در «باشگاه تجربه» چه خبر است؟

«باشگاه تجربه» تازه‌ترین نشان معاونت تولید و پشتیبانی فنی انجمن سینمای جوانان ایران است که برای ارائه تولیدات نیمه حرفه‌ای فیلمسازان انجمن طراحی شده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، معاونت تولید و پشتیبانی انجمن سینمای جوانان ایران برای مدیریت فیلم‌های تولیدی خود و همچنین توانمندسازی فیلم‌سازان و هنرجویان انجمن، از تازه‌ترین نشان خود با عنوان «باشگاه تجربه» در حاشیه برگزاری جلسه هفتگی شورای عالی تولید انجمن سینمای جوانان ایران، رونمایی کرد.

معاونت تولید و پشتیبانی انجمن سینمای جوانان ایران به منظور حمایت از فیلم‌سازان جوان و کمک به فرآیند توانمندسازی آنان، فیلم‌های نیمه حرفه‌ای و خروجی‌های فرآیند توانمندسازی انجمن سینمای جوانان ایران را با نشان «باشگاه تجربه» به عرضه و پخش جریان فیلم کوتاه کشور می‌رساند.

پیش از این تمام محصولات انجمن سینمای جوانان ایران در هر سطح و کیفیتی با لوگو و لوگوموشن انجمن سینمای جوانان ایران عرضه می‌شد.

در مراسم رونمایی از نشان «باشگاه تجربه» اعضای شورای عالی تولید انجمن سینمای جوانان ایران شامل آرش رصافی، مهدی جعفری، مسعود مددی، مرتضی رزاق‌کریمی، مهدی کرم‌پور، هادی مقدم‌دوست، مهدی آذرپندار، سیدهادی آقاجانی و مریم اسمی‌خانی حضور داشتند و در مورد مزایا و آسیب‌های احتمالی این ایده به گفتگو پرداختند.

سیدمحمدهادی آقاجانی معاون تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران در این مراسم با اشاره به اهمیت فرآیند توانمندسازی و ساختارهای طراحی شده آن در انجمن سینمای جوانان ایران گفت: انجمن از جمله معدود نهادهای آموزشی در کشور است که فرآیند آموزش را تا رسیدن به خروجی و تولید محصول جدی می‌گیرد و از این جهت کمک به توانمندسازی هنرجویان و جوانان و همراهی آنها برای ادامه مسیر تولید وظیفه ما در انجمن سینمای جوانان ایران است.

وی افزود: ما برای توانمندسازی در معاونت آموزش دوره‌های مختلف فیلمسازی و مشاغل سینمایی را داریم و در معاونت تولید هم پیچینگ را از سطح استانی تا پیچینگ شورای عالی طراحی کرده‌ایم و در کنار آن برای آنکه کنار فیلمسازان جوان و مستعد قرار بگیریم و فاصله آموزش تا تولید را به حداقل برسانیم، «باشگاه فیلم‌اولی‌ها» را تاسیس کردیم که بتواند راهنما و کمک کننده فیلمسازان باشد و در همین مدت کوتاه هم محصولات ارزنده‌ای در این باشگاه تولید شده است.

آقاجانی در پایان درباره نشان «باشگاه تجربه» توضیح داد: ما پیش از این همه محصولات انجمن را با نشان انجمن عرضه می‌کردیم که این شاید باعث لطمه دیدن فیلم‌سازانی بود که در ابتدای راه هستند چرا که آنها هنوز در مرحله آغاز کسب توانمندی‌های سینمایی قرار دارند و لذا درج نشان انجمن سینمای جوانان ایران با آن اعتبار و سابقه در ابتدای فیلم‌شان، حتماً توقع را در بحث کیفیت از آنان بسیار بالا می‌برد که در ارزیابی اثر به نفع ایشان نیست اما نشان باشگاه تجربه انجمن سینمای جوانان ایران برای آنان هم اعتبار لازم را خواهد داشت و هم توقع را از آنان منطقی می‌کند.

چرا لطیفی «موسی ع» را نساخت؟

محمدحسین لطیفی کارگردان سریال «سنجرخان»‌ ضمن ارائه روایتی درباره حاشیه‌های این مجموعه تلویزیونی، از دلایلش برای نپذیرفتن کارگردانی سریال «موسی»‌ و قطع همکاری با برنامه سینمایی «هفت» گفت.

به گزارش سینمای خانگی ه نقل از مهر، درست است که بهانه اصلی‌مان برای دیدار و گفتگوی مشروح با محمدحسین لطیفی اکران فیلم سینمایی «غریب» در سینماها بود اما مگر می‌شد سراغ کارگردانی با سابقه و کارنامه لطیفی در تلویزیون برویم و درباره تجربه‌های قبلی و برنامه‌های آتی‌اش برای فعالیت در قاب سیما سوالی مطرح نکنیم.

بعد از انتشار صحبت‌های مشروح محمدحسین لطیفی درباره دغدغه‌ها و حواشی تولید و اکران فیلم «غریب»، بخش سوم را به‌طور کامل به سوالات تلویزیونی اختصاص داده‌ایم.

لطیفی که این روزها در تلاش است تا گره‌های به‌وجود آمده در مسیر نهایی شدن تولید و پخش سریال تازه‌اش با عنوان «سنجرخان» را باز کند، حرف‌ها و گلایه‌های بسیاری درباره همکاری با تلویزیون در دل داشت و شاید به پشتوانه همین گلایه‌ها زمانی که از او درباره امکان همکاری مجددش با سیما در آینده نزدیک پرسیدیم، با قطعیت جواب منفی داد.

در ادامه بخش سوم و پایانی گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با محمدحسین لطیفی را می‌خوانید.

* در لابه‌لای گفتگو درباره «غریب» اشاره‌هایی به سریال «سنجرخان» داشتید، خیلی صریح می‌خواهم بدانم مشکل این پروژه کجاست و در حال حاضر چقدر به رفع مشکل و پخش سریال امید دارید؟

امروز امیدوارترم چرا که به تازگی ملاقاتی با یک عزیز داشتم که وعده داد مشکلات این سریال حل شود.

* این «عزیز» یکی از مسئولان سازمان صداوسیما است؟

شخص رئیس صداوسیما بود و به همین دلیل است که می‌گویم امیدوارم. مشکل «سنجرخان» از آنجا آغاز شد که این پروژه در امور استان‌های سازمان صداوسیما کلید خورده بود و من هم بعد از درگذشت مرحوم ضیاالدین دری، به درخواست آقای ضرغامی مسئولیت این پروژه را پذیرفتم. من واقعاً آن زمان نمی‌دانستم کار در امور استان‌ها یعنی چه! بعدها فهمیدم آن‌ها فکر کرده‌اند یک کارگردان دم‌دستی پیدا شده که حاضر شده در شهرستان کار کند! من می‌خواستم به این دوستان بگویم من آمده‌ام که با کارم، شما را ارتقا بدهم و بالا بیاورم و قرار نیست شما من را پایین بیاورید!

مدیر تلویزیون به من می‌گفت در کار سینما باید بلد باشی گونی را به‌گونه‌ای تن بازیگرت کنی که به نظر برسد حریر است! در پاسخ گفتم: جدی!؟ من برای این سریال داشتم اسلحه برنو و ام‌یک را می‌ساختم، به آن‌ها توضیح می‌دادم که من دارم یک گاری می‌سازم. این پروژه یک کار تاریخی است و همه اجزای آن پول نیاز دارد. دوستان فکر می‌کردند برای همه این جزئیات، ۱۲ میلیارد تومان کفایت می‌کند!

مدیر وقت این مرکز در تلویزیون به من می‌گفت در کار سینما باید بلد باشی گونی را به‌گونه‌ای تن بازیگرت کنی که به نظر برسد حریر است! در پاسخ گفتم: جدی!؟ من برای این سریال داشتم اسلحه برنو و ام‌یک را می‌ساختم، به آن‌ها توضیح می‌دادم که من دارم یک گاری می‌سازم. این پروژه یک کار تاریخی است و همه اجزای آن پول نیاز دارد.

دوستان فکر می‌کردند برای همه این جزئیات، ۱۲ میلیارد تومان کفایت می‌کند! زمان دلار سه هزار تومانی گفتند بروید جلو کار را بسازید، پولش را ما می‌دهیم. وقتی جلو آمدیم اما ابتدا اصلاح برآورد ندادند و بعدها ماجراهایی پیش آمد که منجر شد به‌سختی بتوانم با حذف برخی سکانس‌ها و در مرحله تدوین نهایی، در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ گروه را مرخص کنم و بگویم بروید که کار تمام شد! در حالی که اگر واقعاً می‌خواستم کار را تمام کنم حداقل ۲۵ روز دیگر زمان نیاز داشتیم.

دیگر هیچ بودجه‌ای نداشتیم و تهیه‌کننده هم بالا یک میلیارد تومان بدهی داشت. از آن لحظه تا همین امروز، کلاً یک رقم بسیار جزئی در اسفندماه پرداخت کردند! یعنی یک سال تمام این سریال تعطیل بود! طی همین یک سال من یک فیلم سینمایی ساختم و تمام کردم. فیلم «غریب» اکران هم شد اما آن سریال هنوز منتظر بودجه است. مشکل کل سریال «سنجرخان» به زبان ساده همین بود. اشتباه اصلی هم از من بود که پذیرفتم در امور استان‌های صداوسیما کار تاریخی بسازم!

* یعنی معتقدید امور استان‌ها اساساً آمادگی و ظرفیت این قبیل پروژه‌ها را ندارد؟

آن‌ها همین هستند که هستند. وظایف امور استان‌ها مشخص است و بودجه‌اش هم واقعاً همین اندازه محدود است. به همین دلیل می‌گویم اشتباه از من بود و دیگر هیچ‌وقت این اشتباه را تکرار نخواهم کرد.

* البته قبل از شما هم مرحوم دری این پروژه را در دست داشت که ایشان هم از کارگردانان شاخص تلویزیون بودند. چرا این پروژه در امور استان‌ها تعریف شده بود؟

مطمئنم این پروژه با حضور ضیاالدین دری اصلاً ساخته نمی‌شد! حتی به ۱۰ روز فیلمبرداری هم نمی‌رسید. این حرف من نیست، تمام آن‌هایی که در این پروژه حضور دارند، می‌گویند غیر از محمدحسین لطیفی نمی‌توانید کارگردان دیگری را پیدا کنید که می‌توانست این پروژه را حتی برای ۲۰ روز جلو می‌برد! این ادعا را واقعاً دارم که البته ادعای بدی است و پدرم بابت آن درآمده است! درست است که می‌گویم اشتباه از من بود اما سریال «سنجرخان» مثل بچه من بود و نمی‌توانستم بچه‌ام را رها کنم.

* با تمام این سختی‌ها الان کیفیت خروجی سریال را دوست دارید؟ چون به نظر می‌رسد در مواردی ناگزیر شده‌اید از ایده‌آل‌های خود کوتاه بیایید.

بله ناگزیر شدم اما بعد از ۴۰ سال کار کردن بالاخره کلک‌هایی هم بلد بودم، در مواردی کلک زدم و کارم را پیش بردم.

* یعنی فکر می‌کنید مخاطب هم خروجی کار شما در این سریال را دوست خواهد داشت؟

واقعاً امیدوارم اینگونه باشد. آن‌هایی که تا به امروز سریال را دیده‌اند معتقدند که اگر قسمت یک را ببینید، نمی‌توانید قسمت‌های بعد را دنبال نکنید و این کشش را تا قسمت ۲۴ دارد. البته که طبیعتاً از کم شدن مخاطب تلویزیون نگران هستم.

* تلویزیون در سال‌های اخیر بحران سریال‌سازی دارد و خیلی از سریال‌های شاخص هم آخرین قسمت‌های پخش خود را سپری می‌کنند و مشخص نیست بعد از این‌ها چه سریال‌هایی قرار است در کنداکتور قرار بگیرد. محمدحسین لطیفی یکی از خوش‌سابقه‌ترین سریال‌سازان تلویزیون در سال‌های گذشته بوده است، اگر پیشنهادی برای کار در شرایط مناسب داشته باشید، می‌پذیرید؟

خیر!

