رسانه سینمای خانگی- این انیمیشن راهی به سمت بازار جهانی

هنر را می‌توان به چند شکل و از چند زاویه نگاه کرد، گاهی تعریفی زیبایی‌ شناسانه دارد که هنر برای زیبایی را بر پیشانی دارد و گاهی رسالتی موضوعی و هدفی محتوایی را پیش می‌گیرد، اما شاید تعریفمان هرچه باشد، باید اعتراف کنیم که اثر موفق باید با نگاهی به هر دو وجه هنر شکل بگیرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نظریه‌ پردازان بسیاری به تاثیر هنر و سینما در یادگیری معتقدند؛ فردریک شومان نظریه پرداز معناگرا معتقد است هنر امری اساسی در یادگیری عمیق مفاهیم پیچیده است. مفاهیمی نظیر عدالت، حسادت و امانت‌داری از جمله مواردی هستند که شاید آموزششان در کلام نگنجد و هنر به عنصر اصلی انتقال آن‌ها تبدیل شود.

در این میان وظیفه انتقال مفاهیم در هنر سینما بیشتر ناظر به کودکان و با هدف تربیت نسل و انتقال آن است، گروهی از مخاطبان که شاید به سختی تماشای کامل یک فیلم را بپذیرند و برای قبول مفاهیم آن نیز مقاومتی عجیب دارند.

شاید در این میان مدیوم انیمیشن (پویانمایی) برای این گروه از مخاطب جذاب‌تر باشد، همین نکته اهمیت پویانمایی را نشان می‌دهد. گونه‌ای از سینما که بیش از هر اثری به مخاطب هدف کودک، نوجوان و جوان توجه دارد.

پویانمایی سینمایی شمشیر و اندوه به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی با دغدغه‌ای مهم ساخته شده است، روایت یک حادثه تاریخی در بستری ایرانی اسلامی که با ایده‌ای قهرمان پرورانه اجرا می‌شود.

بستر تاریخی داستان از زمان امام حسن(ع) شروع و به حادثه کربلا ختم می‌شود، فضای داستان هم میان مدائن و ایرانیان آن منطقه می‌چرخد. شاید روایت این بستر تاریخی هدف این پویانمایی نباشد، اما قطعا فایده بزرگی برای آن است.

شمشیر و اندوه را شاید بتوان اولین پویانمایی هایپر رئال سینمای ایران دانست، ساخته‌ای که تکنیکش(فن) بیش از هر اتفاق دیگری تاثیرش را برای مخاطب هدفش دو چندان می‌کند.

قهرمان داستان جوانی است که دلاوری را از کودکی مشق کرده و آموخته است، روایت داستان با فلش بک یا گذشته‌نمایی‌هایی همراه است که همزمان با پیشبرد داستان شخصیت پردازی آن را نیز محکم می‌کند.

صحنه‌های شبهه اکشن، معمایی و هم‌ذات پنداری مخاطب با شخصیت‌های داستان جذابیت‌های انیمیشن را دوچندان کرده است؛ هرچند دیالوگ‌ها و خرده روایت‌ها گاهی به پیشبرد درست داستان ضربه زده اما جذابیت‌های تکنیکی آن را پوشانده است.

قهرمان داستان انگیزه‌ای جدی برای طی مسیر دارد، پرداخت ابتدایی آنقدر قوی هست که بر خلاف آثار اینچنینی از متن شعارزدگی دوری کند. یک روایت عاشقانه در دل یک رویداد دینی داستان را کارن شخصیت لصلی انیمیشن را شکل می‌دهد؛ عشقی در ادامه منجر به یک خیانت و البته شکست ماموریت علویان ایران می‌شود.

شاید بتوان گفت که پیشبرد قصه و پیرنگ اصلی داستان_که ایده خوبی هم دارد _ روان نیست، فضای داستان هم که با تاریخ روایت داستان فاصله دارد.

اما آنچه در این زمینه اهمیت بیشتری دارد، نقطه عطف شمشیر و اندوه در تکنیک ساخت پویانمایی در ایران است. تکنیکی که می‌تواند در جذب مخاطب بین‌المللی نیز موثر باشد.

حرکت، جزئیات کاراکترها و صحنه‌پردازی انیمیشن ورق تازه‌ای از تکنیک در سینمای پویانمایی ایران است؛ اتفاقی که با استفاده از اسکن انسانی در روند تولید شمشیر و اندوه شکل گرفته است.

در نهایت باید گفت شمشیر و اندوه اثری با مخاطب نوجوان و جوان است که تکنیکی درخشان را به نمایش گذاشته است. موقعیت شکل گرفته و داستان اصلی قابل قبول اما پرداخت آن در متن کمی عقب‌تر از تکنیکش(فنی) است.

اما آنچه مشخص است نوید شمشیر و اندوه برای خودنمایی انیمیشن ایرانی در آینده سینما و حضور پررنگ آن در بازارهای جهانی است.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم شریف، فقط شریف است

فیلم «میرو» آخرین ساخته حسین ریگی درست شبیه ساخته قبلی او اثر نه چندان موفق «هوک» است. همان نماها و همان قاب‌ها و همان خط اصلی داستان.

به گزارش سینمای خانگی نوجوانی که مجبور است با ناملایمات زندگی بجنگد. قهرمان اصلی داستان میرو است، نوجوانی که وارد کارهای خلاف قمار و شرطبندی شده و در این میان خمپاره های کارهای خلافش به خانواده اش اصابت می کند.

در کنار میرو دو قهرمان و ضدقهرمان دیگر هم وجود دارند: افضل دوستی که در پی اثبات رفاتش با میرو است و جمعه که کینه ای دیرینه با میرو دارد و در این میان از هیچ ضربه ای به او فروگذار نیست، و تنها قصدش انتقام است.

خط اصلی داستان موضوع جذابی دارد اما در فیلمنامه با خیل اشخاصی مواجه هستیم که بیشتر تیپ هستند نه شخصیت، چرا که کنش ها و واکنش هایشان برای بیننده جذاب نیست و احساس همذات پنداری را در او بیدار نمی کند.

