رسانه سینمای خانگی- کدام عدالت؟ این سبک اکران، فیلم سوزی است

سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما گفت: متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم.

به گزارش سینمای خانگی، سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.

رئیس جامعه صنفی تهیه کنندگان در گفتگو با سینماپرس، در پاسخ به این پرسش که این روزها شاهد اکران گسترده فیلم ها که عملاً منجر به فیلم سوزی شده هستیم، در این شرایط وظیفه مدیران سازمان و ارشاد برای صیانت از سرمایه گذاران و تهیه کنندگان فیلم ها چیست؟ اظهار داشت: در ابتدا باید بر پیش فرض سوال شما صحه بگذارم، بله متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم. اما چرا؟ معتقدم بعد از بحران کرونا که منجر به شرایط سخت اقتصادی برای همه مشاغل شد سینمای ایران نیز دستخوش همین وضعیت قرار گرفت و ازآنجایی که مثل الباقی مشاغل در کشور وابسته به سیاست ها و دستورالعمل های دولتی بود؛ به دلیل آنچه من، بی تجربگی، عدم درایت و نبود شناخت از مسائل و مشکلات سینما می نامم، آثار تخریبی این بحران همچنان سایه اش بر سینمای ایران حاکم مانده و متاسفانه نتایج تخریبی آنرا نیز این روزها شاهدیم.

وی ادامه داد: متولیان وقت آن دوران و بعدها مدیران فعلی نتوانستند آنچنان که باید با اتخاذ راهکارهای مطمئن، ضریب این خسارات را پایین بیاورند. یکی از مصادیق عدم کفایت تدبیرها، تغییر صرفاً شکلی ساختار شورای صنفی اکران است. تصور دوستان در سازمان سینمایی این بود که با تغییر شکلی ساختار شورای صنفی می توانند در خروجی های شورا نیز تغییر ایجاد کنند لذا با تدوین آیین نامه ای جدید و ایجاد شورایی بالادستی برای شورای صنفی درصدد تغییراتی برآمدند ولی غافل از آنکه صرفا ماهیت صنفی بودن شورا را به دولتی تغییر داده اند و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی سینما، بر همان سیاق گذشته حرکت کردند.

هاشمی در همین راستا متذکر شد: این شد که شورای صنفی بدون در نظر گرفتن وضعیت بغرنج سینما، انتظار بیش از صدها فیلم در نوبت اکران و ظرفیت محدود سالن ها، با همان فرم و سیاق گذشته مبادرت به تصمیم گیری و اکران فیلم ها نمودند. این شد که صاحبان فیلم ها به دلیل عدم مشوق های تاثیر گذار و واقعی، انگیزه ای برای اکران فیلم های شان نداشتند و به ناچار فیلم هایی که در شرایط عادی از مجال و فرصت کمتری برخوردار بودند پیشتاز اکران شدند، این فیلم ها نه در مخاطب ایجاد انگیزه می کرد نه چراغ سینما را روشن نگه می داشت، لذا با استمرار وضعیت انفعال با بحران های جدی تری در چرخه اقتصادی سالن های سینما روبرو شدیم تا جایی که صاحبان سالن ها حتی در تامین حق الزحمه کارمندان خود هم به تنگنا افتادند. طبیعی بود وقتی مقادیر زمان و مکان را در تصمیم گیری هایمان نادیده می گیریم و دولت بجای مشوق های جدی و تضمین امنیت اکران ، صرفا در بعد نظارتی و اعمال سلیقه بسنده می کند، باید شاهد چنین وضعیتی می بودیم.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «شوکران» و «روز فرشته» در پاسخ به این پرسش که با اینکه در هفته های اخیر حدود ۱۰ فیلم جدید به چرخه اکران اضافه شده اند اما همچنان شاهدیم که بخش اعظمی از سالن های سینما تنها به یک فیلم خاص که زمستان سال گذشته روی پرده رفته اختصاص دارد، چرا مدیران سینمایی علیرغم شعارهایی که در خصوص عدالت طلبی می دهند از اجرای عدالت در اکران عاجز مانده اند؟ تصریح کرد: ببینید ما تا مادامی که در اکران فیلم های سینمایی از نسخه های نخ نما شده بی تاثیر پیروی کنیم و سراغ طرحی نو که نفس تازه به فضای سینما بدهد نرویم، در برهمان پاشنه اکران سنتی خواهد چرخید. تصور می کنیم با فروش چشمگیر یک فیلم چرخه اقتصادی سینما را به حرکت در آورده ایم، در صورتی که این آمارها فقط برای ارائه در جلسات مدیران به مقامات بالادستی کارکرد دارد و ولا غیر. کجا با یک گل بهار شده که در سینما شود؟

وی خاطرنشان کرد: ما بدون توجه به وضعیت عمومی سینما نمی توانیم شاهد رشد و توسعه پایداری باشیم. فیلم هایی مثل «دینامیت» و «فسیل» تنها منجر به تعطیل نشدن سالن های سینما شد و این به معنای استمرار حیات سالن های سینما نیست. این به معنای رشد اقتصادی در سینما نیست؟ این به معنای رونق چرخه اکران نیست؟ از قضا زنگ خطری ست که اگر درست و آگاهانه و مدبرانه شنیده نشود، از خطری بزرگ خبر آورده. خبری که حکایت از حذف و فیلم سوزی های گسترده می کند. این یعنی در سال ۲ تا ۳ فیلم پرفروش و الباقی شکست در اکران را تجربه خواهند کرد.

