وضعیت گیشه سینماها طی هفته گذشته بسیار بحرانی تر از هفته های قبل بود به نحوی که پرفروش ترین فیلم هفته گذشته حتی به میزان یک دهم درصد جمعیت کل کشور هم مخاطب نداشت!
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، «بخارست» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی به عنوان پرفروش ترین فیلم هفته گذشته تنها حدود ۷۹ هزار قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیونی کل کشور یعنی این فیلم حتی نتوانست به میزان یک دهم درصد از آحاد افراد جامعه را به سالن های سینما بکشاند! این اتفاق در حالی است که برخی افراد آگاهانه یا ناآگاهانه تنها به ارقام فروش فیلم ها توجه می کنند غافل از آنکه این ارقام در ظاهر بالا هیچ فایده ای برای سینمای ایران ندارد چرا که در نهایت شاید تنها ۳-۴ درصد از کل جمعیت کشور در طول سال به سینما بروند و این اتفاق قطعا از عدالت فرهنگی به دور است.
فیلم سینمایی «خط استوا» که اولین فیلم اکران نوروزی ۱۴۰۲ هست نیز همچون هفته گذشته تجربه تلخی در گیشه داشت. بنا بر آمار اعلام شده در سایت سمفا تا ساعت ۲۲:۲۵ جمعه دوازدهم اسفندماه این فیلم تنها حدود ۵۷ هزار قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت.
«ملاقات خصوصی» سومین فیلم پرفروش هفته اخیر بود! این فیلم حدود ۵۵ هزار مخاطب در سراسر کشور داشت؛ «لوپتو» حدود ۳۳ هزار قطعه بلیت فروخت و «چپ، راست» به عنوان پنجمین فیلم پرفروش هفته گذشته تنها توانست حدود ۲۷ هزار مخاطب را به سالن های سینما بکشاند.
احتمال می رود با توجه به شلوغی های شب عید و همزمان شدن ماه مبارک رمضان با عید سعید نوروز سایر فیلم های اکران نوروزی که به زودی معرفی و روانه پرده سینماها می شوند نیز نتوانند با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شوند.
بی تردید مدیران سینمایی باید تدبیری عاجل برای استمرار بحران در گیشه داشته باشند چرا که استمرار این روند می تواند تأثیرات تلخ تری را بر روی زندگی، کار و معیشت اهالی سینما داشته باشد.
با نزدیک شدن به سال جدید گمانهزنیهای بسیاری در رابطه با قیمت بلیت سینما و اکران نوروزی انجام میشود، گمانههایی که برخی از آنها در صورت اتفاق به ضرر حال و روز سینما خواهد بود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، فرازوفرودهای بسیار سینما در طول سال اخیر هنر هفتم را در شرایط متزلزلی قرار داد، شرایطی که شاید تاکمی پیش از شروع جشنواره فیلم فجر ناامیدکننده بود و بعدازآن کمی به سمت شرایط مطلوب حرکت کرد، حرکتی که همچنان در انتظار به مقصد رسیدنش هستیم.
به نظر اکران نوروزی میتوانست سکوی پرتابی برای گیشه سینمای ایران باشد، سبد اکرانی که گمانهزنیهای بسیاری برای فیلمهایش در گرفته است.
اما باید دانست که مسائل بسیار زیادی در کنار انتخاب ترکیب اکران بر کشاندن مخاطب سینما به مقابل پرده نقرهای مؤثر است.
*اندر احوالات قیمت بلیت و مخاطب سینما
اخیراً اظهارنظری به نقل از یکی از مدیران پردیسهای سینمایی در رابطه باقیمت بلیت در سال جدید منتشرشده است.
نظری که انگار فرد گوینده را در دورترین نقطه نسبت به سینما و شرایط آن نشان میدهد.
سرتیپی گفته است که قیمت بلیت سینما باید 80 هزار تومان باشد.
علی سرتیپی که مدیریت چند پردیس سینمایی را بر عهده داشته و عضو هیئتمدیره کانون پخشکنندگان سینمای ایران هم هست و ازقضا تهیهکنندگی در سینما را در کارنامه خود دارد با یکی از رسانهها گفتوگویی کرده و با اسم رمز «قیمت بلیت سینما چند دلار باید باشد؟» گفته است که باید بلیت سینما را تا 80 هزار تومان افزایش داد.
برای فهم اولیه شرایط سینما و نسبت آن با این حرف توجه شمارا به فروش سینما در روزهای اوج اخیرش جلب میکنم.
بیشترین مخاطب سینما در طول هفتههای اخیر که رکورد مخاطب را هم برای خود ثبت کرده است مربوط به هفته آخر
سهشنبههای نیمبها، روزی با بیشترین مخاطب است.
بهمنماه است، هفتهای با 300 هزار مخاطب که به نظر آمار قابل قبولی برای سینما باشد، اما در میانروزهای هفته سهم اصلی سبد مخاطبین مربوط به سهشنبه 25 بهمنماه است، روزی که بهتنهایی 80 هزار نفر مخاطب را راهی سینماها کرده است، درحالیکه این آمار برای روزهای دیگر هفته میانگین روزی 36 هزار نفر بوده است.
اما ویژگی این سهشنبه چیست؟ اگر کمترین نسبتی هم با سینما داشته باشید و خود را مخاطب آن بدانید پاسخ این سؤال را بهراحتی خواهید داد؛ سهشنبهها هزینه بلیت سینما نیمبها است.
حتی اگر چرخی در اخبار سازمان سینمایی بزنید متوجه خواهید شد که این سازمان گه گاه برای مدیریت مخاطبین سینما و افزایش آنها دست به نیمبها کردن قیمت بلیت زده است.
همایون اسعدیان بهعنوان دبیر شورای صنفی نمایش هم چندی پیشگفته بود که بلیت سینماها با طرح شناور ارزانتر خواهد شد تا سانسهای صبح سینماها احیا شود.
