تهران بروند و همین سردر سینماها را تماشا کنند و ببینند آیا آنچه بر سردر سینماها است نشانی از فرهنگ انقلاب اسلامی دارد؟ آیا عناوین کتاب هایی که پشت ویترین کتاب فروشی ها است هیچ سنخیت و قرابتی با فرهنگ ارزشمند ایرانی-اسلامی دارد؟ آیا پوسترهای تئاتر و نمایش هایی که در سالن ها اجرا می شود با آرمان های انقلاب همخوانی دارد؟

وی متذکر شد: اصلاً این آقایان سالی چند بار به تئاتر و سینما می روند؟ آیا این عزیزان حتی یک بار هم که شده به یکی از کنسرت هایی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود رفته اند که ببینند در آنجا چه می گذرد؟ آیا این ها جزئی از فرهنگ هست یا نه؟ آیا شما نباید بروید و رصد کنید؟ شما کدام کار خوب را مورد تشویق قرار دادید که مردم از آن الگو بگیرند؟

این سینماگر در ادامه این گفتگو خطاب به مدیران شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: آقایان برنامه شما راجع به حجاب اسلامی چیست؟ چه برنامه ای برای ربا دارید؟ از نظر شما این معاملاتی که در بانک ها صورت می گیرد حلال است یا حرام؟ این ها نکاتی است که شما باید به آن توجه داشته باشید.

میرعلایی ادامه داد: اگر حضرت آقا همواره از فرهنگ صحبت می کنند به دلیل آن است که حوزه فرهنگی در دنیای امروز نقش بسیار کلیدی و تعیین کننده ای دارد؛ این وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که بیاید و همین مقوله اخیر یعنی «جهاد تبیین» را تعریف کند.

وی در همین راستا با طرح این پرسش که چه تدبیری برای نسل زد و آلفا دارید؟ گفت: شما باید برای جوانی که زاده نسل اینترنت است برنامه داشته باشید؛ شما چه فکری کرده اید تا این جوانان دچار انحراف و گمراهی نشوند؟

میرعلایی خاطرنشان کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در همه امور فرهنگی و هنری کشور نقش تعیین کننده داشته باشد. در همین جشنواره های شعر، موسیقی، تئاتر، تجسمی و فیلم فجر باید تعیین کننده باشد. چرا جای اعضای این شورا همواره خالی است؟ اعضای این شورا چقدر به فرهنگ عمومی کشور اهمیت می دهند؟ آیا برای آن ها مهم است که فرهنگ و هنر کشور به چه سمت و سویی می رود؟ آیا اعضای شورا تغییرات محسوس و ظاهری کشور را احساس می کنند؟ آیا آن ها خود را مقصر این اتفاقات می دانند یا خیر؟ ما نباید همه تقصیرها را به گردن دشمنان بیندازیم چرا که بی تردید خود مسئولان ما نیز مقصر این اتفاقات هستند.

این کارشناس فرهنگی در خاتمه این گفتگو افزود: به هر صورت به حمدالله این کشور کشوری نیست که رها شده باشد و حضرت پروردگار و حضرت ولیعصر (عج) هوای این نظام مقدس و این مردم را دارند اما این مسئولان هستند که باید بترسند از روز قیامت که کوتاهی های خود را نمی توانند پشت آمار و ارقام و کارهای نمایشی شان قایم کنند! آن ها باید از روز قیامت و ظهور حضرت حجت (عج) بترسند و از این بی خیالی دست بردارند.

سیمرغ حق کاپیتان بود؟

محبت خالصانۀ کودکان به یکدیگر در کنار شخصیت‌پردازی و بازی‌های قوی، فیلم سینمایی «کاپیتان» را به یک اثر فوق العاده پرمحتوا تبدیل کرده است؛ فیلمی که متأسفانه از دید داوران جشنواره دور و از سبد سیمرغ‌ها جا ماند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل ازایرنا، «کاپیتان» فیلمی در مورد پسربچه‌ای سرطانی است که دوست دارد با کریم باقری دیدار کند و در آینده فوتبالیست و حتی به عنوان کاپیتان تیم ملی انتخاب شود.

بیش از نود درصد فیلم در بیمارستان کودکان اتفاق می‌افتد جایی که از اختلافات و مشکلات بزرگترها خبری نیست. خیانت، دورویی و بدجنسی در این فیلم جایگاهی ندارد. فیلمی پر از مضامین انسانی و فرهنگ ساز که از نظر آموزشی برای نسل جدیدمان که تحت تأثیر فضاهای مجازی و تبلیغات سوء و آموزه های غیر اخلاقی هستند مفید و بسیار آموزنده است.

محبت خالصانۀ این کودکان به یکدیگر در کنار شخصیت پردازی و بازی های قوی، فیلم را به یک اثر فوق العاده پر محتوا تبدیل کرده است. فیلمی که متأسفانه از دید داوران جشنواره دور و از سبد سیمرغ ها جا ماند.

فیلمی که مشکلات فنی اش هم آنچنان نبود که محتوای فیلم به حاشیه رود حتی قابل رقابت با بسیاری از فیلم های راه یافته به جشنواره بود. شاید ایدۀ نو و جدیدی ندارد ولی باز هم برای مخاطب جدید است چرا که این نوع فیلم ها تاریخ مصرف ندارند و همه پسند و همه جایی هستند.

نژاد و جنسیت و زبان در این فیلم معیار خوب بودن نیست بلکه در دنیای این کودکان سرطانی، عشق و علاقه به همنوع و شاد کردن دیگران اولویت دارد مثل کاری که پسر آبادانی انجام می‌دهد تا با خاطراتش بقیه را شاد کند در حالی که خودش غم زیاد دارد مانند همان کاری که دلقک فیلم می‌کند.

کاپیتان برای رسیدن به آرزویش تلاش می‌کند و علی رغم نظر پزشکان مخفیانه به تمرین فوتبال می‌پردازد که نشانۀ امیدواری و اعتماد او به خدا است. امیدی که حتی در پدرش دیده نمی‌شود ولی کم کم و به واسطۀ پسرش او نیز به زندگی و آینده امیدوار می‌شود.

فیلم، روان تصویربرداری شده با دکوپاژی ساده و نورپردازی لایت که این سادگی نه تنها در این فیلم عیب نیست بلکه آن را دوست داشتنی‌تر می‌کند. بازی خوب پانته‌آ پناهی‌ها یکی از نقاط قوت فیلم است.

این فیلم شانس نامزدی در هیچکدام از بخش های جشنواره را به دست نیاورد اما خوشبختانه در بخش تجلی ارادۀ ملی به عنوان بهترین فیلم با مضمون تعلیم و تربیت توانست به آنانی که دغدغه‌شان چیزی بیش از سرگرمی است خود را نشان دهد و این جای بسی امیدواری است که هنوز هستند کسانی که فیلم های خوب و فرهنگ ساز را تشخیص می‌دهند و زحمات سازندگانش را بی ثمر نمی‌گذارند.

