فیلم کوتاه «شوفر» به دو جشنواره جهانی فیلمهای کودکان و نوجوانان در لهستان راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، فیلم کوتاه «شوفر» به کارگردانی رضا نجاتی و تهیهکنندگی حسین کاکاوند به جشنوارههای جهانی فیلمهای کودکان و نوجوانان «CINEMA IN SNEAKERS» و «KINOLUB» در لهستان راه یافت.
جشنواره «CINEMA IN SNEAKERS» در سال ۲۰۱۳ با هدف تبدیلشدن به انجمنی که در آن تجربیات و دانش در رابطه با مشکلات جوانان را در دنیای معاصر تبادل شود، تأسیس شد. این رویداد اهمیت دسترسی یک گروه سنی مشخص را به عناوین سینمایی متنوع و هدفمند را برجسته و آن را به عنوان بخشی ارزشمند از رشد یک جوان متعادل و بافضیلت معرفی میکند.
فیلم کوتاه «شوفر» علاوه بر حضور در یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم و رسانه برای کودکان و جوانان «Cinema in Sneakers» لهستان، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم کوتاه این رویداد نیز شده است. این جشنواره، امسال از ۲۴ می تا ۴ ژوئن (۳ تا ۱۴ خرداد ۱۴۰۲) در ورشو برگزار خواهد شد.
«شوفر» در ماه ژوئن در بخش مسابقه هشتمین دوره جشنواره کودکان و نوجوانان «Kinolub» لهستان نیز حضور خواهد داشت. این رویداد سینمایی جشن فیلمهای تولید شده برای کودکان و نوجوانان است که از سال ۲۰۱۵ هر ساله در ماه ژوئن برگزار میشود و تقریباً میزبان یازده هزار بازدیدکننده از سراسر جهان است. برندگان هر دوره توسط هیئت داوران حرفهای بزرگسال و هیئت داوران کودکان و نوجوانان انتخاب و جوایز مالی و تندیس جشنواره را دریافت خواهند کرد.
فیلم کوتاه «شوفر»، داستان پسر نوجوانی را به تصویر میکشد که به اصرار پدر مجبور به یادگیری رانندگی میشود. این فیلم علاوه بر حضور در جشنوارههای داخلی و دریافت پروانه زرین و دیپلم افتخار بهترین فیلم کوتاه داستانی از سی و سومین جشنواره بینالمللی کودکان و نوجوانان اصفهان، در حضور بینالملل خود به جشنوارههای بروکسل بلژیک و میهودو ژاپن نیز راه یافته است. محمدامین طاهری، امید سلیمی و علی باقری در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.
عوامل فیلم کوتاه «شوفر» عبارتند از:نویسنده و کارگردان: رضا نجاتی، تهیهکننده: حسین کاکاوند، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: حسان پرنده، دستیار دوم کارگردان: محسن رومی، با تشکر از: مهران قربانی، منشی صحنه: زهرا خضوعی، تدوین: عماد خدابخش، دستیار تدوین: مرجان طبسی، مدیر فیلمبرداری: آرمان فیاض، دستیار اول فیلمبردار: مجید نعیمی، دستیاران فیلمبردار: علی محمدی، سیدعرفان تیره، حسن رضایی، اصلاح رنگ: فربد جلالی، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: سامان شهامت، دستیار صدا: جابر انصاریان، موسیقی: پیام آزادی، طراح گریم: امید گلزاده، مجری گریم: سهراب اندامی، طراح صحنه و لباس: بابک تحمیلی، دستیاران صحنه و لباس: حامد پاژوند با تشکر از رضا محمدپور، مدیر تولید: حامد جعفری، طراح پوستر و لوگو: سیروس سلیمی، تصویربردار پشتصحنه: آرش ملاحسنی، مسئول دوربین: بهنام جعفرزاده، هلیشات: محمود ابراهیمی، سینه موبیل: عباس پارسا، تدارکات: فردین آقایی، علی ناظری، عکاس: محمد معصومی، طراح تریلر: میدیا کیاست و مشاور رسانهای: علی کشاورز.
فیلم کوتاه «چپ دست» در ادامه حضورهای جهانی خود، به جشنواره «دِدسنتر» آمریکا که مورد تایید آکادمی اسکار است، راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، فیلم کوتاه «چپ دست» به نویسندگی و کارگردانی نسرین محمدپور و تهیهکنندگی فریبا عرب (کمپانی CHOSEN IMAGE) به بخش مسابقه بیست و سومین جشنواره بین المللی فیلم دِدسنتر در اوکلاهمای آمریکا راه یافت و در کنار ۳ فیلم کوتاه ایرانی دیگر به رقابت میپردازد.
ست و سومین جشنواره بین المللی فیلم دِدسنتر ۱۸ تا ۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۲ مصادف با ۸ تا ۱۱ ژوئن در اوکلاهمای آمریکا برگزار میشود و برگزیدگان آن در بخش های بهترین فیلم کوتاه و بهترین انیمیشن کوتاه به آکادمی اسکار معرفی خواهند شد.
فیلم کوتاه «چپ دست» پیش از این علاوه بر حضور در جشنوارههای معتبر خارجی، از بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم زنان سئول(در بخش رقابت آسیایی) و جشنواره Gobeklitepe international ترکیه (جایزه ویژه تماشاگران) را دریافت کرده است.
در خلاصه داستان فیلم کوتاه «چپ دست» ۱۵ دقیقهای آمده است: «مریم تصمیمی بزرگ در سر دارد و قصد دارد کاری انجام دهد و خود را برای این کار آماده میکند اما…»
یاسمن نصیری، رهام اسدی، سهیل رضایی، لیلا دلیر، رضا موسی زاده گلستانی، علی جوان، ناصر شجاعیفر، رضا لیودانی، رحیم اسدی، شهرزاد خوشخو، مصطفی رضایی، مسعود خانزاده، تکتم محمدی و محمدامین مجدی، بازیگران این فیلم کوتاه هستند.
فهرست عوامل فیلم کوتاه «چپ دست» عبارت است از: نویسنده وکارگردان: نسرین محمدپور، مشاور کارگردان: حامد بقائیان، دستیار یک کارگردان: محمدعلی نعمت الهی، دستیاران کارگردان: آزاده بذرافشان و مهسا فراهانی، منشی صحنه: مطهره نصرت پناه، برنامه ریز: کیارنگ کیان، تدوین: عماد خدابخش، دستیار تدوین: مرتضی سوری، مدیر فیلمبرداری: حامد بقائیان، دستیار یک فیلمبردار: یوسف صفایی، دستیاران فیلمبردار: حامد محمدی شادان، مهدی حدادی و محمد جواد قلیچ، استدی کم: شاهین شیرزادی، مدیر و طراح صحنه: رضا محمدپور، دستیاران صحنه: ابراهیم مشهدی و مهدی علیزاده، طراح لباس: فهیمه تقوی، صدابردار: احمد محمدی، دستیار صدا: هاشم امینی، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، مدیر فنی استدیو: امیر قاسمی، طراح گریم: سولماز حاجی آقاجانی، دستیار گریم: ساره پور قربان، جلوه ویژه بصری: مهران جبلی، تصحیح رنگ: فربد جلالی، زیرنویس: رضا تاری وردی، مترجم: حسن شرف الدین، آهنگساز: سراج الدین روحانی فرد، میکس و مستر: نوید صالح زاده، نوازنده ویلن: آرش ناصر المعمار، مدیر تدارکات: داوود حسن زاده، دستیار تدارکات: محمد امین مجدی، مدیرتولید: رهام رسولی، جانشین تولید: رضا موسی زاده گلستانی و سهراب سلطانی، گروه تولید: امیرعلی علیپور و امیر حسین امینی یزدی، طراح پوستر و لوگو: متین خیبلی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: مهرداد حدادیان، مشاور رسانهای: آزاده فضلی، تهیه کننده: فریبا عرب (کمپانی CHOSEN IMAGE)، پخش بینالملل: فرست اسکرین.
نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران از ۱۹ اردیبهشت جاری به مدت سه روز به میزبانی شهرستان سلطانیه در استان زنجان برگزار میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل ازایرنا، فرماندار شهرستان سلطانیه روز یکشنبه در نشست خبری در این خصوص گفت: سلطانیه از دیرباز با نام تاریخ و هنر در ذهن مردم نقش بسته و ما درصدد هستیم با برگزاری جشنواره های مختلف، این شهرستان را بیش از پیش بشناسانیم.محمدرضا براتی فرد با بیان اینکه سال گذشته برگزاری چند جشنواره و رویداد فرهنگی در سطانیه با استقبال قابل توجه شهروندان مواجه شد، افزود: در شهر سطانیه ظرفیت ها و زمینه هایی وجود دارد که هنوز چنان که باید آشکار نشده است.فرماندار سلطانیه به تمهیدات اندیشیده شده برای میزبانی از نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران در این شهرستان اشاره کرد و گفت: چند سالن در شهر سلطانیه برای این منظور آماده سازی شده و البته پروژه هایی هم در جهت تامین فضای مورد نیاز برنامه های فرهنگی و هنری در شهرستان در دست ساخت است.حضور هنرمندان از هشت استان کشور در نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایرانمعاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان نیز در این نشست از برگزاری ورکشاپ ها و کارگاههای آموزشی در خلال برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران در سلطانیه به ویژه در محوطه ها و اماکن تاریخی این شهرستان خبر داد و گفت: نمایش آثار مستند علاوه بر سلطانیه در سینما روشا شهر زنجان نیز انجام می شود.ابراهیم قاسمی افزود: کارکرد جانبی برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران در سلطانیه، آشنایی هنرمندان کشور با ظرفیت های این شهرستان و معرفی این ظرفیت ها از طریق آنان است.وی اظهار کرد: آیین اختتامیه این رویداد نیز بر اساس برنامه ریزی های انجام شده، روز پنجشنبه /۲۰ اردیبهشت/ از ساعت ۲۰ در کنار گنبد سلطانیه برگزار می شود.قاسمی افزود: همزمان با آیین اختتامیه نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران، اختتامیه جشنواره استانی فیلم کوتاه زنجان برگزار و از برگزیدگان این جشنواره تجلیل می شود.اکران آثار برگزیده در نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایرانمدیر برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران نیز با بیان اینکه در این رویداد طی روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته جاری آثار برگزیده مستند سینمای ایران و همچنین آثار برگزیده دوره های جشنواره سینما حقیقت برای علاقه مندان اکران می شود، گفت: این آثار برگزیده در سینما روشا شهر زنجان و نیز از طریق تمهیدات پیش بینی شده در محوطه گنبد سلطانیه برای مخاطبان به نمایش در می آید.ساسان قجر در بخش دیگری از سخنان خود از همراهی و تدبیر مسئولان شهرستان سلطانیه در برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران قدردانی کرد و گفت: برگزاری چنین رویدادهایی در شهرهایی مثل سلطانیه با یک آینده نگری باید دنبال شود.وی همچنین خاطرنشان کرد: هدف اصلی ما از برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران و ادامه آن در استان، این است که زنجان به مرکز سینمای مستند شمال غرب کشور تبدیل شود.
فیلم کوتاه «شماره ۹» به نویسندگی و کارگردانی علی صفری به بخش رقابتی سومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم سفالو ایتالیا راه پیدا کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم سفالو ایتالیا جشنواره به میزبانی شهر پالرمو ایتالیا برگزار می گردد، جشنواره ای که از سال ۲۰۱۵ به صورت داخلی آغاز به کار کرده و از سال ۲۰۲۱ به صورت رقابتی و بین المللی میزبان آثار است.
جشنواره فیلم سفالو امسال با شعار حقیقت هنر و امکان برقراری ارتباط میان فرهنگها میزبان آثاری از کشورهای مختلف جهان خواهد بود.
این سومین حضور بین المللی فیلم کوتاه شماره ۹ در سال جدید میلادی است، این فیلم به تازگی راهی بخش رقابتی جشنواره Golden Femi Festival در کشور بلغارستان شده است.
فهرست کامل عوامل فیلم کوتاه «شماره ۹» به این شرح است بازیگران: رها حاجی زینل، نرگس شهرجردی، تهیه کنندگان: ساحل زمانپور، احمد هداوند، فیلمبردار: حنیف پرنده، مدیر اجرایی: فرید زنگی، مدیر تولید: رها حاجی زینل، تدوین، اصلاح رنگ و موسیقی: حنیف پرنده، طراحی گریم: فیروزه پرچمی.
مستند «شوهر ایران خانم» به کارگردانی مرجان خسروی بالدی، با دریافت جایزه بهترین مستند کوتاه جشنواره هات داکس به اسکار ۲۰۲۴ راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، مستند کوتاه «شوهر ایران خانم» به کارگردانی مرجان خسروی بالدی که بهصورت مستقل توسط شرکت هفت چشمه Seven Springs Pictures به مدیریت میلاد خسروی بالدی تهیه و ساخته شده است موفق شد در بخش رقابت فیلمهای کوتاه بینالمللی سیامین دوره جشنواره هات داکس کانادا، جایزه بهترین فیلم را از آن خود کند و به طور مستقیم به اسکار ۲۰۲۴ راه یابد.
جشنواره هات داکس hotdocs از مهمترین و معتبرترین جشنوارههای بینالمللی در حوزه مستند است که در سال ۱۹۹۳ توسط انجمن فیلم مستقل کانادا، تأسیس گردید. هدف این جشنواره، نمایش و حمایت از آثار مستندسازان و ارتقای جایگاه تولید مستند، عنوان شده است. در دوره سیام این جشنواره که از تاریخ ۲۷ آپریل تا ۷ می (۷ تا ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲) برگزار شد، تعداد ۲۱۴ فیلم از ۷۲ کشور در چهار بخش رقابتی و چندین بخش غیررقابتی حضور داشتهاند.
پروز گذشته، طی مراسم رسمی در سالن لایت باکس تورنتو، جوایز این رویداد در ۱۵ بخش مختلف اعلام شد که از این تعداد، فقط چهار فیلم واجد شرایط شرکت در اسکار ۲۰۲۴ شناخته شدند.
در بیانیه هیئت داوران جشنواره هات داکس آمده است: «شوهر ایران خانم» یک پرتره خانوادگی صادقانه است که به دلیل ظرافت هوشمندانه و روایت بدون قضاوت به ما این امکان را میدهد که به واقعیت نزدیک شویم و اکنون سزاوار این جایزه است.
«شوهر ایران خانم» با الهام و استعاره از رمان «شوهر آهو خانم» علیمحمد افغانی، راوی زندگی خانوادهای از عشایر بختیاری است.