اسعدیان: در بسیاری از سینماهای کشور سانسهای صبح در حال تعطیلی هستند
وی در این مصاحبه گفته بود: در بسیاری از سینماهای کشور سانسهای صبح در حال تعطیلی هستند بهطوریکه خیلی از سالنها از ساعت ۱۵ کار خود را شروع میکنند و امیدواریم این طرح کمک کند تا دوباره سانسهای صبح سینماها با حضور علاقهمندان فعال شود.
این گزارهها همه و همه نشان از نسبت مستقیم قیمت بلیت با میزان مخاطب در سینمای ایران دارد، اتفاقی که با توجه به شرایط اقتصادی نباید آنچنان دور از ذهن باشد.
*نظرات برخی اهالی سینما در رابطه با گرانی بلیت
حال سؤال اصلی اینجاست که آقای سینما دار چرا به این موارد توجهی نداشته و علاقه به افزایش قیمت بلیت دارد.
*اکران نوروزی، فرصتی که نباید بسوزد
پیشازاین هم گفتهایم که اکران نوروزی بهترین فرصت برای گیشه است، اما حال اخباری رسیده که ظاهراً صاحبان آثار به دلیل نگرانی از میزان فروش در نوروز علاقهای به اکران فیلمشان در نوروز پیش رو ندارند.
این اتفاق قطعاً فرصت مهم نوروز را از سینمای ایران خواهد گرفت؛ امروز زمان فرصت سوزی نیست، به بیان بهتر امروز زمانی است که باید از هر فرصتی برای حرکت روبهجلوی سینما استفاده کرد؛ فرصتی ممکن است با زیادهطلبی برخی سینماداران هدر برود.
مدیر پردیس سینمایی آزادی با بیان اینکه سینمای ایران در حال حاضر یک زندگی نباتی دارد، تاکید کرد: سینما را با پیشفرضها و برنامههای دهههای ۷۰ تا ۹۰ خورشیدی نمیتوان جلو برد و باید یک نقشه راه جدید تعریف شود.
به گزارش سینمای خانگی، این روزها یکی از مهمترین دغدغههای سینمادارها و نیز دیگر دستاندرکاران سینما آینده این هنر در کشور است که سرنوشت آن به مسائل متعددی گره خورده و باید برای آن چارهجویی شود. شهریورماه امسال و به بهانه روز ملی سینما میزگردی با بررسی وضعیت سینما در خبرگزاری ایسنا برگزار و بر لزوم تغییر حکمرانی سینما تاکید شد. حالا پس از گذشت چند ماه که جامعه با ناآرامیهایی مواجه بود و بعد هم تنگناهای اقتصادی پیش آمد، بسیاری از فعالان سینما نسبت به شرایط این حوزه و آینده آن ابراز نگرانی میکنند. در این زمینه مدیر یکی از سینماهای پرمخاطب کشور نکاتی را در گفتوگو با ایسنا مطرح کرد.
سجاد نوروزی در ابتدای این مصاحبه به وضعیت سینما در سالی که رو به پایان است اشاره کرد و گفت: ما نوروز ۱۴۰۱ را در شرایطی آغاز کردیم که وضعیت کرونا تا حدی شکننده بود، یعنی نه پاندمی در اوج بود و نه به طور کامل از آن گذر کرده بودیم. بعد از تعطیلات نوروز به ماه رمضان رسیدیم که فروش سینماها هنوز خوب نبود. درواقع از دوران پاندمی دچار یک ریزش جدی مخاطب نسبت به سال ۱۳۹۸ شده بودیم که این ریزش از اواخر مردادماه امسال با توجه به اکران یک سبد متنوع از فیلمهای گوناگون و استقبال مردم در حال جبران شدن بود تا اینکه به ناآرامیهای اخیر رسیدیم. در آن مقطع امیدوار بودیم که میتوانیم به وضعیتی با یک اختلاف ۳۰ درصدی نسبت به سال ۹۸ برسیم ولی با شرایط جامعه این روند کاملا دچار مشکل شد و الان تقریباً در وضعیت مشابه با تیر ماه ۱۴۰۱ هستیم که اصلا شرایط خوبی نیست.
او در ادامه با طرح یک دسته پرسش بیان کرد: در حال حاضر مسئله اصلی این است که بدانیم ما چطور میخواهیم به سینما نگاه کنیم؟ سال آینده چطور میخواهیم فیلم تولید کنیم؟ چطور میخواهیم سینماداری کنیم؟ و اساساً آیا به مسئلهای با عنوان “صنعت سینما” با تمام ویژگیهای علمی، شرایط ایجابی و استانداردهای ضروریاش قائل هستیم؟ این پرسشها با آنچه در دهههای ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ مطرح میشدند متفاوت هستند، چون پرسشهای آن مقطع دیگر موضوعیت خود را از دست داده و شرایط جدیدی پیش آمده است. پرسشهای قدیمی کهنه شدهاند و ما نمیتوانیم مدیریت سینما را در سده جدید با جنس دغدغههای آن چند دهه مدیریت و راهبری کنیم. الان ماهیت جدید و رقبای جدیدی پیدا شدهاند که پیشفرضها و پرسشها را عوض میکنند و وقتی اینها تغییر کنند، صورت مسئله هم عوض میشود و با تغییر صورت مسئله باید راه حل جدید پیدا کرد.
وی افزود: تمام آنچه امروز درباره سینما بحث میشود یکسری حاشیه است که در تبلیغات و نزاعهای صنفی خلاصه شده و بیشتر سبب اتلاف وقت و دور شدن ما از مسئله اصلی است. ما این روزها چند پیج اینستاگرامی پر زرق و برق داریم که جوری تولیدات سریالی و سینمایی را تبلیغ میکنند، انگار در دل هالیوودی نشستهای و همه چیز مرتب است و تنها چیزی که کم داریم این است که بدانیم فلان سریال کِی پخش میشود یا چه اتفاقی در قسمت جدید آن قرار است رخ دهد. اگر هم به صحبتهای مدیران سینمایی دقت کنیم، میبینیم بیشتر درباره این است که به کدام فیلم پروانه ساخت و نمایش داده شده یا نشده و به کدام فیلم فقط پروانه نمایش خارجی داده شده است. کاملا واضح است که هنوز درگیر نظام مدیریتی دهه ۷۰ و ۸۰ خود هستند و از آن طرف وقتی صنف را نگاه میکنید، انجمن سینماداران است که دو، سه سال است حتی انتخابات هم برگزار نمیکند و اساسنامه خود را کنار گذاشته و تقریباً غیرقانونی فعالیت میکند. واقعیت این است که اگر من به عنوان سینمادار یا کسی که سالهاست دغدغه فرهنگ و هنر دارم، در یکی از این موقعیتها (مدیریتی، صنفی یا تبلیغاتی) قرار بگیرم هیچ راه حلی ندارم چراکه سینما در یک لوپ پرتناقض گیر کرده و بعدها امکان فساد و رویکردهای شبههناک هم در آن وجود دارد.
