جایزه جشنوارۀ فیلم زنان آمریکا به کدام کارگردان ایرانی رسید؟

رئیس انجمن سینمای جوان کرمانشاه از کسب جایزه فیلم کوتاه کارگردان کرمانشاهی از جشنواره فیلم زنان آمریکا خبر داد و گفت: «هوشمند ورعی» فیلمساز کرمانشاهی با کمدی سیاه “چاقو، شکلات” موفق به کسب جایزه EXCEPTIONAL MERIT از جشنواره WRPN Women’s International Film Festival شد.

به گزارش سینمای خانگی، «کامران رضایی» در گفتگو با ایرنا، گفت: این جشنواره که مختص فیلمسازان زن یا فیلم هایی با دغدغه های زنانه است در ایالت دلاور آمریکا برگزار می شود.

وی توضیح داد: پیش از این ورعی با حضور در بخش نیمه نهایی جشنواره های فیلم زنان نیویورک و پاریس و نامزدی بهترین فیلم جشنواره انطاکیه ترکیه، جایزه بهترین فیلم اکسپریمنتال از جشنواره های نورث هالیوود لس آنجلس و فیلم های کالت هندوستان را نیز از آن خود کرده بود.

فیلمبرداری “چاقو، شکلات” را محمدرضا سکوت انجام داده و صدابرداری و طراحی صدای آن را حسن زاهدی و علی ابوالصدق برعهده داشته اند.

تمام مراحل تدوین و پشتیبانی فنی فیلم نیز با همکاری هومان شیدرنگ، فرامرز بگلو و نیما نوری در استودیو پیشگامان سینمای آریا به اجرا درآمده است.

همچنین ساخت موسیقی متن با بهنود یخچالی بوده و تصحیح رنگ و جلوه های ویژه نیز با سرپرستی بنیامین قچاق به پایان رسیده است.

از بازیگرانی که در این فیلم ایفای نقش کرده اند می توان به حمید پیش قدم و هیدا ورعی اشاره کرد.

رضایی در ادامه گفت: “چاقو، شکلات” محصول سال ۲۰۲۲ میلادی و به تهیه کنندگی مدرسه فیلم موج نو، دکتر هوشنگ ورعی و لطیفه عین جعفری فیلمی است علیه تبعیض جنسیتی که سقوط و پایان یک خانواده نابهنجار را روایت می کند.

رئیس انجمن سینمای جوان کرمانشاه اضافه کرد: هوشمند ورعی برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم کوتاه اکسپریمنتال ایران از بیست و ششمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران پیش تر نیز در بخش مسابقه جشنواره های بین المللی متعددی از جمله میلان ایتالیا، سن پترزبورگ روسیه، بلگراد صربستان، زوریخ سوییس، استانبول ترکیه، نایروبی کنیا و مومبای هندوستان حضور داشته است.

در اختتامیه جشنوارۀ «آوات» چه گذشت؟

آیین اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه «آوات» با موضوع پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی با معرفی آثار برگزیده در سرسرای آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی، هنری شهید آوینی کرمانشاه پایان یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فراخوان این جشنواره از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه پاییز سال گذشته به مراکز فرهنگی استان‌های کشور ارسال شده بود که متعاقب آن بیش از ۲۰۰ عنوان فیلم با موضوع پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی به دبیرخانه رسید که پس از انتخاب و داوری، آثار زیر در بخش‌های مختلف حایز رتبه‌های برتر شدند.
در بخش فیلم کوتاه داستانی، «حامد بهرامی» از کردستان با فیلم «جای پا» اول شد و «البرز پورصیاد» از استان گیلان با فیلم «شب به خیر ملیکا» رتبه دوم را کسب کرد و «نیما عبدالعظیمی» از کردستان با فیلم «چراغ ها را من خاموش می‌کنم» عنوان سوم این جشنواره را از آن خود کرد.
در بخش فیلم مستند، هیات داوران هیچ فیلمی را شایسته رتبه‌های اول و دوم ندانست و رتبه سوم و لوح تقدیر به فیلم کوتاه مستند «دروازه حقیقت» به کارگردانی «محمد ناصری راد» از استان فارس تعلق گرفت.
در بخش پویانمایی فیلم کوتاه، «ساکن طبقه سوم» به کارگردانی «بهناز فرشی یوسفی» از مشهد حایز رتبه دوم و «کنترل خشم» به کارگردانی «حسین اکبری» از کرمانشاه سوم شد.
جایزه ویژه هیات داوران نیز به فیلم کوتاه «تاخیر» ساخته «میلاد رضایی» از کرمانشاه تعلق گرفت.

«سامپو» از آمریکا دست پُر برمی‌گردد؟

فیلم کوتاه «سامپو» به بیست و هشتمین جشنواره جهانی فیلم «پالم بیچ» آمریکا راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از پایگاه خبری فیلم کوتاه، فیلم کوتاه «سامپو» به کارگردانی مرضیه ریاحی، تهیه‌کنندگی حسین کاکاوند و نویسندگی مرجان ریاحی به بخش مسابقه بین‌الملل بیست و هشتمین جشنواره جهانی فیلم «پالم بیچ» آمریکا راه یافت.

عوامل «سامپو» عبارتند از کارگردان: مرضیه ریاحی، تهیه‌کننده: حسین کاکاوند، بازیگران: لیندا کیانی، مریم بوبانی، هیلدا کردبچه و حنان عزیزی، نویسنده: مرجان ریاحی، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، مدیر صدابرداری: سامان شهامت، تدوین: هانی سلمانی، طراح صحنه: فائزه محمدی، طراح لباس: لیلا طاهری، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: سعید آهنج، مدیر تولید: هومن محمودی، گریم: هانیه الوند، منشی صحنه: شیدا شعبانی، عکاس صحنه: مهسا عباسی، اصلاح نور و رنگ: سامان مجدوفایی، جلوه‌های ویژه: علیرضا قادری اقدم، طراحی و صداگذاری: سامان شهامت، صدابردار: جابر انصاریان، فیلمبردار پشت صحنه: مصطفی امامی، عکاس پوستر: فتاح ذی نوری، طراح پوستر: علیرضا ربیعی مقدم، طراح لوگو: علیرضا قادری اقدم، گروه فیلمبرداری: مهدی حسینی، احسان نادری، حسین باباخانی، علی فتحی، مسئول هماهنگی: امیرحسین بغدادی، جانشین تهیه کننده: محمود سمائی، جانشین مدیر تولید: حمید مرادخانی، مدیر تدارکات: فرهاد غلام زاده، دستیاران صحنه: امیرحسین محمدیاری، آیدا چرخیان، آرمیتا فرج الهی، دستیار صدا: حسین داغلانی، دستیار دوم کارگردان: مبینا بنکار، ترجمه انگلیسی برای زیرنویس: بونا الخاص، تجهیزات فنی: رضا حماسی – اپیک، تدارکات: مجتبی خوش افکار، خدمات: امید جمشیدی، حمل و نقل: علیرضا نیستانی نایینی، ابوالفضل نظرک، آرش احمد نژاد، بهرام خسروی، صمد اسدالهی سیس، ابراهیم پارسا نژاد، محصول کاکو فیلم.

بیست و هشتمین جشنواره جهانی فیلم «پالم بیچ» با هدف کشف و حمایت از هنرمندان مستقل جهان ۲۱ تا ۲۸ آوریل برابر با ۱ تا ۸ اردیبهشت ماه در شهر پالم بیچ ایالت فلوریدای آمریکا برگزار می‌شود.