چند کشور در جشنوارۀ فیلم مقاومت حضور خواهند داشت؟

مدیر کمیته بین‌الملل هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت از حضور ۴۰ کشور و بیش از ۳۰۰ سینماگر خارجی در این جشنواره خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت، دکتر محمدعلی مومنی ها گفت: با توجه به مهم بودن ابعاد جهانی و بین‌المللی گفتمان مقاومت، رایزنی‌ گسترده‌ای را با فیلمسازان و هنرمندان سینماگر بین المللی آغاز کردیم؛ که خوشبختانه با استقبال مناسبی مواجه شدیم و از لحاظ وسعت جغرافیایی و تعدد کشور، آثار خوبی با محوریت مقاومت به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است که جزئیات آن و کشورهای شرکت کننده در این جشنواره را در آینده ای نزدیک در نشست رسانه‌ای و خبری که توسط کمیته روابط عمومی جشنواره برگزار خواهد شد، اعلام خواهیم کرد.

وی افزود: فراگیری مضمونی و موضوعی محتوای فراخوان، خوشبختانه به حدی بود که توجه کلیه کشورهای دنیا را با هر عقیده و مسلکی به خود جلب نماید و ملاک ما برای ارسال آثار، ضد امپریالیستی بودن نگاه کارگردان اثر بود که در این خصوص آثار زیادی نیز به دبیرخانه ارسال شد.

هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت؛ با شعار «گفتمان مقاومت، نهضت جهانی مستضعفین و آزادی قدس شریف» و دبیری دکتر جلال غفاری قدیر و به همت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح، اسفندماه سال جاری در خلیج فارس برگزار خواهد شد.

آیا دشمن در خانه‌های امن ایرانیان رخنه کرده است؟

عظیمی میرآبادی در مصاحبه با خبرگزاری شبستان گفت: امروز باید جمهوری اسلامی ایران تمام توان خود را در بخش فرهنگ بگذارد. دشمنی که در خانه های امن ما از طریق شبکه های ماهواری و فضای مجازی رخنه کرده است چرا باید دست کم گرفت.

به گزارش خبرنگار سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری شبستان؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سینما را به عنوان «کارآمدترین روایتگرِ واقعیت و حقیقت» معرفی می‌کنند و می فرمایند «هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط – که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوه‌های هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده – و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی.» همچنین؛ رهبر انقلاب اسلامی سینما را کلید پیشرفت می داند و می فرمایند: «من می‌گویم الان کلید دست شما [سینماگران] ست. من شأن سینما را این می‌دانم. من می‌گویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست.» با نگاه به سخنان مقام معظم رهبری سینما هنر برتر، تاثیر گذار و کلید پیشرفت جامعه است. با توجه به جایگاه هنر در نگاه آیت الله خامنه ای این پرسش در ذهن تداعی می شود که تا چه میزان به این نگاه از سوی فیلم سازان جامعه عمل پوشانیده شده است؟ هنر سینما تا چه میزان توانسته تاثیرگذار و کلید پیشرفت کشور باشد؟ در همین باره با مهدی عظیمی میرآبادی، تهیه کننده تلویزیون و سینما به گفتگو پرداختیم. او معتقد است باید برای ترساندن دشمنان از هنر فیلم سازی استفاده شود و این موضوع نیاز به سرمایه گذاری و یک اراده جمعی دارد. متن کامل این گفتگو را در زیر می خوانید:

مقام معظم رهبری سینما را هنر برتر و کلید پیشرفت می‌دانند، حوزه فیلم و سینمای ما در حال حاضر این جایگاه را دارد؟

می توان گفت تقریبا به هیچ کدام از نگاه مقام معظم رهبری در حوزه تولید فیلم نرسیده ایم. البته مخاطب فرمایشات رهبری تنها سینماگران نیستند. مخاطب این سخنان، سینماگران، مدیران، مسئولین پشتیبانی و مدیران سیاست گذار هستند. کسانی که  به دنبال پیشرفت این مملکت هستند از مخاطبان این فرمایشات به شمار می آیند. هر کسی باید ببیند چه کمکی می تواند برای کشور کند تا به سمت پیشرفت گام بردارد. البته منظور از سینما در اینجا مجموع فیلم های سینمایی، فیلم کوتاه، مستند و انیمیشن است. در هر حال وقتی این فرمایشات را خلاصه در یک گروه تولید فیلم می کنیم، یعنی یک نیاز بسیار بزرگ را به عهده یک گروه کوچک گذاشته ایم. در واقع با ساخت یک فیلم نمی توان فرمایشات رهبری را محقق کرد. برای نمونه نهادهای مختلف همانند اوج و بنیاد فارابی هزینه می کنند یک فیلم می سازند، باید پرسید این فیلم به چه میزان می تواند موثر باشد؟ آیا به آن نقطه ای که مد نظر مقام معظم رهبری است می رسد؟ باید پاسخ داد خیلی کم. چون تولید فیلم یک مرحله مقدماتی است. نمایش دادن در شبکه ها و پلتفرم های مختلف داخلی و خارجی هم دارای اهمیت است که به این موضوع کمتر توجه می شود. حتی در حوزه تولید فیلم موفق وارد شویم به تبع در بخش اکران و نمایش کارکردی نداریم. در حال حاضر بارقه هایی از نور را می توان دید اما  به شخصه امیدوار تغییر جدی وضعیت نیستم.

موانع را چه می بینید؟

سازمان سینمایی مرکزیت دارد و مراکزی هم کمک کننده هستند، سازمان صدا وسیما هم آنتن دارد. حال باید پرسید، هزینه هایی که برای تولید فیلم می شود،  چقدر متناسب برای رسیدن به هدف مورد نظر است؟ امسال 24 فیلم در فجر 41 داشتیم که 70 درصد برای بخش دولتی و حکومتی بوده است، جمع هزینه همه این تولیدات را حساب کنید چقدر می شود؟ درمقابل؛ رقم مانور نیروهای مسلح را حساب کنید متوجه می شوید این رقم بیشتراز ساخت یکسال تولید فیلم در کشور است. ما وقتی می خواهیم دشمن را بترسانیم تا قصد سویی نسبت به کشورمان نداشته باشند، هزینه می کنیم ومانور می دهیم و این عمل درست است. آیا نمی توانیم با سینما این ترس و دلهره را بر دل دشمن ایجاد کنیم؟ کسانی که در بالا دست سازمان سینمایی وسازمان صدا و سیما تصمیم گیرنده هستند باید این نگاه را داشته باشند.هر روز هزینه زیر مجموعه زیاد می شود اما اختصاص مبالغ به فیلم ها کمتر شده است. برای نمونه اگر سالی 24 فیلم در دفاع مقدس داشتیم حال حاضر شش فیلم در این حوزه تولید می شود. برای نمونه به عنوان یک فیلم نامه نویس با چه انگیزه ای باید به دنبال تحقیق و پژوهش بروم تا فیلنامه بنویسم؟ باید تا چه زمانی  منتظر بمانم تا کسی یا نهادی بیاید قرارداد ببندد؟  که البته این اتفاق هم نمی افتد.