نوروزی بیان کرد: پرسش بنیادین جدید است که آینده سینما چیست؟ چگونه میخواهید با سینما مواجه شوید؟ تلقی و فهم شما از ماهیتی به نام سینما، آن هم در حضور انواع و اقسام شبکههای نمایش خانگی چیست؟ پیشفرض اصلی این است که آیا میتوان با موقعیت فعلی به آینده سینما نگاه کرد؟ صورت مسئله این است که آیا قرار است یک نقشه توسعه و رو به رشد برای سینمای ایران متصور شویم؟ اگر قرار است متصور شویم در این برنامه توسعه، موقعیت فعلی از منظر صنف، تبلیغات و مدیریت میتواند محل اثر باشد؟ آیا این موقعیتهای سه گانه تاکنون راهگشا بودند؟ پاسخ این پرسش آخر حتما خیر است و میتوان با عدد و ارقام درباره آن بحث کرد.
او ادامه داد: سینمای ایران قبل از شیوع کرونا و در سال ۱۳۹۸، ۲۹۰ میلیارد تومان فروش داشت که در معنای اقتصادی میتوان آن را معادل قیمت دو آپارتمان در خیابان فرشته در آن زمان دانست. در آن سال حدود ۸۰ فیلم تولید شده بود که اگر برای تولید هر کدام به طور متوسط هزینه سه میلیارد تومان را درنظر بگیریم، به رقم ۲۴۰ میلیارد تومان میرسیم. از رقم فروش هم اگر حدود ۱۰ درصد مالیات بر ارزش افزوده کسر کنیم میشود ۳۰ میلیارد تومان و در نهایت از رقم فروش۲۶۰ میلیارد تومان باقی میماند که ۵۰ درصد آن یعنی ۱۳۰ میلیارد تومان متعلق به سینمادارهاست. پس سیستم تولید در سینمای ایران در سه سال قبل، ۱۳۰ میلیارد تومان درآمد داشته ولی ۲۴۰ میلیارد تومان برایش هزینه شده، آیا این سیستم ورشکسته نیست؟ چطور به حیات خود ادامه داده است؟ آیا در سالهای پیشرو هم قرار است با همین فرمول پیش برویم؟
وی در ادامه به برخی دستمزدهای عوامل تولید بویژه بازیگران اشاره کرد و گفت: نکته بعدی این است که خبر رسیده بازیگرانی در برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی ماهانه سه میلیارد تومان دستمزد دارند. این رقم با متوسط کار در هشت ماه حدود ۲۴ میلیارد تومان میشود. با یادآوری اینکه در بیزینسهای فرهنگی و هنری بیشتر از ۱۰ درصد سود نمیتوان متصور شد، باید گفت که ۲۵ میلیارد تومان دستمزد، حاصل یک چرخش مالی ۲۵۰ میلیارد تومانی است، در حالیکه فروش کل سینمای ایران در روزهای اوج خود در سال ۹۸، ۲۹۰ میلیارد تومان بوده پس نتیجه میگیریم دستمزدی که به یک هنرمند داده میشود تقریباً معادل سود یک سال سینمای ایران است؛ درواقع پرسش این است که با احتساب آن ۱۰ درصد سود، چه میزان سرمایهگذاری انجام شده تا ۲۹۰ میلیارد تومان فروش در سینمای ایران خلق شود؟ قطعا پاسخ یک سرمایهگذاری چند هزار میلیارد تومانی است که به یک چرخش مالی ۲۹۰ میلیاردی منجر شده و در نهایت سود آن دستمزد یک بازیگر شده است. البته تاکید میِکنم صحبت کردن درباره اینکه این رقم دستمزد زیاد است یا کم، کاری احمقانه است چون مسئله اصلاً این نیست، بلکه این است که تراز و توازن عقلانی کجاست؟ ما در مرحله ماقبل از این هستیم که بخواهیم درباره این دستمزد قضاوتی داشته باشیم. فعلاً در این مرحله هستیم که بدانیم در چه پدیده عجیب و غریبی سر میکنیم و با همین پدیده هم انگار قرار است در سال ۱۴۰۲ پیش برویم. بنابراین به سوالهای اولیه خود برمیگردم؛ نقشه توسعه سینمای ایران کجاست؟ چه کسی باید این نقشه و برنامه را بنویسد؟ وزارت ارشاد؟ صنوف سینمایی؟ آیا بدون نقشه و طرح میتوان به بقای هر بیزینس یا صنعتی امیدوار بود؟ آیا بیزینس و صنعت بدون نقشهی راه داریم؟ آیا قرار است عمر و آینده ما همچنان صرف بحث بر سر ممیزی و فیلمهای توقیفی و دعوا میان سینمادار و پخشکننده بگذرد؟
نوروزی در پاسخ به اینکه در حال حاضر بحث روز سینما، گرانی بلیت است و وقتی تجربه نشان داده برنامهریزیها به نتیجه چندان کارگشا و عملیاتی نرسیده چه باید کرد؟ گفت: معتقدم وقتی شما نقشه توسعه و آمایش محیط ندارید به طور طبیعی نمیتوانید برنامهریزی جدی و جدید داشته باشید؛ پس آنچه انجام می شود صرفا دست و پا زدن برای بقاء است نه توسعه، و این نقطه مرگ یک صنعت است. اینکه قیمت بلیت سینما چقدر باشد یک مسئله انحرافی است. اگر شما بگویید قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان باشد، من میپرسم چرا؟ اگر بگویید ۱۰۰ هزار تومان باز هم میپرسم چرا؟ مسئله این است که چرا به این “چراها” جواب نمیدهیم؟ در کجای دنیا یک دستورالعمل واحد برای تمام مخاطب سینما اعمال میشود؟ آیا جز این است که بلیت سینما در هفته اول اکران یک فیلم یک قیمت دارد و در هفتههای دوم و سوم، یک قیمت دیگر؟ برای معلولان و بازنشستگان و دانشجویان و فیلمهای سه ساعتی و … هم هر کدام نرخهای متنوع در نظر میگیرند. این تصمیم به این دلیل است که آنها به پرسشهای خود و نقشه توسعه پاسخ دادهاند ولی ما میخواهیم با پیشفرضهای دهه ۷۰ برای سال ۱۴۰۲ برنامهریزی کنیم، یعنی همانطور که معاونت سینمایی ارشاد بود و مینشستند دور هم تا در یک شیوه کلاسیک، پخشکننده و سینمادار توافق کنند که چه فیلمهایی اکران شود. پرسش اینجاست که کدام وضعیت زندگی و شئونات فرهنگی ما مشابه دهه ۷۰ است که با همان روش در سال ۱۴۰۱ کار کردیم؟
مدیر پردیس سینمایی آزادی در پاسخ به اینکه آیا در این وضعیت امیدی به تغییر دارد؟ بیان کرد: من به نسل جدیدی که فعالیت میکند امید دارم ولی به آنها میدان کار داده نمیشود. آنها در بدنه سینما در حوزههای مختلف تهیهکنندگی، پخش، بازیگری، کارگردانی و سینماداری به اندازه خودشان کار میکنند و در نقاطی هم که فعالیت کردهاند موفق بودند منتها برآیند غالب سینما نیستند و جریان مدیریتی در ادوار مختلف به این طیف چندان توجه نکرده و نمیکند، چون این گروه یکسری بحثهای حرفهای دارند و ماهیتشان مثل دوران کلاسیک نیست و دنبال معامله نیستند.
او با بیان اینکه «نقشه توسعه باید برای مخاطب طراحی شود و خواست منِ پخشکننده یا تهیهکننده در این ماجرا محلی از اعراب ندارد» به آنچه در برخی سینماهای زیرمجموعه حوزه هنری از جمله پردیس آزادی و هویزه مشهد انجام شده اشاره و اظهار کرد: در بخش معاونت توزیع سازمان سینمایی سوره سیستمی طراحی شد با عنوان “سفر مشتری” که برای متخصصان تبلیغات واژهای آشناست. ما بررسی میکنیم که مثلا مردم پردیس آزادی را چطور ارزیابی میکنند و چه توقعی دارند. چردا عدهای به سینما نمیروند؟ چند درصد مخاطبان فیلم کمدی دوست دارند؟ چند درصد فیلم اجتماعی، دفاع مقدسی و اکشن؟ تمام این اطلاعات را استخراج کردهایم که تبدیل به یک کتاب شده است و حالا میدانیم با چه ماهیتی مواجه هستیم و بر اساس میل مخاطب، نقشه توسعه را طراحی میکنیم. این الگو باید به کل سینماهای کشور تعمیم داده شود و این همان چیزی است که آمایش محیطی گفته میشود. باید یک پژوهش ملی انجام شود تا طیفهای مخاطب سینمای ایران در بیایند و بعد راه های رشد مخاطب استخراج شود. این نقشه، تولید، توزیع و اکران را دربرمیگیرد و در نتیجه تهیهکننده و پخشکننده و سینمادار را با هم شامل میشود و وظایف هر کدام مشخص خواهد شد. آن وقت در این نقشه توسعه دیگر نمیتوانید یک نرخ بلیت تعیین کنید چون صورت مسئله، توسعه است نه بقاء. من معتقدم درجا زدن در مرحله بقاء یعنی تمام شدن یا نهایتا یک حیات نباتی. این حیات نباتی دیگر زندگی یا رشد و توسعه نام ندارد و به همین دلیل با یک تکانه سیاسی و اجتماعی هم فاتحه آن را باید خواند.
نوروزی در بخشی دیگر از این گفتوگو به فیلم جدید تام کروز «تاپ گان: ماوریک» اشاره کرد و گفت: متاسفانه این فیلم ضد ایرانی است ولی صرفاً بر اساس نگاه حرفهای آن را مثال میزنم. سازندگان این فیلم سه سال در دوران کرونا مقاومت کردند و اجازه نمایش آن را در VOD ها ندادند، چون معتقد بودند جای اکران این فیلم در سینما است و در نهایت آن را در سالن سینما اکران کردند و کل سینمای هالیوود را هم از رکود نجات داد؛ تا جایی که اسپیلبرگ بابت این اتفاق از تام کروز قدردانی کرد. این نشان میدهد وقتی حیات و رشد یک سیستم تامین و مخاطب به رسمیت شناخته میشود، اتفاقات شگفتانگیز رخ میدهد. مثال دیگر فیلم «تایتانیک» است که در بیستوپنجمین سالگرد اکرانش دوباره روی پرده رفت و ۶ میلیون دلار فروخت، آن هم فیلمی که به راحتی در موبایل مردم پیدا میشود. چرا این اتفاق میافتد؟ چون حفظ تعلق خاطر مخاطب به سالن سینما برجسته و طراحی نقشه توسعه و رویکردهای نوین در تبلیغات و توزیع اتفاق افتاده است ولی ما هیچ کدام از اینها را نداریم و به جای آن قصد داریم در یک جلسه گعدهای قیمت بلیت را تعیین کنیم. تقصیرها را هم اگر صنف باشی، گردن ارشاد میاندازی و اگر ارشاد باشی به گردن اغتشاشها. در صورتی که فراموش میشود، وقتی ۹۰ درصد توان هنری سینمای ایران در یک چرخه اقتصادی معیوب در پلتفرمها مشغول سریالسازی است، چرا باید فیلم بسازد؟ بخصوص آنکه در اینجا تنها چیزی که موجودیت ندارد، هنر است.
