نمایش تلویزیونی فیلم‌های سینمایی، اکران را نابود می‌کند؟

چندی است اکران تلویزیونی آثار سینمایی رونقی جدی گرفته و فیلم‌های جدید دوره اخیر جشنواره فیلم فجر هم وارد کنداکتور سیما شدند، اما باید دید که آیا این اتفاق که رد پای بنیاد سینمایی فارابی را با خود به همراه دارد برای سینما مفید است یا مضر!

سالیان گذشته تولید فیلم‌ها به دودسته تولید آثار تلویزیونی و سینمایی تقسیم می‌شد، به‌طوری‌که برخی فیلم‌ها برای مدیوم تلویزیون و برخی دیگر برای مدیوم سینما تولید می‌شدند هرچند امکان پخش تلویزیونی برخی آثار سینمایی بعد از اکرانش در سینما وجود داشت.

*شروع مسیر ورود آثار سینمایی به تلویزیون

اما نوروز سال گذشته برای اولین‌بار بدعتی در این چرخه ایجاد شد، دو فیلم «تک‌تیرانداز» ساخته بنیاد فرهنگی روایت فتح و «یدو» ساخته مشترک بنیاد سینمایی فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قبل از اکران سینمایی وارد کنداکتور نوروزی سیما شدند.

این اتفاق در آن زمان به بهانه شیوع ویروس کرونا و استقبال کم مردم از سینماها به دلیل خطر بیماری بود، اتفاقی که در شرایط دوری مردم از پرده نقره‌ای مورد تحسین واقع شد.

همان سال سعید خانی پخش‌کننده سینما و مدیر مؤسسه پخش خانه‌فیلم در واکنش به پخش تلویزیونی دو فیلم مذکور گفته بود: «پخش فیلم‌های جدید از طریق تلویزیون سبب انتشار نسخه قاچاق فیلم می‌شود و البته می‌دانیم که فیلم‌ها خودشان را فدای شرایط کرده‌اند.»

این پخش‌کننده ادامه داد: این کار فقط به شرطی می‌تواند خوب باشد که تلویزیون آن قدر پول خرید پخش را بدهد که ۸۰ درصد هزینه‌های تولید فیلم جبران شود، چون با آنچه تاکنون در این بخش وجود داشته ۱۰۰ درصد به ضرر صاحبان فیلم‌ها خواهد بود و سینما به مخاطره می‌افتد.

*حضور سینمایی‌ها در تلویزیون ادامه دار شد

بعد از انجام این کار در سال گذشته ظاهراً این اقدام معنای خود را ازدست‌داده است؛ چراکه نوروز ۱۴۰۲ هم با پخش تلویزیونی چند فیلم سینمایی قبل از اکران سینمایی‌شان همراه بود تا این کار مجدداً اتفاق افتاده و فیلم‌های «هوک»، «های‌پاور» و «شماره ۱۰» در ایام نوروز از تلویزیون پخش شوند.

اگر نیم‌نگاهی به نام آثار پخش شده از قاب تلویزیون و پیشینه آن‌ها داشته باشید به یک نام مشترک در تمامی آثار می‌رسید؛ بنیاد سینمایی فارابی مالک تمامی این آثار است.

شاید فکر کنید که این فداکاری فارابی به نفع مخاطب باشد؛ اما در حقیقت این بنیاد سینمایی با فروش فیلم‌ها به صداوسیما بخشی از ضرر مالی خود از ساخت آن هارا جبران کرده و فیلم هایی را که امیدی به جبران هزینه‌های آن در گیشه سینما ندارد را به سیما سپرده است.

*نظر سازندگان با فارابی مشابه است؟

عظیمی: شخصاً اصولاً موافق پخش تلویزیونی فیلم سینمایی قبل از اکران عمومی آن نیستم، شاید مالک بر اساس منافع اقتصادی و یا برخی ملاحظات دیگر دست به چنین تصمیمی بزند

در نگاه اول این موضوع می‌تواند برای فارابی اقدامی مثبت جلوه کند؛ اما سینماگران و سازنده‌های فیلم‌ها نظر دیگری دارند، و ابعاد پنهان ماجرا نشان می‌دهد که در واقع پول بیت‌المال صرف آثاری شده‌است که کیفیت چندانی ندارند.

محمدرضا شرف الدین (تهیه کننده) در این باره می‌گوید: اینکه ما روی فیلم هایی سرمایه گذاری کنیم که مصرف کننده شان هم خود دولت است کاری است که بنده موافق آن نیستم. فیلم باید با حفظ ارزش‌های دینی و انقلابی در پسند مخاطبان باشد.

مهدی عظیمی میرآبادی تهیه‌کننده «های‌پاور» بعد از اعلام خبر پخش تلویزیونی این فیلم در مصاحبه‌ای گفته بود:« علی‌القاعده وقتی فیلمی در فرمت سینمایی تولید می‌شود، این‌گونه نیست که به دنبال اکران عمومی آن نباشند. شخصاً هم اصولاً موافق پخش تلویزیونی فیلم سینمایی قبل از اکران عمومی آن نیستم. زمانی هست که این قاعده گذاشته می‌شود که برخی از تولیدات سینمایی مستقیماً برای پخش از تلویزیون ساخته پخش می‌شود، اما معمولاً این‌گونه نیست. من سال گذشته هم با پخش تلویزیونی فیلم «تک‌تیرانداز» موافق نبودم و تمام تلاشم را هم کردم که دوستان بنیاد روایت را قانع کنم این کار را نکنند، اما چون مالک فیلم تصمیمش را گرفته بود، در نهایت نتوانستم جلویش را بگیرم. در این موارد تصمیم‌گیر اصلی مالک فیلم است. شاید مالک بر اساس منافع اقتصادی و یا برخی ملاحظات دیگر دست به چنین تصمیمی بزند.»

مهدی عظیمی میرآبادی در این باره گفت: همانطور که پخش تلویزیونی فیلم «تک‌تیرانداز» به اکران سینمایی آن آسیب زد، تکرار این کار برای فیلم‌های دیگر هم مناسب نیست چرا که هزینه تبلیغات اکران در سینما را غیرقابل توجیه می‌کند. البته به طور کلی معتقدم این روش درستی نیست که تلویزیون تلاش می‌کند کاستی‌های خود را از طریق پخش فیلم‌های رونمایی شده در جشنواره فجر که هنوز به اکران عمومی نرسیده‌اند جبران کند

هوک یکی دیگر از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی بود که بدون آنکه اکران عمومی شود به تلویزیون واگذار شد. علی آشتیانی‌پور (تهیه‌کننده فیلم هوک)دراین باره می‌گوید: تصور دوستان فارابی این است که با توجه به دو نوبت نمایش محدود فیلم در تلویزیون و وضعیتی که این روزها تلویزیون از نظر مخاطب دارد، لطمه‌ای به اکران عمومی فیلم وارد نخواهد شد و ما هم امیدواریم همین‌گونه باشد. اعتقاد من این است که فیلم لطمه خواهد خورد اما این تصمیم مربوط به حقوق مالکانه فیلم می‌شود که در اختیار فارابی است و بنده اطلاعی از جزییات آن ندارم. اگر توانستید از دوستان بپرسید تا پاسخ بدهند.

یکی دیگر از آثاری که  برخلاف نظر سازنده‌اش وارد پخش تلویزیونی شده بود «شماره 10» ساخته ابراهیم زرگرنژاد و با تهیه‌کنندگی ابراهیم اصغری است، تهیه‌کننده‌ای که پیش‌ازاین و در سال گذشته هم تجربه پخش تلویزیونی فیلم «تک‌تیرانداز» را به‌عنوان تهیه‌کننده این اثر داشته است، فیلمی که بعد از پخش از تلویزیون وارد چرخه اکران سینمایی هم شد و البته با شکست قبل پیش‌بینی‌ای هم مواجه شد.