از سوی دیگر عامل پیش برنده داستان هم تصادف است نه حادثه و اضافه کردن آن اردوی بسیج و شخصیت حاج قاسم که مثبت پلاس است و تاثیر خوبی روی شخصیت میرو می گذارد و میرو از کارهای بد گذشته اش عبرت می گیرد و تصمیم می گیرد در نبود پدر مرد خانواده شود هم برای بیننده ای که خیل اینگونه آثار را دیده چندان جذاب نیست. چرا که تایم زیادی از فیلم صرف گرفتن تصاویر لانگ شات از زیبایی های بلوچستان و درگیری های نه چندان مخاطب پسند میرو با سایر اهالی دارد و در نتیجه فیلمساز مجبور شده به شخصیت حاج قاسم خیلی نپردازد و نتیجه غیرقابل پذیرش بودن تحول میرو است.

نکته جالب اینجاست که ریگی در این اثر هم همان اشتباهات «هوک» را مرتکب شده و نتیجه کار هم طبعا مثل اثر قابل اعتنایی نیست، استفاده نادرست از نابازیگران و بازی های ضعیف و سطحی از یکسو و نماهای کنترل نشده و طراحی صحنه و لباس و گریم سردستی از سوی دیگر به این موضوع کمک می کنند.

اینکه سینمای ایران نیاز به تولید آثار کودک و نوجوان دارد بر هیچکس پوشیده نیست و از سوی دیگر نمایش زیبایی های گوشه گوشه این خاک هم برای بیننده جذاب است اما ریگی با در دست داشتن یک فیلمنامه ضعیف و کارگردانی ضعیف تر هر دوی این پتانسیل های بالقوه را از بین برده و اثرش در بهترین حالت با تدوین مجدد و کوتاه کردن اثر شاید بتواند به عنوان یک تله فیلم نیمه متوسط قابل قبول باشد اما فیلم فعلی با تایم بالای حوصله سربر قطعا مناسب نمایش روی پرده نقره ای نیست و حیف از همه هزینه ها و نیروهای انسانی که در این فیلم به بدترین شکل ممکن هدر شده اند و نتیجه کار شده فیلمی که فیلم نیست.

رسانه سینمای خانگی- نظر فهیم دربارۀ پرویزخان

محمدتقی فهیم منتقد پیشکسوت سینما درباره فیلم «پرویز خان» گفت: این یک فیلم جدی است که اتفاقا به لحاظ تاریخی درست انتخاب شده و روایت قصه‌اش نیز درست است.

به گزارش سینمای خانگی، محمدتقی فهیم در گفت‌وگو با ایرنا درباره فیلم سینمایی «پرویز خان» از تولیدات سازمان اوج در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر بیان کرد: فیلم ساختن درباره ورزش جذاب فوتبال کار ساده‌ای نیست. اساسا در سینمای ایران فیلم درخوری تا به حال در این باره نداشته‌ایم و در سینمای جهان هم فیلمی نداریم که درباره فوتبال درام‌پردازی کند و «فوتبال» را بسازد.

وی افزود: شاید تعداد فیلم‌هایی درباره بوکس و جودو بیشتر بوده و اگر فیلمی درباره فوتبال هم ساخته شده، با شکست رو به رو شده است. برای مثال فیلم معروفی مثل «فرار به سوی پیروزی» ساخته جان هیوستون حتی با حضور چهره‌های جهانی مثل پله و یا سوپراستارهایی نظیر سیلور استالونه باز هم شکست می‌خورد.

وی افزود: از این رو به نظرم علی ‌ثقفی به عنوان‌ نویسنده و کارگردان به خوبی فهمیده است که علت این شکست‌ها کجاست و بنابراین روایت قصه‌اش را به زمین بازی معطوف کرده، همین که او توانسته است قصه‌اش را به زمین بازی بکشاند و محوریت کارش را بر «پرویز دهداری» متمرکز بکند، توفیق خوبی است و به عنوان یک اثر شخصیت محور از پس کار برآمده است. در مجموع در حاشیه جبهه و جنگ و دفاع مقدس این اثر تبدیل به یک کار حماسی شده است و این فیلم به طور کلی امتیاز بالایی می‌گیرد که باید به فیلمساز آن تبریک گفت.

وی توضیح داد: «پرویز خان» یک فیلم جدی است که اتفاقا به لحاظ تاریخی درست انتخاب شده و روایت قصه‌اش درست است. فرعیات قصه نیز که به دفاع مقدس می‌پردازد، به خوبی در دل قصه جاگذاری شده است و به نظرم می‌آید برای نسل جدید جالب توجه به نظر بیاید.

رسانه سینمای خانگی- فجر به گیلان رسید

اکران فیلم های جشنواره فجر در استان گیلان در حالی آغاز شد که فیلم «تابستان همان سال» با بیشترین استقبال علاقمندان به هنر هفتم همراه شده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امسال هم استان گیلان همانند چند سال گذشته یکی از استان‌های پیشتاز در اکران همزمان فیلم‌های فجر است. ستاد برگزاری جشنواره فیلم فجر در این استان تلاش کرده اکران فیلم‌های چهل و دومین جشنواره فجر در گیلان در ۲ سینما برگزار شود.

۱۹ فیلم منتخب چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در گیلان از تاریخ ۱۶ تا ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ به طور همزمان در دو سینمای ۲۲ بهمن و سپیدرود رشت در سه سانس در ساعت‌های ۱۶، ۳۰: ۱۸ و ۲۱ شب اکران می‌شوند.