او در پایان تاکید کرد: اگر ارادهای وجود داشته باشد، ظرف سه تا چهار ماه این نقشه توسعه قابل طراحی است ولی متاسفانه ارادهای برای آن وجود ندارد. اگر این نقشه طراحی شود از بنگاهداری معاملات دهه هفتادی باید خداحافظی کرد و آیا صنوف حاضرند از این شیوه خداحافظی کنند؟ یا همچنان میخواهند بدون فعالیت صنفی برمبنای رشد و توسعه و تجربههای جدید، صرفاً به دنبال بیمه و بیانیههای سیاسی و دعوا بر سر هیات مدیره و کار در پروژههای حکومتی باشند؟ البته این پرسش فقط مختص صنف نیست و وزارت ارشاد هم باید بداند که با یک دوره جدید روبهرو است.
یکی از سینماداران کشور معتقد است، با تورمی که این روزها با آن مواجه هستیم قیمت معقول برای بلیت سینما ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است ولی نمیتوان چنین قیمتگذاری را انجام داد. با این حال دولت باید کمک کند تا با تعیین قیمتی مناسب، سالنهای سینمایی به حیات خود ادامه دهند.
علی سرتیپی که علاوه بر مدیریت چند پردیس سینمایی، در عرصه تهیهکندگی سینما نیز فعال است، در گفتوگویی با ایسنا درباره تصمیم به افزایش قیمت بلیت سینماها بیان کرد: با توجه به هزینههایی که در بخش تولید فیلم با آن مواجه هستیم و بعد هم آنچه در بخش اکران میبینیم، باید گفت که سینما وضعیت نگرانکنندهای دارد. در حال حاضر قیمت همه چیز چند برابر شده اما در یک سال گذشته قیمت بلیت سینما ثابت مانده است و سالنها توان پرداخت هزینههای خود را هم ندارند.
او افزود: در همین همسایگی ما قیمت بلیت سینما در کشور امارات ۱۱ و ۱۲ دلار است ولی در ایران کمتر از یک دلار است؛ یعنی ما ۷۰ تا ۸۰ سنت بلیت سینما را میفروشیم، در حالی که هزینههای ما با آنها یکی است؛ مثلا امکاناتی که در ایرانمال یا پردیس کورش داریم با آنچه در دوبیمال هست، فرقی ندارد ولی قیمت بلیت آنها چقدر است و قیمت بلیت سینماهای ما چقدر!
وی یاداوری کرد: علاوه براین، در همان سینماهای امارات فیلمهای خارجی هم امکان نمایش دارند و در منطقه پخش میشوند ولی ما در بخش تولید فقط با یک محصول بومی طرف هستیم و فیلمهایی مثل «آوارتار» را نمیتوانیم اکران کنیم.
سرتیپی با اشاره به افزایش قیمت برخی دستگاههای لازم برای نمایش فیلم که در گذشته ۳۰ میلیون تومان بود ولی الان به ۴۵۰ میلیون تومان رسیده است، گفت: ما در مخمصهای گیر کردهایم که اگر بخواهیم قیمت بلیت را واقعی کنیم باید با توجه به تورم حداقل آن را به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان برسانیم ولی نمیتوانیم چنین کاری کنیم. شخصا معتقدم حداقل قیمتی که میتوانیم برای سال آینده تعیین کنیم تا بدون هیچ سودآوری سینما فقط بتواند خرج خود را بگذراند ۸۰ هزار تومان است.
او در پاسخ به اینکه مقایسه قیمت بلیت با دوبی در شرایطی که هزینه زندگی و درآمد شهروندان در دو کشور با هم تفاوت دارد چقدر میتواند درست باشد؟ بیان کرد: سینما باید چه کاری انجام دهد؟ این دولت است که باید کمک کند و درصدی از هزینهها را متقبل شود تا این ارزانترین تفریحی که الان برای مردم باقی مانده از دست نرود. واقعا با ۳۵ و ۴۵ هزار تومان (قیمت فعلی بلیت سینما) چه چیزی میتوان خرید؟ با افزایش قیمتها آیا تفریحهایی مثل سفر و رستوران رفتن همانند گذشته است؟ اگر دولت در بخش فرهنگی کمک کند، سینما همچنان ارزانترین تفریح و سرگرمی برای خانوادهها و بچهها و دور هم بودنها است.
سرتیپی در پایان درباره پیشبینی خود از وضعیت سال آینده سینما گفت: هزینهها و درآمدها با هم نسبتی ندارند و ترازهای مالی سینماها همه منفی است. اگر کمک شود تا سوبسیدی روی بلیت سینما گذاشته شود و مردم هم از سینما استقبال کنند به سال آینده امیدوار خواهیم بود، در غیر این صورت ادامه کار بسیار سخت خواهد بود.
محمدرضا شفاه تهیهکننده سینما ضمن اشاره به برنامهریزی برای اکران آنلاین «هناس» در آستانه نوروز، از نامهنگاری قوه قضاییه با سازمان سینمایی برای رفع مشکل فیلم «مصلحت» خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا شفاه، تهیهکننده فیلم سینمایی «هناس» به کارگردانی حسین دارابی درباره برنامهریزی برای عرضه این فیلم در شبکه نمایش خانگی گفت: مدتی از اکران عمومی این فیلم در سینماها میگذرد و مخاطبان بسیاری هم پیگیری میکنند و منتظر عرضه فیلم در شکلهای جدید اکران هستند. بهخصوص آنها که فرصت تماشای فیلم در اکران عمومی را از دست دادهاند در این زمینه پیگیری میکنند. مذاکراتی با یکی از پلتفرمها صورت گرفته تا بتوانیم این فیلم را اکران آنلاین کنیم و امید داریم به زودی و در آستانه نوروز ۱۴۰۲ بهعنوان یک اتفاق خوب شاهد عرضه آنلاین «هناس» باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا شاهد پخش تلویزیونی این فیلم سینمایی در تعطیلات نوروزی از رسانه ملی هستی، گفت: هر فیلم سینمایی یک چرخه حیات در سیستم اکران دارد. فیلم «هناس» اکران سینمایی را پشتسر گذاشته و باید اکران آنلاین را هم پشتسر بگذارد تا به عرضه در ویاودیها برسد. بعد از آن است که درباره پخش تلویزیونی فیلم تصمیمگیری میکنیم. با توجه به اکران آنلاین فیلم در روزهای آینده بعید است به زودی شاهد پخش تلویزیونی آن باشیم و بعد از عرضه اینترنتی مانند هر فیلم دیگری به تلویزیون هم ارائه میشود.