اصغری هم مانند تهیه‌کننده «های‌پاور» به این اتفاق واکنش نشان داد؛ اما در مصاحبه خود انتقادات و مطالب جدیدی را مطرح کرد.

اصغری پیش از پخش فیلمش از صداوسیما نامه‌ای به رئیس این سازمان نوشت و خواستار عقب افتادن پخش تلویزیونی «شماره ۱۰» شد.

اصغری: شاید تصور می‌کنند با این کار می‌توانند مخاطب خود را افزایش دهند، درحالی‌که اساساً چنین کاری ابتدا به ضرر سینمای دفاع مقدس و بعد هم خود سینماست

وی پس از عدم پذیرفتن درخواستش از طرف سیما و پخش این فیلم در مصاحبه‌ای گفت: «به‌هرحال مالک فیلم، بنیاد سینمایی فارابی است و طبق تصمیم بنیاد، فیلم جهت پخش به سازمان صداوسیما واگذار شده بود.

انتقاد من بیشتر به همین سازمان است که از دو، سه سال قبل اقدام به خریداری حق پخش فیلم‌های سینمایی اکران نشده به‌ویژه فیلم‌های دفاع مقدسی می‌کند. من این تجربه را برای فیلم «تک‌تیرانداز» هم داشتم و هرچه پیگیری کردیم که فیلم پیش از اکران پخش نشود، موفق نشدیم. این رویه اشتباه در دوره قبلی مدیریت صداوسیما شروع شد و هنوز هم ادامه دارد چرا که شاید تصور می‌کنند با این کار می‌توانند مخاطب خود را افزایش دهند، درحالی‌که اساساً چنین کاری ابتدا به ضرر سینمای دفاع مقدس و بعد هم خود سینماست.»

اصغری از نفع صداوسیما گفت و البته ناگفته هم پیداست که این کار به میزان مخاطبین رسانه ملی خواهد افزود و شاید به جهت تأمین مالی برای فارابی نیز، برای این دو نهاد حاکمیتی دوسر برد باشد. هرچند با این همه بازهم پرسش‌های بسیاری بی‌پاسخ می‌ماند.

اما مطابق با گفته‌های این دو تهیه‌کننده تداوم این اتفاق برای سینما و اهالی‌اش اتفاق ایده‌آلی نبوده و تنها گوشه‌ای ضرر مالی فارابی را تأمین می‌کند، اما سؤال اینجاست که بنیاد ملی سینمای ایران که وظیفه پربار کردن سینما ارتقا سطح آن را دارد چرا چند وقتی است به‌جای مدیوم تخصصی خود فیلم را برای تلویزیون تولید می‌کند.

رضا منتظری روزنامه‌نگار و منتقد سینما درباره پخش آثار سینمایی که هنوز روی پرده سینما نرفته‌اند اما روی آنتن شبکه‌های تلویزیون آمدند، عنوان کرد: 

منتظری: این اتفاق بسیار متاثر کننده است، اولا چه علتی دارد که ما در سینما با بودجه سینما، آثار تلویزیونی تولید کنیم و این همان بحثی که سال‌هاست مطرح می‌شود

«این اتفاق بسیار متاثر کننده است، اولا چه علتی دارد که ما در سینما با بودجه سینما، آثار تلویزیونی تولید کنیم و این همان بحثی که سال‌هاست مطرح می‌شود. کشور فیلم‌هایی نازل از نظر ساختاری و محتوایی که در قالب تله‌فیلم می‌گنجند، تولید می‌کند و نهادهای سینمایی از بودجه سیستماتیک برای تولید این آثار استفاده می‌کنند. معتقدم که اگر یک مقدار درایت و تدبیر بیشتری در مدیران سینمایی صورت بگیرد و نگاه جدی‌تری به پدیده هنر هفتم وجود داشته باشد، اوضاع کمی سامان پیدا می‌کند.»

*یک اتفاق عجیب؛ پخش تلویزیونی یک فیلم در حال اکران

اما عجیب‌تر دررابطه‌با پخش تلویزیونی آثار سینمایی اتفاقی بود که چندی پیش رخ داد و البته باز هم پای اثری از بنیاد سینمایی فارابی در میان بود.

سینمایی «بچه‌های طوفان» ساخته بنیاد سینمایی فارابی است که در حال حاضر اکران شکست‌خورده‌ای را روی پرده سینما تجربه می‌کند و تا کنون مطابق با آمار سمفا تنها ۴۷۶ مخاطب را روانه سالن‌های سینما کرده است.

این فیلم به‌صورت ناگهانی و در اتفاقی بی‌سابقه روز ۱۲ فروردین‌ماه در کنداکتور پخش شبکه امید قرار گرفت تا هم‌زمان با اکران در سینما پخش تلویزیونی را نیز تجربه کند.

البته این اتفاق با تلاش کارگردان به سرانجام نرسید و البته صادق دقیقی مشارکت فارابی را هم در ساخت «بچه‌های طوفان» رد کرد و گفت این بنیاد تنها ۲۰۰ میلیون تومان به این فیلم کمک کرده است.

طبیعتاً فارابی با این مقدار مشارکت توانایی تصمیم‌گیری برای پخش تلویزیونی فیلم را نداشته و این گونه ساخته صادق صادق دقیقی از پخش تلویزیونی هم‌زمان با اکران در سینما نجات پیدا کرد.

*جمع‌بندی

در میان تمامی این گزاره‌ها نباید فراموش کرد که این روزها، اصلی‌ترین دغدغه سازمان سینمایی و نهادهای مرتبط با سینما  باید معطوف به سمت و سوی رونق‌گرفتن دوباره سینمای کشور باشد. اکران فیلم‌ها در سالن‌های سینما، می‌تواند فرصت خوبی برای سینمای کشور به وجود آورد. هرچه فیلم‌ها قبل از اکران از طریق مدیوم‌های دیگر پخش شوند، سبد سینما از وجود این فیلم‌ها خالی می‌شود.

در آخر اینکه بسیاری از منتقدان این موضوع را پدیده‌ای شوم برای سینمای کشور می‌دانند. منتظری در همین باره اظهار کرد: متاسفانه نه تنها شاهد سامان این اتفاق نیستیم بلکه همچنان اتفاقات عجیب و غریب‌تری را شاهد هستیم و جالب است که قبل از اکران یک فیلم، تلویزیون آن اثر را خریداری می‌کند تا آن را پخش کند. همچنین علاوه بر اهمال مدیران سینمایی، این شرایط نشان دهنده کاسب بودن تهیه کنندگان فعال سینما است و معلوم می‌شود این افراد چقدر به فکر تجارت هستند. هم بودجه دولت را برای تولید فیلم می‌گیرند و هم منتظر اکران نمی‌مانند و آن اثر را به تلویزیون می‌فروشند.

در تحلیل نهایی اگرچه پخش فیلم‌های سینمایی از تلویزیون به سود این رسانه است، ولی به اقتصاد سینما ضربه می‌زند. چراکه اکران این فیلم‌ها پس از پخش در تلویزیون، دیگر امکان‌پذیر نیست و اگر هم اتفاق بیفتد باتجربه‌ای مشابه با فیلم «تک‌تیرانداز» مواجه خواهد شد و کسی خواهان دیدنشان در سینما نخواهد بود.