۱۹ فیلم منتخب چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در گیلان

بر اساس اعلام ستاد مرکزی برگزاری جشنواره فیلم فجر ۱۹ فیلم در گیلان اکران می‌شوند و گیلانی‌های علاقه مند به هنر هفتم امسال شاهد اکران همزمان فیلم‌های آغوش باز «بهروز شعیبی»، نپتون «محمدابراهیم غفاریان»، مجنون «مهدی شامحمدی»، بهشت تبهکاران «مسعود جعفری جوزانی»، آسمان غرب «محمد عسگری»، میرو «حسین ریگی»، آپاراتچی «قربانعلی طاهر فر»، صبح اعدام «بهروز افخمی»، شور عاشقی «داریوش یاری»، احمد «امیرعباس ربیعی»، دست ناپیدا «انسیه شاه حسینی»، آبی روشن «قاسم لطفی خواجه پاسا»، قلب رقه «خیراله تقیانی پور» این فیلم مناسب سن بالای ۱۲ سال می‌باشد، ملکه آلیشون «ابراهیم نورآور محمد»، تابستان همان سال «محمود کلاری»، پرویز خان «علی ثقفی»، شه سوار «حسین نمازی»، ببعی «حسین صفارزادگان، میثم حسینی»، فیلم کودک، باغ کیانوش «رضا کشاورز» هستند.

اکران ۵ فیلم در روز نخست جشنواره فیلم فجر در گیلان

در نخستین روز اکران‌ها در رشت بر اساس جدول برنامه ریزی شده فیلم «آبی روشن» به کارگردانی «قاسم لطفی خواجه پاشا» و تهیه کنندگی «سید محمدحسین میری» برای تماشاگران به نمایش درآمد.

در خلاصه این فیلم سینمایی آمده است: کشف یک فیروزه کمیاب زندگی یونس که صاحب معدن، معتمد و بزرگ شهر است را وارد مسیر مخاطره آمیزی می‌کند.

فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی «محمود کلاری» به شدت اثری آرام‌بخش است و ریتم و ضرباهنگ فیلم می‌تواند فضایی برای تأمل در مخاطب خود ایجاد کندپ.

کلاری در دکوپاژ خود در مقام کارگردان نیز نشان داده است که سینمای قصه گو را به خوبی می‌شناسد و طعم لذت دیدن پلان‌های خود را به دل مخاطب نمی‌گذارد، دوربین کلاری به شدت مستحکم است و چیدمان عناصر صحنه به گونه‌ای است که همه چیز در خدمت ساختار و محتوای اثر است.

فیلم «میرو» به کارگردانی «حسین ریگی» یک فیلم مادرانه است، این فیلم سومین اثر سینمایی ریگی از فیلمسازان بلوچ کشور پس از فیلم‌های تحسین شده «لیپار» و «هوک» است که در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصه‌ای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت می‌شود.

فیلم «آغوش باز» به کارگردانی «بهروز شعیبی» به عنوان فیلم‌سازی با دل‌مشغولی‌های اجتماعی و آثاری اغلب شخصیت محور، در ششمین تجربه سینمایی خود نگاهی جدی‌تر به مخاطب عام و همکاری با بخش خصوصی دارد.

شعیبی در «آغوش باز» همچنان راوی دل‌مشغولی‌های اجتماعی و انسانی خود باقی می‌ماند. ولی این بار ضمن طرح مضامین انسانی مورد علاقه‌اش، با رفتن به سراغ یکی از موضوعات ملتهب هنری در برپایی کنسرت‌های موسیقی، به جاذبه‌های موضوعی و بصری طرح داستانی‌اش اضافه می‌کند. بروز مشکلاتی در برپایی یک کنسرت، بهانه‌ای است برای پرداختن به سه زندگی عاشقانه که به نوعی با هم مرتبط هستند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند.

فیلم «آپاراتچی» به کارگردانی «قربانعلی طاهرفر» در ۲ سانس در سینما سپیدرود رشت به نمایش گذاشته شد، «آپاراتچی» به اتفاقات دهه ۶۰ می‌پردازد. یک زندگی ساده اجتماعی در دهه ۶۰ را روایت می‌کند که در پیرامونش اتفاقات متعددی نظیر جنگ، ترور، اتفاقات سیاسی و دفاع مقدس و غیره وجود داشت.

بیشترین استقبال تماشاگران از فیلم «تابستان همان سال»

«فاطمه فروتن» سرپرست معاونت هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در گفت و گو با خبرنگار مهر با اشاره به آغاز نمایش فیلم‌های جشنواره فجر در سینما ۲۲ بهمن و سپیدرود رشت اظهار کرد: اکران فیلم‌های جشنواره از دوشنبه ۱۶ بهمن ماه آغاز شده و تا ۲۲ بهمن ادامه دارد.

فروتن از نمایش ۱۹ فیلم جشنواره فجر چهل و دوم در دو سینمای شهر رشت خبر داد و افزود: این فیلم‌ها در سه نوبت ۱۶، ۱۸:۳۰ و ۲۱ از امروز تا ۲۲ بهمن‌ماه در دو سینمای سپیدرود و ۲۲ بهمن اکران می‌شوند.

سرپرست معاونت هنری و سینمایی فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با بیان اینکه در روز نخست اکران فیلم حدود ۳۰۰ نفر از این ۵ فیلم استقبال کردند، گفت: فیلم «تابستان همان سال» بیشترین آمار استقبال علاقمندان به هنر هفتم را به خود اختصاص داد.

وی اضافه کرد: اقدامات انجام شده برای رونق بخشیدن به سینماهاست و علاقمندان به هنر هفتم در گیلان برای تماشای فیلم‌های جشنواره می‌توانند از چهار سامانه آی‌تیک (iticket.ir)، سینما تیکت (cinematicket.org)، تیک ایران هفت (irantic.com) و گیشه (gishehr۷.ir) بلیت خود را به صورت اینترنتی خریداری کنند.

فروتن با اشاره به فعالیت‌های هنری در استان گیلان طی دهه مبارک فجر گفت: شانزدهمین جشنواره تجسم هنر در تالار مرکزی رشت با حضور ۲۶ اثر از هنرمندان استان در رشته‌های طراحی و نقاشی، خوشنویسی و نگارگری در حال برگزاری است که تا ۲۱ بهمن‌ماه پذیرای عموم علاقمندان خواهد بود.