مرجان خسروی بالدی، پیشازاین جشنواره با ساخت فیلمهای کوتاه و مستند وادیار، برف مینامد، رؤیای یک اسب و… علاوه بر حضور در جشنوارههای معتبر ایدفا، بیگ اسکای، اوپسالا، کراکوف، آف اودنسه، دیامزد و… جوایزی چون: بهترین فیلم بلند جشنواره بیگاسکای، بهترین فیلم مستند از جشنواره فیلم جنایت و مکافات، بهترین کارگردان جوان از جشنواره فیلمهای کوهستانی تگرنزی و… را نیز در کارنامه دارد.
عوامل مستند کوتاه «شوهر ایران خانم»
کارگردان و پژوهشگر: مرجان خسروی بالدی، تهیهکننده و پخش بینالملل: میلاد خسروی بالدی Seven Springs Pictures ، مدیر فیلمبرداری: مهدی آزادی، تدوین: لقمان سخنور، دستیار تدوین: سمانه میقانی، صداگذار: آرش قاسمی، موسیقی: مهدی خسروی، اصلاح رنگ و نور: حمیدرضا فطورهچیان، برنا جمشیدی و مشاور رسانهای: علی کشاورز
محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم سینمایی «غریب» که با موضوع برشی از زندگی شهید بروجردی این روزها در حال اکران در سینماهاست میگوید تعجب میکند که برخی مسئولان فیلمش را دوست داشتهاند!
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی این روزها روی پرده سینماهاست؛ فیلمی به تهیه کنندگی حامد عنقا و با سرمایه گذاری سازمان اوج که با آنکه کارگردانش معتقد است به لحاظ فروش میتوانست در جدول فروش در رتبه بهتری قرار بگیرد اما سینمادوستها این فیلم را از منظر کارگردانی بازگشت مجدد لطیفی به روزهای اوجش آن هم بعد از چند تجربه ناموفق میدانند.
محمدحسین لطیفی در کارنامه کاریاش کم فیلم و سریال ماندگار ندارد؛ از «خوابگاه دختران» و «روز سوم» تا مجموعههای نمایشی «صاحبدلان»، «وفا» و «سفر سبز»؛ آثاری که دست کم مخاطب بخشهایی از آن بودهایم، خودش هم میگوید برخی از فیلمهایش بعدها دیده شده و توانسته مخاطبانی را به خودش اختصاص بدهد.
«غریب» اما پرترهای از یک قهرمان ملی است، روایتگر روزهای پر التهاب کردستان که محمد بروجردی در فروکش کردن تب و تابش نقشی بسزا داشته است. این فیلم گرچه توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بیشترین جوایز را به خود اختصاص دهد اما حواشی نادیده گرفتن بخشهای اصلی آن، در روزهای پس از جشنواره به یکی از تیترهای اصلی رسانهها تبدیل شد؛ لطیفی اما این را حاصل برخی سیاسیکاریها میداند.
با محمدحسین لطیفی درباره فیلم سینمایی «غریب» به گفتگو نشستیم که بخش نخست این گفتگو را در زیر میخوانید:
* گفتگو را از همین روزها آغاز کنیم و بازخوردی که این روزها از مواجهه «مردم» با فیلم «غریب» دریافت کردهاید. بهعنوان فیلمساز باسابقه که سابقه اجرای برنامه «هفت» و رویکرد ژورنالیستی نسبت به سینما را هم داشتهاید، حتماً میتوانید در مقام یک ناظر، تحلیلی از وضعیت واکنش مخاطبان به فیلم بعد از گذشت بیش از یک ماه از آغاز اکران ارائه دهید. مردم چه واکنشی به فیلم «غریب» داشتهاند؟
من در تعدادی از اکرانهای مردمی فیلم «غریب» حضور داشتهام اما آنها را ملاک قرار نمیدهم. خیلی چیزهای دیگر از قبیل پستهای اینستاگرامی و کامنتهایی که هر کسی آزاد است هر آنچه میخواهد در آنها بنویسد را مدنظر میگیرم. براساس برآوردی که از همین فضا داشتهام، آن کسی که فیلم را ندیده است، که خب ندیده است، اما در میان طیفی که فیلم را دیدهاند، میتوانم بگویم درصد رضایتشان ۹۰ درصد است. به تعبیری مخاطب هنگام خروج از سینما احساس نمیکند پولش را دور ریخته است.
مخاطب رضایت دارد از اینکه با شخصیتی آشنا شده است که میتواند او را دوست داشته باشد، آن هم از قشرهای مختلف. این حس مربوط به یک قشر خاص نیست. حتی برای من عجیب است که خیلی از مسئولان هم از فیلم «غریب» خوششان آمده است! در صورتی که اساساً رویه شهید بروجردی با رویه مسئولان امروز همخوانی ندارد. حتی میتوانم بگویم رویه اکثر مدیران امروز کشور، ضد رویه شهید بروجردی است.
* و به همین دلیل باید از دیدن فیلم «غریب» به آنها بربخورد؟
دقیقاً. عجیب اما اینکه برخی از همین مدیران هم فیلم را دوست داشتهاند و میتوانیم امیدوار باشیم که اینها هم رویه خود را تغییر بدهند. شاید این مدیرانی که رویهشان شبیه بروجردی نیست، بعد از دیدن فیلم تغییر رویه بدهند.
* اشارهای که به رصد فضای مجازی برای اطلاع از نظر مخاطبان داشتید جالب بود؛ بهعنوان یک فیلمساز واقعاً بازخوردهای فضای مجازی برایتان مسئله است. برای رصد نظرات مردم در این فضا وقت میگذارید یا اتفاقی در جریان آن قرار میگیرید؟
در اینستاگرام شخصی خودم، از روز ابتدا تا همین امروز همواره کامنتها بسته بوده است. هیچ کامنتی زیر مجموعه پستهای من تا به امروز درج نشده است چرا که اساساً حوصله کامنت خواندن ندارم و ممکن است عدهای ناراحت شوند و بگویند ما نظری دادیم و چیزی گفتیم که تو بیتوجهی کردی. اما در عین حال وقتی فیلمی روی پرده دارم به صفحاتی سر میزنم که بچههای دیگر پستهایی مرتبط با آن گذاشتهاند. حتی اینستاگرام برخی خبرگزاریها که مطلبی درباره فیلمم گذاشتهاند را سر میزنم و کامنتهای پایین این پستها را میخوانم. میخواهم بدانم چه کسانی مخالف فیلم من هستند.
خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرفهایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابلقبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است!
آنها را هم باید رصد کنم چون معمولاً کسی که رودررو من را میبیند، طبیعتاً میگوید دست شما درد نکند، اما واقعاً نمیدانم پشت سر من چه نظری درباره فیلم دارد! شاید برخی احساس کنند زشت است اگر رودررو با من فیلمم را نقد کنند، اما همین نقدها را در فضای مجازی آزادانهتر مطرح میکنند. به همین دلیل آنجا را هم رصد میکنم تا بدانم میزان مخالفت با فیلمم چه اندازه است. خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرفهایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابلقبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است! گفتم چه جذاب!