* دلیل این قطعیت‌تان در پاسخ منفی چیست؟

یک وجهش این است که واقعاً به یک سال زمان برای استراحت نیاز دارم. از طرف دیگر مدیران امروز تلویزیون خودشان هم می‌دانند که شرایطش را ندارند که بخواهند با هم‌نسلان من کار کنند، مگر در پروژه‌های ویژه‌شان. اصلاً نمی‌توانند شرایط را برای حضور امثال لطیفی، مهیا کنند.

تنها یک کار ممکن است من را برای همکاری با تلویزیون وسوسه کند و آن هم همان سریال ۴۰ قسمتی درباره خرمشهر است. آن کار من را وسوسه می‌کند و فکر نمی‌کنم غیر از آن کاری باشد که به واسطه آن برای همکاری با تلویزیون وسوسه شوم. حتی اگر تلویزیون بگوید پول کلانی برای کاری به من می‌دهد، می‌گویم می‌خواهم چه کار؟

* منظور از این شرایط صرفاً مباحث مالی است؟

بخشی از آن قطعاً مسائل مالی است. بخش مهمتر اما این است که هم‌نسلان من استاندارد خودشان را دارند و قرار نیست کسی به آن‌ها بگویند چه بسازند و چه نسازند. تلویزیون دیگر نمی‌تواند به من محمدحسین لطیفی بگوید چه بسازم، بلکه این من هستم که باید به تلویزیون بگویم چه بسازد. این انگیزه هم امروز در من کشته شده است که بخواهم پیشنهادی برای تلویزیون داشته باشم. پیش‌تر هم این موضوع را گفته‌ام که تنها یک کار ممکن است من را برای همکاری با تلویزیون وسوسه کند و آن هم همان سریال ۴۰ قسمتی درباره خرمشهر است. آن کار من را وسوسه می‌کند و فکر نمی‌کنم غیر از آن کاری باشد که به واسطه آن برای همکاری با تلویزیون وسوسه شوم.

حتی اگر تلویزیون بگوید پول کلانی برای کاری به من می‌دهد، می‌گویم می‌خواهم چه کار؟ البته که پول چیز خوبی است اما من دیگر پول می‌خواهم چه کار؟ ایده‌آل‌های امروز تلویزیون مشخص است، امروز تلویزیون اساساً عاری از ایده‌های تازه و ناب شده است.

از طرف دیگر یکی مثل داوود میرباقری ۹ سال است که دارد «سلمان» را می‌سازد و من آن اندازه هم توانش را ندارم! کمااینکه «موسی» به من پیشنهاد شد و نپذیرفتم. گفتم من آدم شش، هفت سال کار برای یک سریال نیستم. اصلاً بلد نیستم این کار را و این مرض را دارم که کارم سریع جمع شود. کل سریال ۲۴ قسمتی «سنجرخان» را در ۱۱ ماه کاری گرفتم و باقی زمانی که برای این سریال سپری شد، صرف دویدن دنبال پول کردیم! فکر نکنید برای ساخت این سریال ۲ سال و نیم وقت گذاشته‌ام. به همین دلیل نمی‌توانم کارهای بزرگ انجام دهم، مگر سوژه‌های خاص.

زمانی قرار بود من سریال «خواجه‌نصیر» را برای تلویزیون بسازم اما امروز چه کسی می‌خواهد پول چنین سریالی را برای تلویزیون بپردازد!؟ همین امروز در تأمین بودجه سریال میرباقری، تلویزیون مانده است! یک سریال «موسی» هم روی دستش مانده است!

* آن سریال خرمشهر که اشاره کردید الان در چه مرحله‌ای است؟ فیلمنامه‌ای برای آن دارید؟

بله. حدود چهار، پنج قسمت فیلمنامه آن به‌طور کامل آماده است ولی سال‌ها مانده است. وقتی همه ایده ساخت آن را مطرح می‌کنیم، دوستان آن را شوخی می‌گیرند. با خودشان می‌گویند یک کار جنگی دیگر است! نمی‌دانند کار جنگی مدنظر من یعنی فقط روزی یک دقیقه و نیم، تولید. یعنی هر قسمت ۴۵ دقیقه‌ای یک ماه زمان می‌برد و برای ۴۰ قسمت، یعنی ما نیاز به ۴۰ ماه بودجه تولید داریم. برای دکور و لوکیشن حداقل باید یک هشتم خرمشهر را بازسازی کنیم و دکور بزنیم. تا دل‌تان بخواهد هم بازیگر نیاز دارد!

حضور من در برنامه «هفت» برای این بود که در قاب تلویزیون به درد سینما بخورم، نه پول زیادی می‌گرفتم و نه اتفاق ویژه‌ای برای من به حساب می‌آمد. به نوعی حتی این من بودم که داشتم خرج تلویزیون می‌شدم و حضور در تلویزیون عایدی‌ای برای من نداشت. منظورم صرفاً مالی هم نیست، تلویزیون حتی آنتن زنده‌اش را از من دریغ کرد!

من نمی‌دانم امروز برآورد «موسی» و «سلمان» چقدر است، اما می‌دانم سریال خرمشهری که من مدنظر دارم، با کمتر از نصف بودجه آن سریال‌ها، هیچ وقت ساخته نخواهد شد. آیا تلویزیون حاضر است نصف بودجه آن پروژه‌ها را به من بدهد؟ اگر حاضر هستند، بسم‌الله برویم برای ساخت! اما نمی‌دهند. مدیران تلویزیون به زبان می‌گویند بیایید برای کار، اما وقتی می‌روید متوجه می‌شوید که خبری نیست. با خودشان می‌گویند بگذار فلانی آنقدر برود و بیاید، تا خودش خسته شود.

* پرونده حضور در برنامه «هفت» هم برای همیشه برای شما بسته شده است؟

پرونده «هفت» حدود هفت الی هشت ماه پیش از آنکه پخشش تمام شود، برای من بسته شده بود. همان زمان هم به دوستان اعلام کرده بودم. من برای دوره مشخصی قرارداد همکاری داشتم و زمانی که قرار شد قرارداد را تمدید کنیم، این کار را نکردم. احساس کردم به ادامه این کار علاقه‌ای ندارم. خود تهیه‌کننده هم دیگر علاقه‌ای نداشت چرا که ادامه کار همزمان با جشنواره فجری شد که تهیه‌کننده برنامه دبیر آن جشنواره شد و طبیعتاً امکان ادامه حضور نداشت. قاعدتاً باید تهیه‌کننده تغییر می‌کرد و منطقاً نسبت به تهیه‌کننده جدید هم من دیگر تعهدی نداشتم.

صادقانه‌اش این است که حضور من در برنامه «هفت» برای این بود که در قاب تلویزیون به درد سینما بخورم، نه پول زیادی می‌گرفتم و نه اتفاق ویژه‌ای برای من به حساب می‌آمد. به نوعی حتی این من بودم که داشتم خرج تلویزیون می‌شدم و حضور در تلویزیون عایدی‌ای برای من نداشت. منظورم صرفاً مالی هم نیست، تلویزیون حتی آنتن زنده‌اش را از من دریغ کرد! این شرایط احساس خوبی برای من به همراه نداشت.

* در همان دوره حضورتان فکر می‌کنید چقدر به درد سینما خوردید؟

اوایل داشت اتفاق‌هایی می‌افتاد. محبت و ارادتی داشت میان اهالی سینما شکل می‌گرفت. در سال اول داشتیم خوب پیش می‌رفتیم اما آرام‌آرام اتفاقاتی افتاد که منجر شد گروهی از سینماگران حاضر به حضور در تلویزیون نباشند و آرام‌آرام برنامه «هفت» عاری از حضور چهره‌های سینمایی شد. میز نقد برنامه هم که کلاً به آقای فراستی واگذار شده بود و من تعمدا خواسته بودم که میز نقد جدا باشد و من در میز نقد حضور نداشته باشم. از روی اول به این شرط اجرا را پذیرفتم که در میز نقد حضور نداشته باشم. ترجیح می‌دادم در برنامه میهمان‌نواز باشم نه اینکه با دمپایی به جان مهمان بیفتم! (می‌خندد!)

حساسیت روی غریب، کاتولیک تر از پاپ؟

محمد حسین لطیفی کارگردان فیلم سینمایی «غریب» درباره ارجاعات برخی دیالوگ‌های این فیلم به اتفاقات و جریانات روز جامعه، به ارائه توضیحاتی پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، محمدحسین لطیفی به همان اندازه که در تمام این سال‌های فعالیت و فیلم‌سازی‌اش از حاشیه گریزان بوده، در کلام و موضع‌گیری، صریح است و اهل محاسبه درباره سود و زیان گفته‌هایش نیست!

لطیفی در بخش ابتدایی این گفتگو که به بهانه اکران فیلم سینمایی «غریب» صورت گرفت به نکات مهمی درباره فرآیند ایده‌پردازی و اکران این فیلم سینمایی در شرایط این روزهای سینمای ایران اشاره کرد و مشخصاً درباره محتوای انتقادی «غریب» سخن گفت و اعلام کرد از اینکه طیفی از مسئولان امروز، فیلمش را دوست دارند، متعجب است.

فیلم سینمایی «غریب» با ورود رسمی به چرخه اکران آنلاین از چهارشنبه هفته گذشته عملاً به کار خود در اکران عمومی سینماها پایان داد و می‌توان گفت پرونده این فیلم با فروش ۱۰ میلیارد تومانی بسته شده است اما لطیفی در این مصاحبه تأکید کرد که تنها بستر ارتباطی فیلم خود با مخاطبان بالقوه‌اش را اکران عمومی نمی‌داند و به ماندگاری «غریب» بسیار امیدوار است.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم گفتگو ما با کارگردان فیلم «غریب» است که بیشتر رویکردهای محتوایی این فیلم سینمایی در بازنمایی تصویری از شهید محمد بروجردی را مورد توجه قرار داده است.

* در بخشی از صحبت‌های خود به تحول شخصیت محمد بروجردی در سال‌های بعد از انقلاب و در نظر گرفتن همه وجوه شخصیتی او در قبل و بعد از تحول برای رسیدن به برداشت درست از این شخصیت اشاره کردید. فارغ از این ماجرا و از منظر خودتان به‌عنوان راوی، با ارجاع به همان مثالی که درباره احتمال سانسور بخش‌هایی از نامه امیرالمومنین (ع) به مالک اشتر در رسانه‌های امروز به آن اشاره داشتید، آیا وجوهی آرمانی از شخصیت شهید بروجردی وجود داشت که به دلیل برخی تعارضات با آنچه امروز به‌عنوان نگاه رسمی در برخی سطوح مدیریتی وجود دارد، آن را نادیده گرفته باشید تا دچار سانسور شود؟

نه. در چارچوبی که تصمیم گرفته بودیم باید در قالب فیلم روایت کنیم، هر آنچه فکر می‌کردیم درست است را گفتیم اما خاطرم هست در طول کار بارها به‌صورت حضوری و یا تلفنی از سر صحنه به حامد عنقا می‌گفتم، «حامد حواست به کار هست؟» می‌گفت: نترس! می‌گفتم: «حامد این‌ها را نسازیم و بعد از فیلم دربیاورند؟» حتماً می‌فهمید نگرانی‌ام بابت کدام بخش‌های فیلم است. همان زمان می‌گفتم اگر بخواهند این‌ها را از فیلم خارج کنند، روایت‌مان اخته می‌شود. من واقعاً این نگرانی‌ها را داشتم. در عین حال همین اندازه را توانستیم روایت کنیم.