رسانه سینمای خانگی- انتظامی آمد اما نماند

پنجمین روز از چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر نیز سپری شد؛ روزی که عوامل فیلم‌ها، انتقادهایی به جشنواره و نهادهای دیگر وارد کردند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، روز دوشنبه ۱۶ بهمن، چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر پنجمین روز خود را با نمایش فیلم‌های «آپاراتچی» قربانعلی طاهرفر، «مجنون» مهدی شامحمدی، «بهشت تبهکاران» مسعود جعفری‌جوزانی و «رویاشهر» محسن عنایتی سپری کرد.

جشنواره پنجمین روز خودش را به زنده یاد آتیلا پسیانی هنرمند تئاتر و سینمای ایران تقدیم کرد.

اعتراض ۲ کارگردان به جشنواره فیلم فجر

پنجمین روز جشنواره فیلم فجر روز اعتراض ۲ کارگردان به این رویداد سینمایی بود.

قربانعلی طاهرفر کارگردان «آپاراتچی» از این‌که فیلم در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد، انتقاد کرد.

طراح صحنه این فیلم سینمایی نیز نسبت به موضوعات فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره انتقاد و کیفیت آن‌ها زیرا سوال برد.

مسعود جعفری جوزانی نیز نسبت به پخش نسخه ناقص «بهشت تبهکاران» در اکران مردمی فیلم، گله کرد و گفت که جشنواره نباید این نسخه ناقص را نمایش می‌داد زیرا فقط مختص بازبینی بوده است.

ارتش نمی‌خواست «مجنون» ساخته شود

عباس نادران تهیه‌کننده «مجنون» نیز در نشست این فیلم گفت که از ارتش برای اینکه هر کاری کرد تا «مجنون» ساخته نشود، تشکر می‌کند.

وی با اشاره به اینکه قرار بود در «مجنون» تاثیرات ارتش در موفقیت عملیات خیبر نشان داده شود، تصریح کرد: ما ۴ ماه بابت در اختیار داشتن ۲ هلیکوپتر منتظر بودیم اما ارتش هیچ کمکی به ما نکرد.

حضور پررنگ‌تر چهره‌ها در روز پنجم

پنجمین روز جشنواره فیلم فجر نسبت به روزهای گذشته خود روز پر چهره‌تری را سپری کرد. در این روز بازیگرانی چون امیرحسین آرمان، رضا یزدانی، بهنام تشکر، حسام منظور، رضا ناجی، بهزاد خلج، تورج الوند، هدایت هاشمی و سحر جعفری‌جوزانی در سالن همایش‌های برج میلاد حضور پیدا کردند.

مجید انتظامی آمد و رفت

مجید انتظامی آهنگساز فیلم «مجنون» در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر در سالن همایش‌های برج میلاد به تماشای این فیلم نشست و در فتوکال فیلم «مجنون» نیز شرکت کرد.

اما این آهنگساز با سابقه در نشست رسانه‌ای «مجنون» حضور پیدا نکرد و کارگردان فیلم دلیل این امر را شرایط جسمانی انتظامی عنوان کرد و گفت که مجید انتظامی برای حضور نداشتن در نشست از اصحاب رسانه و منتقدان عذرخواهی کرده است.

رسانه سینمای خانگی- «مجنون» بی روایت

 «مجنون» فیلم مهمی است، اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. در «مجنون» با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج می‌برد، صحنه‌های جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمی‌گیرد و بیان روایت آشفته و شلخته می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ این مسیری که سازمان فرهنگی و هنری اوج برای ساخت فیلم با محوریت فرماندهان جنگ و دفاع مقدس در قالب «پرتره» پیش گرفته است، قابل تقدیر است و تولید فیلم های این مدلی یک دستاورد بزرگ در سینمای ایران تلقی می شود. اما چگونه برگزار شدن این اتفاق به شدت مهم است.

مجنون تازه ترین فیلم سازمان اوج با محوریت برشی از زندگی شهید مهدی زین الدین به کارگردانی یک فیلمساز اول اتفاق مهمی است. فیلم ساختن درباره شهدا و آشنا کردن نسل جدید با رشادت و از خود گذشتگی فرماندهان جنگ به نوبه خود موضوع مهمی محسوب می شود اما باید در مدیوم سینما و ساختار و فیلمنامه هم به این اندازه جدی بود.

مجنون فیلم مهمی است اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. زندگی شهید زین‌الدین و تاثیرگذاری اش در ماجرای عملیات خیبر در تاریخ نگاری جنگ مهم و جایگاه این شهید رفیع است. اما با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج می برد، قصه اش را با سختی روایت می کند. مساله ندارد و یک روایت خطی بدون فراز و نشیب دارد، اوج دراماتیک در آن شکل نمی گیرد.

وقتی با بیان سینمایی از جنگ حرف می زنیم، باید نفس مخاطب در سینه حبس شود اما مجنون این کار نمی کند و حجم زیاد موسیقی که ضعف مهمی در این اثر سینمایی است برای روایت و خلق درام کاری نمی کند و بیرون می زند.

صحنه های جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمی گیرد و بیان روایت آشفته و شلخته می شود. مهم ترین ویژگی مجنون حضور بازیگران تازه نفس است که بعضا خاستگاه تئاتری دارند، سجاد بابایی که سیمرغیِ پارسال است برای باور پذیر شدن نقش مهم شهید تمام تلاشش را به کار می گیرد تا شخصیتی که ایفا می کند در قاب تصویر تماشایی باشد.

شبنم قربانی در نقش همسر شهید در چند سکانس حضور مقتدرانه ای دارد و بخشی از بار بازیگری را به دوش می کشد. اما ضعف در شخصیت پردازی در مابقی کاراکترها باعث می شود که هویت شکل نگیرد، حسن پورِ داستان معرفی نمی شود و لحظه شهادتش سینمایی نیست.