چه عاملی از مدیر میانی، نفوذی می‌سازد؟

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما در خصوص نسبت سینما با هویت انقلابی گفت: طی تمامی سال هایی که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد هرچه لطمه خورده ایم از مدیران میانی مان بوده؛ این لطمات را در تمامی بخش های کشور می توان مشاهده کرد اما متأسفانه در وادی سینما و تلویزیون این آسیب ها بسیار جدی تر از سایر حوزه ها بوده است.

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «شهابی از جنس نور» و «باغ سید» در گفتگو با سینماپرس، افزود: بنده شک ندارم که قصد دولت فعلی اصلاح امور است و برای همین هم چند وقت قبل آقای رئیس جمهور مدیران را جمع کردند و به آن ها گوشزد کردند که شما می توانید با عملکردتان یا آبروی نظام را حفظ کنید یا همه چیز را بر باد دهید! ایشان ثابت کردند با هیچ مدیری شوخی ندارند و همین عزل وزیر آموزش و پروش که اخیراً اتفاق افتاد نیز نشانگر این اتفاق است.

این سینماگر با تأکید بر اینکه انتخاب غلط مدیران میانی که اغلب دچار جهل و یا فاقد تخصص و مهارت کافی بوده اند سینمای کشور را دچار آسیب های بی شماری کرده است تصریح کرد: این مدیران به واسطه ندانم کاری های شان بعداً بدل به نفوذی شده اند، نفوذی هایی که دیگر هیچ چیز جلودارشان نیست و رسماً هر کاری را دوست دارند انجام می دهند و به فرهنگ و هنر این سرزمین خدشه وارد می کنند.

اسلاملو یادآور شد: همین فیلم «برادران لیلا» که این روزها صحبت در مورد آن بسیار زیاد است تهیه کننده اش کیست؟ فردی است جبهه رفته، او چرا باید این فیلم را بسازد؟ چرا فرد دیگری می آید و علناً در سینمای جمهوری اسلامی ایران فیلمی ضدقصاص می سازد؟ این اتفاقات شوم و ناگوار نشان از آن دارد که مدیران میانی ما در سینما درست در جایگاه شان قرار نگرفته اند و به همین علت ما شاهد اعطای مجوز تولید، بودجه و… به این قبیل آثار هستیم.

وی ادامه داد: آیا مدیران سینمایی فکر کرده اند که اکران فیلم های مبتذل چه تبعات سنگین و مخربی را برای فرهنگ این مرز و بوم در پی دارد؟ چرا وقتی به آن ها انتقاد می شود که به چه دلیل فلان فیلم مبتذل را اکران کرده اید فوراً دلیل می آورند که الآن اوضاع گیشه بد است و باید برای آمدن مردم و راضی نگه داشتن سینماداران و… این نوع فیلم ها را اکران کنیم؟ بی تردید با این روش و منش ما به سینمای تراز انقلاب دست پیدا نخواهیم کرد.

وی در بخش دیگری از این گفتگو نقش رسانه های انقلابی و دغدغه مند را برای رسیدن به سینمای تراز انقلاب اسلامی بسیار حائز اهمیت دانست و در این باره اظهار داشت: نقش رسانه ها خیلی مهم است. آن ها می توانند تصمیم گیرندگان را از خواب سنگین بیدار کنند. دیگر این همه هرج و مرج در سینما بس است! ژورنالیست های سینمایی که کار رسانه می کنند و منتقدان انسان هایی هستند که خیلی می توانند کمک کنند تا هویت انقلابی در سینمای ایران اسلامی شکل بگیرد.

این کارشناس فرهنگی متذکر شد: برای احیای سینمای تراز انقلاب باید از رسانه ها و هنرمندان انقلابی مشورت گرفته شود؛ مدیران به جای اینکه از افراد مشکل دار مشورت می گیرند چرا سراغ رسانه ها و هنرمندان انقلابی نمی روند؟ مدیران موظفند تیم مشاورین خود را از میان رسانه ها و هنرمندان انقلابی انتخاب کنند. اما آیا شده امثال شما و ما را یک بار هم که شده صدا کنند و از ما نظر بخواهند؟

اسلاملو در پایان این گفتگو افزود: این ها خودشان خراب می کنند و بعد ماله دست می گیرند و روی خرابی هایی که خودشان باعثش بوده اند ماله می کشند. بنده معتقدم اگر سینما تعطیل بشود بهتر است تا اینکه برخی فیلم های مبتذل در آن نمایش داده شود؛ تصمیم گیرنده اصلی سینما باید شجاعت داشته باشد و سینما را از این وضعیت نجات دهد و به معنای واقعی کلمه سینمایی در تراز انقلاب اسلامی به وجود آورد.

چرا سینمای ایران در حال تعطیلی است؟

اکبر حر کارگردان سینما همزمان با سال نو در خصوص چشم انداز سینما در سال ۱۴۰۲ گفت: سینما در ایران با تعطیلی فاصله چندانی ندارد چرا که میزان مخاطب در سینما بسیار کاهش یافته، فیلم های فرهنگی و ارزشمند تولید نمی شوند و هنرهفتم به طور کل به سمت لودگی پیش رفته و بودجه ها هم درست و عادلانه تقسیم نمی شوند.

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «ما ایستاده ایم» و «شمارش معکوس» در گفتگو با سینماپرس، گفت: سینمای امروز سینمای لودگی است؛ درست همانند آنچه در سینمای پیش از انقلاب شاهد آن بودیم؛ فیلم ها دیگر بیننده چندانی ندارند به خصوص فیلم های فرهنگی در این وانفسا رسماً گم شده اند. سالن های بزرگ و سطح بالا رسماً به فیلم های نازل و سخیف اختصاص داده می شوند و فیلم های معدود فرهنگی در این وانفسا امکان دیده شدن ندارند.

وی ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی رسماً بودجه ها را به افرادی می دهد که توانایی تولید فیلم ندارند و آن ها هم فیلم های فاقد جذابیت و نفروش تولید می کنند؛ امسال که ما برخی اتفاقات عجیب را هم شاهد بودیم از جمله اینکه فیلمی مانند «شماره ده» که با حمایت فارابی تولید شده بود و کلی جایزه از جشنواره گرفت قبل از اکران عمومی از تلویزیون پخش شد!

حر در همین راستا ادامه داد: ما آخر نفهمیدیم این فیلم اثری سینمایی است یا تلویزیونی!؟ اگر اثری تلویزیونی است چرا این همه پول از بودجه سینما برای تولید آن صرف شده، اگر سینما نیست چرا به جشنواره فجر راه پیدا کرده و اصلاً چرا باید فیلمی را فارابی تولید کند که قبل از اکران عمومی در تلویزیون نمایش داده شود؟

این سینماگر با تأکید بر اینکه مدیران سینمایی ارزش و کاربرد سینما را نمی شناسند تصریح کرد: مدیران سینمایی این کاره نیستند و درست در جای خود قرار نگرفته اند. عملکرد آن ها باعث شده تا سینما بیش از پیش به تعطیلی نزدیک شود.