محمد بروجردی در راه‌پله با کسی صحبت می‌کرد و فرمانی می‌داد، او می‌گفت: «محمد نمی‌شه!» و بروجردی در پاسخ می‌گفت: «نمی‌شه واسه سوسنه!» این دوستان کاتولیک‌تر از پاپ از شنیدن این دیالوگ قاطی کرده بودند و می‌گفتند ای‌وای، بیایید ببینید که دارد بروجردی‌ای می‌سازند که می‌گوید «نمی‌شه واسه سوسنه!»

در یکی از سکانس‌ها، صرفاً به‌دلیل اصلاح ریتم کار، بخشی را کات زدیم و از فیلم خارج کردیم که الان در نسخه فعلی نیست. اما خاطرم هست زمانی که این سکانس را گرفته بودیم، عده‌ای از دوستان کاتولیک‌تر از پاپ که معتقد بودند شهید در آسمان به دنیا آمده و در آسمان هم باقی مانده و هیچ ارتباطی با زمین ندارد، نسبت به این دیالوگ خاص واقعاً حساس شده بودند.

این دیالوگ مربوط به صحنه‌ای بود که محمد بروجردی در راه‌پله با کسی صحبت می‌کرد و فرمانی می‌داد، او می‌گفت: «محمد نمی‌شه!» و بروجردی در پاسخ می‌گفت: «نمی‌شه واسه سوسنه!» این دوستان کاتولیک‌تر از پاپ از شنیدن این دیالوگ قاطی کرده بودند و می‌گفتند ای‌وای، بیایید ببینید که دارد بروجردی‌ای می‌سازند که می‌گوید «نمی‌شه واسه سوسنه!».

کسی هم نبود به این دوستان بگوید عزیزان من تا دو سال قبل از آنچه در فیلم شاهد هستیم، همه مردم این عبارت را به‌کار می‌بردند و بروجردی هم یکی از همان مردم بوده است. چرا فکر می‌کنید نباید بگوید «نمی‌شه واسه سوسنه!» البته من خودم به دلیل اصلاح ریتم بخش مربوط به این دیالوگ را کات زده‌ام اما می‌خواهم بگویم خیلی‌ها نسبت به این جزئیات حساس بودند…

* فکر می‌کنید اگر خودتان حذف نمی‌کردید، سانسور نمی‌شد؟!

نه. کسی این‌ها را درنمی‌آورد و سانسور نمی‌شود؛ «نمی‌شه واسه سوسنه» دیگر!

* ارجاعات و اشاراتی به‌خصوص در برخی سکانس‌ها و دیالوگ‌های فیلم هست که گویی در فیلم گنجانده شده تا مخاطب آن را با شرایط امروز تطبیق دهد. مانند سکانس مربوط به امر به معروف و بیدار کردن مردم برای نماز صبح که شاید برای برخی مخاطبان یادآور تندروی‌هایی مانند ماجرای سطل ماست در وقایع اخیر باشد. یا آن دیالوگ درخشان که می‌گوید «من بلدم بجنگم اما ابتدا باید بدانم با چه کسی می‌جنگم؟» که یادآور دوقطبی‌ها و دشمنی‌های بی‌حاصل این روزها در جامعه است. محاسبه‌ای برای این ارجاعات در متن فیلم داشتید؟

صادقانه می‌گویم که هر آن چیزی که در فیلم می‌بینید، مربوط به فیلمنامه اولیه است. اساساً نقطه شروع این اعتراضات و اتفاقات سال گذشته، دقیقاً روز نهم و یا دهم آغاز فیلمبرداری «غریب» بود. ما کار را با همین فیلم‌نامه آغاز کرده بود و واقعاً اینگونه نبود که بخواهیم براساس اتفاقات، تغییری در آن بدهیم. می‌توان گفت برخی از این صحنه‌ها، پیشگویی‌های حامد عنقا در مقام فیلمنامه‌نویس بوده است. این‌ها نکاتی بود که از ابتدا در فیلمنامه وجود داشت.

جامعه‌ای که بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن، ۱۰۰ میلیون تومان پول واریز می‌کنند برای خرید ماشینی که اصلاً نمی‌دانند چه هست، همان جامعه‌ای است که فکر می‌کند اگر اسنپ سوار نشود و یا پول آب و برقش را نپردازد، به دولت زیان مالی زده است! این‌ها همه از جنس یک دوگانگی در جامعه است

همین نکته هم کافی است که بگوییم ای کاش سیاستمداران، کمی بیشتر حواس‌شان به هنرمندان باشد و بپذیرند که گاهی هنرمندان می‌توانند پیشگویانه‌تر از شما حرکت کنند. هنرمندان می‌دانند که درد کجاست. گاهی شاید اگر حرف هنرمندان را بشنوید و گوش دهید، شاید جلوی خیلی از اتفاقات و آسیب‌ها گرفته شود. اما متأسفانه هنرمندان را کنار گذاشته‌اید و مدام خودتان تصمیم می‌گیرید و عمل می‌کنید. برخورد گروهی از مسئولان به معنای واقعی کلمه زورگویانه شده است. «زور» هیچ‌گاه خوب نیست. حتی اگر پدری به فرزندانش زور بگوید، اگر پسر یا دخترش خیلی او را دوست داشته باشند، خانه‌اش را ترک می‌کنند!

البته من به‌عنوان فیلمساز، تا دل‌تان بخواهد نسبت به همین جامعه امروز هم نقد دارم. درست است که گاهی در کلام مسئولان را مورد انتقاد قرار می‌دهیم، اما چرا نباید جامعه‌ام را نقد کنم؟ جامعه‌ای که بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن، ۱۰۰ میلیون تومان پول واریز می‌کنند برای خرید ماشینی که اصلاً نمی‌دانند چه هست، همان جامعه‌ای است که فکر می‌کند اگر اسنپ سوار نشود و یا پول آب و برقش را نپردازد، به دولت زیان مالی زده است! این‌ها همه از جنس یک دوگانگی در جامعه است. بخشی از مردم این جامعه دوست دارند با کار نکرده به پول برسند. این جامعه نمی‌تواند خودش را با جامعه ژاپن یا هر جامعه دیگری که کار و ارزش افزوده در آن اصل است، مقایسه کند.

دارم درباره کلیت صحبت می‌کنم و با معدود افرادی که اهل کار آفرینی هم هستند، کاری ندارم. اکثریت جامعه جوانان امروزمان، می‌خواهند در کمتر از دو سال، همه چیز داشته باشند. از آن طرف هم مسئولان به گونه‌ای عمل می‌کنند که حتی کسی که کار هم می‌کند، اگر ۳۰ سال بدود، نتواند یک ماشین برای خودش بخرد. به همین دلایل است که معتقدم اصلی‌ترین دلیل التهابات جامعه امروز ما، اقتصاد است. شاید بهانه‌هایی مانند حجاب و یا موارد دیگر هم مطرح شود اما بحث اصلی، همچنان اقتصاد است.

* اشاره خوبی به رویکرد نقادانه‌تان نسبت به جامعه و به تعبیری مردم داشتید. اگر بخواهیم از منظر شخصیت‌پردازی، کاراکترهای فیلم «غریب» را تحلیل کنیم، می‌توان هر یک را نمادی از یک گروه قلمداد کرد که در میان آن‌ها کاراکتر کژال با بازی پردیس پورعابدینی گویی مردمی را نمایندگی می‌کند که همان‌طور که در یکی از دیالوگ‌های خود می‌گوید، فارغ از هر زنده‌باد و مرده‌باد، فقط می‌خواهد زندگی کند؛ در یک نمای عمومی چرا حضور این «مردم عادی» در روایت «غریب» این اندازه اندک است و گویی به‌خصوص در میانه فیلم زیر سایه باقی جریانات در فیلم فراموش می‌شود؟

مجموع سکانس‌های کژال ۲۳ یا ۲۲ سکانس بود. اتفاقاً اخیراً گلایه‌هایی هم از قول حسام محمودی عزیز خواندم که درباره سهم اندک حضورش در فیلم بود. (توضیح مهر: در زمان انجام این مصاحبه زنده‌یاد محمودی هنوز در قید حیات بود و گلایه‌هایش درباره «غریب» تبدیل به تیتر رسانه‌ها شده بود) اصل ماجرا این است که این فیلم از ابتدا قرار بود روایت‌گر محمد بروجردی باشد و طبیعتاً نقش اول فیلم اوست‌. همه چیز باید در خدمت این شخصیت باشد و برای همین سهم پردیس این اندازه می‌شود. اما معتقدم در بزنگاه‌های درستی او را می‌بینیم.

وقتی داستان سراغ روایت جنگ می‌رود، دیگر جایی برای این کاراکتر نیست. از طرف دیگر حتی اگر بخواهیم همان نگاه نمادین را هم به این کاراکتر داشته باشیم، واقعیت این است که این مردم در واقعیت هم همین‌اندازه مهجور هستند. من نزدیک دو سال و نیم با مردم کردستان و در سنندج زندگی کرده‌ام. پیش از آنکه بخواهم «غریب» را بسازم و به بهانه ساخت سریال «سنجرخان» در آنجا زندگی کردم و از حدود دو سال و نیم، شاید فقط برای سه ماه در تهران بودم. باقی آن را در سنندج و نفس‌به‌نفس مردم کرد، سپری کردم. این مردم روزهای سختی که سپری کرده‌اند را فراموش نمی‌کنند. مردمی که در اوج درگیری‌ها حرف‌شان این بود که ما فقط می‌خواهیم نفس بکشیم اما ناگهان سروکله یک گروهک پیدا می‌شد و زندگی آن‌ها را به غارت می‌برد، از آن طرف گروه دیگری برای مقابله با آن گروهک می‌آمد. آن‌ها شرایطی داشتند که به معنای واقعی از جنگ ناراضی بودند و دوست نداشتند ادامه داشته باشد. این قشر، مردم زیادی بودند که نه آن زمان دیده شدند و نه امروز دیده می‌شوند.

این‌ها به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند اما نسبت به برخی اتفاقات دل‌چرکین شده‌اند. در فیلم دیالوگی هست که می‌گوید «عمر ظلم به کردستان به پدربزرگ‌های ما می‌رسد» چون واقعاً از زمان رضاخان در حق این جماعت ظلم شده و سوال این است که چرا؟ چرا بعد از ۴۲ سال از انقلاب هنوز برخی از مردم کردستان باید از امکانات اولیه محروم باشند. به‌خدا همه این‌ها درد است. چرا در مسیر کارآفرینی و احداث کارخانه در این استان گاهی سنگ‌اندازی‌هایی می‌شود که جلوی ایجاد اشتغال گرفته شود و جوان‌ها به سمت کول‌بری بروند؟ مردم در این مناطق چرا باید ناراضی باشند؟ این‌ها نقدهای اساسی است. ریشه همه این نارضایتی‌ها هم اقتصاد است.

* شما در این مصاحبه انتقادهای صریحی را مطرح می‌کنید. به‌عنوان یک فیلمساز، فیلم خود را هم یک اثر منتقدانه می‌دانید؟

من در فیلم «غریب» هم منتقد هستم. اگر محمد بروجردی زمانی یکی از مسئولان جمهوری اسلامی بوده است، پرداختن به او و تکریم او به این معنا نیست که نقدی به مسئولان امروز جمهوری اسلامی ایران وارد نیست. محسن مخملباف در این مملکت زمانی جایگاهی داشت و امروز وضعیت دیگری دارد. مسعود ده‌نمکی زمانی به‌گونه‌ای رفتار می‌کرد و پنج سال بعدش به‌کل تغییر کرد. شما یک جامعه را در هر دهه می‌توانید تحلیل کنید و به چالش بکشید. به من نوعی نمی‌توانید بگویید چرا ۴۰ سال پیش ازدواج کرده‌ای در حالی که امروز اعتقاد داری هنرمندان نباید ازدواج کنند چرا که خانواده‌شان را اذیت می‌کنند (می‌خندد)!