وقتی از سینما حرف می زنیم، در میزانسن ها و خلق درام هم باید تاثیرگذار بود اما مجنون این کار را با مخاطب نمی کند. با تمام این ضعف هایی که گفته شد این فیلم را باید کلان دید و به این موضوع فکر کرد برای شهدا فیلم ساختن کار بزرگی است و هدف را گم نکرد. اوج، کار مهمی کرده است اما مجنون حق مطلب را به درستی و در شان شهید زین الدین ادا نمی کند.

رسانه سینمای خانگی- وقتی داستان در تراکم بازیگران و ترافیک شخصیت‌ها گم شد

«بهشت تبهکاران» به همان مشکل تاریخی آثاری از این دست مبتلا شد که ترافیک تردد آدم‌های بسیار و مهندسی دیالوگ‌گویی آنها، وجه تمرکز بر هسته مرکزی داستان را الکن کرده و مخاطب را خیلی زود نسبت به تماشای ادامه فیلم دلسرد می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، ساخت فیلم با موضوعاتی چون حوادث ملتهب انقلاب، همواره کاری دشوار در سینمای جهان به حساب می‌آمده است. این‌گونه آثار به لحاظ محتوایی، تلفیقی از خط‌وربط‌های چند گونه سینمایی به حساب می‌آیند و به همین دلیل باید نهایت تبحر در نگارش و موقعیت‌سنجی فیلمنامه‌های این آثار لحاظ شود.

بهشت تبهکاران دقیقا از همین ناحیه ضربه می‌خورد؛ درست مانند خائن‌کشی مسعود کیمیایی که با همین سوژه ساخته شد و هر دو فیلم نیز با شاخص‌هایی مشترک، در اکران‌های جشنواره‌ای خود، به سرنوشتی مشابه یکدیگر دچار شدند.

نخستین نکته‌ای که در بهشت تبهکاران و خائن‌کشی به چشم می‌خورد، وفور انسان‌های بی‌ربطی است که نمی‌توانند از ابتدا، نقش و اهمیت جایگاه خود را در داستان به مخاطب تحمیل کنند. داستان برای اینکه بخواهد فساد سیستماتیک را نشان دهد، ناچار است دست به دامان اهرم‌های روایی جنایی و امنیتی شود و در این میان مجبور می‌شود تا از شخصیت‌های بسیاری رونمایی کند. بنابراین یکی از شاخصه‌های ظاهری چنین آثاری، ترافیک آدم‌هایی است که در پس‌زمینه دیالوگ‌هایی غامض، می‌خواهند به مخاطب بفهمانند که با موضوعی پیچیده و امنیتی مواجه هستند.

در همین مرحله، ارتباط مخاطب با فیلم قطع می‌شود. رفت‌وآمدهای آدم‌های باربط و بی‌ربط به داستان، تشتتی فکری برای مخاطب پدید می‌آورد که اجازه ارتباط گرفتن با اثر را ایجاد نمی‌کند. متاسفانه فیلم کارگردان پیشکسوتی چون مسعود جعفری‌جوزانی، از همین ناحیه ضربه می‌خورد؛ هم‌چنان‌که فیلم کیمیایی نیز دچار همین التهاب شد و اجازه ارتباط گرفتن با مخاطبش را در جشنواره فجر نداد.

طبق این قاعده، آدم‌های اضافی در فصول پایانی فیلم حذف می‌شوند که این اتفاق در بهشت تبهکاران، پس از مرگ دهقان (پژمان بازغی) رقم می‌خورد و متاسفانه این اتفاق دیرهنگام، گشایشی را در میسر رضایت بیشتر مخاطب رقم نمی‌زند. البته باید به این نکته اعتراف کرد که فیلم جوزانی به‌نسبت خائن‌کشی، از سهولت کلامی بیشتری بهره‌مند بوده و ارتباطات داستانی، از پیچیدگی‌های دراماتیک کمتری برخوردار است که همین اتفاق سبب شد تا نخ ارتباط مخاطب با این فیلم، به‌کلی قطع نشود.

فارغ از این اسلوب ساختاری، زیرساخت‌های فنی، از استانداردهای خوبی برخوردار بود و حتی در برخی پارامترها نظیر فیلمبرداری و طراحی صحنه، از آن چیزی که انتظار می‌رفت نیز فراتر عمل کرد تا با فیلمی مواجه باشیم که اگر آن مشکل تاریخی آثاری این‌چنینی را کنار بگذاریم، با کار قابل‌قبولی طرف باشیم که می‌تواند در شان کارگردان پیشکسوتی چون مسعود جعفری‌جوزانی باشد.

اتفاقی که اگر در اکران عمومی به کمک تدوین، کمی چابک‌تر شود، می‌تواند تاحدودی زمینه ارتباط بیشتر مخاطب را فراهم آورده تا آنها به جای چندبار تماشای این فیلم، با یک بار دیدن، بتوانند به نوع ارتباط‌ها و انگیزه‌های آدم‌های فراوان فیلم پی ببرند.

رسانه سینمای خانگی- آیا «بهشت تبهکاران» یک اثر پژوهشی است؟

کارگردان فیلم «بهشت تبهکاران» گفت: این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید، بلکه اثری پژوهشی است و درباره موضوع با دوستان در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کردم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری‌جوزانی سومین فیلمی بود که شامگاه دوشنبه -۱۶ بهمن- در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از نشست خبری فیلم با حضور مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان، علی قائم مقامی و فتح‌الله جعفری‌جوزانی تهیه‌کنندگان، مهدی حسینی‌وند تدوینگر، محمود موسوی‌نژاد صداگذار، آرش برومند صدابردار، امیرحسین آرمان، سحر جعفری‌جوزانی، رضا یزدانی، حسام منظور و بهنام تشکر از جمله بازیگران و اهالی رسانه برگزار شد.

علی قائم‌مقامی تهیه‌کننده این فیلم گفت: فیلم بهشت تبهکاران از لحاظ تولید پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، ولی گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیت‌فروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.

بهشت تبهکاران اثری پژوهشی است

مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان این فیلم در ابتدای نشست گفت: به دنبال مورد بودم که همیشگی باشد، در مورد آدم‌هایی که دفاع می‌کنند، چرا اعدام‌ می‌شوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مساله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلم سازی در حوزه قصاص می‌شد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشه‌ای را در تاریخ بررسی کردیم.