وی در پایان این گفتگو افزود: بنده چشم انداز روشنی را برای آینده سینمای کشور متصور نیستم؛ ما اگر سینما را به فیلمنامه ارزشمند و مخاطب بالا بدانیم با همین وضعیت فعلی باید بگوییم سینما تعطیل شده است چرا که فیلم های مان نه مخاطب انبوهی دارند و نه فیلمنامه های قوی! ما در حال پیش رفتن در بیراهه و کجراهه هستیم و متأسفانه نه تنها در سینما و نهادهای زیرمجموعه آن که در سایر دستگاه های دیگر مانند حوزه هنری، سازمان اوج، صدا و سیما و… نیز وضعیت به همین منوال است و برخی از این نهادها رسماً آثاری تولید می کنند که جز ایجاد کردن شبهه کارکرد دیگری ندارند.

چهره سال هنر انقلاب پرسید: چطور هم «مصلحت» توقیف می‌شود، هم «برادران لیلا»؟

حسین دارابی فیلمساز جوانی که عنوان «چهره سال هنر انقلاب» در عرصه سینمای داستانی را به دست آورده است، ضمن اشاره به دغدغه‌های خود از شرایط احیای جریان استقبال مخاطبان از سینمای انقلاب گفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، «چهره سال هنر انقلاب» عنوانی است که هر ساله همزمان با ایام گرامیداشت سالروز شهادت شهید سید مرتضی آوینی، مصادف با هفته هنر انقلاب، به چهره‌های تأثیرگذار در حوزه‌های مختلف هنری اعطا می‌شود.

حسین دارابی یکی از فیلم‌سازان باانگیزه و دغدغه‌مند سینمای ایران در سال‌های اخیر است که در نخستین گام‌های ورودش به سینمای بلند حرفه‌ای موفق به کسب این عنوان شده است.

دارابی که پس از سال‌ها تجربه ساخت فیلم‌های کوتاه و حضور مؤثر در رویدادهایی مانند جشنواره فیلم عمار، در سال ۹۹ با رونمایی از فیلم «مصلحت» در جشنواره فیلم فجر به سینمای ایران معرفی شد، در ادامه مسیر خود سال گذشته فیلم «هناس» را روانه پرده سینماها کرد و با همین دو فیلم نشان داده است که حرف‌ها و دغدغه‌هایی جدی دارد و بلد است آن‌ها را چگونه به زبان سینما بیان کند.

جمعه شبی که گذشت در اولین شب از سلسله شب‌های معرفی و تجلیل از چهره‌های برگزیده «هنر انقلاب» این کارگردان جوان عنوان «چهره سال هنر انقلاب» در بخش سینمای داستانی را کسب کرد.

آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفتگو ما با حسین دارابی است که می‌گوید این روزها مشغول کار روی فیلمنامه سومین فیلم خود است؛ با فضایی کاملاً متفاوت از دو فیلم اولش.

* شما فیلمساز جوانی هستید که حالا موفق به کسب عنوان «چهره سال هنر انقلاب» در حوزه سینما شده‌اید. از اینجا گفتگو را شروع کنیم که خودتان چه حس و حالی نسبت به این عنوان و نشان دارید؟

اصلی‌ترین حسی که زمان دریافت این عنوان داشتم این بود که احساس کردم سینماگران پیشکسوت و جوان بسیاری هستند که قطعاً بسیار لایق‌تر از من برای این عنوان هستند و کارهای بسیار بیشتری در این عرصه داشته‌اند. حس قلبی‌ام واقعاً همین بود که افراد پرتلاش‌ترین در این عرصه بودند که نسبت به من برای انقلاب مفیدتر و کارآمدتر بوده و هستند. چه بسا که این عنوان حق این بزرگواران بود. در عین حال اما بابت این لطفی که به بنده داشتند هم خوشحال هستم. این عنوان، عنوان مهمی است. وقتی مرور می‌کنم که در دوره‌های قبل این عنوان به چه فیلم‌سازانی تعلق گرفته است، نسبت به آن‌ها احساس فاصله می‌کنم. امیدوارم بتوانم به آنچه لایق این عنوان هست، خودم را نزدیک کنم.

* فارغ از مسیری که تا به امروز پیموده‌اید، فکر می‌کنید این عنوان چه تأثیری بر ادامه فعالیت‌های حرفه‌ای شما خواهد گذاشت؟ اساساً چنین عناوینی می‌تواند بر کارنامه یک فیلمساز تأثیرگذار باشد؟

قطعاً تأثیر خواهد گذاشت اما میزان این تأثیر، نسبی است. آدم‌ها در دوران مختلف آنقدر دچار پیچیدگی‌های مختلف می‌شوند و آنقدر در پیچیدگی‌های زمانه انسان‌ها دستخوش تحول می‌شوند که امیدوارم این عناوین لااقل به ما کمک کند تا در خطی که به آن اعتقاد داریم، ثابت قدم بمانیم. ان‌شالله این عناوین باعث شود که بیش از گذشته خودمان را به این مسیر متعهد بدانیم و در لغزشگاه‌هایی که می‌تواند ما را درگیر روزمرگی‌های دنیا کند، یاد این عناوین بیفتیم و در خط باقی بمانیم. خطی که سرآمد آن شهید آوینی است و اساساً هفته هنر انقلاب به نام و یاد ایشان نام‌گذاری شده و ما او را برای خود یک الگو می‌دانیم. حتماً این عناوین از این منظر می‌تواند کمک‌کننده باشد.

در عین اینکه انسان‌ها صاحب اختیار هستند و زمانه هم همواره گردش‌های ناگهانی دارد و خدا باید کمک کند تا عاقبت به خیر شویم. یکی از مهمترین دعاهایم در شب‌های مبارک قدر همین بود که خود کمکمان کند تا عاقبت به خیر شویم.

* اشاره‌ای به نام‌هایی که پیش‌تر و در سال‌های گذشته عنوان «چهره سال هنر انقلاب» را دریافت کرده‌اند داشتید. به عنوان یک فیلمساز جوان چقدر از این افراد به‌خصوص در عرصه فیلمسازی شناخت داشته‌اید و چقدر جنس فیلمسازی خود را به آن‌ها نزدیک می‌دانید؟

اگر بخواهیم «سینمای انقلاب» را یک جریان بدانیم، طیف بزرگی از فیلمسازان را شامل می‌شود. شاید به‌طور کامل حضور ذهن نسبت به همه دوره‌های گذشته نداشته باشم اما تا آنجایی که به یاد می‌آورم این عنوان به فیلم‌سازانی از طیف‌های مختلف اعطا شده که هر یک به سهم خود توانسته‌اند گوشه‌ای از بار انقلاب را از زمین بردارند و کمک کنند تا حرف‌های مهمی که باید، زده شود. سلیقه‌ها شاید مختلف باشد اما مسیر و هدف یکی است. من هم با دیدگاه خود و در فضایی که احساس می‌کنم کار در آن را بلد هستم، تلاش کرده‌ام کارهایی را به سرانجام برسانم.

امروز پرداختن به بحران‌های خانوادگی و حتی بحران‌های کلان‌تری مانند بحران آب و محیط زیست هم حائز اهمیت است چرا که مشکل در هر یک از این حوزه‌ها می‌تواند سرنوشت انقلاب اسلامی را با مشکل مواجه کند. اگر فیلمسازی امروز دغدغه اقتصاد و تورم را داشته باشد و بتواند فیلم مصلحانه خوبی در این عرصه بسازد، حتماً فیلمساز انقلابی است جذابیت ماجرا هم این است که فضای فیلمسازی اساساً فضای گسترده‌ای است و نمی‌توان یک مدل مشخص را به آن تحمیل کرد. نمی‌توان مثلاً قاعده گذاشت که هر آن کسی که فیلم سیاسی بسازد، فیلمساز انقلابی است و اگر کسی فیلم خانوادگی ساخت، اینگونه نیست!