مواضع من دوگانه نیست. من منتقد هر دو طیف هستم و حتی منتقد خودم هم هستم. اساساً اگر نقد را از جامعه‌ای حذف کنید، فساد ایجاد می‌شود. حتی یک پدر اگر در یک خانواده بخواهد هر کاری که دلش خواست بکند، یکجایی به دیکتاتوری می‌رسد و پیش خودش هم احساس می‌کند همه اعضای خانواده راضی هستند

مواضع من دوگانه نیست. من منتقد هر دو طیف هستم و حتی منتقد خودم هم هستم. اساساً اگر نقد را از جامعه‌ای حذف کنید، فساد ایجاد می‌شود. حتی یک پدر اگر در یک خانواده بخواهد هر کاری که دلش خواست بکند، یکجایی به دیکتاتوری می‌رسد و پیش خودش هم احساس می‌کند همه اعضای خانواده راضی هستند. باید اشتباهات این پدر را هم در همان خانواده گفت. نقد اصلاً چیز بدی نیست.

آن چیزی که در ابتدای همین گفتگو درباره رصد نظرات مخالفم گفتم، بابت همین مسئله بود. باید گاهی ببینم آیا دارم خارج از خط حرکت می‌کنم یا درست پیش می‌رود. در عرصه کارگردانی از جایی به بعد از طریق همین نقدها متوجه شدم که گویی در چند سال گذشته خارج از خط حرکت کرده‌ام. حضور در سنندج و خلوت دوساله‌ای که آنجا داشتم باعث شد به خودم بازگردم و به این سوال فکر کنم که لطیفی تو اصلاً برای چه فیلم می‌سازی؟ با خودم گفتم یا نساز و اجازه بده فیلمسازان جوان بسازند، یا اگر می‌خواهی بسازی، با همان انرژی جوانی‌ات پای کار برو نه اینکه برای پول بخواهی کاری را انجام دهی. به خودم نهیب زدم که باید خودت را خرج کارت کنی.

من در سن ۶۰ سالگی برای ساخت «غریب» سرمای ۹ درجه زیر صفر را تجربه کردم و شب تا صبح کار کردم. با خودم می‌گفتم تو نباید به خاطر سرمای هوا، کارت را سرسری انجام دهی. اینجاست که می‌گویم همه ما باید نقد شویم. ساخت «غریب» با توجه به امکاناتی که داشتیم چیزی شبیه معجزه بود و معجزه مهمتر به نظر من ساخته شدن «سنجرخان» است! من با همین بودجه فیلم «غریب»، ۲۴ قسمت سریال تاریخی ساخته‌ام و این واقعاً غیرقابل‌باور است! در عین اینکه این میزان هم مورد اذیت و آزار مدیران قرار گرفته‌ام.

* یکی از حواشی فیلم «غریب» در فرآیند حضور در جشنواره غیبت نام بابک حمیدیان در فهرست نامزدهای بهترین بازیگری بود که در همان ایام جشنواره هم مورد سوال رسانه‌ها قرار گرفت.

معتقدم این یک موضع‌گیری کاملاً سیاسی است و دلیلش هم این است که جشنواره در روزهای عجیب و غریبی برگزار می‌شد. در آن مقطع موضع‌گیری‌هایی علیه جشنواره بود و بسیاری از بچه‌ها تحت تأثیر فشارهای بیرونی قرار داشتند. خیلی از بازیگران به‌رغم میل باطنی خود برای حضور در جشنواره، ناگزیر می‌شدند که حضور نداشته باشند. مثل مورد کیومرث پوراحمد که خودش اعلام کرد نمی‌خواهد فیلمش در جشنواره باشد اما با نظر تهیه‌کننده‌اش فیلم به جشنواره فرستاده شد. نظر من این است که احتمالاً همین جریانات در عدم ورود نام بابک حمیدیان به فهرست نامزدهای بازیگری تأثیر داشته است.

من شخصاً معتقدم با جایزه دادن یا ندادن، چیزی به ارزش‌های بازیگری بابک حمیدیان اضافه یا از آن کم نمی‌شود. نقش‌آفرینی او به خوبی دیده شده است و حتی دو سه نفر از منتقدان منتسب به جریان اصلاح‌طلبی وقتی فیلم را دیدند، می‌گفتند نتیجه داوری جشنواره حیرت‌انگیز بوده است. درست است که بیشتر جوایز جشنواره به نام فیلم «غریب» اهدا شد اما سمت و سوی اصلی داوری‌ها را جوایزی مانند بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری معین می‌کند. شاید داوران حتی با نگاه دوستانه گفته‌اند اگر این جوایز را هم به «غریب» بدهیم، تعداد جوایزش بالا می‌رود و این برای خود فیلم بد است‌!

من واقعاً از آنچه پشت درهای بسته گذشته خبر ندارم و دوست هم ندارم که از آن خبر داشته باشم! من اساساً دوست دارم جشنواره فیلم فجر به‌صورت غیررقابتی برگزار شود و سال‌هاست که این نظرم را اعلام می‌کنم. چرا باید همیشه این جشنواره با دشمنی برگزار شود؟ ابتدای جشنواره همه می‌خندند اما پایانش همه ناراحت هستند غیر از یک نفر! این چه کاری است؟ چه ایرادی دارد در کنار یکدیگر محصولات یک سال سینمای ایران را ببینیم و برای هم دست بزنیم؟ به همین دلیل وقتی هم که خودم فیلمی را به جشنواره می‌دهم، ملاک برایم نتیجه داوری‌ها نیست. درباره بابک حمیدیان اما دلگیر شدم برای آنکه حتی نامزد هم نشد!

من اساساً دوست دارم جشنواره فیلم فجر به‌صورت غیررقابتی برگزار شود و سال‌هاست که این نظرم را اعلام می‌کنم. چرا باید همیشه این جشنواره با دشمنی برگزار شود؟ ابتدای جشنواره همه می‌خندند اما پایانش همه ناراحت هستند غیر از یک نفر! این چه کاری است؟

* اتفاقاً ابهام اصلی هم همین است!

این جزو حقوق بازیگر فیلمم است و اگر حق خودم بود اساساً درباره‌اش حرف هم نمی‌زدم. حتی بازی مهران احمدی را هم در این فیلم حیرت‌انگیز می‌دانم.

* در ایام بعد از جشنواره ارتباطی با بابک حمیدیان داشتید تا بدانید حس و حال خودش نسبت به این اتفاق چه بود؟

من تا همین امروز هیچ صحبتی با بابک حمیدیان نداشته‌ام. به‌نظرم بهتر بود اجازه بدهم کمی در آرامش باشد.

* کمی به عقب برویم و از ماجرای انتخاب بابک حمیدیان برای این نقش مهم بگویید. به نظر می‌رسد او خیلی فراتر از یک بازیگر، کاراکتر محمد بروجردی را درک و اجرا کرده است.

من احساس می‌کردم وقتی از بابک حمیدیان برای این نقش دعوت کنیم، به‌عنوان یک بازیگر پاسخ منفی بدهد. این انتظار را واقعاً داشتم. اما وقتی پیشنهاد مطرح شد متوجه شدیم او سال‌ها در انتظار ایفای این نقش بوده است. خودش می‌گفت، سال‌ها هر بار از اتوبان کردستان رد می‌شده و تصویر شهید بروجردی را می‌دیده، دوست داشته است نقش او را بازی کند و وقتی این پیشنهاد را دادیم حتی شوک شده بود که واقعاً آرزویش برآورده شده است.

بابک بلادرنگ این پیشنهاد را پذیرفت و همه چیز از اینجا آغاز شد. او طوری با این نقش ارتباط برقرار کرد که در لحظاتی از پشت صحنه اگر دوربین می‌گذاشتم و حال و هوای او را ضبط می‌کردم، کسی باور نمی‌کرد که او بابک حمیدیان است. گویی اصلاً متوجه اتفاقاتی که قرار بود با آن مواجه شود و مثلاً لباس خاکی یا گلی شود، نبود. حتی در تمرینات مربوط به پیش از آغاز کار مدام پیشنهادهایی را مطرح می‌کرد و مدام با خودش کار می‌کرد. با نزدیکان شهید ارتباط نزدیک گرفت تا به نقش برسد. در حین ضبط هم خیلی نیازی به هدایت و کارگردانی من نداشت و عموماً درست نقشش را ایفا می‌کرد. بروجردی فیلم «غریب» را به معنای واقعی بابک حمیدیان خلق کرد.

* اشاره‌ای داشتید درباره سکانس‌های اضافه فیلم «غریب» که برای اکران عمومی آن را کوتاه کردید. امکان دارد با افزود آن سکانس‌ها فیلم در قالب مینی‌سریال در شبکه خانگی عرضه شود؟

امیدوارم این اتفاق بیفتد. البته باید ببینید آقای عنقا چقدر می‌تواند بودجه به این کار اختصاص دهد. چراکه این سکانس‌ها زمانی حذف شده است که به صداگذاری و موسیقی نرسیده بودیم و استفاده از آن‌ها نیاز به هزینه‌های پس‌تولید مجدد دارد. امید دارم این هزینه تأمین شود و روایت ۱۶۰ دقیقه‌ای ما در قالب چهار قسمت ۴۰ دقیقه‌ای تبدیل به یک مینی‌سریال شود.

* نکته‌ای درباره مواد تبلیغاتی فیلم مطرح بود مبنی‌بر اینکه چرا آن‌گونه که باید به‌خصوص در پوسترهای اولیه و تیزرهای فیلم روی شخصیت محمد بروجردی به‌عنوان یک فرمانده جنگ تأکید نشده و حتی در برخی پوسترها شاهد حضور این کاراکتر با لباس شخصی هستیم. تعمدی در این نگاه در تبلیغات فیلم داشتید؟

فرآیند عرضه یک فیلم دو بخش کاملاً مجزا دارد، یکی تهیه و دیگری پخش. پخش اساساً کار خودش را می‌کند و دفتر پخش شاید نظر بخواهد اما طبیعتاً ریزه‌کاری‌ها و ایده‌هایی هم برای کار خودش دارد. ابتدا حتی خیلی روی فضای جنگی فیلم هم مانور نمی‌دادند. در عین حال معتقدم امروز، کسی که به سینما می‌رود خیلی دیگر به پوستر و سردر سینما کاری ندارد. یا درباره فیلم دهان‌به‌دهان چیزهایی شنیده یا در شبکه‌های اجتماعی درباره آن خوانده است و می‌داند قرار است چه فیلمی را در سینما ببیند. در فرآیند طراحی تبلیغات فیلم، کارگردان کنار است و شاید صرفاً نظراتی از من گرفته باشند.

تفاهم فارابی و دانشگاه تهران

بنیاد سینمایی فارابی و دانشکده تجارت و مالیه دانشگاه تهران به منظور آموزش مدیریت منابع تولید و ارتقای سطح سواد مالی در این حوزه تفاهم‌نامه همکاری امضا کردند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و هاشم آقازاده رییس دانشکده تجارت و مالیه دانشگاه تهران ضمن گفت‌وگو در خصوص راه‌های گسترش تبادلات علمی نهاد ملی سینمای ایران با دانشگاه تهران، تفاهم‌نامه همکاری در زمینه برگزاری دوره‌های جامع علمی به امضا رساندند.

هاشم آقازاده رییس دانشکده تجارت و مالیه دانشگاه تهران در ابتدای این نشست با اشاره به فعالیت‌های تأثیرگذار فارابی در حوزه سینما بیان کرد: بنیاد سینمایی فارابی سال‌هاست با آثار ارزشمند خود در سینمای ایران می‌درخشد و همیشه در عرصه تاریخ و فرهنگ و هنر کشور نیز تاثیرگذار بوده است.

وی افزود: دانشکده تجارت و مالیه دانشگاه تهران بیش از یک سال است آغاز به کار کرده اما عملکرد آن در قد و قواره دانشکده‌های قدیمی و به اصطلاح جا افتاده دانشگاه تهران ظهور و بروز یافته و این هم به لطف خداوند و هم زحمات دوستان و همکارانمان بوده است. همچنین تعداد تفاهم‌نامه‌هایمان با سایر مراکز و نهادها به ۶۰ مجموعه رسیده است که همه نهادها نظیر بنیاد سینمایی فارابی از مجموعه‌های تاثیرگذار هستند.

سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نیز عنوان کرد: اساساً انجام امور تأسیسی در نهادهای قدیمی کار بسیار سختی است و زحمات شما قابل تحسین است. دانشکده امور مالیاتی و تجارت بین‌الملل دانشگاه تهران موضوعات و سرفصل‌های تخصصی مهمی را دنبال می‌کند که همکاری با این مجموعه علمی برای نهاد ملی سینمای ایران در عملیاتی سازی ریل گذاری جدید سینما حائز اهمیت است.

وی با تشریح برنامه‌های همکاری متقابل فارابی و دانشکده تجارت و مالیه عنوان کرد: در افق همکاری نهاد ملی سینمای ملی ایران با این مرکز علمی سه موضوع قابل پیگیری است. نخست راه‌اندازی و برگزاری دوره‌های آموزشی مستمر در حوزه اقتصاد سینما و آموزش MBA و DBA به سینماگران و مدیران سینما توسط دانشکده امور مالیاتی و تجارت بین‌الملل است. مساله بعدی تقویت اکوسیستم نوآوری سینما با همراهی دانشکده امور مالیاتی و تجارت بین‌الملل دانشگاه تهران است که می‌تواند در حوزه نوآوری سینما به ما کمک کند.

وی افزود: این همکاری همچنین می‌تواند به خلق ایده‌های فیلمسازی در خصوص ارتقاء سواد مالی منجر شود.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی از راه اندازی رویدادی ویژه با موضوع ایده پردازی ساخت آثار سینمایی با محوریت سواد مالی در همکاری نهاد ملی سینمای ایران با دانشکده تجارت و مالیه دانشگاه تهران خبر داد و گفت: مدل این همکاری، شبیه به رویداد «سینماسلامت» تعریف خواهد شد، رویدادی که نتیجه محور بود و خروجی آن به زودی تبدیل به فیلمنامه‌های قابل تولید در سینما خواهد شد، بنابراین خروجی این رویداد مشترک نیز منجر به خلق ایده‌ها و طرح‌هایی در حوزه سواد مالی و موضوعات اقتصادی خواهد بود.

رائد فریدزاده معاون امور بین‌الملل و توسعه بازارهای خارجی بنیاد سینمایی فارابی، علیرضا حقیقی قریب مشاور مدیرعامل و سرپرست معاونت توسعه اقتصاد سینمای فارابی، احسان هوشیارگر مدیر روابط عمومی فارابی، آصف کریمی معاون پژوهشی و فناوری دانشکده امور مالیاتی و تجارت بین‌الملل، شیرمراد مرزبان معاون اداری مالی دانشکده امور مالیاتی و تجارت بین‌الملل دانشگاه تهران نیز در این نشست حضور داشتند.

داوران بین الملل جشنواره ایثار

گروه‌های داوری بخش فیلمنامه و مستند، داستانی کوتاه، نماهنگ و پویانمایی نخستین جشنواره بین المللی فیلم و فیلمنامه ایثار معرفی شدند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، گروه‌های داوری بخش فیلمنامه و مستند، داستانی کوتاه، نماهنگ و پویانمایی نخستین جشنواره بین المللی فیلم و فیلمنامه ایثار معرفی شدند.دو گروه داوری نخستین جشنواره بین المللی فیلم و فیلمنامه ایثار متشکل از حسین خورشیدی، علیرضا سربخش و محمدرضا کریمی صارمی در بخش مسابقه فیلمنامه و سعید الهی، محمدرضا عرب، محمد علی فارسی، اسماعیل شرعی و محمد زین العابدینی در بخش مسابقه فیلم‌های داستانی کوتاه، نماهنگ و پویانمایی معرفی شدند.به گزارش امور ارتباطات رسانه ای و روابط عمومی نخستین جشنواره بین المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار، گروه داوری بخش مسابقه فیلمنامه متشکل از حسین خورشیدی، فیلمنامه‌نویس و مدیر فرهنگی، نگارنده فیلمنامه «قطعه‌ای از بهشت» و «روزهای آتش در دهه هفتاد» که در سوابق وی مشارکت در نگارش فیلمنامه‌های «دیده‌بان»، «مهاجر»، «کرخه تا راین» و «حامد» مؤلف چندین عنوان داستان و رمان دفاع مقدس نیز به چشم می خورد به همراه علیرضا سربخش، کارشناس و مدیر فرهنگی ، نویسنده تهیه کننده و مدیر عامل مؤسسه سینمایی جانبازان و محمدرضا کریمی صارمی، تهیه کننده و مدیر فرهنگی، طراح و بنیانگذار جشنواره بین المللی پویانمایی تهران که در سوابق وی مدیر کلی امور سینمایی و تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و معاونت تولید کانون نیز به چشم می خورد داوری ۴۰ فیلمنامه راه یافته به مرحله نهایی را بر عهده دارند.بر پایه این گزارش گروه داوری بخش فیلمهای مستند، داستانی کوتاه، نماهنگ و پویانمایی جشنواره متشکل از: سعید الهی، کارشناس حوزه فرهنگ و رسانه تحلیلگر سینما که در طول سال‌های اخیر تهیه کنندگی آثار مستندی همچون: ۲۲/۲۲، سایه‌های سمی، زومرهای ایرانی را بر عهده داشته به همراه محمدرضا عرب، کارگردان، مستندساز، تهیه‌کننده، فیلمنامه‌نویس و عکاس که در کارنامه کاری وی کارگردانی و تهیه کنندگی فیلم‌های سینمایی، چندین مجموعه مستند تلویزیونی و برپایی چندین نمایشگاه عکس به چشم می‌خورد، محمد علی فارسی کارگردان مجموعه های مستند که ساخت فیلم را با دوران دفاع مقدس آغاز کرد و هرچند در ابتدا علاقمند به حوزه عکاسی بود، اما در جبهه های جنگ دوربین به دست گرفت و مستندهای بسیاری درباره جنگ ساخت و پس از شهادت شهید آوینی در بهار سال ۷۲ مسئولیت معاونت تولید موسسه روایت فتح را تا سال ۸۱ عهده دار شد.همچنین اسماعیل شرعی ، تصویربردار, مدیر تولید, انیماتور استاپ موشن, طراح شخصیت, مدیر تولید بیش از بیست و پنج هزار دقیقه تولید انیمیشن با تکنیک های مختلف از سا ل ۷۳ تاکنون که کارگردانی بیش از یکصد و پنجاه کار مستند و داستانی تلویزیونی در شبکه دوم سیما وتولید بیش از بیست کار کوتاه انیمیشن را نیز بر عهده داشته و مدرس رشته انیمیشن در دانشکده صدا و سیماست و محمد زین العابدینی،تهیه‌کننده، کارگردان، مشاور فیلمنامه‌نویسی و مدیر تاسیس شبکه مستند سیما که در سوابق وی مدیریت گروه مستند شبکه چهارم تلویزیون و قائم مقامی این شبکه نیز به چشم می خورد داوری ۴۱ اثر راه یافته به مرحله نهایی این بخش را بر عهده دارند.مرحله نهایی نخستین جشنواره بین المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار با دبیری فرهاد مختاری از ۲۹ اردیبهشت تا سوم خرداد ماه امسال از سوی اداره کل امور هنری معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری شهرداری مشهد و استانداری خراسان رضوی در مشهد مقدس برگزار می شود.

بلای مکتب‌زدایی در سینما

جواد شمقدری کارگردان سینما و رئیس پیشین سازمان سینمایی گفت: خطر تولیدات ظاهراً دینی و ارزشی که برخی واقعیت های انقلاب را تحریف می کنند کمتر از فتنه ها نیست؛ ما نباید کاری کنیم که نسل جوان که در آن روزگار نبوده فکر کند واقعیت تاریخی آن چیزی است که در برخی از این فیلم ها روایت می شود! این نوع فیلم ها بعضا بر ضد مقوله جهاد تبیین است و نوعی ایدئولوژی زدایی و مکتب گریزی بلای جان سینمای انقلاب و دفاع مقدس شده است.

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم سینمایی «توفان شن» در گفتگو با سینما پرس، گفت: فیلم هایی که ظاهر ارزشی اما محتوای نامناسب دارند می توانند در دراز مدت به ضد خودشان بدل شوند. این اتفاق بسیار تلخ است که سینمای جمهوری اسلامی ایران مانند شبکه های معاند که تاریخ انقلاب را تحریف می کنند بیاید و به اسم تولید فیلم درباره وقایع دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… واقعیت ها را تحریف کند.

وی ادامه داد: این تحریف واقعیت ها می تواند سال ها بعد بسیار خطرناک تر از آنچه می توانیم متصور شویم جلوه کرده و اثرگذار شود. این برنامه ای است که دشمن در پی آن است. دشمن به مرور می خواهد استحاله فرهنگی را به نتیجه برساند و این بسیار خطرناک است. باید به یکایک مسئولان و سیاست گذاران فرهنگی و سینمایی کشور هشدار جدی داده شود تا برگردند و ببینند کجای راه شان را خطا رفته اند که امروز به چنین فرآیندی رسیده ایم!

شمقدری در همین راستا متذکر شد: اجازه داده شد برخی افراد بدون رجوع به منابع اصلی وقایع دست به تولید آثاری در خصوص دفاع مقدس و انقلاب اسلامی بزنند. نسلی که از نزدیک تجربه حضور در دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را داشته با حرکت های کاملاً خام و غیراخلاقی کنار زده شده اند و جوان هایی را که بعضا شناخت منطقی و مبنایی از تاریخ انقلاب ندارند میدان دار کرده اند.

این سینماگر یادآور شد: نسل ما با اندیشه شهید مطهری رشد پیدا کرده بود اما آیا نسلی که امروز در سینما می بینیم در این فضای فرهنگی و مطالعاتی قرار گرفته؟ اجازه داده شد این نسل جوان بدون پشتوانه فکری و مکتبی و عقیدتی بیایند و فیلم انقلابی بسازند که خروجی اش این می شود که بعضا تحت تاثیر القائات دشمن کارشان را پیگیری می کنند.

کارگردان فیلم های سینمایی «بر بال فرشتگان» تصریح کرد: حتی ممکن است بعضاً مواردی باشد که فیلمسازی عامدانه این کار را کرده و این وظیفه دستگاه های امنیتی است که آن ها را شناسایی کنند. حداقل بودجه بیت المال که متعلق به امت شهیدپرور ایران اسلامی است نباید بر ضد آرمان های اسلام و انقلاب اسلامی به کار گرفته شود و با هدر دادن آن آثاری به اسم کالای فرهنگی و هنری تولید شود!

شمقدری با بیان اینکه آفت سهل انگاری سینما را فرا گرفته است تأکید کرد: وقتی فیلمی طنز در سینمای ایران رتبه یک فروش را پیدا می کند و فاصله زیادی با فیلم های دیگر دارد و «غریب» که سر جمع بهترین فیلم جشنواره است مخاطب محدودی دارد زنگ خطر و هشدار جدی برای یکایک دلسوزان فضای فرهنگی و اخلاقی و معنوی کشور است.

وی در ادامه این گفتگو اظهار داشت: ما پیش از این هم در تاریخ سینمای ایران یک بار شاهد سقوط بوده ایم! در سال ۱۳۵۶ درست یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آنقدر ابتذال در سینمای ایران اوج گرفته بود که آغاز سقوط برای سینما را فراهم کرد و دوباره امروزه بعد از گذشت این همه سال این زنگ خطر مجدداً در سینمای کشورمان به صدا درآمده است و ما شاهد آغازی برای سقوط سینما هستیم!