هاشمی تأکید کرد: و اما عدالت که در سوال شما مطرح شده در این چرخه معیوب کجاست؟ معتقدم این نگاه دستوری در حوزه فرهنگ یا باید در همه شئون متجلی شده و از طرفی هزینه فرهنگ دستوری را هم دولت برعهده بگیرد یا باید اجازه بدهیم مبتنی بر اقتصاد آزاد در کنار اقتصاد حمایتی جریان سینما به حیات خودش ادامه دهد. این وضعیت آشفته بازار از هیچ الگو و مدل اقتصادی پیروی نمی کند. نه صدردصد دولتی ست و نه تماماً خصوصی. تلفیقی شلخته که به قواره این سینما نمی آید.

این تهیه کننده پیشکسوت ادامه داد: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «پرونده هاوانا» و «عروس» در همین راستا افزود: از اینجا به بعد فیلم، محتوای فیلم و خوش ساختی و شناخت از سلیقه مخاطب است که تعیین کننده استمرار اکران فیلم خواهد بود. در غیر این صورت در وضعیت فعلی حاصلی جز هدررفت سرمایه های همکاران مان را بدست نمی آید. پس به صرف شعار و تبلیغات و سخنرانی و پوستر نه عدالت، نه رفع تبعیض و نه حذف رانت محقق نخواهد شد. معتقدم دولت باید بجای اینکه تمام سرمایه گذاری خود را معطوف به تولید فیلم های هم راستا با اهدافش کند، باید به عنوان متولی و مسئول سینمای کشور حمایت و سرمایه گذاری اصلی را از مخاطب سینما بعمل آورد. در مدلی که تماشاگر تشویق به سینما رفتن شود و درعین حال هزینه های مالی سینما رفتن برای او کاهش یافته باشد. نمی توان همه ی بار را روی دوش سینما گر و سالن سینما و مخاطب سینما گذاشت و دولت تنها در موفقیت ها سهیم باشد.

وی در پاسخ به این پرسش که اگر وضعیت اکران با همین منوال ادامه پیدا کند چه چشم اندازی را برای آینده سینمای کشور متصور هستید؟ گفت: من ترجیح می دهم به آینده امیدوار و خوش بین باشم اما به شرطها و شروطها؛ به نظرم فرهنگ موضوع مهمی برای دولت و حکمرانی ست و این اهمیت باعث شده با مداخلات ریز و درشت وضعیت فعلی را حاکم کند. وضعیتی که نه اهالی فرهنگ از آن راضی هستند و نه انتظارات و هدف گذاری های حکمرانی در کشور را تامین کرده است. لذا دولت ها باید در یک تعامل جدی با حکمران و تعیین انتظارات و خط مشی های واقعی و به رسمیت شناختن استقلال هنرمندان، به یک راهبرد مشخص و متقن برسند که هم هنرمندان و هم دولت برسرآن به وفاق برسند.

هاشمی تأکید کرد: حکمرانی فرهنگی تا مادامی که عرصه فرهنگ را دستوری و هنرمندان را کارمندان دولت بداند، ما شاهد وضعیت بهتری که نخواهیم بود هیچ روز به روز شاهد انفعال در این حوزه هم خواهیم بود. سینمای ایران هم جزئی از همین تغییر نگرش است. متاسفانه سینمای ایران نه تماما دولتی است و نه تماماً خصوصی ست. ممکن است آقایان سینمای مستقل، خصوصی و توانمند و عزت مدار در عرصه های داخلی و بین المللی نمی خواهند خب چه ابایی از اعلام آن دارند؟ این بلاتکلیفی حاصلی جز انفعال و بی انگیزگی و ناامیدی نخواهد داشت. لااقل یک طرف موازنه از خروجی راضی خواهد شد. این سیاست یکی به نعل و یکی به میخ در حوزه فرهنگ منجر به ناکارامدی در همه شئون می گردد.

این تهیه کننده در پایان این گفتگو افزود: به قول فقها و حقوق دان ها، اذن در شی ء اذن در لوازم آن هم هست. یعنی اگر دوستان معتقد به سینمای صددرصد دولتی هستند باید به ابزار و لوازم آن هم پایبند باشند. باید هزینه آنرا هم بپردازند.

رسانه سینمای خانگی- وقتی مجموع 12 فیلم، فقط 115 هزار نفر تماشاگر دارند!

استقبال مخاطبان از فیلم های روی پرده طی هفته اخیر پایین تر از انتظار بود اما «فسیل» همچنان بعد از نزدیک به ۴ ماه که از اکرانش می گذرد یکه تاز گیشه ها بود و توانست چراغ سالن های سینماها را روشن نگه دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی با حدود ۲۷۴ هزار مخاطب پرفروش ترین فیلم در حال اکران است! البته همین میزان مخاطب نشان از یک‌فاجعه بزرگ دارد و نشان می دهد حتی نیم درصد از مردم جامعه هم به تماشای پرفروش ترین فیلم در حال اکران نمی نشینند!

اما میزان فروش سایر فیلم ها قابل قبول نیست! «ارثیه فامیلی» به کارگردانی حامد رضی طی یک هفته تنها ۳۰۷ قطعه بلیت در سراسر کشور فروخته؛ یعنی حدود نیمی از یک سالن متوسط سینما!

«جنگ جهانی سوم» هومن سیدی حدود ۵۷۰ نفر مخاطب داشته و تنها حدود ۱۳۰۰ نفر از «یقه سفیدها» به کارگردانی شهرام مسلخی استقبال کرده اند.

«عروس خیابان فرشته» به کارگردانی مهدی خسروی حدود ۱۹۰۰ بلیت فروخت، «معجزه عشق» محمدرضا ممتاز حدود ۲۸۰۰ مخاطب داشت و «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان نیز تنها ۴ هزار مخاطب داشت و «تصور» علی بهراد هم تنها توانست حدود ۴۲۰۰ مخاطب داشته باشد.