در واقع امروز پرداختن به بحران‌های خانوادگی و حتی بحران‌های کلان‌تری مانند بحران آب و محیط زیست هم حائز اهمیت است چرا که مشکل در هر یک از این حوزه‌ها می‌تواند سرنوشت انقلاب اسلامی را با مشکل مواجه کند. اگر فیلمسازی امروز دغدغه اقتصاد و تورم را داشته باشد و بتواند فیلم مصلحانه خوبی در این عرصه بسازد، حتماً فیلمساز انقلابی است.

مهم این است که در این گستره سلایق و دغدغه‌ها، نسبت به مردم و کشور تعهد داشته باشیم و تلاش کنیم که به مردم امید بدهیم. باید دغدغه داشته باشیم که مشکلات مردم را حل کنیم. از این منظر آدم‌هایی از طیف‌های مختلف و با مدل‌های متنوع فیلمسازی در سال‌های مختلف این عنوان را کسب کرده‌اند و امیدوارم من هم بتوانم سلیقه تازه‌ای را در این عرصه نمایندگی کنم و آن را پرورش دهم تا مدلی به مدل‌های قبلی اضافه شود.

* پیش‌تر در گفتگویی که با هم داشتیم از علاقه خود به تجربه فیلمسازی در ژانرهای مختلف گفته بودیم. این علاقه با آنچه تحت عنوان فیلمسازی انقلابی در ذهن خود دارید، قابل جمع است؟

قطعاً همین‌طور است. هر محتوایی را در ژانرهای مختلف می‌توان پرداخت. این اتفاق برای من یک ایده‌آل بزرگ است و به همان اندازه هم سخت است. تلاش می‌کنم این مسیر را ادامه دهم و آن را در تناقض با دغدغه‌های انقلابی نمی‌دانم. همین امروز هم اگر نگاه کنید در طیف فیلم‌های انقلابی فیلم‌هایی با ژانرهای مختلف می‌توانید ببینید. در مقطعی مجید مجیدی عنوان چهره سال هنر انقلاب را به دست آورده است که جنس خاصی از فیلمسازی را تجربه می‌کند و در دوره‌ای دیگر ابراهیم حاتمی‌کیا این عنوان را کسب کرده که می‌دانیم اساساً سینمای متفاوتی نسبت به مجید مجیدی دارد. در عین حال هم می‌دانیم که هر دوی این فیلمسازان در آثارشان دغدغه‌های انقلابی را دنبال کرده‌اند و همواره نگاهی پر از امید و حکمت در فیلمسازی داشته‌اند. به نظرم این تنوع ژانر و فضا، تضادی با نگاه انقلابی ندارد و من هم در تلاش هستم تا به این ایده‌آلی که در ذهن دارم برسم.

* کمی بیشتر این فضای فیلمسازی ایده‌آلی که از آن صحبت می‌کنید را تشریح می‌کنید؛ مشخصاً ممکن است با همین رویکرد انقلابی زمانی یک فیلم انتقادی در حوزه آسیب‌های اجتماعی و یا مفاسد اقتصادی از حسین دارابی ببینیم؟

در این زمینه‌ها پیش‌تر فیلم ساخته‌ام! فکر می‌کنم فیلم «مصلحت» درباره همین مسائل است. این فیلم هر درباره فساد است و هم نگاهی انتقادی به یکی از ارگان‌های مهم در سال‌های ابتدایی انقلاب دارد. شاید اصلاً به دلیل همین نگاه انتقادی تند و تیزی که دارد نزدیک به دو سال است که هنوز فرصت اکران عمومی پیدا نکرده است. ساخت آن فیلم برای من بسیار مهم و جذاب بود و آن را در ژانر پلیسی و معمایی هم ساخته‌ام. فیلم در مواردی حتی از برخی خطوط قرمز هم عبور می‌کند اما در عین حال به عقیده خودم پای یک سری از اصول به‌صورت جدی ایستاده است. همه این مباحث انتقادی در فیلم مطرح می‌شود تا یک سری اصول جدی‌تر را پررنگ کنم.

یک سال بعد از این فیلم هم «هناس» را ساختم که از نظر ژانر فضای کاملاً متفاوتی نسبت به «مصلحت» داشت. فیلم فضایی زنانه درباره فضای عاشقانه زندگی همسر یک شهید دارد که با تشویش‌هایی مواجه می‌شود و در تلاش است تا زندگی‌اش را نجات دهد. از این نظر فکر می‌کنم این فیلم در فضایی کاملاً متفاوت نسبت به فیلم اولم ساخته شد. فیلم جدیدی هم که این روزها دارم به ایده آن فکر می‌کنم، فضای کاملاً متفاوتی نسبت به این دو فیلم دارد. نمی‌دانم این فیلم چه نتیجه‌ای پیدا می‌کند اما هدفم این است که بگویم هم ساخت فیلم انتقادی را کار خودم می‌دانم و هم فیلمسازی درباره شهدا را.

ما در همه این حوزه تکلیف داریم. کمااینکه یکی از دغدغه‌های جدی امروز من این است که بتوانم زمانی با موضوع بحران آب یک فیلم بسازم. درباره بحث خانواده علاقه دارم کار کنم و همه این دغدغه‌ها را در دایره دغدغه‌های انقلابی تعریف می‌کنم کمااینکه حضرت آقا هم این نگاه را دارند و همین ابتدای امسال در سخنرانی حرم رضوی، هم از ویژگی‌های انقلاب اسلامی گفتند و هم از نقاط ضعف ما و مردم. به مباحثی مانند اصراف و اشرافی‌گری هم اشاره داشتند. اشاره‌هایی هم به عملکرد مسئولان داشتند. همه این‌ها نشان می‌دهد نگاه انقلابی داشتند، خیلی می‌تواند گسترده باشد و موضوعات متنوعی را می‌تواند در بر بگیرد. ما موظفیم درباره همه این موضوعات کار کنیم.

فیلم «مصلحت» اولین فیلم حسین دارابی هنوز در انتظار اکران عمومی است!

* چه خوب که به تجربه «مصلحت» اشاره کردید. امروز شما عنوان «چهره سال هنر انقلاب» را کسب کرده‌اید اما گویا هستند افرادی که نگاه شما در این فیلم را منطبق با نگاه انقلابی نمی‌دانند و جلوی عرضه آن را گرفته‌اند! چه می‌شود که نگاه شما که خود را متعهد به اصول انقلاب می‌دانید هم در این قبیل تجربه‌ها، از سوی گروهی از بدنه مدیران، پذیرفته نمی‌شود؟

این نکته را درباره خودم و فیلمم نمی‌گویم اما بله هستند افرادی از نظر من نگاه انقلابی دارند اما به‌عنوان فیلمساز انقلابی آثارشان پذیرفته نمی‌شود. درباره فیلم «مصلحت» اما فکر می‌کنم بیشتر ماجرا یک اختلاف‌نظر است. من خودم با بسیاری از این دوستان صحبت و گفتگو هم داشته‌ام. برخی از این دوستان صرفاً معتقدند که طرح برخی از مسائل در این مقطع زمانی به مصلحت نیست در حالی که ما به عنوان سازندگان و یا حوزه هنری و سازمان اوج به‌عنوان سرمایه‌گذاران، نگاه دیگری داریم و معتقدیم این مسائل مسائلی نیست که نخواهیم درباره‌اش صحبت کنیم. به هر حال این اختلاف‌نظرها وجود دارد. من به‌عنوان فیلمسازی که دغدغه دارم هم نمی‌توانم حکم کلی بدهم و بگویم من درست می‌گویم و همه اشتباه می‌کنند.