بالاتر از صدا و سیما وسازمان سینمایی باید همتی وجود داشته باشد تا این فرمایش مقام معظم رهبری را عملی کنیم و این کلید پیشرفت را روشن نگه داریم. گاهی هزینه های گزافی برای تولید فیلم پرداخته می شود  اما چون در نمایش و اکران ناموفق بوده است، فیلم آرشیو و پس از مدتی کهنه می شود و دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد. وقتی از سینما صحبت می کنیم باید اول به ذائقه مخاطب فکر کنیم که این فیلم دیده می شود یا خیر؟ نباید اول فیلم بسازیم و بعد دنبال مخاطب باشیم. فیلم مخاطب نداشته باشد، رو دست فیلم ساز بماند، فایده ندارد. چون تحقیق و پژوهشی نیست، چون اراده ای نیست، در این زمینه موفق نیستیم. ما تنها به عنوان امنیت شغلی به سینما نگاه می کنیم نه به عنوان یک کلید پیشرفت. به جای کاشت کاه باید گندم بکاریم، اینگونه هم کاه و هم گندم درو کرده ایم.

راهکار چیست؟

برای رساندن سینما به نگاه مقام معظم رهبری باید موضوع کلید پیشرفت انگیزه ای برای مدیران بالا دستی باشد این چراغ را روشن نگه دارند تا انگیزه ای برای بخش خصوصی ایجاد شود تا بتواند سرمایه گذاری کند. برای تولید یک فیلم حدود هفت میلیارد تومان نیاز است این سرمایه گذار چگونه می تواند به سود فکر کند؟ چون سینما شکسته و مرده است و اصرار می کنیم زنده باشد. این زنده بودن با نگاه قشری و باندی جواب نمی دهد. باید با سرمایه گذاری ازسوی مدیران و خواستن مسئولین تراز اول شکل گیرد تا تولید فیلم اتفاق بیفتد و تنور گرم شود، اینگونه  بخش خصوصی ورود پیدا می کند. وقتی یک فیلمی بازخورد مالی نداشته باشد سرمایه گذار بخش خصوصی  ورود نمی کند.

برخی متعقد هستند برای تولید فیلم های ارزشی و دینی نیروی متعهد کم داریم تا چه حد موافق هستید؟

این یک دروغ مشمئزه کننده است. نیروهای معتقد، توانمند و حرفه ای در ساخت پروژه هایی که با ارزش های جامعه همخوانی دارد بسیار در کشور داریم. می توانیم به آنها اعتماد کنیم و چرخه ساخت فیلم را به دست آن ها بسپاریم.

نیاز جامعه ما تولید چه فیلمی است؟

در تمام حوزه های فرهنگی نیاز به تولید داریم. مخاطب امروز  به شدت درگیر تصویر و فیلم است. اگر ما تامین نکنیم خودش فیلم مد نظر را پیدا می کند و تماشا می کند. ممکن است از راه غلط یا گمراه کننده به فیلم برسد اما این مسیر را می رود و فیلم را نگاه می کند. امروز باید جمهوری اسلامی ایران تمام توان خود را در بخش فرهنگ بگذارد. دشمنی که در خانه های امن ما از طریق شبکه های  ماهواری و فضای مجازی رخنه کرده است چرا باید دست کم گرفت.

در تمام حوزه ها به ویژه اسلوب زندگی ایرانی اسلامی که شامل همه موارد مثبت بر مبنای اندیشه های دینی و اندیشه های اسلامی است باید فعالیت داشته باشیم. چون هر آنچه به عقل نزدیک است به شرع هم نزدیک است و  هر آنچه به شرع نزدیک است به عقل هم نزدیک است.

باز تاکید می کنم نه تنها در تولید فیلم بلکه بخش نمایش و اکران هم باید مورد توجه قرار گیرد تا به موفقیت در سینما برسیم.

بی‌علاقه بودن کارگردان یا ترس سرمایه‌گذار؛ مانع اقتباس کدام است

علی‌رضا بختیان تصریح کرد: بسیاری از کارگردانان هستند که علاقه‌مند در موضوع اقتباس کار کنند اما سرمایه‌گذار می‌ترسد.

به‌گزارش سینمای خانگی به‌نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ در ادامه پرونده «اقتباس در سینمای ایران» در میزگردی نظرات تخصصی صاحب‌نظران حوزه سینما را جویا شدیم در این میزگرد سید جواد میرهاشمی پژوهشگر و فیلم‌ساز، علی‌رضا بختیان تهیه‌کننده و فیلمساز و مجید کیانیان پژوهشگر و مترجم حوزه سینما و تئاتر حضور داشته اند که در ادامه بخش اول این میزگرد را می‌خوانید:به‌عنوان سوال ابتدایی، بفرمایید اقتباس در سینما به ماهو اقتباس چیست و اقتباس مکتوب، این موضوع را کمی  توصیح بدهید.

کیانیان: بحث را بنیادین شروع کردید. اگر بخواهم موجز به موضوع اشاره کنم، اساسا به لحاظ معنایی اقتباس در فرهنگ معین و دهخدا این‌گونه آورده شده:  فراگرفتن، اخذ کردن، آموختن و یا فایده گرفتن از کسی، اما در سینما به لحاظ رویکردی، چند  شکل مختلف بنابه نظرگاه صاحب‌نظران پیدا می‌کند. از جمله  اینکه دادلی اندرو معتقد است در اقتباس، سه رویکرد عمده وجود دارد. رویکرد اول وام گرفتن که بیشتر مبتنی بر زیبایی‌شناسی است تا وفاداری به متن، اتفاقی که مثلا برای آثار شکسپیر می‌افتد. یعنی یک مضمون از مکبث را می‌گیرند و تغییراتی ایجاد می‌کنند و صرفا بحث زیبایی‌شناسی مطرح است. رویکرد دوم، به اصطلاح تلاقی اینطور است که عین متن مبدا برش خورده و در متن مقصد می‌آید بدون کوچک‌ترین تغییر. رویکرد سوم نیز، وفاداری و تبدیل این‌طور است که وفاداری وجود دارد و  سعی می‌کنند از همان متن، همان نگاه را اما به ‌‌شکل بدیع‌تری به آن سمت بروند.

