در روز نخست «ایده تا عمل» چه گذشت؟
چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» با برگزاری جلسات پیشتولید در کلاسهای استادان کمال تبریزی در ژانر کمدی، همایون اسعدیان در ژانر ملودرام و امیرشهاب رضویان در ژانر فانتزی و علمی تخیلی آغاز شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، کارخانه نوآوری مشهد در نزدیکی پردیس دانشگاه فردوسی، محلی برای فعالیت مجموعههای دانشبنیان با استفاده از امکانات شتابدهندگی علمی و فرهنگی است. این محل اما در این روزها، میزبانی از چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوانان ایران را برعهده دارد که با همکاری موسسه فرهنگی شهرآرا وابسته به شهرداری مشهد در حال برگزاری است.
این اردوی فیلمسازی از روز گذشته 29 بهمنماه با برگزاری مراسم افتتاحیه آغاز شد و نخستین روز کلاسهای این برنامه نیز در همین محل سپری شد؛ در ادامه گزارش اولین روز از برگزاری چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» خبرنگار اعزامی را از این مکان و این برنامه در روز شنبه 29 بهمنماه 1401 میخوانید.
15 فیلمساز و 3 ژانر
مجموعه برنامهها از حدود ساعت 9 صبح به شکل غیررسمی آغاز میشود؛ با گعده صمیمی شرکتکنندگان این اردو با امیرشهاب رضویان استاد ژانر فانتزی که به نظر میرسد از قبل با هنرجوها آشنایی دارد، بعدا در گفتگو با عوامل اجرایی، متوجه میشوم که 3 استاد این دوره، پیش از شروع بخش حضوری رویداد، به شکل مجازی با هنرجویان خود ارتباط داشتند و بعضی از خطوط اصلی کار را هماهنگ کرده و پیش برده بودند تا در نهایت، در یک هفته کارگاه حضوری، هنرجوها بیشترین بهره را از حضور استاد ببرند.
پس از برگزاری مراسم افتتاحیه با حضور استادان، مسئولان سینمایی و شهری و همچنین هنرجویان رویداد، 15 فیلمساز جوان شامل 13 پسر و 2 دختر که براساس طرحهای ارسالی و رزومههای غیرحرفهای و نیمهحرفهای، در 3 گروه با ژانرهای «فانتزی و علمی تخیلی»، «کمدی» و «ملودرام» تقسیمبندی شده بودند، به سر کلاس استاد خود میروند. برای تهیه گزارش دقایقی در هرکدام از کلاسها حاضر شدم.
پیشتولید فشرده یک ملودرام
همایون اسعدیان سازنده آثاری چون «طلا و مس» و «لحظه گرگ و میش» هدایت 5 هنرجوی جوان را برای تولید یک اثر در ژانر ملودرام بر عهده دارد. او در بخشی از کلاس که حوالی ظهر برگزار میشود، با اشاره به اینکه از 2 گروه دیگر کار را دیرتر شروع کردهاند، امروز را زمان ایدهپردازی، انتخاب لوکیشن و انتخاب بازیگر میداند و از نگارش فیلمنامه اثر در روز یکشنبه خبر میدهد.
اسعدیان فیلمسازی در این اردوی کوتاه را یک کار گروهی عنوان میکند و توضیح میدهد: آلزایمر شخصیت اصلی را از طرحهای شما گرفتیم، خط اصلی را از یکی از طرحها اضافه کردیم و انتظار را به آن افزودیم.
فاطمه حسینی مدیر تولید گروه ملودرام هم در تشریح جزییات پروژه، از هماهنگی اکسسوار صحنه خبر میدهد و با نظر استاد، زمان حضور عوامل فنی و تست گریم بازیگران را فردا (امروز یکشنبه 30 بهمنماه 1401) اعلام میکند.
صرف ناهار برنامه بعدی گروه است و گروه پس از آن، بدون فوت وقت به پایانه مسافربری مشهد عزیمت میکند تا هنرجوها لوکیشن مناسب این فیلم را با راهنمایی استاد، بیابند.