شفاه که در مقام تهیهکننده فیلم «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی را هم در انتظار اکران عمومی دارد، درباره آخرین وضعیت این فیلم نیز توضیح داد: درباره این فیلم ما توافقهایی را با وزارت فرهنگ و ارشاد داشتیم. دوستان سازمان سینمایی و وزارت ارشاد با توجه به ملاحظات قوه قضاییه درباره این فیلم از ما خواسته بودند، با این نهاد به توافق برسیم و موافقت نهایی خود با اکران فیلم را منوط به توافق ما با قوه قضاییه کرده بودند. خداروشکر این توافق در حال حاضر شکل گرفته است.
وی ادامه داد: قوه قضاییه در قالب یک نامه مکتوب به سازمان سینمایی وزارت ارشاد اعلام کرده پخش فیلم «مصلحت» از نظر آنها بلامانع است. درواقع بعد از مذاکراتی که ما با مسئولان قوه قضاییه داشتیم و تعامل درباره اعمال نکاتی که این دوستان داشتند، وضعیت نمایش بلامانع فیلم بهصورت مکتوب به سازمان سینمایی اعلام شده است. براساس همین وضعیت هم درخواست صدور پروانه نمایش فیلم را به سازمان سینمایی دادهایم. با توجه به اینکه نکات و ملاحظات قوه قضاییه برطرف شده است، امیدواریم بتوانیم هر چه زودتر پروانه نمایش فیلم را دریافت کنیم.
شفاه درباره اکران فیلم پاسخ داد: طبعاً اگر فیلم «مصلحت» بنابر وعده مسئولان سازمان سینمایی موفق شود بعد از دو سال پروانه نمایش دریافت کند، بلافاصله برای اکران عمومی فیلم اقدام خواهیم کرد. ترجیح هم میدهیم با توجه به نزدیکی به اکران نوروز و زمان کم باقیمانده، فیلم را برای اکران عید فطر آماده کنیم.
این تهیهکننده در پایان تأکید کرد: معتقدم فیلم «مصلحت» فیلم بسیار مهمی برای امروز ماست و مخاطبان بسیاری هم طی دو سال گذشته پیگیر نمایش این فیلم بودهاند. مطمئن هستیم که اکران عمومی این فیلم میتواند اتفاق ویژهای را در زمینه تولید و اکران فیلمهای مسئلهمحور در سینمای ایران رقم بزند.
سازمان هنری اوج به دنبال اکران فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی در نوروز ۱۴۰۲ است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، با توجه به اینکه هر سال اکران نوروزی معمولاً نیمه دوم اسفند ماه آغاز میشود؛ تنها ۲ هفته تا شروع این نوبت از اکران در سینماها زمان باقی است. اینکه چه فیلمهایی قرار است در نوروز ۱۴۰۲ راهی سینماها شود مشخص نیست اما باید این نکته را مدنظر قرار داد که بی شک سهم آثاری که از سوی ارگانهای دولتی تولید شده در جدول نوروز چشم گیر خواهد بود.
در این میان سازمان سینمایی اوج از جمله ارگانهای دولتی به شمار میرود که در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر با ۲ فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج و «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی حضور داشت.
آنچه مشخص است، سازمان سینمایی اوج به دنبال اکران یکی از این فیلمها در نوروز ۱۴۰۲ است و احتمال نمایش «غریب» از «سرهنگ ثریا» بیشتر است و این سازمان در حال برنامه ریزی برای اکران این اثر سینمایی است.
فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی یک اثر با موضوع دفاع مقدس است که شخصیت اصلی این فیلم شهید محمد بروجردی است و بخشی از فعالیتهای او در کردستان به تصویر کشیده میشود. در خلاصه داستانی که از این فیلم منتشر شده آمده است: «غریب» شمایلی است از وقایع کردستان در سالهای ۵۸ و ۵۹؛ که آغاز مسیری برای تبدیل شهید محمد بروجردی به مسیح کردستان شد.
در این فیلم سینمایی بابک حمیدیان در نقش شهید بروجردی حضور دارد و از دیگر بازیگران میتوان به مهران احمدی، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، فرهاد قائمیان، جعفر دهقان، هژیر سام، حسام محمودی، سامیه لک اشاره کرد.
این فیلم سینمایی توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر ۶ سیمرغ بلورین را دریافت کند که از آن جمله میتوان به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای پردیس پورعابدینی، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی، جایزه ویژه هیأت داوران در بخش مقاومت اشاره کرد.
جواد مزدآبادی کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص وضعیت بحران زده اکران گفت: سیستم اکران و تولید در سینمای کشورمان معیوب است و برای رفع معضلات سینما نیاز به رفع این نقیصه ها داریم؛ بنده معتقدم یکی از علل اصلی ایجاد بحران در سینما این است که بودجه های موجود عادلانه توزیع نمی شوند و مسئولان هم چندان دغدغه ای برای رفع بحران ندارند.
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «طاووس های بی پر» و «ورود زنده ها ممنوع» در گفتگو با سینماپرس، گفت: واقعیت این است که وقتی تنوع در تولید آثار را از دست بدهیم خواه ناخواه گیشه را نیز از دست خواهیم داد. این جریان جدیدی که حاکم بر تولیدات سینمایی و حتی در رأس سینما یعنی سازمان سینمایی شده و در حال خط کشی کردن میان افراد است و باعث می شود تا تنوع ژانر کم و کمتر شود اصلا صحیح نیست.