شمقدری در همین ارتباط با بیان اینکه شناسنامه سینمای ایران در سال های بعد انقلاب اخلاق گرایی و توجه به امور انسانی و ارزشی شناخته می شد گفت: متأسفانه امروزه سینما دچار هجویات و قصه ها و روابط ناهنجاری شده که مخاطب هم می آید و آن فیلم ها را می بیند و کف و سوت می زند و فیلم ها هم رقم های بالایی فروش دارند و همین فروش بالا برایشان تبلیغ می شود تا دیگران هم بیایند و چنین آثاری را بسازند و کم کم ابعاد فاجعه آنقدر گسترده می شود که این آفت به رسانه ملی هم کشانده می شود.

این سینماگر انقلابی با طرح این پرسش که ما باید ببنیم چرا فیلم های ارزشی مهجور واقع می شوند متذکر شد: نقش سیاست گذاران و مدیران فرهنگی را در این عرصه نمی توان نادیده گرفت. بی شک آن ها آینده نگری و پیش بینی نداشتند و با نوع حمایت های غلط شان چنین شرایطی را رقم زدند که امروزه این آفت پیدا شده و چنین فیلم هایی مورد استقبال مردم قرار می گیرند.

وی افزود: بسیاری از فیلم های به ظاهر ارزشی ما گرفتار فرم گرایی شده اند و از جهت محتوا دچار آفت های متعدد هستند؛ این هشدار را چند سال قبل ما دادیم که فیلم ها در ظاهر انقلابی عرضه می شود اما از جهت محتوایی بعضاً به ضد خود تبدیل شده اند اما اسفا که گوش شنوایی برای شنیدن حرف ها وجود نداشت.

این کارگردان سینما تأکید کرد: ما اگر خوش بین باشیم و نگوییم که این آفت ها هدایت شده هستند حداقل آن است که سهل انگاری مدیران باعث به وجود آمدن شان شده! مثلاً در فیلم «تنگه ابوقریب» این هشدار داده شد که از فضای معنویت و نگاه دینی و مکتبی که در بین رزمنده ها وجود داشت اثری دیده نمی شود و این فیلم یک اکشن تهی و خالی از محتوا است که در نوع شکل ظاهری اش به ضد خودش تبدیل شده و احساس می شود مدیریت جنگ دچار ضعف جدی بوده است که این ها به راحتی قربانی می شوند.

شمقدری در همین راستا به اشاره به فیلم های دیگر گفت: همچنین فیلم هایی درباره منافقین ساخته شد که اتفاق خوبی بود اما سازنده اثر به نوعی تلاش می کرد که جریان منافقین و جریان مقابل منافقین که حزب اللهی ها هستند را به صورت مساوی در کفه ترازو قرار داده و حتی گاهی کفه ترازو به نفع منافقین سنگین شود. این آفت است چطور این ها را متوجه نیستند؟
وی افزود: در «ماجرای نیمروز ۲» وقتی قهرمان فیلم در انتهای فیلم اسلحه اش را می گذارد و می رود جز پیام منفی چه چیزی دارد؟ چطور مسئولان سازمان اوج متوجه این خطا نیستند؟ در فیلم «ضد» ظاهراً خواستند حادثه هفتم تیر را زنده کنند اما در نهایت با نقش اصلی فیلم که منافق است همذات پنداری می کنیم و راحت از کنار شهید شدن دکتر بهشتی و یارانش می گذریم این حادثه تراژیک عواطف ما را بر نمی انگیزاند چطور مسئولان حوزه هنری این را نمی فهمند؟

این کارشناس فرهنگی در پایان این گفتگو افزود: نوعی ایدئولوژی گریزی و مکتب زدایی بلای جان آثار انقلابی و دفاع مقدس شده ، این خطاها بخشودنی نیست! در «هناس» این آفت به گونه ای دیگر وجود دارد. «اتاقک گلی» نیز تا حدی در این ضعف گرفتار شده است. باید دید چه زمینه هایی باعث شده در آثار انقلابی که با هدف جهاد تبیین ساخته شده این آفتها وجود دارد و گویا هیچ کس متوجه این خطاها و راه درمانش نیست. این زنگ خطر به صدا درآمده و باید این بیماری شناسایی شود و نسبت به رفع آن و حلاجی اش جلسات متعدد گذاشته شود تا هرچه سریع تر بساط این نوع فیلم ها که یکی به نعل و یکی به میخ می کوبند از جریان سینمای انقلابی کشورمان جمع شوند.

سینما کتاب موفق می‌شود؟

آثار سینمایی، فیلم کوتاه، انیمیشن و مستند همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب به طور رایگان اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، مهدی طاهری مدیر سینما سیار انجمن سینمای جوانان ایران از اکران آثار سینمایی، فیلم کوتاه، انیمیشن و مستند همزمان با برگزاری سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران خبر داد و گفت: مجموعه سینما سیار انجمن سینمای جوانان ایران با شعار «سینمایی به وسعت ایران» همواره در تلاش است تا در موقعیت ها و فضاهای مختلفی که امکان اکران آثار سینمایی باشد اقدام نماید، اکنون هم فرصت اکران در نمایشگاه کتاب ایجاد شده که امیدواریم کتاب دوستان در کنار بازدید و خرید از نمایشگاه لحظاتی را در کنار ما به تماشا بنشینند.

وی افزود: علاقه مندان به تماشای آثار سینمای می توانند به صورت رایگان از این ظرفیت بهره مند شوند و به همین منظور هر فرد می‌تواند تا ۲ بلیط را در سایت سینما سیار به نشانی www.cinemasayar.ir مراجعه کنند و با وارد کردن اطلاعات خواسته شده بلیط خود را رزرو کنند.

طاهری در ادامه با اشاره با فضای مناسب نمایشگاه برای اکران آثار سینمایی گفت: ظرفیت ما برای پذیرش مخاطبان اندکی محدود است و حتما باید پیش ا حضور رزرو انجام شود، هرچند در صورت وجود ظرفیت میزبان علاقه مندان حاضر در نمایشگاه هم خواهیم بود.

جدول نمایش آثار سینمایی، کوتاه و مستند در سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران/ ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

نمایش فیلم مستند و بزرگداشت فرهیختگان و صنعت نشر

۱- مستند شخصیت‌نگار: روشنای زندگی (زندگی علامه محمد تقی جعفری)

۲- مستند شخصیت‌نگار: آن زمستان (زندگی آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی)

۳- مستند شخصیت‌نگار: هیچ‌کس منتظرت نیست (نگاهی به زندگی زنان)

۴- مستند شخصیت‌نگار: فرزانه فروتن مدار ما (زندگی ایرج افشار، ‌شناس، مصحح و پژوهشگر)

۵- مستند شخصیت‌نگار: و اما نامبرده (زندگی محمدحسن اسلام‌پناه؛ صحاف کرمانی، مصحح و پژوهشگر)

۶-مستند شخصیت‌نگار: آثار عجم (زندگی فرصت‌الدوله شیرازی مولف آثار عجم، بحور الالحان و …)

۷- مستند شخصیت‌نگار: شازده حمام (زندگی محمدحسین پاپلی‌یزدی، جغرافی‌دان، پژوهشگر)

۸- مستند شخصیت‌نگار: هفت آسمان (زندگی نصرالله مردانی شاعر و چهره ماندگار ادبیات )

۹- مستند شخصیت‌نگار: شناسای دل (زندگی دکتر حسن انوری، سرپرست تألیف فرهنگ بزرگ سخن، مصحّح گلستان سعدی)

۱۰- مستند شخصیت‌نگار: چونان سرو (زندگی دکتر محمد علیاسلامی ندوشن، شاعر، منتقد

۱۱- مستند شخصیت‌نگار: متولد آذر (زندگی مرتضی سرهنگی چهره برگزیده هنر انقلاب و پژوهشگر پیشکسوت دفاع مقدس)

تماشای رایگان فیلم در سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران

مهدی آذرپندار، رئیس انجمن سینمای جوانان ایران گفت: بعد از نمایش هر فیلم، نشست‌هایی را درباره فیلم و رابطه بین سینما و کتاب و نیز معرفی کتاب‌های مرتبط با فیلم بین کارشناسان برگزار خواهیم کرد.

به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مهدی آذرپندار، رئیس انجمن سینمای جوانان ایران در گفت‌وگو با ایبنا در خصوص جزئیات غرفه «سینما کتاب» در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ عنوان کرد: مجموعه انجمن سینمای جوانان به‌عنوان بزرگ‌ترین مدرسه سینمایی ایران و یکی از بزرگ‌ترین مدارس سینمایی دنیا مسلماً نمی‌تواند از مقوله کتاب و پژوهش جدا باشد. وقتی بزرگ‌ترین رویداد حوزه کتاب کشور، یعنی نمایشگاه کتاب، برگزار می‌شود انجمن سینمای جوانان هم به‌عنوان غرفه‌دار و هم به‌عنوان یک مشتری فضای کتاب، به‌خصوص در حوزه سینما، خودش را ملزم به مشارکت می‌داند.

وی افزود: امسال تفاهم‌نامه‌ای که بین انجمن سینمای جوانان و خانه کتاب شکل گرفت و اتفاق بسیار خوبی بود باعث شد ما غرفه‌ای را با عنوان «سینما کتاب» در نمایشگاه کتاب داشته باشیم. همانطور که خانه کتاب ملزم شد تا در جشنواره فیلم کوتاه تهران غرفه داشته باشد و باعث شد از فرصت‌ها و در واقع رویدادها استفاده کنیم که یک آشتی بین اهالی سینما و حوزه کتاب برقرار شود. در گذشته هم اهتمام بر این بود که حوزه اقتباس جدی گرفته شود و در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم همیشه جایزه ویژه‌ای برای اقتباس بوده است. خانه کتاب هم سال گذشته جایزه ویژه اقتباس را در بخش‌های جنبی جشنواره و در اختتامیه اهدا کرد. البته در گذشته هم این جایزه ویژه اقتباس بوده اما فراموش شده بود که خوشبختانه امسال به‌همت آقای علی رمضانی احیا شد.

آذرپندار تصریح کرد: با توجه به اینکه مجموعه انجمن سینمای جوانان انتشارات هم دارد و ما تولید کتاب هم داریم به همین جهت حضور ما در نمایشگاه کتاب کمک می‌کند بتوانیم با کسانی که در حوزه سینما و آموزش سینما فعالیت دارند ملاقات چهره‌به‌چهره حضوری داشته باشیم. در این رویداد ما می‌توانیم در مورد آخرین تحولات حوزه نشر و فیلم کوتاه گفت‌و‌گو داشته باشیم و از این فرصت برای تعامل با علاقه‌مندان حوزه کتاب و فیلم کوتاه استفاده کنیم.

مهدی آذرپندار در خصوص پخش فیلم گفت: به‌کمک ظرفیتی که سینما سیار انجمن سینمای جوانان در اختیار ما قرار داده سانس‌های مختلفی را تدارک دیده‌ایم؛ به ویژه برای فیلم‌هایی که فضای اقتباسی دارند و به‌نوعی اقتباس از واقعیت، تاریخ شفاهی یا اقتباس مشخص از یک کتاب هستند؛ برای مثال فیلم غریب که به‌طور مشخص اقتباس از چند کتاب راجع به شهید بروجردی است. در تنظیم برنامه‌های این رویداد به فیلم‌های کودک، فیلم‌های کوتاه اقتباسی، مستندهای اقتباسی و فیلم بلند توجه کرده‌ایم.

رئیس انجمن سینمای جوانان ایران در رابطه با کتاب‌های انتشارات عنوان کرد: یکی‌دو عنوان کتاب جدید داریم اما برنامه‌های رونمایی کتاب‌ها معمولاً در جشنواره فیلم کوتاه تهران اتفاق می‌افتد و نمایشگاه کتاب بیشتر محل عرضه است. در تلاشیم نویسندگان این کتاب‌ها بیایند و نشست‌های نقد و بررسی داشته باشیم. بعد از نمایش فیلم، نشست‌هایی را بین کارشناسان در مورد کتاب و فیلم و رابطه بین سینما و کتاب و نیز معرفی کتاب‌های مرتبط با فیلم برگزار خواهیم کرد. این برنامه با هدف بررسی ظرفیت‌های اقتباس و اشاره مشخص به کتابی که از آن اقتباس شده در نظر گرفته شده است.