گروه ملودرام زیر نظر همایون اسعدیان، سپس تا حوالی ساعت 19 به استراحت میپردازند.
به دنبال پارتنرهای کمدین پیشکسوت
وقتی به جلسه کلاس کمال تبریزی کارگردان «مارمولک» و «لیلی با من است» میرسم که گروه تحت نظارت استاد مشغول بحثهای پیشتولید هستند و انتخاب بازیگر نقش اصلی فیلم آنها تقریباً نهایی به نظر میرسد.
بازیگر سنوسالداری که نقش پیرمرد شخصیت اصلی و مبتلا به بیماری اثر را ایفا میکند، در جلسه گفتگو که کمابیش به یک جلسه خاطرهگویی هم شبیه شده است، انگار حسابی با نمک ذاتی خود هنرجوها را خندانده است. او پیش از خداحافظی با لحنی جدی -که حاضران را بیشتر به خنده میاندازد- خطاب به هنرجوها میگوید: بعدا پشت سرم نگویید چقدر پرحرف بود. الان جلوی رویم بگید که خودم هم بخندم!
پس از خروج بازیگر پیشکسوت از کلاس، هاشم مسعودی دستیار استاد درباره همکاری با این هنرپیشه و بداههگویی خوب او توضیحاتی میدهد.
کمال تبریزی هم در پاسخ به یکی از هنرجوها که درباره شرایط جسمی این بازیگر سؤالی میپرسد، میگوید: ایشان برای راه رفتن که مشکلی ندارد. راه رفتنش همینطور است و به نظرم خیلی خود جنس است، اما باید پارتنرهایش خوب باشند، پس بحث ما دو بازیگر دیگر، فیلمبردار، صدابردار، گریمور و سایر عوامل فنی است که اگر امروز و فردا نهایی شوند، دوشنبه میتوانیم ضبط کنیم.
فانتزیبازی در کارخانه نوآوری
امیرشهاب رضویان با فیلم «سفر زمان» از معدود فیلمسازان ایرانی است که تجربه جدی در ژانر فانتزی دارد. کلاس او برای 5 هنرجوی فیلم ژانر فانتزی که به شکل غیررسمی پیش از مراسم افتتاحیه شروع شده بود، پس از این مراسم به طور جدی با بررسی مسائل مختلف پیشتولید ادامه یافت.
طی بحثهایی که در گروه شده و از جزییات آن بیخبرم، لوکیشنی در داخل محل کارخانه نوآوری مشهد به عنوان لوکیشن تولید فیلم انتخاب شده و حتی بخشی از دکوپاژ هم با همکاری هنرجویان جوان روی تخته هوشمند کلاس ثبت میشود. گروه رضویان که گویی از 2 گروه دیگر به فیلمبرداری نزدیکتر است، پس از صرف ناهار به شکل مداوم کلاس را ادامه میدهد تا در نهایت حدود ساعت 19، کلاس را تعطیل میکند. در این فاصله بخشی جدی از پیشتولید پیش میرود، اما ظاهرا هنوز از بازیگرهای احتمالی خبری نیست و باقی کار پروژه به صبح روز بعد، موکول میشود.
در فاصله عصر روز اول تا 9 صبح روز دوم، 5 هنرجوی کارگاه فیلمسازی کوتاه در ژانر فانتزی، قرار است فیلمنامه را بنویسند و ایدههای مختلفی درباره جزییات دکوپاژ اثر آماده کنند تا در جلسه روز دوم بحث و بررسی شود.
فرار به سوی شیرینی
بعد از کلاس صبح، تبریزی از هنرجوهای ژانر کمدی میخواهد به شکل گروهی درباره دکوپاژ سکانسهای مختلف این فیلم بحث و بررسی کنند تا زمان کلاس عصر برسد. عصر روز نخست و ساعتی پیش از بازگشت استاد، در زمان بحث درباره سکانس شیرینی خوردن پنهانی پیرمرد به 5 هنرجوی گروه اضافه شده و شاهد بحث داغ آنها درباره منطق سکانس، از جمله توضیح جزییات داستان بدون استفاده از دیالوگ به مخاطب میشوم.