کودکان یا سینما؛ کدام یکی، دیگری را دوست ندارد؟

متاسفانه در سال های اخیر روند فیلمسازی در ژانر کودک و نوجوان در ایران کاهش چشمگیری پیدا کرده است و توجه لازم در این زمینه صورت نمی گیرد. شاید این مسئله را بتوانیم بر گردن اقتصاد ناموفق سینمای کودک بیاندازیم، اما همین امر موجب شده تا کودکان به سراغ تولیدات خارجی و یا فیلم هایی خارج از محدوده سنی خودشانبروند که می تواند نتایج جبران ناپذیری داشته باشد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر برنا؛ فاصله گرفتن از تولیدات جذاب در حوزه کودک و نوجوان، چه در سینما و چه در تلویزیون آسیبی است که در آینده نتیجه آن را خواهیم دید؛ اینکه این روز ها فرزندان ما آثار مدنظرشان را در تولیدات خارجی پیدا می کنند، باید دغدغه مسئولین و فعالان این حوزه باشد.

با بررسی آمار سینماها در حوزه کودک و نوجوان و در مقایسه با ایده عالی که می تواند ناجی این ماجرا باشد، به این نتیجه می رسیم که سینمای کودک برای پر و بال گرفتن به حمایت احتیاج دارد و طبیعی است که بایستی نگاه بیزینسی و بازگشت گیشه را در این حوزه فراموش کنیم.

1.پسر دلفینی/ محمد خیراندیش/ 1401

خلاصه: این انیمیشن داستان پسربچه‌ای است که طی یک سانحه هوایی بعد از سقوط هواپیما به دریا پرتاب می‌شود و زندگی جدیدی را با دلفین‌ها و حیوانات آبزی شروع می‌کند اما بعد از گذشت زمان از دریا وارد جزیره‌ای در جنوب کشور ایران می‌شود و به دنبال مادرش می‌گردد.

2.لوپتو/ عباس عسکری/ 1401

خلاصه: لوپتو داستانِ اسباب‌بازی‌هایی است که به دست بیماران یک آسایشگاه روانی ساخته می‌شوند. معروف شدن اسباب‌بازی‌های لوپتو برای آقای کمالی که مسئول آسایشگاه و مدیر پروژه‌ی ساخت لوپتو است، مشکل‌ساز می‌شود. اما پسر آقای کمالی و فرشته‌ی نجاتی که همیشه در مواقع سختی در کنارش بوده، با امید و تلاش فراوان او و آسایشگاه روانی را از مخمصه‌ای که گرفتارش شده نجات می‌دهند.


3.فیلشاه/ هادی محمدیان/ 1397

خلاصه: فیلشاه انیمیشنی طنز و کودکانه روایتی از داستانِ قرآنیِ اصحاب فیل و لشکرکشی ابرهه به مکه جهت تخریب خانه کعبه است. این داستان با ورود به دنیای حیوانات، این روایت قرآنی را با تاکید بر روحیه حق­‌طلبی و پیروزی حق بر باطل به تصویر می­کشد.


4.منطقه پرواز ممنوع/ امیر داسارگر/ 1398

خلاصه: محمدمهدی و دوستانش برای مسابقه پهپادها آماده می‌شوند. آن‌ها با تلاش خود هواپیمایی بدون سرنشین ساخته‌اند که با کنترل از راه دور هدایت می‌شود. این مسابقه برای آن‌ها بسیار مهم است وهر روز تمرین می‌کنند تا پیروز میدان باشند اما در یکی از این تمرین‌ها، هواپیمای آن‌ها به منطقه‌ای ناشناخته سقوط می‌کند. منطقه‌ای که عده‌ای با تفنگ‌های شکاری‌شان آن‌جا را قرق کرده‌اند و ادعا می‌کنند یوزهای ایرانی در آن بخش رفت‌وآمد دارند.

5.بنیامین/ امیرحسین ترابی/ 1398

خلاصه: بنیامین نام پسر شجاعی است که برای آزادی مادرش از زندان­های فرعون، به سفری پرخطر می‌رود تا مادرش را نجات دهد و پدرش را که زندانی فرعون است، ملاقات کند. در این جریان پدرش فوت می‌کند و بنیامین متوجه می­شود عمویش، جاسوس فرعون بوده است. به علت جدایی بنیامین از والدینش و خشونت خاصی که سربازان فرعون در مقابل برده‌ها اِعمال می‌کنند، تماشای این انیمیشن برای کودکان کم‌سن‌تر توصیه نشده است.
 

6.شهر گربه ها/ سید جواد هاشمی/ 1400

خلاصه:  گربه های گربستان به طمع رسیدن به آرزوهای خود قصد دارند با شرکت در مسابقه ای که دسیسه مشاور حاکم شهر گربه هاست، شرکت و به شهر گربه ها عزیمت کنند، غافل از اینکه حاکم به کمک تحقیقات و کشفیات گرفسور تصمیم دارد عمر آن ها را گرفته و به خودش اضافه کند حاکم شهر گربه ها با این کار بیشتر از همه گربه ها عمر خواهد کرد، اما شنگول و گربه های دیگر با نقشه ای به کمک گرفسور که تحت فشارهای حاکم خسته شده است، می آیند تا…
7.پیشونی سفید 2/ سید جواد هاشمی/ 1397

خلاصه: این فیلم داستانی ایرانی درباره‌ی آهویی پیشانی سفید است که برای نجات دیگر آهوان، به سوی قلعه می‌رود و آهوها و سالار را که در بند بله‌بله اسیر شده‌اند نجات می‌دهد. فیلم حاوی خشونت‌های از نوع کلامی، تندی، توهین و تهدیدِ پیشونی سفید از سوی سالار است. همچنین تیراندازی با تیروکمان و استفاده از طلسم و جادو نیز از صحنه‌های این فیلم است.
 

8.پیشونی سفید 3/سید جواد هاشمی/ 1398

خلاصه: این داستان درباره‌ی آهوی مهربان و شجاعی است که اختاپوس قصد دارد شیره‌ی جانش را به‌دست بیاورد. او مادر و پدر پیشونی‌سفید را طلسم می‌کند تا از آن‌ها برای به‌دست‌آوردن آهو استفاده کند؛ اما پیشونی‌سفید که متوجه این موضوع می‌شود، خودش را تسلیم اختاپوس می‌کند تا مادر و پدرش را از طلسم او نجات دهد.
 

9.پاستاریونی/ سهیل موفق/ 1397

خلاصه: داستان پسربچه‌ای باهوش و زرنگ است که با کمک پدر و عمه‌اش، رستوران ورشکسته‌ی خود را دوباره راه می‌اندازند. از نکات مثبت این فیلم، اعتمادبه‌نفس بالا و زرنگ‌بودن شخصیت اصلی است.