این نمونه رویکردهایی است که وجود دارد. از طرفی به توجه به مسیری که طی شده، در وادی مصادیق، شکل‌های مختلفی به خودش می‌گیرد. از جمله اینکه برخی به سراغ متون مکتوب می‌روند که ما در این مسیر در کشور بیشتر کار کرده‌ایم، برخی هم که بیشتر در سینمای روز جهان متداول است یا به تعبیر دقیق‌تر، سینمای هالیوود، آنها جهان تصویر و فهم تصویرشان را بر مبنای اقتباس شکل می‌دهند. به این معنی که سینما به مثابه جهانی از عناصر دنیای دید، وام‌دار هنرهای تجسمی است. اینگونه بگویم که مثلا در کشور خودمان، وقتی درباره اقتباس صحبت می‌کنیم، اولبن چیزی که به ذهن‌مان خطور می‌کند، این است که به سراغ متون مکتوب کلاسیک  و یا کهن برویم و اقتباس انجام دهیم. اما سینمای جهان یک گام جلوتر َشاید و یا عمیق‌تر، جهان و فرهنگ بصری‌شان را نیز وام‌دار و به نوعی اقتباس شده از هنرهای تجسمی می‌دانند.  سویه‌ی دیگری نیز وجود دارد، مثل فیلم مگنولیا که اقتباس از موسیقی می‌گیرند، در واقع پل توماس اندرسون اساساً به دنبال شکل دیگری از هنر می‌روند و چندان که در سکانس معروف وایز آپ (Wise up) مشخص است بنیان فیلم را بر مبنای موسیقی ایمی مان می‌آفریند.

در سینمای ایران، معمولا اقتباس کم داریم، و دوستان نویسنده‌ معتقدند که برای کارگردان و تهیه کننده سخت است هزینه کند هم به نویسنده اصلی و هم برای نوشتن فیلم‌نامه‌ای فیلم‌نامه نویس به صورت اقتباسی می‌نویسد. این یکی از معظلات است، البته که مانع اصلی نیست و دریچه‌های مختلفی وجود دارد که می‌تواند بحث اقتباس را پیش برد. لطفا این بحث را بیشتر موشکافی کنید. با توجه به اینکه در سینمای جهان بیشتر آثار، اتر اقتباسی هستند چه از کتاب، چه موسیقی   نقاشی و سایر هنرهای تجسمی و حتی در همین جشنواره فیلم کوتاه هم دیدیم، اقتباس از شعر صبحانه داشتیم. اما در سینمای ما کم‌رنگ است. فکر می‌کنید علت این کمرنگی در سینمای ما و برعکس پررنگ‌بودن آن در سینمای جهان چیست؟ و آیا این اثار اقتباسی تاثیر دارد؟
بختیان: به عنوان کسی که کار فیلم‌سازی انجام می‌دهم بحثی که خودتان مطرح کردید، یکی از مهم‌ترین عوامل مانع اقتباس در سینمای ایران است. در دنیا و هنگام فیلم‌سازی، بودجه‌های هنگفتی برای فیلم‌ها در نظر می‌گیرند. مثلا در هالیوود بودجه ی فیلمی کمتر از 5، یا 6 میلیون دلار  نیست. معادل آن را در ایران ببینیم که چه فیلمی اینچنین هزینه می‌کند! هزینه در واقع یکی از مهمترین عوامل در ایران است. اگر بخواهید از داستانی الهام بگیرید  و آن را تبدیل به فیلمنامه کنید، دو هزینه یابد پرداخت شود. در ایران متاسفانه، گِیجی که برای قیمت کارها گذاشته شده، دقیق است. یعنی مثلا اگر بگوییم فیلمنامه چقدر است، نمی‌گویند فیلمنامه اقتباسی  چنین هزینه‌ای دارد و فیلمنامه معمولی هزینه‌ای متفاوت.  برآورد می‌کنند یک فیلم‌نامه فلان مقدار هزینه دارد و  همان مقدار بسته می‌شود. حالا هرچقدر بگویی این اقتباس است و معادل همبن‌مفدار را باید برای تحقیق و پژوهش و.. بگذاری، در آن دیده نمی‌‌شود. به همین دلیل اغلب نویسنده‌ها به  سمت کار تحقیقاتی  خیلی دقیق نمی‌روند.

دومین موضوع این است که موضوعاتی که وجود دارد مثلا در بحثی که شما عنوان کردید، یکی از مسائل این است که برای ساخت فیلم‌هایی درباره‌ روزمرگی‌ها  که به شکل رئال، در حال تولید هستند، شرایط خوب، دکور مناسب و تجهیزات خوب وجود دارد،و لی  زیرساخت قوی برای کارهای کهن و اقتباسی در کشور نداریم.  این موضوع باز هم با بودجه و هزینه  برمی‌گردد.
فیلم‌هایی که شما می‌گویید در سینمای کوتاه و باقی از اقتباس ستفاده می‌شود،  صرفا با مراجعه به بخشی از آن است. یعنی یک قسمت را می‌گیرند و خود‌شان داستان‌پردازی می‌دهند. کمتر می‌بینید عین به عین اقتباس کرده باشند.

اما در کشورهای خارجی و هالیود داستان‌هایی چون هری‌پاتر و ژول‌ورن، عین به عین اقتباس و ساخته شده، چون هزینه می‌کنند. اما در ایران به دلیل کمبود بودجه. هزینه چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. در ایران، شخصیتی از کتاب را اقتباس می‌کنند و با آن داستان خود را پیش می‌برند، در اصل با یک المان و یک نمایه و ارجاع کوچکی به داستان، آن را منتقل می‌کنند و البته شاید این دلیل هم باشد که ما هنوز مخاطب را به سمت فیلم‌های اقتباسی  عادت نداده‌ایم که به آن سمت بروند. بینندگان عمدتا به دنبال داستان‌های اجتماعی، عشق و عاشقی  و.. می‌روند. داستان‌هایی روایت که ما را به این قضیه عادت داده است.
بیننده ما، بیننده‌ای است عادت به چند ژانر ثالت عادت کرده است و کسی باید این قبح را بشکند. این کار را انجام نمی‌دهند. شما در سریال‌های تلویزیون هم ببینید، اگر به سمت سریال‌های تاریخی بروید،مخاطب اوایل زده می‌شود.

کمی که بگذرد جذب می‌‌شود و اواخر کار، شاید بگوید خوب است. چرا سریال را مثال زدم، چرا که سریال‌ها بیشتر کارهای اقتباسی انجام می‌دهند. من حس می‌کنم مزاج ایرانی‌ها هنوز خیلی تغییر نکرده است.

بحث گیشه خیلی مهم است و مخاطب در وهله اول آن کار را پس می‌زند و کارگردان می‌ترسد؟