وی افزود: کتابی درباره شخصیت اصلی فیلم حسن جعفری نوشته نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بی‌گناه است. اسم کتاب «بی‌گناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کرده‌اند.

این‌کارگردان تاکید کرد: البته این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پرونده‌ها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. زندگی حسن جعفری به‌واقع فیلم است و من همواره دوست دارم در گونه های مختلف فیلم‌هایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه می‌تواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.

بهترین فرد برای نقش فروغ دخترم سحر بود

جعفرجوزانی اظهار داشت: دوست ندارم شخصیت‌ها به طور صددرصد مابه‌ازای بیرونی داشته باشند. باید بگویم که شانسی تک‌تک بازیگران شبیه به شخصیت واقعی تاریخ درآمده‌اند.

وی تصریح کرد: نشان دادن فیلم خام و ناقص، کار بسیار خطایی است و چیزی نیست که بتوانیم توجهیش کنیم. اگر کسی به خودش احترام می‌گذارد، کار اشتباهی نمی‌کند. همان‌طور که در طراحی صحنه و لباس فیلم‌ نگاه کردید، حتی رنگ کراوات هم با تحقیق و طراحی همراه بوده است.

کارگردان این فیلم تاکید کرد: تدوین فیلم اکنون کاملا و درست است و هیچ اصلاحیه‌ای در آن اعمال نمی‌شود. سریال‌ها معمولا خطی هستند اما در سینما خیلی نمی‌توانیم خطی نشان دهیم و پرش زمانی وجود دارد.

جعفری جوزانی ادامه داد: برای این فیلم در ابتدا پروانه تولید ندادند و پس از آن به دوران کرونا خوردیم. به دلیل اینکه ما دکورها را از قبل ساخته بودم، باید حتما فیلم را تولید می‌کردیم.بهترین کسی که می‌توانست نقش فروغ را بازی کند، دخترم سحر بوده است.

سحر جعفری‌جوزانی بازیگر این فیلم گفت: باعث افتخارم است که در فیلم‌های پدرم بازی کنم.

امیرحسین آرمان بازیگر نقش اصلی فیلم بهشت تبهکاران اظهار داشت: باعث خوش‌شانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با براردزاده و خانواده‌ این شخص صحبت‌های بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیت‌ها، روایت کنیم.

خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم

رضا یزدانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: من خواننده‌ای هستم که چند سالی‌ است بازیگری را هم تجربه می‌کنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقش‌های منفی به من پیشنهاد می‌شود. من یک خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم.

وی اضافه کرد: زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمی‌دانم که توانسته‌ام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفری‌جوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت می‌کند.

حسام منظور دیگر بازیگر این فیلم گفت: زمانی که اسم آقای جعفری‌جوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب می‌کند. متاسفانه فیلم‌های تاریخی خیلی کمتر ساخته می‌شود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.

مهدی حسینی‌وند تدوینگر این فیلم نیز اظهار داشت: مسعود جعفری‌جوزانی استاد راهنمای پایان‌نامه من‌ بوده و کار کردن با ایشان بسیار سخت اما لذت بخش است.

محمود موسوی‌نژاد صداگذار فیلم «بهشت تبهکاران» بیان داشت: همان‌طور که آقای حسینی‌وند اشاره کرد، کار کردن با آقای جعفری‌جوزانی سخت است و نظرات دقیقی می‌دهد؛ گویی که صداگذار حرفه‌ای است.

امیرحسین آرمان بازیگر این فیلم گفت: تک‌تک تصاویری که در فیلم می‌بینید، پشتش فکر است و ساعت‌ها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیده‌ام.

رسانه سینمای خانگی- ساخت این شهر رویایی چهار سال طول کشید

تهیه‌کننده پویانمایی «رویاشهر» گفت: تولید این اثر حدود ۴ سال طول کشید و گروهی ۲۰۰ نفری ما را همراهی کردند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم پویانمایی رویاشهر به نویسندگی و کارگردانی محسن عنایتی چهارمین و آخرین فیلم روز پنجم جشنواره فیلم فجر (دوشنبه ۱۶ بهمن) بود که در خانه جشنواره در برج میلاد تهران اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور محسن عنایتی نویسنده و کارگردان، مصطفی حسن آبادی تهیه کننده، بهزاد عبدی آهنگساز و علیرضا زارع مدیر پروژه و اهالی رسانه اکران شد.

«رویاشهر» را با ۲۰۰ نفر ساختیم

مصطفی حسن آبادی تهیه کننده این انیمیشن گفت: انیمیشن رویاشهر تقریبا از اواسط سال ۹۹ مراحل تولید آن شروع شد و هفت ماه مشغول پیش تولید بودیم. در دوران کرونا مشغول کار شدیم و با چالش‌های متعددی همراه شدیم و هیچ کدام از سازمان‌ها مایل به ساخت انیمیشن سینمایی نبودند. تولید این پویانمایی حدودبه ۴ سال طول کشید و دوستانی نزدیک به ۲۰۰ نفر ما را همراهی کردند.

وی ادامه داد: با استقبال ویژه که از پویانمایی شد، مشکل حمایت تا جایی حل شده است، این انیمیشن محصول مشترک چند سازمان از جمله سازمان سینمایی سوره است.

حسن آبادی گفت: اینکه کار ضعف‌هایی دارد ما خودمان قبول داریم و اگر نسبت به کارهای قبل خود مقایسه کنیم چنین چیزی وجود ندارد و ما گام بلندی برداشتیم. قطعا تجاربی که در این مدت به دست آوردیم به ما کمک خواهد کرد آثار بهتری تولید کنیم. اگر ساخت انیمیشن از بازه ای فراتر رود دیگر از نظر اقتصادی درست نیست.

وی افزود: نسبت به دوره ۳۷ که در جشنواره فجر بودیم نگاه مسئولان و مخاطبان خیلی بهتر شده و امیدوارم این روند رشد همچنان ادامه داشته باشد.