«نگهبان شب» رضا میرکریمی ۷۸۰۰ و «سه کام حبس» سامان سالور تنها حدود ۱۲۸۰۰ مخاطب داشت. «آهنگ دونفره» آرزو ارزانش تنها ۲۱ هزار مخاطب و «مصلحت» حسین دارابی تنها ۲۸ هزار بیننده داشت. «عروسی مردم» مجید توکلی نیز تنها توانست حدود ۳۰ هزار مخاطب را به سینماها بکشاند.

میزان اندک فروش فیلم ها و اینکه ۱۲ فیلم در حال اکران تنها حدود ۱۱۵ هزار مخاطب داشتند مسأله ای بغرنج در سینمای کشور است و نشان از وضعیت نامطلوب این هنر-صنعت دارد. البته مدیران سینمایی گویا همچنان هیچ تدبیری برای این اوضاع بحرانی ندارند!

رسانه سینمای خانگی- اکران حداقل 45 روزه، شرط حضور در اسکار

آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار حداقل مدت زمان اکران برای واجد شرایط شدن آثار در شاخه بهترین فیلم را افزایش داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اسکرین، آکادمی قوانین جدیدی را از فصل آینده این جوایز اعمال خواهد کرد که بر اساس آن فیلم‌ها برای کسب شرایط لازم برای رقابت در شاخه بهترین فیلم حداقل باید ۴۵ روز اکران عمومی شوند.

این تغییر در راستای تلاش برای حمایت از اکران سینمایی و قائل شدن میان آثار ساخته‌شده برای اکران سینمایی و محصولات سامانه‌های نمایش‌ آنلاین گرفته شده است.

پیش‌تر فیلم‌های سینمایی با شرط هفت روز اکران متوالی و تجاری در سینماهای مناطق مورد تائید، واجد شرایط اسکار بهترین فیلم می‌شدند. در مراسم اسکار امسال فیلم «همه چیز همه‌جا به یک‌باره» هفت جایزه از جمله جوایز اصلی بهترین فیلم و کارگردانی را به خود اختصاص داد و و درام ضدجنگ و آلمانی «در جبهه غرب خبری نیست» موفق به کسب چهار جایزه از جمله بهترین فیلم بین‌المللی سال شد.

رسانه سینمای خانگی- حاکمیت برنامه ای برای فرهنگ ندارد؟

محمدصادق کوشکی گفت: با نهایت تأسف باید عنوان کنم که عده ای همچنان سینمای آبگوشتی دوران پهلوی را دنبال کرده و به آن افتخار می کنند!

به گزارش سینمای خانگی، کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس فرهنگی با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: با نهایت تأسف باید عنوان کنم که عده ای همچنان سینمای آبگوشتی دوران پهلوی را دنبال کرده و به آن افتخار می کنند! سینمای آبگوشتی در آن دوران زننده نبود چرا که آن ها ادعایی در خصوص فرهنگی بودن سینما نداشتند اما در این دوران با این ادعاهایی که وجود دارد وجود چنین فیلم هایی به شدت زننده و نشانه ارتجاع و عقبگرد است و مدیران فرهنگی باید قاطعانه جلوی استمرار تولید این فیلم ها را بگیرند.

مدیر سابق دفتر هنر و ادبیات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گفتگو با سینماپرس، یادآور شد: عده ای که به آن ها عنوان سینمای بدنه داده می شود از دوران پهلوی شروع به ساخت فیلم های نازلی کردند که در آن ها رقاصه و کاباره حرف اول و آخر را می زد و تولید چنین فیلم هایی باعث می شد مخاطب به سالن های سینما مراجعه کند! در واقع برای سازندگان این آثار دنبال داستان و ارزش های هنری و سینمایی نبودند و تنها وجه کاسبکارانه سینما برایشان مهم بود.

وی تصریح کرد: متأسفانه این خط همچنان در سینمای کشورمان دنبال می شود. برای مسئولان غذای فکری جامعه اهمیت ندارد و به اسم کمدی می آیند یک میلیارد می کارند و ده میلیارد درو می کنند و ذهن جوان ایرانی را مسموم می کنند! گویا حاکمیت این باور را از دست داده که باید برای مردم غذای فرهنگی مناسب تهیه کند!

کوشکی با بیان اینکه ای کاش همانطور که ما برای معده مان ارزش قائل هستیم و هر غذایی را نمی خوریم و به هر رستوران داری مجوز نمی دهیم کمی هم برای ذهن و تفکرمان ارزش قائل بودیم اظهار داشت: گویا ذهن مردم برای مدیران فاقد اهمیت است و نتیجه این می شود که عده ای همچنان به سینمای آبگوشتی افتخار می کنند.

این کارشناس فرهنگی در بخش دیگری از این گفتگو با انتقاد نسبت به برخی نهادها و تولید فیلم هایی در ظاهر ارزشی و استراتژیک که فاقد عمق و معنا و باور هستند متذکر شد: برخی دستگاه ها وظیفه شان تبلیغ انقلاب اسلامی و ارزش های دینی است که وزارت ارشاد و حوزه هنری از جمله آن ها هستند؛ یا دستگاه های دیگری مثل سپاه و بنیاد شهید که جزو شرح وظایف آن ها تهیه محصولات فرهنگی است اما متأسفانه این دستگاه ها هم دچار آفت کم کاری و بی دقتی شده اند.