10. بازیووو/ امیرحسین قهرایی/ 1401

خلاصه: بازیووو داستانی درباره سرزمین بازی‌ها است. سیلوس غول مرحله آخر این بازی است و از اینکه باید از بچه‌ها شکست بخورد ناراضی است. او قصد دارد ارتشی از بازیکنان تشکیل بدهد تا با بچه‌هایی که قصد شکست او را دارند، مبارزه کند. 
11.خاله قورباغه/افشین هاشمی/ 1397

خلاصه: خاله قورباغه همچنان همان کاراکتر مهربان را دارد که عاشق معاشرت با همسایه‌هایش و دیگران است. خاله قورباغه ۹۸ بچه دارد اما از همه‌شان دور افتاده و حالا دلتنگی اذیتش می‌کند. خواهر دوقلویش آبجی باجی، همسایه خلافکار و حریص‌اش سمسارباشی و دوست قدیمی‌اش نخودی و نوه‌هایش به دیدنش می‌آیند و در این بین داستان‌هایی رقم می‌خورد.
12.بام بالا/ سید جمال سید حاتمی/ 1401

خلاصه:داستان درباره یک خواهر و برادر دوقلو است که شب تولدشان متوجه اختلاف موجود میان پدر و مادرشان می شوند که نگرانی هایی را در آن ها به وجود می آورد. این ۲ کودک به سهم خود تلاش می کنند که اخلافات موجود را حل کنند و پدر و مادرشان را در کنار یکدیگر قرار دهند که در این میان با عروسک فانتزی بام بالا آشنا می شوند…

اعداد و ارقام فوق نشان می دهد شیب فروش در حوزه کودک و نوجوان روندی رو به صعود داشته و امیدوار کننده است بگوییم برخی از فیلمسازان با نزدیک شدن به سلیقه نوجوانان در سال های اخیر، آمادگی ورود جدی تر به این ژانر تخصصی را دارند.

پیام تسلیت خسرو شکیبایی برای کیومرث پوراحمد!

انجمن تهیه کننده کارگردانان سینمایی طی پیامی درگذشت زنده یاد پوراحمد را تسلیت گفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، انجمن تهیه کننده کارگردانان سینمایی طی پیامی درگذشت زنده یاد کیومرث پوراحمد را تسلیت گفت.

در متن این پیام آمده است:

«مرگ پایان کبوتر نیست.

کیومرث پور احمد نویسنده و کارگردان شهیر کشورمان دار فانی را وداع گفت. این خبری بود که صبح روز شانزدهم فروردین ۱۴۰۲ دوستداران سینمای ایران را مبهوت و غافلگیر کرد. او که حدود نیم قرن رویاهای ایرانی را در سینما و تلویزیون مصور می‌کرد، علاقمندان آثارش را با مرگ خود خواسته برای همیشه ترک کرد. زمانی مرحوم خسرو شکیبایی در بزرگداشت او گفته بود: «امیدوارم وی زمانی به این روز (روز مرگ) برسد که تمام کارهای خود را انجام داده باشد». اما آیا این چنین بود؟ آنها که شرایط این روزهای سینمای ایران را رصد می‌کنند، خوب می‌دانند که چنین نیست. بی‌شک با رفتن او سینمای ایران بی‌شمار قصه‌هایی را که مجال سینمایی شدن را داشتند از دست داده است.

انجمن تهیه کننده کارگردانان فیلم‌های سینمایی فقدان این فیلمساز بزرگ را به سینما دوستان و به ویژه بستگان و همکاران او تسلیت می‌گوید و برای او از خداوند آمرزش و آرامش می‌طلبد.»

روزی که کیومرث پوراحمد ذوب آهن را به عشق سینما رها کرد

کیومرث پوراحمد یک روز صبح تصمیم گرفت صدای ساعت را ببندد و قید کار در کارخانه ذوب آهن اصفهان را بزند و دنبال دلش را بگیرد و به عشق سینما راهی تهران بشود.

اینها جملاتی است که کیومرث پوراحمد سال‌ها پیش در گفتگو با رفیق قدیمی‌اش، احمد طالبی‌نژاد، منتقد و کارشناس باسابقه سینما گفته.

و حالا این یار دیرین که از انتشار خبر درگذشت ناگهانی پوراحمد همچنان بهت‌زده است، در گفتگو با ایسنا از ورود این فیلمساز به سینما می‌گوید، از نسلی که رویاهایش بر باد رفته و از علاقه و عِرق این فیلمساز به ادبیات.

طالبی‌نژاد با اشاره به سرآغاز ورود پوراحمد به سینما می‌گوید: اولین نکته‌ای که درباره زنده‌یاد پوراحمد می‌توان گفت این است که کارش را از نقدنویسی و درواقع از کار مطبوعاتی آغاز کرد و البته منتقد حرفه‌ای و پرکاری نبود. گه گاه درباره فیلم‌هایی که می‌دید و از آنها خوشش می‌آمد، از جمله فیلم «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی نقدهای کوتاهی در نشریات معدودی که آن دوره به سینما می‌پرداختند، می‌نوشت و برخلاف آنچه در یکی از شبکه‌های خبری گفته شد، تحصیل‌کرده سینما نبود. به عنوان کسی که دوستی سی و اندی ساله‌ای با او داشتم، فکر نمی‌کنم در دانشکده‌ای تحصیلات سینمایی کرده باشد. بعد از اینکه دیپلمش را گرفت، به خدمت سربازی رفت و در سپاهی‌دانش معلم شد و بعد از بازگشت به اصفهان به عنوان کارمند به استخدام کارخانه ذوب آهن در آمد. در گفتگویی که سال‌ها پیش با او داشتم، توضیح داد که چگونه از کار در این کارخانه، دست کشید. او خود گفته بود، «یک روز صبح هرچه ساعت زنگ زد تا بلند شوم و برای رفتن به کارخانه آمده شوم، بیدار نشدم و زنگ ساعت را بستم» و این چنین بود که قید کار دولتی و کارمندی را زد و برای پیگیری علایقش راهی تهران شد.

طالبی‌نژاد ادامه می‌دهد: او مانند بسیاری از هم‌نسلان ما از کودکی، ناخواسته در معرض سینما قرار گرفته و به نوعی مرض سینما به جانش افتاده و بشدت عاشق فیلم و سینما بود. بعدها که کمی بزرگتر شد، به واسطه حضور برادر بزرگترش، منوچهر که آن زمان به عنوان بازیگر در سینما فعالیت می‌کرد، علایق او به سینما بیشتر  هم شد و به تهران آمد و این در و آن در زد تا وقتی به عنوان دستیار در سریال «آتش بدون دود» در کنار نادر ابراهیمی مشغول به کار شد و این سرآغاز ورود او به فعالیت هنری بود. یعنی با تلاش فردی و پیگیری شخصی‌اش، وارد این فضا شد نه به واسطه امکانات ویژه یا تحصیلات مرتبط. نمونه پیش از پوراحمد، ناصر تقوایی است که اتفاقا پوراحمد بشدت متاثر از او بود. ورود این دو به سینما و کارکرد هر دو آنها در این هنر تقریبا شبیه هم است.

احمد طالبی‌نژاد

وی با تشریح دوره‌های مختلف فیلمسازی پوراحمد اضافه می‌کند: در چند مرحله فیلمسازی کرد. ابتدا فیلم‌های کوتاهی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت و بعد فعالیت خود را در همکاری با نادر ابراهیمی در سریال «آتش بدون دود» به عنوان دستیار کارگردان و سپس دستیار تدوین ادامه داد که به گفته خودش و نیز زنده‌یاد ابراهیمی، بخش‌هایی از این سریال را پوراحمد کارگردانی کرد و پس از آن با فیلم کوتاه «زنگ اول زنگ دوم» که حدیث نفس خودش بود، وارد فیلمسازی مستقل شد و بعد فیلم‌هایی مانند «بی‌بی چلچله» و «تاتوره» و … را ساخت و بعد هم که وارد تلویزیون شد، با سریال بی‌نظیر «قصه‌های مجید» موقعیت خیلی خوبی در سریال‌سازی به دست آورد. همچنانکه سریال بعدی‌اش «سرِنخ» یکی از معدود سریال‌هایی است که رنگ و بوی ایرانی دارد و شخصیت‌هایش همه آشنا هستند و هویت و شناسنامه ایرانی دارند.