برخی از این دوستان صرفاً معتقدند که طرح برخی از مسائل در این مقطع زمانی به مصلحت نیست در حالی که ما به عنوان سازندگان فیلم «مصلحت» یا حوزه هنری و سازمان اوج به‌عنوان سرمایه‌گذاران، نگاه دیگری داریم و معتقدیم این مسائل مسائلی نیست که نخواهیم درباره‌اش صحبت کنیم

این فیلم با همفکری گروهی از افراد دغدغه‌مند ساخته شده است و همه این نگرانی را داشتیم که نکند حرفی را مطرح کنیم که خدای ناکرده به ضرر کلیت تفکری که به آن متعهد هستیم، باشد. ما در یک فرآیند هم‌فکری به این جمع‌بندی رسیدی که این فیلم ساخته شود و به‌عنوان کارگردان هم تلاش کردم به‌طور کامل به متن فیلم‌نامه وفادار بمانم. حالا هم عده‌ای آمده‌اند که نظرات متفاوتی را دارند و در حال مذاکره با آن‌ها هستیم. امیدوارم این مذاکرات باعث شود فضای بازتری شکل بگیرد و حتی اگر به من به‌عنوان فیلمساز اعتماد نمی‌شود به دلسوزانی که در قالب ارگان‌های بزرگی مانند حوزه هنری و سازمان اوج در این زمینه‌ها هم‌فکری می‌کنند، اعتماد شود.

هم فیلم «مصلحت» و هم فیلم «هناس » دغدغه تیم تولیدکننده یعنی بنده و آقای شفاه و آقای ثقفی بوده است و هیچ‌کدام را براساس سفارش نساخته‌ام. همه تیم تولید هم در این زمینه‌ها دغدغه داشته‌اند و بعد از سال‌های هم‌فکری به این جمع‌بندی رسیده‌ایم که باید درباره برخی اصول انقلاب که شاید در مواردی کم‌رنگ شده است هم فیلمسازی کنیم. هنگام ساخت «هناس» هم دغدغه اصلی‌مان این بود که چرا بعد از گذشت یک دهه هنوز فیلمی درباره شهدای هسته‌ای ساخته نشده است. وقتی چنین دغدغه‌ای داریم و رزومه‌مان هم مشخص است، قطعاً فیلمی نمی‌سازیم که برآیندش به ضرر باورها و تفکرمان باشد. حتی نمی‌خواهیم فیلمی بسازیم که به ضرر مردم تمام شود. قطعاً این فیلم‌ها را می‌سازیم تا مردم حال بهتری پیدا کنند و امیدی در دل‌شان شکل بگیرد.

* حالا که به مردم اشاره کردید اجازه دهید کمی صریح‌تر صحبت کنیم. از نگاه مخاطب عام که می‌خواهد فیلم خوب در سینما ببیند دو فیلم «مصلحت» و «برادران لیلا» که هر دو امکان اکران عمومی پیدا نمی‌کنند، به‌عنوان فیلم توقیفی شناخته می‌شوند. شما از یک اختلاف سلیقه صحبت می‌کنید، اما در خروجی نتیجه یکسانی حاصل می‌شود!

واقعیت این است که این مسئله برای خود من هم سوال است. واقعاً چگونه می‌شود که هم این فیلم توقیف می‌شود و هم آن فیلم، در حالی که خیلی‌خیلی با هم فاصله دارند. هم در اصول و هم در ساختار و هم در حرفی که می‌زنند، فاصله بسیار زیادی این دو فیلم با هم دارند. عجیب‌تر اینکه برخی فیلم‌هایی که از آن‌ها نام نمی‌برم اما به‌شدت سیاه و تاریک هستند، در همین سال‌ها اجازه اکران پیدا کرده‌اند اما فیلم ما هنوز که هنوز است اکران نشده است.

واقعاً چگونه می‌شود که هم این فیلم (مصلحت) توقیف می‌شود و هم آن فیلم (برادران لیلا)! در حالی که خیلی‌خیلی با هم فاصله دارند. هم در اصول و هم در ساختار و هم در حرفی که می‌زنند، فاصله بسیار زیادی این دو فیلم با هم دارند

البته تأکید می‌کنم که در این زمینه من ارشاد را مقصر نمی‌دانم. وزارت ارشاد مجوز نمایش به فیلم ما داده اما همین که ارشاد به‌عنوان سازمان متولی تصمیم به صدور مجوز نمایش برای یک فیلم گرفته است با این حال نمی‌تواند نظرش را اجرایی کند و ارگان‌های دیگر باید درباره آن نظر بدهند، یکی از باگ‌های سیستم فرهنگی ماست.

سازمان سینمایی و وزارت ارشاد با عرض و طولی که دارند، از ابتدای انقلاب تجربه کسب کرده‌اند و حالا نماینده جمهوری اسلامی در حوزه نظارت بر تولیدات سینمایی به حساب می‌آیند. وقتی این نهاد تصمیمی می‌گیرد به نظرم نباید کس دیگری در آن دخل و تصرف کند. اگر اینگونه باشد، تا ابد ممکن است افراد و نهادهای مختلف درباره یک فیلم نظرات مختلفی داشته باشند.

این اتفاقات برای خیلی از فیلمسازان معتبر ما مانند ابراهیم حاتمی‌کیا هم در دوره‌های گذشته رخ داده، چند فیلم ایشان در دوره‌های مختلف تا مدت‌ها توقیف بوده است؟ درباره برخی از این آثار دعوا بالا هم گرفته اما وقتی اکران شده‌اند، تبدیل به آثار ماندگاری در سینمای ایران شدند. از «به رنگ ارغوان» گرفته تا «از کرخه تا راین» که خاطرم هست در آن سال‌ها چقدر بحث درباره آن شد و کار به جاهای بالا کشید تا اجازه اکران فیلم صادر شد. مگر درباره فیلم «بازنده» زنده‌یاد سیف‌الله داد شاهد همین شرایط نبودیم؟ آن فیلم هم اجازه ندادند در جشنواره فجر وارد شود و تا مدت‌ها عده‌ای با آن مشکل داشتند.

این‌ها مسائلی است که نیاز به یک اعتماد از سوی نهادهای بالادستی دارد. لااقل به نهادی مانند حوزه هنری که سال‌هاست در این عرصه فعال است، باید اعتماد کنید و کسی نمی‌تواند درباره دغدغه‌مندی آن‌ها ان‌قلتی را مطرح کند. جالب اینکه «مصلحت» اولین فیلم مشترک حوزه هنری و سازمان اوج است و دو نهاد با این سابقه و اعتبار پشت آن هستند اما هنوز هم عده‌ای درباره آن ان‌قلت دارند! این‌ها کار را سخت می‌کند به خصوص برای امثال ما که تربیت شده‌ایم تا در این میدان کار کنیم اما عمرمان مدام رو به فرسایش می‌رود.