داور سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار خاطرنشان کرد: به عنوان مثال ما ساخته هایی داشتیم که مرتبط با سازمان اوج بود؛ برخی از این ها اسم سینمای دفاع مقدس را داشتند اما روح دفاع مقدس در آن ها جاری نبود که به عنوان نمونه می توان از فیلم «تنگه ابوقریب» یاد کرد که داستان یک خطی اش مرتبط با دفاع مقدس است اما معنویت و حقیقت و روح دفاع مقدس در آن دیده نمی شود.

وی تأکید کرد: بنده به عنوان کسی که افتخار داشتم در کنار رزمندگان جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور داشته باشم صراحتاً عنوان می کنم که این فیلم هیچ نشانی از جبهه و رزمندگان اسلام نداشت!

کوشکی یادآور شد: این در حالی است که بسیاری از فیلم های قدیمی دفاع مقدسی مانند «دیده بان»، «مهاجر»، «پرواز در شب» و… سرشار از روح جبهه هستند اما چنین اثری در «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی دیده نمی شود! البته به عقیده من بهرام توکلی مقصر این اتفاق نیست، مقصر اوج است که ساخت چنین اثری را با این هزینه گزاف را به کسانی می سپارد که نه شناختی از جبهه و جنگ دارند و نه تعلق خاطری!

این استاد دانشگاه افزود: یا مثلاً فیلمی مانند «درخت گردو» که به مهدویان سفارش داده می شود چه نسبتی با جنگ دارد؟ آیا این کار اثری دفاع مقدسی است یا ضد جنگ؟ یا فیلمی مانند «رد خون ۲» آیا نقض غرض محسوب می شود یا خیر؟

وی همچنین از سایر دستگاه ها و نهادهای دیگر مانند بنیاد شهید نیز انتقاد کرد و گفت: پرسشی که بنده از مسئولان بنیاد شهید به عنوان نهادی که باید فرهنگ شهادت را ترویج کند این است که آخرین اثر سینمایی شان که درخور شهید و شهادت باشد کی تولید شده است؟ آیا آن ها این وظیفه را برای خود قائل نیستند که حداقل سالی یک فیلم سینمایی فاخر و شاخص برای شهدا و رزمندگان تولید کنند؟

کوشکی سپس با انتقاد از فیلم «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی که این روزها روی پرده سینماها است اظهار داشت: آیا این فیلم متعلق به زنان خرمشهر است؟ آیا این فیلم می تواند روح پاک آن فضا را به مخاطب خود منتقل کند؟ آیا این فیلم را می توان متعلق به رزمنده ای مانند شهید شهناز حاجی شاه دانست؟ قطعاً چنین نیست و من نمی دانم چرا برخی دستگاه و نهادهای سینمایی بودجه خود را به این اشخاص می دهند!؟

وی تصریح کرد: بی تردید امثال قیدی و مهدویان و توکلی زحمت کشیدند و در این شکی نیست اما دفاع مقدس به عنوان یک اتفاق معنوی و ارزش دینی باید توسط کسانی کار شود که این دوران را با گوشت و پوست و استخوان شان درک کردند. باید کسانی پشت تولید این فیلم ها باشند که ذهن و روح شان در آن فضا هست.

کوشکی در خاتمه این گفتگو افزود: بی شک دستگاه هایی که پول می دهند مسئولیت شان بسیار سنگین است. باید از آن ها پرسید چرا پول و امکانات به کسانی نمی دهید که به ارزش های دینی و انقلابی باور دارند و به آن همچنان احترام می گذارند؟ باید از مدیران سینمایی این سوأل را پرسید که آیا در طول ۱۰ سال اخیر یک فیلم سینمایی در رابطه با انقلاب و نهضت امام (ره) ساخته شده؟ نسل امروز از کجا باید انقلاب را بشناسد وقتی هیچ اثر سینمایی درخوری در این حوزه تولید نشده و هنوز ما در ایام انقلاب تنها فیلمی مانند «تیرباران» ساخته علی اصغر شادروان را باید نمایش دهیم که مربوط به دهه ۶۰ است؟ اسفا که سینما امروزه برای یک عده ای منبع درآمدزایی شده و به خوبی در آن مشغول کسب و کار هستند!

رسانه سینمای خانگی- سالی چهل فیلم به فجر داده ام

صدابردار فیلم سینمایی «شیرسنگی» گفت: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت می‌کردم و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر داده‌ام و این شوخی نیست.

به گزارش سینمای خانگی، اسحاق خانزادی در گفت وگو با ایرنا درباره تازه‌ترین فعالیت‌های سینمای خود اظهار داشت: تقریبا نزدیک به دوسال است که کار نکرده ام. قرار بود سال گذشته سریالی را با خانم تهمینه میلانی شروع کنیم که نشد؛ قرارداد هم بسته بودیم ولی به دلیل مشکلاتی چون بازیگر و … بهم خورد.

وی افزود: آخرین کارهایم خائن کشی (مسعود کیمیایی ۱۴۰۰) و سلوک (عباس رافعی ۱۴۰۰) و قبل از اینها گیجگاه (عادل تبریزی ۱۳۹۹) بود.

صدابردار فیلم طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴) توضیح داد: خیلی کم سن و سال بودم که وارد سینما و کار پشت صحنه آن شدم و کارم را قبل از دبیرستان شروع کردم و از ۱۲ سالگی به شکلی کاملا حرفه ای در کار صدا در فیلم‌فارسی‌ها شروع به کار کردم. در این کارنامه کاری ۶ دهه ای، ۱۵ سال آن قبل از انقلاب و شرکت در تولید نزدیک ۲۰۰ فیلم در آن زمان بود.