او یکی از ویژگی‌های عمده در کار پوراحمد را حال و هوای ادبی در آثار این فیلمساز می‌داند و در این باره توضیح می‌دهد: اغلب آثار او در ژانرهای گوناگون، از آثار ادبی ایرانی یا خارجی اقتباس شده‌اند و این خیلی مهم است چراکه ادبیات در همه جای دنیا پشتوانه بسیار خوبی برای سینماست و بسیاری از فیلم‌های خوب تاریخ سینمای جهان به شکلی از آثار ادبی کلاسیک یا مدرن اقتباس شده‌اند و این روند همچنان هم ادامه دارد. به هر روی، پوراحمد از معدود فیلمسازان موفق ماست که این گرایش را داشت و به پشتوانه ادبی ساخته‌هایش توجه بسیاری می‌کرد و آثار خیلی خوبش مانند «قصه‌های مجید» و «بی‌بی چلچله»، «خواهران غریب»، «اتوبوس شب» و … همه اقتباسی هستند.

طابی‌نژاد در ادامه، کودکی ناتمام پوراحمد را که نام کتاب خاطرات این هنرمند هم هست، سرگذشت تلخ یک نسل می‌داند و یادآوری می‌کند: سرگذشت تلخ نسل ماست. در آن دوران، در آن برهوت فرهنگی که امکانات مانند امروز نبود و بخصوص که پوراحمد متولد نجف‌آباد بود و نه خود اصفهان، دستیابی به سینما برایش هیچ هم آسان نبود. ظاهرا در نجف‌آباد تنها یک سینما بوده و علاقه‌مندان به سینما خیلی سخت می‌تواستند در آن فیلم ببییند. به هر حال ما نسل رویازده‌ای بودیم و پر از حسرت و عسرت که آن را در کتاب «کودکی ناتمام» پوراحمد خیلی شدید می‌بینیم. او در خانواده‌ای پر جمعیت با ده دوازده خواهر و برادر بزرگ شده بود. هرچند شغل پدرش نسبتا خوب بود و در بازار اصفهان فرش فروشی داشت و دست‌شان به دهن‌شان می‌رسید، با این همه در آن شلوغی و ازدحام خانوادگی و با در نظر گرفتن اینکه همه خانواده‌ها دوست داشتند فرزندان‌شان دکتری، مهندسی، چیزی بشود، اینکه کسی بخواهد راه نامتعارفی برود و مثلا سینما را انتخاب کند، نکته مهمی است. آنچنانکه سریال «قصه‌های مجید» هم تلفیقی است از داستان هوشنگ مرادی کرمانی به اضافه خاطرات و تجربه‌های زیستی خود پوراحمد و از آنجا که سریال در اصفهان هم ساخته شده، رنگ و بوی بومی بیشتری هم به خود می‌گیرد. یعنی آدمی که مانند مجید راه دشواری را طی کرده تا به آرزوهایش برسد یا اصلا نرسد چراکه سالهاست بخشی از آرزوهای نسل ما بر باد رفته.  

احمد طالبی‌نژاد سخنانش را این گونه به پایان می‌برد: من هم مانند همه مردم و با اینکه دوستی سی و اندی ساله‌ای با کیومرث پوراحمد داشتم، همچنان در شوک هستم و ناباورانه فکر می‌کنم که آدمی مانند او با آن قد و قامت و آن ویژگی‌ها واقعا دست به خودکشی زده و اگر چنین کرده، چرا؟!

روزی که کیومرث پوراحمد از مرگ هنرمندان گفت

کیومرث پوراحمد در حالی زندگی را بدرود گفته که آخرین حضورش در سینما،جای خالی او در جشنواره فجر سال گذشته و نشست خبری فیلمش بود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، این فیلمساز مطرح سینما که آثاری ماندگار در سینما خلق کرده، سال ۱۴۰۱ فیلم سینمایی «پرونده باز است» را ساخت؛ فیلمی که بدون حضور او در جشنواره فجر نمایش داده شد و در نشست مطبوعاتی فیلم در روز ۱۴ بهمن هم گفته شد که «پرونده باز است» آخرین اثر سینمایی این کارگردان خواهد بود. اگرچه معمولا این تصمیم‌ها جدی نمی‌شوند اما با پایان زندگی پوراحمد، کارنامه فیلمسازی او برای همیشه بسته شد. 

او سال ۱۴۰۰ درباره آخرین فیلمش گفته بود: فیلم جدیدم برخلاف آنچه این روزها منتشر می‌شود، جنایی نیست و همان طور که در پروانه ساخت آن در سایت وزارت ارشاد نوشته شده است، یک ملودرام اجتماعی است و نمی‌دانم چرا نوشته‌اند که من می‌خواهم فیلم جنایی بسازم! من که در سریال «سرنخ» که یک سریال پلیسی بود، حتی سکانسی نداشتم که قطره خونی نشان بدهم و اسلحه‌ای بکشم، چگونه می‌توانم فیلم جنایی بسازم!

«پرونده باز است» به موضوع قتل از سوی یک نوجوان می‌پردازد و نیز فضای رسانه‌ای را با ایفای نقش یک خبرنگار به تصویر کشیده بود. همین موضوع در نشست خبری فیلم بستر طرح یک سری سوال‌های انتقادی شد که تهیه‌کننده (علی قائم‌مقامی) در این‌باره با اشاره به اینکه فیلمنامه به تایید قوه قضائیه رسیده بود، توضیح داد: این فیلم، داستانی از سال ۱۳۹۰ را نمایش می‌دهد که در آن مقطع این همه خبرگزاری و کانال و … نبوده است. نکته دیگر اینکه ماجرا براساس قانون آن سال است. قانونی که در سال ۱۳۹۲ عوض شد و ما به خاطر همین، اول فیلم می‌گوییم که داستان این فیلم در ۱۱ سال پیش اتفاق می‌افتد.

کارگردان فیلم‌های «شب یلدا» و «خواهران غریب» در طول این سال‌ها اظهارنظرهای گوناگونی به اتفاق‌های سینمایی و نیز اجتماعی مطرح می‌کرد. او که همیشه نسبت به ممیزی‌های زیاد گله‌مند بود، سال ۱۳۹۴ در مراسم یادبود هنرمندان درگذشته گفت: ما به طرز ظالمانه‌ای پیر می‌شویم. حذف‌ها ما را دق‌مرگ می‌کند و ما را می‌میراند. ما اگر در ۹۰ سالگی هم بمیریم، جوان‌مرگ شده‌ایم. بیشتر مرگ و میرهای هنرمندان در میانسالی بوده، همه پیر می‌شوند و می‌میرند.

او تیرماه سال ۱۳۹۹ در گفت‌وگویی با ایسنا گفته بود:‌ سخت غرق نوشتن یک قصه هستم. تاکید می‌کنم قصه، نه فیلم‌نامه. نوشتن این قصه چنان غرقم کرده که مدت‌هاست نه کتاب خوانده‌ام و نه فیلم دیده‌ام. نوشتن برای من که نسبت به زبان فارسی حساسیت دارم بسیار زجرآور و با نهایت وسواس انجام می‌شود و البته به همان میزان که زجرآور است، لذت‌بخش هم هست.

کیومرث پوراحمد در سال‌های گذشته بخشی از داشته‌های سینمایی خود مانند جوایز جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی، لوح تقدیر و سپاس، دیپلم افتخار، لوازم و اکساسوار صحنه، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره آسیا پاسفیک سال ۲۰۰۷ برای ساخت فیلم «اتوبوس شب»، جایزه مروارید شرق جشنواره نپانگ مالزی برای ساخت فیلم «خواهران غریب»، وصیت نامه «پروین دخت یزدانیان» مادرش و بازیگر نقش «بی بی» در مجموعه تلویزیونی«قصه های مجید» و سیمرغ‌های بلورین جشنواره فیلم فجر را  سال ۱۳۸۷، به موزه سینما اهدا کرد.