برای دانستن جزییات بیشتری از فیلم این گروه، با هاشم مسعودی دستیار کمال تبریزی در این کلاس، گفتوگو میکنم؛ وی میگوید: از یک هفته پیش 5 جلسه مجازی داشتیم و دائم هم در گروه در ارتباط بودیم. هرکدام از بچهها یک فیلمنامه کمدی با موضوع آزاد نوشتند که بر سر دو عنوان، اجماع شد. درباره آنها بحث و بررسی شد و یک فیلمنامه که از بقیه بهتر بود، به عنوان پایه قرار گرفت و با گرتهبرداری از بقیه فیلمنامهها تکمیل شد. امروز هم درباره آن فیلمنامه گفتوگو شد.
مسعودی توضیح میدهد: قصه درباره پیرمردی است که دکتر به او گفته اگر شیرینی بخورد، میمیرد، اما تمام عشق و علاقهاش برای زندگی، شیرینی است! دخترش پرهیز غذایی را مدیریت میکند و میجنگد که شیرینی را از این پیرمرد بگیرد، اما یک نوه جوان و امروزی دارد که با پیرمرد خیلی رفیق است و به پیرمرد شیرینی میرساند تا حال دلش خوب شود.
او در پایان اظهار میکند: 3 لوکیشن خانه، شیرینیفروشی و سوپرمارکت داریم که فردا انتخاب میکنیم و از دوشنبه تا چهارشنبه قرار است ضبط را انجام بدهیم.
بازیگر ملودرام میرسد
همزمان در کارگاه فیلمسازی در ژانر ملودرام، همایون اسعدیان و ۵ هنرجو برای یافتن بازیگر نقش یک راننده اتوبوس ۶۰ ساله مصاحبه میکنند؛ مصاحبهای که در نهایت منتج به نتیجه هم میشود، نقش را به یک هنرپیشه که خودش میگوید ۶۳ سال دارد، توضیح میدهند و او سوالاتی درباره ابعاد کاراکتر از آنها میپرسد. در روند پیش تولید، به شکلی جالب توجه، ۲-۳ نفر از هنرجوها حسابی روی نقش مسلطاند و اتمسفر را به بازیگر شرح میدهند. بازیگر نیز ایدههایی میدهد و در بخشی از بحث درباره زمان احتمالی فیلم، اسعدیان توضیح میدهد: این طرح امروز نوشته شده و فردا پختهتر خواهد شد. حتی در مرحله تصویربرداری هم احتمالا شما و بچهها ایدههای تازهای به آن اضافه خواهید کرد؛ درباره چهرهپردازی همه اتفاق نظر دارید که این بازیگر، گریم خاصی لازم ندارد، اما درباره لباس، طراح لباس فردا کار خود را انجام خواهد داد.
اسعدیان در ادامه یکی از بخشهای مهم کارگردانی را توضیح نقش به بازیگر عنوان میکند.
با ادامه این بحثها که ظاهرا قرار است تا پاسی از شب به طول بینجامد، از کارخانه نوآوری مشهد خارج میشوم تا بحث 3 گروه فیلمساز جوان با استادان خود درباره جزییات فیلمسازی کوتاه، ادامه یابد؛ اینطور که به نظر میرسد و از واکنشهای سینماگران باسابقه به این جوانها پیداست، گویی بارقههایی از امید در آنها وجود دارد. باید تا روز اختتامیه و نمایش فیلمهای کوتاه این 3 گروه صبر کرد و دید آیا این امید به نتیجه رسیده است؟
چهارمین اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» انجمن سینمای جوان ایران، با همکاری موسسه فرهنگی شهرآرا مشهد و به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر مشهد، از شنبه 29 بهمنماه 1401 تا شنبه 6 اسفندماه در شهر مشهد با حضور ۱۵ فیلمساز از دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در منطقه شمال شرق کشور برگزار میشود.