خانزادی تصریح کرد: یکی از بهترین کارهایم کوچه مردها (سعید مطلبی ۱۳۴۹) بود که فردین در آن بازی می کرد؛ این فیلم از نظر مردی و مردانگی بسیار مورد استقبال قرار گرفت و هنوز هم که هنوز است وقتی مردم من را می بینند راجع به کوچه مردها صحبت می کنند.

صدابردار فیلم سینمایی دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰) در توضیح علت استقبال از این فیلم اظهار داشت: شخصیت ها، مرام، معرفت و انسانیتی که برای چه زن و مرد ارزشمند است، از جمله شاخصه های مهم و مورد اقبال در این اثر بود. ضمن این که آدم هایی که در این فیلم کار کردند شخصیت هایی وارسته بودند که وصله به آنها نمی چسبید و هرگز بدی ای از ایشان ندیدم. البته که شاید من آن زمان بسیار جوان بودم و چیزی نمی فهمیدم چراکه نشست و برخاستی بعد از کارها با کسی نداشتم و صرفا سرکار می آمدم و می رفتم.

وی بیان کرد: از دیگر آثار محبوبم نقره داغ (ایرج قادری ۱۳۵۰) بود و بسیاری دیگر مانند علی کنکوری (مسعود اسداللهی ۱۳۵۲)، بن بست (پرویز صیاد ۱۳۵۷) در امتداد شب (پرویز صیاد ۱۳۵۷)، ملکوت (خسرو هریتاش ۱۳۵۵) که اینها برای قبل از انقلاب بود.

صدابردار فیلم سینمایی چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) خاطرنشان کرد: پس از انقلاب هم در تولیدِ چیزی بالای ۹۵۰ فیلم حضور داشتم و در مجموع ۱۳۲۰ فیلم خوب مملکت با فعالیت من کار شد. فقط ۲۰۰ فیلم جنگی کار کردم و فیلم های مستند بسیاری مانند باد صبا (آلبر لاموریس ۱۳۴۹) را در کارنامه دارم.

وی افزود: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت کرده ام و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر داده ام و این شوخی نیست.

صدابردار فیلم سینمایی وعده دیدار (جمال شورجه ۱۳۸۲) در توضیح افراد و اسامی‌ای که سابقه کار با ایشان را دارد، بیان کرد: کارها و فیلمسازان برجسته در کارنامه کاری من کم نیست؛ با کیومرث پوراحمد خواهران غریب (۱۳۷۴)، با مسعود جعفری جوزانی شیرسنگی (۱۳۶۴) و در مسیر تندباد (۱۳۶۶) با امیر نادری آب، باد، خاک (۱۳۶۴)، با محمد بزرگ‌نیا جنگ نفت‌کش‌ها (۱۳۷۲)، کشتی آنجلیکا (۱۳۶۷)، ۱۹۳۶ (۱۳۵۹)، را کار کردم و در بیشتر فیلم های خانم میلانی و ۹۰ درصد از فیلم های آقای کیمیایی، به عنوان صدابردار حضور داشته ام و تقریبا با تمامی کارگردانان خوب سینمای ایران کار کرده ام و به این موضوع افتخار می کنم چرا تک تک ۱۳۲۰ فیلمی که کارکرده ام برایم خاطره است و زیبایی خاص خودش را دارد.

خانزادی یادآور شد: وقتی فلش بک به هرکدام از این کارها می زنم می بینم که در هیچکدام کم نگذاشته ام و آنچه آموخته بودم را در فیلم هایم پیاده کرده ام؛ ۳۳ سال در وزارت فرهنگ و هنر کار کردم و چیزی حدود ۲۰ سال مسئول واحد صدا و تدوین بودم و آدم های بزرگی را پرورش دادم که امروز درحال تلاش برای صدای سینمای ایران هستند.

صداگذار فیلم سینمایی ازدواج به سبک ایرانی (حسن فتحی ۱۳۸۳) بیان کرد: کسی را نداشتم که از من پشتیبانی کند و این کارنامه کاری و جوایز و افتخارات (در آخرین مورد لاله -اسدالله نیک‌نژاد ۱۳۹۹- در آمریکا جایزه بهترین صداگذاری را گرفت) همه به واسطه تلاش های شخصی بوده است.

اسحاق خانزادی (۱۳۲۹) صدابردار، صداگذار، میکس‌کنندهٔ صدا و مسئول امور فنی صدا در سینمای ایران است.

اسحاق خانزادی با نام هنریِ احمد خانزادی در سال ۱۳۲۹ در شهر کیلان در شهرستان دماوند در استان تهران به دنیا آمد. او فعالیت‌های هنری‌اش را در سنین نوجوانی و از سال ۱۳۴۳ بعنوان یکی از کارکنان فنی استودیو «عصر طلایی» (به مدیرت عزیزالله کردوانی) آغاز نمود. خانزادی که صداگذاری را از سال ۱۳۴۵ در کنار روبیک منصوری آغاز کرده بود، این کار را از سال ۱۳۴۷ به‌طور مستقل ادامه داد و نخستین باری که نامش در عنوان‌بندی فیلم‌ها به‌عنوانِ صداگذار ثبت شد، فیلم‌های هفت دختر برای هفت پسر (محمد متوسلانی، ۱۳۴۷) و سپس بهرام شیردل (امین امینی، ۱۳۴۷) بود.

وی در سال ۱۳۵۰ و با معرفیِ «بهرام ری‌پور»، در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. اسحاق خانزادی تاکنون صدابرداری یا صداگذاری ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در سینما و تلویزیون ایران انجام داده که برخی از مهمترین آنان عبارتند از: یک اتفاق ساده (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۲)، طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴)، ملکوت (خسرو هریتاش، ۱۳۵۵)، در امتداد شب (پرویز صیاد، ۱۳۵۶)، چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰).