بختیان: سرمایه‌گذار می‌ترسد، اتفاقا بسیاری از کارگردانان هستند که علاقه‌مند در این موضوعات کار کنند اما سرمایه‌گذار می‌ترسد. شما ببینید عمده‌ کارهایی که به شکل تاریخی کار شده و اقتباس صدرصد بوده در گیشه شکست خورده است. درآمد با هزینه‌ای که شما هم‌خوانی نداشته، و حمایت سازمان‌ها و ارگان‌ها از کارهای اقتباسی بسیار ضعیف است و تلویزیون نیز کار تاریخی با شرایط و موضوعات خاص خودش می‌سازد. خیلی به آن سمت نمی‌روند.
کیانیان: من با مقوله بازار فیلم موافق حرف‌های آقای بختیان هستم، و این موضوع در بحث تنوع ژانر هم مطرح می‌شود و مشخص می‌شود که چرا کارگردانان سراغ ژانرهای مختلف نمی‌روند. اما فیلم‌های اقتباسی کم نیستند و پرفروش نیز کم نداریم.  به نظرم معضل جای دیگری است. یک بحث، بحت مولف‌محور بودن ناخودآگاه فیلمسازان ماست. یعنی دوست دارند بنویسند و کارگردانی کنند. این  یک بخش است. بخش دیگر این است که سینماگران ما مشخصا تهیه‌کننده‌ها، همه جا، مخصوصا جاهایی که ویترین دارد پول می‌دهند اما جایی که ویترین ندارد، هزینه نمی‌کنند. این است که به مشکل می‌خوریم. مجموعه این موارد است که به سمت کارهای اقتباسی نمی‌روند. البته که فیلم‌هایی داریم که قصه‌های روز هستند، همین سریال محمد کارت، یاغی که آن هم اقتباسی است. مشکلی که به نظر من وجود دارد این است که رفقای فیلمساز ما خیلی به ایده اهمیت می‌دهند اما اینکه چگونه ایده را پیاده کنند، اهمیت نمی‌دهند. شما قطعا با دوستان جوانی همراه بودید که متنی اقتباسی از شکسپیر در دست دارند، ولی آن متن را تنها از یک صحنه اقتباس می‌کنند. در صورتی که اقتباس این نیست. چطور می‌توان زبان اثر را با یک صحنه اقتباس کرد. ما در چگونگی انتقال زبان مبدا در زبان مقصد و چگونگی پرداخت مشکل داریم. دچار تکرار می‌شویم  به شدت متن‌ها را تک صدا می‌کنیم، به شدت نمایه‌ای می‌کنیم، به شدت کاری می‌کنیم ارتباط سطح روایی مخاطب با اثر کنده می‌شود یعنی کاری می‌کنیم برای فهم روایتمان توسط مخاطب، روایت مبدا باید ضمیمه اثر باشد. بحث بازار و گیشه موافقم، اما بحث تهیه‌کننده‌ها نیز هست، ذائقه سازی نیز وجور دارد، بحث مولف محور بودن و مورد مهم شیوه پرداخت.

​​​​​​
بختیان: چیزی که ایشان درباره سریال یاغی گفتند، در سریال‌ها نیز اتفاق افتاده است. ولی کم و کم‌رنگ. چند سریال این اتفاق افتاده که این اواخر صداو سیما یا پلتفروم‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما در سینما هنوز ما مشکل داریم. در سینما، فیلم‌هایی که اقتباسی بودند عمدتا گیشه را نداشتند. شاید تک و توک به آن رسیده باشند ولی عمده فیلم‌ها چنین نبوده‌اند. عمده فیلمسازان جوان ما علاقه‌مندند خودشان بنویسند و خودشان بسازند. پدیده کارگردان-مولف..

کیانیان: البته ما تنها نباید یک طرفه موضوع را ببینیم. از آن سمت نیز آثار مبدا معاصری که وجود دارد، این ضعف را دارند که ظرفیت ندارند. یعنی نویسنده فیلم‌نامه باید تلاش ویژه‌ای کند تا متن مبدا را به مقصد برساند. هم بحث روایتش است هم ساختار و قابلیت تصویری متون.
بختیان: اتفاقی که در کشور ما افتاده این است که بین تاریخ و فرهنگ الان و قدیم فاصله وجود دارد. مثلا فیلم کوتاهی کار شد به نام  «دوآلپا» که مردم با آن  آشنایی  ندارند. یعنی بین فرهنگ فاصله افتاده و کدها را ندارد. دقیقا آنچه که آقای کیانیان گفت. باید دانه دانه کدها را برایش تعریف کنیم. این تعریف کردن کار را سخت‌تر می‌کند و کارگردان سعی می‌کند سمت این موارد نرود. و فیلم چیزی باید که بیننده ببیند. راحت ارتباط برقرار کند. ولی وقتی کدهایی وجود دارد که نیاز به پس‌زمینه دارد و باید رویش کار انجام شده باشد، مسلما به آن سمت نمی‌رود. نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و هنوز متاسفانه بستر فراهم نیست.

کیانیان: می‌شود از چند زاویه نگاه کرد. ازجمله انواع شکل‌های اقتباسی که آنها به سراغش می‌روند و کار می‌کنند. در صورتی که ما یک تصور یک خطی از اقتباس داریم که مثلا پیشنیه‌ی متن‌مان، حتما یک چیزی باشد. بر فرض مثال، سراغ دوآل‌پا برویم یا شاهنامه یا متن معاصر، اما اینکه چگونه با آن مواجهه شویم و یا آن متن چه باشد، اینجا یک سری مولفه‌های محوری و اساسی وجود دارد که گاها دیده نمی‌شود. به نظرم در دو سطح باید سراغ این موضوع برویم. یکی آسیب‌شناسی اتفاقاتی که افتاده‌اند که چهارپنج مورد را  عرض کردم. دیگر اینکه آنها چکار می‌کنند. اقتباسی که در مورد سینمای جهان می‌گوییم، تحلیل کنیم که چگونه صورت می‌پذیرد. به قولی یکی از دوستان مدیوم رسانه‌ای ما شعر و ادبیات است. مدیوم هالیودد رسانه و سینماست. یعنی مادرزاد شاعر به‌دنیا می‌آییم. آنها سینماگر هستند. این فاصله مقوله‌ی مهمی است.

میرهاشمی: درجامعه‌ای که  تیراژ کتاب 200.300 نسخه است، اصلا اقتباس کردن، یک مطلب  شوخی است. فرض کنید کتابی در ایران چاپ اول و دوم می‌شود، ناگهان به هر دلیلی چاپ سوم ممنوع چاپ می‌شود و یا بهتر بگویم “مجوز نشر این کتاب باطل و فروش این کتاب ممنوع می‌شود.” اما فیلمی بر اساس همان رمان ساخته می‌شود. سیاست فرهنگی‌مان یک با و دو هواست!

در روز نخست «ایده تا عمل» چه گذشت؟

چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» با برگزاری جلسات پیش‌تولید در کلاس‌های استادان کمال تبریزی در ژانر کمدی، همایون اسعدیان در ژانر ملودرام و امیرشهاب رضویان در ژانر فانتزی و علمی تخیلی آغاز شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، کارخانه نوآوری مشهد در نزدیکی پردیس دانشگاه فردوسی، محلی برای فعالیت مجموعه‌های دانش‌بنیان با استفاده از امکانات شتابدهندگی علمی و فرهنگی است. این محل اما در این روزها، میزبانی از چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران را برعهده دارد که با همکاری موسسه فرهنگی شهرآرا وابسته به شهرداری مشهد در حال برگزاری است.

این اردوی فیلمسازی از روز گذشته 29 بهمن‌ماه با برگزاری مراسم افتتاحیه آغاز شد و نخستین روز کلاس‌های این برنامه نیز در همین محل سپری شد؛ در ادامه گزارش اولین روز از برگزاری چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» خبرنگار اعزامی را از این مکان و این برنامه در روز شنبه 29 بهمن‌ماه 1401 می‌خوانید.