وی در پایان گفت: سینما کتاب در طبقه دوم واقع شده است و انیمیشن لوپتو و فیلم‌هایی از جمله غریب، دسته دختران و هناس اکران خواهند شد. علاقه‌مندان برای تماشای فیلم در سینما کتاب می‌توانند از طریق این لینک رزرو بلیت فیلم را با تخفیف ۱۰۰درصدی و به‌صورت رایگان انجام دهند. همچنین برای مخاطبانی که در نمایشگاه با سینما کتاب مواجه ‌می‌شوند از نیم ساعت مانده به شروع سانس‌ها ظرفیتی باز خواهد شد.

در پاتوق هنر چه گذشت؟

هفدهمین نوبت از «پاتوق هنر»‌ با بررسی موضوع اقتباس با محوریت فیلم «دسته دختران» برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، اولین نشست سال ۱۴۰۲ «پاتوق هنر» عصر چهارشنبه بیستم اردیبهشت ماه با حضور اهالی فرهنگ، هنر و رسانه با موضوع «اقتباس» برگزار شد.

در این نشست که با حضور سه راوی اصلی فیلم سینمایی «دسته دختران» اثر منیر قیدی، در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد، بعد از اکران فیلم، مرتضی سرهنگی و مهدیه عین‌الهی؛ نویسنده فیلمنامه «هناس»، برای حاضران درباره اقتباس و اهمیت آن سخن گفتند.

فیلم «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی اقتباسی است از سه کتاب حوزه ادبیات پایداری، «ساجی»، خاطرات نسرین باقرزاده، «صباح»، خاطرات صباح وطن خواه، «زیباترین روزهای زندگی»، خاطرات سید فوزیه مدیح، که هر سه کتاب چهره زنانه جنگ را به زیبایی روایت می‌کنند.

نسرین باقرزاده، راوی کتاب «ساجی»، در این نشست از خاطرات وقایعی که سه ماه قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی اتفاق افتاده و دو نفر از دوستان همسرش در آن شهید شده بودند گفت و توضیح داد: پررنگ‌ترین صحنه‌ای که از مسجد جامع در ذهنم مانده، همدلی خانواده‌ها با یکدیگر بود، خانم‌هایی که برای رزمنده‌ها آشپزی می‌کردند، رخت و لباس مجروحان را می‌شستند و… اصلاً همین صحنه‌ها بود که مرا به عنوان یک زن جوان به وجد می‌آورد. آنجا اصلاً سن مطرح نبود، همه بودند از دخترهای ۱۳-۱۴ ساله تا زنان مسن، شاید بهتر است بگویم که اصلاً بحث جنسیتی هم وجود نداشت.

صباح وطن‌خواه راوی «صباح» هم دومین راوی‌ای بود که روزهای اولیه جنگ تحمیلی را این‌طور روایت کرد: در شروع جنگ تحمیلی، در شهر قم بودیم، ساعت ۵ بعدازظهر با قطار به سمت خرمشهر حرکت کردیم، وقتی به‌اندیمشک رسیدیم آنجا بمباران شد. اولین باری بود که بمباران هوایی را به چشم دیدیم و بعد از آن، به اهواز رسیدیم، یکباره ناخواسته وارد عرصه جنگ شدیم. ما بدون ادوات، نیروی نظامی و نیروی دفاعی بودیم، روز دهم، تانک‌های عراقی از شلمچه تا پشت دروازهای شهر رسیده و وارد میدان راه‌آهن خرمشهر شدند. آن زمان، من امدادگر بودم و خانم‌های دیگر برای رزمنده‌ها پخت و پز می‌کردند. وقتی تانک‌ها به مرز رسیدند به ما گفتند همه برای کمک بیایند، از ما خواسته بودند کوکتل مولوتف درست کنیم، ما هم شروع به رنده کردن صابون کردیم و با بنزین، آنها را داخل شیشه‌های نوشابه ریختیم و برای رزمندگان فرستادیم. بچه‌ها توانستند با همین وسایل، راه عراقی‌ها را ببندند، اولین بار که با آرپی جی، یک تانک عراقی را زدند و اولین اسرای عراقی و خودروهای عراقی را گرفتند، جشن گرفتیم.

سید فوزیه مدیح راوی کتاب «زیباترین روزهای زندگی» هم با بیان اینکه تنها چیزی که در وجود دختران خرمشهری وجود نداشت، ترس بود، گفت: با وجود سن کمی که داشتیم اما شجاعت عجیبی در دل همه‌امان بود و بعد از مدتی، صحنه‌های جنگ برایمان عادی شد.

راوی کتاب «زیباترین روزهای زندگی» روز سقوط خرمشهر را این‌طور روایت کرد: شهر لحظه به لحظه به سقوط نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد و ما باید شهر را ترک می‌کردیم، خانواده‌ها اما از شهادت و مجروح شدن ترس و واهمه‌ای نداشتند، فقط از اسارات می‌ترسیدند، چرا که شنیده بودند بعثی‌ها چه بلاهایی برسر زنان شهرهای دیگر آورده بودند، در نهایت تا جایی که توان و رمق داشتیم با اینکه نمی‌توانستیم به خط مقدم برویم اما تا جایی که امکان داشت آذوقه و مهمات تهیه می‌کردیم و برای رزمنده‌ها می‌فرستادیم و در آخر با درد و رنج، شهر را ترک کردیم و به آبادان که نزدیک‌ترین شهر به خرمشهر بود رفتیم.

مرتضی سرهنگی، نویسنده دفاع مقدس در ادامه به معنای لغوی «اقتباس» اشاره کرد و گفت: اقتباس، یک کلمه عربی به معنای جرقه و روشنایی است و این درک و کشف یک کارگردان است که از یک یا چند کتاب می‌تواند برای اقتباس استفاده کند، سال گذشته، فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» بر اساس یک رمان جنگی ساخته شد که سکانس آغازین آن در کتابش، وجود ندارد. در این سکانس زن‌ها در حوضچه‌ای، لباس خونین رزمنده‌ها را می‌شویند. این صحنه کاملاً از کتاب‌های ایرانی اقتباس شده است. این کشف کارگردان است که کتاب را خوانده و صحنه‌های مورد نیاز را برداشته و آن را تصویر کرده است.

نویسنده کتاب «محرم در اسارت» در ادامه گفت: جنگ «حادثه» نیست، بلکه «واقعه» است. جنگ هم مقدمه، هم متن و هم موخره دارد. نوشتن بعد از جنگ، در دنیا یک سنت است، هر جنگی یک روز آغاز می‌شود و یک روز به پایان می‌رسد ولی مطالعات درباره آن، قرن‌ها ادامه دارد، هنوز هم بعد از سال‌ها از پایان جنگ جهانی، بحث می‌شود که آلمان اگر به فلان جا حمله نمی‌کرد پایان جنگ طور دیگری رقم می‌خورد. آنچه امروز مهم است این است که دنیا، ادبیات جنگ را میراثی می‌داند که گران به دست آمده است. مرحوم خلبان حسین لشکری، ۱۸ سال در عراق اسیر بود، یکبار صحبت می‌کردیم، می‌گفت من در این ۱۸ سال، فقط ۲ قلپ آب خنک خوردم. آن‌هم زمانی بود که نگهبان عراقی آب خورد و ته مانده آبش را می‌خواست دور بریزد که دلش سوخت و به من داد. به خلبان حسین لشکری گفتند بیا یک دقیقه در تلویزیون صحبت کن و بگو ما شروع‌کننده جنگ بودیم، گفته بود اگر یک خلبان اسیر عراقی در ایران این کار را انجام بدهد شما به او خائن می‌گویید، چرا می‌خواهید از من یک خائن بسازید؟ آن دو قلپ آب، قیمت تمام شده جنگ است. این فیلم‌ها، قیمت تمام‌شده جنگ را به ما نشان می‌دهند. دیر یا زود از دختران خرمشهر، آبادان، قصر شیرین و مهران باید فیلم ساخته شود، نمی‌توان با خیال به جنگ نزدیک شد بلکه براساس مستندات باید فیلم تولید کرد.

در بخش پایانی پاتوق هنر، مهدیه عین‌الهی نویسنده فیلمنامه «هناس» روی صحنه رفت و توضیحاتی در مورد موضوع مرز میان کپی و اقتباس داد: داستان یک فیلم بیوگرافی، ناخودآگاه اقتباس است، یعنی برداشت از زندگی یک فرد. شاید در اینجا اقتباس خیلی عینی‌تر و واقعی‌تر شود اما وقتی نویسنده‌ای داستانی می‌نویسد و قرار است یک گروه فیلمسازی آن‌را تبدیل به فیلم کند، شاید به کپی‌برداری نزدیک‌تر شده باشد. برای همین در فضای حرفه‌ای، تعامل میان هنرمندان شکل می‌گیرد و گروه فیلمنامه‌نویسی تشکیل می‌شود و یاایده اولیه را خریداری می‌کنند.

نویسنده فیلمنامه هناس در آخر به نکته مهمی اشاره کرد: آنچه یک اثر هنری را کم‌ارزش می‌کند این است که وقتی کپی‌برداری می‌شود هیچ درامی وارد داستان نمی‌شود و فیلمنامه‌نویس هیچ هنری را به خرج نداده است.

دغدغه‌ مجیدی

مجید مجیدی کارگردان نام‌آشنای سینما ضمن آسیب‌شناسی فعالیت‌ها و برنامه‌های کانون در گذر سالیان، از برخی الزام‌ها و اقتضاهای کار فرهنگی در ایران سخن گفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مجید مجیدی فیلم‌ساز و کارگردان نام‌آشنای سینما با سخنرانی در همایش سه‌روزه مدیران‌کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ضمن آسیب‌شناسی فعالیت‌ها و برنامه‌های کانون در گذر سالیان، از برخی الزام‌ها و اقتضاءهای کار فرهنگی در ایران، به‌ویژه خلق آثار هنری کودک و نوجوان سخن گفت.

مجیدی که علاوه بر خلق آثاری ماندگار با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به‌عنوان عضو هیأت مدیره نیز با کانون همکاری دارد، در نخستین روز همایش سه‌روزه مدیران کل کانون با تاکید بر این‌که فعالیت در حوزه فرهنگ و کار فرهنگی، اصولاً کاری زمان‌بر و نیازمند نگاه بلندمدت و آینده‌نگر است، گفت: یکی از آسیب‌های جدی که در حوزه فرهنگ با آن روبه رو هستیم، این است که عمر مدیریت در این حوزه بسیار کوتاه است. حال آن‌که باتوجه به شرایط و ویژگی‌های فعالیت در این حوزه، باید اجازه دهیم مدیران بتوانند با برنامه‌ریزی بلندمدت و با نگاهی به آینده، اهداف و برنامه‌های خود را عملیاتی کنند.

وی با تاکید بر این‌که تغییر مدام مدیران فرهنگی، لطمه جدی به این حوزه وارد کرده است، بیان کرد: باید توجه داشته باشیم که کار فرهنگی، کار برای آینده است و بذری که امروز در حوزه فرهنگ می‌کاریم، سال‌ها بعد نتیجه می‌دهد.

این فیلم‌ساز با شرح خاطره‌ای شیرین و شنیدنی از دوران کودکی خود و نخستین مواجهه و آشنایی‌اش با دنیای هنرهای نمایشی و تئاتر بیان کرد: در اتفاقی سینمایی، به‌طور کاملاً اتفاقی، چند دقیقه‌ای از یک نمایش پانتومیم را از لای در نیمه‌باز یک تالار نمایش به تماشا نشستم و بلافاصله مجذوب آن شدم، بی آن‌که حتی بدانم نام این شیوه نمایشی چیست.