گواهی عضویت پوراحمد در آکادمی جشنواره آسیاپاسفیک، نمونه قراردادهای کاری برای ساخت سریال هایی چون «سرنخ» و «پرانتز باز» و فیلم‌هایی که کارگردانی کرده است از جمله اهدایی‌های این فیلمساز به موزه سینما است. غرفه کیومرث پوراحمد در تالار معاصران موزه سینما قرار دارد.

رشد تولیدات سینمایی با سینمای رانتی چه ارتباطی دارد؟

محمدرضا شرف الدین در پی نامگذاری سال ۱۴۰۲ به عنوان «مهار تورم و رشد تولید» در خصوص استراتژی «رشد تولید» در سینما گفت: رشد تولید در سینما می تواند باعث رونق سفره سینماگران و خانواده های شان شود! حضرت آقا هم بی تردید آنچه در نظر داشتند و به صورت استراتژی به دولت و نهادها و سازمان ها اعلام کردند همین است که به سفره مردم توجه ویژه ای صورت گیرد و از آنجا که بخشی از جامعه کشور هم سینماگران و خانواده های شان هستند و با گرمی تولید سینما سفره شان پر محتوا خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی، مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و تهیه کننده فیلم های سینمایی «سه و نیم» و «فرزند صبح» در گفتگو با سینماپرس، گفت: بنده با سینمای رانتی و نفتی به شدت مخالفم و معتقدم وقتی بحث افزایش تولید پیش می آید نباید این گونه برداشت شود که فقط فارابی یا سایر نهادها و ارگان هایی که بودجه دولتی دارند به میدان بیایند و روی فیلم ها سرمایه گذاری کنند.

وی ادامه داد: قطعاً برای برخی موضوعات خاص و استراتژیک لازم است حکومت روی فیلم هایی که باید در تاریخ بمانند سرمایه گذاری کند. حضرت آقا هم در این باره فرموده اند که هر اتفاقی برای ماندگاری باید با هنر عجین شود؛ اما اینکه ما روی فیلم هایی سرمایه گذاری کنیم که مصرف کننده شان هم خود دولت است کاری است که بنده موافق آن نیستم. فیلم باید با حفظ ارزش های دینی و انقلابی در پسند مخاطبان باشد.

شرف الدین خاطرنشان کرد: زیرساخت های یک تولید موفق و یک تولید با برنامه ریزی که بتواند هزینه کردش را برگرداند و سود مناسب هم داشته باشد در سینمای ما وجود ندارد. هیچ یک از دولت ها سعی نکردند این زیرساخت ها را به وجود آورند و این مسأله یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید به آن رسیدگی فوری و جدی شود.

این سینماگر با بیان اینکه ما باید در دیپلماسی فرهنگی نیز موفق باشیم و سینما را به عنوان عنصر درآمدزا و اقتصادی جا بیندازیم متذکر شد: پرسش این است که چرا سینما در مناسبات دیپلماتیک خاموش است؟ چرا کاردارها و رایزن های فرهنگی در کشورهای خارجی توجیه نیستند؟ این وظیفه سازمان سینمایی است که با وزارت امور خارجه بیشتر تعامل داشته باشد و از رایزن های فرهنگی بخواهند برای فیلم های ایرانی تبلیغات کنند و سالن بگیرند.

وی در پایان این گفتگو افزود: سازمان سینمایی باید زیرساخت تولید را درست کند و سپس مبادرت به افزایش تولید نماید؛ باید نخبگان و صاحب نظران بنشینند و تدبیری اندیشه کنند تا کمبودها و نقصان ها جبران شود و امید که بتوانیم شاهد چنین اتفاقی باشیم.

منتقد سینما پاسخ داد/ چرا «برادران لیلا» فیلم نیست!

محمدتقی فهیم منتقد سینما با اشاره به فیلم سینمایی «برادران لیلا» گفت: فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، بزرگ‌ترین نمونه شعارزدگی، نمادگرایی و تمرکز روی مضمون افراطی این روزهای سینما است که از خط روایت داستان بارها و بارها فاصله می‌گیرد و می‌توان ادعا کرد که فیلم‌هایی که قصه‌گو نیستند، تاریخ انقضا و مصرف دارند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، سومین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه تهران، روز گذشته دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۲، با نمایش فیلم‌های‌کوتاه داستانی «من آمریکایی هستم» به‌کارگردانی امید میرزایی، «فیل‌های سفید» به‌‌کارگردانی جمیل عامل‌صادقی و «زیر هشت» به‌کارگردانی پدرام مقیمی، در پردیس سینمایی بهمن تهران برگزار شد.

این جلسه مانند تمام جلسه‌های پاتوق فیلم کوتاه با اکران و نقد و بررسی چهار فیلم کوتاه همراه بود که فیلم کوتاه کوتاه «اسب سفید بالدار» به‌‌کارگردانی مهیار ماندگار، به دلیل مشکلات پیش‌آمده روی پرده سینما نرفت که مصطفی ساجدی مجری برنامه، پس از نمایش و در ابتدای شروع جلسه نقد و بررسی از علاقه‌مندان سینما و فیلم کوتاه، ضمن تبریک سال نوی شمسی و ماه رمضان، برای این اتفاق عذرخواهی کرد.

محمدتقی فهیم، منتقد سینما، به‌عنوان کارشناس ویژه سومین جلسه، پس از اکران آثار با کارگردانان فیلم‌های به نمایش درآمده و علاقه‌مندان و هنرجویان سینما که در سالن شماره ۲ سینما بهم حضور داشتند، به گفتگو نشست و آثار آن‌ها را از منظر نمادگرایی و تمرکز بر قصه‌گویی مورد تحلیل و بررسی قرار داد.

فهیم در ابتدای صحبت‌‌های خود بیان کرد که هر سه فیلم کوتاه اکران شده در جلسه سوم پاتوق فیلم کوتاه، سه فیلم کوتاه متوسط سینما هستند. در مجموع و با استفاده از ظرفیت‌های به کار رفته در هر سه آن‌ها می‌توان برآیند یک سینمای استاندارد را در ذهن ترسیم کرد؛ زیرا قطعا هر کدام از فیلم‌ها نقاط قوت و ضعف‌های مختلفی را دارد.

منتقد مهمان پاتوق فیلم کوتاه درباره راه حل رشد سینمای ایران گفت: سینمای ایران با حضور کارگردان‌های انجمن سینمای جوانان ایران و فیلم کوتاه، آینده‌ای روشن خواهد داشت، زیرا تغییر در برخی از رویکردها دربرابر سینما قابل مشاهده است، تغییر و حرکت به سمت سینمای قصه‌گو و فاصله گرفتن از سینمای نمادگرا، شعاری و البته مضمون‌محور. خاطرم هست یکی از سینماگران برزگ جهان گفته بود که اگر قصه ندارید، فیلم نسازید. تبدیل کردن سینما به عنوان یک تریبون سیاسی برای اتتقال مضمون به مخاطب که قصه به این مضمون و شعارها اضافه می‌شود، وهن سینما است، درحالی که باید در روند بیان قصه، مضمون و نمادها بیان شوند.

