نمایشی از آخرین اتحاد اعراب در مستند «سلاح نفت» و چند نکته از یک دیپلمات قدیمی

فیلم‌ مستند «سلاح نفت» در حالی از سوی خانه مستند ایران رونمایی شد که حمیدرضا آصفی سخنگوی پیشین وزارت امورخارجه با حضور در این مراسم به جنگ روایت‌ها اشاره و تاکید کرد: « ما در دنیا یکسری واقعیت‌هایی داریم که روزانه اتفاق می‌افتد اما روایتی که از آن واقعیت بیان می‌شود بسیار مهم است و مشکل ما دقیقا همین جاست. پس امروز جنگ روایت‌ها خیلی مهم است و کسی در این جنگ برنده است که بیشتر وقت می‌گذارد و جبهه واحد درست می‌کند».

«سینما» آنقدر محدود است که افراد به سرعت «برچسب‌زنی» می‌شوند/ «ماندگاری» و «موفقیت پایدار» حاصل توانمندی و تخصص واقعی است

سینماپرس: «ساره رشیدی» با بیان این مطلب که بازیگری که با پول یا رابطه وارد شده باشد، با برچسب «بازیگر پولکی» یا «اسپانسر بازیگر» مواجه می‌شود و این مسئله تأثیر منفی عمیقی روی ادامه مسیر حرفه‌ای‌اش دارد؛ گفت: معتقدم اگر کسی واقعاً به خاطر استعداد و شایستگی‌اش وارد این فضا شود، و حمایت‌های سالم و حرفه‌ای دریافت کند، مثلاً کارگردان یا تهیه‌کننده‌ای که بدون توقعات غیرمنطقی و روابط پشت‌پرده، به او فرصت دهد، آن بازیگر می‌تواند مسیر رشد و پیشرفت خوبی داشته باشد.

«مدیریت فرهنگی» در شرایط فعلی کاملاً قابل تحقق است/ دوران «مدیریت» صرفاً از طریق «نظارت» گذشته/ مهم‌ترین اهرمی که «حاکمیت» در اختیار دارد «حمایت» است

سینماپرس: «سید محمد بهشتی» با بیان این مطلب که مدیریت فرهنگی کار بسیار دشواری است، اما در شرایط فعلی کاملاً قابل تحقق است، گفت: «نظارت» تنها اهرم در اختیار حاکمیت نیست؛ مهم‌ترین اهرمی که در اختیار دارد «حمایت» است.

ضرورت پوست‌اندازی در سینمای دفاع مقدس

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از دفاع پرس؛ مهدی عظیمی‌میرآبادی، تهیه‌کننده سینما با بیان اینکه وجود سینمای دفاع مقدس و مقاومت در جریان سینمایی کشورمان غیرقابل انکار است، اظهار داشت: سینمای دفاع مقدس و مقاومت به‌عنوان یک ژانر و جریان سینمایی در کشورمان اثبات شده است و جای تردیدی در این خصوص وجود ندارد لذا نیازی به تاکیدی در اثبات دوباره ی آن نداریم چراکه از این مرحله عبور کرده‌ایم و تقریبا کسی وجود ندارد که ادعا کند که ما چیزی به اسم سینمای دفاع مقدس یا سینمای مقاومت نداریم.

این تهیه‌کننده سینما با طرح این پرسش که آیا ما امروز در سینمای دفاع مقدس و مقاومت به وظایف‌مان و برنامه‌هایی که باید انجام بدهیم، به‌درستی عمل می‌کنیم یا نه، گفت: یکی از مهمترین نکته‌ها دراین خصوص زمان‌شناسی است؛ یعنی ما باید ببینیم هم‌اکنون چه کارهایی اولویت دارند تا سینمای مقاومت به وظیفه خودش عمل کرده باشد؛ اگر زمان شناسی نکنیم دور باطل خواهیم زد و دچار روزمرگی خواهیم شدو مسیر را جلو نخواهیم رفت.