همانجا مثالی برای او زدم. گفتم اوج، هرچقدر هم در نگاه شما بد باشد، بدتر از ناصرالدین شاه قاجار که نیست، قهرمان ملی شما یعنی امیرکبیر، در همان دستگاه کار خودش را کرد. مهمترین نکته این است که امروز اوج پشت فیلم من ایستاده و به ترکیب آن هم دست نزده، پس «غریب» فیلم من است نه فیلم اوج. اوج از فیلم من حمایت کرده و اجازه هم نداده است که خدشهای به آنچه من ساختهام وارد شود. پس حتماً همراهیاش با این فیلم قابل ستایش است. ممکن است همین اوج فیلم دیگری را سفارش بدهد و بسازد که بتوانیم نقدش کنیم اما اینکه بگوییم چون سرمایهگذار «غریب» اوج است و به همین دلیل من آن را دوست ندارم، موضع عجیبی است.
نمیدانم این نکته را چگونه میتوان با مردم درمیان گذاشت که فیلمهایی از جنس «غریب» درباره افرادی چون شهید بروجردی است که برای اکثر مردم قابل احترامند و حتی طیفی از مخالفان نظام هم میگویند ما برای این شهیدان ارزش قائل هستیم. همه ما این افراد را عزیز میداریم. امروز من نوعی تصمیم گرفتهام زندگی یکی از این عزیزان را به تصویر درآورم، سراغ کدام بخش خصوصی میتوانم بروم؟
* اصلاً کدام بخش خصوصی توان چنین حمایتی را دارد؟
دقیقاً. به همین دلیل اینکه مجموعهای بهصورت هدفمند از این آثار حمایت میکند باید از آن استقبال کرد. اینگونه هم نیست که هزینه گزافی بابت این پروژهها پرداخت شده باشد. مدارک تولید همین فیلم «غریب» و هزینههای آن موجود است. اصلاً اینگونه نیست که فکر کنید لطیفی آمده و پول کلانی به جیب زده و به خاطر پول چنین فیلمی ساخته است.
* به تعبیری خودتان فیلم «غریب» را فیلم گرانی نمیدانید؟
اصلاً. این فیلم با هزینهای برابر با یک فیلم معمولی این روزها ساخته شده است.
* میتوانید برآوردی بدهید؟
تهیهکننده باید عدد و رقم را اعلام کند اما در این حد میدانم که برای «غریب» زیر ۲۰ میلیارد تومان هزینه شده است. در حالی که این روزها یک فیلم معمولی با این عدد و رقم ساخته میشود.
* فیلم «دسته دختران» هم تقریباً با همین ۲۰ میلیارد تومان ساخته شد.
البته یک سال پیشتر از «غریب». تورم دلار ۲۷ هزار تومان تا دلار ۵۰ هزار تومان را هم باید محاسبه کنید. از این منظر من برای «غریب» شاید نصف «دسته دختران» هزینه نکرده باشم.
* اشاره دقیقی در ابتدا داشتید که ۹۰ درصد رضایت از فیلم را مربوط به گروهی از مخاطبان میدانید که به سینما رفتهاند و فیلم را دیدهاند. واقعیت مهمتری که میخواهم تحلیلتان را درباره آن هم بدانم این است که بهرغم ظرفیتی که از یک فیلم با موضوع یک قهرمان ملی انتظار میرود، چرا مردم اینقدر کم برای این فیلم به سینما رفتهاند؟ قبول دارید که استقبال از «غریب» به نسبت انتظاری که از سوژه آن میرود، خیلی کم است؟
بله البته که معتقدم در قیاس با فیلمهایی از این جنس، مردم خیلی به سینما رفتند و این فیلم را دیدند. در نظر بگیرید که اکران فیلم در بازه همزمانی عید نوروز و ماه رمضان بود. اگر اکران نوروزی در شرایط عادی بود میتوانستیم انتظار دیگری داشته باشیم. از طرف دیگر هرچند نمیخواهم وضعیت امروز مردم را تحلیل کنم اما احساسم این است که همیشه جامعه غمگین بهدنبال فیلم کمدی است و جامعه شاد به دنبال فیلم غمگین است.
«توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان میشود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، اما امروز که من و شما صحبت میکنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند
در یک جامعه غمگین وقتی فردی تصمیم میگیرد به سینما برود، هر فیلمی هم که در حال اکران باشد، بازهم اولویت اول این فرد، فیلم کمدی است. در عین حال که تأکید میکنم «غریب» در مقایسه با فیلمهای بیوگرافیکی که تا به امروز در سینما داشتهایم، اکران موفقتری داشته است. همین امروز کافی است تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «غریب» را با تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «دسته دختران» قیاس کنید. نکته دیگری را هم با تأکید میگویم و آن اینکه محاسبه من برای استقبال از فیلمی از جنس «غریب» اصلاً محدود به اکران در سینما نیست. کمااینکه تحلیلم درباره «روز سوم» هم همین بود.
من به دلیل آنکه میدانستم فروش فیلم «روز سوم» در سینماها فروش بالایی نخواهد بود، احساس کردم همان سال باید چیزی را ثابت کنم و به همین دلیل بلافاصله «توفیق اجباری» را ساختم. هر دو فیلم هم در یک سال اکران شدند. «توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان میشود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، یعنی دو میلیارد تومان پایینتر و در رتبه دهم جدول فروش آن سال هم قرار گرفت. اما امروز که من و شما صحبت میکنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند. گویی همه آن را دیدهاند در حالی که وقتی سراغ «توفیق اجباری» را میگیرم، عدهای میگویند آن را ندیدهاند! یک کارگردان فیلم میسازد تا دیده شود. سریال «سفر سبز» من در سالی که پخش شد، به دلیل شرایط خاصی که وجود داشت، دیده نشد اما سه سال بعد که بازپخش شد، همه آن را دیدند. «غریب» هم جزو آن فیلمهایی است که طی ۵ سال آینده خواهیم دید که اکثر مردم ایران آن را خواهند دید و فیلم دیده خواهد شد. برای من این بسیار مهم است.
* با این نگاه اساساً انتقادی که برخی منتقدان درباره ناکامی فیلمهای مرتبط با مفاهیم و ارزشهای ملی دارند را وارد نمیدانید که معتقدند برای این فیلمها هزینه بالایی میشود اما همهشان گیشههای فقیری دارند. این نقد را وارد نمیدانید؟
اساساً معتقدم این دو موضوع ارتباطی با هم ندارند. از کارنامه خودم هم مثال زدم که در یک سال دو فیلم را با چه شرایطی ساختم و اکران کردم. خاطرم هست برای فیلم «روز سوم» که محصول بنیاد جانبازان بود، این بنیاد اعلام کرد ۹۰۰ میلیون تومان بابت فروش این فیلم به نام من بلوکه کردهاند تا خودم با آن فیلم دیگری بسازم. من هم در جواب این بنیاد گفتم فیلم دیگری که من میخواهم بسازم، تنها سکانس اولش ۹۰۰ میلیون تومان هزینه میخواهد! واقعاً هم همین بود چون میخواستم فیلمی درباره ماجرای هواپیمای مسافربری ایرباس و جنایتی که آمریکاییها در این ماجرا کرده بودند را بسازم.
* همان پروژهای که به سرانجام هم نرسید!