تازه این‌ها درباره فیلم‌های ساخته‌شده من است و فیلم‌های دیگری هم هست که دغدغه آن‌ها را داشتم و تا جایی هم برای ساخت آن‌ها پیش رفتم اما به مرحله تولید نرسید! می‌توانم بگویم «مصلحت» نه اولین که سومین فیلم من است که با چنین مشکلاتی مواجه می‌شود. تا قبل از «مصلحت» من دو فیلم دیگر می‌خواستم بسازم که تا مرحله پیش‌تولید هم آن‌ها را پیش‌بردم اما فیلمنامه آن‌ها هم به گیروگرفت‌هایی از همین جنس برخورد و اساساً ساخته نشد! این‌ها باعث می‌شود فیلم‌سازانی که انگیزه کار برای انقلاب و مردم را دارند، مدام گرفتار همین فرآیندهای فرسایشی شوند.

* در همین فضا حتی هستند فیلم‌هایی که شاید به محاق توقیف نمی‌روند اما از ممیزی و سانسور مصون نمی‌مانند.

اتفاقاً نکته من همین است. البته بحث در این زمینه کمی پیچیده است. نمی‌توان کتمان کرد که برخی در مرحله فیلمنامه تعهدهایی را می‌دهند اما در مرحله تولید کار دیگری را می‌سازند. البته مشخصاً درباره کار من اینگونه نبود و ما عین به عین فیلمنامه تأییدشده را ساختیم. به همین دلیل هم می‌گویم مشکل فیلم من صرفاً اختلاف نظر و سلیقه است. این ماجرا هم با چرخش مدیران پررنگ‌تر می‌شود یعنی ما در مواردی با یک مدیر کار را تا جایی پیش برده‌ایم اما وقتی آن مدیر عوض می‌شود، همه چیز مجدد به مشکل برخورد کرده است. مدیر قبلی مجوزی برای کل کار می‌دهد اما مدیر بعدی که می‌آید می‌خواهد در حد سکانس و پلان نظر بدهد. اینجاست که می‌گوئیم پای برداشت‌های شخصی و سلیقه‌ای به میان می‌آید و به کارها لطمه می‌زند.

چقدر فیلم داریم که اخلاق، فرهنگ و سبک زندگی ما را هدف گرفته‌اند؟ اما اصولاً حساسیتی بر روی این دست آثار وجود ندارد اما به محض آنکه فیلمی دغدغه‌مند می‌شود و می‌خواهد روی موضوعی با حساسیت بیشتری تمرکز کند، همه روی آن حساس می‌شوند! من نوعی مگر چقدر می‌توانم تحمل کنم؟

بالاخره سیستم مدیریت، یا به یک فیلمسازی و یک نهاد اطمینان دارد، یا ندارد. نمی‌شود بگوییم تا اینجای مسیر را به شما اعتماد داریم اما از این بیشتر را ما باید نظر بدهیم! وقتی یک ارگان مسئول صدور مجوز است و مجوزی را صادر کرده است، همه باید به آن پایبند باشد. یکی از مشکلات جدی ما در همه این حوزه‌ها برخوردهای به‌شدت سلیقه‌ای است. این برخوردهای سلیقه‌ای تا قیام قیامت می‌تواند ادامه داشته باشد چرا که به تعداد آدم‌های مختلف ممکن است سلیقه‌های مختلف هم وجود داشته باشد. در چنین فضای دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. مشکل ما با سانسور، سلیقه‌محور بودن آن است وگرنه اینکه باید اصولی وجود داشته باشد و یک تیم در وزارت ارشاد متولی اعمال آن باشند، کاملاً پذیرفته‌شده است. مشکل اصلی نگاه سلیقه‌ای است.

می‌دانید در این وضعیت چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ فیلم‌های دغدغه‌مند کم می‌شود. فکر می‌کنید چه تعداد فیلمساز دغدغه‌مند داشته‌ایم که در مواجهه با همین شرایط همه چیز را رها کرده‌اند و سراغ زندگی خود رفته‌اند؟ چقدر فیلم ما داریم که خانواده در آن‌ها به لجن کشیده می‌شود؟ چقدر فیلم داریم که اخلاق، فرهنگ و سبک زندگی ما را هدف گرفته‌اند؟ اما اصولاً حساسیتی روی این دست آثار وجود ندارد اما به محض آنکه فیلمی دغدغه‌مند می‌شود و می‌خواهد روی موضوعی با حساسیت بیشتری تمرکز کند، همه روی آن حساس می‌شوند! من نوعی مگر چقدر می‌توانم تحمل کنم؟

* این روزها شاهد اکران فیلم خوب «غریب» هستیم که البته نتوانسته است آن‌طور که باید در گیشه فروش چشم‌گیری داشته باشد. کمی درباره وضعیت اقتصادی فیلم‌هایی که احتمالاً در فضای رسانه‌ای سینما برچسب «فیلم انقلابی» می‌خورند صحبت کنیم. این جنس آثار چقدر باید دغدغه بازگشت سرمایه و فروش داشته باشند؟

مشخصاً درباره اقتصاد سینما و ماجرای آنالیز گیشه فیلم‌ها من نمی‌توانم نظر کارشناسی بدهم اما آنچه مشخصاً درباره فیلم‌های دغدغه‌مندی مانند «غریب» و یا فیلم خود من «هناس» که نمونه‌شان به‌خصوص در سال‌های اخیر در سینمای ایران کم بوده است می‌توانم مطرح کنم، این است که رسیدن این آثار به جایگاه ایده‌آل‌شان نیاز به زمان دارد. سینمای ما برای چند دهه با سلیقه مشخصی پیش رفته و فیلم‌هایی با موضوعات خاص در آن عرضه شده که طبیعتاً مخاطب خاص خود را هم پیدا کرده است و همچنان هم این جنس آثار را دوست دارند و حاضرند برای تماشای آن‌ها هزینه کنند. جنس این فیلم‌ها و مخاطبان‌شان کاملاً مشخص است.

فیلم‌هایی مانند «غریب» و «هناس » حالا در شرایطی دارند تولید و عرضه می‌شوند که سال‌هاست نمونه مشابه در سینمای ایران کم داشته‌اند. شما را ارجاع می‌دهم به زمانی که فیلم مانند «از کرخه تا راین» ساخته شد و اتفاقاً حضور بسیار موفقی هم در گیشه داشت. سال‌ها اما از این جنس فیلم‌ها کمتر ساخته شده و مخاطبی که به این دست آثار علاقه داشته آرام‌آرام از سینما فاصله گرفته است.

آشتی کردن مجدد مخاطبان فیلم‌هایی از جنس «هناس» با سینما، نیاز به زمان دارد

تحلیل حسی و غیرکارشناسی‌ام این است که بخشی از این مخاطبان حتی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که فیلم‌های مطلوب‌شان در سینما تولید نمی‌شود و به همین دلیل تصمیم به نوعی قهر با سینما گرفته‌اند. حالا مدتی است که این جریان مجدد دارد در سینما پا می‌گیرد و فیلم‌هایی از این جنس مجدد ساخته می‌شود. زمانی این آثار با کیفیت‌های پایین شاید ساخته می‌شد و حالا فکر می‌کنم شاهد عرصه فیلم‌های باکیفیت‌تر و جذاب‌تر در این فضا هستیم. اگر زمان بدهیم، مخاطب این آثار بار دیگر به سینما اعتماد پیدا می‌کند و تبدیل به حامی این جریان می‌شوند.