وی نگاه هدف‌مند به سینمای دفاع مقدس و مقاومت را یک ضرورت دانست و تاکید کرد: اگر نگاه هدف‌مند به سینمای دفاع مقدس و مقاومت داشته باشیم، آنگاه است که بهتر به نتیجه خواهیم رسید. یکی از مسائل ما این است که سینمای دفاع مقدس و مقاومت به عنوان یک سینمای موجود، باید ارزیابی، بررسی و کارشناسی شود و از دام نگاه‌های جمعی و باندی خارج شود و به یک نگاه ملی و فراملی برسد. آنگاه می توان وظیفه سینمای دفاع مقدس را احصا کرد. با شرایط و اتفاقاتی که در موضوع مقاومت در جهان شاهدیم، ما باید خیلی جدی‌تر وارد عمل شویم. در این مسیر، تولید فیلم تنها یکی از بخش‌های کار است. اگر ۱۰ مرحله‌ی جدی در حوزه سینمای مقاومت باشد، از مهمترین مباحث و مراحل، مراحل نمایش و سنجش بازخورد و ارتباط با مخاطبان در سطح ملی و بین‌المللی در سطح مخاطب عام و خاص است؛ که البته خیلی مهم است. 

عظیمی‌میرآبادی تعداد و میزان تولیدات سینمای دفاع مقدس در طول سال را مهم خواند و تصریح کرد: میزان تولیدات ما گرچه مهم است، اما نوع عرضه درست و کیفیت تولیدات موجود هم مسئله‌ی بسیار مهمی است، و این که آیا حرف‌مان به درستی به مخاطب منتقل شده است؟ باید مسوولین سینمای مقاومت باید به آن توجه کنند و امیدوارم مسوولین امروز به این مسئله به خوبی و درستی توجه کنند. 

این تهیه‌کننده سینما نگاه‌های جناحی و باندی را آفت سینما دانست و گفت: نگاه‌های حلقه‌ای و جناحی به طور کلی آفت سینماست و به طور جدی‌تری اگر ما مراقبت نکنیم، به سینمای دفاع مقدس و مقاومت آسیب جدی‌تری خواهد زد. اگر ما مراقبت نکنیم و وارد این دام بشویم، با فاجعه رو به رو می شویم. سینمای دفاع مقدس، چون به خود دفاع مقدس ارجاع می شود، و اساس آن نگاهی عام بود که همگی در آن مشارکت داشتند و مانع کسی برای ورود به آن نمی‌شدند؛ این رویکرد در بُعد فرهنگی و هنری آن که سینما دفاع مقدس است نیز باید اعمال شود. متاسفانه نگاه غلطی وجود دارد که قضیه‌ی سینمای دفاع مقدس را خیلی کلونی و خانوادگی درست کردهاند. این مسئله به سینمای دفاع مقدس و مقاومت آسیب زده است. به خاطر این که این نگاه وجود دارد، نگاه آینده‌نگر و آینده پژوه هم از بین رفته است، چون برای آینده‌نگری برای وسعت نگاه وجود داشته باشد. 

وی عنوان کرد: یکی از اشکالات ما در سینمای دفاع مقدس عدم وجود جریان صحیح نقد و نقدپذیری است؛ اگر نقد نباشد ما چگونه باید متوجه اشتباهات‌مان شویم! اگر فقط به عملکردمان با روش کلونی و خانوادگی نگاه کنیم و همه چیز با تعریف و تمجید و تشویق جلو برود و هیچ نقدی صورت نگیرد؛ چه خواهد شد؟! متأسفانه در این شرایط اگر کسی نقدی مطرح کند،به معضل تبدیل می‌شود و برای چنین افرادی راه حل معضل، حذف کسی است که آن معضل را معرفی می کند! با این شرایط چیزی تصحیح نمی‌شود و با این رویکرد اگر عقب‌گرد نکنیم، پیشرفت هم نخواهیم داشت. 

عظیمی‌میرآبادی درخصوص نسل جدید فیلمسازی در سینمای دفاع مقدس و مقاومت گفت: جوان‌های ما در حوزه فیلمسازی بلدتر، فهیم‌تر و نوع نگاه‌شان جدیدتر و نسبت به نسل‌های قبل، به‌روزتر است؛ لذا باید برای شیوه های جدید بیانی فیلمسازان جدید موقعیت فراهم کرد. البته مباحث و مبانی اصلی و مبنایی در فیلمسازان گذشته و فعلی یکی است، چون آرمان و مبانی انقلاب اسلامی یکی است، ولی شکل بیان مربوط به فیلمساز است و مدیریت نقش تعیین‌کننده‌ای در کمک به آن دارد.