15 فیلمساز و 3 ژانر

مجموعه برنامه‌ها از حدود ساعت 9 صبح به شکل غیررسمی آغاز می‌شود؛ با گعده صمیمی شرکت‌کنندگان این اردو با امیرشهاب رضویان استاد ژانر فانتزی که به نظر می‌رسد از قبل با هنرجوها آشنایی دارد، بعدا در گفتگو با عوامل اجرایی، متوجه می‌شوم که 3 استاد این دوره، پیش از شروع بخش حضوری رویداد، به شکل مجازی با هنرجویان خود ارتباط داشتند و بعضی از خطوط اصلی کار را هماهنگ کرده و پیش برده بودند تا در نهایت، در یک هفته کارگاه حضوری، هنرجوها بیشترین بهره را از حضور استاد ببرند.

پس از برگزاری مراسم افتتاحیه با حضور استادان، مسئولان سینمایی و شهری و همچنین هنرجویان رویداد، 15 فیلمساز جوان شامل 13 پسر و 2 دختر که براساس طرح‌های ارسالی و رزومه‌های غیرحرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای، در 3 گروه با ژانرهای «فانتزی و علمی تخیلی»، «کمدی» و «ملودرام» تقسیم‌بندی شده بودند، به سر کلاس استاد خود می‌روند. برای تهیه گزارش دقایقی در هرکدام از کلاس‌ها حاضر شدم.

پیش‌تولید فشرده یک ملودرام

همایون اسعدیان سازنده آثاری چون «طلا و مس» و «لحظه گرگ و میش» هدایت 5 هنرجوی جوان را برای تولید یک اثر در ژانر ملودرام بر عهده دارد. او در بخشی از کلاس که حوالی ظهر برگزار می‌شود، با اشاره به اینکه از 2 گروه دیگر کار را دیرتر شروع کرده‌اند، امروز را زمان ایده‌پردازی، انتخاب لوکیشن و انتخاب بازیگر می‌داند و از نگارش فیلمنامه اثر در روز یکشنبه خبر می‌دهد.

اسعدیان فیلمسازی در این اردوی کوتاه را یک کار گروهی عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد: آلزایمر شخصیت اصلی را از طرح‌های شما گرفتیم، خط اصلی را از یکی از طرح‌ها اضافه کردیم و انتظار را به آن افزودیم.

فاطمه حسینی مدیر تولید گروه ملودرام هم در تشریح جزییات پروژه، از هماهنگی اکسسوار صحنه خبر می‌دهد و با نظر استاد، زمان حضور عوامل فنی و تست گریم بازیگران را فردا (امروز یکشنبه 30 بهمن‌ماه 1401) اعلام می‌کند.

صرف ناهار برنامه بعدی گروه است و گروه پس از آن، بدون فوت وقت به پایانه مسافربری مشهد عزیمت می‌کند تا هنرجوها لوکیشن مناسب این فیلم را با راهنمایی استاد، بیابند.

گروه ملودرام زیر نظر همایون اسعدیان، سپس تا حوالی ساعت 19 به استراحت می‌پردازند.

به دنبال پارتنرهای کمدین پیشکسوت

وقتی به جلسه کلاس کمال تبریزی کارگردان «مارمولک» و «لیلی با من است» می‌رسم که گروه تحت نظارت استاد مشغول بحث‌های پیش‌تولید هستند و انتخاب بازیگر نقش اصلی فیلم آن‌ها تقریباً نهایی به نظر می‌رسد.

بازیگر سن‌وسال‌داری که نقش پیرمرد شخصیت اصلی و مبتلا به بیماری اثر را ایفا می‌کند، در جلسه گفتگو که کمابیش به یک جلسه خاطره‌گویی هم شبیه شده است، انگار حسابی با نمک ذاتی خود هنرجوها را خندانده است. او پیش از خداحافظی با لحنی جدی -که حاضران را بیشتر به خنده می‌اندازد- خطاب به هنرجوها می‌گوید: بعدا پشت سرم نگویید چقدر پرحرف بود. الان جلوی رویم بگید که خودم هم بخندم!

پس از خروج بازیگر پیشکسوت از کلاس، هاشم مسعودی دستیار استاد درباره همکاری با این هنرپیشه و بداهه‌گویی خوب او توضیحاتی می‌دهد.

کمال تبریزی هم در پاسخ به یکی از هنرجوها که درباره شرایط جسمی این بازیگر سؤالی می‌پرسد، می‌گوید: ایشان برای راه رفتن که مشکلی ندارد. راه رفتنش همین‌طور است و به نظرم خیلی خود جنس است، اما باید پارتنرهایش خوب باشند، پس بحث ما دو بازیگر دیگر، فیلمبردار، صدابردار، گریمور و سایر عوامل فنی است که اگر امروز و فردا نهایی شوند، دوشنبه می‌توانیم ضبط کنیم.

فانتزی‌بازی در کارخانه نوآوری

امیرشهاب رضویان با فیلم «سفر زمان» از معدود فیلمسازان ایرانی است که تجربه جدی در ژانر فانتزی دارد. کلاس او برای 5 هنرجوی فیلم ژانر فانتزی که به شکل غیررسمی پیش از مراسم افتتاحیه شروع شده بود، پس از این مراسم به طور جدی با بررسی مسائل مختلف پیش‌تولید ادامه یافت.

طی بحث‌هایی که در گروه شده و از جزییات آن بی‌خبرم، لوکیشنی در داخل محل کارخانه نوآوری مشهد به عنوان لوکیشن تولید فیلم انتخاب شده و حتی بخشی از دکوپاژ هم با همکاری هنرجویان جوان روی تخته هوشمند کلاس ثبت می‌شود. گروه رضویان که گویی از 2 گروه دیگر به فیلمبرداری نزدیک‌تر است، پس از صرف ناهار به شکل مداوم کلاس را ادامه می‌دهد تا در نهایت حدود ساعت 19، کلاس را تعطیل می‌کند. در این فاصله بخشی جدی از پیش‌تولید پیش می‌رود، اما ظاهرا هنوز از بازیگرهای احتمالی خبری نیست و باقی کار پروژه به صبح روز بعد، موکول می‌شود.

در فاصله عصر روز اول تا 9 صبح روز دوم، 5 هنرجوی کارگاه فیلمسازی کوتاه در ژانر فانتزی، قرار است فیلمنامه را بنویسند و ایده‌های مختلفی درباره جزییات دکوپاژ اثر آماده کنند تا در جلسه روز دوم بحث و بررسی شود.

فرار به سوی شیرینی

بعد از کلاس صبح، تبریزی از هنرجوهای ژانر کمدی می‌خواهد به شکل گروهی درباره دکوپاژ سکانس‌های مختلف این فیلم بحث و بررسی کنند تا زمان کلاس عصر برسد. عصر روز نخست و ساعتی پیش از بازگشت استاد، در زمان بحث درباره سکانس شیرینی خوردن پنهانی پیرمرد به 5 هنرجوی گروه اضافه شده و شاهد بحث داغ آن‌ها درباره منطق سکانس، از جمله توضیح جزییات داستان بدون استفاده از دیالوگ به مخاطب می‌شوم.