خانزادی همچنین صدابرداری «هفتمین دورهٔ بازی‌های آسیایی در تهران» را نیز بعهده داشته‌است. اسحاق خانزادی از دههٔ ۱۳۷۰ که صدابرداری سر صحنه در سینمای ایران گسترش یافت، در این زمینه نیز فعالیت کرده و گاهی به او پیشنهاد بازیگری نیز داده شده‌است که از آن جمله بازی در فیلم سردار جنگل (امیر قویدل ۱۳۶۲) است.

از دیگر زمینه‌های فعالیت هنری او، می‌توان به طراحی چهره‌پردازی در فیلم تحفه‌ها (ابراهیم وحیدزاده ۱۳۶۶) و انتخاب موسیقی برای دو فیلم توجیه (منوچهر حقانی‌پرست ۱۳۶۰) و سه تا بزن‌بهادر (حسین مدنی ۱۳۴۴) اشاره نمود.

رسانه سینمای خانگی- هفته فیلم مستند «یادگار بهشتیان» برگزار خواهد شد

هفته فیلم مستند «یادگار بهشتیان» به مناسبت بزرگداشت سالروز واقعه هفتم تیر در خانه موزه شهید بهشتی برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی فرهنگسرای ارسباران، هفته فیلم مستند «یادگار بهشتیان» به مناسبت بزرگداشت سالروز واقعه هفتم تیر و پاسداشت مقام شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی از اول تا ششم تیر ساعت ۱۶ در خانه موزه شهید بهشتی برگزار می‌شود.

در طول این هفته، ۶ فیلم مستند به شرح زیر، برای عموم شهروندان به صورت رایگان اکران خواهد شد:

– «برای تاریخ» ساخته ایمان گودرزی (۴۳ دقیقه) یکم تیر

– «او یک معلم بود» ساخته سید مصطفی موسوی تبار (۴۲ دقیقه) دوم تیر

«ترور سرچشمه» ساخته محمدحسین مهدویان (۸۲ دقیقه) سوم تیر

«بهشتی برای ملت» ساخته محمد رضا هراتی (۹۰ دقیقه) چهارم تیر

«داستان ناتمام یک حزب» ساخته سید مهدی دزفولی (۵۴ دقیقه) پنجم تیر

– «یک ملت» ساخته علی فراهانی صدر (۸۴ دقیقه) ششم تیر

عموم علاقه‌مندان جهت تماشای فیلم و بازدید از خانه موزه می‌توانند به خیابان شریعتی، دوراهی قلهک، خیابان مسعود، خیابان مطهری، کوچه شهید بهشتی، شماره ۱۲، خانه موزه شهید بهشتی مراجعه کنند.

رسانه سینمای خانگی- عقب‌ماندگی سینما به نفع کیست؟

سجاد نوروزی کارشناس سینما و مدیر سینما «آزادی» ضمن اشاره به شرایط فروش فیلم‌های روی پرده، به آسیب‌شناسی فرآیند تولید و اکران فیلم‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، سجاد نوروزی مدیر سینما «آزادی» تهران در گفتگو با مهر، درباره شرایط استقبال مخاطبان از فیلم‌های در حال اکران گفت: واقعیت این است تعداد مخاطبان سینمای ما هنوز به آمار مخاطبان سال ۹۸ که پیش از بحران کرونا بود، بازنگشته اما اتفاق خجسته این است که در ایام پس از کرونا گام‌به‌گام وضعیت بهبود پیدا کرده است و تقریباً به ۷۰ تا ۸۰ درصد آمار قبل رسیده‌ایم. این نشانه خیلی خوبی برای احیای سینمای ایران است.

وی ادامه داد: اگر تنوع ژانری در ترکیب فیلم‌ها بیشتر شود و در ژانرهای غیرکمدی هم فیلم‌های داشته باشیم که موج استقبال در میان مخاطبان ایجاد کنند، به‌نظرم خیلی زود به آمار سال ۹۸ خواهیم رسید. مشکل اصلی در حال حاضر این است که چنین فیلمی جز در ژانر کمدی، برای اکران نداریم. فیلم‌های غیرکمدی مثل «شبی که ماه کامل شد» و یا «سرخ‌پوست» این توان و ظرفیت را در بازه اکران خود داشتند اما فیلم‌های فعلی چنین توانی ندارند.

فعلاً امیدی به غیرکمدی‌ها نیست!

این مدیر سینمایی گفت: متأسفانه براساس فیلم‌هایی که طی سال‌های اخیر در جشنواره فجر شاهد بوده‌ایم، باید بگوییم فعلاً فیلم غیرکمدی‌ای که بتواند موج ایجاد کند، نداریم. آخرین تولیدات از این جنس هم در سینمای ما مربوط به سال ۹۸ و قبل از آن بوده است. البته در حوزه دفاع مقدس فیلم‌های خوبی مانند «موقعیت مهدی» و یا «غریب» را در این سال‌ها داشتیم اما به دلیل شرایطی مثل کرونا برای اولی و ترافیک اکران برای دومی، نتوانستند آن‌طور که ما دوست داشتیم با استقبال مواجه شوند.