بیژن همدرسی: مهاجرت هنرمندان؛ حق فردی یا کنش سیاسی؟ (4)

اخلاق حرفه‌ای و مسئولیت اجتماعی هنرمند مهاجر

هنرمند، حتی اگر در مقام فردی تصمیم به مهاجرت بگیرد، نمی‌تواند مسئولیت اجتماعی‌اش را انکار کند. شهرت یک بازیگر یا مجری، اتفاقی نیست؛ این شهرت معمولاً حاصل سال‌ها فعالیت در رسانه ملی، مشارکت در پروژه‌های عمومی، و دیده‌شدن توسط مردمی‌ است که مالیات می‌دهند و تولیدات فرهنگی را تماشا می‌کنند. به‌عبارت دیگر، هنرمند سرمایه‌ای اجتماعی در اختیار دارد که از بطن همان جامعه زاده شده، حتی اگر امروز دیگر در آن زندگی نکند.

اما چه می‌شود وقتی هنرمند، همین سرمایه اجتماعی را به‌جای حفظ و پاسداشت، ابزاری می‌کند برای چرخش‌های ناگهانی فکری یا بهره‌برداری‌های سیاسی؟ اخلاق حرفه‌ای ایجاب می‌کند فرد به گذشته‌ خود وفادار باشد، نه اینکه همان مردم و رسانه‌هایی را که روزی او را بالا کشیدند، امروز با لحن تحقیر و خشم نواخته و گاه حتی فحاشی کند.

به عنوان مثال، احسان کرمی مجری سال‌های نه‌چندان دور صداوسیما، در خارج از کشور به‌سرعت به یک چهره رسانه‌ای فعال سیاسی بدل شد. او که زمانی با طنزهای سبک در تلویزیون ملی شناخته می‌شد، حالا با تندترین لحن‌ها , نظامی را که بستر دیده‌شدنش را فراهم کرده، نقد می‌کند. این نقد، نه تنها از منظر محتوا که از حیث لحن، سبک، و تناقض‌ها، محل سؤال است. چرا فردی که سال‌ها با سیستم همکاری داشته، ناگهان تبدیل به دشمنی آشتی‌ناپذیر می‌شود؟ آیا این تغییر ریشه در تجربه و تحول دارد یا در نیاز به ماندن در مرکز توجه در جغرافیای جدید؟ که در اصل یک فرصت شغلی است برای حیاط در آنجا آنهم با فروش مردم و ارزشهای کشورش .

پرستو صالحی بازیگری که شهرت و اعتبارش را بواسطه سیمای جمهوری اسلامی دارد و در سال‌هایی که بسیاری از هنرمندان زن دچار محدودیت بودند، از جایگاه و احترام خوبی برخوردار بود حالا، در چرخشی آشکار، خود را صدای سرکوب‌شدگان معرفی می‌کند و در یک برنامه مبتذل بنام عشق ابدی از هر چه لازم است تا آبرو و فرهنگ ایرانی و اسلامی را ببرد خرج میکند و نان در آبروی ملت ایران و بی شرافتی میزند.
او و هنرمندانی از این دست برای صرفا حیات خود به خود فروشی سیاسی و حتی اخلاقی افتاده و تن به بازی رسانه های معاند با کشورشان داده اند .
البته از انصاف نباید گذشت که همه هنرمندان مهاجر به این فلاکت اخلاقی و دروغگویی آشکار نیفتاده اند .
در این میان، برخی چهره‌ها چون ارژنگ امیرفضلی نشان داده‌ که می‌توان مهاجرت کرد، اما حریم اخلاق را نگاه داشت. او نه به گذشته‌اش پشت کرده، نه مردم را شماتت کرده و نه با سیاسی‌کاری برای ماندن در قاب‌ها دست و پا زده. بلکه ترجیح داده در سکوتی حرفه‌ای به زندگی در محیطی تازه ادامه دهد. این نوع مهاجرت، صادقانه و محترمانه است؛ نه به مردم خیانت شده، نه به حرفه و سابقه.

اخلاق حرفه‌ای یعنی حفظ صداقت با گذشته، احترام به مردمی که از هنر فرد حمایت کردند، و شجاعت در پذیرش نقش‌های قبلی. هنرمند مهاجر اگر می‌خواهد مدعی صداقت باشد، پیش از انتقاد، باید از گذشته‌اش عبور نکند، بلکه آن را شفاف کند.

ادامه دارد…

خروج از نسخه موبایل