چالش طلبیم

محسن عنایتی کارگردان این پوبانمایی بیان کرد: ما در گروه آینده‌نگار کلا چالش طلب هستیم. پویانمایی بنیامین اتفاقات عجیبی را در اکران به دنبال داشت ولی با همه قضایا تمام شد. تولید پویانمایی بسیار سخت است. بعد از تجربه بنیامین فکر کردیم چطور می‌شود سخت‌ترین کار ممکن را پیش ببریم و به سراغ ساخت جهان فانتزی رفتیم. یعنی چیزی که خصوصا استدیوهای آمریکایی دنبال آن هستند. ما در این خلق جهان فانتزی زمان زیادی نداشتیم و به شکل فشرده همه چیز را از نظر نیازهای قهرمان خود چیدیم.

پسر دلفینی نیز چنین شخصیت داشت و در این سبک قرار می‌گرفت. به نظر من رویاشهر و پسر دلفینی نقطه عطفی در شروع ساخت پویانمایی های متکی به جهان فانتزی با پارامترهای مورد نیاز هستند. یکی از هدف‌های اصلی ما این بود که قصه مخاطب بزرگسال را نیز درگیر کند

عنایتی درباره طراحی لوکیشن‌های فیلم گفت: برای طراحی لوکیشن‌ها و صحنه منابعی داشتیم که با جهان فیلمنامه مرتبط بود ولی در اجرا مشکلات زیادی داشتیم. در نهایت به ترکیبی رسیدیم که از خروجی آن هم راضی هستیم. براساس شبکه نماد تمام طراحی‌ها را پیش بردیم.

این کارگردان درباره روند نگارش فیلمنامه توضیح داد: نزدیک به ۶ ماه روی فیلم‌نامه کار کردیم و در طول پروژه اصلاحاتی در آن اتفاق افتاد. تلاش کردیم اصول فیلم‌نامه نویسی را تا جایی که توانستیم رعایت کنیم. خیلی از پویانمایی های ما غیرمنطقی هستند و مخاطب را کودک فرض می‌کنند و خیلی از اتفاقات و معناها را پایین می آورند که ما تلاش کردیم اثر ما اینگونه نباشد.

۵۰ دقیقه موسیقی برای «رویاشهر»

بهزاد عبدی آهنگساز گفت: چون موسیقی را به ذات خود دوست دارم و همه چیز وقتی بار درام به خود می‌گیرد بسیار ارزشمند است و دوست داشتم در این کار و در کنار این گروه دوست داشتنی باشم. بعد از همکاری های گذشته باز به من لطف داشتند و من هم تلاش کردم با فانتزی کار را همراهی کنم و این پویانمایی نزدیک به ۵۰ دقیقه موسیقی اصلی داشت.

وی ادامه داد: پویانمایی تنها تفاوتش نداشتن بازیگر و داشتن صداپیشه است و گرنه بسیار قابل اعتنا است.

علیرضا زارع مدیر پروژه بیان کرد: در پروژه پویانمایی فرآیندی را برای تولید تهیه می‌کنیم و ما با یک تیم مواجه هستیم. این ارتباط است که تولید را شکل می‌دهد و پیش از آنکه محصول ما یک پویانمایی باشد محصول ما یک تیم قوی بود.

رسانه سینمای خانگی- چند خط برای یک آقازاده/ سینمای منتظر یک شاهکار دیگر

 مجید انتظامی از خاطره‌سازترین آهنگسازان سینمای ایران، پس از یک دهه دوری از فعالیت‌های سینمایی، با آهنگ‌سازی فیلم «مجنون» تازه‌ترین محصول سازمان اوج به جشنواره فیلم فجر آمده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هم می‌توان از جنبه خاطره‌سازی آثارش، این گزارش را آغاز کرد و هم از منظر آقازادگی‌اش. هم می‌توان همکاری‌های اش با کارگردانان شاخص را فهرست کرد و هم از سال‌های دوری‌اش از سینما نوشت. حتی می‌توان او را با نوای حماسی اما مملو از حزن و حسرت‌های باقی‌مانده از زخم‌های جنگ، در تاروپود سمفونی خرمشهر، معرفی کرد. به‌جای همین این‌ها اما کافی است از این جمله ساده شروع کنیم که مجید انتظامی، بار دیگر دست به کار شده و برای یک فیلم حماسی، آهنگسازی کرده است.

او که فرزند زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی است، از همان گام‌های اولیه فعالیت حرفه‌ای‌اش در سینما به‌عنوان آهنگساز، توانست هویت مستقل خود را پیدا کند و تبدیل به چهره‌ای، معتبر و تعیین‌کننده در فرآیند خلق آثار ماندگار در ویترین سینمای ایران شود؛ او آقازاده‌ای است که آقازادگی نکرده است.

به مناسبت رونمایی از فیلم مجنون به کارگردانی مهدی شامحمدی به‌عنوان تازه‌ترین محصول سازمان سینمایی اوج که آهنگسازی‌اش را مجید انتظامی برعهده داشته است، در این گزارش کوتاه مروری‌بر خاطره‌انگیزترین تجربه‌های آهنگسازی او در سینمای ایران داشته‌ایم.

قصه‌ای که با «سفر سنگ» آغاز شد

این شانس بزرگی بود که مجید انتظامی در اولین فعالیت حرفه‌ای‌اش در سینمای ایران، فرصت همکاری با یکی از موسیقی‌شناس‌ترین کارگردانان سینمای ایران را به دست آورد. مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیه‌اش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنین‌انداز است و تا پیش از انقلاب همکاری‌های درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهره‌ای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد.

مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیه‌اش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنین‌انداز است و تا پیش از انقلاب همکاری‌های درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهره‌ای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد

انتظامی با همین فیلم در سال ۵۶ به‌صورت حرفه‌ای وارد سینما شد. در همین سال اما او تجربه درخشان دیگری را هم به ثبت رساند. انیمیشن کوتاه «زال و سیمرغ» اثری بود که انتظامی جوان برای آن موسیقی نوشت و حاصل کارش، نه با این اثر که با انیمیشن نوستالژیک دیگری در حافظه‌ها ماندگار شد. این قطعه موسیقی همان قطعه‌ای است که روی تیتراژ ابتدایی انیمیشن «بچه‌های کوه آلپ» نشست و با ضرباهنگ سنتورش، حسابی از کودکان و نوجوانان دهه شصتی، دلربایی کرد.

مسعود کیمیایی که از همکاری اول راضی بود، ۴ سال بعد برای «خط قرمز» هم از انتظامی دعوت به همکاری کرد اما فیلم توقیف شد.

شکار سیمرغ‌ها کلید خورد

تا نیمه دهه ۶۰ مجید انتظامی جایگاه معتبری در سینمای ایران به دست آورده بود و برای آثار پرمخاطبی همچون «عقاب‌ها» آهنگ‌سازی کرد. او در همین سال‌ها بود که با ساخت موسیقی «ترن» توانست اولین جایزه خود را با عنوان «لوح زرین» از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. موسیقی ماندگار این فیلم، بعدها به‌دلیل تکثر استفاده در مناسبت‌های ملی و به‌طور خاص ایام برگزاری انتخابات، هویتی مستقل از فیلم در حافظه مخاطبان پیدا کرد اما همچنان اثری تحسین‌برانگیز و نوستالژیک است.

یک سال بعد از آن‌که انتظامی برای فیلم «ترن» لوح زرین بهترین موسیقی متن را از جشنواره فجر دریافت کرد، باردیگر هنرنمایی‌اش در «بایسیکل‌ران» به چشم هیات داوران فجر آمد تا در جشنواره هفتم فیلم فجر، اولین سیمرغ موسیقی این رویداد را به نام خود ثبت کند. تعدد تجربه‌ها و همکاری‌های انتظامی در دهه ۶۰ مثال‌زدنی است و از «کانی‌مانگا» تا «شب بیست‌ونهم» را در بر می‌گیرد. در سال ۷۰ اما انتظامی با فیلم «وصل نیکان» همکاری با ابراهیم حاتمی‌کیا را آغاز کرد و شاید در آغاز این همکاری خودشان هم تصور نمی‌کردند که ماندگارترین موسیقی‌های فیلم سینمای ایران را در کنار یکدیگر قرار است خلق کنند.

خاطره‌سازی‌هایی که با ابراهیم رقم خورد

هنوز هم می‌توان حاتمی‌کیا و انتظامی را زوجی طلایی در مقام کارگردان و آهنگساز توصیف کرد. یک سال بعد از «وصل نیکان» بود که با فیلم «از کرخه تا راین» این همکاری خیلی زود به یک قله رسید. ملودی خاطره‌انگیز و تکان‌دهنده این فیلم، هنوز هم برای فیلم‌بازها سرشار از نوستالژی و البته احساس است. انتظامی برای این موسیقی جاودان، دیپلم افتخار جشنواره یازدهم فیلم فجر را از آن خود کرد. انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمی‌کیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودی‌ای با آن سوت‌های جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سال‌ها هم‌نشین تصاویری از آزادی آزادگان بود. قطعه‌ای که هرچند انتظامی برای آن حتی نامزد سیمرغ هم نشد، اما یکی از جاودانه‌ترین آواهای سینمای ایران شد.

انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمی‌کیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودی‌ای با آن سوت‌های جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سال‌ها هم‌نشین تصاویری از آزادی آزادگان بود

سال ۷۶ حاتمی‌کیا تحسین‌برانگیزترین فیلم کارنامه خود را کارگردانی کرد و بار دیگر این مجید انتظامی بود که با جادوی نت‌های خود، خاطره «آژانس شیشه‌ای» را در حافظه سینمادوستان ایرانی، جاودانه کرد. «آژانس شیشه‌ای» در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر ۹ سیمرغ بلورین گرفت که یکی از آن‌ها سهم انتظامی بود.

در آستانه دهه هشتاد، همکاری انتظامی با احمدرضا معتمدی در فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» باردیگر او را صاحب سیمرغ بلورین کرد و در سال بعد از آن بود که یکی دیگر از شاهکارهای حماسی دیگر کارنامه مجید انتظامی، در قالب موسیقی درخشان فیلم «دوئل» خلق شد.

فیلمی که احمدرضا درویش با نهایت وسواس‌های تکنیکی خود در سال ۸۲ با به‌روزترین سیستم‌های صوتی و تصویری در سینما، آن را کارگردانی کرد تا ایده بکر خود را در قالب یک فیلم روانه پرده سینما کند. ماجرای گاوصندوقی ساخته شده از طلای ناب، که سال‌ها پس از جنگ، هنوز عده‌ای چشم طمع به آن دارند.

لحظه‌شماری برای حماسه «مجنون»

بعد از آهنگسازی برای فیلم «دوئل» در سال ۸۲، انتظامی به مدت یک دهه، کمتر از انگشتان یک دست آهنگسازی کرد تا سال ۹۲ که برای فیلم نه‌چندان موفق «پی ۲۲» قطعاتی را نوشت و به یادگار گذاشت. او پس از آن به مدت یک دهه هیچ فعالیتی در سینمای ایران نداشت. آهنگساز خاطره‌سازی که در تمام این سال‌ها، هر از گاهی در قالب کنسرت‌هایی از جنس «خاطره» میزبان علاقه‌مندانش می‌شد و ماندگارترین آثارش را بازاجرا می‌کرد.

حالا بعد از سال‌ها باردیگر چشم‌انتظاریم تا پس از ۱۰ سال دوری از دنیای سینما، ملودی حماسی دیگری از مجید انتظامی در فضای جشنواره فجر طنین‌انداز شود. فیلم سینمایی «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی، محصول تازه سازمان اوج است که آهنگسازی متن آن با انتظامی است و به‌نظر می‌رسد یکی از شانس‌های اصلی شکار سیمرغ این شاخه باشد.

خروج از نسخه موبایل