بله چون گویی برای هیچکس مهم نبود. من نوعی امروز طبیعتاً ماجرای شلیک به هواپیمای اکراینی را بهعنوان یک ایرانی قطعاً محکوم میکنم و آن را یک اشتباه مطلق میدانم اما کاش یکبار هم دنیا متوجه شود که به هواپیمای مسافربری ما هم چنین حملهای شده و این جنایت صورت گرفته است! هیچکس آن زمان نگفته بود چرا آمریکاییها آن غلط زیادی را کردند و من قصد داشتم این موضوع را در قالب یک فیلم روایت کنم. اما به سرانجام نرسید. حرفم الان این است که بالاخره یک سری کارها و تولیدات سینمایی هست که الزاماً قرار نیست پولشان در گیشه بازگردد. این فیلمها باید ساخته شود تا برایمان بمانند. مثل یک انتشاراتی که همه مدل کتابی چاپ میکند اما در کنار آنها چند جلد قرآن نفیس گرانقیمت هم چاپ میکند. مگر هزینه این کتابهای نفیس از فروش درمیآید؟ اگر شاهنامه نفیسی را منتشر کنند آیا هزینهاش بازمیگردد؟ نباید از یک انتشاراتی انتظار داشت که از این آثار نفیسش پول دربیاورد، این آثار برای افزایش اعتبار و حرمت یک ناشر است.
وقتی مجموعهای مانند اوج پای کار میآید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمیشود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟
کمااینکه تلویزیون هزینه کلانی میکند تا پروژهای مانند «سلمان» به سرانجام برسد، در حالی که میتوانست همین هزینه را صرف ۱۰ پروژه ارزانتر کند تا آنتنش پر شود، اما این کار را نمیکند که درست هم هست. در این شرایط وقتی مجموعهای مانند اوج پای کار میآید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمیشود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟ تلویزیون هست، بودجه هم دارد، خودش خرج «پایتخت» کند، چرا بودجه اوج باید صرف آن شود؟ یک سری موارد هست که بودجههای دولتی به درستی باید برای آنها صرف شود. آنجایی آدم از این هزینهها باید ناراحت شود که پول هزینه شود اما فیلم درنیاید!
* که الی ماشالله هم نمونه و مصداق دارد!
بله. الیماشالله این اتفاق دارد میافتد و این ناراحتکننده است. یکی از دلایلی که معتقدم این جور مراکز نباید وارد عرصه پرورش استعداد شوند همین است. یک کاراولی مانند هندوانه دربسته است که کال و رسیده بودن آن مشخص نیست و هزینه کردن برای او ریسک است. لااقل برای کشف این استعدادها باید یک مشاور ارشد باسابقه برای پروژهها تعریف شود. چرا باید برای چنین تجربههایی ۱۰ الی ۲۰ میلیارد تومان هزینه شود؟
* برای جمعبندی این بخش از صحبتها، میتوانم اینطور برداشت کنم که از نگاه محمدحسین لطیفی شرایط امروز سینمای ایران کاملاً منطقی و طبیعی است؛ اقتصاد این سینما باید بهدوش «فسیل» باشد و فرهنگ آن به دوش «غریب». این برداشت درست است؟
بله. شاید فیلم «فسیل» اصلاً سلیقه من نباشد، کمااینکه حتی نوع کمدیهایی هم که تا به امروز ساختهام سلیقهام را نشان میدهد ولی بالاخره صندلی سینماها باید پر شود و به همین دلیل فروش «فسیل» را به فال نیک میگیرم. کمااینکه اشاره کردم خودم در یک سال دو فیلم با دو شرایط کامل متفاوت ساختهام و امروز اعتراف میکنم که «توفیق اجباری» من در آن سال توقیف هم شد! فکر میکنید دلیلش چه بود؟ میگفتند: لطیفی برای تو بد و زشت است که بعد از جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم برای «روز سوم» در جشنواره فجر، بیایی «توفیق اجباری» بسازی!؟
به صراحت گفتم این دو فیلم مربوط به دو ژانر متفاوت است و من هم یک سینماگر حرفهای هستم. اگر هر کدام از این فیلمها را شبیه دیگری بسازم، کارم را غلط انجام دادهام. من در همان فیلم طنز «توفیق اجباری» هم حرفهایم درباره روابط خانوادگی را مطرح کردم. پای آن فیلم محکم ایستادیم و بالاخره آن را از توقیف درآوردیم. خاطرم هست زندهیاد سید کمال طباطبایی که تهیهکننده فیلم بود جایی گفته بود خودم را جلوی ارشاد آتش میزنم تا پروانه نمایش فیلم را بدهید!
امسال هم من در سینما فیلم «غریب» را دارم اما طبیعتاً انتظار ندارم که اندازه «فسیل» فروش داشته باشد. به فروش آن فیلم هم حسادت نمیکنم کمااینکه بهراحتی میتوانم یک فیلم طنز پرفروش بسازم. میدانید من همین امروز چقدر پیشنهاد ساخت فیلم کمدی دارم؟ باور کنید پشتسر هم فیلمنامه کمدی به من پیشنهاد میشود اما میگویم از من گذشته است و دیگر حوصله ساخت فیلم طنز ندارم….
* این طور نگویید. حیف است شما خسته شوید!
بالاخره باید طنزم بیاید، اما این روزها فعلاً طنزم نمیآید! از خدا میخواهم کمک کند تا اتفاقاتی که طی یک سال گذشته مرا خیلی آزرده است، تمام بشود و مشخصاً مخاطبان سریال «سنجرخان» من را هم ببینند.
* زمانی که خبر ساخت فیلم «غریب» براساس کتاب «محمد مسیح کردستان» منتشر شد، از سر کنجکاوی سراغ این کتاب رفتم و آن را خواندم. فکر نمیکنید مخاطب برای درک بخشهایی از فیلم نیاز به اطلاعات فرامتنی از جنس محتوای این کتاب دارد؟ مشخصاً یک جوان دهه هشتادی چه اطلاعی میتواند از مرزبندیها میان جریانهای کومله، دموکرات و مجاهدین در حوادث کردستان داشته باشد؟ فکر نمیکنیم فیلم در تبیین این مرزبندیها کمی مخاطب را سردرگم میکند؟
مخاطبی که کتاب را نخوانده باشد، اگر علاقهمند به این مباحث باشد، کنجکاو میشود و سراغ کتاب میرود. خیلی از موضوعات بوده است که بهواسطه یک فیلم بهگونهای با آن ارتباط برقرار کردهایم که بعد کنجکاو شدیم و دربارهاش مطالعه کردهایم تا درباره آن اطلاعات کسب کنیم. در فیلم «غریب» تا آنجایی که میتوانستیم اسمی از کومله نبردیم و تنها اشارههایی به دموکراتها داشتیم. به نظر حامد عنقا در نگارش فیلمنامه «غریب» خیلی خوب توانسته شاخ غول را بشکند و به این ماجراها بپردازد. واقعاً برای پرداختن به همه اتفاقات نیاز به ساخت یک سریال بود. برای همین تایم فیلم اصلی در حدود ۲ ساعت و نیم شد. وقتی قرار است در زمان کوتاهی مخاطب را پای فیلم نگه داری و ریتم کار هم حفظ شود، کار سختی است.
اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار میدهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد میزند، برخورد میکند، آن را از نزدیک لمس کردهام. من میدانم چند اعدامی آن سالها، همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است
کار من هم حتماً سخت بود اما اصل آن ریشه در فیلمنامه داشت. نقشه راهی که من بهعنوان کارگردان در دست دارم، فیلمنامه است. شما درست میگوئید اما سعی کردم در بخشهایی از کار از این مرزبندیها سریع عبور کنیم. تنها در دو بخش تمرکز روی این ماجرا داریم که اگر آن دو بخش هم در کار نبود، کل اصالت فیلم زیر سوال میرفت. اینکه مخاطب میفهمد این طرف به اسم آزادی دارد سر میبرد و آن طرف گرایش به بنیصدر داشته و آن یکی نگاه متفاوتی دارد، کفایت میکرد. اینها موضوعات ریزی است که در فیلمنامه گنجانده شده است در عین حال نکته شما را قبول دارم چرا که خیلیها به خود من گفتهاند در نوبت دوم که «غریب» را دیدیم، تازه آن را فهمیدیم. این البته خوب است که هر کس دو بار فیلمم را ببیند!
* این نکته بهخصوص درباره کاراکترهایی مثل ابوشریف که در کتاب هم به آنها اشاره شده است، بیشتر به چشم میآید.
نوه ابوشریف یقه من را برای این فیلم گرفت! گفت فکر نمیکنید درباره ابوشریف کملطفی کردهاید!؟
* در کتاب که این بهاصطلاح کملطفیها خیلی بیشتر و صریحتر است!
من هم در پاسخ گفتم مگر ایشان امروز در پاکستان از زندگیای که دارند لذت نمیبرند! پس دیگر به فیلم من چه کار دارد؟ من واقعیتهای تاریخی را گفتهام و تازه کمتر از آنچه باید را هم گفتهام! در واقعیت ابوشریف، دشمن تفکر بروجردی بوده است. من حتی فراتر از کتاب «مسیح کردستان» با آدمهای زیادی صحبت کردهام و اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار میدهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد میزند، برخورد میکند، آن را از نزدیک لمس کردهام. من میدانم چند اعدامی آن سالها همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است. اگر در فیلم میگوید برویم حتی اگر دو نفر را بتوانیم نجات دهیم کارمان را کردهایم، من اینها را با تمام وجود لمس کردهام. هیچکدام از اینها دروغ و شعار نیست. در همان سکانس کاراکتری را داریم که داد میزند بروجردی دروغ میگوید و او گویی نماینده همان طیف از مخاطبان امروز فیلم است که احتمالاً میگویند همه اینها دروغ است!
* اتفاقاً خوب شد به این گروه از مخاطبان اشاره کردید. ما در یکسال گذشته روزهای ملتهبی را در کشور پشت سر گذاشتهایم…
و اگر دوستان مراقبت نکنند روزهای ملتهب دوباره تکرار خواهد شد!
* در این شرایط شاید بخشهایی از فیلم «غریب» طیفی از مخاطبان را عصبی کند. مخاطبی که با خود میگوید ادعاهایی که در این فیلم مطرح میشود، با آنچه در واقعیت وجود دارد، همخوان نیست!
خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچههای خودمان، خطاب به ما میگویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوانها باید فیلمهایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدمها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم. گاهی این مثال را میزنم، اگر روزنامهای امروز جرأت داشته باشد و متن نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را منتشر کند، چه میشود؟ توقیف میشود! این آدمهایی که در فیلمی مثل «غریب» تصویر کردهایم، آدمهایی هستند که ما پشتشان ایستادیم. اینها همان آدمهایی هستند که نیروهایشان خودشان را فدایی آنها میدانستند. بیدلیل هم نبود.
خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچههای خودمان، خطاب به ما میگویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوانها باید فیلمهایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدمها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم
بله امروز اصالتها از بین رفته و این آرمانها وارونه شده است. مربوط به امروز هم نیست. در طول همه این سالها اسامی را هم از محتوا تهی کردیم! مثلاً من در زمان شاه در مدرسه ملی درس خواندم و وقتی انقلاب شد سوم دبیرستان بودم. همیشه مدرسه ملی داشتیم و مدرسه دولتی. در سالهای بعد از انقلاب ناگهان با پدیدهای مواجه شدیم به نام «مدرسه غیرانتفاعی» که اتفاقاً همه انتفاع در آنها بود! هیچکس هم نپرسید چرا نامش را گذاشتید غیرانتفاعی!
این قلب محتوا در همه این سالها وجود داشته است، مثل «دانشگاه آزاد»! وارونه شدنها از همین چیزهای کوچک آغاز شد. بهره بانکی را به بالای ۲۶ درصد رساندیم و گفتیم این نامش «ربا» نیست! من چرا سریال «کت جادویی» را ساختم؟ من همان سال درباره ربای بانکی سریال ساختم و دربارهاش حرف زدم. در فیلم سینمایی «سرعت» هم درباره پدیده ربا حرف زدهام.
مسئله من در تمام این سالها یک چیز بوده است. اگر فحشاء، اعتیاد و هر بدبختی دیگر در این سالها داشتهایم، ریشهاش در بانکداری غیراسلامی ایران بوده است. ریشه تورم امروز هم در همین سیستم بانکی است و همین تورم است که بر گرده مردم فشار میآورد. عدهای بهشدت ثروتمند میشوند و عدهای زیر دست و پا له میشوند! وقتی در جامعهای طبقه متوسط لاغر و کوچک میشود، فاتحه آن جامعه را باید خواند! پس قبول دارم که طیفی از مردم از دیدن «غریب» عصبانی میشوند اما میگویم بخشی از فیلم را هم من برای مسئولان ساختهام. آقایان مسئول این فیلم را ساختهام تا شما ببینید و از مسیری که رفتهاید بازگردید. اینگونه با مردم برخورد نکنید!
* تجربه نشان داده است که این فیلمها تأثیری بر مسئولان ندارد!
لااقل این است که ما یک شابلون در فیلم خود ارائه کردهایم. زمانی بود که برای پاسخنامههای چند گزینهای یک شابلون پاسخهای صحیح طراحی میکردند و براساس آن با جواب دیگران نمره میدادند. معتقدم آدمهایی مثل محمد بروجردی حکم همان شابلون را دارند و روی هر کسی بگذاری، اگر همخوانی نداشت، نمیتواند مدعی شود که من آدم صالح و درستی هستم.
* براساس روایت کتاب، محمد بروجردی فعالیتهایی در پیش از انقلاب داشته که شاید براساس استانداردهای بعدی خودش هم از جنس تندروی بوده است. این بخش از شخصیت بروجردی در فیلم نیست و شاید احساس شود شما آن را سانسور کردهاید، آیا تعمدی در نپرداختن به این وجه داشتید؟
در همان کتاب خاطرات این نکته وجود دارد که در حین یکی از عملیاتهای بمبگذاری، ناگهان متوجه میشود رهبری نهضت، مخالف این رویکرد است و در میانه همان عملیات، از کارش دست میکشد و بازمیگردد…
* ماجرایی که مربوط به آتش زدن یکی از شعب بانک بود.
بله. آنها در مسیر مبارزه خود تا جایی اطلاعی از نظر رهبر نداشتند ولی وقتی متوجه این دیدگاه میشود، دیگر در هیچ عملیاتی شرکت نمیکند. در همین فیلم هم او دیالوگی دارد که میگوید تمام نوجوانی و جوانیام را با اسلحه بزرگ شده و زندگی کردهام و جنگیدن را بلدم…
* و چقدر ادامه این دیالوگ زیباست که میگوید «ابتدا باید بدانم با چه کسی میجنگم!»