این طیف به نظرم طیف بسیار عظیمی در جامعه ما هستند که باید مطلع شوند فیلم مطلوب‌شان در سینما عرضه شده و می‌توانند با خانواده به تماشای آثار بنشینند و با سینما آشتی کنند. البته سیستم پخش هم نقش بسیار مهمی در دیده شدن این آثار دارد. حتی می‌توانیم به ایده‌هایی برای تسهیل حضور خانواده‌ها در سینما فکر کنیم. شخصاً سال‌هاست که به دلیل حضور بچه‌هایم نمی‌توانم به سینما بروم و اگر مثلاً سینمایی وجود داشته باشد که برای دو ساعت اکران فیلم امکان حضور بچه‌ها در غرفه بازی کودکان فراهم باشد، حتماً به‌شخصه بیشتر به سینما می‌روم. شاید مسائلی از این دست هم جزو دغدغه‌های خیلی از خانواده‌های علاقه‌مند به سینما باشد. در چنین شرایطی فیلمی مانند «غریب» که خوش ساخت است، حس خوبی دارد، خیلی شعار نمی‌دهد و حرف روز هم می‌زند از سوی مخاطب با استقبال بیشتری مواجه می‌شود. رسیدن به شرایط ایده‌آل برای احیای جریان استقبال از این جنس آثار در سینما، نیاز به زمان بیشتری دارد.

* سال گذشته جشنواره فیلم فجر با شرایط عجیبی برگزار شد و شاهد برخی شکاف‌ها میان خانواده سینما بودیم که در سال‌های قبل‌تر کمتر شاهد نمونه آن بودیم. به‌عنوان یک سینماگر جوان و دغدغه‌مند چه ارزیابی‌ای از شرایط پیش روی سینمای ایران دارید؟

واقعاً شرایط آنقدر پیچیده است که نمی‌توان یک گزاره کلی درباره آن مطرح کرد. واقعاً نمی‌دانم سال پیش رو چه اتفاقاتی برای سینمای ایران رخ خواهد داد اما بسیار امیدوارم. برایم جالب است که به‌رغم وجود این شرایط مبهم، به‌شدت امید دارم به آینده. در عین حال نمی‌توانم تحلیل مشخصی ارائه کنم چرا که ممکن است در حق برخی دوستانم اجحاف کنم.

* می‌توان این فضا را به سمت تحقق همان امیدواری‌ها مدیریت کرد؟

حتماً می‌توان این شرایط را مدیریت کرد. مگر تا به امروز در تاریخ سینمای جهان، جریانات مشابه مدیریت نشده‌اند؟ سیاست‌گذاران سینما هم فیلمسازان را به سمت ایده‌هایی که به آن‌ها علاقه‌مند هستند هدایت می‌کنند و هم در عین حال از آن‌ها مراقبت می‌کنند. البته این کار راحت نیست و در کشورهای غربی با سال‌های آزمون و خطا توانسته‌اند به یک استانداردهایی در مدیریت فرهنگی برسند. استانداردهایی که باعث می‌شود آن‌ها همزمان هم هنرمندان خود را حفظ کنند و هم پای اصول خود بایستند و هم مهمتر از همه مخاطب خود را از دست ندهند. حتی می‌توانند فیلم‌های خود را با رعایت همه اصول و قواعد خودشان، به تمام دنیا عرضه کنند و واقعاً ما هم می‌توانیم از جنس مدیریت فرهنگی آن‌ها الگو بگیریم. این‌ها مسیرهای تجربه‌شده‌ای در دنیاست. وقتی تاریخ سینمای هالیوود را مطالعه می‌کنیم، الگوهای موفقی در این زمینه وجود دارد که می‌توانیم تلاش کنیم تجربه‌های آن‌ها را بومی‌سازی کنیم.

سینماهای مسکو میزبان «لوپتو» می‌شوند؟

پس از حضورهای مختلف در جشنواره‌های بین‌المللی، انیمیشن سینمایی «لوپتو» راهی جشنواره مسکو شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری و تهیه‌کنندگی محمدحسین صادقی محصول مرکز انیمیشن سوره، در چهل و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مسکو در بخش فیلم‌های انیمیشن به نمایش در می‌آید.

چهل و پنجمین دوره این جشنواره از ۲۰ تا ۲۷ آوریل برابر با ۳۱ فروردین تا ۷ اردیبهشت ماه سال جاری در شهر مسکو برگزار خواهد شد.

«لوپتو» که با تکنیک سه بعدی و برگرفته از قصه و فضایی کاملاً ایرانی ساخته شده و با شعار «شادی ساختنی است» هم‌اکنون در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است، تاکنون موفق به جذب بیش از یک میلیون مخاطب و فروشی بالغ بر ۲۲ میلیارد تومان در سینماها شده است.

جشنواره بین المللی فیلم مسکو، اولین بار در سال ۱۹۳۵ برگزار و ابتدا به صورت دوسالانه و سپس به صورت سالانه برگزار شده است.

پخش بین المللی این انیمیشن سینمایی برعهده مرکز بین الملل سوره است.

یک تهیه‌کننده مطرح کرد: چرا سینما نتوانسته فرهنگ عمومی را تقویت کند؟

محمد قهرمانی تهیه کننده سینما در خصوص استراتژی «رشد تولید» در سینما گفت: سینما از دو جهت کار می کند یکی رشد تولید به عنوان محصولات صنعتی و غیر صنعتی و دانش بنیان است که به لحاظ محتوا و فیلمنامه می تواند تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را ترغیب به مصرف کالای ایرانی کند و در واقع استفاده از کالای ایرانی را نهادینه کند و مسأله دوم در مورد کمیت آثار است که باید به آن هم توجه ویژه شود به نحوی که اگر مثلاً ما تاکنون سالی ۱۰۰ فیلم در سینما تولید می کردیم بتوانیم این تعداد را به ۱۵۰ فیلم برسانیم به هر رو نکته مهم این است که رشد تولید باید در کمیت و کیفیت آثار سینمایی لحاظ شود.

به گزارش سینمای خانگی، تهیه کننده فیلم های سینمایی «گیرنده» و «خاک و آتش» در گفتگو با سینماپرس، گفت: تولیدات سینما بسته به سرمایه و سرمایه گذار است. خوشبختانه از سال های دور در بودجه دستگاه های دولتی اعتبارات اساسی برای این مقوله پیش بینی شده است. البته بنده دقیق نمی دانم امسال اوضاع چطور رقم خورده اما اگر این درصدهایی که برای دستگاه ها پیش بینی شده که باید صرف کارهای فرهنگی کنند و عدد و رقم قابل توجهی هم می شود به سمت تولیدات فیلم های سینمایی برود ما می توانیم شاهد تحولات اساسی در سینمای کشور باشیم.

این سینماگر با بیان اینکه ما امروزه در کشورمان نیازمند تولید فیلم هایی در خصوص فرزندآوری، اصلاح الگوی مصرف و سایر محورهایی که باورها و ارزش ها و فرهنگ عمومی کشور را ارتقا دهند هستیم متذکر شد: ما باید به سمتی برویم که ذائقه مردم به سمت فیلم های فاخر و اثرگذار برود. ما موظفیم که فرهنگ کشورمان را رشد دهیم. سینما باید فرهنگ سازی کند و از این رو رفتن به سمت تولید فیلم هایی که الزاماً جنبه سرگرمی دارند هیچ دردی از سینما درمان نمی کند.