نوروزی تأکید کرد: سینمای غیرکمدی ایران نیاز به یک ریل‌گذاری جدید دارد و قبول ندارم به دلیل مشکلاتی مانند صدور پروانه ساخت و یا ممیزی در این حوزه فیلم‌های موج‌آفرین ساخته نمی‌شود! مگر ما سخت‌گیرتر از مجموعه ساترا در حوزه نظارت و ممیزی در کشور داریم؟ تحت نظارت همین مجموعه سریال «پوست شیر» تولید و منتشر شد. پس حرف‌های مربوط به تأثیر ممیزی و نظارت را باید کنار بگذاریم. نمی‌خواهم منکر کج‌فهمی‌ها و بی سلیقگی‌ها شوم ولی متأسفانه یک سری ناکارآمدی‌ها، تنبلی‌ها و طماعی‌ها را می‌خواهیم پشت ماجرای پروانه ساخت و سخت‌گیری ارشاد پنهان کنیم که شخصاً اصلاً آن را قبول ندارم. فکر می‌کنید اگر همین امروز فیلمنامه‌ای با کیفیت «سرخ‌پوست» به شورای پروانه ساخت ارائه شود، مجوز دریافت نمی‌کند؟

این کارشناس سینما با انتقاد از اظهارنظر برخی فیلمسازان مبنی‌بر «مرگ سینمای اجتماعی ایران» گفت: اولاً که سینمای اجتماعی اساساً ترکیبی من‌درآوردی است و در سینمای حرفه‌ای دنیا هیچ معنایی ندارد، ثانیاً کاش دوستان بگویند این مدل از سینما که مدنظر دارند، چه زمانی زنده بوده که حالا مرگش فرارسیده است!؟ اینکه با دوربین روی دست، چند نما بگیریم و یک فاجعه را به‌شکل اغراق‌شده به تصویر درآوریم که نمی‌شود سینما! نمونه‌هایی مانند سرخپوست و «متری شیش‌ونیم» که اتفاقاً فیلم‌های خاصی هم هستند، چنان فروش خوبی در گیشه داشتند که به راحتی حرف این دوستان را نقض می‌کنند. مگر چه اتفاقی در کشور رخ داده است که در فاصله سه چهار سال دیگر چنین فیلم‌هایی نتوان در گیشه داشت؟ اگر تولید خوب داشته باشید، حتماً مخاطب خوب هم خواهید داشت.

چرا کنسرت علیرضا قربانی خوب می‌فروشد؟

وی تأکید کرد: نباید مباحث را پیچیده کنیم، فرمول این ماجرا خیلی ساده است. ما در ژانر غیرکمدی فیلم خوب نداریم و به همین دلیل مخاطبش را هم نداریم. به همین راحتی! سوال مشخص من از این دوستان این است که کنسرت اخیر علیرضا قربانی، چند میلیارد فروش کرده است؟ مگر سبک قربانی، از جنس موسیقی پاپ مصرفی و سرگرم‌کننده است؟ پس چرا این اندازه فروش دارد؟ اصلاً کدام خواننده پاپ سرگرم‌کننده‌ای را سراغ دارید که اینگونه بتواند فروش داشته باشد؟ همین مثال را می‌خواهم به سینما تعمیم بدهم و نتیجه بگیرم اینگونه نیست که بگوییم سلیقه مردم نازل شده است. تولیدکنندگان ما نازل شده‌اند که دیگر نمی‌توانند اثر خوب تولید کنند. علیرضا قربانی طی این سال‌ها هم چند قطعه بسیار خوب ارائه کرده و هم به مخاطبش احترام گذاشته و به همین دلیل شاهد چنین استقبالی است.

نوروزی ادامه داد: وقتی کار خوب به مردم ارائه شود، حتماً از آن استقبال می‌کنند و این همان اتفاقی است که در سینما شاهد آن نیستیم. نمونه‌هایی مانند «ملاقات خصوصی» را مگر نداریم که به فروش خیلی خوبی هم در میان فیلم‌های غیرکمدی رسیده است. کار خوب اگر تولید شود، حتماً از آن استقبال می‌شود. اگر معتقدید ژانر غیرکمدی مرده است، فروش فیلم‌های همین دو سه ماه مانند «ملاقات خصوصی» و «سه‌کام حبس» را چگونه توجیه می‌کنید؟

این کارشناس سینما با انتقاد از سازندگان برخی فیلم‌های غیرکمدی در سال‌های اخیر گفت: این دوستان با تولیدات ضعیف خود باعث فراری دادن سرمایه‌گذاران از سینما شده‌اند و این جریان نیاز به واکاوی و آسیب‌شناسی دارد. از دیگر سو در سه چهار سال اخیر بخش عمده‌ای از توان فنی سینمای ایران معطوف به جریان سریال‌سازی خانگی بوده است. اگر همان توان به سینما بازگردد مطمئن باشید اتفاقات خوبی رخ می‌دهد. از نیما جاویدی و محمدحسین مهدویان تا محمد کارت اگر به سینما بازگردند شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. می دانم نیما جاویدی و دوستان دیگر فیلمنامه‌های بسیار خوبی را در دست نگارش دارند که معتقدم اگر ساخته شوند می‌تواند سینمای ایران را تکان بدهد. ما باید واقع‌بینانه به فضای موجود نگاه کنیم.

نوروزی گفت: هیچیک از ما حق نداریم از منظر ایده‌آل‌های ذهنی خود پدیده‌های سینمای ایران را تحلیل کنیم. باید نگاهی همه‌جانبه‌نگر داشته باشیم. اگر کسی که سالن دارد به دنبال منافع خود باشد، فیلم‌نامه‌نویس ایده‌آل‌های خودش را دنبال کند و فیلمساز هم کار خودش را بکند، قطعاً به هیچ نتیجه‌ای نخواهیم رسید. آنچه واضح است این است که سینمای ایران امروز مشکلات جدی در حوزه تولید و توزیع دارد و فرسنگ‌ها از استانداردهای جهانی عقب مانده است. این عقب‌ماندگی را هم صرفاً نمی‌توان به مسئله‌ای مانند ممیزی و عدم صدور پروانه ساخت تقلیل داد.