بله. خیلی ظریف سعی کردیم به سمت این ویژگیهای محمد بروجردی هم برویم. تحول در هر انسانی رخ میدهد. چه لزومی دارد گذشته آدمها را پاک کنیم. اصلاً مگر میشود گذشته شخصیتی مانند «حر» را از روایت زندگیاش پاک کرد. او تا شب قبل از کربلا، طور دیگری بود و تحول شخصیتش محصول یک سیر بود. بالاخره حتی جو جامعه هم بعد از انقلاب نسبت به قبل از انقلاب تغییر کرده است. مگر میتوان گذشته بروجردی را نادیده گرفت؟ فکر میکنید او مانند دیگر مردم، قبل از انقلاب سینما نمیرفته است؟ اتفاقاً او عاشق سینما بود و قهرمانان فیلمها را خیلی دوست داشت. او فیلمهای جنگی زیادی دیده بود و اتفاقاً یکی از دلایلی که در جنگهای چریکی بسیار قوی بود، به همین دلیل بود.
* فیلمهایی مثل «نبرد الجزایر» که در سکانسی از «غریب» هم میبینیم مشغول تماشای آن است.
دلیل دارد که این سکانس را در فیلم میگذارم. این آدم را نباید از مردم معمولی دور کنیم و به آسمانها ببریم. اینها همان مردم معمولی هستند که در یک سیر تحولی به این جایگاه رسیدهاند. مهم این است که وقتی به اعتقادی میرسد، پای اعتقادش میایستد.
مستند کوتاه «سه خواهر» ساخته ایمان بهروزی به جشنواره فیلم «فستنت» ایرلند و همچنین جشنواره «فرایبورگ» آلمان راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، مستند کوتاه «سه خواهر» ساخته ایمان بهروزی و نویسندگی مهدی بهروزی به پانزدهمین دوره جشنواره فیلم «فستنت» ایرلند و همچنین بیستمین دوره جشنواره «فرایبورگ» آلمان راه یافت.
این فیلم محصول مشترک ایران و آلمان است و داستان خودکشی همزمان سه خواهر در محله نظامآباد تهران را روایت میکند.
در مستند «سه خواهر» که برساس اتفاقی واقعی شکل گرفته است ایمان بهروزی تهیهکننده و کارگردان، مهدی بهروزی نویسنده، حسین احمدیان فیلمبردار، مهدی باقری تدوینگر و احسان افشاریان به عنوان صداگذار همکاری داشتهاند.
پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فستنت بین روزهای ۲۴ تا ۲۸ می برابر با ۳ تا ۷ خرداد در کشور ایرلند و جشنواره فرایبورگ ۱۲ تا ۲۱ می برابر با ۲۲ تا ۳۱ اردیبهشت برگزار میشود.
«سه خواهر» پیش از این در جشنوارههای جیهلاوای چک، لاچنو دوروی ایتالیا و بلگراد صربستان به نمایش درآمده است.
جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی با عنوان «خنزیر» در جشنواره بینالمللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان در طرابلس به هنرمند شادگانی «ماجد رستمی زاده» رسید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، جشنواره بینالمللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان با مشارکت ۳۲ فیلم کوتاه از ۱۸ کشور در طرابلس برگزار شد.
هیئت داوران جشنواره مذکور متشکل از کارگردان مهنا عبدالله از عربستان، آنا ساندریرو الویریز از اسپانیا، عمر میقاتی بازیگر، شادی زیدان کارگردان و صلاح عطوی نویسنده از لبنان است که به داوری آثار پرداختند.
در جشنواره بینالمللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان، جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی برای فیلم «خنزیر» از ایران به کارگردانی ماجد رستمی زاده، جایزه بهترین فیلمبرداری برای فیلم «ید أمی» از عراق به کارگردانی کاردینا هامن، جایزه بهترین متن برای فیلم «إبره و خیط» از سودان به کارگردانی ناصر یوسف، جایزه بهترین بازیگر زن سارینا باناهیدا برای بازیگری در فیلم «بیت ابیض غامق» و جایزه بهترین بازیگر مرد أشراف تلفاح برای بازیگری در فیلم «صحن أحمر» اختصاص پیدا کرد.
همچنین در جشنواره بینالمللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان، جایزه بهترین فیلم مستند به طور مشترک بین فیلم «کیک و سکر» از یمن و فیلم «أمل صعب» از لبنان، جایزه بهترین فیلم انیمیشنی به طور مشترک بین فیلم «قضیه» از ایتالیا و فیلم «حدیقه الحیوان» از اردن، فیلم «ورده» از عراق و فیلم «الزیج» از عمان هیئت تعلق گرفت.
عوامل فیلم کوتاه «خنزیر» شامل نویسنده علی رستمی (براس طرحی از الهام کاظمی)، مدیر فیلمبرداری احمد طاهر، صدابردارعلیرضا نوذرپور، مشاور پروژه سیدعدنان طاهری، مدیر برنامهریزی هاشم عساکره و بازیگران شامل عبدالله سلیمانی، مرام ناصری، هاشم عساکره، سیدشاکر موسوی، ماجد پرنیان، جعفر رستمی، آمنه ناصری، راحیل حیاوی و معتز عساکره هستند.
سایر عوامل این فیلم شامل صحنه منشی فاطمه معتوقی، دستیاران تصویر میلاد شروکی و محمد جوهری، دستیار صدا عماد طالبزاده، طراح گریم فاطیما حزباوی، مجری گریم پارسا رستگار، عکاس مهدی دربندی، تدوین جمیل عاشوری، آهنگساز حسین رستمی، طراح صحنه و لباس ماجد، رستمی و مدیر صحنه محمدجواد شاوردی هستند.
مشاور بومی این فیلم جعفر رستمی، مدیر تولید محمد سداوی، مدیر تدارکات ماجد پرنیان، تدارکات محمد نعیم، علاء رستمی، روابط عمومی علی محمود، گرافیست قائم غبیشاوی، تهیهکنندگان شهلا موسوی و انجمن سینمای جوانان ایران (دفتر آبادان) و با همکاری خالد شاوردی و مجید شهبازی هستند.
فیلمهای «غبار» و «قاب سفید» از دیگر ساختههای این کارگردان است و فیلم کوتاه «قاب سفید» در جشنواره HeCare کانادا حضور دارد.
ایرج محمدی تهیهکننده فیلمهای سینمایی «سینکو» و «نیلگون» به ارائه توضیحاتی درباره برنامهریزی برای اکران عمومی این آثار پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی، ایرج محمدی تهیهکننده سینما در گفتگو با مهر، با درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: سال گذشته یک فیلم سینمایی بهنام «سینگو» ساختیم که خوشبختانه در جشنوارههای بینالمللی حضور موفقی دارد و همچنان هم به این حضورها ادامه میدهد. آخرین مورد هم جشنواره سیاناس در هند بود که جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به این فیلم تعلق گرفت.
وی با اشاره به اینکه این فیلم هنوز در داخل کشور اکران نشده است به برخی حضورهای بینالمللی دیگر فیلم اشاره کرد و گفت: تا به امروز فیلم در سه جشنواره معتبر بینالمللی حضور داشته و برنامهریزی داریم این حضورهای جشنوارهای ادامه پیدا کند. برای نمایش فیلم در ایران منتظر تعیین تکلیف جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان هستیم تا اولین حضور فیلم در جشنواره باشد و بعد از آن فیلم را راهی اکران عمومی کنیم.