برای دانستن جزییات بیشتری از فیلم این گروه، با هاشم مسعودی دستیار کمال تبریزی در این کلاس، گفت‌وگو می‌کنم؛ وی می‌گوید: از یک هفته پیش 5 جلسه مجازی داشتیم و دائم هم در گروه در ارتباط بودیم. هرکدام از بچه‌ها یک فیلمنامه کمدی با موضوع آزاد نوشتند که بر سر دو عنوان، اجماع شد. درباره آن‌ها بحث و بررسی شد و یک فیلمنامه که از بقیه بهتر بود، به عنوان پایه قرار گرفت و با گرته‌برداری از بقیه فیلمنامه‌ها تکمیل شد. امروز هم درباره آن فیلمنامه گفت‌وگو شد.

مسعودی توضیح می‌دهد: قصه درباره پیرمردی است که دکتر به او گفته اگر شیرینی بخورد، می‌میرد، اما تمام عشق و علاقه‌اش برای زندگی، شیرینی است! دخترش پرهیز غذایی را مدیریت می‌کند و می‌جنگد که شیرینی را از این پیرمرد بگیرد، اما یک نوه جوان و امروزی دارد که با پیرمرد خیلی رفیق است و به پیرمرد شیرینی می‌رساند تا حال دلش خوب شود.

او در پایان اظهار می‌کند: 3 لوکیشن خانه، شیرینی‌فروشی و سوپرمارکت داریم که فردا انتخاب می‌کنیم و از دوشنبه تا چهارشنبه قرار است ضبط را انجام بدهیم.

بازیگر ملودرام می‌رسد

همزمان در کارگاه فیلمسازی در ژانر ملودرام، همایون اسعدیان و ۵ هنرجو برای یافتن بازیگر نقش یک راننده اتوبوس ۶۰ ساله مصاحبه می‌کنند؛ مصاحبه‌ای که در نهایت منتج به نتیجه هم می‌شود، نقش را به یک هنرپیشه که خودش می‌گوید ۶۳ سال دارد، توضیح می‌دهند و او سوالاتی درباره ابعاد کاراکتر از آن‌ها می‌پرسد. در روند پیش تولید، به شکلی جالب توجه، ۲-۳ نفر از هنرجوها حسابی روی نقش مسلط‌اند و اتمسفر را به بازیگر شرح می‌دهند. بازیگر نیز ایده‌هایی می‌دهد و در بخشی از بحث درباره زمان احتمالی فیلم، اسعدیان توضیح می‌دهد: این طرح امروز نوشته شده و فردا پخته‌تر خواهد شد. حتی در مرحله تصویربرداری هم احتمالا شما و بچه‌ها ایده‌های تازه‌ای به آن اضافه خواهید کرد؛ درباره چهره‌پردازی همه اتفاق نظر دارید که این بازیگر، گریم خاصی لازم ندارد، اما درباره لباس، طراح لباس فردا کار خود را انجام خواهد داد.

اسعدیان در ادامه یکی از بخش‌های مهم کارگردانی را توضیح نقش به بازیگر عنوان می‌کند.

با ادامه این بحث‌ها که ظاهرا قرار است تا پاسی از شب به طول بینجامد، از کارخانه نوآوری مشهد خارج می‌شوم تا بحث 3 گروه فیلمساز جوان با استادان خود درباره جزییات فیلمسازی کوتاه، ادامه یابد؛ این‌طور که به نظر می‌رسد و از واکنش‌های سینماگران باسابقه به این جوان‌ها پیداست، گویی بارقه‌هایی از امید در آن‌ها وجود دارد. باید تا روز اختتامیه و نمایش فیلم‌های کوتاه این 3 گروه صبر کرد و دید آیا این امید به نتیجه رسیده است؟

چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوان ایران، با همکاری موسسه فرهنگی شهرآرا مشهد و به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر مشهد، از شنبه 29 بهمن‌ماه 1401 تا شنبه 6 اسفند‌ماه در شهر مشهد با حضور ۱۵ فیلم‌ساز از دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در منطقه شمال شرق کشور برگزار می‌شود.

نقش مهم موسسه فرهنگی در چهارمین اردوی فیلمسازی ایده تا تولید

مدیرعامل موسسه فرهنگی شهرآرا، نقش موسسه فرهنگی شهرآرا درباره چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» مشهد و نسبت آن با ارتقای تصویری شهر مشهد را تبیین کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از شهرآرا، سید میثم موسوی مهر مدیرعامل موسسه فرهنگی شهرآرا در حاشیه برگزاری چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران که با حمایت این موسسه فرهنگی در مشهد در حال برگزاری است، توضیح داد: ما در زمینه معرفی مشهد، خلاء و فقر بزرگی در بستر تصویر و همچنین ارائه روایت‌های ناصحیح از این شهر داریم؛ در این شرایط ما به دنبال این هستیم که با برداشتن گام‌هایی پازل معرفی مشهد را کامل کنیم.وی افزود: برگزاری چهارمین اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» می‌تواند در شناسایی شبکه مسائل مشهد گام مهمی باشد؛ لذا در این رویداد سینمایی، هنرجویان شرکت کننده از زمان شکل‌گیری یک اثر سینمایی تا آخرین لحظه که نمایش اثر است.

موسوی مهر خاطرنشان کرد: ما در حوزه آثار بلند سینمایی، آثار کوتاه تولید فیلمسازان جوان و تولید خرده روایت‌های تصویری ورود پیدا کردیم و تلاش می‌کنیم در زمینه نگارش فیلم‌نامه نیز به عنوان پایه تولیدهای تصویری، ورود منطقی و کارشناسانه‌ای داشته باشیم، تا مسائلی از قبیل هویت شهر مشهد و مسائل خاص بانوان را به خوبی بررسی کنیم.

وی افزود: قصد داریم باتوجه به حوزه رویدادها، شخصیت‌ها و اماکن، ذیل نقشه هویتی مشهد که طراحی شده، داده‌های تصویری داشته باشیم و می‌خواهیم بین فعالان این عرصه با موضوع هویت مشهد پیوند برقرار کنیم.

مدیرعامل موسسه فرهنگی شهرآرا تاکید کرد: مدیوم تصویر یک رسانه است که دلیل توجه ما به مساله تصویر و سینما نیز خاصیت رسانه‌ای آن است؛ از سوی دیگر، از ابتدای شکل گیری دوره جدید مدیریت شهری در شهرداری مشهد، یک نهاد تخصصی در زمینه حمایت از تولید آثار نمایشی و تصویری به وجود آمد که موسسه فرهنگی شهرآرا عهده دار آن شد. یک نهاد رسانه‌ای که با توسعه ماموریت‌های تعریف شده، به عرصه حمایت از اینگونه تولیدها نیز وارد شد.