وی ادامه داد: مدیران فیلمسازان را در مسیری می گذارند که شبیه به هم کار کنند. نمونه این اتفاق را در جشنواره چهل و یکم شاهد بودیم که اکثر آثار ظاهراً به سمت فیلم های ارزشی رفته بود! مشکل اینجا است که تعریف ما از سینمای ارزشی چندان درست نیست چرا که زمانی میتوانیم ادعای داشتن سینمای ارزشی داشته باشیم که فیلم خوب و سالم در هر ژانری داشته باشیم که بتوانند روی جامعه تأثیرات مثبت داشته باشند.
این سینماگر با بیان اینکه لزوماً پرداختن به مضامین دینی و دفاع مقدس نمی تواند آثار را ارزشی کند تصریح کرد: این قبیل خط کشی ها باعث شده تا فیلمسازان سردرگم شوند! علاوه بر آن عدم تعادل در ارقام تولید و دستمزد بالای بازیگران و فقدان نظارت مسئولان سینمایی بر این مسأله باعث شده تا دخل فیلم ها با خرج شان همخوانی نداشته باشد چرا که هرچه یک فیلم فروش کند باز هم نمی تواند به علت دستمزدهای بالای بازیگرانش به سود برسد.
مزدآبادی تأکید کرد: علاوه بر این مافیا نیز در حال لطمه زدن بر پیکره سینما هستند! این شکلی که در چند سال برای سینما طراحی کردیم اشتباه بوده؛ مدیران هرگز فکر نکرده اند که هزینه های وحشتناک و دستمزدهای سرسام آور چرخه سینما را متوقف می کند. وقتی یک بازیگر ۴ میلیارد دستمزد می گیرد فیلم باید ۱۲ میلیارد بفروشد تا فقط هزینه آن بازیگر را جبران کند. این در گیشه سینمای ما جوابگو نیست و با این تعداد محدود سالن سینما و مخاطبانی که از سینما قهر کرده اند چنین چیزی محال شده است.
این کارگردان در پایان این گفتگوافزود: باید عرضه و تقاضا در سینما همخوانی داشته باشد، مدیران باید اجازه دهند برای رونق بیشتر حوزه اکران فیلمسازن سراغ ساخت موضوعات جسورانه بروند اما افسوس که حمایتی برای تولید این نوع آوار نمی شود. این تک سانس بودن نمایش فیلم ها خودش به تنهایی آسیب زننده است و باید تدبیر جدی در این راستا صورت گیرد؛ متأسفانه در این شرایط دهشتناک حمایت از هنرمندان هم برداشته شده و هیچ یک از مسئولان به یاد آن ها و معیشت شان نیستند! پارسال در چند نوبت به هنر کارت مبالغی واریز شد اما الآن آن را هم حذف کردند. سال به سال باید بگوییم دریغ از پارسال!
به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سایت یاس فیلم؛ فیلم کوتاه داستانی «صد و هجده» با طی کردن مسیر تولید و آماده سازی در همکاری مشترک یاس فیلم و بکتاش فیلم، آماده نمایش گردیده و برای دریافت مجوز نمایش به سازمان سینمایی ارائه شد. این فیلم کوتاه قصه مانی را روایت می کند که خیال کرده ۱۱۸ می تواند تمام سوالات و درخواست هایش را جواب دهد و به همین خاطر موضوعی پیش می آید که تا دوران میانسالی هم او را رها نمی کند…
عوامل سازنده این فیلم کوتاه عبارتند از: کارگردان: محمدرضا جنت خواه دوست، نویسنده: مهدی پور سالار (براساس دو داستان کوتاه خارجی) مدیر تولید: رحیم لهراسبی، دستیار کارگردان: افشین دهقانی، تدوین: افشین دهقانی، محمدرضا جنت خواه دوست، مدیر تصویر برداری: امیر مهرورزان، دستیار تصویر: علی باشامه، مدیرصدابرداری: علیرضا کریم نژاد، منشی صحنه: صدف فصیح نیکورفتار، گریم: مسعود سید عربی، فرزانه راستگو، دستیار تولید: سلمان طاهری، مدیر تدارکات: حمید زنهاری، دستیار تدارکات: سپهر سلمانیان، عکاس: حورا کاظم زاده، مترجم زیر نویس انگلیسی: مهندس سیاوش منیری، انتخاب موسیقی از آثار آهنگساز: میکیس تئودوراکیس، مدیر برنامه ریزی: سلمان طاهری، بازیگران: حسین فرحمند، مریم جنت خواه دوست، صدف فصیح نیکورفتار، حسن جعفری، زهرا اسناد، احد سناتور، زینت سراندیب، عبدالباسط پروانه، بازیگران خردسال: امیر محمد عظیمی میرآبادی، نازنین زهرا عباسی، دیانا طاهری، امیر علی حیدری، صداپیشگان: معصومه محمدنژاد مطلق، افشین دهقانی با تشکر از همکاری: دکتر فرامرزی، خانواده دکتر محمدرضا طاهری، مدیریت کلوپ جیپ سواران ایران، سرمایه گذار: شبکه نسل نوین، مجری طرح: بکتاش فیلم، محصولِ یاس فیلم، تهیه کننده: مهدی عظیمی میرآبادی
فیلم سینمایی «در آغوش درخت» با حضور عوامل این پروژه در نمایشی ویژه فردا ۵ اسفندماه برای مردم زلزلهزده شهر خوی اکران شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره؛ در راستای همدردی با مردم زلزلهزده شهر خوی و با توجه به فضای شاعرانه و ترکی فیلم سینمایی «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجه پاشا کارگردان ترکزبان و تهیهکنندگی سجاد نصراللهی که در طبیعت بکر آذربایجان شرقی فیلمبرداری شده؛ با تصمیم عوامل این فیلم در نمایشی ویژه جمعه ۵ اسفندماه در استادیوم شهید مصطفی چمران شهر خوی برای مردم این شهر اکران شد.
در این اکران که با حضور عوامل این فیلم و مدیران سازمان سینمایی سوره برگزار میشود؛ علاوه بر کارگردان و تهیه کننده، روحالله زمانی و جواد قامتی دوبازیگر این اثر سینمایی و وحید آقاپور و سایر هنرمندان ترک زبان نیز حضور خواهند داشت و در کنار مردم شهر خوی به تماشای این اثر سینمایی نشستند.