وی با اشاره به فیلم سینمایی «برادران لیلا» ادامه داد: فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، بزرگ‌ترین نمونه شعارزدگی، نمادگرایی و تمرکز روی مضمون افراطی این روزهای سینما است که از خط روایت داستان بارها و بارها فاصله می‌گیرد و می‌توان ادعا کرد که فیلم‌هایی که قصه‌گو نیستند، تاریخ انقضا و مصرف دارند.

فهیم ضمن تاکید بر اینکه قصه‌گویی و پایبندی به اصل سینما یعنی داستان، در سینمای کوتاه سخت است، درباره وضعیت سه فیلم کوتاه جلسه سوم پاتوق فیلم کوتاه تصریح کرد: هر سه فیلم کوتاه «من آمریکایی هستم»، «فیل‌های سفید» و «زیر هشت» داستان دارند، اما از مولفه‌های ثابت سینمای کوتاه که نماد، استعاره، شگفتی در پایان و آشنایی‌زدایی است، استفاده کرده‌اند و رگه‌های قصه‌گویی خود را کم‌رنگ کرده‌اند. من معتقد هستم که تا زمانی که بخواهیم از فیلم‌نامه و فیلم به عنوان یک تریبون سیاسی، تفکر و حزب استفاده کنیم، با شکست مواجه می‌شویم؛ قصه‌گویی با احساسات مخاطب ارتباط دارد و اگر احساس را از یک اثر هنری بگیریم روی مخاطب خود تاثیر نمی‌گذارد.

در ادامه، ساجدی با دعوت از امید میرزایی، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «من آمریکایی هستم»، نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه را آغاز کرد و میرزایی با اشاره به خط اصلی فیلم‌نامه خود و نقطه‌ای که باعث شد این ایده به ذهن او برسد و تفاوت‌هایی که با خروجی نهایی با ایده‌های اولیه و متن فیلم‌نامه دارد، توضیح داد.

فهیم درباره «من آمریکایی هستم» توضیح داد: این فیلم کوتاه جمع اضداد است، ما با یک فیلم‌نامه ضعیف که تمرکز کمی روی قصه دارد، همراه است ولی دکوپاژها و میزانس‌های صحنه بسیار دقیق هستند، فیلم‌نامه محافظه‌کارانه تولید شده است و نمی‌دانم که در نگارش هم همین‌طور بوده یا خیر و نظر سرمایه‌گذار و تهیه کننده روی شعاری شدن آن چه تاثیری گذاشته است؛ این فیلم کوتاه جزو فیلم‌های مهمی در سینمای کوتاه نیست ولی برای کارگردان آن که آینده خوبی دارد، قطعا تجربه و درس‌های بزرگی همراه داشته که مسیر پیشرفت او را در آینده هموار می‌کند.

در ادامه فهیم همراه با میرزایی نویسنده و کارگردان «من آمریکایی» هستم درباره روابط علت و معلولی و منطقی نوع قاب‌بندی و دکوپاژها به گفتگو پرداختند.

پدرام مقیمی کارگردان فیلم کوتاه «زیر هشت» کارگردان دیگری بود که برای نقد و بررسی فیلم کوتاه خود روی صحنه حاضر شد تا درباره فیلم کوتاه خود به همراه ساجدی و فهیم گفتگو کند.

کارگردان «زیر هشت» با بیان اینکه خط اصلی فیلم‌نامه خود و نقطه‌ای که باعث شد این ایده به ذهن او برسد که نام این اثر هم ناظر به ایده مرکزی آن است، درباره شرایط تولید، روند نگارش فیلم‌نامه و انتخاب بازیگرهای خود برای تولید توضیح داد و محمدتقی فهیم نیز درباره ساختارهای اشتباه این فیلم در دکوپاژ که بار معنایی مخالف فیلم‌نامه را به مخاطب ارائه می‌‌داد.

فهیم درباره ادامه درباره سنت شگفتی در پایان و تعلیق در فیلم کوتاه که ناظر به فیلم کوتاه «زیر هشت» است، عنوان کرد: یکی از مشکلات فیلم کوتاه، درگیر شدن تمام فیلم برای زمانی است که اتفاق و شگفتی پایان فیلم رخ دهد؛ این خاصیت در ساختار سینما ایرادی ندارد، اما زمانی که شگفتی و غافلگیری یک روال طبیعی در پایان تمام فیلم‌های کوتاه می‌شود، از قائده اصلی سینما به دور است؛ ساختار و قائده اصلی سینما بیشتر پذیرای تعلیق است تا شگفتی.

وی برای تفهیم تفاوت شگفتی با تعلیق تکمیل کرد: شگفتی یعنی شما در خیابان راه می‌روید که ناگهان یک شخصی با چوب شما را می‌زند و تعلیق یعنی، شما در خیابان راه می‌روید و می‌دانید که کمی جلوتر یک شخصی برای زدن شما کمین کرده است؛ دلهره و اضطرابی که تعلیق ایجاد می‌کند؛ تعلیق به روند اصلی داستان کمک می‌کند، اما شگفتی گاهی باعث می‌شود که خط اصلی داستان گم شود و روایت دچار اختلال شود.

در پایان فیلم کوتاه «فیل‌های سفید» ساخته جمیل عامل‌صادقی آخرین فیلم کوتاه جلسه سوم فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران گفت: «فیل‌های سفید» جزو سخت‌تر فیلم‌های این هفته در روند تولید است و البته نقدهای زیادی هم به آن وارد می‌شود؛ به عنوان مثال خط روایی داستان و ساختار ادبی که مدنظر دارد به نوع کارگردانی آن نمی‌خورد و تناسب ندارد، فیلم می‌خواهد که فضای شاعرانه‌ای را در بستر سوررئال خلق کند، اما در ساختار تولید نتوانسته است که موفق عمل کند و مخاطب را با خود همراه نمی‌کند.

فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه هرهفته، به غیر از تعطیلات رسمی، ساعت ۱۵ تا ۱۷:۳۰ با نمایش آثار کوتاه و جلسه نقد و بررسی همراه مخاطبان فیلم کوتاه در پردیس سینمایی بهمن است.

وزارت فرهنگ چه برنامه‌‌ای برای بهبود گیشه دارد؟

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: با فیلم‌هایی که در نوبت نمایش قرار گرفته‌اند و برنامه‌ریزی‌هایی که کرده‌ایم این روند افزایشی را ادامه خواهیم داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، محمدمهدی اسماعیلی در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران با اشاره به برنامه وزارت ارشاد برای اکران فیلم‌ها و برگزاری کنسرت‌های موسیقی، اظهار کرد: ما در نوروز امسال شاهد افزایش قابل‌ملاحظه‌ای به ویژه در هفته دوم تعطیلات بودیم. فکر می‌کنم با فیلم‌هایی که در نوبت نمایش قرار گرفته‌اند و برنامه‌ریزی‌هایی که کرده‌ایم این روند افزایشی را ادامه خواهیم داد.

وی درباره تبادلات فرهنگی میان ایران و نیجر نیز اظهار کرد: یکی از کار‌های خوبی که امسال در نمایشگاه قرآن صورت گرفت در بخش بین‌الملل بود که دو وزیر مرتبط از قاره آفریقا (موریتانی و نیجر) را به عنوان مهمان داشتیم. من در سفر دو سه ماه پیش به موریتانی با این وزرا گفتگو و به ایران دعوتشان کرده بودم.

وزیر فرهنگ و ارشاد یادآور شد: تفاهم‌نامه جامعی از همکاری‌های فرهنگی و هنری را فراهم می‌کنیم و شاید در یکی دو روز آینده آن را امضاء کنیم.