او گفت: در حالی که غرق تماشای نمایش بودم، ناگهان دستی از تاریکی نزدیک شد و دستم را گرفت و مرد جوانی از من پرسید که آیا دوست داری وارد سالن بشویم و این نمایش را تماشا کنیم.

کارگردان «خورشید» با بیان این‌که در ادامه از طریق همین مربی تئاتر کودکان و نوجوانان، فعالیتش را در این حوزه آغاز کرد و این فعالیت تا سالیان سال ادامه یافت، اظهار کرد: نوع تعامل این مربی جوان تئاتر با بچه‌ها، در ادامه مسیر زندگی من، تأثیرگذار بود و حتی همین امروز هم که در این محفل کنار شما عزیزان هستم، به همین خاطر است.

مجیدی در ادامه با اشاره به نقش این مربی تئاتر در مسیر پیشرفت خود، گفت: این مربی کسی نبود، مگر حسین قشقایی. شهید حسین قشقایی که در آن زمان من و بسیاری از هنرمندان هم‌نسل من را به هنرهای نمایشی علاقه‌مند کرد. مرحوم سعید کشن‌فلاح که از مدرسان برجسته رشته تئاتر بودند یا جعفر دهقان که از بازیگران سینما و تئاتر هستند، برخی از هنرمندانی هستند که از شاگردان حسین قشقایی بودند و اگر نبود حسین قشقایی، شاید امثال مجیدی به هنر نمایش و سینما علاقه‌مند نمی‌شدند.

حوزه فرهنگ نیازمند نگاه بلندمدت و مدیریت آینده‌نگر است

وی همچنین با اشاره به نقش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حمایت از فیلمسازان و هنرمندان جوان، توضیح داد: بسیاری از کارگردان مطرح سینمای ایران، کارشان را از کانون آغاز کردند. بنابراین نقش مدیران و به‌ویژه مربیانی که به‌طور تنگاتنگ با کودکان و نوجوانان ارتباط دارند، کتمان‌ناپذیر است.

کارگردان فیلم سینمایی تحسین‌شده «بچه‌های آسمان» با تاکید بر اهمیت کشف استعداد کودکان و نوجوانان در زمان مناسب، گفت: به هر حال کودکان، استعدادهای گوناگونی دارند و مهم این است که در زمان مناسب استعداد خاص هر یک از این کودکان را کشف کنیم. وی کشف استعداد کودکان را از مهم‌ترین وظایف مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خواند و با تاکید بر اهمیت دوچندان آن در مناطق کمتربرخوردار و شهرها و روستاهایی که از امکانات کمتری برخوردارند، گفت: من در این چندسالی که فعالیت هنری دارم، هرگز هیچ سمت و مسئولیتی را نپذیرفته‌ام اما باتوجه به اهمیتی که برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قائلم و پرورش نیروی انسانی کارآمد را مهمترین وظیفه خود می‌دانم، از این همکاری استقبال کردم.

مجیدی «نسل‌سازی» را از مهم‌ترین مسائل مغفول‌مانده در این سال‌ها خواند و مطرح کرد: امیدوارم در ادامه بتوانیم با کشف استعداد کودکان و نوجوانان و پرورش اصولی آنان، دست‌کم در سال‌های آینده شاهد تداوم این سیر کوتاهی در نسل‌سازی نباشیم.

وی با یادآوری خاطره‌ای شنیدنی از «بچه های آسمان» گفت: زمانی که فیلم‌نامه «بچه‌های آسمان» را نوشتم، به بسیاری از نهادها از جمله وزارت ارشاد، حوزه هنری و … مراجعه کردیم و از هر که می‌شد برای ساخت این فیلم یاری خواستیم اما هیچ‌کدام نپذیرفتند و هر بار با پاسخ منفی روبه رو شدیم تا این‌که بالاخره این فیلمنامه با همراهی آقای محسن چینی‌فروشان مدیرعامل وقت کانون ساخته شد. این فیلم پربیننده‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بود و خواهد بود و تنها ۲۳ بار از تلویزیون چین پخش شده است.

وی هدف از بیان این مسأله را تاکید بر اهمیت درک استعداد افراد دانست و توضیح داد: این‌که آقای چینی‌فروشان تشخیص داد که مجیدی از توانمندی ساخت فیلمی درخور برخوردار است و در ادامه نیز به من اعتماد کرد، اهمیت بسیاری دارد.

حوزه فرهنگ نیازمند نگاه بلندمدت و مدیریت آینده‌نگر است

کارگردان «رنگ خدا» بار دیگر بر لزوم نگاه طولانی‌مدت در حوزه فرهنگ تاکید و بیان کرد: اگر بچه‌ها به خوبی پرورش یابند، می‌توانند در آینده به ارزشمندترین سرمایه ملی کشور تبدیل شوند.

وی همچنین گفت: متأسفانه همیشه در کشور ما به حوزه فرهنگ به‌عنوان مسئله دست دوم و سوم نگاه شده است. ما از بضاعت فرهنگی و هنری کشور، آن‌طور که باید و شاید استفاده نکرده و عملاً نسبت‌به آن غفلت کردیم. این نکته را بنده به بسیاری از وزیران و حتی به برخی رؤسای جمهوری گفته‌ام.

کارگردان فیلم‌های «رنگ خدا»، «پدر» و «محمد رسول‌الله» با اشاره به بحران آب در کشور که از معضلات جدی ایران و ایرانیان است و طبیعتاً هزینه‌های بسیاری نیز به آن اختصاص می‌یابد، تاکید کرد: ما می‌توانیم از طریق فرهنگ‌سازی و با یاری گرفتن درست و اصولی از زبان هنر، با کمترین هزینه، بیشترین فایده و تأثیرگذاری را داشته باشیم و نسبت‌به حل بسیاری از معضل‌های بزرگ و کلان مملکت همچون همین بحران آب اقدام کنیم.

مجیدی با اشاره به کم‌توجهی وزیران ارشاد و مسئولان ارشد فرهنگی کشور به برنامه‌ریزی بلندمدت و رویکرد آینده‌نگر در مدیریت فرهنگی، گفت: متأسفانه شاهدیم هر وزیری که بر سر کار می‌آید، صرفاً به فکر این است که جشنواره فیلم فجر را برگزار کند و به جای نگاه بلندمدت و آینده‌نگری در حوزه فرهنگ و هنر، تنها برای چند ماه برنامه‌ریزی می‌کند.

مجیدی همچنین در پایان از مدیران استانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خواست که هر کودک یا نوجوانی که از استعدادی ویژه در حوزه‌های گوناگون هنری، برخوردار هستند، به او معرفی کنند تا با برگزاری دوره‌هایی با حضور استادان و مربیان شاخص و توانمند، زمینه آموزش آنان فراهم شود.

همایش مدیران ستادی و استانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روزهای ۱۹ تا ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در تهران در حال برگزاری است.

فیلم رایگان در جشنوارۀ کتاب

مهدی آذرپندار، رئیس انجمن سینمای جوانان ایران گفت: بعد از نمایش هر فیلم، نشست‌هایی را درباره فیلم و رابطه بین سینما و کتاب و نیز معرفی کتاب‌های مرتبط با فیلم بین کارشناسان برگزار خواهیم کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مهدی آذرپندار، رئیس انجمن سینمای جوانان ایران در گفت‌وگو با ایبنا در خصوص جزئیات غرفه «سینما کتاب» در نمایشگاه کتاب 1402 عنوان کرد: مجموعه انجمن سینمای جوانان به‌عنوان بزرگ‌ترین مدرسه سینمایی ایران و یکی از بزرگ‌ترین مدارس سینمایی دنیا مسلماً نمی‌تواند از مقوله کتاب و پژوهش جدا باشد. وقتی بزرگ‌ترین رویداد حوزه کتاب کشور، یعنی نمایشگاه کتاب، برگزار می‌شود انجمن سینمای جوانان هم به‌عنوان غرفه‌دار و هم به‌عنوان یک مشتری فضای کتاب، به‌خصوص در حوزه سینما، خودش را ملزم به مشارکت می‌داند.

وی افزود: امسال تفاهم‌نامه‌ای که بین انجمن سینمای جوانان و خانه کتاب شکل گرفت و اتفاق بسیار خوبی بود باعث شد ما غرفه‌ای را با عنوان «سینما کتاب» در نمایشگاه کتاب داشته باشیم. همانطور که خانه کتاب ملزم شد تا در جشنواره فیلم کوتاه تهران غرفه داشته باشد و باعث شد از فرصت‌ها و در واقع رویدادها استفاده کنیم که یک آشتی بین اهالی سینما و حوزه کتاب برقرار شود. در گذشته هم اهتمام بر این بود که حوزه اقتباس جدی گرفته شود و در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم همیشه جایزه ویژه‌ای برای اقتباس بوده است. خانه کتاب هم سال گذشته جایزه ویژه اقتباس را در بخش‌های جنبی جشنواره و در اختتامیه اهدا کرد. البته در گذشته هم این جایزه ویژه اقتباس بوده اما فراموش شده بود که خوشبختانه امسال به‌همت آقای علی رمضانی احیا شد.

آذرپندار تصریح کرد: با توجه به اینکه مجموعه انجمن سینمای جوانان انتشارات هم دارد و ما تولید کتاب هم داریم به همین جهت حضور ما در نمایشگاه کتاب کمک می‌کند بتوانیم با کسانی که در حوزه سینما و آموزش سینما فعالیت دارند ملاقات چهره‌به‌چهره حضوری داشته باشیم. در این رویداد ما می‌توانیم در مورد آخرین تحولات حوزه نشر و فیلم کوتاه گفت‌و‌گو داشته باشیم و از این فرصت برای تعامل با علاقه‌مندان حوزه کتاب و فیلم کوتاه استفاده کنیم.

مهدی آذرپندار در خصوص پخش فیلم گفت: به‌کمک ظرفیتی که سینما سیار انجمن سینمای جوانان در اختیار ما قرار داده سانس‌های مختلفی را تدارک دیده‌ایم؛ به ویژه برای فیلم‌هایی که فضای اقتباسی دارند و به‌نوعی اقتباس از واقعیت، تاریخ شفاهی یا اقتباس مشخص از یک کتاب هستند؛ برای مثال فیلم غریب که به‌طور مشخص اقتباس از چند کتاب راجع به شهید بروجردی است. در تنظیم برنامه‌های این رویداد به فیلم‌های کودک، فیلم‌های کوتاه اقتباسی، مستندهای اقتباسی و فیلم بلند توجه کرده‌ایم.

رئیس انجمن سینمای جوانان ایران در رابطه با کتاب‌های انتشارات عنوان کرد: یکی‌دو عنوان کتاب جدید داریم اما برنامه‌های رونمایی کتاب‌ها معمولاً در جشنواره فیلم کوتاه تهران اتفاق می‌افتد و نمایشگاه کتاب بیشتر محل عرضه است. در تلاشیم نویسندگان این کتاب‌ها بیایند و نشست‌های نقد و بررسی داشته باشیم. بعد از نمایش فیلم، نشست‌هایی را بین کارشناسان در مورد کتاب و فیلم و رابطه بین سینما و کتاب و نیز معرفی کتاب‌های مرتبط با فیلم برگزار خواهیم کرد. این برنامه با هدف بررسی ظرفیت‌های اقتباس و اشاره مشخص به کتابی که از آن اقتباس شده در نظر گرفته شده است.

وی در پایان گفت: سینما کتاب در طبقه دوم واقع شده است و انیمیشن لوپتو و فیلم‌هایی از جمله غریب، دسته دختران و هناس اکران خواهند شد. علاقه‌مندان برای تماشای فیلم در سینما کتاب می‌توانند از طریق این لینک رزرو بلیت فیلم را با تخفیف ۱۰۰درصدی و به‌صورت رایگان انجام دهند. همچنین برای مخاطبانی که در نمایشگاه با سینما کتاب مواجه ‌می‌شوند از نیم ساعت مانده به شروع سانس‌ها ظرفیتی باز خواهد شد.

خروج از نسخه موبایل