قهرمانی در پایان این گفتگو خاطرنشان کرد: تولید فیلم های سطحی که تنها با محوریت سرگرمی ساخته می شوند به هیچ وجه نمی تواند برای جامعه مثمرثمر باشد. این آثار قطعاً نمی توانند در راستای پیشبرد اهداف و راهبردهایی که در حوزه فرهنگ و هنر پیش بینی شده نیز موثر واقع شوند و از این رو مدیران فرهنگی و سیاست گذاران باید توجه ویژه ای برای تولید فیلم های ارزشی و استراتژیک داشته باشند که امیدوارم در سال «مهار تورم و رشد تولید» بتوانیم شاهد این اتفاق ارزشمند در کشور عزیزمان باشیم.

پاتوق فیلم کوتاه میزبان کدام آثار خواهد بود؟

فیلم‌های کوتاه «یونس»، «اتاق ماساژ»، «قطعه ۸۵» و «سورِبُز» و در چهارمین جلسه از فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه اکران، تحلیل و نقد می‌شوند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، چهارمین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه روز دوشنبه ۲۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۲ با نمایش ۴ فیلم کوتاه داستانی، در پردیس سینمایی بهمن به کار خود ادامه می‌دهد.

در چهارمین جلسه از فصل هشتم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می‌شود، فیلم‌های‌کوتاه داستانی «یونس» به نویسندگی و کارگردانی سیامک سلیمانی، «اتاق ماساژ» به نویسندگی و کارگردانی صحرا اسداللهی، «قطعه ۸۵» به نویسندگی و کارگردانی شهرام مَسلخی و «سورِبُز» به نویسندگی و کارگردانی سعید زمانیان به نمایش در می‌آیند.

در این رویداد غلام‌عباس فاضلی نویسنده و منتقد سینما به عنوان کارشناس جلسه چهارم، پس از اکران آثار با کارگردان‌های فیلم‌های کوتاه به نمایش درآمده به گفتگو می‌نشیند و آثار را مورد تحلیل و بررسی تخصصی قرار می‌دهد.

اجرای این برنامه را مصطفی ساجدی بر عهده دارد.

«یونس» به نویسندگی، کارگردانی سیامک سلیمانی و تهیه کنندگی احمد احمدی مرندی ساخته شده و انجمن سینمای جوانان ایران و مجری طرح این پروژه بوده است. مهدی صفرپور، یاسین رضوانی، اسماً ده مَرده و ابوالفضل مقصودلو بازیگران این فیلم کوتاه بوده‌اند که در گرگان مقابل دوربین قرار گرفته است.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «یونس، پیش‌نماز روستایی کوچک در جنگل، برای یافتن پسر تحت تعقیبش سفری را آغاز می‌کند.»

فیلم‌نامه «اتاق ماساژ» را صحرا اسدالهی به‌نگارش درآورده و آن را کارگردانی کرده و تهیه کنندگی آن نیز برعهده محمد قدس بوده است.

در خلاصه داستان «اتاق ماساژ» که انجمن سینمای جوانان ایران و مسعود سقالطون نیا، مجری طرح آن هستند، آمده است: «پسری جوان که در سالن ماساژ خودش مشغول کار است، از این راه کسب درآمد می‌کند و تصمیم به مهاجرت دارد، در روزهای پایانی قبل از سفرش، اتفاقی او را به مسیر دیگری سوق می‌دهد.»

فیلم کوتاه «قطعه ۸۵» به نویسندگی و کارگردانی شهرام مَسلخی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و اعظم سازور تهیه و تولید شده و علیرضا استادی بازیگر سینما و تلویزیون در این پروژه نقش‌آفرینی کرده است.

«سورِبُز» به نویسندگی و کارگردانی سعید زمانیان و تهیه‌کنندگی حسن محمدی و غلامرضا احمدی در سال ۱۳۹۸ در ژانر فانتزی ساخته شده و توماج دانش بهزادی، سپیده دستینه و یزدان کوکبی‌صبا در این فیلم کوتاه ایفای نقش کرده‌اند.

مجری طرح «سورِبُز» انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر ویژه تهران است که در خلاصه داستان آن آمده است: «بچه‌ها هیچ وقت هیچ چیز را فراموش نمی‌کنند!»

چهارمین جلسه فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه ۲۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ در پردیس سینمایی بهمن برگزار می‌شود و شامل نمایش آثار و جلسه نقد و بررسی خواهد بود.

حضور برای تمامی علاقه‌مندان آزاد و رایگان است.

مخاطبانی که در سه جلسه گذشته فصل هشتم حضور داشته‌اند و کارت ورود به جلسه را دریافت کرده‌اند، حتماً آن کارت را همراه خود داشته باشند.

حمیدی مقدم یار مورد اعتماد خزاعی، بار دیگر بر کرسی دبیری جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت»

محمد حمیدی مقدم که تاکنون به عنوان یکی از بی حاشیه ترین و کارآمدترین مدیران مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی، و پویانمایی به کار خویش از دولت گذشته در این مسند ادامه داده، بار دیگر سکان هفدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» را برای برگزاری در آذرماه ۱۴۰۲ به دست گرفت.

به اعتقاد محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی کشور، او دارای شناخت، تعهد و تجربه ارزشمند در برگزاری دوره‌های گذشته بوده و به همین خاطر مجددا این مسئولیت را به او در جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران (سینماحقیقت) می سپارد. سلوک رفتار، ادب و متانت، صورت متبسم، و اظهار علاقه به راه انداختن کارها از ویژگی های بارز اوست که علاوه بر نکات مثبت او در حوزه مدیریت و سوابق طولانی مدتش در این امر، او را از دیگران متمایز می کند. شاید همین توانایی ها و ویژگی های قابل ذکر، اعتماد محمد خزاعی را نسبت به او برانگیخته است. چرا که خزاعی به عنوان رییس سازمان سینمایی کشور در تبیین اهداف و مأموریت های مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی، و پویانمایی؛ اندیشه‌ورزی، دغدغه مندی فرهنگی، و نوآوری را ضرورت ارتقای جایگاه سینمای مستند بر شمرده و تغییر و تحول محسوس در این سینما را لازمه این حرکت قلمداد می کند، حال در نگاه او، به نظر می رسد این مسیر با مدیریت محمد حمیدی مقدم به خوبی طی خواهد شد و توقع اهتمام و تأکید بر شعار «اخلاق، آگاهی، امید» که از اهداف و اولویت‌های سازمان سینمایی در دوره اخیر می باشد، از وی دور از انتظار نیست.

پس از برگزاری شانزدهمین دوره جشنواره «سینما حقیقت» در سال گذشته که استقبال شایانی از آن صورت گرفت و به شکل زایدالوصفی نظر مسئولان سازمان سینمایی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به سوی خود جلب کرد، مسلم است که می بایست در دوره هفدهم نیز در ارتقای اهداف خود بکوشد و با ایجاد بسترهای مناسب برای تقویت حضور جریان‌ساز سینمای مستند در عرصه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی، و توجه ویژه به آثار متنوع و ارزشمند این عرصه در جهت نمایش تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی، همسو با گام دوم انقلاب اسلامی گام بردارد و با نگاهی عدالت محور در مسیر پاسداشت هویت ملی دینی از راه ترسیم وضعیت امروز و چشم‌انداز آینده ایران و جهان پیش برود و حضور بیش از پیش جوانان مستعد و توانمند کشور را در این زمینه مورد توجه قرار دهد و میتنی بر سیاست‌های فرهنگی دولت سیزدهم به رونق، اثربخشی و تعامل با کشورهای دیگر بیندیشد.

سردبیر

خروج از نسخه موبایل