قصۀ مجید به سر رسید!/ کیومرث پوراحمد درگذشت

کیومرث پوراحمد کارگردان سینما و تلویزیون صبح امروز ۱۶ فروردین در سن ۷۴سالگی درگذشت‌.

به گزارش سینمای خانگی، علی قائم مقامی، تهیه کننده سینما در گفت‌وگو با ایرنا خبر درگذشت این کارگردان پیشکسوت را تایید کرد.

کیومرث پوراحمد متولد سال ۱۳۲۸ در اصفهان بود که در کارنامه حرفه‌ای خود آثار ماندگاری همچون سریال‌های قصه‌های مجید و سرنخ و فیلم‌های سینمایی همچون به‌خاطر هانیه، خواهران غریب، شب یلدا و اتوبوس شب را داشت. او در شهرک ساحلی بندرانزلی درگذشته است.

فیلم سینمایی پرونده باز است آخرین ساخته زنده‌یاد پوراحمد بود که اسفند سال گذشته در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.

فروش 100 میلیاردی فسیل رابطۀ سینما و تلویزیون را شکرآب می‌کند؟

سیدابراهیم عامریان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «فسیل» ضمن اشاره به دلایل توفیق این فیلم در اکران نوروزی پیش‌بینی کرد که مجموع فروش آن در ادامه اکران از مرز ۱۰۰ میلیارد تومان عبور کند.

به گزارش سینمای خانگی، ابراهیم عامریان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که به‌عنوان پرمخاطب‌ترین فیلم اکران نوروزی بالغ بر ۷۲۰ هزار نفر را در تعطیلات ابتدایی سال به سالن‌های سینما کشاند، در گفتگو با مهر، گفت: این اتفاق فرمول مشخصی ندارد و فیلم «فسیل» را هم باید حاصل سال‌ها کمدی‌سازی بنده بدانید. بالاخره در این سال‌ها ایرادها و نقص‌های کارهای‌مان را شناسایی کرده و آن‌ها را رفع کرده‌ایم تا به امروز که به یک کمدی مانند «فسیل» رسیده‌ایم. تلاش ما این بوده که فیلمی بسازیم که وقتی مخاطب از سالن سینما بیرون می‌آید، حالش خوب باشد و خداراشکر که این اتفاق رخ داده است.

وی تأکید کرد: تلاش ما این بود که این فیلم مخاطبان مختلف از سن و سال‌های متفاوت را به سمت خود جلب کند. افرادی که سن بالاتری دارند با وجوه نوستالژیک فیلم به تعبیر خودمان حال می‌کنند و جوان‌ترها و نوجوان‌ها هم می‌توانند از زوایای دیگر با داستان فیلم همراه شوند. نمی‌خواستیم یک فیلم برای مخاطب خاص بسازیم و دقیقاً به دنبال جذب مخاطب عام بودیم. هدف اصلی‌مان هم سرگرم کردن مخاطبان برای دو ساعت حضور در سینما بود که شکر خدا به این هدف هم رسیده‌ایم.

عامریان درباره همکاری با کریم امینی در مقام کارگردان این فیلم هم گفت: آقای امینی پیش از این، فیلم کمدی «دشمن زن» را ساخته بود و من هم احساس کردم کارگردانی است که می‌تواند این فیلم را به بهترین شکل تحویل مخاطب بدهد. درباره این همکاری ابتدا به اطمینان رسیدیم و به لطف خدا نتیجه آن هم خوب بود. کار کمدی اساساً کار گروهی است و تمام عوامل پشت صحنه در موفقیت این فیلم دخیل هستند.

این تهیه‌کننده درباره دلیل رضایت به اکران این فیلم در اکران نوروزی امسال که همزمان با ماه مبارک رمضان بود و احتمال عدم استقبال مخاطبان وجود داشت، گفت: من تا همین جا در دو مقطع ثابت کرده‌ام که وقتی فیلمی خوب باشد و مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، چه سیل باشد، چه کرونا باشد و چه نوروزی که در سومین روزش ماه مبارک رمضان آغاز می‌شود، فروش خوبی خواهد داشت و مردم برای دیدن آن به سینما می‌آیند. ما با «دینامیت» ثابت کردیم که در اوج کرونا هم مردم به سینما می‌آیند. با «فسیل» هم ثابت کردیم در شرایطی که هیچ صاحب فیلمی تمایلی به اکران فیلمش نداشت، می‌توان مورد استقبال مخاطب قرار گرفت.

وی ادامه داد: طبیعتاً اگر نوروز امسال همزمان با ماه مبارک رمضان نبود و آن عده از مردم که به دلیل روزه بودن در طول روز به سینما نمی‌آیند هم می‌توانستند در تمام سانس‌ها به تماشای فیلم بنشینند، فیلم ما شرایط متفاوتی داشت. نمی‌توان گفت این شرایط روی تعداد مخاطبان فیلم تأثیر نداشته است اما قرار نیست همیشه در شرایط ایده‌آل فیلم‌مان را اکران کنیم. در عین اینکه در همین شرایط هم فکر می‌کنم در ۹۰ درصد سانس‌هایی که داشتیم، سالن‌های‌مان پر از مخاطب بوده است.

عامریان درباره نبود تبلیغات «فسیل» در تلویزیون هم گفت: واقعیت این است که ما برای تبلیغات تلویزیونی فیلم اساساً اقدامی نکردیم چرا که پیش‌تر برای فیلم‌های دیگر اقدام کرده و به نتیجه نرسیده بودیم. در سه چهار فیلم اخیر بنده تلویزیون همکاری‌ای برای پخش تبلیغات نداشت. هم «دینامیت» و هم «انفرادی» بدون تبلیغ تلویزیونی اکران شد و این بار هم ما خودمان اقدامی برای مذاکره با تلویزیون نداشتیم. با توجه به ظرفیت‌هایی که در فضای مجازی برای تبلیغ فیلم‌های خود در اختیار داریم دیگر نیازی به تلویزیون هم نداریم.

این تهیه‌کننده درباره دلیل عدم فروش امتیاز پخش فیلم‌های کمدی موفقی که تا به امروز در سینما داشته است به تلویزیون توضیح داد: ما امتیاز پخش دو فیلم «تگزاس ۱» و «تگزاس ۲» را در ازای دریافت تیزر تبلیغاتی، همان زمان اکران به تلویزیون واگذار کردیم و در ازای آن پولی هم دریافت نکردیم، اما تا امروز این فیلم‌ها پخش نشده است. وقتی تلویزیون حاضر به پخش این فیلم‌ها نیست، طبیعتاً برای ما هم جای مذاکره وجود ندارد که بخواهیم به دنبال فروش حق پخش فیلم‌های‌مان به تلویزیون باشیم.

عامریان درباره پیش‌بینی‌اش از وضعیت استقبال مخاطبان از «فسیل» پس از اتمام تعطیلات نوروزی هم گفت: البته که پیش‌بینی‌ها معمولاً اشتباه از آب در می‌آید اما به نظر می‌رسد اگر اتفاق ویژه‌ای رخ ندهند و شرایط اکران فیلم به همین صورت ادامه داشته باشد شاید سیر صعودی استقبال از فیلم خواهیم بود. مگر اینکه اتفاق غیرمنتظره‌ای مانند کرونا رخ دهد که معمولاً در مواجهه با این اتفاقات، سینماها پیش از جاهای دیگر تعطیل و کم‌رمق می‌شوند. اگر اتفاقی رخ ندهد امیدواریم فروش «فسیل» از مرز ۱۰۰ میلیارد تومان عبور کند.

خروج از نسخه موبایل