وی در مورد ورود موسسه شهرآرا در حمایت از اردوی فیلم‌سازی «ایده تا تولید» خاطرنشان کرد: در یک جمله ایده اصلی این کار عبارت است از «نقش آفرینی در ارتقای سیمای تصویری شهر مشهد»؛ ما سعی می‌کنیم در این زمینه، از مدیوم‌های مختلف رسانه‌ای استفاده کنیم.

موسوی مهر در پایان گفت: ورود یک نهاد رسانه‌ای به این عرصه نیز به دلیل همان نقطه ضعف ما در بازنمایی مشهد است که با وجود همه ظرفیت‌ها، هنوز روایتی صحیح و جامع از آن ارائه نشده است؛ ما قصد داریم روابط عمومی مشهد باشیم و بر همین اساس، از هر زمینه و فرصتی استفاده می‌کنیم.

کارگردان «هفت بهار نارنج» با چند سیمرغ راضی می‌شد؟

فرشاد گل‌سفیدی که با اولین فیلم خود در مقام کارگردان در جشنواره فیلم فجر حضور داشت به ارائه توضیحاتی درباره برنامه‌ریزی برای اکران عمومی فیلم «هفت بهار نارنج» پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، فرشاد گل‌سفیدی کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهارنارنج» از فیلم‌های رونمایی‌شده در چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در گفتگو مهر درباره برنامه‌ریزی برای اکران این فیلم گفت: هنوز با تهیه‌کننده فیلم درباره اکران این فیلم به جمع‌بندی نرسیده‌ایم اما شخصاً فکر می‌کنیم زمان مناسب برای اکران این فیلم فصل پاییز باشد.

وی ادامه داد: اکران نوروزی امسال سینماها با ماه رمضان همزمان شده است در فصل‌هایی مانند اکران عید فطر هم فیلم‌هایی با نگاه هنری معمولاً جایی ندارند و نمی‌توانند فروش موفقی داشته باشند. به همین دلیل اکران فیلم تا حوالی اردیبهشت به تأخیر می‌افتد و بعد از آن هم بازه امتحانات مدارس و دانشگاه‌ها را داریم. در تعطیلات تابستانی هم معمولاً اولویت با مسافرت است. این‌ها شرایطی است که هر سال آن‌ها را تجربه کرده‌ایم و براساس همین شرایط احساس می‌کنم اکران پاییز بهترین زمان برای نمایش «هفت بهارنارنج» باشد. البته باید درباره این موضوع با تهیه‌کننده هم هم‌فکری و مشورت داشته باشم.

فیلم ما برخلاف خیلی از فیلم‌های جشنواره کامل بود!

گل‌سفیدی درباره بازخوردها نسبت به اکران اولین فیلمش در مقام کارگردان در جشنواره فیلم فجر و اینکه آیا تغییر در نسخه به نمایش درآمده در جشنواره اعمال خواهد شد یا نه هم تأکید کرد: هیچ تغییری در فیلم ایجاد نمی‌شود. همان نسخه‌ای که در جشنواره به نمایش درآمد را در اکران عمومی هم خواهیم داشت چراکه اساساً بهترین نسخه را راهی جشنواره فجر کردیم. حدود یکسال مراحل پس‌تولید و مونتاژ این فیلم زمان برد. برخلاف اکثر کارهایی که امسال در جشنواره حضور داشتند و اکثراً هم ناقص بودند!

وی افزود: جالب اینکه به همین فیلم‌های ناقص هم جایزه دادند! فیلم ما اما کامل بود. ما حتی این امکان را داشتیم که فیلم را سال گذشته به جشنواره برسانیم اما صلاح‌دید تهیه‌کننده این بود که یک سال بیشتر صبر کنیم. به همین دلیل هم همین نسخه نهایی با همین کیفیت را اکران خواهیم کرد.

این کارگردان درباره سیمرغ اهدایی به علی نصیریان برای نقش‌آفرینی در فیلم «هفت بهارنارنج» هم گفت: واقعیت این است که از چهار جایزه‌ای که می‌توانستند به فیلم ما بدهند، تنها یک جایزه را دادند. نمی‌گویم که ما باید در همه بخش‌ها برگزیده می‌شدیم اما جشنواره فجر همواره نشان داده است که توجه بیشتری به فیلم‌های ارگانی دارد و این یک حقیقت است. فیلم‌های مستقل و محصول بخش خصوصی معمولاً در این شرایط مظلوم واقع می‌شوند و به نوعی ضعیف‌کشی اتفاق می‌افتد.

گل‌سفیدی گفت: موسیقی فیلم من هر چند کاندیدا هم شده بود اما واقعاً شایسته دریافت سیمرغ هم بود. فیلمبرداری این فیلم باید کاندیدا می‌شد. کارگردانی این فیلم هم در بخش فیلم‌های اول می‌توانست مورد توجه قرار بگیرد اما شاید از آنجایی که همه این کارها از طراحی صحنه و فیلمبرداری تا کارگردانی را خودم انجام داده بودم، چندان به مذاق داوران خوش نیامده، اینکه یک نفر همه این کارها را با کیفیت به سرانجام رسانده، لایق تشویق هم بوده است نه اینکه اینگونه تنبیه شود و کارش نادیده بماند!

داوری که در صفحه شخصی‌اش فیلمم را تحقیر کرد!

این کارگردان سینما در ادامه گفت: آنچه برای من جای تعجب داشت این بود که یکی از داوران جشنواره فجر، سه چهار شب پیش از آنکه به‌صورت رسمی اعلام شود که داور جشنواره است، در صفحه شخصی خودشان در فضای مجازی مطلبی را درباره فیلم من منتشر کردند که هنوز هم این مطلب در صفحه‌شان وجود دارد. ایشان بسیار بی‌رحمانه و مغرضانه نسبت به فیلم من برخورد کرده‌اند! او حتی یک دروغ را درباره فیلم من نوشته و اعلام کرده که فیلم «هفت بهارنارنج» با پروانه ویدئویی ساخته شده در حالی که پروانه سینمایی این فیلم در ۲۴ اسفند سال ۹۹ صادر شده است و ما در اردیبهشت ۱۴۰۰ فیلم را فیلمبرداری کردیم. داور جشنواره با انتشار این دروغ در صفحه رسمی خود، فیلم من را تحقیر کرده و سوالم این است که چنین فردی چگونه می‌تواند یک داور بی‌طرف برای جشنواره باشد؟

گل‌سفیدی ادامه داد: به همین دلایل است که معتقدم به فیلم من ظلم شده و ناجوانمردانه درباره آن رفتار کرده‌اند. کار منتقد، نقد است نه انتقاد. من نمی‌گویم همه فیلم من باید تعریف کنند اما نباید با انتقاد آن را تخریب کرد. شغل همه ما سرگرمی است و فیلم می‌سازیم تا مردم ببینند و لذت ببرند. طبیعی است که یکی ببیند و خوشش بیاید و دیگری خوشش نیاید، اما من بی‌نهایت از نگاه مغرضانه این داور نسبت به فیلم خودم گله‌مند هستم.

خروج از نسخه موبایل