این تهیهکننده درباره وضعیت نسبتاً خوب فیلمهای کودک در چرخه اکران طی یک سال گذشته هم گفت: این بهبود وضعیت بیشتر شامل حال انیمیشنهای سینمایی شده است و امیدواریم این جریان همچنان هم ادامه داشته باشد و شاهد اتفاقهای خوبی در این عرصه باشیم. این آثار ثابت کردهاند که مخاطب قابل توجهی دارند.
محمدی درباره فعالیتهای پیش روی خود هم گفت: یکی دو فیلمنامه سینمایی در دست داریم که در حال حاضر در مرحله نگارش هستند اما امید داریم که همین امسال بتوانیم آنها را به مرحله تولید برسانیم. از طرف دیگر فیلم دیگری به نام «نیلگون» را هم آماده اکران دارم که در حال پیگیری برای اکران آن هستیم. وضعیت مناسب فروش فیلمها ما را هم به اکران فیلم ترغیب کرده است اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که تعداد فیلمها زیاد است و باید فیلم را بهگونهای اکران کنیم که بهصورت مناسب دیده شود و زیر دست و پای فیلمهای کمدی له نشود!
وی درباره تأخیر بیشتر در اکران فیلم و احتمال تازه نبودن آن برای مخاطبان در بازه اکران تأکید کرد: فیلمهایی که سوژههای مرتبط با مسائل روز دارند با چنین مشکلاتی مواجه میشوند. فیلمهایی که از ساختار دراماتیک برخوردارند، در هر زمانی میتوانند اکران شوند و از این منظر مشکلی ندارند. ما همین امروز فیلمهایی از سال ۹۸ و قبل از دوران کرونا داریم که هنوز اکران نشدهاند و همه آنها باید اکران شوند. هر فیلمسازی میخواهد فیلمش اکران شود. شاید برخی از صاحبان آثار مثل فارابی فیلم خود را به تلویزیون واگذار کنند و یا برخی سراغ اکران آنلاین بروند اما استقبال خوب از اکران آنلاین یک فیلم هم منوط به یک اکران خوب در سینماست.
محمدی افزود: فیلم سینمایی را حتماً باید روی پرده سینما دید. البته متأسفانه در شرایط فعلی در بهترین حالت فیلمها کمی بیش از ۳ میلیون مخاطب دارند و این ایدهآل نیست. امیدواریم به زودی در سینما شاهد شرایطی باشیم که تعداد مخاطبان فیلمهای به مرز سه و چهار میلیون نفر هم نزدیک شود. در آن وضعیت فروش واقعی فیلمها مشخص میشود. قیمت بلیت با توجه به تورم باید گران میشد که شد اما باید امید داشته باشیم شرایط به سمتی برود که سینماهای ما از فیلمهای اجتماعی خالی نشود و اینگونه نباشد که فقط فیلمهای کمدی روی پرده داشته باشیم.
اسامی آثار پذیرفته شده بخش مسابقه فیلمنامه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره بین المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار، گروه انتخاب بخش مسابقه فیلمنامه نویسی نخستین جشنواره بین المللی فیلم و فیلمنامه ایثار اسامی ۴۰ فیلمنامه را برای حضور در بخش نهایی این رخداد هنری اعلام کرد.
گروه انتخاب بخش مسابقه فیلمنامه نویسی جشنواره متشکل از محمد زینالعابدینی تهیه کننده کارگردان، حسین خورشیدی فیلمنامهنویس و مدیر فرهنگی و حامد شکیبا نیا، تهیه کننده و کارگردان پس از مطالعه تعداد ۲۱۹ فیلمنامه ارسالی در قالبهای مستند، پویانمایی، فیلم کوتاه داستانی، فیلم سینمایی، فیلم تلویزیونی و سریال، تعداد چهل عنوان فیلمنامه را برای حضور در ۲ بخش رقابتی اصلی و ویژه انتخاب کردند.
بنا بر این گزارش اسامی فیلمنامه پذیرفته شده به این شرح است:
۱- الهه نوشته هاشم علیایی مقدم ۲- امانت نوشته الهام احمدی ۳- آوای آشنا نوشته علیرضا بختیان ۴ – آوای نیکان نوشته هادی اسپنانی ۵- بادکنک سفید نوشته صادق قاسمی ۶- بازگشت نوشته نعمت الله سرگلزایی ۷- بهترین بابای دنیا نوشته عزیزالله محمدپور ۸- بی بی ماهی نوشته جواد خورشیدپور ۹- پیچ هفتم نوشته عاطفه کریمی ۱۰- پیراهن جانم نوشته محمد علی هاشم پور ۱۱- توپ زرد نوشته صادق قاسمی ۱۲- جوزف نوشته عبدالحسین عبدی ۱۳- چای عجمی نه، چای ایرانی نوشته سیدرضا حسینی ۱۴- دروازهبان نوشته لیلا روغنگیر قزوینی ۱۵- درون جنگ نوشته محمد عبدی زاده ۱۶- در همسایگی یاس نوشته فاطمه پرویزی مجد ۱۷ – دریادار بایندر نوشته عبدالرحمن شلیلیان ۱۸- دست نقش نوشته سید مهدی میرغیاثی ۱۹- ذبیح نوشته احمد احمدپور ۲۰ – راه شیری نوشته عباس طهماسبی ۲۱- رود سرخ نوشته مقداد جعفرزاده ۲۲- زنبقها نوشته محمد علی هاشم پور ۲۳ – ساعت ده یادت نره نوشته میلاد ملحانی ۲۴- سقوط نوشته سعید فرامرزی ۲۵- سَنَعود (باز میگردیم) نوشته مهراب اکبری شهپر ۲۶- سه چهارم جنگ نوشته داوود جلیلی و محسن غضنفری – ۲۷ شگرا نوشته فرود عوض پور ۲۸- شلکینه نوشته اسماً غفاری اولقی ۲۹- طلوع نوشته نسیم اسدپور ۳۰- کمپوت گیلاس نوشته ابراهیم پورعلی ۳۱- گل یونس نوشته اشرف موسی خانی ۳۲- لنز نوشته حمیدرضا همتی ۳۳- مافیا صفر نوشته سروش کشاورز ۳۴- ملا رضا نوشته هاشم علیایی مقدم ۳۵- من و ما نوشته نسیم استوار ۳۶- میخواهم گمنام بمانم نوشته حامد کوهزاد ۳۷- ناطور الوند نوشته سید علیرضا حسینی و احمد فیضی ۳۸- نامههای عاشقانه جنگ نوشته امیر سائلی ۳۹- نشانی از مادر نوشته مژگان روشن زاده ۴۰- یازده و شانزده دقیقه نوشته لیلا روغنگیر قزوینی.
آثار بخش ویژه از میان تولیدات بنیاد شهید و امور ایثارگران در سراسر کشور و یا تولیدشده از سوی خانواده معظم شهدا و ایثار گران بوده و دارای مضامینی با عنوان حجاب و عفاف، نماز و نیایش و آثار مرتبط با مضامین تولید دانش بنیان است.
مرحله نهایی نخستین جشنواره بینالمللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار با دبیری فرهاد مختاری از ۲۸ اردیبهشت تا سوم خرداد امسال از سوی اداره کل امور هنری معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری شهرداری مشهد و استانداری خراسان رضوی در مشهد مقدس برگزار میشود.