وی در پایان مطرح کرد: اگر بپرسید چرا عقب مانده‌ایم، به صراحت می‌گویم برخی از این آقایان دارند از این عقب‌ماندگی پول درمی‌آورند! طیفی از آقایان روشنفکر از یک سو و متحجران از سوی دیگر، در این سود بردن از عقب‌ماندگی اشتراک دارند و اگر روزی بتوانیم این عقب‌ماندگی را جبران کنیم، نان خیلی از این‌ها بریده می‌شود!

رسانه سینمای خانگی- حالا فیلم «مهاجر» شنیدنی است

ناصر ممدوح فیلم سینمایی «مهاجر» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا را برای نابینایان توضیح‌دار کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سوینا، گروه سوینا نسخه ویژه نابینایان فیلم سینمایی «مهاجر» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا را با صدای ناصر ممدوح روز پنجشنبه اول تیر در چارچوب برنامه فیلمخانه منتشر می‌کند.

این فیلم روز پنجشنبه ساعت ۱۹ از رادیو سوینا پخش می‌شود و پس از آن، روی سایت سوینا در دسترس مخاطبان قرار می‌گیرد.

نظارت متن و ضبط این برنامه به عهده کیوان کثیریان بوده و متن روایت آن را محدثه واعظی‌پور نوشته است. این برنامه در استودیو فراز ضبط شده و مرجان طبسی آن را میکس و تدوین کرده است.

علاقه مندان می‌توانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی سوینا به نشانی www.sevinagroup.com به فایل صوتی فیلم‌های سینمایی توضیح‌دار دسترسی داشته باشند.

این گروه پیشتر نسخه توضیح‌دار فیلم‌های سینمایی ایرانی «روز واقعه» با صدای افشین زی‌نوری، «دلشدگان» با صدای شبنم مقدمی، «مادر» با صدای احترام برومند، «بنفشه آفریقایی» با صدای علیرضا شجاع‌نوری، «باشو غریبه کوچک» با صدای پریناز ایزدیار، «خانه دوست کجاست» با صدای ستاره اسکندری، «یک بوس کوچولو» با صدای علیرضا آرا، «من، ترانه ۱۵ سال دارم» با صدای سارا بهرامی، «هامون» با صدای پرویز پرستویی، «روسری آبی» با صدای رخشان بنی‌اعتماد، «مسافران» با صدای صابر ابر، «اجاره‌نشین‌ها» با صدای هوتن شکیبا، «درباره الی» با صدای فرشته صدرعرفایی، «به همین‌سادگی» با صدای مهراوه شریفی‌نیا، «بودن یا نبودن» با صدای بهناز جعفری، «گل‌های داوودی» با صدای ژرژ پطروسی، «مارمولک» با صدای بهرام افشاری، «لیلا» با صدای بی‌تا فرهی، «کلاه قرمزی و پسرخاله» با صدای نازنین بیاتی، «ناخدا خورشید» با صدای حسین پاکدل، «جدایی نادر از سیمین» با صدای ریما رامین‌فر، «پرده آخر» با صدای مهتاب نصیرپور، «مهمان مامان» با صدای فریبا کامران، «بادکنک سفید» با صدای گلاره عباسی و «آدم برفی» با صدای پدرام شریفی در قالب برنامه فیلمخانه منتشر کرده است.

رسانه سینمای خانگی- کلینیک فیلمنامه در فارابی راه‌اندازی شد

بنیاد سینمایی فارابی با همکاری ماهنامه فیلم‌نگار، اقدام به راه‌اندازی کلینیک فیلمنامه کرده است.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، بنیاد سینمایی فارابی در ادامه روند فعالیت‌های تخصصی خود در حوزه هنر هفتم، با همکاری ماهنامه فیلم‌نگار، اقدام به راه‌اندازی کلینیک فیلمنامه کرده است.

راه‌اندازی کلینیک فیلمنامه، در راستای ارائه تسهیلات مشاوره‌ای و فکری به فیلمنامه‌نویسان، انجام شده است که جزئیات آن به‌طور کامل تبیین و در صفحات مجازی مجله فیلم‌نگار برای عموم علاقه‌مندان بارگذاری شده است.

هدف کلی از ایجاد کلینیک فیلمنامه، ارائه مشاوره در حوزه‌های سریال، فیلم کوتاه، انیمیشن، فیلم بلند سینمایی و همچنین طرح فیلم‌نامه به نویسندگان و فعالان این حوزه است، مشاوره‌ای که می‌تواند در یک یا چند جلسه صورت بگیرد.

همچنین بعد از حداقل سه بازنویسی فیلمنامه، طبق نظر مشاوران، فیلمنامه حائز امکانات و امتیازات کیفی لازم، به شورای تولید بنیاد سینمایی فارابی ارجاع داده می‌شود تا در صورت صلاح‌دید مدیران، مطابق تعرفه‌های مصوب، امتیاز آن فیلمنامه از نویسنده خریداری شود.

رسانه سینمای خانگی- فارابی با سینمای روسیه داداش شد

محمدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در سفر به روسیه تفاهمنامه همکاری با اتحادیه سینماگران فدراسیون روسیه را امضا کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بنیاد سینمایی فارابی و اتحادیه سینماگران فدراسیون روسیه، تفاهم نامه همکاری در زمینه تولید فیلم و برگزاری رویدادهای مشترک امضا کردند.

این تفاهم نامه به امضای نیکیتا میخالکوف رئیس این اتحادیه و همچنین سید مهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی رسید.

تولید مشترک فیلم و همکاری در برگزاری رویدادهای سینمایی از مفاد این تفاهمنامه است.

خروج از نسخه موبایل