همچنین پنجشنبه ۴ اسفند ماه پردیس سینما ۲۹ بهمن تبریز نیز با حضور مدیران و هنرمندان سینمایی در شهر تبریز افتتاح میشود و عواید فروش هفته اول آن نیز به مردم شهر خوی اختصاص پیدا کرد.
۸۶ نفر از کارگردانان فیلماولی که ماحصل تغییر مکانیزم «شورای تأیید صلاحیت فیلماولیها» بهشمار میروند، با در نظر گرفتن تحقق عدالت فرهنگی از ۲۵ استان تأیید صلاحیت شدند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، بعد از برگزاری نشستهای متعدد و بررسی کارنامه فعالیتهای هنری، سوابق حرفهای، انجام مصاحبههای تخصصی و شرایط فیلماولیها، صلاحیت ۸۶ تن از کارگردانان متقاضی از سوی «شورای تأیید صلاحیت فیلماولیها» به تأیید رسید تا به واسطه این مهم بتوانند اولین فیلم سینمایی بلند خود را کلید بزنند.
با رونمایی از سامانه تأیید صلاحیت فیلماولیها و آغاز ثبت نام متقاضیان فیلمسازی در ابتدای تیرماه سال جاری، ۵۴۰ متقاضی تا ۱۵ مرداد با ارسال نمونه کارها و سایر مدارک خود پروندههایشان را تکمیل کردند و در ادامه با برگزاری نشستهای متعدد به میزبانی بنیاد سینمایی فارابی و با حضور نماینده کانون کارگردانان و اعضای شورا، صلاحیت ۸۶ متقاضی به تأیید رسید.
ویژگی فرایند جدید، موضوع تحقق عدالت فرهنگی است، چرا که پیش از این کارگردانان برای ساخت فیلم اول خود میبایست سرمایهگذار پیدا میکردند تا پرونده آنان بررسی شود، اما در این فرایند فرصتی برابر و عادلانه برای استعدادها ایجاد شده که همین موضوع، حضور چشمگیر متقاضیان سایر شهرها در اسامی پذیرفته شدگان را به همراه داشته است.
بر اساس اعلام دبیرخانه این شورا، از میان ۸۶ نفر که در مجموع بیش از ۶۰ درصد پذیرفتهشدگان از شهرهایی به جز تهران هستند، ۳۰ نفر از استان تهران، سه نفر از لرستان، چهار نفر از یزد، هفت نفر از اصفهان، ۱۰ نفر از آذربایجان شرقی، یک نفر از آذربایجان غربی، یک نفر از استان کرمان، یک نفر از مسجد سلیمان، یک نفر از نیشابور، یک نفر از اردبیل، دو نفر از ایلام، دو نفر از کرج، دو نفر از همدان، دو نفر از قم، دو نفر از قزوین، یک نفر از نیشابور، یک نفر از اراک، یک نفر از دزفول، دو نفر از خراسان رضوی، یک نفر از خراسان شمالی، یک نفر از زنجان، یک نفر از تبریز، دو نفر از کردستان، دو نفر از مازندران و یک نفر از شهر ری، پذیرفتهشدگان مرحله نخست شورای تأیید صلاحیت فیلماولیها هستند.
از میان این ۸۶ نفر، پنج کارگردان با نامهای آرمان خوانساریان، رضا نجاتی، لیلی عاج، حسین میرزامحمدی و محمد عسگری به ترتیب با فیلمهای «جنگل پرتقال»، «بعد از رفتن»، «سرهنگ ثریا»، «کتچرمی» و «اتاقک گلی» در چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور داشتند.
اسامی متقاضیان پذیرفته شده مرحله نخست شورای تأیید صلاحیت فیلماولیها به شرح زیر است:
محمود احدی نیا، مسعود احمدی، محمد اسفندیاری، مریم اسمیخانی، ناصرمنصور افشاری، بهزاد اقطاعی، روح اله اکبری، وحید الوندیفر فردین انصارینژاد، علی اوسیوند، سجاد ایمانی، جمشید بهمنی، مهدی بوستانی شهر بابکی، وحید پرشاد، حسین ترک جوش، علی تصدیقی، خیراله تقیانی پور، مرتضی جذاب، روناک جعفری، حسن جعفری داریوش، امیر جلالی، امیررضا جلالیان، محمد رضا حاجی غلامی، حسن حبیب زاده، زیور حجتی، علی حدادی، شهاب الدین حسین پور، سید سجاد حسینی، سید وحید حسینی نامی، ابوذر حیدری، مهدی حیدری، امین خردمندی، نریمان خلیلی، آرمان خوانساریان، آروند دشت آرای، سعید دشتی، مسعود دهنوی، وحید رابودان، علی یار راستی، محمد رحمتی، افشین رضایی، جلال الدین ساعد پناه، سید مرتضی سبز قبا، اشکان سپهر، محمدرضا ستاری، احسان سلطانیان، احسان شادمانی، مهدی شامحمدی، پیمان شاهبداغلو، محمد صادقی، روناک طاهر، علی طاهر فر، لیلی عاج، محمد عسگری، اسماعیل عظیمی، جواد علیزاده، محمد علیزاده فرد، فرود عوض پور، محمد ابراهیم غفاریان، حسام فرهمندجو، حسین فلاح آبادی، مجتبی قاسمی، سید سجاد قافله باشی، مهدی قربانپور، یوسف کارگر، پیروز کرمی، محمد معین کریم الدینی، سعید کشاورز، مصطفی کوشکی، مصطفی گندمکار، محمد متین اوجانی، سید عطا اله مجابی، مهدی محمد نژادیان، مریم مدرس مطلق، محمدرضا مرادی، سید بابک مصطفوی، امیر مهندسیان، سید مهدی موسوی برزکی، حسین میرزامحمدی، پویا نبی، رضا نجاتی، سعید نجاتی، میلاد نسیم سبحان، جلال نصیری هانیس، مصطفی نظری زاده و محمدرضا هاشمیان.